قصه ي كوتاه

دست من نيست ، به ناگاه به هم مي ريزد
زندگي بي تو به والله به هم مي ريزد
عاقبت خيره به چشمش غزلي خواهم خواند
خلوت يوسف و اين چاه به هم مي ريزد ...
در پي ماه به دريا زدم و فهميدم
دست بر آب زنم ، ماه به هم مي ريزد
همه ي عمر طرف دار شدم آينه را
غافل از اين كه ز يك آه به هم مي ريزد
پنج بيت است ، ولي هر كه دلش رنجيده
با همين قصه ي كوتاه به هم مي ريزد ... !
حسين دهلوي

عطر او

من در اين صحراي سبز
مثل آهو مي دوم
شادمان و بي قرار
در پي او مي دوم

در دل اين سبزه ها
عطر او پيچيده است
پاي او را بارها
اين زمين بوسيده است

مي تپد با ياد او
قلب اين صحراي سبز
او از اين جا رد شده
از همين صحراي سبز

تا ابد از شوق اوست
سينه ي هر غنچه سرخ
از صفاي روي اوست
هر چه سبز و هر چه سرخ

مثل آهو مي دوم
آه اما او كجاست ؟
در پي او مي دوم
ضامن آهو كجاست ؟

گل نرگس
جهان در انتظار است
گل نرگس كجايي ؟
سر سجّاده ، امروز
دعا كردم بيايي

بيايي تا پرستو
بگويد نوبهار است
بيايي تا بخندد
دلي كه بي قرار است

بيايي تا كه دنيا
شود از مهر ، لبريز
بيايي تا شود صبح
شب دلتنگ پاييز

بيايي تا نيفتند
از اين پس سرو و افرا
براي ببر و آهو
بماند يك وجب جا

زمين از شوق نامت
دوباره داده صد گل
بيا تا من برايت
بچينم يك سبد گل

بيا تا ابر كينه
از اين جا پر بگيرد
بيا تا دوستي را
جهان از سر بگيرد

سر سجّاده ، امروز
دعاكردم بيايي
جهان در انتظاراست
گل نرگس كجايي ؟
سيد احمد ميرزاده

سلام بر مربي!

اشاره : در يادداشتي براي مربيان تربيتي ، از بايد ها و نبايدهاي اين شغل شريف نكته هايي را يادآور شده بودم. دلم مي خواست هرچه را كه مي دانم به همكاران عزيزم بگويم . در زير بعضي از آن نكته ها را مي خوانيد.
همكاري مربي تربيتي و مربي ورزش
معمولا مربيان تربيت بدني در مدارس از محبوب ترين ها هستند . ارتباط با مربي ورزش براي بعضي از برنامه هاي پرورشي مي تواند مفيد باشد.
مسابقات ورزشي
مي توان در مناسبت هاي گوناگون مسابقات ورزشي بين دانش آموزان برگزار كرد، تبليغات با مربي پرورشي و اجراي آن با مربي ورزش .
مي توان براي ايجاد صميميت بيشتر بين دانش آموزان و دبيران بين آنها مسابقاتي مثل فوتبال، واليبال و... راه انداخت. اين كار نيازمند اطلاع رساني قبلي به دبيران و دانش آموزان است. خود مربي هم اگر ورزشكار باشد مي تواند در اين مسابقات شركت كند.
كمك براي حل مشكلات تربيتي بچه ها
دانش آموزان كم رو را مي توان به مربي ورزش معرفي كرد تا با مسئوليت دادن ، آنها را از كم رويي در آورد.
مي توانيم از مربي ورزش در باره ي توانايي هاي ورزشي بعضي از دانش آموزان مشكل دار بپرسيم تا در مواقع لازم از آن نقاط مثبت براي تربيت بهتر دانش آموز استفاده نماييم .
مربي و تغذيه
سلامتي جسمي مربي تربيتي با تغذيه ،ورزش و استراحت فراهم مي شود. خوب است با تغذيه مفيد براي يك مربي تربيتي آشنا شويم.
اگر ما خواص مواد غذايي را بدانيم در كارمان شاداب تر خواهيم بود. براي رعايت اصول سلامتي در تغذيه به چند نكته ي مهم توجه بفرماييد:
1 - معده ، معدن سلامتي يا بيماري است. ما با خوردن غذاي مناسب در زمان و شرايط مناسب سالم مي مانيم در غير اين صورت سلامتي مان به خطر مي افتد .
2 - خوردن روزانه هشت ليوان آب به سلامتي ما كمك مي كند، البته بهتر است بين غذا آب نخوريم.
3 - خوردن ميوه ي فصل، شادابي را به همراه مي آورد .
4 - تا گرسنه نشده ايم سر سفره ننشينيم و تا سير نشده ايم از سر سفره بلند شويم.
5 - از نوشيدن چاي زياد ، مخصوصا بلافاصله بعد از غذا بپرهيزيم.
6 - از قندهاي طبيعي در توت ، كشمشي و خرما استفاده نماييم.
7 - نوشيدن شربت عسل به طور روزانه باعث سلامتي مي شود. يك ليوان آب جوش ولرم شده، يك قاشق غذا خوري عسل وآب نصف يك ليمو ترش را هم مي زنيم و آرام آرام مي نوشيم .
مربي و بهداشت
پاكيزگي هميشه زيباست و زيبا خواهد بود. يك مربي تربيتي بايد هميشه ظاهري آراسته داشته باشد، چگونه مي توانيم به اين آراستگي برسيم ؟
لباس
رنگ مناسب ، تميزي و اتو شدن لباس باعث چشم نواز شدن آن بر تن مربي مي شود.
رنگ لباس خوب است از خانواده ي رنگ شلوار يا كفش و... باشد تا در نگاه بيننده هماهنگي را به نمايش بگذارد. رنگ تند و ناهمگون نشان دهنده ي شخصيت پرتلاطم فرد مي باشد.
واكس خورد ن كفش و راحت بودن پا در آن مهم است. جوراب هاي شسته شده و تميز در نماز خانه اهميت خود را نشان مي دهند .
استفاده از مسواك و نخ دندان دوستانتان را بيشتر مي كند. اگر پياز ، سير يا سبزي هاي معطر مثل تره خورده ايد از خوش بو كننده ها استفاده كنيد و كمتر جلوي افراد از نزديك صحبت نماييد .
هميشه صبح جلوي آينه بايستيد و گوشه ي داخلي و خارجي چشمانتان را با آب، تميز كنيد .
هميشه بعد از شستشوي بيني و صورت به آينه نگاه كنيد تا پاكيزه باشيد.
استفاده از بوي خوش و ملايم خوش آيند و زيباست.
مربي و جامعه ي امروز
تهديدها و فرصت هاي جامعه ي امروز را بشناسيم
تهديدها
ارتباطات مرزها از بين برده است .
اينترنت در كنار فوايدش ، پر از مسائل غير اخلاقي است .
نتيجه ي بعضي از پيامك و بلوتو ث ها خطرناك است.
بعضي از بازي هاي رايانه اي خشونت آميزند .
ديد و بازديدهاي سنتي در خطراست .
ميل به مطالعه كم شده است .
دشمنان اسلام با برنامه حمله مي كنند.
كانال هاي ماهواره خواب و بيداري نمي شناسند.
فرصت ها
مي توان با انسان هاي خوب ارتباط داشت.
بايد ياد بگيريم از امكانات درست استفاده كنيم.
بايد عوارض بازي ها را بشناسيم و بچه ها را آگاه كنيم.
كتاب هاي ارزان، مفيد و جذاب براي مطالعه توليد شود.
بايد بچه ها را آگاه كرد و تقيدات مذهبي را آموزش داد.
ما هم با برنامه دفاع كنيم و با برنامه دينمان را تبليغ نماييم و...

تقديم به مربيان باصفاي تربيتي

باغبان
تو با نسيم صبحگاه
دوباره مي رسي ز راه
به ما سلام مي كني
تو از ميان جايگاه

سلام مهربان تو
به گوش ما چه آشناست!
دل تو مثل چشمه اي
پر از صداقت و صفاست

اميد سبز زندگي
هميشه در صداي توست
نشاني بهار ما
ميان دست هاي توست

ميان باغ مدرسه
تويي هميشه باغبان
مربي عزيز ما
كنار ما بمان، بمان
محمد عزيزي (نسيم)

مدرسه! تولدت مبارك

به نام خالق خوبي ها
اي مهربان!
مدرسه تو برايم دوستي مهربان بودي .
مدرسه تو برايم ترانه شيريني بودي كه توي روزهاي غم گرفته دلم با تو شادي را سرودم.
مدرسه با تو من زندگي را زيبا ديدم و به آرامش رسيدم.
مدرسه من زيبا ترين دقايق زندگي ام را با تو سپري مي كنم، و لحظه هاي ناب را با تو قسمت مي كنم .
مدرسه من شكوه را سرور را خنده را صميميت را از تو آموختم.
با تو به جشن پروانه ها ي مهربان رفتم و دوستي را شناختم. تو برايم بهترين دوست هستي.
مدرسه با بودن تو تمام لحظات زندگي ام پراز عشق و دوستي مي شوند .
بدان با تو خورشيد توي چشمان خسته ام شكفت و از اينكه دوستي به اين خوبي دارم، خوشحالم.
مدرسه پانزدهمين سال تولدت مبارك. الهي هميشه زنده و شاد باشي.
دوست من سلام! با اين نامه كوتاه مي خواهم احساسم را بيان كنم مدرسه اميدوارم از اين هديه ام خوشت بيايد واز من قبول كني. خيلي توي دنياي شعر و غزل جستجو كردم تا جمله اي پيدا كنم كه در شان تو باشد ولي افسوس نيافتم فقط مي توانم بگويم: دوست خيلي خوبم تولدت مبارك .
دوستت دارم.
هروقت كه با اشتياق تو را ورق مي زدم جمله هاي ارغواني تو را مي خواندم هزار بار توي آسمان آبي اسم زيبايت را مي نوشتم و جاي دستان تورا شكوفه مي كشيدم.دوست خوبم تو اميد زندگي ام و بهترين دوست من هستي.
باور كن ماههاست زيباترين جملات را براي امروز كنارمي گذارم، امشب اما همه جملات فرار كرده اند، همينطور بي وزن و بي هوا آمدم بگويم:
تولدت مبارك!
باهفت آسمون پرازگل ياس وميخك
باصد تا دريا پرازعشق واشتياق وپولك
يه قلب عاشق با يه احساس بي قراروكوچك
فقط مي خواد بهت بگه : تولدت مبارك
مدرسه نگاهت را قاب مي گيرم. در پس آن لبخند كه به من شور و نشاط زندگي مي بخشد.
امروز روز توست... تولدت مبارك!
شاگردت: الهام ملكي از تهران

معرفي ورزش ها(18)
واترپلو، ورزش در آب

وحيد بلندي روشن
مقدمه
ورزشكار اين رشته ورزشي از قدرت، سرعت و انعطاف پذيري بالايي برخوردار است. بازيكنان علاوه بر قدرت و انعطاف پذيري بايد از تمركز كافي و قدرت طراحي نقشه براي تمركز بر حريف هم برخوردار باشند.
شايد جالب باشد كه درباره اسم اين ورزش بدانيد، واتر به معناي آب و پلو به معناي بازي، تفريح و ورزش است يعني ورزش و بازي در آب.
اثرات مفيد ورزش واترپلو:
- افزايش قدرت بدني به خصوص در ناحيه عضلات ران، بازوها و مچ دست؛
- افزايش انعطاف پذيري؛
- افزايش سرعت عكس العمل در پاسخ به محرك ها؛
- افزايش قدرت تمركز، هماهنگي و طراحي نقشه؛
¤براي كسب مهارت در واترپلو بايد زياد تمرين كرد.
تاريخچه واترپلو در جهان
ورزش واترپلو در انگلستان پايه گذاري و به دنيا معرفي شد. قوانين واترپلو در قرن نوزدهم در بريتانياي كبير توسط ويليام ويلسون توسعه يافت. اين بازي تا دهه 1980 به تدريج پيشرفت كرد.
واترپلوي مردان ازجمله اولين ورزش هاي تيمي معرفي شده در بازي هاي جديد المپيك در سال 1900 بوده است. اولين ليگ جهاني واترپلو در سال 2002 رسما آغاز شد.
از المپيك 1912 توپ واترپلو يك توپ چرمي فوتبال بود كه آب را به خود جذب مي كرد و بسيار سنگين و لغزنده مي شد و زماني كه پرتاب مي شد در طرفين ثبات نداشت و به تدريج پيشرفت كرد.
¤ نام فدراسيون جهاني واترپلو فينا است.
¤ نحوه درست شدن و ابداع توپ واترپلو تاريخ پرفراز و نشيبي دارد كه از ذكر آن خودداري شد.
تاريخچه واترپلو در ايران
از سال 1318 كميته اي تحت عنوان كميته شنا تشكيل شد كه رياست آن را فتح الله اميرعلائي برعهده داشت و تشكيلات ورزش شناي كشور را سرپرستي كرد. اين كميته تا سال 1325 پابرجا مي ماند و سپس فدراسيون شناي كشور تأسيس مي شود كه از همان ابتدا داراي 3 كميته تفكيك شده شنا، شيرجه و واترپلو بود.
درسال 1349 تيم واترپلوي ايران براي نخستين بار در بازيهاي آسيايي بانكوك شركت كرد و مقام چهارم را به دست آورد.
قوانين
در اين ورزش دو تيم سعي مي كنند با كمك هم تيمي توپ را داخل دروازه حريف (كه در داخل آب قرارگرفته است) جاي دهند. هر تيم شامل هفت بازيكن اصلي و هر تيم داراي حداكثر 6 بازيكن ذخيره است كه مي توان از اين 6 بازيكن به عنوان جانشين بازيكنان اصلي استفاده كرد. اين ورزش در استخري با طول بيست تا سي متر و عرضي با ابعاد ده تا بيست متر و در عمقي بين صد و هشتاد سانتي متر تا دومتر انجام مي شود.
مشخصات توپ واترپلو: وزن حداقل چهارصدگرم و جنس توپ ضدآب باشد.
هيئت داوران اين ورزش شامل دو داور در كناره هاي استخر و دو داور دروازه و وقت نگهدار و منشي ها است.
دراين ورزش چهار خط با رنگ هاي خط قرمز، خط زرد، خط سبز، خط سفيد وجود دارد. خط قرمز: دومتر بازيكن (تيم مقابل اگر توپ داشته باشند نبايد وارد اين محوطه شود)؛ خط زرد: چهارمتر پنالتي، خطايي (داورتشخيص به پنالتي مي دهد)؛ خط سفيد: خط دروازه و خط نيمه؛ خط سبز: هفت متر، آزاد (بازيكنان در اين منطقه آزاد مي باشند).
خطاها: زدن توپ با مشت بسته، تكيه كردن و يا گرفتن چوب هاي دروازه، فرو بردن توپ زير آب در موقع حمله طرف مقابل، پاشيدن آب به صورت حريف، مانع بازي حريف شدن، شناكردن روي شانه ها و پشت حريف، گرفتن توپ در يك لحظه با هردو دست، اتلاف وقت، انداختن تنه روي حريف و فشار آوردن.
¤ وقت اضافي: دو زمان پنج دقيقه اي.
¤ مدت زمان بازي در چهار وقت: هفت دقيقه اي است.
¤ يك تيم سي و پنج ثانيه مي تواند توپ را در اختيار داشته باشد.
¤ فاصله نقطه پنالتي تا دروازه چهار متر مي باشد.
¤ بلندكردن دو پرچم توسط داور يعني گل قبول است.
آموزش
مهارتهاي مهم در اين ورزش:
1- نوع شنا، به طوري كه بتوانند در آب بمانند و خسته نشوند و سر از آب بيرون باشد تا به بازي مسلط باشند.
2- مهارت در كنترل توپ با يك و هردو دست؛
3-نگه داشتن خود در آب با مهارت پا دوچرخه اي؛
4- داشتن تمركز و سرعت عمل بالا.

سه پرسش سقراط

هر زمان شايعه اي راشنيديد و يا خواستيد شايعه اي را تكرار كنيد اين فلسفه را در ذهن خود داشته باشيد!
در يونان باستان سقراط به دليل خرد و درايت فراوانش مورد ستايش بود. روزي فيلسوف بزرگي كه از آشنايان سقراط بود،با هيجان نزد او آمد و گفت:
سقراط مي داني راجع به يكي ازشاگردانت چه شنيده ام؟
سقراط پاسخ داد:
«لحظه اي صبر كن.قبل از اينكه به من چيزي بگويي از تو مي خواهم آزمون كوچكي را كه نامش سه پرسش است پاسخ دهي.»مرد پرسيد:سه پرسش؟سقراط گفت:بله درست است.قبل از اينكه راجع به شاگردم بامن صحبت كني،لحظه اي آنچه را كه قصدگفتنش را داري امتحان كنيم.
اولين پرسش « حقيقت» است.كاملا مطمئني كه آنچه را كه مي خواهي به من بگويي حقيقت دارد؟مرد جواب داد:«نه،فقط در موردش شنيده ام.»سقراط گفت:«بسيار خوب،پس واقعا نمي داني كه خبردرست است يا نادرست.»
حالا بيا پرسش دوم را بگويم،«پرسش خوبي »آنچه را كه در موردشاگردم مي خواهي به من بگويي خبرخوبي است؟«مردپاسخ داد:«نه،برعكس...»سقراط ادامه داد:«پس مي خواهي خبري بد در مورد شاگردم كه حتي درموردآن مطمئن هم نيستي بگويي؟ »مردكمي دستپاچه شد و شانه بالا انداخت.سقراط ادامه داد:
«و اما پرسش سوم «سودمند بودن» است.آن چه را كه مي خواهي در مورد شاگردم به من بگويي برايم سودمند است؟»مرد پاسخ داد:«نه،واقعا...»سقراط نتيجه گيري كرد:
« اگرمي خواهي به من چيزي رابگويي كه نه حقيقت داردونه خوب است و نه حتي سودمند است پس چرا اصلا آن رابه من مي گويي؟»
فرستنده : فاطمه طاليبان