(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 22  آبان 1390- شماره 20072

وقتي تهديدكنندگان مي ترسند
تهديد نظامي غرب و مشت پولادين ايران
شكست رسانه اي آمريكا در برابر مخاطبان ايراني



وقتي تهديدكنندگان مي ترسند

محسن ابوالحسني
يكي از قطعه هاي پازلي كه طي چند ماه اخير استكبار جهاني در مواجهه با ايران طراحي كرده است، چند روز قبل با ماموريت سردمداران رژيم صهيونيستي كليد خورد و طي آن به طرق مختلف از سوي رسانه ها و مقامات صهيونيست نزديك بودن حمله نظامي اسراييل به ايران القا شد و در عرف بين الملل اين يعني يك تهديد نظامي محكم از سوي جريان استكبار عليه جمهوري اسلامي ايران. اتاق هاي فكر غربي ها كه در چند وقت اخير براي برنامه ريزي فشارهاي سنگين بر ايران بسيار مشغول و سرگرم بوده اند، تلاش كردند تا پس از گزينه هاي تحريم مقامات و بلوكه كردن دارايي هاي آن ها! در
بانك هاي اروپايي، تحريم هواپيمايي جمهوري اسلامي، فشارها و تحريم ها به خاطر مسائل حقوق بشري و گزارشات احمد شهيد گزارشگر ويژه سازمان ملل در امور حقوق بشر كه با گزارش خود و با استناد به صحبت هاي گروهي از اپوزيسيون اوضاع حقوق بشر در ايران را بسيار نامطلوب معرفي كرد، ساخت سناريوي مضحك ترور سفير عربستان در ايالات متحده توسط نيروي قدس سپاه و در آستانه گزارش متوهمانه و بدون مستند آمانو مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي، اصلي ترين و مهم ترين گزينه فشار خود يعني تهديد به حمله نظامي را در بالاترين سطح عملياتي كنند تا جمهوري اسلامي ايران را به سمت آن چه مي خواهند مجبور به حركت كنند.
امروزه اگر بدون هيچ يك از قطعات ديگر پازل يعني تحريم و فشار و ...، جريان استكبار يكي از دولت هاي جهان را فقط تهديد به حمله نظامي كند و هم چون صهيونيست ها با مانور موشكي 7000 كيلومتري و رزمايش مشترك هوايي بر فراز ايتاليا، عليه آن دولت چنگ و دندان نشان دهد، چه اتفاقي براي آن دولت و براي مردم آن كشور رخ خواهد داد؟
تجربه نشان داده است كه در طول تاريخ دنيا و حتي در كشور خود ما در دوران پس از مشروطه و دوران جنگ هاي جهاني، تهديد يك كشور به حمله نظامي از سوي ابرقدرتي هم چون آمريكا حداقل نتيجه اي در حد سقوط دولت ها را در آن كشورها به همراه خواهد داشت. فلج شدن سيستم اقتصادي و كاهش قيمت سهام در بورس هاي آن كشور و مسائلي از اين دست هم كه جزو حتميات خواهد بود.
اما پس از اين تهديدات نظامي سنگين عليه جمهوري اسلامي ايران كه حتي وزارت دفاع انگلستان هم خبر از آمادگي براي همراهي با آمريكا و اسراييل در اين عمليات مشترك نظامي داد، كدام يك از اين گروه ها بيشتر متضرر شدند و از اين مقدمه براي هجمه بيشتر ترسيدند؟ دولت؟ مجلس؟ مردم؟ بورس؟ بازار؟ مراكز دانشگاهي؟ نيروهاي مسلح؟ يا ...؟
بر خلاف تمام دنيا هيچ كدام از اين ها، آن گروهي نبود كه بسيار ترسيده بود. دولت ما كه در همان اولين لحظات، موضع قاطع خود را نشان داد كه هيچ كسي حق و البته جرات دست اندازي به اين كشور پهناور را ندارد. براي فهميدن اين كه مردم ذره اي هم ترس به دل خود راه نداده اند، اصلا لازم نيست تا با دوربين و ميكروفون به سطح شهر برويم و از آن ها سوال بپرسيم. ديدن زندگي عادي مردم و رفتارهاي معمولي آن ها در سطح شهر پاسخ قاطعي به تهديدات دشمن است كه البته اگر از آن ها سوال هم پرسيده شود ميزان قاطعيت و آمادگي در برابر تهديدات را هم مي توان دريافت و اگر پاي عمل هم وسط بيايد ميزان آمادگي حقيقي براي دنيا روشن خواهد شد. فعاليت هاي اقتصادي ما هم ترسي در مقابل خود نديدند كه بخواهند به خاطر آن تلاطمي در بازار ايجاد كنند. شايد كشور ما تنها كشوري باشد كه در آن شاخص هاي بورس در برابر تهديدات سنگين نظامي، نه تنها سقوطي آزاد را تجربه نمي كنند بلكه به شيب صعودي خود نيز ادامه مي دهند. بي باكي و نترس بودن نيروهاي مسلح ما را هم جهانيان مي توانند فقط براي نمونه در چند موضع گيري فرماندهان ارشد سپاه و ارتش ما نظاره كنند. كساني كه به جاي ترس و دلهره در كلام و مواضعشان، سخن از ده برابر يك تجاوز مي زنند و چنان قاطع پاسخ مي دهند كه همه دنيا فرق واقعيت را با بلوف هاي سياسيون درك كنند و در راس همه آن ها فرمانده معظم كل قوا (حفظه الله) در مراسم
دانش آموختگي دانشجويان دانشگاه هاي افسري ارتش جمهوري اسلامي ايران با ابهت و اقتداري كم نظير
مي فرمايند: »هركس كه فكر تجاوز به جمهوري اسلامي ايران، در مخيله اش خطور كند، بايد خود را آماده دريافت سيلي هاي محكم و مشت هاي پولادين ارتش، سپاه و بسيج و در يك كلام ، ملت بزرگ ايران كند.» تا دشمنان اين انقلاب بفهمند با چه جامعه اي و چه مسئولاني روبرو هستند.
پس چه كساني از تهديد به تهاجم نظامي عليه ايران ترسيدند؟ اين بار هم بر خلاف تمام معادلات دنيا، قضيه متفاوت است. در هيچ كجاي دنيا اين گونه سابقه ندارد كه تهديد كنندگان، خود بيشتر از همه از تهديد خود بترسند. نگاهي گذرا به آن چه در سطح دنيا در اين هفته ها رخ داده است، به خوبي نشان مي دهد كه هيچ كسي به اندازه مقامات رژيم صهيونيستي از اين تهديدات و يا عملياتي شدن آن ها نترسيده اند. «ايهود باراك» وزير جنگ تندروي رژيم صهيونيستي، بلافاصله پس از اعلام اين خبر در رسانه هاي اسراييلي نظير هاآرتص كه وي و نتانياهو در كابينه صحبت از آمادگي براي حمله به ايران كرده بودند، در مصاحبه با راديوي اين كشور اعلام مي كند كه از گزينه نظامي طرفداري نمي كند. «شائول موفاز» وزير جنگ سابق رژيم صهيونيستي كه اكنون رياست كميسيون امنيت و سياست خارجي پارلمان را بر عهده دارد، در برابر تهديداتشان عليه جمهوري اسلامي بيان مي كند كه «گزينه نظامي عليه ايران بدترين گزينه است» و از رسيدن موشك هاي ايران به بعضي كشورهاي اروپايي و اشتباه بودن اين خيال كه در صورت حمله، آن ها از خطر ايران مصون هستند سخن گفته است. «عاموس گيلعاد» معاون سياسي وزير جنگ اسراييل هم در اين بحبوحه در يك عقب نشيني، از تهديد هسته اي نبودن ايران سخن گفته است و از مخالفت رييس ستاد مشترك و رييس اطلاعات ارتش، موساد و شين بت با درگيري با ايران خبر مي دهد. «مائير داگان» رييس سابق موساد، از نبود رهبري مناسب و ريسك مسئولين فعلي اين رژيم در حمله به ايران ابراز نگراني مي كند. «افرايم هالي وي» رييس اسبق موساد در مصاحبه با مجله تايم تاكيد مي كند كه حمله به ايران، نتايج ويران گري در بلند مدت براي اسراييل به دنبال خواهد داشت. «شلومو گازيت» رييس سابق دايره اطلاعات نظامي ارتش اسراييل در گفت و گو با معاريو تاكيد مي كند كه حمله به تاسيسات هسته اي ايران منجر به فروپاشي اسراييل خواهد شد و ما پس از اين حمله موجوديت نخواهيم داشت.
داستان جالبي است داستان زندگي اين روزهاي دهكده جهاني. عده اي ديگران را تهديد به حمله نظامي مي كنند ـ جدا از اين كه هيچ كسي تهديدكنندگان را كاري ندارد حتي سازمان ملل كه بر اساس منشور خود وظيفه حفظ صلح را بر عهده دارد ـ و در مقابل آن تهديد شوندگان چنان قاطعانه پاسخ تهديدات را مي دهند كه خود
تهديد كنندگان بيشتر از همه از تهديدهاي خودشان
مي ترسند. داستان جالبي است. ديگر گذشته است آن روزهايي كه عده اي مستكبر باشند و عده اي مطيع و پيرو مطلق. داستان دنيا سمت و سوي ديگري گرفته است. روزگار قلدري ابرقدرت ها پايان يافته است. از اين پس آينده دنيا را نود و نه درصدها تعيين مي كنند.

 



تهديد نظامي غرب و مشت پولادين ايران

حسين بابايي- علي قاسمي
استفاده از گزينه نظامي همواره يكي از تهديدات دولت ايالات متحده آمريكا در قبال ملت ايران بوده كه بعنوان سناريويي نخ نما شده هر از چندگاهي از سوي سياستمداران غربي با هدف ايجاد جنگ رواني تكرار مي شود. از اين رو اگر چه توان دفاعي و نظامي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران و همچنين اراده و همراهي ملت ايران با نظام اسلامي دليلي بر شكست و ناكامي آمريكا در ادعاي پوشالي خود در تهديد نظامي مي باشد؛ ليكن بررسي و تامل در سطح توانمندي دفاعي كشور حائز اهميت بوده و اشاره به مواردي بسيار گويا از سطح توان دفاعي و تاثيرگذاري جمهوري اسلامي ايران در برابر هرگونه متخاصم و متجاوز احتمالي اقتدار نظام اسلامي را به تصوير خواهد كشاند:
¤ پس از سرنگوني دو جريان ايران ستيز در پيرامون مرزهاي كشور يعني طالبان در شرق و صدام در غرب ايران و همچنين دستگيري سركرده گروهك جندالشيطان و شكست اين جريان معاند بوسيله اقدامات امنيتي و دفاعي كشور و همچنين با توجه به تحولات شكل گرفته در منطقه و سقوط ديكتاتور هاي دست نشانده غرب، امروز جمهوري اسلامي ايران به قدرت برتر منطقه تبديل گشته است به طوري كه نه تنها اكنون تامين امنيت منطقه خليج فارس بدون همراهي ايران امكان پذير نيست، بلكه حضور رزم ناوهاي ايران در آب هاي آزاد دنيا، امنيت و سلامت خطوط مواصلاتي و تجاري منطقه، خليج فارس، درياي عمان، اقيانوس هند، خليج عدن و باب المندب را به دنبال داشته و تشكيل يگان حافظ صلح نيز از توان حضور و اقتدار نظام اسلامي در تامين امنيت هر گوشه دنياحكايت دارد. از سويي ديگر از نظر نظامي نيز مجموع امكانات ارتش كشورهاي منطقه بويژه رژيم عنكبوتي صهيونيستي به اندازه نيمي از توان نيروهاي مسلح ايران هم نبوده كه اين موضوع نيز در راستاي آمادگي همه جانبه دفاعي قابل ارزيابي مي باشد.
¤ جمهوري اسلامي ايران و تشكل هاي همسوي آن در حال حاضر قادر هستند پايگاه هاي نظامي آمريكا كه به عنوان جدي ترين خطر تجاوز در منطقه به حساب مي آيند را در هر مكاني در حوزه خليج فارس و خاورميانه در صورت هرگونه تهديد احتمالي مورد هجمه قرار داده و از كيان ايران اسلامي دفاع نمايند. ازاين رو فرماندهي معظم كل قوا نيز در اين خصوص مي فرمايند: «ما اهل تجاوز به هيچ ملتي و هيچ كشوري نيستيم؛ ما هرگز اقدام به جنگ خونين نميكنيم - ملت ايران اين را به اثبات رسانده است - اما ما ملتي هستيم كه هرگونه تجاوز را، بلكه هرگونه تهديد را، با استواري و با قدرت كامل پاسخ خواهيم داد. ما ملتي نيستيم كه بنشينيم تماشا كنيم قدرتهاي پوشالي مادي كه از درون كرم خورده و موريانه خورده اند، ملت استوار و پولادين ايران را تهديد كنند. ما در مقابل تهديد، تهديد ميكنيم. هر كسي فكر تجاوز به جمهوري اسلامي ايران در مخيله اش خطور كند، بايد خود را آماده ي دريافت سيلي هاي محكم و مشتهاي پولادين كند».
¤ موشك هاي قاره پيما و بالستيك ايران به هيچ وجه قابل رديابي نبوده و چون كلاهك هاي آن ها نيز از جنس غير فلزي طراحي و تشكيل شده است، هيچ وسيله اي نمي تواند آن ها را رديابي كند. از اين رو شكل گيري هرگونه تجاوز به مرزو خاك ايران، قدرت موشكي و توان آفندي نيروهاي مسلح كشور خواب پريشاني براي متجاوزان ايجاد خواهدنمود.
¤ قوي ترين بمب هاي آمريكا هم به برخي تاسيسات هسته اي ايران نفوذ ناپذير بوده و همچنين سازمان سيا با وجود اينكه 40 نقطه تاسيسات هسته اي ايران را شناسايي كرده اما كاخ سفيد هنوز اطمينان ندارد كه همه تاسيسات هسته اي ايران را شناسايي كرده باشد. از سوي ديگر اجراي راهبرد پدافند عامل و پدافند غير عامل نيز از ديگر موضوعاتي است كه حجم آسيب پذيري اماكن و تاسيسات حساس و حياتي در ايران را به حداقل ممكن رسانده است.
¤ استراتژي قطعي نيروهاي مسلح ايران «ضربه دو چندان به دشمن» ظرف 45 دقيقه پس از شروع اولين گلوله دشمن مي باشد كه برگزاري موفقيت آميز رزمايشهاي نيروهاي مسلح دركشور نيز حكايت از انعطاف پذيري، عكس العمل سريع و توان دفاع لحظه اي و انعكاسي را به تصوير كشانده است.از اين رو بنا به تاكيد فرماندهي معظم كل قوا: «هم آمريكا بداند، هم دست نشاندگانش بدانند، هم سگ نگهبانش رژيم صهيونيستي در اين منطقه بداند؛ پاسخ ملت ايران به هرگونه تعرضي، هرگونه تجاوزي، بلكه هر گونه تهديدي، پاسخي خواهد بود كه از درون، آنها را از هم خواهد پاشيد و متلاشي خواهد كرد».
¤ در هيچ يك از رزمايش هاي كشورهاي منطقه در خليج فارس سابقه نداشته است كه ناوهاي آمريكايي حتي يك مايل جابجا شوند وليكن در رزمايش ولايت 89 و رزمايش پيامبر اعظم (ص) و ديگر رزمايشات نيروهاي مسلح كه از حساسيت و قابليت تهاجمي بالايي برخوردار بوده، ناو هواپيما بر آمريكا در خليج فارس كه حامل 70 هواپيما و 6 هزار و 300 خدمه و مقدار زيادي تجهيزات پيشرفته مي باشد مجبور گرديده كه 42 مايل به سمت سواحل غرب عقب نشيني نمايد كه كه اين موضوع خود نشان از عظمت و اقتدار جمهوري اسلامي ايران و وحشت آمريكا ازايران مي باشد.
¤ برخورد قاطع بامتجاوزان به حريم هوايي كشور، شكار هرگونه پرنده هوايي، شكاري و بمب افكن كه نمونه هاي بسياري از آن در چند سال اخير با شيطنت نيروهاي اشغال گر فرا منطقه اي در حوزه مرزي ايران پديد آمده بود از مصاديق توان و بيداري نيروهاي مسلح بويژه ارتش قدرتمند و سپاه دلاور مي باشد. همچنين برخورد و سركوب گروهك تروريستي پژاك، قاچاقچيان سوخت، ارز و كالا، متجاوزان به حريم آب هاي داخلي كشور و همچنين سركوب پديده شوم دزدان دريايي كه به عنوان معضل جهاني در امنيت راه هاي مواصلاتي- تجاري در دنيا مطرح مي باشد از موضوعاتي است كه قدرت و توانمندي دفاعي جمهوري اسلامي ايران در منطقه را بيش از پيش تداعي مي نمايد.
¤ حضور ناوگان دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران در اوج تحولات منطقه در آب هاي آزاد دنيا و عبور از كانال سوئز و اعلام پيام صلح و دوستي نظام اسلامي به كشورهاي منطقه نيز از ديگر مصاديق توان دفاعي راهبردي ايران در منطقه مي باشد كه علاوه بر اثرگذاري در ديپلماسي سياسي پس از سقوط ديكتاتور مصر، وحشت و نگراني رژيم صهيونيستي را به دنبال داشت،چرا كه اين حضور موثر به عنوان ديپلماسي دريايي نظام اسلامي همگرايي سفراي نظامي كشورهاي مختلف جهان را در استقبال از ناوگروه ايران در كشور سوريه به ارمغان آورد و از سويي ديگر توان نزديك شدن ايران به مواضع عنكبوتي رژيم صهيونيستي را به رخ سران اين رژيم و هم پيمانانش كشاند.
¤ به كارگيري ماهرانه از شيوه هاي نبرد نامتقارن از مهم ترين ابزارها و شيوه هاي مؤثر در رويارويي با هرگونه تهديد احتمالي غرب قابل ارزيابي است، به گونه اي كه بهره مندي از شيوه هاي نبرد ناهمگون، تغيير و پويايي نيروي انساني، انعطاف و سرعت عمل انعكاسي، برخورداري از آموزشهاي حرفه اي نظامي و وجود انگيزه هاي فرهنگي، اعتقادي و روحيه ولايت پذيري از عوامل آمادگي نيروهاي مسلح كشور در نبرد نامتقارن بوده كه در برابر توطئه هاي پيچيده دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامي كارگشا و بي اثر بودن هرگونه تهديد را در صحنه عمل نشان خواهدداد.
¤ برخورداري از توانمندي دفاعي- تجهيزاتي در برابر هرگونه تهديد بر عليه ملت ايران و پاسخگويي به ياوه گويي غرب از ديگر مؤلفه هاي موثر در حفاظت از امنيت ملي كشوربه حساب مي آيد كه شامل عناصري نرم افزاري مانند منابع انساني، آموزش تخصصي،روحيه، وفاداري، انضباط، فرماندهي كارآمد، آموزش و ارزشهاي حاكم و...مؤلفه هاي سخت افزاري از قبيل تجهيزات نظامي، امكانات تسليحاتي، فناوري نوين رزمي در حوزه جنگ الكترونيك، پشتيباني، بودجه دفاعي و... است كه هماهنگي همه اين مؤلفه ها توانمندي دفاعي تحسين برانگيز نظام اسلامي را بوجود آورده كه انهدام چندين فروند از هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكا در خارج از مرزهاي كشور نمونه بارزي از اين آمادگي و توان رزمي مي باشد.براي مثال آمادگي و تخصص تيز پروازان نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران در جريان دستگيري شرور عبدالمالك ريگي و نشاندن هواپيماي حامل اين شرور و همچنين آمادگي دفاع پدافندي و موشكي تيزبينان قرارگاه خاتم الانبياءارتش و نيروي هوا و فضا سپاه از نمونه هاي اين توانمندي و آمادگي رزمي نيروهاي مسلح است.
¤ توان نظامي نيروهاي مسلح بر گرفته از خودباوري، خودكفايي و اطلاعات و تجارب عملياتي 8 سال دفاع مقدس مي باشد، از اين رو طرح رويارويي بر هرگونه تهديد نظامي بر اساس دكترين بازدارنده نيروهاي مسلح كشور پس از تشخيص و تجزيه و تحليل تهديدات خارجي و بر اساس اهداف و سياست هاي دفاعي- امنيتي كشور و مقابله با خطرهاي احتمالي تبيين و تعيين و با طرحريزي عملياتي و بررسي روش و شيوه هاي مدرن دفاعي، با امكانات، فناوري و تجهيزات نظامي به برخورد مقتدرانه مي انجامد و به سركوب نيروهاي عمل كننده مي پردازد كه در نهايت منجر به نمايش اقتدار و توانمندي نظامي ملت ايران ميگردد. چرا كه توان دفاعي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي بر محور آزمون پرافتخار 8 ساله دفاع مقدس بوده كه هم اكنون با تجربه و توان علمي نيروهاي نظامي رويارويي با گزينه نظامي را به كوبنده ترين پاسخ زياده خواهان مبدل خواهد ساخت. مصداق و مويد اين موضوع نيز حالت آماده باش نيروهاي آمريكايي و فرامنطقه اي در اجراي رزمايشهاي نيروهاي مسلح كشور مي باشد كه به نابود كردن هواپيماي امريكايي در خارج از فضاي مرزهاي ايران و فاصله گرفتن و عقب نشيني 300 كيلومتري ناوهاي جنگي آمريكا مي توان اشاره نمود.
از اين رو فكر تهديد نظامي و اشتباه تجاوز به ايران فرصتي مناسب براي نشان دادن توانمندي هاي دفاعي و نظامي خواهد بود؛ به گونه اي كه پشيماني غرب را به دنبال خواهد داشت. چرا كه به تعبير فرمانده كل ارتش: «ديگر دوران امپراتوري ناوهاي آمريكا به سرآمده است».
از اين رو آمادگي و دفاع ناهمگون همه جانبه از جمله رويكردهايي است كه بنا به منويات فرماندهي معظم كل قوا و اظهارات فرمانده ارتش امير سرلشگر عطاءالله صالحي در دستور كار رزمندگان ولايت مدار ارتش جمهوري اسلامي ايران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي قرار گرفته و با استفاده از همه توان نيروي انساني، آموزش حرفه اي، بالا بردن توان و روحيه رزمي، استفاده از شگردهاي نبرد نامتقارن، بهره مندي از ايمان و اعتقادات اسلامي، تجهيز ادوات و جنگ افزارهاي نظامي، به كارگيري از سامانه هاي فناوري اطلاعات و ارتباطات و قابليت هاي جنگي در جنگ الكترونيك راه هرگونه تجاوز دشمنان جمهوري اسلامي ايران را مسدود كرده است. به گونه اي كه باگذشت سي و سه سال از عمر با بركت انقلاب اسلامي مي توان به آمادگي، ايستادگي و مقاومت دلاور مردان ارتش حزب الله و سپاه غيور در عرصه هاي مختلف نبرد ناهمگون و دفاع از ثغور و استقلال كشور و ارزشهاي انقلاب اسلامي و دفع هرگونه تهديد و رجز خواني سران غرب اشاره نمود.
از اين رو بنا به تعبير رهبر فرزانه انقلاب در جمع دانشجويان دانشگاه هاي افسري آجا در دانشگاه امام علي (ع) : «آمادگي شما، دشمن را بيمناك ميكند؛ نه بيمناك از تجاوز شما - كه شما اهل تجاوز نيستيد - بيمناك از ايستادگي شما، بيمناك از فكر حمله ي به شما. در دنيائي كه هنوز متأسفانه تكيه ي به قدرت سرنيزه و اسلحه مي تواند در ارتباط ميان ملتها و كشورها تعيين كننده باشد، در دنيائي كه قلدراني با داشتن مشتهاي پولادين بخواهند سرنوشت ملتها را در دست بگيرند - در دنياي مادي - آن ملتي از آسيب محفوظ ميماند كه ثابت كند آماده ي دفاع است. نيروهاي مسلح ما، ارتش جمهوري اسلامي عزيز ما، اين را ثابت كردند. اين، عزت است؛ اين براي يك كشور، عزت آفرين است؛ اين را بايد حفظ كنيد».
لذا در يك جمع بندي كلي از تبيين توان دفاعي نيروهاي مسلح و اقتدار نظام اسلامي به پوشالي بودن هرگونه رجز خواني و تهديد غرب عليه ايران مي توان اشاره نمود كه در صورت هرگونه اقدام خام و ناپخته رژيم جعلي اسرائيل ودولت ايالات متحده آمريكا به خواب پريشان غرب و سقوط نظام سرمايه منجر خواهد شد. چرا كه گزينه نظامي در برابر توان دفاعي جمهوري اسلامي و اراده ملت ايران كه آزمون 8 ساله دفاع مقدس را با افتخار و موفقيت به سرانجام رسانده موضوعي مضحك و سناريويي نخ نماشده و تكراري مي باشد.
برهمين اساس امروز حضور قدرتمندانه نيروي هاي مسلح جمهوري اسلامي علاوه بر دفاع از ملت ايران،امنيت منطقه را به دنبال داشته و هم اكنون الگوسازي موفق براي خيزش هاي مردم مسلمان منطقه را با نمايش اقتدار نظام اسلامي در برابر زياده خواهي هاي نظام سرمايه داري غرب به ارمغان آورده است و حضور بيگانگان و قدرتهاي فرامنطقه اي را به چالش كشانده است. چرا كه هنوز كمتر زماني از سقوط ديكتاتور مصر و حامي و هم پيمان آمريكا و رژيم صهيونيستي در منطقه نگذشته بود كه حضور ناوگروه دريايي ارتش جمهوري اسلامي در آب هاي آزاد دنيا و عبور از كانال سوئز علاوه بر پيام صلح و دوستي نظام اسلامي و حمايت از خيزش هاي اسلامي منطقه، قدرت عنكبوتي رژيم جعلي صهيونيستي را بيش از پيش آشكار ساخت.
در واقع اين اقدام و حضور راهبردي در ان بازه زماني كه پايه هاي اسرائيل را نيز به لرزه در اورد و خوشحالي كشورهاي دوست منطقه را نيز به ارمغان آورد، به پاس ايستادگي و مقاومت نيروهاي مسلح تحت رهبري فرماندهي كل قوا صورت پذيرفت و توانمندي و ثبات انقلاب اسلامي را به رخ جهانيان كشانده و امنيت زايي جمهوري اسلامي را به عنوان الگوي بيدارساز كشورهاي منطقه اعلام نمود.
رجز خواني و هجمه هاي رواني غرب و مستبدان نظام بين الملل در رسانه هاي وابسته به لابي هاي صهيونيستي در تهديدزايي عليه ملت ايران، در راستاي شكست پي در پي خود در منطقه و ناكامي در اداره نظام بين الملل بر اساس تفكرات اومانيستي و امپرياليستي مي باشد كه هم اكنون براي خروج ازانزواي راهبردي با ايجاد جنگ رواني در دنيا بر عليه ملت ايران اهداف ايران و اسلام ستيزانه خود را دنبال مي نمايند.
بر همين اساس امروز انچه بيش از هر موضوع ديگري در ساختار و عملكرد غرور آفرين ارتش جمهوري اسلامي ايران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بعنوان دوبازوي توانمند دفاعي ملت ايران مي توان ملاحظه نمود آمادگي در دفاع همه جانبه از انقلاب اسلامي و حضور پرصلابت در برابر هرگونه تهديد و تجاوز احتمالي مي باشد كه بنا به تعبير فرماندهي معظم كل قوا با سيلي هاي محكم و مشتهاي پولادين از سوي ملت مقتدر ايران و نيروهاي مسلح كشور، ارتش جمهوري اسلامي ايران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و بسيج مردمي، صورت خواهد گرفت.

 



شكست رسانه اي آمريكا در برابر مخاطبان ايراني

فرهاد مهدوي
در ساليان گذشته مخاطب ايراني مورد طمع بسياري از كشورهاي جهان قرار گرفته است و بيگانگان سعي مي كنند تا به هر وسيله اي كه شده بر روي مردم ايران تاثير گذاشته و اهداف خود را در كشورمان به ثمر رسانند. مسير اوليه و آسان براي نيل به اين مقصود، راه اندازي رسانه ها در ايران است. نكته جالب امروز اين است كه حتي دولت ژاپن نيز قصد دارد يك شبكه تلويزيوني ماهواره اي به زبان فارسي براي ايرانيان راه اندازي كند. پيش از اين، دولت كانادا نيز يك برنامه تلويزيوني فارسي زبان با نام «نگين» راه اندازي كرده است، اما آمريكايي ها و انگليسي ها در اين راه پيشروترند و هزينه هاي زيادي در اين راه كرده و مي كنند، ولي دستاورد چنداني به دست نياورده اند. در اين نوشتار سعي شده است اقدامات آمريكا و دلايل آن مورد بررسي و واكاوي قرار گيرد.
در حالي كه تلويزيون صداي آمريكا با افت شديد مخاطب مواجه شده است و اكثر كاركنان و مجريان و تحليلگران آن در حال اخراج شدن هستند اين ذهنيت در ميان مسئولين آمريكايي قوت گرفته است كه صداي آمريكا در حال ايراني شدن و رفتار مطابق ميل ايرانيان است و به اين طريق اختلافاتي را با تيم جديد صداي آمريكا پيدا كرده اند كه در ريل گذشته به تخريب چهره ايران به زبان فارسي براي فارسي زبانان بپردازد.
اين تحكمات و زورآزمايي ميان خواسته هاي مخاطب ايراني و دستورهاي اتاق هاي جنگ رواني آمريكا سبب شده است كه تيم جديد صداي آمريكا به اين نتيجه برسد كه كار با وضعيت فعلي و برخي از ضد انقلابيون و تاكيد بر تكرار پيام هاي دروغ و تبليغات سياه ديگر كارآمد نيست.
اين وضعيت دشوار براي ساير رسانه هاي ضد ايراني كه به وسيله آمريكا عليه ايران راه اندازي شده است نيز به شدت مشاهده مي شود،اكنون راديو فردا و راديو زمانه شباهت بيشتري به كامنتهاي روزانه برخي از مخاطبين پيدا كرده است كه نه تنها تاثير خود را از دست داده اند بلكه مخاطبان آن هم به لحاظ كيفي و هم به لحاظ كمي دچار افت شديد شده اند.
شناخت مخاطب ايراني
مخاطب ايراني و شناخت آن يكي از مباحثي است كه به دنبال ناكامي رسانه هاي فتنه گر در جذب مخاطب ايراني و تأثيرگذاري بر آن مورد توجه اعضاي كنگره آمريكا قرار گرفت و از شوراي ملي ايرانيان آمريكا «نياك» در واشنگتن كه يكي از مهم ترين مراكز شناخت افكار عمومي در ايران است، توضيح خواسته شد كه چرا در زمينه آشنايي با مخاطب ايراني فعاليت مفيدي نداشته است. «جيم موران» نماينده دموكرات كنگره آمريكا در اين جلسه گفت: مقامات منتخب آمريكا درباره ايران، در مقايسه با هر كشور بزرگ ديگري در جهان، آگاهي كمتري دارند. موران خطاب به حاضران در كنفرانس گفت: «مشاركت شما مورد نياز است.» وي از آنها خواست تا در صحنه سياست آمريكا بيشتر فعال باشند.
به گفته موران، نيرومندترين سلاحي كه آمريكا براي ارتقاي دموكراسي در ايران در زرادخانه اش دارد، صدور آرمان هاي خويش است كه با ارزش هاي جهاني و خواست هاي بنيادين انساني در ارتباط است.
هزينه هاي آمريكا برروي مخاطب ايراني
دام سازي براي مخاطب ايراني براي آمريكا كه به تكنولوژي هاي رسانه اي روز دسترسي دارد و از طرفي، بودجه هنگفتي براي مقابله با ايران در دست دارد، كار دشواري نيست. مقامات آمريكايي در حالي كه سرگرم منازعات سخت در عراق و افغانستان هستند، منازعه نرم با ايران را از طرق شاهراه اطلاعاتي در دستور كار خود قرار داده اند.
در اين منازعه ظريف و در عين حال دشوار، آمريكا از يك طرف بر شبكه هاي پورنوگراف، اجتماعي و فرهنگي سرمايه گذاري كرد و از طرف ديگر با راه اندازي شبكه هاي سياسي از ملغمه هاي ضدانقلابيون، سلطنت طلبان و فتنه گران، مبارزه اي پيچيده را با جمهوري اسلامي آغاز كرد. راه اندازي شبكه هاي راديويي و تلويزيوني و ماهواره ها كه به صورت چندرسانه اي از طريق ماهواره و اينترنت قابل دريافت هستند، اوباما را به گونه اي مست از پيروزي در جريان فتنه كرد كه در گزارشي به كنگره و مجلس سناي آمريكا از اقدامات رواني خود براي مقابله به ايران پرده برداشت.
براساس گزارش اوباما، مجموعه اين اقدامات تحت عنوان بندي به اصطلاح قانوني با نام بند 1264 (قانون قربانيان سانسور ايران) انجام مي شود. بر اساس گزارش اوباما، محور اصلي عمليات رسانه اي كاخ سفيد عليه ايران، نهادي دولتي به نام «شوراي پخش مديران» (BBG) است و شبكه خبر فارسي صداي آمريكا (PNN) و راديو فردا متعلق به راديو آزاد اروپا/ راديو آزادي
(RFE/RL) از جمله رسانه هايي هستند كه در اين پروژه نقش دارند. در گزارش اوباما سه منبع اصلي براي تأمين محتواي برنامه هاي ضدايراني رسانه هاي دولتي آمريكا ذكر شده است. اين منابع عبارتند از: «1) تصاوير ويدئويي تهيه شده توسط شهروندان روزنامه نگار ايراني؛
2)تلفن هاي بينندگان از داخل كشور و تشريح آنچه ديده بودند؛ و 3) گزارش هايي از واكنش هاي ايرانيان خارج از كشور و همچنين واكنش هاي رسمي كشورهاي مختلف از جمله آمريكا.»
انديشكده آمريكايي آتلانتيك در گزارشي از اين فعاليت هاي ناكام مي نويسد: دولت اوباما تمام تلاش خود را به كار گرفته است تا به هر طريق ممكن از معترضان داخل ايران حمايت كند، بدون آنكه دولت ايران دستاويزي داشته باشد كه مدعي شود اين ناآرامي ها از پي دخالت هاي خارجي ايجاد شده است. كلينتون هم اعلام كرد كه وزارت خارجه جداي از 30 ميليون دلاري كه در سال 2009 به توسعه آزادي اينترنت اختصاص داده بود، 25 ميليون دلار ديگر را در سال 2010 براي توسعه دسترسي به اينترنت در ايران و ديگر نقاط دنيا هزينه خواهد كرد.
اما چند ماه بعد، هيلاري كلينتون وزير امور خارجه آمريكا در كميته روابط خارجي مجلس سنا در پاسخ به سوالي از سناتور «لوگر» از حزب جمهوريخواه با اذعان به شكست آمريكا در اثرگذاري مطلوب بر مخاطبان گفته بود: ما در وزارت خارجه، توئيتر عربي و فارسي را ايجاد كرده ايم ما درگير يك جنگ اطلاع رساني هستيم و صريح بگويم كه ارزيابي من اين است كه ما اين جنگ را باخته ايم. اما شبكه هاي ضدنظام و ايراني امروزه در چند حوزه فعاليت مي كنند كه عبارتند از:
1- شبكه هاي ضدفرهنگي
توجه ويژه غرب به تهاجم به فرهنگ ايراني اسلامي باعث شده كه امكان تماشاي حدود18000 شبكه تلويزيوني وجود داشته باشد كه با رسيورها و ديش هاي معمولي مي توان تا نزديك2000 كانال ماهواره اي را در ايران با كيفيت بالا دريافت كرد. شبكه هايي كه اكثر قريب به اتفاق برنامه هاي آنها با سنت و فرهنگ ايراني و اسلامي در تضادند و اثرات مخرب روحي و رواني بر مخاطبان ايراني مي گذارند.
در بين شبكه هاي ماهواره اي كه به سهولت در ايران قابل دريافت است، بيش از380 كانال خاص موسيقي وجود دارد كه شبانه روز در حال پخش موسيقي، كولي، رقص، آهنگ هاي درخواستي و كنسرت هستند. عموم اين برنامه ها آكنده از حركات ضداخلاقي و اروتيكال است. در حالي كه علاوه بر اين شبكه هاي اختصاصي موزيكال، حدود1200 شبكه هم در خلال برنامه هاي خود كولي ها و شوهاي موزيكال پخش مي كنند.
در حوزه كودك و نوجوان بيش از250 كانال ماهواره اي قابل دريافت در ايران است ضمن آنكه بخش مهمي از برنامه هاي كانال هاي عمومي نيز به بخش برنامه هاي كودك و نوجوان اختصاص دارد. اين شبكه ها علاوه بر پخش كارتون هايي كه عموماً در تضاد با مباني اخلاقي ماست، به فرهنگ سازي ارزش هاي ليبرالي و اومانيستي غرب در ذهنيت اطفال ايراني مي پردازد سعي مي كند آنان را شيفته زندگي آمريكايي و غربي كند. در حوزه مصرف زدگي و فرهنگ سازي پوشش و مد، حدود80 شبكه وجود دارد كه اختصاص به نمايش مد و لباس دارد، لباس هايي كه رسماً تبليغ فرهنگ عرياني است.
2- شبكه هاي ضدشيعي
در همين حال جريان هاي ضدشيعي با همكاري وهابيون و سازمان سيا اقدام به راه اندازي شبكه هاي ماهواره اي كرده اند كه اعتقادات شيعي ايرانيان را هدف قرار دهند، پس از آغاز به كار نخستين شبكه ماهواره اي وهابيون به زبان فارسي به نام شبكه«نور»، دو شبكه ديگر نيز در راستاي تشديد سياست شيعه ستيزي وهابيت به نام هاي «وصال فارسي» و «كلمه» راه اندازي شده است. هدف عمده تأسيس شبكه وصال تأثيرگذاري بر مناطق عرب زبان جنوب ايران و جذب هوادار براي اين فرقه ضاله مي باشد. در اين شبكه همچنين برنامه هايي نيز براي ايجاد تفرقه ميان اقوام مختلف عرب زبان خوزستان تهيه شده است. شبكه ماهواره اي «كلمه» نيز به زبان فارسي به تبليغ وهابيت و طرح شبهات متعدد عليه شيعه اقدام مي كند. البته در اين زمينه شبكه هاي ضدشيعي ديگري به زبان عربي اين شبكه ها را حمايت مي كنند كه عبارتند از: «الحياه مسلسلات»، «التحرير» و «النهار» شبكه هاي ماهواره اي مصر، شبكه شش مراكش، شبكه «نسمه» تونس، «روتانا»ي مصر، شبكه ماهواره اي «روتانا»ي سعودي، «ال بي سي» لبنان و ...
شبكه فارسي العربيه نيز يكي از فعال ترين شبكه هاي فارسي ضدايراني و شيعه است كه هم با ورود به مباحث سياسي و هم مذهبي مقابله با هويت ايراني اسلامي را در دستوركار خود قرار داده است.
3- شبكه هاي ضدانقلاب
در كنار شبكه هاي فوق، كانال هاي فارسي زباني چون تلويزيون رنگارنگ، ملي، پارس، آپادانا، ايرانيان، كانال يك، آزادي، تپش، ايران، جام جم بين المللي، اميد ايران و اي پي ان و ... در حال پخش برنامه هاي ضدانقلابي خود هستند كه هر روز با شانتاژهاي رسانه اي، قصد تسخير چند ساعته تهران را دارند. در اين طيف رسانه اي 20 كانال تلويزيوني در حال فعاليت هستند. اين رسانه ها كه اكنون وسيله طنز مردم ايران شده اند داراي كمترين برد در فضاي رسانه اي مي باشد زيرا اصلا شناختي از ايران ندارند و حتي برخي از مجريان آن به صراحت اعلام كرده اند كه اگر روزي در فرودگاه مهرآباد بر زمين بنشينند در خيابانهاي تهران گم مي شوند. اين شبكه از جهت ديگر كارآمد هستند و آن اينكه باعث بدنامي جريانهاي ضد انقلاب شده اند و حتي در برخي از موارد بر عليه جريان فتنه افشاگريهايي داشته اند كه در بي اعتمادي مردم بر آنها افزوده است.
4- شبكه هاي فتنه گر
راه اندازي شبكه هاي فتنه گر يكي از حساس ترين مراحل مقابله با نظام اسلامي بوده است، وزارت خارجه آمريكا در اين راستا همزمان با گرم شدن فضاي انتخابات رياست جمهوري سال 88 فعالان روزنامه نگار نشريات زنجيره اي را كه به خارج از كشور پناهنده شده بودند، گردهم آورد تا با راه اندازي سايت هاي جديد و همچنين همكاري با شبكه هاي ضدانقلابي فضاي تبليغي عليه جمهوري اسلامي را فعال نگه دارند. همكاري آنان با سايت هاي ضدانقلاب كه سابقه اقدامات مسلحانه عليه انقلاب و يا خدمت در دربار پهلوي را داشتند از يك جهت باعث كاهش اعتماد مخاطب به آنان شد و از جهت ديگر درگيري هايي را بين سلطنت طلبان و فتنه گران كه به رسواسازي همديگر انجاميد به وجود آورد، در همين حال آنان سايت هاي اطلاع رساني اي را راه اندازي و اداره مي كردند كه از تأثير قابل توجهي برخوردار نبود و به راه اندازي دو شبكه تلوزيوني «رسا» و «ايران ندا» اقدام كردند تا هم بتوانند پيام هاي ايراني تري نسبت به جريان هاي ضدانقلاب منتشر كنند و هم بر خلاف بي بي سي و صداي آمريكا با گفتار ژورناليستي تري به مقابله با ايران برخيزند.
شبكه رسا در ديلي نيوز آمريكا به ثبت رسيده و از حمايت هاي مالي، اطلاعاتي و فناوري وزارت خارجه آن كشور بهره مي برد و اكنون با بحران مخاطب و بازخورد مواجه شده است و اعلام كرده است كه در صورت تأمين نشدن منابع مالي در آينده اي نزديك برنامه هاي خود را قطع خواهد كرد.
ايران ندا به همراه سايت نيمه تعطيل «جرس» نيز اعلام كرد اگر مشكلات مالي آن حل نشود، از 25 آبان به طور كامل تعطيل خواهد شد.
بيماري اي كه شبكه هاي فتنه گر اكنون با آن مواجه شده اند پيش از اين، گريبان شبكه هاي ضدانقلابي و ماهواره هاي مفسده انگيز را نيز گرفته بود به شكلي كه دو شبكه ضدانقلابي «لايو پي ام» و «آي تي ان» در هم ادغام شده اند.
نتيجه
آمريكا در حالي جنگ رواني و رسانه اي خود را عليه نظام اسلامي ايران تشديد كرده است كه شواهد موجود حكايت از شكست اين كشور و هم پيمانانش در اين زمينه دارد،چرا كه مخاطب ايراني به راحتي مجذوب برنامه هاي پر سروصدا و بي محتواي شبكه هاي تحت مالكيت غرب نمي شود و او نه تنها به فضاي ساخته شده اين رسانه ها كه با واقعيت هاي ايران فاصله دارد، اقناع نمي شود بلكه نوعي احساس حقارت در تماشاي اين برنامه ها به وي دست مي دهد كه او را از اين شبكه ها دور مي كند. امسال بر خلاف دوسال پيش هرچه مخاطب به فضاي انتخابات نزديك مي شود احساس همراهي و اعتماد كمتري بين او و رسانه هاي ضدانقلاب مشاهده مي شود و اين نتيجه حاكي از آن است كه انتشار و انباشت اطلاعات عليه نظام جمهوري اسلامي نه تنها نتوانسته است آمريكا را در سلب اعتماد مردم به نظام به نتيجه برساند بلكه شبيه بومرنگ عمل كرده است و بزرگ ترين ضربه را به خود آنها برگردانده است.
مخاطب ايراني ؛ سهل و ممتنع است يعني از يك طرف همه قدرتها سعي در جذب آن دارند و در ابتدا هدفي آسان به نظر مي رسد و با
راه اندازي رسانه هاي مختلف مي كوشند بخشي از آن مخاطبان فعال و اثرگذار را به دست آورند و از سوي ديگر ،سواد رسانه اي كه منجر به شناخت رسانه و پيام دشمنان شده باعث مي شود كه مخاطب ايران در مقابل قدرتهاي رسانه اي متحمل شكست نشود و پيامهاي رسانه اي در ذهن و رفتار او تاثير گذار نباشد.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14