(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 19 اردیبهشت 1391 - شماره 20203 

گشت و گذاري در بيست و پنجمين نمايشگاه بين المللي كتاب تهران (بخش دوم)
صيقل فضاي فرهنگي در نهر جاري كتاب



گشت و گذاري در بيست و پنجمين نمايشگاه بين المللي كتاب تهران (بخش دوم)
صيقل فضاي فرهنگي در نهر جاري كتاب

دور تا دور اتاق محمد پر از ماشين و موتور و اسباب بازيهاي كوكي و كنترلي و روي يك ديوار هم پوسترهايي بزرگ و رنگي از ورزشكاران داخلي و خارجي با ژست هاي عجيب و غريب است. در اين اتاق شلوغ و پر از وسايل سرگرم كننده، تنها چيزي كه جايش خالي ست يك قفسه كتاب است كه تنها در زير تك كشوي تخت خواب كه آن هم پر از كرك فرش است تنها چند كتاب ورق ورق شده روي هم تلمبار شده و با شلختگي هرچه تمام تر غبار تنهايي و بي كسي شخصيتهاي كتاب را افسرده كرده است.
طفلكي سفيدبرفي و شنگول و منگول و غريب تر از همه حسني بلا، كه دلگير است از اينكه چرا محمد مدتهاست به سراغ شان نرفته است!
ما به عنوان يك پدر و مادر آيا آنقدر كه براي اسباب بازي و لباس و كيف و كفش بچه ها هزينه مي كنيم، براي خريد كتاب، وقت مي گذاريم و هزينه مي كنيم؟
من به عنوان يك مادر و شما به عنوان يك پدر چقدر در طول شبانه روز براي مطالعه و تشويق فرزندانمان به كتابخواني وقت مي گذاريم؟ چند صفحه براي فاطمه كوچولو قبل از خواب داستان زندگي حضرت رقيه(س) را مي خوانيم؟ چقدر به وحيد كه در دوران حساس نوجواني است توصيه مي كنيم رمان «پاهايي كه جا ماند» را بخواند؟ چقدر فرزندانمان را تشويق مي كنيم كه در روز سري به قفسه كتابخانه بزنند و كتابهاي حافظ و سعدي را ورق بزنند و شاهنامه فردوسي بخوانند و اصلا آيا در كتابخانه منزل مان اين كتابها جايي دارند يا اينكه به خريد چند كتاب دم دستي از فروشگاههاي كتاب شهر يا غرفه هاي سيار در مترو بسنده مي كنيم و چند جلد كتاب روانشناسي غربي، تست رنگها، آموزش دوست يابي و آشپزي مي خريم و پس از چند روز زير مبل مي اندازيم براي خاك خوردن و دائم پز كتابخواني مي دهيم؟
در راهروهاي نمايشگاه
اكسيژن كم مي آوريم
علي رغم اينكه روزهاي اوليه نمايشگاه است اما در برخي غرفه ها و انتشاراتي ها جاي سوزن انداختن نيست. ازدحام جمعيت در راهروها و بين غرفه ها به حدي است كه اكسيژن كم مي آورم. اكثر بازديدكنندگان خود را با مترو به نمايشگاه رسانده اند.
وقتي از آنها سؤال مي كنم دنبال چه كتابي هستيد؟ سكوت مي كنند و خودشان هم نمي دانند دقيقاً چه كتابي را مي خواهند، همه از هر قشري آمده اند، اما معمولا عموم مخاطبان نمايشگاه كتاب غيرفعال هستند و هركدام به دليلي، اطلاع يابي از كتابهاي جديد و تهيه آنها، تفريح، سرگرمي، ملاقاتهاي دوستانه و... در نمايشگاه حاضر شده اند كه البته ناگفته نماند در ميان آنها تعدادي هم با هدف مشخص و مستقيم كتاب به نمايشگاه آمده اند ولي اكثراً در غرفه هاي مختلف چرخ مي زنند و اگر كتابي چشم شان را گرفت به سمت آن مي روند. به وضوح روشن است كه خيل عظيمي از بازديدكنندگان با اصطلاحاتي چون سير مطالعاتي و مطالعه جهت يافته بيگانه اند كه بايد مسئولان فرهنگي روي اين موضوع كار كنند.
افزايش قيمت كتابها نسبت به سال قبل
اميرمحمد و اميد دانش آموز كلاس چهارم و با هم دوست هستند كه به همراه مادرشان به نمايشگاه آمده اند، با آنها جلوي يكي از غرفه هاي انتشارات كتابهاي ورزشي و تستهاي روانشناسي صحبت مي كنم كتاب قهرمانان خارجي را در دست اميرمحمد مي بينم، به او مي گويم چرا اين كتاب را انتخاب كردي؟ كه مي خندد و مي گويد: «به ورزشكاران خارجي علاقه دارم و دوست دارم در آينده ورزشكار شوم.»
سپيده رستگار 21سال دارد و در يكي ديگر از غرفه هاي شبستان دنبال كتاب مي گردد، به او مي گويم آيا دنبال كتاب خاصي هستيد، در پاسخم مي گويد: «كتاب خاصي نمي خواهم اما هر ساله به نمايشگاه مي آيم تا اگر كتاب مناسبي با قيمت ارزان پيدا كردم تهيه كنم.»
نظر خانم محمدي كه از خراسان رضوي با ديگر همكارانش به نمايشگاه آمده اند را در مورد قيمت كتابها جويا مي شوم او از اينكه اولا اطلاع رساني نمايشگاه براي يافتن انتشارات مورد نظر ضعيف است گله مي كند و مي گويد: «سالهاي قبل قيمتها خيلي مناسب بود و غرفه داران تخفيف بيشتري مي دادند اما امسال متأسفانه قيمت كتاب خيلي بالاست و اكثر ناشران مي گويند چون قيمت كاغذ گران شده است قيمت كتاب هم افزايش يافته است.»
اهميت مطالعه و علم آموزي در قرآن
حجت الاسلام سيد صادق موسوي، كارشناس مسائل ديني و غرفه دار صحبتش را در خصوص اهميت كتابخواني با آيه شريفه «ونزلنا عليك الكتاب تبياناً...» از سوره نمل آيه 89 آغاز مي كند و مي گويد: «درباره اهميت مطالعه و علم آموزي در قرآن كريم به اين اندازه مي توان اشاره كرد كه در كتاب آسماني ما مسلمانان، واژه كتاب 230 بار به كار رفته است كه 49 بار، مراد قرآن است و در مواردي هم تورات، انجيل، نامه عمل، لوح محفوظ و... منظور مي باشد. در روايات، از قرآن به عنوان «كتاب» و «الكتاب» فراوان ياد شده و ابعاد آموزشي و هدايتي و حق گستري آن بيان شده است.»
وي با تأكيد بر اينكه همه همت اولياي دين اسلام بر اين بوده است كه بندگان خدا را به سوي روشنايي كتاب راهنمايي كنند، ادامه مي دهد: «كلام الهي با عنايت به قلم آغاز شده و حتي به آن قسم خورده شده است. در روايتي از حضرت علي(ع) آمده است كه ايشان مي فرمايند: «كسي كه با كتابها آرامش مي يابد هرگز آسايش از او سلب نمي شود».
پس نه تنها كتابت با تاريخ چند صد هزار ساله براي ما ايرانيان يك ميراث كهن است بلكه تمدن اسلامي به آن رنگ و بويي معنوي داده و از آن به عنوان حافظ و احياكننده تفكر و انديشه هاي والا استفاده شده است.»
وي با اشاره به اينكه موضوع كتاب و كتابت در رشد حيات اجتماعي تأثير بسزايي دارد، اظهار مي دارد: «امروزه در مواجهه با انفجار اطلاعاتي و تهاجم فرهنگي، وجود گونه هاي مختلف كتب الكترونيكي و خطي و چاپي مي توان گفت كتاب يك وسيله مطمئن و كارآمد در بهينه سازي فضاي فرهنگي جامعه و انتقال درست ترين و زيباترين فرهنگ هاي ملي و اسلامي و معرفي دستاوردهاي مختلف علمي است.»
اين غرفه دار ادامه مي دهد: «برپايي نمايشگاه بين المللي كتاب به عنوان گسترده ترين اتفاق فرهنگي در حوزه كتاب مي تواند نقش بسيار مؤثري در ترويج فرهنگ كتاب و كتابخواني در بين مردم بخصوص نسل جوان جويايي علم داشته باشد.»
سيدصادق موسوي مي افزايد: «اين امر مستلزم تلاش براي خلق آثار زيبا از طرف نويسندگان، ارائه جديدترين دستاوردهاي علمي از طرف دانشگاهها و مراكز علمي، چاپ زيبا و چشم نواز كتب، قيمت متعادل و قابل پرداخت براي تمامي اقشار و... است. متأسفانه اين موارد از سوي مسئولان بسيار كم لحاظ شده و كسي كه براي پيدا كردن كمياب ترين كتاب ها و يا يافتن كتاب با قيمت كم تر وارد نمايشگاه شده است تقريبا دست خالي برمي گردد.»
اين كارشناس مسائل اعتقادي و غرفه دار «شهداي شاخص» با بيان اينكه فرهنگ كتاب و كتابخواني را بايد از دوران كودكي براي فرزندانمان نهادينه كنيم، مي گويد: «لازمه اين كار، تدوين و اجراي برنامه هايي است كه عادت به مطالعه را رونق مي بخشد. پس براي رسيدن به شرايط مطلوب چاره اي نداريم جز آن كه عادت به كتابخواني را از دوران كودكي در افراد ايجاد كنيم و عادت به مطالعه يك امر اكتسابي است، يعني همانطور كه كودك خواندن، نوشتن و حساب كردن را ياد مي گيرد، مطالعه را نيز ياد مي گيرد كه خانواده ها مخصوصا مادرها نقش مؤثري در اين زمينه دارند. بعد از والدين آموزش و پرورش و نهايتا دانشگاه ها در اين زمينه بايد وارد عمل شده و كتاب و كتابخواني جوانان را به سوي هدف علمي آنها هدايت كنند.»
موسوي، قصه خواني شبانه قبل از خواب براي كودك، برگزاري مسابقات گسترده كتاب و كتابخواني در سطح مدارس و آموزشگاه هاي علمي، كوتاه كردن كتب قطور و كم حجم كردن آنها، تهيه كتب اتوبوس و كتب جيبي، جا انداختن فرهنگ مطالعه در كتابخانه و بروز كردن كتابخانه هاي خانگي و عمومي را از راهكارهاي مؤثر و سهل الوصول مي داند و مي گويد: «به عنوان يك روحاني معتقد هستم در كشور ما توجه به كتاب هايي در حوزه فرهنگ مقاومت و ايثار به اندازه شئون قهرمانان اين عرصه نبوده است و بايد هر چه بيشتر در اين زمينه صاحبان قلم وارد شده و با خلق زيباترين كتاب ها جايي براي مانور كشورهاي غربي و فرهنگ آنها در حوزه هاي عقيدتي و ملي نگذارند. همين چند روز پيش بود كه جواني به من گفت، اگر قبل از اينكه كوچه اي را به نام شهيدي مزين كنند، آن شهيد را طي يك يادواره يا حتي بروشوري براي ما معرفي كرده و سيره او را برايمان تبيين كنند ديگر ما به دنبال الگوهاي غربي و... نمي رويم. اين گفته نوجوان خود يك راهكار خوب براي ما است.»
وي در نهايت از كتاب به عنوان دريچه اي به سوي نور ياد مي كند و مي گويد: «اين دريچه زماني به سوي آسمان تعالي باز مي شود كه افق آن با معيارهاي بومي، فرهنگي و اسلامي ما مطابقت داشته باشد.»
فضاي تنگ غرفه ها و شكايت ناشران
حسن اشرف الكتابي مدير يكي از انتشارات است كه به قول خودش اين حرفه و شغل اجدادي شان است و او هم اين كار را براساس علاقه دنبال مي كند. او كه دستي بر قلم دارد و چندين كتاب هم تاليف كرده به مشكلاتي كه ناشران در نمايشگاه كتاب با آن مواجه هستند اشاره مي كند و به گزارشگر كيهان مي گويد: «متأسفانه امسال مسئولان برپايي نمايشگاه عدالت را در اختصاص غرفه ها به ناشران رعايت نكرده اند.
امسال غرفه ما 4 متر از سال قبل كوچك تر شده است معيار اختصاص غرفه تعداد چاپ ناشران در طول سال است، ما 45 عنوان كتاب از سال 87 تا 90 چاپ كرده ايم ولي با توجه به اين آمار متأسفانه غرفه بسيار كوچكي در اختيار ما قرار داده اند.»
از وي در مورد اجاره غرفه ها مي پرسم كه مي گويد: «روزي 10 هزار تومان بايد اجاره غرفه بپردازيم و خوشبختانه تنها مزيتي كه امسال شامل حال ما شده اين است كه چون محل قرار گرفتن غرفه ها و ناشران براساس حروف الفباست غرفه ما امسال نزديك در ورودي است كه بازديدكنندگان زيادي خواهد داشت.»
غرفه داران منتقد
قرار گرفتن غرفه ها براساس حروف الفبا هر چند به مذاق برخي ناشران خوش مي آيد، اما گلايه و شكايت برخي ديگر از ناشران را هم به دنبال دارد. چون ظاهرا اين قانون در چينش غرفه ها اصلا رعايت نشده است. يكي از ناشران كه براي چهارمين سال در نمايشگاه بين المللي كتاب تهران حضور دارد با اظهار گله مندي از عدم نظارت بازرسان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بر قيمت گذاري كتابهاي عرضه شده در نمايشگاه مي گويد: «آنچه بيش از همه ناشران را مورد آزار قرار مي دهد كمبود امكانات رفاهي و بهداشتي است. به عنوان نمونه ناشراني كه از مناطق دور دست كشور مثل بندرعباس و سيستان و بلوچستان در نمايشگاه غرفه گرفته اند تنها با يك ميز بايد كار كنند، يعني اين بندگان خدا بايد از شهر و ديار خود ميز و صندلي به همراه بياورند! يا ميز و صندلي اجاره كنند يا بخرند؟! و اين واقعا جاي تأسف دارد.»
اين ناشر به عدم رعايت قانون قرار گرفتن غرفه ها براساس حروف الفبا هم اشاره مي كند و مي افزايد: «اينكه مسئولان برپايي نمايشگاه مي گويند به ناشران براساس حروف الفبا غرفه داده شده اصلا صحت ندارد، چون بعينه مي بينيم ناشراني كه نام آنها با حروف «ن» يا «م» آغاز شده است درست در نقطه مركزي و جايي كه ازدحام جمعيت است قرار گرفته اند در صورتي كه ناشران ديگري كه نشرشان با همان حرف شروع مي شود در آخر سالن غرفه دارند!»
اين ناشر و نويسنده كه خود سالها در زمينه مسائل مذهبي فعاليت مي كند و كتابهاي متعددي تأليف كرده است به عدم دسترسي آسان غرفه داران به سيستمهاي بهداشتي نمايشگاه هم اشاره مي كند و گله مندانه مي گويد: «وقتي قرار باشد ما ناشران و غرفه داران مثل ديگر بازديدكنندگان ساعتها در صف طويل سرويس بهداشتي معطل بمانيم، بايد در غرفه را ببنديم يا به امان خدا غرفه را رها كنيم. او معتقد است كه وضعيت سال گذشته بهتر از امسال بود.»
گراني كتاب در نمايشگاه
از اين ناشر در مورد گراني قيمت كتابها سؤال مي كنم كه وي با دلي پردرد در اين خصوص به گزارشگر كيهان مي گويد: «تا چند سال قبل كاغذ را با معرفي وزارت ارشاد بندي 6 هزار و 400 تومان خريداري مي كرديم، اما الان هر بند كاغذ را 50 هزار تومان بايد بخريم و طبيعي است كه اين مسئله اثر مستقيم بر گراني كتاب دارد. ضمن اينكه وزارت ارشاد و نمايشگاه ياد «يار مهربان» كتاب را با تخفيف 30 تا 40 درصد از ناشران مي خرد و پول آن را هم 7 ماه بعد پرداخت مي كند. به عنوان مثال در آبان ماه گذشته نمايشگاه ياد يار مهربان از ناشران كتابهايشان را با حدود 40% تخفيف براي مدارس خريده است و هنوز كه حدود 7 ماه از آن تاريخ مي گذرد با ناشران تسويه حساب نكرده است! مگر يك كتاب چقدر استفاده دارد كه ناشر بايد آن را به نمايشگاه ياد يار مهربان بياورد و خود يا نماينده اش در آنجا مستقر شود، 40 درصد تخفيف هم بدهد و بعد از 7 ماه هنوز پول آن را به تمامي دريافت نكند؟! به مسئولين نمايشگاه ياد يار مهربان هم مي گوييم، مي گويند وزارت ارشاد پول كتابها را به ما نداده است كه ما با ناشران تسويه حساب كنيم!
و درست در چنين شرايطي برخي از ناشران ناچار مي شوند براي اينكه در صحنه باقي بمانند كتاب خود را با چند برابر قيمت واقعي در معرض فروش قرار دهند و تمام هزينه هاي چاپ و نشر كتاب خود را از طريق فروش كتابها با قيمت هايي واقعا غيرواقعي و ناعادلانه تامين كنند.»
اين ناشر در ادامه خاطرنشان مي كند: «وزارت ارشاد از يك سو با آزادسازي قيمت كاغذ تا سقف 8 برابر و از سوي ديگر با عدم نظارت بر قيمت گذاري كتابها توسط مسئولان و متوليان فرهنگي دست ناشران را براي افزايش قيمت كتابها آن هم به صورت غيرواقعي بازگذاشته است و متأسفانه دود اين قضيه مستقيم به چشم مردم مي رود كه با هزار دلخوشي و براي تهيه كتاب ارزان رنج سفر را به جان مي خرند و به نمايشگاه مي آيند و در نهايت به جاي خريد كتاب مجبورند تعداد زيادي نايلون و بروشور تبليغاتي در دست بگيرند و چند جلد كتاب دم دستي 1000 توماني بخرند و به شهر و ديار خود برگردند.»
وي در ادامه درد دلهايش مي گويد: «نكته مهم و جالب توجه اين ماجرا آن است كه وزارت ارشاد و نمايشگاه ياد يار مهربان اين كتابها را با تخفيف 30 تا 40 درصد مي خرند و پس از مدت مديدي پول آن را به ناشران مي دهند اما مردم بايد همين كتابها را بدون تخفيف يا حداكثر با 10 درصد تخفيف بخرند و بهاي گران آنها را نيز در جا به فروشنده بپردازند!! ماجراي شركت هاي پخش كتاب هم ماجراي تأسف برانگيز ديگري است كه آنها هم كتابها را تا 50 درصد تخفيف و با چك هاي 6 ماهه و 8 ماهه از ناشران مي خرند و چه بسا بعضي از چكها برگشت مي خورد و هرگز نقد نمي شود و ناشر مي ماند و آه و افسوس. خود ما دو سال است كه چك يازده ميليوني مان برگشت خورده و دستمان به هيچ جا نمي رسد!»
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14