(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 6 بهمن 1390- شماره 20128

آيا تحركات نظامي آنكارا در جهت تأمين منافع آمريكا نيست؟
تركيه و سپر موشكي ناتو
يمن به كدام سو مي رود؟
دستاوردهاي حماس
رقابت تسليحاتي در خاورميانه



آيا تحركات نظامي آنكارا در جهت تأمين منافع آمريكا نيست؟
تركيه و سپر موشكي ناتو

زهرا عباسي
سازمان پيمان آتلانتيك شمالي(ناتو) 62سال پيش درپي تقسيم دنيا از جنگ جهاني دوم به دو بلوك شرق و غرب با محوريت آمريكا و عضويت برخي كشورهاي اروپايي در واشنگتن پايه گذاري شد.
اين پيمان نظامي كه براي رويارويي با رقيب روسي خود يعني پيمان ورشو به رهبري اتحاد جماهير شوروي ايجاد شد پس از فروپاشي شوروي و تجزيه بلوك كمونيسم با هدف رويارويي با نهضت اسلامي به حيات خود ادامه داد و امروز با 28 عضو به مجري سياست هاي آمريكا در جهان تبديل شده و عامل رويارويي با ملت ها است.
آمريكا با پايان جنگ سرد و فروپاشي شوروي، اسلام هراسي را جايگزين خطر كمونيسم كرد و مهم ترين مأموريت خود را مقابله با انقلاب جهاني اسلام قرار داد. بدين ترتيب ناتو از يك سازمان امنيت اروپايي به يك سازمان نظامي مداخله جويانه تغيير ساختار داد به طوري كه براي خود مأموريت هاي بين المللي قائل است و يكي از اين مناطق مأموريتي، خاورميانه و شمال آفريقاست.
بيداري اسلامي در خاورميانه و شمال آفريقا اين سازمان نظامي را با چالش هاي جديد امنيتي، نظامي مواجه كرده و باعث شده كه اين پيمان در قالب طرح سامانه سپر موشكي رفتار جديدي را براي توسعه مداخلات جهاني خود در پيش بگيرد و استراتژي مقابله با خيزش اسلامي را جايگزين تأمين امنيت كشورهاي عضو ناتو كند.
مداخله نظامي در عراق و افغانستان، مشاركت همه جانبه در بحران ليبي، نشان دهنده رويكرد تهاجمي ناتو است. ناتو اكنون به ابزار اعمال خشونت آمريكا و اجراي اهداف واشنگتن تبديل شده و ژنرال هاي آمريكايي مجري تصميمات كاخ سفيد در مناطق مختلف جهان تحت لواي سازمان پيمان آتلانتيك شمالي هستند.
استقرار سپر دفاع موشكي ناتو در تركيه با محوريت آمريكا و حمايت هاي بي قيد و شرط آمريكا از رژيم صهيونيستي دقيقاً در همين راستا ارزيابي مي شود.
در همين رابطه رادار سپر دفاع موشكي ناتو همزمان با آغاز سال جديد ميلادي در شهر «مالاتيا» واقع در شرق استان آناتولي كار خود را آغاز كرده است. سيستم رادار هشدار سريع بخشي از طرح سپر دفاع موشكي ناتو است كه در جريان اجلاس سال گذشته ميلادي ناتو در ليسبون پايتخت پرتغال به عنوان استراتژي دفاعي جديد اين سازمان امنيتي، نظامي به تصويب رسيد.
اين سيستم راداري قادر است اشيايي به بزرگي يك توپ فوتبال را از مسافت 4700كيلومتري و موشك هاي دشمن را شناسايي كند اين موشك ها توسط موشك هاي ناتو نابود خواهند شد.
قرار است موشك هاي ناتو در بلغارستان، روماني و كشتي هاي جنگي ناتو در درياي مديترانه مستقر شوند.
اطلاعات اين سيستم راداري نيز به يك پايگاه نظامي در آلمان منتقل مي شود و براي اين منظور يك افسر نظامي ارشد تركيه به اين پايگاه نظامي در آلمان منتقل خواهد شد.
تعدادي از نظاميان آمريكايي هم اكنون درحال محافظت از اين رادارها هستند اما در نهايت فرماندهي آن برعهده فرماندهان ترك خواهد بود.
با اينكه آنكارا رسماً اعلام كرده كه اين سيستم دفاع موشكي عليه هيچ كشوري نيست اما سيستم راداري AN/TPY-2 در نزديكي يك پايگاه نظامي در منطقه «كورجيك» در استان مالاتيا كه پيش از اين نيز از اين مركز استفاده مشابهي مي شده است مستقر خواهد شد.
فاصله منطقه مالاتيا تركيه تا مرز بازرگان 540كيلومتر و تا شهر تهران 1200كيلومتر است بنابراين انتخاب اين محل و استقرار اين سامانه دفاع موشكي ادعاي دروغين مقامات تركيه اي را برملا مي سازد.
بنابر اين استقرار سامانه
راداري و موشكي ناتو در تركيه را بايد با اهدافي چند منظوره و تهديد كننده امنيت ايران،روسيه و ساير همسايگان آنكارا مورد ارزيابي قرار دارد. زيرا اين طرح همان سامانه سپرموشكي آمريكاست كه درسال 88 مطرح شد ولي پس از مخالفت هاي جدي روسيه با عنوان سپر دفاع موشكي ناتو به اجرا گذاشته شد.
توجيه مقامات آنكارا مبني بر اينكه اين سيستم موشكي تنها يك سامانه دفاعي براي محافظت از كشورهاي عضو ناتو است مانوري تبليغاتي است.
پذيرش طرح استقرار سيستم دفاع موشكي درخاك تركيه آن هم درنزديكي مرز ايران نشان مي دهد كه مقامات آنكارا مجري سياست هاي بيگانگان درجهان اسلام هستند و همسويي اين كشور با آمريكا به ويژه درمورد تحولات اخير سوريه اين همگامي و هماهنگي را بيش از پيش نمايان مي سازد. به رغم اختلافات صوري ميان تل آويو و آنكارا اين سامانه موشكي چتر حمايتي بر سررژيم صهيونيستي خواهد بود و همكاري نظامي آمريكا، تركيه و رژيم صهيونيستي ثابت مي كند كه تركيه دركنار آمريكا مسئوليت تأمين امنيت و خدمت رساني به اسرائيل را ايفا مي كند.
تركيه با استقرار اين سيستم راداري نشان داد كه اتحادي ناگسستني با آمريكا و اسرائيل دارد و حاضر است به خاطر منافع استراتژيك آمريكا در منطقه هر اقدامي انجام دهد.
پيوند راهبردي اسرائيل و ايالات متحده نيز چنان قوي است كه ضعف و فروپاشي رژيم صهيونيستي مساوي فروپاشي آمريكا است به همين دليل تركيه به دليل وابستگي شديد به آمريكا و پذيرش پايگاه اينجرليك با دست كم 90 بمب اتمي درخاك خودش منافع رژيم صهيونيستي را محفوظ نگاه مي دارد.
به همين دليل از آغازبيداري اسلامي در كشورهاي عربي خاورميانه و شمال آفريقا مقامات تركيه مواضع خود را با دولتمردان واشنگتن همسو كرده اند.
دولت آنكارا براي گسترش منافع خود علنا به پناهگاه مخالفان بشار اسد تبديل شده و درجنگ با حزب بعث دركنار سعودي و القاعده قرارگرفته است.
درمورد بحرين نيز درحالي كه نسبت به سركوب مخالفان ابراز نگراني كرده بود مدتي بعد از ديكتاتور بحرين پذيرايي كرد.
درهر صورت سياستمداران ترك با موافقت با استقرار سپر دفاع موشكي ناتو كه بدون شك يكي از هدف هاي اصلي آن تامين امنيت رژيم صهيونيستي است. چهره واقعي خود را براي مردم كشور خود، منطقه و جهان نمايان كرده است.
درتركيه نيزمردم با برگزاري تظاهرات و تجمعات اعتراض آميز درپايتخت و شهرهاي مختلف اين كشور مخالفت خود را با طرح سپر موشكي ناتو ابراز كرده اند.
شعارهاي مردم تركيه از جمله «آمريكايي قاتل از تركيه گم شو»، «ما قاتل مردم خاورميانه نخواهيم شد»، «سيستم دفاع موشكي ناتو هرگز»، «نه بزرگ به آمريكا» و آتش زدن پرچم ناتو و آمريكا نشان مي دهد كه مردم تركيه استقرار اين سامانه دفاع موشكي را دخالت در امور داخلي كشورشان مي دانند و خواستار خروج بيگانگان از تركيه هستند.
رهبران احزاب مخالف، دانشجويان و اقشار مختلف مردم تركيه معتقدند كه سپر موشكي ناتو با هدف حفاظت از موجوديت رژيم صهيونيستي ايجادشده و دولت آنكارا با پذيرفتن چنين طرحي به ملت تركيه خيانت كرده است.
دولت روسيه نيز در واكنش به استقرار اين سيستم دفاع موشكي مخالفت شديد خود رابه دولت آمريكا اعلام و تاكيد كرده است كه اگر ساختار پدافند موشكي آمريكا دفاعي است حوزه پوشش و محدوده جغرافيايي برد آن بايد به كشورهايي كه زير چتر دفاع موشكي درمي آيند محدود شود.
معاون نخست وزير روسيه در امور دفاعي در اين باره مي گويد، وقتي روسيه مي بيند كه پس از استقرار پايگاه هاي موشك هاي رهگير آمريكايي در كشورهاي اروپاي شرقي و استقرار ناوگان حامل موشك هاي اين كشور در درياي شمال كل مناطق اروپايي روسيه زير پوشش سامانه موشكي آمريكايي درمي آيد اين سامانه ديگر دفاعي نيست!
اين مقام نظامي روسيه تاكيد مي كند كه در صورت بروز وضعيت نامساعد در زمينه سامانه موشكي آمريكا در قاره اروپا روسيه از برداشتن گام هاي بعدي در زمينه خلع سلاح و كنترل تسليحات خودداري مي كند.
«ديميتري مدودف» رئيس جمهور روسيه نيز طي اظهاراتي اعلام كرد كه با توجه به وجود رابطه مستقيم ميان تسليحات راهبردي تهاجمي و دفاعي شرايط براي خروج كامل از قرارداد استارت-2 پيش آمده و حق خروج يك جانبه از اين قرارداد براي روسيه محفوظ است.
به هر حال تركيه با استقرار اين سيستم دفاع موشكي در خاك خود علناً مخالفت هاي منطقه اي و جهاني را براي خود به همراه آورده و به نظر نمي رسد ترك ها در درازمدت بتوانند اهداف پشت پرده خود را پنهان كند. از آنجا كه تركيه يكي از كشورهاي مؤثر در پيمان ناتوست به همين دليل تمام تحركات نظامي اين كشور در منطقه در چهارچوب منافع آمريكا خواهد بود.

 



يمن به كدام سو مي رود؟

فريده شريفي
حدود دو ماه پيش كه علي عبدالله صالح ديكتاتور يمن پس از مدت ها بهانه تراشي حاضر به پذيرش طرح شوراي همكاري خليج فارس شد و به موجب آن قبول كرد كه در مقابل اعطاي مصونت قضايي به وي و اعضاي خانواده اش قدرت را به معاونش عبدربه منصور هادي واگذار كند برخي تصور مي كردند كه اعتراض هاي مردمي فروكش خواهد كرد و دست كم نوك پيكان اعتراض ها متوجه علي عبدالله صالح نخواهد بود، اما نه تنها اين گونه نشد بلكه اعتراضات مردمي افزايش يافت و بحران يمن وارد مرحله جديدي از تظاهرات، راهپيمايي ها و مخالفت هاي مردمي شد.
طي روزهاي اخير بسياري از مردم يمن با برپايي تجمع ها و راهپيمايي هاي گسترده نارضايتي خود را از تغييرات سياسي اخير در كشورشان كه در چارچوب طرح شوراي همكاري خليج فارس انجام شده نشان داده اند.
معترضان تغييرات كنوني را نه تغييرات ريشه اي مورد نظر آنها بلكه صرفا تغيير برخي چهره هاي موجود در راس هرم قدرت سياسي در يمن مي دانند و قدرت هاي خارجي و در رأس آنها عربستان سعودي را متهم به توطئه عليه مردم و قيام مردمي اين كشور مي كنند.
معترضان كه علي عبدالله صالح و اعضاي خانواده وي به ويژه احمد پسر رئيس جمهور يمن را متهم به دست داشتن در كشتار معترضان يمن در ماه هاي اخير مي دانند اعطاي مصونيت قضايي به عبدالله صالح و خانواده اش را به هيچ وجه قبول ندارند و خواسته اصلي شان محاكمه ديكتاتور يمن و نزديكانش است.
افزايش جمعيت معترضان يمني و حركت گسترده مردمي از شهرها و روستاهاي مختلف اين كشور به پايتخت براي نشان دادن اوج انزجار عمومي از جنايات علي عبدالله صالح طي روزهاي اخيرنشان دهنده اين واقعيت است كه مردم بر تحقق خواسته هاي خود اصرار دارند و اين بازي سياسي تحميل شده از سوي حاكمان عرب و حاميان غربي شان را برنمي تابند.
به همين دليل به نظر مي رسد اوج گيري اعتراض ها عبدالله صالح را نگران كرده و پي برده كه تغييرات صوري و اندك نتوانسته مردم يمن را راضي كند و فضا در هر صورت به نفع نيروهاي انقلابي و مردم است و در نهايت امكان اينكه عبدالله صالح و خانواده اش به دست انقلابيون محاكمه شوند و سرنوشت ساير ديكتاتورهاي عرب متوجه شخص وي شود زياد است.
همين نگراني ديكتاتور يمن را در انديشه خروج از كشور و به اصطلاح فرار از مهلكه انداخت.
عبدالله صالح در نظر دارد با خروج از كشور هم خود و خانواده اش را از محاكمه و مجازات نجات دهد و هم دولت جديد يمن را از فشارهاي كنوني رها كند در حالي كه مخالفت آمريكا با سفر وي به اين كشور طرح فرار ديكتاتور يمن به واشنگتن را با شكست مواجه كرد.
تحليلگران سياسي منطقه معتقدند دوران مصرف علي عبدالله صالح براي آمريكا تمام شده و حالا كه وي از قدرت كنار رفته ديگر براي سردمداران كاخ سفيد ارزش سياسي ندارد و چه بسا اقامت وي در آمريكا جز تشديد احساسات ضدآمريكايي مردم يمن براي اين كشور نتيجه اي نخواهد داشت.
از اين رو مقامات آمريكايي به عناوين مختلف مخالفت خود را با سفر ديكتاتور يمن به اين كشور اعلام كرده اند.
به نظر نمي رسد كه سفر علي عبدالله صالح و خانواده اش به امارات، عربستان يا كشورهاي ديگر نيز راهي براي فرار وي از مجازات باشد و ديكتاتور يمن هرجا كه برود در امان نخواهد بود و آتش خشم مردم گريبان وي و جنايتكاران را خواهد گرفت.
اكنون علي عبدالله صالح به باقي مانده هاي نظام خود در كشور اميد بسته و منتظر است كه نيروهاي وفادارش راهي براي خروج وي از اين بن بست پيدا كنند. تشكيل دولت موقت يا دولت ائتلاف ملي هم نتوانسته دست كم براي مدت كوتاه بحران داخلي را فروكش كند و در شرايط حاضر مزدوران علي عبدالله صالح با نيروهاي القاعده در جنوب اين كشور همكاري مي كنند تا زمام امور را به دست گيرند و بازهم حكومت ديكتاتوري را به اين كشور بازگرداند، به دست گرفتن كنترل يكي از شهرهاي جنوب از سوي القاعده و مقابله با نيروهاي انقلابي باعث شده كه انقلابيون يمن اعلام كنند كه راه مبارزه را تغيير خواهند داد و با حمايت قبايل يمن كشور را از وجود بقاياي رژيم پاك خواهند كرد.
مردم يمن نيز اعلام كرده اند كه در هر شرايطي حامي نيروهاي انقلابي هستند و از اهداف انقلاب خود دست برنمي دارند.
در هر صورت روزهاي آينده روزهاي سرنوشت ساز براي مردم اين كشور خواهد بود و به نظر مي رسد درگيري ها وارد فاز جديدي شود.
خروج ناگهاني و غيرمنتظره اخير علي عبدالله صالح از كشور از جمله حوادثي است كه آينده اين كشور را رقم مي زند.

 



دستاوردهاي حماس

اشاره
«احمد بحر» نايب رئيس پارلمان منتخب فلسطين درمقاله اي در پايگاه خبري الجزيره به تشريح رويكردها و فعاليت هاي جنبش حماس درسال هاي اخير پرداخته و افق سياست هاي اين جنبش درآينده را مورد بررسي قرارداده است.
وي دراين مقاله تاكيد مي كند هنگامي كه ما از آغاز فعاليت جنبش حماس سخن مي گوييم، به اين جنبش درچارچوب يك حزب صرف نگاه نمي كنيم، چرا كه حماس ديگر تنها يك گروه مقاومت فلسطيني نيست. بلكه حماس امروز نمونه اي پيشرفته از يك پروژه ملي آزاديبخش را در فلسطين به نمايش گذاشته كه جايگاه بالاي سياسي و محبوبيت بسياري نيز در محافل عربي و اسلامي و بين المللي دارد.
سابقه حماس براي همه معلوم است، چراكه جهاد و جانفشاني ها و دستاوردهاي اين جنبش الان درتمامي بخش ها و عرصه هاي فلسطين قابل مشاهده است.
حماس در دو بعد سياسي و جهادي درسال هاي اخير خيزش هاي زيادي داشته و جايگاه خوبي را به خود اختصاص داده است، اين جنبش با وجود محاصره و تجاوزي كه براي نابودي و براندازيش صورت گرفت، به حركت خود ادامه داد و اين تلاش ها چه در محاصره غزه از سال 2006 و چه در تجاوز گسترده به اين منطقه در سال 2008 يا مهار سياسي آن موفق نشد روندي را كه حماس درپيش گرفته بود، متوقف كند و آن را از پايبندي به ارزش هاي خود منحرف كند.
حماس در صدر تحولات سياسي و مبارزاتي فلسطين در دوره گذشته قرارگرفت و بعد از پيروزي درانتخابات پارلماني درسال 2006 نيز اين مسئوليت به اوج خود رسيد. حماس موفق شد دستاوردهاي زيادي را براي ملت فلسطين و آرمان آن به دست آورد و تنها كساني كه از درك حقيقت عاجزند يا خود را به ناداني مي زنند از درك محتواي اين دستاوردها عاجز هستند.
براي اولين بار گروهي در فلسطين شكل گرفت كه از ملت خود دفاع كرد و مباني آن را كه از زمان امضاي معاهده اسلو گم شده بود، سرلوحه كار خود قرار داد، اين جنبش به مقاومت مشروع ملي روي آورد و اعضا و كادرخود را به اين ترتيب حفظ كرد و از سوي ديگر حمايت مشروعيت لازم را پس از پيگردها و تعقيب و گريزها و ترور هاي گسترده كه نتيجه همكاري امنيتي با صهيونيست ها بود، براي اعضاي اين حزب ايجاد كرد.
براي اولين بار بود كه عرصه فلسطين شاهد آميختگي واقعي ميان حاكميت و سياست شد وجهاد و مقاومت درسرلوحه آرمان فلسطين قرارگرفت و در اين زمينه هيچ افراط و كوتاهي يا آلودگي هاي ديگري روي نداد.
حماس دراين مدت به شعار خود مبني بر اينكه «با يك دست مي سازيم و با يك دست مقاومت مي كنيم»، جامه عمل پوشاند و درمرحله بعد از انتخابات پارلماني نيز نمود واقعي شعار خود را به اجرا گذاشت و مقاومت مشروع خود عليه اشغالگران را در فضايي ديگر ادامه داد. هر گروهي جاي حماس بود نمي توانست از محاصره غزه نجات پيدا كند.
درمورد حاكميت حماس در سال هاي اخير مسائل زيادي گفته شده است، اما انسان منصف نمي تواند بدون توجه به شرايط و واقعيت هاي كنوني عرصه فلسطين كه كيان و موجوديت اين كشور را مورد تهديد قرار داده است قضاوت درستي در اين باره داشته باشد.
اگر دولت يا جنبش ديگري غير از حماس به آن چيزي كه اين جنبش با آن مواجه شد، برخورد مي كرد، قطعا ساقط مي شد، اين همان چيزي است كه چالش حماس دربرابر اراده منطقه اي و بين المللي خوانده مي شود كه اين جنبش را هدف قرار داده است.
دولت آمريكا و اشغالگران اسرائيلي و برخي ديگر از قدرت هاي منطقه اي و بين المللي اعتقاد داشتند كه تحميل محاصره برحماس براي مقابله با حاكميت مشروع اين جنبش در فلسطين مي تواند آن را به تسليم شدن در برابر شرايط ظالمانه جهاني وادار كند و آن را اسير ديكته هاي بين المللي كند كه پيشتر جنبش فتح را در اين مسير وارد كرده است، اما حماس مقاومت كرد و بر مواضع خود باقي ماند و هيچ تغييري درخود راه نداد و هزينه هاي سنگين آرمان هاي خود را نيز از جنگ و محاصره و تجاوز به نوار غزه تقبل كرد.
با مقاومت حماس در برابر سخت گيري هاي جهاني كم كم صداها از گوشه و كنار جهان
به پا خاست و همه خواستار رفع ظلم و محاصره از ملت فلسطين و اعطاي فرصت دموكراتيك به ملت فلسطين شدند، به اين ترتيب هيئت هاي مختلف عربي، اسلامي و جهاني شامل سياستمداران و شخصيت هاي مطرح جهاني عازم غزه شدند و با يك هدف كه همان رفع محاصره غزه و احترام به انتخابات دموكراتيك فلسطين بود، دراين منطقه گردهم آمدند.
در پشت درهاي بسته بسياري از كشورهاي اروپايي، گفت وگوهاي غيرعلني را با حماس در فاصله هاي زماني مختلف در سال هاي گذشته آغاز كردند و از مواضع حماس در مورد مسائل مختلف آگاه شدند، آنها به اشتباهات خود در محاسبات و مواضع سياسي شان در زمينه توقف تعامل با حماس اعتراف كردند.
معجزه امنيتي حماس
بالاتر از تمام اين دستاوردها اين بود كه حماس موفق شد كه دراين شرايط پيچيده و سخت كشتي مقاومت را به سلامت به ساحل نجات برساند و مهم ترين دستاورد خود را درتاريخ مقاومت و انقلاب معاصر فلسطين از طريق به اسارت گرفتن گلعاد شاليت نظامي اسراييلي براي خود به دست آورد، حماس در طول 64 ماه اين معجزه امنيتي را به دست آورد و كابينه اسراييل كه افتخار مي كرد كه شكست ناپذير است و ماهواره هاي آن تمامي سازمان هاي جاسوسي جهان را شگفت زده كرد، در تلاش براي شناسايي جاي اين نظامي خود در نوار ساحلي كوچك غزه ناكام ماند.
به اين ترتيب عمليات تبادل اسراي فلسطيني با رژيم صهيونيستي انجام شد، عملياتي كه مرحله دوم آن نيز اخيرا به پايان رسيد و اين يكي از مهم ترين دستاوردهايي بود كه حماس در راه خدمت به كشور و بالابردن ارزش ملت فلسطين به دست آورد و راه را براي آزادي و استقلال ملي كشور بازكرد.
به اين ترتيب بود كه براي اولين بار در تاريخ مبارزاتي فلسطين نمونه اي از مقاومت ايجاد شد كه در برابر تسلط و هيبت غرب و روش هاي تشويق و تهديد آنها تسليم نشد و بر توان و امكانات خود و منابع ذاتي اش براي محافظت از تصميمات مستقل كشورش استفاده كرده و موفق شد تا حقوق خود و ارزش هاي فلسطين را از بازيچه قرارگرفتن به دست خارجي ها باز دارد و غزه را به زندگي آزاد و كريمانه برساند و آن را از تأثيرات سياست هاي مسموم و فشارهاي خارجي در امان نگه دارد و نمونه ويژه خود را در راستاي منافع ملت و كشور آرمان فلسطين به همه نشان دهد.
حماس موفق شد به صورت كامل به هرج و مرج و بي ثباتي پايان دهد و امنيت را براي ملت فلسطين ايجاد كند و كانون هاي چالش ميداني و مراكز امنيتي و عشايري كه سنگيني آب بر دوش ملت بود را از هم پاشيد و نيروهاي مخلص و با عقيده ملي خالص تربيت كند كه در راستاي منافع ملت و آرمان فلسطين كار مي كند و تسليم برنامه هاي امنيتي در راستاي منافع دشمنانشان نمي شود و به صرف ابزارهاي امنيتي تبديل نمي شود كه اراده ديگران را عليه حقوق و آرمان هاي ملت خود محقق كند.
هنگامي كه حماس با گروه هاي فلسطين ديگر در زمينه آرام كردن اوضاع ميداني به توافق مي رسد، اين موضوع برخاسته از اراده ملي اين گروه است و حماس مي خواهد منافع فلسطين را در مقابل اهداف دشمن به دست آورد، اين در حالي است كه دشمن در سايه توطئه هاي بين المللي به دنبال اين است كه پايمردي مقاومت را از بين ببرد و آنها را تسليم كند.
آزادي فلسطين
حماس تجربه حاكميت خود را گسترش داده و اين مسير را تا رسيدن به آزادي فلسطين به اذن خداوند ادامه خواهد داد، اين گروه بر صيانت از زيرساخت ها وتوان نظامي و دور كردن خود از هر ميدان غير حساب شده تاكيد دارد و در اين راستا اتاق عمليات نظامي را از ميان تمامي گروه هاي مقاومت تشكيل داده تا بتواند مواضع اين گروه ها را هماهنگ كند و تصميم تبليغاتي و ميداني اتخاذ كند كه ضربه مقاومت به اشغالگران را شديدتر و قوي تر كند. و راه را بر توطئه ها و اهداف آنها ببندد.
حماس همچنين ميدان نظامي را با هوشمندي در برابر اشغالگران اداره مي كند. مديريت ميدان پيچيده امنيتي ديگر دستاورد مقاومت حماس است كه از طريق آن موفق شده تا بسياري از شبكه هاي مزدور اسرائيلي را كه در جبهه داخلي فلسطين نفوذ كرده بودند تا اطلاعات فلسطين را به اربابان اسرائيلي خود بدهند، از هم بپاشد.
با طلوع هر روزي رشد قابل ملاحظه اي در تجربيات حماس به چشم مي خورد و اين جنبش تمايل زياد خود براي همبستگي با دردها و سختي هاي ملت فلسطين را نشان مي دهد، يكي از مهم ترين اين موارد نرمش اخيري بود كه اين جنبش در راستاي به ثمر رسيدن مسير آشتي گروه هاي فلسطين و به نتيجه رسيدن مشاركت ملي مورد نظر از خود نشان داد. حماس همچنين خدمات زيادي را براي تقويت مقاومت ملت فلسطين به آنها ارائه كرده است. حماس آشتي فلسطيني را استراتژي واقعي و ضروري براي وحدت ملت فلسطين مي داند و آن را راهي براي تحقق اهداف اين ملت در آزادي، استقلال و آزادي بيت المقدس قبله اول مسلمانان جهان و سومين حرم شريف برمي شمارد.
حماس همچنين در روند شكافي كه ميان فلسطيني ها به وجود آمده بود، بيشترين سختي ها را متحمل شد. اين جنبش هزينه زيادي براي نجات كشور و آرمان فلسطين از توطئه هاي ساز شكارانه و ذوب كردن آرمان فلسطين داده و تمامي كودتاها عليه تجربه مردم سالار خود را تحمل كرده است. اين جنبش با انواع مختلف سركوب از سوي برخي گروه هاي داخلي و اشغالگران مواجه شده و در مقابل در برابر تجاوزات وحشيانه دشمن صهيونيستي به نوار غزه مقاومت كرده و از مرزهاي خود دفاع كرده است.
تمام اين دستاوردها حماس را به بخشي قدرتمند از معادله سياسي در فلسطين و منطقه تبديل كرده و آن را عنصري مستحكم قرار داده كه عبور از آن يا دور زدن آن به هر نحوي غير ممكن است.
حماس در طول مسير خود همواره به دنبال كاستن از مصيبت هاي ملت فلسطين بوده و تلاش زيادي درراستاي حل مسايل اقتصادي و اجتماعي مختلف مانند فقر و بيكاري دركشور انجام داده و سعي كرده تا مشكلات
فارغ التحصيلان را نيز به حداقل برساند.
درمرحله بعد از انتخابات پارلماني و تشكيل دولت دهم فلسطين درسال 2006 وبعد از آن تشكيل دولت وحدت ملي در سال 2007، دولت برآمده از آرمان ها و مباني اين جنبش به دنبال انجام مسئوليت خود در بخش هاي اجتماعي بود و از طريق كمك هاي مالي به طبقه كارگر و تمامي اقشار فقير و كم درآمد ملت سعي كرد تا به اين گروه ها كمك كند، اين دولت همچنين هزاران نفر از فارغ التحصيلان دانشگاهي را در مؤسسات رسمي مشغول به كاركرد تا بتواند مشكل فقر و بيكاري را كه جامعه فلسطين با آن دست و پنجه نرم مي كند، حل نمايد، همه ما اميدواريم كه حماس موفق شده باشد كه رضايت مردم را در پايان دادن و مبارزه با پديده بيكاري جلب كند و از سختي هاي ملت فلسطين به اندازه اي كه در توانش است. بكاهد.
دستاوردهاي ملي كه حماس به دست آورده در حيات اين جنبش ملي و اسلامي مبارز كه مؤسسان و رهبران آن خود را فداي دين و كشور و آرمان فلسطين كرده اند، ادامه خواهد داشت و اين جنبش حركت اصيل خود را در حفظ و پايبندي به حقوق و ارزش هاي ملي و رهبري پروژه ملي فلسطين به سوي آزادي و استقلال كامل اراضي از طريق حمايت و پشتيباني ملت غيور و مقاوم خود ادامه خواهد داد.

 



رقابت تسليحاتي در خاورميانه

آمريكا با فروش سلاح به اعراب نه تنها 60ميليارد دلار هزينه بر آنها تحميل كرده بلكه در راستاي ايجاد رقابت تسليحاتي در منطقه نيز گام برداشته است.
مسابقه تسليحاتي به ويژه در خاورميانه به دليل دخالت قدرت ها همواره وجود داشته است. اما مدتي است كه اين مسابقه با هيجان بيشتري دنبال مي شود. هيجان كاذبي كه از سوي آمريكا ايجاد شده تا اقتصاد خود را از بحران جاري نجات دهد. دولت باراك اوباما هشتم دي ماه (29دسامبر) اعلام كرد كه قرارداد 60ميليارد دلاري را با دولت عربستان سعودي نهايي كرده است و اجراي آن سالانه سه ميليارد و 500ميليون دلار به اقتصاد بيمار آمريكا تزريق خواهد كرد.
پرخطر نشان دادن فضاي خاورميانه باعث شده كه آمريكا سلاح هاي تاريخ مصرف گذشته خود را به كشورهاي عرب منطقه بفروشد.
نكته مهم اينجاست كه آمريكا در هنگام انعقاد قراردادهاي تسليحاتي با كشورهاي عرب منطقه از آنها تعهد مي گيرد كه از اين سلاح ها عليه رژيم صهيونيستي استفاده نشود و فقط به منظور جلوگيري از خطرات احتمالي در منطقه خاورميانه مورد استفاده قرار گيرد.
نكته پنهان شده از ديد اعراب، بحران اقتصادي به وجود آمده در غرب است كه فروش سلاح به كشورهاي منطقه را تسريع كرده است.
معاون وزير خارجه آمريكا در امور سياسي و نظامي درمورد قرارداد تسليحاتي آمريكا با عربستان مي گويد، هدف از اين قرارداد تحكيم روابط دو كشور است و آمريكا قصد دارد قدرت بازدارندگي اين كشور نفت خيز را افزايش دهد، زيرا امكان دارد تأسيسات نفتي اين كشور نفت خيز در آينده مورد تهديد قرار گيرد، زيرا اين تأسيسات نقش سرنوشت سازي در اقتصاد آمريكا دارد.
اين مسئول آمريكايي اضافه مي كند، اين قرارداد در صنايع دفاعي آمريكا 70هزار فرصت شغلي ايجاد مي كند.
المنار پشت صحنه قراردادهاي تسليحاتي ميان آمريكا و عربستان سعودي را برملا كرده است. اين نشريه فلسطيني خاطرنشان مي كند، قرارداد شش ميليارد دلاري بين آمريكا و عربستان طبق ضوابط رژيم صهيونيستي منعقد شده است و به اين معني است كه فروش اين سلاح ها منافع اسرائيل را تهديد نمي كند.
به نوشته المنار، بسياري از سيستم هايي كه آمريكا به عربستان تحويل خواهد داد تاريخ گذشته و از مقدار قدرت تخريبي آن كاسته شده و جنگنده اف15 كه عربستان از آمريكا تحويل خواهد گرفت شبيه تجهيزات و سيستم هاي الكترونيكي كه جنگنده هاي رژيم صهيونيستي دارا هستند نيست بلكه قدرت تخريبي و برد كمي دارند.
عربستان سعودي تعهد كرده كه از اين سلاح ها عليه رژيم صهيونيستي استفاده نكند و همين مسئله باعث شده كه اين سلاح ها جنبه استراتژيك خود را از دست بدهند.
كشورهاي عرب منطقه كه خريداران عمده سلاح هاي آمريكايي هستند حتي تعهد كرده اند كه در صورت ضرورت از اين سلاح ها عليه كشورهايي استفاده شود كه خطري براي رژيم صهيونيستي محسوب مي شوند و منافع آمريكا يا رژيم صهيونيستي درمنطقه را با خطر مواجه مي سازند.
ايالات متحده آمريكا براي فروش سلاح هاي خود به اين كشورها شرايطي را نيز تعيين كرده از جمله اين كشورها فقط در صورتي به سلاح هاي پيشرفته و مجهز و سيستم موشكي تجهيز مي شوند كه درجهت منافع آمريكا و هم پيمانان آنان در منطقه مورد استفاده قرارگيرند.
آمريكا اعلام كرده كه براي اولين بار امارات متحده عربي را به سيستم موشكي مجهز خواهد كرد كه در بازارهاي بين المللي سابقه اي نداشته است و اين دومين قرار داد تسليحاتي آمريكا با يك كشور عربي درمنطقه است.
پنتاگون نيز اعلام كرد كه امارات متحده به موجب اين قرارداد از سيستم هاي ضد موشكي و 96 فروند موشك و مجموعه اي از رادارهاي ويژه و برنامه هاي آموزشي ولجستيك برخوردار خواهد شد.
پنتاگون از امارات متحده عربي به عنوان يك كشور راهبردي كه در تأمين امنيت منطقه با آمريكا همكاري دارد نام برده است.
برخي از تحليلگران عرب منطقه معتقدند كه اگر خريد اين سلاح ها براي جلوگيري از تجاوز بيگانگان و آزادسازي سرزمين هاي اشغالي باشد كار خوبي است ولي اگر اين سلاح ها باعث پشتيباني از بازارهاي سلاح آمريكا باشد ترديد برانگيزاست.
تحليلگران مي گويند دنياي عرب شاهد چندين جنگ بوده است اما در اين جنگ ها حتي يك متر از سرزمين هاي اشغالي آزاد نشده است و خريدهاي تسليحاتي اعراب فقط توجيهي براي صرف دلارهاي نفتي كشورهاي عربي در حمايت از رژيم صهيونيستي است.
آمريكا مي كوشد با فروش اين تسليحات به كشورهاي عرب منطقه از اين كشورها به عنوان سپر بلا و خط مقدم مبارزه عليه كشورهاي ديگر استفاده كند، كشورهايي كه با منافع آمريكا يا رژيم صهيونيستي درمنطقه مخالف هستند.
واشنگتن مي خواهد اين خط دفاعي را با سرمايه خود اين كشور ها تأمين كند و همه اسناد و شواهد بيانگر اين موضوع هستند كه قراردادهاي تسليحاتي آمريكا و كشورهاي عربي در راستاي تأمين همين هدف است.
خبرگزاري قدس

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14