(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 8 خرداد 1391 - شماره 20220

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
توطئه چند وجهي عليه انقلاب مصر (يادداشت روز)
فراري دهندگان خاوري اگر احضار نشوند ، نامشان را فاش مي كنم
جغرافيا (گفت و شنود)
كيهان و خوانندگان
جليلي: مذاكرات بغداد مواضع 1+5 را تعديل كرد
با صدور احكام جداگانه رئيس جمهور 4 معاون خود را تغيير داد
اپوزيسيون: لباس اشتون در بغداد نشانه اقتدار ايران است ! (خبر ويژه)
تقدير از كلان سرمايه داران رژيم شاه ! (خبر ويژه)
باد گروه فشار خوابيد! (خبر ويژه)
شيرين كاري هاي آخر عمري پيرزن رستاخيزي! (خبر ويژه)
دانشجوي اردني: مخالفان ايران فرزندان شيطان هستند! (خبر ويژه)



توطئه چند وجهي عليه انقلاب مصر (يادداشت روز)

آنچه به عنوان «نتيجه آراء مردم» در انتخابات مصر اعلام شد، تقريبا هيچ كس از مخالفان رژيم فاسد، ديكتاتور و وابسته حسني مبارك را قانع نكرد و تعجب توام با ترديد جدي در مورد صحت آنچه اعلام شد را برانگيخت. به عبارت ديگر نتايج اعلام شده با هيچ معيار و ميزاني سازگار نبود از جمله در هيچ گمانه زني و نظرسنجي بركشيدن آخرين نخست وزير رژيمي كه با يك انقلاب مردمي ساقط شده است، نيامده بود و تقريبا هيچكس هم احتمال آن را نمي داد و حتي تا بعدازظهر روز جمعه شبكه هاي خبري تنها روي سه كانديدا- مرسي، ابوالفتوح و موسي- حرف مي زدند. در نتايج اعلام شده اوليه در استانهاي جنوبي و غربي هم- كه تا بعد از ظهر جمعه بطور غيررسمي اعلام شدند- نامي از احمد شفيق را با خود نداشت به هر حال اين انتخابات نياز به بررسي جدي دارد. در اين ميان توجه به نكات زير مي تواند در برداشت از ماجرا موثر باشد.
1- مردم مصر در انتخابات مجلس شعب (قانونگذاري) كه در فاصله 7 آذرتا 21 دي سال گذشته برگزار شد حضور حدود 55 درصدي خود را به ثبت رساندند ولي آنچه در روزهاي جمعه و شنبه گذشته بطور غيررسمي اعلام شد از مشاركت زير 50 درصد مردم حكايت مي كند و اين در حالي است كه از يك سو در همه كشورها مشاركت در انتخابات رياست جمهوري بنا به دلايلي از انتخابات مجلس بيشتر است كه از جمله اين دلايل به سامانمندتر بودن انتخابات رياست جمهوري از لحاظ تبليغات انتخاباتي به نسبت تبليغات مجلس كه پراكنده است و از سوي ديگر رئيس جمهور در مصر از قدرت بسيار فراگيرتري نسبت به مجلس برخوردار بوده و شاكله اصلي نظام سياسي را تشكيل مي دهد. بايد به اين نكته اضافه كرد كه همه محافل خبري در دو روز رأي گيري انتخابات رياست جمهوري مصر از گسترده و فوق العاده بودن مشاركت مردم حرف زدند و حتي بعضي از رسانه هاي عربي- از جمله الجزيره- اعلام كرده بودند كه مشاركت مردم به حدود 80 درصد رسيده است.
2- در انتخابات 4 ماه پيش مجلس شعب مصر سه حزب اسلام گرا- آزادي و عدالت، النور و الوسط- مجموعا 368 كرسي از 498 كرسي يعني نزديك به 80 درصد از آراء و كرسي ها را بخود اختصاص دادند در اين ميان اگر 10 درصد آراء مسيحي ها- قبطي ها- را هم جداگانه حساب كنيم مجموع آراء غيراسلام گراها -شامل هواداران رژيم سابق، غرب گراها، چپ گراها و ملي گراها- به حداكثر 10 درصد مي رسد. در حالي كه آنچه بعنوان انتخابات رياست جمهوري به فاصله حدود 4ماه پس از انتخابات مجلس اعلام شده است كاملا معكوس مي باشد! مجموع آراء غير اسلام گراها حدود 5/9ميليون و مجموع آراء اسلام گراها حدود 3/12ميليون بوده است اگر با تسامح مجموع آراء اين پنج نفر را مساوي با مجموع آراء مصريان به حساب آوريم به اين معناست كه آراء اسلامگراها ظرف 4 ماه از 80 درصد به حدود 43 درصد نزول كرده و آراء جريانات غيراسلامگرا - با احتساب آراء قبطي ها- از 20 درصد به حدود 57 درصد صعود كرده است كه در اين ظرف زماني- نه تنها در مصر بلكه در هر كشور ديگري هم- كاملا غيرمنطقي و غيرموجه است.
اما در اين بين آراء سرلشكر احمد شفيق از اين هم شگفت آورتر است در حالي كه بقاياي رژيم مبارك در انتخابات قبلي مصر از بين 498 كرسي تنها به يك كرسي مجلس دست پيدا كرده بودند در اين انتخابات به رديف دوم در انتخابات صعود كرده و با احتساب آراء اعلام شده عمرو موسي پيش از اخوان المسلمين موفق به جلب آراء شده اند.
3- سرلشكر احمد شفيق در سه مقطع نسبت به انقلاب مردم دهن كجي آشكار كرده بود و حتي در آخرين اظهارنظر خود گفته بود انقلاب مصر به پايان رسيده و همه چيز به جاي اول خود بازخواهد گشت با اين وصف به نظر مي آيد اگر شفيق هيچ نقشي هم در رژيم سابق نداشت همين اظهارات براي سقوط آراء او كفايت مي كرد اما نكرد و حالا سؤال اينجاست كه چرا شفيق با اين صراحت عليه انقلاب موضع گرفت و چرا با اين وجود، هم پاي كانديداي اسلامگرا بالا آمد. در تحليل آنچه گذشت توجه به نكات زير لازم است:
الف- به فاصله كوتاهي پس از شروع يك ماهه نام نويسي در انتخابات رياست جمهوري مصر، «عمر سليمان» رئيس دستگاه اطلاعاتي و امنيتي مصر به عنوان كانديدا مطرح شد ولي به فاصله چند روز- با ابراز مخالفت كميسيون عالي انتخابات مصر - از صحنه كنار رفت و زمزمه كانديداتوري شفيق آغاز شد همه گمان مي كردند كه به همان دلايلي كه صلاحيت سليمان رد شد صلاحيت شفيق نيز رد مي شود اما اين طور نشد و در نهايت با اندكي تاخير و با اعلام اين كه نام نويسي شفيق قبل از تصويب قانوني خاص در مجلس بوده و قانون عطف به ماسبق نمي شود، وي وارد ميدان شد. شفيق شعار خود را تامين امنيت براي مردم مصر قرار داد و همزمان با طرح اين شعار سلسله اقداماتي از سوي نظاميان و نيروهاي امنيتي مصر آغاز شد از جمله در يك روز در جريان تظاهرات مردمي كه به نام حفظ انقلاب مصر توسط جوانان در ميدان التحرير بر پا شده بود حدود 22 نفر كشته شده و صدها نفر زخمي شدند و حال آنكه نظاميان مصري حتي در دوران انقلاب- 5 تا 22 بهمن 1389- گلوله اي شليك نكرده بودند اين صحنه در چند نقطه و در چند شهر از جمله قاهره، اسكندريه، سوئز و اسماعيليه تكرار شد و همزمان با آن شفيق از فرو رفتن مصر در يك دوره ناامني خبر مي داد و همه را از عواقب آن برحذر مي داشت با اين همه با توجه به سابقه شديداً منفي احمد شفيق هيچكس در درون مصر او را بعنوان يك كانديداي مهم به حساب نمي آورد ولي گويا اين بازي داراي يك صحنه كوچك و يك پشت صحنه بزرگ بود.
علاوه بر اين در روزهاي منتهي به انتخابات شاهد سفر همزمان رئيس سازمان اطلاعاتي مصر و رژيم صهيونيستي به دوحه بوديم و فرستاده ويژه راسموسن رئيس ناتو هم به قاهره آمد و با مقامات ارشد نظامي و اطلاعاتي مصر ملاقات كرد. يك روز پس از برگزاري انتخابات مصر نيويورك تايمز فاش كرد كه: «غرب و كشورهاي عربي روي دو نكته توافق كرده اند: اسلام گراها به قدرت نرسند و به معاهده كمپ ديويد آسيب وارد نگردد.» اگر بخواهيم اين دو موضوع را ساده سازي كنيم بايد بگوئيم اسلام گراها يا اصلاً نبايد به قدرت برسند و يا اينكه پيش از بدست گرفتن قدرت در مورد پايدار بودن روابط مصر و رژيم تل آويو- و از جمله حفظ معاهده كمپ ديويد- تعهد بدهند و اين همه در حالي بود كه برخلاف رسم مألوف اخواني ها كه دست خود را به آساني رو نمي كنند آقاي محمدالمرسي با نگاه به شدت نارضايتي توده هاي رأي دهنده به مناسبات مصر و رژيم صهيونيستي با صراحت اعلام كرد كه: «ما اسرائيل را دشمن دانسته و ارزشي براي معاهده ذلت بار كمپ ديويد قائل نيستيم». بعد از اعلام نتايج انتخاباتي آمريكايي ها، سعودي ها و رژيم صهيونيستي از نتايج ابراز رضايت كرده و آن را يك نشانه خوب براي حفظ مصر دانستند.
ب- در اعلام نتايج، تقسيم كانديداهاي پيروز به دو بخش از نوعي هوشمندي خبر مي دهد در واقع در اين صحنه «محمد بن صباحي» كانديداي چپ گرا و ناصريست به شكل يك محلل جلوه گر شده است از يك سو فاصله آراء اعلام شده او تا محمدالمرسي كانديداي اخوان المسلمين و احمد شفيق كمتر از 4 درصد است. اين به اين معناست كه اسلام گراها براي رها شدن از مخمصه بازگشت عوامل رژيم سابق و پيشگيري از نابودي انقلاب بايد به رياست جمهوري محمدبن صباحي رضايت داده و يا نقش او را در دولت آينده آنقدر برجسته كنند تا رنگ و لعاب اسلامي حكومت مصر حسابي كم شود و از فروغ آن كاسته شود... در عين حال شكاف ميان نيروهاي انقلاب نيز يكي از كاركردهاي اصلي حضور صباحي در جايگاه نفر سوم است چرا كه از يك سو صباحي و جريان ناصري مصر و بطور كلي چپ گراها بخش انكارناپذير انقلاب مصر به حساب مي آيند و رقابت و نزديكي آراء او به اسلام گراها مي تواند شكاف نيروهاي مختلف انقلاب را افزايش دهد و از سوي ديگر اسلام گراها روي صباحي و چپ گراها علي القاعده به توافق نمي رسند. در اين ميان اخوان المسلمين مشكل جدي با ناصري ها ندارند و همواره هم به آنان كمك رسانده و از كمك آنان استفاده كرده اند ولي دو حزب ديگر اسلام گرا- النور و الوسط- كه كانديدايشان ابوالفتوح بود وحدت با نيروهاي چپ و ناسيوناليست را برنمي تابند از اين رو بنظر كساني كه سناريو آراء رياست جمهوري مصر را چيده اند بالا آوردن صباحي و چپ ها باعث عدم اجماع اسلام گراها و نيروهاي انقلاب و در نتيجه باعث تضعيف جدي انقلاب مصر از درون مي شود. تصميم گيري اخوان المسلمين در اين ميان آسان نيست به گمان طراحان اخوان و كانديداي آنان يا بايد قيد رأي دهندگان به ابوالفتوح را بزند و يا قيد رأي دهندگان به صباحي و اين هر دو اخوان و كانديداي آن را از دستيابي به رياست جمهوري باز مي دارد و در نهايت انقلاب را عقيم مي كند.
ج- اخوان المسلمين در اين شرايط بر سر دو راهي قرار دارد يا بايد روي موضوع تقلب تأكيد كند در اين صورت اين امكان براي سران ارتش- و شوراي نظامي- فراهم مي شود كه انتخابات را باطل اعلام كند و براي دوره اي شش ماه تا يك سال قدرت را در اختيار گرفته و انقلاب را به مرور خاموش كند و يا نتيجه را بپذيرد و تلاش كند تا در دور دوم به پيروزي برسد و توطئه ارتش را به خودش برگرداند. اخوان المسلمين راه دوم را برگزيده و ضمن زير سؤال بردن برخي رفتارها، نتيجه را پذيرفته است.
د- شرايط از زمان اعلام رسمي نتايج تا برگزاري دور دوم انتخابات- دو هفته آينده- شرايط فوق العاده حساس و به قول خالد مشعل «تاريخي» و «سرنوشت ساز» است. در اين دوره براساس شعار احمد شفيق- يعني اولويت امنيت- بروز بعضي رخدادهاي امنيتي كه ظاهر آنارشيستي دارد براي تقويت موقعيت شفيق و استدلال تراشي براي پيروزي شفيق در دور دوم محتمل مي باشد. در اين ميان شوراي نظامي و جريان خارجي و داخلي حامي آن عدم تشكيل حكومت اسلامي را خط قرمز خود قرار داده و از اين رو همزمان با بحث احتمال رأي آوردن شفيق از كودتاي نظامي هم سخن به ميان آمده است. اگر نظاميان به اين نتيجه برسند كه هزينه كنار زدن اخوان المسلمين قابل تحمل است ترديدي در اعلام پيروزي شفيق نخواهد كرد اما اگر توانايي خود را در اين حد نبيند به اعمال فشار شديد بر اخوان با هدف واداشتن آنان به صرف نظر از تشكيل حكومت اسلامي روي مي آورند. در اين بين اسلام گراها در نقطه حساس انتخاب تاريخي قرار گرفته اند. اسلام گراها نبايد يك گزينه اي- يعني فقط انتخابات- عمل كنند، اسلام گراها بايد ضمن حفظ وحدت در درون خود، ميدان التحرير را در اين دو هفته مملو از جمعيت هاي ميليوني كنند و فشار نظاميان را معكوس نمايند و اميد آمريكا، اروپا، رژيم هاي صهيونيستي و عربستان براي بازتوليد نظام ديكتاتوري وابسته در قالبي جديد به يأس مبدل نمايند.
سعدالله زارعي

 



متهم رديف اول فساد كلان بانكي در دادگاه
فراري دهندگان خاوري اگر احضار نشوند ، نامشان را فاش مي كنم

دوازدهمين جلسه دادگاه فساد بزرگ مالي با حضور 15 متهم و مطلع از جمله مه آفريد اميرخسروي -متهم رديف اول- روز گذشته در دو نوبت صبح و عصر برگزار شد.
در اين جلسه «ط.ن»، «س.خ»، «ع.ر»، «ع.ر»، «الف.ط.ر»، «خ.الف»، «ك.ن»، «س.ك.ر»، «الف.ش»، «ي.م»، «ر.ب.الف»، «الف.گ»، «س.م» و «م.الف» در كنار «مه آفريد اميرخسروي» حضور داشتند كه سه تن از آنان محاكمه شدند.
قاضي سراج در ابتداي اين جلسه تصريح كرد: ان شاالله سعي مي كنيم در يكي دو جلسه باقيمانده به اتهامات همه 32 متهم رسيدگي شود و ختم جلسات را اعلام كنيم.
جلسه با قرائت كيفرخواست صادره عليه «ط.ن» ـ مديرعامل شركت خدمات عمومي فولاد ايران ـ آغاز و نجفي ـ نماينده دادستان تهران ـ گفت: «ط.ن» متهم است به تحصيل مال از طريق نامشروع به مبلغ 80 ميليارد ريال، پولشويي عوايد حاصل از جرم به همين مبلغ و صرف آن در هزينه هاي خيريه به قصد كتمان منشاء تحصيل مال نامشروع.
دريافت سود در پاركينگ
در ادامه متهم در دفاع از خود گفت از سال 88 با گروه ملي -زير مجموعه گروه آريا- آشنا شده است و ادامه داد: از آن سال قرار شد به مه آفريد شمش بدهيم و كار مشترك ما حدود دو سال طول كشيد و ما به او 200 ميليارد شمش داديم. شما نحوه پرداخت سودها را كه در پاركينگ صورت مي گرفت مشكوك مي دانيد اما از نظر ما اين مساله مشكوك نبود. ما با هم توافق كرده بوديم كه در پاركينگ پول ها را به صورت نقد دريافت كنيم و برايمان مكانش خيلي مهم نبود. همچنين آن طور كه شما مي گوييد خيلي پيچيده نيست.
وي ادامه داد: كل كارخانه فولاد يك ميليارد و 500 ميليون تومان ارزش اسمي دارد ولي مه آفريد اميرخسروي سه هزار ميليارد تومان از آن بهره برداري مي كند؛ بنابراين اين يك پوشش براي كارهاي اميرخسروي بوده و در واقع كارهاي او ال سي آفريني بوده نه كارآفريني. وي 200 خانواده را درگير اين پرونده كرده است.
سپس وكيل متهم در جايگاه قرار گرفت و از موكل خود دفاع كرد.
نماينده دادستان نيز در رد دفاعيات متهم و موكلش گفت: در ابتداي تحقيقات متهم منكر دريافت وجه از مه آفريد اميرخسروي شده است ولي بعد از اينكه مواجهه حضوري صورت گرفته، به ناچار به پرداخت شش ميليارد اقرار كرده است.سپس متهم و وكيل وي آخرين دفاعيات خود را مطرح كردند.
افشاگري هاي خواهر زاده
عليه آقاي ميم
در ادامه، «ع ر» ـ خواهرزاده «الف م» ـ با قرار گرفتن در جايگاه به عنوان مطلع به به بيان اظهاراتي پرداخت و گفت: بنده خواهرزاده آقاي «م» هستم و هفت سال عملكرد آقاي «م» را نقد كرده ام و سه سال است كه با ايشان رابطه ندارم و به دليل همين انتقاد در زندان به سر مي برم و هميشه از عملكرد وي انتقاد داشته ام.
وي تصريح كرد: متاسفانه بنده متوجه سوءمديريت ها شدم و مي توانم در اين راستا انتصاب برخي مديران را مثال بزنم كه سطح تحصيلاتشان در حد ديپلم بود و من مشاهداتم را در اين زمينه به آقاي «م» منتقل مي كردم.
«ع.ر» با ذكر برخي اسامي در ادامه خاطرنشان كرد: به عنوان مثال آقاي «م» به عنوان يك مدير كل از سوي دايي ام وظيفه ترخيص كالا را عهده دار شده بود. به دايي ام اعلام كردم كه در اين زمينه در رابطه با ترخيص كالا برخوردي صورت نمي گيرد اما ايشان قبول نكردند و به همين دليل عليه بنده پرونده سازي شد.
وي تاكيد كرد: آقاي «م» (فردي ديگر) به عنوان معاون يكي از سازمان ها فعال بود و در كارهايي مثل مخدوش كردن نامه هاي مردم و بدهكاري افراد دخالت داشت. زماني كه بنده متوجه شدم، آن را به دايي خود اطلاع دادم اما وي نپذيرفت. در واقع حمايت دايي ام از آقاي «م» كار را به جايي رساند كه اين فرد در انتصابات نفوذ مي كرد. از جمله اعمال نفوذ وي در شناسايي شركت هايي بود كه در بحث سرمايه گذاري مانند پروژه كيش دست داشتند.
«ع.ر» با بيان اينكه بنده به صراحت از افراد اسم مي برم، اظهار كرد: آقاي «پ» از طريق حمايت دايي ام منصوب شد. بنده بارها گله داشتم كه از ارتباطات دايي ام سوءاستفاده مي شود. به خود او هم مي گفتم ولي توجهي نمي كرد.
وي تصريح كرد: آقاي «الف» با حمايت دايي ام به عنوان معاون يكي از بانك ها فعاليت مي كند. فردي ديگر با حمايت هاي دايي ام سهمي را از بانك آريا دريافت كرد.
«ع.ر» با بيان اينكه بنده پشت پرده ها را بازگو مي كنم، يادآور شد: من در جلسات متعدد قطع ارتباط خود را با دايي ام اعلام كرده ام.
«ع.ر» خاطرنشان كرد: اين آقايان پروژه دو طبقه اي كردن رامسر را پيگيري كردند و در اين زمينه رانت بزرگي توسط آنان شكل گرفت.
وي با بيان اينكه همه اين افراد مانند اختاپوس هستند و به دنبال من بودند، گفت: آقاي قاضي! بنده هفت ماه است كه در بازداشت به سر مي برم؛ در حالي كه بايد كساني مانند دايي ام بيايند اينجا و پاسخگو باشند. من سه سال پيش اعلام كردم كه بنده خواهرزاده ايشان نيستم و خودشان بايد پاسخگوي ملت باشند.
وي در پايان از قاضي سراج خواست كه به وي وقت خصوصي بدهد كه رئيس دادگاه خطاب به وي گفت: بنده وقت خصوصي به كسي نمي دهم.
در ادامه، «خ.الف» ـ معاون سابق وزير صنايع ـ و «الف گ» -مديرعامل شركت خط و ابنيه راه آهن - به عنوان مطلع در جايگاه حاضر شده و درباره نحوه واگذاري فولاد خوزستان به گروه آريا و اعمال نفوذهاي انجام شده در اين قضيه توضيحاتي را ارائه كردند.
«الف گ» در بخشي از توضيحات خود گفت: من به آقاي «م» مي گويم كه دائما نگويند «اللهم عجل لوليك الفرج» چرا كه اگر آقا ظهور كنند، چه اتفاقي خواهد افتاد؟
اميرخسروي: رشوه نبود
امر خير بود!
در ادامه، قاضي سراج به تفهيم اتهامات عليه مه آفريد اميرخسروي ـ مديرعامل شركت اميرمنصور آريا ـ پرداخت.
افساد في الارض از طريق اخلال در نظام اقتصادي كشور و اخذ ميلياردها تومان وجوه غيرقانوني به مبلغ 28 تريليون و 544 ميليارد و 400 ميليون ريال، شركت در پولشويي و 36 فقره گشايش LCهاي صادره و مصرف آن در جهت تاسيس بانك آريا و تاسيس شركت هاي جديد و خروج برخي از سرمايه هاي كشور به خارج و پرداخت رشوه، به عنوان اتهامات اين متهم قرائت شد.
سپس خسروي در جايگاه قرار گرفت و در رابطه با مبلغ 24 ميليارد و 500 ميليون رشوه كه به آقاي «ك» پرداخت كرده است، مدعي شد: از روز اولي كه بازداشت شدم بيان كردم اين مبلغ را به عنوان خيريه به آقاي «ك» پرداخت كردم و با دسته چك شخصي خودم پرداخت شده است.
وي در ادامه مدعي شد از غيرقانوني بودن «ال سي» ها بي خبر بوده است.
سپس «س ك» به دستور قاضي در جايگاه قرار گرفت و توضيحاتي را درباره نحوه صدور ال سي ها و عدم امكان نامطلع بودن اميرخسروي از غيرقانوني بودن آنها بيان كرد.
در ادامه دوازدهمين جلسه دادگاه رسيدگي به پرونده فساد بزرگ مالي، مه آفريد خسروي با قرار گرفتن در جايگاه در رابطه با اظهارات «ع.ر» مديرعامل گروه ملي، در پاسخ به سوال قاضي سراج كه چه مبلغي از پول را به آقاي خاوري داده ايد؟ گفت: تا 3 ميليون دلار.
قاضي سراج از مه آفريد خسروي در رابطه با اتهام افساد في الارض و پرداخت رشوه توضيح خواست كه خسروي پاسخ داد: در رابطه با پول هايي كه به بانك ملي كيش داده شده است بايد بگويم 100 ميليون تومان آقاي «س.خ» به بنده گفتند كه براي يكي از دوستانش قرض مي خواهد و من اين پول را به صورت چك و به عنوان قرض به او دادم و زماني كه مي خواست اين پول را پرداخت كند من نمي دانستم كه مي خواهد وي اين پول را به آقاي «م» بدهد.
اين متهم در رابطه با رقم هاي ريز ديگري كه پرداخت كرده است، اظهار كرد: من اين پول ها را بابت عيدي داده ام.
قاضي سراج از او پرسيد، قبول داريد كه اين پول ها عادي پرداخت نشده است؟ متهم پاسخ داد: من از اين موضوع خبر نداشتم.
خسروي در رابطه با پول هايي كه به بانك سپه كيش داده است نيز گفت: اين پول ها در عيد به عنوان عيدي پرداخت شده است.
اين متهم در رابطه با پرداخت 9 ميليارد ريال به «خ.الف» نيز خاطرنشان كرد: در رابطه با پرداخت اين پول بايد بگويم كه اجباري بوده است و اگر پول را نمي داديم سهميه ما را كم مي كردند و توليد ما دچار مشكل مي شد. در واقع اين پول بابت حفظ سهميه شمش فولادي كه از فولاد خوزستان مي گرفتيم بوده است كه آقاي سميعي نژاد معاون وزير نيز در اين امر دخيل بودند.
خسروي ادامه داد: آقايان از همان زماني كه گروه ملي را خريدند شروع به تحركاتي كردند كه ما كار را نكنيم. بنده در اين زمان به رييس جمهور نامه اي نوشتم و در واقع آشنايي من با آقاي «ع.ر» خواهرزاده ي آقاي «م» از همين جا شروع شد.
نام ها را فاش مي كنم
در ادامه جلسه رسيدگي به پرونده فساد كلان مالي، مه آفريد اميرخسروي اظهار كرد: آقاي خاوري با پررويي تمام به من مي گويد براي اينكه سقف اعتبارات را بالا ببريم بايد به من پول بدهيد، اين سوال اينجا مطرح مي شود كه آقاي خاوري را چه كساني فراري داده اند؟ اگر در جلسه بعد اين افراد به دادگاه نيايند و خود را معرفي نكنند، من قطعا نام آنها را فاش خواهم كرد.
در ادامه قاضي سراج پرسيد: چرا «ح.س» فرار كرد؟ متهم پاسخ داد: من ضامن او نيستم.
اين متهم افزود: روز جمعه
14/5/1390 حكم بازداشت من صادر مي شود و آقاي «ش» كارمند سابق وزارت اطلاعات به من مي گويد كه از كشور خارج شو و من براي احتياط به آقاي مهرگان(برادر متهم رديف اول) گفتم كه از كشور خارج شود زيرا آقاي مهرگان اشتباهي را مرتكب نشده بود. افرادي مي خواستند كه ما فرار كنيم اما من اين كار را نكردم و به كشورم افتخار مي كنم.
قاضي با لبخند گفت: چقدر نيرو داشتي كه همه به تو اطلاع رساني مي كنن؟ متهم افزود: من نيرويي در هيچ جا نداشتم.
متهم افزود: آقاياني كه در قوه قضاييه هستند اشكالاتي دارند.
قاضي سراج گفت: نام آنها را بگو، شما كه نام آقاي «الف» را گفتيد مابقي را نيز بگوييد. متهم بار ديگر تكرار كرد كه هفته ديگر همه اسامي را خواهم گفت.
قاضي سراج بيان كرد: هفته ديگري وجود ندارد. امروز همه چيز را بايد بگويي و تا شب هر چه مي خواهي مي تواني بگويي.
در ادامه جلسه وكيل متهم در جايگاه قرار گرفت و به دفاع از اميرخسروي پرداخت و مدعي شد دليل پرداخت رشوه از سوي وي اين بوده كه برخي از مديران در دستگاه هاي اجرايي و بانك ها به وظايف خود عمل نمي كرده اند و وي مجبور به پرداخت رشوه بوده است.
جواهرات 10 ميلياردي
جلسه عصر دادگاه ساعت چهار و نيم آغاز شد و فراهاني ـ نماينده دادستان تهران ـ در واكنش به دفاعيات متهم و وكيل وي گفت: وجه اشتراك دفاعيات متهمان اين پرونده به خصوص افراد دانه درشت آن اين بوده كه مه آفريد اميرخسروي همه كاره اين پرونده بوده است.
نماينده دادستان در رابطه با بحث چكي كه مه آفريد گفته بود كه به «س.ك» براي انجام كار خير داده است، اظهار كرد: وكيلتان اين مطلب را به عنوان رشوه پذيرفته است. همچنين آقاي «س.ك» عنوان كرده كه مه آفريد اميرخسروي وقتي چك را به من داده گفته كه با اين چك خودت به بانك نرو و املاكي به نام خود و اعضاي فاميل نخر. بنابراين بايد بگويم همانطور كه وكيلتان عنوان كرده اين موضوع رشوه است و مه آفريد اميرخسروي با همه اين كارها باز متنبه نشده و كماكان وضعيت سابق را ادامه مي دهد.
نماينده مدعي العموم درباره مظلوم نمايي متهم در رابطه با فروش النگو و انگشتر همسر و فرزندش نيز گفت: حدود 10 ميليارد تومان مه آفريد اميرخسروي براي همسر اول و دوم خود طلا و جواهرات خريده است و در اينجا مدعي كارآفريني است.
وي در ادامه از قاضي سراج خواست كه اين پرونده مفتوح بماند زيرا زمان بر است و مفاسد اين گروه، گسترده است.
نماينده دادستان ادامه داد: اخيرا كشف شده است كه در كامپيوتر شركت اميرمنصور آريا، مهرهاي دادگستري ذخيره شده و بابت اين موضوع سه نفر بازداشت شده اند.
فراهاني در ادامه با اشاره به سكوت هشت ماهه متهم گفت: ما اشتياقمان براي شنيدن بيشتر از شماست. نمي دانم چه مصلحت انديشي اي مي كنيد كه اين گونه رفتار مي كنيد.
وي ادامه داد: شما مطالبي را بيان كرده ايد كه جرم نيست. اينكه يك مسئولي به شما گفته بياييد در تحريم ها به ما كمك كنيد، جرم است؟ اگر كسي به شما گفت برويد و گروه ملي را بخريد و من به تو كمك مي كنم، نام اين اشخاص را بازگو كنيد. نه اينكه هيچ مطلبي را در اين راستا بيان نكنيد.
60 شركت صوري
در ادامه، تورگ ـ نماينده دادستاني كه مسئول نظارت بر اموال گروه اميرمنصور آرياست ـ به ارائه گزارشي پيرامون شركت اميرمنصور آريا پرداخت و اظهار كرد: بنا بر گزارش كارشناسان رسمي دادگستري حدود 60 شركت به صورت صوري و براي ارائه فاكتورهاي غير واقعي در خدمت گروه اميرمنصور آريا بوده اند. وي ادامه داد: در بررسي هاي انجام شده در رابطه با اين 60 شركت ما به تك تك اين شركت ها مراجعه كرده ايم اما هيچ يك از آنها اسم و رسمي ندارند. حتي در بسياري از موارد ما اسامي را شناسايي كرده ايم كه هيچ هويتي نداشته اند.
نماينده دادستان گفت: در شرايط فعلي بر اساس استعلامي كه از شركت هاي اميرمنصور آريا داشته ايم، 29 ميليون و 713 هزار و 841 متر مربع از طرف سازمان هاي مختلف به شركت هاي اميرمنصور آريا واگذار شده است. همچنين مجوز 250 ليتر بر ثانيه حق برداشت از آب هاي زيرزميني در شهرستان لرستان به اين شركت گروه واگذار شده است.
نماينده دادستان ادامه داد: طبق نمودار از سال 1380 تا سال 1384 شركت هاي مه آفريد اميرخسروي هيچ رشدي نداشته است اما دارايي هاي وي از سال 84 تا 88 رشد زيادي داشته و از سال 88 به بعد نيز اين رشد به مرز انفجار رسيده است.
بدهي 3500 ميلياردي
تورگ گفت: كليه خريد و فروش هاي گروه اميرمنصور آريا با دو خواهر به نام هاي «ر.ع» و «ل.ع» بوده كه اين خريد و فروش ها در دفاتر ثبت نمي شده و به حساب شخصي آقاي مه آفريد واريز مي شده است. همچنين 85 فقره اعتبارات نشان مي دهد كه هيچ كالايي مبادله نشده و در 57 فقره اعتبارات باقي، كالاي بازرگاني تهيه شده است؛ لذا ميزان بدهي فعلي گروه آريا سه هزار و 500 ميليارد تومان است.
ثابت كنيد، اعدام كنيد
متهم ادامه داد: آقاي تورگ دشمن من است و از وي ترسي ندارم. چرا خرجي زن و بچه من را نمي دهد؟ از همين جا بايد بگويم كه مخارج ماهيانه همسر من 10 ميليون تومان است.
وي ادامه داد: آقاي تورگ نسبت به بنده سوء نيت دارند و ماشين همسر من را گرفته اند. خانم من بايد بهترين ماشين را سوار شود زيرا من به اين جامعه خدمت كرده ام. اين نظر آقاي تورگ است كه مي گويد من خيانت كرده ام. حرف زدن راحت است؛ عملكرد مهم است.
اميرخسروي ادامه داد: من در بخش بازرگاني و توليد اعتباري داشتم و آن را پرداخت كردم و ماليات شركت را داده ام و 60 شركت به بنده تعلق ندارد و اين موضوع تهمت و دروغ است. اگر اين مطلب را اثبات كرديد، حكم اعدام من را بدهيد.
در آرزوي روستاي پدري
مه آفريد اميرخسروي گفت: من در زمان كوتاه نمي توانم دفاع كنم. شما مي خواهيد آخرين دفاع من را بگيريد. من بيماري قند دارم و روزي ده قرص مي خورم. قاضي سراج گفت: شما سه جلسه در دادگاه حضور داشتيد و مي توانستيد صحبت كنيد.
اميرخسروي ادامه داد: بنده همين جا اعلام مي كنم كه خودم كار مي كنم و سود بانكي را تا ريال آخر پرداخت خواهم كرد و مي توانم تا پايان سال 1396 تمام بدهي ها را بدهم.
وي گفت: در سال 1367 در رشته پرستاري در دانشگاه علوم پزشكي تهران قبول شدم ولي پس از دو ترم انصراف دادم و اگر آن رشته را ادامه مي دادم، صدتا انسان مانند تورگ به من نمي رسيد.
قاضي سراج با لبخند خطاب به متهم گفت: ولي شما براي انجام اين كار قلبتان درد مي كند.
خسروي پاسخ داد: با همين قلب بيمارم، حرف نمي زنم، بلكه عمل مي كنم و حاضرم تمام بدهي هاي بانكي را با سود پرداخت كنم و وقف امام رضا (ع) خواهم كرد. بعد از آن به ده خودمان (ناش) خواهم رفت.
در ادامه، مه آفريد اميرخسروي در جايگاه حاضر شد و در آخرين دفاعيات خود گفت: در مورد اتهام هايم تنها پرداخت ها را قبول دارم و ساير موارد را قبول ندارم.

 



جغرافيا (گفت و شنود)

گفت: خانم آنگلا مركل صدراعظم آلمان هنگام بازديد از يك مدرسه در برلين بدجوري به جدول زد!
گفتم: چطور مگه؟!
گفت: سر كلاس درس جغرافيا، معلم براي تشويق بچه ها از خانم مركل مي خواهد كه شهر «برلين» را روي نقشه نشان بدهد و خانم مركل به جاي «برلين» انگشتش را روي «مسكو» مي گذارد!
گفتم: يعني جاي پايتخت كشوري را كه خودش هم صدراعظم آن است نمي داند؟!
گفت: حالا همين خانم مركل مي خواهد در گروه 1+5 درباره برنامه هسته اي ايران نظر بدهد! عجب دنياي شلم شوربايي شده!
گفتم: يارو به دوست خل و چلش ميگه؛ چطوره براي تعطيلات بريم دور دنيا؟ و دوستش ميگه؛ نه! بريم يه جاي ديگه!
 



ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323

كيهان و خوانندگان
¤ آغاز فصل عبادت و نوشيدن از نهر گواراي رجب و در آويختن در شاخه طوباي شعبان و رياضت در رياض رمضان و گل چيدن در بهار قرآن مبارك باد.
1908---0916
¤ ميرزاجواد آقاملكي تبريزي مي فرمايد: از مراقبه هاي ماه رجب آن است كه سالك معني ماه حرام را دانسته و حق او را بشناسد تا در حركات و سكنات خود، بلكه در خطورات قلبي خود مراقب باشد و بداند كه اين سه ماه، زمان عبادت است و بر طالبان علم لازم است كه در اين ماهها، جهت عبادت را به تحصيل علم زيادتر كرده و برتري بخشند.
4165---0912
¤ اعضاي 1+5 در واقع 1-7 به نظر صحيح تر است چرا كه هميشه كارگردان در فيلم ها به نمايش در نمي آيد در اصل نقش اصلي با اوست و در اين بازي هسته اي نقش اصلي را صهيونيست ها ايفا مي كنند و اين 6نفر هم به ايفاي نقشي كه توسط صهيونيست هاي كارگردان به آنها سپرده شده نقش بازي مي كنند. يك نشانه اش هم اينكه نماينده آمريكا بعد از مذاكرات به سرعت به ديدار مقامات رژيم صهيونيستي شتافت.
احمدزاده
¤ وقتي رژيم سعودي اقدام به حذف نام فارس از خليج فارس مي كند دولت ايران نيز بايد در مكاتبات و مراودات خود با اين كشور نام خاندان آل سعود را از روي عربستان حذف و تنها به كلمه عربستان اكتفا شود.
1205---0917
¤ كيهان در اخبار و مطالب ويژه خود پسر محمدرضا شاه ملعون را با عنوان ربع پهلوي مورد خطاب قرار مي دهد ولي اگر بنده جاي شما بودم اين خاندان را به همان شهرت رضاخان يعني رضاخان پالاني اسم مي بردم. يعني بجاي رضا ربع پهلوي مي گفتم نوه رضاخان پالاني. چرا كه نيم يا ربع پهلوي تداعي كننده سكه و به اندازه خود ارزش دارد ولي افراد اين خاندان يكي از ديگري خبيث تر و بي ارزش تر است.
شيرصفي
¤ حقيقتش را بخواهيد جنگ 8 ساله را استكبار جهاني بر هر دو ملت ايران و عراق تحميل كرد. لذا پيشنهاد بنده اين است كه در سالگرد دفاع مقدس و يا مناسبت هاي حوادث مربوط به جنگ به جاي عراق از واژه دشمن بعثي استفاده شود.
1205---0917
¤ از تمامي خيرين و سازندگان مساجد و حسينيه ها، درمانگاهها و خيابانها و مدارس و ... درخواست مي شود كه جهت كوري چشم كفر و نفاق نسبت به نامگذاري آنها در شهرها و روستاها به نام امام هادي(ع) اقدام نمايند. از قديم گفته اند عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد.
2773---0913
¤ حق اين بود كه سيستم تبليغاتي كشور از حادثه نجات كشتي تجاري آمريكا بوسيله ناوگان نظامي ايران به منظور اثرگذاري روي افكار عمومي آمريكايي ها استفاده لازم را مي كرد.
8516---0919
¤ مسكن مهر در شهرستان بابل ثبت نام نمي كند از مسئولين وزارت راه و شهرسازي درخواست مي شود علت آن را به صورت شفاف براي مردم بيان نمايند تا حساب كار در دست مردم باشد و تكليف خود را بدانند.
هدايتي فر
¤ گردوغبار موجود در شهر برازجان آرامش و آسايش را از مردم گرفته است از مسئولين استان انتظار مي رود اقدام نمايند.
4428---0917
¤ به گوش مسئولين برسانيد كه هر شب نزديك 80 تا 100 قايق فقط در استان هرمزگان شهرستان ميناب بخش بندزرك اقدام به قاچاق سوخت مي كنند.
4328---0917
¤ در شهر 150 هزار نفري شادگان در روز تعطيل براي همه كساني كه مريض يا مصدوم و مجروح مي شوند فقط يك پزشك عمومي براي مراجعه وجود دارد!
6418---0916
¤ وقتي يكي از مربيان فوتبال كشور قرارداد چند صدميليون توماني يك فوتباليست براي يك سال بازي را ناچيز دانسته و اعلام مي كند كفاف زندگي او را نمي دهد. ما كارگران و كارمندان با حقوق ماهيانه 600 يا 700 هزار تومان چه بگوييم؟ خلاصه هر كس كارهاي خودش را توجيه مي كند .
4958---0916
¤ قيمت كلاس هايي كه شهرداري در سراي محله شهرري در جنوب تهران برپا كرده بسيار بالا مي باشد و از توان مالي ساكنين اين منطقه كه بيشتر قشر ضعيف و زحمتكش هستند خارج است. درخواست مساعدت و تعديل در نرخ اين كلاس ها داريم.
محمدي
¤ در خطوط اتوبوسراني ميدان صنعت- انقلاب و مديريت- امامزاده يا دستگاه كارتخوان در داخل اتوبوس ها نصب نيست يا خاموش نگه داشته مي شوند. در خصوص جداسازي خانم ها از آقايان در داخل اتوبوس ها نيز وقتي زحمت زيادي براي پياده شدن چنين طرح موفقي كشيده شده حيف است كه از سوي رانندگان اتوبوس ها مورد بي توجهي و بي مهري قرار گيرد و نظارت و كنترل نشود.
سهرابي
¤ اتوبوس هايي كه در خط ميدان امام حسين- انتهاي خيابان 17 شهريور به كارگيري شده اند بيش از حد كثيف و غيرقابل تحمل هستند واقعا تعجب مي كنيم چرا شهرداري در اين مورد فكري نمي كند و به موضوع اهميت نمي دهد؟
2972---0912 و 8186---0935
¤ شهرداري نهاوند در سال 84 از 70 نفر مبلغ هفت و نيم ميليون تومان اخذ نموده تا سرقفلي مغازه ها را در سال 85 تحويل نمايد. با گذشت بيش از پنج سال هيچ خبري از تحويل مغازه ها نيست، پيگيري هاي زيادي صورت گرفته و حتي با پيگيري از دفتر رياست جمهوري نيز تا به حال نتيجه اي حاصل نشده است از مسئولين استان همدان درخواست مساعدت داريم.
9459---0912
¤ از وزير محترم بهداشت عاجزانه درخواست مي شود فكري به حال اين همه فارغ التحصيل رشته ميكروبيولوژي بيكار نمايند چرا كه در هيچ يك از آزمون هاي استخدامي جايگاهي ندارند. آيا با اين وجود، پذيرش بيش از حد اين رشته در دانشگاهها صحيح است؟ به راستي گناه ما چيست؟
يكي از فارغ التحصيلان ميكروبيولوژي كاشان
جوابيه روابط عمومي وزارت بهداشت
در پاسخ به مطلب مندرج تحت عنوان نبود پزشك به مدت 8 ماه در مركز بهداشتي درماني مورخ 18/12/90 به آگاهي مي رساند: طبق پاسخ دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني گيلان با عنايت به تلاش هاي به عمل آمده در خصوص جذب پزشك جهت مركز فوق، حتي با افزايش حقوق در قالب حق ويژه و غيره متاسفانه جذب پزشك ثابت جهت مركز فوق محقق نشد. فلذا به جهت رفع معضل، در طول مدت مذكور هر هفته 2 الي 3 روز از مراكز تابعه پزشك جهت مركز كليشم اعزام و ارائه خدمت نموده اند و از تاريخ 1/1/91 نيز يك نفر پزشك ثابت با عقد قرارداد در قالب برنامه پزشك خانواده در مركز فوق ارائه خدمت مي نمايند و اكنون مشكلي از اين بابت وجود ندارد.
جوابيه روابط عمومي وزارت بهداشت
در پاسخ به مطلب مندرج با عنوان مرخصي زايمان كارمندان زن مورخ 2/12/90 به آگاهي مي رساند: طبق پاسخ اداره كل منابع انساني وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي تشخيص تاريخ شروع مرخصي مذكور بر عهده پزشك معالج مي باشد. لذا كارمندان زن باردار در صورت تشخيص پزشك مي توانند يك ماه قبل از زايمان از مرخصي مربوطه استفاده نمايند.

 



جليلي: مذاكرات بغداد مواضع 1+5 را تعديل كرد

دبير شوراي عالي امنيت ملي كشورمان تصريح كرد كه مذاكرات بغداد در تعديل مواضع غرب در قبال ايران تاثير زيادي داشت.
«سعيد جليلي» دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران پس از پايان نشست 1+5 و ايران در بغداد در پاسخ به سوال فارس درباره چرخش مواضع غرب در روز دوم مذاكرات گفت كه «طبيعتا مذاكرات بغداد در تعديل مواضع 1+5 تاثير زيادي داشت.»
در روز نخست مذاكرات بغداد، گروه 1+5 با پشت كردن به تعهداتي كه در نشست استانبول داده بودند، موضوعات ديگري را مطرح كردند و تعهدات خود براساس طرح گام به گام را ناديده گرفتند. اين گروه همچنين در مقابل بسته پيشنهادي كه ايران ارائه كرده بود قادر به تصميم گيري نبود و اعلام كردند كه بايد موضوعات مطرح شده توسط ايران را با مقامات كشورهاي خود مطرح و بررسي كنند.
دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران در ادامه اين گفت وگو در خصوص نگراني آمريكا از اورانيوم 20 درصد غني شده ايران گفت: آيا آمريكا نبايد نگران ناپديد شدن 120 كيلوگرم مواد هسته اي با غناي بالا در داخل خاك كشورش باشد؟
بيش از نزديك به 40 سال است كه 120 كيلوگرم مواد هسته اي در داخل آمريكا گم شده است اما دولت آمريكا تاكنون تحقيقي در اين باره انجام نداده است و مردم آمريكا نيز همچنان از سرنوشت اين مواد بي خبر هستند.
هنوز مشخص نيست كه چه ارتباطي ميان ناپديد شدن اين حجم از مواد هسته اي و تسليحات هسته اي رژيم صهيونيستي وجود دارد.
طبق گزارشي كه خود آمريكا منتشر كرده است، اين مواد هسته اي گم شده قابليت ساخت سلاح هسته اي را دارد.
موضوع تسليحات اتمي رژيم صهيونيستي يكي از موضوعات حساسي است كه كشورهاي منطقه خاورميانه همواره از آن با نگراني ياد مي كنند.

 



با صدور احكام جداگانه رئيس جمهور 4 معاون خود را تغيير داد

رئيس جمهور در احكام جداگانه اي چهار تن از معاونين خود را تغيير داد.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني رياست جمهوري، دكتر محمود احمدي نژاد در احكام جداگانه اي بهروز مرادي رييس سازمان هدفمندي يارانه ها را جايگزين ابراهيم عزيزي معاون برنامه ريزي و نظارت راهبردي رياست جمهوري، ابراهيم عزيزي را جايگزين لطف الله فروزنده معاون توسعه مديريت و سرمايه انساني و لطف الله فروزنده را جايگزين محمدرضا ميرتاج الديني معاون پارلماني رييس جمهور كرد. رييس جمهور همچنين محمدرضا ميرتاج الديني را به عنوان معاون رييس جمهور در اجراي قانون اساسي منصوب كرد.

 



اپوزيسيون: لباس اشتون در بغداد نشانه اقتدار ايران است ! (خبر ويژه)

اقتدار ايران در مذاكرات بغداد با 1+5 و كوتاه نيامدن تيم مذاكره كننده كشورمان در مواجهه با طرف غربي، اپوزيسيون و ضدانقلاب را به وحشت و هراس انداخته است.
نوري زاده، ضد انقلاب فراري كه معمولاً در رسانه هاي اپوزيسيون در قامت كارشناس او را جا مي زنند اين بار در به اصطلاح تحليل مذاكرات بغداد با صداي آمريكا به گفت وگو پرداخت و در شرايطي كه گويا از توافق بر تداوم مذاكرات عصباني شده است درباره وضعيت اپوزيسيون اظهار نگراني كرد و ادامه داد:يا غربي ها آنچه مي گويند منافقانه مي گويند يا بايد به آن پايبند باشند. نوري زاده بلافاصله هراسان تصريح مي كند؛ بايد مراقب باشيم ما را نفروشند.
حسن داعي ميهمان ديگر صداي آمريكا بود كه گفت: «برنامه هسته اي جمهوري اسلامي بخشي از حياتش است و در اين باره كوتاه نمي آيد تنها راه حل، رفتن اين حكومت است.!
وي در ادامه افزود: «هيچ راه خروجي براي مشكلات سياسي اقتصادي و ديپلماتيك جمهوري اسلامي نيست و تا موقعي كه اين نظام برجاست روز به روز بدتر خواهد شد. در همه موارد همين است. روز به روز بحراني تر مي شود.»
گزافه گويي هاي «داعي» به حدي بود كه حتي صداي مجري برنامه تفسير خبر صداي آمريكا هم درآمد و در پاسخ به اين ادعاي «داعي» گفت: «اين صحبتي كه آقاي داعي مي فرمايند سالهاست كه از سوي اپوزيسيون «مطرح» مي شود كه «هيچ راهي نيست جز اينكه اين حكومت براندازي شود» و مي بينيم حكومت به عمر خودش ادامه داده و اتفاقي هم نيفتاده است.»
حسن داعي ضمن گلايه از غربي ها بخاطر مذاكره با ايران بر سر مسئله هسته اي، علت اين امتياز دادن ها را اين گونه برشمرد: «غرب بخاطر انتخابات آقاي اوباما و بحران در اروپا اين مذاكرات را ادامه مي دهند و به ايران امتياز مي دهند. مثلاً وقتي جمهوري اسلامي در اين شرايط منطقه به آنها تحميل كرد كه برويم بغداد، اين از آن ژست هاي حسن نيتي است كه غرب به جمهوري اسلامي مي دهد.» عصبانيت اپوزيسيون از اقتدار ايران در مذاكرات تا جايي است كه «داعي» با اشاره به پوشش خانم اشتون آن را به تمسخر گرفته و گفت: «همچنين به لباس خانم اشتون نگاه كنيد، بخاطر اينكه نظر جمهوري اسلامي را جلب كند يك لباسي پوشيده است كه معلوم نيست چه جور لباسي است، حجاب يا غيرحجاب است!



 



تقدير از كلان سرمايه داران رژيم شاه ! (خبر ويژه)

نشريه «مهرنامه» در آخرين شماره خود- مورخه 21 ارديبهشت ماه 91- طي گزارشي به اصطلاح تحقيقي و درج تيتر آن بر روي جلد و با عنوان «داستان 53 نفر» به تطهير كساني پرداخته است كه در آخرين روزهاي ملتهب پيش از پيروزي انقلاب اسلامي، پس از غارت ميليونها دلار از بيت المال به خارج از كشور گريختند. عناصري كه وابستگي آنها به اجانب اظهرمن الشمس و خيانت هاي آنها به كشور غيرقابل انكار است.
53 نفري كه عموماً به مدد وابستگي به اجانب، فرقه ضاله بهائيت، ماسون ها و سرسپردگي به رژيم پهلوي، چندين برابر اموال خود از بانك ها؛ وام هاي كلان اخذ كردند و اكنون در اسرائيل، آمريكا و اروپا زندگي مي كنند. با اين همه شيوه نگارش نويسنده به گونه اي است كه گويي آنها فقط در سايه سعي و تلاش خود صاحب دهها شركت و ثروت هاي افسانه اي شده اند و نيت آنها هم فقط خدمت به كشور بوده است. كشور از رفتن آنها دچار خسران شده است. در اينجا اشاره به سوابق برخي از آنها مي تواند افشاگر عمق دروغ پردازي هاي اين نشريه را آشكار كند:
1- ابوالحسن ابتهاج: وزير برنامه و بودجه رژيم پهلوي كه به دليل حمايت هاي اشرف پهلوي از مديرعاملي بانك ملي به سفارت ايران در فرانسه رسيد و پس از تأسيس بانك ايرانيان و شركت بين المللي ايران و آمريكا ميليونها دلار بدون وثيقه از سيستم بانكي كشور اخذ كرد و با آذر، زني كه اشرف به زور و عنف طلاق او را از شوهرش گرفته بود به انگليس گريخت تا در كنار قصر «ابراهيم گلستان» حقوق بگير رسمي انگليسي ها، قصري ديگر خريده و زندگي كند. همان «ابراهيم گلستان» كه نامه اش به سيمين دانشور در همين شماره مهرنامه چاپ شده است با اين مضمون كه بايد بگويي از جلال بزرگتري!!
ابتهاج به خاطر حمايت هاي اشرف پهلوي و دربار در عموم مزايده ها و مناقصه هاي دولتي برنده بود و يكي از چهره هاي ثابت ميهماني هاي دربار پهلوي بود.
2- اسدالله رشيديان: يكي از چهره هاي شاخص طرح «آژاكس» كه براساس آن مي بايد رهبران نهضت ملي (حضرت آيت الله كاشاني و دكتر مصدق) منزوي مي شدند و مورد حمله اوباش قرار مي گرفتند تا شاه گريخته از وطن پس از سه روز دربدري به كمك عده اي اوباش كه مستقيماً از رشيديان حقوق دريافت مي كردند به سرير سلطنت بازگردد تا در طي 25سال ايران را به سفره غارت آمريكايي ها و اروپايي ها تبديل كند.
-مهدي بوشهري: كسي كه در نقش همسر سوم اشرف پهلوي در دربار حضور مي يافت و به دليل آنكه اشرف را به حال خود رها كرده بود تا دست به هر فسادي بزند؛ صاحب شركت هايي همچون خدمات «سينمايي و فيلمبرداري»، «گسترش صنايع سينمايي ايران» (به مديريت بهمن فرمان آرا)، لبنيات پاستوريزه پاك صاحب دهها شركت در داخل و خارج شد. علاوه بر اين به عنوان دلال فروش راكتورهاي اتمي فرانسه به شاه نيز پولهاي كلاني به جيب زد، آخرين وام اخذ شده وي از سيستم بانكي كشور در آن سالها دو ميليون فرانك بود.
-حبيب ثابت: عضو برجسته محفل بهائيان كه به دليل حمايت هاي همه جانبه رژيم شاه از بهائيان صاحب دهها شركت پولساز شد كه از ميان آنها مي توان به شركت هاي ارج، فيروز، پپسي كولا، جنرال تاير و... اشاره نمود. علاوه بر آن وي در جهت تبليغ فرقه ضاله بهائيت نخستين فرستنده تلويزيوني را در تهران تأسيس كرد. خدمات وي در راه شكل گيري اسرائيل به حدي است كه پس از مرگش در فلسطين اشغالي دفن شد و خياباني در تل آويو به نام وي ثبت گرديده است.
-طاهر ضيايي: وزير برنامه و بودجه كابينه سياه شريف امامي كه به مدد حمايت هاي اسدالله علم به رياست اتاق صنايع و معادن و بازرگاني ايران در رژيم پهلوي رسيد، و او نيز صاحب دهها شركت در داخل و خارج از كشور شد سرانجام نيز پس از اخذ وام هاي نجومي از سيستم بانكي كشور به خارج از كشور گريخت.
-مهدي ميراشرافي: يكي ديگر از عوامل طرح آژاكس براي بازگرداندن شاه فراري به سلطنت كه به خاطر همين خوش خدمتي كارخانه ريسندگي«تاج» را از محمدرضا به عنوان پاداش دريافت كرد و به دليل حمايت هاي شاه از وي؛ حتي نواميس كارگران كارخانه وي در امان نبودند. كسي كه به امپراتور اصفهان معروف شده بود زيرا علاوه بر تأسيس دهها شركت درامر زمين خواري و پاساژسازي هم فعال بود. چنانكه درجريان پيروزي انقلاب اسلامي وي و پسرش «كيوان» به اعدام و مصادره اموال محكوم شدند. كه دراين ميان پدر اعدام شد اما پسر به مدد زد و بندهاي پشت پرده از زندان آزاد شد و به همان راهي رفت كه پدرش رفته بود؛ زمين خواري و ظلم و ستم به طبقه محروم و فقير. كسي كه در كارنامه خود و پدرش اقدام به چند فقره قتل هم ديده مي شود. آن هم قتل كارگراني كه از سر تعصب و غيرت به پدر و پسر شوريده بود.
اسامي ديگر كساني كه دراين گزارش- بخوانيد رپرتاژ آگهي- تطهر شده اند به قرار زير است:
آذر ابتهاج، مراد اريه، احمد و محمود خيامي، ايرواني، رحيم زاده خويي، برادران عميدحضور، خاندان فرمانفرمائيان، كاظم خسروشاهي، برادران لاجوردي سناتور علي رضايي عبدالمجيد اعلم حسين دانشور و...

 



باد گروه فشار خوابيد! (خبر ويژه)

طي چند روز گذشته چند چهره مدعي عرصه سينما، كه خود را همچنان مديرتشكيلات غيرقانوني خانه سينما مي دانند، با مصاحبه هاي مكرر و تبليغات وسيع و به راه انداختن روزشمار افتتاح مجدد خانه سينما، سعي در سوءاستفاده از راي ديوان عدالت اداري داشته و به سبك گروه هاي فشار و هرج ومرج طلب در پي انحراف امور از مجراي قانوني خود بوده اند.
اين همه هياهو در حاليست كه رياست محترم ديوان عدالت اداري صراحتاً اعلام نموده «انحلال خانه سينما، بدليل صدور حكم انحلال توسط «شوراي فرهنگ عمومي» همچنان پابرجاست.» سال گذشته و در حالي كه خانه سينما مرتكب تخلفات متعددي شده بود و مطالبه اي عمومي و گسترده از سوي اقشار مختلف جامعه براي برخورد با اين تشكل بوجود آمده بود بالاخره وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي اقدام به طرح دعوي عليه خانه سينما نمود. برشمردن تخلفات پرشمار اين خانه- كه به خانه امني براي ارتكاب جرايم گوناگون تبديل شده بود- مجالي ديگر مي طلبد كه به آن خواهيم پرداخت.
در زمستان سال گذشته حكم انحلال خانه سينما ابتدا توسط شوراي فرهنگ عمومي و سپس توسط هيئت نظارت بر مراكز فرهنگي صادر گرديد. هر يك از اين 2 مركز، براساس رسالت قانوني خود و با استناد به قوانين رسمي كشور، اين انحلال را اعلام كردند. پس از اين احكام وزارت ارشاد در اقدامي عجيب از پيگيري شكايت خود و رسيدگي به تخلفات متعدد خانه سينما انصراف داد و به همين حكم انحلال بسنده نمود! اين كوتاه آمدن، سبب تجري متخلفان و طرح شكايت عليه وزارت ارشاد در ديوان عدالت اداري گرديد! هرچند ديوان عدالت اداري به لحاظ قانوني، مكلف به رسيدگي به كليه شكايات وارده است اما محتواي راي صادره كه از يك سو خانه سينما را منحل و از ديگر سو به ارجاع دوباره موضوع به هيئت نظارت بر مراكز فرهنگي حكم مي كند، تعجب برانگيز است و همين امر بوي كباب را به مشام گروه هاي فشار خانه سينما رسانده است! به هر حال تاكيد رياست محترم ديوان عدالت اداري بر اينكه انحلال خانه سينما به دليل حكم شوراي فرهنگ عمومي همچنان پابرجاست و نيز راي قاطع و مجدد هيئت نظارت بر مراكز فرهنگي كه طي آن بار ديگر بر انحلال خانه سينما تاكيد شده است، راه را بر غوغاسالاري افراد هرج ومرج طلب و گريزان از قانون بست و آنها را وادار به تمكين به قانون و خاموش كردن روزشمارهاي افتتاح مجدد نمود. با اين همه اين پرسش همچنان مطرح است كه چرا در شرايطي كه براي دايركردن يك مغازه ميوه فروشي نياز به اخذ مجوز و طي تشريفات قانوني است، يك تشكل غيرقانوني، سالهاي سال بدون اخذ هرگونه مجوزي فعاليت گسترده مي كند و دستگاه هاي مسئول مثل وزارت ارشاد يا قوه قضائيه اقدامي نمي كنند و تازه وقتي بعد از سالها اقدامي صورت مي پذيرد، آنقدر مبهم و ناكافي است كه زبان غوغا سالاران را به طلبكاري دراز مي كند!

 



شيرين كاري هاي آخر عمري پيرزن رستاخيزي! (خبر ويژه)

وضعيت فعالان به اصطلاح حقوق بشر به گونه اي شده است كه هر بار ژست حقوق بشري مي گيرند؛ مشاركت آنها با متجاوزان و جنايتكاران و ناقضان بين المللي حقوق بشر رو مي شود. به دنبال دعوت رئيس جمهور كشورمان از رئيس جمهور سوريه براي شركت در نشست سران جنبش عدم تعهد در ايران، شيرين عبادي كه به پراكنده گويي شهرت دارد اين بار در مقام وكيل مدافع تروريست ها و اشرار كه طي ماه هاي گذشته امنيت سوريه را نشانه گرفته بودند ظاهر شد و اعتراض كرد كه چرا ايران، بشار اسد را به كشورش دعوت كرده است.
شيرين عبادي كه شيرين كاري هاي او به سريالي تمام نشدني تبديل شده است در اظهارنظري عجيب، آشوبگران در سوريه را آزادي خواهان سوري لقب داد!
وي كه مدام از حقوق و قوانين بين المللي دم مي زد براي ادعاهاي خود هيچ دليلي ارايه نكرد و بر خلاف ژست صلح و رعايت مقررات بين المللي به كوفي عنان نماينده سازمان ملل متحد براي حل اختلاف ها در سوريه حمله كرد كه چرا عنان بخاطر حل مشكلات سوريه به تهران سفر كرده بود و ادامه داد: «نكته اي كه تاكنون از نظر دور مانده اين است كه چگونه يك چنين اشتباه فاحشي از سوي سياستمدار برجسته اي مانند كوفي عنان سر زده است؟ آيا آقاي كوفي عنان معتقد است كه ايران حق دارد در امور داخلي سوريه دخالت كند و به همين دليل تصميم گرفته است تا به عنوان يكي از طرف هاي اختلاف با اين كشور وارد مذاكره شود؟ آيا آقاي كوفي عنان مجاز است كه ايشان در مصاحبه هاي گوناگون عنوان مي كنند براي جلب موافقت ايران با طرح صلح به تهران رفته است؟»
اين در حالي است كه از شيرين عبادي بايد پرسيد اگر درباره حقوق بشر صادق است چرا به راي اخير مردم سوريه در انتخابات پارلمان اين كشور كه نشان از حمايت مردمي بوده است اشاره اي نمي كند. چرا خانم عبادي هيچگاه از جنايات فاحش صهيونيست ها در نقض حقوق بشر سخني نمي گويد. چرا او و دار و دسته مدافعان دروغين حقوق بشر نسبت به طرح الحاق بحرين به عربستان كه نقض صريح حقوق يك ملت است واكنشي نشان نداد؟
گفتني است شيرين عبادي به روايت اسناد موجود كه شماري از آنها را مدير مسئول كيهان در دادگاه ارائه كرد، با پيشنهاد صهيونيست هاي نشان دار جايزه صلح نوبل گرفته و مخصوصا دفاع وي از قتل عام مردم در رژيم شاه- سند روزنامه رستاخيز- و مقاله وي كه در آن با تلويحي نزديك به تصريح در جريان جنگ تحميلي حق را به صدام داده بود، در معرفي او براي دريافت جايزه صلح نوبل نقش موثري داشته است.

 



دانشجوي اردني: مخالفان ايران فرزندان شيطان هستند! (خبر ويژه)

عصبانيت گروههاي اپوزيسيون خارج كشور از صلابت تيم هسته اي كشورمان در مذاكرات بغداد و فراواني نوشته هاي ناسزاگونه آنها در سايت هاي ضدانقلابي، تعجب برخي از شهروندان اروپايي و آمريكايي و دانشجويان عرب در اين كشورها را در پي داشته است.
«احمد ابوحامد» دانشجوي اردني در صفحه فيس بوكس خود طي يادداشتي با عنوان «ابناءالشياطين» -فرزندان شياطين- نوشته است «حق با ايران است كه فرزندان شيطان را از كشور اخراج كرده است» ابوحامد مي نويسد «هموطنان من در اردن و تا آنجا كه مي دانم در بقيه كشورهاي عربي از پيشرفت هاي اتمي ايران خشنودند و دولت هاي عربي را به خاطر بي هويتي در برابر آمريكا و اسرائيل سرزنش مي كنند ولي در آمريكا بعضي از ايرانيان را مي بينيم كه به جاي افتخار و احساس غرور نسبت به پيشرفت هاي كشورشان، از دشمنان مردم وطن خود دفاع مي كنند» اين دانشجوي اردني در ادامه مي نويسد! «براي من مشاهده اين وضعيت تعجب آور بود تا اينكه متوجه شدم اين عده از مخالفان حكومت ايران هستند و به دولت ايران حق دادم كه آنها را به كشور راه ندهد» نكته جالب تر در نوشته اين دانشجوي اردني آن است كه مي نويسد «برخي از اين مخالفان ايران وقتي در جمع دانشجويان آمريكايي و يا كشورهاي مسلمان عربي و مالزيايي و پاكستاني قرار مي گيرند، جرأت نمي كنند خود را مخالف ايران معرفي كنند».
گفتني است كه در يكي از كالج هاي آمريكايي، وقتي خانم «م-ك» براي سخنراني در جمع تعدادي از دانشجويان رفته و عليه ايران مطالبي گفته بود از سوي دانشجويان «هو» شده و يك كارمند زن كالج به صورت او تف انداخته بود.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14