تقديم به ارواح مطهر شهداي دهه بصيرت قم، قمقمه، قيام

حسين قدياني
«بهمن» ماه فتح است و «دي» ماه بصيرت. اگر بهمن، «دهه فجر» دارد، از 9 دي تا 19 دي چيزي جز «دهه بصيرت» نيست. نام با خود حامل مرام است و نمادزايي مي كند و اجازه نمي دهد آنچه نبايد فراموش شود، دچار نسيان شود. 19 دي را به 2 يوم الله پر از سوز و گداز مي شناسيم؛ 19 دي سال 56 قم و 19 دي سال 65 شلمچه. در قم، از صدقه سر بصيرت ذاتي حوزه و مراجع و طلاب، شتاب انقلاب، چند برابر شد و به «قيام اربعيني» ساير بلاد منتهي شد و دست آخر منجر به پيروزي انقلاب اسلامي شد. واقعيت اين است كه 22بهمن 57 به شدت مديون 2 روز حماسي است؛ يكي 15 خرداد 42 و ديگري 19 دي 56 كه دست برقضا اين هر 2 برگ زرين ملت ايران در شهر خون و قيام، اتفاق افتاد تا مهر باطلي باشد بر همه آن ياوه سرايي هاي كه؛ «علما ميانه اي با مبارزه ندارند و فقط به درس و بحث و مناظره مشغول اند». مهمترين دليل براي اثبات پيشتازي حوزه در مقوله بصيرت، يوم الله 15 خرداد و 19 دي است. حوزه در زمينه اقدام درست در وقت درست، البته در روزگار جنگ هم خوش درخشيد و آنقدر «روحاني شهيد» تقديم اسلام كرد كه به زبان آمار، بايد اعتراف كنيم و افتخار كنيم كه حوزه هاي علميه به نسبت جمعيت شان، بيشترين شهيد را در جريان جنگ تحميلي داده اند. در اين باب، رتبه بعدي از آن دانشگاه است. طرفه حكايت اينجاست كه حوزه و بعد هم دانشگاه، در 2 عمليات كربلاي 4 و كربلاي 5 به نسبت ساير اقشار، نيز به نسبت ساير عمليات ها، حضور چشمگيرتري داشتند و تو اگر به شهداي اين 2 عمليات نگاه كني، مي بيني كه اغلب يا طلبه بودند، يا دانشجو. ذكر اين نكته، خالي از لطف نيست كه جنگيدن در سال هاي آخر جنگ، صبر و ثبات و بصيرت بيشتري مي طلبيد. آنچه اما 19 دي قم را تبديل به يوم الله كرد، دقيقا مثل قيام 9 دي، اقدام درست بود در وقت درست. همچنانكه 9 دي، منبعث از عاشورا بود، قيام 19 دي نيز، مثل تظاهرات سراسري سال 57 رنگ و بوي حسيني داشت. شنبه 17 دي 56 سالروز كشف حجاب به دستور رضاخان، زخم عميقي بر جان ملت مسلمان ايران نشانده بود، اما روزنامه اطلاعات، با چاپ مقاله اي به قلم داريوش همايون كه البته جرئت نكرد با اسم اصلي اش مقاله را امضا كند، دست به 3 اهانت بزرگ زد؛ اولا، حجاب را كهنه پرستي و ارتجاع سياه خواند. ثانيا، نسبت ناروايي به امام خميني داد. ثالثا، در مقام تخطئه قيام 15 خرداد 42 و در يك تحليل خارج از منطق و هتاكانه، آن يوم الله بزرگ را محصول زد و بند استعمار سرخ و سياه دانست. القصه! آنچه عاشوراي 88 نيز سبب خشم مردم شد و صبر ملت را لبريز كرد، اهانت چند ماهه به اسلام بود و توهين به جمهوري اسلامي و هتك حرمت امام عاشورا و ولايت فقيه و تحليل غلط از راي و راه مردم. روزي، با بصيرت به صحنه آمدند تا روند انقلاب اسلامي، سير صعودي بگيرد و دگر روز، باز هم با بصيرت، به ميدان آمدند تا كور كنند چشم فتنه عليه همين انقلاب را. لذا با يك انگيزه و هدف مشترك، 19 دي 56 و 9 دي 88 «نماد بصيرت» شد. قيام 19 دي اگرچه در شهر قم به وجود آمد، اما محدود به قم نشد و اربعين به اربعين، در هر كوي و برزني مي گشت. بعد از آشوب عاشوراي 88 نيز، اولين جا كه به پا خاست، حوزه عزيز، مراجع معظم و طلاب گرانقدر بودند و قم، از جمله شهرهايي بود كه روزي قبل و بعد از 9 دي، حماسه آفرين شدند.
¤¤¤
«دهه بصيرت» اگرچه مي تواند از 9 دي هر سال تا 19 دي همان سال، تابلويي از اقدام درست ملت در وقت درست باشد، ليكن هرگز خلاصه در 10 روز نمي شود. دهه بصيرت نمادي از دوستي نسل هاست. خون بصيرت در رگ اين ملت مي جوشد؛ خواه قبل از انقلاب باشد و خواه بعد از انقلاب. دهه بصيرت نمادي از پيوند فصل هاست. تجلي بصيرت، ربطي به اين ندارد كه «روزگار جنگ» باشد يا «جنگ روزگار». دهه بصيرت، جلوه غيرت است در كوچه تاريخ. 19 دي 56 مردم قم، 2 برادر دارد؛ 19 دي 65 در 8 سال دفاع مقدس و 9 دي 88 در 8 ماه دفاع مقدس. بنازم رفاقت نسل ها و موانست فصل ها را، آنجا كه كوچه بيگدلي و خيابان چهارمردان و مدرسه خان و قيام 19 دي 56، نه در سه راه شهادت شلمچه تنها ماند و نه در سه راه جمهوري. در اين مرز و بوم، سيرت هر نسلي و صورت هر فصلي، مملو از «بصيرت» است. در هر نسلي و در هر فصلي، آن تنها علمي كه مي تواند رهبر راه، انگيزه اتحاد، عامل غيرت و بيرق ايستادگي باشد، «ولايت فقيه» است. جز به عشق اين جايگاه، مردم حاضر نيستند براي احدي 19 دي قم خونين و 19 دي قمقمه خالي و 9 دي قيام متعالي بيافرينند. سال هاي منتهي به انقلاب يا بعد از انقلاب، و جنگ باشد يا نباشد، آنكه در اين ديار، تنها نمي ماند، «علي» است. «سيدعلي» عمار زنده را صدا زد. اينجا كوفه نيست كه امامش سخن با «چاه» بگويد. او «ماه» است و در آسمان 9 دي، آنچه كنارش خوش درخشيد، « يك لشكر ستاره» بود. آري! 9 دي روزي است كه قبل و بعد دارد. ريشه دارد. ميوه دارد. حوزه فيضيه دارد و فيض شلمچه. هم باب بصيرت، باز است و هم در باغ شهادت. گفت: «ضرب الله مثلا كلمه طيبه كشجره طيبه اصلها ثابت و فرعها في السماء توتي اكلها كل حين باذن ربها و يضرب الله الا مثال للناس».

محسني اژه اي : درايت رهبري و بصيرت مردم آتش فتنه 88 را خاموش كرد

دادستان كل كشور گفت : با رهبري داعيانه ولي فقيه و با بصيرت مردم نقشه استكبار خنثي شد هر چند كه برخي وقايع آن روز تلخ بود و مردم را اذيت كرد اما باعث شد نقاب از چهره منافقين و برخي مدعيان پرادعا برداشته شود.
غلامحسين محسني اژه اي عصرديروز در مراسم رونمايي از 4 عنوان كتاب منتشر شده از سوي دفتر اسناد انقلاب اسلامي با موضوع« فتنه سال 88 و بصيرت» با اشاره به اين مطلب كه فتنه سال 88 از آنچنان ابعاد مختلفي برخوردار بود كه اگرچه پيرامون آن حرف زده شده و كتاب نوشته شده اما همچنان جا دارد كه به ابعاد مختلف آن رسيدگي شود زيرا هم براي نسل فعلي و هم براي نسل آينده مفيد خواهد بود.
وي گفت: دشمن در فتنه 88 تلاش كرد شيريني يك وجه از مردم سالاري ديني كه همان انتخابات بود و به شايستگي ظهور و بروز كرده بود را در كام ملت تلخ و سعي كند افتخار جمهوري اسلامي كه حضور بي سابقه مردم بود را كمرنگ جلوه دهد در حالي كه اين مهم محقق نشد.
وي افزود: با رهبري داهيانه ولي فقيه و با بصيرت مردم نقشه استكبار خنثي شد هر چند كه برخي وقايع آن روز تلخ بود و مردم را اذيت كرد اما باعث شد نقاب از چهره منافقين و برخي مدعيان پرادعا برداشته شود و يكبار ديگر نقش ولي فقيه و نظام ديني مبتني بر مردم روشن شد.
سخنگوي قوه قضاييه با اشاره به اين مطلب كه ماهيت برخي افراد در فتنه88 براي مردم مشخص شد و زياده خواهان دستشان براي مردم رو شد كه اين يك ضربه كاري به دشمن بود، گفت: دست هاي پنهان رو شد و در نهايت كساني كه براي آينده خواب ديده بودند خوابشان پريشان شد و البته اين يك نكته مثبت نيز داشت كه همان پيشرفت انقلاب بود.
وي تصريح كرد: در اهداف شوم فتنه سال 88 هرچه بگويم باز هم جا دارد و بايد مشخص شود كه عناصر كليدي و مهره هاي داخلي و خارجي اين فتنه چگونه به يكديگر وصل شدند و چگونه افرادي كه پيش از اين سوابق خوبي داشتند در اين فتنه درغلتيدند و فساد متوجه آنها شد.
محسني اژه اي به نقش رهبر معظم انقلاب در بصيرت افزايي و خاموش كردن فتنه اشاره كرد و گفت: رهبر انقلاب به خوبي به اولويت ها اهتمام ورزيد و حسن ظن مردم به رهبر را افزايش داد و اين چيزي نبود جز حسن ظن خود رهبر به وعده هاي الهي.
سخنگوي قوه قضاييه در بخش ديگري از سخنانش به جلسه خود با يكي از كانديداهاي انتخابات دهم رياست جمهوري اشاره كرد و گفت: اين فرد در صحبتي كه با من داشت عنوان كرده بود كه از 4 چيز عدول نخواهد كرد ابتدا ولايت فقيه و شخص مقام معظم رهبري، اصل نظام و در نهايت از نقش امام و راه امام در حالي كه اين فرد همين 4 موضوع را هم زيرپا گذاشت و اين نشان از آن بود كه وي با تفكر و تعقل اين حرفها را نزده بود.
دادستان كل كشور به ادعاي تقلب اشاره كرد و گفت: روز بعد از انتخابات با يكي از كانديداها صحبت كردم و گفتم شما مي گويي كه در انتخابات تقلب شده است شما پيش از اين در كشور داراي مسئوليت بوده اي و بارها هم در انتخابات شركت كرده اي به نظر شما از چه راهي تقلب رخ داده است.
وي ادامه داد: اين كانديدا به من گفت به من اين مطلب را رسانده اند كه برخي از صندوق هاي رأي گيري دوجداره بوده و مقدار زيادي رأي در جداره دوم آن به نفع يك كانديدا بوده و سپس در زمان شمارش آرا جداره دوم شمارش شده است.
محسني اژه اي تصريح كرد: به اين فرد گفتم شما كه مي دانيد انتخابات زير نظر 3 مرجع صورت مي گيرد و اين ادعاي خنده داري است اگر اين ادعا از سوي شما مطرح شود برخي تعابيري كه براي شما استفاده شده صحت پيدا مي كند دوم اينكه مگر چند صندوق رأي را مي توان به اين شكل درست كرد و رأي هاي ريخته شده در آن را شمارش كرد.
به موقع درباره بازداشت
يكي از معاونين وزارت صنعت اطلاع رساني مي شود
پس از اعلام خبر بازداشت يكي از معاونين وزارت صنعت، معدن و تجارت از سوي يك نماينده مجلس، دادستان كل كشور با تاييد اين خبر اعلام كرد كه به موقع، اطلاعات لازم به سمع و نظر مردم خواهد رسيد.
يكي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي ديروز در گفت وگو با فارس گفت : شب گذشته (يك شنبه شب) خبر بازداشت يكي از معاونين وزارت صنعت، معدن و تجارت را شنيديم.
وي در اين زمينه افزود: معاون وزارتخانه مذكور قرار بود بنا به درخواست خود در جلسه صبح دوشنبه كميسيون ويژه اصل 44 شركت كرده و در مورد مسائل حوزه كاري اش صحبت كند اما در اين جلسه نيز شركت نكرد و مطمئن شديم كه بازداشت شده است.
به گفته وي، گويا اتهامات اين معاون وزارت صنعت، معدن و تجارت مسائل اقتصادي و ارتباط سوء با جريان انحرافي است.
در همين رابطه غلامحسين محسني اژه اي عصر ديروز در حاشيه رونمايي 4 عنوان كتاب جديد با موضوع فتنه 88 و جنگ نرم در جمع خبرنگاران در پاسخ به سؤالي مبني بر اينكه شنيده شده يكي از معاونان وزارت صنايع و معادن بازداشت شده و در جريان پرونده فساد مالي اخير نقش داشته است، گفت: به لحاظ قانوني محذورياتي دارم كه نمي توانم در اين باره اطلاع رساني كنم.
وي افزود: اگر فردي اتهامي متوجه اش باشد از سوي ما فراخوان شده و بايد پاسخگوي اتهاماتش باشد اما باز هم مي گويم در حال حاضر نمي توانم اطلاع رساني كنم و در موقع خود اطلاعات لازم را به سمع و نظر مردم خواهيم رساند.

با حكم دادگاه انقلاب جاسوس آمريكايي محكوم به اعدام شد

امير ميرزايي حكمتي كه چندي پيش به اتهام همكاري با دولت متخاصم آمريكا و عضويت در سيا بازداشت شده بود به اعدام محكوم شد.
شعبه 15 دادگاه انقلاب به رياست قاضي صلواتي، امير ميرزايي حكمتي را در رابطه با همكاري با دولت متخاصم و عضويت در سازمان جاسوسي آمريكا (CIA) و همچنين تلاش براي متهم سازي ايران در تروريسم، محارب و مفسد في الارض شناخته و براي وي حكم اعدام صادر كرد.
امير ميرزايي حكمتي فرزند علي متولد 1983 ميلادي اهل ايران، مقيم آمريكا ايالت ميشيگان است كه چندي پيش به اتهام همكاري با دولت متخاصم آمريكا و سرويس جاسوسي CIA عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران بازداشت شده بود.
در دادگاه رسيدگي به اتهامات وي، كيفرخواست متهم توسط آقاي قطبي نماينده دادستان قرائت شد، اين كيفرخواست براساس گزارشات مديركل حقوقي و قضايي معاونت ضدجاسوسي وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي ايران و اقارير خود متهم تنظيم شده بود. در اين كيفرخواست بر همكاري حكمتي با دولت متخاصم آمريكا و سرويس جاسوسي CIA عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران تاكيد شده است.
در اين دادگاه پس از قرائت كيفرخواست، متهم خود را معرفي و سپس در برابر سؤالات قاضي صلواتي از خود دفاع كرد و ضمن اقرار به انگيزه خود براي نفوذ در سيستم هاي اطلاعاتي جمهوري اسلامي ايران براي كمك به سازمان جاسوسي سيا، اظهار داشت: من در اين ماموريت فريب سازمان جاسوسي آمريكا را خوردم و هر چند با ماموريت نفوذ در سيستم هاي اطلاعاتي جمهوري ايران و تبديل شدن به منبع خبري براي CIA وارد ايران شده بودم اما شخصا قصد ضربه زدن به ايران را نداشتم. چرا كه قصدم اين بود كه در ايران زندگي كنم و به آمريكا برنگردم.
گفتني است؛ اين حكم در مهلت مقرر قانوني قابل اعتراض در ديوان عالي كشور است.
بازتاب گسترده خبري محكوميت جاسوس آمريكايي
در تهران
امير ميرزايي حكمتي كه چندي پيش به اتهام همكاري با دولت متخاصم آمريكا و عضويت در CIA بازداشت شده بود، به اعدام محكوم شد. انتشار اين خبر بازتاب هاي مختلفي را در رسانه هاي غربي به ويژه آمريكا داشت.
به گزارش فارس، روزنامه واشنگتن پست با اين عنوان كه «فردي كه با سيا همكاري مي كرد به مرگ محكوم شد» نوشت: در اوج تنش آمريكا و ايران، دادگاهي در تهران فردي كه با سيا همكاري داشت را به اعدام محكوم كرد.
ميرزايي حكمتي كه قبلا در نيروي دريايي آمريكا خدمت مي كرده است قبل از ورود به ايران در افغانستان و عراق آموزشهاي ويژه ديده است.
خبرگزاري اسوشيتدپرس با پوشش خبري محكوم شدن جاسوس آمريكا به اعدام در تهران نوشت: در حالي فشارهاي آمريكا به ايران در مورد پرونده هسته اي بيشتر مي شود كه تهران جاسوس آمريكايي را به اعدام محكوم كرد.
اسوشيتدپرس در ادامه گزارش خود به آغاز غني سازي اورانيوم در فردو اشاره كرد و نوشت: اعلام آغاز غني سازي اورانيوم توسط ايران و اعلام حكم اعدام براي جاسوس سيا طي دو روز نشان دهنده ادامه سرپيچي ايران از تحريمهاي آمريكا است.
سرويس آنلاين روزنامه گاردين انگليس ضمن پوشش اين خبر گزارشي نيز در مورد آن نوشته است. گاردين در گزارش خود به حضور حكمتي در پايگاه بگرام در افغانستان قبل از ورود به ايران اشاره كرد و نوشت: پايگاه نظامي بگرام اصلي ترين پايگاه نظامي آمريكا در افغانستان است و نيروهاي ويژه آمريكا در آن حضور دارند.
شبكه خبري رويترز در اين باره نوشت: دادگاه انقلاب اسلامي ايران يك فرد آمريكايي-ايراني را به جرم همكاري با سازمان سيا به اعدام محكوم كرد. البته اين حكم بايد به تاييد ديوان عالي كشور برسد.
رويترز نوشت: اين اقدام آمريكا در واقع حمله به تحريمهاي جديد آمريكا عليه ايران تلقي ميشود.
خبرگزاري فرانسه نيز خبر مربوط به حكم اعدام جاسوس آمريكايي را در صدر اخبار خود قرار داد و به بررسي آن پرداخت. خبرگزاري فرانسه در اين زمينه نوشت: امير حكمتي به جرم همكاري با يك دولت متخاصم، جاسوسي براي سازمان سيا و مبادرت به اقدامات تروريستي در ايران به اعدام محكوم شد. اين درحاليست كه آمريكا خواستار آزادي وي شده است اما ايران آن را رد كرده است.
وال استريت ژورنال نيز با پوشش خبري محاكمه جاسوس آمريكا در ايران نوشت: يك آمريكايي به جرم همكاري با سيا در ايران محكوم به مرگ شد.
وال استريت ژورنال نوشت: امير حكمتي 28 ساله در آريزونا متولد شده است و مدتي در نيروي دريايي آمريكا خدمت مي كرده است.
وي به جرم عضويت در سازمان سيا و همكاري با دشمنان ايران، محاربه و مفسد في الارض توسط دادگاهي در تهران به اعدام محكوم شد. اين پايگاه خبري در ادامه به تشريح جرم وي پرداخته و معاني اتهامات انتسابي به وي را توضيح داده است.
وال استريت ژورنال در پايان گزارشش آورده است: ايران در جولاي 2009 نيز سه جاسوس آمريكايي را بازداشت كرده بود اما مدتي بعد آنها را آزاد كرد.
پايگاه خبري الجزيره با انتشار عكسي از امير ميرزايي حكمتي در كنار سربازان آمريكايي اين خبر را پوشش داده است. الجزيره نوشت: اين فرد آمريكايي به جرم جاسوسي در ايران محكوم به اعدام شد.
الجزيره همچنين نوشت: دادگاه حكمتي در اوج تحريمهاي آمريكا عليه پرونده هسته اي ايران تشكيل شد.
پايگاه اسرائيلي هاآرتص نيز با تيتر «وكيل سيا در ايران به اعدام محكوم شد» نوشت: امير ميرزايي حكمتي كه ماه گذشته در ايران دستگير شده بود به جرم عضويت در سازمان اطلاعات آمريكا و منتسب نمودن اقدامات تروريستي به ايران به اعدام محكوم شد.
علاوه بر آن پايگاه هاي خبري ديلي ميل، تلگراف، نيويورك ديلي و اسكاي نيوز نيز اين خبر را به نقل از خبرگزاري هاي فرانسه و اسوشيتدپرس پوشش داده اند.

باحضور مراجع عظام و علما مراسم گراميداشت آيت الله شاه آبادي در قم برگزار شد

آيين گراميداشت مرحوم آيت الله «محمد شاه آبادي»، يكشنبه شب با حضور گسترده مردم و علما در مسجد اعظم قم برگزار شد.
به گزارش ايرنا، در اين مراسم حضرات آيات حسين وحيدخراساني، ناصر مكارم شيرازي، لطف الله صافي گلپايگاني، موسي شبيري زنجاني، سيدمحمدعلي علوي گرگاني و حسين نوري همداني از مراجع تقليد و جعفر سبحاني، عبدالله جوادي آملي، مرتضي مقتدايي، حسن ممدوحي و محمد مؤمن از اساتيد حوزه علميه قم حضور داشتند.
اعضاي جامعه مدرسين و مركز مديريت حوزه علميه قم، حجت الاسلام موسي پور استاندار قم، جمعي از مديران دستگاه ها و مسئولان نظامي و انتظامي و جمع كثيري از طلاب، فضلا و اقشار مختلف مردم نيز با شركت در اين آيين خاطره مرحوم آيت الله شاه آبادي را گرامي داشتند.
آيت الله «رضا استادي» در اين مراسم بر ضرورت جديت طلاب جوان در تحصيل و تهذيب نفس تأكيد كرد.وي در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به جايگاه برجسته علمي و معنوي مرحوم آيت الله شاه آبادي تصريح كرد: توفيقات علمي اين عالم رباني به ويژه در قدرت بيان مسائل و دقت در علوم بسيار شگفت آور بوده و پشتكار و اخلاص ايشان در تحصيل، تدريس و تهذيب مي تواند الگويي براي طلاب و فضلا باشد.
استاد حوزه علميه قم در پايان اظهار داشت: آيت الله شاه آبادي در جريان انقلاب اسلامي، سالهاي متمادي همگام و همراه امام خميني(ره) بود و در موضع گيري ها و بيانيه ها عليه رژيم ستمشاهي، همواره حضوري مؤثر و جدي داشت.

استقامت، تنها راه پيروزي بر فتنه(2) فتنه88،كم نظيردرتاريخ اسلام

بيش از سي سال است خدا به ما نعمتي داده كه در تاريخ نظيرش را سراغ نداريم. بايد قدردان چنين عزتي باشيم كه خداي متعال به جامعه ما داد. نه به يك نفر و ده نفر و يك گروه و يك صنف كه به يك جامعه، آن زمان جمعيت ما 35ميليون نفر بود حالا هفتاد و چند ميليون نفر است. اين عزتي بود كه خدا به ما داد، در مقابل ذلتي كه قبل از انقلاب داشتيم. ما در حكم بني اسرائيل نسبت به فرعونيان بوديم، آنها چه طور بودند؟ ما نسبت به آمريكا اين گونه شده بوديم. هر چه فرمان مي داد بايد نوكرش در اينجا عمل كند. مردم هم تابعش باشند. در كشور همسايه ما كساني عليه آمريكا مي جنگيدند. بايد سربازان ما بروند در آن كشور بجنگند و براي اينكه آمريكا پيروز بشود، كشته بدهند. قيام ظفار در عمان را يادتان هست؟ قيامي در عمان بر ضد استعمار امريكا اتفاق افتاد. شاه ارتش ايران را فرستاد تا با آنها بجنگند. از پول ملت ايران مهمات و تجهيزات جنگي صرف كردند تا ماجرا به نفع آمريكا تمام بشود. هيچ كس هم نگفت آخر چرا ما بايد نيرو و هزينه اش را بدهيم؟ چون دستور ارباب است! اين ذلتي بود كه ما در مقابل آمريكا داشتيم، اما امروز وضع ملت ايران در برابر آمريكا چطور است؟ هيچ مقايسه كرده ايد؟ اكنون خدا چه عزتي به ما داده است؟ آمريكا ـ با همه دشمني ها ـ براي حل بسياري از مشكلاتش رسما از ايران كمك مي خواهد. از يك طرف مي خواهد به ايرن حمله كند و از يك طرف براي مشكلاتش در عراق و افغانستان از ايران كمك مي خواهد. اين عزت خدايي است؛ مثل عزتي كه خدا به بني اسرائيل داد تا فرعونيان را شكست دهند. شاه با آن قدرت و كبكبه اش به چه ذلتي افتاد؛ وقتي از ايران فرار كرد، هيچ كشوري قبولش نمي كرد، اما مسئولان كشور ما به هر كشوري در دنيا بروند مردم با سر و جان به استقبالشان مي آيند. الان مسئولين كشور ما از محبوب ترين شخصيت هاي دنيا هستند. امام كه جاي خودش را دارد ،حتي مسئولاني كه چند سال مسئوليت دارند وقتي به كشوري مي روند با چه استقبالي رو به رو مي شوند. حالا ما در مقابل اين عزتي كه خدا به ما داده است، چه تكليفي داريم؟ نكند ما هم روزي چشم باز كنيم و با اين صحنه ها رو به رو شويم! از رهبرمان درخواست كنيم كه: »اجعل لّنا لـهًا كما لهم آل ههأ« بگوييم ما هم چنين بت هايي مي خواهيم كه ديگران دارند. اين نكته در ذهنتان باشد. يك نكته ديگر هم به آن اضافه مي كنم و آن وقت نتيجه مي گيرم. به دنبال آن امتحان بدي كه بني اسرائيل دادند »وضر بت عليه م الذّ لّه والمسكنه ؛(بقره/61)خدا بني اسرائيل را به ذلت و مسكنت مبتلا كرد.» كه نتيجه آن ناشكري ها بود. يعني اگر شما هم ناسپاسي بكنيد همان عذاب در انتظارتان است. شما هم خيال نكنيد كه اين نهضت، بي چون و چرا تا ابد باقي مي ماند. بستگي دارد كه شما چقدر حق آن را ادا كنيد.
ريشه انحرافات
نكته دوم اينكه وقتي شما تاريخ را بررسي مي كنيد، مي بينيد ريشه بسياري از انحرافاتي كه در يك كشور يا در يك ملت و امتي پيدا شده از درون خود آن ملت جوشيده است و كساني باعث اين انحراف، شكست، ذلت و بدبختي شده اند كه روزگاري از مقامات يا از پرچمداران آن كشور بوده اند. شما مي دانيد در صدر اسلام، وقتي مردم بعد از خلفاي ثلاثه با اميرالمومنين ـ ع ـ بيعت كردند تقريبا ديگر كسي در مدينه باقي نمانده بود كه با آن حضرت بيعت نكرده باشد. از شهرهاي اطراف، حتي از مصر به عربستان آمده بودند.؛ مصري ها از مخالفان عثمان بودند و براي قتل عثمان آمده بودند. در آن اتفاقاتي كه در مدينه رخ داد و بالاخره به قتل عثمان منتهي شد، تنها مردم مدينه حضور نداشتند؛ از بسياري از شهرهاي ديگر كشورهاي اسلامي هم جمع شده بودند. به هر حال، هم مخالفان خلافت عثمان و هم مردم حجاز و هم مردم ديگر كشورهاي اسلامي يكپارچه ريختند در خانه علي (ع). خود اميرالمومنين در نهج البلاغه توصيف مي كند كه آنچنان بر من هجوم آورديد كه كساني زير دست و پا ماندند. نزديك بود حسن و حسين زير دست و پا كشته شوند. پير و جوان و مرد و زن آنچنان هجوم آوردند كه ديگر نمي شد جمعيت را كنترل كرد. بلااستثنا همه با علي بيعت كردند. در پيشاپيش اينها شخصيت هاي برجسته مدينه مثل پسر عمه خود حضرت علي (ع). «زبيربن عوام» از گردانندگان اين كار و اين جمعيت بودند . زبير، سوابق زيادي داشت و خيلي محترم بود. در خانواده بني هاشم شخصيت برجسته اي بود. در روضه ها شنيده ايد كه حضرت فاطمه زهرا (س)به اميرمومنان عرض كردند: اگر تو وصيت مرا قبول نمي كني به زبير وصيت كنم. زبير چنين جايگاهي داشت. چندي نگذشت كه همين شخص آمد با يكي دو نفر ديگر، جنگ بصره را عليه امام راه انداخت. يعني آيا اينها شك داشتند كه حضرت علي(ع) صلاحيت رهبري دارد؟! شك داشتند كه ايشان از طرف پيغمبر تعيين شده است؟! تا چند روز پيش از علي طرفداري مي كردند. براي علي شعار مي دادند. از اولين كساني بودند كه با آن حضرت بيعت كردند. زبير پسر عمه علي بود، اما فتنه جمل از امثال او شروع شد. بعد هم جنگ هاي ديگري كه اتفاق افتاد و بالاخره به شهادت اميرالمومنين به دست خوارج منتهي شد، ريشه در همين جريان ها داشت. اينها نتيجه عدم استقامت در راه حق است. تا نصف راه را آمدند؛ درست هم آمدند. جهاد هم كردند.
زبير كسي بود كه در جنگ هاي صدر اسلام خيلي به پيغمبر ياري رساند. پيغمبر به شمشيرش دعا كرد، ولي وقتي صحبت از پست و مقام و اينها شد و چون بعد از خلافت حضرت علي به خواسته هايشان نرسيدند پس رفتند. اينجاست كه انسان مي فهمد استقامت يعني چه و چقدر سخت است.
فتنه اي كه سالها بعد شناخته خواهدشد
در زمان خود ما هم چه كساني اين فتنه را بر پا كردند؟ آن فتنه اي كه سال ها بايد بگذرد تا معلوم شود چه خطر عظيمي براي انقلاب اسلامي و براي اسلام بود و خدا چه خطر عظيمي را از سر اين ملت و از مسلمان ها دفع كرد. اين نكته را از من داشته باشيد هر چند نه من درست مي توانم اثبات كنم نه شايد شما بتوانيد باور كنيد؛ باور كنيد از اول اسلام تا به حال كمتر خطري براي جامعه اسلامي مثل اين فتنه پيش آمده بود. بايد زمان بگذرد تا معلوم بشود كه براي اين فتنه چه زمينه سازي ها از چندين سال پيش شده بود. ديديد سردمدار اينها كساني بودند كه روزي مسئوليت هاي مهمي در اين كشور داشتند و جالب اينجاست كه حالا بعد از اينكه اين فتنه هم رفع شده هنوز بعضي هايشان در سايت هايشان مي نويسند كه حكومت امام حكومت ديكتاتوري بود! ما طرفدار پلوراليسم سياسي هستيم يعني مي خواهيم مسلمان و بهايي در كنار هم حكومت كنند. صريحا مي گويند ما طرفدار پلوراليسم هستيم. صريحا گفتند ما به جاي جمهوري اسلامي جمهوري ايراني مي خواهيم. اين يعني چه؟ اين خطر، همان نكته دومي است كه ما بايد به آن توجه كنيم. خيال نكنيم هر كس چند روزي براي اسلام و براي كشور اسلامي زحمت كشيد و پست و مقامي به دست آورد، ديگر تضمين شده است؛ اين طوري نيست، استقامت شرط است. تا آخر بايد پشت سر رهبر بود؛ و الا انحراف است و سقوط. آسيبي كه دوستان ديروز و رقيبان امروز به نظام اسلامي وارد آوردند، هيچ دشمني نمي توانست وارد بياورد.
فتنه هاي سخت تر در آينده
اكنون كه الحمدلله فتنه رفع شد، آيا مساله تمام شد و بايد خيالمان راحت باشد؟ اگر من و شما جاي خدا بوديم شايد همين كار را مي كرديم! مي گفتيم حال كه فتنه رفع شد، برويد ديگر آرام باشيد و تا روز قيامت خوش باشيد! ولي سليقه خدا با من و شما فرق مي كند، مي گويد: روز از نو روزي از نو؛ آن فتنه تمام شد؛ فردا فتنه اي ديگر، آزمايشي جديد، كلاسي بالاتر. دانش آموز سال اول كه امتحان مي دهد، سال دوم امتحانش سختتر است، سال سوم سخت تر. اصلا معناي كلاس بالا رفتن يعني همين. از روز پيروزي انقلاب، امتحان ملت انقلابي ايران تازه شروع شده است. در اين سي سال ما چند تا امتحان را گذرانده ايم. اشخاص مختلف، گروه هاي مختلف سياسي و اصناف مختلف مردم امتحاناتي دادند و بالاخره اين فتنه ،بزرگترين امتحاني بود كه جامعه ما داشت؛ چون كلاسش خيلي بالا رفته است. امتحاني كه فردا هست از اين هم سخت تر خواهد بود. طبيعت امتحان همين است. آيا مي توانيم حدس بزنيم اگر امتحاني پيش بيايد چه ويژگي هايي دارد؟ اگر سؤالات و مشخصات امتحان كاملا روشن باشد كه امتحان نيست. همه مي روند پاسخ آن را آماده مي كنند. اگر سوالات امتحاني لو برود كه امتحان واقعي نيست. امتحان اين است كه سؤال مجهول باشد و دانش آموز نتواند حدس بزند كه چه سؤالي خواهد بود؛ لااقل يقين نداشته باشد. انتظار بيجايي است كه ما بدانيم چه فتنه اي در پيش است. اينكه ديگر فتنه و امتحان نمي شود؛ بايد ابهام هايي داشته باشد اما ممكن است بتوانيم مشخصات كلي اي از آن داشته باشيم؛ مشخصاتي كه كمابيش در امتحانات پيشين هم بوده است. ممكن است شكل آن فرق كند، ولي قالب هاي كلي آن مشترك است.
سخنراني حضرت آيت الله مصباح يزدي(دامت بركاته)
در ديدارفرماندهان سپاه - 18/05/1389
زلال بصيرت درنيمه دوم صفر روزهاي فرد منتشر مي شود.

تحليلگر چيني : ايران ، آمريكا را در حياط خلوت خودش به چالش كشيده است

محمود احمدي نژاد رئيس جمهوري ايران در بحبوحه تنش با آمريكا به منظور يك ديدار پنج روزه به چند كشور آمريكاي لاتين رفت.
به گزارش فارس به نقل از گلوبال تايمز، سفر احمدي نژاد به آمريكاي لاتين در حالي صورت مي گيرد كه كشورهاي مورد نظر روابط يخ زده اي با آمريكا دارند.
يك تحليلگر مركز مطالعات غرب آسيا در چين به گلوبال تايمز گفت: سفر احمدي نژاد به ونزوئلا، كوبا، بوليوي و اكوادور گام ديگري در برابر اقدامات آمريكا عليه اين كشور محسوب مي شود.
اين تحليلگر همچنين گفت: با وجود فشارها و تحريم هاي جديد آمريكا عليه ايران، جمهوري اسلامي ايران قصد دارد آمريكا را در حياط خلوت خودش به چالش بكشد و با كشورهايي كه مخالف سياست هاي آمريكا هستند روابط دوجانبه قوي برقرار كند.
گلوبال تايمز با اشاره به اينكه ونزوئلا و ايران در اوپك نيز متحد يكديگر هستند نوشت: روابط اين دو كشور در خارج از اوپك اين امكان را فراهم مي آورد در مقابل فشارهاي اقتصادي آمريكا مقابله كنند.
براساس اين گزارش، آمريكا سال گذشته ونزوئلا را به خاطر روابطش با ايران تحت تحريم قرار داد.
اين پايگاه تحليلي در پايان نوشت: عليرغم فشارهاي آمريكا در مورد پرونده هسته اي ايران، مقامات ايراني ديروز از آغاز غني سازي اورانيوم در سايت هسته اي فردو خبر دادند كه اين اقدام ايران همراه با سفر احمدي نژاد به آمريكاي لاتين باعث عصبانيت آمريكا و رسانه هاي اين كشور شده است.

يك كارگردان: خانه سينما مركز رانت خواري بود

يك تهيه كننده و كارگردان سينما با بيان اينكه «خانه سينما مركز رانت خواري بود» گفت: اصل خانه سينما صنوف هستند كه كسي با آن ها مشكلي ندارد، از اين به بعد صنوف مستقل عمل خواهند كرد.
حسين فرح بخش كارگردان فيلم هاي «عطش» و «زندگي خصوصي» درباره رانت هاي خانه سينما و امكان رانت-خواري در هيئت مديره گفت: خانه سينما پولي ندارد كه كسي از آن استفاده كند، اما وقتي مديرعامل خانه سينما مي شوي يك فيلم مي سازي با نام «يه حبه قند» كه مي توان با 300 يا 400 ميليون تمام كرد اما يك ميليارد و پانصد يا ششصد ميليون تومان پول گرفته مي شود، اين مربوط به رانت خانه سينما است. وقتي داخل هيئت مديره حضور داري مي تواني اخطار بدهي كه اگر به من رانت ندهيد، من خانه سينما را عليه تان مي شورانم و خانه سينما را سنگر خود مي كنند و 4000 نفر را پشت خود مي دانند، در حالي كه برخي از افراد نان شب ندارند و سياهي لشكر آقايان هستند، خانه سينما را مركز رانت خواري مي كنند. به طور مثال در سال 81 فيلمي به نام «عطش» ساختم، كپي صفر آن با دو سه نفر سوپر استار هزينه اي بالغ بر 90ميليون تومان شد، همان زمان آقاي عسگرپور با آقاي ميركريمي 270 ميليون تومان هزينه كردند كه «اينجا چراغي روشن است» ساخته شود.
فرح بخش در ادامه گفت: در سال 86 آمديم در انتخابات هيئت مديره شركت كنيم، آقاي درويش و آقاي توحيدي بودند و گفتند كساني كه در جشن خانه سينما دچار مشكل شدند، كانديد نشوند. در آن زمان آقايان شفق، مجيدي، توحيدي و درويش بالا ايستاده بودند، گفتم شما چراغ خانه سينما را خاموش كرديد و ديگر تمام شد.
فرح بخش به خانه سينما اشاره كرد و گفت: اصل خانه سينما صنوف هستند كه كسي با آن ها مشكلي ندارد. اين مركزيت خانه سينما كه هيئت مديره آن است مثل مسجد ضرار است. اين مسجد ضرار را بايد خراب كرد. به نظر من دكتر حسيني انقلابي ترين كار را انجام داد كه دستور انحلال را صادر كرد، شايد اين چهار هزار نفر عضو از دست اين 30 يا 40 نفر مركز حاكميت خانه سينما خلاص شوند. اين 30 يا 40 نفر به بدنه صنف كاري ندارند. اكثراً رانت مي گيرند و فيلم مي سازند، به طور مثال از ارگان هاي مختلف از جمله شهرداري و فارابي پول گرفتند و پس از آماده شدن فيلم را به حوزه هنري فروختند. اگر خانه سينما منحل شود اين رانت ها تعطيل مي شود.. گروهي در معرض ديد هستند و گروهي ديگر آن ها را هدايت و حمايت مي كنند. اگر مركزيت خانه سينما نباشد ديگر اين رانت وجود نخواهد داشت.
فرح بخش در ادامه به وضعيت مالي خانه سينما اشاره كرد وگفت: ناظر مالي ارشاد در اين اساسنامه تغيير يافته كجا است. به چه مجوزي معاندين با نظام جمهوري اسلامي كه هيچ سنخيتي با سينما ندارند، بايد در جشن خانه سينما از آن ها تجليل شود. اين نشان مي دهد كه چه مقاصدي وجود دارد. برخي از افراد كه خودشان را با نظام جمهوري اسلامي معرفي مي كنند تنها براي رانت اين گونه خود را معرفي مي كنند. هيچ گونه به فكر منافع صنوف به خصوص صنوف پايين دستي نيستند، يا در تلويزيون يا در مراكز مختلف رانت دارند فقط هم به واسطه اين كه در مركزيت خانه سينما حضور دارند و يا به صورت واسطه و پشت پرده هدايت و پرده نشيني مي كنند.وي در ادامه افزود: صنوف نگران نباشند وزارت ارشاد هم پاي اين قضيه ايستاده است. ماجرا سياسي نيست و نبايد آن را سياسي جلوه بدهند، ماجرا كاملاً صنفي است و اهالي سينما و بدنه سينما پشت اين قضيه ايستادند و همين روزها هم هيئتي را وزارت ارشاد معرفي مي كند و صنوف به صورت واقعي و مستقل فعاليت مي كنند. تاكنون صنوف مستقل نبودند. از اينجا به بعد صنوف مستقل عمل مي كنند و وابستگي هم نبايد به دولت داشته باشند و دولت هم اين انتظار را ندارد.

باهنر: بررسي نهايي بودجه 91 قطعاً به سال آينده موكول مي شود

نايب رئيس اول مجلس گفت تصويب نهايي لايحه بودجه 91 قطعاً به سال آينده موكول مي شود.
محمدرضا باهنر نايب رئيس اول مجلس شوراي اسلامي در حاشيه برگزاري نشست تخصصي كميسيون اجتماعي مجلس با مسئولان كانون هاي بازنشستگان كشور در پاسخ به سؤالي درباره تأخير دولت در ارائه لايحه بودجه سال 1391، اظهار داشت: طبق قانون دولت بايد تا 15 آذر ماه هر سال، لايحه بودجه سال آينده را تقديم مجلس كند و قانون در اين زمينه مسلم و روشن است.
وي افزود: با توجه به اينكه قرار است انتخابات مجلس نهم 12 اسفند ماه برگزار شود و اين انتخابات نيز بسيار بزرگ و با اهميت است، انتظار داشتيم دولت مقداري با مجلس همكاري داشته باشد و لايحه بودجه سال 91 را زودتر تقديم مجلس كند.
نايب رئيس اول مجلس در بخش ديگري از سخنانش تصريح كرد: متأسفانه تاكنون كه حدود يك ماه از وقت قانوني تقديم لايحه بودجه به مجلس گذشته است و تأخير غيرقانوني كه در اين زمينه وجود دارد و سفر رئيس جمهور به 4 كشور آمريكاي لاتين كه ظاهراً حدود يك هفته به طول مي انجامد، طبيعتاً اين هفته نمي توانيم اميدوار باشيم كه لايحه بودجه 91 به مجلس ارائه شود.
وي ادامه داد: در هر صورت هر زماني كه دولت بعد از تخلفات كنوني، لايحه بودجه 91 را تقديم مجلس كند، كميسيون هاي تخصصي و كميسيون تلفيق آماده رسيدگي به اين لايحه هستند.
معاون نظارت مجلس شوراي اسلامي در ادامه سخنانش متذكر شد: قبلاً جدول زمان بندي مجلس اين بود كه اگر دولت لايحه بودجه 91 را به موقع تقديم مجلس مي كرد، مجلس تا اوايل بهمن ماه، كار رسيدگي به بودجه را در كميسيون ها و تلفيق به اتمام مي رساند و بعد از برگزاري انتخابات در 12 اسفند ماه، از 15 اسفند، بررسي بودجه 91 را در جلسات علني آغاز مي كرد اما هم اكنون ديگر اين جدول زمان بندي قابل اجرا نيست و مجلس بعد از ارائه لايحه بودجه 91، تا هر كجا كه بتواند و فرصت وجود داشته باشد، اين لايحه را مورد رسيدگي قرار مي دهد و تا قبل از سال آينده در كميسيون هاي تخصصي بررسي مي كند.
باهنر با بيان اينكه مجلس بعد از ارائه لايحه بودجه 91 تا قبل از سال آينده، تا هر كجا كه بتواند، رسيدگي به اين لايحه را در كميسيون هاي تخصصي به اتمام مي رساند، تصريح كرد: به نظر مي رسد كه ديگر بايد به سراغ تصويب بودجه چند دوازدهم برويم و از اين طريق به دولت اجازه هزينه در سال آينده را بدهيم.
نايب رئيس اول مجلس همچنين تأكيد كرد كه متأسفانه بررسي و تصويب بودجه 91 به سال آينده موكول مي شود و قطعاً بررسي بودجه 91 سال آينده انجام خواهد شد.
وي يادآور شد: در 33 سال پس از پيروزي انقلاب اسلامي، تنها در سال هاي 89 و 90، لايحه بودجه با تأخير تقديم مجلس شده است و رسانه ها نيز مي توانند اين موضوع را با مراجعه به آرشيو اخبار موجود، بررسي كنند، البته شايد در زمان جنگ تحميلي نيز بودجه با تأخير تقديم مجلس شده باشد، اما بنده خيلي حضور ذهن ندارم.
نماينده تهران در خانه ملت در ادامه گفت وگوي خود متذكر شد: اينكه 2 سال پشت سر هم لايحه بودجه با تأخير ارائه شود مشكلاتي بوجود خواهد آورد.
وي تأكيد كرد: دولت در تصويب اين چنيني بودجه بسيار متضرر مي شود و مسئولين دستگاه هاي مختلف نمي توانند برنامه هاي ساليانه خودشان را تنظيم كنند و به اصطلاح امور روزمرده مي شود، يعني در دو ماه اول سال، زندگي را پيش مي برند تا بعداً تكليف روشن شود.
محمدرضا باهنر در خاتمه با يادآوري اينكه تصويب بودجه چند دوازدهم بسيار به ضرر دولت است و خسارت دارد، گفت: مجلس در هر صورت چاره اي جز تصويب بودجه چند دوازدهم ندارد و مقصر نيز خود دولت است.
مجلس از 25 بهمن تعطيل است
يك عضو هيأت رئيسه مجلس، از تعيين برنامه زمان بندي و كاري مجلس تا زمان انتخابات خبر داد و گفت: براين اساس مجلس از 25 بهمن تا زمان برگزاري انتخابات جلسه اي نخواهد داشت و بلافاصله پس از انتخابات، از 14 اسفند، جلسات علني خود را آغاز خواهد كرد.
حجت الاسلام حسين سبحاني نيا، گفت: مجلس در مقطع كنوني، به مدت دو هفته جلسه علني خواهد داشت و پس از آن از تاريخ 23 دي، مجلس به مدت يك هفته براي سركشي نمايندگان به حوزه هاي انتخابيه تعطيل خواهد بود.
وي همچنين توضيح داد: پس از اين مجلس، از هشتم بهمن ماه جلسات علني برگزار مي كند و در آن هنگام مشخص خواهد شد كه جلسات مجلس تا 25 بهمن چگونه برگزار مي شود.
به گفته وي، از تاريخ 25 بهمن تا زمان برگزاري انتخابات، مجلس عملاً جلسه اي نخواهد داشت و بلافاصله مجدداً از 14 اسفند جلسات علني مجلس تشكيل مي شود.

نامه سرگشاده دانشجويان دانشگاه تهران به احمد شهيد: آقاي گزارشگر! بازيچه حاميان تروريسم نشويد

دانشجويان دانشگاه تهران طي نامه اي به احمد شهيد گزارشگر ويژه حقوق بشر سازمان ملل درباره ايران، نسبت به اهداف سياسي گزارش وي در خصوص كشورمان به شدت اعتراض كردند.
احمد شهيد در گزارش 15 اكتبر - 13 مهر - خود در ادعاهايي و بدون ارائه مستندات جمهوري اسلامي را به نقض حقوق بشر متهم كرده بود.
متن كامل نامه دانشجويان دانشگاه تهران به شرح زير است:
جناب آقاي احمد شهيد!
ما دانشجويان دانشگاه تهران، با ارسال اين نامه خواستيم تا شما را با واقعيات روبه رو نماييم. شما در گزارش اوليه خود مسائلي را مطرح نموديد كه ما متوجه شديم، اطلاعات شما ناقص و در برخي موارد نيز كاملا دروغ و بي اساس بوده است. متاسفانه اين گزارش به طور جدي جايگاه حرفه اي شما را مخدوش نموده و اين مطلب را تقويت مي كند كه شما با اهدافي كاملا سياسي اين گزارش را تنظيم نموده ايد.
طرح مواردي كه تنها مي توان به عنوان هوچي گري از آن ياد كرد همچون عدم برگشت وثيقه هايي كه براي ضمانت نزد قوه قضاييه امانت گذاشته مي شود، چيزي كه اگر با هر فردي در سراسر ايران مطرح نماييد، پاسخي جز لبخند و استهزاي اين مطلب دريافت نخواهيد نمود و يا مواردي كه از شكنجه افرادي اعلام كرديد كه خود آن ها با حضور در رسانه هاي عمومي اين موارد را تكذيب كردند.
همچنين شما با گزارش خود نشان داده ايد كه نمي خواهيد تمام ابعاد حقوق بشر را مد نظر داشته باشيد. آيا شما با پيشرفت هاي كشورمان در طول سال هاي پس از انقلاب اسلامي اشاره نموده ايد؟ آيا توجهي به ميزان گسترش مطبوعات نموده ايد؟ آيا ميزان گسترش سواد و بهداشت و امكانات بهداشتي در كشور ايران را مدنظر قرار داده ايد؟ اين موارد نيز طبق اعلاميه حقوق بشر، از حقوق مردم در نزد دولت محسوب مي شود.
همچنين ما اين سوال را از شما مي پرسيم كه شهادت دانشمندان هسته اي كشورمان كه در سال هاي اخير وقوع يافته است، نقض حقوق بشر مردم ايران نيست؟ آيا اين اقدامات سبب محروم شدن مردم از سرمايه هاي اجتماعي خود نمي شود؟ آيا سبب نمي شود از دانشمندان ما حق زندگي سلب شود، آيا شما نبايد در گزارش خود به آن ها اشاره نماييد؟ آيا تحريم هاي بي سابقه كه عليه مردم ايران و جامعه علمي كشورمان از سوي كشورهاي غربي و زورگو وضع شده است، نقض حقوق بشر مردم ايران نيست؟
آيا حمايت مادي و اطلاعاتي از تروريست هايي مانند ريگي كه اسناد آن نيز منتشر شده است، و خود اين فرد نيز به آنها اعتراف كرده است، نقض حقوق بشر مردم ايران نيست؟ آيا مي دانيد كه گروه تروريستي تحت امر اين فرد چند نفر از مردم بيگناه و غيرنظامي كشورمان را به شهادت رسانده است؟
جناب گزارشگر ويژه! شما نمي توانيد ادعاي استقلال بنماييد و در عين حال گزارشي كاملا سياسي و يكطرفه تهيه نماييد.
ما دانشجويان دانشگاه تهران نمي توانيم باور كنيم مسئله گزارش حقوق بشر شما از ايران تنها يك مسئله حقوقي باشد و اهداف سياسي و منافع كشورهاي قدرتمند و زورگو در آن موثر و تعيين كننده نبوده است.
اميدواريم شما با توجه به اينكه مسلمان هستيد بازيچه دشمنان اسلام و مسلمين نشويد.