(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 31 تير 1391 - شماره 20261

ضرورت نظارت بر كمپ هاي ترك اعتياد و چالش هاي پيش رو (بخش دوم)
كمپ هاي غيرمجاز 2 برابر كمپ هاي مجاز!



ضرورت نظارت بر كمپ هاي ترك اعتياد و چالش هاي پيش رو (بخش دوم)

كمپ هاي غيرمجاز 2 برابر كمپ هاي مجاز!

زخمها و سوختگي هاي عميقي كه بر اثر تزريق مواد مخدر روي دستهايش به چشم مي خورد با هيچ دوره و كلاس و كمپي درمان نمي شود، زخم هايي كه آسيب شديدي به جسم و جانش وارد كرده و همه زندگي و سرمايه جواني اش را از او گرفته است. «زخمي تر از هميشه»« زندگي»، «توبه»، «عشق»، اين كلمات خال كوبي هاي روي دستش است كه در كنار زخم ها حك شده تا شايد با ديدن آنها نهيبي به خود بزند و ديگر سراغ مواد نرود، اما گويي اين خال كوبي ها هم دواي دردش نشد، لابه لاي انگشتانش هم حروف انگليسي آبي رنگي را خال كوبي كرده و سراسر دستانش آثار سوختگي به چشم مي خورد، هيچ جاي سالمي روي دستانش پيدا نمي شود، همه را در دوران تنهايي و بيماري جريحه دار كرد تا دلش آرام بگيرد كه نگرفت.
براي تهيه مواد دزدي كرد، به زندان رفت، كتك خورد، تحقير شد، كارتن خواب شد، گوشه پارك و لابه لاي زباله ها پرسه زد، باز به خود نيامد، البته ديگر خودي برايش باقي نمانده بود، مي گفت شخص بودم، اما شخصيت نداشتم. اعتياد با من چه ها كه نكرد!!!
راه بيراهه اعتياد
او خسته از درد بي دوايي، خسته ازتنهايي در كمپ هايي را كوبيد كه گمان مي كرد اگر او را به غل و زنجير ببندند يا در سرماي زمستان آب يخ بر سر و رويش بريزند و با شلاق كتكش بزنند مي تواند از اين مواد لعنتي صنعتي دست بردارد. دلش مي خواست اما راهش را بلد نبود و مواد دست از سر او برنمي داشتند، همه راهها را رفته بود و اينك راه تولد دوباره را پيدا كرده است.
در يك ظهر گرم اول تير ماه براي گفت وگو با چند بيمار در حال ترك و پاك شدن پا به يكي از خانه باغ هاي اطراف تهران گذاشتيم، باغي كه الان مركز اقامتي ميان مدت يا كمپ ترك اعتياد نام گرفته است.
فرشيد 33 سال دارد كه از سن 14 سالگي ترياك، هروئين، شيشه و كوكائين مصرف كرده است. مي گويد قبلا قهرمان دوم شيرجه در تهران بوده و به واسطه نشست و برخاست با رفقاي نارفيق به دام اعتياد گرفتار آمده است و الان ديگر عزمش را جزم كرده كه در اين مكان با كمك بهبوديافتگان راه تولد دوباره را طي كند.
از فرشيد كه روي نيمكت و در حياط سنگ فرش كمپ با دمپايي هاي لنگه به لنگه نشسته است مي خواهم در مورد فضاي كمپ ها برايم بگويد و اينكه آيا در اين كمپ بيماران را كتك مي زنند؟ سرش را كه پايين است كمي بالا مي آورد و دستهاي خال كوبي شده اش را درهم حلقه مي كند و مي گويد: «در اين كمپ جز مهرباني و صفا و توجه از سوي دوستان چيز ديگري نديدم، اما در كمپ هاي قبلي تجربه هاي بسيار تلخي دارم.»
فرشيد ادامه مي دهد: «ما را به تخت مي بستند و با شلاق كتك مي زدند تا مواد را ترك كنيم، اما هيچ فايده اي نداشت چون وقتي بيرون مي آمدم دوباره سراغ مواد مي رفتم.»
مي پرسم، چرا؟ تو كه اين همه سختي را تحمل كردي چرا دوباره سراغ مواد مي رفتي؟ مي گويد: «از درون تهي بودم، 4 بار به خاطر خريد و فروش مواد به زندان رفتم براي تهيه مواد سرقت مي كردم، عقل و فكرم را از دست داده بودم و تن به هر ذلتي مي دادم. تزريق مي كردم، از سرنگ مشترك استفاده مي كردم، حتي از سرنگي كه 4 روز قبل استفاده كرده و در گوشه اي از خرابه انداخته بودم مي رفتم، سرنگي كه زير آفتاب و كثافت افتاده بود سر سوزنش را تيز مي كردم و مواد تزريق مي كردم.»
به او مي گويم چه شد كه از آنجا و از قعر تباهي به اين كمپ آمده اي و آيا فكر مي كني افرادي كه در اينجا هستند مي توانند به تو كمك كنند، مي گويد: «مواد فكر آدم را خراب مي كند، اينكه مي ديدم مردم مرا با لباس ژوليده و در كنار گوشه شهر و خيابان ببينند ترور شخصيتي مي شدم و خيلي برايم دردناك بود به همين خاطر تصميم گرفتم به جايي بيايم كه سالم بيرون بروم و بتوانم پيش افراد جامعه سربلند باشم. بتوانم تولدي دوباره داشته باشم. دوستاني كه در اينجا هستند همه با هم همدرديم، اما اينجا براي ما اول راه است، چون از مصرف مواد خسته شده ايم و مي خواهيم مثل ديگر افراد جامعه ما هم حق زندگي كردن داشته باشيم.»
فرشيد دوباره براي اينكه تلنگري به خود و ديگران بزند از روزهاي دردناك اعتيادش سخن مي گويد و ادامه مي دهد: «واقعاً مصرف مواد مرا به جايي رسانده بود كه تن به هر كار پستي مي دادم. يك بار مقدار كمي مواد داشتم كه از دستم به درون چاه توالت افتاد، آن را با هزار زحمت درآوردم و خيلي سريع كمي زير آب گرفتم و خوردم. الان كه به آن روزها و كارها فكر مي كنم واقعاً به خودم مي گويم اعتياد با من چه ها كه نكرد! عقل و فكر و شعور و زندگي و جواني ام را گرفت، اما خدا را شاكرم كه در اين مرحله باز توانستم راه درست و مسير پاك زندگي را با كمك اين عزيزان پيدا كنم.»
اعتياد دامنگير جوامع انساني
اعتياد معضلي است كه به صورت گسترده دامنگير همه جوامع انساني طي چند دهه اخير شده است، معضلي كه با گرفتار كردن جوانان و منحرف كردن آنان از مسير اصلي زندگي، راه توسعه را بر هر كشوري مي بندد. براساس آمارهاي رسمي و غيررسمي 2 تا 3 ميليون نفر در كشور ايران دچار اعتياد به انواع مواد مخدر مي باشند. در اين ميان دست داشتن استعمارگران در گرفتار كردن نيروي انساني كشورهاي در حال توسعه امري روشن، گويا و نيازمند برنامه ريزي و اقدامات صريح، زماندار و كارشناسي شده براي مقابله است.
به عقيده روانشناسان نگاه مجرم انگارانه و برخوردهاي سلبي صرف با بيماري اعتياد امري نادرست است و موجب پيامدهاي منفي در اين خصوص و ايجاد انگيزه فرار از درمان براي معتادان مي شود.
برخي كارشناسان اعتياد را بيماري مزمن و عود كننده اي مي دانند كه همواره بوده و هست و كسي نمي تواند مدعي شود آن را به طور كامل ريشه كن مي كند، اما مي توان آن را مديريت و كنترل كرد، برخلاف تصور بسياري كه اعتياد را درمان پذير نمي دانند، كارشناسان اين امر را دشوار اما ممكن مي پندارند.
سيدحسن موسوي چلك، مديركل دفتر امور آسيب هاي اجتماعي وزارت تعاون كار و رفاه اجتماعي و رئيس انجمن مددكاران اجتماعي ايران در گفت وگو با گزارشگر كيهان با اشاره به اينكه در بحث درمان و كاهش آسيب هاي اجتماعي برنامه هاي متعددي را در كشور اجرا كرديم كه در كشورهاي ديگر هم اجرا شده است، خاطر نشان مي كند:
«يكي از اين برنامه ها كمپ هاي ترك اعتياد است كه بيشتر افرادي كه قبلاً به نوعي درگير موضوع اعتياد بودند در اين مراكز فعاليت مي كنند يا براي درمان مراجعه مي نمايند.» موسوي چلك اضافه مي كند: «يكي از رويكردهاي تأثيرگذار در حوزه درمان و كاهش آسيبهاي اجتماعي استفاده از گروه خود يار است و در حوزه اعتياد هم يكي از برنامه هايي كه صددرصد موفق بوده همين كمپ هاست البته از نوع مجاز و با مديريت و نظارت دقيق كه در ايران چند سالي است اجرا مي شود وهرچه به جلو مي رويم كمپ ها به شرايط مطلوب تر و استانداردتري مي رسند و اين كمپ ها نه تنها در ايران كه در كشورهاي ديگر هم وجود دارند . ما چاره اي نداريم و بايد از تجارب جهاني در اين خصوص استفاده كنيم.»
رئيس انجمن مددكاران ايران به همكاري خوب بهزيستي، نيروي انتظامي و ستاد مبارزه با مواد مخدر در خصوص مديريت بر كمپ ها تاكيد مي كند و مي گويد: «اين كمپ ها يك پروتكل خاصي دارند كه با نظارت سازمان بهزيستي برنامه هاي درماني را اجرا مي كنند.»
از وي سؤال مي كنم روشهاي درماني رايج در اين كمپ ها تا چه ميزان در ترك اعتياد تأثير دارد چراكه بسيار شنيده شده افراد پس از ترك كمپ مجدداً به سراغ مواد مي روند، در پاسخم مي گويد: «با توجه به اينكه شيوه هاي دارويي ترك اعتياد عود مجدد دارد، بيشترين تمركز آنها بر كاهش آسيب است لذا از متادون درماني (شربت درماني) به جاي تزريق و سرنگ آلوده مشترك استفاده مي شود. در روش متادون درماني به افراد كمك مي شود كه از مواد خطرناك تر استفاده نكنند و آرام آرام مصرف موادمخدر را كنار بگذارند.»
موسوي چلك با اشاره به اين كه معتاد معلول عوامل ديگري از جمله آسيبهاي اجتماعي است خاطرنشان مي كند: «سياستگذاري هاي كلان اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي بر موضوع اعتياد تأثير دارد و اگر مسئولان ذي ربط به افراد آموزش مهارتهاي زندگي را قبل از درگيري با آن ارائه دهند قطعاً در زمينه كاهش آسيبهاي اجتماعي از جمله اعتياد موفق خواهيم بود.»
70 هزار معتاد تحت پوشش كمپ ها
در حال حاضر نزديك به 500 كمپ مجاز ترك اعتياد داريم كه 999 هزار و 68 نفر درمان شده از اين كمپ ها خارج شده اند و 70 هزار معتاد در سراسر كشور تحت پوشش كمپ هاي ترك اعتياد هستند.
دكتر فريد براتي سره، معاون پيشگيري و درمان اعتياد بهزيستي با اعلام مطلب فوق به عملكرد مثبت كمپ هاي تحت نظارت بهزيستي اشاره مي كند و مي گويد: «كمپ ها نزديك به 32 ميليارد تومان به صرفه جويي از جنبه هاي مختلف درماني كمك كرده اند، زيرا در هر كمپ به طور متوسط 40 تخت وجود دارد و در مجموع نزديك به 20 هزار ظرفيت بستري در كمپ ها ايجاد شده است در حالي كه طي 70 سال گذشته تعداد تخت روانپزشكي در وزارت بهداشت 7500 عدد و در بهزيستي 8300 عدد بوده است.»
نظر دكتر براتي را در خصوص تسهيل روند مجوز دهي به كمپ ها و نگراني هاي متخصصان در خصوص افت كيفيت اين مراكز جويا مي شوم، وي در توضيحاتي مي گويد: «اگر كمپ ها خودشان را ارتقا ندهند نمي توانند در فرآيند درمان موفق باشند ما هم براي آموزش شان برنامه ريزي كرده ايم. قرار است با مؤسسات معتبري مثل تولدي دوباره، پيشگامان جامعه پاك آسيا و اميد ديگر كه در سطح ملي فعاليت مي كنند قرارداد ببنديم و اعتباراتي در اختيار استانها قرار دهيم تا در مورد درمان هاي جديد به كمپ ها آموزش دهند و كمپ ها گواهي آموزش دريافت كنند.» معاون پيشگيري و درمان اعتياد بهزيستي در پاسخ به اين سؤال كه آيا بهزيستي به اشخاص حقيقي نيز مجوز تأسيس كمپ مي دهد، مي گويد: «اشخاص حقيقي چندان به اين حوزه وارد نمي شوند، اما ايرادي ندارد كمپ ها با اين استدلال ايجاد شدند كه گروه همتا به همدرد خودش كمك كند و اگر نفع اقتصادي هم در ميان باشد اشكالي ندارد، اما در مجموع معدود گروه هايي غير از معتادان بهبود يافته هستند كه وارد اين سيستم شده اند.»
نحوه اعطاي مجوز براي احداث مراكز ترك اعتياد
از آقاي دكتر براتي سده در خصوص چگونگي اعطاي مجوز براي احداث مراكز ترك اعتياد سؤال مي كنم كه در پاسخم مي گويد: «نحوه اعطاي مجوز، دو نوع است؛ مراكز اقامتي ميان مدت يا همان كمپ ترك اعتياد و مركز اقامتي گروه هاي همتا. در كمپ ها سم زدايي با دارو انجام مي شود و حتماً بايد پزشك در كمپ حضور داشته باشد يا كمپ با يك مركز درماني در ارتباط باشد، اما در مراكز اقامتي همتا، ترك اعتياد با دارو انجام نمي شود و درمان پرهيز مدار است و نيازي به اقدام هاي پزشكي نيست. علاوه بر اين فرد متقاضي احداث كمپ بايد حداقل 3 سال سراغ مواد مخدر نرفته باشد و يك مركز معتبر عدم اعتياد او را تاييد كند. نداشتن سوء پيشينه، حداقل مدرك ديپلم و تاييديه از حراست سازمان بهزيستي از ديگر شرايطي است كه فرد متقاضي احداث كمپ بايد داشته باشد.»
وي مي گويد: «كارشناسان بهزيستي بعد از بررسي مدارك، موافقت اصولي به فرد مي دهند و بعد از آنكه استانداردهاي احداث كمپ را فراهم كرد مجوز اصلي داده مي شود.»
به آقاي براتي مي گويم اما متاسفانه در حال حاضر براساس آمار رسمي تعداد كمپ هاي غيرمجاز 2 برابر كمپ هاي مجاز است كه ادعا مي كنند از سازمان بهزيستي مجوز دارند در حالي كه خيلي از آنها مجوز راجعل مي كنند و او با تاييد اين تخلف در كمپ ها تاكيد مي كند: «كمپ هاي مجاز داراي تابلو و مجوز رسمي از سازمان بهزيستي هستند و اسامي آنها در سايت بهزيستي درج شده است و مردم مي توانند قبل از مراجعه مجاز بودن آن را تشخيص دهند.» وي معتقد است: «براي مبارزه با كمپ هاي غيرمجاز بايد آن قدر تعداد مراكز درمان اعتياد مجاز افزايش پيدا كند كه ديگر كسي به اين كمپ ها مراجعه نكند و خود به خود حذف شوند.»
از دكتر براتي مي پرسم سازمان بهزيستي چه اقداماتي را در جهت نظارت بيشتر بر فعاليت اين كمپ ها انجام داده است كه درجواب مي گويد: «درصدد هستيم تا شبكه نظارتي سازمانهاي مردمي مجازي كه كمپ هاي ترك اعتياد دارند افزايش پيدا كند تا تحت نظارت بهزيستي خودشان بر فعاليت كمپ ها نظارت دقيق تري داشته باشند.»
علي رغم سخت گيري هايي كه مسئولان سازمان بهزيستي براي احداث مراكز ترك اعتياد مي كنند وجود كمپ هاي غيرمجاز و ناكارآمدي آنها در درمان اعتياد نگراني برخي ديگر از متخصصان را برانگيخته است.
به گفته برخي از مجريان كمپ ها، مشكلاتي مانند دورماندن از درمان هاي روز دنيا، نبود تنوع در شيوه هاي درماني و مدت درمانها، گرايش به سود اقتصادي در برخي كمپ ها و ورود افراد غيرمتخصص به كادر اجرايي اين مراكز باعث افت كيفيت آنها شده است.نصير طالبي، مديرعامل سازمان مردم نهاد زندگي پاك، از كاهش شديد ميزان باقي ماندن معتادان بر پاكي پس از ترك در كمپ ها خبر مي دهد و مي گويد: «كمپ هاي درمان اعتياد از يك سو به سمت سود اقتصادي و ايجاد كسب و كار تمايل پيدا كرده و از سوي ديگر با استفاده از كادر غيرمتخصص، ميزان موفقيت مراكز درماني را از حدود 50-40 درصد به 8-7 درصد كاهش داده اند.»
عباس ديلمي زاده، مديرعامل جمعيت تولد دوباره نيز طرح كمپ هاي ترك اعتياد را در صورت ادامه روند فعلي منجر به شكست و آسيب شناسي در اين زمينه را ضروري مي داند. همچنين يكي از مسئولان درمان وزارت بهداشت از همكاري سه هزار مركز درمان نگهدارنده معتادان با پزشك خانواده خبر مي دهد و مي گويد: «خطر دهه آينده جامعه خطر گرايش بيشتر به مواد روانگردان است و با توجه به آسيب پذيري جوانان از اعتياد و تغيير الگو از سمت اعتياد سنتي به سمت اعتياد صنعتي كه هنوز شناخت كافي از عوارض آن در بين مردم وجود ندارد، خطري است كه كشور را تهديد مي كند و بايد با برنامه ريزي هاي دقيق تر كارها را به سامان رساند.»
گزارش روز

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14