نگاهي به محوريت انديشه هاي امام(ره) در بيداري اسلامي (بخش نخست)
راه امام الگويي زنده در تاريخ

گاليا توانگر
امام(ره) كه ندا مي داد، همه گوش به فرمان بودند، از دانش آموز 13 ساله بسيجي تا پيرمرد 80 ساله روستايي. اين مصلح بزرگ حتي به آزادي مملكت خود از يوغ استعمار نمي انديشيد، بلكه غايت اهداف او پيروزي مسلمين جهان بر مستكبرين زمانه بود. امام(ره) حتي براي غيرمسلمان آزاديخواه نيز ايدئولوژي و برنامه داشت. به راستي در انديشه و تفكر ايشان چه چيز موج مي زد كه اين گونه دريا مي آفريد؟ وقتي سخن راستين و مخلصانه برخاسته از معنويت الهي باشد، به حبل المتيني تبديل مي شود كه راه جويان به آن چنگ زده و راز رهايي خود را در سايه كلام الهي خواهند يافت. اين گونه منيت ها خط مي خورد و وحدت كلمه به شكل واقعي خود نمود خواهد يافت.
چنين انديشه و كلامي ناميرا خواهد شد و قرن ها به حيات طيبه خويش ادامه خواهد داد. چراغ پرفروغي مي شود فرا راه ملت ها. در اين عصر كه انسان ره گم كرده و سردرگم سايه امني مي جويد، مكتب مصلح بزرگ امام خميني(ره)، فانوسي پرفروغ است كه كشتي انسانيت و در سايه خدا زيستن را به سر منزل مقصود مي رساند.
ابتدا مي گفتند اين هياهو از آن جهت است كه مردم منطقه داعيه زندگي بهتر و مرفه تر را دارند. اگر مشكلات اقتصادي رفع و رجوع شود همه اين هياهوها خواهد خوابيد.
ولي داستان، داستان خواب و فراموشي نبود، اصلا داستان هم نبود. واقعيتي برخاسته از رشد فكري و معنوي مردم منطقه بود. انقلاب در تونس، مصر ،بحرين، عربستان، ليبي و... نتيجه الگوگيري از مكتب مصلح بزرگ امام خميني(ره) و بيداري اسلامي مردم منطقه خاورميانه است.
آنها مي خواهند آزاد و در سايه معنويت زندگي كنند. از سايه سنگين زندگي با مدل هاي وارداتي خسته شده اند. مي خواهند خود را باور كنند و در سايه فرهنگ اسلامي به پايه گذاري دوباره زيرساخت هاي جامعه شان همت گمارند. وقتي زير ساخت ها محكم بنا نهاده شوند، زندگي در سايه رفاه هم حق مسلم جامعه خواهد شد.
بازگشت مردم خاورميانه به ريشه هاي اسلامي
شخصيت حضرت امام(ره) به عنوان يك ايده پرداز يك فرد شجاع ايدئولوگ انقلابي بسيار نمونه است. اگر بخواهيم چهره هاي تاثيرگذار قرن گذشته را مورد مطالعه قرار داده و تفكر و عملكردشان را حلاجي كنيم، بي شك شخصيت امام(ره) در اين پژوهش جزء شاخصه هاست.
مهدي عباسي مهر كارشناس مسائل سياسي شاهد مثال گفته هاي بالا را در سخنان مقام معظم رهبري جستجو مي كند و مي گويد: «در كلام مقام معظم رهبري صراحتاً اشاره شده كه اگر امام خميني(ره) نبود اين انقلاب بي نام خميني در هيچ جاي جهان شناخته نمي شد.
به راستي اگر امام(ره) نبودند، انقلاب اسلامي هيچ گاه نمي توانست به پيروزي برسد و اين طور اثرگذار باشد.»
وي در ادامه تحولات منطقه را مورد بررسي قرار داده و در مورد موج بيداري اسلامي توضيح مي دهد: «شايد گزاف نيست كه بگوييم اكثر انقلاب هاي شكل گرفته در منطقه در دل كشورهايي چون تونس، بحرين، يمن، ليبي و مصر و... حول محور دين و خواسته هاي اسلامي شكل گرفته اند. به جرأت مي توان گفت كه جرقه اوليه اين حركت ها از تريبون هاي نماز جمعه زده شده اند.
الان شرايط به گونه اي است كه ديگر مردم اين منطقه حاضر نيستند زير يوغ استعمار زندگي كنند. در طي نيم قرن اخير ابتدا توسط انگليس و سپس توسط آمريكا مورد انواع سوءاستفاده فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي واقع شده اند. با چنين رويكردي مي توان صددرصد نتيجه گيري كرد كه حركت دامنه دار مردم خاورميانه در وهله اول حركتي ضدامپرياليستي محسوب مي شود.
در گام بعدي اين نتيجه گيري صادق است كه مردم منطقه مي خواهند به انديشه هاي ديني و اسلامي كه ريشه هاي هويت آنهاست، باز گردند. وقتي به دقت مي نگريم درمي يابيم كه شعارهاي آنها دقيقاً شبيه شعارهايي است كه مردم كشور ما در زمان انقلاب اسلامي ايران سر مي دادند.»
وي با ورق زدن تاريخ شكوهمند انقلاب اسلامي مي گويد: «حضرت امام خميني(ره) خاستگاه اصلي انقلاب را رودررويي با استكبار، حكام سلطه جوي پهلوي و زياده خواهي غرب و شرق مي دانستند. بنابراين انديشه هاي ناب اسلام را سرلوحه مبارزات خود قرار دادند. الان در منطقه خاورميانه هم وضع همين گونه است. چون به مكتب مصلح بزرگ دست يازيده اند، توانسته اند سنگرهاي ظلم را فروپاشي كرده و به زير قدرت درآورند.»
اين كارشناس مسائل سياسي در ادامه صحبت هايش مي گويد: «در طول صد سال اخير اكثر انقلاب هايي كه به واسطه خواسته هاي مادي و تحت اعتراضات عمومي شكل گرفته اند با اندكي زور و فشار سركوب شده اند. تنها انقلاب هايي دوام دارند كه ايدئولوژيك بوده و ديدگاه اسلامي دارند. مطمئن باشيد اگر انقلاب هاي منطقه ايدئولوژيك نبود، سريع فروكش مي كرد. اين نشان مي دهد كه وابستگي مردم منطقه به اسلام، انقلاب اسلامي و رهنمودهاي امام خميني(ره) غيرقابل انكار است.»
صبح ظفر نزديك است
اگر به منويات امام(ره) و توصيه هاي ايشان در وصيت نامه شان نگاه كنيم، مي بينيم كه تلاش امام(ره) براي آزادي فقط محدود به مرزهاي ايران نيست، بلكه انديشه هاي ضداستكباري ادامه مي يابد. چنانچه وقتي لانه جاسوسي آمريكا تسخير شد، از آن به عنوان انقلاب دوم ياد كردند.
عباسي مهر كارشناس مسائل سياسي به پيام هاي سالانه حضرت امام(ره) در كنگره هاي سالانه حج اشاره كرده و مي گويد: «اين پيام ها گواه اين هستند كه امام (ره) همواره تلاش مضاعفي در جهت ايجاد وحدت اسلامي داشته اند. ايشان عامل اصلي عقب افتادگي مردم منطقه را در سرسپردگي به حكام ظلم مي دانستند. بارها و بارها توصيه داشتند كه زير بار ظلم غرب و شرق قرار نگيريد. اگر امروز مردم منطقه هم شعار مرگ بر آمريكا و مرگ بر اسرائيل سر مي دهند خاستگاهش حسينيه جماران بوده است. حتي افرادي كه در جبهه باطل هستند و در برابر خواسته هاي مردم منطقه قد علم مي كنند به خوبي مي دانند كه جنس شعارهاي مردم در اين روزها دقيقاً شبيه شعارهاي مردم در بهمن 57 است.»
وي با استناد به پيش بيني هاي حضرت امام(ره) در دهه 60 و خبر دادن از تحولات چند دهه پيش مي گويد: «امام(ره) با نگاه استراتژيك خود در دهه 60 پيش بيني تحولات را كرده بودند. نامه ايشان به گورباچف و خبر دادن از فروپاشي ابرقدرت شرق يكي از اين پيش بيني هايي بود كه خيلي زود تحقق پيدا كرد.
پيش بيني ديگر امام(ره) برتري مسلمين بر ابرقدرت هاي غربي بود كه در حال حاضر پله به پله به تحقق اين پيش بيني تكان دهنده نزديك تر مي شويم. با توجه به الگو گرفتن از تفكر و انديشه امام(ره) در بروز انقلاب هاي منطقه قطعا شاهد پيروزي هاي بزرگتري خواهيم بود.»
ايده پردازي انقلاب اسلامي براي جهادگران مسلمان
با شروع روند بيداري در منطقه خاورميانه و شمال آفريقا بعضي از تحليل گران مغرض سعي داشتند اين حركت را يك حركت اعتراضي نسبت به وضعيت اقتصادي تعريف كنند. اين افراد تأكيد كردند موج اعتراضات ريشه اقتصادي دارد و با حل مشكلات اعتراضات نيز خواهد خوابيد. اما وقتي انقلاب به تونس و مصر نيز سرايت كرد، كم كم شعارهاي اصلي مردم نمايان شدند و گسترش پيدا كردند.
اين شعارها و فريادها گواه اين بود كه تمايلات اسلامي مردم فراگير شده اند.
حبيب الله تركاشوند معاون خبرگزاري قرآني ايران مي گويد: «نقطه شروع و جرقه اين انقلاب ها در خاورميانه رابطه سران كشورهاي اسلامي با اسرائيل و عقد قرارداد ننگين كمپ ديويد بود. اين اعتراضات در برابر استكبار خيلي سريع به يك موج انقلابي تبديل شد كه از يك خاك به خاك ديگري سرايت كرد و هم اكنون شاهد يك انقلاب بزرگ در سطح كشورهاي جهان اسلام هستيم.»
اما اگر بخواهيم با فاصله زماني بيشتري سر منشأ اين اعتراضات را شناسايي كنيم به كدام افق ها خواهيم رسيد؟
تركاشوند در پاسخ به اين سؤال مي گويد: «كشورهاي منطقه در زمان پيروزي انقلاب اسلامي ايران دو رويكرد ناسيوناليستي و سوسياليستي داشتند. از يك طرف از دست حكومت هاي وابسته خود و تحقير شدن هاي پياپي خسته شده بودند و از طرف ديگر به دنبال راهي بودند كه به عزت خود بازگردند. اما تجربه به آنها نشان داده بود كه با دو گفتمان ذكر شده در بالا يعني رويكردهاي ناسيوناليستي و سوسياليستي نمي توانند راه به جايي ببرند. با پيروزي انقلاب اسلامي و به ثمر رسيدن آن مردم مسلمان منطقه متوجه شدند كه اين مكتب ديني كه زيربناي انقلاب اسلامي ايران است، مي تواند براي آن ها نيز رهايي بخش باشد و مي توانند روي آن از لحاظ ايدئولوژيكي حساب باز كنند. البته از ديد مردم مسلمان منطقه هنوز شبهاتي پيرامون دوام انقلاب اسلامي ايران وجود داشت كه با پيروزي هاي غيرقابل انكار در هشت سال جنگ تحميلي خط بطلاني بر همه ترديدها كشيده شد.
در سال 67 امام(ره) با قدرت هر چه تمام تر نامه اي به گورباچف سردمدار ابرقدرت شرق نوشت و ايشان را به بازگشت به سوي انديشه هاي ديني و معنوي فراخواند.
حكم ارتداد سلمان رشدي توسط امام(ره) قاطعيت ديگري توسط مصلح بزرگ بود كه نام ايشان را در ذهن جهانيان به عنوان ولي امر مسلمين حك كرد.
اگر چه هنوز هم با گذشت سه دهه از پيروزي انقلاب اسلامي تهديدهاي همه جانبه اقتصادي و هسته اي ادامه دارند، اما كشورهاي ابرقدرت چند دهه گذشته نتوانسته اندايران اسلامي را به عقب برانند. از سوي ديگر علي رغم تحريم هاي پياپي غرب عليه ايران و نيز پيروزي هاي غيرقابل انكار جمهوري اسلامي در تمامي عرصه ها اين مكتب آرام آرام جاي خود را در دل تمامي اقشار مختلف كشورهاي اسلامي باز كرده و مي كند. استكبار آن قدر در منگنه و فشار است كه اين روزها چاره اي جز علم كردن انديشه هاي باطل در برابر انديشه هاي اسلامي نمي بيند. همان گونه كه مي بينيم انديشه هاي الحادي وهابيت را در كشورهاي مسلمان منطقه روبه روي انديشه هاي اسلامي قرار داده است. البته اين بار نيز نتيجه اي جز شكست عايدشان نخواهد شد.»
از بهار عربي تا بهار اسلامي در جهان
به تحولات انقلابي در كشورهاي خاورميانه بهار عربي نيز گفته اند ، اما بر هيچ كس پوشيده نيست كه اين بهار مديون مجاهدت باغباني چون حضرت امام خميني(ره) است.تحولات كنوني مي رود كه به يك تحول بزرگ در صحنه جهاني تبديل شود و ان شاءالله كه اين موج حركت ها به انقلاب بزرگ مهدي موعود(عج) بينجامد.
مريم احمدي منفرد كارشناس علوم سياسي مي گويد: «دامنه اين تحولات هم اكنون به جنوب غربي آسيا و از اين سو تا شمال آفريقا كشيده شده است. حالا بماند اين كه خيلي از تحليل گران مغرض داخلي مي خواهند به جاي بيداري اسلامي اصطلاحات ديگري را جايگزين كنند تا به خيال خود از عظمت اين حركت ها در تحليل ها و خبرهاي روز بكاهند. واقعيت اين است كه پيش بيني هاي مصلح بزرگ حضرت امام(ره) يكي پس از ديگري به وقوع مي پيوندند. در حال حاضر حتي در كشورهاي آمريكاي جنوبي و اروپايي نيز شاهد شكل گيري موج بيداري هستيم. اين كه مردم ديگر نمي خواهند زير يوغ استعمار نفس بكشند، يك واقعيت غيرقابل انكار در مطالبات به روز مردم دنياست. آنها به كشورهايي چون ايران مي نگرند كه دست خالي و با عنايت پروردگار و نيز به پشتوانه انديشه هاي رهايي بخش حضرت امام خميني(ره) و نيز رهنمودهاي روشنگرايانه مقام معظم رهبري توانسته اند زنجيرهاي وابستگي را بگسلند و افق هاي خودباوري را روشنايي ببخشند.»
وي در تكميل صحبت هايش مي گويد: «حتي اگر تحليل گران هم بخواهند اين حوادث را بي اهميت جلوه داده و آن را با اعتراضات برخاسته از مطالبات مادي قياس كنند، از روي خلوص معنوي مبارزين مي توان همه چيز را درك كرد. اينك زن مسلمان بحريني در زير سخت ترين شكنجه ها فرياد مي زند: «مرگ بر استكبار! همه اين مجاهدت ها گواه اين است كه صبح ظفر نزديك است.»
گزارش روز