(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 6 اسفند 1390- شماره 20152

به بهانه پخش برنامه مشاعره از رسانه ملي
عجم زنده داريم بدين پارسي
گفت وگو با مسعود صمدي كارگردان انيميشن
«عطر ولايت»
«جاده سيدالشهدا(ع)» به روايت نخستين انيميشن سينمايي دفاع مقدس
شوق پرواز ادامه دارد
خيلي دور، خيلي نزديك!



به بهانه پخش برنامه مشاعره از رسانه ملي
عجم زنده داريم بدين پارسي

محمد صالح زندي
شعر و ادب پارسي از ديرباز با ايرانيان مأنوس بوده و مردمان اين سرزمين اديباني بودند كه گفت وشنود روزمره ايشان متأثر از منظومه هاي شعراي شهير روزگار خود بوده است.
فرهنگ منثور و منظوم اين ديار سرشار از مضامين بديع و شگرفي ست كه حتي مستشرقين و محققين ادبيات جهان را نيز مجذوب خود كرده است.
آثاري كه هم اكنون از ادباء و شاعران پيشين در دسترس ماست؛ حاصل مجاهدت ها و سختي ها و مشقت هايي ست كه اين بزرگواران در طي ساليان متحمل شدند تا اين كتب و اشعار نفيس به دست آيندگان برسد. از اين رو شايسته است كه ما نيز با يادآوري و تذكر اين مضامين ناب به نسل كنوني، در جهت حراست از اين ميراث سترگ برآمده و آن را براي نسل هاي آتي محفوظ داريم.
در عصري كه اذهان جوانان ما در معرض هجمه تهاجمات «باختر فرهنگي»ست؛ اهميت اشاعه و بسط فرهنگ غني فارسي در ميان اين قشر از جامعه دو چندان خواهد بود.
به تازگي؛ برنامه اي تحت عنوان «مشاعره» كه از شبكه آموزش سيما در حال پخش است؛ به نوبه خود سعي در ترويج فرهنگ شعر و شعرخواني و تشويق جوانان به پرداختن بدان را دارد.
اين برنامه نيز همانند ساير برنامه هاي سيما، داراي نقاط قوت و ضعفي است كه تحليل و اشاره مختصر به آنها خالي از لطف نيست.
برنامه مشاعره در حدود دو سالي است كه از شبكه هفت(آموزش) به روي آنتن مي رود.
از نكات قابل توجه اين برنامه مي توان به بكارگيري همزمان دو مجري/ كارشناس اشاره نمود. دكتر آذر كه از محققين واساتيد برجسته حوزه ادبيات فارسي مي باشند؛ ناظر بر جنبه فني و تخصصي مشاعرات هستند و هم چنين خانم ژاله صادقيان؛ گوينده با تجربه صداوسيما نيز بر چگونگي طرز بيان اشعار، قضاوت مي كنند.
از مهم ترين موارد شايان بيان؛ سن شركت كنندگان در مسابقه مشاعره است. اكثريت شركت كنندگان را جوانان، نوجوانان و حتي كودكان كم سن و سال تشكيل مي دهند كه اين خود نيز سبب ترغيب هم سالان اين افراد به يادگيري و آموختن زبان و ادبيات فارسي است.
يكي ديگر از نقاط مثبت اين برنامه؛ آموزش نكته هاي ادبي در خلال انجام مشاعره است؛ بدين صورت كه؛ في مابين تبادل ابيات ميان شركت كنندگان، مسائل آموزشي براي آگاهي بيشتر بينندگان عرضه مي شود.
و اما از جمله مواردي كه به عنوان ضعف دست اندركاران و مسئولين پخش اين برنامه مي توان از آن نام برد؛ عبارتند از: تخصيص ساعت نامناسب پخش و نيز دكور بسيار ابتدايي و ساده آن بيان كرد.
البته اين معايب انگشت شمار در قياس با مزاياي فراواني كه پيشتر به آنها اشاره شد؛ قابل اغماضند.
يكي ديگر از نقايص مرتبط با اين برنامه؛ عدم اطلاع رساني دقيق از ساعت پخش آن، توسط ديگر شبكه هاي پربيننده سيماست.
اين بدان معني نيست كه اين برنامه مخاطب چنداني ندارد؛ اما اگر امكان پخش آن از شبكه هاي پربيننده تر تلويزيون ميسر بود؛ شاهد استقبال گسترده اي از اين برنامه مي بوديم.
البته اين ضعف نه در حيطه وظايف اين برنامه؛ بلكه در حوزه اختيارات رسانه ملي است. چرا كه مسئولين پخش همه هفته با تبليغات گسترده ساعت نمايش فيلم هاي سينمايي و مسابقات فوتبال را در تمام شبكه ها اعلام قبلي مي نمايند. اما دريغ از يك بار اعلام برنامه «مشاعره» و يا برخي آثار فاخر ديگر از شبكه ها!
به هرحال؛ با توجه به آنچه در اين نوشتار عنوان شد؛ ساخت چنين برنامه هايي كه موجب اعتلاي فرهنگ و ادب اين مرز و بوم خواهد شد، شايسته تقدير و ستايش است.
باشد تا عجم را بدين پارسي زنده نگاه داشته و وارثي نيك براي اين ميراث گران باشيم.

 



گفت وگو با مسعود صمدي كارگردان انيميشن
«عطر ولايت»
«جاده سيدالشهدا(ع)» به روايت نخستين انيميشن سينمايي دفاع مقدس

ليلا كريمي
مسعود صمدي، از همكاران قديمي روايت فتح، تهيه كننده و كارگردان انيميشن «عطر ولايت» است كه به مدت 25 سال در زمينه برنامه هاي مستند، انيميشن و برنامه اجتماعي، تهيه كنندگي و گاهي هم كارگرداني كرده است و تمامي اين برنامه ها يا معارفي و يا در زمينه دفاع مقدس بوده است. در سي امين جشنواره بين المللي فيلم فجر، اولين اثر سينمايي انيميشن سه بعدي با رويكرد دوران دفاع مقدس و «تبعيت از ولايت» با عنوان «عطر ولايت» توسط او به نمايش درآمد. به همين بهانه با وي گفت وگويي كرده ايم كه مي خوانيد:
از چه زماني به ساخت كارهاي انيميشن مشغول شديد؟
تقريبا از سال 1371 در زمينه انيميشن هاي كامپيوتري فعاليت مي كردم و البته بيشترين برنامه هاي انيميشني كه تا به حال توليد كرده ام در زمينه هاي مختلف و خصوصا كارهاي معارفي و اهل البيتي (ع) بوده است، از آن جمله مي توانم به برنامه هاي حديث نور، صحيفه انقلاب و ظهور كه به صورت انيميشن سه بعدي تهيه شده، اشاره كنم.
چطور شد كه تصميم به توليد انيميشن ويژه دفاع مقدس گرفتيد؟
در حقيقت با توجه به اينكه به لطف خداوند متعال توفيق اين را داشتم كه در دوران دفاع مقدس در جبهه ها حضور داشته باشم، مدت ها در اين فكر بودم كه بايد براي نسل جديد با توجه به تكنولوژي رايانه اي- در خصوص دفاع مقدس برنامه اي تهيه كنم.
در ابتدا بايد عنوان كنم جرقه اين كار از دو فرمايش حضرت امام خميني(ره) به فكر بنده خطور كرد، چرا كه حضرت امام(ره) در خصوص عزيزان جهادگر در دوران دفاع مقدس فرمودند: «زحمات بي وقفه جهاد اين سنگرسازان بي سنگر، در دفاع از جمله مسائلي است كه ترسيم آن در قالب الفاظ نمي گنجد.» و در جاي ديگر فرمودند: «انقلاب مردم ايران، نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچم داري حضرت حجت ارواحنا فداه است.»
همين امر باعث شد كه بنده تصميم گرفتم زحمات اين رزمندگان عزيز را از قالب الفاظ به قالب تصوير درآورم و در نهايت افقي را كه حضرت امام(ره) ترسيم نمودند را در قالب دفاع مقدس بيان كنم و اين موضوع را نيز از منظر ولايت نگاه كنم چرا كه معتقدم هر موضوعي كه از منظر ولايت مطرح شود به دليل نور ولايت ان شاالله مي توانند در جامعه اثرگذار و با خاصيت باشد.
چرا انيميشن «عطر ولايت» را در قالب فيلم سينمايي با توجه به موضوع دفاع مقدسي توليد نكرديد؟
همه مي دانيم كه تصاوير مربوط به دوران دفاع مقدس از شبكه هاي مختلف معمولا پخش مي شود ولي استفاده از رايانه به ويژه انيميشن هاي سه بعدي آن هم با حال و هواي دوران دفاع مقدس مي تواند براي مخاطبان كودك، نوجوان و جوان و حتي براي بزرگسالان و خصوصا عزيزاني كه در آن دوران در جبهه ها حضور داشتند جالب و قابل توجه هم باشد.
لذا با دوستانم درستاد ايثارگران جناب آقاي هدايت الله نواب و محمددلگرم ارتباط برقرار نمودم و قصد خودم را مطرح كردم. اين عزيزان هم طرح «جاده سيدالشهدا(ع)» را بيان كردند و البته بعد از ساعت ها بحث و گفت وگو تصميم گرفتيم كه سناريوي آن را براي يك كار انيميشن بنويسيم چون اين جاده داراي ويژگي هاي خاصي بود كه تا به حال نه از رسانه ملي و نه از سينما مطرح نشده بود.
اين را بايد ذكر كنم كه ابتدا فيلمنامه توسط يكي از دوستان جوان نوشته شد ولي به دليل اينكه نتوانست با حال و هواي دفاع مقدس ارتباط درستي برقرار كند لذا تصميم گرفتم فيلمنامه را از نو بنويسم. شايد باور نكنيد به دليل اينكه مي خواستم حال و هوا دقيقا همان دوران باشد و همچنين بحث مهم ولايت را در آن پروژه و از زبان رزمندگان آن دوران مطرح كنم، شايد حداقل 30 بار فيلمنامه را بازنويسي كردم تا بتوانم به آنچه مدنظر داشتم برسم. در حقيقت اين اولين اثر انيميشن دفاع مقدسي است كه از منظر ولايت، حماسه دوران جنگ را مطرح مي كند.
در توليد انيميشن عطر ولايت شما به چه موضوعاتي توجه داشتيد؟
سؤال خوبي است. مي دانيد هر كارگرداني قصد دارد دغدغه هاي خود را در اثرش مطرح كند. بدين لحاظ در توليد اين انيميشن مسائل زيادي برايم اهميت داشت. اول آن كه سعي كردم همان واقعيت ها و خاطرات و ناگفته هاي جهادگران و رزمندگان دفاع مقدس را به همان ترتيب و ماجرايي كه اتفاق افتاده به صورت انيميشن به تصوير بكشم كه اول فيلم هم اين ماجرا را مطرح كرده ام. در واقع فيلمنامه از خاطرات و ناگفته هاي جهادگراني همچون حاج آقا هدايت الله نواب، حاج آقامحمد دلگرم، حاج ناصرابراهيمي، امير محمدزاده، و... عزيزاني كه آن زمان درساخت جاده سيدالشهدا(ع) حضور داشتند، نوشته شده است. مسئله دوم ارتباط آن با زمان حال يعني عزيزان جهادگر و رزمندگاني كه درحال حاضر در ميان ما هستند و در واقع آن خاطرات از زبان دوستاني نقل شده كه هم اكنون جزء جانبازان آن دوران مي باشند. مسئله سوم ترويج فرهنگ جبهه ها و همچنين بحث مهم تبعيت از ولايت را مطرح كنم كه اين فرهنگ بايد به نسل جديد منتقل شود چرا كه نسل حاضر بايد با فرهنگ جبهه آشنا شوند.
عشق، صفا، صميميت، صداقت، يكدلي و ايمان، توكل، شهادت و در راس تمام اين مسائل ولايت مداري آنها بود.
مسئله چهارم بحث طنز فيلمنامه است. چرا كه جهت جذابيت، يك بخش طنز هم درون آن نهفته است و البته سعي كرديم اين بخش طنز هم، همان وقايع طنز زمان جنگ باشد. چون در دوران دفاع مقدس قشرهاي مختلفي جهت دفاع به جبهه ها مي آمدند كه همين روحيه و اخلاق طنز آميز آنها، باعث روحيه بخشيدن به بقيه رزمندگان مي شد و البته بعضي ها هم ذاتا طنز بودند. موضوع پنجم و مهمي كه برايمان بسيار حائز اهميت بوده و هست، حضور معنوي اهل بيت(ع) در آن دوران بود. لذا بايستي اين حال وهواي معنوي براي اين نسل تبيين شود كه البته عزيزانمان در آن زمان به ياد دارند و قطعا نسل بعدي هم آن را شنيده و يا خواهند شنيد. مي دانيد بحث مهمي كه وجود داشت اين بود كه در يك طرف، نيروهاي بعث عراقي و لشگر باطل با تمامي تجهيزات و ادوات جنگي و به اصطلاح تا بن دندان مسلح و در يك طرف رزمندگان اسلام و همان لشگر حق با كمترين ادوات اما با قوي ترين نيروي ايمان و متصل به اهل بيت(ع) مي جنگيدند. چرا كه اگر دوستان به ياد داشته باشند دشمن بعثي براي حتي يك نفرهم از گلوله تانك استفاده مي كرد و سعي داشت با استفاده از سلاح هاي جنگي و حتي شيميايي جلو پيشروي و فعاليت جهادگران و رزمندگان را بگيرد ولي چطور مي شد كه باز موفقيت از آن رزمندگان ما بود؟ اين همان اتصال به حبل الله و عنايت اهل بيت(ع) و خصوصا نور ولايتي بود كه از جانب ولي زمان(عج) در امام خميني(ره) و به اين ترتيب از طريق ايشان در جامعه طنين انداز بود و البته بحمدالله اين ولايت هم اكنون از طريق رهبر معظم انقلاب، حضرت آيت الله خامنه اي به لطف خداوند متعال در جامعه انتشار مي يابد. در واقع مسائلي كه مطرح كردم فكر مي كنم همان مسائلي باشد كه بيشترين دغدغه مقام معظم رهبري در ترسيم درست دوران دفاع مقدس براي جوانان باشد و براي همين موضوعات، چندين بار فيلمنامه را بازنويسي كردم.
با توجه به اينكه همه چيز براساس واقعيت ها شكل گرفته، اين فضاها را از چه طريقي بازسازي كرديد؟
دراين انيميشن سعي كردم فضاها و ميزانسن ها همان فضاهاي دوران دفاع مقدس باشد. يعني اينكه دوستاني كه عمليات خيبر را به ياد داشته باشند، همان فضا را شايد به ياد بياورند. ما هم سعي كرديم با توجه به عكس هاي موجود همان ورودي پل خيبر، ورودي جاده سيدالشهدا، قرارگاه و تپه ها، خاك ريزها و حملات تانكي و هواپيماهاي بعثي عراقي را و همچنين رشادت ها و حتي نكات ريزهم كه در جبهه ها بود توجه داشته باشيم.
با توجه به قابليت رايانه سعي كرديم كه مخاطبين كودك و نوجوان با ديدن انيميشن «عطر ولايت» همان فضا را حس كنند.
جاده سيدالشهدا(ع) از چه ويژگي برخوردار بود كه دستمايه كار انيميشن قرار گرفت و نظر شما را براي ساخت آن جلب نمود؟
اول، نام مبارك سيدالشهدا(ع) و ويژگي ها و ماجراهاي جالب ساخت اين جاده نظرم را جلب كرد. اين جاده در شرايطي ساخته شد كه دشمن بعثي عراق تمام تلاش خود را كرد تا جهادگرانمان موفق به ساخت آن نشوند. چرا كه زدن اين جاده باعث سقوط حتمي جزاير مجنون شمالي و جنوبي مي شد. حال زدن اين جاده با آن شرايط بمباران ها تقريبا غيرممكن بود. در زيبايي ساخت اين جاده همين را بگويم كه، طول آن دقيقا 14 كيلومتر يعني به عدد 14 معصوم(ع) و به مدت 72 روز يعني به تعداد شهداي كربلا و در روز سوم شعبان، روز تولد امام حسين(ع) به پايان رسيد و اسمش هم بود جاده سيدالشهدا، شما چنين زيبايي را كمتر مي توانيد در جايي پيدا كنيد. آيا به نظر شما زيبا نيست؟ خداوند متعال پازل به اين زيبايي چيده است چرا ما آن را ترسيم نكنيم.
درباره روند ساخت و مشكلات انيميشن «عطر ولايت» بگوييد.
توليد فيلم در زمينه دفاع مقدس مشكلات خاص خود را دارد، اما در انيميشن مشكلات آن چند برابر است چرا كه اكثر نفراتي كه بنده در خدمت آنها بودم بعد از دوران دفاع مقدس به دنيا آمده اند. حال بنده به عنوان تهيه كننده و كارگردان بايستي اولا بتوانم فيلم نامه را براي آنها به قول معروف جا بيندازم. مثلا دوستاني كه قرار بود وسايل مورد استفاده درجنگ را بسازند بايستي از اين وسايل تصويرو عكسي داشته باشند. لذا مجبور بودم براي آنها تصاويري از ابعاد مختلف و از اكثر وسايل جبهه تهيه كنم. البته از دوستانمان درشهرك سينمايي دفاع مقدس تشكر وقدرداني كنم كه اين وسايل را در اختيار ما قرار دادند تا بتوانيم از زواياي مختلف عكاسي كنيم و در اختيار دوستانمان كه مشغول ساخت رايانه اي بودند قرار بدهيم. همچنين در طراحي چهره ها، سعي شده از عكس هايي از زمان جنگ استفاده شود. مسئله ديگر حركات شخصيت هاي داستان اعم از راه رفتن حركات دست و صورت. بخش جنگي آن، حركات زدن آر.پي. جي، شليك مسلسل، لحظات شهادت، يا شيميايي شدن، كار و فعاليت، حركت لودرها، بلدورزها و قايق ها و همه و همه بايستي يكي يكي براي آنها بازي مي كرد تا بتوانند حركات را همان طور كه بوده است، در بياورند. البته خيلي وقت ها اين اتفاق مي افتاد كه دوستان عزيز از ساختن اين پلان ها فرار مي كردند چون نمي توانستند اين پلان ها را به درستي پياده كنند ولي به لطف خداوند مايوس نمي شديم. البته اين را هم بگويم كه بسياري از همكارانمان كه در پروژه كار مي كردند وقتي پلاني را انيميت مي كردند روي خودشان اثر عجيبي مي گذاشت.
مثلا يكي از انيماتورهاي پروژه به نام مالك جعفري كه داشت لحظه شهادت «اوس محمود» را مي ساخت بسيار متاثر شد و اظهار مي كرد كه اين صحنه روي خودم اثر عجيبي مي گذارد و شهادت برايم چقدر زيبا تجلي پيدا مي كند و البته اين از بركات نور هدايت و ولايت و اثرات دوران دفاع مقدس است. درحقيقت بايد بگويم، تمامي اين مشكلات يك طرف و كمبود مالي هم از طرف ديگر كه ما را تحت فشار قرارمي داد. چرا كه توليد اين چنين انيميشن هايي با حال و هواي دفاع مقدس بسيار سنگين و حجيم است و زمان زيادي طول مي كشد تا اين پروژه به اتمام برسد. مثلا توليد اين چنين انيميشني با اين حجم نزديك به چهار سال طول كشيد تا به اتمام رسيد.
اميدوارم مسئولين به اين مسئله توجه داشته باشند كه فعاليت درحوزه انيميشن خصوصا در زمينه دفاع مقدس بسيارسخت و هزينه هاي سنگيني را در بردارد و شايد به همين دليل دوستان دراين حوزه وارد نمي شوند. واقعا بياييم به اين مسئله اهميت بدهيم و اين پروژه ها را با پروژه هاي ديگر نسنجيم.
تا چه اندازه به واقعيت و رئال در انيميشن نزديك شديد؟
نكته جالبي كه در فيلم سينمايي انيميشن «عطر ولايت» وجود دارد، آن است كه شخصيت هاي داستان فانتزي نيستند بلكه به صورت چهره هاي واقعي و به اصطلاح به رئال نزديك ترند. شايد يكي از شيوه هاي متفاوت اين انيميشن هم همين باشد. همان طور كه قبلا عرض كردم نه تنها داستان و فضا، بلكه شخصيت ها هم سعي شده به واقعيت و فضاي واقعي نزديك تر باشند.
چرا نمي خواهيم به اين نوع توليدات به صورت خاص نگاه كنيم؟
ببينيد تا خود شما وارد توليد نشويد مشكلات، سختي ها و مسائلي كه باعث مي شود تا دائما در استرس باشيد را درك نمي كنيد و آن را درنمي يابيد. تازه مشكلات كار يك طرف و بحث مالي هم يك طرف.
ورود به بحث دفاع مقدس و فيلمسازي دراين حوزه، بحث سودآوري نيست، بلكه بحث فرهنگسازي است و مسئولين بايد درساخت اين پروژه ها ورود كنند و حمايت هاي معنوي و مادي در زمينه ساخت اين پروژه ها داشته باشند.
چرا نام انيميشن را «عطر ولايت» گذاشتيد؟
اين را مي دانيد كه هر فيلمي رنگ و بوي مخصوص به خودش را دارد و هر فيلمساز با توجه به نوع فيلم خود اسمي را براي آن انتخاب مي كند. بايد گفت نام اين انيميشن با محتواي آن يكي است. بگذاريد مخاطبين ما با استشمام اين عطر زيبا وارد فضاي فيلم شوند. وقتي فضايي به اين زيبايي وجود دارد و رزمندگان ما در آن فضا حماسه آفريدند و سير كردند و همه چيز را زيبا ديدند چرا ما آن را به صراحت مطرح نكنيم. البته الحمدلله در حال حاضر هم اين عطر در كشورمان به استشمام مي رسد، چرا ما مخاطبين خود را به آن دعوت نكنيم. فطرت مخاطبين و جوانان فطرت پاكي است. عشق به ولايت و نور ولايت درفطرت آنها وجود دارد.
¤ آيا پروژه ديگري هم در زمينه دفاع مقدس در دست ساخت داريد؟
اگر خداوند متعال عمري و تواني بدهد، باز هم سعي مي كنم درباره دفاع مقدس انيميشن هايي را بسازم. البته در حال تهيه پيش نويس هايي درباره «عطر ولايت2» هستم و با يكي از دوستان هم در خصوص فيلمنامه آن مذاكراتي انجام داده ام. حال كه خداوند متعال اين عنايت را به ما داشته كه در دوران دفاع مقدس حضور داشته باشيم پس به عنوان يك فيلمساز و سرباز كوچك ولايت كار مي كنم.
¤ و صحبت پاياني...
درپايان از شما تشكر مي كنم كه اين مجال را به بنده داديد تا بتوانم قدري درباره روند توليد فيلم انيميشن «عطر ولايت» توضيحاتي بدهم. نبايد فراموش كنيم كه رمز موفقيت در امر ولايت، حرف شنوي و تبعيت از ولي زمان يعني مقام معظم رهبري است. خداوند به ايشان طول عمري بلند در كمال عافيت، حسن، شادي و عزت عنايت كند و وجود پربركتشان را براي ما حفظ نمايد كه اگرواقعا خداوند متعال اين عنايت را به ما نداشت و حضور پربركت ايشان در ميان ما نبود شايد اين حوادث و فتنه هاي اخير به اين صورت از بين نمي رفت. مراقب باشيم و خود را مشغول اين فتنه ها نكنيم. تبعيت و حرف شنوي از مقام معظم رهبري همان قلعه امن ولايت است.

 



شوق پرواز ادامه دارد

عليرضا قبادي
مجموعه تلويزيوني «شوق پرواز» به پايان رسيد. بعد از چند سالي كه از ساخت سريال هايي مثل زندگي شهيد شيرودي مي گذشت اين اولين اثري بود كه به طور مستقل به زندگي يكي از فرماندهان جنگ پرداخت و توانست رضايت مخاطب را جلب كند.
موسسه سوره مهر، روايت فتح و بنياد حفظ آثار و ارزش هاي دفاع مقدس در اين سال ها اقدام به چاپ كتاب هايي در ارتباط با زندگي سرداران و فرماندهان جنگ كرده اند. انتشار اين كتابها گام موثري است براي شناخت نسل جديد از احوال و افراد جنگ. موسسه روايت فتح طي مصاحبه اي با همسران شهدا ( خلبانان، فرماندهان و شهداي شيميايي) مجموعه با ارزشي را در اختيار عموم قرار داده است. با وجود چنين روايت هايي در حوزه دفاع مقدس كه متكي به واقعيت است داستان سرايي تخيلي در اين موضوع عبث به نظر مي رسد. الا اينكه مقصود خاصي از آن مدنظر باشد.
به گواه تصاوير تشييع جنازه شهيد عباس بابايي با حضور گسترده مردم در خيابان هاي شهر قزوين برگزار شده است. فرض كنيم رابطه مردم قزوين با اين شهيد صرفا در حد همين تشييع جنازه نيم روزه بوده باشد. بسياري باخبر شده اند كه يكي از فرماندهان جنگ كه همشهري آنها بوده به شهادت رسيده است، همه به خيابان ها آمده اند و با شور و حال به ياد ماندني با اين قهرمان ناديده خداحافظي كرده اند و اكنون بعد از بيست و چند سال يك روايت كامل از زندگي آن شهيد پيش رويشان قرار گرفته است. پدر و مادرهاي اين شهر هر كدام اگر كوچك ترين خاطره اي از عباس بابايي داشته باشند بعد از سال ها مرورش مي كنند مفتخرانه براي ديگران خصوصا جوان ها باز مي گويند و اين خود مي شود موج دوم حركت تأثيرگذارانه فيلم و تلويزيون و اي كاش فيلم بيشتر از اين به مردم قزوين مي پرداخت حتي در حد به تصوير كشيدن صحنه هايي از تشييع جنازه شهيد. «شوق پرواز» مجموعه خوش ساخت و قابل قبولي بود. نوع روايت داستان كه گذاشته شده بود به عهده زوجي كه چندان نسبتي به موضوع جنگ و حتي با نظام نداشتند. مرد (مسعود) همراه خانواده اش از ايران مهاجرت كرده و حال براي ديدن همسرش (ليلي) و اينكه او را هم با خود به خارج از ايران ببرد بازگشته است .
تصادف ليلي و بستري شدن او در بيمارستان باعث مي شود مرد براي حل سوءظن خود نسبت به او و البته به درخواست خودش وارد تحقيق نيمه كاره مانده همسرش با عنوان زندگي شهيد عباس بابايي شود. در اين روايت دو سويه كه هم شاهد زندگي شهيد بابايي هستيم و هم يك داستان ديگر را در كنارش دنبال مي كنيم دو نسل به هم پيوند داده مي شوند. دو نسل ظاهرا متفاوت اما كاريزما و قوت يك سوي اين رابطه باعث كمرنگ شدن تفاوت ها مي شود. زندگي شهيد بابايي و آدم هايي كه در فيلم مخاطب مسعود هستند و قرار است حلقه اتصال نسل جديد به دفاع مقدس واقع شود جذابيت لازم را دارد و ما پيگيري هاي مسعود را غيرمنطقي نمي بينيم. اما نكته ديگر در اين فصل تغييري است كه مخاطب هم از همان قسمت هاي اول حدس مي زند كه در شخصيت و نگاه مرد رخ دهد. شكي كه مسعود نسبت به ليلي دارد از بين مي رود و بعد مي ماند رابطه او با تحقيق ناتمام و زندگي شهيد. مخاطب تلويزيون عادت كرده است كه با يك افراطي گري نامتعادل تغييرات شخصيت روبه رو شود . اما صمدي با ظرافت به شخصيت مسعود پرداخته است و سعي كرده صرفاً او را به تعادل نزديك كند. تزكيه نفس به اندازه خود شخصيت كه باورپذيري آن براي مخاطب ساده باشد.
شوق پرواز مجموعه اي در حد و اندازه تلويزيون بود. نه آن قدر ضعيف كه نااميدكننده باشد و نه آنقدر قوي كه بتوان گفت كم نظير است . مجموعه ،روايت دراماتيكي است كه از ابتدا تا انتهاي داستان، بيننده را متقاعد مي كرد كه پاي تلويزيون بنشيند. مخاطب برخلاف چند مجموعه اي كه همزمان با «شوق پرواز» از صدا و سيما پخش شد پاي تلويزيون شكنجه نمي شود و احساساتش مورد هجمه ساديستي قرار نمي گيرد. اصل احساس مخاطب نيست بلكه تأثيرگذاري بر منطق هم اهميت دارد. عنصر عشق كه موتيف سريالهاي تلويزيون است در اين فيلم به شكلهاي مختلف پرداخته مي شود اما به ابتذال كشيده نمي شود و موقرانه ساحت خود را حفظ مي كند.
اين سال ها متأسفانه شاهد ساخته شدن سريال ها و فيلم هايي با موضوع دفاع مقدس هستيم كه به وضوح هدفي جز تخريب و مخدوش كردن آن ندارد. جنگ به ماهو جنگ مطلوب نيست اما عواملي باعث تقدس جنگ مي شوند. مردم مسلمان عراق كه وجوه فرهنگي و اعتقادي بسيار نزديكي هم با ما دارند، نسبت جنگ هشت ساله با نفرت نگاه مي كنند. آنها هم جنگ را تحميل شده مي دانند اما نه از طرف ايران بلكه از جانب صدام و حزب بعث . آنها هرگز نسبت به جنگ احساس افتخار ندارند.اما در ايران موضوع فرق مي كند عبارت «دفاع مقدس» را بايد به نسل هاي ديگر هم انتقال داد. جوان امروز با يك واسطه به جنگ پيونده خورده است و درك بهتري نسبت به آن دارد اما اگر مورد بي توجهي قرار گيرد او نيز تحت تأثير تبليغات نسبت به اين حماسه عظيم ملي موضع دست كم انفعالي خواهد گرفت.
«شوق پرواز» تقريباً در طول تمام قسمت ها به رابطه عميق عاطفي عباس بابايي و همسرش مي پردازد. بعد از شروع جنگ مليحه حكمت هميشه از اينكه عباس به شهادت برسد واهمه دارد. اما توجه كنيم به سكانس بالگرد كه مليحه مي خواهد با جنازه همسرش باشد. هر دو پرواز مي كنند و در حرف هاي مليحه با جنازه عباس كلمه اي از يأس و ناميدي و گله و شكايت نيست. اينكه من بعد از تو چه كنم؟! كه اين وقت ها شنيده مي شود خبري نيست. زن از منظر دفاع مقدس اسير دنيا نيست كه عاجزانه غصه اش بعد از شهادت همسرش اين باشد كه با بچه هايش چه كند كه حالا بي سرپرست شده اند. نگاه اين آدم ها رو به بالاست، آدم هايي كه محصول انقلاب و ثمره دفاع مقدس بودند شكوه يك حماسه اند.
«شوق پرواز» هنوز به پايان نرسيده است. شوق پرواز در ابتداي راه است حركتي است كه قريب 30 سال است مدام آغاز شده است و ناتمام مانده است. پرداختن به زندگي فرماندهان جنگ از هر قصه خودساخته و تخيلي مهم تر است.

 



خيلي دور، خيلي نزديك!

محمدرضا محقق
بازنمايي هنر ورزانه امر و متن ديني خاصه در قالب تصوير و به ويژه درمديوم سينما بيشتر در دو ساحت روي مي دهد؛ چه به صورت متلاقي و چه به شيوه متباين:
اين بازنمايي يا وجه تاريخي دارد و اصل و اولويت در توليد اثر تصويري با تمركز و توجه به متن تاريخ است و سازنده قصد خود را ارائه يك ما به ازاي تصويري از متن تاريخي مدنظرش مي داند و يا وجهي معرفتي از مفهومي ديني دارد و در واقع سعي مي كند مضموني را كه درگستره موسع امر قدسي مي گنجد در تداركي تصويري، به مخاطب عرضه كند.
البته هر دوي اين ساحت ها قابليت همپوشاني و تلاقي با يكديگر را دارند و الزاماً دريك كنتراست و مرزبندي متمايز از يكديگر قرار نمي گيرند و به عبارت ديگر چه بسا يك اثر تاريخي، كه درعين توجه و تمركز جدي و اصلي به متن تاريخ به دنبال نشانه گذاري هايي از مضامين معرفتي و اخلاقي و... هم باشد و يا بالعكس. اما به طور كلي مي توان به اين دسته بندي اساسي قائل شد.ضمن اين كه مرور و بررسي تاريخ هنر به ويژه تاريخ سينما وتئاتر و نقاشي و ساير هنرهاي تجسمي، گويا و جوياي همين نكته است.
دراين نوشتار توجه ما بر دو وجه نرم افزاري و سخت افزاري و به عبارت ديگر در دو ساحت فكري و عملياتي است.
مقوله بازنمايي هنرورزانه از امر قدسي در دو ساحت «تاريخ» و «سينما» مطمح نظر اصلي نگارنده دراين مجال است.
انتخاب متن تاريخ به عنوان ماده اوليه براي ورود به اين مقوله هم از آن جهت است كه درسيره علمي و مواجهه اجتهادي و به عبارت رساتر انقلابي استاد بزرگ حضرت علامه عسكري (ره) با رويكردي كاملا علمي و مستند و منزه در قبال تاريخ، دنبال شده و به ثمر رسيده و هم از آن جهت كه در طول تاريخ هنر و خاصه سينما چه در وجه كلاسيك و چه در دوران معاصر آن، تاريخ هميشه به عنوان منبع و منظري مورد توجه و استقبال هنرمندان و مخاطبان هنر قرار داشته و اساسا هنر سينما بسياري از فرازهاي بلند و لحظات ناب و موقعيت هاي درخشان و ماندگار خود را مديون و مرهون تاريخ و فيلم هاي تاريخي خود است.
آشنايان و شاگردان مكتب علمي و تحقيقي حضرت استاد و آگاهان به نحوه مواجهه انتقادي و جسورانه و درعين حال علم آورانه و سند محور ايشان در مصاف هاي تاريخي شان، به خوبي و روشني بر اين نكته واقفند كه شيوه و منش استاد در طول حيات پر بركت مجاهدت هاي علمي شان، براي تدارك يك «تاريخ منزه» و مستند به حقيقت و انصاف و معنويت بود و دراين راه از هيچ تلاشي فروگذار نكرده و از هيچ محنت و سختي و صعوبتي نهراسيدند.
چه از جهت روش شناسي تحقيق و رجوع به متون تاريخي درجه اول و چه ازجهت استقرا و تتبع تام و تمام ايشان درمنابع مختلف و البته غربال شده، مي توان آثار ايشان را از جمله منابع كم نظير در اين حوزه دانست.
گرچه نبايد اين نكته مهم و اساسي را از نظر دور داشت كه تمام تتبعات و مجاهدات علمي و عملي ايشان در افق عشق و ارادت به اهل بيت (ع) و بازنمايي حقيقت وجودي و مظلوميت ايشان در طول تاريخ پررنج شيعه، شكل گرفته و سيطره اين نورانيت بي مثال را در قامت آثار ايشان مي توان به روشني مشاهده نمود. هرچند اين عشق و ارادت، ابداً ايشان را از موضع علميت و حق مداري و قضاوت منصفانه و بدون پيشداوري باز نمي دارد و دور نمي كند و به غبار غفلت آلوده و به رنگ تعصب آغشته نمي سازد و ترديدي نيست كه عظمت كار و ارزش جهاد علمي ايشان هم به همين دليل است. همين امر هم باعث شده تا اين آثار به مدد تنزه و متانت و حق جويي كه در آن موج مي زند همچون خورشيدي در گستره شريعت و جوانمردي بدرخشد.اما اين عرصه علمي در تلاقي با ساحت هنر به ظهور و بروزي ديگر مي رسد و با آن به داد و ستدي تعاملي منجر مي شود كه تاثير و تاثراتي را درهر دو حيطه دربردارد؟!
تاريخ سينماي كلاسيك و به عبارت ديگر از زمان پديد آمدن اولين آثار سينمايي كه حالتي اوليه و ابتدايي داشت و نخستين نماد و نمودهاي تلاش مخترعان اين ايده تصويري نو و بديع و جذاب به حساب مي آمد مي توان رگه هايي از تصوير دين و آيين را در آن به تماشا نشست.
فيلم هاي كوتاه ابتداي حيات سينما روايت گر لحظاتي هستند كه در شناخت چگونگي اين رابطه بسيار حايز اهميت اند. اين فيلم ها عمدتا به سراغ لحظاتي رفته اند كه به لحاظ ديني و البته مذهبي، شناخته شده، مطلوب و بي چون و چرا هستند. نمونه اش را مي توان در فيلمي مشاهده كرد كه در زماني بسيار كوتاه تنها روايت گر صحنه اي از مراسم شام آخر عيسي مسيح است و نيز بسياري از مشابهاتش كه با تكيه بر اموري از اين دست به بازنمايي نشانه هاي هويت ديني مبادرت مي ورزيدند.
از آن زمان تاكنون آثار بزرگ و جاودانه اي در حوزه سينماي ديني درهر دو وجه تاريخي و مفاهيم معنوي و مذهبي پديد آمده و مخاطبان بسياري را گردخود جمع آورده است.
از فيلم هاي «ده فرمان» و «بن هور» در سال هاي دور تا «مصائب مسيح» و «رمز داوينچي» ساخته سال هاي اخير، نمونه هايي از بازنمايي مفهوم دين و تاريخ ديني و مضامين آييني در آينه تصوير كه سينما را محلي براي بازتاباندن امر قدسي يافته اند.
گرچه به لحاظ تفوق و تسلط غرب و به طور ويژه هاليوود، بر صنعت سينما و توليدات سينمايي، سهم اختصاص يافته به تاريخ اسلام و به خصوص معارف شيعي در طول تاريخ سينما بسيار اندك بوده، مگر مواردي كه در هدم و هجو و وهن اين مباني فكري و معارف ديني توسط دشمنان اين آيين ساخته و پرداخته شده، ولي با اين حال، توليد فيلمي هم چون «الرساله- محمد رسول الله(ص)» نشانه و نمادي بزرگ و مهم و قابل دفاع از تجلي سينما ورزانه تاريخ دين مبين اسلام و شخصيت رسول اكرم(ص) محسوب مي شود .
اتفاقا يادآوري فيلمي همچون «الرساله» تناسب و تلاقي قابل توجهي با منظور و مقصود اصلي اين نوشتار - كه همان بحث تاريخ اسلام و دارا بودن توان بالقوه بازنمايي و بازآفريني سينمايي باشد- داراست؛ چرا كه در اين فيلم از طرفي تاريخ، به عنوان متن اصلي و منبع اوليه و موثري براي نگارش فيلمنامه مورد توجه و تمركز سازندگان اثر بوده است و از سوي ديگر، طرح كلي و يكپارچه اي از به تصوير كشيدن احوال و شخصيت و سيره پيامبر ختمي مرتبت حضرت محمد(ص) براي مخاطب جهاني و البته مسلمانان نقاط مختلف دنيا مدنظر بوده است.
جالب اين جاست كه فيلم «الرساله» با اين كه تمركز اصلي خود را بر بازآفريني حداكثري تاريخ قرار داده و از تخيل صرف و گمراه كننده و كاذب دوري گزيده و دقت و تلاش خود را صرف انعكاس تاريخ صدر اسلام كرده، اما فيلم جذابي از آب درآمده و اين واقعيت گوياي اين نكته است كه بازآفريني تاريخ اگر با اتكا به متني درخور و قابل دفاع و مستند باشد و مؤلفه هاي سينمايي و ابزارهاي فني اش به درستي در اختيار آن متن تاريخي قرار بگيرد، مي تواند به توليد اثري منجر شود كه به شدت مخاطب پسند باشد و طيف هاي مختلف و متنوع و متكثر مردم را در سطوح مختلف متوجه خود سازد.
اين ويژگي تاريخ است كه به خودي خود حاوي مؤلفه ها و عناصر دراماتيكي است كه اتفاقا به خاطر وجه واقعي بودن، به ويژه اگر با شخصيت ها و وقايع قدسي هم پيوند بخورد، به شدت قابليت سينمايي شدن و مخاطب يافتن دارد و مي تواند با آثار قدرتمند تخيل مدار و داستان گوي مصطلح و متعارف سينمايي رقابت كند و عرصه را در سيطره خود بگيرد. كما اين كه فيلم الرساله به تمامي اين موفقيت ها نائل آمد؛ آن هم در بهترين و والاترين و رشك برانگيزترين شكل متصور و ممكنش. دراينجا با يادآوري دوباره ويژگي هاي متني و محتوايي و ارزش هاي ساختاري و اسنادي و علم آوري مجاهدت آميز آثار حضرت علامه عسكري(ره) توجه و تمركز بر روي اين آثار به منظور بازآفريني و بازتوليد هنري اين نوشته ها به ويژه درعرصه هنر تصوير و خاصه سينما قابل اشاره و پيگيري است.
و اين اتفاقي است كه متأسفانه طي سال هاي گذشته به شدت مورد غفلت اهالي علم و هنر قرارگرفته و از مواضع و مواقف خطير و حساس و مهمي است كه بدان كمترين توجهي نشده و اين منابع ارزشمند، هرگز در اين وادي مهم و تأثيرگذار كه رسانه و زبان روزگار ماست و به نوعي مي توان گفت «آموزگار تفكر بشر امروز» است، مورد استفاده قرار نگرفته است.
درمجموع آثار حضرت علامه عسكري(ره) در زمينه تاريخ و به طور مثال در كتاب هاي مهم و موثر و عظيمي همچون «عبدالله ابن سبا» يا «آخرين نماز پيامبر» و نيز ساير نوشتارهاي ارزشمند و گران سنگ ايشان، مي توان ردپاي يك نگاه هنرمندانه و اديبانه را يافت. نوع چيدمان موضوعات و نحوه بيان مسائل را در تداركي جذاب و بسيار خواندني به مخاطب خود عرضه مي نمايد. بياني كه در برخي موارد به رندانگي و طنازي هم نزديك مي شود و قابليت هايي علاوه و مزيد بر ارزش هاي صرف علمي و تاريخي مي يابد. مثلا در كتاب آخرين نماز پيامبر حتي شايد بتوان گفت خواننده با يك شيوه مدرن و بلكه پست مدرن از نحوه بيان و شيوه آرايش تاريخ پيراسته از غبار تعصب و خرافه و گزاف و دروغ روبه رو مي شود كه مخاطب را در منظومه اي گيرا و خواندني قرار مي دهد.
البته منظومه اي كه حاصل مجاهدت علم آورانه و بيان روشمندانه نويسنده محققش بوده و نه تخيل صرف و وهميات متبادر از ذهن غوطه ور در فضاي غيرحقيقي و كاذب بافنده!بايد گفت اساساً به لحاظ نوع مواجهه علمي و سيره پژوهشي و روش شناسي تحقيقي حضرت علامه(ره)، كه حائز ويژگي هاي منحصر به فردي در حقيقت يابي و واقعيت طلبي است، «تاريخ منزه» حاصل از تراوشات قلمي ايشان، اگر داراي وجوه دراماتيك و جنبه هاي داستاني غني و سرشاري باشد، كه هست، قطعا از يك متن اصيل و ناب سرچشمه مي گيرد و نحوه اي از دراماتيزاسيون است كه پايه هاي آن بر واقعيت هاي ناب و تابناك و معارف اصيل بنا شده است نه وهم و خيال و داستان پردازي مصطلح و مألوف و مأنوس امروزي.
گرچه نگارنده اين نوشتار ابداً در مقام ذم و رد و نفي تخيل هنري و دراماتيزاسيون، بر مبناي اصول هنر دراماتيك مشهور و مألوف و مصطلح امروزي نيست و آن را درجايگاه خود بسيار هم نافذ و والا و قابل دفاع مي داند كه حتي مي تواند روشي بديع و ارزنده در بازنمايي و بازتاب هنرورزانه و تأثيرگذار معارف و مضامين سترگ و شگرف ديني و انساني و الهي باشد، ليكن آنچه در اين جا مطمح نظر است و مورد اشاره، نوعي از درام پردازي غني و سرشار است كه در متن تاريخ منزه و در روش مواجهه ناب و اصولي علماي راستين در برابر متن تاريخ وجود داشته و دارد، كه مي تواند منبعي مناسب و متعالي براي اهالي هنر خاصه هنر تصوير باشد.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14