(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 17 فروردین 1391- شماره 20175

بمناسبت شهادت حضرت زهرا(س)
ذوالفقارت سايه بر بحرين كن
شيعه جز دستت ندارد تكيه گاه
غزل آتش
در آرزوي مدينه
نگاهي به سه عنوان كتاب مهم ادبيات دفاع مقدس در سال90
در سايه سينما
مطالعه و فرآيندهاي آن
جشنواره كتاب مقاومت راه طولاني درپيش دارد



بمناسبت شهادت حضرت زهرا(س)
ذوالفقارت سايه بر بحرين كن
شيعه جز دستت ندارد تكيه گاه

كاظم رستمي
صبح، مي بارد نيلي از پلك نگاه
مي نوازد نرم، سرماي پگاه
دست آرام نسيم از موي مه
ترد، مي مويد به گلبرگ گياه
از نيام ناي حق هو مي كشد
يا كريم مانده در شولاي آه
ابر بغض آمد بهارم غم گرفت
غربت تاريخ مي بارد به چاه
زهر صبري در گلويي گر گرفت
دل دل تصوير مي رامد به راه
شرم شعر از وصف ماه خون چكان
مي زند در ذهن بيدل نبض آه
آهي از تصوير قمري خون گرفت
رنگ نيلوفر گرفت آهنگ ماه
كيف اصبحت دليل خلق نور؟
رنگ رو بر سر دل باشد گواه...
آه يادت رفت شعر نو بهار
غنچه سرخ شقايق ها سياه
عيش مردم را منقص كرده اي
غم اگر داري كه دارد اين گناه؟
قصه كوته مي شود چندي دگر
عيشتان دائم شود زين گاه گاه
مي پرد قمري، بسان سينه سرخ
مي برد او را سليمان، شامگاه
خط خون و صبر سابيدن به زخم
تا طلوع عصر شاه كم سپاه
¤ ¤ ¤
خط سرخ امروز هم خط غم است
جام زهر و فتنه... لؤلؤ، قتلگاه
حيدر اي هوي يتيمان فدك
اي ولي مطلق اي تنها پناه
ذوالفقارت سايه بر بحرين كن
شيعه جز دستت ندارد تكيه گاه
آن يدالله اجابت كن قنوت
گو بيايد وتر دين حق ز چاه
رايت دين محمد بر شود
يا اله آمين و يا الله آه
¤ ¤ ¤

 



غزل آتش

عليرضا قزوه
تا كه نامت بر زبان آمد، زبان آتش گرفت
سوختم، چندان كه مغز استخوان آتش گرفت
حيدر آمد، خاك همچون باد، گرم گريه شد
خواست تا غسلت دهد، آب روان آتش گرفت
هان! چه مي پرسي چه پيش آمد، زمين را آب برد
بادبان كشتي پيغمبران آتش گرفت
يك طرف ماه مرا ابر سياه فتنه كشت
يك طرف از درد غربت، كهكشان آتش گرفت
رفت سمت آسمان، روحت، زمين از شرم سوخت
در زمين، جسم تو گم شد، آسمان آتش گرفت
¤¤¤

 



در آرزوي مدينه

افشين علاء
مرا به خانه زهراي مهربان ببريد
به خاك بوسي آن قبر بي نشان ببريد
اگر نشاني شهر مدينه را بلديد
كبوتر دل ما را به آشيان ببريد
كجاست آن در آتش گرفته تا كه مرا
براي جامه دريدن به سوي آن ببريد؟
مرا اگر شوم از دست، برنگردانيد
به روي دست بگيريد و بي امان ببريد
كجاست آن جگر شرحه شرحه تا كه مرا
به سوي سنگ مزارش، ك شان ك شان ببريد؟
مرا كه م هر بقيع است در دلم چه شود
اگر به جانب آن چار كهكشان ببريد؟
نه اشتياق به گل دارم و نه ميل بهار
مرا به غربت آن هجده خزان ببريد
كسي صداي مرا در زمين نمي شنود
فرشته ها! سخنم را به آسمان ببريد

 



نگاهي به سه عنوان كتاب مهم ادبيات دفاع مقدس در سال90
در سايه سينما

طه راستين
آنچه گفته شد، آنچه گفته نشد
در بسياري از خبرها و گزارش هاي ادبي و هنري آخر سال نوشته و تحليل شد كه سينماي دفاع مقدس در سال گذشته بسيار موفق عمل كرد و بعد از چند سال ركود توانست دوباره خودي نشان دهد و مهم ترين دليل اين ادعا را حضور چند فيلم موفق دفاع مقدسي در جشنواره فيلم فجر خواندند و برگزيده شدن يكي از همين فيلم ها را هم مهر تأييدي بر اين ادعا و دليل خود عنوان كردند. اما در هيچ كدام از اين گزارش ها نوشته نشد كه اگر سينماي دفاع مقدس بعد از چند سال ركود توانست در سال 90 چند اثر قابل توجه را ارائه كند اما ادبيات دفاع مقدس در ادامه موفقيت هايش در سال هاي اخير توانست باز هم با ارائه چند اثر شاخص ديگر اين موفقيت را بار ديگر تكرار كند. شايد اگر ادبيات دفاع مقدس هم همانند سينماي آن چند سال ركود را سپري مي كرد آثار شاخص آن در سال 90 بيشتر ديده مي شد. آثاري كه يكي از آن ها توانست نظر رهبر معظم انقلاب را هم جلب كند تا آنجا كه يادداشت ايشان بر اين كتاب منتشر شد، حال آنكه سال ها بود هيچ يك از يادداشت هاي ايشان بر كتابي منتشر نشده بود كه اين مهم نشان از ميزان كيفيت و موفقيت اين اثر داشت. به هر روي اگر سينماي دفاع مقدس در سال 90 آثار شاخصي چون «روزهاي زندگي»، «ملكه»، «ضد گلوله» و ... را داشت كه درباره آن ها بسيار در رسانه ها گفته شد، ادبيات دفاع مقدس هم آثار قابل توجه متعددي داشت كه در كمتر رسانه اي درباره آن ها بحث و گفت وگو شد. در اين مجال بنا را بر آن نهاده ايم درباره سه كتاب از ميان اين آثار مهم بپردازيم.
مهم ترين كتاب دفاع مقدسي سال 90
بدون ترديد بايد عنوان مهم ترين كتاب دفاع مقدسي منتشر شده در سال 1390 را به كتاب «نورالدين پسر ايران» داد. كتابي كه راوي آن (نورالدين عافي) اين روزها به خاطر عفونت دوباره جراحت هايش در بيمارستان بستري و تحت درمان است. شايد همين نوع مجروحيت راوي كتاب (جراحت از ناحيه پوست و صورت) اولين عامل متفاوت شدن و جذابيت اين كتاب باشد. اما مهم ترين دليل اهميت اين كتاب را مي توان در يادداشت رهبر معظم انقلاب بر آن جستجو كرد. حضرت ايشان در يادداشت خود بر كتاب «نورالدين پسر ايران» نوشتند:
«اين نيز يكي از زيباترين نقاشي هاي صفحه پركار و اعجاز گونه هشت سال دفاع مقدس است. هم راوي و هم نويسنده حقاً در هنرمندي، سنگ تمام گذاشته اند. آميختگي اين خاطرات به طنز و شيرين زباني كه از قريحه ذاتي راوي برخاسته و با هنرمندي و نازك انديشي نويسنده، به خوبي و پختگي در متن جا گرفته است، و نيز صراحت و جرأت راوي در بيان گوشه هايي كه عادتاً در بيان خاطره ها نگفته مي ماند، از ويژگي هاي برجسته اين كتاب است. تنها نقصي كه به نظر رسيد نپرداختن به نقش فداكارانه همسري است كه تلخي ها و دشواري هاي زندگي با رزمنده اي يكدنده و مجروح و شلوغ را به جان خريده و داوطلبانه همراهي دشوار و البته پر اجر با او را پذيرفته است.»
رهبر معظم انقلاب با استفاده از كلمه «نيز» در ابتداي يادداشت خود تاكيد كرده اند كه پيش از اين هم كتاب هاي مهم و تاثير گذار ديگري در حوزه دفاع مقدس نوشته و منتشر شده است كه اين نكته نشان از رضايت نسبي ايشان از ادبيات دفاع مقدس دارد. نكته ديگر اين كه هر آن كس كه اهل كتاب و كتابخواني باشد خبر از علاقه مندي بسيار زياد مقام معظم رهبري به كتاب دارد و هم او مي داند كه حضرت ايشان معمولا بر كتاب هايي كه مطالعه مي كنند يادداشتي مي نويسند اما از ميان همه آن ها يادداشت ايشان بر كتاب «نورالدين پسر ايران» منتشر مي شود كه اين موضوع خود حكايت از اهميت كتاب مذكور دارد.
«نورالدين پسر ايران» چگونه كتاب است؟
اما «نورالدين پسر ايران» چيست كه عنوان مهم ترين كتاب دفاع مقدسي سال 1390 را به خود اختصاص داده است؟ «نورالدين پسر ايران» خاطرات سيد نورالدين عافي نوشته معصومه سپهري است؛ پسري شانزده ساله از اهالي روستاي خنجان در حوالي تبريز در آذربايجان شرقي كه حضور دفاع مقدس را در گردان هاي خط شكن لشكر 31 عاشورا به عنوان نيروي آزاد، غواص و فرمانده دسته و در جبهه هاي مختلف تجربه كرده و بارها مجروح شده است. نورالدين نزديك به 80 ماه از دوران جنگ تحميلي را علي رغم جراحات سنگين و شهادت برادر كوچك ترش سيد صادق در برابر چشمانش در جبهه ماند و در عمليات هاي متعددي حضور داشت و جانباز 70 درصد دفاع مقدس است.
به نظر مرتضي سرهنگي؛ مدير دفتر ادبيات و هنر مقاومت حوزه هنري كه افتخار توليد كتاب «نورالدين پسر ايران» را دارد شاه كليد اين كتاب در دست مصاحبه كننده اش است. او مي گويد: مصاحبه گرها اولين چيزي كه ياد مي گيرند، شنيدن است. در اين كتاب اين مهارت شنيدن، ديده مي شود. خانم سپهري فضاي صميمي و قابل باوري را براي مخاطبش مي سازد. مورخي موفق است كه جزئي نگر باشد. جزئيات در خاطره نگاري براي ديدن مناظر جنگ، خيلي به ما كمك مي كند. امروز ديگر ديدني هاي جنگ تمام شده و نوبت به شنيدني ها و خواندني ها رسيده است. اما با چنين كتاب هايي، خواندني ها و شنيدني هاي جنگ بايد ديدني شوند. مي توان اين خاطرات را به عنوان يك موضوع مطالعاتي و پژوهشي بررسي كرد.
سرمايه هاي ناديده
سرهنگي گلايه مند است كه چرا عده اي فكر مي كنند همه دارايي اين سرزمين زير زمين است؟ چرا كه او اعتقاد دارد: همه دارايي ما نفت و گاز نيست. عده زيادي از نورالدين ها كه نمي شناسيمشان و در روستاهاي دورافتاده روي زمين راه مي روند، سرمايه هاي اين كشور هستند و ما در دفتر ادبيات و هنر مقاومت دنبال چنين سرمايه هايي هستيم و در اين راه ساعت كاري مشخصي نداريم، در جنگ هم چنين بود و ساعت كاري مشخصي وجود نداشت.
تقديم به شكنجه گرم
اما كتاب مهم ديگر ادبيات دفاع مقدس در سال 90 كه تقريباً هم زمان با «نورالدين پسر ايران» منتشر شد كتاب خاطرات خودنوشت سيد ناصر حسيني است با عنوان «پايي كه جا ماند». اين كتاب از همان ابتداي كار و تقديميه اش مخاطب را جذب و درگير مي كند؛ «تقديم به گروهبان عراقي،وليد فرحان، سر نگهبان اردوگاه 16 تكريت. نمي دانم، شايد در جنگ اول خليج فارس توسط بوش پدر كشته شده باشد. شايد هم در جنگ دوم خليج فارس، توسط بوش پسر كشته شده باشد، شايد هم زنده باشد. مردي كه اعمال حاكمانش باعث نفرين ابدي سرزمينش شد. مردي كه سال ها مرا در همسايگي حرم مطهر جدم شكنجه كرد. مردي كه هر وقت اذيتم مي كرد، علي جارالله نگهبان شيعه عراقي در گوشه اي مي نگريست و مي گريست. شايد اكنون شرمنده باشد؛ با عشق فراوان اين كتاب را به او تقديم مي كنم. به خاطر آن همه زيبايي هايي كه با اعمالش آفريد و آنچه بر من گذشت جز زيبايي نبود «و ما رايت الا جميلا!» و چه زيباست كه رزمنده اي كتاب خاطرات خود را به زندانبان و شكنجه گر سنگدلش تقديم مي كند. روايت مرتضي سرهنگي از برخوردش با تقديميه هم جالب و خواندني است؛ «يك روز وقتي از سركار آمدم با دو متن قطور روي ميزم روبه رو شدم و وقتي آن را ورق زدم و به تقديميه كتاب رسيدم، همان جا ماندم و تا چند روز جلوتر نرفتم.»
ركوردزني «پايي كه جا ماند»
استقبال از اين كتاب از همان ابتداي انتشار و مراسم رونمايي اش پيدا بود. استقبالي كه بسياري از حاضران را به دليل نبود صندلي خالي در سالن مجبور به ايستادن در راهروهاي اطراف سالن كرده بود. بر همين اساس ثبت ركورد در تجديد چاپ آن دور از ذهن نبود. «پايي كه جا ماند» در كمتر از 10 روز بعد از رونمايي اش به چاپ دوم رسيد، تا ادبيات دفاع مقدس كشور شاهد ركورد تازه اي در زمينه انتشار كتاب باشد. پيش از اين سابقه نداشت كه به اين سرعت كتابي تجديدچاپ شود، حتي كتاب «دا» كه به عنوان پرمخاطب ترين كتاب كشور در سال هاي اخير مطرح است به اين سرعت تجديدچاپ نشده بود.
«پايي كه جا ماند» شامل 198 خاطره از سيد ناصر حسيني پور است. او در اين كتاب به خاطرات اسارت چندين ساله اش در اردوگاه هاي عراقي، مي پردازد. نويسنده اين كتاب در حالي كه به عنوان راهنماي گردان 18 شهدا، براي پشتيباني از رزمندگان گردان قاسم بن الحسن(ع) راهي جزيزه مجنون شده بود از ناحيه پا زخمي و سپس اسير شد. وي سپس در دوران اسارت، خاطرات روزانه اش را در تكه هاي كاغذ روزنامه و پاكت سيگار مدون كرده و هم زمان با آزادي آن ها را در عصاي خود جاسازي كرده و با خود به ايران آورده بود.
سيدناصر تاكيد مي كند كه كتابش حكايت رزمندگان و اسرايي است كه جانانه در مقابل دشمن ايستادند و مبارزه كردند و تسليم نشدند تا يك وجب از خاك وطنمان به دست دشمن نيفتد. افرادي چون علي خضر، امرالله جوادي، محمد حسين حق جو، اكبر آخش، خليلي شاد و ...
ميان خاطره و داستان
محسن پرويز كه كمتر درباره كتابي نظر مي دهد ويژگي مهم «پايي كه جا ماند» را پرداختن از زاويه ديگر به جنگ و اسارت و سختي هايي كه رزمندگان ما متحمل شده اند عنوان مي كند و معتقد است: اين اثر مكمّل دو كتاب «دا» و «نورالدين، پسر ايران» است.
معاون سابق امور فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مي گويد: بعد از اينكه اين كتاب را خواندم به نظرم رسيد كه ما با نوع جديدي از ادبيات دفاع مقدس مواجه ايم كه پيش از اين با كتاب هايي همچون «دا»، «خاطرات بابانظر» و... متولد شده بود و هنوز ادامه دارد. اين ژانر ادبي اكنون به بلوغ رسيده كه درخور توصيه و توجه است.در اصل شيوه روايت اين كتاب چيزي بين خاطره و داستان است. به هر حال، اگر براي اين كتاب ها تبليغات خوبي صورت گيرد، قطعاً مخاطبان استقبال خوبي از اين دست كتاب ها خواهند كرد.
«مهمان صخره ها»؛ كتابي كه ديده نشد
يكي ديگر از كتاب هاي مهم ادبيات دفاع مقدس در سال گذشته «مهمان صخره ها» بود. كتابي كه به واقع آن طور كه بايد ديده نشد. اثري صميمي، خوشخوان و با نثري روان و واقعيت هاي درگير كننده. «مهمان صخره ها» نوشته راحله صبوري، اولين كتاب از مجموعه خاطرات خلبانان است كه درباره زندگي محمد غلامحسيني، يكي از خلبانان جنگ است. غلامحسيني در عمليات والفجر دو وظيفه حفاظت از پوشش هوايي كرمانشاه را برعهده داشته است كه در اواسط اين عمليات در آسمان با چند جنگنده عراقي درگير مي شود و طي يك تعقيب و گريز مجبور مي شود به سمت كردستان و مرز آذربايجان غربي برود.
خلبان غلامحسيني كه به شدت مجروح شده مجبور به ايجكت(فرود اضطراري) مي شود.او بعد از ايجكت ناخواسته وارد حوزه استحفاظي حزب دموكرات كردستان مي شود و توسط اين گروه به اسارت در مي آيد. غلامحسيني از تير تا آبان در اسارت اين گروه بود و بعد آزاد مي شود كه بخش عمده اي از خاطرات كتاب به روايت اين دوران اختصاص دارد.
روايت از چهار ديدگاه
اين كتاب جذابيت هاي خاصي دارد، نفس بيان خاطرات و زندگي يك خلبان به اندازه كافي براي مخاطب جذابيت دارد و صحنه هاي تعقيب و گريز و زد و خورد در آسمان و فراز و نشيب ها و مشكلاتي كه خلبان جنگي دارد به جذابيت بيشتر اين كتاب كمك كرده است. گذشته از اين موارد روايت كتاب به صورت اول شخص هم در جذابيت كتاب بي تاثير نبوده است.
راحله صبوري؛ نويسنده اين كتاب مي گويد: وقتي پيشنهاد تدوين خاطرات اين كتاب را دريافت كردم بر اساس يك حس كنجكاوي كودكانه از اين فرصت استفاده كردم، چون خيلي پرواز را دوست داشتم و خدا را شاكرم كه توانستم بخشي از تاريخ شفاهي جنگ تحميلي را از زبان يك خلبان براي مردم روايت كنم و تا حدي توانستم در اين كار موفق شوم.
او مي افزايد: كتاب «مهمان صخره ها» براساس روايت واقعي زندگي يك خلبان است، لذا هنگان تدوين خاطرات، مستند بودن اين كتاب برايم مهم بود، به همين دليل در اين كتاب دو روايت تكميلي اضافه كرده ام. در واقع اين كتاب از چهار ديدگاه روايت شده است.
وي درباره نقاط قوت و جذاب اين كتاب معتقد است: فرود اضطراري خلبان غلام حسيني كه در شرايط خيلي خطرناكي بود و او به صورت تصادفي موفق مي شود از هواپيماي خود كه دچار سانحه شده بود بيرون بپرد، از بخش هاي به شدت خواندني و همراه با دلهره و جذابيت كتاب است. در ادامه فرود غلامحسيني در يك منطقه كوهستاني و اسارت او به وسليه حزب دموكرات و مواجهه او با مردم كرد خيلي خواندني است. نقش پدر غلامحسيني در آزادي او هم از موارد خواندني ديگر كتاب است.
آغازگر يك حركت
مرتضي سرهنگي ابراز اميدواري مي كند كتاب «مهمان صخره ها»آغازگر خوبي براي تدوين خاطرات خلبان هاي ديگر باشد. او مي گويد: اميدوارم خلبانان ديگر همچون غلامحسيني همت كنند و خاطراتشان را بازگو كنند.حوزه هنري با اجراي طرحي در نظر دارد كه خاطرات خلبانان را منتشر كند و من از همه خلبانان نيروي هوايي خواهش مي كنم كه ما را در تدوين اين خاطرات ياري كنند چرا كه عمر هر رزمنده اي همچون مردم عادي روزي تمام مي شود.
تاكيد دوباره
و باز تاكيد مي شود آنچه در اين مطلب عنوان شد تنها اشاره به سه اثر شاخص ادبيات دفاع مقدس در سال گذشته بود و به طور حتم آثار مهم ديگري هم در اين سال منتشر شده اند كه به دو دليل غفلت نگارنده و كمي مجال در اشاره به آن ها كوتاهي شده است.

 



مطالعه و فرآيندهاي آن

اكبر خوردچشم
بسياري اوقات ديده يا شنيده ايم افراد مختلف با اشتياق كامل كتابي برمي دارند و شروع به خواندن آن مي كنند. اما تنها چند دقيقه بعد، با خميازه و بي حوصله كتاب را مي بندند و آن را كنار مي گذارند. يعني يك تصميم جدي براي مطالعه اي يك ساعته تبديل به مطالعه اي چند دقيقه اي مي شود كه سرتاسر آن از بي حوصلگي و عدم تمركز پر شده است. به راستي اشكال كار كجاست؟ آيا كتاب مورد مطالعه جذابيت نداشت؛ آيا شخص مطالعه كننده از بيماري چون سردرد و يا ضعف بينايي رنج مي برد و آيا...!؟
بدون شك مطالعه كردن هم براي خودش روش ها و تعريف درستي دارد كه اگر اجرا شود، خودبه خود چهار مزيت را به دنبال خواهند داشت؛ زمان مطالعه كاهش پيدا مي كند، ميزان يادگيري افزايش پيدا مي كند، مدت نگهداري مطالب در حافظه افزايش مي يابد و به خاطر سپردن اطلاعات آسان تر مي شود. البته دست يافتن به اين موارد چندان كار ساده و سهلي نيست و در پس خود روش هاي خاصي را مي طلبد. گاهي اوقات گفته مي شود بهتر است مطالعه بدون نوشتن باشد، يعني فردي كه در حال مطالعه است تنها ابزاري كه در دست دارد، كتاب باشد و از اين صفحه به آن صفحه برود. گاهي گفته مي شود بهتر است در كنار كتاب قلم يا مدادي هم در دست باشد تا زير نكات مهم خط كشيده شود. البته اين روش چندان مناسب نيست، زيرا علاوه بر مخدوش كردن صفحات كتاب، فرد مطالعه كننده تمركزش روي خط كشيدن مطالب است تا اين كه كليت نوشته و محتواي آن را در نظر داشته باشد. گاهي هم از حاشيه نويسي سخن به ميان مي آيد. هر چند اين روش نسبت به دو روش قبل كمي بهتر است، اما باز مسئله مخدوش كردن و از بين بردن تمركز بر كليت صفحات كتاب را به دنبال دارد. بسياري عقيده دارند مطالعه كتاب و فرآيند آن زماني مناسب است كه همراه با خلاصه برداري باشد، يعني سطور يك صفحه از كتاب در چند خط خلاصه شود. اين روش، روش خوبي براي مطالعه است، زيرا ابتدا مطلب درك مي شود، سپس خلاصه آن روي كاغذ مي آيد. البته در كنار روش هاي قبلي كه به آنها اشاره شد، بسياري عقيده دارند، يكي از مؤثرترين روش هاي مطالعه، كليدبرداري است. يك شيوه بسيار مناسب براي خواندن و حتي نوشتن نكات مهم مي باشد. در اين روش بعد از درك مطلب، نكات كليدي و مهم يادداشت مي شود. اين كلمات كليدي كوتاه ترين، راحت ترين، بهترين و پرمعني ترين كلمه اي است كه با ديدن آن، مفهوم جمله تداعي شده و به خاطر مي آيد. البته در نوع مدرن مطالعه، از روش خلاقيت و طرح شبكه اي مغز سخن به ميان مي آيد؛ روشي كه در آن ضمن مطالعه كتاب يا نوشته اي نكات مهم و كليدي بعد از درك حقيقي به ساده ترين زبان در شبكه مغز به خاطر سپرده مي شود. يعني شخص مطالعه كننده با زبان و ادبيات خودش، به بازخواني مطالب مطالعه شده مي پردازد و آن را در خاطر خودش ماندگار مي كند. پس هر زمان كه نياز به يادآوري آن مطالب داشته باشد، به راحتي مي تواند اين كار را انجام دهد.
آنچه در سطور قبل عنوان شد، روش هاي مطالعه بود كه هركس براساس توانايي ها و شرايطي كه در آن است، مي تواند يكي يا چند مورد از آنها را به كار گيرد و مطالعه اي مناسب داشته باشد. ناگفته نماند اگر مطالعه كردن و آغاز و ادامه دادن آن به صورت برنامه ريزي شده باشد، چه بسا نتايج خوبي در پي خواهد داشت، به ياد داشته باشيم، مطالعه بايد آغاز درستي داشته باشد. برنامه ريزي كردن براي ساعت و نوع مطالعه يكي از عوامل مهم در اين امر است. نظم و ترتيب داشتن نيز به فرايند مطالعه كمك مي كند. حفظ آرامش و استفاده مناسب از وقت مطالعه اي كارآمد را در پي خواهد داشت. البته در كنار تمام اين موارد، داشتن تغذيه مناسب، ورزش كردن و داشتن خواب كافي ضمن تقويت حافظه، فرايند مطالعه را مناسب و كارآمدتر خواهد كرد. مطالعه كردن لذت بخش است، اما زماني كه اين مطالعه همراه با يادگيري باشد، لذت آن چندين برابر خواهد بود. بسياري از افراد هستند كه در بين اطرافيان و دوستان به ماشين مطالعه معروفند. اين قبيل افراد با در دست گرفتن كتابي، ساعت هاي متمادي به مطالعه آن مشغول مي شوند و طبق ادعاي خودشان تا آن كتاب را تمام نكنند زمين اش نمي گذارند. در حالي كه طبق تحقيقات به عمل آمده، در فرايند مطالعه، حداكثر زماني كه افراد مي توانند فكر خود را بر روي موضوعي متمركز كنند، بيش از 30 دقيقه نيست. بايد سعي شود حدود 30 دقيقه بر روي يك مطلب تمركز نمود و آن را مطالعه كرد. بعد حدود 10 تا 15 دقيقه استراحت داشت و دوباره امر مطالعه را دنبال كرد. البته نبايد فراموش كرد، پيش از مطالعه لازم است از مصرف غذاهاي چرب و سنگين خودداري نمود و فاصله مطالعه و مصرف مواد غذايي بايد چند ساعت باشد. چون پس از مصرف غذاي سنگين بيشتر جريان خون متوجه دستگاه گوارش مي شود تا به هضم و جذب غذا كمك كند. لذا خون رساني به مغز كاهش مي يابد و از قدرت تفكر و تمركز كاسته مي شود. در ضمن حين مطالعه، خوردن خوراكي هاي مختلف قدرت تمركز را نيز كاهش مي دهد.
به هر حال بايد به اين نكته توجه كنيم كه خوب و بهينه مطالعه كردن بسيار مفيدتر از بسيار و كم بازده بودن آن است. چه خوب است در كمترين زمان، بهترين و كارآمدترين مطالعه را داشت تا از نتايج بهينه آن برخوردار بود.

 



جشنواره كتاب مقاومت راه طولاني درپيش دارد

نخستين جشنواره كتاب مقاومت «جايزه شهيد آويني» با معرفي آثار ارزشمند مكتوب درحوزه مقاومت و پايداري و تقدير از پژوهشگران و پديدآورندگان آثار شاخص و همچنين تشويق و ايجاد محيط مناسب براي پژوهشگران و پديدآورندگان جوان حوزه مقاومت و پايداري به دبيري بهروز اثباتي در 21 فروردين همزمان با سالروز شهادت سيدمرتضي آويني برگزار مي شود . به همين بهانه با دبير شوراي كتاب مقاومت گفت وگويي انجام داده ايم كه مي خوانيد:
¤ جشنواره كتاب مقاومت را در راستاي جشنواره شعر مقاومت دنبال مي كنيد؟
- درحقيقت اين جشنواره نتيجه تأمل است كه دوستان ما در حوزه مسائل فرهنگي و فرهنگ مقاومت درجامعه دنبال مي كنند.
ايده جشنواره ما درهمان نخستين نشست هاي جشنواره شعر شكل گرفت.
با توجه به وظايف ذاتي كه بنياد روايت فتح دارد راه خودش را مستقل آغاز كرد و اين به معناي هم پوشاني نيست بلكه در راستاي و ارزيابي كنگره شعر است.
¤ ظرفيت هاي جشنواره كتاب مقاومت را در سطح بين المللي چه مي دانيد؟
امروزه جهان، جهان فرهنگ و ارتباطات است و ساماندهي فرهنگي سوژه هايي را كه ظرفيت جهاني دارند؛ بخوبي درك و پوشش مي دهند.
طبيعي است كه بگوييم يكي از اين موضوع ها مقاومت و پايداري ملت ها در مقابل استكبار است. متاسفانه انقلاب اسلامي در زمينه ادبي و به ويژه بحث كتاب نتوانسته با شبكه هاي بين المللي فرهنگ و كتاب به خوبي ارتباط برقرار كند.
از اين رو جشنواره كتاب مقاومت راه طولاني و پرچالشي درپيش دارد تا بتواند از ظرفيت هاي مناسب استفاده كند.
ظرفيت هاي بسيار بالايي درسطح بين المللي در پيش رويمان است اما ظرفيت هاي ملي ما به ويژه درسامانه هاي مديريتي هنوز قابليت هاي كافي درجهت نيل به مقصود را ندارد.
¤ با توجه به اينكه اسم جشنواره كتاب مقاومت «جايزه شهيد آويني» است از انديشه هاي آويني در طراحي و برگزاري جشنواره چقدر بهره برده ايد؟
- وقتي نام جشنواره را به نام مبارك «شهيد آويني» مزين كرديم؛ سعي مان برا ين بود كه مباني و اصول جشنواره با انديشه هاي اين شهيد بزرگوار هماهنگ باشد. درحقيقت بنيانگذار و حامي اصلي اين جشنواره مديريت انتشارات بنياد روايت فتح است؛ كه اين بنياد از بزرگ ترين سازمان هايي است كه سال هاي متمادي براساس انديشه هاي شهيد آويني و نگاه هاي و ديدگاههاي ايشان فعاليت كرده است. علاوه بر آن جشنواره سعي كرده است با مرور دست نوشته ها و آموزه هاي شهيد آويني معيارهاي داوري اش را به انديشه شهيد اهل قلم نزديك كند.
¤ شما در نشست با اهالي رسانه عنوان كرديد كه تجربيات گذشته نشان داده است به لحاظ موضوعي حوزه ادبيات پايداري و مقاومت به خوبي تبيين نشده است؛ چه شاخص ها و معيارهايي براي اين مهم در نظر گرفته ايد؟
- اعتقاد ما بر اين است كه هنوز بنيان هاي علمي و ويژگي هاي ادبي به خصوص در بخش نگارش و كتاب در حوزه پايداري به خوبي شكل نگرفته است. متأسفانه نظام هاي دانشگاهي ما خيلي حضور پررنگي ندارند و مراكز تحقيقاتي ادبياتي هم به اين حوزه كمتر توجه كرده اند؛ جز چند مركز كه به شكل طبيعي و به واسطه روحيه انقلابي به نشر در زمينه دوران دفاع مقدس و بحث مقاومت پرداخته اند؛ مراكزي چون سازمان تبليغات اسلامي، بنياد حفظ آثار و نشر آثار دفاع مقدس، بنياد شهيد آويني و ديگر مراكزي چون بسيج مستضعفان.
بنابراين ما با يك خلأ تئوريك در حوزه ادبيات پايداري مواجه هستيم. سعي كرده ايم با به كارگيري شوراي مركزي فاضل به نقطه مشتركي برسيم و اين نقطه مشترك را تدوين و براساس آن شاخص ها و معيارها را تعيين كنيم. طبيعتاً شاخص هاي ما يك شاخص محتوايي دارد و يك شاخص تخصصي.
در بعد مقاومتي جشنواره هم از مفاهيم بنيادي چون تهديد، امنيت ملي، به طور كلي مفهوم امنيت و چگونگي مقابله با آن و بحث هاي ارزش هاي حياتي نظام بهره برده ايم.
¤ بعد از برگزاري جشنواره بازخوردهاي آن بررسي مي شود؛ در حقيقت خروجي جشنواره چيست؟
- وظيفه جشنواره معرفي كتاب هاي برتر و يا كتاب هاي قابل اعتنا است.
در برگزاري نخستين جشنواره ها، اولين گام ها سخت ترين آن ها است.
و ميزان توجه اهل معنا و تفكر و ميزان توجه رسانه ها بخش عمده اي از بازخوردها را تشكيل خواهد داد.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14