(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 4 اسفند 1390- شماره 20151

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
دورنماي يك دهه چالش (يادداشت روز)
هشدار حداد عادل درباره تخريب دستاوردهاي انقلاب به بهانه رقابت انتخاباتي
روايت كيهان از مناظره هاي داغ انتخاباتي
زباله (گفت و شنود)
كيهان و خوانندگان
ما برده آمريكا هستيم نه مزدور!! (خبر ويژه)
شما مصدق هم نشديد... حداكثر شعبان بي مخ باشيد! (خبر ويژه)
چرا رجز بخوانيم 25 بهمن گند زديم (خبر ويژه)



دورنماي يك دهه چالش (يادداشت روز)

اكنون حدود يك دهه از آغاز چالشي كه پرونده هسته اي ايران نام گرفته مي گذرد. اگر بخواهيم آنچه در اين يك دهه گذشته را در عبارتي كوتاه و با حداكثر دقت توصيف كنيم، مي توان گفت كه دو طرف در تمام اين مدت در حال انجام نوعي «معامله وحشت» بوده اند. اين اصطلاح شايد غريب جلوه كند ولي در واقع به خوبي ماهيت منازعه راهبردي ايران و غرب درباره برنامه هسته اي را توصيف مي كند. مقصود از معامله وحشت در اينجا اين است كه ديناميك دروني اين پرونده عملا از هيچ قاعده و قانوني جز «توان يك طرف براي اعمال قدرت و ايجاد ترس در طرف مقابل» تبعيت نمي كرده است. از سال 2002 تا كنون، راقم اين سطور كه همواره دلمشغول اين بحث بوده به خوبي دريافته است كه جنبه حقوقي و فني مسئله در واقع بسيار نحيف تر از آن است كه جلوه داده مي شود و اصل مسئله از ديد غربي ها اين است كه برنامه هسته اي ايران و ظهور يك ايران هسته اي معادله قدرت در منطقه و فرامنطقه را به نحوي جابجا مي كند كه ديگر جايي براي مفهوم برتري ژئوپلتيكي و استراتژيك غرب در منطقه باقي نمي ماند. به همين دليل در طول اين 10 سال هر يك از طرفين فقط تا آنجا توانسته معادله را به نفع خود جابجا كند كه قادر بوده از موضع قدرت با طرف مقابل سخن بگويد. اگر امتيازي در اين پرونده جابجا شده فقط ناشي از ترس يك طرف (همواره غرب) از طرف ديگر بوده و الا هرگز منطق قانون و حقوق منجر به كوچكترين جابجايي در اين معادله نشده است.
آنچه اكنون پس از 10 سال مي توان به عنوان روندهاي اين پرونده در نظر گرفت داراي چند جنبه مهم است كه به مناسبت ديدار بسيار مهم رهبر معظم انقلاب با دست اندركاران صنعت هسته اي كشور در روز گذشته، به برخي از آنها اشاره مي كنيم.
نخستين مسئله اين است كه صورت مسئله پرونده هسته اي ايران در يك دهه گذشته كاملا تغيير كرده است. در آغاز صورت مسئله اين بود كه ايران بايد در باره برنامه هسته اي اش اعتمادسازي كند و معناي اعتمادسازي هم اين است كه ايران به تدريج كل برنامه هسته اي بويژه غني سازي را كنار بگذارد. اين صورت مسئله اكنون ديگر وجود خارجي ندارد. فرايندي بسيار مهم، پيچيده و طولاني طي شده و از دل يك چالش بسيار دشوار مسئله اي با ماهيت متفاوت بيرون آمده است. امروز آمريكايي ها وقتي درباره مسئله هسته اي ايران صحبت مي كنند، اين كليشه را از ذهن خود خارج كرده اند كه مي توان ايران را زماني و به گونه اي وادار به صرف نظر كردن از غني سازي اورانيوم كرد. اكنون همه دغدغه آمريكا اين است كه چگونه ايران به وضعيت آستانه اي نرسد، اگر رسيد چگونه از آن خارج شود و اگر خارج نشد، چگونه از آن عبور نكند. در واقع اكنون آمريكا تلاش مي كند رفتار راهبردي ايران در برنامه هسته اي را كنترل كند و الا به خوبي دريافته است كه امكان متوقف كردن اين برنامه وجود ندارد. يك تعبير كه در محافل استراتژيك آمريكا اخيرا به طور مكرر استفاده شده اين است كه آمريكا دريافته برنامه هسته اي ايران متوقف شدني نيست وبه همين دليل تصميم گرفته به جاي گذشته درباره آينده، و به جاي تاريخچه درباره اهداف آن مذاكره كند. درباره صهيونيست ها هم اين اتفاق به شكلي اندك متفاوت رخ داده است. اسراييلي ها زماني -و علي الظاهر هنوز هم- با خشم و كينه مي گفتند نبايد هرگز و به هيچ قيمتي اجازه هسته اي شدن ايران را داد اما اخيرا فقط در اين باره حرف مي زنند كه اولا ايران مسئله اي جهاني است و اين يعني اسراييل اعتراف مي كند كه به تنهايي نه مي تواند و نه علاقه اي به رويارو شدن با ايران دارد و مهمتر از آن، به جاي بحث درباره جلوگيري از هسته اي شدن ايران تنها حرفي كه صهيونيست ها مي زنند اين است كه نبايد گذاشت ايران وارد منطقه مصونيت شود يعني جايي كه ديگر نه امكاني براي بازداشتن و نه فرصتي براي ضربه زدن به ايران وجود داشته باشد.
بسيار مهم است توجه كنيم كه هيچ كدام از اين تغييرات و جابجايي هاي راهبردي با تعارف، مذاكره و چانه زني به دست نيامده است. در تمام موارد، غربي ها همه تلاش خود را براي جلوگيري از رسيدن ايران به مرحله اي كه مستلزم تغيير معادله قدرت باشد كرده اند و بعد كه ديده اند ظاهرا امكان موفقيت وجود ندارد و ايران از راهي كه مي رود بازنخواهد گشت به ناچار خود را با وضعيت جديد وفق داده اند.
مسئله دوم مربوط به تحليلي است كه غربي ها درباره دورنما و نتايج هسته اي شدن ايران ارائه كرده اند.
اگر به سابقه رجوع كنيم طرف غربي همواره ادعا كرده است كه تبعات ظهور ايران هسته اي غيرقابل تحمل و در حد بروز فاجعه اي جهاني خواهد بود. اگرچه غربي ها تلاش مي كردند بگويند مقصودشان از ايران، ايران هسته اي و ايران مسلح به سلاح هسته اي است ولي همانطور كه اخيرا هم هانس بليكس رييس سابق آژانس بين المللي انرژي اتمي و هيلاري من لورت عضو سابق شوراي امنيت ملي آمريكا گفته اند مشكل آمريكا با ايران نه برنامه هسته اي بلكه خود ايران و جنبه الهام بخش سياست هاي آن است و بنابراين اگر موضوع هسته اي حل مي شد، حتما بهانه اي ديگر مي يافتند و اجازه فروكش كردن اين تقابل در هر حال داده نمي شد.
بويژه اروپايي ها در يك دهه گذشته ادعا كرده اند كه هسته اي شدن ايران حداقل منجر به 3 نتيجه اجتناب ناپذير خواهد شد.
اول- در منطقه مسابقه تسليحاتي راه مي اندازد و ديگر كشورهاي منطقه هم به دنبال ساخت سلاح هسته اي خواهند رفت.
دوم- معاهده ان پي تي به پايان راه خود مي رسد.
سوم- ايران چتر هسته اي خود را بالاي سر محور مقاومت در منطقه خواهد گرفت و به اين ترتيب منطقه براي محور سازش به طور بي سابقه اي ناامن مي شود.
درباره مورد اول اكنون ديگر حرارت و راديكاليسم سابق وجود ندارد. خوشمزه ترين واكنش به اين ارزيابي كه اخيرا از جانب سعودي ها مطرح شده اين است كه اگر ايران سلاح هسته اي بسازد، عربستان هم سلاح هسته اي خواهد خريد! در واقع اكنون اكثر تحليلگران در اين باره اتفاق نظر دارند كه اولا ايران سلاح هسته اي نمي سازد و ثانيا هسته اي شدن ايران به هيچ وجه منجر به راه افتادن يك مسابقه تسليحاتي در منطقه نمي شود چرا كه اگر بنا بود اين اتفاق بيفتد بعد از آنكه غربي ها اسراييل را به بمب هسته اي مجهز كردند يا پس از آنكه پاكستان با اطلاع و اشراف آمريكا سلاح ساخت، رخ مي داد.
مورد دوم در واقع فقط يك شعار توخالي است. مشكل غرب به هيچ وجه اين نيست كه نگران بي محتوا شدن يا كاهش كارايي ان پي تي است كه اگر اينطور بود گوشه چشمي هم به تل آويو مي انداخت؛ بلكه مسئله غربي ها اين است كه در كنار بقيه مدل هاي كلاسيك هسته اي شدن مانند مدل ژاپن، مدل كره و مدل آمريكا، مدلي منحصربفرد به نام مدل ايران هم ظهور كند كه در قالب هيچ كدام از اين دسته بندي ها قابل تحليل نيست و لاجرم بدل به مدلي يگانه خواهد شد كه بسياري از كشورها را به دنبال خود مي كشاند بي آنكه براي هسته اي شدن نيازمند نقض ان پي تي يا تبديل شدن به يكي از اقمار آمريكا باشند.
اگر بخواهيم بحث را خلاصه كنيم مسئله از اين قرار است كه غرب به هيچ وجه نگران تبعات امنيتي يا نظامي ظهور يك ايران هسته اي نيست، بلكه نگراني اصلي غربي ها اين است كه هسته اي شدن ايران ژئوپلتيك منطقه خاورميانه را چنان دگرگون مي كند كه ديگر چاره اي جز تن دادن به الزامات راهبردي پذيرش ايران به مثابه قدرت اول منطقه باقي نمي ماند. خصوصا براي اسراييلي ها نگران كننده تر از هر چيز، تركيب برنامه هسته اي ايران با برتري منطقه اي است كه در اثر بيداري اسلامي منطقه بوجود آمده است. اسراييلي ها مي گويند تا همين جا بهار اسلامي در منطقه امنيت آنها را به نحو بي سابقه اي به خطر انداخته است، حالا اگر يك ايران هسته اي هم به اين منطقه متلاطم اضافه شود، آيا ديگر از نظم غربي كه آمريكايي ها بيش از 50 سال براي تثبيت آن جان كندند باقي خواهد ماند؟دگرگون شدن نحوه قرائت صورت مسئله از جانب غربي ها لاجرم در زماني نه چندان دراز ديدگاه راهبردي آنها درباره شيوه حل مسئله را هم عوض خواهد كرد. اين درسي است كه ايران از تجربه 10 سال چالش هسته اي آموخته و طبعا براي ديدن نتيجه آن ناشكيبا نخواهد بود.
وقتي راه را درست انتخاب كرده ايد حتما به مقصد خواهيد رسيد.
مهدي محمدي

 



هشدار حداد عادل درباره تخريب دستاوردهاي انقلاب به بهانه رقابت انتخاباتي

اولين همايش سراسري نامزدهاي جبهه متحد اصولگرايان روز گذشته برگزار شد.
غلامعلي حداد عادل عضو شوراي مركزي جبهه متحد اصولگرايان در اولين همايش سراسري نامزدهاي جبهه متحد اصولگرايان گفت: اينكه فردي كه در ليست ماست راي دارد يا ندارد، يك شرط لازم است ولي كافي نيست. ممكن بود فردي مقبوليت داشته باشد اما اگر حرفهايي زدند كه با اصولگرايي مغاير بود براساس تعهدي كه داريم نمي توانستيم از اين نوع افراد در فهرست استفاده كنيم. ما بايد اصول خودمان را رعايت كنيم.
حدادعادل گفت: ما در اصولگرايي نمي خواهيم به هر قيمتي پيروزي به دست بياوريم و راي كسب كنيم. بعضي وقت ها مي بينم عده اي براي اينكه راي مردم را جذب كنند هر چيز به زبانشان مي آيد مي گويند و اظهارنظرهايي مي كنند كه انسان احساس مي كند يك حرف سطحي و موضعي فقط براي كسب آرا است و اينها اصولگرايي نيست. اگر اين نوع افراد كه اينگونه حرف ها را مي زنند راي بياورند و داخل مجلس شوند ما بايد از آنها تبري بجوييم.
وي در بخش ديگري از سخنانش گفت: موضوعي كه اين روزها تعجب آور است، اين است كه هركسي در ليست قرار نگرفت مي رود و يك جبهه تشكيل مي دهد كه اين كار عجيب است. جبهه در معناي سياسي يعني تجمع چند حزب؛ ما در كشور حزب به معناي واقعي نداريم آن وقت يك نفر كه اسمش در ليست قرار نگرفته يك جبهه تشكيل مي دهد و بدنبال افراد ديگري مي گردد تا فهرستش كامل شود.
حداد عادل با اشاره به اينكه اصولگرايي اصطلاحي است كه بعد از 33 سال تجربه براي دلسوزان انقلاب و امام و رهبري پيدا شده است گفت: از اول انقلاب خيلي عناوين مثل چپ، راست، اصلاح طلب، محافظه كار، اقتدارگرا و ... گفته شده است اما بالاخره كشور براي انقلابيوني كه واقعا به دنبال امام و رهبري هستند عميق تر از برخي مفاهيمي است كه مطرح مي شود. رهبري نيز با اينكه تعلقي به هيچ حزب و گروه و جناحي ندارند و تعلق به همه ملت دارند اصولگرايي را تاييد كرده و شاخص هاي آن را بيان كرده اند.
وي گفت: يكي از امتيازاتي كه اصولگرايي به آن دست پيدا كرده اين است كه رابطه خودش را با روحانيت يك رابطه روشن و تعريف شده ديده است. ما در انتخابات رابطه مشخصي با جامعه روحانيت مبارز و جامعه مدرسين داشته ايم و شخصيت هايي مثل آيت الله مهدوي كني و آيت الله يزدي كه به نظر ما نمونه روحانيت مبارز بوده اند چراغ راه ما بوده و از راهنمايي هاي ايشان استفاده كرده و سعي كرديم حرمت و جايگاه آنها حفظ شود.
براي اثبات خود دستاوردهاي انقلاب را زير سوال نبريد
علي لاريجاني هم در اين همايش با اشاره به تلاش روحانيت عظام و آيت الله مهدوي كني براي تجميع اصولگرايان گفت: اين يك اقدام موثر و جدي بود كه اگر صورت نمي گرفت، خيلي مشكلات جدي تر به وجود مي آمد.
وي با بيان اينكه آرايش سياسي كشور در شرايط فعلي از حداقل هاي خوبي برخوردار است، گفت: گروه هاي اصولگرايي در مباني با هم اشتراكاتي دارند كه ممكن است در تحليل ها تفاوت هايي داشته باشند.
رئيس مجلس با بيان اينكه در داخل كشور از نظر سياسي در وضع بحراني قرار نداريم گفت: ممكن است مشكلات سياسي در داخل وجود داشته باشد اما هيچكدام بحران نيست. در اين ميان اصولگرايان نبايد اجازه دهند اختلاف نظرهايشان به پرخاشگري هاي غيرموجه تبديل شود.
لاريجاني در توصيه به نامزدهاي انتخاباتي گفت: نامزدها نبايد براي اثبات خود دستاوردها و عملكردهاي 33 ساله انقلاب را زير سوال ببرند كه اين كار موجب ايجاد ياس و نااميدي در بين مردم مي شود بنابراين تنها برنامه هاي خود را ارائه دهند.
عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام در پايان افزود: شرايط بين المللي و وضعيت معيشتي مردم به اندازه كافي شرايط مايوس كننده اي را به وجود آورده است لذا كانديداها با ايجاد اميد بايد مردم را به صحنه بياورند و نبايد نقدها و تبليغات انتخابات برآيندش ايجاد ياس باشد.
رقابت اصولگرايان به جنگ قدرت تعبير خواهد شد
عليرضا زاكاني رئيس ستاد انتخابات جبهه متحد اصولگرايان هم در اين گردهمايي اظهار داشت: اين جبهه با احترام به هوشمندي ملت ايران، معتقد است دوره كلي گويي و شعارهاي بدون پشتوانه كارشناسي گذشته است و همه نيروهاي در كنار هم بايد با برنامه در جهت پيشرفت ايران اسلامي گام بردارند. اين دوره، دوره رقابت برنامه هاست نه نامها و گروهها.
وي افزود: رقابت در راستاي پيشرفت كشور، نمي تواند با سياه نمايي گذشته و ناديده گرفتن تلاشهاي انجام شده و نفي و تخريب ديگران رقابتي سودمند باشد و ملت ما تجربه اينگونه رقابتها را دارد. جبهه متحد اصولگرايان با آسيب شناسي مجالس گذشته و برنامه ريزي براي مجلسي در تراز انقلاب اسلامي و با توجه به شان قانون گذاري و نظارتي مجلس نامزدهايي اصولگرا، كارآمد و مقبول را به افكار عمومي معرفي كرده است.
وي افزود: ما تمام تلاش خود را به كار بستيم تا وحدت اصولگرايان حفظ شود و در اين راستا بايد از حضور حضرات آيات مهدوي كني و محمد يزدي تشكر كنم كه تلاش زيادي را براي به ثمر رسيدن وحدت اصولگرايان به كار بستند.
وي تاكيد كرد: در صورت رقابت در بين اصولگرايان اين رقابت در نزد مردم به جنگ قدرت و تخريب تعبير خواهد شد و گفتمان اصولگرايي كه نمايندگي آن را برعهده داريم زير سوال مي رود.
متكي هم خاطرنشان كرد: در اين دوره ابتدا معيارهاي اصولگرايي مدنظر قرار گرفت بعد از آن يك نظرسنجي هاي گسترده اي انجام شد كه بر اين اساس هر كانديدايي كه طبق اين نظرسنجي راي بيشتري آورده بود به عنوان نامزد نهايي معرفي مي شد.
وي با بيان اينكه جبهه متحد منشوري را درباره ديدگاه هاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي و بين المللي خود تدوين خواهد كرد گفت: مردم در استان هاي مختلف منتظر شنيدن راهكارهاي مشكلاتشان هستند و نامزدهاي جبهه متحد بايد در تبليغات خودشان به مطالبات مردم نيز توجه داشته باشند.
وي همچنين با اشاره به كساني كه از ليست جبهه متحد حذف شده اند گفت: برخي از اين دوستان ممكن بود با تفاوت يك راي از ليست جبهه حذف شده باشند چرا كه تمام كانديداهايي كه در نظرسنجي راي بيشتري آوردند در ليست ما جاي گرفتند.
حجت الاسلام تقوي نيز در اين همايش گفت: حدود يك قرن جهاد و مجاهدت براي اعتلاي اسلام در جامعه مدرسين و جامعه روحانيت جمع شده است كه پشتيبان تداوم مسير در ياري ولايت است. در جامعتين شاهد حضور حضرات آيات يزدي و مهدوي كني هستيم. امام خميني(ره) در وصف مهدوي كني فرموده بودند من به ايشان ارادت داشتم، دارم و خواهم داشت و اين گفته امام ارادت بنيانگذار انقلاب را به ايشان به خوبي نشان مي دهد.

 



روايت كيهان از مناظره هاي داغ انتخاباتي

با نزديك شدن به موعد رقابت پارلماني امسال، رفته رفته گرماي بحث هاي انتخاباتي نيز در حال افزايش است. مناظره هاي پياپي فعاليت سياسي اين روزها اما پرطرفدارترين نشست هاي كشور را تشكيل مي دهد كه طرف هاي مناظره هركدام با گرايشي خاص عيار ديدگاه هايش را به محك مي گذارد.
نشست «تحريم يا حضور پرشور» روز سه شنبه با حضور حسين نجابت، نماينده تهران و نماينده جبهه متحد اصولگرايي و حجت الاسلام والمسلمين محمد زارع فومني دبير جبهه مردمي اصلاحات، از سوي بسيج دانشجويي دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران برگزار شد.
در اين نشست فومني در ادامه در جواب سؤالي در مورد اختلافات و انشقاق ميان اصلاح طلبان گفت: ما وارد ميدان شديم تا خون تازه اي به جريان اصلاحات وارد كنيم، چون معتقديم خط امامي بودن يعني قبول خط انقلاب، نظام و رهبري.
وي با بيان اين كه اختلافي با گروه هاي ديگر اصلاح طلب كه در انتخابات حضور پيدا كرده اند، نداريم، گفت: اختلافات جناح اصولگرايي خيلي بيشتر است و براي من سؤال است كه اصولگرايان بر سر چه موضوعي دعوا دارند.
فومني با اشاره به اين كه 8 سال از حكومت اصولگرايان مي گذرد و ثمره اي جز فقر و گرفتاري مردم نداشته است، گفت: بيشتر حرف از دستاوردهاي هسته اي مي زنند كه ربطي به اصولگرايي و اصلاح طلبي ندارد، بلكه مربوط به تلاش هاي يك مشت جوان غيرتمند است.
وي با طرح اين پرسش كه جريان انحرافي چه كساني هستند، چه كسي آنها را به وجود آورده و سردسته آنها كيست گفت: ما با فتنه، انحراف و كساني كه برابر انقلاب، خط امام، ولي فقيه مان حضرت آيت الله خامنه اي بايستند، مخالف هستيم و معتقديم رهبرمان مظلوم است و جناحي كه ادعاي دفاع از رهبري را دارد، بايد بداند دفاع و تعريف بد اثر منفي دارد، پس ما در دفاع از رهبر مظلوم مان وارد عرصه شديم.
در ادامه نجابت با بيان اين كه ما به عنوان مجموعه اي اصولگرا از يك گفتمان حمايت كرديم، تصريح كرد: اين شهامت در اصولگرايان بود كه گفتمان شان را ادامه دهند و از اشخاص عبور كنند.
اين نماينده جبهه متحد اصولگرايي با بيان اين كه در مجموع مجلس هفتم و هشتم و دولت نهم و دهم كارنامه موفقي داشته اند، گفت: در اين مدت فاصله دهك ها كم شده، ضريب جيني كاهش يافته، توليد ناخالص ملي رشد داشته، در حوزه عدالت اجتماعي گام هاي مهمي برداشته شده و در سطح علمي، كشور با گذشته قابل مقايسه نيست، در حالي كه اين جوانان باغيرت در دوران اصلاحات هم حضور داشته اند.
وي به مقايسه شاخص هاي پيشرفت علمي در دولت هاشمي، خاتمي و احمدي نژاد پرداخت و گفت: از اين دولت و مجلس به تمامي دفاع نمي كنم، بلكه نقاط قوت را مي گويم، اما انتقاد هم مي كنم.
مناظره روانبخش و محجوب
عليرضا محجوب- نماينده مجلس شوراي اسلامي- و حجت الاسلام والمسلمين قاسم روانبخش- عضو جبهه پايداري- در دانشگاه علوم و فنون قرآن تهران، در مناظره اي، به نقد نظرات و ديدگاه هاي يكديگر و بررسي مسائل سياسي روز پرداختند.
در اين مناظره، روانبخش با بيان اينكه «هركس كه لباس روحانيت به تنش داشته باشد قابل دفاع نيست»، يادآور شد: اولين بار عبارت «روحاني نما» را امام(ره) به كار بردند. برخي افراد هستند كه لباس را دزديده اند و بايد لباس را از ايشان پس گرفت تا مردم فريب نخورند. امام(ره) هم در اين مورد فرموده اند كه خون دل هاي بسياري از اين روحاني نماها خورده اند. مردم اين مسئله را هم در طول انقلاب و هم قبل از انقلاب متوجه شده بودند، ضمن اينكه شما اشاره كرديد كه اصلاح طلب نيستيد اما مدام از هاشمي دفاع مي كنيد.
محجوب نيز پاسخ داد: شما اگر به كس ديگري هم حمله كنيد، من از او دفاع خواهم كرد.
روانبخش در ادامه صحبت هاي خود گفت: شخص من دو دوره به آقاي رفسنجاني راي داده ام اماهمان موقع هم انتقادهايي به ايشان داشتم؛ با اين وجود از سال 83 به بعد كه مواضعش را اعلام كرد و گفت كه مشروعيت ولايت فقيه الهي نيست، بلكه زميني است؛ اشكالاتي به وجود آورد. اسناد مربوط به سخنان آقاي رفسنجاني در اين مورد هم وجود دارد. ما به اين حرف ها نقدهاي محترمانه داشتيم و حرف ما اين بود كه چنين اظهاراتي با مباني اسلام مطابق نيست؛ چرا كه امام(ره) هم فرموده اند ولايت فقيه استمرار ولايت انبياست، هرچند كه ولي فقيه توسط مجلس خبرگان انتخاب مي شود.
اين عضو جبهه پايداري با تاييد اين جمله محجوب كه «رفسنجاني، تاريخ انقلاب است»، اظهار كرد: رفسنجاني در حال حاضر رئيس مجمع خبرگان و رئيس هيئت مؤسسان دانشگاه آزاد است و هنوز هم در برابر قانون و مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي در مورد رياست دانشگاه آزاد مقاومت مي كند، چرا كه نمي خواهد اسنادي كه در آنجا وجود دارد افشا شود. متأسفانه تفكر برخي اين است كه بايد مدل غربي را براي توسعه در كشور اجرا كنيم در صورتي كه تفكر رهبري اين است كه بايد يك مدل ايراني- اسلامي داشته باشيم. هاشمي پدر معنوي كارگزاران هم بود. آنها مدعي ليبراليسم اسلامي بودند كه من در جلسه اي به آنها گفتم اين «شتر، گاو و پلنگ» است، چرا كه محور ليبراليسم، انسان ولي محوريت اسلام، خداوند است.
روانبخش اضافه كرد: آقاي هاشمي، دولت خاتمي را تاييد كرد و به تازگي هم در مصاحبه اي گفته است كه من پشت آن دولت بوده ام. همين طور در سال 84 بيانيه اي داد و دولت خودش و خاتمي را يكي كرد و گفت براي ادامه جريان دولت هاي شانزده ساله ام در انتخابات رياست جمهوري حاضر شده ام و به دنبال دموكراسي اقتصادي هستم كه بعد از آن دموكراسي سياسي خود به خود محقق خواهد شد، در حالي كه رهبري فرمودند ما در حال حاضر مردم سالاري ديني داريم.
محجوب نيز در پاسخ به اظهارات روانبخش گفت: مباحثي كه آقاي روانبخش مطرح مي كنند نياز به شرح كشاف دارد. ايشان مباحث فلسفي را در سياست و تاريخ وارد مي كنند كه البته كار راحتي است. مهم ترين مشكل آقاي روانبخش اين است كه براساس ظنيات قضاوت مي كنند كه در علوم نظري قابل اتكاست. اين اشخاص از نظر من مطابق نظر رهبري مورد احترام هستند. آقاي روانبخش بازگشت به گذشته مي كنند و هيچ كدام از مسائل شان سند ندارد.
محجوب در مورد اظهارات روانبخش در مورد ليبراليسم نيز گفت: كسي كه سكولاريسم را قبول ندارد، نمي تواند ادعاي ليبراليسم داشته باشد. در تمام طول تاريخ مجلس ما تنها دو - سه نفر نماينده از جبهه ملي داشتيم كه در مجلس اول حاضر بودندو ادعاي ليبراليسم داشتند و به جز اينها كسي ادعاي ليبراليسم نكرده است. بايد توجه داشته باشيم كه وقتي در مورد تاريخ حرف مي زنيم صحبت هاي ما بايد مستند باشد. من قبلا هم گفته ام كه همه مسئولان را، مسئولان دلسوز مي دانم اما آقاي روانبخش متفاوت از من فكر مي كنند و همه را غيردلسوز مي دانند. سوال من اين است كه اگر با همه به شيوه آقاي روانبخش برخورد كنيم، پس چه كسي كشور را اداره كند؟ اگر ما به سمت راه خاكي برويم فرقي نمي كند در كدام راه خاكي قرار بگيريم. مهم اين است كه چنين جرياني ما را به مقصد نخواهد رساند. آقاي هاشمي از ارزش هاي ماست و اگر قرار است انتقادي مطرح شود بايد ريش را بزنيد نه ريشه را.
مناظره مطهري و بذرپاش
اول اسفندماه نيز به همت بسيج دانشجويي دانشكده مكانيك خواجه نصير، مناظره علي مطهري و مهرداد بذرپاش برگزار شد.
در اين نشست بذرپاش خواستار بيان صريح مواضع علي مطهري شد و گفت: آقاي مطهري در سال 86 در جبهه متحد و در اضلاع حاميان دولت قرار گرفتند و مانيفستي كه ارائه شد، را پذيرفتند يا آن موقع اشتباه كردند يا بعد احساس كردند كه اين عناصر صلاحيت لازم را ندارند.
وي افزود: شما نمي توانيد بگوييد كه با همه هستم، حد و مرز در سپهر سياسي مشخص است، اين كه در سال 86 در ليست اصولگرايان قرار بگيريد و حمايت جدي داشته باشيد و بعد در مجلس هشتم رويكرد شما متفاوت باشد يا در سال 88 مواضع خاصي بگيريد، درست نيست، بايد به طور صريح مشخص شود كه در كدام جبهه قرار داريد.
بذرپاش ادامه داد: آيا اين ها همان اصولگرايان سابق نيستند يا شما عوض شديد، شما تا قبل از آنكه جبهه متحد نام شما را در ليست خود قرار ندهد، اقدامي نمي كرديد، اما پس از آن صداي ملت را ايجاد كرديد كه البته به عنوان يك شهروند و يك كسي كه در عالم سياست فعاليت مي كند اين حقوق و آزادي براي شما محفوظ است، چرا قبل از نهايي شدن ليست صداي ملت را مطرح نكرديد؟
وي ادامه داد: شما حتماً مورد مناسبي براي مجلس هستيد، اما آقاي مطهري چرا اينقدر نظراتش تغيير كرده است، در سال 85 عليه آقاي هاشمي مواضع شديد گرفتيد و در سال 89 از ايشان به شدت دفاع مي كنيد كه اين قابل قبول نيست.
در ادامه مطهري به سخنراني پرداخت و اظهار داشت: در سال 87 در ليست حاميان دولت قرار گرفتم كه اتفاقي بود و به زور خود را تحميل نكرديم. آقاي مصلحي رئيس ستاد سالگرد شهيد مطهري بود كه وقتي متوجه شد كه من مايلم كانديدا شوم، ايشان مطرح كردند و در ليست متحد قرار گرفتم و خود هيچ اصراري نداشتم.
وي با بيان اين كه در آن زمان اصولگرايان سه ضلع جبهه پيروان امام، جبهه ايثارگران و رايحه خوش خدمت را داشتند، افزود: اگر به آقاي عسگراولادي هم پيشنهاد مي دادند، مرا قبول مي كردند. بعدها به دليل اين كه من نسبت به رد صلاحيت هاي گسترده در روزنامه اعتماد ملي مقاله اي نوشتم، آقاي محصولي به همراه يكي ديگر به من اعتراض كردند كه چرا اين مطلب را نوشتيد كه من پاسخ دادم من اين تيپي ام و اگر ناراحتيد اسم مرا از ليست تان حذف كنيد، بعد گفتند خوب چرا در كيهان ننوشتيد، من گفتم اگر چاپ مي كنند خوب بدهيد كيهان، بعد با آقاي احمدي نژاد مشورت كردند، آقاي احمدي نژاد گفتند كه اسم شان در ليست بماند.
وي همچنين گفت: صداي ملت نيز كه ايجاد شد بحث آن از چند ماه قبل شروع شده بود، ولي نمي دانستيم كه آن را چه وقت اعلام كنيم، وقتي جبهه پايداري به جبهه متحد نپيوست، بقيه گروه ها هم جائز دانستند كه خود وارد انتخابات شوند. اگر اسم من در ليست جبهه متحد قرار مي گرفت، شايد من خودم متولي صداي ملت نمي شدم.
عليرضا زاكاني رئيس ستاد انتخابات جبهه متحد اصولگرايان شنبه شب در مناظره با حجت الاسلام قاسم روانبخش عضو شوراي مركزي جبهه پايداري انقلاب اسلامي كه در دانشگاه امام صادق(ع) برگزار شد با اشاره به حضور نيروهاي انقلاب در انتخابات مجلس نهم گفت: نيروهاي انقلاب بايد در جهت دفاع از گفتمان انقلاب اسلامي فعاليت كنند و حفظ اين گفتمان بسيار لازم و ضروري است، از سوي ديگر بايد توجه داشت كه پيروزي جبهه انقلاب در انتخابات پيروزي شخص زاكاني يا روانبخش نيست.

 



زباله (گفت و شنود)

گفت: يكي از پادوهاي راديو آمريكا در مصاحبه با بي بي سي از اين شبكه و ساير شبكه هاي فارسي زبان آمريكا و اروپا كه عليه ايران اسلامي برنامه پخش مي كنند دفاع كرد و آنها را رسانه هاي مستقل ناميد!
گفتم: از اين حيوونكي ها چه انتظاري داري؟ مدير راديو فارسي زبان زمانه متعلق به دولت هلند در پاسخ به برخي از اين افراد گفته بود شما برده ما هستيد و بايد كاملا در اختيار ما باشيد!
گفت: همين يارو گفته؛ در ايران به ما مزدور و وطن فروش مي گويند ولي ما از آمريكا و اروپا براي ايجاد دموكراسي در ايران استفاده مي كنيم! و البته بعضي وقت ها انتقاداتي هم به آمريكايي ها و اروپايي ها داريم!
گفتم: چند تا مگس روي زباله نشسته و مشغول خوردن بودند ناگهان يكي از آنها سرش را بلند كرد و گفت؛ اه حالم بهم خورد! پرسيدند چرا؟! گفت «مو» توي زباله بود!
 



ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323

كيهان و خوانندگان
¤ خبر قطع صادرات نفت به دو كشور استعمارگر و دشمن اسلام و ملت ايران موجب شادي دل پيروان ولايت و ملت ايران گرديد. از مسئولين انتظار داريم با قطع صادرات به كشورهايي كه كمر بر حذف نام اسلام و ايران عزيز بسته اند عزت ملت ايران را به رخ جهانيان بكشند تا آن ها بدانند اسلام و ايران عزيز همچنان مستقل و استوار و پابرجا خواهد ماند.
جوادي از تهران
¤ حال كه غربي ها دانسته يا ندانسته ما را قبل از انتخابات تحريم كرده اند بهترين جواب دندان شكن به آنها اين است كه مشاركت و حضور در انتخابات مجلس را بيشتر و بيشتر بكنيم.
9880---0935
¤ كاش مجلس اعلام مي كرد كه چه كساني با لايحه تعيين دارايي افراد قبل از نمايندگي موافق بودند تا به عنوان يكي از معيارهاي انتخاب نمايندگان مجلس مورد نظر قرار دهيم.
سيداحمديان
¤ متاسفانه امروز كه شاهد عدم تفاهم دو گروه بزرگ اصولگرايان در دادن ليست واحد از دلسوزان نظام براي نمايندگي مجلس نهم هستيم گروههاي وصل به جريانهاي فتنه و انحراف با استفاده از ميلياردها تومان كمك شيوخ عربي و سرمايه داران فاسد داخلي و اسرائيل غاصب و به كارگيري روشهاي تبليغي نوين و تخريب رقيب و استفاده از واژه هاي دهان پر كن سعي در تكرار نفوذ عناصر خود به مجلس همچون تعدادي از نمايندگان خود فروخته دوره ششم مجلس را دارند. لذا اميد است ملت بصير و آفرينندگان 9 دي با درك بالاي خود از كانديداهاي ولايتمدار ساده زيست و محروميت كشيده دانشمند و پرتوان حمايت نمايند.
قاجار
¤ 137 كشور سازمان ملل بدون دقت به اينكه اين كشورهاي خارجي با اعزام نيروهاي خرابكار به كشور سوريه باعث تشنج شده اند، راي به قطعنامه اي داده اند كه اصل مسئله از نظر اين كشورها پنهان بوده است. لازم است كشور سوريه با توجه به مداركي كه به دست آورده شكايت از دولتهاي تركيه، عربستان و انگليس را به سازمان ملل و دادگاه لاهه اعلام كند تا 137 كشوري كه تحت نفوذ كشورهاي غربي قرار گرفته اند. اعلام پشيماني كنند و قطعنامه كان لم يكن تلقي شود.
يك دبير بازنشسته
¤ از جمله خبرهاي جديد، پرواز هواپيماي جاسوسي بدون سرنشين بر فراز سوريه و هدايت تروريستها از طريق اين هواپيماست. ما ايراني ها دانش سرنگوني اين هواپيماها را داريم و مي توانيم تيمهاي ويژه را براي سرنگوني آنها بفرستيم ما بايد به سوريه به عنوان خط مقدم مبارزه نگاه كنيم و همانطور كه آمريكا و اسرائيل را در جنگ 33 روزه به خاك مذلت نشانديم امروز هم مي توانيم با دشمنان مقابله كنيم و تحركات آمريكا و دشمنان سوريه را خنثي كنيم و سوريه را از دامي كه غربي ها براي او پهن كرده اند نجات دهيم.
ايراني
¤ از مسئولان دولتي مي خواهيم يارانه هاي نقدي را در اين شرايط زياد نكنند چون شايد باعث گراني و ايجاد تشنج و تورم در جامعه شود.
ميرزاخاني
¤ به آقاي (ع-) يكي از بازيگران طنز صدا و سيما مي گويم، اگر هنر و سينماي سخيف مي خواستيم در رژيم طاغوت جشن هنر شيراز و سينماي كمتر از 18 سال ممنوع داشتيم، ولي براي هنر پاك و الهي بهترين جوانان كشور را هديه داديم سينما خانه ملت است، لطفا هنر را از منظر شهيد آويني ببينيد كه اسكات پيترسون آمريكايي عكس شهيد را بر ديوار اطاقش نصب كرده تا از مسير واقعي كارش دور نشود.
يك شهروند از كرج
¤ در مورد فروش اوراق مشاركت پيشنهاد داشتم كه در صورت امكان از فروش توسط شهرداري و شركتهاي غير معتبر جلوگيري شود چون تبعات مالي دارد و پولي كه در اين شركتها يا بانكهاي خصوصي جمع مي شود و اگر آنها نتوانند پاسخگو باشند، مشكلات زيادي به وجود مي آيد.
يك شهروند
¤ از كيهان توقع داريم كه پاسخ دندان شكني به ياوه گويي هاي آذربايجان در همراهي با اسرائيل غاصب براي حمله به ايران را بدهد.
مهدي ولايي از گرمي
¤ از مسئولان وزارت راه و ترابري مي خواهيم لطفا براي مرمت و بازسازي آسفالت بزرگراه تهران-قم اقدام جدي به عمل آورند.
يك هموطن
¤ چرا بيمه آتيه سازان حافظ هزينه آزمايشگاه هاي پزشكي بازنشستگان بيمه تكميلي را نمي پردازد، مگر هزينه آزمايشگاهي بخشي از درمان نيست. از مسئولان تقاضاي رسيدگي داريم.
فوأد كاسب- تهران
¤ براساس تبصره وزارت بهداشت، فارغ التحصيلان رشته هايي كه طرح آنها اجباري است مثل علوم آزمايشگاهي بيش از يك بار نمي توانند در آزمون كارشناسي ارشد شركت كنند. وزارت بهداشت براي فارغ التحصيلان رشته پزشكي نه تنها مزيتي قائل نيست، بلكه آنها را محدود كرده است. آيا اين درست است كه مانع تحصيل شوند، وزارت بهداشت اگر نيرو كم دارد، به تامين نيرو بپردازند.
يك فارغ التحصيل
¤ با توجه به خريد منازل و مغازه هاي واقع در طرح تعريض خيابان پيروزي متأسفانه شاهد پيشرفت كند تعريض اين خيابان هستيم. از شهرداران محترم مناطق 13 و 14 انتظار مي رود در تعريض اين خيابان تسريع نمايند تا موجب آزار و اذيت مردم متدين نشود. در صورتي كه اين روند ادامه داشته باشد تا 4 سال آينده هم نبايد انتظار تعريض را داشت.
يكي از اهالي محل
¤ از مسئولين فرودگاه مهرآباد درخواست مي شود نسبت به راه اندازي اطلاعات پرواز در ترمينال 4 اقدام نمايند تا مردم در سالن اين ترمينال سرگردان نباشند.
7431---0916
¤ ما 500 نفر كارگر شركت پارسيلون خرم آباد هستيم كه 12 ماه مي شود بيكار شده ايم و كارخانه تعطيل است. با چه زباني بگوييم كه 12 ماه حقوق و عيدي سال گذشته و امسال را دريافت نكرده ايم. علي رغم دستور رئيس جمهور هنوز به مشكل ما رسيدگي نشده است چرا؟
5206---0916
¤ با حذف شركت هاي واسطه در دستگاه ها و وزارتخانه ها حقوق دريافتي كارگران بايد زياد بشود، ولي ما كاركنان شركتي ايران اير پس از تبديل وضعيت به قرارداد مستقيم نه تنها به حقوقمان چيزي اضافه نشده بلكه در كمال تعجب كاهش نيز پيدا كرد. چرا بايد چنين چيزي اتفاق بيفتد؟
0206---0910
¤ چند سالي است كه معدل كارشناسي دانشجويان را در حد 20درصد در آزمون ورودي مقطع كارشناسي ارشد دخالت مي دهند. وقتي سطح علمي دانشگاه ها با يكديگر متفاوت است بايد ازاعمال چنين تصميمي تجديد نظر بشود.
5673---0935
¤ در خط 2 اتوبوس هاي پرسرعت ميدان آزادي- پايانه خاوران از ساعت 5 بعدازظهر به بعد از تعداد اتوبوس هاي فعال كاسته مي شود و مسافران در ايستگاه هاي طول مسير سرگردان هستند، تقاضاي رسيدگي داريم.
1607---0918
پاسخ سازمان تأمين اجتماعي
در پاسخ به مطلب مندرج در آن روزنامه با عنوان «هزينه هاي عينك» در تاريخ 10/10/90 به آگاهي مي رساند: «از آنجائي كه در گذشته بيمه شدگان، كارفرمايان و مستمري بگيران صندوق جهت دريافت هزينه هاي كوتاه مدت با مراجعه حضوري به شعب صندوق نسبت به دريافت كمك هاي ياد شده (اخذ چك) با مبالغ تعيين شده اقدام مي كردند، با توجه به «الزامات سيستمهاي مكانيزه و به منظور بسترسازي مناسب، تحقق دولت الكترونيك، ايجاد بانك اطلاعاتي متمركز شماره حساب هاي بانكي مخاطبين، كوتاه نمودن چرخه عمليات و بهبود فرآيند پرداخت تعهدات كوتاه مدت، افزايش بهره وري كاركنان، كاهش چك هاي در جريان وصول و استفاده از حساب هاي متمركز ذينفعان جهت پرداخت هاي آتي اعم از هزينه تعهدات كوتاه مدت، خسارات متفرقه، تعهدات بلندمدت و» مراتب با صدور دستور اداري شماره 18229/5010 مورخ 24/7/90 مقرر شد «پرداخت كليه هزينه هاي تعهدات كوتاه مدت از طريق واريز به حساب بانكي مشمولين صورت گيرد.»

 



ما برده آمريكا هستيم نه مزدور!! (خبر ويژه)

شاهد استقلال حرفه اي رسانه دولتي انگليس از ارگان رسمي سازمان سيا رسيد!
سايت بي بي سي فارسي براي اثبات سلامت مالي و حرفه اي خود، نوشته اي را از مجيد محمدي مزدبگير دون پايه ارگان سازمان سيا چاپ كرده و ادعا كرده است: مخالفان ايراني به بي غيرتي و جاسوسي و وطن فروشي متهم مي شوند به دليل آن كه از رسانه هايي مثل صداي آمريكا، راديو فردا، بي بي سي فارسي، صداي آلمان، راديو بين المللي فرانسه و مانند آنها كه منابع مالي خود را از دولت ها اخذ مي كنند براي انتقال پيام خود استفاده مي كنند. از سوي ديگر، بخشي از مخالفان بر اين باورند كه اين رسانه ها تحت تأثير منافع و دغدغه هاي دولت هايي كه منابع مالي آنها را تأمين مي كنند، نمي توانند به جنبش هاي دمكراسي خواهي و عدالت طلبانه ايرانيان كمك كنند. به همين دليل برخي از مخالفان از رسانه هايي كه منابع مالي آنها از سوي دولت ها تأمين مي شود پرهيز مي كنند.
نامبرده آنگاه به توجيه رفتارهاي بي بي سي و شبكه جنگ طلب فاكس نيوز كه در خدمت سياست هاي دولت آمريكا قرار دارد، پرداخت و نوشت: شبكه فاكس در آمريكا كاملاً خصوصي است، اما خصوصي بودن آن باعث رعايت ضوابط حرفه اي يا انعكاس ديدگاه هاي متفاوت يا حرفه اي بودن آن نشده است.
نمونه ديگر بي بي سي انگليسي است كه بودجه آن توسط دولت تامين مي شود، اما در انعكاس اخبار حرفه اي عمل مي كند(!)
تلاش براي آبروبخشي به بي بي سي در حالي است كه به شهادت اسناد تاريخي، راديو بي بي سي در كودتاي 1332 عليه نهضت ملي شدن نفت، به عنوان بي سيم سازمان سيا و MI6 عمل كرد و اسم رمز كودتا از طريق بي بي سي به كودتاگران در تهران ابلاغ گرديد.
گفتني است كه سال گذشته رئيس هلندي راديو زمانه در مصاحبه اي گفته بود ايرانيان فراري كه در شبكه هاي فارسي زبان آمريكا و اروپا كار مي كنند برده هاي ما هستند.

 



شما مصدق هم نشديد... حداكثر شعبان بي مخ باشيد! (خبر ويژه)

يك عضو گروهك ملي- مذهبي به گروهك جبهه ملي توصيه كرد از ضديت علني با مذهب كه باعث دافعه در ميان مردم ايران مي شود، پرهيز كند.
رضا عليجاني در نشست جبهه ملي در وين گفته است: از غلطيدن به ضديت و نفي مذهب جلوگيري كنيد. فرهنگ مذهبي بخشي از ميراث و فرهنگ ايراني ما را تشكيل مي دهد و بهتر است جبهه ملي يك نيروي غيرمذهبي و سكولار باشد تا يك نيروي ضدمذهبي و لائيك. اين رويكرد نادرست هرچند مي تواند باعث جذب «موقت» و ناپايدار عده اي به جبهه ملي شود اما آن را از حالت فراگير و ملي بودن خارج مي كند و عده بيشتري را از آن دور مي كند.
وي كه در پاريس پناهندگي گرفته ضمن تجليل از دكتر مصدق گفته است: او به سان پدربزرگي است كه سه دسته نوه دارد؛ ملي، ملي-مذهبي، و چپ ها و سوسياليست هاي توسعه گراي ملي.
فارغ از ستيزه جويي هاي دولت مصدق با مذهب، بايد خاطرنشان كرد كه رژيم هاي آمريكا و انگليس حتي مصدق را نيز تحمل نكردند و كودتاي 28 مرداد را براي سقوط وي ترتيب دادند.
با اين مقدمه، جا دارد از 2 گروهك جبهه ملي و ملي-مذهبي بپرسيم چه رفتاري در پيش گرفته اند كه باعث شده هم اكنون سازمان هاي جاسوسي سيا و ام آي 6- بانيان كودتاي 28 مرداد- به طور پيوسته از اين دو گروهك ورشكسته حمايت كنند؟ به عنوان مثال مي شود پرسيد كه علت همسويي مواضع آمريكا و انگليس با گروهك ملي-مذهبي و نهضت آزادي در آشوب انگيزي سال 88 چه بود كه باعث شد حاميان شعبان بي مخ كه پول ها را در ميان گروهي از اوباش پخش كردند، اين بار از ملي- مذهبي ها و نظاير آنها حمايت كنند؟
يادآور مي شود اخيرا عبدالكريم سروش نيز طي سخناني در جمع گروهي از ضدانقلاب تصريح كرده بود توهين علني به اسلام مورد انزجار مردم ايران مي شود.

 



چرا رجز بخوانيم 25 بهمن گند زديم (خبر ويژه)

در حالي كه محافل ضد انقلاب بالاتفاق، فرجام پروژه ايجاد اغتشاش در 25 بهمن را «شكستي سنگين» ارزيابي مي كنند، گروه موسوم به شوراي هماهنگي سبز ادعا كرد اين پروژه نسبتا خوب بود!
پايگاه اينترنتي كلمه در نوشته اي قابل تامل، تصميم گيري درباره فراخوان يا عدم فراخوان 25 بهمن را «يكي از سخت ترين تصميم هاي شوراي هماهنگي» توصيف مي كند و مي نويسد: «دشواري اين تصميم به واسطه مخالفان و موافقان جدي بود. مخالفان دو دسته بودند. دسته اول كساني هستند كه اساسا با حركت خياباني مخالف بوده اند و يا بعدا به دليل محقق نشدن انتظاراتشان از تجمع هاي قبلي با آن مخالف شده اند. دسته دوم كه به صورت مطلق با حركت خياباني مخالف نيستند، دلايل ديگري را بيان مي كردند از جمله اين كه فضاي اجتماعي امروز ايران آماده حركت خياباني نيست، در آستانه انتخابات هر نوع كنش جنبش سبز به سود پر كردن شكاف هاي جناح حاكم در آستانه انتخابات تمام مي شود و اين حركت هدر دادن پتانسيل حركت بعدي است. هر دو دسته مخالفان نظر خود را مطرح كردند».
كلمه افزود: اما گروه دوم(موافقان) ضمن درك دلايل گروه اول، ابعاد ديگري را در ضرورت اعلام فراخوان مطرح كردند. اهميت سالگرد حصر سران جنبش ناگزير بودن بخشي از گذار ما به دموكراسي از مسير خيابان، ضرورت فعال نگه داشتن اين عرصه و به هم ريختن سلسله اعصاب اقتدارگرايان از جمله اين دلايل بود. در پاسخ به برخي نقدهاي دسته گروه بالا درباره پر كردن شكاف هاي جناح اقتدارگرا گفته مي شد كه فاصله كم بين 25 بهمن و 12 اسفند به گونه اي است كه پيش از 25 بهمن شكاف هاي جناح اقتدارگرا عملا شكل گرفته است.
«كلمه» در توجيه علت ديگر دادن فراخوان به هر قيمت مي نويسد: توانايي هاي ما هر از چند گاهي بايد روغن كاري شود و بي عملي طولاني ممكن است سرخوردگي و فرسودگي را موجب شود. به همين دليل، دلايل گروه موافق چربش بيشتري داشت. نهايتا اعمال اين تصميم از سوي شوراي هماهنگي و تحقق نسبتا خوب اهداف فراخوان، دستاوردهاي كم هزينه اي داشت و اعتماد به نفس را بيشتر مي كند(!) فراموش نكنيم در جوامعي مثل جامعه ما، صرفا جنبش هاي اجتماعي كفايت مي كند.
با وجود اين ادعاي سراسر گزافه، ديگر رسانه هاي اپوزيسيون مطالب تندي را عليه افتضاح كاري 25 بهمن منتشر كرده اند.
بالاترين در اين باره نوشت: 25 بهمن هم گذشت. اين روز را هر طور تفسير كنيم، با نگاهي به عملكرد شوراي هماهنگي سبز به راحتي مي توان آهي از دل برآورد. با اين عملكرد، حالا ديگر فقط نامي از جنبش مانده است. بايد درباره اين شورا و رويه آن احتياط بيشتري بكنيم. نيز بايد اميدوار بود كه استراتژي هاي مازوخيستي اين گروه، يكسره همه پتانسيل سيار جنبش را بر باد نداده باشد. اين اميدواري البته امروز رقيق و ناشدني مي نمايد.
راديو فردا نيز در گزارشي تصريح كرد: يك سال پيش در چنين روزهايي بود كه رفته رفته شايعاتي كه درباره حصر موسوي و كروبي به گوش مي رسيد، تاييد شد، رويدادي كه دامنه اعتراض به آن هيچگاه از دنياي مجازي، به خيابان كشيده نشد.
اين گزارش مي افزايد: اگرچه طي يكسال گذشته شوراي هماهنگي سبز با انتشار چند فراخوان تلاش كرد تا شايد بتواند اعتراضات مجازي را تبديل به حضور خياباني كند، اما در تصاوير ثبت شده توسط شهروندان، آنچه به چشم مي خورد، تنها حضور نيروهاي امنيتي است و 25 بهمن ماه 1389 كماكان به عنوان آخرين حضور محسوس خياباني اين گروه در تقويم ثبت است.
از سوي ديگر پايگاه اينترنتي «روزنت» ضمن تخطئه لغزخواني هاي بي پايه نوشت: «آنچه در 25بهمن روي داد، نيازمند بررسي هاي بيشتر است. جدا از برخي لغزخواني ها كه البته در كار سياسي گاهي براي حفظ روحيه ضروري است، كاهش توانايي هاي جنبش سبز، به ويژه در حضور خياباني واضح تر از آن است كه نيازمند فرآيند اثباتي پيچيده اي باشد. از سوي ديگر قرار گرفتن موسوي و كروبي در حصر و نيز افزايش هزينه هاي اعتراض، شايد در نگاه اول توجيه هاي قابل قبولي براي اين روند نزولي به نظر برسند، اما از ياد نبايد برد كه پيشتر تصور مي شد دستگيري احتمالي اين دو به جاي آن كه موجب فروكش كردن اعتراضات گردد بر آتش آن خواهد دميد.»
نويسنده ادامه مي دهد: «اولين انتقاد جدي مي تواند متوجه شوراي هماهنگي سبز باشد. عملكرد ضعيف اين شورا در برنامه ريزي و نيز گزينش شيوه هاي نامطلوب براي اعتراض (نظير طرح منحصر به فرد سوت سبز) نه تنها از امكان اثرگذاري اعتراضات كاسته، بلكه گاه حتي اين شائبه را دامن زده كه هدف اين شورا از اساس اعتراض جدي و مؤثر نيست و حضور خياباني معترضان در جهت ابراز وجود هر از چندگاه اين شوراست كه مورد بهره برداري سياسي قرار مي گيرد. حضور رسانه اي پررنگ و برق آساي نمايندگان شوراي هماهنگي در روزهاي رو به آكسيون هاي پيش بيني شده و محو ناگهاني ايشان تا برنامه بعدي در پيدايش اين نگرش بي تأثير نبوده است. ناشناخته ماندن اعضاي شوراي هماهنگي تحت لواي حفظ امنيت از ديگر مسائلي است كه موجب مي شود آنها مورد اعتماد قرار نگيرند. كم نيستند كساني كه در داخل به فعاليت علني مشغولند و از پرداخت هزينه هم ابايي ندارند. اينكه عده اي خون خود را رنگين تر از ديگران بپندارند و آنها را به حضور خياباني كه خطر جاني هم ممكن است داشته باشد فرا بخوانند در حالي كه حتي از انتشار نام خود بيمناكند به هيچ عنوان عادلانه نيست و افراد حق دارند كه حتي در وجود چنين شورايي تشكيك كنند. اينگونه كه از شواهد برمي آيد، دوران مديريت غيرشفاف و مخفي به سرآمده و افراد جان بر سر هيچ و پوچ و آرزوهاي سياسي ديگراني كه نمي شناسند نمي گذارند.
روزنت انكار عقب نشيني اپوزيسيون از خيابان به فضاي مجازي را تلاشي براي جا نماندن از جنگ رواني توصيف كرد و نوشت: نمي توان تنها با چند جمله رمانتيك و سطحي كه واژه «سبز» در آنها برجسته شود، افراد را براي پياده روي يا سوت سبز كشيدن به خيابان كشاند! عملكرد شوراي هماهنگي، مخالفان را دوشقه كرده است.
اين پايگاه اپوزيسيوني ادامه مي دهد: بسيار ديده شده كه فعالين سياسي خارج از كشور نسبت به ميزان اثرگذاري فعاليت هاي خود دچار بزرگ بيني و توهم مي شوند و تلاش بسيار بر سر راهي مي گذارند كه فايده و دستاورد چنداني در انتهايش نيست. في المثل اينكه برگزاري برنامه هاي يادبود و تجمعات در ميدان ها و خيابان هاي شهرهاي خارجي بسيار خوب است و تقريباً هميشه با نيت صادقانه انجام مي گيرد محل ترديد نيست. اما با تمام احترام به آنها واقعيت اين است كه گاهي تعداد كساني كه از اين برنامه ها يا اخبار مربوط به اين برنامه ها باخبر مي شوند از تعداد انگشتان دو دست تجاوز نمي كند. جالب آنجاست كه در برخي مواقع بر سر اين برنامه ها، رقابت هاي درون شهري، بحث و جدل ها و دعواهاي جدي ميان گروه هاي بسيار كوچك، وب سايت ها و يا ميان شخصيت هاي حقيقي در دنياي مجازي درمي گيرد كه بعضاً مايه شرمساري است و شب و روز افراد را تا مدت هاي طولاني به درگيري هاي بي حاصل اختصاص مي دهد. برخي كنشگران سياسي از ياد مي برند كه بازديدكنندگان وب سايت هايشان به شدت نسبت به جمعيت جامعه ايراني اندك است، و اين دنياي آنهاست كه به اندازه فيس بوك و چند وب سايت تحليلي رو به كوچك شدن مي رود.
روزنت در پايان نوشت: در اين ميانه، تلاش شبانه روزي عده اي ديگر از مدعيان كنشگري سياسي و اجتماعي براي انجام فعاليت هاي كم تأثير و ذوق و شوق و هول انتشار آن در فضاي مجازي به قصد تبليغ خود و استقبال قابل توجهي كه از اين حركات ناراحت كننده و گاه حتي خنده آور به عمل مي آيد تلنگري است به تولد مبارزين قلابي و نيز به آنكه مفهوم مبارزه اساساً در حال تغيير و كشيده شدن به ابتذال است. دنياي مجازي متأسفانه امروز بيشتر در جهت خودنمايي هاي زننده مبارزان فيس بوكي به كار گرفته مي شود و نتيجتاً منجر به پيدايش توهمات نادرست مي گردد. در اين بلبشوي فيس بوكي علاوه بر نويسندگان، انديشمندان و هنرمندان باسمه اي، مبارزان پيزوري بسياري پرورش يافته اند كه متأسفانه گاه از سوي گروه هاي سياسي مورد مشورت هم قرار مي گيرند و از برهم كنش ندانم كاري ها شكست هاي متوالي را رقم مي زنند.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14