(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


يکشنبه 18 تیر 1391 - شماره 20250

 

ضرورت توجه به ترويج فرهنگ حرفه آموزي به نوجوانان در تابستان (بخش پاياني)
لباس سازندگي بر تن جهادگران جوان


ضرورت توجه به ترويج فرهنگ حرفه آموزي به نوجوانان در تابستان (بخش پاياني)
لباس سازندگي بر تن جهادگران جوان

صديقه توانا
هر ملت تا زماني پا برجا مي ماند كه در حفظ فرهنگ ويژه خود بكوشد، در فرهنگ ايراني كار و كوشش ارزش ويژه دارد.
برو كار مي كن مگو چيست كار
كه سرمايه جاوداني است كار
گنج بي رنج در فرهنگ ايراني- اسلامي جايي ندارد، «مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد.» در فرهنگ ما نوجوانان از آغاز با كوشش و كار آشنا مي شوند، در روستا پسران و دختران در مزرعه كار مي كنند، نوجوانان عشاير به دامها مي رسند و پسران با پيشه پدر آشنا مي شوند، بويژه تابستان ها پس از فراغت از درس، به كار و شاگردي مشغول شده و دانسته اند كه اگر درس مي خوانند نه تنها براي گسترش افق فكر است، بلكه براي سهولت آموزش كار نيز هست.
دكتر فدايي، در گفت وگو با گزارشگر كيهان با تأكيد و توجه به ضرورت كار نوجوانان در سه ماه تابستان خاطرنشان مي كند: «در فرهنگ اسلامي، كار و عبادت همپايه دانسته شده است. داستان كار اميرمؤمنان علي«ع» در زير آفتاب سوزان كه از ثمره آن همه مسلمانان برخوردار مي شدند و مشاركت حضرت محمد«ص» در همه امور اعم از بنا كردن و سنگر ساختن و جنگيدن تا كمك به همسر در امور خانه بايد، بارها و بارها گفته و نوشته شود تا نوجوانان ما نيز از ابتدا و برپايه اصول روانشناسي اهميت كار را دريابند و اين بزرگان را نمونه قرار دهند و به كار بپردازند.»
دكتر فدايي اضافه مي كند: «كار حضرت فاطمه زهرا«س» كه در عين دانش و بلاغت و فصاحت كامل، امور منزل را با عشق و دقت كامل انجام مي دادند، بايد نمونه اي براي دختران عزيز ايراني باشد كه در فراغت تابستان ضمن كمك به مادر خود كه دمي بياسايند، خود نيز كدبانويي را بياموزند.»
عضو هيئت مديره انجمن علمي روانپزشكان ايران مي گويد: «برخلاف فرهنگ غربي كه كار را فقط ابزاري براي رفاه مادي مي داند و آن را زحمت و سختي تلقي مي كند، فرهنگ ما كار را رحمت مي شناسد و ضمن تأييد بر ضرورت استراحت و فراغت كار را فرصتي براي محقق كردن جوهره انسانيت مي داند.»
دكتر فدايي اضافه مي كند: «جالب است بدانيم كه حكيم ابوالقاسم فردوسي هم در شاهنامه در داستان گشتاسب، به ظرافت تمام آورده است كه اگر گشتاسب شاه آهنگري را نمي دانست، در غربت از او هيچ برنمي آمد و پس از او بود كه آموختن پيشه اي براي شاهان الزامي شد و در واقع فردوسي به اين امر اشاره دارد كه اگر ارزشي در وجود آدمي است، علاوه بر خداجويي او، متناسب با زحمت و كاراست كه انجام مي دهد.»
اردوي جهادي يك دنيا تجربه
باتوجه به اينكه وقتي تابستان از راه مي رسد دغدغه و نگراني آن دسته از والديني كه نمي دانند براي گذران اوقات فراغت فرزندانشان چه برنامه اي داشته باشند، ولي الحق و الانصاف برگزاري پايگاه هاي تابستاني در مدارس و به خصوص برگزاري اردوهاي جهادي هرچند به مدت كوتاه اين دغدغه ها را از بين برده است چون دانش آموزان طي برگزاري اردوهاي جهادي بسيار آب ديده مي شوند و راه و رسم كار و مهارت آموزي و زندگي در شرايط سخت را مي آموزند.
محمدحسين عقبايي دو سال است كه در اردوهاي جهادي شركت مي كند و ان شاءالله امسال هم بعد از ماه مبارك رمضان براي سومين سال متوالي افتخار حضور در اين اردوها را دارد. او كه در سال سوم در رشته رياضي فيزيك در دبيرستان مفيد تحصيل مي كند، نقطه نظراتش را درمورد برپايي اردوهاي جهادي و نقش آن در خودسازي دانش آموزان و همچنين آموزش كار مناسب در ايام تعطيلات اين طور بيان مي كند: «در اردوهاي جهادي كمك به محرومان را ياد مي گيريم و اينكه چگونه بايد در برابر سختي ها مقاومت كرد.»
آقاي عقبايي با اشاره به اينكه حضور دوستان در طول برگزاري اردو يكي از مزاياي مهم به شمار مي آيد، به گزارشگر كيهان مي گويد: «اين اردو يكي از بهترين اردوهاي مدرسه است چون وقتي با بچه ها هستيم سختي سفر، كم و كمبودها و دوري از خانواده خيلي نمود پيدا نمي كند.»
به او مي گويم شنيده ام كه در اين اردوها بچه ها خيلي كارهاي سختي از جمله بنايي بايد انجام دهند، آيا انجام اين كارها براي شما كه يك نوجوان هستيد دشوار نيست كه در پاسخم مي گويد: «رنج و زحمت اين اردو در كنار دوستان اصلاً به چشم نمي آيد و چه بسا همه بايد براي رفتن به اردو امتياز كسب كنند چون همه بچه ها دوست دارند در اين اردو شركت كنند.»
اين دانش آموز موفق كه تجربه شركت در اردوهاي قبلي را هم داشته، مي گويد: «بچه ها در اين فرصت كوتاه كارهاي مقدماتي عمراني وخانه سازي را فرامي گيرند ضمن اينكه با كارگروهي و حضور در جمع دوستان هم آشنا مي شوند. به عنوان مثال ما قبلاً حتي نمي دانستيم چطور بايد بيل دستمان بگيريم اما الان با ملات سازي و آجرچيني و... آشنا مي شويم.»
سيدمحمدمحسن رشادت هم يكي ديگر از دانش آموزان موفق دبيرستان است كه نظرش را درمورد اردوهاي جهادي اين طور بيان مي كند: «باتوجه به اينكه ما در اين اردوها براي مردم محروم كشور در مناطق مختلف فعاليت بسيار ناچيزي انجام مي دهيم، اما تمام تلاش خود را مي كنيم تا جايي كه امكان دارد و اين فرصت 10روزه به ما اجازه مي دهد، بتوانيم بخشي از نيازهاي اوليه اين مردم را برآورده كنيم.»
به او مي گويم مثلاً چه نوع كمك هايي از جانب شما صورت مي گيرد كه وي توضيح مي دهد: «تهيه لباس، خوراك، وسايل گرمايشي، قرباني نمودن گوسفند و توزيع گوشت آن در كنار كمك هاي نقدي و توزيع آنها بين مردم و كمك به ساخت سد و آب بند و واحد مسكوني كم ترين كاري است كه مي توانيم براي هموطنان خود انجام دهيم.»
وي به درس هايي كه اين اردوها به بچه ها مي دهد اشاره مي كند و مي گويد: «مسئوليت پذيري و داشتن برنامه ريزي در زندگي دو درس بسيار مهمي است كه در كنار ديگر كارها ياد مي گيريم.»
آقاي رشادت ادامه مي دهد: «مسئوليت پذيري افراد را در فضايي قرار مي دهد كه خودش به تنهايي بايد از عهده كارهايش برآيد و بتواند براي زندگي و آينده برنامه ريزي كند و يك خانواده را اداره نمايد.»
آقاي محمدامين نوربخش در ادامه صحبت هاي هم كلاسي و دوستش مي گويد: «اين اردوها علاوه بر اينكه فضاي معنوي بسيار خوبي را در سنين نوجواني براي ما فراهم مي كند، مرد شدن را به ما آموزش مي دهد. اينكه ما هم مي توانيم در اين سن كار ساختمان و بنايي انجام دهيم، ملات درست كنيم، پي يك ساختمان را بكنيم حس خيلي خوبي است از اينكه ما هم مرد شده ايم و مي توانيم كارهاي مردانه انجام دهيم.»
اولين اردوي جهادي درسال 1359
بچه هاي دبيرستان مفيد قرار است امسال پس از ماه مبارك رمضان به اردوي جهادي در منطقه چهارمحال و بختياري بروند. امسال چهارمين سالي است كه مناطق سردسير را براي اردوي بچه ها درنظر مي گيرند تا هواي گرم تابستان دانش آموزان را خيلي اذيت نكند.
آقاي مرتضي كيان پور ، معاون پرورشي دبيرستان مفيد است كه در روز جشن پايان فارغ التحصيلي دانش آموزان سال سوم و علي رغم مشغله كاري زياد پذيراي حضورمان مي شود و با صبر و حوصله به سؤالاتمان پاسخ مي دهد.
آقاي كيان پور با اشاره به اينكه خود فارغ التحصيل همين دبيرستان است در اردوهاي متعددي شركت داشته و مي گويد: «دبيرستان امسال سي و دومين دوره اردوهاي جهادي را تجربه مي كند و اولين اردو درسال 1359 با حضور 40 نفر از دانش آموزان به كردستان- قروه برگزار شده بود.»
وي با بيان اينكه دانش آموزان از اين اردوها خيلي استقبال مي كنند، مي گويد:«تعداد شركت كنندگان به طور ميانگين از 40 نفر تا 140نفر در سال هاي مختلف، متفاوت بوده است.»
از وي در مورد نحوه انتخاب بچه ها براي شركت در اردوها سؤال مي كنم كه در پاسخم مي گويد: «دانش آموزان در طول سال بايد با كسب امتيازهاي درسي و برنامه هاي جنبي شامل برنامه هاي فرهنگي، ورزشي شرايط حضور در اردو را كسب كنند.»
از آقاي كيان پور مي خواهم در مورد فعاليت هاي بچه ها در طول برگزاري اردو توضيحاتي دهد كه با صبر و حوصله مي گويد: «عمده كار بچه ها، فعاليت هاي عمراني است كه براي انتخاب فعاليت هاي عمراني به سراغ مددجويان كميته امداد مي رويم و پس از انجام بررسي هاي لازم و با توجه به ميزان محروميت هر خانواده كارها اولويت بندي شده و انتخاب مي شوند.»
وي اضافه مي كند: «براي انجام كارهاي عمراني دانش آموزان به گروه هاي 10الي 20 نفره (با توجه به حجم كار) تقسيم مي شوند و به همراه يكي از دبيران و يك استاد بنا هرگروه را تشكيل مي دهند كه در بعضي سالها با توجه به شرايط منطقه كارهاي عمراني ديگري هم انجام شده است مثل ساخت مدرسه، ساخت مسجد و حسينيه، احداث بند آب، آبياري و كشاورزي و كاشت گياه، لوله كشي و سيم كشي و حفر چاه.»
آقاي كياني پور اضافه مي كند: «با توجه به اينكه بچه ها دوست دارند در پايان كار نتيجه زحمات خود را ببينند بيشتر دوست دارند به جاي پي كني و بتون ريزي به كار ديوارچيني و نازك كاري بپردازند تا در پايان يك دوره اردوي جهادي با استفاده از سقفهاي پيش ساخته يك خانه ساخته تحويل مردم محروم دهند و اين كار روحيه بچه ها را خيلي تقويت كرده و اعتماد به نفس آنها را بالا مي برد.»
فرهنگ كار نوجوان نهادينه نشده است
«متاسفانه بسياري از نوجوانان و جوانان ما حتي در سن 20 سالگي تن به كار نمي دهند چون فرهنگ كار بين جوانان نهادينه نشده است، بنابراين برگزاري چنين اردوهايي نوجوانان را براي حضور در جامعه كار آماده مي كند.»
معاون پرورشي دبيرستان مفيد با اشاره به مطلب فوق به يكي ديگر از اهداف تربيتي اردوهاي جهادي اشاره مي كند و مي گويد: «با توجه به اينكه با برگزاري اين اردو ها به تنهايي نمي توان محروميت را در كشور كم كرد اما سعي مي كنيم بچه ها با محروميت آشنا شوند و تحمل زندگي در شرايط سخت را پيدا نمايند ضمن اينكه فرهنگ كار بين دانش آموزان تقويت مي شود و با توجه به اينكه دانش آموزان به اجبار به اين اردوها نمي آيند خود نقطه قوتي است تا بچه ها درسهاي آموزنده زيادي از اين اردوها فرا گيرند.»
آقاي كيان پور با اشاره به اينكه از سال 59 تاكنون درحدود 3 هزار و 500 نفر از دبيرستان مفيد فارغ التحصيل شده اند، خاطر نشان مي كند: «استقبال بچه ها براي شركت در اردوهاي جهادي بسيار زياد است اما با توجه به ظرفيت و امكانات موجود هر ساله به طور متوسط 100 نفر در اردوي جهادي شركت مي كنند.»
از آقاي كيان پور درخصوص ديگر فعاليت هاي بچه ها در اردوهاي جهادي سؤال مي كنم كه در پاسخم مي گويد: «فعاليت هاي فرهنگي، جمع آوري كمك هاي نقدي توسط بچه ها قبل از اردوي جهادي و در راستاي كمك به مردم مناطق محروم در طول برگزاري اردو، جمع آوري كمك هاي غيرنقدي و توزيع آنها در ميان خانواده هاي محروم، ديدار با خانواده هاي محترم شهدا و بازديد از منطقه از مهم ترين برنامه هايي است كه بچه ها قبل از اردو و درطول برگزاري اردو انجام مي دهند.»
وي در ادامه به جزئيات فعاليت هاي فرهنگي بچه ها اشاره مي كند و مي گويد: «تجهيز امكانات ورزشي مدارس، برگزاري بازي هاي محلي و بومي، برنامه قصه گويي، نقاشي، كاردستي، گفت وگو و تجهيز كتابخانه مدارس و مساجد و روستا سرفصل برنامه هاي فرهنگي دانش آموزان در اردوهاي جهادي است. ضمن اينكه در كنار اين فعاليتها دانش آموزان قبل از برپايي اردو، با جمع آوري كمك هاي نقدي و تشكيل بازارچه خيريه، با انجام كارهاي اقتصادي و كسب تجربه و مهارت در اين زمينه به جمع آوري كمك براي مسافرت جهادي مي پردازند.»
كيان پور درخصوص جمع آوري كمك هاي نقدي و توزيع آنها در ميان خانواده هاي محروم هم توضيحاتي مي دهد و مي گويد:«هرساله چند ماهي مانده به اردوي جهادي، دبيرستان پذيراي كمك هاي غيرنقدي خيرين كه اغلب شامل برنج، روغن، قند و... مي باشد، هستيم و يك روز مانده به شروع مسافرت، اجناس توسط دانش آموزان بار زده و به محل اردو فرستاده مي شود كه در طول مسافرت اين اقدام كه توسط بچه ها بسته بندي شده است در اختيار خانواده هاي محروم قرار مي گيرد.»
تغيير كار از نگرش و بينش به رفتار
كار و تلاش بايد از يك نگرش به بينش و از بينش به يك رفتار نهادينه شده هدايت شود.
اينكه چرا در اين مقطع زماني فكر كرديم كار براي تراكتور وغيرانسان است و چرا نوجوانان و جوانان از زيركار در مي روند، موضوعي است كه دكتر غلامرضا عليزاده، جامعه شناس در گفت وگو با گزارشگر كيهان مورد بررسي قرار مي دهد و مي گويد: «اين روش غلط متاسفانه از آنجا نشأت گرفت كه برخي تصور كردند چون وارد دنياي مدرنيته شديم هرچيز سنتي بايد دور ريخته شود و اين يك اشتباه بزرگ تاريخي است. حكمتهاي عظيمي در سنتها وجود دارد كه هريك منبع و منشا خير و بركت مردم است از جمله آنها حرفه آموزي است. بچه ها در قديم حرفه و شغل را از سنين نوجواني ياد مي گرفتند به بخصوص در تابستان كه پسران در مزرعه و دختران در خانه هنرهاي دستي را آموزش مي ديدند و همه در تهيه و تدارك فرآورده هاي موردنياز خود براي زمستان بودند و بدين ترتيب بچه ها احساس مفيد بودن مي كردند و در كنار آموزش از بسياري از آسيب هاي اجتماعي هم در امان بودند.
اما متاسفانه الان بچه ها را خلاق تربيت نمي كنيم، تربيت آنها صرفا براي زندگي دراين جامعه است، درحالي كه نوجوانان ما بايد بتوانند قدرت برقراري ارتباط و تعامل با ديگر محيط هاي اجتماعي را داشته باشند. بچه ها را بايد از فضاي شيشه اي و مصنوعي خارج كنيم و آنها را با دنياي واقعيت آشنا كنيم.»
دكتر عليزاده خاطرنشان مي كند: «در آموزش امروزي مي گويند افراد معلول و سالم بايد در يك محيط تربيت شوند تا با همزيستي يكديگر آشنا شوند ولي متاسفانه ما بچه ها را از هم جدا كرديم و به گروه هاي متعدد تيزهوشان، معلول، استثنايي، توانمند و... تقسيم كرديم كه با اين تقسيم بندي بچه ها تربيت خوبي نخواهند داشت.»
از وي درمورد ضرورت حرفه آموزي نوجوانان و راهكارهاي تقويت آن سؤال مي كنم كه در پاسخم مي گويد: «بچه ها بايد روابط اجتماعي را ياد بگيرند، با هم همفكري كنند و از كار گروهي بهره مند شوند و سازمان فني و حرفه اي با توجه به علايق بچه ها بهترين جايي است كه مي تواند زمينه خلاقيت و حرفه دانش آموزان را فراهم كند.»
اين جامعه شناس با اشاره به اين نكته كه حتي وزارت كار مي تواند دراين راستا يك وعده غذاي گرم به بچه ها دهد و آنها را به كار تشويق نمايد مي گويد: «حضور بچه ها در محيط آموزشي باعث كاهش آسيب هاي اجتماعي مي شود، وقتي نوجوان بيكار باشد يا سر چهار راه مي ايستد يا با همسالان خود درگير مي شود، بيكاري ام الخبائث است لذا براي كاهش مفسدهاي اجتماعي بايد اوقات فراغت غني شده اي از كار و تلاش براي دانش آموزان در سنين نوجواني در نظر بگيريم و كار همراه با تفريح براي آنها پيدا كنيم و دراين راستا مديران و مسئولان فرهنگي بايد به وظايف خود دراين زمينه به خوبي عمل كنند و تابستان پرباري را براي بچه ها برنامه ريزي نمايند.»
از وي در مورد راهكارهاي شروع دل نگراني هاي والدين از آسيب هاي اجتماعي كه در برخي از محيط هاي كاري وجود دارد سؤال مي كنم كه مي گويد: «والدين بايد قبل از اينكه بچه ها را وارد اجتماع كنند واكسيناسيون اجتماعي را به آنها آموزش دهند، والدين بايد واكنس «نه گفتن» را به بچه هاي خود تزريق كنند و به آنها آموزش نه گفتن دهند، ضمن اينكه قدرت تصميم گيري صحيح و سريع را هم به آنها ياد، دهند دراين صورت جاي هيچ نگراني نيست و بچه ها به راحتي مي توانند در فضايي خارج از خانه به كار و فعاليت بپردازند.»
گزارش روز
 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14