خط نگاه دشمن تا انتخابات (يادداشت روز)

پس از يك دوره چالش خارجي در ماه هاي پاياني سال 1390 درباره موضوعاتي مانند اتهامات آمريكا عليه ايران، بالا گرفتن تهديدهاي اسرائيل عليه ايران، مسئله سوريه، ترور دانشمندان اتمي ايران و يكي دو موضوع ديگر مرتبط با مسائل سياست خارجي و امنيت ملي، انتخابات مجلس نهم همه نگاه ها و توجهات را به داخل ايران بازگرداند و «مسائل داخلي» در صدر اخبار قرار گرفت. حتي رسانه ها و تحليلگران خارجي هم براي مدتي فتيله بحث هاي سياست خارجي را پايين كشيدند و تلاش كردند مناسبات سياست داخلي ايران و نحوه صف بندي و تعامل گروه ها و جناح ها و همچنين نوع نگاه و رويكرد مردم به انتخابات را تحليل كنند. پس از برگزاري دور اول و روشن شدن نتايج انتخابات، هنگامي كه ايران و گروه 1+5 درباره زمان و مكان مذاكرات توافق كردند، به يكباره مسائل داخلي ايران مجددا تبديل به اولويت دوم رسانه اي شد و مجددا سياست خارجي به صدر اخبار بازگشت. اكنون كه مذاكرات اسلامبول 2 برگزار شده و فاصله اي يك ماهه تا مذاكرات بغداد باقي است، هرچه به زمان برگزاري دور دوم انتخابات مجلس نزديك شويم احتمالا دوباره اخبار سياست داخلي و رقابت هاي انتخاباتي بر فضاي رسانه اي كشور غالب خواهد شد و براي مدتي -تا زمان آغاز مذاكرات بغداد- همه نگاه ها به جانب محيط داخلي كشور دوخته مي شود.
اين الگوي سينوسي در يك رفت و برگشت دائم ظرف ماه ها و سال هاي گذشته بارها تكرار شده است. گويي منحني تحولات سياسي و رسانه اي كشور دائما در تردد ميان مباحث سياست داخلي و سياست خارجي بوده و در مقاطع زماني مختلف و به تناوب سهم يكي برجسته تر از ديگري شده است. از يك ديدگاه اين امر نشان دهنده آن است كه در نگاه رصد كنندگان مباحث سياسي و رسانه اي ايران خطايي در حال رخ دادن است به اين معنا كه توجه به جنبه اي از امور آنها را از توجه كامل به جنبه هاي ديگر باز مي دارد و اصطلاحا چيزي به نام «جو رسانه اي« وجود دارد كه هر از گاه به شكلي و در قالبي ظهور مي كند و با قطبي كردن فضا، جامعه رسانه اي را -بخواهد يا نه- از پي خود مي كشاند.
اما مهم تر، اين نكته است كه اين شيوه نگاه به موضوع و ارتباط ميان تحولات داخلي و خارجي از يك سو و ارتباط بين جامعه سياسي و جامعه رسانه اي از سوي ديگر، اساسا زياده از حد ساده سازي شده است و حقيقت مسئله را توصيف نمي كند.
مهم ترين نكته در اين ميان آن است كه تا آنجا كه به ديدگاه طرف خارجي مربوط مي شود اساسا تفكيك ميان مسائل سياست داخلي و سياست خارجي در ايران امكانپذير نيست.
از يك جنبه غربي ها و بويژه آمريكايي ها كه رصد سازمان يافته اي روي منابع داخلي ايران اعمال مي كنند عقيده دارند سياست خارجي در ايران اساسا ادامه سياست داخلي است و بنابراين گاه بهترين راه براي تاثيرگذاري بر سياست خارجي ايران در يك موضوع خاص اين است كه آن مسئله در سطح سياست داخلي حل شود. موضوع هسته اي را در نظر بگيريد. يك ادبيات نيرومند در محافل غربي در اين باره وجود دارد كه مي گويد راه حل نهايي برنامه هسته اي زماني هويدا خواهد شد كه در درون ايران تغييري رخ بدهد و مردم و مسئولان خود به اين نتيجه برسند كه پيگيري موضوع تسلط بر فناروي هسته اي به جاي اينكه بر امنيت آنها بيفزايد در حال كاستن از آن است. اين قلب راهبرد آمريكا در حدود 4 سال گذشته عليه برنامه هسته اي ايران بوده است. مجموعه اقدامات آمريكا از استقرار سپر دفاع موشكي در يك كمربند بزرگ جغرافيايي به دور زمين بگيريد تا فروش انبوه سلاح به كشورهاي حاشيه خليج فارس، انجام عمليات تروريستي در داخل ايران و گسترش دادن تحريم ها به حوزه هاي مرتبط با امنيت اقتصادي دقيقا با اين هدف انجام شده است كه ايران وادار به محاسبه مجدد درباره برنامه هسته اي خود شود و در اين محاسبه مجدد به اين نتيجه برسد كه ضرر پيگيري اين برنامه، از نفع آن بيشتر است.
واضح است كه محور اصلي اين راهبرد دستكاري در نگاه عمومي مسئولان و مردم در ايران نسبت به هزينه ها و فوايد پي گيري اين مسير است. در دولت اصلاحات برخي از كساني كه در پرونده هسته اي ايران حضور داشتند هر بار كه مي نشستند و محاسبه مي كردند به اين نتيجه مي رسيدند كه چرخيدن سانتريفيوژها در نطنز به اخم آمريكايي ها نمي ارزد، بنابراين روندي آغاز شد كه انتهاي آن قرباني كردن اين فناوري پيش پاي پروژه جلب اعتماد غربي ها بود كه البته هرگز به آن هدف هم نمي رسيد.
بنابراين، نه فقط درباره مسئله هسته اي بلكه درباره عموم مسائل ديگري كه به ابعاد قدرت فراملي ايران مربوط مي شود شكستن اجماع داخلي در ايران از ديد غرب موثرترين راه براي رسيدن به هدف بوده است. با اين حال تحليلگران غربي اذعان دارند كه اين موثرترين راه هميشه كوتاه ترين راه نيست و در مورد خاص ايران اتفاقا روند تغييرات در داخل ايران به هيچ وجه به سمت و سوي مطلوب غرب، يعني روي كار آمدن نيروهايي كه مايل به واگذاري امتيازهاي يك طرفه به غرب باشند، نيست.
صحنه انتخابات مجلس اين مسئله را كاملا شفاف كرد. از ديد طرف غربي آنگونه كه در مذاكرات اسلامبول هم آشكار شد انتخابات مجلس نهم فرصتي براي سنجش اين مسئله بود كه آيا جامعه ايراني به مصالحه با غرب و صرف نظر كردن از حقوق خود تحت فشارها متمايل شده است يا نه. دو اتفاق مي توانست غربي ها را متقاعد كند كه اين سمت و سو در حال شكل گرفتن است: نخست اينكه مشاركت مردم در انتخابات به نحو جدي كاهش يابد و دوم اينكه مردم در انتخابات به چهره هايي اقبال كنند كه طرفدار رويكردهاي سازشكارانه هستند. هيچ كدام از اين اتفاقات در دور اول انتخابات مجلس رخ نداد و براي دور دوم هم -كه درست در نيمه راه مذاكرات استانبول تا بغداد قرار دارد- پيش بيني نمي شود كه غربگرايان در سراسر كشور هيچ شانس قابل توجهي داشته باشند.
بر اين مبنا به نظر مي رسد 3 عنصر در شرايط كنوني در حال تغيير وضعيت است:
1- نوع محاسبه خارج روي داخل. پيش از اين محاسبه خارج روي محيط داخلي اين بود كه افكار عمومي تحت تاثير فشارها به تدريج به سمت مصالحه گرايش پيدا خواهد كرد اما پس از انتخابات مجلس احتمالا اين رويكرد تغيير كرده و غربي ها دريافته اند كه انتقام گيري از مردم ايران بابت استقامتي كه از خود نشان داده اند، راهبردي است كه بايد تا انتخابات رياست جمهوري در ايران در پيش گرفته شود.
2- ارتباط داخل با خارج. اين ارتباط اكنون در حال دگرگون شدن است. طرف غربي ظرف حدود 6 ماه گذشته تلاش كرده مرزهاي ميان 3 جريان فتنه، ضد انقلاب و بيگانه را كاملا كمرنگ كند و محور مشتركي از اين طيف تشكيل داده و آن را در مقابل نظام اسلامي قرار بدهد. اگرچه شكل گيري اين طيف به دلايلي كه در اينجا جاي بحث آن نيست حتي به طور نسبي توفيق نداشته، اما نشانه هاي روشني وجود دارد كه غربي ها درصدد ايجاد مكانيسم هاي رسمي تر و صريح تري هستند كه در آن قبح ارتباط با خارج هر چه بيشتر ريخته باشد.
3- مديريت داخل از خارج. اين شايد مهمترين جنبه اي است كه اكنون طرف غربي روي آن متمركز شده است. اين مديريت -كه البته مي توان گفت به طور كامل ناكام بوده- از دو طريق انجام شده است. نخست اينكه طرف غربي سعي كرده است با بسيج كردن برخي طيف هاي ضد انقلاب تلقي وجود نوعي بحران را در فضاي داخلي كشور تشديد كنند. به ياد بياوريد كه وقتي لفاظي هاي اسرائيل درباره احتمال ورود به درگيري نظامي با ايران قوت گرفت برخي جريانات ضد انقلاب، از خود اسرائيلي ها شور و حرارت بيشتري در اين زمينه نشان مي دادند! كانال دوم يك عمليات رسانه اي حساب شده است كه سعي مي كند به داخل اينگونه القا كند كه راه حل مشكلات كشور مصالحه با غرب است در حالي كه در حقيقت موضوع برعكس است و عبارت درست اين است كه بگوييم راه حل مشكلات انتخاباتي اوباما مصالحه با ايران است.
در مجموع اكنون غرب بيش از آنكه محاسبات حاكمان در ايران را هدف گرفته باشد، محاسبات مردم را هدف گرفته است و تلاش مي كند از اين طريق بر رفتار نظام تاثير بگذارد. مهمترين ابزار در اين ميان هم رسانه است كه اكنون بيش از 80 درصد بار ديپلماسي و عمليات اطلاعاتي را به دوش مي كشد.
مهدي محمدي

مهلت (گفت و شنود)

گفت: مجلس در جلسه ديروز خود سازمان فني و حرفه اي كشور را موظف كرد كه تعداد 4786 مربي حق التدريسي را استخدام كند.
گفتم: ايول!
گفت: البته در اين مصوبه آمده است كه استخدام اين مربيان حق التدريسي نبايد براي دولت هيچگونه افزايش بار مالي داشته باشد!
گفتم: دولت چگونه مي تواند بدون افزايش بار مالي 4786 نفر را استخدام كند؟! مگر قرار نبود كه مجلس مصوبه غيرقابل اجرا نداشته باشد؟!
گفت: اتفاقاً يكي از نمايندگان همين سؤال را مطرح كرده بود ولي رئيس مجلس در پاسخ گفته است؛ اين كار امكان پذير است!
گفتم: عده اي از اهل محل نزد يكي از افراد ثروتمند رفتند و گفتند؛ مي داني كه فلاني گرفتاري مالي فراواني دارد. از تو 2خواهش داريم اول اينكه يك ميليون تومان به او قرض بدهي و دوم اينكه براي بازپرداخت آن 2 سال مهلت بدهي و يارو گفت؛ پول نمي دهم ولي درباره مهلت حرفي ندارم! چرا 2 سال؟! ده سال مهلت مي دهم!

احتمال شكل گيري مذاكرات ايران و آژانس پيش از نشست بغداد

ديپلمات ها در تهران ارسال نامه اي از سوي ايران به آژانس و پيشنهاد ازسرگيري گفت وگوهاي ناتمام دو ماه پيش را تاييد مي كنند.
منابع ديپلماتيك گفتند: «اين احتمال وجود دارد كه يك دور مذاكره ميان ايران و آژانس تا قبل از مذاكرات بغداد انجام شود».
رويترز در گزارش خود آورده است كه ايران در اين نامه اشاره اي به دسترسي آژانس به تاسيسات پارچين نكرده است.
تيم آژانس آخرين بار در روزهاي 1 و 2 اسفند 1390(20 و 21 فوريه 2012) به سرپرستي هرمان ناكارتس معاون مدير كل در امور پادمان به تهران آمد اما مذاكرات اين تيم با ايران به دليل كارشكني هاي يوكيا آمانو ناتمام ماند.
اختلاف اصلي ايران و آژانس در آن است كه ايران عقيده دارد هرگونه دسترسي به پارچين بايد پس از نهايي شدن يك مداليته جامع ميان ايران و آژانس انجام شود.
برخي كارشناسان مي گويند گروه 1+5 بايد موضع روشني در قبال اين مذاكرات اتخاذ كند.
احتمالا در مذاكرات آتي ايران و آژانس در تهران بحث هاي ناتمام مانده درباره اين مداليته ازسر گرفته خواهد شد ولي پيش بيني نمي شود تا نشست بغداد توافق نهايي حاصل شود.
ايران در نشست گذشته شوراي حكام با انتشار سندي جامع ابعاد مختلف تخلف آژانس در توافقاتش با ايران را تشريح كرده است.

نوري مالكي به تهران آمد روابط ايران- عراق شكوفاتر مي شود

نخست وزير عراق براي ديدار و گفت وگو با مسئولان بلندپايه نظام جمهوري اسلامي در خصوص تحولات منطقه و تحكيم روابط ميان دو كشور صبح ديروز وارد تهران شد.
«نوري مالكي» نخست وزير عراق ديروز به همراه شماري از اعضاي كابينه اين كشور براي ديدار و گفت وگو با مقامات جمهوري اسلامي ايران درباره تقويت و توسعه مناسبات دوجانبه و تحولات منطقه وارد تهران شد و مورد استقبال «مجيد نامجو» وزير نيروي جمهوري اسلامي ايران قرار گرفت.
محمدرضا رحيمي معاون اول رئيس جمهور در ديدار نوري مالكي نخست وزير عراق كه ظهر ديروز در مجموعه سعدآباد تهران برگزار شد، روابط دو دولت و ملت ايران و عراق را منحصر به فرد و ناگسستني خواند و گفت: توطئه هايي كه در سطح جهان عليه دو ملت تدارك ديده مي شود، به دليل عقايد و آرمان هاي ملت هاي ايران و عراق است و اگر دو كشور با يكديگر به شكل تمام عيار متحد و يكپارچه باشند، قدرت بزرگي را در سطح جهان تشكيل خواهند داد.
معاون اول رئيس جمهور در ادامه با تأكيد بر اينكه ايران و عراق بايد بناي اقدامات بزرگتري را با يكديگر بگذارند، بر لزوم نهايي شدن توافقات پيشين ميان دو كشور تاكيد كرد و خواستار تسريع در اجرايي شدن اين توافقات و تفاهم نامه ها شد.
رحيمي با بيان اينكه روابط و مناسبات ميان دو كشور در بخش هاي مختلف بايد به نقطه اوج خود برسد، اظهار داشت: در حال حاضر تبادل سياسي اقتصادي و فرهنگي ميان دو كشور به صورت مستمر و در سطح بالايي قرار دارد و اميدواريم با ادامه اين روند، موانع و مشكلات پيش روي توسعه روابط بين تهران- بغداد هر چه سريع تر برطرف شود.
معاون اول رئيس جمهور اتصال خطوط ريلي، همكاري هاي نفتي و ترانزيتي ميان دو كشور را از زمينه هاي با اهميت در جهت گسترش روابط اقتصادي ميان دو كشور خواند و افزود: جمهوري اسلامي ايران آمادگي دارد در تمامي بخش ها سطح همكاري ها و روابط خود را با عراق افزايش دهد و در اين راه از انتقال تجربيات و دستاوردهاي خود به عراق استقبال مي كند.
نوري مالكي نخست وزير عراق نيز در اين ديدار توسعه روابط بر مبناي صلح، ثبات و منافع مشترك را مورد تأكيد قرار داد و گفت: روابط ميان دو كشور در بخش سياسي از جايگاه مطلوبي برخوردار است و بايد تلاش كنيم اين روابط در ساير بخش ها همچون فرهنگي، علمي و اقتصادي نيز گسترش يابد.
نخست وزير عراق با تأكيد بر ايجاد جهش و تحول بزرگ در روابط ميان تهران- بغداد، افزود: در حال حاضر اراده و عزم كافي در ميان مسئولين دو كشور براي توسعه روابط وجود دارد و اميدواريم در اين سفر شاهد تحولات و دستاوردهاي مطلوبي همراه باشد.
وي در ادامه با بيان اينكه ايران و عراق از اهداف مشتركي برخوردار هستند، بر لزوم تكميل توافقات گذشته و ارتقاء سطح همكاري ها در بخش هاي مختلف از جمله انرژي، نفت، زيرساخت ها و بازرگاني، تأكيد كرد.
نخست وزير عراق همچنين در اين ديدار اهميت شناسايي فرصت ها و ظرفيت هاي همكاري مشترك بين دو كشور را ضروري و با اهميت دانست و گفت: وزراي دو كشور اخيراً ديدارهاي فشرده اي در زمينه همكاري در بخش هاي مختلف داشته اند و اميدواريم اين مذاكرات گامي به سوي شكوفاتر شدن روابط ميان تهران- بغداد شود.

شيرين عبادي براي حبس خانگي همسرش به سفارتخانه هاي خارجي متوسل شد

برنده نوبل حقوق بشر در راستاي مخالفت با خروج همسرش از كشور به سفارتخانه هاي خارجي متوسل شد.
چندي پيش خبري مبني بر مخالفت صريح شيرين عبادي با حضور همسرش (جواد توسليان) به لندن منتشر شد، اما براساس اظهارات موثق يكي از اقوام نزديك همسر شيرين عبادي با باشگاه خبرنگاران جوان، آمده است كه مخالفت عبادي با سفرهاي خارجي همسرش منحصر به سفر به كشورهاي غربي نيست، بلكه در بهمن ماه گذشته نيز كه جواد توسليان به كشور ارمنستان سفر كرده بود با واكنش شديد و خشمگينانه آن پيرزن بددهان مواجه گشت و از او خواست كه ديگر به هيچ گونه سفر خارجي نرود و به هر ترتيب ممكن از انتشار خبر سفر به ارمنستان نيز پيشگيري كند!
اين عضو خانواده توسليان در مورد سفر اخير وي به كانادا و آمريكا اضافه كرد كه آقاي توسليان به قصد تفريح و خوش گذراني به خارج نرفته است، بلكه او دختري در بوستون آمريكا دارد كه به تازگي صاحب فرزندي شده و اين حق بديهي يك پدر است كه در چنين شرايطي به ديدار دخترش برود. همچنين توسليان خواهري ساكن كانادا و برادري ساكن لندن دارد كه سالهاست همديگر را نديده اند.
اما هر گاه وي قصد خروج از كشور كرده، با مخالفت هاي ديكتاتورمآبانه عبادي مواجه شده و تا پيش از سفر اخير، هميشه توسليان نسبت به زورگويي هاي همسرش تمكين كرده و كوتاه آمده، اما همين يك بار كه به تحكم او گردن ننهاد و به نداي عاطفه پدري و برادري عمل كرد، عبادي به هر كسي متوسل شد تا حرف خود را به كرسي بنشاند. از فرزندانش، تا بعضي از اقوام و دوستان مشترك و در نهايت با چند سفارتخانه كشورهاي غربي تماس گرفت تا به شوهرش ويزا ندهند!
شايان ذكر است همچنان كه در خبر قبلي آمده بود، علت مخالفت شيرين عبادي با سفر توسليان به خارج علاوه بر مسائل مربوط به زندگي خصوصي آنها، آن است كه پيش از اين آن پيرزن در محافل مختلف فتنه و ضدانقلاب و در ديداربا ديپلمات هاي اروپايي و آمريكايي، شوهرش را ممنوع الخروج و گروگان دولت ايران وانمود كرده بود و خروج توسليان از كشور، دروغگويي و حقه بازي هاي سخيف عبادي را افشا مي كرد.
اين عضو خانواده توسليان افزوده است: اگر چه همگي اطرافيان با روحيات و زورگويي هاي شيرين خانم آشنايي دارند، اما اين بار اصرار عجيب و واكنش هاي جنون آميز او براي پيشگيري از سفر آقاجواد، همه را ميخكوب كرده بود. و اما پس از سفر اخير آقاي توسليان به كانادا و آمريكا، شيرين عبادي ضمن فحاشي هاي چاله ميداني به همسرش (كه روزنامه از درج آن ها معذور است) اين بار او را تهديد مي كند تا لااقل به لندن (محل اقامت شيرين عبادي) سفر نكند و حتي اظهار مي كند حاضر است با او قرار ملاقاتي در آمريكا ترتيب دهد و خود به آمريكا برود اما آقا جواد به لندن سفر نكند!
گفتني است، موضوع بددهاني ها و برخوردهاي هتاكانه شيرين عبادي با اطرافيانش براي همه اقوام و بستگان و دوستان نزديكش شناخته شده است و حتي سال گذشته، شادي صدر (از اصلاح طلبان فمنيست كه در جريان فتنه 88 رسما به ضدانقلاب فراري پيوست) شيرين عبادي را «به مادر فولادزره» تشبيه كرده بود!

حالا يك غلطي كرديم كه گفتيم تقلب شده! (خبر ويژه)

اختلاف ميان اصلاح طلبان و اپوزيسيون، به دنبال تحركات برخي اصلاح طلبان براي فاصله گذاري با فتنه سبز و بازگشت به چارچوب حاكميت شدت گرفته است.
در حالي كه طيفي از اصلاح طلبان دو رويكرد «آشوبگري و ساختارشكني» و «تحريم انتخابات مجلس» را شكست خورده تلقي مي كنند و مايلند با كتمان ادعاي تقلب به صحنه انتخابات برگردند، محافل راديكال به ويژه عناصر فراري و اپوزيسيون خارج نشين از اين فعاليت اصلاح طلبان نگران شده و آن را انتحار توصيف كردند.
مرتضي كاظميان از اعضاي گروهك ملي- مذهبي كه در پاريس اقامت دارد و اخيرا مجادلات تندي ميان وي و عباس عبدي درباره بن بست جنبش سبز صورت گرفت، به راديو فرانسه گفته است: هرگونه مشاركت سياسي و انتخاباتي توسط شخصيت هاي سياسي اصلاح طلب در حالي كه زندانيان جنبش سبز همچنان در بازداشت به سر مي برند، انتحار سياسي است.
وي با اشاره به اظهارات كساني نظير قنبري سخنگوي اقليت مجلس كه از برخي گزينه هاي اصلاح طلبان در انتخابات رياست جمهوري نام برده، گفت: اينها گمانه زني است. واقعيت اين است كه بخش عمده اي از اصلاح طلبان با آنچه جنبش سبز گفته مي شود پيوند خورده اند و تفكيك معني داري نمي توان ميان آنها قائل شد: نبايد فراموش كنيم كه چهره هاي ارشد و شاخص نيروهاي اصلاح طلب يا در زندان هستند يا در حصر خانگي به سر مي برند.
وي با اشاره به لغو مجوز حزب مشاركت سازمان مجاهدين (انقلاب) گفت: شخصيت هاي اين احزاب در بازداشت به سر مي برند و معلوم نيست با اين وصف منظور از اصلاح طلبان چه كساني هستند.
سايت اينترنتي كلمه وابسته به طيفي از عناصر فراري (اميرارجمند و...) از تبليغات زودهنگام براي انتخابات رياست جمهوري انتقاد كرده و مي نويسد: بي شك تا آزادي زندانيان و تضمين آزادي هاي سياسي، بحث شركت در هر رقابت انتخاباتي از سوي اصلاح طلبان بي فايده است.
ارگان گروهك شوراي هماهنگي سبز- گروهكي كه انتخابات مجلس را تحريم كرد اما با راي دادن خاتمي غافلگير شد- ادامه مي دهد: فضاي سياسي فعلي فاقد مقدمات و ملزومات شركت در انتخابات است. آزموده را دوباره آزمودن خطاست و كساني كه پاسخ راي من كجاست را نگرفته اند، هيزم تنور انتخابات نخواهند شد.
كلمه همچنين انتخابات در ايران را مهندسي شده توصيف كرده و با انكار تحركات اصلاح طلبان براي بازگشت به عرصه سياسي و انتخاباتي، ادعا كرده كه اخبار منتشره شايعه است.
گفته مي شود برخي عناصر خارج شده در كشور به محافل اصلاح طلب تندرو در داخل، اين پيام توام با گلايه و اعتراض را منتقل كرده اند كه شما با وعده ساختارشكني، بايكوت حاكميت و ايجاد انسجام ميان اپوزيسيون و پيشبرد پروژه براندازي ما را به خارج كشور فرستاديد اما حالا خودتان از آن ادعاها عقب نشيني كرده و عملا مهر ابطال به جنبش سبز مي زنيد.
يادآور مي شود پيش از اين عباس عبدي از طيف راديكال حزب مشاركت- كه در سالهاي نه چندان دور حتي شعار خروج از حاكميت را مي داد- طي سلسله مقالاتي تاكيد كرد جنبش سبز حركتي رمانتيك و كور بود كه در عمل ظرفيت هاي فعاليت اصلاح طلبان را بر باد داد و به دنبال وادار كردن كساني چون خاتمي به خودكشي و انتحار بود.
با اين وصف يكي از سؤالات مهمي كه بايد از سوي اصلاح طلبان و حاميان فتنه سبز پاسخ داده شود اين است كه آيا پا نهادن در فتنه سبز، انتحار بود يا تصميم به فاصله گذاري با فتنه و سياست و تحريم؟
چالش ميان دو جريان داخلي و خارجي در حالي است كه در داخل و در ميان اصلاح طلبان نيز با اختلاف نظرهاي جدي مواجه مي شود. به عنوان مثال در حالي كه محمدرضا خباز (عضو حزب اعتماد ملي و فراكسيون اقليت مجلس) خاتمي را محور مناسبي براي تجديد فعاليت اصلاح طلبان مي داند، مرتضي سجاديان عضو مركزيت كارگزاران سازندگي به انتقاد شديد از خاتمي پرداخته است. خباز به باشگاه خبرنگاران گفته است: محوريت خاتمي براي جمع شدن اصلاح طلبان در انتخابات رياست جمهوري موثر است اما معناي محور بودن خاتمي اين نيست كه وي نامزد انتخابات شود.
اما مرتضي سجاديان مدير مسئول روزنامه توقيف شده كارگزاران معتقد است: پرچم هدايت اصلاح طلبان براي فعاليت در انتخابات رياست جمهوري بايد به دست كسي غير از خاتمي سپرده شود. كساني بايد محور فعاليت هاي اصلاح طلبان باشند كه در چارچوب نظام فعاليت خود را انجام داده اند. با توجه به انتقاداتي كه در اين راستا به خاتمي داريم، او نمي تواند محور اصلاح طلبان باشد.
وي همچنين در گفت وگو با «مهر» درباره كمرنگ شدن فعاليت موثر اصلاح طلبان اظهار داشت: اصلاح طلبان به دليل مصالح نظام و جلوگيري از سوء استفاده عناصر بيگانه از آنان فعاليت و حضور پررنگي در صحنه سياست ندارند.
عضو شوراي مركزي كارگزاران افزود: اپوزيسيون خارج نشين هميشه در كمين هستند تا صحبت و اظهارنظري از سوي اصلاح طلبان صورت بگيرد كه آن را پيراهن عثمان كنند و در جهت منافع و عقده هاي رواني خود از آن بهره گيرند بنابراين بخاطر مصالح نظام سكوت كرديم.
سجاديان گفت: اين حضور بايد پررنگ تر شود اما به گونه اي كه موجب سوء استفاده عوامل بيگانه نشود.
وي گفت: افراد منطقي و چهره هاي معتدل زيادي در جريان اصلاحات وجود دارند كه مي توانند هدايت اين جريان را برعهده بگيرند تا حضور پررنگ تري در انتخابات رياست جمهوري داشته باشيم.
در همين حال عسگراولادي دبيركل جبهه پيروان خط امام و رهبري گفت: خاتمي سعي مي كند اصلاح طلباني كه در چارچوب نظام حركت مي كنند را سازماندهي كند اما وي بايد موضعش با رفقاي سابق خود كه تا سرحد خصومت با نظام و مردم پيش رفتند را مشخص كند.
عسگراولادي در خصوص حضور اصلاح طلبان در انتخابات رياست جمهوري گفت: مردم در انتخابات مجلس نهم از اصلاح طلبان عبور كردند و لايه هاي گوناگون اصلاح طلبان نيز نتوانستند براي ورود به انتخابات مجلس نهم يك تصميم واحد اتخاذ نمايند.
وي افزود: بخشي از اصلاح طلبان ضد انقلاب كه عمدتا خارج نشين هستند بر طبل تحريم كوبيدند و برخي هم كه در داخل بودند نتوانستند نظر واحدي داشته باشند و در برزخ عدم تحريم و تحريم گير كردند.
وي خاطرنشان كرد: اگر اصلاح طلبان يك آسيب شناسي از عملكرد گذشته خود داشته باشند و بخواهند داخل نظام حركت كنند كسي مانع آنها نيست ولي بايد از همگرايي با آمريكا و غرب دست بردارند تا در نظر مردم جايگاهي داشته باشند.

اوضاع مصر براي اسرائيل نگران كننده تر از مسئله هسته اي ايران است. (خبر ويژه)

روزنامه صهيونيستي معاريو در گزارشي اعلام كرد «ليبرمن وزير خارجه اسرائيل درخصوص اوضاع مصر پس از انقلاب به نتانياهو هشدار داده است». به گزارش «قدسنا» به نقل از معاريو، ليبرمن در گزارش خود تصريح كرد روند تحولات مصر چالشي استراتژيك براي تل آويو و از مسئله هسته اي ايران هم نگران كننده تر است.
وزيرخارجه اسرائيل تاكيد كرده است: اين مسئله زماني اهميت پيدا مي كند كه توجه كنيم مصر بزرگ ترين كشور عربي است كه صدها كيلومتر مرز با ما دارد.
وي با بيان ضرورت آماده بودن تل آويو جهت مقابله با خطرات احتمالي ناشي از اتفاقات اخير مصر تاكيد كرد؛ نيروهاي ويژه اي كه قبل از امضاي معاهده صلح با مصر تشكيل و بعد از امضاي اين معاهده از سوي رژيم صهيونيستي منحل شده، بايد بار ديگر تشكيل گردد.
مقامات رژيم صهيونيستي بارها از انقلاب مردم مسلمان مصر با عناوين نظير «زلزله 9ريشتري، فروپاشي متحد راهبردي اسرائيل، تجديد كابوس انقلاب 1979 ايران، خزان و زمستان آرزوهاي اسرائيل، و الهام گرفته از انقلاب (امام) خميني در ايران» ياد كرده اند.
اظهار نگراني ليبرمن درباره انقلاب مصر در حالي است كه بنابر تصريح مطبوعات غربي، رژيم صهيونيستي در چالش هسته اي با ايران نيز طرف بازنده و منزوي محسوب مي شود و حتي از سوي سران آمريكا نيز مورد بي اعتنايي قرار مي گيرد.

اعتراف مي كنم كه خل و چل هستيم! (خبر ويژه)

نويسنده يك پايگاه اينترنتي وابسته به اپوزيسيون با اذعان به اينكه از بي عرضگي هاي محافل ضدانقلابي «خل و چل» شده، تاكيد كرد: اگر شعار ندهيم و چرند نگوييم، سنگين تريم.
همكار سايت گويانيوز مي نويسد: داغ كردن مي دانيد يعني چه؟ يعني اين كه يك خبر را كه خواندي، همچين از جا بجهي كه كسي كه رو به رويت نشسته فكر كند پا شدي او را بزني. يا اين كه فكر كني اگر الان در دوبي امارات بودي مي رفتي وسط ميدان جمال عبدالناصر ميكروفون دست مي گرفتي و خليج تا ابد فارس را با صداي بلند مي خواندي.
وي ادامه مي دهد: «اصلا چرا اين كار كه بيشتر به خيال مي ماند. مثل دستگيرشدن موسوي و كروبي، قيامت مي كردي. آن چه مزه اي دارد اين كار ما. ديد چه جوري در برلين و واشنگتن و پاريس قيامت كرديم و رژيم از ترس، موسوي را فرستاد شمال بچه هايش را ببيند. (نداي درون: چرا مزخرف مي گويي؟ زده به سرت! كدام قيامت؟ چرا به چرند گفتن افتاده اي). داشتم مي گفتم يك چيزي در درونم مزاحم شد، اختلال به وجود آمد. مي بخشيد... (نداي درون: نه خير پاك خل شده اي! آخه تو را چه به اين حرف ها؟ كل اگر طبيب بودي، سر خود دوا نمودي! آخه خيالات تا كجا؟). خيلي معذرت مي خوام. نمي دانم چرا يك دفعه دچار سكته كلام مي شوم. به نظرم يك كم تند رفتم... اصلا به من چه؟ برويد هر كاري دلتان مي خواهد بكنيد. برويد از عباس عبدي بپرسيد چه كار بايد كرد. برويد از خاتمي كه مي خواهد در انتخابات شركت كند بپرسيد. چه گرفتاري شده ايم!... بشر! مجبوري حرفي بزني كه نتواني جمع اش كني؟ ببخشيد كه نوشته ما سرو ته نداشت. ببخشيد كه نتوانستيم شما را به مبارزه رهنمون شويم.

جايزه شركت LG به مشتريان يك كلاه گشاد (خبر ويژه)

كلاهبرداري شركت ال جي در يك تبليغ گسترده، موجب اعتراض خريداران محصولات اين شركت شده است.
به گزارش خبرنگار كيهان، در پي تبليغات گسترده اين شركت مبني بر اين كه به تمام كساني كه در فاصله 16بهمن 1390 تا دهم ارديبهشت 91 سه محصول يخچال فريزر سايد باي سايد، ماشين لباسشويي(يا ظرفشويي) و يك ماكروويو(طبق مدل هاي اعلام شده) را خريداري كنند، بدون استثنا يك تلويزيون LED 42 اينچ به عنوان هديه نوروزي داده مي شود، اين شركت محصول ماكروويو در مدل هاي ذكر شده را در بازار توزيع نكرده به گونه اي كه در هيچ فروشگاه تهران و شهرستان ها اين محصول يافت نمي شود، بدين ترتيب خريداران دو محصول ديگر كه به اميد واهي دريافت تلويزيون LED 42 اينچ مزبور آنها را تهيه كرده اند، از دريافت اين هديه وعده داده شده محروم مي مانند.
جمعي از خريداران دو محصول ذكر شده در گفت وگو با خبرنگاران كيهان و ارائه مدارك خريد خود ضمن اعتراض شديد به اين كلاهبرداري شركت خارجي LG از قول برخي فروشندگان خوش انصاف اين محصولات نقل كرده اند كه شركت LG ماكروويو سري سولار را قصد دارد بعد از دهم ارديبهشت و پايان زمان وعده داده شده براي اهداي تلويزيون، در بازار عرضه كند.
براي نمونه يكي از خريداران اين محصولات در گفت وگو با كيهان اظهار داشت: با واحد شكايات اين شركت كره اي در ايران تماس گرفتم ولي هيچ كمكي به ما نكردند و واحد هدايا هم در هيچ زمان گوشي را برنمي دارد بناچار با هزاران اميد، شكايتم را به واحد شكايات مردمي اداره بازرگاني واقع در بلوار كشاورز بردم اما مسئول مربوطه به جاي اينكه شكايت هموطن خودش را دريافت كند، از من خواست كه آنجا را ترك كنم و مزاحم نشوم!
كساني كه از طريق اين آگهي كلاه سرشان رفته است به خبرنگار كيهان پيشنهاد كردند كه هموطنان ايراني به جاي خريد از شركت هاي خارجيي كه به اين طريق كلاهبرداري مي كنند و مصرف گرايي را هم دامن مي زنند از توليدات متنوع كشور خودمان استفاده كنند تا حداقل سود اين خريدها به جيب هموطنان ايراني خودمان برود.
و بالاخره معلوم نيست در جريان اينگونه كلاهبرداري ها كه كلاهبرداري شركت كره اي LG يكي از نمونه هاي آن است، سازمان حمايت از مصرف كننده، دستگاه قضايي، وزارت بازرگاني و... كجا ايستاده اند و چرا از انجام وظيفه قانوني خود طفره رفته اند؟!
اسناد و مدارك ارائه شده از سوي مالباخته ها براي پيگيري احتمالي! سازمان هاي ذيربط در كيهان محفوظ است.

اتفاقا خيلي هم تروريست هستيم و تحت حمايت دولت آلمان (خبر ويژه)

رئيس گروهك كومله براي عقب نماندن از گروهك تروريستي پژاك اعلام كرد كومله اقدامات مسلحانه را كنار نگذاشته و هرگاه لازم باشد اين كار را انجام مي دهد.
عبدالله مهتدي كه در آلمان اقامت دارد، در گفت وگو با نشريه هاولاتي درباره «مناسبات بسيار بد ميان كومله، حزب دموكرات و پژاك» گفت: اين پژاك است كه به ما فحش و حرف هاي زشت مي زند. شرط اصلي عادي سازي اين وضعيت، دست كشيدن آنها از حرف هاي زشت است.
وي همچنين درباره اين پرسش كه گفته مي شود شما از لحاظ اقدام مسلحانه از پژاك عقب افتاده ايد، نظر شما چيست؟» با تاكيد بر فعاليت هاي مسلحانه تروريستي گفت: ما موسس اين اقدامات بوديم و هرگاه لازم باشد باز هم از اين اقدامات انجام مي دهيم. ادعاي شما اصلا درست نيست. شما اين اطلاعات را از كجا آورده ايد؟
رئيس كومله در اين مصاحبه تاييد كرد كه اپوزيسيون ايران در وضعيت ضعف به سر مي برد. او درباره گفت وگو با اصلاح طلبان اظهار داشت: اصلاح طلبان چند سالي است كه كنار گذاشته شده اند و اختلاف ميان طيف هاي حاكميت است. به همين دليل ما ارتباطي با آنها نداريم.
اين اظهارات در حالي است كه مهتدي مردادماه سال 89 به روز آن لاين گفته است: ما از جنبش سبز حمايت مي كنيم. اين جنبش از جدايي دين و سياست صحبت مي كند و مرز بين اپوزيسيون خارج و منتقدان داخلي از بين رفته است.
رئيس گروهك كومله همچنين از «خاصيت قابليت انعطاف و درنورديدن مرزهاي محدود و پيشين اصلاح طلبي در جنبش سبز» تمجيد كرده و گفته بود: طبيعي بود كه با اين اوصاف، كومله ها از همان روزهاي اول حمايت قاطع خود را از جنبش سبز اعلام كنند. اقدام شجاعانه آقاي موسوي و آقاي كروبي - خارج از تعلق آنها به گذشته نظام كه مورد قبول من نيست- نقطه قوت و مثبت آنهاست.
گفتني است رئيس گروهك كومله در حالي كه با صراحت به عمليات تروريستي اعتراف مي كند، در آلمان اقامت داشته و تحت حمايت مستقيم دولت حاكم بر اين كشور قرار دارد. دولتي كه ادعاي حمايت از حقوق بشر و مبارزه با تروريست را در آلمان و مجامع بين المللي تكرار مي كند!