شليك در وضعيت رگبار (يادداشت روز)

آمريكايي ها بدون ترديد در مواجهه با جمهوري اسلامي هيچ گاه زمستان 2011 را فراموش نخواهند كرد. زمستاني كه ابتدا و انتهاي آن يك منحني از سياست هاي خزان زده واشنگتن را بدون مه گرفتگي و غبارآلودگي ترسيم مي كند.
در ابتدا و 11 اكتبر بود كه دولت آمريكا به يكباره مدعي طرح كذايي ترور سفير عربستان در خاك واشنگتن از سوي ايران شد و تنها 3 روز پس از آن در پي اين ادعاي واهي، شكايت خود عليه كشورمان را بر روي ميز شوراي امنيت سازمان ملل گذاشت.
4 روز بعد- 15اكتبر- احمد شهيد با عنوان گزارشگر ويژه حقوق بشر به صحنه آمد و در يك رونويسي معنادار از گزارش هاي پوچ ضدانقلاب بر ضد ايران اسلامي، وضعيت حقوق بشر در ايران را وخامت بار توصيف كرد.!
آمريكايي ها در ادامه و در ماه نوامبر نيز به آب و آتش زدند تا در گرماگرم فضاي هجمه ها و فشارها عليه جمهوري اسلامي 3 قطعنامه بر ضد ايران در فاصله 3 روز صادر شد. 18 نوامبر به بهانه برنامه هسته اي كشورمان، شوراي حكام قطعنامه صادر كرد و در همان روز مجمع عمومي سازمان ملل به بهانه طرح كذايي ترور سفير عربستان در خاك واشنگتن با كارگرداني مستقيم آمريكا صدور قطعنامه عليه ايران را به انجام رساند. 21 نوامبر هم مجمع عمومي سازمان ملل با دست خالي و با اقليت كشورها (86 كشور) قطعنامه اي به اصطلاح حقوق بشري عليه ايران اسلامي صادر كرد.
بدين ترتيب؛ اواخر ماه نوامبر آمريكايي ها سرخوش از مجموعه اقداماتي كه عليه ايران انجام داده اند در شيپورهاي فريب خود دميدند كه ايران در «انزوا»! قرار گرفته است و از سوي ديگر؛ تحريم نفت و تحريم بانك مركزي كشورمان را پيگيري مي كردند كه در ابتداي «دسامبر» پس از تمامي تحركات و تقلاهاي بي وقفه در صدور قطعنامه ها، كليد زدن تحريم ها، جار و جنجال رسانه اي و هياهوها به اميد اينكه ايران را به گوشه رينگ كشانده اند يك ضرب شست تاريخي از جمهوري اسلامي خوردند؛ «شكار پهپاد جاسوسي 170RQ در كمينگاه الكترونيكي نيروهاي مسلح ايران».
اين اقدام بزرگ آمريكايي ها را در موقعيت شوك قرار داده و تا جايي پيش رفت كه دوشنبه گذشته باراك اوباما ملتمسانه و عجزآلود خواستار پس دادن هواپيماي پيشرفته جاسوسي آمريكا از ايران شد. اما كار حتي بدين جا ختم نشده است و نكته گفتني اين است كه آمريكايي ها در نبرد حقوقي نيز بايد خود را براي پاسخ هاي قاطعانه و مجموعه اقدامات پدافندي و آفندي جمهوري اسلامي آماده كنند.
درخواست ايران براي بازداشت 2 مقام آمريكايي از اينترپل كه روز سه شنبه از سوي دادستان كل كشور علني شد گام اول و آغاز اين كارزار حقوقي است تا برخلاف بلوف هاي آقاي اوباما و خانم كلينتون، اين جمهوري اسلامي باشد كه اين پالس و پيام روشن را به كابوها و ششلول بندها بدهد كه دوره رجزخواني هاي دون كيشوت وار گذشته و ايران اسلامي با اقتدار و به قوت و در عمل- نه شعار- «همه گزينه ها را روي ميز قرار داده است».
از همين روي؛ اين نوشته تلاش مي كند تا حدودي بايسته هاي اين نبرد و كارزار را در منازعه پرچالش حقوقي با آمريكا قلمي نمايد.
1- جمهوري اسلامي طي 3 دهه گذشته قرباني اقدامات ضدحقوق بشري آمريكا بوده است. حمايت آشكار آمريكا از صدام در جريان جنگ تحميلي، حمله موشكي آمريكا به هواپيماي ايرباس ايران در سال 67 از عرشه ناو وينسنز، حمله موشكي آمريكا به سكوهاي نفتي ايران در خليج فارس در دهه 60، حمايت هاي پيدا و پنهان از گروهك تروريستي منافقين و ديگر گروهك هاي تروريستي نظير جندالشيطان و... بر ضد ايران، تصويب تحريم هاي يكجانبه و مشدده بر خلاف قواعد و مقررات بين المللي عليه ايران، باني صدور قطعنامه هاي غيرقانوني با لابي گري هاي سياسي و كينه توزانه، دروغ پردازي ها و جنجال هاي رسانه اي عليه ايران كه خسارات مادي و معنوي در پي داشته است، انجام عمليات هاي اطلاعاتي عليه اتباع ايراني در داخل و خارج از ايران و... تنها بخشي از سياهه اقدامات متجاوزانه و مجرمانه آمريكا عليه ملت ايران بوده است.
اخيرا نيز پهپاد جاسوسي آمريكا حريم هوايي كشورمان را نقض كرد كه علاوه بر اين اقدام مجرمانه دليل آشكار و غيرقابل خدشه اي است بر جرم جاسوسي دولت واشنگتن كه يك جرم سازمان يافته و در نقض قواعد و مقررات بين المللي است.
چندي قبل هم «جك كين» فرمانده سابق نيروي زميني ارتش آمريكا و «رويل مارك گريچ» پژوهشگر وابسته به سيا در صحن كنگره آمريكا بطور رسمي خواستار ترور فرمانده نيروي قدس سپاه سردار حاج قاسم سليماني شدند كه گوياي «تروريسم دولتي»! اين كشور پر مدعاي حقوق بشر است. اكنون هر چند اين 2 مقام آمريكايي به درخواست ايران تحت تعقيب قضايي از سوي اينترپل هستند و درباره پهپاد جاسوسي آمريكا نيز شكايتي از سوي دولت ايران به سازمان ملل ارايه شده است ولي نبايد در اين نقطه متوقف شد و بايد درخصوص پرونده هاي معوقه جنايات و تجاوزات آمريكا در قبال تضييع حقوق حقه ملت ايران اقامه دعوي قضايي در مجامع بين المللي در دستور كار قرار بگيرد.
اين ديدگاه كه فرجام اين دعاوي در محيط بين الملل بي فايده است بايد تغيير كند چرا كه اگر در نهايت كار به شوراي امنيت سازمان ملل براي صدور قطعنامه برسد و خود آمريكايي ها قطعنامه يا قطعنامه ها را وتو نمايند اين يك پيروزي حقوقي است جهت آماده شدن بستري براي ترميم ساختار كهنه و فرسوده سازمان ملل متحد به عنوان بزرگ ترين سازمان بين المللي. ضمن اينكه اين نكته را بايد مدنظر داشت كه به بركت تحولات منطقه در بستر بيداري اسلامي يكي از پيامدهاي حقوقي اين تحولات سوگيري ملت هاي منطقه و افكار عمومي براي ترميم ساختار مندرس و ظالمانه سازمان ملل است.
2- بيش از هر زماني در 66 سال گذشته- از تاسيس سازمان ملل در 1945م- آمريكا به شدت در سطح منطقه و فراتر از منطقه حتي در داخل كشور خودش متهم به نقض حقوق بشر در ابعاد گسترده است. در قضاياي انقلاب هاي منطقه آنچه كه براي افكارعمومي مشهود شد و سيماي بدون رتوش آمريكا در نقض فاحش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه را عيان ساخت رفتارهاي ضدحقوق بشري واشنگتن بود. آمريكايي ها در جريان تحولات اسلامي ليبي و حمله ناتو به غيرنظاميان و مردم آنهم در شرايطي كه قطعنامه پرواز ممنوع (1973) از سوي شوراي امنيت صادر شده بود صحنه را مديريت كردند. در بحرين آل سعود با فرمان آمريكايي ها به اين كشور لشكركشي كرد و به بهانه پيمان «سپرجزيره» به سركوب مردم و جوانان و كشتار معترضين به حكومت آل خليفه پرداخت. اين در حالي بود كه مفاد سپر جزيره دفاع از كشورهاي عضو در هنگام تجاوز يك كشور خارجي به يكي از كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس است كه بحرين و عربستان از اعضاي اين شورا هستند. در مصر نيز آمريكايي ها تا آخرين لحظه از حسني مبارك و سركوب مردم مصر حمايت كردند.
دفاع آمريكايي ها از ديكتاتورها و حاكمان دست نشانده و سرسپرده منطقه نيز در حالي بوده است كه ملت ها خواستار به بند كشيدن و مجازات مبارك، بن علي، عبدالله صالح، آل خليفه و آل سعود و... هستند.
همچنين مردم آمريكا هم اكنون با برپايي جنبش فراگير تسخير وال استريت به شدت دولت آمريكا را به جرم اينكه اموال و امكانات و تسهيلات را براي يك درصد- در مقابل 99 درصد- صرف و هزينه مي نمايد متهم مي دانند و بيشترين انگيزه را براي اقدام حقوقي و حقوق بشري عليه دولت آمريكا دارند.
اينجاست كه 2 اقدام بايسته است به منصه ظهور برسد؛ يكي اينكه بايد «دبيرخانه نهضت جهاني اقدام قضايي عليه آمريكا» در جمهوري اسلامي تشكيل شود تا فراتر از اقامه دعوا عليه آمريكا از سوي ايران، تمام ملت ها و كشورها و مظلومان جهان كه قرباني تجاوزات و جنايات آمريكا بوده اند اين امكان را بيابند كه دادخواهي نمايند. ايران اسلامي بايد پرچمدار مبارزه با جنايات حقوق بشري، تروريستي، جاسوسي، نظامي و... آمريكا باشد.
از سوي ديگر؛ يك كمپين بين المللي با محوريت جنبش 99 درصدي تسخير وال استريت عليه دولت جنايتكار آمريكا بايد تشكيل شود و باز هم نقش ايران از طريق «ديپلماسي قضايي» براي آگاه كردن و جرأت دادن به ديگر كشورها براي اقامه دعوا عليه آمريكا حائز اهميت است.
اگر اين رستاخيز گسترده به بار بنشيند آن وقت نظام بين الملل ياراي آن را ندارد كه در برابر اين خواست جهاني ملت ها و افكار عمومي، ساختار مندرس سازمان ملل و قانون جنگل را تحميل كند.
اين نكته را بايد به مطالب قبلي اضافه كرد كه «زمان» را نبايد از دست داد چرا كه شرايط ويژه منطقه و مشكلات و بحران هاي لاينحل آمريكا بهترين فرصت است كه جمهوري اسلامي در برابر تجاوزات و جنايات آمريكا و يكي، دو كشور غربي به قوت اين جنگ حقوقي را به سامان برساند. كيهان پيش تر در 2 يادداشت «در اين شليك نبايد شك كرد» و «شليك حقوقي به بي عملي سياسي» اقدامات پدافندي و آفندي در حوزه حقوقي در مواجهه با آمريكا و نظام سلطه را مورد واكاوي قرار داده است. اكنون هنگام آن است تا اين شليك حقوقي در وضعيت رگبار قرار بگيرد.
حسام الدي برومند

ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323
كيهان و خوانندگان

¤ يكي از شهدا به نام شهيد شعباني جمله اي از روي بصيرت و معرفت گفته اند و آن جمله اين است: آنان كه رفتند خود را خرج امام حسين(ع) كردند. آنانكه مانده اند بايد خود را خرج امام زمانشان بكنند. در غير اين صورت خرج جاهليت مدرن خواهند شد.
6008---0912
¤ پيشنهاد منصفانه اي است كه مذاكره درباره هواپيماي جاسوسي آمريكا كه توسط غيورمردان ارتش و سپاه از آمريكايي ها مصادره و شكار شده است در قبال آزادسازي كليه سرمايه بلوكه شده جمهوري اسلامي در اول انقلاب و همچنين آزادي كليه زندانيان فلسطيني در بند رژيم صهيونيستي و 4 ديپلمات ربوده شده ايراني در لبنان توسط فالانژها كه در اسرائيل غاصب زنداني هستند صورت گيرد.
گودرزي - اصفهان و استاد آقا از تهران
¤ پيشنهاد مي كنيم هواپيماي جاسوسي شكار شده آمريكا در جلو راهپيمايي عظيم 22 بهمن امسال پيشاپيش تظاهر كنندگان تهراني حمل شده و به نمايش گذاشته شود.
9752---0916
¤ براي ذليل شدن هر چه بيشتر آمريكا توصيه مي شود عكس شكار هواپيماي جاسوسي آمريكا بدست سپاهيان توانمند كشورمان به صورت تمبر چاپ و در سطح جهان منتشر شود.
2791---0938
¤ اوباما به جاي پاسخگويي براي ورود هواپيماي جاسوسي به داخل كشورمان تقاضاي استرداد آن را كرده است. البته ايران، زماني كشوري بود كه 33 سال قبل پادشاهش اگر آب مي خواست بخورد مي بايست از آمريكا اجازه بگيرد اما حالا به مرحله اي رسيده كه براي سناتورهاي آمريكايي تشكيل پرونده مي دهد و از پليس بين الملل براي دستگيري آنها اقدام مي نمايد. ملت فهيم ايران شكرگزار نعمت ولايت هستند كه آنان را به چنين آقايي و بزرگي رسانده است.
عليمرداني
¤ كاسه گدايي اوباما گنجايش هواپيماي جاسوسي آنها را كه ندارد هيچ، حتي داراي ظرفيت قطره اي از آبروي از دست رفته آنها نيست. شايد در اين كاسه به اندازه چند رأي يك درصدي ها باشد. ولي هيچ پاسخي براي دنيا و بلكه براي 99% مردمي - كه هر روز در خيابان نيويورك و واشنگتن و ديگر شهرهاي آمريكا به جرم مطالبه حقوق شهروندي خود مورد تعدي و ظلم پليس هاي آمريكا مي شود- ندارد. ملت ايران در كنار دولتمردان و نيروهاي نظامي خود آماده هرگونه پاسخ به قانون شكني جنايتكاران آمريكايي مي باشد و اين حق را براي خود محفوظ مي دارد.
طالعي
¤ شياطيني مانند رئيس جمهور آمريكا، انگليس و فرانسه كه در فتنه 88 در حمايت از اراذل و اوباش يقه پاره مي كردند چرا امروز از طريق پليس به مردم خودشان كه خواسته هاي خود را در فضاي آرام مطرح مي كنند مثل گرگ گرسنه يورش مي برند و رفتار وحشيانه نشان مي دهند.
8157---0915
¤ براي جلوگيري از آشوب و اغتشاش احتمالي توسط برخي احزاب و گروههاي سياسي در ايام بعد از انتخابات، مجلس شوراي اسلامي قانوني تصويب كند كه هركس بدون ارائه مدرك و سند ادعاي تقلب در انتخابات كند و موجب اغتشاش شود در محاكم قضايي به اشد مجازات در حد محارب محكوم گردد. مردم آرامش مي خواهند.
9313---0912
¤ انگليسي ها به خاطر خيانت هاي بي شماري كه به ايران و ايرانيان كرده اند حقشان بود كه با ذلت تمام از كشورمان اخراج شوند و لانه جاسوسي آنان به موزه عبرت براي بازديد مردم تبديل شود.
3695---0911
¤ از وزارت خارجه درخواست مي شود در برابر گستاخي آذربايجان در سركوب شيعيان و اخراج نماينده رسانه اي كشورمان كه هنوز جوهر تفاهم نامه بين دو كشور در اين زمينه خشك نشده است واكنش تندي نشان دهد.
خوش نظر
¤ يادداشت روز كيهان (سه شنبه 22/9/90) با عنوان «تنگنا در عبور از تنگه » به قلم مديرمسئول محترم روزنامه را كه خواندم واقعاً لذت بردم. تماس گرفتم كه از ايشان تشكر بكنم. آرزوي سلامتي براي كيهاني ها دارم.
پويه
¤ مؤسسه مالي اعتباري... براي پرداخت وام 5ميليوني چندين برابر وام ضمانت مي گيرد؟ آيا اين كار قانوني است؟ چه نهادي بر اين مؤسسات نظارت دارد؟
3037---0912
¤ چرا شهرستان ازنا با داشتن 90 هزار جمعيت و بيش از يكصد روستا در اطراف خود از داشتن يك پايگاه انتقال خون محروم است و مردم بايد براي اهداء خون با سختي و مشقت به شهرستان اليگودرز بروند؟ آيا احداث يك پايگاه انتقال خون به بيشتر شدن اهداكنندگان خون نمي ارزد؟
عبدا... بيات- ازنا
¤ مدت 6 سال است كه مجوز طرح مرغداري گرفته ام ولي متأسفانه هيچ گونه تسهيلاتي دريافت ننموده ام. از مسئولين امر درخواست مساعدت دارم.
فرزند شهيد شكري از ايوان غرب
¤ از آذر ماه 89 تا به حال هديه ازدواج پانصد هزار توماني فرزندان فرهنگيان بازنشسته پرداخت نشده است. از مسئولين امر درخواست مي شود ضمن تأمين اعتبار و پرداخت آن خانواده هاي بازنشسته را خوشحال نمايند.
جمعي از فرهنگيان تهران و درچه اصفهان
¤ طبق مصوبه جديد هيئت دولت مقرر شده هزينه درمان جانبازان هر دستگاه و سازمان توسط همان دستگاه پرداخت شود. ولي در حال حاضر نه سازمان ها و نه بنياد هيچ كدام زير بار اين مسئوليت نمي روند و ما جانبازان در اين مورد بلاتكليف و سرگردان شده ايم؟
0435---0917
¤ در آبان ماه طي نوبت قبلي در بخش داخلي بيمارستان امام خميني(ره) فريدونكنار مراجعه نموده و طي يك ساعت انتظار دكتر بخش از اتاق خارج و بيمارستان را ترك نمود و طي تحقيق متوجه شديم اين دكتر داخلي هميشه اين كار را تكرار مي كنند«با توجه به اينكه از قبل نوبت دهي به بيمار انجام مي شود» مريض هايي كه از راه دور مراجعه مي كنند بلاتكليف مي مانند و هيچ كدام از مسئولين هم پاسخگو نبودند.
يوسفي از لاريجان
¤ رانندگان اتوبوس هاي تندرو مسير بزرگراه شهيد چمران شب هنگام زن و مرد را به صورت مختلط سوار مي كنند و فكر و ذهنشان فقط پول درآوردن هرچه بيشتر است. با 137تماس گرفتم نتيجه اي نداشت.
9093---0912
¤ به خيلي از پزشكان كه مراجعه مي كنيم به صورت آزاد ويزيت مي كنند. خدمات دندانپزشكي را هم از بيمه حذف كرده اند. نوبت به دارو هم كه مي رسد داروهاي خوب ايراني از بيمه خارج هستند. حتي شربت ويتامين را مشمول بيمه محسوب نمي كنند. با اين حساب پول بيمه كه در هر ماه از حقوق ما كاركنان و كارمندان كم مي كنند چه صورت شرعي اي دارد و در كجا هزينه مي كنند؟
اربابي
¤ بعضي از خانم هايي كه از سوي استانداري كرمانشاه براي پيگيري نامه هاي مردمي مربوط به سفر رهبر معظم انقلاب ، به درب منازل و مساجد محل مراجعه مي كنند بسيار بدحجاب هستند. بنويسيد پوشش نامناسب آنان مايه شرمندگي است. چرا مسئولين امر در به كارگيري چنين نيروهايي دقت و كنترل لازم را ندارند؟
0079---0910
¤ اگر آلودگي هوا براي مسئولين اهميت دارد چرا اجازه مي دهند رانندگان اتوبوس هاي شركت واحد در پايانه ها و در حال توقف موتور را روشن نگه دارند؟
5608---0912
¤ از شهرداري محترم تهران درخواست مي شود فكري براي احداث پل عابر پياده در ورودي شهرك شهيد فكوري حدفاصل پايانه بي آرتي و متروي ميدان آزادي كند چرا كه صبحها و شبها در تردد از اين مسير با مشكل روبه رو هستيم.
8028---0919
جوابيه روابط عمومي شركت راه آهن شهري تهران و حومه (مترو)
در پاسخ به مطلب مندرج در روزنامه مورخ 20/09/90 با مضمون «پله برقي ايستگاه نبرد» به آگاهي مي رساند: براي ايستگاه نبرد 8 دستگاه پله برقي طراحي شده است كه هم اكنون 4 دستگاه آن نصب گرديده و در حال بهره برداري است. همچنين از 4 دستگاه باقيمانده، دو دستگاه ديگر نيز نصب شده و بزودي راه اندازي خواهد شد.

قلاب (گفت و شنود)

گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: چند سايت وابسته به اپوزيسيون خطاب به اردشير اميرارجمند، مشاور فراري موسوي نوشته اند؛ جنابعالي كه خودت را نماينده موسوي و خاتمي و كروبي در خارج از كشور معرفي مي كني غير از اين كه براي كيهان سوژه تهيه كني چه كار ديگري انجام داده اي؟!
گفت: عجب آدم هايي هستند؟! چشم ديدن اين حيوونكي را ندارند!
گفتم: خطاب به اميرارجمند نوشته اند؛ تو اگر اهل مبارزه با جمهوري اسلامي بودي چرا از ايران فرار كرده اي؟ و از چند هزار كيلومتر دورتر براي رژيم خط و نشان مي كشي؟!
گفت: چه عرض كنم؟!
گفتم: نوشته اند آقاي اميرارجمند! بالاخره شما نماينده سران جنبش در خارج از كشور هستيد يا نماينده كيهان؟!
گفت: مشاور موسوي با مظلوم نمايي جواب داده و گفته «نمي دانم چرا بعضي ها در هويت من ترديد مي كنند؟! و به مسئوليت مهمي كه برعهده دارم توجهي ندارند!»
گفتم: حيوونكي راست ميگه! يك عده براي ماهي دلشون مي سوزه، يك عده براي ماهيگير دلسوزي مي كنند ولي هيچكس به اون كرمي كه سر قلاب بسته شده است فكر نمي كند!

رئيس جمهور در ديدار با سفير جديد روسيه:
ايران و روسيه در كنار يكديگر مي توانند كشورهاي مقتدر و موثري در مناسبات جهاني باشند

رئيس جمهور با بيان اينكه ايران و روسيه مي توانند كشورهاي مقتدر و موثري در مناسبات جهاني باشند، گفت: برخي قدرت هاي زورگو و زياده خواه كشورهايي همچون ايران و روسيه را مانعي در برابر خود مي دانند و از اينكه اين دو كشور قدرتمند و پيشرفته باشند در هراس بوده و به روش هاي مختلف به دنبال ايجاد مانع در مسير حركت دو كشور و ساير ملت هاي مستقل هستند.
دكتر محمود احمدي نژاد شامگاه سه شنبه در ديدار لوون جاگاريان، سفير جديد روسيه در ايران روابط تهران مسكو را ممتاز، گسترده و رو به گسترش دانست و گفت: شرايط كنوني جهان ايجاب مي كند كه دو كشور مناسبات و همكاري هاي خود را در سطوح دوجانبه، منطقه اي و بين المللي به صورت حداكثري ارتقاء دهند.
رئيس جمهور با تاكيد بر ضرورت نگاه راهبردي در ارتقاي سطح روابط دو كشور، خاطر نشان كرد: جمهوري اسلامي ايران از گسترش بيش از پيش روابط با روسيه استقبال كرده و از هر آنچه كه در ارتقاء روابط ميان دو كشور تاثير گذار باشد، پشتيباني مي كند.
دكتر احمدي نژاد با اشاره به اينكه نظام استكبار براي انجام كارهاي سلطه طلبانه خود به هيچ حدي قانع نيست، اظهار كرد: آنها مي خواهند همه ملت ها و كشورها را تحت سيطره خود درآورند و تمام جريانات و منابع اقتصادي و حتي حاصل كار و تلاش ملت ها و حق حاكميت ملي كشورها نيز در اختيار آنها باشد تا بتوانند در امور داخلي كشورها به راحتي دخالت كنند. رئيس جمهور با بيان اينكه كساني كه براي حقوق مردم خود هيچ احترامي قائل نيستند، داعيه دار حقوق بشر، دمكراسي و آزادي براي ساير ملت ها شده اند، گفت: كساني كه با روش هاي پيچيده، حقوق اساسي مردم خود را مخدوش و پايمال مي كنند و در قالب چند حزب خود را بر مردم كشورشان تحميل كرده اند، در هر كشوري كه انتخاباتي برگزار مي شود، با ادعاي دفاع از حقوق ملت ها بلافاصله سلامت انتخابات را زير سوال برده و مردم را تحريك كرده و مشكلات فراواني ايجاد مي كنند؛ چرا كه نمي خواهند ملت ها و كشورها پيشرفت كنند.
دكتر احمدي نژاد در ادامه با قدرداني از مواضع روسيه در شوراي حكام آژانس انرژي اتمي و مجمع عمومي سازمان ملل متحد در قبال تحركاتي كه آمريكا و متحدينش عليه جمهوري اسلامي ايران داشتند، گفت: بي ترديد آنها در آينده نمونه اي از همين فعاليت ها را در قبال ساير كشورها بويژه روسيه هم انجام خواهند داد چرا كه اگر به آنها فرصت داده شود، ناتو را تا قلب پايتخت هاي ما پيش خواهند آورد. رئيس جمهور افزود: استعمارگراني كه 400 سال جهان را غارت كردند، امروز به شيوه اي جديد همان مسير را ادامه مي دهند و در چنين شرايطي بايد در نقطه مقابل آنها در كنار يكديگر باشيم و با خودباوري در مسير پيشرفت و اقتدار ملتهاي خود حركت كنيم و لازمه آن همكاريهاي مشترك و رايزني هاي مستمر و نزديك در تمامي سطوح است.
دكتر احمدي نژاد مجموعه نيروگاه بوشهر را نماد همكاري مشترك تهران - مسكو دانست و گفت: افتتاح نهايي اين نيروگاه در آينده اي نزديك، پيامي براي ساير ملت ها و عاملي مهم در تقويت هرچه بيشتر روابط دو كشور در بخش هاي مختلف است. لوون جاگاريان سفير جديد روسيه نيز در اين ديدار ضمن تقديم استوارنامه خود به رئيس جمهور كشورمان، روابط ايران و روسيه را دوستانه و در سطح بالا و گسترده اي برشمرد و گفت: تهران و مسكو نسبت به مسائل جهاني رويكرد يكساني دارند و ما آماده گسترش روزافزون اين روابط ثمر بخش هستيم.

نماينده روسيه در اروپا: حمله به ايران پيامدهاي فاجعه باري براي تمام منطقه خواهد داشت

نماينده دائم روسيه در اتحاديه اروپا معتقد است حمله آمريكا يا اسرائيل (رژيم صهيونيستي) به ايران رويداد فاجعه باري براي منطقه خواهد بود.
خبرگزاري «نووستي» به نقل از ولاديمير چيزوف، نماينده دايم روسيه در اتحاديه اروپا گزارش داد: حمله آمريكا يا اسرائيل به ايران رويداد فاجعه باري خواهد بود.
اين ديپلمات روس كه روز دوشنبه با خبرنگاران گفت وگو مي كرد، افزود: كه چنين اقدامي نه فقط براي منطقه «بلكه در عرصه گسترده تري» نيز پيامدهاي فاجعه باري را به بار خواهد آورد.
سرگئي لاوروف، وزير امور خارجه روسيه نيز اوايل نوامبر تاكيد كرد كه چنين اقدامي عليه ايران اشتباه بزرگي است و «پيامدهاي فاجعه باري به همراه خواهد داشت».

هاآرتص: دوره اسلام آمريكايي و اردوغاني در خاورميانه به سر آمده است (خبر ويژه)

روزنامه صهيونيستي هاآرتص اعلام كرد: دوره اسلام آمريكايي و اسلام اردوغاني در خاورميانه به سر آمده است.
تزيپي برئيل نويسنده هاآرتص با مرور پيروزي اسلامگرايان در انقلاب ها و انتخابات اخير خاورميانه، نسبت به پيروزي حزب آزادي و عدالت در انتخابات پارلماني و همچنين حمايت گسترده مردم از احزاب اسلامي در تونس، مغرب و ليبي اظهار نگراني كرد و نوشت: پيروزي حزب اسلامي «النهضه» در تونس، و «جنبش اسلامي» در مغرب، و حزب «آزادي و عدالت» در مصر، اسرائيل را در برابر چالش بزرگ ظهور نظام هاي اسلامي كه پايگاه خود را در شمال آفريقا خواهند ساخت، قرار مي دهد.
وي مي افزايد: ائتلاف جديد اسلامگرايان، اسلام داراي رنگ و بوي آمريكايي معروف و اسلام داراي رنگ و بوي تركيه اردوغاني نيست، بلكه اسلامي است كه خطري واقعي براي موجوديت اسرائيل به شمار مي رود.
به گزارش «قدسنا» هاآرتص تاكيد مي كند: از عمده ترين چالش هايي كه اسرائيل با آن مواجه است، اقدام اسلامگرايان تندرو به عمليات عليه اسرائيل براساس ايمان به مرگ در راه خداست.
همزمان، روزنامه انگليسي اينديپندنت در گزارشي اعلام كرد: بازي اسرائيل تمام شده و مصيبتي بزرگ در انتظار اين رژيم است. به زودي اسرائيل، مصيبت بزرگ را بر شانه هاي خود احساس خواهد كرد. با فراگيري بهار انقلاب ها در خاورميانه، امكان تشكيل كشور فلسطين به رغم تهديدهاي آمريكا پررنگ تر مي شود. خاورميانه ديگر به وضع سابق كه آمريكا و غرب و اسرائيل حاكم بودند باز نخواهد گشت چرا كه بيداري و انقلاب سراسر منطقه را فرا گرفته است.
رابرت فيسك نويسنده مقاله معتقد است: آمريكا به واسطه حمايت از اسرائيل از جمله در سازمان ملل، در نقش دولتي خودخواه و مستبد اما هراسان ظاهر شده است. اوباما متعهد شده بود چهره اي تازه از عطوفت را به جهان اسلام نشان دهد اما اكنون در حمايت از اسرائيل از هيچ چيز فروگذار نمي كند در حالي كه اسرائيل، اشغالگر است. براي اوباما حمايت يهوديان در انتخابات سال آينده آمريكا، مهمتر از آينده فلسطين و خاورميانه است. اما بازي تمام شده و سيطره آمريكا بر خاورميانه به واسطه اسرائيل به سر آمده است. آمريكا اكنون تاوان هزينه كردن خود براي اسرائيل را دريافت مي كند.

تل آويو: تلفات زياد بود بقيه پياده نظام زيرزميني شوند (خبر ويژه)

راديو رژيم صهيونيستي از بقاياي فتنه سبز خواست به راه اندازي تشكيلات زيرزميني روي آورند!
راديو اسرائيل تحت عنوان شماري از اعضاي دفترتحكيم و انجمن اسلامي دانشجويان(!؟) خواستار آن شده كه فتنه گران «براي خروج از انفعال كنوني تشكيلات زيرزميني و غيرعلني راه اندازي كنند.» اين راديو از نيروهاي ميداني و سرخورده به عنوان «پوياترين تلاشگران» و «در صف مقدم پيكارگران» ياد كرده اما توضيح نداده كه فعاليت مخفي و زيرزميني در دانشگاه يعني چه؟
پيش از اين شيمون پرز از آشوبگران و فتنه گران به عنوان كساني كه به نيابت از اسرائيل با جمهوري اسلامي مي جنگند ياد كرده و نتانياهو گفته بود اپوزيسيون سبز بزرگ ترين سرمايه اسرائيل است. البته بسياري از سربازان اجاره و نيابتي و به اصطلاح «سرمايه»، با تنگ شدن عرصه ترجيح دادند از كشور بگريزند و از اروپا و آمريكا پناهندگي بگيرند.
سرويس جاسوسي موساد يكي از مالباختگان فتنه سبز سال 88 به شمار مي رود چرا كه شبكه مشترك راه اندازي شده براي ضد انقلاب از سوي اين سرويس جاسوسي و سرويس هاي اطلاعاتي آمريكا و انگليس، به شكل تقريبا كاملي شناسايي و منهدم شد.
وزارت خارجه رژيم صهيونيستي باني دعوت به حاشيه سازي در روز قدس سال 88 (با شعار نه غزه نه لبنان) و نيز حاشيه سازي احمقانه 25 بهمن 89 بود.
نكته جالب درباره خبر اخير راديو اسرائيل، هماهنگي با سايت جرس (ارگان حلقه لندن) در دعوت به زيرزميني شدن بقاياي فتنه است.

هم بيانيه ها آبكي شده هم امضاها آب رفته است (خبر ويژه)

يك پايگاه اينترنتي وابسته به محافل ضدانقلاب اذعان كرد شگرد تبليغاتي تهيه بيانيه هايي با امضاي اعضاي اپوزيسيون، به شيوه اي نخ نما تبديل شده كه حتي خود ضدانقلاب نيز آن را جدي نمي گيرد و مدام از اين امضاها كاسته مي شود.
«روزآنلاين» در مطلبي به قلم يكي از اين افراد مقيم خارج نوشت: تلفن زنگ خورد. يكي از دوستان بود. سراغ اطلاعيه اي را كه قبلا فرستاده بود مي گرفت. پرسيد چرا آن را امضا نكرده ام. اطلاعيه را چند روز پيش ميان ايميل هايم ديده بودم؛ «اعلام همبستگي با...» تنها سطرهاي آغازين آن را خوانده، باقي را سرسري نگاهي انداخته و ميان ديگر ايميل ها فراموش كرده بودم. حالا با تلفن دوستم به فكر فرو رفتم كه واقعا چرا آن را جدي نگرفتم؟ مدت هاست كه جمع آوري امضا يكي از شيوه هاي مرسوم بيان نظرات اپوزيسيون شده است. هرچند روز يك بار اطلاعيه اي در سايت ها و نشريات مي بينم كه عده اي از فعالان سياسي آن را امضا كرده اند. بسته به موضوع، تعداد امضاها بين چند ده و يا حداكثر چند صد نفر است.
نويسنده اضافه مي كند: سال ها پيش براي اولين بار عده اي از فعالان سياسي اجتماعي از طيف هاي گوناگون دور هم جمع شدند و حمايت، اعتراض يا نظرجمعي خود را ابراز كردند. آن زمان براي ما كه در خارج از كشور بوديم اين مدل مبارزه اي نو بود. نيروهاي سياسي از طيف هاي مختلف در كنار هم حركت سياسي مشخصي را شكل دادند. در حمايت از حركت آنها اپوزيسيون خارج هم اطلاعيه اي صادر كرد و همبستگي خود را با جمع آوري امضا نشان داد. به اين ترتيب جمع آوري امضا در داخل و خارج از كشور، نوعي رابطه ميان نيروها بوجود آورد؛ نزديكي ميان نيروها در داخل كشور، نزديكي ميان نيروها در خارج كشور و نزديكي ميان نيروهاي داخل و خارج. از آن زمان چند سالي مي گذرد. تعداد اطلاعيه ها بيشتر و بيشتر شده است اما تعداد امضاهاي پاي آنها هر روز كمتر مي شود. علت را در كجا بايد جستجو كرد؟
وي با بيان اينكه « در داخل كشور تعداد اطلاعيه ها بسيار محدود شده» اضافه مي كند: «چرا در خارج از كشور هم شاهد كم شدن تعداد علاقه مندان به گذاشتن امضاي فردي هستيم؟ نيروهاي بسياري را مي بينيم كه اطلاعيه ها را امضا نمي كنند. اين اطلاعيه ها با امضاهاي محدود، تنها چند روزي در گوشه اين يا آن سايت مي مانند و به جز موارد معدودي كه ايده و يا زاويه نويي باز كرده اند، با بي توجهي خوانندگان مواجه شده، به فراموشي سپرده مي شوند. برخي از اين اطلاعيه ها در مواردي در خدمت بسيج و نمايش نيرو براي اعمال فشار در راستاي تغييراتي در صحنه كشور بوده است. در چنين حالتي اگر اطلاعيه نتواند امضاي بخش وسيعي از شخصيت هاي برجسته و شناخته شده را جمع كند به ضد خود بدل خواهد شد. صدور يك اطلاعيه حداكثر چند نفري در محكوميت فلان اقدام، در شرايطي كه در شهري كه من ساكن هستم تظاهرات چند هزار نفري برگزار مي شد، قادر نيست نيرويي اثرگذار در جهت تغييرات در كشور باشد. حتي مي تواند در اين راستا نقش منفي هم بازي كند.»

هشدار تئوريسين افراطيون به اصلاح طلبان: شما مثل اپوزيسيون خودكشي نكنيد!(خبر ويژه)

سردبير يك روزنامه زنجيره اي و توقيف شده مي گويد اپوزيسيون نبايد اشتباه اول انقلاب در زمينه توسل به ترور و همكاري با بيگانگان را دوباره تكرار كند.
عليرضا علوي تبار كه پس از شكست هاي زنجيره اي افراطيون مدعي اصلاحات، حاشيه نشين شده در گفت وگو با سايت كلمه، از جمع بندي اصلاح طلبان درباره انتخابات خبر داد و گفت: بخش قابل ملاحظه اي از فعالان و تحليلگران اصلاح طلب درباره اين پرسش كه «آيا بايد انتخابات را جدي گرفت و به طور فعال و برنامه ريزي شده و يكپارچه با آن مواجه شد يا خير؟» پاسخ مثبت دادند. اما اين پاسخ مثبت شامل دو نگاه مي شود. طرفداران نگاه مثبت نوع اول خواستار شركت در انتخابات هستند. طرفداران نگاه مثبت نوع دوم معتقدند كه در شرايط كنوني نمي توان به انتخابات به عنوان راهي براي تأثيرگذاري بر نهاد قانون گذاري نگريست. از اين رو انتخابات را در اين مرحله بايستي به عنوان راهي براي حل مشكلات جريان منتقد و خواهان دگرگوني مورد توجه قرار داد. در واقع اين ديدگاه بهره گيري از فرصت انتخابات را مهم تر از شركت در خود انتخابات مي داند. در اين ديدگاه در واقع فرايند انتخابات اهميت دارد و نه آنچه در نهايت به عنوان نتيجه اعلام مي شود. بهره گيري از فرصت انتخابات براي بازسازي جريان منتقد و دگرگوني خواه، حتي ممكن است در نهايت به شركت در خود انتخابات منجر نشود.
علوي تبار سردبيري روزنامه ضد امنيتي سعيد حجاريان (صبح امروز) را در كارنامه خود دارد و هم اكنون شماري از همكاران اين روزنامه از كشور متواري شده و با برخي رسانه هاي بدنام نظير راديو فردا و... همكاري مي كنند.
وي درباره جمع بندي اصلاح طلبان و سبزها مي گويد: «من در گفت وگوهاي زيادي در اين باره شركت كردم. جمع بندي گفت وگوهاي صورت گرفته نشان مي داد كه طرفداران نگاه مثبت فرايندي (استفاده از فرصت انتخابات و نه لزوماً شركت در آن)، از ادله قوي و منسجم تري برخوردار هستند. ضمن آنكه مي توان با ديدگاه منفي در مورد «ظرفيت واقعي نهادهاي تصميم گيري» در شرايط و ساختار كنوني قدرت همسو بود، نمي توان از فرصت انتخابات چشم پوشيد و به اميد فرا رسيدن معجزه آساي شرايط مطلوب به انفعال و سكوت رسيد. ديدگاه مثبت نوع دوم (استفاده از فرصت انتخابات) براي آنكه به مرحله اجرا درآيد، نيازمند زمينه هايي بود. اصلاح طلبان براي اجراي اين خط مشي بايستي هماهنگ و يكپارچه و منسجم عمل مي كردند. اينكه هر كسي هر طور بخواهد و بدون هماهنگي با ديگران سخن گفته و اقدام كند با چنين خط مشي اي تناسب ندارد. به علاوه اين خط مشي احتياج به صبوري دارد. بايد از زدن سخنان تند و قطبي كننده وضعيت خودداري كرد و به بسياري از اقدامات و سخنان جريان مقابل در حاكميت واكنش نشان نداد. اما نه اصلاح طلبان و نه حكومت هيچكدام در جهت فراهم شدن شرايط لازم حركت نكردند. به ويژه حكومت در پاسخ به سخنان آقايان خاتمي و موسوي خوئيني ها قدم مثبتي برنداشت. به هر حال هر طور كه بود حكومت به اصلاح طلبان نشان داد كه به هيچ وجه مايل نيست زمينه را براي شركت فعال آنها در انتخابات فراهم آورد و تقريباً امروز اصلاح طلبان قانع شده اند كه ديگر شركت در انتخابات و فعاليت هاي انتخاباتي موضوعيت ندارد.»
علوي تبار آنگاه درباره اين پرسش كه «با اين تصوير، آينده چه خواهد بود و چه بايد كرد؟»، گفت: منتقدان دگرگوني خواه اگر خواهان ايفاي نقش مهمي در عرصه سياسي ايران هستند، بايستي خود را از چند جنبه تقويت كنند. از يك سو بايد به عنوان نيرويي پايبند به اصول مشخص در سياست رفتار كنند. به گونه اي كه هم براي همراهان و هم مخالفان و حكومت نيرويي قابل پيش بيني و قابل محاسبه باشند. رفتارهاي متناقض، بي ضابطه و واكنشي فضاي عدم اعتماد را در عرصه سياسي دامن خواهد زد تصميم گيري هاي سياسي مهم تر از آن است كه به جوانان خشمگين، فعالان ناشناس فضاي مجازي و افراد غيرمسئول سپرده شود.
وي همچنين خواستار عبرت گرفتن از عملكرد و سرنوشت اپوزيسيون در اوايل انقلاب شد و گفت:«اپوزيسيون در سالهاي نخست انقلاب دچار خطاهاي راهبردي شد كه به روند گذار به مردمسالاري ضربه اي اساسي وارد كرد. منظورم كل اپوزيسيون نيست بلكه بخش مطرح تر و مشهورتر آن است. نخستين خطاي راهبردي، گرايش به بهره گيري از خشونت و قهر عليه حكومت بود. اين گرايش يا به صورت ايجاد بخش نظامي در دوران سازمان هاي مخالف نشان داده مي شد و يا از طريق تلاش براي نفوذ در ميان نظاميان ايراني. خطاي راهبردي دوم گرايش به بهره گيري از نيروهاي خارجي عليه حكومت بود. آثار منتشر شده اخير نشان مي دهد كه همكاري با صدام فقط به سازمان مجاهدين خلق [ منافقين] خلاصه نمي شود، ديگراني نيز درگير اين خطاي راهبردي شدند. نتيجه اين دو خطاي راهبردي به گمان ما نابودي مشروعيت مخالفان اصلي در سالهاي نخست انقلاب بود. نگراني اين است كه بخشي از مخالفان دوباره اين خطاهاي راهبردي را تكرار كنند و به مشروعيت خود و اعتماد عمومي لطمه اي غيرقابل جبران وارد نمايند.»
علوي تبار شخصاً توضيح نداد كه چرا تعداد قابل توجهي از همكاران گزينش شده روزنامه زنجيره اي صبح امروز، هم اكنون در خدمت رسانه هاي رسمي دولتي يا جاسوسي آمريكا و انگليس و... قرار دارند.
اشاره علوي تبار به «آثار منتشر شده اخير درباره همكاري با صدام» مربوط به اسناد وزارت خارجه آمريكا و گزارش برخي رسانه هاي غربي و اپوزيسيون درباره ارتباطات مستقيم عناصري نظير شاپور بختيار، عبدالرحمن قاسملو و... مي باشد.
علوي تبار در دوران هيجان افراطيون پس از دوم خرداد 76، از تئوريسين هاي جريان راديكاليسم بود كه به اصطلاح استراتژي هايي نظير استراتژي خندق، عبور از قانون اساسي، نافرماني و خياباني شدن! را مطرح مي كردند.