(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 24 آذر 1390- شماره 20097

خاطرات 25 سال اسارت
آيا علي عبدالله صالح از چنگ عدالت فرار خواهدكرد؟
اوضاع مه آلود يمن
آيا رژيم صهيونيستي مي تواند پناهگاه كشورهاي عربي باشد؟
هراس از بيداري اسلامي در عربستان، قطر و امارات



خاطرات 25 سال اسارت

اشاره:
«احمد ابوسعود حنمي» از اسيران فلسطيني است كه 25 سال از عمر خود را در زندان هاي رژيم صهيونيستي گذرانده و امروزه از فعالان جبهه مقاومت در فلسطين است.
وي هنگام انجام عمليات عليه شهردار جنين در فلسطين اشغالي دستگير شد و خاطرات زيادي از دوران اسارت خود دارد كه متن آن پيش روي شماست:
¤ در چه سالي اسير شديد؟
سال 1987 اسير شدم، پيش از انتفاضه اول فعاليت هاي ضدصهيونيستي مي كردم و به فعاليت هاي مخفيانه مي پرداختم، كه مجموعه فعاليت هايي كه در آن زمان در فلسطين و به ويژه در شهر نابلس انجام مي دادم به قتل تعدادي از مزدوران آنها و شهرك نشينان صهيونيستي و نيز مجروح شدن عده ديگري منجر شد كه در اين ميان 4 نفر به قتل رسيدند و 6 نفر نيز زخمي شدند. من به طور مخفيانه به اين فعاليت ها مي پرداختم كه تقريبا 5 سال به طول انجاميد.
¤ آخرين عمليات شما چه بود؟
ابوسعود: آخرين عملياتي كه انجام دادم، تلاش براي ترور يكي از مزدوران صهيونيستي بود كه به عنوان شهردار جنين تعيين شده بود. ولي پيش از انجام اين عمليات شماره خودرويي كه سوار آن بودم را يادداشت كرده بودند و توانستند قبل از عمليات مرا دستگير كنند و پس از آن 25 سال در زندان رژيم صهيونيستي اسير بودم.
¤ از خاطرات دوران اسارت بگوييد؟
سخت ترين مرحله زندگي يك اسير فلسطيني زماني است كه مورد شكنجه قرار مي گيرد. به ويژه اسرايي كه اقدام به عمليات نظامي كرده اند به بدترين شكل ممكن شكنجه مي شوند از جمله روش هايي كه براي شكنجه از آن استفاده مي كنند كتك زدن پياپي به تمام اجزاي بدن است و يا دست و پا و چشم هاي اسير را براي زمان طولاني مثلاً 2هفته مي بندند و به آنها اجازه خوابيدن نمي دهند و به منظور جلوگيري از خوابيدن اسرا و در تمام اين مدت آب سرد برروي اسرا مي ريزند و آنها را كتك مي زنند.
از ديگر روش هاي آنها قرار دادن اسير زير دوش آب سرد و بلافاصله زير دوش آب گرم است، يا اينكه اسير را در يك اتاق بسيار سرد همچون فريزر قرار مي دهند و تمام موها، مژه ها و ابروهاي اسير يخ مي زند.
آيا ازنظر روحي نيز شما را شكنجه مي كردند؟
بله. آنها تنها به اين اعمال وحشيانه فيزيكي اكتفا نمي كردند بلكه از لحاظ روحي نيز اسير را شكنجه مي كنند. به عنوان مثال، پروسه بازجويي 3ماه طول مي كشيد و در اين جريان مي كوشيدند از لحاظ روحي اسير را تخريب كنند. بعنوان مثال اسيري كه تحت بازجويي قرار دارد، همزمان 7تا 8بازجو مي آيند و هر كدام از آنها شروع به پرسيدن سؤال مي كنند. يعني اسير تا مي خواهد به يكي پاسخ دهد نفر بعدي سؤال مي كند و از لحاظ ذهني فشار زيادي به اسير وارد مي شود و اين كار ممكن است مدت ها به طول بينجامد. گاهي هم دو بازجو به طور همزمان از شب تا صبح سؤال مي كنند تا ذهن اسير خسته شود.
همچنين مي كوشند تا روحيه اسير را تضعيف كنند. مثلاً اظهار مي كنند كه رهبران شما خائن هستند و اكنون دستگير شده اند و بدون هيچ مشكلي اعتراف كرده اند و از كار خود پشيمان شده اند. گاهي پيش مي آيد كه به مدت 3الي 4روز مانع غذا خوردن اسير شوند يا يك يا 2هفته اجازه نمي دهند كه اسير بخوابد يا اينكه اجازه دستشويي رفتن به اسير نمي دهند؛ چنانكه اين مشكل 2بار براي من هم پيش آمد. من توانستم به مدت 22روز مقابل وحشيانه ترين شكنجه هاي آنها ايستادگي كنم.
¤ چه پيامي براي ملت هاي منطقه داريد؟
اولين پيام براي آن دسته از اسرايي است كه هنوز در زندان هاي رژيم صهيونيستي هستند، آنها برادران ما هستند برخي از آنها 30سال است كه در آن زندان ها به سر مي برند، درست است كه تبادل اسرا توانست صدها تن از آنان را آزاد كند ولي هنوز تعداد زيادي از اسرا در زندان هاي اسرائيلي هستند.
ما بخاطر اين تبادل اسرا به جنبش مقاومت اسلامي حماس تبريك مي گوئيم زيرا ثابت كرد كه سلاح مقاومت بهترين و دقيق ترين اسلحه براي رويارويي با دشمن صهيونيستي است. از همين رو از تمام ملت فلسطين و امت هاي عربي و اسلامي مي خواهم كه در كنار ملت فلسطين قرار گيرند تا بتوانند حقوق از دست رفته خود را بازپس گيرند و نيز مي خواهم كه از اسرا حمايت كنند. زيرا اسراي دربند رژيم صهيونيستي بطور شبانه روز زندگي سرشار از درد و رنجي را سپري مي كنند.
برخي اسرا در زندان هاي رژيم صهيونستي در انفرادي به سر مي برند كه از جمله آنها مي توان به «احمد سادات» رئيس جبهه مردمي آزادي بخش فلسطين كه اكنون 60ساله شده است و از بيماري هاي بسياري نيز رنج مي برد اشاره كرد.
وي با وجود ابتلا به برخي بيماري ها و ناتواني جسمي اخيراً به مدت 23روز اعتصاب غذا كرد و فقط آب نوشيد و اين امر منجر به انتقال وي به بيمارستان شد.
ملت هاي عربي و اسلامي بايد با اعمال فشار بر رژيم صهيونيستي زمينه را براي آزادي فلسطيني ها به وجود آورند.
خبرگزاري فارس

 



آيا علي عبدالله صالح از چنگ عدالت فرار خواهدكرد؟
اوضاع مه آلود يمن

فريده شريفي
خيزش انقلابي مردم يمن زودتر از ليبي شروع شد ولي تأخير در پيروزي انقلاب و تحقق اهداف مردمي، تحليلگران را به پاسخگويي درباره اين سؤال ها واداشته كه آيا دست هاي بيگانگان باعث اين تأخير شده است؟ آيا يمن به سوي جنگ داخلي پيش مي رود؟ آيا توازني ميان مخالفان و موافقان به وجود آمده است؟
درپاسخ به اين پرسش كه چرا غرب با يمن همان رفتاري را نمي كند كه با ليبي تحت عنوان حمايت از مردم انجام داد، برخي تحليلگران به اين نكته اشاره مي كنند كه يمن نفت ندارد و آينده اقتصادي شكوفايي براي آن قابل تصور نيست. با اين حال، بايد به نقش همسايه يمن يعني عربستان سعودي اشاره كرد. رهبران رياض و واشنگتن به اين تفاهم رسيده اند كه تحول در يمن نبايد نتيجه انقلاب مردمي بلكه كاملا بايد برنامه ريزي شده باشد.
گسترش نفوذ القاعده نگراني آمريكا در يمن نيست، نگراني اصلي سرايت انقلاب يمن به عربستان است.
بافت اجتماعي و ديني هر دو كشور شباهت هاي زيادي با هم دارد. درحالي كه مردان و زنان يمني آينده كشور خود را رقم مي زنند، در عربستان وليعهد بدون درنظرگرفتن رأي مردم منصوب مي شود. خواست رياض و واشنگتن اين است كه انتقال قدرت در يمن به گونه اي صورت گيرد كه به منافع آنها زيان نرساند و بلكه ادامه آن را در آينده تضمين كند. تا زماني كه اين اطمينان حاصل نشده باشد فشار عمده اي از خارج بر علي عبدالله صالح و جانشينان او وارد نخواهدشد.
انقلابيون يمن با طرح شوراي همكاري خليج فارس از ابتداي آن مخالف بودند و اكنون نيز پس از امضاي اين طرح توسط علي عبدالله صالح موافق نيستند و معتقدند كه اين طرح اهداف انقلاب مردم يمن را محقق نمي سازد يعني سبب سرنگوني كامل رژيم علي عبدالله صالح و محاكمه سردمداران اين رژيم نمي شود و اموال به يغما رفته ملت را به آنان بازنمي گرداند. به همين دليل در شهرهاي مختلف يمن همچنان تظاهرات ادامه دارد و مردم سرتحقق خواسته هايشان اصرار مي ورزند.
مردم يمن تأكيد كردند كه امضاي طرح انتقال قدرت از علي عبدالله صالح به معاون وي دور زدن انقلاب مردم است و در واقع امري صوري و تشريفاتي است و براي تعديل فشار افكارعمومي صورت گرفته است. انقلابيون يمن همچنين معتقدند كه پشت سر كشورهاي حوزه خليج فارس آمريكا و قدرت هاي غربي قرارگرفته اند و اين شورا بازيچه دست كشورهاي غربي است و به تنها چيزي كه فكر نمي كند منافع مردم يمن است.
براساس قرارداد امضاء شده ازسوي صالح وي بايد مدت 30 روز قدرت را به عبد ربه منصور هادي معاون خود منتقل كند و انتخابات رياست جمهوري نيز پس از گذشت 90 روز از زمان امضاي طرح برگزار شود.
همچنين صالح و خانواده او از پيگرد قضايي مصون خواهندبود، امري كه به اعتراض هاي زيادي ازسوي مردم يمن منجر شده است.
كشورهاي غربي و در رأس آنها آمريكا به حدي از امضاي طرح شوراي همكاري خليج فارس راضي و خشنود شدند كه باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا طي پيامي براي مردم يمن اظهار داشت كه مردم يمن بايد بي درنگ اين انتقال قدرت تاريخي را اعمال كنند.
پادشاه عربستان سعودي هم طي اظهاراتي اعلام كرد كه فصل جديدي براي مردم يمن آغاز شده است.
كشورهاي غربي و هم پيمانان منطقه اي آنان نيز پشتيباني خود را از طرح انتقال قدرت و جانشيني عبدربه منصورهادي معاون علي عبدالله صالح اعلام كردند.
درحالي كه واقعيت اين است كه فصل جديدي براي بيگانگان آغاز شده و انتقال مسالمت آميز قدرت در يمن منافع اين كشورها را به بهترين نحوي تأمين مي كند.
غربي ها معتقدند كه منصورهادي به طور كامل توانايي مرحله پس از علي عبدالله صالح را دارا است و مي تواند منافع غرب را در يمن تأمين كند.
البته روشن نيست تاريخ مصرف هادي به عنوان مهره غرب و برخي هم پيمانان منطقه اي آن تا چه زماني است.
تحليلگران سياسي معتقدند هادي براي ابقاي خود در مسند قدرت به هر تلاشي دست خواهد زد و حتي اين احتمال وجود دارد كه در صورت مواجه شدن با شكست هايي براي فروكش كردن آتش اعتراض هاي مردمي يا راضي نشدن قبايل و گروه هاي سياسي و نيروهاي نظامي جدا شده از ارتش براي بازگشت شرايط عادي به يمن از حربه مؤاخذه علي عبدالله صالح يا اخراج وي از كشور استفاده كند و خواستار برگزاري محاكمه اي هرچند نمايشي براي افزايش اعتبار عمومي خود و زمينه سازي انتخابات رياست جمهوري آتي شود.
همان طور كه اين برنامه را اجرا و به ديكتاتور يمن يك هفته فرصت داده تا يمن را ترك كند.
همزمان با اين دستور، كشورهاي آمريكا و آلمان براي دادن رواديد به علي عبدالله صالح اعلام آمادگي كردند و بدين ترتيب پروژه خروج علي عبدالله صالح از كشور و مصونيت وي از هرگونه محاكمه و مجازات كه خواست اصلي انقلابيون اين كشور بود شكل گرفت.
«محمدبا سندوه» از وزيران سابق رژيم علي عبدالله صالح نيز رياست دولت وحدت ملي اين كشور را به عهده گرفت درحالي كه در دولت وي نيمي از وزيران از گروه هاي مخالف و نيم ديگر اعضاي وفادار به علي عبدالله صالح هستند و وزارتخانه هاي كليدي در اختيار وزيران طرفدار عبدالله صالح قرار گرفت باسندوه قرار است يمن را به سوي انتخابات رياست جمهوري در 21فوريه سال آينده ميلادي هدايت كند.
اين درحالي است كه مردم يمن به رغم معرفي كابينه جديد همچنان با برگزاري تظاهرات گسترده در نقاط مختلف بر ادامه اعتراض ها تا تحقق مطالباتشان تأكيد دارند.
مردم يمن با وجود حملات روزانه نيروهاي وابسته به علي عبدالله صالح و سركوب ها به اظهارات مطرح شده درباره تشكيل كميته نظامي يا دولت وحدت ملي اعتنايي نكرده و تأكيد مي كنند هر چقدر درد و رنج مردم بيشتر شود خشم آنها نيز شدت مي يابد.
انقلابيون يمني مي گويند تكليف خون هاي ريخته شده، كشته ها و مجروحان ناآرامي هاي 10 ماه اخير چه مي شود؟ چه كسي يا چه كساني بايد پاسخگوي اين جنايات باشند و چرا علي عبدالله صالح به جاي محاكمه راهي كشورهاي غربي مي شود و از مجازات فرار مي كند؟ مردم يمن اعضاي شوراي همكاري خليج فارس و حاميان غربي ديكتاتور يمن را منجي علي عبدالله صالح و مزدورانش مي دانند و تأكيد مي كنند كه انقلابيون به خون شهدا وفا دارند و اجازه پايمال شدن خون آنان را نمي دهند. معترضان يمني تاكنون همواره بر غيرنظامي و مسالمت آميز بودن انقلاب خود تأكيد ورزيده اند و در مقابل بمباران ها، حملات خمپاره اي و يورش هاي وحشيانه مزدوران حكومتي واكنش شديد يا مسلحانه از خود نشان نداده اند.
با وجود اين، انقلابيون اعلام كردند كه در مقابل توطئه هاي بيگانگان دست روي دست نخواهند گذاشت و سرنوشت انقلابشان را خودشان تعيين خواهند كرد و نخواهند گذاشت انقلابشان از مسير منحرف شود.
مردم يمن بارها در تظاهرات خود تأكيد كرده اند كه سازش با مزدوران حكومتي خيانت به خون شهدا است و كنار رفتن علي عبدالله صالح از قدرت و جابه جايي مهره ها كافي نيست بلكه بايد تغييرات ريشه اي و اساسي در نظام صورت بگيرد به ويژه اينكه دست بيگانگان از امور داخلي كشور كوتاه شود.
شعارهايي كه مخالفان در تظاهرات خود مي دهند و يا نام گذاري جمعه ها بسيار با معنا و نشان دهنده خط مشي و اصول و راهكارهاي تحقق انقلاب است. جمعه «سرنوشت ساز»، «جمعه مقاومت»، «جمعه نه سازش نه تسليم»، «صف بندي انقلاب»، «حكم فقط متعلق به خداست» نشان مي دهد كه مردم يمن در اجراي خواسته هايشان مصمم هستند و خواستار سرنگوني نظام علي عبدالله صالح و محاكمه وي و همدستانش هستند.
انقلابيون يمني معتقدند تا زماني كه وزيران طرفدار علي عبدالله صالح در دولت وحدت ملي حضور دارند و وزارتخانه هاي كليدي در دست مزدوران ديكتاتور يمن است تظاهرات در كشور ادامه پيدا خواهد كرد.
در هر صورت يمن هنوز زير تيغ جنايات علي عبدالله صالح قرار دارد و خروج وي از كشور هم باعث كاهش جنايات و سركوبگري هاي مزدوران حكومتي نخواهد شد.
علي عبدالله صالح با حمايت شوراي همكاري خليج فارس توانست برخي از مخالفان را به باتلاق طرح ابتكاري شوراي همكاري خليج فارس و رهايي از فشار سياسي بكشاند و به زعم خود موجبات انتقال قدرت به فرزندان، برادرزاده ها و اطرافيانش را كه هنوز بر نيروهاي نظامي و اقتصادي كشور حكومت مي كنند فراهم سازد. با وجود اين، هنوز ذره اي از عزم مردم براي سرنگوني نظام يمن كاسته نشده و به نظر مي رسد اوضاع مه آلود يمن همچنان به قوت خود باقي بماند.

 



آيا رژيم صهيونيستي مي تواند پناهگاه كشورهاي عربي باشد؟
هراس از بيداري اسلامي در عربستان، قطر و امارات

با شعله ور شدن زبانه آتش اعتراض ها در برخي كشورهاي عربي نظير تونس و مصر، رهبران اين كشورها براي سركوب معترضان، به آمريكا چشم دوختند، اما با وجود خوش خدمتي كامل آنان، واشنگتن حاميان ديروز خود را در برابر سيل عظيم اعتراض و خشم مردمي تنها گذاشت.
برخورد با حسني مبارك كه سال ها مهم ترين هم پيمان واشنگتن در خاورميانه به شمار مي آمد، نمونه بارزي از اين سياست آمريكا است.
در اوج تحولات مرتبط با كشورهاي عربي اخباري مرتبط با نزديك شدن برخي از كشورهاي عربي به اسرائيل منتشر شد كه اين گمان را تقويت مي كرد كه برخي از سران عرب از بيم گسترش بيداري اسلامي و بي اعتمادي به آمريكا، به رژيم صهيونيستي روي آورده و درصدد برآمدند روابط خود را با تل آويو تقويت كنند اما براي در امان ماندن از خشم مردم خود بر محرمانه بودن اين روابط تاكيد دارند.
روابط برخي كشورهاي عربي از جمله عربستان با صهيونيست ها به تحولات پس از بيداري اسلامي مربوط نمي شود، بلكه پيشينه اي بسيار قديمي دارد و با وجود تلاش رياض بر حفظ محرمانه بودن آن، خبرهاي مختلفي در مورد اين روابط به ويژه در رسانه هاي صهيونيستي منتشر شده است.
عادي سازي روابط با رژيم صهيونيستي، عقد قراردادهاي تجاري و توافق با شركت هاي هواپيمايي از جمله اقداماتي بود كه بين كشورهاي عربي حوزه خليج فارس صورت گرفت و با گذشت زمان اشتهاي آنان به توسعه روابط با صهيونيست ها افزايش يافت.
محرمانه شاهزاده بندر بن سلطان به اسرائيل با استفاده از هواپيماي اختصاصي بود. اين سومين سفر بن سلطان به اسرائيل بود و پيش از آن نيز در سپتامبر 2006 عازم تل آويو شده و به طور پنهاني با برخي سران امنيتي و سياسي صهيونيستي ديدار و اعلام كرده بود كه رياض آماده است طي چند مرحله به عادي سازي روابط با اسرائيل اقدام كند.
وي پيش از آن نيز در جريان حمله صهيونيست ها به لبنان و پس از آنكه حزب الله اعضاي اطلاعاتي غربي و صهيونيستي را از بيروت بيرون رانده بود، با اولمرت و كاندوليزا رايس وزير خارجه وقت آمريكا كه در آن زمان در فلسطين اشغالي به سر مي برد ديدار كرده بود.
به هر حال روابط صهيونيستي- سعودي و از جمله موضع شرم آور سعودي در جريان حمله صهيونيست ها به لبنان، پيشينه زيادي دارد كه برخي از آن به قلم «بشير صقر» نويسنده مطبوعاتي مصر، تحت عنوان «اسناد عادي سازي روابط سعودي- اسرائيلي» در روزنامه التجمع مصر در سال 2006 منتشر شد.
در اين تحقيق وي از ريشه هاي روابط عربستان و رژيم اشغالگر از جنگ دوم خليج فارس پرده برداشته است.
خبرنگار اسرائيلي در روزنامه جروزالم پست جزييات دقيق اين ارتباط را به تحرير درآورده است.
به نوشته اين روزنامه جنگ 1991 خليج فارس نقطه عطفي براي صنايع نظامي اسرائيل بود زيرا توانست مقاديري از آن را به آمريكا و متحدان عرب آن بفروشد، به عنوان مثال عربستان سكوهاي پرتاب موشك و هواپيماهاي تجسس و بدون سرنشين و تجهيزات دريايي به اضافه 14 پل نظامي ساخت شركت تاس اسرائيل را به مبالغ هنگفتي خريداري كرد. همچنين اسرائيل دوربين هاي ديد شب و تجهيزات كاشت مين را در اختيار عربستان قرار داد و فرمانده نيروهاي ائتلاف غرب عليه عراق دستور داد تمام نوشته هاي عبري از اين سلاح ها پاك شود تا محل ساخت آن مشخص نباشد.
اما روابط دو طرف از تجارت سلاح و نفت فراتر رفته است. به گزارش روزنامه يديعوت آحارونوت واردات مركبات اسرائيل از طريق اردن و نيز تجهيزات آبياري در سال هاي دهه 90 را نيز شامل شد.
در اين ميان نكته قابل ملاحظه اين است كه گرچه عربستان بر حفظ محرمانه بودن اين روابط تاكيد فراواني دارد، اما روزنامه هاي طرف صهيونيستي بر طبل رسوايي آن كوبيد.
روزنامه يديعوت آحارونوت اسرائيل در اين باره نوشت آن دسته از محافل اسرائيل كه به ديدار اولمرت با يك مسئول سعودي اشاره داشتند از ذكر نام و هويت اين شخص سعودي و محل ملاقات آنان خودداري كردند با وجود اين ارزيابي كلي در محافل سياسي اين است كه اولمرت چندي پيش به اردن سفر كرد و آنجا با يك مسئول بلندپايه سعودي ديدار طولاني داشت.
اين روزنامه اسرائيلي به استقبال گسترده محافل سياسي اسرائيل از اين ديدار اشاره كرده و نوشت: سيلوان شالوم وزير خارجه سابق اين ديدار را منكر شده و گفت كه عملا ديداري با مسئول سعودي صورت نگرفت اما ديدار با آنان دستاورد بزرگي است. وزير علوم، فرهنگ و ورزش اسرائيل نيز ديدار با يك مسئول بلندپايه سعودي را مثبت دانسته و گفت ديدار با مسئولان هر كشور عربي براي ما اقدامي مثبت است و موجب توسعه دايره كشورهاي ميانه رو مانند مصر و اردن در مقابل محور شر مي شود.
اين روزنامه صهيونيستي در مورد روابط تجاري با عربستان نوشت: در طول پنج سال 2001 تا 2006 شاهد افزايش 30 درصدي تعامل تجاري با عربستان بوديم و ده ها شركت اسرائيلي امروز در پروژه هاي عربستان شركت دارند و يكي از پروژه هاي بزرگ، مجهز كردن مدارس عربستان به كامپيوتر از طريق شركت رمات هشارون است.
برخي روزنامه هاي عرب زبان نوشتند: امپراتوري نفت عدنان خاشقچي تاجر سعودي درسال 1991 روابط با تاجران اسرائيلي را با استفاده از جمعيت دوستي اسرائيلي -عربي آغاز كرد و حلقه ارتباط آنان عبدالعزيز الفايد مدير توسعه تجاري شركت نفت ملي عربستان بود و برخي ديدارهاي آنان در قاهره و امان صورت گرفت و حتي الفايد به تل آويو نيز سفر كرد.
خبرنگار يديعوت آحارونوت در واشنگتن در گزارشي كه در رسانه هاي آمريكايي منتشر شد گفت: تلاش كردم از طريق رئيس اداره اطلاع رساني سفارت عربستان به چگونگي روابط پنهاني بين اسرائيل و عربستان پي ببرم و اين مسئول سعودي گفت كه عربستان اولين كشور عربي نخواهد بود كه با اسرائيل رابطه برقرارمي كند و ما قبل از هرچيز به ساير كشورهاي عربي اجازه خواهيم داد كه چنين كنند.
قطر
انتشارات جزيره الورد در قاهره اخيرا كتابي را با عنوان «قطر و اسرائيل و پرونده روابط پنهاني» از يك نويسنده اسرائيلي به نام «سامي ريفل» رئيس دفتر منافع اسرائيل در قاهره منتشر كرد. دراين كتاب، از رشد روابط اسرائيل با قطر و تلاش مداوم اسرائيل براي نفوذ دركشورهاي عربي خليج فارس پرده برداشته شده است.
محمد البحيري كه اين كتاب را از عبري به عربي ترجمه كرده در مقدمه آن نوشته است:اهميت اين كتاب در اين استان كه سامي ريفل يكي از كساني است كه در سوق دادن قطار عادي سازي روابط اسرائيل با بسياري از كشورهاي عربي نقش زيادي داشت و اولين ديپلمات اسرائيلي بود كه فعاليت خود را در قطر آغاز كرد.
وي درفاصله سال هاي 1996 تا 1999رئيس نخستين دفتر نمايندگي منافع اسرائيل در دوحه بود. او همچنين از اعضاي تيمي بود كه در دفتر مديركل وزارت خارجه اسرائيل، ماموريت تقويت عادي سازي روابط با كشورهاي عربي خليج فارس را برعهده داشتند. وي درسال هاي اخير رياست بخش روابط اسرائيل با اتحاديه اروپا و ناتو در وزارت خارجه را برعهده گرفت و سپس به وزير مختاري سفارت اسرائيل در پاريس رسيد. اين ديپلمات اسرائيلي قدرت گرفتن حمد بن خليفه آل ثاني امير قطر را آغازگر تسريع رشد روابط قطر با اسرائيل دانسته و دراين باره به اظهارات جديد امير قطر با شبكه ام بي سي و سه ماه پس از به قدرت رسيدن استناد كرده و مي گويد وي دراين مصاحبه، ضمن اشاره به اجرايي شدن طرح پروژه گاز قطر و اسرائيل و اردن، لغو تحريم اقتصادي عرب ها عليه اسرائيل را خواستار شد.
سامي ريفل همچنين به استقبال قطر از عادي سازي روابط با اسرائيل و صادرات گاز به آن اشاره كرده و مي گويد هدف قطر از اين اقدام، تبليغ ميدان گازي شمال اين كشور بود كه گفته مي شود بزرگترين ميدان گاز طبيعي جهان و ذخيره آن بيش از 25 تريليون مترمكعب است. وي تأكيد كرد: بدون حمايت مسئولان بلندپايه و اميرقطر و وزارت خارجه اين كشور و شركت هاي بزرگ آن، برقراري روابط قطر- اسراييل دشوار بود. ريفل همچنين دليل تنش روابط مصر و قطر را ناشي از فشار قاهره بر دوحه به منظور مهار تسريع برقراري روابط با اسراييل و نگراني مصر از موقعيت سياسي خود درسطح منطقه اي دانسته و گفت كه قاهره بيم داشت كه اسراييل براي امضاي قرارداد گاز، قطر را جايگزين مصر كند. اين ديپلمات اسراييلي از شيخ موزه همسر امير قطر قدرداني كرده و او را تأثيرگذارترين زن در جهان عرب عنوان كرد.
ريفل امضاي توافقنامه اوسلو در سال 1993 را نقطه آغاز روابط اسراييل با كشورهاي عربي خليج فارس دانسته و مذاكرات دوجانبه با فلسطيني ها و توافقنامه صلح با اردن را نيز در اين باره موثر مي داند و مي گويد تلاش اسراييل به منظور برقراري روابط با كشورهايي مانند عربستان، قطر، كويت، امارات و بحرين در سپتامبر 1994 نتيجه داده و شوراي همكاري خليج فارس از توقف تحريم اقتصادي غيرمستقيم شركتهايي كه با اسراييل يا در آن فعاليت داشتند خبر داد و به اين ترتيب يكي از بزرگ ترين موانع فعاليت شركت هاي آمريكايي فعال در اسراييل و كشورهاي نفت خيز خليج فارس از بين رفت.
امارات
به اهتزاز درآمدن پرچم اسراييل در ابوظبي نشانه خطرناكي از توسعه روابط پنهاني بين تل آويو و ابوظبي است و هرچند امارات ارتباط با اسراييلي ها را تكذيب كرده است اما روابط دوطرف تا امضاي قراردادهايي با شركت هاي امنيتي اسراييل پيش رفت. با توجه اينكه دو طرف تلاش زيادي داشتند كه اين روابط پنهاني باقي بماند اما رسانه هاي اسراييل با انتشار تصاويري از نمايندگان اسراييل در نشست كميته اداري آژانس بين المللي انرژي هاي تجديدپذير در ابوظبي اين موضوع را برملا كردند.
برخي از مطبوعات وابسته به صهيونيست ها دراين باره نوشتند: با وجود روابط ديپلماتيك با امارات، فقط دو نماينده اسراييلي در اين كنفرانس حضور داشتند. اين روزنامه ها بر استقبال «از هيئت اسراييلي مانند يكي از اعضاي اين كنفرانس» اشاره كرده و نوشتند: براي نخستين بار پرچم اسراييل در كنفرانس ابوظبي بالا رفت.
ازسوي ديگر خلبان هاي اماراتي در همان ايام نيز در آموزش هاي نظامي در آمريكا در پايان ماه سپتامبر 2009 با دو خلبان اسراييلي همكاري كردند. هرچند ابوظبي كوشيد چنين مشاركت نظامي كه نشانه ها و معاني خطرناكي را دارد، انكار كند اما روزنامه هاي غربي از آن پرده برداشتند.
امارات در فاصله سال هاي 2007 تا 2009 قراردادهاي امنيتي و نظامي متعددي را با شركت هايي كه افسران موساد و نظاميان اسراييلي بر آن نظارت دارند، امضا كرد. اين قراردادها در زمينه همكاري امنيتي و راهبردي است. دراين ميان اسراييلي ها تأكيد دارند كه امارات، تمايل زيادي دارد كه نيازهاي خود را از اسراييل تأمين كند و در تلاش براي تقويت روزافزون توان قدرت نظامي و امنيتي خود در منطقه است.
خبرگزاري جمهوري اسلامي

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14