(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 28 اردیبهشت 1391 - شماره 20211
 

گفت وگو با مدير گروه سرود حزب الله لبنان
هنر اسلامي ؛ هنر اصيل است
نمايشگاه بين المللي كتاب تهران پا به دومين ربع قرن حيات خود گذاشت
حكايت همچنان باقي است
مادر شهيدان
جلوه هاي رنگارنگ طبيعت در رباعيات خيام



گفت وگو با مدير گروه سرود حزب الله لبنان
هنر اسلامي ؛ هنر اصيل است

ليلاكريمي
گروه سرود حزب الله در ايام برگزاري بيست و پنجمين نمايشگاه بين المللي كتاب تهران به دعوت ايران و با حضور درسالن «بيداري اسلامي» در دو نوبت به اجراي زنده سرودهاي حماسي و مقاومت پرداخت. اين گروه سرودهايي درباره حضرت امام خميني (ره)، مقام معظم رهبري، سيد حسن نصرالله، جنگ 33 روزه و مقاومت حزب الله لبنان را در نمايشگاه بين المللي كتاب به اجرا گذاشتند كه با استقبال گسترده خيل مشتاقان روبرو شد.
اجراهايي كه مردم را به ياد حماسه هاي گروه حزب الله در جنگ 33 روزه لبنان مي انداخت. با مدير گروه سرود حزب الله لبنان، محمد شعيب گفت وگوي كوتاهي كرده ايم كه مي خوانيد.
-گروه سرود حزب الله از چه زماني و براساس چه ضرورتي شكل گرفت؟
گروه فجر، تقريباً از آغاز فعاليت گروه حزب الله شكل گرفت و تقريباً يك نسل از آن مي گذرد و درحال حاضر ما نسل دوم گروه سرود حزب الله لبنان هستيم. سرودهاي حزب الله تأثير زيادي در روحيه شهادت طلبانه مردم و به خصوص جوانان لبنان دارد.
- درچه كشورهايي برنامه اجرا كرده ايد؟
دركشورهاي آفريقايي، جمهوري اسلامي ايران و در خيلي از شهرهاي ايران از جمله آبادان، خرمشهر، مشهد، تهران وكرمان سرودهاي حزب الله را اجرا كرديم. البته بايد بگويم ما تنها گروه سرود حزب الله در لبنان نيستيم، سه گروه وابسته ديگر هم وجود دارد كه در همه كشورهاي ديگر برنامه اجرا مي كنند و حتي بعضي از برادران گروه هاي ديگر به برزيل و بعضي كشورهاي اروپايي چون سوئيس دعوت شده اند و سرودهاي حزب الله را به اجرا در آوردند.
- استقبال كشورهاي ديگر نسبت به سرودهاي حماسي حزب الله لبنان از جمله كشورهاي آفريقايي چگونه بود؟
استقبال خوبي از سرودهاي حزب الله مي شود، چون گروه هايي كه اين گونه برنامه ها را دركشورهاي ديگر هماهنگ مي كنند جزو گروه هاي اسلامي هستند و نه حكومت هاي آنان؛ اما دولت و حكومت هم در اجراي گروه كمك هاي فراواني مي كنند.
- مضامين بيشتر سرودهايي كه مي خوانيد درچه زمينه هايي است؟
گروه سرود حزب الله لبنان از آنجايي كه پيداست و آغاز شكل گيري آن به حزب الله برمي گردد؛ بيشتر نزد جوان هاي مسلمان سرودهاي حماسي و مقاومت مي خواند و هم چنين سرودهايي با مضمون و مسائل اعتقادي و فرهنگي و مرتبط با مسير اسلام وانقلاب مي خواند.
- از جايگاه هنر نزد گروه حزب الله بگوييد؟
هنر نزد حزب الله درخدمت اسلام است حزب الله در اسلام غرق و شناور است و ما هم جزوي از اسلام محمدي (ص) هستيم. و سه ماه پيش نيز نزد امام خامنه اي اجرا داشتيم.
-چگونه «هنر» را در راه اسلام به كار مي بريد؟
هر هنري كه در راه توحيد و صفات انساني و اسلامي به كار رود، هنري اصيل است. مثلا در همين نمايشگاه كتاب هنرهاي مختلف از جمله موسيقي، سرود و... در كنار هم هنرهايي هستند كه اسلام را با بيان هنري معرفي مي كنند و اين يك بيان ديگري است از اسلام و انقلاب. در سخناني از اهل بيت (ع) نيز، شعرا بسيار تكريم شده اند.
- بيست و پنجمين نمايشگاه بين المللي كتاب را چگونه ديديد؟
اقبال گسترده مردم واقعا قابل توجه بود. حضور جوانان توجه ام را خيلي جلب كرد؛ چون مردم و جوانان در لبنان و در مملكت عربي غرق در اينترنت و كامپيوتر و اين گونه موارد هستند و نه مطالعه.من جوانان و افراد مسني را در نمايشگاه در حال خريدن و مطالعه كتاب ديدم و در حقيقت افراد و امتي كه مطالعه مي كنند حتما در مقابل جور و ستم پيروز خواهند بود.
متن ترجمه شده دو سرود از گروه حزب الله لبنان
«پيام انقلابيون»
اي سرور و سالار ما، تو ما را مي شناسي، ما شيران خدا و رعد و برق الهي هستيم./ دست تو پلي است كه ما از روي آن عبور مي كنيم؛ تا بتوانيم از پل آتش عبور نماييم./ ما تو را چون ماه مي بينيم. / و نماز شب تو عمامه مشكي توست كه بر صورت نوراني تو قرار گرفته است / همچون زلزله از طريق بازوان تو به سوي صهيونيست ها هجوم خواهم برد و بر اسب پيروزي سوار خواهم شد./ و صهيونيست ها طعم شكست را خواهند چشيد./ تو ميداني كه در ما زخم هاي حسين(ع) و اشك هاي زينب(س) و نفس هاي امام خميني(رض) وجود دارد / و با اين داشته ها بر ستمگران زمين هجوم خواهيم برد./
«ما ياران حسين(ع)»
اي حسين بن علي(ع) / ياران تو دوباره آمده اند؛ زيرا ما قطره اي از خون تو هستيم / و اين خون چون درياي جوشان از عراق به ايران و از ايران به لبنان سرازير شده / و ما چون موج خروشان لبيك يا حسين(ع) مي گوييم / و اين موج خروشان بار ديگر بر ستمگران پيروز خواهد شد./
ما دوباره به ياري خدا آمده ايم. / همچنان دردهاي زينب(س) در پهلوهاي ما قرار دارد و ما اين شمشير را از پهلوهاي خود بيرون مي آوريم و با اين پهلوها مبارزه مي كنيم و در نهايت پيروز خواهيم شد./
در ما گرمايي وجود دارد كه از خورشيد گرفته است / زيرا خورشيد نتوانست شمشير تو را در كربلا ذوب نمايد./ ولي دوستي و محبت ما نسبت به تو اي حسين(ع) تمام سلاح هاي رژيم اشغال گر صهيونيستي را نابود كرد./

 



نمايشگاه بين المللي كتاب تهران پا به دومين ربع قرن حيات خود گذاشت
حكايت همچنان باقي است

طه راستين
ارديبهشت 1366 بود كه براي اولين بار و در بحبوحه جنگ و بمباران اولين ضيافت كتابها در تهران برگزار شد. در همه اين سال ها و در گذر ايام خوش و ناخوش، درخت نمايشگاه قد كشيد و هر سال نسبت به سال قبل تازه تر و گسترده شد تا به آني تبديل شد كه اكنون شاهد آن هستيم. حالا نمايشگاه كتاب تهران قدم به ربع قرن دوم حياتش گذاشته و مرور اتفاقاتي كه در طي اين مدت براي اين رويداد بزرگ فرهنگي كشورافتاده، نشان مي دهد كه نمايشگاه كتاب هر سال تازگي و نوآوري هاي خاص خودش را داشته است. تغييراتي كه از اولين دوره برگزاري آن شروع شد و هنوز كه ربع قرن از عمرش گذشته شاهد آن هستيم و همين باعث شده تا سيماي آن نسبت به 25 سال پيش آن قدر تغيير كند كه ديگر نشود شكل و شمايل اولش را به ياد آورد.
در اولين دوره نمايشگاه، بيش از دو هزار عنوان كتاب مرجع درباره «فرهنگ و تمدن اسلامي» عرضه شد كه در نوع خود بي نظير بود،همين امر باعث شد تا نمايشگاه اول، نمايشگاه «فرهنگ و تمدن اسلامي» نامگذاري شود.در دوره دوم نسبت به حضور ناشران خارجي توجه بيشتر شد تا آنجا كه در دوره بعدي آن، يعني دوره سوم، دو كشور انگلستان با 71 ناشر و آمريكا با 21 ناشر بيشترين مساحت بخش كتب خارجي را در اختيار گرفتند. در دوره چهارم يك غرفه به نهضت فلسطين اختصاص داده شد و در دوره پنجم به دليل اينكه دولت آلمان با حضور ناشران ايراني در نمايشگاه فرانكفورت مخالفت كرد ، ناشران آلماني از شركت در نمايشگاه كتاب تهران، محروم شدند. در دوره ششم فروش مستقيم كتب خارجي راه اندازي شد و در دوره هفتم ناشران شهرستاني براي اولين بار به طور مستقيم در نمايشگاه حضور يافتند. برپايي بخش خدمات نشر با حضور هفت كشور صنعتي جهان و با شركت 35 موسسه در زمينه هاي توليد دستگاه ها و دوربين هاي ليتوگرافي، صحافي، نرم افزار، تجهيزات بسته بندي و كتابخانه اي و نيز عرضه ماشين آلات چاپ در مساحتي بالغ بر 800 متر مربع از ويژگي هاي دوره هشتم نمايشگاه بود.
در دوره نهم يك نسخه از همه كتاب هاي موجود در نمايشگاه در سالن هايي به صورت موضوعي به نمايش در آمد و يك سالن مستقل به ناشران كتاب كودك اختصاص داده شد. در دوره دهم با توجه به همزماني نمايشگاه با ايام ماه مبارك رمضان، بخش ويژه و موضوع اصلي نمايشگاه با عنوان «غدير،ولايت و امامت» نامگذاري شد. همزمان با دوره يازدهم نخستين جشنواره صنعت چاپ به عنوان يكي از بخش هاي اصلي آن برگزار شد. مهم ترين شاخصه دوره دوازدهم مشاركت ناشران در سياستگذاري و اجراي برنامه ها بود. اين امر تاثيرات بسياري بر فعاليت نمايشگاه گذاشت كه كاستن از بار دولت و تمركز زدايي اولين دستاورد آن بود. توجه بيشتر به حضور ناشران خارجي و تأكيد بر ورود كتاب هاي جديد منتشر شده در سال 1998 تا 2000، حضور انديشمندان خارجي و برگزاري نشست هاي متعدد و... نمايشگاه سيزدهم را به نهادي بزرگ براي گفت وگوي انديشمندان تبديل كرد. در دوره چهاردهم در بخش ناشران خارجي براي دسترسي آسان تر متقاضيان به كتاب، سيستم فروش كتاب قبل از برگزاري نماشگاه آزمايش شد. در دوره پانزدهم با توجه به رشد 23 درصدي عناوين كتاب هاي عرضه شده در نمايشگاه براي گنجايش اين تعداد كتاب بخش هايي از نمايشگاه به لحاظ وسعت محدود تر برگزار شد. به عنوان نمونه جشنواره صنعت چاپ و بخش خدمات نشر به طور كلي از نمايشگاه منفك شد.
اختصاص چندين سالن به ناشران كتاب هاي كودك و نوجوان، اختصاص سالن هاي ويژه سرگرمي هاي فرهنگي كودك و نوجوان و ايجاد امكانات خاص براي بهره بردن كودكان و نيز برگزاري نشست ها و برنامه هاي گوناگون فرهنگي در حوزه كتاب، كودك و خانواده از جمله ويژگي هاي نمايشگاه شانزدهم بود. در دوره هفدهم براي اولين بار مسووليت اجرايي سالن فروش ريالي كتاب هاي خارجي به انجمن فرهنگي نمايندگان ناشران خارجي در حال تاسيس واگذار شد. در نمايشگاه هجدهم به منظور دسترسي و آشنايي بيشتر مخاطبان به كتاب، اطلاعات كتاب هاي عرضه شده، بر روي پايگاه اينترنتي نمايشگاه كتاب تهران، با آدرس قرار گرفت. اين سامانه در دوره نوزدهم گسترش پيدا كرد و اطلاعات كتاب ها و ناشران حاضر در نمايشگاه، از طريق سرويس پيام كوتاه ارائه شد. در دوره بيستم نمايشگاه كتاب از موسسه نمايشگاه هاي بين المللي به مصلي منتقل شد. در آغاز سومين دهه تولد نمايشگاه غرفه هاي ناشران براي اولين بار به دستگاه كارت خوان مجهز شد. در دوره بيست و دوم قيمت يارانه اي براي ارز، تغيير داده نشد و قيمت ها ثابت نگه داشته شد وبه جاي آن به دليل گران تر شدن قيمت كتاب هاي خارجي، سقف خريد تا 20هزار تومان افزايش يافت. در دوره بيست و سوم به دليل اين كه رواق هاي مصلي در دست ساخت وساز بود، بخش زيادي از نمايشگاه در فضاي باز برگزار شد و محمود احمدي نژاد؛ رئيس جمهور وقت، قول راه اندازي شبكه توزيع كتاب تا نمايشگاه دوره بعد و دستور ساخت محل دائمي نمايشگاه را داد كه هيچ كدام از اين دو اجرايي نشد. دوره بيست و چهارم نمايشگاه كتاب، تغيير چنداني نسبت به دوره قبل نداشت. در دوره بيست و پنجم نمايشگاه همچون سال قبل در محل مصلاي تهران برگزار شد اما با اين تفاوت كه كلنگ ساخت نمايشگاه دايمي كتاب به زمين خورد و نمايشگاه امسال با 6 ميليون مخاطب همراه بود.
همچنان در فكر يك سقف
نمايشگاه بين المللي كتاب تهران حالا در حالي از مرز بيست و پنج سالگي گذشته و وارد دومين ربع قرن حيات خود شده است كه هنوز از معضلات اجرايي متعددي رنج مي برد كه مهم ترين آن ها نداشتن محل دائمي و ثابت براي برگزاري آن است. اختتاميه نمايشگاه امسال به نوعي افتتاحيه نمايشگاه براي ربع قرن دوم آن هم به حساب مي آيد و افتتاحيه ربع قرن دوم يك ويژگي مشترك با افتتاحيه ربع قرن اول (اولين دوره نمايشگاه) دارد و آن نداشتن همين محل دائمي براي برگزاري نمايشگاه كتاب است. اين موضوع آن قدر اهميت داشت كه معاون اول رئيس جمهور هم كه سخنران ويژه اختتاميه بود هم به آن اشاره كرد و گفت: اگر مصلي را نداشتيم اين عظمت را بايد در كجا به نمايش مي گذاشتيم از وزير ارشاد تقاضا مي كنم تا پايان اين ماه (ارديبهشت ) يا اول خرداد مقدمه كلنگ زني نمايشگاه بين المللي را فراهم آورند تا طي سالهاي آتي در فضايي كه پيش بيني شده اين كار بزرگ را جشن بگيريم. شايسته نيست چنين نمايشگاهي در فضايي كه مطلوب نيست برگزار شود.
بي توجه به ضعف ها و اشاره به قوت ها
در اين ميان اما وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي ترجيح داد به جاي سخن گفتن درباره مشكلات اجرايي نمايشگاه و در صدر آن ها مشكل مكان نمايشگاه به تعداد بازديدكنندگان اين آوردگاه فرهنگي اشاره كند. او ضمن تقدير از مردم و بازديد كنندگان گفت: بازديد ميليوني از بزرگ ترين پروژه فرهنگي ملي جاي تقدير دارد و به گفته رهبر انقلاب اسلامي اين حضور ميليوني جاي بررسي و تحليل دارد؛ در اين نمايشگاه همه اقشار از علامه حسن زاده آملي تا مردم عادي حضور پيدا كردند، حتي پدر و مادرهايي هم كه با كتاب سر و كار ندارند ، دست فرزندانشان را گرفتند و به نمايشگاه آوردند.
وي افزود: ميانگين نظر سنجي روزانه نشان مي دهد شركت كنندگان 4.46 درصد از تهران آمده بودند و 6.53 درصد شهرستاني بودند. يعني بيش از نيمي از بازديد كنندگان از استانهاي مختلف كشورند. البته بايد دانست كه رفت و آمد و اسكان اين بازديد كنندگان شهرستاني نيز بار مالي به همراه دارد، 49 درصد از اين بازديد كنندگان تنها براي ديدن نمايشگاه به تهران آمده بودند. 65 درصد هم يك تا پنج بار در نمايشگاه حضور داشتند.
وزير ارشاد البته در ميان سخنان خود با گلايه از برخي مسئولين كه براي بازديد از نمايشگاه كتاب تهران حضور نيافتند اين گونه سخن گفت: از برخي مسئولين كه وعده داده بودند اما در نمايشگاه حاضر نشدند گلايه مي كنم، وقتي علامه حسن زاده آملي در نمايشگاه حاضر مي شود انتظار داريم ديگر مسئولين هم به آن اهتمام ورزند.
نويسندگان: نمايشگاه تغييري نداشته است
نويسندگان و شاعران كه در اصل پديدآورندگان اصلي كتاب هستند و اگرآثار آن ها نباشد، نمايشگاهي برپا نمي شود درباره نمايشگاه كتاب تهران نظرات مختلفي دارند كه بيشتر آن ها انتقاد از چند و چون برگزاري آن است. سعيد بيابانكي كه در نمايشگاه بيست و پنجم با دو كتاب «هي شعر تر انگيزد» ،شامل مجموعه اشعار طنز اجتماعي- سياسي و «نامه هاي كوفي» حاضر بود كه هر دو كتاب هم با استقبال مخاطبان مواجه شد درباره ارزيابي خود از اين دوره از نمايشگاه مي گويد: «ربع قرن جهاد فرهنگي» كه در نمايشگاه بيست و پنجم مطرح شده شعاري بيش نيست چرا كه ما هنوز مثل بيست و پنج سال پيش عمل مي كنيم. امسال هم نمايشگاه شلوغ و بي نظم و خسته كننده بود. براي خريد كتاب نبايد اين همه خسته شد و اين همه راه رفت !
از سوي ديگر اكبر صحرايي هم به گونه اي ديگر سخنان بيابانكي را تائيد مي كند و مي گويد: به نظرم فضا و غرفه ها در اين چندين دوره اخير كه مكان نمايشگاه عوض شده است ، چندان تغييري نيافته و با مقايسه عكس هاي امسال با عكس هاي سال هاي گذشته، به راحتي مي توان به اين واقعيت پي برد. اين عدم تغييرات به گونه اي بوده كه حتي جاي برخي از غرفه ها نيز جابه جا نشده بود. از نظر فضا و مكان برگزاري نيز تغييراتي در نمايشگاه ايجاد نشده بود و اين نشانه كليشه اي بودن برگزاري نمايشگاه است. همچنين نوآوري خاصي در نمايشگاه به چشم نمي خورد، برنامه اي براي فروش كتاب ها وجود نداشت و كارها بيشتر تكراري بودند.
نويسنده كتاب «حافظ هفت» سپس به مقايسه نمايشگاه كتاب و جشنواره فيلم فجر پرداخته و مي گويد: در جشنواره فيلم فجر، فيلم هاي كارگرداناني كه اولين فيلم هاي خود را ساخته اند به منظور جذب مخاطب نمايش داده مي شود و سرانجام پس از اظهارات منتقدان، فيلم برگزيده اي انتخاب مي شود. در نمايشگاه كتاب هم بايد به اين سمت حركت كنيم اما متاسفانه در حال حاضر نمايشگاه به بازار بزرگي براي فروش كتاب ها تبديل شده است؛ در اين نمايشگاه هر ناشري كه كتاب هاي بسياري منتشر كرده يا چاپ هايي از گذشته براي او باقي مانده در نمايشگاه حاضر مي كند كه عده اي نيز به خريد اين كتاب ها عادت كرده اند. در اين ميان ناشراني هم بودند كه به رغم كمبود فضا خوش درخشيدند و كتاب هاي خود را به مخاطبان فروختند.
صحرايي در مورد برنامه هاي جنبي كه در زمان برگزاري نمايشگاه در داخل نمايشگاه برپا مي شد هم مي گويد: برنامه هاي جنبي كه در نمايشگاه برگزار مي شدند به قدري آشفته و كم مخاطب بودند كه توجه چنداني به آنها نمي شد. متاسفانه برنامه هاي سراي اهل قلم و مواردي از اين دست كاملا محو بودند زيرا اطلاع رساني درستي به نويسندگان و ناشران در مورد اين برنامه ها داده نمي شد. به نظر بيشتر اين نشست ها براي از سر بازكردن انتقادات انجام مي شد و از سوي ديگر افراد بسيار اندكي در اين جلسات شركت مي كردند. به نظر من برپايي اين نشست ها با برنامه ريزي مدون قبلي و از پيش طراحي شده اي نبود. بايد تلاش كنيم از نويسندگان اقصي نقاط كشور در اين نشست ها دعوت كنيم تا اين جلسات هر چه پربارتر برگزار شوند.
برگزيدگان نمايشگاه چه كساني بودند؟
اعلام برگزيدگان نشر در سال قبل و غرفه هاي برگزيده در نمايشگاه، بخش اصلي اختتاميه همه دوره هاي نمايشگاه بوده است. در نمايشگاه بيست و پنجم هم برگزيدگان معرفي شدند كه بر اساس آن در حوزه ناشران بزرگسال و در بخش خصوصي تهران مشتركا انتشارات «هرمس» و «نشر ني» شايسته تقدير و در بخش خصوصي شهرستان ها «انتشارات موسسه فرهنگي دارالحديث»به عنوان ناشر برگزيده سال 90 معرفي شدند. در همين بخش و در بخش عمومي و دولتي انتشارات «سوره مهر» براي چهارمين بار پياپي ناشر برگزيده شد. همچنين هيات داوران دو انتشارات «بوستان كتاب» و «سمت» را شايسته تقدير دانست.
در حوزه ناشران كودك و نوجوان و در بخش خصوصي تهران انتشارات «محراب قلم» و در بخش خصوصي شهرستان هم انتشارات«عروج انديشه» شايسته تقدير شناخته شدند. در بخش عمومي و دولتي به طور مشترك انتشارات «موسسه فرهنگي مدرسه برهان» و «شركت به نشر وابسته به آستان قدس رضوي» به عنوان ناشران برگزيده سال 90 معرفي شدند.
همچنين غرفه هاي انتشاراتي هاي «حكمت»، «اسرا»، «جامعه نگر»، «حوا»، «جمال»، «حديث نينوا»، «تخته سياه»، «سازمان پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي» و «اميركبير»به عنوان غرفه هاي برتر و شايسته تقدير در بخش هاي مختلف معرفي شدند.
اعتراض به هيئت داوران
انتخاب هيئت داوران اگرچه در روز اختتاميه با حاشيه اي همراه نبود اما درست چند روز بعد از آن با گلايه ها و اعتراضاتي مواجه شد. در يكي از اين اعتراض ها عبدالعظيم فريدون مدير انتشارات «محراب قلم»؛ ناشر تقدير شده بخش كودك و نوجوان نمايشگاه كتاب عنوان مي كند كه پيش از آغاز اختتاميه به عنوان برگزيده از او دعوت شده بود و نامش در اين رده قرار داشته است، اما در مراسم اختتاميه نام اين انتشارات به عنوان تقديري برده شد. او مي گويد: در سال 90 ، سيصد و بيست عنوان كتاب منتشر كرديم كه بالاترين توليد كتاب كودك در بخش خصوصي است.103 عنوان كتاب چاپ اولي داريم كه بخش قابل توجهي از آن شامل كتب مرجع است. اما آنچه در مراسم اختتاميه نمايشگاه كتاب شاهد بوديم كم لطفي به جامعه نشر كشور بود، از اين رو اين امر برايم با احساس خوبي همراه نبود. در واقع عدم معرفي ناشر برگزيده در بخش كودك و نوجوان به معني ناديده انگاشتن تلاش ناشران حرفه اي است، از داوران انتظار مي رفت توجه بيشتري به پيامدهاي اين كار داشته باشند. عدم معرفي ناشر برتر در حوزه كودك خستگي را در تن اهالي نشر كتاب كودك و نوجوان باقي مي گذارد.
كتاب هاي مهم نمايشگاه
دو كتاب «نورالدين پسر ايران» و « من مادر مصطفي» را مي توان مهم ترين و خبرسازترين كتاب هاي نمايشگاه امسال دانست، اگرچه كتاب هاي ديگري همچون «پايي كه جا ماند»، «قيدار»، «نامه هاي كوفي» و چند كتاب ديگر هم خبر ساز بودند اما «نورالدين پسر ايران» به دليل دست نوشته رهبر معظم انقلاب بر آن و «من مادر مصطفي» به دليل اينكه اولين كتاب درباره شهداي هسته اي است بسيار بيشتر مورد توجه بود تا آنجا كه مديركل انتشارات بنياد شهيد از استقبال خوب بازديدكنندگان نمايشگاه از كتاب «من مادر مصطفي» نوشته رحيم مخدومي خبر داد و گفت: اين اثر جزو پرفروش ترين كتاب هاي نشر شاهد نيز به شمار مي رود و چاپ دوم آن به زودي منتشر و روانه بازار نشر مي شود.

 



مادر شهيدان

اي ياسمن شكفته درخون
اي راز دلت نهفته درخون
اي غنچه ياس ارغواني
اي عشق تو عشق آسماني
اي نام تو فخر خاك و افلاك
اي در سپيد خفته در خاك
اي آنكه نبود چون تو مجنون
از بهر وصال حق جگر خون
اي آنكه زمين زتوست برجا
بنياد فلك زتوست برپا
بانوي شرف شهيد ايمان
اي مادرجمله شهيدان
پيغمبر لطف و مهرباني
صد عارف پير درجواني
اي گل! تو مرا شقايقم كن
از بهر وصال لايقم كن
سعيده نام آور

 



جلوه هاي رنگارنگ طبيعت در رباعيات خيام

محمد طالبي
شهرت خيام نيشابوري در ادبيات به جهت سرودن رباعي است؛ شك نيست كه شاعران فارسي زبان پيش ازاو به سرودن رباعي پرداخته اند اما پس از او قالب رباعي در اختيار محتواي خيام وار قرارمي گيرد. كلامش سراسرشورانگيز، لطيف، ساده وروان است. سروده هاي اين شاعردر حكم كارنامه مردي است شيفته رازهستي.
رباعياتي كه جلوه گاه طبيعت وانسان است طبيعتي كه همه چيز آن، حس دارد و ودرآن ابر، باد، گل وگياه ونسيم، شكوفه وخاك همه وهمه روح دارند وهمه فكرمي كنند. هرجانور يا پرنده اي پيام آور فكري است وآنچه دررباعياتش به صورت ظاهر، خيالات شاعري مي نمايد درواقع تنبه وتذكر به نكات ودقايق است.
خيام ازدانشمندان وحكما ورياضي دانان اواخرقرن پنجم واوايل قرن ششم است. در دوران حياتش به شاعري شهرت نداشته وبيشتراورا به عنوان دانشمند وفيلسوف ياد مي كنند. قديمي ترين كساني كه ازخيام به عنوان شاعرسخن گفته اند «شهرزوري»وديگر «شيخ نجم الدين رازي» مي باشند. رباعي قالبي است كه درچهار مصراع كوتاه، بلند ترين مفاهيم را بيان مي كند. اوافكاروانديشه هاي فلسفي را با زباني شيوا وروان ودلكش بيان مي كند. دركلامش نه تكلف هاي قصيده سرايان ديده مي شود ونه استعارات ومبالغات شاعران عصر. از اشعار او، سراسر بوي صفا و راستي شنيده مي شود. صدق وصفاي كسي كه رياورزي وپرده پوشي نمي كند وهرچه را به حس وعقل خود در مي يابد بدون بيم وهراس وبي هيچ ريا بيان مي دارد. سبزه را مي بيند وفورا متنبه مي شود كه اين سبزه ازخاك رسته وآنچه امروزخاك است ، ديروز تن و اندام مردمان بوده است. به كاخ مي نگرد وبه ياد مي آورد كه دراين كاخ شاهان مي زيسته اند وامروزقرارگاه وحوش وطيور است. آسمان وستارگان را مي بيند وبه فكرفرو مي رود كه سرگرداني اين اجرام براي چيست ومدبر آن ها كيست؟
ازديگرخصايص خيام ، ذوق لطيف وحس عميق اوست؛ بااينكه قصد شاعري ندارد از ديدن مناظر زيباي طبيعي وگل وسبزه وشام وبامداد، مهتاب وابر وباران بي اختيار طبعش به اهتزاز درمي آيد و تفكراتش را در قالب رباعي بيان مي كند.
چنانكه عالمي ازصفا وطراوت درنظرجلوه گر مي سازد. خيام دروصف طبيعت به همان اندازه كه احتياج دارد با چند كلمه كوتاه محيط ووضع را مجسم ومحسوس مي كند آن هم درزماني كه شعر تحت تاثير و تسلط عرب، يك نوع اظهارفضل وتملق گويي خشك و بي معني شده بود وشاعران كميابي كه ذوق طبيعي داشتند براي يك گلبرگ ويا يك قطره ژاله به قدري اغراق مي گفته اند كه انسان راازطبيعت بيزارمي كردند.
درحقيقت مي توان گفت كه طبيعت وذكر عناصر آن دررباعيات خيام وسيله اي است براي دست يابي به هدفي والاتر. ابزاري كه ازآن براي بيان افكار وعقايد فلسفي خود به خوبي بهره مي جويد. سخن نمي گويد مگربراي اينكه نكته اي را كه بخاطرش رسيده ،ابراز كند. دنبال سخنوري ولفاظي نيست. همه مستغرق فكرخويش است وبه ايجاز وكم سخني كه شيوه اوست اكتفاء مي كند. آنجا كه با ديدن ويرانه هاي كاخ بهرام ولانه گزيدن آهوان و روبهان درآن، به ياد عظمت گذشته مردمان مي افتد كه امروز ازآن هيچ برجاي نمانده است. به بزرگان وتمام آدميان هشدار مي دهد كه زندگي ظاهري بشر با همه شكوه وجلالش تمام خواهد شد وحتي چه بسيارتمدن هاي بزرگي كه امروزه تنها نامي ازآن ها برجاي مانده است.
خيام حكيم با لطافت وظرافت مخصوصي كه در نزد شعراي ديگر كمياب است، طبيعت را حس كرده و با يك دنيا استادي آن را وصف مي كند. او روزي بهاري با هوايي معتدل را توصيف مي كند كه باران، گرد از رخسار گل هاي باغ شسته وبلبل درچنين هواي لطيفي ودركنارگل زرد به نغمه سرايي پرداخته است. روزي است خوش وهوا نه گرم است ونه سرد.
ابراز رخ گلزارهمي شويد گرد بلبل به زبان حال خود با گل زرد
فرياد همي كند كه مي بايد خورد (1)
درادب فارسي ازايام جواني به بهارزندگي بسيارياد شده است اما خيام به طرززيبايي از سپري شدن جواني ورسيدن ايام پيري سخن مي گويد وآن را به پرنده طربناك وتيز پروازي مانند مي كند كه آمدن ورفتن آن را كسي متوجه نمي شود.
افسوس كه نامه جواني طي شد وآن تازه بهار زندگاني وي شد
آن مرغ طرب كه نام او بود شباب فرياد ندانم كه كي آمد كي شد؟
گاه ازديدن ابربهاري وگريستن آن برسرسبزه وگل ها به ياد زندگي ومرگ آدمي مي افتد وبا خود چنين زمزمه مي كند« كه پس ازمرگ چه كسي برسبزه وخاك وجود ما خواهد گريست.
ابرآمد وبازبرسر سبزه گريست بي باده گلرنگ نمي بايد زيست
اين سبزه كه امروز تماشاگه ماست تا سبزه خاك ما تماشاگه كيست؟
و يا با تماشاي لاله سرخ رو و بنفشه سيه جامه به ياد سرخي خون شهرياران وخال رخ مهررويان مي افتد ومي گويد :
درهردشتي كه لاله زاري بوده است ازسرخي خون شهرياري بوده است
هرشاخ بنفشه كززمين مي رويد خالي ست كه بررخ نگاري بوده است (2)
شاعرآنگاه كه مي خواهد ازسپري شدن سريع عمروگذشت ايام سخن گويد ازآب وباد مدد مي جويد؛ آبي كه ازجويبارمي گذرد وديگرنمي توان آن را بازآورد ويا بادي كه به سرعت ازدشت مي گذرد. اين مضمون درشعرشاعران ايراني وعرب فراوان آمده است اما آنچه خيام مي گويد با ديگران متفاوت است.
اين يك ودووسه روزه نوبت عمرگذشت چون آب به جويبار وچون باد به دشت
هرگزغم دوروز مرا ياد نگشت روزي كه نيامده است روزي كه گذشت
واين مصداق كلام حضرت علي (ع) مي باشد كه مي فرمايد : « مومن، حسرت دولحظه را نمي خورد يكي گذشته كه ازدست داده است وديگري آينده كه نيامده است وتنها به فكرحال است» .(3)
سبزه كنارجويباراو را به ياد خفتگان درخاك مي اندازد كه ازاين سبزه روييدند واز اين رو مي خواهد كه سبزه ها را به احترام خفتگان درخاك پايمال نكنيم.
هرسبزه كه بركنارجويي رسته است گويي زلب فرشته خويي رسته است
پا بر سر سبزه تا به خواري ننهي كان سبزه زخاك لاله رويي رسته است (3)
يكي ديگرازعناصرطبيعت كه خيام دراشعارخود ازآمدن آن مدد جسته است خاك مي باشد. خاكي كه آدمي ازآن آفريده شده است وبه آن بازمي گردد. وخلقنا الانسان من الطين . او خاكي را كه درزيرپاي رهگذران لگد كوب مي شود رخسار واندام زيبارويي مي داند كه درآن خاك مدفون گشته است ويا خشتي كه دربناي كنگره ايوان به كاررفته است انگشت وسرصاحبان قدرتي مي بيند كه زماني مالك آن بناي پرجلال وشكوه بوده اند. آري! خيام اين چنين شاه وگدا را درمقابل مرگ بيان مي دارد.
خاكي كه به زيرپاي هرناداني است كف صنمي وچهره جاناني است
هرخشت كه بركنگره ايواني است انگشت وزير يا سرسلطاني است (4)
درمجموع ازآنچه گفته شد درمي يابيم كه خيام بسيارخوب توانسته است ازجلوه هاي گوناگون ورنگارنگ طبيعت ومخلوقات دربيان افكاروانديشه هاي فلسفي خود، بهره بگيرد. رباعيات او به قدري ساده، طبيعي وبه زبان دلچسب ادبي گفته شده است كه هركس را شيفته آهنگ وتشبيهات زيباي آن مي نمايد.
خيام قدرت اداي مطلب را به اندازه اي رسانيده كه گيرندگي وتاثيرآن حتمي است و انسان را به حيرت مي اندازد. زبان ساده او به همه اسرار صنعت خودش كاملا آگاه است وبا كمال ايجاز به بهترين طرزي شرح مي دهد.
نفوذ كلام، آهنگ دلفريب، نظرموشكاف، وسعت قريحه وفكر، زيبايي بيان، سرشاري تشبيهات ساده وازهمه مهم تر استفاده بسيار لطيف وظريف اوازعناصر طبيعت از ويژگي هاي شاخص اشعاراوست؛ بطوريكه امروزه هرايراني، «رباعي» را با خيام مي شناسد.
ـــــــــــــــــــــ
منابع وماخذ :
1 - رباعيات خيام، تصحيح مقدمه وحواشي، محمدعلي فروغي - ويرايش : بهاءالدين خرمشاهي،زمستان1373، انتشارات ناميد
2 - شه وري، احمد، تحقيق درافكاروبازتاب جهاني آثارحكيم عمرخيام نيشابوري، 1381، نشرهمراه
3 - يوسفي، غلامحسين، چشمه روشن - انتشارات علمي، 1380،تهران
4 - شفيعي كدكني، محمدرضا، صورخيال درشعرفارسي، 1375، چاپ پژمان، تهران

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14