(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 22  آبان 1390- شماره 20072

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
نشانگرها و نمودار منحني قدرت (يادداشت روز)
كدخدايي : حضور در فتنه 88 مانع ورود افراد به انتخابات است
آب پز (گفت و شنود)
كيهان و خوانندگان
نايبي خبر داد آمادگي كامل فرمانداري تهران براي برگزاري انتخابات مجلس
اولين همايش جبهه متحد اصولگرايان پنج شنبه برگزار مي شود
گول كيهان را نخوريد! VOA حامي اپوزيسيون است (خبر ويژه)
زين كننده درازگوش تروا اين بار هم بز آورد (خبر ويژه)
بحث هاي سري كابينه يا شوي تلويزيوني اسرائيل؟! (خبر ويژه)
بالاترين: آقاي واحدي! بهتر است يك قل دو قل بازي كني! (خبر ويژه)
حمايت روزنامه ايران از حاميان اسرائيل! (خبر ويژه)



نشانگرها و نمودار منحني قدرت (يادداشت روز)

ترسيم نمودار منحني قدرت جهاني از يكصدسال پيش تا امروز، رازگشاي تب و تاب فعلي قدرت هاي غربي است. از سال 1914 ميلادي كه جنگ جهاني اول آغاز شد تا سال 1945 كه جنگ جهاني دوم با آزمايش قدرت كشتار جمعي دو بمب اتمي در ژاپن پايان يافت، قريب 30سال زمان برد تا جهان جديد و قطب هاي قدرت آن شكل كامل خود را پيدا كنند. دو بلوك بزرگ قدرت شكل گرفت و شوراي امنيت در عمق سازمان ملل تعبيه شد تا با تمركز كامل، به رتق وفتق امور جهان بپردازد. پنهانكاري، حيله گري، ارعاب و استفاده از سازمان هاي بين المللي تحت سلطه، اين امكان را به قدرت هاي بزرگ مي داد تا هژموني و تسلط كامل را در مستعمرات برقرار كنند و مثلاً آمريكا و انگليس و اسرائيل، هارتلند جهان -خاورميانه و خليج فارس- را تبديل به جزيره ثبات و «حياط خلوت» خود كنند. آنها 34سال، دنيا را اين گونه بدون معارض و تهديد جدي مديريت كردند ضمن اينكه نيم نگاهي به نفوذ در بلوك شرق داشتند. اما 34سال پس از پايان جنگ جهاني دوم و درحالي كه فلش نشانگر قدرت غرب رو به صعود داشت، اتفاق معجزه آسا و محاسبه ناپذير رخ داد. سال 1979 ناگهان رادار غرب دچار اختلال شد و تا امكان رصد دوباره فراهم شود، انفجار و آتشفشان بزرگ در قلب جزيره ثبات پديد آمد.
همه قدرت افسانه اي غرب در «پيش بيني پذير» و قابل محاسبه ساختن تحولات جهان از يك سو و «پنهان كردن برنامه ها و محاسبات» خود از سوي ديگر بود و انقلاب اسلامي ايران، به نحوي فزاينده در اين دو ركن قدرت غرب خلل انداخت. منحني قدرت غرب از اين نقطه (فوريه سال1979) با يك تكان شديد، روند نزولي به خود گرفت هرچند كه با آغاز فروپاشي بلوك شرق از آغاز دهه1990، موقتاً رو به صعود گذاشت. اين صعود، با فروپاشي شوروي اوج گرفت اما اشغال افغانستان و عراق (2003-2001) به نقطه اوج فواره اي مي مانست كه بلافاصله سقوط كند. 4جنگ پديد آمده حدفاصل سال هاي 2001 تا 2008 ( و از جمله جنگ هاي 33روزه و 22روزه)، بخش عمده اي از ضعف هاي پنهان آمريكا و انگليس و اسرائيل را عيان كرد و رشته امور را از دستان زمامداران آنها بيرون كشيد. طراحان 4جنگ افغانستان و عراق و لبنان و غزه، شكست در آن را هرگز پيش بيني و محاسبه نكرده بودند و تا بجنبند، دومينوي بيداري اسلامي از دسامبر 2010 و و ژانويه 2011 ميلادي در تونس و مصر و بحرين و يمن و ليبي به حركت درآمد و ظرف 7-6ماه تلفات سنگيني را به غرب تحميل كرد. اگر نمودار منحني قدرت را روي نقشه خاورميانه و جابجايي هاي ژئوپولتيك قدرت در اين منطقه منطبق كنيم، بلاشك ايران در قلب اين نقشه و در اوج منحني قدرت قرار خواهد گرفت. ايران از اين نظر در موقعيتي بي نظير و چهارنبش قرار گرفته و ظرف 32سال گذشته، روند جهشي اقتدار را به واسطه افزودن بر هم پيمانان و گسترش حوزه نفوذ نرم اعتقادي خود پيموده است. ايران 2011 در پله اي از قدرت ايستاده كه به تعبير سايمون تيسدال (از سردبيران روزنامه گاردين) «بزرگترين چالش سياست خارجي دولت آمريكا محسوب مي شود و كاملا روشن است كه اوباما در اين زمينه هيچ دستاوردي نداشته است». منطبق با نگاه تحليلي به نمودار منحني قدرت در 66 سال اخير به جرئت مي توان گفت آمريكا پس از سيلي آبدار انقلاب 1979 ايران، ديگر سرپا نشد كه نشد، حتي اگر گرد و خاك فراواني كرده باشد. و طبق همين رويكرد حتماً بايد گفت كه چالش هسته اي با همه اهميت و موضوعيت، تنها قطعه اي از قطعات پازل بزرگ زورآزمايي ميان دو طرف است.
وقتي «نمودار منحني قدرت» و «نقشه جابجايي ژئوپلتيك قدرت در خاورميانه» را روي هم منطبق كرديم، تحركات چند لايه جبهه استكبار ظرف 3-2ماه گذشته عليه ايران مفهوم تر خواهد شد. طبيعتاً براي ما مهم است كه بدانيم دشمن با اين تحركات به دنبال چيست؟ اما مهم تر آن است كه عنايت داشته باشيم به موازات پيشروي زمان، از امكان «پنهانكاري» قدرت هاي مسلط كاسته مي شود و همزمان، تحولات پيش روي منطقه و جهان براي آنها «محاسبه ناپذيرتر» و «مهارناپذيرتر» مي شود. اين نيروي گريز از مركزيت سلطه به قدري شديد است كه امكان برآورد و برنامه ريزي و پنهانكاري و غافلگيري حريف را از غرب سلب كرده است. تقدير شوم ژنرال حسني مبارك در چنين نقطه اي از وضعيت عجز و حيرت آمريكا رقم خورد. (و داخل پرانتز بايد گفت بهترين دفاع ما در برابر تهديدهاي چند لايه دشمن، تمركز بر همين نقاط ضعف اوست). اينكه جبهه استكبار مي كوشد حلقه هاي اتهام «تروريسم، نقض حقوق بشر و انحراف برنامه هسته اي ايران به سمت فعاليت نظامي » را به هم الصاق نمايد و به بهانه آن حربه هاي كند تهديد نظامي و تحريم اقتصادي و انزواي سياسي را تيز كند، هرچند كه اهداف چندلايه اي را دنبال كند اما به عنوان راهبردي ترين هدف، ايجاد دست انداز و موانع ايذايي براي كاستن از سرعت پيشرفت و نفوذ ايران را مدنظر دارد.آنها همچنين با تدارك انبوه فشارها مي خواهند به ملت ها و دولت ها چنين القا كنند كه با وجود انواع بحران ها و انقلاب هاي گريز از مركز، جهان را مديريت مي كنند و قافيه را نباخته اند! بنابراين در اين سو، ما بايد ضمن تدبير و مقابله با هريك از آن تهديدها و فشارها، از هدف پيشروي و گسترش نفوذ خود- و نمايش استيصال غرب- چشم برنداريم.
درعين حال اينكه به عنوان مثال تنها مستمسك آمريكا براي مخدوش نشان دادن برنامه هسته اي ايران، احياي لپ تاپ مطالعات ادعايي باشد كه 6سال پيش (سال2005 ) روي ميز گذاشته و با سرافكندگي آن را برداشته و مجدداً به عرصه تبليغات بازگردانده است، نشان مي دهد آنها چه قدر تهي دست و فاقد گزينه براي مانور هستند. يا وقتي وزير جنگ رژيم صهيونيستي - به جاي پنهانكاري كه اصل اول هر حمله اي است- تمايل حمله به ايران را درز مي دهد و چند روز بعد با مشاهده فشار داخلي چند لايه در اسرائيل مجبور مي شود بگويد زمزمه حمله به ايران هذيان است، مي توان فهميد كه دست آنها چه قدر خالي است. اينكه بلافاصله سياستمداران و مطبوعات صهيونيست اعلام كردند «در صورت درگيري با ايران، يكصدهزار صهيونيست كشته مي شوند و آنقدر كشته مي دهيم كه نتوانيم دفن شان كنيم» و همين عبارات، خود را به مصاحبه ايهود باراك با راديو اسرائيل تحميل كرد، براي پاسخگويي ما به تهديد از جنس نظامي كفايت مي كند. اگر يديعوت آحارونوت هفته گذشته نوشت از هم اكنون ده ها خلبان اسرائيلي را بايد در اسارت نيروهاي ايراني ديد، راديو اسرائيل نيز همزمان گفت: «رون آراد خلبان اسرائيلي 25 سال پيش كه هنگام بمباران جنوب لبنان به اسارت درآمد، در نامه اي از زندان به خانواده اش اميدواري داده بود حداكثر ظرف 2 سال آزاد مي شود. ولي اكنون 25 سال از آن تاريخ گذشته و از سرنوشت او خبري نيست». بنابراين اسرائيل در ماجراي اخير سعي كرده نقش سگ هار را در كنار نقش تكميلي آمريكا و انگليس كه مدعي تشديد فشارهاي اقتصادي و سياسي عليه ايران هستند، بازي كند. اين سناريو با چند بازيگر و نقش هاي ثابت- به عنوان عمليات فريب- دست كم 8 سال است كه لو رفته است. اين سگ نگهبان را البته حزب الله و حماس به اندازه خود ادب كردند و براي اولين بار پس از جنگ 1956، طعم مقاومت پيروز را به ارتش رژيم صهيونيستي چشاندند از اين روي، ايران پاسخ چنين سگ وامانده اي را منحصر به تل آويو و رژيم صهيونيستي نمي كند و از تنگه هرمز تا آب هاي آزاد و بيخ گوش قدرت هاي استكباري را ميدان رزم خود مي بيند. بدين ترتيب فهرست سنگين تلافي و ضربه متقابل، ريسك درگيري با ايران را بسيار بالا برده و آن را نزد مستكبران محاسبه ناپذير كرده است.
اخيراً سوزان مالوني محقق ارشد موسسه بروكينگز به راديو ملي آمريكا گفته است «دلايل زيادي وجود دارد كه با ايراني ها بايد مذاكره كرد اما به احتمال زياد آنها مذاكره نخواهند كرد و ما نيز در موقعيت خوبي براي ايجاد انگيزه مذاكره در آنها نيستيم». در كنار اهداف راهبردي غرب از فشارهاي چند ماه گذشته، مي توان اين هدف عيني و ملموس را نيز براي فشارهاي غرب برشمرد. آنها مي بينند كه ايران هرگز از ديپلماسي و مذاكره گريزان نيست اما به سبك خود مذاكره مي كند و هرگز وارد زمين چيده شده از سوي حريف نمي شود. بنابراين تنها تدبيري كه به ذهنشان خطور مي كند، واقعي نمايي تهديدهاست تا پاي ميز مذاكره آثار خود را نشان دهد. اينجا هم دست حريف، تماما خوانده شده است. نه تحريم، نه قطعنامه و نه تهديد علني جنگ- ولو به صورت تقسيم كار ميان آمريكا، اروپاي غربي و اسرائيل- محاسبات ايران را به هم نمي زند و چنين كه مي شود، پله اي تازه براي صعود در نمودار قدرت پيش پاي ايران نهاده مي شود. غرب مصيبت بي سابقه اي را به جان خريد تا 4 قطعنامه تحريمي 1737، 1747، 1803 و 1929 را در 23 دسامبر 2006، 24 مارس 2007، سوم مارس 2008 و نهم ژوئن 2010 عليه ايران به تصويب شوراي امنيت رساند. اين فشارها اوجي داشت كه نگاه ناظران كنجكاو جهاني را به خود خيره كرد اما وقتي از آن اوج افتاد، شاخص تازه اي در نگاه ملت ها و حتي دولت ها شد تا بدانند فلش قدرت غرب در كدام حضيض قرار گرفته است. همين قطعنامه 1929 به انضمام تحريم هاي يك جانبه غرب، قرار بود به تعبير خانم كلينتون گزنده باشد و ايران را فلج كند، همچنان كه بنا بود اپوزيسيون زمين خورده و زير چادر اكسيژن را احيا كند اما افاقه نكرد. نتيجه اي كه بعد از 5 سال مي توان گرفت، ديگر منحصر به اين نخواهد بود كه قطعنامه هاي شوراي امنيت اثري بر ايران نداشت بلكه معنا و مفهوم روند 5 ساله اين خواهد بود كه حربه 66 ساله «شوراي امنيت»- به عنوان ابزار مهم حكمراني غرب- را از اين پس بايد در موزه هاي تاريخي جست وجو كرد نه در ميدان كارزار واقعي.
حقيقت اين است كه نظم جهاني پيشين ترك برداشته و جامعه جهاني درحال رشد و انبساط، ديگر در قبضه نظم ژاندارمي و كدخدايي نمي گنجد. اين ترك ها، هر روز اتساعي تازه در گارد منقبض و خشك و نامنعطف قدرت هايي مي دهد كه هرگز براي چنين روزي تمرين نكرده اند. غرب متصلب اكنون بدون تمرين وارد زمين مسابقه اي شده كه رقبايي جوان و پرانرژي و پرانگيزه در آن صف بسته اند. اگر مستكبران در اين ميدان كم مي آورند، عربده مي كشند، از لباس حريف آويزان مي شوند يا در برابر تاكتيك هاي هنرمندانه او، صرفا و با ناكامي به ضرب و زور متوسل مي شوند، برآيند همان ناآمادگي است. غرب براي اولين بار به جاي اينكه غافلگير كند، غافلگير شده و رودست خورده است و براي نخستين بار تدبير پنهاني در آستين ندارد. اينجا آخر خط «ماسونيسم» و «صهيونيسم مسيحي» است. امروز همان روزي است كه روح خدا خميني (رضوان الله تعالي عليه) وعده اش را داد و فرمود اسلام ابرقدرت ها را به خاك مذلت مي نشاند.
محمد ايماني

 



كدخدايي : حضور در فتنه 88 مانع ورود افراد به انتخابات است

سخنگوي شوراي نگهبان ديروز در نشست خبري خود با خبرنگاران اعلام كرد كه قطعا كساني كه در فتنه حضور جدي داشتند از مواردي هستند كه ما در قانون براي ورود آنان به انتخابات منع داريم.
در اين نشست، خبرنگاري با بيان اينكه برخي جريانات سياسي تاكيد دارند خواص مردود و ساكتان در برابر فتنه 88 نبايد در انتخابات شركت كنند، خواستار ارزيابي شوراي نگهبان شد كه كدخدايي پاسخ داد: در اين تعابير سياسي كه گروههاي سياسي مطرح مي كنند، من نمي توانم ورود كنم ولي رفتار نامزدها بايد وفق قانون و مقررات باشد. قطعا كساني كه در فتنه حضور جدي داشتند از مواردي هستند كه ما در قانون براي ورود آنان به انتخابات منع داريم.
خبرنگار ديگري با بيان اينكه برخي چهره هاي سياسي مانند رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام مباحثي را در مورد سلامت انتخابات مطرح مي كنند، از سخنگوي شوراي نگهبان خواستار پاسخ شد كه اين گونه دغدغه ها از كجا نشأت مي گيرد كه وي پاسخ داد: اين موضوع را بايد از گوينده سؤال كنيد؛ البته خطاب من به فردي نيست. خوشبختانه كارنامه جمهوري اسلامي در 30 سال گذشته بسيار روشن است و هميشه شفاف و روشن نسبت به انتخابات ورود پيدا كرده است. نشانه مهم آن نيز مشاركت گسترده مردم در انتخابات است. هرچه از زمان انقلاب مي گذرد حضور مردم را بيش از پيش شاهد هستيم و انشاالله در 12اسفند شاهد حضور پرشور مردم خواهيم بود. در آن موقع مشخص مي شود كه كدام تحليل ها صحيح است.
خبرنگار ديگري گفت كه «چندي پيش شما مطرح كرديد دبير شوراي نگهبان نقشي در رقابت هاي انتخاباتي ندارد اما اخيرا آقاي رسايي گفته بود كه جبهه پايداري تحت نظارت افرادي نظير آقاي جنتي اداره مي شود.» كدخدايي در پاسخ به اين اظهارات با بيان اينكه حتما خلاف گفته اند، ادامه داد: البته آقاي جنتي به سبب شخصيت حقيقي كه دارند افراد مختلفي به ايشان رجوع مي كنند اما اينكه به عنوان دبير شوراي نگهبان در اين زمينه نقشي داشته باشند، چنين چيزي نيست.
كدخدايي در پاسخ به اين سؤال كه آيا براي بررسي صلاحيت اصلاح طلبان، شوراي نگهبان طبقه بندي خاصي را مد نظر دارد؟ گفت: ابدا اينگونه نيست. ملاك ما قانون انتخابات و رفتار و عمل افراد است.
خبرنگار ديگري با بيان اينكه اخيرا نمايندگان طرحي را مبني بر نظارت نامزدهاي انتخابات بر شمارش آرا در دستور كار قرار داده اند، خواستار نظر شوراي نگهبان شد كه كدخدايي پاسخ داد: طبق قانون، نامزدهاي انتخابات مي توانند نمايندگاني را روز راي گيري بر سر صندوق ها بفرستند.
طرح نظارت به مجلس برگشت
وي در ادامه اين نشست در پاسخ به سؤال خبرنگاري در خصوص ايراد شوراي نگهبان به ماده 9 طرح نظارت مجلس بر رفتار نمايندگان مبني بر قابل تعقيب و توقيف نبودن نمايندگان با قرائت ماده مذكور اظهار كرد: اطلاق بخشي كه اشاره شده طبق آيين نامه قابل تعقيب و توقيف نيستند، مورد ايراد شوراي نگهبان قرار گرفته است. نظر شورا در گذشته نيز اين بود كه نمايندگان فقط به سبب اظهارات و نظراتي كه در مقام ايفاي وظايف نمايندگي در صحن مجلس ايراد مي كنند، قابل تعقيب و توقيف نيستند.
گفتني است؛ كدخدايي در اين نشست ايرادات مجدد شوراي نگهبان به طرح نظارت مجلس بر نمايندگان را اعلام كرد و بدين ترتيب طرح نظارت دوباره به خانه ملت برگشت.
از سوي ديگر؛ حسين سبحاني نيا عضو هيئت رئيسه مجلس در اين باره به فارس گفت: مجلس تلاش مي كند هرچه سريع تر ايرادات شوراي نگهبان به طرح نظارت بر نمايندگان را مورد رسيدگي قرار داده و آنها را برطرف كند.
دارندگان تابعيت دوگانه
رد صلاحيت مي شوند
سخنگوي شوراي نگهبان در پاسخ به اين سؤال كه آيا افراد داراي تابعيت دوگانه تاييد صلاحيت مي شوند يا خير؟ تصريح كرد: كساني كه تابعيت دوگانه دارند طبق قانون نمي توانند پست هايي از جمله نمايندگي را عهده دار شوند اما اينكه چه چيزي تابعيت دوگانه است، بايد بررسي شود. در دوره هاي گذشته چند مورد تابعيت دوگانه داشتيم كه خود آنان اعلام كردند و در نهايت رد صلاحيت شدند.
خبرنگار ديگري با اشاره به موضوع تغيير نظام رياستي به نظام پارلماني، خواستار ارزيابي سخنگوي شوراي نگهبان در اين زمينه شد كه كدخدايي در پاسخ گفت: مقام معظم رهبري در يك سخنراني عمومي مطالبي را به صورت كلان مطرح كردند كه احتمالا اگر در آينده دور ساختار نظام بخواهد تغيير كند، ممكن است تغييراتي انجام شود اما در اين راستا هيچ برنامه رسمي در شوراي نگهبان نبوده و اصلاح قانون اساسي نيازمند تشريفات مندرج در اصل 177قانون اساسي است كه همانطور كه گفتم هرگاه مصلحت ايجاب كند طبق آن تشريفات، انجام مي شود.
وي در پاسخ به سؤال خبرنگاري مبني بر بازنگري در قانون اساسي طبق اظهارات يكي از نمايندگان مجلس با تعيين يك كميته اظهار كرد: نسبت به موردي كه يكي از نمايندگان مجلس بيان كرده، بنده بي خبر هستم و تا جايي كه اطلاع دارم چنين چيزي نيست.
در اين نشست همچنين اعلام شد كه لايحه نظارت بر رفتار قضات تاييد شده است.
كدخدايي درباره اين لايحه گفت: با اصلاحاتي كه در جلسه 17 مهرماه سال جاري به تصويب مجلس شوراي اسلامي رسيد، لايحه نظارت بر رفتار قضات در جلسه 27 مهرماه شوراي نگهبان مورد بحث و بررسي قرار گرفت و شورا به اين نتيجه رسيد كه تبصره 2 ماده 44 نافي مواردي نيست كه طبق اصل 164 قانون اساسي رئيس قوه قضاييه بايد با رئيس ديوان عالي كشور و دادستان كل مشورت كند؛ لذا اين تبصره مغاير با موازين شرع و قانون اساسي شناخته نشد و نهايتا لايحه مذكور مورد تاييد قرار گرفت.

 



آب پز (گفت و شنود)

گفت: ماجراي سندي كه گفته مي شود عليه اميرعباس فخرآور به دست آمده و اين روزها در ميان اپوزيسيون از آن صحبت مي شود چيست؟!
گفتم: كپي يك نامه 3 صفحه اي است كه اميرعباس فخرآور براي شخصي به نام «ياسر» در تهران فرستاده و عكس هاي خود با جرج بوش و چند سناتور آمريكايي را هم ضميمه آن كرده است.
گفت: خب! كه چي؟
گفتم: كسي كه اين نامه را در دست دارد و كپي آن را در ميان برخي از گروه هاي اپوزيسيون منتشر كرده معتقد است كه «ياسر» نام مستعار آقاي «ر-ح» يكي از ماموران وزارت اطلاعات در تهران است.
گفت: عكس هاي خودش با جرج بوش و مقامات آمريكايي را براي چي فرستاده؟
گفتم: مي گويند براي اين كه به مامور وزارت اطلاعات نشان بدهد در آمريكا جايگاه قابل استفاده اي دارد!
گفت: پس بيخود نيست كه احمد باطبي و چند تن ديگر از ضد انقلابيون فراري مي گويند وقتي تحليل هاي او را مي شنوند احساس مي كنند كه حرف هاي او يك پيش زمينه پنهان دارد!
گفتم: چه عرض كنم؟! يك مرغ، آب جوش خورده بود، تخم مرغ آب پز بيرون مي داد!
 



ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323

كيهان و خوانندگان
¤ متاسفانه آژانس انرژي اتمي به يك پيتزافروشي تبديل شده است كه هر موقع آمريكا و رژيم صهيونيستي و اذناب آن ها به هدف شوم و براندازانه اي عليه نظام جمهوري اسلامي مي انديشند با «آمانو» تماس مي گيرند و سفارش ها و درخواست هاي خود را با او مطرح مي كنند. ولي كور خوانده اند.
روح الله امين زاده
¤ درست است كه به تعبير يادداشت روز كيهان اظهارات سفارشي «آمانو» در واقع اركستر دلقك ها يا اركستر ميمون ها است وليكن اين نبايد باعث شود كه ما پاسخ محكم به آن ها ندهيم. اين حادثه بهترين فرصت براي ما ايراني ها است كه تودهني محكمي به آژانس و 1+5 بزنيم.
يك هموطن
¤ امروز وقتي اين جمله يكي از فرماندهان سپاه پاسداران كه خطاب به آمريكايي ها گفته است «يك نفر از ماها را بكشيد، ده ها نفر از شما را خواهيم كشت» خيلي خوشحال شدم. خدا شاهد است 33 سال بود كه منتظر چنين جمله اي بودم. اين ادبيات دقيقا همان ادبياتي است كه در شأن آمريكا و صهيونيست هاي جنايتكار مي باشد. شما را به خدا اين پيام را چاپ كنيد و اگر هزينه اي هم داشته باشد حاضرم بپردازم.
محمد مسيب
¤ مي خواستم به سردار رشيد اسلام جناب آقاي قاسم سليماني بگويم، همانطوري كه ما زمان جنگ سربازشان بوديم، اكنون نيز، سربازش هستيم و آمريكا هم هيچ غلطي نمي تواند درباره ايشان بكند.
شيخي
¤ يكي از دروغ هاي بزرگ تاريخي كه آبراهام لينكلن مي گفت، اعلام الغاء برده داري بود در حالي كه امروز 99 درصد مردم آمريكا متوجه شده اند، اين شكل برده داري است كه عوض شده و الغائي در كار نبوده است. مشتي سرمايه دار صهيونيست كه همان جمعيت يك درصد باشند بر مردم آمريكا مسلط شده اند و 99 درصد را با حقوق ناچيز به بردگي كشيده اند.
كاشاني
¤ خدمات رساني در مترو تنها به جابه جايي مسافران ختم نمي شود بلكه حراست همه جانبه از ارزش هاي اسلامي كه روح حقيقي انسان است نيز از وظايف آن ها محسوب مي شود. اميد است با برقراري نظم و كنترل هاي مرتب در عدم اختلاط زن و مرد از حقوق حقه مردم بويژه بانوان متدين و عفيف دفاع كنند.
يك شهروند
¤ چرا وزارت ارشاد اجازه مي دهد كه برخي روزنامه هاي مدعي اصلاح طلبي بدتر از روزنامه ها و رسانه هاي دشمنان اين ملت هرچه مي توانند دروغ عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي بنويسد. واقعا اگر فكر مي كنند چنين روزنامه هاي وابسته اي تعطيل شود، غربي ها خواهند گفت در ايران آزادي نيست، اينكه چيز جديدي نيست، آن ها هميشه به هر بهانه اي جمهوري اسلامي را متهم به اين گونه اتهامات مي كنند و ما هميشه پاسخ آن ها را به خوبي داده ايم.
يك هموطن
¤ از دستگاه ديپلماسي كشورمان خواهش مي كنم كه حركات كاملا مشكوك سفارت كشور اهريمني انگليس در تهران را با دقت تمام رصد كند و مطمئن باشد كه با شرايطي كه در كشور ما و در تحولات منطقه حاكم است اين گونه حركات عوامل سفارتخانه انگليس از قبيل بريدن درختان كهنسال و آتش زدن ريشه آن ها در باغ غصبي قلهك با برنامه ريزي قبلي و با هدف اهريمني است.
يك هموطن
¤ بهترين راه براي اطمينان سازي در ميان مردم فقط بگير و ببندهاي جدي و مقتدرانه كساني است كه در سال هاي گذشته به ويژه در ماه هاي اخير از بيت المال سوءاستفاده هاي هنگفت كرده اند و بازگرداندن حقوق ملت به خود ملت، حتي اگر در كابين همسران افراد مفسد اقتصادي رفته باشند. شكي نيست كه دشمن از همين مفاسد اقتصادي براي نااميد كردن مردم از نظام و حتي براي حضور كم رنگ آنان در پاي صندوق هاي آرا انتخابات آتي مجلس شوراي اسلامي نقشه هايي را طراحي كرده و در حال اجراي آن هستند.
يك هموطن
¤ به شكر ايزدمنان و به ميمنت اعياد فرخنده قربان و غدير بيانات گهربار مولاي متقيان امام علي(ع) به وسيله دستگاه هاي پيشرفته و ليزري در برج بزرگ ميلاد در معرض ديد عموم تهراني ها قرار مي گيرد، پيشنهاد مي شود كه اين اقدام خوب به فال نيك گرفته شده و به صورت دائمي باقي بماند.
سليمان بلغار
¤ در مراجعه به دبيرستان خوارزمي در فاز2 انديشه در شهريار تحولات چشمگيري در اين مركز علمي از جمله راه اندازي سامانه هوشمند حضور و غياب دانش آموزان، برگزاري كلاسهاي هوشمند با ويدئو پرژكتور، و ارسال نمره دانش آموزان به همراه حضور و غياب آنان از طريق پيامك به اولياء واقعاً جلب توجه مي كند و جاي تشكر و قدرداني دارد.
يك پيام
¤ از مسئولان محترم مترو تقاضا مي كنيم، تابلو راهنما بر سر در نمازخانه هاي كليه ايستگاه هاي مترو نصب نمايند تا هم عمومي بودن آن مشخص شود و هم تبليغي باشد براي اين فريضه مقدس.
يك شهروند
¤ گفته مي شود كه فارغ التحصيلان علمي كاربردي را ادارات دولتي و خصوصي يا استخدام نمي كنند يا به سختي مي پذيرند. اگر اين گونه است پس چرا وزارت علوم در اين دانشگاه ها دانشجو مي پذيرد و با دريافت شهريه بالا وقت دانشجويان را تلف مي كند. اين در حالي است كه اساتيد مجرب در اين دانشگاه ها تدريس مي كنند. پس چرا وزير علوم در حمايت از اين دانشگاه ها و دانشجويان آن كم كاري مي كند.
يك خانم هموطن
¤ به وزير آموزش و پرورش بفرماييد كه حق التدريس كاركنان مدارس غيردولتي در شهر اهواز تقريبا نصف حق التدريس مدارس دولتي است. خواهشمندم كه پي گيري بفرماييد.
يك فرهنگي
¤ شامپوي بوژنه سبز تا 3 ماه پيش 700 الي 750 تومان عرضه مي شد اما در هفته اخير اين شامپو با قيمت 1400 تومان عرضه مي شود. چرا؟
حسين ابك
¤ حدود 15 روز است كه برق قيطريه از پشت مسجد جعفري قطع است و هيچ كس هم جوابگوي ما نيست. خواهش مي كنم كه منتقل بفرماييد.
گودرزي
¤ برق منطقه پنج به ويژه باغ فيض، با ريزش هر باران و وزش هر بادي قطع مي شود و اهالي منطقه را با مشكلات بسيار عديده اي مواجه مي كند. چندين سال است كه در اين مورد تذكر مي دهيم و مسئولان برق منطقه اي را در جريان اعتراضات خود قرار مي دهيم اما متاسفانه هيچ ترتيب اثري داده نمي شود.
خانم عباسي- باغ فيض
¤ از فرهنگيان بازنشسته سال 90 هستم ولي از اول مهر هنوز حقوقمان پرداخت نشده است. بنده پدرم فلج است و در حال حاضر سرپرست پدر و مادر هم هستم. آموزش و پرورش هم مي گويد كه ماه ها طول مي كشد تا حقوق بازنشستگي بنده برقرار شود. از مسئولان محترم آموزش و پرورش بپرسيد كه بنده در اين مدت چه بايد بكنم.
خانم احمدي
¤ در خيابان دهم فروردين منطقه 14 شهرداري پياده رو خيابان مدتي است به دليل كار عمراني مسدود شده و دانش آموزان كلاس اولي دبستان شهيد نوري با مشكل تردد روبه رو هستند. چرا براي تكميل اين پروژه اقدام جدي صورت نمي گيرد؟
3693---0919

 



نايبي خبر داد آمادگي كامل فرمانداري تهران براي برگزاري انتخابات مجلس

فرماندار تهران از آمادگي كامل فرمانداري تهران براي برگزاري انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي خبر داد.
محسن نايبي گفت: با توجه به رويكرد وزارت كشور براي برگزاري رايانه اي انتخابات نياز است كه سخت افزارهاي لازم براي برگزاري انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي آماده شود.
فرماندار تهران همچنين با اشاره به اينكه بحث به روز كردن سيستم هايمان جهت برگزاري انتخابات رايانه اي را شروع كرده ايم، اظهار داشت: نرم افزار انتخابات رايانه اي از سوي وزارت كشور پيگيري مي شود و با توجه به دستورالعملي كه صادر شده ما نيز بحث هاي سخت افزاري را پيگيري مي كنيم.
نايبي افزود: آمادگي لازم را داريم تا زماني كه دستور وزارت كشور براي راه اندازي ستاد انتخابات در فرمانداري ها و بخشداري ها صادر شد كار را آغاز كنيم.
معاون استاندار تهران، در گفت وگو با فارس يادآور شد: دستور شروع فعاليت ستاد انتخابات از سوي وزارت كشور صادر مي شود كه براساس جدول زمانبندي حدودا اين كار از سوم دي ماه انجام مي شود كه همزمان با آن مباحث مربوط به معتمدين، هيئت هاي اجرايي و ثبت نام از داوطلبان انتخاباتي آغاز مي شود.
فرماندار تهران درباره بحث آموزش مجريان انتخابات مجلس شوراي اسلامي با بيان اينكه در حال آماده سازي مقدمات هستيم، تصريح كرد: با توجه به برخي تغييرات كه ممكن است در بحث آيين نامه داشته باشيم به محض احصاء اين تغييرات آمادگي داريم كه بعد از بدست آوردن كليات براساس آنچه كه هيئت هاي اجرايي تصميم گيري مي كند كار را انجام مي دهيم. نايبي همچنين متذكر شد: با توجه به تصميمات اتخاذ شده بعضي از شعب اخذ راي در تهران به صورت رايانه اي انجام مي شود.

 



اولين همايش جبهه متحد اصولگرايان پنج شنبه برگزار مي شود

اولين همايش جبهه متحد اصولگرايان با حضور شخصيت هاي برجسته اصولگرا در تهران برگزار مي شود.
اين همايش پنج شنبه هفته جاري (26 آبان) برگزار خواهد شد.
به گزارش فارس، در اين همايش، برخي شخصيت هاي اصولگرا درباره راهبرد جبهه اصولگرايي براي وحدت در انتخابات آتي مجلس شوراي اسلامي سخنراني خواهد كرد.
در همين حال، يك عضو جبهه پايداري در گفت وگويي اعلام كرد: نمايندگاني از دو جبهه پايداري و جبهه متحد اصولگرايي در نشستي ابهامات موجود را بررسي مي كنند.
حجت الاسلام قاسم روان بخش به ايسنا گفت: بعد از ديداري كه اعضاي اين جبهه با آيت الله مهدوي كني داشتند مقرر شد كه براي بحث در مورد مسائل و ابهامات موجود، دو نماينده از جبهه پايداري و دو نماينده از جبهه متحد اصولگرايان در نشستي در مورد اين مسائل گفت وگو كنند.
وي با بيان اين مطلب اظهار كرد: در همين راستا جبهه پايداري آمادگي خود را براي معرفي دو نماينده جهت گفت وگو با جبهه متحد اصولگرايان اعلام كرده است.

 



گول كيهان را نخوريد! VOA حامي اپوزيسيون است (خبر ويژه)

همكار فراري وزارت كشور در دولت اصلاحات، ضمن دفاع از اخراج برخي همكاران بخش فارسي صداي آمريكا، آنها را به رانت خواري و فرصت طلبي متهم كرد.
«ماشاا... - ش» با انتقاد از جنجال اخراجي ها عليه مديريت بخش فارسي VOA نوشت: صداي جنجال جابه جايي و اخراج برخي از كاركنان صداي آمريكا علي رغم وجود رويدادهاي مهم، كماكان خاموش نشده و هر روز بازار صفحه دوم روزنامه كيهان تهران را داغ تر از پيش كرده است... همه چيز با انتصاب مديريت جديد بخش فارسي صداي آمريكا، آقاي رامين عسگرد كه خود از كارشناسان ارشد ديپلماسي عمومي و از ديپلمات هاي زبده وزارت خارجه آمريكا در دوبي بود آغاز شد و اوج جنجال با پايان كار سه تن از برنامه «تفسير خبر» ادامه يافت. اعلام اتمام كار مجري قديمي و نسبتا محبوب -جمشيد چالنگي- و اخراج دو خبرنگار- كوروش صحتي و احمد باطبي- و سوي ديگر ماجرا (امير عباس فخر آور) كه از عدم تناسب و اختصاص برنامه ها به طور يكسان به همه گرايش هاي سياسي شكوه داشت و مدام مي كوشيد و وعده مي داد كه روزي مي بايد با پالايش آن كاركنان، مسير دعوت از مهمانان جهتي منصف و عادلانه بگيرد به اوج رسيد.
همكار فراري وزارت كشور دولت اصلاحات، ضمن تملق گويي براي مسئولان VOA، در «گويانيوز» مي نويسد: يكي از همين ها [باطبي] گستاخانه، بقيه همكاران را از ماموران امنيتي ايران با ماموريت مشخص مي نامد و در اين راستا شكاف عميق توام با شوكي عجيب، وجود همه را فرا مي گيرد. او در سايت خود به منظور تخريب حريف، ضمن تدوين گزارش اختصاصي و مصاحبه با يكي از چهره هاي كهنسال حزب توده پيشين، به شيوه اي كمتر اخلاقي، از ادبياتي استفاده نمود كه موي بر اندام اخلاق و عدالت راست مي نمايد. آنجايي كه اتهام اخلاقي و انحراف جنسي به رقيب وارد مي كند. آيا مخاطبان حق ندارند ترديد كنند كه حال كه اپوزيسيون به كرسي قدرت نرسيده اينگونه بر هم مي شورند واي به روزي كه به جايي برسند!
گويانيوز در توجيه و تاييد اخراج دسته اي از همكاران صداي آمريكا نوشت: شيوه هاي جذب غيركارشناسي افراد در جايگاه هاي تخصصي، زيان ده است و اين افراد نبايد از رانت زنداني بودن بهره ببرند. بر اساس اخبار دريافتي از حوزه مديريت و سردبيري ارشد، اخراج باطبي و صحتي هيچگونه دلايل سياسي نداشته است و صرفا به خاطر عدم تناسب حرفه اي و فقدان آموزش لازم و مرتبط با ژورناليسم حرفه اي بوده است. چنانكه ديگر همكارشان، آقاي كيانوش سنجري بنابر تشخيص سردبير ارشد علي رغم «نادوستي» ميان ايشان و آقاي فخر آور ابقا شده اند و كماكان به كارشان مي پردازند.
در همين حال اميرعباس فخرآور كه بسياري وي را نفوذي جمهوري اسلامي و عامل اخراج هاي اخير صداي آمريكا مي دانند، در وبلاگ خود سبزنامه ايرانيان نوشت: كيهان افسوس خود را از اخراج مزدوران جمهوري اسلامي از صداي آمريكا آشكار كرده و آنها را لوده هاي سياسي و دست و پاچلفتي صداي آمريكا خوانده است. كيهان معتقد است «حضور اين قبيل لوده هاي دست و پا چلفتي به عنوان قد و اندازه واقعي اپوزيسيون مغتنم بود و اكنون نمي توانيم افسوس خود را از اخراج پنهان كنيم.
سايت مذكور اضافه كرد: «همه اين افراد از سوي مديريت فاسد قبلي صداي آمريكا (شيلا گنجي و علي سجادي) استخدام شده بودند تا تلاش هاي چند ساله اميرعباس فخرآور براي ايجاد تغييرات در صداي آمريكا را بي اعتبار كنند.
خاطرنشان مي شود ابتكار وزارت اطلاعات در بازگرداندن برادر فخرآور به ايران و انتشار برخي اخبار از پشت صحنه فعاليت اپوزيسيون در جمهوري اسلامي، باعث شد تا خود فخرآور نيز در مظان اتهام قرار گيرد اما ابتكار رامين عسگرد در سپردن فرمان VOA نشان مي دهد مقامات ذيربط آمريكايي، مهره اي بهتر از فخرآور پيدا نكرده اند.
كيهان مزيد توفيقات را براي فخرآور آرزو مي كند هرچند كه نگران سرنوشت افراد به درد بخوري! چون سازگارا و باطبي و صحتي است.




 



زين كننده درازگوش تروا اين بار هم بز آورد (خبر ويژه)

همكار پروژه ناكام درازگوش تروا اذعان كرد انقلاب اسلامگرايان در كشورهاي عربي، فتنه گران را دچار سردرگمي كرده است.
«ا-ن» طنزنويسي كه اكنون در بلژيك روزگار مي گذراند، در نوشته اي تصريح كرد: حكومت به ميزان زيادي موفق شده تا سر اصلاح طلبان را از بدن آنها جدا كند (موسوي و كروبي و خاتمي و هاشمي از كار افتاده اند.) و بدنه، قدرت ارتباطي و تحركش را از دست داده است.
وي سپس درباره يأس مضاعف فتنه گران ناشي از روند انقلاب در كشورهاي منطقه نوشت: نتيجه انقلابات بهار عرب، نيروهاي سكولار را دچار سردرگمي و بلاتكليفي كرده است. آن گروه از نيروهاي سكولار كه خواهان تغيير نظام بودند، به عيان ديده اند كه حاصل انقلاب تونس عليه يك ديكتاتوري سكولار به يك دموكراسي ديني احتمالي تبديل شده، در مصر اسلام گرايان در پي ربودن قدرت اند(!) در ليبي هم همه چيز به يك خشونت كشيده شده است كه معلوم نيست نتيجه آن تا چه حد مورد علاقه سكولارهاي انقلابي باشد. نيروهاي سكولار داخل، تاكنون در محدوده جنبش سبز عمل كرده اند، و نيروهاي سكولار بيرون از ايران دقيقا برخلاف جنبش سبز عمل مي كنند. گرچه بواقع سكولار واقعي، جنبش سبز و اصلاح طلبان هستند و كساني كه خود را سكولار مي خوانند و عليه جنبش سبز رفتار مي كنند، عملا نيروهاي اتئيست و يا لائيك يا چپ هستند. اين نيروهاي سكولار، به دليل هراس از افكارعمومي و باورهاي چپ سابق يا فعلي شان، جرات نمي كنند از آمريكا و اروپا بخواهند كه در ايران مداخله نظامي كنند.
وي همچنين با بيان اينكه نظام عملا فتنه سبز را فلج كرده، نوشت: سبزها قدرت تحركشان روز به روز رو به كاهش است. از طرفي برخي نيروها نيز مثلا از صداي آمريكا اخراج شده اند. از طرف ديگر، گروه هايي نظير مجاهدين [ سازمان منافقين] و چپ هاي برانداز و سلطنت طلبان برانداز هم نه توانايي عمل دارند و نه جامعه ايران در داخل، آنها را مي پذيرد.

 



بحث هاي سري كابينه يا شوي تلويزيوني اسرائيل؟! (خبر ويژه)

نتانياهو درباره تهديد نظامي عليه ايران بلوف مي زند. هدف اسرائيل طبق معمول، فشار براي تشديد تحريم ها عليه ايران است.
سي ان ان ضمن انتشار تحليل فوق، تصريح كرد: همان گونه كه اسناد ويكي ليكس نشان مي دهد، مقامات آمريكايي، تهديدهاي اسرائيل را به عنوان تاكتيكي جهت فشار به آمريكا و اروپا براي اعمال اقدامات شديدتر و خودداري از مصالحه با تهران بر سر مسائل هسته اي قلمداد مي كنند. اين تهديدها معمولاً با بحث هاي اعمال تحريم هاي اضافي بر تهران همزمان شده است. بدون شك اين آخرين اعلام جنگ نيز متفاوت از تهديدهاي قبلي نيست.
سي ان ان ادامه مي دهد: هدف از طرح اين موضوع، متقاعد كردن جامعه شكاك بين المللي است كه با تحريم هاي جديد موافقت نمايد براي اسرائيل تاكتيك تهديد به شروع جنگ، روشي است كه اعمال تحريم ها را تضمين كند. دولت اسرائيل، آمريكا و اتحاديه اروپا را تحت فشار قرار داده كه تحريم هاي بيشتري وضع كنند. اسرائيل همواره مطرح نموده كه بدون اقدامات توبيخي جديد، مجبور خواهد بود يكجانبه به ايران حمله كند. واشنگتن نيز از تهديدات اسرائيل استفاده كرده و به روسيه و چين و مابقي جامعه بين المللي فشار آورده تا براي حفظ صلح، تحريم هاي جديدي اعمال كنند. در اين تاكتيك تلاش شده بين تحريم و جنگ يكي را انتخاب كرده و نه آن كه بين درگيري و ديپلماسي يكي را برگزينند. براي حفظ حداقل اعتبار، اسرائيل مجبور است هر تهديدي را با مشخصات جديدي مطرح سازد كه آن را متفاوت از تحركات قبلي جلوه دهد. در اين دفعه حكايت از اين قرار است كه مباحثات شديدي در داخل كابينه دولت اسرائيل بين طرفداران و مخالفين حملات يكجانبه در جريان است. آنچه كه قرار بوده سري و بحث هاي داخلي باشد هم اكنون به خارج درز يافته و كل جهان در جريان اين مباحثات بر سر جنگ و صلح قرار گرفته و مانند يك شو عجيب و غريب تلويزيوني در معرض ديد همگان قرار گرفته است.
بسياري از تحليل گران در غرب معتقدند اسرائيل همواره نگران تسليم آمريكا در برابر ايران هسته اي بوده و اكنون تخليه توأم با شكست عراق در كنار سقوط برخي متحدان آمريكا در منطقه به واسطه انقلاب ملت ها، واشنگتن را براي انفعال بيشتر آماده كرده است.

 



بالاترين: آقاي واحدي! بهتر است يك قل دو قل بازي كني! (خبر ويژه)

«اصلاح طلبان به محض آمدن به خارج كشور چهره عوض مي كنند. نمونه اش جناب آقاي واحدي كه خيلي دير آمده اند- البته آمدنش هم حكايتي دارد كه جاي گفتنش اينجا نيست- و خيلي زودتر هم مي خواهند تشريف ببرند».
يك پايگاه اينترنتي وابسته به اپوزيسيون مقيم آلمان، با انتشار تحليل فوق نوشت: اين طيف اصلاح طلبان، اول از همه تلاششان اين است كه در كنگره آمريكا جاي پا باز كنند و از امكانات مالي و فقط هم مالي نهادهاي دولت آمريكا (از همان هفتاد و پنج ميليون دلار معروف) البته جهت مبارزه سود (منفعت) ببرند و تازه دو قورت و نيمشان هم باقي است و به ديگران مي تازند كه چرا بعضي افراد از اين فرصت استفاده نمي برند هيچ، مخالفت هم مي كنند. اين آقاي واحدي كه خودش را نماينده آقاي كروبي مي نماياند- و اميد است كه بدترين و نه بهترين نماينده كروبي باشند- در گويانيوز مقاله اي منتشر كرده كه بايد به نكاتي از آن پرداخت. اينها چون در دولتهاي غرب تنيده و جا خوش كرده اند سعي مي كنند مسير را به جهتي بكشانند كه خوشايند دولتهاي غرب و در پيشاپيش آن آمريكا و همچنين دولت اسرائيل است.
«رنگين كمان» اضافه مي كند: قديم ها فعالان سياسي به اينگونه نظرات مي گفتند نوكري و يا مزدوري در برابر بيگانه كه البته امروز گفتن اين كلمات خطرناك است و شما را به دادگاه هايي مي كشانند كه بايد 000/250 يورو خسارت بپردازيد. به همين روي نبايد چنين عملي را نوكري و يا مزدوري خواند شايد بهتر باشد كه بگوييم پا در مياني براي اهداف بيگانه(!) اين رفتار در امتداد جنايت هاي غرب است.
نويسنده كه خود مقيم فرانكفورت است در عين حال مشاور فرصت طلب و معزول كروبي را تازه به دوران رسيده اي توصيف كرد كه «مي كوشد خود را پرچمدار مبارزه با جمهوري اسلامي معرفي كند و هنوز از گرد راه نرسيده طلبكار شده و حامي حمله نظامي به ايران است» اما خطاب به وي نوشت: اينجا بيهوده ژست روشنفكرانه و غربي به خودتان نگيريد كه بازار ندارد و اگر هم بازار داشته باشد، از دست شما خريدار ندارد.
گفتني است يكي از كاربران سايت ضدانقلابي بالاترين خطاب به مجتبي واحدي گفته است: «آيا بهتر نيست حالا كه به آمريكا پناهنده شده اي به جاي حرفهاي سياسي، روزي يكساعت يك قل دوقل بازي كني»؟

 



حمايت روزنامه ايران از حاميان اسرائيل! (خبر ويژه)

طي ماه گذشته مجوز برگزاري دو كنسرت در تهران لغو شد.
به گزارش يك سايت خبري در پي افشاگري روزنامه كيهان با عنوان «پادوي حسني مبارك و بگين در عرصه هنر» حضور رهبر مصري اركستر سمفونيك قطر منتفي شد، در خبري ديگر نيز سايت مشرق و روزنامه كيهان پرده از وابستگي و همكاري «ريچارد كلايدرمن»، موزيسين آلماني برداشت تا وي نيز از سفر به ايران بازماند.
كلايدرمن كه در سال هاي 98 و 1991 اثرهايي را با عنوان «يهودي تنهاي اسرائيل و 50 سال براي اسرائيل» عرضه كرده و براي اجراي كنسرت به اسرائيل سفر كرده است، متهم است كه از معدود موزيسين هاي آشكار حامي اسرائيل است.
برخي رسانه ها نيز درباره «نادر عباسي» هم نوشتند كه وي از بوق هاي تبليغاتي دولت مبارك در مصر و از همراهان رژيم صهيونيستي در منطقه به شمار مي رود.
در حالي كه اقدام متعهدانه وزارت ارشاد در لغو اين كنسرت ها با تقدير افراد و محافل متعهد هنري روبرو شده بود، روزنامه ايران در تاريخ 18/8/90 با دروغ خواندن گزارش هاي افشاگرانه رسانه ها، به دفاع جانانه اي از اين دو به اصطلاح هنرمند حامي رژيم صهيونيستي پرداخت.
در حالي كه مدير برنامه هاي ريچارد كلايدرمن «اوليورتوسانت» با ارسال نامه اي موضوع كنسرت كلايدرمن در سرزمينهاي اشغالي (اسرائيل) در سال 1981 و همچنين انتشار آلبومي با عنوان «طپش قلب» در اسرائيل از وي را كاملاً تأييد كرده، جاي تعجب است كه روزنامه ايران به جاي قدرداني از اخبار افشاگرانه رسانه ها درصدد انتقاد و تخريب و كذب دانستن اين اخبار بر آمد.
روزنامه ايران در اين يادداشت خبري، با طرح اين مسئله كه «هنر مرز نمي شناسد» با اشاره به نگهداري آثار ارزشمند تمدن اسلامي در موزه هاي جهان درصدد شبيه سازي هنر با هنر برمي آيد!؟ هنري كه فارغ از هنرمند بايد در تالارهاي موسيقي ايران گرامي داشته شود!
و اما، شايد كه هنر مرز نشناسد؟ اما هنرمند چطور؟ او كه تابع زمان و مكان و مرز است، چگونه مي تواند در دنيايي فارغ از عقيده شخصي درباره جهان و رويدادهايش زندگي كند؟ آيا چنين بي تفاوتي ارزش آن را دارد كه وقت و سرمايه جوانان ايران را به پايش هزينه كنيم؟
اما كلايدرمن به طور قطع اين گونه نيست، او كه توانسته فارغ از آن همه كشتاري كه هر روز در فلسطين اتفاق مي افتد، در اسرائيل و براي اسرائيل كنسرت اجرا كند، حتماً توانسته بر اين بي تفاوتي غالب شود و براي رژيم غاصب اسرائيل هويتي فارغ از تجاوزگري آشكارش تعريف كند.
روزنامه ايران بعد از دفاع مشمئز كننده از اين به اصطلاح هنرمند كه حمايت تلويحي از اسرائيل نيز هست، پرسيده است: «چه كساني قرار است بر ادعاي غيرمستند و بعضاً نادرست اين رسانه ها رسيدگي كند و آنان را به پاسخ وادار كند»، اكنون كه كلايدرمن خود معترف به حقايق است، وقتش رسيده كه ما هم بپرسيم: «بالاخره چه زماني قرار است، دست بدخواهاني كه از سر فساد و با اهدافي خاص روزنامه را تريبون عقايد ضدنظام كرده اند، از سر اين مردم كوتاه شود؟»

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14