(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 28 اردیبهشت 1391 - شماره 20211
 

عربستان؛ طراح جنگ هاي منطقه
نماينده جهاد اسلامي : همه وظيفه دارند براي آزادي فلسطيني ها تلاش كنند
اسيران مقاوم
يورو ويژن، سناريوي صهيونيست ها در جمهوري آذربايجان



عربستان؛ طراح جنگ هاي منطقه

«نصري الصايغ» تحليلگر عرب درمقاله اي انتقادي از عربستان و سياست اين كشور در حمايت از شورشيان مسلح در سوريه، اين كشور را جنگجويي وحشي توصيف مي كند كه مي خواهد سوريه را به كوزوو اعراب تبديل كند.
وي تاكيد مي كند كه سران فرتوت عربستان با داشتن پول نفت دايه دار جنگ در منطقه شده اند. اما به راستي دربار سعودي چرا بر طبل جنگ مي كوبد و از جنگ سوريه چه مي خواهد؟
الصايغ در مقاله اش اين سؤال را از سردمداران عربستان مي پرسد كه چرا كشوري كه بيش از همه دروغ مي گويد و مدعي آزادي و دموكراسي است ولي ذره اي از آزادي دركشورش يافت نمي شود درسوريه دخالت مي كند و خود را طرفدار مردم نشان مي دهد؟
اين تحليلگر اضافه مي كند، درتاريخ عربستان سعودي هيچ سابقه اي از آزادي وجود ندارد، از اول تا آخر در رفتار هيچ يك از افراد خاندان آل سعود ذره اي صداقت و درستي وجود ندارد و هرچه هست دروغ است و رياكاري.
و هرچه كه اين خاندان مي خواهد با پول خريداري مي شود.
به همين دليل عربستان براي قدرت خود نگران است و دچار ترسي ديوانه كننده شده تا جايي كه وارد جنگ عليه سوريه شده آن هم به بهانه اي سخيف يعني دفاع از مردم وحمايت از دموكراسي.
الصايغ تصريح مي كند،خاندان آل سعود اموال و ثروت خود را به خارج از كشور منتقل كرده كه در صورت لزوم براي مهار آشوب ها از آنها استفاده كند و براي خريد سلاح آن چنان هزينه مي كند كه كشورهاي عضو ناتو اين كار را نمي كنند. عربستان در نيمه دوم دهه 90 ناگهان با سرعتي شگفت آور به رتبه دهم در ميان كشورهايي رسيد كه بيشترين هزينه نظامي را كردند.
اين كشور، در دهه 90 در رتبه 33 بود اما پس از فروپاشي بانك ها و بحران اقتصادي جهاني به جمع كشورهايي پيوست كه بيشترين هزينه نظامي و امنيتي را دارند.
اين تحليلگر عرب تاكيد مي كند، اگر كسي فكر مي كند اين همه هزينه تسليحاتي براي دفاع از كشور صورت مي گيرد سخت در اشتباه است چرا كه عربستان و چند كشور ديگر شوراي همكاري خليج فارس كانون تنش هاي بين المللي را با هزينه نظامي و مالي خود پوشش مي دهند و آن چنان دركشوري بحران و جنگ به راه مي اندازند كه كشورهاي غربي هم جرئت حمايت مالي يا ورود به آن را ندارند.
دخالت در آمريكاي لاتين، در افغانستان، در عراق دركشورهاي حاشيه خليج فارس و كشورهاي ديگر نشان مي دهد كه عربستان به طور غيرمستقيم وارد جنگ يا بحران هاي منطقه اي شده است.
مشاركت عربستان درجنگ تحميلي عراق عليه ايران براي رياض 80ميليارد دلار هزينه داشت.
هزينه جنگ نيروهاي اشغالگر عليه عراق كه با حمايت پول عربستان و كشورهاي خليج فارس انجام شد حدود 97/1تريليون دلار بود. بنابراين عربستان جنگجويي وحشي است كه با پول خود و ارتش ديگران مي جنگد.
اين تحليلگر و نويسنده عرب اضافه مي كند، عربستان از انقلاب هاي عربي نظير تونس و مصر مي ترسد. كاري نبود كه عربستان براي نجات حسني مبارك انجام ندهد و تلاش كرد حكم آزادي اش را بخرد اما تاكنون موفق نشده است.
عربستان از قدرت گرفتن اخوان المسلمين در مصر و تونس و قطر مي ترسد چون اخواني ها كساني نيستند كه تمايل داشته باشند تحت لواي قدرت ديگران كار كنند.
عربستان از سرايت انقلاب عربي به سرزمين خود مي ترسد، اين انقلاب زماني كه به بحرين رسيد، عربستان سپر جزيره را هديه كرد تا خيزش مردمي در اين كشور را سركوب كند.
عربستان حاضر نيست در بحرين انقلاب شود چون به سرعت به كشور خودش سرايت مي كند و اين امر ناشي از اوضاع ملتهب شرق عربستان است. در شرق عربستان مردم كاملا محرومند و نسل جوان خواستار آزادي و اصلاحات است.
عربستان از جنوب خود يعني از جانب يمن نيز مي ترسد زيرا الحوثي ها سال ها با عربستان جنگيده اند و شيعياني هستند كه با وهابيت اختلاف دارند.
حلقه هاي دشمني عربستان با كشورهاي منطقه زنجيره اي تشكيل داده كه اين كشور را به جنگجويي ديوانه تبديل كرده است. عربستان از متمايل شدن نظام عراق به رياست نوري مالكي به دليل شيعه بودنش نيز مي ترسد، به ويژه آنكه مالكي به سوي ايران تمايل دارد.
جنگ عربستان در سوريه براي آسيب زدن به ايران و حزب الله لبنان صورت مي گيرد.
نصري الصايغ خاطرنشان مي كند، عربستان با صرف پول و سلاح فراوان براي ايجاد جنگ و تنش در منطقه تصور مي كند از منافعش حفاظت كرده و به پيروزي رسيده است در حالي كه تحولات منطقه عكس اين تصور را ثابت مي سازد.
در بحرين، عراق، يمن، مصر و سوريه شواهد از شكست عربستان و حاميان غربي اين كشور خبر مي دهد و مردم با جديت و قاطعيت فراوان مقابل دخالت هاي بيگانگان به ويژه آمريكا و عربستان ايستاده اند.
بنابراين عربستان پس از اين همه شكست روي چه حساب مي كند؟ عربستان با سوار شدن بر مركب مخالفان سوريه مي خواهد سوريه را به كوزوو و اعراب تبديل كند اما سوريه كوزوو نيست و نظام سوريه سقوط نمي كند.
دخالت نظامي كشورهاي ديگر در سوريه منطقه را به آتش مي كشد و سريع تر از همه دامن كشورهاي عربي از جمله عربستان را خواهد گرفت.

 



نماينده جهاد اسلامي : همه وظيفه دارند براي آزادي فلسطيني ها تلاش كنند
اسيران مقاوم

اشاره
«ناصر ابوشريف» نماينده جنبش جهاد اسلامي فلسطين در ايران كه از آزادگان فلسطيني به شمار مي رود و حدود 13 سال در زندان هاي رژيم صهيونيستي تحت شديدترين شكنجه ها قرار داشته در نشست بررسي وضعيت اسيران و مقاومت فلسطين با اشاره به اعتصاب غذاي نامحدود حدود 2000 اسير فلسطيني تاكيد كرد، مسئله فلسطين متعلق به ملت فلسطين نيست و به امت اسلامي تعلق دارد به همين دليل تلاش براي آزادي اسيران مقاومت وظيفه همه مسلمانان جهان است.
سرويس خارجي
ملت فلسطين در 100 سال اخير بيش از هر ملتي در مقابل ظلم مقاومت و جانفشاني و با كمترين امكانات و دست خالي با دشمنان مقابله كرده است. ملت فلسطين با وجود تمامي مشكلات در مسير مقاومت گام گذاشته و هيچ گاه كوتاهي نكرده است.
در زمان حاكميت انگليس در فلسطين 80 هزار سرباز انگليسي وارد سرزمين فلسطين شدند تا قيام مردمي را سركوب كنند، درست به اندازه همان تعداد سربازي كه وارد هندوستان شدند. انتفاضه مردم فلسطين دقيقا از همين روزها آغاز شد و تا به امروز ادامه دارد. انتفاضه 1978 نزديك به هفت سال طول كشيد اما متاسفانه بخشي از فلسطينيان مسير سازش را انتخاب كردند و اين انتفاضه ناكام ماند.
در انتفاضه دوم مردم فلسطين بين سال هاي 2000 تا 2005 تعداد زيادي فلسطيني شهيد شدند كه حدود 350 عضو جنبش جهاد اسلامي نيز به شهادت رسيدند اما تعداد كشته شدگان اسرائيلي هم به اندازه شهداي فلسطيني بود كه اين امر نشان مي دهد ملت فلسطين در مقاومت خود كوتاهي نكرده و از جان و مال خود براي رسيدن به آرمان فلسطين و آزادي سرزمين هاي فلسطيني دريغ نكرده است.
ولي آزادي فلسطين با مقاومت محدود و كوچك حل شدني نيست و همه امت اسلامي بايد به كمك فلسطيني بيايند زيرا دشمن صهيونيستي امكانات فراواني دارد و از حمايت مالي و تسليحاتي كشورهاي غربي برخوردار است.
آزادي زندانيان فلسطيني در بند رژيم صهيونيستي كه به خاطر مقاومت به زندان افتاده اند هم بايد به دست مسلمانان جهان صورت گيرد چرا كه جامعه جهاني در مقابل اين اسيران سكوت كرده و اقدامي انجام نمي دهد.
چرا وقتي يك سرباز اسرائيلي اسير مي شود مقامات غربي واكنش هاي شديدي از خود نشان مي دهند اما در مقابل تعداد زياد اسيران فلسطيني كه برخي از آنها اعتصاب غذاي طولاني مدت داشته اند و بيمار شده اند يا برخي از آنان به شهادت رسيده اند اعتراض نمي كنند.
در حال حاضر «خضر عدنان» از رهبران جنبش جهاد اسلامي فلسطين بيش از دو ماه است كه دست به اعتصاب غذا زده است ولي هيچ نهاد يا سازمان بين المللي واكنش نشان نمي دهد.
در دوره اي خاص نزديك به 750 هزار فلسطيني در زندان هاي اسرائيل اسير بودند يعني حدود دوسوم جمعيت كرانه باختري، و از اين تعداد نزديك به 12هزارنفر زن و ده ها هزار كودك بودند. از زمان شروع انتفاضه دوم فلسطين در 28 سپتامبر سال 2000 تا به امروز دست كه 75هزار فلسطيني بازداشت شده اند كه در ميان آنها 9000 كودك و بيش از 900 زن ديده مي شود.
رژيم صهيونيستي ده ها تن از نمايندگان مردم فلسطين و وزيران سابق را دستگير و روانه زندان كرده است.
در ميان زندانيان 27 نماينده منتخب مردم فلسطين ديده مي شود كه بارزترين آنها مروان البرغوثي، احمد سعدات و حسن يوسف هستند علاوه بر اين، تعداد دو وزير سابق دولت حماس و شماري از رهبران سياسي در 17 زندان و بازداشتگاه رژيم صهيونيستي اسير هستند.
از اين تعداد 533 اسير براي يك بار يا چند بار به حبس ابد محكوم شدند اشغالگران صهيونيست به كودكان زنداني هم رحم نمي كنند و آنها را تحت شكنجه و محاكمه هاي ظالمانه قرار مي دهند در حالي كه اين اقدام كاملا برخلاف قوانين بين المللي و توافقنامه ژنو در مورد كودكان است.
اين رفتار عينا درباره زنان فلسطيني زنداني مصداق دارد، «لينا» قديمي ترين زن اسير فلسطيني است كه در حدود 17 سال است كه در زندان هاي رژيم صهيونيستي در وضعيت اسفناكي قرار دارد. از سال 1967 تاكنون صدها فلسطيني در زندان هاي رژيم صهيونيستي به شهادت رسيده اند.
در ميان آنها 51 اسير به دليل بي توجهي و فقدان رسيدگي هاي پزشكي و 70نفر ديگر بر اثر شكنجه و اذيت و آزار و 74نفر پس از بازداشت مستقيما به شهادت رسيدند.
علاوه بر آن ده ها اسير فلسطيني بعد از آزادي از زندان بر اثر ابتلا به بيماري هاي مسري يا مرموز در زندان هاي رژيم صهيونيستي يا قبل از پايان دوره محكوميتشان در زندان ها به دليل وخامت حالشان شهيد شدند.
سوال اساسي اينكه چرا نهادهاي حقوق بشري و كشورهايي كه داعيه دار رعايت حقوق بشر هستند و از اين فجايع خبر دارند اقدامي صورت نمي دهند.
در شرايط حساس كنوني كه منطقه با خيزش هاي مردمي مواجه شده است وظيفه ملت هاي عرب اين است كه در قيام هاي خود به دولت هاي مردمي دست يابند تا بتوانند به مسئله فلسطين كمك كنند.
تغييرات ايجاد شده در منطقه جدي است و ما اميدواريم به زودي گفتمان مسلط بر منطقه به گفتمان اسلامي تبديل شود و ملت هاي مسلمان كنترل منطقه مهم و حساس خاورميانه را برعهده گيرند.
دشمن صهيونيستي و حاميان غربي آن به شدت از بيداري اسلامي به هراس افتاده اند و به دستاويزهاي متعدد متوسل مي شوند تا خطرات ايجاد شده براي منافع خود را از راه بردارند ولي اراده مردم مسلمان منطقه محكم تر از اين ترفندها و توطئه هاست و به زودي دشمنان ملت هاي مسلمان نابود خواهند شد.
درباره قيام ملت فلسطين نيز بايد گفت كه قيام يك ملت مانند فشار يك دكمه نيست و به عوامل متعدد بستگي دارد.
در كرانه باختري وجود تشكيلات خودگردان عامل مهمي در جهت جلوگيري از قيام و خيزش مردم است و دستگاه امنيتي تشكيلات همسو و هم جهت با رژيم صهيونيستي جلوي تظاهرات مسالمت آميز مردم را مي گيرد، اما به جرات مي توان گفت كه روزي نيست كه در غزه يا كرانه باختري عليه دشمن صهيونيستي تحركي صورت نگيرد و مقاومتي انجام نشود.
تظاهرات هفتگي مردم فلسطين عليه ديوار حائل يا تظاهراتي كه هميشه در مسجدالاقصي و قدس شريف صورت مي گيرد دقيقا نشان دهنده حركت مردم براي آزادي قدس شريف و سرزمين هاي فلسطيني است و ملت فلسطين با روحيه خستگي ناپذير خود دشمن صهيونيستي را به ستوه آورده است.
اعتصاب غذاي نامحدود اسيران فلسطيني كه مي توان آن را انتفاضه سوم ناميد حركت ديگري در جهت مقاومت و به شكست كشاندن دشمنان امت اسلامي است به ويژه اينكه اكنون شاهديم كه در كشورهاي مختلف در اعلام همبستگي با اسيران فلسطيني تظاهرات متعددي صورت مي گيرد و اين حركت مقتدرانه بار ديگر نشان داد كه ملت فلسطين هميشه هوشيار و در صحنه حاضر است و با كمترين امكانات به مقاومت خود ادامه مي دهد.
اسيران فلسطيني براي مقاومت به زندان افتاده اند و بر ما واجب است كه آنها را آزاد كنيم.
وظيفه جهاني
در قبال اسيران فلسطيني
پرسش روز اين است كه مسئوليت آزادي اسيران به عهده چه كسي است؟
آيا مسئله اسيران تنها با بيان اعداد و ارقام و يا برگزاري مراسم و مناسبت ها حل و فصل مي شود يا اينكه همگان بايد در قبال اين پرونده مهم احساس تكليف كنند و چاره اي بينديشند؟ مسئله اسيران فلسطيني و به عبارت بهتر مسئله فلسطين بايد به دغدغه اصلي جهان اسلام و افكار عمومي همه مردم جهان تبديل شود تا هر كس به فراخور مسئوليت و امكاناتي كه دارد در اين امر مقدس سهيم باشد.
در زمينه تحركات و فعاليت هاي مردمي بايد رهبران و گروه هاي فلسطيني و انجمن ها و سازمان هاي حقوقي پرونده اسيران را در تمامي نشست هاي بين المللي يا فعاليت هاي سياسي در اولويت قرار دهند و حقوقدانان عرب و فلسطيني نيز اقدامات نژادپرستانه و جنايت هاي ضدبشري رژيم اشغالگر قدس را براي همه افشا كنند و بكوشند تا عاملان اين جنايت ها و همدستان و حاميان آنان مورد پيگرد و محاكمه قانوني قرار بگيرند تا بدين گونه فعاليت هاي جدي براي آزادي اسيران صورت گيرد.
ابزارهاي تبليغاتي و امكانات رسانه اي بهترين شيوه در طرح موضوع اسيران است و مي توان با بكارگيري امكانات تبليغي و رسانه اي رنج و محنت اسيران فلسطيني را به افكار عمومي جهان نشان داد و متقابلا ظلم و ستم صهيونيست ها را ثابت كرد.
در زمينه تحركات و فعاليت هاي مردمي نيز راهپيمايي ها، تحصن ها، اعتراضات و اعلام همبستگي با اسيران مي تواند مهم ترين شيوه براي انعكاس رنج و آلام فلسطيني ها و نشان دادن سختي هايي باشد كه توسط صهيونيست ها نسبت به اسيران فلسطيني اعمال مي شود. بسياري از مشكلات مردم مظلوم فلسطين به اين خاطر لاينحل مي ماند و كسي به آنها توجه نمي كند كه تبليغات ملت فلسطين در اين باره كمرنگ است و به آنها اشاره اي نمي شود، به عنوان نمونه مردم محروم غزه كه چندين سال است در اين منطقه محاصره شده اند و زنداني بزرگ براي اين مردم توسط رژيم صهيونيستي ساخته شده از نظر امكانات غذايي، دارويي، پزشكي و اقلام ديگر در مضيقه هستند و ديري نمي گذرد كه اين محروميت ها باعث بروز فاجعه انساني شود ولي افكار عمومي جهان از اين ظلم و ستم بي خبر است و كسي توجهي به آنان نمي كند.
درحالي كه رسانه هاي جهان اسلام اگر به مشكلات آنها توجه مي كردند و آنها را منعكس مي كردند اين مسائل حل وفصل مي شد.
اتحاد اسيران و مقاومت آنها در مقابل تجاوزات و رفتارهاي غيرانساني صهيونيست ها مي تواند بزرگ ترين عامل در شكست زياده خواهي هاي رژيم صهيونيستي باشد.
پيروي از مرجع و رهبريت واحد و پايبندي به تصميمات رهبري در شكل گيري و انسجام وحدت فلسطيني ها نيز تأثير بسياري دارد. هر چند مسئله اسيران بخشي از منازعات پيچيده فلسطيني ها با رژيم صهيونيستي به شمار مي رود ولي ايستادگي و مقاومت فلسطيني ها در طول تاريخ ثابت كرده كه با اتحاد، انسجام و همگامي مي توان هرگونه پروژه صهيونيستي را شكست داد. مبادله بيش از 2000 اسير فلسطيني در قبال آزادي گلعادشاليت (اسير صهيونيست) نشان داد كه ملت فلسطين اين توانايي را دارد كه پاداش صبر و ايستادگي خود را بگيرد.

 



يورو ويژن، سناريوي صهيونيست ها در جمهوري آذربايجان

جبرائيل محمدزاده
جمهوري آذربايجان خرداد ماه امسال اولين بار ميزباني مسابقات موسيقي يوروويژن را تجربه مي كند و نمايندگان بيش از 40 كشور براي حضور در آن اعلام آمادگي كرده اند. مسابقات آواز يوروويژن يك مسابقه بين المللي موسيقي است كه از دهه 50 ميلادي قرن بيستم به صورت ساليانه در يكي از كشورهاي فعال عضو اتحاديه اروپا برگزار مي شود و هر كدام از كشورهاي شركت كننده با ارائه يك موسيقي زنده تلويزيوني، براي انتخاب بهترين گروه رقابت مي كنند كه برنده آخرين مسابقه، ميزباني دور بعد مسابقات را برعهده مي گيرد و بر اين اساس و انتخاب تيم موسيقي آذربايجان به سرپرستي الدار قاسم اف در جشنواره شهر دوسلدروف آلمان، روز 22 مي سال 2012 ميلادي باكو به مدت 4 روز ميزبان مسابقات خواهد بود.
جمهوري آذربايجان در حالي پذيراي شركت كنندگان در جنشواره موسيقي يوروويژن است كه براساس برنامه هاي پيش بيني شده قرار است رژه هم جنس بازان با حضور 2000 نفر از هم جنس بازان در حاشيه اين مسابقات برگزار شود. اقدامي كه برخلاف عرف، فرهنگ و هنجارهاي حاكم بر جامعه آذربايجان است اما دولت آذربايجان در راستاي همگرايي با غرب و اشاعه هنجارهاي غربي در جامعه مسلمان اين كشور با هدف عضويت در شوراي اروپا اقدام به ميزباني از كارناوال ضداخلاقي هم جنس بازان كرده است كه در سال هاي گذشته خيلي از كشورهاي اروپايي جرات ميزباني از آنها را نكردند و با حضور هم جنس بازان در كشورهاي غيرمسلمان خود مخالفت كرده اند. البته پارلمان آذربايجان براي مشروعيت بخشيدن به عمل خلاف ديني و انساني در سال 2000 ميلادي قانون جرم بودن هم جنس بازي در جمهوري آذربايجان را به تصويب رساند و از آن تاريخ به بعد در قالب هاي مختلف از فعاليت اين گروه ها حمايت كرده است حتي حدود دو سال پيش رسانه هاي خبري آذربايجان از ازدواج رسمي دو همجنس باز در اين كشور پرده برداشتند. گرچه مردم آذربايجان باتوجه به بافت فرهنگي و اجتماعي شان هم چنان مخالف سرسخت حضور هم جنس بازان در اين كشور هستند و الان هم در قالب احزاب سياسي و تشكل هاي ديني و مذهبي، بارها مخالفت خود را نسبت به اين اقدام ضدديني و ضدملي نشان داده اند اما دولت به صورت جدي به دنبال اجراي آن است. از جمله سردار جلال اوغلو رئيس حزب دموكرات آذربايجان «يوروويژن» را جشن لواط كاران خواند و افزود در دنياي اسلام واكنش به اين مسابقه منفي است.
خيزش عمومي 23 آوريل كه اكنون در حال تبديل شدن به يك جنبش نرم است و اكثر گروه هاي اسلامگرا و غربگرا در تظاهراتي بي سابقه اعتراض خود را به چنين سياست هاي دولت اعلام كردند و در شب شهادت حضرت زهرا(س) در 19شهر جمهوري آذربايجان مردم شبانه عليه يوروويژن شعار دادند و 24 آوريل مخالفان مسابقات موفق شدند سايت مخصوص يوروويژن جمهوري آذربايجان را براي ساعاتي هك و از كار بيندازند و اكنون هم مردم در اقداماتي چون شعارنويسي بر ديوارها عليه حاكميت، درخواست مجوز از فرمانداري باكو براي برگزاري اعتراض عمومي و... نسبت به سياستهاي ضداخلاقي و غربي دولت الهام علي اف هشدار مي دهند. اين اقدامات از جمله آثار و نشانه هاي مخالفت مردمي با يوروويژن 2012 هستند. مقامات جمهوري آذربايجان علي رغم حاكم بودن فضاي ناآرام در محيط سياسي و اجتماعي داخلي، از يك سال گذشته تمامي توان خود را براي برگزاري مناسب اين فستيوال به كار گرفته اند و الهام علي اف با سپردن اختيارات تام به خانم مهربان علي اوا همسر رئيس جمهور آذربايجان، كميته اي را با حضور تعدادي از وزرا و اعضاي كابينه- از وزير ورزش و جوانان تا وزير امنيت و وزير دفاع- به عنوان مسئول برگزاري اين مسابقات تشكيل داد و بودجه اي بالغ بر يك ميليارد منات (واحد پول آذربايجان) براي اجراي بهينه مسابقات اختصاص داده است.
براساس برآوردهاي صورت گرفته شده دولت آذربايجان براي محل برگزاري مسابقات يوروويژن در استاديوم كريستال باكو مبلغ 6ميليون منات كه معادل 850ميليارد تومان است هزينه كرده و مسئوليت ساخت آن را به يك شركت آلماني واگذار كرده است و اين در حالي است كه آذري ها از مشكلات اقتصادي متعدد در جامعه خود رنج مي برند و علي رغم اشتغال بكار 2ميليون آذري در نواحي سرد سيبري به علت نبود امكانات كاري در خاك آذربايجان، هنوز بيش از 40درصد مردم اين كشور در زير خط فقر زندگي مي كنند.
سؤالي كه با وجود شرايط نامساعد اقتصادي مردم آذربايجان مطرح است اين است كه چرا با وجود ناراضي بودن آذري ها از شرايط معيشت خود، دولت اين كشور هزينه هاي سرسام آوري را براي اين مسابقات اختصاص داده است و برگزاري هر چه بهتر كارناوال رقص و آواز را در اولويت سياست هاي خود در سال هاي 2011 و 2012 قرار داده است؟!
براي رسيدن به چرايي اين سؤال توجه به چند نكته لازم و ضروري است:
جمهوري آذربايجان در سال هاي پس از استقلال خود به خاطر داشتن بحران هاي مختلفي از جمله بحران هويت و بحران مشروعيت همواره به دنبال فائق آمدن بر اين مشكلات بوده و براي حل بحران هاي مذكور و جلب حمايت جهاني، موجوديت خود را در غربگرايي و حركت در مسير هنجارهاي غربي تلقي مي كند لذا ترويج فرهنگ تساهل و تسامح غربي و تضعيف روحيه ديني همواره در اولويت سياست هاي دولت الهام علي اف قرار داشته است. سياست هاي ضد ديني و مذهبي دولت آذربايجان در اين راستا قابل تحليل است. ميزباني از مسابقات غربي يورو ويژن درحقيقت دريچه اي به سوي فرهنگ هرزگي و غربي است كه سال ها دولت آذربايجان براي سوق دادن ملت خويش در آن مسير قدم برمي دارد و مورد حمايت و مورد پسند دولت هاي غربي و فرامنطقه اي است.
رژه هم جنس بازان در باكو درحالي صورت مي گيرد كه دولت آذربايجان به احزاب اسلامي اين كشور در طول20سال گذشته يك بارمجوز اعتراض و راهپيمايي را نداده- و همواره تجمعات دينداران با سركوب پليس و نيروهاي امنيتي مواجه شده است و اين در صورتي است كه بيش از 90 درصد مردم اين كشور مسلمان و شيعه هستند.
به رغم سياست هاي غربگرايي دولت آذربايجان در طول سال هاي پس از استقلال، جامعه آذربايجان هنوز از نمادهاي دموكراتيك رنج مي برد. انتخابات فرمايشي، ممنوعيت فعاليت سياسي احزاب غيردولتي، نقض حقوق بشر و حقوق مدني شهروندان، فساد سياسي، اقتصادي و دولتي و ... از مولفه هاي كنوني حاكميت آذربايجان است و همين امر بهانه اي براي انتقادات برخي دولت هاي غربي و سازمان هاي حقوق بشر ايجاد كرده است و به نظر مي رسد دولت آذربايجان براي سرپوش گذاشتن بر معضلات اجتماعي و سياسي خود به دنبال انحراف افكار عمومي و نمايش فضاي دموكراتيك و آزادي بيان در جامعه خويش است. نشريه اشپيگل آلمان در مطلبي با عنوان« آيا يورو ويژن چهره جمهوري آذربايجان را بهبود خواهد بخشيد؟» با اشاره به نقض حقوق بشر و دموكراسي، حبس مخالفان و فقر گسترده در جمهوري آذربايجان، از ميزباني باكو براي برگزاري مسابقات يورو ويژن 2012 انتقاد كرد و نوشت دولت باكو مي كوشد از اين راه بر نقض دموكراسي دراين كشور سرپوش بگذارد.
نكته سوم تلاش برخي مقامات آذري براي از اولويت خارج كردن موضوع بحران قره باغ است كه در نتيجه آن 20 درصد از خاك خود تحت اشغال ارمني ها است. برخي ناظران سياسي با اشاره به نحوه انتخاب خوانندگان برتر در مسابقات يورو ويژن 2011، بر اين باورند كه ميزباني باكو درمسابقات 2012، طرح مشترك لابي صهيونيستي و ارمني بوده كه طي آن تقويت بي بند و باري و تضعيف ارزش هاي اسلامي و خاموش كردن روحيه ايثار و شهادت درجامعه آذربايجان و درنهايت كاهش احتمال از سرگيري جنگ در قره باغ دنبال مي شود. دراين راستا روزنامه «هايكاكان ژاماناك» چاپ ايروان با اشاره به هياهوي جمهوري آذربايجان درباره مسابقه يورو ويژن نوشت: تا نزديك 2 سال آينده نه تنها احتمال جنگ در قره باغ نخواهد بود بلكه حتي بيانيه هاي تهديدآميز باكو نيز متوقف خواهد شد. امري كه در عمل دولتمردان آذري - دوستي الهام علي اف و سركيسيان و مبادلات اقتصادي و تجاري مخفيانه آنها با يكديگر- به صراحت مشهود است. تلاش امروز مقامات باكو در سطوح عالي براي منصرف كردن ارمنستان از تصميم خود براي تحريم مسابقه در اين چارچوب قابل تحليل است. براساس اخبار موجود الهام علي اف به علت اهميت ويژه اي كه براي مسابقه يورو ويژن 2012 قائل است و براي جلوگيري از تبليغات سازمان هاي لابي ارامنه در اروپا و آمريكا؛ پولاد بلبل اوغلو سفير جمهوري آذربايجان در مسكو را مامور مذاكره با مقامات روسيه و نيز سفير ارمنستان در مسكو كرده است تا بدين وسيله ايروان را از تحريم مسابقات منصرف كند.
نكته ديگر در اهميت مسابقات يوروويژن براي مقامات آذري، نقش و نفوذ صهيونيست ها در ميزبان شدن باكو براي مسابقات يوروويژن 2012 است كه آنها با لابي گري خود و حمايت از خواننده آذري صهيونيست گرا، باعث موفقيت تيم موسيقي آذربايجان شدند و با توجه به سابقه و ماهيتي كه مسابقه يوروويژن دارد طرح ريزي و سرمايه گذاري رژيم صهيونيستي براي پرورش خواننده براي اين مسابقه در جمهوري آذربايجان قابل تامل است به خصوص كه جريان صهيونيسم به طور ماهوي سنخيت غيرقابل تفكيكي با ترويج افكار و رفتارهاي انحرافي و ضداخلاقي از طريق هنر سينما و موسيقي در كل دنيا دارد و قطعا با توجه به واقعيات موجود، طرح ريزي صهيونيست ها در زمينه يوروويژن در جمهوري آذربايجان، با هدف تحت الشعاع قرار دادن مسئله قره باغ و از آن مهم تر به چالش كشاندن بافت فرهنگي اسلامي جمهوري آذربايجان از حوزه فرهنگي جهان اسلام صورت مي گيرد. اهدافي كه در طول سال هاي گذشته در قالب فعاليت بنياد سوروس با عناوين برگزاري مسابقه مد دختران و زنان همسردار و سوق دادن موسيقي سنتي مقامي آذربايجان به سمت معيارهاي غربي از سوي صهيونيست ها دنبال شده است. امروز براساس اخبار و اطلاعات موجود، لابي هاي صهيونيستي به لايه هاي دروني حاكميت آذربايجان رخنه كرده اند و افزايش رفت و آمدهاي مقامات اسرائيلي به باكو به بهانه افزايش مناسبات دوجانبه، براي مهيا شدن شهر باكو براي فستيوال 22 مي است (2خرداد) و در اين رابطه مقامات آذري براي تدارك هرچه بهتر مسابقات و تامين امنيت ميداني و الكترونيكي آن، سازمان جاسوسي موساد را مامور تامين امنيت مسابقات قرار داده اند.
تلاش آذربايجان براي باشكوه برگزار شدن مسابقات يوروويژن به سياست مقامات اين جمهوري براي پيوستن به اتحاديه اروپا است كه در سال هاي اخير تلاش هاي وافري را دراين باره داشته اند. هم پيماني با غربي ها، عضويت در ناتو و... دراين چارچوب صورت مي گيرد. تلاشي كه به نظر مي رسد آيد به سادگي براي آذري ها نتيجه بخش نخواهد بود و شاهد عيني آن ناكام بودن تركيه در پيوستن به اتحاديه اروپاست كه با وجود تلاش 60 ساله ترك ها، هنوز اروپائي ها با پيوستن تركيه به اتحاديه اروپا موافقت نكرده اند لذا اروپائيها براي رسيدن به منافع خود در منطقه با دادن وعده هاي غيرعملي به كشوها، در حقيقت به دنبال يارگيري هستند و آذري ها بايد با عبرت گيري از سرنوشت شريك خود - تركيه- نبايد در زمين دولت هاي غربي بازي نمايند.
با توجه به فضايي كه امروز در داخل آذربايجان برعليه مسابقات يوروويژن وجود دارد و اقشار مختلفي از مردم اين كشور در قالب احزاب سياسي و تشكل ها و جمعيت هاي ديني مخالف اين حركت ضدملي و ضدديني دولت هستند و رژه هم جنس بازان را عامل تحقير خود قلمداد مي كنند به نظر مي رسد مسابقات يوروويژن 2012 زمينه ساز تعميق اعتراضاتي در آذربايجان برعليه دولت خواهد بود كه از حدود 2 سال پيش با عنوان «نهضت حجاب» شكل گرفت و اكنون با شكل گيري جنبش 22 آوريل شكل فعال تر و سازمان يافته تري به خود گرفته و دولت لائيك آذربايجان رابا چالش هاي جدي امنيتي و سياسي روبه رو خواهد ساخت. چالش هايي كه حتي برخي از شركت كنندگان در مسابقات از مدت ها پيش متوجه آن شده و با ابراز نگراني از فضاي حاكم بر آذربايجان و نقض حقوق بشر در آن كشور، از شركت در فستيوال انصراف داده اند.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14