(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 10 اسفند 1390- شماره 20156

تحزب اسلامي؛ تجربه تنوع گرايش ها
گرايش فقاهتي در بنيانگذاران مجاهدين انقلاب
پكر انگليسي، مشروطه طلبي و سرمايه داري
تئوريسين هاي انگليسي اصلاحات در ايران

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




تحزب اسلامي؛ تجربه تنوع گرايش ها
گرايش فقاهتي در بنيانگذاران مجاهدين انقلاب

مرتضي صفار هرندي
تفاوت نگرش امام نسبت به موضوع ايجاد تشكيلات سياسي در قبل و بعد از انقلاب، در نوع برخورد ايشان با تشكيل سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي نيز آشكار بود. از اولين روزهاي استقرار حكومت برخاسته از انقلاب اسلامي، امام بر اتحاد گروه هاي اسلامي فعال در قبل از انقلاب و ايجاد تشكيلات منسجم جديد اصرار داشتند. تجمع اين گروه ها در نهادي به نام «كميته استقبال از امام» و سپس «كميته انقلاب اسلامي» امكان اين امر را تسهيل مي كرد. در اين ميان، علاوه بر اهتمام شهيد مرتضي مطهري و اقدامات شهيد مهدي عراقي، حضور افرادي همچون جلال الدين فارسي و ابوالحسن بني صدر در جريان شكل گيري سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ديده مي شود. شايد عجيب به نظر برسد كه اولين مذاكرات بين تمام گروه هاي هفتگانه تشكيل دهنده سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي در منزل بني صدر صورت گرفت و سخنران اجتماع مردمي اعلام موجوديت اين سازمان هم خود او بود، اقدامي كه بعضي آن را به مصطفي تاج زاده و روابط او در خارج از كشور با بني صدر نسبت داده اند 1. با اين حال اولين اعلام مواضع سازمان، از عدم سنخيت فكري با بني صدر حكايت دارد.
مجاهدين انقلاب اسلامي در دومين بيانيه خود تصريح كرده بودند، با تلقي اي كه از متون اسلامي دارند، مقام رهبري را در غيبت امام عصر(عج) حق «فقيه جامع الشرايط» و فتاواي او را لازم الاجرا براي هر فرد و جمع مسلمان مي دانند و نيز عدم تبعيت از اين اصل را انحراف از اسلام مي شمارند،2 در حالي كه بني صدر از اولين مخالفان اصل ولايت فقيه در هنگام تدوين قانون اساسي در مجلس خبرگان بود.
سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي در اولين واكنش به انتشار پيش نويس قانون اساسي كه توسط دكتر حسن حبيبي تهيه و از سوي دولت موقت به مجلس خبرگان عرضه شده بود، در بيانيه اي به تاريخ 10 مرداد 1358، پيش نويس ارائه شده را «نمايشگر نوعي روابط حقوقي بر پايه سيستم و قوانين غربي» دانست كه «قبل از اينكه اثبات كننده حكومت اسلامي باشد، بيان كننده شكلي از يك جمهوري غربي با گرايشات اسلامي» است.(3)
به جرأت مي توان اين سازمان را يكي از اولين گروه هاي پيشنهاددهنده يك قانون اساسي بر مبناي اصل ولايت فقيه، البته با شكلي متفاوت با محصول نهايي تلاش فكري خبرگان دانست. سازمان در كنار انتقاد از غفلت نقش ولايت فقيه جامع الشرايط در پيش نويس قانون اساسي، اصلي با اين عبارات را براي قانون اساسي پيشنهاد كرده بود:
«در صورتي كه رئيس جمهور طبق اصل 76 فقيه جامع الشرايط باشد وي ولي مسلمين است و در غير اين صورت، قوه نگهبان ولي مسلمين مي باشد.»(4)
قوه نگهبان در پيشنهادهاي سازمان، پنج تن از علما و فقهاي اسلامي بودند كه مردم آنان را از ميان افراد معرفي شده از سوي حوزه هاي علميه انتخاب مي كردند. اين فقها در صورتي كه رئيس جمهور فقيه جامع الشرايط نبود، وظيفه تصويب نامه مصوبات و نظارت مستقيم بر كيفيت اجراي قوانين و مصوبات را برعهده داشتند و در كارهاي خود بايستي با گروهي به نام «متخصصين» مشورت مي كردند. در اصل دوم پيشنهادي اين سازمان نيز آمده بود:
«نظام جمهوري اسلامي حكومت الله و حدود آن حدودي است كه خداوند به وسيله قوانين اسلام مشخص نموده است. اين قوانين متخذ از قوانين اصيل اسلامي به تشخيص اعلم مجتهدين جامع الشرايط و يا به تشخيص قوه نگهبان است.»(5)
نوع اين پيشنهادها از غلبه يك گرايش فقاهتي ناب بر سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي در مقطع اوليه تأسيس آن حكايت داشت و شايد اين، بيش از هر چيز، از تعيين يك نماينده از سوي حضرت امام به تقاضاي اعضا براي سازمان نشأت مي گرفت. ارتباط قبلي اعضاي گروه منصورون با يكي از شاگردان برجسته حضرت امام يعني آيت الله حسين راستي كاشاني، سبب تقاضاي آنان از امام براي تعيين او به عنوان نماينده رهبري در اين سازمان شد. اگرچه محمد سلامتي از مخالفت خود و برخي ديگر از اعضا با تعيين نماينده از سوي حضرت امام سخن گفته است،(6) اما به هر حال اراده جمعي سازمان اين اقدام را پذيرفته بود. نكته قابل تأمل ديگر در اظهارات مخالفان حضور آيت الله راستي در اين سازمان، اظهارات متفاوت آن ها درباره نحوه انتخاب وي از سوي امام خميني(ره) است. سلامتي مدعي است كه وقتي نام آيت الله راستي براي اين مسئوليت پيشنهاد شد، امام فرمودند: راستي كيست؟ و پس از توضيح اطرافيان، وي را به عنوان نماينده خود تعيين كردند!(7) در حالي كه به گفته مرتضي الويري، روز 24 خرداد 1358 در ملاقات اعضاي سازمان با امام پس از آنكه محمدباقر ذوالقدر از ارتباط قبلي گروه خود با آيت الله راستي سخن گفت، امام فرمودند:
«آقاي راستي فرد باتقوايي است. الان همه مسايل را به ايشان ارجاع دهيد و از ايشان بپرسيد.»(8)
گفته تأمل برانگيز و متناقض ديگر در اين ماجرا ادعاي محسن آرمين مبني بر دستور امام درباره رجوع مسايل فقهي به آيت الله راستي و مسائل سياسي به شهيد مرتضي مطهري در ملاقات اعضاي سازمان با امام است؛(9) ملاقاتي كه 22 روز بعد از شهادت شهيد مطهري (يعني روز 4/3/1358) صورت گرفته بود!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1-مهدي سعيدي، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي(از تاسيس تا انحلال)، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامي، ص.82 البته با توجه به حضور تاج زاده در آمريكا در واپسين سال هاي رژيم ستم شاهي، به نظر مي رسد بيش از آنكه او داراي رابطه با بني صدر (مقيم فرانسه) باشد، مرتبط با ابراهيم يزدي و نهضت آزادي در خارج كشور بوده است. بني صدر در آن دوران و در خلال نظريه پردازي هاي اقتصادي، توجه بسياري از نيروهاي مسلمان داخل و خارج كشور را جلب كرده بود. همين بس كه او توانست خود را با كمترين مسابقه مبارزاتي در جمع اعضاي شوراي انقلاب جا بزند. علاوه بر اين، روايت جلال الدين فارسي از همراهي بني صدر در شكل گيري سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي حاكي از انگيزه شخصي قوي بني صدر براي اين اقدام در آن مقطع زماني است. فارسي با اشاره به گرايش بني صدر به رقابت با دولت موقت، در اولين روزهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي، خاطره اي از تشكيل جلسه اي در خانه بني صدر و با حضور نمايندگاني از گروه هاي تشكيل دهنده سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي به بهانه ناتواني دولت موقت در تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي دارد. جلال الدين فارسي البته يادآوري مي كند كه سخنراني بني صدر در اجتماع اعلام موجوديت اين سازمان، به پيشنهاد او (فارسي) بوده است. رك: گفت وگو با جلال الدين فارسي، نيامدم چون امام به من فرمودند مي ترسم براي اولين رئيس جمهور اشكالي بتراشند، 30سال پس از جراحي بزرگ، ويژه نامه تاريخ سياسي روزنامه جوان خرداد 1390، صص64و.65
2-مهدي سعيدي، پيشين ص.101
3. همان، ص.100
4. همان، ص .102
5. همان.
6 مصاحبه با محمد سلامتي، روزنامه خرداد، 1/10/77، به نقل از سيد محسن صالح، چريك هاي پشيمان (جلد... نيمه پنهان)، دفتر پژوهش هاي مؤسسه كيهان، ص.53
7. روزنامه خرداد، 1/10/77، به نقل از همان، ص.125
8. خاطرات مرتضي الويري، تهران، دفتر ادبيات اسلامي، 1375، ص95؛ به نقل از مهدي سعيدي، پيشين، ص.128
9. هفته نامه راه نو، شماره 20، به نقل از مهدي سعيدي، پيشين، ص.127

 



ارتش سري روشنفكران -49 / فصل چهارم
پكر انگليسي، مشروطه طلبي و سرمايه داري
تئوريسين هاي انگليسي اصلاحات در ايران

نويسنده: پيام فضلي نژاد
پكر انگليسي، مشروطه طلبي و سرمايه داري
بازگشت تئوريسين هاي علوم انساني سكولار به ايران و انتشار نشريات مبلغ ليبرال سرمايه داري، زمينه تجديدنظرطلبي سياسي را در ذهن برخي دولتمردان كليد زد. اگر عبدالكريم سروش در طيف موسوم به «روشنفكران ديني» يك تئوريسين موثر ناميده مي شد، سعيد حجاريان نيز در ميان سياستمداران چپ گرا نفوذي برتر داشت و آنچه پيشنهاد مي كرد، محصول مهم ترين پروژه عمرش بود. او از ابتداي دهه 1370 طرح «نوسازي سياسي جمهوري اسلامي» را در ذهن خود مي پروراند؛ چنان كه وقتي سال 1368 پس از پايان دوره محمد محمدي ري شهري در وزارت اطلاعات از سمت معاونت وزير كناره گرفت،70 در پائيز 1370 به حلقه كيان با محوريت عبدالكريم سروش پيوست. او همگام با سروش هوادار جدي فرآيند «سكولاريزم سياسي» و استقرار «دموكراسي انگليسي» بود؛ هم از شاخص هاي «عرفي گرايي مدرن» دفاع مي كرد و هم از ائتلاف «چپ هاي مسلمان» با «روشنفكران ديني».71 در اين جلسات محمد مجتهد شبستري، محسن سازگارا، محسن كديور، ماشاءالله شمس الواعظين، رضا تهراني، آرش نراقي، ابراهيم خليفه سلطاني، عليرضا جلايي پور، حسينعلي قاضيان، مراد فرهادپور، سيدمرتضي مرديها و... شركت مي كردند. همچنين بخشي از نيروهاي امنيتي و سياسي چپ گرا مانند محسن امين زاده، عباس عبدي، سيدمصطفي تاج زاده، عليرضا علوي تبار و... نيز در جمع آنان حضور مي يافتند.
سال 1372 حجاريان از اين نيروها و اعضاء مركزيت سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي براي اجراي طرحي جديد با عنوان «پروژه توسعه سياسي» در مركز بررسي هاي استراتژيك رياست جمهوري (به رياست سيدمحمد موسوي خوئيني ها) دعوت كرد و مسئوليت مستقيم آن را در كسوت معاون سياسي مركز برعهده گرفت. همدوش او و موسوي خوئيني ها 7 چهره برجسته ديگر شامل بهزاد نبوي، عباس عبدي، محسن آرمين، هاشم آغاجري، عليرضا علوي تبار، عماد افروغ و محسن كديور تركيب شوراي سياستگذاري مركز را مي ساختند.72 عبدي به سمت «معاون فرهنگي» مركز منصوب شد و افروغ نيز كه در دهه 1360 از اعضاء دفتر سياسي سپاه پاسداران در شيراز به شمار مي رفت، به تدريج پيوندهاي نزديكي با سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي يافت و سرانجام به سمت مديريت «گروه اجتماعي» اين مركز رسيد. كديور نيز در راس «معاونت انديشه اسلامي» قرار گرفت،73 اما پشت صحنه اين پروژه نفوذ تئوريسيني كم حاشيه به نام حسين بشيريه به چشم مي خورد كه سال 1361 با دكتراي «تئوري سياسي» از دانشگاه ليورپول انگلستان به تهران آمد و در مركز ترجمه تئوري هاي «دموكراتيزاسيون» براي گذار از سنت به مدرنيته نشست؛ گرچه حجاريان مي گفت به سبب حساسيت هاي عمومي نبايد از واژه «دموكراتيزاسيون» به عنوان سرشناسه پروژه استفاده كرد.74 گزارش هاي پژوهشي مركز مستقيماً روي ميز رئيس جمهور هاشمي رفسنجاني قرار مي گرفت و حاوي توصيه هاي راهبردي براي حاكميت فرهنگ سياسي مدرن بر كشور بود.75 اغلب پيشنهادات اين گروه در دوره اصلاحات به صحنه اجرا آمد. البته اكبر هاشمي رفسنجاني مي گفت «آقاي خاتمي تقريباً در مسير سياست هاي دوره مسئوليت من پيشرفت كردند. اگر من هم مي خواستم ادامه دهم، به همين جاها مي رسيدم.»76 از دل حلقه كيان و حلقه مركز بررسي هاي استراتژيك رياست جمهوري، زمستان 1374 حلقه آئين شكل گرفت كه سيدمحمد خاتمي و سعيد حجاريان در مركزيت آن قرار داشتند و كادر رهبري سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي مانند نبوي، تاج زاده، و آرمين در كنار هادي خانيكي، عباس عبدي، محمدتقي فاضل ميبدي و محسن كديور طيف اكثريت آن را تشكيل مي دادند.77 آنان سال 1375 در زمره اعضاء كادر مركزي ستاد انتخاباتي خاتمي با شعار «او آمد، پرده و پر بگشاييد» درآمدند.
سه حلقه كيان، آئين و مركز بررسي هاي استراتژيك رياست جمهوري در پروژه «دمو كراتيزاسيون» تحت نفوذ ايدئولوژي «عصر مدرن» و «نهضت روشنگري» بودند و اغلب اعضاء و مشاوران آن نيز يا از تئوري هاي انگليسي تغذيه مي كردند78 يا دانش آموختگان دانشگاه هاي انگلستان به شمار مي رفتند. عبدالكريم سروش در چلسي كالج لندن «فلسفه علم» آموخت و آن را با تكيه بر آراء سركارل پوپر در ايران رواج مي داد.79 حسين بشيريه هم كه سخت شيفته توماس هابز و ماكس وبر بود، دكتراي «تئوري سياسي» خود را از دانشگاه ليورپول انگلستان گرفت.80 محمدرضا تاجيك، رئيس مركز بررسي هاي استراتژيك رياست جمهوري و معاون آموزشي وزارت اطلاعات در دولت اصلاحات نيز سال 1372 در دانشگاه اسكس انگلستان درس «تحليل گفتماني» خواند81 يا حميدرضا جلايي پور كه در دهه 1360 معاون سياسي- امنيتي استانداري كردستان بود، سال 1376 پس از گرفتن دكتراي «جامعه شناسي سياسي» از دانشگاه لندن به يكي از چهره هاي كليدي اصلاحات بدل گشت و ناشر روزنامه هاي جامعه، طوس، نشاط و... شد.82 حتي حسن روحاني كه اكنون يكي از نزديك ترين چهره ها به هاشمي رفسنجاني و خاتمي است، تحصيلات عالي خود را در كشور انگليس گذراند يا شخص سيدمحمد خاتمي نيز به شدت شيفته ايدئولوگ هاي «انقلاب باشكوه» انگليس مانند جان لاك بود و آنان را مظهر پيوند «دين داري» و «تجددخواهي» مي ناميد.83 بسياري از مسئولان مياني كشور يا فعالان سياسي مانند جلايي پور كه پيش تر رويكردهاي ارزشي داشتند، با بورسيه هاي دولتي اي كه وزير علوم هاشمي رفسنجاني به آنها داد، روانه انگلستان يا ديگر كشورهاي اروپايي گشتند و بعدها در ميانه دهه 1370، بخش مهمي از آنان در زمره حاميان «اصلاح طلبان سكولار» درآمدند. تخصيص اين بورسيه ها برخلاف توصيه هاي راهبردي امام خميني (ره) در حوزه آموزش عالي مديريت شد و بخشي از زمينه هاي رشد «علوم انساني سكولار» را در ايران تسهيل ساخت.84
نه تنها سروش و بشيريه بخش مهمي از كنشگران سياسي اصلاح طلب مانند سيدمحمد موسوي خوئيني ها، سيدمحمد خاتمي و سعيد حجاريان را زير چتر معرفتي شان داشتند، بلكه ابتدا در نيمه دهه 1360 و سپس از سال 1372 دو تئوري برجسته انگليسي را به مثابه مبناي اصلاح طلبي برگزيدند: يكي تئوري «پلوراليسم ديني» و ديگري انديشه «جامعه مدني» كه دو فيلسوف انگليسي، يعني جان هيك و جان كين از احياگران آن در قرن بيستم به شمار مي رفتند.85 براي همين آنان «انقلاب باشكوه انگليس» را يگانه الگوي «مشروطيت» تلقي مي كردند و براي رسيدن به اين نقطه سعيد حجاريان با صراحت از «مدل انگليسي اصلاحات» دفاع مي كرد،86 چنان كه آن را «دموكراسي بدون مرگ» مي دانست. بنابراين، وقتي در اولين گفت وگوي خود پس از پيروزي در انتخابات رياست جمهوري پاي ميز مصاحبه با ماهنامه اطلاعات سياسي- اقتصادي نشست، به صراحت تاكيد كرد «راه اصلاح طلبان براي دموكراتيزاسيون » حكومت ايران مبتني بر تجربه هاي تاريخي و آموزه هاي معرفتي انگليسي هاست:
اين همان راهي است كه «انگلستان» از قرن دوازدهم با «ماگنا كارتا» يا «منشور بزرگ» شروع كرد و كلمه كارتا، چارت و «مشروطيت» هم از همين جا مشتق شده است.87

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14