(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 22 دی 1390- شماره 20120

ضرورت بررسي بيماريهاي خاص در نوزادان و كودكان (بخش پاياني)
كودكان سرطاني در نبرد مرگ و زندگي



ضرورت بررسي بيماريهاي خاص در نوزادان و كودكان (بخش پاياني)
كودكان سرطاني در نبرد مرگ و زندگي

صديقه توانا
خورشيد نرم نرمك چترگرم خود را از پشت پنجره اتاق دخترك روي سرش پهن مي كند و با اشعه هاي گرمش تن نحيف او را در آغوش مي گيرد و صورت زردش را قلقلك مي دهد، «سپيده» با پشت دست چشمانش را مي مالد و گلبرگ هاي پلكش را باز مي كند، حواسش نيست كه سرم در دست دارد، سوزنش جابه جا مي شود و آنژيوكت كنده مي شود، دست لاغرش ورم مي كند و چند قطره خون سرخ مي چكد و دردش مي آيد؛ چشمش غصه دار به در خيره شده دوباره صبح شد و او هنوز از خواب بيدار نشده بايد با پرستار به بخش شيمي درماني برود، خيلي دردناك است او به جاي خوردن صبحانه در كنار اعضاي خانواده بايد با داروهاي تلخ شيمي درماني روزش را آغاز كند و به جاي بازي با عروسك هاي صورتي و دامن چين دار، روي تخت بخوابد و از درد تزريق موادشيمياي هق هق گريه سردهد اما يك عشق عميقي در نگاه اين بچه ها هميشه نهفته است كه سخت ترين دلها را شيشه اي و شفاف مي كند.
البته فضاي بيمارستان و اتاق هاي كودكان و نوجوانان بخش سرطاني پراز گل و بلبل و عروسك هاي جورواجور و پوليشي با ماشين هاي كوكي و كتاب هاي قصه است، اما اين فضا دنياي شادي براي بچه هايي كه موهاي سرشان براثر شيمي درماني ريخته است و زيرچشمان معصومانه شان گود رفته و هر روز بايد زجر بكشند نيست، دنيايي كه اين كودكان پاك و بي گناه دارند، درمدت زماني پراز درد و رنج ناخواسته است كه طاقت هر پدر و مادري از زجر كشيدن فرزندش بي تاب مي شود، اما شايد دست تقدير براي اين بچه ها و خانواده ها اين گونه رقم خورده است؛ ولي آنچه در دنياي كوچك اين بچه ها رقم مي خورد درس صبر و مقاومت و صبوري است چون مي آموزند چگونه با اين بيماري دست و پنجه نرم كنند و حصار سياه سرطان را بشكنند و بعداز چندسال با دلي پر از اميد وارد جامعه شوند و با ديگر هم سن و سالان خود به جست وخيز كودكانه اما پراز تجربه بپردازند.
وقتي درد سراغ بچه ها مي آيد...
بي ترديد اگر بيماري آن هم از نوع خاص سراغ افراد سردوگرم چشيده روزگار آيد كه چند صباحي دراين دنيا عمر گذرانده اند، شايد خيلي دشوار نباشد، هرچند كه مي گويند درد و بيماري بزرگ وكوچك ندارد، اما به راستي بيماري و مرض در بزرگ و كوچك بسيار تفاوت دارد، وقتي چشم در چشم كودك سرطاني مي اندازي كه از پشت اتاق هاي شيشه اي با گردن هايي باريك و لاغر و سري بي مو، هنوز برق اميد در نگاهشان موج مي زند، و وقتي شاهد اين صحنه باشي كه چگونه تن نحيف بچه ها زير دستگاه هاي بزرگ ام آرآي بالا و پايين مي رود و چگونه تيغ تيز جراحي قلبي را مي شكافد و توموري از مغز سريك كودك خارج مي گردد، آن هنگام است كه تفاوت درد يك فرد بزرگسال با يك كودك را لمس مي كنيد.
اما واقعيت اين است كه هزينه هاي آزمايش، دارو و بيمارستان كودكان سرطاني بسيار بالاست و اگر از حمايت هاي خيرخواهانه نيكوكاران برخوردار نگردند، تحمل اين همه درد و رنج براي كودكان و خانواده هايشان بسيار دشوار است.
حاج جواد قرآن نويس مديرعامل بنياد حمايت از كودكان سرطاني در استان اردبيل است كه درسال 85 افتتاح شده است. اين فرد خير كه سالها عمر پربركنش را صرف امور خير و رسيدگي به كودكان بي سرپرست و بدسرپرست و حمايت از كودكان سرطاني كرده در گفت وگو با گزارشگر كيهان مي گويد: «دراين مؤسسه 65 كودك سرطاني را تحت پوشش داريم و با بيمارستان بوعلي در اين خصوص همكاري مي كنيم. دراين بيمارستان بخشي مجهز شده كه در آنجا تمام هزينه هاي بيمارستاني شيمي درماني و دارويي كودكان را پرداخت مي كنيم.»
به آقاي قرآن نويس مي گويم از اينكه دراين مركز فعاليت مي كنيد و با كودكان بيمار سرطاني سروكار داريد چه احساسي پيدا مي كنيد با بغضي كه در گلو دارد مي گويد: «خدمت به اين كودكان و انسان هاي پاك و معصوم و پدران و مادراني كه براي تامين هزينه هاي درماني فرزندان خود بسيار در مضيقه هستند يك لذت وصف ناشدني معنوي دارد كه زبانم از بيان آن قاصر است، اين معامله اي است كه با خود و خداي خودم كرده ام و ديگر هيچ.»
مديرعامل حمايت از كودكان سرطاني اردبيل در ادامه مي گويد: «متاسفانه استان اردبيل يكي از قطب هاي سرطان زاي كشور بخصوص گوارش است و كودكان زيادي در سنين يك تا 15 ساله نيز به اين بيماري مبتلا هستند بنابراين از مسئولان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي درخواست مي كنيم به اين استان توجه ويژه اي مبذول دارند، چون دل اين كودكان پراز عشق است و خدمت رساني براي اين بچه ها، بايد در اولويت تمام كارها قرار گيرد.
از هر 10 هزار كودك، يك نفر
به سرطان مبتلا مي شود
طبق آمار رسمي سالانه 3 تا 4 كودك از هر صدهزار كودك درجهان به انواع سرطان ها مبتلا مي شوند كه دراين بين سرطان هاي لوسمي (خون)، لنفوم و مغز شايع ترين آنها هستند.
دكتر افشين فتحي رئيس بخش خون و سرطان بيمارستان بوعلي استان اردبيل و عضو هيئت علمي و استاديار دانشگاه درخصوص اين بيماري در كودكان به گزارشگر كيهان توضيحاتي مي دهد و با ارائه آماري از ابتلا كودكان به اين بيماري مي گويد: «سالانه از هر 10 هزار كودك زير 15سال يك كودك به سرطان مبتلا مي شود، طوري كه بعداز تصادفات شايع ترين عامل مرگ و مير كودكان سرطان است، همچنين دراين سنين از يك تا 14سال، 12درصد عامل مرگ وميرها سرطان شناخته شده است.»
دكتر فتحي با اشاره به اينكه اين آمار جهاني با آمار ايران تطابق دارد اضافه مي كند: «يك چهارم سرطان هاي زير 14سال كشور را سرطان هاي لوسمي تشكيل مي دهد.»
از وي مي خواهم تعريفي از سرطان و عوامل ابتلا به اين بيماري را توضيح دهد كه در پاسخم مي گويد: «تمام سلول هاي بدن ما به طور منظم و براساس قاعده خاصي درحال رشد هستند، گاهي اوقات برخي از سلولها از مسير رشد طبيعي خود خارج مي شوند و به طورغيرمنظم و سريع تر از حالت طبيعي رشد مي كنند اين امر سبب به هم خوردن نظم طبيعي بدن مي شود كه به اين به هم ريختگي سرطان مي گويند و انواع مختلف سرطان علائم، راه هاي درمان و عوارض مختلفي دارند كه به نوع سلول و عضو درگير در بدن بستگي دارد.»
دكتر فتحي با اشاره به اينكه تب هاي مكرر، عفونت هاي پي درپي و كم خوني از علائمي هستند كه پزشك را به فكر بررسي از نظر بروز سرطان مي اندازد مي گويد: «خوشبختانه درحال حاضر براي اغلب سرطان هاي كودكان به خصوص لوسمي درمان وجود دارد».
سرطان خون شايع ترين سرطان كودكان
شايع ترين سرطان بدخيم در طب اطفال، لوسمي يا سرطان خون است كه خوشبختانه نزديك به 80درصد اين بيماريها قابل درمان است، البته مشروط براينكه علائم باليني، تشخيص به موقع، درمان به جا و بسياري از عوامل موثر در درمان مانند كنترل پرستاري وجود دارو... همه با هم مهيا باشند.
از رئيس بخش خون و سرطان بيمارستان بوعلي اردبيل در مورد عوامل ابتلا سرطان سؤال مي كنم كه وي با اشاره به مطلب فوق و با بيان اين موضوع كه اين بخش مدت يك سال است دراين بيمارستان راه اندازي شده و امكانات خوبي دارد، مي گويد: «به طوركلي دوعامل بسيار مهم، عوامل محيطي و فاكتورهاي ژنتيكي در بروز سرطان نقش دارند، در طب بالغان يا افراد بزرگسال فاكتورها و عوامل محيطي نقش بسيار مهم و بارزتري در ايجاد سرطان ها دارند، اما از نظر طب كودكان علاوه بر عوامل محيطي در ايجاد سرطان ها، زمينه ژنتيكي كودك نيز نقش مهمي دارد و بالطبع عوامل خطرساز و زيانبار بايد براي همه افراد محدود شود.»
وي مي گويد: «به عنوان نمونه عواملي همچون دود سيگار، عفونت هاي ويروسي، اشعه هاي زيانبار و پرتوهاي بسيار قوي، مواد شيميايي و... نقش مهمي در ايجاد سرطان ها دارند و اين عوامل در افرادي مضرتر است كه سابقه ژنتيكي و خانوادگي سرطان در آنها وجود دارد.»
دكتر فتحي در ادامه با اشاره به اينكه در طب اطفال سرطان به دو شاخه تقسيم مي شود مي گويد: «يكي سرطان هايي كه در خون به وجود مي آيند و از اين طريق به همه جاي بدن منتشر مي شوند و هرچه سرطان خون زودتر تشخيص داده شود عوارض اش حين درمان و پس از آن كمتر خواهد شد، يعني هم روند درمان به خوبي انجام مي شود، هم پاسخ به درمان و علايم كمتر مي شود. دوم سرطان هايي هستند كه از ارگان خاصي مانند غدد لنفاوي، عضلات، استخوان، چشم، مغز، كليه، دستگاه گوارش و ... منشا مي گيرند. اين سرطان ها يك عضو را درگير مي كنند، در اين حالت سرطان در ابتدا خودش را بابرخي علائم باليني خاص نشان مي دهد. به عبارتي كودك دچار عوارض مي شود كه خانواده ها بايد نسبت به آنها حساس باشند.»
اين استاديار دانشگاه اضافه مي كند: «اولين عوارض معمولاً عبارتند از سردرد، تهوع و استفراغ، اختلال بينايي، عدم تعادل كه تومورهاي مغزي ناميده مي شوند و ... به عنوان نمونه اگر سرطان در استخوان وجود داشته باشد خودش را بابت تورم محل ابتلا، محدوديت در حركت، شكستگي در ناحيه ابتلا... نشان مي دهد. و اينها علائمي هستند كه والدين بايد نسبت به آنها هوشيار باشند.»
از دكتر فتحي مي خواهم به علائم ديگري كه خانواده ها بايد نسبت به آن هوشيار باشند اشاره كند كه مي گويد:«والدين بايد هر علامت باليني را كه به صورت غيرطبيعي در كودك سالمي كه به طور طبيعي در حال رشد است و ديده مي شود، جدي بگيرند. مثلاً اگر ديدند يك سرماخوردگي ساده كه در عرض 4-3 روز بهبود پيدا مي كند، 2 هفته طول كشيد، بايد او را نزد پزشك ببرند تا مورد معاينه قرار گيرد، همچنين والدين اگر ديدند كودكي كه كاملاً سالم بوده ولي چند روزي است از سردردهاي صبحگاهي، سرگيجه و استفراغ هاي صبحگاهي بي اشتهايي و... شكايت مي كند آن را جدي بگيرند و كودك را به پزشك متخصص ببرند.
البته اين مربوط به زماني است كه بيماري خاصي وجود ندارد، علايم ادامه دار است و به درمانهاي مرسوم پاسخ نمي دهد. آن زمان است كه همين علائم ساده در تشخيص و درمان سرطان بسيار مهم هستند.»
وي همچنين مي گويد: «كودكان مبتلا به سرطان از نظر سيستم ايمني ضعيف هستند. بنابراين اگر فردي آنها را در آغوش بگيرد يا ببوسد، به راحتي ويروس ها و باكتري هايي را كه با خود دارد به كودك منتقل مي كند اين است كه ملاقات اين قبيل كودكان بايد محدود باشد.»
درمان هاي رايج در سرطان
دكتر فتحي در پاسخ به اين سؤال كه راه هاي درمان سرطان چيست و چند درصد آنها معمولاً به صورت كامل درمان مي شود، مي گويد: «سرطان لوسمي با داروهاي جديدي كه داريم 80 درصد به بيماران بهبودي مي بخشد، در سرطان لنفوم 80 تا 90 درصد كودك شانس بهبودي دارد و در سرطان استخوان هم اگر كودك به موقع مورد معالجه قرارگيرد، شانس بهبودي پيدا مي كند. اما درمان سرطان در سرطان هاي مختلف مشابه يكديگر نيستند اما دربيشتر موارد درمان هاي تركيبي براي بيماران توصيه مي گردد و درمان هاي رايج در سرطان شامل شيمي درماني، پرتودرماني و جراحي و راديوتراپي است.
شيمي درماني، شمشيري دولبه
به دكتر فتحي مي گويم چرا اكثر بيماران سرطاني از عوارض داروها اين قدر در رنج هستند تا جايي كه گاهي احساس مي شود درد عوارض داروها از درد خود بيماري بدتر است؟ آقاي دكتر هم با تاييد اين سخن مي گويد: «عوارض داروهاي سرطاني مثل شمشير دولبه است، هم سلول هاي بدخيم را از بين مي برد و هم سلول هاي طبيعي را اما عوارض شيمي درماني كاهش سلول هاي خوني است. كه باعث عفونت هاي مكرر ميكروبي، قارچي و ويروسي مي باشد.»
وي كم خوني و نارسايي هاي قلبي و افت پلاكت كه باعث خونريزي هاي مكرر در فرد مي شود را از ديگر عوارض شيمي درماني بيان مي كند و اضافه مي نمايد: «التهاب مخاط، زخم دهان و ريزش موي سر در كنار عوارض عصبي مثل كاهش قدرت عضلات و فلج اندامها در برخي بيماران، نارسايي كبدي و كليوي، عوارض ريوي و نازايي و به طور كلي سرطانهاي ثانويه را هم بايد از ديگر عوارض اين بيماري و درمان آن ذكر كرد. البته برخي از اين عوارض بعد از توقف درمان از بين مي رود. از دكتر فتحي مي پرسم سرطان ثانويه ديگر چه نوع بيماري است كه يك فرد سرطاني بايد با آن دست و پنجه نرم كند؟ در پاسخ مي گويد: «مثلاً اگر بخواهيم سرطان لوسمي را در يك كودك درمان كنيم، چند سال بعد فرد به يك سرطان ديگر مبتلا مي شود.»
به او مي گويم پس به اين ترتيب يك كودك سرطاني هميشه بايد بيمار بماند و اصلاً بهبودي براي او معنايي نخواهد داشت كه دكتر فتحي مي گويد: «البته اين طور نيست كه فرد اصلاً درمان نشود، چون عوارض داروها زياد است ممكن است يك كودك 10 تا 20 سال بعد بخاطر شيمي درماني به عوارض ثانويه اي مبتلا گردد يا مثلاً در سرطان چشم حدود 28 درصد بچه ها طي 40 سال به سرطان استخوان مبتلا شوند اما راه گريزي نيست، و گاهي ديده مي شود اگر فرد بيمار پس از 10 سال هيچ عوارض دارويي و عود بيماري نداشته باشد معمولاً زندگي طبيعي نخواهد داشت.»
كودكان سرطاني به مدرسه هم احتياج دارند
دكتر افشين فتحي با اظهار گلايه مندي از اينكه كودكان سرطاني كشور هيچ مدرسه مخصوصي ندارند و به مدارس عمومي هم نمي توانند بروند، پيشنهاد مي كند: «مسئولان آموزش و پرورش و وزارت بهداشت مي توانند با اتخاذ تدابيري خاص مدارس ويژه كودكان سرطاني ايجاد كنند. در كشورهاي خارجي مدارسي براي بچه ها داير شده كه حتي معلمان و مديران آن مثل بچه هاي سرطاني موهاي سرشان را مي تراشند تا با بچه ها اظهار همدردي نمايند و لذا اين بيماري نبايد مانعي سر راه تحصيل و رشد اين بچه ها باشد.»
موفق به ديدار محك نشديم
گفتني است گزارشگر روزنامه تلاش زيادي را براي گفت وگو با مسئولان بيمارستان و مؤسسه خيريه محك و حتي خود كودكان به عمل آورد، اما علي رغم نامه نگاري ها متأسفانه تاكنون امكان اين گفت وگو و بازديد فراهم نشد...
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14