(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 5 اردیبهشت ۱۳۹۱ - شماره 20192 

نگاهي به شيوه هاي الگوپذيري سيره عملي حضرت فاطمه(س) ( بخش دوم)
سيره فاطمي، سرلوحه زندگي



نگاهي به شيوه هاي الگوپذيري سيره عملي حضرت فاطمه(س) ( بخش دوم)
سيره فاطمي، سرلوحه زندگي

الگوخواهي و الگويابي نقشي ويژه در شكل گيري شخصيت انسانها ايفا مي كند و از آغازين روزهاي زندگي به صورت نيازي فطري در محيط خانواده و با پذيرش گفتار و رفتار اطرافيان پديدار مي شود و با ورود به عرصه هاي مختلف اجتماع، جلوه اي چشمگيرتر مي يابد.
دختر گرامي پيامبر اعظم(ص)، زهراي مرضيه نمونه يك الگوي نيكو و اسوه حسنه است كه بي شك شناخت عرصه عظمت و گستره شخصيت ايشان در فراز و فرود زندگي راه اطاعت، ارادت و پيروي تمام عيار را به همه علاقه مندان نشان مي دهد تا در هنگامه هاي حوادث، طاعتي بي چون و چرا از جانشينان معصومان(ع) در جامعه از خود نشان دهيم و «فاطمه وار زيستن» را نصيب خود سازيم.
احتياج فطري انسان به الگو
تمام انسانها به صورت فطري احتياج به الگو دارند و در اين ميان كسي نيست كه بگويد من الگوپذير نيستم و بدون الگو و راهبر مي توانم راه زندگي خود را پيدا كنم. حال اينكه يك الگو چه ويژگي ها و مشخصه هايي بايد داشته باشد موضوعي است كه با حجت الاسلام محمدمهدي مرادي، استاد حوزه و كارشناس مسائل فرهنگي در ميان گذاشتيم.
وي با تاكيد بر اين نكته كه الگو بايد شاخص هاي رفتاري داشته و از امتيازات خاصي برخوردار باشد مي گويد: «امامان معصوم تمام شرايط الگويي و مقتدا بودن را دارند و در اين خصوص حضور يا عدم حضور افراد مهم نيست چرا كه ما انسانها براساس فطرت دنبال سرمشق و الگو هستيم و چه بهتر كه اين الگو معصوم باشد و ما بتوانيم به آنها اقتدا كنيم و در زندگي منش و رفتار آنها را در راستاي اخلاق و رفتار سرلوحه خود قرار دهيم و از مسير تعاليم و هدايتهاي امامان خارج نشويم و البته اين به معناي آن نيست كه در بندگي و مراتب بندگي هم رتبه آنها شويم چون اين امري محال و ناممكن است و اوج معرفت مخصوص آنهاست، اما مهم اين است كه ما به اندازه ظرفيت خود به اخلاق آنها آراسته شويم، بنابراين همراهي و همگامي به معناي هم رتبه بودن نيست.
الگويي براي تمامي اعصار و قرون
بدون شك الگوپذيري از ائمه معصومين(ع) خصوصاً از سيره رفتاري حضرت فاطمه(س) مربوط به زمان يا مكان خاصي نيست و تاريخ مصرف آن به تمامي اعصار و قرون برمي گردد و پايان ناپذير است.
حجت الاسلام والمسلمين اسماعيل قبادي، كارشناسي علوم ديني و مدير كل سازمان تبليغات اسلامي استان كرمانشاه در اين باره به گزارشگر كيهان مي گويد: «اينجا مسئله اشياء و اجناس مطرح نيست كه بگوييم شرايط زماني فرق دارد، مسئله اخلاقي و ارزشهاي انساني مطرح است كه اين مسائل ثابت بوده و بستگي به زمان و مكان و نژاد و سن ندارد، وقتي ما مي گوييم حضرت زهرا الگوي انسانهاست، اين مربوط به يك زمان و يك دوره نيست، حضرت زهرا(س) الگوي تمام انسانها اعم از زن و مرد و براي تمام اعصار و قرون است.»
ارزشهاي اخلاقي ثابت و مطلقند
حجت الاسلام قبادي مي گويد: «ارزشهاي اخلاقي و انساني ثابت و مطلقند، اين مثل در خصوص متغيرهايي صدق پيدا مي كند كه با زمان و مكان سر و كار دارند و با ابزارآلات مسير تحول را طي مي كنند. صداقت يك ارزش است مردان و زنان بايد با هم صادق باشند و اين مسئله ربطي به نژاد و يك دوره زماني خاص ندارد و اين موضوع مطلوب انسانيت است. اينكه در روايات داريم حضرت زهرا(س) همسر صادقي براي حضرت علي(ع) بود بايد براي تمام زنان بخصوص زنان جامعه ما الگو و نمونه باشد اين يك ارزش مطلق است كه براي تمام انسانها و مكاتب در تمام عصر و زمانها قابل اجراست.»
حجت الاسلام مرادي هم در پاسخ به اين شبهه كه زندگي حضرت فاطمه چون مربوط به زمان گذشته است پس نمي تواند خيلي براي زنان امروز الگو باشد، اين طور توضيح مي دهد. «الگوگيري براساس ارزشها و روشها صورت مي گيرد، ارزشها هميشه ثابت هستند، اين روشها هستند كه تغيير مي كنند. وقتي مي خواهيم كاري انجام دهيم، بدون ترديد وجود مبارك حضرت زهرا، رفتار و گفتار ايشان بايد به عنوان الگو براي همه مدنظر قرار گيرد، چون «او» يك انسان كامل است. حضرت زهرا تمام كمالات يك انسان را داشتند و حضرت امام خميني هم در صحيفه نور- ج7 فرمودند: اگر حضرت زهرا مرد بود، پيامبر بود، چون تمام كمالات انسان را دارد و هركس به اندازه وسع و توانايي خودش بايد در اين مسير گام بردارد.»
آقاي مرادي به راهكارهاي چگونگي الگوگيري اشاره مي كند و مي گويد: «تربيت ديني خانواده، احياء ارزشهاي اسلامي، نظارت بر معاشرت فرزندان و نشست و برخاست آنها با دوستان سالم، توجه رسانه هاي ارتباط جمعي به بحث الگوپذيري مهمترين محورهايي است كه در اين زمينه بسيار كارساز و مؤثر است.»
از وي در خصوص همسرداري حضرت زهرا و نحوه الگوپذيري از رفتار آن بانوي بزرگوار سؤال مي كنم كه در پاسخم مي گويد: «هرچه در اين مسير معرفت و شناخت ما نسبت به اهل بيت(ع) بيشتر باشد، به همان ميزان محبت و دلباختگي نسبت به آن بزرگواران بيشتر شده، تبعيت و الگوپذيري هم بيشتر مي گردد، در اين مسير اگر زنان و دختران جوان دلباخته مال دنيا نباشند و هم و غم خود را روي زيورآلات و ماديات و زرق و برق دنيا نگذارند، طبيعي است كه زودتر و سريع تر به كمال مي رسند، زنان بايد ساده زيستي و قناعت داشتن در زندگي را از حضرت فاطمه بياموزند آن حضرت در كنار حضرت علي(ع) در امور خانوادگي و اجتماعي پا به پاي ايشان كار و تلاش مي كرد و امور زندگي را به خوبي در دست داشت و مديريت مي كرد، اگر زنان، زندگي سراسر درس، فداكاري، شجاعت و قناعت فاطمه(س) را سرلوحه امور خود قرار دهند و در كنار همه اين مسائل حجاب و عفاف را رعايت كنند، باور داشته باشيم كه بنيان هاي خانواده مستحكم تر گشته و دادگاه هاي خانواده ديگر شاهد حضور گسترده زنان براي طلاق وجدايي زوجين نخواهد بود.»
برخي از زنان و دختران جوان از فرهنگ فاطمي و سيره عملي آن بانوي دوعالم فاصله گرفته اند اين موضوع به چه عواملي برمي گردد و براي حل اين موضوع چه بايد كرد؟ حجت الاسلام مرادي در پاسخم مي گويد: «متاسفانه برخي جوانان و زنان الگو هاي غربي را جايگزين الگوي فاطمي كرده و نسبت به سيره عملي اهل بيت(ع) احساس نياز نمي كنند، البته اين مسئله ناشي از عملكرد ضعيف برخي مسئولان فرهنگي است كه به خوبي شيوه هاي عملي اين سيره را براي دختران و جوانان بازگو نمي كنند، زندگي اهل بيت (ع) و بخصوص حضرت فاطمه زهرا بايد از حاشيه وارد متن زندگي ها شود و اين الگوپذيري نبايد به صورت مقطعي و در يك ايام خاص مثل شهادت حضرت فاطمه مورد توجه قرار گيرد، بلكه دست اندركاران امور فرهنگي بايد در طول سال با شيوه هاي كاربردي و در كتب درسي شيوه هاي الگوگيري و ضروت آن را مطرح كنند.»
جايگزين كردن فرهنگ فاطمي به جاي فرهنگ غربي
همين سؤال را از حجت الاسلام نيك فال مؤلف و نويسنده و استاد حوزه و دانشگاه داشتم كه الآن در شرايطي هستيم كه متاسفانه برخي تفكرات درصدد القاي تغيير شرايط زماني و سبك زندگي هستند بنابراين الگوپذيري از سيره و روش حضرت زهرا را مدت دار وانمود مي كنند بنابراين چگونه با اين تفكرات بايد برخورد كرد. وي در سخناني اين طور توضيح مي دهد: «در پاسخ به اين ادعاها بايد اين نكته عنوان شود كه آيا ارزش هاي اخلاقي شرايط بردار هستند؟ آيا ارزشهاي اسلامي و انساني داراي تاريخ انقضاء هستند؟ مگر دروغ در آن زمان بد و اكنون خوب شده است؟ مگر تهمت زدن شرايط زماني دارد يا حجاب و عفاف مربوط به يك دوران خاص است؟ لذا مي بينيم كه ارزشهاي اخلاقي هرگز تحت تأثير شرايط زماني و مكاني از بين نرفته و كم رنگ نمي شود و همه بايد در هر شرايط زماني با توسل به سجاياي اخلاقي راه كمال را طي كنند.»
اين استاد دانشگاه در ادامه عدم بيان زيبايي هاي رفتار و گفتار معصومين(ع) و پرزرق و برق نشان دادن فرهنگ غربي را از ديگر عوامل كم توجهي عده اي به الگوگيري از زندگي و سيره و رفتار ائمه معصومين و حضرت فاطمه(س) ذكر مي كند و مي گويد: «دشمنان اسلام و دوستان نادان، فرهنگ غربي در خصوص زنان را فرهنگي متنوع، خوش رنگ و لعاب، با نشاط و ايده آل نشان مي دهند و با صرف بودجه هاي كلان درصدور اين فرهنگ كم كاري و قصور نمي كنند اما ما در برابر نشان دادن فرهنگ فاطمي مقابل تهاجم فرهنگي قصور كرده ايم. به عنوان مثال غرب در پي اختلاف مفهوم پيشرفت و بي بندوباري است ولي ما نتوانسته ايم اين دو مفهوم را تبيين نماييم و بيان كنيم كه حجاب مانع پيشرفت ما نيست در حالي كه زنان و دختران و چه بسا همه افراد جامعه بايد بدانند كه با زدودن بي بند و باري و حفظ حجاب و عفت، احترام و عزت و امنيت در جامعه بيشتر مي شود و پيشرفتهاي صنعتي و علمي با كم كردن ابزار حجاب حاصل نمي شود.»
الگويي تمام عيار براي تمام نسل ها
متأسفانه بعضاً به شخصيت حضرت زهرا(س) از بعد ارادت و توجه قلبي و صرفاً احساس نگاه مي شود، لذا هنوز ابعاد ناشناخته وسيعي از وجود حضرت زهرا براي انسانها باقي مانده است و همين عاملي شده كه هنوز پس از 1400 سال زندگي حضرت زهرا(س) مهجور باشد.»
رضا نباتي مؤلف كتب درسي و كارشناس مسائل تعليم و تربيت نيز در گفت وگو با گزارشگر كيهان با بيان مقدمه فوق، به دلايل فاصله گرفتن برخي از زنان و دختران از سيره حضرت فاطمه اشاره مي كند و مي گويد: «اگر بپذيريم بانوي نور، الگويي در تمام ابعاد و براي همه مي باشد، بنابراين مي توان از تمام زواياي زندگي آن بزرگوار الگوبرداري كرد و اين مسئله نياز به تبليغ و كار بيشتر در تمام طول سال دارد. اينكه يك هفته در سال به عزاداري شهادت حضرت فاطمه بپردازيم، خيلي در الگوپذيري نسل جوان مؤثر نخواهد بود.»
آقاي نباتي اضافه مي كند: «در حوزه تبليغ و شناسايي اهل بيت«ع» و حضرت فاطمه ناقص عمل كرديم و همه جانبه وارد نشديم، ايجاد پتانسيل نكرديم و در چگونگي شناخت الگوها، مدل هاي مختلفي ارائه نداديم، ضمن اينكه مشكل ديگري كه در اين زمينه وجود دارد اين است كه در ارائه الگو، يك سويه عمل شده است، برخي سخنراني مي كنند و ديگران شنونده هستند و تبيين و تحليل قوي در اين زمينه صورت نگرفته است.»
اين كارشناس به يك مشكل ديگر هم در اين خصوص اشاره مي كند و مي گويد: «زندگي صديقه طاهره را از منظر نياز امروز جوانان مورد بررسي قرار نداده ايم، برخي گمان مي كنند حضرت زهرا با توجه به نياز آن زمان و آن دوران، بدان شيوه زندگي مي كرد، در حالي كه از بعد احاديث سيره اقوالي حضرت فاطمه بايد مورد تاكيد صاحب نظران فرهنگي و دست اندركاران امر تعليم و تربيت قرار گيرد، و در كنار آن سيره افعالي هم مورد دقت باشد.»
اين مؤلف و نويسنده در ادامه خاطرنشان مي كند: «شرايط زماني در الگوگيري از زندگي حضرت زهرا(س) اصلاً مهم نيست، آنچه مهم است ارائه ماندگارترين و موفق ترين الگوي زندگي براي زنان و دختران يعني معرفي و تبيين سيره فاطمه در شرايط كنوني جامعه است كه از ابعاد مختلف سياسي، اجتماعي، علمي و اقتصادي قابل دسترسي و استفاده مي باشد.»
نباتي چاپ كتب و نشريات مختلف در مورد معرفي زندگي حضرت زهرا(س) را يكي از راهكارهاي مؤثر در زمينه ترويج فرهنگ فاطمي در جامعه ذكر مي كند و مي گويد: «شايسته است مؤلفان و نويسندگان آموزش و پرورش در كتب درسي دانش آموزان مباحث متعددي از زندگي حضرت فاطمه(س) را براي بچه ها بازگو نمايند تا فرزندان از همان دوران تحصيل با شيوه هاي الگوپذيري آشنا شوند و با آن انس بگيرند و در زندگي آينده بتوانند اين آموزه ها را سرلوحه زندگي و كار قرار دهند.»
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14