(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 22 خرداد 1391 - شماره 20229

آمريكا و سامانه موشكي اسرائيل
گزارش تحليلگر آمريكايي از استان مرزي تركيه
اعتراف تروريست ها در سوريه با پول خارجي ها آدم مي كشيم
ترس آل سعود از سرايت انقلاب بحرين



آمريكا و سامانه موشكي اسرائيل

جمهوريخواهان آمريكا در حالي از كمك 680 ميليون دلاري به سامانه موشكي رژيم صهيونيستي سخن مي رانند كه ايجاد سامانه هاي دفاع موشكي يكپارچه در منطقه خاورميانه و كمك به لابي صهيونيستي در آستانه انتخابات رياست جمهوري از اهداف آنان به شمار مي آيد.
با وجود فراز و نشيب هاي بسيار در روابط آمريكا و رژيم صهيونيستي در شش دهه اخير، ايالات متحده همواره مهم ترين متحد و پشتيبان اين رژيم در سطوح مختلف بوده است و همه احزاب سياسي و روساي جمهور آمريكا اعم از دموكرات و جمهوريخواه تعهدات گسترده اي نسبت به اين رژيم داشته اند كه حاصل آن را مي توان در چارچوب روابط ويژه ميان دوطرف ارزيابي كرد. نقش گروه هاي متنفذ و قدرتمند يهودي آمريكا، منافع متقابل طرفين، وجود نگرش هاي مشترك و تاثير ساختارها، نهادها و ساز وكارهاي همسان بر رويكردهاي سياست داخلي و خارجي و همين طور سياست ابهام هسته اي اين رژيم از جمله عواملي هستند كه در تقويت اين روابط و ايجاد تفاهم بين دو طرف نقشي اساسي ايفا مي كنند. از اين منظر، آمريكا همواره رژيم صهيونيستي را براي خود سرمايه اي راهبردي تلقي كرده است. در اين رابطه، به نقل از كميته خدمات دفاعي مجلس نمايندگان آمريكا در نظر دارد طرحي را براي كمك 680 ميليون دلاري اين كشور تا سال 2015 ميلادي به سامانه دفاع موشكي اين رژيم موسوم به گنبد آهنين ارائه دهد. آمريكا از سال 2011 تاكنون 205 ميليون دلار به سامانه موشكي گنبد آهنين رژيم صهيونيستي كمك كرده و درصدد است تا كمك هاي نظامي به رژيم صهيونيستي را افزايش دهد تا همچنان اين رژيم به عنوان يكي از قدرت هاي نظامي منطقه مطرح باشد. هزينه طراحي و استقرار اين سيستم بيش از يك ميليارد يورو برآورد شده است و هركدام از موشك هاي كوتاه برد اين سيستم هزينه اي معادل 25 هزار يورو دارد. سيستم گنبد آهنين از 3بخش تشكيل يافته است. يك رادار رديابي موشك، يك مركز كنترل و يك بخش شليك موشك. شكل اوليه اين سيستم كه به صورت موشك هاي پاتريوت آمريكا در سرزمين هاي اشغالي و عربستان به كار گرفته مي شد، توانست موشك هاي اسكاد پرتاب شده توسط عراق را رديابي و نابود كند. بعد از تجربه جنگ لبنان و شكست ارتش در مقابل حزب الله، رژيم صهيونيستي به طور جدي به فكر تقويت سيستم دفاع موشكي خود افتاد. اين رژيم پيش از اين سيستم دوربرد موسوم به پيكان را طراحي كرده بود اما بعد از جنگ لبنان، تصميم گرفت كه با سرمايه گذاري سنگين، سيستم گنبد آهنين را طراحي و توليد كند. در اين چارچوب اين سوال مطرح مي گردد كه با وجود شكست اين سامانه و نزديكي انتخابات رياست جمهوري در آمريكا، هدف از ارايه كمك هاي بيشتر آمريكا به رژيم صهيونيستي چيست؟
نگاه آمريكا طي دهه هاي گذشته به رژيم صهيونيستي همواره نگاهي راهبردي بوده و اين رويكرد در بيشتر حوزه ها رعايت شده است به نحوي كه طي سال هاي مالي 2009 تا 2012 دولت آمريكا 9ميليارد دلار كمك نظامي بلاعوض به غير از طرح هاي جداگانه مصوب كنگره همانند سپر دفاع موشكي به اين ژريم كرده است. از اين منظر، اين طرح را مي توان طرحي راهبردي براي دو طرف تلقي كرد كه گاهي فراي كمك هاي متعارف مالي و نظامي آمريكا به اين رژيم صورت مي گيرد.
روابط آمريكا و رژيم صهيونيستي براي دوره هاي متوالي از چنان ثباتي برخوردار بوده است كه اين ثبات به نوعي به نقش حمايت گرانه براي دو طرف تبديل گرديده است به نحوي كه علاوه بر حمايت هاي سياسي كه آمريكا و احزاب سياسي آن، از اين رژيم در صحنه بين المللي انجام مي دهند با مشاركت دهي اين رژيم دراهداف راهبردي خود تلاش مي كنند تا فضاي مشاركت راهبردي را به فضاي «اشتراك راهبردي» مبدل سازند.
منبع: خبرگزاري قدسنا

 



گزارش تحليلگر آمريكايي از استان مرزي تركيه
اعتراف تروريست ها در سوريه با پول خارجي ها آدم مي كشيم

ترجمه و تنظيم فريده شريفي
اشاره
«مايكل ويس» تحليلگر آمريكايي و پژوهشگر مركز مطالعات روسيه اخيراً در سفري به استان مرزي هاتاي تركيه كه هم مرز با سوريه است با تعدادي از مخالفان نظام سوريه گفت وگويي انجام داده است. اعترافات مصاحبه شوندگان پرده از پشت صحنه ناآرامي هاي سوريه برمي دارد.
سرويس خارجي
مخالفان و شورشيان سوري در مصاحبه با مايكل ويس به صراحت اعلام كردند با حمايت كشورهاي خارجي و تأمين مالي و تسليحاتي از سوي آنان عليه دولت سوريه مي جنگند و اگر اين درآمدها از سوي خارجي ها تأمين نمي شد قادر به مقابله با نظام بشاراسد رئيس جمهور سوريه نبودند.
مخالفان مسلح نظام سوريه مي گويند كمك هاي مالي كشورهاي ديگر صرف خريد سلاح هاي سبك و سنگين مي شود كه از آنها براي جنگيدن عليه ارتش سوريه استفاده مي شود.
شورشيان مسلح همچنين اعتراف كردند تركيه نه تنها امكانات مالي و تسليحاتي در اختيار مخالفان قرار مي دهد بلكه در خاك اين كشور نيز گروه هاي مسلح را آموزش مي دهد.
مخالفان نظام سوريه در مدت كوتاهي توسط نظاميان تركيه آموزش داده مي شوند و آمادگي لازم را براي ورود به خاك سوريه و درگيري با ارتش سوريه پيدا مي كنند.
مخالفان دقيقاً از اين مسئله آگاهي دارند كه منبع اصلي تأمين كننده سلاح و پول آنها چه كسي يا چه كساني است ولي براي آنها اين مسئله اهميت چنداني ندارد، آنچه براي آنها مهم است داشتن سلاح هاي كافي براي مقابله با حكومت بشاراسد است.
اين اعترافات تأييدي بر گزارش اخير روزنامه واشنگتن پست است كه اعتراف كرد، سلاح ها و تجهيزات مورد نياز مخالفان نظام سوريه از طريق آمريكا تأمين مي شود.
برخي از كشورهاي منطقه و جهان اميدوارند بحران سوريه از طريق راه حل هاي سياسي و مسالمت آميز حل و فصل شود ولي برخي ديگر از كشورها مواجهه نظامي با بحران سوريه را اجتناب ناپذير مي دانند و معتقدند راه حل نظامي تنها گزينه براي سرنگوني نظام بشاراسد است.
برخي از مخالفان سوري هم از عنوان كردن نام كشورهاي تأمين كننده منابع مالي و تسليحاتي آنان خودداري مي كنند و اظهار مي دارند مهمات و سلاح هاي خود را از بازار سياه تهيه مي كنند اما از پاسخ دادن به اين سؤال كه چه كشور يا كشورهايي منابع مالي براي خريد اين سلاح ها را دراختيار آنها قرار مي دهد طفره مي روند. به گفته اكثر مخالفان مسلح، عربستان و قطر از مهم ترين كشورهاي تأمين كننده سلاح براي آنان هستند و بيشتر مهمات و تجهيزاتي كه از طريق اين دو كشور در اختيار آنان قرار مي گيرد در استان «ادلب» نزديك مرز تركيه يا منطقه «زبادني» در نزديكي مرز لبنان انبار و نگهداري مي شود.
اين اعترافات در حالي صورت مي گيرد كه اين كشورها مدعي هستند هيچ گونه سلاح و مهمات در اختيار شورشيان قرار نمي دهند. حتي اخيراً «جي كارني» سخنگوي كاخ سفيد مدعي شد كه آمريكا هيچگونه سلاحي در اختيار مخالفان قرار نمي دهد. اگر تركيه يا كشورهاي ديگر از حمايت و چراغ سبز آمريكا براي تجهيز و آموزش مخالفان مسلح سوري برخوردار نبودند هيچ گاه دست به اين اقدامات نمي زدند.
غرب هم به ظاهر عنوان مي كند به راهكار سياسي توجه بيشتري دارد تا به راهكار نظامي و ناتو هم اعلام كرده قصد دخالت نظامي در سوريه را ندارد اما كليه تحريكات و عمليات تروريستي كه در سوريه اتفاق مي افتد با حمايت اين كشورها صورت مي گيرد.
كوفي عنان فرستاده ويژه سازمان ملل به سوريه با ارائه طرح 6ماده اي تلاش كرده بحران سوريه را از طريق مسالمت آميز حل و فصل كند اما با اينكه از شروع اين طرح در سوريه بيش از سه ماه مي گذرد هنوز به موفقيت نرسيده و تمامي تلاش ها حاكي از اين است كه توطئه هايي در جريان است تا اين طرح به ثمر نرسد.
درحال حاضر به نظر مي رسد كه مخالفان به شيوه هاي ديگري روي آورده اند و با كشتار مردم بي گناه مي خواهند تقصير را به گردن نظام بشاراسد بيندازند و كشتار مردم مظلوم الحوله نمونه اي از اين جنايات تروريستي است كه با حمايت كشورهاي خارجي صورت گرفته است.
حملات تروريستي در منطقه الحوله در شهر حمص 116 غيرنظامي كه اكثر آنان را زنان وكودكان تشكيل مي دادند به كام مرگ فرستاد و تنها گناه اين مردم حمايت از نظام بشاراسد بود. گروه هاي تروريستي درسوريه از زمان طرح 6ماده اي كوفي عنان و درخواست براي آتش بس، بارها با سوء استفاده از خلأ ناشي از نبود ارتش در شهرها آتش بس را نقض كرده و دست به اقدام هاي خشونت بار و حملات تروريستي زده اند. به نظر مي رسد با وجود تلاش هاي عنان براي پياده سازي طرح صلح و همچنين تأكيد مقام هاي سوري بر پايبندي به آن، هنوز گروه هاي مخالف صلح براي نشستن پاي ميز مذاكره و پايان دادن به اقدام هاي خشونت بار قانع نشده اند.
توقف كامل كشتار و اقدام هاي خشونت آميز مسلحانه، تأمين امنيت ناظران سازمان ملل و ارسال كمك هاي انساني به مناطق آسيب ديده، همچنين خودداري از انجام هرگونه اقدام هاي خصمانه عليه ارتش سوريه از جمله اصول مهم طرح 6ماده اي كوفي عنان است كه هيچ كدام از آنها ازسوي مخالفان مسلح درنظر گرفته نشد و بمب گذاري در مسير ناظران بين المللي از جمله اقداماتي بود كه شورشيان مسلح تدارك ديدند كه تلفاتي به دنبال نداشت ولي نشان داد گروهك هاي تروريستي به اين راحتي ها دست از فعاليت هاي تروريستي خود برنمي دارند و آنچنان از سوي دشمنان نظام سوريه حمايت و پشتيباني مي شوند كه تصور ترك مخاصمه را هم نمي كنند. ازسوي ديگر، به نظر مي رسد كوفي عنان مهره اي مناسب براي اهداف كشورهاي غربي است كه وانمود كنند مي خواهند بحران سوريه را از طريق غيرنظامي حل و فصل كنند.
از ديد غربي ها چنانچه عنان بتواند طرح صلح خود را به پيش ببرد راه براي قدرت گرفتن گروه هاي تندرو مخالف اسد هموار خواهدشد و حكومت مركزي تحت فشار بيشتري قرار خواهدگرفت كه احتمالا به كناره گيري اسد منجر شود اگر طرح عنان نيز موفق نشود راه براي دخالت نظامي از كشورها فراهم مي شود و ديگر دليلي براي مداخله كردن پيدا نخواهدكرد.
به اين ترتيب غرب به طور رسمي و با بهانه قراردادن شكست طرح عنان، كمك هاي نظامي خود را براي گروه هاي صلح ارسال مي دارد و شرايط را به سمتي هدايت مي كند كه در نهايت به نفع غرب تمام شود.
با توجه به تأكيدهاي مسكو و پكن بر طرح عنان اين پرسش مطرح مي شود در صورت شكست اين طرح آيا آنان عملا در جبهه كشورهاي طرفدار جنگ قرار خواهندگرفت؟
منبع : تلگراف

 



ترس آل سعود از سرايت انقلاب بحرين

آغاز انقلا ب هاي عربي تونس نبود، حادثه تونس و خودسوزي جوان تونسي نبود بلكه آغاز حقيقي انقلاب هاي عربي بحرين بود.
روزنامه السفير لبنان در مقاله اي به قلم سمير كرم مي نويسد، آغاز انقلاب هاي عربي از چشم رسانه هاي عربي به دور ماند شايد به عمد اين آغاز عنوان نشد چرا كه انقلاب مردم بحرين از ديد اين رسانه ها دور مانده است.
اما به هر حال قبل از انفجار انقلاب تونس، آغاز حقيقي انقلاب هاي عربي در بحرين بود، بحرين زودتر از همه آغاز كرد و اين آغاز هنوز هم ادامه دارد. اما چگونه است كه آن را مخفي مي كنند و حتي سعي دارند كه آن را از بين ببرند. براي روشن شدن اين مسئله بايد از عربستان سعودي سخن گفت، عربستان پول و قدرت و نفوذ در منطقه خليج فارس دارد و اگر لازم باشد حقايق را تغيير مي دهد و مسير تاريخ را عوض مي كند. عربستان در اين راه تنها نيست رسانه هاي عربي و حتي بيشتر رسانه هاي غربي از او دنباله روي مي كنند، اما عربستان قادر نيست انقلاب بحرين را زنده به گور كند. انقلاب بحرين با قدرت راه خود را ادامه مي دهد و حتي قدرت ترساندن همسايه سركش خود را نيز دارد به همين دليل است كه طرح اخير عربستان براي بلعيدن بحرين شكست خورد و به زماني ديگر موكول شد.
روشن است كه روند بلعيدن بحرين به آن آساني كه غول سعودي تصور مي كرد نيست چرا كه اختلاف دو كشور فقط در اين اندازه نيست بلكه به عوامل سياسي هر دو كشور باز مي گردد.
تظاهرات گسترده اي كه در بحرين رخ داد عربستان را لرزاند همه مخالف اتحاد بحرين و عربستان هستند چرا كه مي دانند هدف نهايي اين الحاق اجباري چيست؟
اين گام تلاشي است براي متوقف كردن جريان انقلابي كه مي تواند به خارج از بحرين گسترش يابد. به ويژه آنكه درعربستان همه شرايط براي آغاز انقلاب آماده است و برگزاري تظاهرات مخالفان آل سعود در شهرهاي مختلف اين كشور گواهي براين ادعا است.
به همين دليل خيلي عجيب به نظر نمي رسد كه عربستان سعودي از گسترش انقلاب بحرين به خارج از كشور مي ترسد.
همدردي آل سعود با آل خليفه به دليل ترس از سرنگوني حكومت ها باعث شد كه از همان آغاز انقلاب بحرين، آل خليفه از نظاميان آل سعود براي سركوب اعتراضات مردمي استفاده كند.
حضور بيش از يك سال نظاميان سعودي در بحرين، براي سركوب تظاهرات مردمي كمكي به خاموش كردن انقلاب نكرد و مردم بحرين مصمم تر از گذشته عزم خود را براي مبارزه با نيروهاي خارجي به ويژه آل سعود جزم كردند.
كارشناسان منطقه معتقدند مسئولان بحريني اتحاد با عربستان را راهي براي توجيه بيشتر سركوب شيعيان دراين جزيره مي بينند و اين همان هدفي است كه عربستان نيز به دنبال آن است.
به نظر مي رسد عربستان با اجراي طرح الحاق بحرين به خاك اين كشور درپي به دست آوردن فرصت بهتر براي دخالت دراين كشور كوچك باشد بدون اينكه با اعتراضاتي در خليج فارس و جهان روبه رو شود.
بحرين ميزبان بزرگ ترين پايگاه نظامي آمريكا در خليج فارس است. اين پايگاه تاكنون در مهار تظاهرات و مقابله با انقلاب اين كشور دخالت مستقيم نداشته است هرچند با ارسال سلاح و حمايت هاي مالي رژيم آل خليفه را براي سركوب تظاهركنندگان ياري داده است. اما به نظر مي رسد كه تصميم گيرندگان آمريكايي تا زماني از دخالت خودداري مي كنند كه قدرت عربستان را براي مهار بحرين كافي مي بينند.
ولي انعكاس نگراني عربستان از انقلاب بحرين درحد مرزهاي عربستان نمي ماند و در مرز بحرين هم متوقف نخواهد شد.
زواياي پنهان نفت عربستان
فعاليت بيش از 250 شركت آمريكايي در عربستان، خريدهاي تسليحاتي ساليانه 30 تا 40 ميليارد دلاري، استفاده از درآمدهاي نفتي براي سركوب ملت، فقر حاكم بر مردم و ادامه حيف و ميل ثروت نفتي عربستان تنها گوشه اي از زواياي پنهان سياست هاي نفتي آل سعود را تشكيل مي دهد. صنعت نفت عربستان سعودي بزرگ ترين صنعت اين كشور است كه دستاورد آن تبديل شدن عربستان به اولين صادركننده و دومين توليدكننده نفت در جهان است. اين كشور با 260 ميليارد شبكه ذخاير نفت خام، بزرگ ترين دارنده ذخاير نفت جهان است. صادرات نفت، 90درصد صادرات اين كشور و 40 درصد توليد ناخالص داخلي اين كشور را شامل مي شود. عربستان با داشتن جمعيتي بالغ بر 23 ميليون نفر، بزرگ ترين و پرجمعيت ترين كشور عضو شوراي همكاري خليج فارس است. اين كشور فاقد قانون اساسي است و احزاب و گروه هاي سياسي رسمي در آن وجود ندارد.
به گزارش ايرنا تاكنون آمار و ارقام دقيق و رسمي از ميزان درآمد نفتي عربستان منتشر نشده است، اما براساس گزارش مؤسسه آمارهاي ملي امارات كه در سال 2011 منتشر شد، نشان مي دهد كه جمع آمار درآمد نفتي عربستان از سال 2005 به بيش از 1300 ميليارد دلار مي رسد.
خبرگزاري بلومبرگ خبر از افزايش توليد نفت خام عربستان و سودآوري بزرگترين صادركننده نفت خام جهان از افزايش قيمت هاي جهاني نفت خام مي دهد. پيش بيني مي شود درآمدهاي نفتي اين كشور در سال جاري ميلادي به ركورد بي سابقه برسد.
براساس اين ارزيابي، مجموع درآمدهاي عربستان در سال 2012 به يك تريليون و 150 ميليارد ريال سعودي (307 ميليارد دلار) مي رسد كه 90درصد آن شامل فروش نفت خواهد بود.
براساس اعلام مؤسسه «جدوه» كه يك مؤسسه عربستاني است، توليد نفت خام عربستان در سال جاري ميلادي به ميانگين روزانه 9ميليون و 600 هزار بشكه مي رسد كه در مقايسه با برآورد دسامبر 2011 روزانه 800 هزار بشكه رشد نشان مي دهد.
با وجود داشتن چنين سرمايه خدادادي، سياست هاي نادرست حاكمان عربستان اين كشور را به ورطه نابودي خواهند كشاند. حضور پررنگ شركت هاي نفتي آمريكايي در عربستان و صدور و تأمين برخي كالاهاي اين كشور توسط مؤسسه هاي بازرگاني آمريكا سبب شده تا آمريكا بتواند نفوذ گسترده اي در بخش اقتصاد عربستان داشته باشد و شركت هاي آمريكايي، بخش اعظمي از ثروت هاي سعودي ها را قبضه كرده اند.
براساس آمار اعلام شده، عربستان سعودي از سال 2007 تا 2010 بيش از 13 ميليارد و 800 ميليون دلار سلاح و ابزار نظامي از ايالات متحده آمريكا خريداري كرده است. در سال 2001 و پس از حمله به برج هاي دوقلو فاش شد كه شاهزادگان سعودي 700 ميليارد دلار از ثروت هاي حاصل از فروش نفت را به بانك هاي آمريكايي منتقل كرده اند.
اين در حالي است كه يكي از چالش هاي بزرگ كه فراروي عربستان قرار دارد رشد فزاينده جوانان بيكار سعودي است. دولت بزرگ ترين نهاد استخدام كننده است و 88 درصد نيروي كار در بخش دولتي به كار گرفته مي شود. صاحبنظران بين المللي بي توجهي آل سعود به اين خيل عظيم بيكاران را از جمله عواملي مي دانند كه سرانجام سرنگوني اين رژيم را رقم خواهد زد، چون در كنار بيكاري جوانان عربستاني، پديده فقر ميان مردم عربستان نيز افزايش يافته است.
در حالي كه ميانگين بيكاري به ويژه بين تحصيلكردگان و كارگران غيرحرفه اي و ماهر به اعتراف منابع بين المللي در عربستان سعودي به 30 درصد مي رسد (البته براساس آمار رسمي اعلام شده در اين كشور، بيكاري 12 درصد است)، هفت ميليون كارگر خارجي در اين كشور مشغول به كار هستند كه اكثر آنها را مهندسان و كارشناسان غربي تشكيل مي دهند كه مبالغي كلان را به عنوان حقوق ماهيانه دريافت مي كنند.
باقيمانده درآمدهاي عربستان پس از هزينه هاي گفته شده، صرف مردم عربستان مي شود كه نه تنها اين مبلغ اندك بوده، بلكه همين ميزان باقي مانده از درآمدها هم به دادن رشوه به شيوخ قبايل و افراد بانفوذ و روحانيون وهابي تعلق مي گيرد، بنابراين آنچه از اين درآمد به شكلي واقعي به دست مردم مي رسد، نمي تواند تغييري قابل ملاحظه در سطح معيشتي و رفاهي مردم عربستان ايجاد كند.
از سوي ديگر كشورهاي اروپايي و آمريكا، منطقه خليج فارس را جزء مناطق حياتي خود تلقي مي كنند و اين منطقه را جزيي از منافع ملي خود به حساب مي آورند. اصولا خاورميانه طي 40 سال گذشته مركز انبار و ذخيره انواع سلاح هايي بوده كه بيشتر كشورهاي غربي براي فروش آنها به كشورهاي منطقه به ويژه كشورهاي عربي برنامه ريزي مي كردند. به دليل وجود ذخاير بسيار انبوه نفت در منطقه خليج فارس و اخيرا هم كشف ميدان هاي وسيع گازي در اين منطقه و از طرف ديگر وجود رژيم صهيونيستي در مركز خاورميانه، بهانه هايي براي فروش سلاح به اين منطقه فراهم آورده است و اين مسئله از اولويت هاي آنها طي 10 سال گذشته بوده است.
البته در فروش اين سلاح ها همواره اين مسئله مدنظر آمريكا و كشورهاي غربي قرار دارد كه سلاح هايي به كشورهاي عربي واگذار شود كه رژيم صهيونيستي از آنها احساس خطر نكند و هميشه برتري نظامي رژيم صهيونيستي محفوظ باقي بماند، بنابراين با هماهنگي با رژيم صهيونيستي اين سلاح ها به كشورهاي عربي واگذار مي شود.
ايجاد پيوند ميان عربستان با دولت هاي غربي در شرايطي كه احتمال قيام مردم در اين كشور عليه رژيم آل سعود وجود دارد، گرفتن مازاد دلارهاي عربستان و كاهش نقدينگي اين كشور و جهت دادن به چگونگي مصرف درآمدهاي هنگفت عربستان، كمك به بحران اقتصادي كشورهاي غربي يعني آمريكا و اروپا از طريق اين پول ها و فعال سازي كارخانه هاي اسلحه سازي كه بحران اقتصادي غرب بيش از همه بر روي توليدات آنها اثر منفي گذاشته است، از جمله اهداف كشورهاي غربي براي فروش سلاح به عربستان است.
آمريكا با هدف، وارد كردن خليج فارس به يك مسابقه تسليحاتي و تلاش براي برهم زدن توازن نظامي منطقه اقدام به فروش اين تسليحات به عربستان كرده تا ساير شيوخ اين حوزه را به خريد تجهيزات جنگي از آمريكا ترغيب كند.
به نوشته روزنامه «فايننشال تايمز»، قراردادهاي نفتي ميان عربستان و آمريكا براي اقتصاد ورشكسته آمريكا حياتي است و در واقع اين قراردادها، منجي اقتصاد بحران زده آمريكاست كه مي تواند تامين كننده هزاران شغلي باشد كه در سالهاي اخير از دست رفته و اقتصاد آمريكا را با افزايش نرخ بيكاري مواجه كرده است.
به گفته كارشناسان، آمريكا با انعقاد قرارداد نظامي با اعراب، اهداف متعددي را دنبال مي كند كه در لشكركشي به عراق و افغانستان موفق به تامين آن نشد. ايجاد يك سيستم و ساختار امنيتي جديد در خاورميانه پس از بيداري اسلامي براي محافظت از رژيم هاي دست نشانده و مراقبت از مسير انتقال انرژي به غرب از ديگر اهداف آمريكا است.
قطعاً در چنين چرخه معيوبي، با افزايش توان نظامي برخي كشورها، سايرين نيز با هدر دادن سرمايه هاي خود به فكر تقويت نيروهاي نظامي و دفاعي برآمده و اين وضعيت در نهايت موجب افزايش تقاضا براي خريد تسليحات و تجهيزات آمريكايي شده و واشنگتن به اهداف سياسي، نظامي و اقتصادي خود خواهد رسيد.
يك منبع سعودي مقيم قاهره اعلام كرد كه خاندان آل سعود بيش از 70 سال است كه تامين كننده مالي جنگ هاي آمريكا در مناطق مختلف جهان بوده اند.
سايت خبري النخيل در شرايطي خبر از تامين مالي جنگ هاي آمريكا در سراسر دنيا طي 70 سال گذشته توسط عربستان مي دهد كه اعلام كرد حكومت سعودي اخيراً به اوباما پيام داده است كه آمادگي كاملي براي تامين مالي هرگونه تجاوز نظامي عليه برخي كشورهاي منطقه را دارد.
به اعتقاد بسياري از تحليلگران تقويت جبهه ضدايراني، وعده دريافت تسليحات پيشرفته تر از سوي آمريكا، سابقه تاريخي مبني بر شكست تلاش هاي اسرائيل را براي ممانعت از تجهيز سعودي ها» از مهم ترين عواملي هستند كه سبب عدم مخالفت رژيم صهيونيستي با توافقات ميان آمريكا و عربستان شده اند.
روزنامه هاآرتص در اين باره نوشته است، مقام هاي اسرائيلي معتقدند كه آمريكا با افزايش سطح كمك هاي نظامي خود به اسرائيل و تجهيز توان نظامي كشورهاي به اصطلاح ميانه رو حاشيه خليج فارس، اين كشورها را براي مقابله با قدرت فزاينده نظامي ايران آماده مي كند.
يكي ديگر از دلايل موافقت يا به تعبير بهتر سكوت رژيم صهيونيستي در برابر فروش تسليحات پيشرفته آمريكايي بنا برنظر بسياري از آگاهان، وعده اي بوده است كه آمريكا به اين رژيم داده و آن فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف22 و ديگر تجهيزات پيشرفته به رژيم صهيونيستي است.
روزنامه جروزالم پست درباره علاقه مندي رژيم صهيونيستي براي حفظ برتري خود در منطقه مي نويسد: اسرائيل علاقه مند است تا به منظور حفظ بازدارندگي نظامي خود در منطقه خاورميانه، پيشرفته ترين جت هاي جنگنده در جهان را از آمريكا دريافت كند.
همان طور كه ايالات متحده خود را به امنيت اسرائيل متعهد و آن را تعهد «اخلاقي» خود مي داند در واقع تقويت رياض نيز از ابعاد ديگر سياست خارجي آمريكا تلقي مي شود و اسرائيل در لابيگري هاي خود براي ممانعت از فروش تسليحات به اين كشور تاكنون يك بار شكست سنگيني را متحمل شده است.
منبع : خبرگزاري ها

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14