خواب آرام در زندگي آرام

عليرضا ضيايي
خواب منظم تاثير مهمي در سلامت ما دارد. بسياري از پژوهشگران عقيده دارند خواب فعاليتي نيست كه به انتخاب و سليقه ما صورت پذيرد، بلكه پديده اي است طبيعي كه در هر شرايطي بخشي از زندگي انسان را به خود اختصاص مي دهد.
تحقيقات انجام شده نشان مي دهد خواب كافي و خوب بر سلامت ذهني و جسمي تاثير بسيار زيادي دارد. براي افرادي كه مدت طولاني كمبود خواب دارند، احتمال بروز مشكلات و بيماري هاي جسمي و روحي در مقايسه با افراد ديگر به مراتب بيشتر خواهد بود.
با وجود پيشرفت هاي زياد درباره فيزيولوژي خواب، همه ابعاد اين پديده روشن نشده است و كاركرد دقيق هر مرحله خواب آشكار نيست، خواب فقط فقدان بيماري نيست، بلكه وضعيت پيچيده رفتاري، فيزيولوژيك و روانشناختي است كه حاصل فرايندهاي فعال و هماهنگ مغزي است. در واقع خواب عبارت منظم، تكرار شونده كه با آرامش نسبي و افزايش شديد آستانه پاسخ به محرك است از يك وضعيت خارجي كه در قياس با وضعيت بيداري مشخص مي شود.
يك سيكل خواب تقريباً 90 دقيقه طول كشيده و مداوم در طول شب تكرار مي شود. معمولا خواب عميق (دلتا) در يك سوم ابتداي در ابتدا كوتاه تر بوده (10 دقيقه ) و در هر سيكل افزايش مي يابد و شب طولاني تر است و در يك سوم انتهاي شب محو مي شود.
براي حفظ سلامت جسمي و رواني، خواب كافي ضروري است و نياز به خواب در افراد مختلف متفاوت است. به طور متوسط بزرگسالان به هشت ساعت خواب شبانه، اطفال 10 ساعت و سالمندان كمتر از هفت ساعت نياز دارند.
اختلالات خواب به چهار دسته بي خوابي، پرخوابي، پاراسومنيا و اختلال سيكل خواب و بيداري تقسيم مي شود. بي خوابي دشواري در شروع يا تداوم خواب است. اين علامت به عنوان شايع ترين اختلال خواب مي تواند موقتي و گذرا يا طولاني باشد. انواع اختلالات روانپزشكي مانند اختلالات اضطرابي، خلقي و سايكوز، انواع بيماري هاي جسمي و داروها مي توانند موجب بي خوابي شوند.
در واقع افزايش مقدار خواب شبانه و نيز خواب آلودگي در طول روز را پرخوابي گويند و انواع اختلالات روانپزشكي، بيماري هاي جسمي و نيز برخي داروها مي توانند منجر به اين اختلال شوند.
پاراسومنيا پديده اي نامطلوب و غيرمعمول است كه به صورت ناگهاني در طول خواب يا در آستانه خواب و بيداري ظاهر مي شود. خوابگردي، اختلال كابوس و اختلال وحشت شبانه نمونه هايي از پاراسومنيا هستند.
اختلال در برنامه خواب- بيداري روال طبيعي خواب را مختل مي كند. فرد در زماني كه مي خواهد، نمي تواند بخوابد. در حالي كه در زمان هاي ديگر كه تمايلي به خواب ندارد، مي تواند بخوابد، در مجموع بي خوابي، پرخوابي، اختلالات مربوط به تنفس، سندرم خواب انسدادي، اختلالات برنامه خواب- بيداري، ناركولپسي، خوابگردي، اختلال كابوس شبانه و اختلال وحشت شبانه از جمله اختلالات خواب هستند.
بي خوابي به سه نوع فرعي بي خوابي گذرا كه كمتر از يك ماه طول مي كشد، بي خوابي كوتاه مدت از يك تا 6 ماه و بي خوابي مزمن كه بيش از 6 ماه طول مي كشد، تقسيم مي شود در بي خوابي مزمن مشكلاتي نظير پريشاني خاطر ، اختلال در تمركز، مشكل حافظه، تصادفات رانندگي، ناتواني در لذت بردن از روابط خانوادگي و اجتماعي و خطر افسردگي اساسي به ميزان دو برابر بيشتر است .
از سوي ديگر علل پزشكي بي خوابي با بيماري هاي ارثي كه با درد و رنج، ناراحتي و تنفس دشوار همراه مي شود ، مرتبط است. اختلالات خلق مثل افسردگي، اختلالات اضطرابي، اسكيزوفرنيا و اختلالات شخصيت از علل روانپزشكي اين اختلال است. در واقع 40 درصد بي خواب ها يك تشخيص مشخص روانپزشكي دارند. كافئين، سيگار، محرك هاي سيستم عصبي مركزي، داروهاي آنتي سايكوتيك و ضدافسردگي از جمله عوامل دارويي بي خوابي هستند.
محققان توصيه مي كنند كه ميزان خواب بايد براي احساس هوشياري در طول روز باشد نه بيشتر. فقط اوقات خواب را در بستر بگذرانيد. سپري كردن اوقات طولاني در بستر، خواب را منقطع مي كند. هر صبح در زمان مشخصي بيدار شويد. اين نظم هر روزه راحتي در روزهاي تعطيل رعايت كنيد. از خواب روز اجتناب كنيد مگر اين كه خواب روز به بهبود خواب شب كمك كند.
اگر نمي توانيد بخوابيد و از اين بابت عصباني هستيد، تلاش بيشتري نكنيد به جاي آن اتاق را ترك كرده و كار ديگري انجام دهيد.
شكايت اصلي از اختلال پرخوابي، خوابيدن زياد يا خواب آلودگي در طول روز است. اهميت پرخوابي فقط از خواب از حدود چهار دهه قبل شناخته شده است. قبل از آن پرخوابي به عنوان تنبلي، مسئوليت ناپذيري، صفت بدشخصيتي و تمارض قلمداد مي شد و دربهترين حالت، آن را نشانه اي از افسردگي تعبير مي كردند.
البته پرخوابي در بزرگسالان شايع است، پژوهش هاي اخير شيوع آن را تا 20 درصد نشان داده است و يك مطالعه در دانشگاه منچستر شيوع آن را در زنان 18 درصد و در مردان 12 درصد گزارش كرده است. تصادف و حوادث ترافيكي، حوادث شغلي، تخريب زندگي خانوادگي، اختلال در قواي شناختي، مشكلات يادگيري، كاهش طول عمر، افت خلاقيت و بهره وري نيروي كار از جمله تبعات باليني اختلال پرخوابي است.خرناسه هاي بلند، سردرد به خصوص درناحيه پيشاني، كاهش كاركرد شناختي، كاهش توجه، تمركز، اختلال در حافظه و يادگيري، افزايش حوادث ترافيكي و سوانح شغلي، بيماري هاي قلبي- عروقي، كاهش كيفيت زندگي و در نهايت افزايش ميزان مرگ و مير درجواني و ميانسالي از جمله تبعات سندروم انسدادي است.
به علاوه علايم آن در طول روز شامل خواب آلودگي، احساس خستگي، سردرد صبحگاهي، كاهش تمركز، كاهش توجه، تغييرات شخصيتي است و علائم آن در طول شب شامل خروپف، قطع تنفس، احساس خفگي، بي قراري، تعريق، رفلاكس گوارشي و بيدار شدن هاي مكرر است.اختلال ناركولپسي هم بيشتر در سنين 10تا 20 سالگي شروع مي شود و در مردان شايع تر است. دراين اختلال مبناي ژنتيكي نقش دارد و علايم اصلي ناركولپسي حملات خواب روزانه است. اين حملات مقاومت ناپذير بوده و بيشتر كوتاه مدت و معمولاً 15 دقيقه است.
خواب گردي راه رفتن درخواب با چشمان باز است. گاهي فرد دراين حالت كارهاي پيچيده تري مانند لباس پوشيدن و حتي رانندگي نيز انجام مي دهد. خواب گردي معمولا چند دقيقه طول مي كشد و به ندرت ممكن است تا يك ساعت ادامه يابد. اين اختلال دريك دوره خواب رخ مي دهد. بنابراين فرد چيزي به خاطر نمي آورد.
بيدار كردن فرد خواب گرد نيز دشوار است و عموماً در سنين 12تا 15 سالگي ديده مي شود،البته بايد مواظب بود تا بيمار از آسيب هايي نظير سقوط و انجام عمل خطرناك مصون بماند. دراختلال كابوس هم فرد ناگهان با رؤيا و همراه با ترس شديد بيدار مي شود.
محتواي ترسناك رؤيا را به خاطر دارد و كاملا بيدار است. اختلال كابوس معمولا در نيمه انتهايي شب ديده مي شود. كابوس هاي مكرر مي تواند نشان دهنده مشكلات روان پزشكي ديگر باشد. دراين صورت بايد هر نوع منبع اضطراب را شناخت و از آن فاصله گرفت.

چاي كومبوجا اكسيري حيات بخش

باور كردن اين موضوع كه يك نوشيدني ساده مي تواند از بروز بيماري سرطاني جلوگيري كند و رشد غده هاي سرطاني را متوقف سازد دشوار است.
اما واقعيت اين است كه گروهي از پزشكان و پژوهشگران براساس شواهد و آزمايش هاي انجام شده بر روي نوعي قارچ به نام كومبو جا اعلام كردند كه اين قارچ به دليل تركيبات خاص و دارا بودن اسيدگلوكورونيك نه تنها مانع از سرطاني شدن سلولها مي شود، بلكه رشد سلولهاي سرطاني را نيز متوقف مي كند علاوه بر اين قارچ كومبوجا عاملي مؤثر در جلوگيري از سكته هاي قلبي شناخته شده است و به اعتقاد پزشكاني كه اثرات اين قارچ را بر روي افراد مختلف مورد مطالعه قرار داده اند كومبوجا همان اكسير حيات بخشي است كه دستيابي به آن هميشه آرزوي بشر بوده است زيرا مصرف آن از ريزش موها، چين و چروك پوست و سخت شدن رگ ها، مفاصل و عضلات كه از علايم بالا رفتن سن پيري است، جلوگيري مي كند. در واقع با مصرف كومبوجا طول دوران جواني افزايش مي يابد درمان پيري ديرتر فرامي رسد. پژوهشگران و پزشكان براي اثبات اين نظريه به طول عمر افراد در مناطقي كه در آنجا به طور سنتي قارچ كمبوجا به صورت محلول در نوعي نوشيدني استفاده مي شود اشاره مي كنند. آنها مي گويند بسياري از كساني كه در مناطق كوهستاني قفقاز يا مناطق روستايي سيبري مانند [باكوتايا] در اوكراين، تبت يا اسپانيا زندگي مي كنند، بيشتر از يكصد سال سن دارند. يكي از دلايل اين طول عمر استفاده از قارچ كومبوجا است البته پزشكان اين موضوع را نيز ناديده نمي گيرند كه شرايط اقليمي و ژنتيكي نيز در اين مورد نقش عمده اي را دارد. كومبوجا نوعي قارچ تخمير شده است كه با تركيب چاي و شكر ساختار شيميايي آن تغيير كرده است. گزارش هاي علمي بسياري كه تاكنون درباره قارچ كومبوجا نوشته شده است، نشان مي دهد كه نوعي آنتي بيوتيك قوي در تركيب قارچ كومبوجا وجود دارد كه وجود آن باعث مي شود مواد در فرايند شيميايي بدن نقش مهمي ايفا كنند. آنها معتقدند چاي كومبوجا يك ماده غذايي مكمل به حساب مي آيد كه مصرف آن سيستم دفاعي بدن را تقويت كرده و موجب جلوگيري از بيماري ها مي شود. دكتر ماكسيم بنيك در سال 1928 در باره قارچ كومبوجا نوشت قارچ كومبوجا دارويي مؤثر براي مقابله با سختي رگ ها و عروق، نقرس و تنبلي روده ها است. مصرف چاي كومبوجا به ويژه آثار مطلوبي در رفع سختي رگهاي كليه و مويرگهاي مغزي دارد ولي در مقابله با سختي رگ هاي قلب از تأثير كمتري برخوردار است استفاده از كومبوجا در بخشهايي از آسيا از قرنها قبل معمول بوده است براساس مدارك موجود نام اين قارچ از نام يك پزشك كره اي به نام كومبو گرفته شده است اين پزشك حدود سال 415 ميلادي با استفاده از نوشابه اي كه با كمك قارچ به دست آمده از نان چاودار تخمير شده بود، [ايكيو] امپراطور ژاپن را درمان كرد آن زمان اين نوشيدني به عنوان يك داروي معجزه گر مورد توجه قرار گرفته بود و به آن لقب داروي عمر ابدي داده بودند پس از آن چاي كومبوجا در سراسر چين، ژاپن، كره و سپس در هند و روسيه مورد استفاده قرارگرفت.
كومبوجا ضدسرطان: تحقيقات بعدي درمورد كومبوجا نشان داد، اثرات دارويي اين نوشيدني تخمير شده بسيار بيشتر از آن چيزي است كه بيش از اين شناخته شده بود. پژوهش هاي انجام شده درمورد تركيبات اين قارچ وجود مقدار زيادي اسيد گلوكورونيك در تركيبات آن را اثبات كرد، اين اسيد در آزمايشگاه و به طور مصنوعي قابل توليد نيست اما كبديك انسان سالم قادر است آن را توليد كند. اين اسيد در بدن انسان به عنوان پادزهر عمل مي كند و قادر است تمام سموم و [توكسيست]ها به خصوص مواد پروتئيني درهم آميخته را كه توسط ميكروب هاي بيماري زا در بدن توليد مي شود از ميان برده و از طريق سيستم دفع آنها را از بدن خارج كند. وجود اسيد [گلو كورونيك] در كومبوجا بيش از هر چيزي مورد توجه سرطان شناسان قرار گرفت و سرطان شناسان روسي به مطالعه دقيق در اين مورد پرداختند. بررسي درمورد اثرات اين نوشيدني برروي مصرف كنندگان و كنترل آمار انواع بيماري ها به ويژه سرطان در مناطقي كه از كومبوجا استفاده مي شود نشان داد وضعيت دو بخش از ناحيه پرمPerm در كنار رودخانه جاما در غرب كوهستان اورال به نحو حيرت انگيزي با ديگر نقاط متفاوت است. در اين مناطق هيچ موردي از سرطان مشاهده نشد و تحقيق درمورد چند نفر مبتلا نيز نشان داد كه آنها از مناطق ديگر به اين محل آمده اند.
وضعيت محيطي اين مناطق چندان تفاوتي با نواحي ديگر نداشت در اين دو منطقه نيز پتاسيم، سرب، جيوه و سنگ معدني نسوز و ديگر مواد آلوده كننده و زمينه ساز سرطان وجود داشت حتي ميزان آلودگي محيط باعث مرگ تعداد زيادي ماهي در آبگيرهاي منطقه [كاما] شده بود پس چه علتي مي توانست مانع ابتلا مردم به سرطان شده باشد.
قارچ زشت:
بررسي دقيق تر در اين مورد نياز به فعاليت بيشتر داشت دو گروه پژوهش كه از پزشكان و متخصصان ديگر تشكيل شده بود شروع به كار كردند گروه پژوهش «سوليكا ماسك» و گروه برسينكي هر چيزي كه ممكن بود آنها را به نتايج رضايت بخشي برساند مورد آزمايش قرار دادند.
يك اتفاق ساده: در يك روز گرم تابستاني يكي از اهالي منطقه به نام [با بوشكا] براي دكتر مولودينوف رئيس يكي از دو گروه علمي نوشيدني تازه اي آورد كه همان چاي كومبوجا يا بنا بر گويش محلي (چاي كواتي) بود دكتر مولودينوف مي دانست كه اين چاي با كمك قارچ بدست آمده از نان چاودار تهيه مي شود اما بيش از اين چيزي نمي دانست. قارچ شناور در چاي كومبوجا ظاهر دلچسبي نداشت ولي بابوشكا پيرزن باتجربه محلي به دكتر مولودينوف گفت كه اين نوشابه خوشمزه و سلامت بخش است و مهم تر از همه رايگان است. در همان زمان دكتر جرج اوريو نيز در منطقه برسينكي با چاي كومبوجا آشنا شد. اين دو پزشك براساس اعتقاد مردم منطقه كه كومبوجا را دارويي سلامت بخش مي شناختند به مطالعه بيشتر درمورد كومبوجا پرداختند و دكتر جرج اوريو مدتي بعد در يادداشت هايش نوشت؛ نوشيدني محلي اينجا كه به نام چاي كواتي معروف است خواص عجيبي دارد و حتي آثار مستي را از بين مي برد. تحقيقات بعدي نشان داد كه در اين منطقه مصرف الكل و توتون بسيار بيشتر از نقاط ديگر است اما عوارض ناشي از آن بسيار كمتر است.
نگاهي به گذشته و نظر متخصصان: اگرچه دستاوردهاي دو گروه تحقيقاتي اخير در مورد كومبوجا بسيار جالب و حيرت انگيز بود، اما بيش از آن نيز پزشكان ديگري آثار معجزه آساي قارچ كومبوجا را شناخته بودند. كانتر فرانك نويسنده كتاب كومبوجا درمان طبيعي از شرق دور كه درمورد اين نوشيدني مطالعات بسياري انجام داده است در جايي از كتاب درباره قارچ كومبوجا و نوشيدني حاصل از آن مي نويسد؛ آيا امروز مردم در شرايط آلودگي شديد محيط و درحالي كه از غذاهاي اكثرا آلوده به مواد شيميايي استفاده مي كند كبد سالمي دارند؟ او سپس توضيح مي دهد كه يك كبد سالم به اندازه كافي مورد نياز بدن اسيد گلوكورونيك توليد مي كند اين اسيد از تأثير مواد سمي بر بافت هاي بدن كه از طريق هوا و غذا وارد بدن انسان مي شود جلوگيري مي كند اما زماني كه مقدار اين سموم افزايش يابد عملكرد كبد براي توليد اين اسيد دچار اختلال مي شود كانتر فرانك سپس مي نويسد: استفاده از الكل، توتون، مواد غذايي كنسرو شده، غذاهاي مانده، آب ها و گياهاني كه از طريق كودهاي شيميايي و مواد ديگر آلوده و شيميايي شده اند بار سنگيني را به كبد تحميل مي كنند. اين درحالي است كه بخشي از مواد داروئي، از جمله جيوه اي كه در مواد دندانپزشكي وجود دارد بر دامنه مسموميت هاي داخلي بدن مي افزايد. به دليل عدم توانايي كبد در توليد اسيد گلوكورونيك به اندازه كافي آلودگي هاي ايجاد شده در بدن باعث بيماري هاي مختلف و مهلك مي شوند در اينجاست كه چاي كومبوجا با مقدار فراواني اسيد گلوكورونيك به سالم سازي بدن كمك مي كند. در سال 1914 «باسينز كاجا» در مورد نوشيدني كومبوجا نوشت اين نوشيدني در تنظيم فعاليت هاي روده بسيار موثر است و پرفسور رودولف كويرت در سال 1918 كومبوجا را بهترين دارو براي رماتيسم توصيف كرد و دكتر ويلهام هينبرگ آلماني معتقد بود نوشابه اي كه با اسم چاي كوائي در روسيه نوشيده مي شود داروئي است براي مبارزه عليه همه بيماري ها.
دكتر «مادايوس» بيولوژيست معروف نيز در سال 1927 اعلام كرد كه مواد متابوليك موجود در چاي كومبوجا اثري شگفت انگيزآور بر ترميم ديواره سلولي دارند و به همين دليل بهترين دارو براي جلوگيري و درمان سختي عروق هستند. دكتر پال پي دانشمند ژاپني كه نتايج تحقيقات خود را در مورد چاي كوائي يا كومبوجا براي اطلاع محافل علمي پزشكان انتشار داد، در گزارش خود نوشت مصرف اين چاي كمك مي كند كه پس از 4 تا 6 ماه رشد موها به حالت اول برمي گردد و موهاي خاكستري مشكي مي شود. اين چاي مي تواند ديد چشم ها را نيز تقويت كند وي با تأكيد به وجود سه عنصر حياتي در چاي كومبوجا حتي ادعا مي كند كه كومبوجا عمر را نيز طولاني مي كند و درواقع همان اكسير حيات بخش است. مطالعات گروه هاي پژوهشي و آن چه بيش از آنها درباره كومبوجا گفته شده بود توجه محافل علمي را به سوي اين نوشيدني ساده جلب كرد و مركز انستيتو باكتري شناسي مسكو كه كومبوجا را مورد مطالعه دقيق تر قرار داد، محققان اين انستيتو متوجه شدند كه رشد قارچ درواقع به صورت يك توده ژله مانند متشكل از كشت هاي هم زيست با باكتري Xyttnorni و ذخيره مجموعه سلول هاي مخمر از دسته «ساكار و ميستر» Saccharornyees است در اين انستيتو باكتري هاي تشكيل دهنده كومبوجا به دقت مورد مطالعه قرار گرفتند و اثرات جادوئي آن بررسي و تأييد شدند.
كومبوجا معالج ام اس: گزارش يك خانم هلندي كه براي درمان بيماري ام اس از چاي كومبوجا استفاده كرده است براي اثرات جادوئي كومبوجا اين خانم مي نويسد من سال 1982 به بيماري ام اس مبتلا شدم و از سال 1989 براساس توصيه پزشكان شروع به نوشيدن چاي كومبوجا كردم در آن زمان فقط قادر بودم با كمك عصا به سختي چندين متر راه بروم و وضعيت جسمي ام روز به روز بدتر مي شد اما حالا مي توانم بدون عصا 20 دقيقه به طور مداوم راه بروم و توانستم دوباره پشت فرمان اتومبيل بنشينم و حتي قصد دارم به ورزش اسكي بپردازم يك پسر 15 ساله هلندي نيز اثرات چاي كومبوجا را در رفع بيماري خارش پوست اينگونه گزارش كرده است بيماري خارش پوست از 10 سالگي به سراغ من آمد گاهي آنقدر بازوهايم را مي خاراندم كه خون آلود مي شد هيچ دارويي نيز برايم چاره ساز نبود پزشكان تشخيص داده بودند كه عامل اين بيماري باكتري هايي هستند كه در روده هاي من رشد كرده اند دارويي موثر براي از بين بردن آنها وجود نداشت سرانجام چاي كومبوجا مرا نجات داد. اگرچه قارچ كومبوجا طي سال هاي اخير در محافل علمي و پزشكي به عنوان يك داروي معجزه گر شناخته شده اما مردم مناطقي در آسيا صدها سال است كه آن را مصرف مي كنند آنها براساس تجربه به اين اعتقاد رسيده اند كه كومبوجا باعث فعاليت سيستم غدد مي شود سوخت و ساز را تسريع مي كند از اضافه وزن مي كاهد. اسيد اوريك و كلسترول خون را پايين مي آورد روماتيسم و نارسايي هاي كبد و كليه را بهبود مي بخشد و نقرس و بيماريهاي پوستي و فشارخون را از ميان برمي دارد.
مهم ترين خاصيت درماني:نوشابه اي كه از تخمير چاي توسط قارچ به دست مي آيد،خاصيت سم زدايي دارد ضمناً دسته اي مواد شيميايي موسوم به پلي فنول ها درآن هست كه آنتي اكسيدان هستند يعني مي توانند ريشه هاي آزاد شيميايي موجود در سلولها را كه سرطان زا هستند به خود جلب كنند اگر به نحوه پيدايش امراض از دريچه علم زيست شناسي نگاه كنيم بايد بگوئيم هزاران ناراحتي و بيماري صعب العلاج كه بشر با آن روبروست از بر هم خوردن تعادل ساده اي كه ميان كاركردهاي مختلف سلولهاي بدن وجود دارد ناشي مي شود و همه با يكديگر مانند حلقه هاي يك زنجير مرتبط هستند. در زير به چند نمونه ساده از اين موارد اشاره مي كنيم. محيط مناسب براي فعاليت سلولهاي بدن، يك محيط اسيدي است.
خوب حالا اگر به همين غذاهايي كه هر روز از آشپـزخانه ما وارد سفره هايمان مي شود دقت كنيم ملاحظه خواهيم كرد كه همه آنها محيط بدن را از حالت اسيدي خارج كرده و به حالت قليايي (يا بازي) در مي آورند. اما انسان همين لحظه هيچ درد و هيچ ناراحتي را حس نمي كند، بلكه اين نوع محيط در دراز مدت باعث پيدايش صدها نوع بيماري سخت مي شوند بسياري از گياهان و اصولاً رژيم گياهخواري و همچنين نوشيدني بسياري از مخمرها مثل ماء الشعير، مخمر جو (لووردويبر) سركه و كو مباجا مي توانند محيط اسيدي رابراي بدن تامين كنند. بيشتر غذاهايي كه امروز مصرف مي كنيم و همچنين بسياري از مواد شيميايي كه طي دو قرن اخير وارد جيره غذايي انسان شده است (مثل مواد مصنوعي و تركيبي، سس ها، طعم و رنگ هاي خوراكي)يا خود اكسيدكننده اند يا در بدن تبديل به اكسيد كننده مي شوند، اين اكسيدها مي توانند صدها بيماري لاعلاج ديگر را موجب شوند. بنابراين هر ماده طبيعي يا گياهي مثل كومبوجا كه بتواند اين اكسيدكننده ها را از ميان بردارد كمك بزرگي به دفاع بدن در مقابل ابتلا به بيماري ها خواهد بود.
يكي از دلايل بروز ايجاد سرطان را يبوست مي دانند. انسان تا وقتي گياهخواري مي كرد به اين نوع سرطان مبتلا نمي شد اما غذاهاي بدون فيبر(يعني بدون سلولز گياهي) كه امروز همه ما مي خوريم باعث مي شود.
روده ديرتر تخليه شود و سموم فرصت پيدا كنند جذب خون شوند. هر ماده خوراكي مثل گياهان و سبزي هاي ، يا نوشابه كومبوجا كه به حركت سريع غذا در داخل روده ها كمك كند، موجب پيشگيري از سرطان مي شود. همان طور كه ذكر شد براي درك خاصيت درماني كومبوجا يا هر ماده درماني ديگر بايد طبق روال علمي به تاثير آن بركاركرد سلولها توجه كرد. كومبوجا مي تواند تعادل شيميايي و يوني درغشاي سلول ها را دوباره برقرار كند بنابر اين مي تواند جلوي بسياري از اختلالات عصبي كه موجب بيماري هاي لاعلاج مربوط به اعصاب مي شوند، را بگيرد تهيه نوشيدني كومبوجا بسيار ساده است: كافي است كمي مولد قارچ دراختيار داشته باشيد نوشيدني كومبوجا در واقع تركيبي است از چاي شيرين معمولي كه با كمك قارچ كومبوجا تخمير شده است اين قارچ كمك مي كند كه چاي و شكر به آنزيم هاي مفيد براي بدن تبديل شود اسيد گلو كورو نيك موجود در اين نوشيدني كه بر اثر تخمير ايجاد مي شود براي ساخت پلي ساكاريدهاي مهم مثل هيا لاروتيك اسيد به كار مي رود و موجود آن براي اتصال بافت ها مفيد است Chondroitin Sulfate ماده اصلي سازنده غضروف است و اسيد لاكتيك موجود درنوشيدني كومبوجا در عملكرد صحيح روده ها بسيار موثر است و اين مجموعه در واقع يك آنتي بيوتيك قوي و طبيعي است كه همراه مواد ديگر موجود در اين چاي تاثيري شگرف درسالم سازي بدن دارد.
تهيه چاي كومبوجا
سه ليتر آب را بجوشانيد و يك فنجان پرشكر را درحال جوشيدن به آن اضافه كنيد پس از اينكه آب و شكر 5 دقيقه جوشيد ظرف را از روي شعله برداريد و 2 پيمانه بزرگ چاي يا 5 عدد چاي كيسه اي داخل آن بيندازيد و بگذاريد. 10 دقيقه دم بكشد و پس از اينكه چاي دم كشيد و حرارت آن تا حدود دماي محيط كاهش بافت آن را از صافي رد كنيد.
سپس كمي قارچ كومبوجا را داخل آن بياندازيد و روي ظرف را با يك دستمال كتاني بپوشانيد به نحوي كه هوا براي تنفس باكتري هاي قارچ بتواند وارد ظرف شود قارچ كومبوجا بايد 7 روز درمايع چاي بماند اين مايع بايد در محيط تاريك و با دماي 21 تا 24 درجه سانتي گراد نگهداري شود پس از اين مدت متوجه مي شويد كه قارچ جديدي در زير قارچ اوليه توليد شده كه هر كدام از اين تكه قارچ ها مي تواند براي تهيه يك ظرف ديگر نوشيدني كومبوجا مورد استفاده قرارگيرد. پس از 7 روز نوشيدني آماده مصرف است چاي را از يك صافي رد كنيد و دريك ظرف شيشه اي در يخچال نگهداريد مي توانيد هر روز قبل از صبحانه يا قبل از هر وعده غذا آن را بنوشيد. اگر متوجه شديد كه چاي غليظ يا ترش شده با كمي چاي شيرين موقع نوشيدن آنرا رقيق كنيد.
توجه داشته باشيد كه قارچ را در چاي داغ نياندازيد.
اينانلو

رشد بيماري هاي سرطاني

هم اكنون در اكثر جوامع، سرطان ها عامل اصلي مرگ و مير هستند. پس ازكاهش چشمگير مرگ و مير بشر بر اثر عوامل قلبي- عروقي به لحاظ پيشرفت طب داخلي و جراحي قلب و همچنين كاهش مرگ و مير ناشي از تصادفات و سوانح، سرطان ها به عنوان عامل اصلي مرگ و مير مطرح هستند.
اين امر موجب نگرش جدي تر به اين مسئله دردنيا و سرمايه گذاري بسيار روي تحقيقات پايه و باليني در رشته سرطان شناسي شده است. اهميت دادن بيشتر در جوامع مختلف به روش هاي دست كم درباره سرطان هاي شايع و افزايش سطح آگاهي پزشكان و مردم نسبت به شيوع سرطان ها، تشخيص و غربالگري و ميزان تشخيص اين بيماري ها را به طور روزافزون افزايش داده است.
در تشخيص بيماري ها، در درك فرآيند بيماري هاي پيشرفت چشمگير و جهش فوق العاده علم سرطان شناسي (انكولوژي) و درنهايت در درمان اين بيماري ها، موجب افزايش قابل توجه طول عمر بيماران سرطاني و بهبود كيفيت زندگي آنها شده است.واقعيت اين است كه امروزه در دنيا، سرطان ها بسيار راحت تر از گذشته از سوي بيماران مبتلا و اطرافيانشان پذيرفته مي شود. ديگر در دنيا كسي از داشتن چنين بيماري احساس يأس يا خجالت ندارد. همه تلاش دانشمندان و پزشكان سرطان شناس بر اين است كه تا حد امكان بيماري را به طور كامل ريشه كن كنند يا در صورت نبود امكان ريشه كني كامل، بيماري را مانند يك بيماري مزمن كنترل كرده و از پيشرفت آن جلوگيري كنند.
به طور خلاصه، اين گروه بيماري ها، امروزه به صورت بيماري هاي جدي مطرح هستند كه هر روز مي توان براي درمان آنها كار بيشتري كرد. در دنيا و در كشور خودمان، بسياري از افراد هستند كه براي يك سرطان جدي كاملا درمان شده اند يا در حال انجام مراحل درمان خود هستند و به زندگي عاطفي و حرفه اي خود ادامه مي دهند.
اطلاع رساني صحيح در زمينه شيوع سرطان ها، عوامل زمينه ساز و علائم هشداردهنده خيال جوامع را در مواجهه با سرطان ها آسوده تر كرده است.
نكته حائزاهميت ديگر در مواجهه با سرطان ها، اهميت كارگروهي دارد كه متواضعانه با يكديگر و با متخصصان ديگر رشته هاي پزشكي در تعامل مداوم است . دراين كار تيمي، پزشكان سرطان شناس (مديكال اونكولوژيست)، جراح سرطان، متخصص پرتودرماني (راديوتراپيست)، آزمايشگاه ها، روانشناس، متخصص توانبخشي و حتي مددكار اجتماعي، هركدام جايگاه خاص خود را دارند.
در بعد تشخيص، پيشرفت رشته پاتولوژي (آسيب شناسي) سرطان ها انكارناپذير است. در روش هاي تشخيص آزمايشگاهي، تست هاي گوناگون ماركرهاي حساس و نيز مطالعات بيولوژي مولكولي و ژنتيك سلولي با شتاب در حال پيشروي هستند.
روش هاي راديولوژي با دقت بالا، در تعريف شكل و حدود ضايعه يا ضايعات بيمار به پزشك در درمان سرطان ها و پيگيري بيماران پس از خاتمه درمان كمك بسيار كرده است. نوعي اسكن يا ايزوتوپ است كه پايان درمان را مي سنجد. اين روش در مرحله و ارزيابي پس از درمان بسياري از كانسرها كمك كننده است. از نظر درماني هم پيشرفت تكنيك هاي جراحي سرطان ها در برخي موارد خيره كننده است.
در دو سه سال اخير به كمك اين داروها، بيماري هايي چون سرطان كبد پيشرفته يا سرطان كليه متاستاتيك كه تا چندي قبل لاعلاج محسوب مي شدند، براي درصد قابل توجهي از بيماران مبتلا، قابل درمان شده اند. شيمي درماني ها نيز روز به روز بهتر و موثرتر مي شوند و دستگاه هاي اشعه درماني (راديوتراپي) در20 سال گذشته بسيار متحول شده اند. از بين سرطان ها، ارتباط سرطان سينه با ژنتيك امري محرز است. به طور عام از هر هشت زن، يك نفر در زماني از عمرش به سرطان سينه مبتلا مي شود. در صورت ابتلاي يكي از بستگان درجه يك، اين ريسك نيز چندبرابر خواهدشد.
البته ارتباطاتي كه بين نوع تغذيه و مسائل ديگر زيست محيطي افراد با برخي سرطان ها ذكر مي شود، حتما در جوامع ما قابل تعميم نيست و به آمار و اطلاعات دقيق در مورد آن نياز داريم.
بدون شك زندگي سالم، فعاليت جسمي كافي، تغذيه صحيح و استراحت كافي در كارايي بهتر سيستم ايمني و كاهش ميزان بروز سرطان ها موثر است. ازسوي ديگر اصولا درمان بيماري اصلي بايد همراه و همزمان با درمان علائم بيماري، تسكين درد ، درمان عوارض ناشي از درمان ها و طبيعتا حمايت روحي- اجتماعي بيمار باشد.

پرتوهاي درمانگر

اكنون مدت هاست كه استفاده از برخي قوانين فيزيك در تشخيص و درمان بيماري و نيز استفاده از راديونوكليدها در پزشكي هسته اي بخشي از كاربردهاي فيزيك هسته اي در عرصه پزشكي است.
پيشرفت تكنيك هاي فيزيك هسته اي تجربي به طور موازي تصويربرداري پزشكي را هم گسترش داده است. به طور مثال دوربين هاي پرتوگاما، شتاب دهنده هاي مخصوص براي توليد ايزوتوپ هاي پزشكي و تكنيك هاي اعجاب انگيز براي به دست آوردن تصاوير اعماق مشخص بدن از اين دسته اند.
اين شاخه تحقيقي را پزشكي هسته اي مي گويند كه كارشناسان آن معمولا متخصصان فيزيك هسته اي تجربي هستند كه در همكاري تنگاتنگ با پزشكان براي توسعه و كاربرد اين تكنيك ها كار مي كنند. به عنوان نمونه فيزيكداني كه در بخش راديوتراپي كار مي كند، وظايف مهم زير را برعهده دارد:
تعيين ميزان تابش توليد شده با يك ماشين درماني در شرايط استاندارد، كه واسنجي نام دارد.محاسبه دزي كه بايد به تومور و هر بافت طبيعي در بيمار داده شود.تأييد اينكه مقدار صحيح تابش، به درستي در نواحي مناسب به بيمار داده شده است.
احتمالا شما هم تصوير يا عكس پرتوايكس تشخيص از دندان ها يا ساير بخش هاي بدن را گرفته ايد. پرتو رونتگن در تشخيص بيماري ها كاربرد بسيار دارد. به گونه اي كه بيش از نيمي از مردم در سال حداقل يك تصوير پرتو رونتگن مي گيرند.
كشف اين پرتوها مانند بسياري از دستاوردهاي مهم علمي، اتفاقي بود كه در سال 1893 از سوي وي.سي. رونتگن فيزيكدان آلماني در دانشگاه ورزبورگ در هنگام آزمايش با پرتوهاي كاتودي متوجه پرتوهاي ايكس شد. او پس از چند روز اولين تصوير پرتو را از دست همسرش گرفت.
اشعه ايكس به سادگي از بافت هاي نرم بدن عبور مي كند ولي در استخوان به طور قوي تضعيف مي شود. عكاسي از آنجا كه پرتو اطلاعات جامعي از ساختمان اسكلت بدن به انسان به دست مي دهد و در نتيجه در روش تشخيص پزشكي كه منجر به ترميم با پرتو استخوان هاي شكسته مي شود ارزش بسيار دارد چرا كه پرتوهاي ايكس به طور يكسان جذب همه مواد نمي شوند.
راديواكتيويته طبيعي براي فيزيكدانان شگفت انگيزتر از پرتوهاي رونتگن بود زيرا براي توليد پرتوهاي رونتگن انرژي الكتريكي لازم بود. در حالي كه راديواكتيويته طبيعي منبعي ثابت از ذرات پرانرژي را براي مدت زمان نامحدود بدون نياز به انرژي تأمين مي كرد.
مادام كوري يكي از پيشگامان برجسته در اين زمينه است. وي كه از سال 1898 تا 1904 با همسرش «پي ير» كار مي كرد به جداسازي يك عنصر بسيار قدرتمند راديواكتيو، يعني راديم از چندين سنگ كاني اورانيم پرداخت. اين عنصر نقشي بزرگ در درمان سرطان ايفا كرد و امروزه هنوز هم كاربرد دارد.
راديواكتيويته طبيعي كمك بزرگي به دانش ما درباره هسته اتم كرده و پاره اي از پژوهش هاي اوليه «رديابي» در پزشكي با به كارگيري عناصر راديواكتيو طبيعي انجام گرفته است.
با وجود اين، نقطه عطف در كاربرد راديواكتيويته در پزشكي، ساخت راكتور هسته اي هنگام جنگ جهاني دوم درباره پروژه بمب اتمي بود. راكتور هسته اي توليد بسياري از راديونوكليدهاي مصنوعي را به مقدار زياد ممكن ساخت. از اين عناصر راديواكتيويته در پزشكي براي پژوهش، تشخيص و درمان استفاده مي شود. در پايان دهه 40 ميلادي راديواكتيويته به دست آمده از راكتورها بيشتر در پژوهش هاي پزشكي كاربرد داشت تا تشخيص. مثلاً راديواكتيو براي بررسي چگونگي كار بسياري از اندام ها و نيز تغييرات شيميايي كه در بدن رخ مي دهد به كار رفته است.
مفيدترين راديونوكليدها در پزشكي هسته اي نهايي هستند كه پرتوهاي گاماگسيل مي كنند چرا كه پرتوهاي گاما قابليت نفود بيشتري دارند. يك عنصر راديواكتيو گسيل كننده گاما را كه درون بدن است مي توان از بيرون بدن شناسايي كرد.
به عنوان نمونه اكنون تكنيكي را بررسي مي كنيم كه براي ايجاد تصوير از قسمت هاي خاص بدن از ايزوتوپ هاي گاماگسيل استفاده مي كند. در اين روش با به كاربردن نقش پرتوگاماي گسيل شده مي توان تصويري از آن قسمت از بدن تهيه كرد. يك كاربرد ساده و سريع اين تكنيك در اندازه گيري مقدار جذب يد در غده تيروئيد است.
يد راديواكتيو بلعيده مي شود و شمارشگر پرتوگاما در نزديكي گردن ازدياد فعاليت را برحسب زمان، در حالي كه يد در غده تيروئيد متمركز مي شود، نشان مي دهد. در ابتدا يد 131 براي اين منظور به كار مي رفت كه يك محصول شكافت با نيمه عمر 8 روز است.
ولي از آنجا كه معمولاً زمان لازم براي مشاهده غده تيروئيد از مرتبه ساعت ها است. چنين طول عمري خيلي زياد است و در نتيجه فعاليت در بدن به درازا مي كشد و بيمار دز زيادي دريافت مي كند. اما اكنون يد 132 با نيمه عمر 13 ساعت به طور گسترده اي به كار گرفته شده است و نيمه عمر اين ايزوتوپ نيز ايده آل است زيرا براي آزمايش 24 ساعته كافي است. در ضمن به آن اندازه كم است كه بعد از آزمايش دز زيادي در بيمار باقي نمي ماند.كار كليه نيز با استفاده از تركيبي با ايزوتوپ يد 131 نشان داده شده است (سديم يد و هيپوريت) از طريق تزريق مورد بررسي قرار گرفته است. يك آشكارساز گاما هر كليه را زيرنظر مي گيرد و با مقايسه آهنگ پذيرش يد 131 و اختلاف آن در دو كليه چگونگي اختلال آنها را مشخص مي سازد. تازه بيماران دز نسبتاً كمي را دريافت مي كنند زيرا تركيب راديواكتيو بعد از يك دوره گردش كاملاً از خون خارج و از كليه دفع مي شود.
برخي تصور مي كنند كه پرتودرماني روشي موقت در درمان سرطان است كه سرانجام يك درمان قطعي سرطان جايگزين آن خواهد شد. اما در حال حاضر به كارگيري مناسب پرتودرماني بهترين راه براي زنده ماندن مبتلايان به سرطان است. پرتودرماني اگر در آغاز بيماري صوت گيرد، احتمال درمان بيش از 90 درصد است. اين شيوه درماني به اندازه جراحي شكل ظاهري بيمار را تغيير نمي دهد و از اين رو براي درمان سرطان هاي سر و گردن همواره مورد كاربرد پزشكان بوده است.

استفاده زياد قطره عارضه چشمي مي آورد

يك جراح و متخصص چشم و استاد دانشگاه علوم پزشكي تهران گفت: استفاده خودسرانه از قطره هاي چشم مانند قطره استريل چشمي «نفازولين»، براي چشم خطرناك است و موجب ايجاد عوارضي مانند قرمزي مي شود.
«محمدرضا فرتوك زاده در گفت وگو با ايرنا افزود: بسياري از سالمندان به طور خودسرانه از قطره هاي چشمي استفاده مي كنند در صورتي كه استفاده از اين گونه قطره ها حتماً بايد با تجويز پزشك باشد.
وي به سالمندان توصيه كرد براي شست وشوي چشم خود به جاي استفاده از قطره هاي چشمي از «قطره اشك مصنوعي» استفاده كنند.
اين استاد دانشگاه با اشاره به اينكه بسياري از افراد ديگر نيز براي رفع قرمزي و خارش چشم خود قطره چشمي «نفازولين» مصرف مي كنند، خاطر نشان كرد نفازولين عروق چشم را جمع و منقبض مي كند و براي چشم خطرناك است. فرتوك زاده گفت: اين قطره، دفاع چشم را در مقابل عفونت ها كم مي كند و منقبض و منبسط شدن عروق چشم موجب ضخيم شدن اين عروق مي شود.
وي افزود: هر چند نفازولين ممكن است به صورت مقطعي قرمزي چشم را برطرف كند اما در نهايت مي تواند موجب قرمزي دايمي چشم شود كه در اين صورت اين قرمزي هيچ گاه بهبود نمي يابد.