كشتي فرنگي طلسم 40 ساله را مي شكند؟
مي خواهند بجنگند تا تاريخ ساز شوند

تيم ملي كشتي فرنگي ايران در حالي به المپيك لندن
مي رود كه به شكستن طلسم چهل ساله فكر مي كند اما فقط شكستن اين طلسم تيم محمد بنا را راضي نخواهد كرد.
در حالي كه صداي پاي المپيك به خوبي شنيده مي شود، محمد بنا سرمربي تيم ملي كشتي فرنگي چشم به اين دارد كه علاوه بر شكستن طلسم چهل سال مدال نگرفتن در المپيك ها، شاگردانش بتوانند نتيجه اي تاريخي را رقم بزنند.
آخرين مدال آور كشتي فرنگي ايران در تاريخ المپيك ها رحيم علي آبادي بوده كه در المپيك 1972 مونيخ مدال نقره وزن 48 كيلوگرم را بر گردن آويخت. تنها فرد ديگري كه نامش به عنوان مدال آور كشتي فرنگي در تاريخ المپيك ها ثبت شده است محمد پذيرايي بوده كه در المپيك 1960 رم مدال برنز وزن 52 كيلوگرم را تصاحب كرد.
كل تاريخ كشتي فرنگي ايران در بازيهاي المپيك، به همين دو چهره برمي گردد اما تيم محمد بنا اين شانس را دارد كه در بازيهاي لندن تاريخ را درنوردد و نتيجه اي به يادماندني به جاي بگذارد.
يا مرگ يا پيروزي!
بهترين مربي سال 2011 جهان از شكست متنفر است. بنا اين روحيه را نيز به شاگردانش القا كرده و همه باور كرده اند كه پيروزي حقشان است و توانايي پيروز شدن را هم دارند. وقتي از بنا مي پرسيم انتظارت چيست مي گويد: «يا مرگ يا پيروزي»!
وقتي از بنا در مورد تاريخ كشتي فرنگي مي پرسيم مي گويد: » اگر معقولانه و معمولي بخواهيم فكر كنيم، چون چهل سال است مدال نگرفته ايم با يك مدال هم در لندن برنده ايم اما حيف است كه اين تيم با اين همه بزرگي فقط به فكر يك مدال باشد. در اين تيم هر شش ملي پوش صاحب مدال جهاني هستند پس يك مدال هيچ كس را راضي نمي كند.»
در حالي كه محمد بنا اين حرفها را قبل از تمرين مطرح مي كند، كشتي گيران يكي يكي روي تشك هاي خانه ي كشتي حاضر مي شوند تا يك تمرين نفس گير ديگري را پشت سر بگذارند.
تمرين نفس گير قهرمانان
روي تشك اول حميد سوريان دارنده پنج مدال طلاي جهان پنجه در پنجه عبدالمحمد پاپي كشتي گير خوزستاني مي اندازد. پاپي كه وزن بيشتري از سوريان دارد و از آمادگي خوبي هم برخوردار است، ملي پوش المپيكي ايران را به زحمت مي اندازد و حتي يك بار هم موفق مي شود او را باراندازد كند، اما 30 ثانيه نمي گذرد كه سوريان با يك خاك و سالتو پاسخ رقيب سنگين تر از خود را مي دهد. ناصر نوربخش تمرينات سوريان را زير نظر دارد و محمد بنا هم وضعيت ملي پوش وزن اول را زير نظر دارد.
روي تشك كناري اميد نوروزي قهرمان طلايي 60 كيلوگرم جهان با علي محمدي رودررو شده است. قبل از تمرين بنا به محمدي يك سري نكات فني را گوشزد مي كند تا نوروزي را به زحمت بيندازد. جمشيد خيرآبادي بالاي سر نوروزي ايستاده و او را تشويق به حركت بيشتر مي كند. ديگر طلايي كشتي فرنگي ايران در سال 2011 جهان يعني سعيد عبد ولي هم با محمد سرخه نژاد تمرين مي كند. عبدولي آنقدر پرانرژي است كه در پايان تمرين باز هم روي تشك مي ماند و با مربي هميشگي اش يعني ايرج اسفندياري فر كارهاي تكنيكي را مرور كند.
كشتي گير ملي پوشي كه مزد زحماتش را با رسيدن به المپيك گرفته، حبيب الله اخلاقي است. ملي پوش 84 كيلوگرم ايران در تمرين با علي قيطاسي بسيار آماده نشان مي دهد تا او هم مانند ساير ملي پوشان خود را به عنوان مدعي المپيكي مطرح كند. هرچند كه آرنج دست چپش را به خاطر مصدوميت جزيي بسته، اما اخلاقي خم به ابرو نمي آورد و نهايت تلاشش را در تمرين نشان مي دهد. فرهاد اسماعيل نژاد تمرين اخلاقي را زير نظر گرفته است.
سورپرايز
96 كيلويي هاي جهان
در كنار اخلاقي و روي تشك آخر قاسم رضايي ملي پوش 96 كيلوگرم ايران با مهرداد بايندور سرشاخ شده است. رضايي
مي خواهد در المپيك خود را به عنوان يك سورپرايز به 96 كيلويي هاي جهان معرفي كند. رضايي در اين تمرين هرچند به خاطر پارگي ابرو سرش را بانداژ مي كند اما از تمريناتش در راه المپيك كم
نمي كند. رسول جزيني نكات فني را به رضايي گوشزد مي كند.
اين در حالي است كه بشير باباجانزاده تنها مدال آور تاريخ سنگين وزن كشتي فرنگي ايران در مسابقات جهاني به دستور كادر فني از تمرين معاف شده است.
در پايان اين تمرين نفس گير، كشتي گيران به سرد كردن بدنهاي خود مي پردازند تا آماده تمرين طاقت فرساي ديگري شوند. اينها همه سختي ها و فشارهايي است كه شش ملي پوش كشتي فرنگي ايران تحمل مي كنند اما مي خواهند نتيجه آن را در پايان بازيهاي المپيك با ثبت نام خود در تاريخ كشتي فرنگي ايران، بگيرند.
در تركيب تيم ملي كشتي فرنگي ايران سه ملي پوش متاهل و صاحب فرزند هستند و
سه ملي پوش دوران مجردي را سپري مي كنند. اين در حالي است كه ميانگين سني اين تيم
25 سال است.
مدال نداده اند
بلكه مدال گرفته ايم
در ادامه تمرينات از محمد بنا مي پرسيم كه شانس اين تيم را در لندن چطور مي بينيد كه او پاسخ مي دهد: »نمي توانم بگويم كه فلان كشتي گير مدال مي گيرد و يا شانس آن يكي بيشتر است. فقط مي گويم كه با تمام توان مي جنگيم و با جنگندگي و جسارت پيش
مي رويم. هيچ كم فروشي از ملي پوشان كشتي فرنگي نخواهيد ديد.»
بنا مي افزايد: »البته وضعيت ما با ساير رقبا متفاوت است. شايد به كشتي گيران ترك يا آذربايجان و يا روسيه مدالي داشته باشند، اما هيچ زماني به ما كه در كشتي فرنگي دنيا يك غريبه هستيم مدال نداده اند و اگر در اين سالها در جهان مطرح شده ايم با قدرت و شجاعت كشتي گيرانمان بوده است. در حالي اين بچه ها روي سكوي جهاني رفته اند كه حتي برخي مواقع داور مسابقه را هم بي طرف نمي ديدند. پس هيچوقت به ما مدال نداده اند بلكه مدال را گرفته ايم»
حرفهاي بنا نشان مي دهد كه كشتي گيران ما در اين سالها چقدر بهتر از رقباي خود بوده اند كه در شرايط نابرابر هم سكوهاي جهاني را به خود اختصاص داده اند و بايد منتظر ماند و ديد در لندن تاريخ كشتي فرنگي ايران چگونه دگرگون مي شود.
 

مشكلي كه درهفته هاي نخست ليگ نمايان شد
اشتباهات تكراري داوران،بلاي جان تيم ها

اشتباه داوري جزئي از فوتبال است، اين جمله اي است كه هميشه از زبان دست اندركاران فوتبال به ويژه افرادي كه در بخش داوري فعاليت مي كنند، شنيده مي شود، اما آيا اين سخن در تمامي موارد مصداق دارد؟.
آنچه در 3 هفته اول رقابت هاي ليگ برترفوتبال ايران رقم خورد، نشان مي دهد ضعف داوري در فوتبال ما در ابتداي راه ليگ برتر كاملا مشهود است و اگر از همين ابتداي كار، اقدامي نكنيم خيلي زود صداي تيم ها و البته هواداران خشمگين از روي سكوهاي ورزشگاه ها به آسمان بلند خواهد شد.
مسئولان همواره سخن از فرهنگ سازي و خويشتن داري هواداران در ورزشگاهها مي گويند امابايدگفت: خودتان زمينه اين به اصطلاح آشوب ها را فراهم مي آوريد، چرا كه تماشاگران به آنچه
مي بينند واكنش نشان مي دهند و اين امري طبيعي است.
درهفته دوم رقابت هاي ليگ برتر فوتبال ايران و دربازي استقلال وسايپا داور گل صحيح نارنجي پوشان سايپا را در ورزشگاه آزادي تهران نديد تا از همان ابتداي ليگ برخي ها نسبت به وضعيت داوري هشدارهايي بدهند . البته در آن بازي داور خيلي خوش شانس بود كه سايپا در نهايت بازي را به سود خود خاتمه داد تا اين گل صحيح كه از چشم گروه داوري هم دور ماند چندان حاشيه ساز نشود.
همين صحنه در هفته سوم رقابت هاي ليگ برتر فوتبال ايران بازهم تكرار شد و جالب اينجا بود كه اين بار نيز در همان چارچوب دروازه و در ورزشگاه آزادي تهران اين مهم اتفاق افتاد، با اين تفاوت كه تيم گهر زاگرس مي توانست به يك پيروزي دلچسب در مقابل پرسپوليس پرمهره دست پيدا كند، اما به لطف اشتباه داوري 3 امتياز حساس را به سادگي آب خوردن از دست داد.
تمام اين اتفاقات حكايت از آن دارد كه بايد فكري اساسي براي حل اشتباهات داوري در ايران انجام داد، بايد قبول كنيم كه چون در ابتداي ليگ هستيم شايد اين مسايل چندان به چشم نيايد و آنطور كه بايد و شايد هنوز حساسيت ها تحريك نشده است، اما اگر اين اتفاق در بازي هاي پاياني ليگ يا در رقابت هاي حساس فوتبال رخ دهد مطمئن باشيد جنجالي بزرگ فراهم خواهد شد.
كافي است اين حادثه در دربي تهران تكرار شود تا رفتارها و برخوردهاي بزرگي به همراه داشته باشد و هزينه هايي خواهد داشت.
از همين امروز به مسئولان فوتبال كشورمان هشدار مي دهيم تا دير نشده كاري كنند چرا كه اگر فردا روزي دچار مشكل شديد و از روي سكوها شاهد بسياري از مسايل بوديد، بي انصافي است كه هواداران را متهم و برايشان محروميت صادر كنيد.
در هر دو بازي كه اشاره شد كمك داور اول اشتباه داشت، شايد اين موضوع كميته داوران را مجاب كند از داوران خط و ياازتكنولوژي جديد براي احقاق حق تيم ها استفاده كند. به هر حال آنچه مهم بوده اين است كه اول آقايان اشتباه خود را قبول كنند و به جاي مطرح كردن جمله كليشه اي ص اشتباه داوري جزيي از فوتبال است به فكر چاره باشند. مردم ورزش دوست ايران فهيم هستند و بين اشتباه عمد
و غير عمد تفاوت قايلند اما اين دليل نمي شود تقاص كارهاي خود را از ديگران بگيريم. بدون شك تيم هاي ضعيف بيشتر در خطر ناداوري ها در فوتبال هستند و اين مورد در كشور ما نيز مصداق دارد چرا كه فشارهاي رواني و مسايل حاشيه اي ناخودآگاه جريان را به سود تيم هاي قدرتمند سوق مي دهد و اين همان چيزي است كه بايد از بروز آن جلوگيري كرد.
همين امتيازهاي از دست رفته است كه در پايان فصل زمينه ساز سقوط و يا بقاي تيم ها در ليگ برتر مي شود. يادمان نرود كه در فصل قبل برخي تيم ها براي سقوط چه اشك هايي ريختند و چه صحبت هايي كه مطرح نشد،اجازه ندهيم آن وقايع تكرار شود.
ما هم قبول داريم در هر دو صحنه اي كه در ورزشگاه آزادي روي داد به علت سرعت توپ و عدم جاگيري مناسب كمك داور اول اين مسابقات گل هاي به ثمر رسيده، به ثبت نرسيد اما اين مشكل به بخش داوري فوتبال ايران مربوط مي شود و نبايد تقاص آن را تيم ها و هواداران آنها بدهند. به هر حال اين مشكلي است كه وجود دارد و بايد براي رفع آن چاره انديشيد و مسئوليت آن بر عهده مسئولان فوتبال كشورمان و كميته داوران خواهد بود.
 

انتقاد شديد دبير فدراسيون كشتي از نحوه اعزام افراد به بازي هاي المپيك:
با رابطه بازي، به جاي خادم، انباردار را به المپيك برده اند!

دبير فدراسيون كشتي با انتقاد از نحوه اعزام افراد به بازي هاي المپيك 2012 لندن اعلام كرد: به جاي مسئولان فدراسيون هاي مدال آور و المپيكي و افراد سرشناس ورزش ايران، با رابطه بازي افراد درجه چندم همچون انباردار را به المپيك لندن برده اند.
عارف ربطي تصريح كرد: نايب رئيس دبير فدراسيون كشتي و نيز «اميررضا خادم» به دليل نداشتن «اي دي كارت» نمي توانند به بازي هاي المپيك اعزام شوند. وي گفت: ما انتقاد شديدي از اين نحوه اعزام ها داريم و معتقديم در اين خصوص كوتاهي شده است.
ربطي اظهار داشت: فدراسيون كشتي حتي مجبور شده است نام چند نفر از مربيان خود را به دليل محدوديت در اعزام به المپيك لندن خط بزند.
دبير فدراسيون كشتي گفت: طبق معمول، رابطه بازي و روابط كاذب برخي با مسئولان مربوطه در اين خصوص، متأسفانه باعث ايجاد چنين شرايط نامناسبي شده است.
وي افزود: كاملا مشخص است اعزام افراد به دور از كار كارشناسي و از روي رابطه ها انجام گرفته است.
ربطي در خصوص آخرين وضعيت «اميررضا خادم» كه قرار بود به عنوان يكي از نامزدهاي پست هيئت رئيسه فدراسيون بين المللي كشتي (فيلا) در كنگره اين فدراسيون در المپيك لندن شركت كند نيز گفت: گمان نمي كنم خادم بتواند در اين كنگره حاضر باشد. چرا كه اگر قرار بود او در اين كنگره حاضر باشد بايد تا چند روز پيش ويزايش حاضر مي شد اما تاكنون خبري از ويزاي خادم نشده است.
 

ركوردشكني در هياهوي ثانيه ها و سانتي مترها
«اولين »هاي دووميداني ايران چه كساني خواهند بود؟

رشته ورزشي دووميداني را «پيشاني المپيك» قلمداد مي كنند؛ چرا كه بيش از دو هزار دووميداني كار (از مجموع 10500 ورزشكار) طي ده روز و در ورزشگاه اصلي، براي رسيدن به 302 مدال از هيچ تلاشي فروگذار نمي كنند.
بدين ترتيب دووميداني از هر جهت ركورددار است و در هياهوي ثانيه ها و سانتي مترهاي اين «مادر ورزش ها» جاي بسي سرافرازي است كه ايران با جهشي چشمگير، اين بار با ده ورزشكار راهي بازي هاي المپيك مي شود؛ بازي هايي كه شايد براي نخستين بار براي ايران تاريخ ساز شود.
پس از يك هفته انتظار علاقه مندان به رشته ورزشي دووميداني منتظر هستند تا دووميداني كاران در همان ورزشگاهي كه مشعل روشن شده، دور هم جمع شوند و آغازگر يكي از مهمترين مسابقات در بازي هاي المپيك شوند.
ستاد برگزاري بازي هاي لندن به صراحت اعلام كرده كه در بازي هاي 2008 پكن، 12 بار ركوردهاي المپيك و 5 بار ركوردهاي دنيا جابجا شده است و اين توقع وجود دارد كه در رقابت هاي لندن ورزشكاران بتوانند عملكردي بهتر از پكن داشته باشند. همين توقع، اميد اين را مي دهد كه در بازي هاي لندن در انتظار عملكرد بهتري از سوي دوندگان، پرندگان و پرتابگران سراسر دنيا باشيم. قهرماناني كه ده ايراني نيز در ميان آنها به چشم مي خورند.
ركوردشكني دووميداني، پيش از شروع المپيك!
در المپيك سيدني كاروان ورزشي ايران براي حضور در رقابت هاي دووميداني تنها يك «وايلد كارد» داشت. اين «وايلد كارد» در بازي هاي سال 2000 نصيب مهدي جلودارزاده شد تا در دوي 800 متر يك دوري را بدود و به كار خود خاتمه دهد. چهار سال پس از آن در آتن، اين عباس صميمي و سجاد مرادي بودند كه هر دو با رسيدن به جواز ورود به المپيك، در بازي هاي آتن شركت كردند و با كسب نتايج نه چندان دلنشين بازي ها را به پايان رساندند.
اين روند هر چه پيشتر رفت، بهتر هم شد، به طوري كه در بازي هاي 2008 پكن، تعداد دووميداني كاران ايران در المپيك به شش نفر رسيد. حدادي و صميمي در پرتاب ديسك، مرادي و مهاجر شجاعي در 800 متر، سپهرزاد در دهگانه و نيكفر در پرتاب وزنه نفرات ايران در پكن بودند و تقريبا به غير از سجاد مرادي كه عنوان نهمي المپيك را كسب كرد، سايرين نتايج چندان مطلوب و رو به رشدي را نداشتند. اما اين بار براي حضور در بازي هاي لندن، دووميداني ايران ركوردشكن بوده است، هم از لحاظ تعداد و هم از برخي جوانب ديگر. به طوري كه براي حضور در اين بازي ها امين نيكفر در پرتاب وزنه، كاوه موسوي در پرتاب چكش، محمد ارزنده در پرش طول، سجاد هاشمي در 400 متر، رضا قاسمي در 100 متر، روح الله عسگري در 110 متر با مانع، ابراهيم رحيميان در پياده روي، احسان حدادي در پرتاب ديسك، ليلا رجبي در پرتاب وزنه و سجاد مرادي در 800 متر جواز قطعي حضور را به دست آوردند و برخي نيز «نخستين هاي» دووميداني ايران را در المپيك رقم زدند.
در المپيك زنگ تفريح نباشيم
موارد كوتاهي كه اعلام شد همگي مؤيد ركوردشكني هاي دووميداني ايران پيش از المپيك سي ام بود، اما به طور حتم اين موضوع براي علاقمندان و دست اندركاران دووميداني كافي نيست و نخواهد بود. بارها در اين رشته ورزشي شاهد بوده ايم كه قهرمانان همه تلاششان را انجام مي دهند تا به المپيك برسند، اما وقتي در اين رقابت هاي مهم حاضر مي شدند، ركوردها و عملكردي به مراتب پائين تر از آنچه در مسابقات پيشين داشته اند، برجاي مي گذارند. با ورق زدن صفحات نتايج دووميداني كاران ايران در رقابت هاي بزرگ، به مراتب شاهد اين موضوع خواهيم بود. تا امروز 34 دووميداني كار ايراني در 13 دوره بازي هاي المپيك شركت كرده اند كه بهترين عنوان متعلق به سجاد مرادي در 800 متر المپيك پكن با مقام نهم است.
اين مسئله نيز حقيقت دارد كه المپيك ميداني بزرگ و رقابت هاي آن باعث ايجاد جو خاصي در ميان ورزشكاران مي شود، اما اين ده نفر بايد از اين جو ايجاد شده به نحو احسن براي بهبود عملكردشان استفاده كنند و زنگ تفريحي براي ساير رقيبان نباشند. پس بنابراين ركوردشكني ها كافي نيست و باز هم براي المپيك بايد در انتظار ركوردهاي جديد بود.
 

طلسم و خرافه در بازار پرسپوليس!

اينكه چرا ستاره هاي ميلياردي پرسپوليس پس از كلي تمرين هم نمي توانند در تهران گهر زاگرس را ببرند، سؤالي است كه ميلياردرهاي پرسپوليس را به وادي خرافات كشانده است. استفاده از مفهوم خرافي طلسم شدگي، آن هم از سوي يك بازيكن حرفه اي فوتبال، عجيب تر از تساوي پرسپوليس و گهر است!
سريال ناكامي هاي پرسپوليس، گويا دراين فصل نيز قرار است ادامه يابد. خريدهاي ميلياردي محمد رويانيان نيز تاكنون گره اي از كار فروبسته سرخپوشان نگشوده است.
پرسپوليسي ها زماني كه استيلي را روي نيمكت مربيگري خود داشتند، حال و روزشان چندان بدتر از دوران دنيزلي نبود. اكنون به نظر مي رسد كه ژوزه نيز درحال طي كردن راه استيلي و دنيزلي است!
مثلا محسن بنگر پس از تساوي پرسپوليس با گهر گفت: پرسپوليس طلسم شده است.دراين شرايط نمي دانم چه حرفي بايد بزنم. آنها يك موقعيت گل داشتند كه بعداز 10 نفره شدن ما آن توپ گل شد. در تمام طول بازيگري ام چنين شرايطي را نديدم. شرايط عجيبي است و انگار طلسم شده ايم.
استفاده از مفهوم خرافي طلسم شدگي، آن هم از سوي يك بازيكن حرفه اي فوتبال، عجيب تر از تساوي پرسپوليس و گهر است!
ما بارها و بارها اين جمله را شنيده ايم كه فوتبال ورزشي است متكي به علم، جنگندگي و تعصب. علوم موثر در بدنسازي، علم تجزيه و تحليل تيم خودي و تيم حريف، علم روانشناسي و... كه كار يك تيم فوتبال را از نابساماني به سامان مي رسانند.
اما اكنون بازيكن حرفه اي پرسپوليس، كه فقط علم نجوم بايد مبلغ قراردادش را محاسبه كند(!) از مفهوم خرافي طلسم استفاده مي كند تا ناكامي تيمش را توجيه كند.
 

تجربه بزرگي كسب كردم
عالميان: در المپيك فهميدم كسي از پيش برنده نيست

بزرگترين تجربه اي كه در المپيك كسب كردم اين بود كه فهميدم در اين مسابقات همه با هم برابرند و هيچ كس از پيش برنده نيست.
نوشاد عالميان نماينده پينگ پنگ ايران در المپيك پس از شكست برابر حريف آلماني در مرحله يك شانزدهم المپيك لندن ضمن بيان مطلب فوق اظهار داشت: تيموبول حريف بسيار سرسختي بود. او در ليگ هاي معتبر اروپا بازي مي كند و شناخت خوبي از او داشتم. اين حريف آلماني المپيك را به خوبي مي شناسد و با تجربه تر از من بود.وي ادامه داد: گيم سوم از حريف جلو بودم اما باختم اگر مي توانستم اين گيم را پيروز شوم شرايط خيلي فرق مي كرد. در گيم اول هم جلو بودم اما داور بازي خطاي سرويس گرفت و تمركزم به هم ريخت. خدا را شكر مي كنم كه توانستم دو برد را در المپيك كسب و جامعه پينگ پنگ ايران را خوشحال كنم.
نماينده پينگ پنگ ايران در المپيك در پاسخ به اين سوال كه از اين بازي چه تجربه اي كسب كرديد گفت: همان طور كه مي دانيد المپيك با ساير مسابقات جهاني و آسيايي فرق دارد و همه بهترين ها هستند البته خيلي ها در همان دور اول حذف شدند كه رنكينگ خوبي داشتند.
عالميان عنوان كرد: تجربه اي كه در المپيك كسب كردم اين است كه در اين مسابقات همه با هم برابرند و هيچ كس نمي تواند از قبل پيروزي را از آن خود كند. المپيك ميدان بزرگي است و من هم تجربه خوبي از اين مسابقات كسب كردم.پيگ پنگ باز كشورمان گفت: در ديدار با حريف آلماني در حد نام خودم ظاهر نشدم. نمي دانم چه اتفاقي افتاد اما اينكه مي گويند تحت تاثير حريف آلماني بودم، اين طور نيست.وي در پاسخ به اين سوال كه آيا از ليگ هاي خارجي پيشنهادي دارد يا خير گفت: بله اما تصميم گرفتم يك سال ديگر در ايران بمانم.
 

گزارشي از واقعيت هاي ناديده يك فدراسيون
وقتي روند نزولي كاراته را پيشرفت مي نامند

در حالي فدراسيون كاراته فعاليت مي كند كه نگاهي اجمالي به نتايج آن حكايت از روند نزولي دارد كه آينده اي غبارآلود را برابرش قرار مي دهد.
كاراته را مي توان در زمره فدراسيون هايي دانست كه با روزهاي درخشان گذشته، فاصله زيادي دارد. فدراسيوني كه در دوراني درصدر توجهات بود، در سال هاي اخير روزهاي پرفراز و نشيبي را پشت سر گذاشته تا بدين جا رسيده است. اگر بخواهيم بررسي درباره عملكرد مديريت فعلي و قبلي كاراته داشته باشيم، بهترين راه مقايسه نتايج كسب شده در آنهاست. در حقيقت، اين مقايسه نتيجه اي مي تواند ما را به تفسيري نسبتاً جامع از وضعيت اين رشته برساند.
از دست دادن قهرماني
رقابت هاي كاراته قهرماني آسيا 2010 در رده هاي سني نوجوانان و جوانان در هنگ كنگ برگزار شد. در اين مسابقات تيم نوجوانان و جوانان از 10 فرصت ممكن در بخش آقايان موفق به كسب 6 مدال طلا شد. همين نيز موجب شد تا اين تيم به مقام قهرماني دست پيدا كند.
در سال 2011 و رقابت هاي چين، تيم ملي در رده سني نوجوانان و جوانان در دو بخش آقايان و بانوان قهرمان آسيا شد و با كسب 5 مدال طلا به سكوي نخست قاره كهن تكيه زد. از سويي، تيم ملي بزرگسالان نيز صاحب 3 مدال طلا در بخش كوميته نيز شد.
اما امسال و در شرايطي كه تيم هاي نوجوانان و جوانان بيش از 7 ماه فرصت براي آماده سازي داشته اند، از 10 فرصت ممكن در بخش آقايان، تنها به 3 طلا بسنده و به عنوان نايب قهرماني اكتفا كردند. در واقع، قهرماني را از دست داده و با يك پله نزول به عنوان دومي دست پيدا كرديم. اين به معناي عدم تكرار نتايج كسب شده در دو سال گذشته بود.
در جا زدن ايران
در سال گذشته و در رقابت هاي آسيايي چين، تيم ملي در مجموع مدال هاي بانوان و آقايان، 11 طلا كسب كرد و تيم ژاپن هم موفق به كسب 14 مدال شد. در دوره امسال، كشورمان 11 طلاي سال گذشته را تكرار كرد؛ اما ژاپن با افزايش سه مدال، تعداد طلاهايش را به عدد 17 ارتقا داد. نتيجه هزينه هاي فدراسيون پرمربي افزايش اختلاف تعداد طلاهاي ژاپن نسبت به ما شده است. اين در حالي است كه فدراسيون كاراته در بخش نوجوانان و جوانان نه تنها در جا زده، بلكه دچار نزول نيز شده است.
نزول در كوميته تيمي
كوميته تيمي در رقابت هاي سال گذشته در شرايطي كه با قرعه دشواري روبه رو شده بود و در گروه خود تيم هاي ژاپن، قزاقستان، كره جنوبي و مالزي را پيش رو مي ديد، راهي ديدار نهايي شد و در اين مرحله با شكست ميزبان يعني چين، به سكوي نخست قهرماني آسيا تكيه زد. اين در شرايطي است كه در مسابقات 2012 ازبكستان، كوميته تيمي با دو پله نزول نسبت به سال گذشته مقام سومي را از آن خود كرد.
در سه رده كاتاي تيمي، موفق به كسب مدال هاي طلا شديم؛ اما واقعيت وراي اين اخبار است. در اين دوره نوجوانان و جوانان (بخش هاي آقايان و بانوان)، تيم هاي شركت كننده بيش از پنج عدد نبوده است. از سوي ديگر، ژاپن هم تيمي را در اين رقابت ها شركت نداده بود. اگر اين تيم در اين بخش تيمي مي داد، بي ترديد عنوان نخست را از آن خود مي كرد. حريف اصلي ايران در بخش كاتا ژاپن است و زماني كه اين كشور تيمي ندارد، تكليف كاملا مشخص است.
توقف روند حركتي بانوان
با نگاهي اجمالي به جدول مسابقات در بخش بانوان ملاحظه مي شود، در بعضي اوزان، تنها 5 ورزشكار در رقابت ها شركت كرده اند. در مسابقاتي كه اين تعداد شركت كننده دارد، كاراته كا با يك برد و يك باخت، مقام سومي را كسب مي كند.اگر نگاهي سطحي به تعداد مدال هاي كاروان كاراته ايران در اين دوره از رقابت ها بيندازيم، كلكسيون مدال هاي برنز را مي بينيم. تحليل درست موجب مي شود تا نمايي منطقي و واقع بينانه از اين رشته و نتايج آن داشته باشيم و بدانيم بانوان ما در كجاي معادلات قرار دارند.بانوان كاراته كا در رقابت هاي كوميته تيمي نيز در اولين حضور رسمي خود با حجاب كامل اسلامي در رقابت هاي سال 2011 چين به عنوان سومي دست پيدا كردند. اولين حضور استرس هاي خاص خود را دارد؛ اما كاراته كاهاي بانو در رقابت هاي ازبكستان هم سوم شدند. اين در حاليست كه استرس سال اول را نداشته و در رقابت هاي خوبي همچون تركيه و اندونزي شركت كرده بودند. اين موضوع نيز دلالت بر اين دارد كه اتفاقي شگرف در اين عرصه روي نداده است.
دو مربي 3 طلا، 7 مربي دو طلا!
فدراسيون كاراته در دوره تغييرات و به دلايلي سياستي را در پيش گرفته كه در راستاي آن با جذب بيشتر افراد منتقد، فضاي داخلي خود را آرام نشان دهد؛ اما اين استراتژي با توجه به بار مالي تحميلي سنگين، چندان دوام نخواهد داشت. اين فدراسيون ماهيانه بالغ بر 50 ميليون تومان صرف حقوق مربيان خود مي كند كه اگر با اين شرايط پيروزي حاصل نشود، سرمايه قابل توجهي در اين مجموعه بر باد رفته است. اين در شرايطي است كه در چنين فدراسيون هايي، مبلغي مانند يك ميليون تومان نيز گره گشا و با ارزش است. تيم ملي كاراته كشورمان در بخش بزرگسالان در هر وزن يك مربي داشت. يعني اگر 6 وزن در بخش آقايان داريم، 6 مربي به علاوه يك مسئول مربيان نيز در كادر فني داريم. 7 مربي براي يك تيم 6 نفره!
در رقابت هاي قهرماني آسيا كه در ازبكستان برگزار شد، دستاورد كادر فني 7 نفره براي 6 ورزشكار، تنها 2 طلا شد. اين در صورتي است كه تيم ملي كاراته در سال گذشته موفق به كسب 3 طلا در بخش بزرگسالان شده بود؛ البته با دو مربي.
فرافكني در حد قهرماني جهان
در رقابت هاي كاراته وان كه در جاكارتاي اندونزي برگزار شد، مسئولان فدراسيون عنوان كردند كه تيم ملي به عنوان قهرماني دست پيدا كرده است؛ اما مگر يك تيم با برد در يك هفته ليگ به قهرماني دست پيدا مي كند؟ قانون ليگ چيست؟ آيا استقلال و پرسپوليس با يك برد در ليگ برتر فوتبال، قهرمان مي شوند؟ مفهوم ليگ كاملا مشخص است. در پايان ليگ امتيازات جمع آوري و قهرمان مشخص مي شود.فدراسيون فقط در يك مرحله و آن هم اندونزي شركت كرده و خود را قهرمان جهان قلمداد مي كند. اگر رقابت هاي كاراته وان خيلي اهميت داشت، چرا فدراسيون در اندونزي شركت كرد؟ چرا در اتريش و فرانسه كه به صورت تقريبا همزمان با اندونزي برگزار شد، شركت نكرديم؟ در آنجا كه تيم هاي مطرح اروپايي شركت مي كردند. كاراته ما قهرمان جهان نشده؛ بلكه قهرمان يكي از مرحله هاي ليگ وان شده است. قهرمان در پايان ليگ مشخص مي شود كه هنوز با آن فاصله قابل توجهي وجود دارد.
 

يك اتفاق نادر در تاريخ المپيك وزنه برداري كه نام نصيري را زنده كرد

در دومين روز رقابتهاي وزنه برداري المپيك يكي از وزنه برداران كره شمالي در حالي كه در گروه B وزنه زده بود، ركورد دنيا را شكست و قهرمان المپيك شد.
در دومين روز از رقابتهاي وزنه برداري بازيهاي المپيك لندن، يكي از نادرترين اتفاقهاي اين رشته ورزشي رقم خورد و طي آن يكي از وزنه برداران كره شمالي درحالي كه در گروه B وزنه زده بود، ركورد دنيا را شكست و قهرمان المپيك شد. اين در حالي است كه در پايان رقابت هيچ كدام از وزنه برداران قدرتمند گروه A نيز نتوانستند به گرد پاي او برسند.در اين مسابقه بسيار مهم «اوم يون چول»، وزنه بردار 56 كيلوگرمي كره شمالي با مهار وزنه 168 كيلوگرم در حركت دوضرب، ركورد وزنه بردار افسانه اي دنيا يعني هليل موتلو- دارنده سه مدال طلاي المپيك را شكست. او همچنين با اين ركورد پنجمين وزنه بردار تاريخ لقب گرفت كه سه برابر وزن بدن خود وزنه بالاي سر برده است.نخستين وزنه بردار تاريخ كه توانست سه برابر وزن بدن خود در وزنه مهار كند كسي نبود جز محمد نصيري كه دربازيهاي المپيك 1968 مكزيكوسيتي با وزن بدن 50 كيلوگرم، وزنه 151 كيلوگرمي را بالاي سر برد.چول در اين رقابت در نهايت با ركورد 293 كيلوگرم قهرمان شد تا وزنه بردار چيني با چهار كيلوگرم كمتر نتواند تعداد طلاهاي كشورش را افزايش دهد.اين از معدود دفعاتي است كه يك وزنه بردار از گروه B مي تواند قهرمان المپيك شود. رئيس اسبق فدراسيون وزنه برداري آمريكا كه اكنون از بازنشستگان اين رشته ورزشي است گفت من چنين موضوعي را به ياد ندارم. او اعلام كرد كه اين اتفاق افتاده كه يك وزنه بردار از گروه B به مدالهاي نقره و برنز برسد، اما طلا را تاكنون به ياد ندارم.