(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 5 مرداد 1391 - شماره 20266

شعر
رمضان در كلام مولانا
بررسي مجموعه شعر «گزاره ها» سروده محمدرضا طهماسبي
سخن را سخندان زگوهر گز يد...
800 اثر به نهمين جشنواره شعر رضوي ارسال شد
آئين نامه عليه قانون


شعر

شعري براي مسلمانان مظلوم ميانمار
افطار گريه
عباس احمدي
باز افطار گريه در رمضان
جزو اعمال واجبم شده است
لب به چيزي نمي زنم جز اشك
خون دل قوت غالبم شده است

ميوه استوايي صهيون
مثل زهر است تلخ و بد مزه است
ش مر نام قديمي تين سين
آراكان نام ديگر غزّه است

رو به باران موسمي باز است
چشم معصوم كودكي مرده
چند بوداي چند صد متري
داخل غار خوابشان برده

طبق معمول سرد و خاموشند
موج هاي مبلّغ پوچي
باز مات نمايش نوبل است
بانوي صلح، آنگ سان سوچي

گرچه سست است لانه اش، مگذار
در دلت عنكبوت خانه كند
خاور دور را به تار بلا
بدل از خاور ميانه كند

اين تبرها ولي نمي دانند
ريشه دار است تا ابد اسلام
يارمان تا رسول پاكي هاست
پاكسازي نمي شود اسلام

دير نبود سپاه ابرهه هم
بچشد طعم سيلي سجّيل
هان بگوييد با بني هاشم
كه قريب است برق «عام الفيل»

آسياب سقوط خفاشان
چند وقتي است نوبتي شده است
دشمن از ما به وحشت افتاده
قلبمان بمب ساعتي شده است

مي شويم اي روهينگيا، آوار
بر سر شرك مثل سونامي
با تو خرماي كفر را بخوريم
اي مسلمان چشم بادامي
 


رمضان در كلام مولانا

علي خوشه چرخ آراني
دست بدار از طعام، مائده جان رسيد
سپاس و ثناي خدايي را كه ماه خود- رمضان- را يكي از راه هاي احسان قرار داد، ماه روزه و ماه اسلام و پاكيزگي و آزمايش و تصفيه دل و قامت قيام و روح صيام.
يكي از ويژگي هاي ممتاز ادبيات فارسي، ارتباط متقابل و تنگاتنگ با علوم مختلف است و طبيعتاً اين ارتباط موجب در برگرفتن دامنه وسيعي از موضوعات در حوزه ادبيات شده است. از علوم مرتبط با ادبيات، علم اخلاق و فقه و اصول است كه موضوع آنها دعوت انسان ها به فضايل و نهي از رذايل و اجراي احكام و حدود و قوانين و فرامين الهي است. در ادبيات هر ملت سروده ها و نوشته هايي يافت مي شود و در آنها به موضوعاتي همچون دعوت به پاكي ها و فرايض الهي و تهذيب روح و سجايا و برجستگي هاي اخلاقي و نهي از ناپاكي و محرمات اشاره و ابرام دارد.
ادبيات ما كه ملهم از تعاليم حيات بخش الهي و ديني است به عنوان آبشخوري زلال و چشمه اي جوشان در عرصه معنويت كوشيده است تا متون انسان ساز معنويت را در قالب ابيات و عبارات زيبا با بياني هنرمندانه بيان نمايد.
يكي از فضايل و فرايضي كه در اديان آسماني پيشين و دين مبين اسلام به آن اشاره و مورد تاييد و تاكيد قرار گرفته است، فريضه صوم و صيام در شهر رمضان است كه بي شك زيباترين توصيفات و ابراز احساسات در خصوص اين ماه را مولاناي عارف و صوفي صاف سوخته دل دارد تا آن جا كه غزلي به نام «پاكان صيام» از ذهن ژرف انديش او تراوش گرديده است. در اين غزل كه با مطلع:
مي بساز و جان و دل را بس عجايب كان صيام
گر تو خواهي تا عجب گردي عجايب دان صيام
شروع شده است واژه ارزش مند «صيام» به عنوان رديف در تمامي ابيات اين غزل مطول و زيبا و عارفانه تكرار شده است كه ناشي و راوي از عشق و ارادت و مودت مولانا به اين عمل عظيم و عزيز و رفيع است.
مولانا با بيت:
گر تو را سوداي معراج است بر چرخ نيست
دان كه اسب تازي تو هست در ميدان صيام
روزه را به سان نردبان ترقي و معراج انسان بر عالم والا و بالا دانسته و اين فريضه را همچون اسب تيزرو و تيز پاي و تندپويي دانسته كه به مدد و استعانت از آن مي توان راه عشق و تعالي را پيمود و براي صعود در عالم مادون زيربنا قرار داد.
به استناد حديثي از پيامبر اكرم(ص) ايمان بر چهار ركن و براساس حديث ديگري اسلام بر چهار ركن بنا شده كه در هر دو حديث منقول، روزه از اركان و ستون هاي اصلي معرفي شده است مولانا با تلميح به حديث «بني الاسلام علي خمسه اشياء علي الصوم و الصلوه و الزكوه و الحج و الولايه » (اسلام بر پنج چيز بنا شده است: نماز، روزه، حج و زكوه و ولايت ابيات زير را سروده است.
گرچه ايمان هست مبني بر بناي پنج ركن
ليك والله هست از آنها اعظم الاركان صيام
ليك در هر پنج پنهان كرده قدر صوم را
چون شب قدر مبارك هست خود پنهان صيام
كه مولانا در اين ابيات ارزش و برتري روزه را اعلام و متذكر مي شود كه همان گونه كه ارج و قدر شب قدر در ماه رمضان قابل توصيف نيست، ارزش و مقام روزه هم اين چنين است.
در اثر روزه اطمينان و آسايش قلبي براي انسان حاصل مي شود زيرا انسان با روزه گرفتن با آفريننده و فاطر و خالق خويش ارتباط پيدا مي كند. روزه چشمه رحمت الهي را در وادي دل هاي انسان هاي حق طلب جاري و به مثابه خانه تكاني دل از گناهان و سيئات و زيبا كننده چهره شخصيت انساني در پرتو عبادات و فراهم كننده مسير جان و دل هاي انسان ها از گذرگاه رحمت الهي است. روزه شكوفا كننده نهال ايمان در بوستان جان هاي انسان ها و سرود وصل و اتصال به معبود و محبوب در قلوب مومنان و سالكان طريق الي الله است.
رسول اكرم در آخرين جمعه ماه شعبان و به مناسبت حلول هلال ماه رمضان فرمودند: رمضان ماهي است كه در نزد خداوند از هزار ماه برتر و روزهاي آن با فضيلت ترين روزها و شب هاي آن برترين شب ها و ساعاتش ارزش مندترين ساعات و نفس كشيدن مومن صائم در اين ماه عبادت است. مولانا نيز با اشاره به اين حديث پيامبر اعظم(ص)با بيت:
خنده صائم به است از حال مفطر در سجود
ز آن كه مي بنشاندت بر خوان الرحمن صيام
اين موضوع را تاييد و تاكيد نموده واعلام مي دارد كه خنده روزه دار از عبادت غيرصائم و مفطر برتر است، زيرا كه روزه باعث مي شود كه انسان بر مائده هاي رباني و سماوي اين ماه جلوس و از نعمات معنوي آن بهره وافي برگيرد.
در ماه رمضان، مرغ باغ ملكوت كه در قفس تن آدميان اسير است، چند صباحي در زندان شكسته و پرده هاي ظلمت و تاريكي جسم مي درد و براي طواف در فضاي عالم قدس، بال مي گشايد و تا مدتي در كنار فرشتگان عالم معنا لباس ترك تعلق به تن مي كند. انسان روزه دار با لب فرو بستن از اطعام دنيوي آماده نشستن بر خوان كرم و مائده هاي آسماني مي شود و زمينه تكامل جسم و روح را فراهم ساخته و اخلاص خويش را در منصه ابتلا و آزمايش قرار مي دهد.
مولانا نيز با ابيات:
اين دهان بستي دهاني باز شد
تا خورنده لقمه هاي راز شد
لب فرو بند از طعام و از شراب
روي خوان آسماني كن شتاب
راه اطعام از مائده هاي رباني و جرعه نوشي از شراب طهور آسماني را روزه و لب فرو بستن از طعام دنيوي مي داند.
و نهايتا رمضان در شعر مولانا به سان رايت و بيرقي است كه پادشاه رحمت و عطوفت در پي آن در حال حركت است و لشكر ايمان پس از شكست مركز و قلب لشكر ضلالت، حاكم مي شود. در اين ماه بايد با دست شستن از طعام و لذايذ دون درازاي خريد رضاي مادون با محبوب دل ها انس و الفت گرفته و جان خويش را در چشمه سار دعا و شب زنده داري شست.
اين موضوع را مولانا با ابيات زير ابراز مي دارد:
آمد شهر صيام، سنجق سلطان رسيد
دست بدار از طعام، مائده جان رسيد
جان از قطيعت برست، دست طبيعت ببست
قلب ضلالت شكست، لشكر ايمان رسيد
در شعر مولانا، رمضان مهماني است كه سالي يك بار مي آيد و تا چشم بر هم بزني، بار سفرش را مي بندد و در هنگام رفتن با خنده دست گنهكاران پشيمان را مي گيرد.
در اين مه عذر ما بپذير اي عشق
خطا كرديم اي ترك خطايي
به خنده گويد او دستت گرفتم
كه مي دانم كه بس بي دست و پايي
مبادا كه آفتاب عيد آشكار شود و ما از نعمات رنگارنگ سفره هاي كرم مبسوط كردگار دستمان تهي باشد.

 


بررسي مجموعه شعر «گزاره ها» سروده محمدرضا طهماسبي

فهيمه بافنده
آهي بلند شد زنهاد گزاره ها
«گزاره ها» عنوان دفتر شعر محمدرضا طهماسبي متولد سال 1355 است كه مجموعه اي از غزليات و قصايد خود را در قالب 144 صفحه، در قطع رقعي و با قيمت 3600 تومان به خوانندگان شعر و ادب فارسي تقديم نموده است، چاپ اول اين مجموعه توسط انتشارات سوره مهر، در شمارگان دو هزار و 500 نسخه، به بازار كتاب عرضه گرديده است.
گزاره ها شامل 64 غزل و 2قصيده است كه حاصل طبع آزمايي شاعر در حوزه مضامين آييني، پايداري، تغزلي و عاميانه مي باشد.
اولين غزل اين دفتر با اين ابيات آغاز شده است:
آهي بلند شد زنهاد گزاره ها
بيچاره مي شدند از اين داغ چاره ها
ابراز چهار سمت گريبان دريد و بعد
باريد روي بغض همه چارپاره ها
از بس نمك به زخم غزل ها گذاشتند
تا سكته اي مليح زدند استعاره ها
همان طور كه ديديم در نظر داشتن ريزه كاريهاي كلام و آفرينش هاي شاعرانه با پرهيز از آوردن واژه هايي دور از ذهن، به خلق شعري روشن و دلنشين انجاميده است كه به دور از هر تكلف و تصنعي تعابيري بكر و زيبا كه حاصل تخيل و انديشه اي ژرف و عميق است را به تصوير كشيده است. در اين ميان استعمال استعاره، تشبيه و ديگر صناعات ادبي شعر وي را دلنشين تر نموده است. اما از طرفي مي توان گفت كه گاه اين معاني آنقدر ژرف، عميق و دروني مي شود كه نوعي ديريابي و ديرفهمي براي مخاطب ايجاد مي كند و خواننده بيش از آن كه از فرايند هنري شعر لذت ببرد، درگير رمزگشايي و درك و فهم بيشتر جهت پيدا كردن مضمون اصلي شعر مي شود كه اين از آفات بلاغت و فصاحت كلام است.
چشم انداز ادبي شاعر به دنياي شعر و شعور، بازتابي از اعتقادات و آموزه هاي ناب و خالص ديني و مذهبي وي است كه در قالب زبان و بياني پخته، وزين و پرمحتوا به منصه ظهور رسيده است. تسلط و چيرگي شاعر برگنجينه زبان و لغات فارسي و هنر چينش و پردازش صحيح، مناسب و دلپسند واژگان، باعث خلق و ايجاد اشعاري موزون، عميق و پرمحتوا شده كه مي توان گفت در نوع خود كم نظير است. اين شاعرانگي كلام، مخاطب را در لذتي توام با شگفتي و تحسين فرو مي برد كه نتيجه آن ماندگاري شعر و كلام شاعر است:
اي بي خبر از لذت اين درد كجايي
تا چند به دنبال دوايي و شفايي
جان طاير قدس است كه در بند زمين است
اي خاك چه مي خواهي از اين مرغ هوايي
در گور خودت خفتي و در صور دميدند
عالم همه در شور و تو در خواب چرايي
فواره صفت در سفر از خويش به خويشي
ترسم نرسي عاقبت اي دوست به جايي
در كاسه سر حكمتت ار، نيست بيفتد
آن كاسه سر سفره دونان به گدايي
چون پنجره بي پرده به خورشيد نظر كن
وقتش شده تا باز سوي خويش بيايي
يكي ديگر از شاخصه هاي اشعار تغزلي اين دفتر، تسلط و آگاهي شاعر بر ادبيات كلاسيك و آموزه هاي آن است. چنانچه اين پشتوانه ادبي و قرابت معنايي، محتوايي و ساختاري با ادبيات كلاسيك، بر اصالت و استواري كلام شاعر افزوده است.
بخش پاياني اين دفتر نيز به قصايد اختصاص يافته است كه شاعر در دو موضوع مدح و ثناي پيامبر اكرم(ص) و عشق به وطن و خاك ايران طبع آزمايي نموده است و مي توان گفت در هر دو سروده حق مطلب را ادا نموده و جزالت، فخامت و استواري كلام وي متناسب با موضوع سروده هاست. در اين سروده ها شاعر با آوردن تلميح وتضمين اثرش را به يك فرهنگ غني تاريخي و اسلامي گره زده و از يك سلسله ذخاير ارزشمند استناد كرده است. وي با آوردن اصطلاحاتي خاص نشان مي دهد كه بر ذخاير فرهنگي، تاريخي و ديني مسلط است و آگاهي خوبي در اين زمينه ها دارد.
 


سخن را سخندان زگوهر گز يد...

مسلم دارايي
از ديدگاه حكيم فرزانه توس، فرهنگ مجموعه اي از دانشها و هنر است و هيچ چيز در جهان ارزشمندتر از آن نيست. فردوسي براي بيان ارزش فرهنگ چنين مي گويد:
زدانا بپرسيد پس دادگر
كه فرهنگ بهتر است يا گوهر
چنين داد پاسخ بدو رهنمون
كه فرهنگ باشد زگوهر فزون
كه فرهنگ آرايش جان بود
زگوهر سخن گفتن آسان بود
گوهر بي هنر زار و خوار است و سست
به فرهنگ باشد روان تندرست
فرودسي پاك زبان سخن و سخنراني و پديدآوردن آثار ادبي را نيز از شاخه هاي فرهنگي مي داند و آن را از پديده هاي جاوداني انسان مي داند و از مردم مي خواهد كه سخن را (ارج) نهند و آن را خوار و بي مايه نسازند:
سخن را سخندان زگوهر گزيد
زگوهر وار پايه برتر سزيد
سخن ماند از تو همي يادگار
سخن را چنين خوار و مايه مدار
در سراسر شاهنامه فردوسي فرهنگ كه همان (دانش و هنر و ادب) است از جاه و گوهر و كاخ و نژاد و شهرت برتر و ارزشمندتر است. حكيم توس مي گويد كه ما انسانها برهنه به اين جهان آمده ايم و برهنه از اين جهان خواهيم رفت پس تفاخر به اين زينتها (يعني هرگونه روپوشي كه برهنگي جان عريان از هنر ما را ظاهراً جبران مي كند) كاري كودكانه است:
برهنه چوزايد زمادر كسي
نيايد كه نازد به پوشش بسي
حكيم بزرگ توس عقيده دارد كه آفرينش فرهنگي و هنري بهترين يادگارها است. سخن نيكو و خردمندانه و آثار هنري يادگاري است برتر و گرانمايه تر از كاخ و گنج و دينار:
بدو گفت شاه از هنرها چه به
كه گردد از و مرد جوينده به
چنين داد پاسخ كه دانش به است
خردمند خود برمهان برمه است
سخن به كه ويران نگردد سخن
چو از برف و باران سراي كهن
حكيم فرزانه ما سخن گفتن را همچون راندن يك كشتي بر روي امواج خروشان دريا دشوار و خطير مي داند:
سخن لنگر و بادبانش خرد
به دريا خردمند چون بگذرد
همه بادبان را كند مايه دار
كه هم مايه دار است هم سايه دار
او عقيده دارد كه تنها دو چيز از انسان، جاودان مي ماند: سخن گفتن نغز و كردار نيك:
زگيتي دو چيز است جاويد و بس
دگر هر چه باشد نماند به كس
سخن گفتن نغز و گفتار نيك
بماند چنان تاجهان است و ريك
آدولف آوريل، محقق، اديب، و نويسنده فرانسوي، فردوسي را «سراينده سرود آزادي» خوانده است و ژاك ژان آمپر: نويسنده اديب و منتقد فرانسوي او را يكي از بزرگ ترين شاعران جهان شمرده است و شاهنامه را از همه حماسه هاي بزرگ جهان مثل (ايلياد) و (اديسه) و حماسه هاي معروف هندي برتر مي شمارد.
 


800 اثر به نهمين جشنواره شعر رضوي ارسال شد

تاكنون 800 كتاب به كنگره سراسري شعر رضوي ارسال شده و علاقه مندان تا پايان شهريور فرصت دارند تا آثار خود را به اين جشنواره ارسال كنند.
احمد سعيدي، دبير كنگره سراسري شعر رضوي، در خصوص اين جشنواره گفت: تاكنون 800 اثر از سوي شاعران كشور به دبيرخانه جشنواره شعر رضوي ارسال شده اند.
وي در ادامه با بيان اين مطلب افزود: در جشنواره شعر رضوي كه امسال در استان كرمان برگزار مي شود، از تمامي شاعران سراسر كشور براي حضور در جشنواره دعوت به عمل آمده است.
دبير كنگره سراسري شعر رضوي همچنين گفت: آثار برگزيده اين جشنواره در قالب يك كتاب به چاپ خواهد رسيد.
نهمين كنگره شعر رضوي در شهريورسال 1391 در كرمان برگزار خواهد شد.
 


آئين نامه عليه قانون

طه راستين
در حالي كه قانون، فعاليت هاي مطبوعاتي را از ماليات معاف مي داند سازمان امور مالياتي با تدوين آئين نامه اي انتشار آگهي را از اين امر مستثني مي داند .
شايد براي حل هر مسئله بهترين راه اين باشد كه ابتدا در برداشت خودمان از آن مسئله ترديد ايجاد كنيم و آن را با يك شايد همراه نماييم و در ادامه خودمان را دربرابر يك سوال از هويت و ماهيت آن موضوع قرار دهيم. بر اين اساس مي توانيم در تعريف مان را از فعاليت هاي مطبوعاتي ترديد كنيم و بگوييم شايد تعريف ما از فعاليت هاي مطبوعاتي درست نباشد. وقتي از فعاليت هاي مطبوعاتي حرف مي زنيم از چه چيزي حرف مي زنيم؟ و در ادامه تعريف مان از موضوع معافيت مالياتي فعاليت هاي مطبوعاتي را در مسير ترديد قرار دهيم و بگوييم شايد تعريف ما از ماليات بر ارزش افزوده همان چيزي نباشد كه منظور اين قانون است. وقتي از معافيت مالياتي فعاليت هاي مطبوعاتي حرف مي زنيم از چه چيزي حرف مي زنيم؟ پيرو اين دو ترديد سوال هاي متعدد ديگري خودنمايي مي كند؛ آيا انتشار آگهي در روزنامه ها و نشريات جزو فعاليت هاي مطبوعاتي به حساب نمي آيد؟ اگر اين گونه است و انتشار آگهي بخشي از فعاليت كانون هاي تبليغاتي محسوب مي شود آيا بهتر نيست به جاي انتشار آگهي در روزنامه و نشريه، آگهي ها در ويژه نامه هاي تبليغاتي منتشر شوند؟ اما آيا باز هم همان تاثير را خواهند داشت؟ آيا با اين شرايط، سفارش دهنده ها همچنان علاقه اي براي سفارش آگهي خواهند داشت؟
وقتي در قانون مي نويسيم كه فعاليت هاي مطبوعاتي از ماليات معاف هستند منظورآيا همه فعاليت هاي مطبوعاتي است يا بخشي از آن؟ اگر منظور بخشي از آن است پس چرا در قانون اين بخش بندي مشخص نشده است؟
همه اين شايد ها و سوال ها از حدود يك ماه قبل در ذهن نويسندگان مطبوعات و به ويژه مديران مطبوعات شكل گرفت كه سازمان امور مالياتي قواعد تازه اي را براي موضوع معافيت مالياتي فعاليت هاي مطبوعاتي اعلام كرد. در واقع سازمان مالياتي براي مطبوعات دو مسئله را مطرح كرد؛ يكي داشتن دفتر مالي قانوني كه بيشتر اهالي مطبوعات آن را قبول دارند، اما مسئله اينجاست كه سازمان مالياتي دفاتر مربوط به سال مالي 88-89 را هم درخواست كرده در حالي كه موضوع سال جاري مطرح شده است. اما سازمان مالياتي اعلام كرده است در صورتي كه مطبوعات دفاتر سال هاي گذشته را نداشته باشند جريمه خواهند شد. اما مسئله اصلي اين نيست، موضوع بسيار مهم تر براي مطبوعات اين است كه بر اساس آئين نامه جديد سازمان مالياتي درآمد حاصل از جذب آگهي شامل معافيت مالياتي نمي شود. در واقع سازمان مالياتي انتشار آگهي را جزو فعاليت هاي مطبوعاتي نمي داند كه درآمد حاصل از آن از ماليات معاف باشد.
اين درحالي است كه قانون به روشني موضوع معافيت فعاليت هاي مطبوعاتي از ماليات را مشخص كرده است. براساس بند (ل) ماده 139 قانون ماليات هاي مستقيم، فعاليت هاي مطبوعاتي شامل توليد خبر، عكاسي، نقد و بررسي خبر، خبرگزاري، تفسير، توليد و پردازش اطلاعات، اطلاع رساني مكتوب يا الكترونيكي، نويسندگي، گزارشگري، نقد و تفسير خبر، روزنامه نگاري، عكاسي مطبوعاتي، تصويرگري مطبوعات، ويراستاري، ترجمه، طراحي مطبوعات، گرافيست و كاريكاتور مطبوعات، طراحي و انتشار آگهي، مديريت تحريريه مطبوعاتي، سردبيري، دبير سرويس، نشر و فروش نشريات و مطبوعات از پرداخت ماليات معاف هستند. اما شايد در پاسخ به رجوع به اين قانون گفته شود سازمان امور مالياتي، انتشار آگهي را از ماليات بر ارزش افزوده معاف نمي داند نه ماليات مستقيم. پاسخ اما اين است كه قانون ماليات بر ارزش افزوده در بند«هـ« از ماده 12 تأكيد دارد كه مطبوعات از پرداخت اين نوع از ماليات هم معاف هستند.
مدير مسئول روزنامه جام جم با تاكيد بر معافيت همه فعاليت هاي مطبوعاتي از ماليات، گرفتن ماليات از مطبوعات و روزنامه ها را غير قانوني مي داند و مي گويد: درآمد روزنامه ها فقط از محل جذب آگهي است و اگر قرار باشد مشمول ماليات شود ديگر منبع درآمدي براي مطبوعات نخواهد بود.
بيژن مقدم توضيح مي دهد: ماليات از نظر قانوني در دو بخش ماليات هاي مستقيم و ماليات بر ارزش افزوده تقسيم مي شود كه در اين ميان فعاليت هاي مطبوعاتي از معافيت هايي برخوردار هستند كه در قانون كاملاً مشخص است. اما متاسفانه گاهي اوقات آيين نامه هايي در اين قانون نوشته شده كه خلاف خود قانون است در صورتي كه آيين نامه بايد اجراي قانون را تسهيل كند نه اينكه شرط و شروط براي آن بگذارد. وقتي قانون مي گويد شما در بخش هاي مختلف معافيت داريد، ديگر نمي توان آيين نامه اي نوشت و به عنوان مثال گفت كه اگر اخلاقت خوب باشد معافيت مالياتي داري.
وي مي افزايد: بايد توجه داشت كه متاسفانه مطبوعات درآمدي ندارند و اگر خيلي تلاش كنند، فقط مي توانند خودشان را اداره كنند. مطبوعات بنگاه سود آوري نيست. درآمد روزنامه ها فقط از محل جذب آگهي است و اگر قرار باشد اين درآمد مشمول ماليات باشد ديگر منبع درآمدي براي مطبوعات نخواهد بود كه اين كار صدمه بزرگي به فرهنگ و اطلاع رساني كشور وارد خواهد كرد. وقتي بنيه اقتصادي يك روزنامه ضعيف شود، روي قيمت و تيراژ روزنامه تاثير خواهد گذاشت. روزنامه ها درآمد آنچنان زيادي ندارند به صورتي كه بعضي از آنها فقط در تهران منتشر مي شوند و بعضي ديگر اصلاً منتشر نمي شود.
مدير مسئول روزنامه جام جم تاكيد مي كند: قانون صريح است، اما برداشت ها و آيين نامه ها خلاف قانون است و بايد اين مشكل حل شود و اگر لازم است بايد به مراجع بالاتر رجوع كرد.
مخالفت با آئين نامه جديد سازمان امور مالياتي فقط به مديران مطبوعات ختم نمي شود و در اين مسير دولت هم همراه مطبوعات بوده است. مدير كل مطبوعات داخلي وزرات ارشاد درباره اين موضوع مي گويد: در زمان حاضر درآمد اصلي مطبوعات از جذب آگهي است و چنانچه مطبوعات ماليات بر ارزش افزوده را از سفارش دهندگان آگهي مطالبه كند از آنجايي كه تبليغات يك كالاي ضروري نيست بي ترديد با كاهش آگهي مواجه و نتيجه آن كاهش فعاليت اقتصادي و افت درآمد مطبوعات است.
پدرام پاك آئين اين موضوع را گونه اي ديگر هم بررسي مي كند، او بر اين باور است: در حالي كه خدمات تبليغاتي و بازاريابي در حوزه مطبوعات به طور مستقيم بر رونق اقتصادي در بخش هاي توليد و تجارت تاثير مي گذارد و مي تواند در سال توليد ملي نتايج مطلوب تري به همراه داشته باشد. در واقع با حمايت از مطبوعات براي تقويت نقش آنها در گسترش توليد و رونق اقتصادي، درآمد مالياتي كشور به مراتب بيشتر از ميزاني است كه از محل ماليات بر ارزش افزوده در حوزه انتشار آگهي در مطبوعات انتظار مي رود.
وي با اشاره به اين مطلب كه بند ل ماده 139 قانون ماليات مستقيم، فعاليت هاي مطبوعاتي را به طور مطلق معاف از ماليات داشته است ادامه مي دهد: همچنين بند ب ماده يك دستورالعمل موضوع ماده 12 تبصره 3 همين ماده نيز فعاليت هاي مطبوعاتي را اعم از آگهي و اطلاع رساني و عرضه مي داند. بنابراين از سازمان امور مالياتي انتظار اين است كه ضمن اجراي دقيق اين مقررات بر اساس تفسيري كه با هدف ذهنيت قانون گذار مطابقت دارد از اعمال شرايط و روش هاي سختگيرانه نسبت به مطبوعات خودداري و از آن به عنوان بستري مناسب براي تقويت توليد و تجارت كشور و همين طور بسط و اشاعه فرهنگ مالياتي استفاده كند.
پاك آئين مي افزايد: از طرف ديگر قانون ماليات بر ارزش افزوده در بند »ه« از ماده 12 تاكيد دارد كه مطبوعات از پرداخت اين نوع از ماليات معاف هستند. با وجود معافيت هاي تصريح شده در اين قانون و قانون ماليات هاي مستقيم سازمان امور مالياتي با اين استدلال تا خدمات تبليغاتي جزو خدمات معاف ماده 12 قانون ماليات نيستند اين بخش از فعاليت مطبوعات را مشمول ماليات بر ارزش افزوده مي داند در حالي كه ماده 19 قانون مطبوعات انتشار آگهي را بخشي از فعاليت مطبوعاتي عنوان كرده و عرف عام و خاص اين حرفه هم اين مطلب را كه جذب و نشر آگهي فعاليتي مطبوعاتي است بديهي مي انگارد. بنابراين بخشي از كار رسانه اي نيز از ماليات معاف است.
وي تأكيد مي كند: اگر بنا باشد مطبوعات ماليات بر ارزش افزوده را بپردازند يا بايد ضرر كنند يا تعرفه هايشان را افزايش دهند و رقم بيشتري از آگهي دهندگان مطالبه كنند و از آنجا كه در هر دو صورت هزينه هاي بيشتري به بخش هاي صنعت، خدمات، توليد و كشاورزي، تجارت، تحميل خواهد شد به ضرر توليد ملي است.
نكته مهم ديگر در موضوع مورد بحث اين است كه چرا به يكباره در نگاه مسئولان سازمان امور مالياتي انتشار آگهي از ليست فعاليت هاي مطبوعاتي خارج شده و مشمول معافيت مالياتي نمي شود؟ پاسخ اين است كه متاسفانه يكي از آفت هايي كه در سيستم مديريتي با آن مواجه هستيم نگاه جزئي و بخشي نگر در رابطه با انجام فعاليت هاست، به اين معني كه هر بخشي از سيستم، كار خودش رو به صورت واحدي مجزا از كل درنظر مي گيرد و نهايت همتش را انجام وظيفه در حيطه سازمان خودش قرار مي دهد بدون اينكه به اثرات و تبعات اين اقدام در كل نظام و سيستم متوجه باشد. با اين نگاه مهم اين است كه خانه ما از زباله پاك شود اما اينكه با اين زباله چه كار كنيم مهم نيست و نزديك ترين راه اين است كه زباله را از بالاي ديوار به خانه همسايه پرتاب كنيم؛ در اين صورت كار خودمان را انجام داده ايم و مسئوليت همسايه هم با خود همسايه است.
 


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14