(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


يکشنبه 18 تیر 1391 - شماره 20250

سازوكارهاي مقابله با تحريم هاي اقتصادي چيست؟
چرا ايران بايد به بمب دست يابد؟
چشم انداز مذاكرات ايران و 1+5 درنگاه كارشناسان خارجي


سازوكارهاي مقابله با تحريم هاي اقتصادي چيست؟

دكتر ابراهيم متقي
تحريم اقتصادي و تكنولوژيك بخشي از فرآيند تهديد برضد زيرساخت هاي قدرت راهبردي ايران محسوب مي شود كه ضرورت هاي امنيتي و ژئوپلتيك ايران ايجاب مي كند كه سازوكارهاي لازم براي مقابله با چنين اقدام هايي را شناسايي نمايد
تحريم هايي كه از اول جولاي 2012م. توسط اتحاديه ي اروپا اعمال شد را مي توان به عنوان نماد تحريم هاي يك جانبه برضد ايران دانست. تحريم هايي كه در پي آن است تا زيرساخت هاي اقتصادي و راهبردي ايران را ناكارآمد ساخته و به اين ترتيب زمينه هاي كاهش قابليت هاي راهبردي ايران در سطح منطقه اي و بين المللي را به وجود آورد. كشورهاي غربي، اهداف خود از اعمال تهديدهاي چندجانبه برضد جمهوري اسلامي را به عنوان اقدام هايي در راستاي كاهش توان راهبردي ايران مي دانند. اقدام هايي كه در چارچوب تحريم هاي فلج كننده نام گذاري شده است .
در چنين شرايطي ايالات متحده ي آمريكا و كشورهاي اتحاديه ي اروپا از تمامي توان خود براي محدودسازي ايران در سطح بين المللي بهره ميگيرند. كشورهاي ياد شده براي اثربخشي تحريم هاي طراحي شده، مجازات هايي را برضد شركت ها و كشورهايي اعمال مي كنند كه همكاري اقتصادي با ايران را در دستور كار قرار مي دهند .
براين اساس سازوكارهاي مقابله با تحريم را مي توان در قالب الگوهاي زير مورد توجه قرار داد :
1. انجام اقدام هاي متقابل برضد شركت هاي آمريكايي و اروپا؛
يكي از الگوهاي مقابله با تهديدهاي اقتصادي فراروي جمهوري اسلامي ايران كه در قالب تحريم هاي چندجانبه و يك جانبه اعمال مي شود را مي توان در قالب اقدام هاي متقابل برضد شركت هاي آمريكايي و اروپايي دانست. انجام اين گونه اقدام ها در قالب«راهبرد تهديد متقابل» مورد توجه قرار مي گيرد. راهبرد تهديد متقابل مي تواند ماهيت تدريجي، مرحله اي و گسترش يابنده داشته باشد . الگوهاي انجام تهديد متقابل را مي توان به شرح زير مورد توجه قرار داد :
1.1 برقراري تعرفه برضد شركت ها و كشورهاي هدف؛
برقراري تعرفه برضد شركت هاي آمريكايي و اروپايي به عنوان انجام اقدام هاي متقابل محسوب مي شود. اگر چه در جهان سرمايه داري غرب، مي توان نشانه هايي از همبستگي راهبردي با اهداف نظام سياسي را مورد ملاحظه قرار داد، اما انجام اقدام هايي از جمله اعمال تعرفه مي تواند، مطلوبيت هاي ايران در ارتباط با كشورهاي اعمال كننده ي تحريم را افزايش دهد. چنين اقدامي در شرايطي امكان پذير است كه سازوكارهاي جايگزين براي انجام مبادلات اقتصادي مورد پيگيري قرار گيرد .
2.1 سهميه بندي كالا و تجارت با شركت ها و كشورهاي هدف؛
اعمال سازوكارهاي ديگري از جمله، سهميه بندي كالا و تجارت به عنوان ابزار مؤثري براي اعمال محدوديت اقتصادي برضد كشورهاي هدف محسوب مي شود. لازم به توضيح است كه هرگونه اقدام اقتصادي مي تواند از راه سازوكارهاي بين المللي به مرحله ي اجرا درآيد. از همه مهم تر آنكه همكاري هاي اقتصادي با كشورهاي آسياي شرقي، زمينه هاي بهره گيري براي محدودسازي تحرك اقتصادي شركت هاي چندمليتي اروپايي و آمريكايي را به وجود آورد. لازم به توضيح است كه شركت هاي چندمليتي عموماً تلاش دارند تا بازارهاي اقتصادي جديدي را به دست آورند .
3.1 برقراري ممنوعيت معامله
با شركت ها و كشورهاي هدف؛
برخي از شركت هاي اقتصادي جهان غرب از راه كارگزاران منطقه اي خود به
همكاري هاي اقتصادي با جمهوري اسلامي ادامه مي دهند. لازم به توضيح است كه در برخي مواقع شركت هاي چندمليتي براي دستيابي به سود بيشتر ترجيح مي دهند كه از ابزارهاي متنوع تري استفاده نمايند. به همين دليل است كه آنان مبادرت به تأسيس شركت هاي پوششي در كشورهاي آسياي شرقي نموده اند. شركت هاي پوششي از آمادگي هاي لازم براي انجام همكاري هاي اقتصادي در حوزه ي تبادل انرژي و كالاهاي مصرفي با دولت ايران برخوردارند .
تنظيم فهرست سياه مي تواند براي شركت هايي انجام گيرد كه به گروه هاي اسراييل محور در سياست امنيتي آمريكا وابسته هستند. اگر چنين شركت هايي در وضعيت تحريم منطقه اي قرار گيرند، در آن شرايط امكان تجديدنظر در سياست اقتصادي و امنيتي آمريكا اجتناب ناپذير خواهد بود .
4.1 تحريم اقتصادي متقابل شركت ها و كشورهاي هدف؛
تحريم اقتصادي متقابل مي تواند آثار اقتصادي لازم را ايجاد نمايد. به طور مثال جهان غرب و كشورهاي حاشيه اي نظام سرمايه داري ممكن است در معرض تحريم هاي اقتصادي قرار گيرند. در چنين شرايطي، شركت هاي اقتصادي ترجيح مي دهند تا فعاليت هاي گسترده تري را در حوزه ي جغرافيايي ايران به انجام رسانند. اين گونه همكاري ها مي تواند، زمينه هاي لازم براي برطرف سازي مشكلات اقتصادي ايران را فراهم آورد.از همه مهم تر اينكه شركت هاي چند مليتي اگر در وضعيت تحريم اقتصادي جدّي قرار گيرند، بخشي از منابع و مازاد اقتصادي خود را از دست مي دهند .
5.1 تنظيم فهرست سياه براي كارگزاران اقتصادي شركت ها و كشورهاي هدف؛
تنظيم فهرست سياه مي تواند براي شركت هايي انجام گيرد كه به گروه هاي اسراييل محور در سياست امنيتي آمريكا وابسته هستند. اگر چنين شركت هايي در وضعيت تحريم منطقه اي قرار گيرند، در آن شرايط امكان تجديدنظر در سياست اقتصادي و امنيتي آمريكا اجتناب ناپذير خواهد بود. فعال كردن گروه 77 مي تواند طيف گسترده تري از كشورهايي را ايجاد نمايد كه تلاش خواهند داشت تا تحريم هاي غيرقانوني برضد ايران را به حداقل ممكن كاهش دهند .
6.1 مسدود كردن دارايي هاي شركت ها و كشورهاي هدف؛
در برخي از مواقع مشاهده شده است كه به دليل محاكم قضايي و دولت آمريكا، بخشي از دارايي هاي ايران در كشورهاي مختلف مسدود گرديده است. در چنين شرايطي، فعاليت هاي اقتصادي ايران با مشكل روبه رو مي شود. انجام اقدام متقابل براي مسدود كردن دارايي شركت ها و كشورهايي كه چنين اقدام هايي را به انجام مي رسانند، مي تواند آثار معكوس داشته باشد. از همه مهم تر اينكه چنين اقدامي بخشي از گزينه تهديد متقابل براي بازدارندگي و تهديدزدايي محسوب مي شود .
7.1 محدودسازي توان تحرك كشورهاي هدف در بازار انرژي .
يكي از سازوكارهاي مؤثر در محدودسازي قابليت كشورهاي هدف را مي توان كاهش توان تحرك آنان در بازار انرژي دانست. به طور كلي ايران به دليل قابليت ژئوپلتيكي خود از توان لازم براي تأثيرگذاري در بازار انرژي برخوردار است. بنابراين اگر زمينه براي محدودسازي توان تحرك شركت هايي انجام پذيرد كه به گروه هاي تحريم كننده ي ايران تعلق دارند، در آن شرايط امكان تشديد تضادهاي درون ساختاري شركت هاي چند مليتي با دولت هاي مربوط به وجود مي آيد.
2. انجام اقدام هاي جايگزين از راه تعامل با شبكه هاي اقتصادي بين المللي؛
هم اكنون شاخص هاي اقتصاد جهاني نشان مي دهد كه جلوه هايي از بازارهاي شبكه اي فعاليت گسترده اي را به انجام مي رسانند. اقتصاد در شرايط موجود بيش از آنكه ماهيت شركتي و يا دولتي داشته باشد، داراي ويژگي شبكه اي مي باشد. شبكه هاي اقتصادي بين المللي مي توانند نيازهاي ايران به كالاهاي خدماتي، مصرفي، توسعه اي و بنيادين را تأمين نمايند .
هر يك از اين گونه شبكه هاي اقتصادي نقش تعيين كننده و مؤثري در ساختار اقتصاد جهاني دارند. بسياري از بازارهاي منطقه اي در آسياي شرقي در قالب اقتصاد شبكه اي به فعاليت خود ادامه مي دهند .
3. ارايه مشوق هاي منطقه اي و بين المللي براي تغيير در اقدام هاي محدودكننده بين المللي؛
يكي از سازوكارهاي مؤثر براي عبور از تحريم هاي اقتصادي موجود را مي توان بهره گيري از توان ديپلماتيك، نهادي و سازماني كشورهاي منطقه اي دانست .
كشورهاي منطقه اي همانند تركيه، قطر، امارات متحده عربي و عربستان از جايگاه مؤثري براي تأثيرگذاري بر اقتصاد جهاني و شركت هاي چندمليتي برخوردارند. بهره گيري از سازوكارهاي اقتصادي همكاري جويانه مي تواند زمينه هاي لازم براي شكل گيري فرآيندي را به وجود آورد كه انجام اقدام هاي متقابل برخي از شركت ها و كشورهاي منطقه اي برضد جهان غرب را امكان پذير سازد .
اولين گام تحقق چنين اهدافي را مي توان بهره گيري از سازوكارهاي ديپلماتيك و امنيتي براي متقاعد سازي عربستان دانست. اگر عربستان نيازهاي جهان غرب به انرژي را تأمين نكند و صرفاً در چارچوب سهميه ي خود در بازار جهاني به ايفاي نقش مبادرت ورزد، در آن شرايط امكان تغيير در الگوهاي راهبردي جهان غرب براي محدودسازي قدرت ايران به وجود مي آيد. متقاعدسازي كشورهاي منطقه اي در خليج فارس يكي از سازوكارهاي محدودسازي موفقيت تحريم اقتصادي برضد ايران محسوب مي شود .
4. نمايش قدرت براي مقابله با تهديدهاي بين المللي؛
نمايش قدرت در زمره ي سازوكارهاي مقابله و انجام اقدام هاي متقابل محسوب مي شود. يكي از اقدام هايي كه ايران مي تواند قبل از اعمال تحريم هاي اقتصادي به انجام برساند، اجراي الگوهايي مانند: مانورهاي نظامي در خليج فارس است. منطقه اي كه بخشي از انرژي مورد نياز اقتصاد سرمايه داري از آن عبور مي كند .
به طور كلي، انجام چنين ذهنيتي به مفهوم آن است كه جهان غرب بايد بر اين امر واقف باشد كه اگر محدوديت هاي بين المللي برضد ايران را اعمال نمايد، جمهوري اسلامي نيز از ابزارهاي خود براي ايجاد محدوديت در تعامل اقتصادي ساير بازيگران را فراهم مي سازد. به طور مثال، ايران مي تواند اين موضوع را گوش زد نمايد كه هرگونه مجازات اقتصادي جمهوري اسلامي مي تواند با اقدام هاي متقابل غيرخصمانه موازنه گردد .
لازم به توضيح است كه نمايش قدرت با كاربرد قدرت متفاوت است. نمايش قدرت ماهيت غيرخصمانه داشته و به عنوان نشانه اي براي بازسازي الگوهاي رفتاري تلقي مي شود. كشورهايي همانند ايران كه از موقعيت ژئوپلتيكي ويژه اي برخوردارند، مي توانند از قابليت خود براي انجام اقدام هاي متقابل غيرخصومت آميز، استفاده نمايند .
5. توسل به رأي از راه ديپلماتيك؛
اعمال محدوديت هاي اقتصادي و تكنولوژيك توسط آمريكا و اتحاديه ي اروپا، داراي مخالفيني در ساختار داخلي كشورهاي مورد نظر مي باشد . به طور كلي هرگونه الگوي منازعه آميز داراي پيامدهاي اقتصادي و راهبردي براي كشورهايي است كه ابتكار عمل را در سياست بين الملل در دست گرفته اند . به همين دليل است كه مي توان جلوه هايي از «تعامل سازنده» را براي تغيير در تصميم هاي قبلي مورد توجه قرار داد. تحقق اين امر در شرايطي امكان پذير است كه بتوان با نهادهاي تأثيرگذار در كشورهاي اتحاديه ي اروپا و آمريكا به تعامل راهبردي مبادرت نمود .
به اين ترتيب، توسل به رأي را مي توان نتيجه ي پيچيده ي سازوكارهاي ديپلماتيك دانست. فرآيندي كه مي تواند زمينه هاي لازم براي چانه زني از راه روش هاي غيرخصمانه را فراهم آورد. به طور كلي، چانه زني مي تواند روندهاي لازم براي فعال سازي گروه هاي بي طرف در كشورهاي اروپا و آمريكا را فراهم سازد. لابي هاي ايراني يكي از ابزارهاي مؤثر براي مقابله با روندهاي تحريم برضد ايران محسوب مي شود. لابي هاي ايراني مي تواند بر نخبگان سياسي، اقتصادي و امنيتي آمريكا و اروپا تأثير به جا گذارد. برطرف سازي اختلاف هاي ايجاد شده از راه شكايت به ديوان دادگستري بين المللي، ديوان عالي ايالات متحده و ديوان داوري اتحاديه ي اروپا مي تواند زمينه هاي ايجاد تعامل قانوني ايران با بازيگراني را فراهم آورد كه محدوديت هايي را برضد جمهوري اسلامي ايجاد نموده اند . به طور كلي، بايد اين موضوع مورد توجه قرار گيرد كه توسل به رأي از راه 4 مكانيسم ديپلماتيك و حقوقي حاصل مي گردد. سازوكارهايي همانند مذاكره، ميانجي گري، قضاوت بين المللي و انجام توافق هاي رسمي را مي توان در زمره ي سازوكارهاي توسل به رأي براي برطرف سازي بخشي از تحريم هاي اقتصادي و تكنولوژيك برضد ايران دانست .
هر يك از 4 مكانيسم ياد شده مي تواند زمينه هاي لازم براي تحرك ايران در نهادهاي حقوقي و ديپلماتيك بين المللي را به وجود آورد. از همه مهم تر آن كه الگوي مبتني بر توسل به رأي از اين جهت داراي اهميت و مطلوبيت است كه زمينه هاي لازم براي كاهش انگيزه ي اقدام هاي خصومت آميز و فراقانوني كشورهاي آمريكا و اتحاديه ي اروپا برضد ايران را به وجود مي آورد . توسل به رأي در زمره ي يكي از مؤثرترين سازوكارهاي حل اختلاف ها در حوزه هاي منطقه اي و بين المللي محسوب مي شود. فرآيندهايي كه زمينه هاي لازم براي برطرف سازي محدوديت هاي راهبردي برضد قدرت سازماني و ساختاري ايران را به وجود مي آورد .
6. ميانجي گري براي تأخير در تحريم هاي اتحاديه ي اروپا و آمريكا .
مذاكره هاي هسته اي ايران با گروه (1+5) به عنوان نمادي از حسن نيت راهبردي از سوي جمهوري اسلامي محسوب مي شود. به عبارت ديگر، مي توان اين موضوع را مورد توجه قرار داد كه براي مقابله با محدوديت هاي اعمال شده مي توان از روش ميانجي گري استفاده نمود. ميانجي گري در حوزه ي اقتصادي به مفهوم آن است كه اعمال تحريم هاي اقتصادي اتحاديه ي اروپا تا زمان ادامه ي مذاكره هاي ديپلماتيك به تأخير افتد . اگر جهان غرب در صدد حل مشكلات و موضوعات هسته اي باشد، نيازمند آن است كه به ميانجي گري براي تأخير در تحريم هاي اقتصادي توجه داشته باشد. در حالي كه اگر جهان غرب در صدد اعمال محدوديت هاي راهبردي برضد جمهوري اسلامي ايران باشد در آن شرايط، تمايل چنداني به بهره گيري از سازوكارهاي اقتصادي براي حل اختلاف هاي خود با جمهوري اسلامي ايران نخواهد داشت .
كشورهايي همانند روسيه و چين، به همراه برخي از شركت هاي چند مليتي مي توانند نقش مؤثري در گسترش فرآيند ميانجي گري براي تأخير در تحريم ها به كار گيرند. در غير اين صورت، سطح اقدام هاي متقابل ايران با جهان غرب در شرايط تعارض فزآينده قرار مي گيرد.
 


چرا ايران بايد به بمب دست يابد؟

كنت والتز از برجسته ترين انديشمندان روابط بين الملل و از بنيانگذاران نظريه بازدارندگي هسته اي بوده كه در حال حاضر نيز در قيد حيات است. وي اخيرا در مقاله اي در مجله شوراي روابط خارجي آمريكا (Foreign Affairs) نوشته است مجهز شدن ايران به بمب هسته اي باعث صلح و ثبات در خاورميانه مي شود . در حالي كه ايران بارها به صلح آميز بودن برنامه هسته اي خود تاكيد كرده است، وي، حتي دستيابي ايران به تسليحات هسته اي را لازم و مشروع دانست .
بحث بهترين پاسخ اسرائيل و ايالات متحده به فعاليت هاي هسته اي ايران در چند ماه اخير بسيار داغ بوده است. آنچه كاملا نمايان است اعمال تحريم هاي سخت آمريكا عليه جمهوري اسلامي است و اتحاديه اروپا نيز در ماه ژانويه تصميم گرفت از نخستين روز جولاي تحريم هاي نفتي را عليه ايران اعمال كند. هرچند ايالات متحده ، اتحاديه اروپا و ايران به تازگي به ميز مذاكره باز گشته اند اما هنوز حس ادامه بحران قابل لمس است .
اين در حالي است كه سياستگذاران و تحليلگران آمريكايي، اسرائيلي و اروپايي هشدار مي دهند ايران مجهز به سلاح هسته اي بدترين نتيجه ممكن از بن بست جاري است. اما در واقع اين بهترين نتيجه ممكن است: دستاوردي كه مي تواند به احتمال بسيار زياد ثبات را به خاورميانه بازگرداند .
توازن قدرت
بحران بر سر برنامه هسته اي ايران مي تواند به سه طريق مختلف حل شود. نخست ديپلماسي تركيب شده با تحريم ها كه مي تواند ايران را به پرهيز از دنبال كردن برنامه هاي هسته اي تسليحاتي ترغيب كند. اما اين نتيجه غير محتمل است: سوابق تاريخي نشان مي دهد به ندرت مي توان كشوري كه براي دستيابي به سلاح هسته اي مصمم باشد را از طي اين مسير بازداشت. مجازات يك كشور با تحريم هاي اقتصادي در برنامه هسته اي آن كشور دشواري هاي زيادي ايجاد نمي كند .
در اين مورد مي توان كره شمالي را مورد توجه قرار داد كه با وجود قطعنامه هاي شوراي امنيت و تحريم ها در ساخت سلاح هسته اي موفق شد. در صورتي كه تهران تشخيص دهد امنيت اش به توليد سلاح هسته اي بستگي دارد، تحريم ها نمي توانند نظر مقامات ايران را تغيير دهند. در واقع اعمال تحريم هاي بيشتر به ايران حس آسيب پذيري بيشتري داده و دليل مضاعفي پديد مي آورد تا به دنبال ايجاد بازدارندگي باشد .
نتيجه احتمالي دوم متوقف شدن آزمايش تسليحات هسته اي در شرايطي است كه ايران به توانايي ساخت و آزمايش سريع تسليحات دست پيدا كند. ايران نخستين كشوري نخواهد بود كه بدون ساخت يك بمب واقعي به برنامه هسته اي پيشرفته دست مي يابد. ژاپن از جمله كشور هايي است كه ساختار انرژي هسته اي صلح آميز هسته اي خود را حفظ كرده و كارشناسان مي گويند اين كشور قادر است به سرعت سلاح هسته اي توليد كند .
چنين توانايي مي تواند نياز هاي سياسي داخلي رهبران ايران را تامين كند. به اين ترتيب كه تضمين مي دهد تمامي مزيت هاي در اختيار داشتن بمب هسته اي مانند امنيت بيشتر بدون پيامد هايي مانند تحريم هاي بين المللي، ايجاد شود. اما مشكل اينجاست كه چنين توانايي ممكن است آنگونه كه انتظار مي رود، كار نكند ايالات متحده و دوستان اروپايي اش به واقع نسبت به تسليحاتي شدن ايران نگراني دارند و امكان دارد با سناريويي موافقت كنند كه در آن ايران برنامه توليد سلاح را كنار مي گذارد. . اين در حالي است كه اسرائيل به روشني اعلام كرده است كه توانايي تهران در غني سازي به تنهايي يك تهديد غير قابل پذيرش است. به اين ترتيب امكان دارد كه تعهدي از جانب ايران به منظور عدم دسترسي به سلاح هسته اي قدرت هاي غربي را خشنود كند اما اسرائيلي ها را همچنان ناراضي نگاه مي دارد .
به همين دليل اسرائيل همچنان به تهديد استفاده از گزينه نظامي عليه ايران ادامه مي دهد تا نشان دهد دستيابي جمهوري اسلامي به توانايي توليد سلاح هسته اي يك بازدارندگي تمام عيار نيست و صرفنظر از برنامه هاي توليد سلاح مي تواند امنيتي را كه تهران مورد نظر دارد، تامين كند .
سومين نتيجه محتمل از بن بست جاري اين است كه ايران روند كنوني را دنبال كند و رسماً با آزمايش يك سلاح هسته اي وارد كلوپ هسته اي جهان شود. مقامات آمريكايي و اسرائيلي چنين نتيجه اي را غير قابل پذيرش دانسته و چشم انداز ايران هسته اي را بسيار هولناك توصيف مي كنند.
البته اين زباني است كه قدرت هاي جهاني در مواجهه با هر كشور ديگري كه به دنبال سلاح هسته اي باشد، به كار مي گيرند. اما هر زماني كه كشوري توسعه تسليحات هسته اي را آغاز كرده است، ديگر اعضاي كلوپ هسته اي رفتار خود را تغيير داده و با اين مساله كنار آمده اند. در واقع با كاهش عدم توازن ها در قدرت نظامي، كشور هاي هسته اي، به تدريج ثبات منطقه اي و بين المللي بيشتري فراهم مي كنند.
اين در حالي است كه انحصار هسته اي اسرائيل در منطقه كه در 4 دهه گذشته دوام خود را ثابت كرده است، در خاورميانه بي ثباتي ايجاد كرده و اين در شرايطي است كه در هيچ منطقه ديگري از جهان يك كشور هسته اي بازرسي نشده وجود ندارد. اين تسليحات هسته اي اسرائيل و نه تمايل تهران به هسته اي شدن است كه بستر ساز بسياري از بحران هاي منطقه اي است. به همين دليل در قدرت منطقه اي بايد توازن ايجاد شود .
البته مشخص است كه چرا اسرائيل مي خواهد تنها قدرت هسته اي منطقه باشد و چرا
مي خواهد از گزينه نظامي براي حفظ اين وجهه استفاده كند. در سال 1981، اسرائيل به تاسيسات هسته اي عراق حمله كرد و در سال 2007 نيز اقدام مشابهي را در مورد سوريه انجام داد و اكنون به دنبال حمله به تاسيسات هسته اي ايران است. اسرائيل توانايي خود در مقابله با هسته اي شدن كشور هاي همسايه را به اثبات رسانده و به همين دليل است كه انگيزه دشمنان اسرائيل براي دستيابي به توانايي هسته اي افزايش يافته است.
مي توان گفت تنش هاي كنوني به معناي كاستن ار بحران هسته اي ايران نيست اما از سوي ديگر مي تواند چشم انداز خاتمه بحران هسته اي در خاورميانه را به تصوير بكشد كه تنها از طريق بازگشت توازن قدرت نظامي به وقوع مي پيوندد .
نگراني هاي بي اساس
يكي از دلايل مبالغه در خطر هسته اي شدن ايران نگراني هاي بي اساس و
سوء تفاهم هاي بنيادين است. برخي معتقدند منطق بازدارندگي هسته اي در مورد ايران كارايي ندارد و در صورتي كه ايران هسته اي شود از اينكه نخستين مقصد حملاتش اسرائيل باشد، اكراهي ندارد .
هرچند تضمين قطعي اهداف ايران امكان پذير نيست اما مي توان گفت كه تمايل ايران براي هسته اي شدن بيشتر به دليل تامين امنيت است و نه توانايي هاي دفاعي يا ويران كننده. براي مثال با وجود تكرار تهديد بسته شدن تنگه هرمز، اين اقدام از سوي ايران انجام نشد و اين در حالي است كه تحريم هاي نفتي اتحاديه اروپا عليه ايران تصويب شده و تا كمتر از 10 روز ديگر به اجرا درمي آيد .
يك نگراني ديگر نيز اين است كه ايران در صورت هسته اي شدن، تسليحات را در اختيار گروه هايي نظير حزب الله قرارمي دهد. اما تاريخ نشان مي دهد هر زماني كه كشوري به بمب هسته اي دست يافته خود را آسيب پذير تر احساس كرده چرا كه از آن پس هدف قدرتهاي بزرگ قرار داشته است. اين هوشياري، كشور هاي هسته اي را از اقدامات خشن و سهمگين باز مي دارد . چين مائويستي در زماني كه در سال 1964 به سلاح هسته اي دست يافت بسيار كمتر از قبل آماده به جنگ بود و هند و پاكستان نيز پس از هسته اي شدن، محتاط تر شدند. از سوي ديگر تجهيزات نظارتي آمريكا نيز يك مانع ديگر در راه انتقال تسليحات هسته اي به شمار مي رود. چرا كه در صورت انتقال تسليحات منبع آن كشف مي شود. در صورتي كه ايران هسته اي شود، كنترل كامل اين تسليحات براي جمهوري اسلامي اهميت زيادي خواهد داشت و با توجه به خطر و هزينه سنگين نهفته در روند توليد سلاح هسته اي، انتقال آن به گروه هايي نظير حزب الله منطقي به نظر نمي رسد .
علاوه بر اين برخي تحليلگران نگرانند كه در صورت دستيابي ايران به سلاح هسته اي، چرخه هسته اي در منطقه ايجاد شود. اما از عصر هسته اي شدن حدود 70 سال مي گذرد و از سال 1970 روند هسته اي شدن كشور ها كند تر شده است. دست يافتن ايران به سلاح هسته اي آن را به دومين كشور در خاورميانه تبديل مي كند كه پس از سال 1945 به اين قدرت دست يافته است. اسرائيل در دهه 1960 و در زماني كه با بسياري از همسايگانش در جنگ بود به سلاح هسته اي دست يافت. تهديد هسته اي اسرائيل بيشتر عليه اعراب است تا برنامه هسته اي ايران. اما اگر هسته اي شدن اسرائيل چرخه هسته اي را در منطقه به راه نيانداخته، دليلي ندارد كه هسته اي شدن ايران اين چرخه را ايجاد كند .
تضمين آرامش
هند و پاكستان دو رقيب ديرين منطقه اي در سال 1991 توافقنامه اي را امضا كردند كه به موجب آن هيچگاه تاسيسات هسته اي يكديگر را هدف قرار ندهند.
اين توافق در مورد ايران و اسرائيل نيز مي تواند وجود داشته باشد و به اين ترتيب منطقه به سوي ثبات بيشتر هدايت شود. به همين دليل آمريكا و متحدانش نبايد هزينه هاي سنگيني را براي بازداشتن ايران از دستيابي به سلاح هسته اي متحمل شوند . ديپلماسي بين ايران و قدرت هاي بزرگ بايد ادامه پيدا كند چرا كه خطوط ارتباطي را زنده نگه داشته و به كشور هاي غربي كمك مي كند با ايران هسته اي زندگي كنند. اما تحريم هاي كنوني مي توانند لغو شوند؛ چرا كه مردم عادي ايران را تحت تاثير پيامد هاي خود قرار داده اند.
اسرائيل و آمريكا بايد از تاريخ هسته اي شدن كشور ها درس بگيرند.
 


چشم انداز مذاكرات ايران و 1+5 درنگاه كارشناسان خارجي

چهار تحليلگر مطرح خارجي در ميزگردي، بحران در بازارهاي مالي و انرژي، اختلاف نظر قدرت ها و بي ثباتي سياسي در آمريكا را دليل تمايل غرب براي وقت كشي در مذاكرات اخير تهران و گروه 1+5 در استانبول، بغداد و مسكو ارزيابي كردند .
تحليلگران شركت كننده در اين ميزگرد، «وين مدسن»، كارشناس مسائل امنيتي، نويسنده و مشاور سابق آژانس امنيت ملي آمريكا، «پل اينگرام» مدير اجرايي شوراي اطلاعات امنيت انگليس- آمريكا در لندن، همكار دانشگاه آكسفورد و تحليگر رسانه در امور امنيتي و هسته اي ، «مارك فيتز پاتريك»، مدير برنامه خلع سلاح موسسه بين المللي مطالعات استراتژيك لندن و مشاور سابق وزير خارجه آمريكا و آرتي بالي، سردبير بخش ديپلماتيك گروه رسانه اي «سهارا» و تحليلگر مسائل راهبردي در هند هستند كه نقطه نظرات خود را مطرح كردند. مدسن: تا زماني كه آمريكا به عنوان بخشي از سياست خارجي دولت هاي ديگر از جمله اسرائيل، خواهان توقف كامل برنامه هسته اي ايران در عوض هيچ است، مصالحه بين دو طرف غيرممكن خواهد بود. آلمان، فرانسه، اتحاديه اروپا و انگليس هم به خاطر نفوذ لابي اسرائيل در وضعيت مشابهي هستند.
- استفاده غرب از هر ابزاري از جمله تحريم و عمليات هاي مخفيانه و تروريستي براي ساقط كردن حاكميت ايران، رسيدن به تعامل را غيرممكن مي كند.
اينگرام: اگرچه مذاكرات به خودي خود مي تواند جلوي پيچيدگي بيشتر مسائل را بگيرد و تهديدات را كاهش مي دهد، اما براي رسيدن به تعامل، غرب بايد به خط قرمزهاي ايران احترام گذاشته و مانع از تاثيرگذاري تندروها بر مذاكرات آتي شود.
فيتزپاتريك: در مذاكرات مسكو، طبق رويكرد گام به گام توافق شده، دو طرف تلاش كردند اقدامات اعتمادساز اوليه را پيگيري كنند.
بالي: غرب، حق ايران براي غني سازي اورانيوم حتي براي استفاده هاي صلح آميز و دارويي را نيز به رسميت نشناخته است و تنها از طريق تحريم و فشار تلاش كرده تهران را تسليم خواست خود كند.
- ايران بعيد است توقف كامل برنامه هاي هسته ايش در قبال مشوق هاي ناچيز اقتصادي را بپذيرد.
- غرب به خاطر شرايط ناپايدار خود قادر به انجام مذاكرات سازنده و جدي با تهران نبوده و در حال وقت كشي است.
- اگرچه آمريكا تلاش كرده با اعمال تحريم نفتي، ايران را تضعيف كند اما تهران با انجام قراردادهاي دوجانبه با كشورهاي مختلف، اين تاكتيك واشنگتن را بي تأثير كرده است.
بحران ها و اختلافات
داخلي قدرت ها
مدسن: غرب با بحران يورو و بحران مالي در فرانسه، ايتاليا، اسپانيا و يونان روبروست.
- وضعيت اقتصادي در آمريكا بسيار شكننده است، اما اوباما براي جلب نظر لابي اسرائيل و محافظه كاران در انتخابات همچنان به اقدامات ضدايراني خود ادامه مي دهد.
اينگرام: اسرائيلي ها آزادي عمل دولت اوباما در تعامل با ايران را گرفتند و با طرح تهديدات نظامي عليه ايران تلاش مي كنند، هر مذاكره اي را قبل از انجام به شكست بكشانند و اروپايي ها و آمريكا را مجبور به اتخاذ مواضع تند در قبال تهران كنند.
- اعضاي گروه 1+5 درقبال موضوع ايران، ديدگاه هاي متفاوتي دارند، اما دولت هاي غرب تلاش مي كنند پيشنهادات مطلوب ايران را تضعيف يا وتو كنند.
- انتخابات نوامبر رياست جمهوري آمريكا به شدت روي آزادي عمل آمريكا و در نتيجه گروه 1+5 موثر است چرا كه اوباما به حمايت لابي اسرائيل نياز مبرم دارد.
- بحران در بازارهاي مالي و اقتصادي غرب، مي تواند انگيزه ها براي رسيدن به توافق را افزايش دهد، اين موضوعات مي تواند هزينه شكست مذاكرات را براي اروپايي ها افزايش دهد چرا كه با ادامه تحريم ها، خود اروپايي ها قرباني اوليه خواهند بود.
فيتز پاتريك: اسرائيل نگران توانايي هاي اتمي ايران است و به همين دليل گروه 1+5 را براي يافتن راه حلي به منظور توقف كامل غني سازي از سوي ايران تشويق مي كند. دولت اوباما از طرف محافظه كاران و اسرائيل براي مصالحه نكردن با ايران به شدت تحت فشار است.
بالي: اقتصاد آمريكا به شدت تحت تأثير لابي اسرائيل است و از همين رو نقش تل آويو در مذاكرات مخرب است. اين رژيم به جاي پذيرش حق مشروع ايران براي هسته اي شدن، آمريكا را براي فشار بيشتر بر تهران تشويق مي كند.
- اعضاي 1+5 در ارتباط با برنامه هسته اي ايران با هم اختلاف نظر دارند و در شرايطي كه چين و روسيه روابط نزديكي با ايران دارند و علاوه بر اين دو، حتي بقيه اعضاي اين گروه هم به خاطر بحران اقتصادي در ارتباط با تحريم هاي ايران توافق ندارند. آمريكا براي بازگرداندن ثبات به اقتصاد خود روزگار سختي مي گذراند
خط قرمزها و مشوق هاي غرب
مدسن: اگر آمريكا درباره نظامي بودن برنامه هسته اي ايران مدركي داشت سراغ شايعات برآمده از رسانه هاي تحت كنترل اسرائيل مثل سي ان ان و رسانه هاي خانواده »مورداك« براي گزافه گويي درباره برنامه هسته اي ايران نمي رفت.
اينگرام: خط قرمز غربي ها در ارتباط با برنامه هسته اي ايران، تغيير چنداني نكرده و تنها علامت هايي مبني بر آمادگي غرب براي تجديد نظر در خواست گذشته خود يعني توقف كامل غني سازي ديده مي شود.
فيتزپاتريك: خط قرمزهاي غرب در ارتباط با برنامه هسته اي ايران در گذشته خيلي مبهم بودند و خيلي ها معتقد بودند دستيابي ايران به فناوري هسته اي خط قرمز است، اما من معتقدم ايران هم اكنون يك كشور داراي توانايي هسته اي است. اكنون خط قرمزهاي غرب، خروج ايران از آژانس بين المللي انرژي اتمي، غني سازي بالاي 20 درصد و اخراج بازرسان است.
- توقف تحريم هاي بيمه اي كشتي هاي ايراني مي تواند از جمله مشوق هاي اروپا براي ايران باشد.
بالي: اگرچه غرب ممكن است به تهديد نظامي ايران روي آورد، اما شرايط بد اقتصادي كشورهاي غربي مانع از در دستور كار قرار گرفتن چنين گزينه اي است.
- غرب بايد در اولين قدم اعتمادساز، تحريم ها را از ايران بردارد تا با پاسخ برابر تهران، اقدامات بعدي براي حل موضوع هسته اي ادامه يابد.
موضوع سوريه، بحرين و مسأله پارچين
مدسن: - غرب خواهان كمك ايران به حل بحران سياسي در سوريه و بحرين نيست و تلاش مي كند با سرنگون كردن نظام كنوني سوريه، يك حاكميت سلفي را در آنجا روي كار آورده و در عين حال با فشار نظامي عليه مردم، پادشاهي بحرين را نگه دارد.
اينگرام: اگرچه طرح موضوع سوريه و بحرين از سوي ايران مي تواند به گسترش همكاري هاي سازنده بين ايران و اعضاي 1+5 در موضوعات غيرهسته اي بيانجامد اما اروپايي ها با ترديد به طرح هاي ايران در اين خصوص نگاه مي كنند و نگران استفاده تهران از اين موضوعات براي كسب نتيجه بهتر در مذاكرات هستند.
فيتزپاتريك: غرب براي ايران و فتواي رهبر آن در ارتباط با ممنوعيت سلاح هاي هسته اي احترام قائل است.
- احتمال از بين بردن آثار اورانيوم در جايي در هر جايي از جمله پايگاه نظامي پارچين بسيار ضعيف است.
- آمريكا خواهان سرنگوني بشار اسد و كاهش نفوذ منطقه اي ايران است تا از اين طريق قدرت رهبري خود را در خاورميانه به نمايش بگذارد.
بالي: ادعاهاي رسانه هاي غربي در ارتباط با تلاش ايران براي از بين بردن آثار فعاليت هاي اتمي در پايگاه نظامي پارچين غيرقابل دفاع است. بازرسان آژانس دو بار در سال 2005 از پارچين بازديد كرده اند.
منبع : ايرنا

 


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14