(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 22 دی 1390- شماره 20120

مروري بر ديدگاه هاي رهبرمعظم انقلاب اسلامي درباره انقلاب اسلامي
عناصر اصلي تعالي ملت

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




مروري بر ديدگاه هاي رهبرمعظم انقلاب اسلامي درباره انقلاب اسلامي
عناصر اصلي تعالي ملت

اهداف رژيم طاغوت از طرح كشف حجاب
يكي از جنايات بزرگ رژيم طاغوت، همين مسئله ي هفده دي هست. كشف حجاب، از بين بردن آن حائل و فاصله اي كه در اسلام ميان دو جنس قرار داده شده است - كه اين براي سلامت زن و سلامت مرد است؛ براي سلامت جامعه است - تا همان بلائي كه بر سر زن در جوامع غربي آمد، بر سر زن مسلمان ايراني بياورند. اين اقدام را با چماق، رضاخان در داخل كشور انجام داد.
زن غربي با ورود در منجلاب فساد، دستاوردش نابودي خانواده بود. اينجور نبود كه زن با برداشتن حجاب در ميدان علم يا در ميدان سياست يا در ميدان فعاليتهاي اجتماعي پيشرفت كند؛ همه ي اينها با حفظ حجاب و عفت ممكن بود و ما در نظام اسلامي اين را تجربه كرديم. برداشتن حجاب، مقدمه اي براي برداشتن عفت بود؛ براي برداشتن حيا در جامعه اسلامي بود؛ براي سرگرم كردن مردم به عامل بسيار قوي و نيرومند جنسي بود؛ براي اينكه از همه ي كارهاي ديگر بمانند؛ و يك مدتي هم موفق شدند، اما ايمان عميق ملّت ايران نگذاشت. زنهاي مسلمان ما با وجود سختگيري ها در طول زمان، در مقابل اين فشار سركوبگر مقاومت كردند؛ بعد از رفتن رضاخان به نحوي، در زمان خود او به نحوي، در طول دوران بقيه ي طاغوت هم به نحوي. لذا در همان ديماه 1356، روز هفدهم ديماه در مشهد، يك اجتماع عظيمي، تظاهراتي از زنان مسلمان با شعار «حفظ حجاب» راه افتاد. ما آن وقت در تبعيد بوديم؛ خبر آن را شنيديم كه زنان مؤمن و مسلمان و شجاع يك چنين حركتي را به راه انداختند. اين، گوشه اي از فجايع رژيم طاغوت بود؛ نابود كردن آرمانهاي ديني، ارزشهاي اخلاقي، پيشرفتهاي اقتصادي، عزّت بين المللي و خلاصه بر باد دادن سرمايه هاي يك ملّت جزو كارهائي بود كه آن رژيم طاغوت و سياهكار انجام داد.
ملت ايران بموقع بيدار شدند و پاسخ گفتند به نداي رهبر عظيم الشأن خودشان و وارد ميدان شدند. نوزده دي يك چنين مقطع تاريخي حساسي است؛ اينها را بايد زنده نگه داشت. تلاش شده است و ميشود براي اينكه احساسات مردم و اين مقاطع حساس از يادها برود.
مردم قم نشان دادند كه وفادارند و پايبندند. در طول اين زمانها، كساني هم پيدا شدند كه به تعبير قرآن، «فمن نكث فنّما ينكث علي نفسه»96؛ اين بيعت را با انقلاب و با اسلام و با امام شكستند، اما اين شكستن بيعت به زيان خودشان بود: «نكث علي نفسه». بعضيها وفاداري نشان دادند؛ «و من أوفي بما عاهد عليه الله فسيؤتيه اجراً عظيما»؛ پايبندي نشان دادند؛ وفاداري نشان دادند، كه اين اكثريت عظيم ملّت ما بودند؛ ايستادند پاي حرفشان و خداي متعال اجر عظيم را به آنها داد؛ پيروزي در جنگ را داد؛ پيروزي در همه ي ميدانها در مقابل ابرقدرتها را داد؛ رشد ملي و پيشرفت گوناگون در عرصه هاي مختلف را به اين ملّت داد.
ملت ايران به سمت آرمانهاي خود حركت كرد، گامهاي بلندي هم برداشت. امروز هم حركت مي كند، امروز هم گامهاي بلندي دارد.
بيانات در ديدار جمعي از اقشار مختلف مردم قم
به مناسبت سالروز قيام نوزدهم دي ماه ـ 19/10/86
عناصر اصلي تعالي ملّت
آنچه كه در روز نوزدهم بهمن در سال 57 اتفاق افتاد، بدون شك يك نقطه ي عطف بود. جمعي از كاركنان نيروي هوائي با يك حركت خودجوش - كه نشاندهنده ي برآيند همه احساسات و ذهنيات در آن نيرو بود - اقدام به كاري كردند كه آخرين ضربه را بر پيكر محتضر رژيم طاغوت وارد كرد. هم كار بسيار شجاعانه بود، هم بسيار هوشمندانه بود. اينجور حوادث كه در ظرف زماني مورد نياز و بهنگام اتفاق مي افتد، گاهي مي تواند سرنوشت يك ملّت را تغيير بدهد يا آنها را در راه سرنوشتشان سرعت مضاعف ببخشد. نيروي هوائي، آن روز اين كار را كرد؛ حركت بسيار بزرگي بود؛ راه را باز كرد بر روي بسياري از مردم. همانطور كه در اين سرود زيبائي كه اين عزيزان اجرا كردند گفته شده «اولينم كه دل دادم به رهبر»، حقيقتاً همين جور بود. اين حركت، حركت ريشه داري بود؛ اينجور نبود كه امروز فكر كنند، فردا راه بيفتند؛ همان طور كه اشاره كردم اين يك برآيندي بود از مجموعه ي آنچه كه در نيروي هوائي، از احساسات و ذهنيات و عقليات مي گذشت، كه در زمان مناسب به اين شكل بروز كرد. لذا اين روز، روز مهمي است؛ روز بسيار مباركي است.
بازخواني حوادث تاريخي اساساً به اين منظور است كه درسهاي آن و عبرتهاي آن براي نسلهاي بعد باقي بماند. درس اين حادثه براي ملّت ايران در همه ي دورانها يك درس زنده است. اقدام شجاعانه، قدرتمندانه، با اتكاء به نفس و برخاسته ي از يك عقلانيت صحيح و برخاسته ي از يك ايمان شورانگيز. اگر ايمان هم نبود، نميتوانست اين حركت اتفاق بيفتد. و مجموعه ي انقلاب ما از آغاز تا انجام، مظهر يك چنين حقيقتي است: يك فكر درست و هوشمندانه، همراه با ايمان شورانگيز، همراه با شجاعت و اقدام و نهراسيدن از آنچه كه در اين راه پيش خواهد آمد. اين عناصر اصلي است كه يك ملّت را بالا مي كشد؛ فقدان اينهاست كه يك ملّت را تحقير مي كند.
ملت ايران در دوران طاغوت روزگار سختي را گذراند. اين ملّت با همه پيشينه هاي عزّتمند تاريخي، به وسيله ي بيگانگان تحقير مي شد. ارتش تحقير ميشد، ملّت تحقير مي شد، مسئولان كشور در همه ي رده ها تا بالاترين رده تحقير مي شدند، نخبگان جامعه تحقير مي شدند؛ به وسيله آن عناصري كه خود را فراتر از اين حرفها مي دانستند و به چشم يك مزرعه اي كه بايد اينجا را درو كنند و لگدمال كنند و بچرند و ببرند، به ايران نگاه مي كردند. ملّت ايران در مقابل اين ايستاد.
بيانات در ديدار جمعي از پرسنل و فرماندهان
نيروي هوائي ارتش ـ 19/11/86
تحقّق عزّت ملّت ايران با انقلاب اسلامي
انقلاب اسلامي عزّت را جايگزين تحقيري كرد كه بيگانگان بر اين ملّت روا مي داشتند؛ استقلال را جايگزين آن وابستگي تلخ و ذلت بار مي كرد؛ ايستادگي و اقتدار را جايگزين آن تسليم محض در مقابل بيگانگان كرد. آن روز، مسئولين كشور بزرگ ما در مقابل بيگانگان، در رده هاي مختلف و در اساسي ترين مسائل كشور تسليم بودند؛ يعني در هر مسئله اي كه اراده بيگانگان - يك دوره انگليس، در دوره ي چند ده ساله ي بعد هم امريكا- به آن تعلق مي گرفت، در داخل تحقق پذير بود؛ تا آنجايي كه به دست مسئولان اين كشور بود. و ملّت مجبور بود تحمل كند؛ تسليم پذيري مطلق. انقلاب اين حالت تسليم پذيري را به حالت اقتدار و ايستادگي تبديل كرد؛ آن وابستگي را به استقلال تبديل كرد؛ آن حقارت را به عزّت تبديل كرد؛ آن حكومت مطلقه ي موروثي غيرمنطقي بي مبنا (سلطنت) را به حكومت مردم و مردم سالاري تبديل كرد. انقلاب بكل پايه هاي ويرانگر انساني را كه ارزشهاي انساني را ويران مي كرد و در داخل كشور به وسيله ي رژيم طاغوت در طول سالهاي متمادي بنا گذاشته شده بود، ويران كرد؛ پايه هاي جديدي ساخت كه هويت جديدي براي كشور به وجود آورد.
ارتش هم هويت جديدي پيدا كرد. امروز ارتش هويتش با هويت ارتش دوران طاغوت بكلي متفاوت است. امروز شما حافظ منافع مردميد؛ آن روز ارتش موظف بود كه حافظ منافع سلطنت و رژيم طاغوت و عناصر وابسته و پليد حاكم بر اين كشور باشد. امروز شما در مقابل دشمن احساس عزّت مي كنيد؛ خودتان مي سازيد، خودتان فرا مي گيريد، خودتان تحقيق و پژوهش مي كنيد؛ آن روز مجبور بوديد هرچه آنها مي دهند، چشم بسته قبول كنيد. اينهاست كه يك ملّت را وقتي وارد اين جاده شد، به اوج ترقي و عظمت مي رساند. لذا ملّت ايران راه پيشرفت را پيدا كرد و حركت كرد. هزينه هايش را هم پرداختيم؛ اين ملّت در راه آرمانها مي دانست و مي داند كه بايد هزينه بپردازد؛ بدون پرداختن هزينه نمي شود به اوج رفت. اين هزينه را پرداختيم، اما به توفيق الهي پيش رفتيم.
امروز ملّت ايران عزيز است؛ الهام بخش است؛ نظام جمهوري اسلامي يك نظام مقتدر شناخته شده است و كشورهاي گوناگون، قدرتهاي مختلف - منطقه اي و فرامنطقه اي - در مقابل عظمت ملّت ايران ناچار به اعتراف هستند و عظمت اين ملّت را اعتراف مي كنند. در همه ي زمينه ها ملّت ايران توانائي خود را، قدرت خود را نشان داد. قدر اين را بايد دانست.
بيانات در ديدار جمعي از پرسنل و فرماندهان
نيروي هوائي ارتش ـ 19/11/86
نقش مردم آذربايجان در تداوم قيام قم
تاريخ سرتاپا افتخار مردم عزيز آذربايجان در يك نقاطي اوج مي گيرد كه يكي از اين نقاط همين بيست و نه بهمن است.
اگر براي جوانهاي عزيزي كه آن روز را نديدند، بخواهيم در دو جمله مسئله را تصوير كنيم، مسئله اين است كه يك حركتي در مواجهه ي با رژيم غدار، از يك نقطه اي، يعني از حوزه ي علميه ي قم و مردم قم سربلند كرد، رژيم بي باك و غدار و متكي به آمريكا به شدت آن را سركوب كرد، نفسها در سينه ها حبس شد. همه خيال كردند قضيه تمام شد. آن نقطه اي كه نگذاشت اين قضيه به اينجا ختم شود و يك حادثه را تبديل به يك جريان و يك فرايند كرد، عبارت بود از تبريز و آذربايجان. يعني مردم غيور و شجاع و باهوش تبريز، يك حادثه را تبديل كردند به يك جريان؛ نگذاشتند اين حادثه در قم دفن شود. اگر بخواهيم تشبيه كنيم به حوادث صدر اسلام، مثل كار جناب زين العابدين و زينب كبري در حفظ حادثه ي عاشورا و نگذاشتن و مانع شدن از اينكه اين حادثه در صحراي كربلا دفن شود و فراموش شود. شما اين را يك پرچمي كرديد و با قدرت اين را در دست نگه داشتيد و اين پرچم شد شاخص. اين، اهميت حادثه را نشان مي دهد.
اگر بخواهيم اين حادثه را برگردانيم بر روي روحيات مردم و خصوصيات مردم آذربايجان، نتيجه اين مي شود كه اين مردم هم شور و هيجان دارند، هم شعور و هوشياري سطح بالا دارند؛ مي دانند چه كاري اهميت دارد و كي اهميت دارد؛ هم شجاعت و غيرت كافي دارند كه اين كار را ولو بسيار خطر داشته باشد، انجام بدهند؛ مردمي هستند بيدار، بيدار؛ بيداري كه شما شعارش را مي دهيد. بنده با همه ي وجود اين شعار را قبول دارم، از سالها قبل هم گفته ام. من در مقابل شعار شما به عنوان تصديق اين حرفها عرض مي كنم: آذربايجان اوياخسان، انقلابا داياخسان.
بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم آذربايجان
به مناسبت روز 29 بهمن ـ 28/11/86
بيداري و ايستادگي
تنها راه مبارزه ملّتها با استكبار
همه ي قضيه هم در همين بيداري و هشياري و درك بالا و
موقعيت سنجي و اقدام بجا و شجاعانه خلاصه مي شود. اگر فرض كنيد يك ملتي كه در طول قرنهاي متوالي بر اثر فساد دستگاههاي حاكم، بر اثر استبدادهاي گوناگون دچار غفلت شده است، دچار عقب ماندگي شده است، از قافله ي علم و تمدن و همه چيز عقب افتاده است، بعد هم استعمار وارد شده است با شيوه ها و روشهاي بسيار پيچيده و مرموز، اينها را در آن حالت نگه داشته، منابع حياتي آنها، ارزشهاي تاريخي و فرهنگي آنها را نابود كرده است و زمام اين ملّت و اين كشور را در دست گرفته است، بخواهد ورق را برگرداند، به چه احتياج دارد؟ مي شود رفت پيش استعمارگر ظالم و غدار و از او خواهش كرد: آقا شما بياييد از استعمار دست برداريد، از منافع خودتان صرفنظر كنيد؟ مي شود اين كار را كرد؟ فايده اي دارد؟ اگر نه، بگوييم التماس نمي كنيم، مذاكره مي كنيم، با مذاكره حل مي شود؟ مي شود طعمه را از دهان گرگ با مذاكره، با حرف حساب، درخواست گرفت، مي شود اين كار را كرد؟
ملتها در چنين مقاطعي يك راه بيشتر ندارند و آن اينكه جوهر خودشان را نشان بدهند، قدرت خودشان را به صحنه بياورند، از توانائي هاي خودشان استفاده كنند تا دشمن نتواند بر روي ضعفها و ناتواني هاي آنها تكيه كند. جز اين راهي براي يك ملّت وجود ندارد. اين كاري بود كه ملّت ايران كرد. اين كار هم احتياج دارد به بيدار بودن، آگاه بودن، تنبلي نكردن، دل به خواسته ها و آسايش هاي حقير مادي نقد و كوچك نسپردن، اهداف و آرمان هاي بزرگ را در نظر گرفتن و وارد ميدان شدن؛ به اين احتياج دارد. اساسش بيداري است؛ اين كار را ملّت ايران كرد.
بيست و دوم بهمن اوج اين كار بود. بيدار كننده اي كه سالها فرياد كشيد تا اين مردم را بيدار كند، امام بزرگوار ما بود. در اين كار همه ي خيرخواهان، همه ي مصلحان، همه ي دانشمندان، همه ي علماي دلسوز كمك كردند، قشرهاي مختلف هر كدامي به تدريج وارد شدند و كمك كردند. ناگهان ملّت ما از ملتي كه سابقه ي دوران قاجار را داشت و بعد در دوران پهلوي بكلي لگدمال شده بود، تبديل شد به يك ملّت زنده و بيدار، آمد وسط ميدان، قدرت خودش را علني كرد، قدرت خود را به صحنه آورد. اين قدرت، قدرت ملي است؛ قدرت آحاد مردم است، هيچ نيروئي در مقابل اين قدرت تاب مقاومت ندارد. ملّتها امتحان كنند. البته امتحانش آسان هم نيست، فداكاري مي خواهد، رهبري درست مي خواهد. اگر اين فراهم بشود، هيچ ملتي در دنيا زير ستم نخواهد ماند؛ دچار فقر نخواهد ماند. اين شرايط در كشور عزيز ما فراهم شد.
بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم آذربايجان
به مناسبت روز 29 بهمن ـ 28/11/86
ايمان، رمز نهراسيدن از مرگ
بدون ايمان هم ممكن نبود اين بيداري به وجود بيايد. ايمان مردم از درون مثل يك موتور فعال وجود آنها را به راه انداخت. اگر ايمان نبود، مرگ اين جور كوچك نمي شد در چشم مردم. آن چيزي كه مرگ را حقير مي كند در مقابل چشم مردم، ايمان است. لذا هر چه ايمان بالاتر باشد، مرگ حقيرتر مي شود. ايماني مثل ايمان علي بن ابي طالب، آن قدر مرگ را تحقير مي كند و كوچك مي كند كه مي گويد من از مرگ نه فقط وحشت ندارم، بلكه با او انس دارم. «انس بالموت من الطّفل بثدي امّه»؛ انس دارم، علاقه دارم، اصلاً نه اينكه نمي ترسم، استقبال مي كنم؛ اين ناشي از ايمان است. وقتي ايمان هست، مرگ پايان زندگي نيست.
كلّ شي ء هالك الّا وجهه97، از جو انسان مي پرد. يك خط فاصلي است بين اين نشئه و آن نشئه؛ بعضي ها را با زنجير از اين خط فاصل عبور مي دهند؛ آنهائي كه چسبيده اند به زندگي دنيا، بعضي خودشان جست مي زنند، خودشان را پرتاب مي كنند؛ چرا؟ چون مي بينند آنجا چه خبر است. وعده ي الهي را مشاهده مي كنند. لذا شهداي عزيزي كه نام اينها را شنيده ايد، بسياري از اينها را مي شناسيد، بعضي از شماها با آنها همراه بوده اند، زندگي كرده ايد، اين شهدا از مرگ نمي ترسيدند، اينها عاشق زندگي بوده اند. وصيتنامه ها را كه انسان نگاه مي كند، اين را مي فهمد. راه يك ملّت اين است. ملّت ما اين راه را شروع كرد.
بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم آذربايجان
به مناسبت روز 29 بهمن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
96. سوره ي فتح، آيه ي 10 97. سوره ي قصص، آيه ي 88
پاورقي

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14