(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 26 مرداد 1391 - شماره 20284

براي فلسطين و مردان مردش:
سفيران اندوه و درد
نشر ملي و نسبت آن با نشر بين الملل
صدور ارزش هاي انقلابي به جهان
در نشست تخصصي «شعر مقاومت بين الملل اسلامي» مطرح شد
ادبيات مقاومت نيازمند جايزه بين المللي است
دين و آرمان در شعر ناصرخسرو


براي فلسطين و مردان مردش:

سفيران اندوه و درد

من آن سنگ ها را مي نويسم: سفيران اندوه و درد
خرده مرداني كه از منجنيق دستان رنج
چركابه خال نفرت را
نشانه مي روند.
من آن سنگ ها را مي نويسم: تكه تكه هاي خشم تو
و بغض تو
و قلب تو
كه عصمت كودكانت را
فرياد مي كشند.
من آن...
همان ها كه سرخي چاك در چاك سينه ات را
نقره داغ پيشاني دارند
و تمام تاريخ درد را
-پرشتاب و باشور-
بر چهره خصم
سيلي مي زنند.
من...
همان ها را مي نويسم
همان ها كه ستيزنده هاي كوچك امروزند
و همنشين ترك هاي خوني انگشت هاي رزم،
و لبخند صبح را
- پس از شكست شيشه شب-
به مشتاقي چشم هاي منتظر
مهمان مي كنند.
محمدحسن مقيسه
 


نشر ملي و نسبت آن با نشر بين الملل

صدور ارزش هاي انقلابي به جهان

مهدي محمدي
حوزه نشر ايران كه به دليل حضور 10 هزار ناشر، كمي فربه به نظر مي رسد، در عرصه هاي بين المللي لاغر و ضعيف ظاهر شده، تا آنجا كه اين باور غا لب شده كه در كشوري با آن فرهنگ غني و تمدن بزرگ، كتابي چاپ نمي شود. حضور چند ناشر بخش خصوصي كه با سرمايه هاي شخصي به اين عرصه ها وارد مي شوند و حضور جدي تر چند ناشر دولتي كه با اتكا به دولتي بودن در اين عرصه ها شركت مي كنند، همه داشته هاي نشر كتاب ايران در سال هاي اخير است.
امسال كه از سوي مقام معظم رهبري «سال توليد ملي و حمايت از كار و سرمايه ايراني» نام گذاري شده، ضرورت پرداختن به بحث هاي بنيادين حوزه نشر كشور بايد با حساسيت و اهميت بيشتري مورد توجه واقع شود. با نگاه به وضعيت كنوني كشور در زمينه حضور در عرصه هاي بين المللي، شاهد اين هستيم كه مؤسسات و نهادهايي مشخص بعضاً با بودجه دولتي با همراهي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به اين مباحث مي پردازند. صدور بسته هاي فرهنگي كه به طور عمده در برخي كشورها از طريق راي زن هاي فرهنگي كشور توزيع مي شود، در كنار حضور در برخي از نمايشگاه هاي بين المللي كتاب، عمده فعاليت هايي هستند كه در اين سال ها شاهدش بوده و هستيم. اما اين فعاليت ها نمي تواند روشي اصولي و ماندگار و در اندازه هاي نشر و فرهنگ كشور باشد. زيرا اين فعاليت ها در حجم خيلي كم صورت مي گيرد و از سويي بازخورد مناسبي هم نداشته است. حضور مؤثر و فعال نشر كشور در عرصه هاي منطقه اي و بين المللي ، نيازمند توجه به مؤلفه هايي چون توجه به كشورهاي فارسي زبان منطقه و همچنين ايرانيان مقيم خارج از كشور، ترجمه آثار ناشران و صدور اين كتاب ها به كشورهاي ديگر با توجه به نيازسنجي از بازارهاي هدف، توجه به باورها و نيازهاي فرهنگي كشورها، توجه به بافت اجتماعي و اقتصادي مردم ديگر كشورها، همكاري با مؤسسات و آژانس هاي نشر و ناشران بين المللي، توجه به تكنولوژي هاي روز دنيا در زمينه نشر و... است.
ايران از سال 2001 عضو سازمان جهاني مالكيت فكري بوده است و تا به حال تعدادي از پيمان هاي مربوط به مالكيت فكري را پذيرفته است. ايران در سال 1380 براي ثبت بين المللي علايم به پيمان مادريد ملحق شده، ولي عضو كنوانسيون برن و هيچ يك از كنوانسيون هاي بين المللي مربوط به حق تكثير نيست و در سازمان تجارت جهاني فقط ناظر است و به موافقت نامه «تريپس» نپيوسته است؛ به همين علت آثار پديد آمده در ايران به وسيله ايرانيان مقيم در كشورهاي ديگر مانند امريكا محافظت نمي شوند. از اين رو در صورت تمايل يا نياز به ثبت هر گونه مالكيت معنوي، هر فرد بايد جداگانه در آن كشورها اقدام به ثبت كپي رايت آثار و محصولات يا علامت تجاري شركت خود نمايد. بنابراين، به نظر مي رسد ابتدا بايد اين مسائل لاينحل با سرعت حل و فصل شود تا زمينه حضور ناشران كشور در عرصه هاي بين المللي فراهم شود. زيرا هيچ تضميني وجود ندارد كه حقوق ناشران و اهالي نشر كشور در سطح جهان رعايت شود.
مسئله ديگر، توجه بيشتر به كشورهاي فارسي زبان و حضور در اين كشورهاست. در حال حاضر كشورهاي افغانستان، تاجيكستان، و بخشي از مردم كشورهاي پاكستان و هند به زبان فارسي صحبت مي كنند ولي ما توجه اندكي به آن ها داشته ايم. بنابراين، بحث حضور ناشران و كتاب ها در اين كشورها بايد در اولويت سياست گذاري ها باشد. همچنين توجه به ايرانيان مقيم خارج از كشور نيز يكي ديگر از مسائل است. در حال حاضر در ايالت متحده امريكا و در چند ايالت مشخص آن و همچنين برخي كشورهاي اروپايي، ميليون ها ايراني زندگي مي كنند كه بازار خوبي براي كتاب هاي ناشران هستند. در كشورهاي حوزه خليج فارس نيز تعداد زيادي ايراني زندگي مي كنند، ولي هنوز در هيچ يك از اين كشورها حتي يك نمايندگي فروش وجود ندارد.
از سوي ديگر همكاري با ناشران و مؤسسات و آژانس هاي جهاني از ديگر اولويت هاست. امروز و در پي جهاني شدن، بدون همكاري بين المللي و توجه به مؤسسات فعال در عرصه بين الملل، حضور در عرصه هاي بين المللي كار چندان راحت و معقولي نيست. وقتي مؤسسات بين المللي مي توانند كتاب هاي ناشران را در سطح جهان توزيع كنند، چه نيازي است كه خود ناشران وقتشان را بر اين مسئله متمركز كنند توجه به تكنولوژي هاي روز دنيا ضرورت ديگري است كه بايد به آن توجه شود. به لطف تكنولوژي نيازي نيست كه محتوا، توليد و در قالب كتاب در كشوري منتشر شود، كافي است محتوا خلق شود و آنگاه به راحتي مي توان آن را در هر كشوري كه مدنظر است، توليد و منتشر كرد. توجه به توليد و خلق كتاب هاي صوتي نيز از ضرورت هاي جديد تكنولوژيكي است. با توجه به تغيير ذائقه هاي مردمان جهان از نشر مكتوب به نشر ديجيتال، توليد كتاب هاي صوتي نيز بايد هدف توجه قرار گيرد.
آنچه مسئولان فرهنگي ايران درباره نشر بين المللي به آن باور دارند ارائه ارزش هاي انقلابي، اسلامي و نشان دادن الگوهاي مذهبي به ديگر ملت هاي دنياست. حجت الاسلام و المسلمين احمد سالك، عضو كميسيون فرهنگي مجلس نهم، مي گويد: «يكي از مسائل اساسي، كه همواره در انقلاب اسلامي ايران وجود دارد، صدور ارزش هاي انقلابي به همه جهان است. زماني كه امام، رحمه الله عليه، به ايران آمدند، جهانيان به سوي افكار ايشان روي آوردند و رسانه هاي جهان همواره فرمايشات ايشان را انعكاس مي دادند. اين خود نشان مي دهد كه بستر جهاني آماده است تا نگاه هاي تازه ايشان را تجربه كند. به اعتقاد من، نشر يكي از ابزار مهم براي ارائه نظرات ايشان و ارزش هاي اسلامي انقلاب است.»
حجت الاسلام و المسلمين احمد سالك معتقد است:« دو هدف مي بايست در نشر بين المللي در نظر گرفت: اول، آشنايي جهان با مفاهيم اسلامي و انقلابي ايران؛ دوم ، ارتقاء كشور ايران در سطح بين المللي. پس بايد نگاه ها جهاني شود.»
وي تشريح كرد: «تبليغ و نشر در قالب فيلم ها و انيميشن، كه در جهان 75 درصد فراگيري دارد، جزء برنامه هاي اهداف چهارساله مجلس نهم خواهد بود.»
اين نماينده مجلس گفت: «ما مي توانيم در قالب برنامه هاي كارتوني و انيميشن الگوهاي ديني و فرهنگي مان را در سطح جهان مطرح كنيم. امروزه كشورهاي غربي، به ويژه امريكا، به شدت از اين حربه براي نشان دادن الگوهاي خودشان به جهان استفاده مي كنند.»
حجت الاسلام و المسلمين زهرايي، جانشين نشر المصطفي، در گفت وگو با دوهفته نامه «مهر» بيان كرد: «ما معتقديم كه آثار ائمه اطهار، عليهم السلام، بايد پخش شود و با توجه به بودجه دولتي كه داريم سعي مي كنيم از فرصت ها استفاده كنيم و به توزيع مباني شيعه بپردازيم.»
حجت الاسلام و المسلمين زهرايي در ادامه گفت: «نشر المصطفي در 60 كشور نمايندگي دارد. به 27 زبان دنيا كتاب ترجمه مي كند، و در 10 كشور از جمله پاكستان، لبنان، روسيه، انگليس و ... به طور مستقيم مركز نشر و چاپ دارد كه به ترويج مباني شيعه مي پردازند.»
زهرايي درباره مشكلات نشر بين المللي گفت: «ارسال كتاب از ايران با مشكل روبه روست و به دليل محدوديت هاي سياسي، كه در ميان كشورهاست، از ارسال كتاب به ديگر كشورها ممانعت به عمل مي آيد. مثلاً ارسال كتاب به كشور آذربايجان، به دليل محدوديت هاي سياسي، با مشكل روبه روست. هزينه هاي ارسال كتاب نيز بسيار بالاست و هزينه چاپ در كشور از ميانگين آن در دنيا بالاتر است.»
جانشين دارالترجمه المصطفي تشريح كرد: «عمده تحقيقات مباني شيعه در ايران انجام مي شود و در ديگر كشورها اين موضوع كم رنگ است. از آنجايي كه در جهت صدور ارزش هاي انقلاب اسلامي فعاليت مي كنيم در آينده سعي خواهيم كرد كه واكنش هاي اين فعاليت را مشاهده كنيم. تا امسال كه نمايندگي ها گزارش داده اند، فروش كتاب خوب است، اما به دليل محدوديت ها هنوز بازخوردي از اين حركت فرهنگي نداشته ايم.»
حجت الاسلام محمدجواد ابوالقاسمي، معاون بين الملل انتشارات «سمت»، درباره مشكلات نشر بين الملل در ايران گفت: «نشر بين المللي در ايران مبتني بر مخاطب شناسي نيست، بلكه توليدات مسئله دار است. در ايران سيستم توزيع و بازاريابي مشكل دارد و نتوانسته است از فناوري هاي روز به خوبي استفاده كند، البته انتشارات سمت تا كنون در حوزه كشورهاي همسايه قدم برداشته است، به طوري كه تا كنون به زبان روسي سه كتاب و به زبان عربي پنج كتاب ترجمه شده است. همچنين در كشور افغانستان تا كنون موفق بوده ايم و مشكلي در اين زمينه نداريم.»
حجت الاسلام محمدجواد ابوالقاسمي در پاسخ به اين سؤال كه چرا انتشارات علمي و دانشگاهي در ايران، با وجود رشد كمّي، براي كشورهاي همسايه چندان شناخته شده نيست، گفت: »براي نمونه، سازمان سمت بين المللي نيست و امكاناتي در حد توسعه فرامرزي به آن داده نشده . همچنين اين انتشارات از بودجه ارزي نيز تاكنون استفاده نكرده است، با اين حال، مجموعه «سمت» انسجام بالايي در زمينه مديريت دارد كه اميدواريم ارزش اين مديريت شناخته شود.»
ابوالقاسمي گفت: «با توجه به اينكه بخش بين الملل سازمان «سمت» دو سالي است كه شكل گرفته در صدديم كه اين حوزه را توسعه دهيم. اگر وزارت علوم حمايت هاي بيشتري نمايد، بدون شك مشكلات مرتفع خواهد شد.»
از سوي ديگر دكتر احمد ميرعابديني؛ استاد ارتباطات بين الملل دانشگاه علامه طباطبايي در اين باره معقد است: سياست گذاري در حوزه نشر بين الملل، شناخت، ايجاد رابطه، تأثيرگذاري و تأثيرپذيري در ملت ها و فرهنگ آنان است. تا فرهنگ و آيين هاي يك سرزمين را نشناسيم، نمي توانيم با آن ها ارتباط برقرار كنيم. فرهنگ ها متفاوت است، بايد گفت كه فرهنگ، پاسخ جمعي به مشكلات و نيازهاست. پس بايد مشكلات و مسائل كشورها را بشناسيم، بدانيم كه ديگران چگونه مشكلاتشان را حل مي كنند و چگونه با واقعيت ها روبه رو مي شوند.
وي مي افزايد: بنابراين، تا اندازه اي بايد چيزي كه مورد علاقه ديگران است توليد شود، زيرا ديگران هم مي خواهند نگاه ديگران را درباره خودشان بدانند و هم درباره فرهنگشان از زبان ديگران بشنوند و درك كنند. مثلاً كشورها مي خواهند بدانند كه ديگران درباره حل مسائل زيست محيطي و انرژي، چه نظري دارند. اولين قدم در شناخت ملت ها، پژوهش هاي اجتماعي و انساني است. پايه نشر، چه نشر داخلي و چه فراملي، پژوهش است و ديگران مي خواهند در حوزه هاي مختلف تمايزات را بشناسند. با اين توضيح، تكنيك فرع است و اصل همان پژوهش در حوزه علوم انساني، و قالب و شكل تبليغ در زمينه نشر دنباله روي محتواست. يعني اين نوع محتواست كه تكنيك را تعيين مي كند.
اين استاد دانشگاه مي گويد: شكي نيست كه نشر بين المللي در جهاني شدن مؤثر است. در اينجا دو موضوع وجود دارد: يكي موضوع جهاني شدن و دومي موضوع محلي شدن. يا بايد جهان را از دريچه محلي ببينيم؛ يعني اينكه به مردم جهان بگوييم كه بياييد جهان را اين گونه ببينيد، يا از دريچه جهاني شدن به زيست مكان خود نگاه كنيم. اين شناسايي دو طرفه است و بايد واقعي باشد تا بتوانيم اهداف خود را مشخص كنيم. بر اين باورم كه برنامه هاي بلند مدت تكليف ما را روشن مي كند، پس بايد هم براي خودمان و هم براي ديگر كشورها اهدافي كلي روشن كنيم. اين كمك مي كند تا جهانيان بتوانند درباره ما نظر بدهند و ما را بشناسند. وظيفه نشر بين المللي اين است كه نظر جهانيان را در مورد ما تغيير دهد و ما را از دريچه فرهنگ و هنر معرفي كند. اين مستلزم پژوهش هاي جدي، علمي، بي طرفانه و بدون تعارف است و همچنين بپذيريم كه همه ما خطاهايي داريم و اين خطاها را با شنيدن نظرات ديگران حل كنيم.
ميرعابديني در ادامه به نيازسنجي و انجام تحقيقات در عرصه بين الملل اشاره مي كند و مي افزايد: در حوزه نشر بين الملل و به صورت عام در حوزه نشر، بايد ابتدا از تحقيقات فرهنگي شروع كنيم و جوانب اجتماعي كار را در نظر بگيريم. با در نظر گرفتن توسعه پايدار مي توانيم اين حوزه را به حركت درآوريم. مطالعات فرهنگي بايد به عنوان پايه كار قرار داده شود و تكنيك هاي مناسب مدنظر قرار گيرد. البته بايد گفت كه تكنيك هاي تبليغاتي به تنهايي جوابگو نيست. اين سؤال مطرح مي شود كه كالا تا چه اندازه نياز مخاطب را برآورده مي كند؟ اگر به اين پرسش پاسخ داده شود، بدون شك راه هاي توسعه نشر بين الملل فراهم مي شود. بايد گفت كه رسانه هاي جديد خود يك نوع نشر بين المللي محسوب مي شوند. امروزه معلوم مي شود كه آيا تصاوير رسانه اي ساختگي هستند يا نه، چون اعتبار رسانه ها به درستي يا نادرستي آن هاست و سعي مي كنند اين اعتبار را از دست ندهند. البته در گذشته اين طور نبوده، در گذشته نشر به صورت ارسال كتاب يا نشريه، مكتوب بوده است. اما امروزه از ايميل گرفته تا سايت و خبرگزاري و... همه نشر بين المللي هستند. دامنه نشر بين المللي سرعت گرفته و گسترش يافته است. پس بايد انواع نشر را بازشناسيم و حوزه گسترش آن را در نظر بگيريم.
از سوي ديگر نقش دولت در تعاملات ناشران داخلي و خارجي نكته با اهميتي است كه نمي توان به سادگي از آن گذشت. دولت بايد بسترهاي مناسب براي ارتباط ميان ناشران داخل با همتايان بين المللي شان را فراهم كند. حميدرضا قبادي؛ مشاور اسبق امور فرهنگي وزارت ارشاد در اين زمينه معتقد است: بحث ارتباط با ناشران بين المللي بحث پيچيده اي است. به نظر من، قبل از هرچيز، بايد بدانيم چه هدفي را قرار است در اين تعاملات دنبال كنيم. بين ناشران ايراني و اساساً نشر خارجي مسئله بسيار مهم و حياتي كپي رايت و بحث مالكيت معنوي مطرح است. شايد يكي از دلايل مهمي كه تاكنون باعث شده بين نشر ايران و جهان ارتباط قوي و مستحكمي برقرار نشود قانون كپي رايت و مالكيت معنوي اثر است. البته اين بدين معنا نيست كه هيچ گونه ارتباط و تعاملي بين ناشران داخلي و خارجي پيش نيامده باشد. در همين شرايط، بسياري از ناشران داخلي ارتباطات منطقي و تعريف شده اي با ناشران خارجي برقرار كرده اند. ما تاكنون مصرف كننده آثار غيرايراني بوده ايم و نكته حائز اهميت اين است كه ما بايد در حوزه انتشار آثار ايراني به زبان هاي غيرفارسي نيز موفق باشيم.
وي مي گويد: درست است كه بيشتر ناشران دنيا كار فرهنگي انجام مي دهند، اما هدف نهايي شان انتفاع مالي است و در چارچوب يك بنگاه اقتصادي كار مي كنند. خوب ما هم بايد سعي كنيم با حفظ اصول فرهنگي خودمان با ناشران دنيا ارتباط برقرار كنيم. البته، همان طور كه عرض كردم، قانون كپي رايت بزرگ ترين مانع در برقراري ارتباط مستمر ناشران داخلي با ناشران دنياست، اما به هر حال مي توان دستاوردهاي مثبت اين كشورها را كنكاش و بررسي كرد؛ مثلاً كشور تركيه در قالب مجموعه اي به نام «د تا» فرد يا انتشاراتي هايي كه آثاري را به زبان تركي ترجمه مي كند، در هر جاي دنيا، شناسايي و در چارچوبي مشخص و مدون از آن آثار حمايت مي كند. مركز ملي كتاب فرانسه نيز همين قاعده را به نوعي دنبال مي كند؛ يعني اگر آثار فرانسوي در كشوري ترجمه شود، از ناشر يا نويسنده آن حمايت مي كند. اين خود نوعي تعامل سازنده با ناشران كشورهاي ديگر است.
معاون اسبق ارشاد در ادامه به راهكارهايي كه مي بايد به آنها توجه شود اشاره مي كند و اظهار مي دارد: ما اساساً بايد با روش هاي جديد و برنامه ريزي مدون به سمت توليد حرفه اي برويم. ناشري كه با ناشران بزرگ ارتباط دارد مي تواند از همه لحاظ ـ فيزيك كتاب، مراحل توزيع و بخش هاي ديگرـ از آن الگوبرداري كند. البته اين الگوبرداري بايد منوط به انطباق با ارزش هاي خودمان باشد.
قبادي به ظرفيت هاي كشور در زمينه حضور در عرصه بين الملل نيز اشاره مي كند و تاكيد مي كند: قطعاً ظرفيت هاي ما به مراتب بيشتر از وضعيت كنوني است. البته كارهاي قابل توجهي هم انجام شده است، مثل حضور ناشران ايراني در نمايشگاه هاي كشورهاي مختلف، كه قطعاً بيشتر از گذشته بوده است. همچنين در چند سال گذشته در كشورهاي فارسي زبان و كشورهاي اقماري روسيه حضور پررنگ و شايان ذكري داشته ايم. نمايشگاه فرانكفورت يا تهران هريك ابعاد و مختصات خاص خود را دارد. در نمايشگاه بين المللي كتاب تهران نيز چندي است در محلي به عنوان بازار جهاني كتاب تعدادي از ناشران ايراني و بنگاه هاي ادبي كه كار ادبي انجام مي دهند با ناشران خارجي گرد هم مي آيند. اين قضيه خود به خود مجرايي براي عقد قرارداد بين ناشران كشورهاي مختلف فراهم مي كند كه طبيعتاً به خاطر بحث كپي رايت تا به حال نتوانسته ايم بهره برداري لازم را از آن داشته باشيم.
قبادي در پايان درباره نقش دولت نيز مي گويد: در مجموع، دولت بايد با اهدافي بلندمدت براي تبادل و تعامل ناشران مختلف دنيا با ناشران داخلي اقدام كند كه البته اين مختصاتش در ارشاد آماده شده است و دولت به اين سمت پيش مي رود كه تعاملات و ارتباطات را بيش از پيش فراهم كند.
در پايان بايد توجه داشت كه انتشارات بين المللي يكي از اهرم هاي فرهنگي، سياسي و اقتصادي ملت هاست. امروزه كشورهاي توسعه يافته توانسته اند با استفاده از اين اهرم، جامعه خود را به ديگر ملت ها بشناسانند و راه خود را در زمينه هاي مختلف هموار كنند. كشور ما هم به عنوان كشوري با سابقه فرهنگي چندين هزار ساله، اگر قرار است در زمينه صدور فرهنگي خويش موفق باشد، بايد در زمينه حضور در عرصه هاي بين المللي فعاليت زيادي صورت دهد و اين نيازمند حمايت ها و توجهات نهادهاي فرهنگي مسئول و ناشران كشور است كه بتوانند با تدوين و اجراي سياست هاي مناسب در اين مسير گام بردارند.
 


در نشست تخصصي «شعر مقاومت بين الملل اسلامي» مطرح شد

ادبيات مقاومت نيازمند جايزه بين المللي است

دومين نشست تخصصي «شعر مقاومت بين الملل اسلامي» دوشنبه 23 مرداد با حضور بهروز اثباتي، دبير علمي سومين كنگره شعر مقاومت بين الملل اسلامي، مصطفي محدثي خراساني، جواد محقق، علي داوودي، علي محمد مودب، خليل عمراني و علي تابش (شاعر افغان) به عنوان شاعر و كارشناش حوزه شعر در مجتمع فرهنگي 13 آبان برگزار شد.
اين نشست با شعر خواني عبدالرحيم سعيدي راد به عنوان مجري برنامه آغاز شد و با پخش تصاويري از بيانات مقام معظم رهبري درباره شعر انقلاب و اهميت سرودن اشعار و با شعر خواني علي تابش، شاعر افغان ادامه يافت. اين شاعر اشعاري را درباره كشتار مردم مسلمان ميانمار و نيز به ياد كشته شدگان زلزله اخير در ايران خواند.
مصطفي محدثي خراساني به عنوان دومين سخنران چكيده مقاله خود را با موضوع شعر جوان و شعر مقاومت بيان كرد و گفت: يكي از دغدغه هاي اصلي مسوولان برگزار كننده كنگره شعر مقاومت مرزبندي ميان شعر مقاومت و شعر دفاع مقدس است.
وي افزود: تمركزم در اين مقاله بر شعر نسل جواني بود كه جنگ را نديده اند. در ميان آثار اين افراد به شعر مقاومت از منظر اشعار شاعران جوان نگاه كردم و دريافتم كه مولفه هاي محتوايي و محمل هايي را كه اين نسل براي شعر مقاومت استفاده كرده اند مي توان در 15 عنوان دسته بندي كرد.
محدثي خراساني ادامه داد: مضمون نخست به بيداري ملت ها به ويژه جهان اسلام اشاره دارد؛ مانند اشعار مريم مهربان خو، دوم آن كه اين شاعران انقلاب اسلامي را منشا بيداري اسلامي مي دانند و موج بيداري كه امروز در جهان شاهد آن هستيم متاثر از انقلاب و نگاه امام خميني (ره) به جهان اسلام و مستضعفين جهان مي دانند كه نمونه آن را مي توان در اشعار احمد جهان بين و وحيد طلعت ديد.
دبير علمي بيستمين كنگره شعر دفاع مقدس افزود: مورد سوم به سازمان ملل و ناكارآمدي آن و تشديد ظلم بر جهان و بازيچه قرار گرفتن آن در دست استكبار هاي جهاني اشاره دارد كه در اشعار مريم ترنج و عباس آتشي اين موارد ديده مي شوند.
وي در ادامه با اشاره به مورد چهارم گفت: شاعران جوان اين محور را هدف توجه قرار داد ه اند كه هر قدر راه مقاومت دشوار باشد و از خيل سپاه مقاومت شهيد و ظلم افزون شود، شعر مقاومت خاموش نشدني است و مورد پنجم از محور هاي مورد توجه ذهن شاعران، بي غيرتي شيوخ عرب است كه حدود 50 نمونه آن در كتاب «خورشيد در مشت» چاپ شد يا كتاب «پرنده اي كه از سرزمين من به پرواز درآمده: گزيده اي از اشعار بيستمين جشنواره شعر دفاع مقدس» كه به همين مسئله توجه دارد.
محدثي خراساني افزود: حقوق بشر، مقاومت و ايمان به خدا، امت واحد، استفاده از رسانه و تبليغات به عنوان حربه استكبار، آمريكا منشاء تمام مصيبت ها، اميد، مقاومت فراتر از زبان، دين و مليت مشترك، جدا دانستن صهيونيزم از يهود و موضع گيري تمام اديان در مقابل اسرائيل، انتظار و مقاومت و سيد حسن نصرالله نيز در اشعار محور بوده اند.
علي محمد مودب نيز در دومين نشست تخصصي شعر مقاومت بين الملل، شعر سپيد را جزو وفادارترين قالب هاي شعر انقلاب دانست كه سريع ترين واكنش ها را در حوادث جهاني ذيل جريان مقاومت از خود نشان داده است و سپس گفت: شعر سپيد در زمينه شعر انقلاب نقش ايفا كرد و نمونه آن را در اشعار سلمان هراتي و عليرضا قزوه يا اشعار سعدآبادي كه به تازگي كتابي را با عنوان «گل فروش مسلمان » منتشر كرده، مي توان ديد اما اين قالب شعري در سياستگذاري ها به خوبي مورد توجه قرار نگرفته است.
خليل عمراني نيز با اشاره به نگاه مرحوم سيدحسن حسيني به شعر دفاع مقدس گفت: اين شاعر معتقد است شعر جنگ بدون غرض وارد ادبيات زمانه خود شد و شاعران شعر جنگ وظيفه داشتند با اشعارشان جوانان را تشويق به مبارزه براي مقابله با متجاوز كنند. شعر جنگ در آن دوران چيزي شبيه به بيانيه هاي ستاد مشترك بود و شعر دفاع مقدس نگاه بي تعارفي به مسئله جنگ داشته و شعر پايداري كه ناظر بر محتواست در نخستين روزهاي پيروزي انقلاب و استقرار نظام جمهوري اسلامي همواره همراه و همدوش انقلاب بود و تمام ابعاد انقلاب را در بر داشت.
ناصر ضرابي، دبير دفتر ادبيات پايداري حوزه هنري نيز با اشاره به جايگاه شاعران ايران در بحث ادبيات پايداري اظهار كرد: يك اديب فلسطيني در همايش داستان مقاومت مي گفت، اگر انقلاب ايران پدر مقاومت در جهان اسلام شناخته مي شود ادبيات ايران هم بايد پدر ادبيات مقاومت باشد. ما چشم به تلاش شاعران ايران داريم. اگر در اروپا جايزه ادبي نوبل مطرح است بايد در ايران نيز جايزه بين المللي براي ادبيات مقاومت مطرح شود و همچون جايزه نوبل باعث ارتقا و شكوهمندي ادبيات پايداري در سطح جهان شود.
بهروز اثباتي هم در پايان دومين نشست تخصصي شعر مقاومت بين الملل گفت: كنگره مقاومت بين الملل اسلامي از 11 تا 13 آبان در كرمانشاه برگزار مي شود و حداقل دو نشست تخصصي ديگر در استان هاي سيستان و بلوچستان و گيلان با نگاه پژوهشي به شعر مقاومت برگزار مي شوند.
 


دين و آرمان در شعر ناصرخسرو

مهدي فرخي
ناصر خسرو قبادياني، در تاريخ ادبيات ، در ميان دانشمندان ديانت مدار از جهاتي منحصر به فرد است. او زندگي پر تاب و تب خويش را وقف دفاع و ترويج انديشه و ايمان خود كرد و در اين عرصه پر افت و خيز، سختي هاي زيادي را تحمل كرد.
وي تنها شاعر نيست و شعر براي وي ظرفي است كه مي تواند از آن بهره دلخواه بگيرد و انديشه و آرمان خويش را بدان وسيله به مخاطبان منتقل كند و سلاحي است كه در جنگ با دشمنان كارآمد است و در همان عالم ديني، متكلمي پرجوش و خروش ومبلغي خستگي ناپذير است. بدين سبب كلامش را در جاي مشخصي باهدف مشخص به كار مي برد و آن را در مدح و ستايش، چنان كه متداول زمانه بود، به باد نمي دهد. آثار ناصرخسرو مختلف و متنوع است. نوشته زير در باب بيان برخي آراي «حجت خراسان» است.
در تاريخ ادبيات ايران، «ناصرخسرو» جايگاهي ويژه دارد؛ نه تنها از جهت ويژگي هاي شعرها و بهره وري از شعر براي انجام رسالت مذهبي و ابزاري براي كاركردهاي آييني، كه به دليل نگرش ديني و جهان بيني شيعي، از ديگر شاعران ايراني جدا مي گردد.
از آنجا كه ناصر خسرو »حجت خراسان« است وعنصري سرسخت براي فراخواندن مردم به سوي آيين علوي به شمار مي رود، شعر او، سرشار از نمودهاي ديني است و آكنده از پيام هاي فرهنگي و حكمي و اخلاقي- كه خاستگاه همه آن پندها و پيام ها ، درد ديني شاعر است كه با گرايش شيعي او نيز آميخته است. به همين سبب، ديوان شعر «ناصر خسرو»، گنجينه اي از آيين و فرهنگ شيعه به همراه بن مايه هاي اسلامي- اخلاقي است كه در اين پژوهش، به آن پرداخته شده است.
ناصر خسرو به واسطه خردگرايي ارزنده خود، در ارزيابي باورهاي مذهبي، «خرد» را معيار قرارداده است. او طاعت با دانش را مورد پذيرش پروردگار دانسته و دين به تقليد پذيرفته را سرسري شمرده و خرد را، راه نماينده دين شناسانده است.
طاعت بي علم نه طاعت بود
طاعت بي علم چون باد صباست
«تأويل» يكي ديگر از پايه هاي انديشه ديني و شيعي ناصر خسرو را تشكيل مي دهد كه خود از خردگرايي او سرچشمه گرفته است. ناصر خسرو باور داشته كه از «قرآن مجيد» نبايد تنها به ظاهر آيه ها بسنده كرد، بلكه معاني ژرف و زيبايي در دل آيه ها وجود دارد كه براي دريافت آن بايد كوشيد. از نگاه او، تنها بهائم هستند كه از گفته اي به آوا، خرسند مي شوند و در پي يافتن معنا و مفهوم آن نيستند. جست وجو در رازهاي قرآن با علم تأويل ممكن مي شود و بدين وسيله مي توان از چاه ظلمت به آسمان روشنايي رسيد.
هركه بر تنزيل بي تأويل رفت
او به چشم راست در دين اعورست
او سخن پيامبر اسلام (ص) را به درختي بارور همانند كرده كه از برگهاي «الفاظ» آن، سطحي نگران و ساده انديشان و از معني و ميوه مفهومش، ژرف انديش در دين بهره مي گيرد.
ناصرخسرو نشاني و كليد رمزو رازهاي قرآني را در خانه پيامبر (ص) جسته و با يادآوري حديثي- مبني بر شهر علم بودن پيامبر كه در آن شهر «علي(ع)» است- راه دستيابي به كليد را نشان داده است.
او كتاب آسماني، قرآن مجيد را «معدن حكمت» معرفي كرده و آن به اين معني است كه با دانش و خرد بايد به فهم معاني اش راه جست و رفتن در پي ظاهر امثال، گمراهي است .
همچنان كه امام علي(ع) پرستش پروردگار را با انگيزه سود و زيان، شيوه بازرگانان مي خوانند، ناصر خسرو نيز كساني را كه پروردگار را نه به عشق او، كه به اميد دستيابي به پاداش هاي بهشتي مي ستايند، «بدنشان وشوم و بداختر» مي خواند و همگان را به ژرف انديشي در پديده هاي دوزخ و بهشت فرا مي خواند.
تأويل گرايي ناصرخسر در اعمال عبادي نيز درقصيده اي كه در آن، «حج» حاجياني را- كه به انجام آداب و رسوم پرداخته و حقيقت آن را درنيافته و دگرگون نگشته اند- بي ارزش و بي اصالت به شمار آورده، كاملا نمود يافته است.
معاني قرآن را همي زان نداني
كه طاعت نداري روان قرآن را
ناصرخسرو علم دين را شادي آفرين و زندگي بخش دانسته و دنيا را بي خرد و بدون دين، بي ارج پنداشته است. او راه رستگاري انسان را در رويكرد او به سوي دين و دانش مي داند.
پرهيز تخم و مايه دين است و زي خدا
پرهيزكار، مردم ديندار و بي رياست
پرهيزكار كيست؟ كم آزار، اگر كسي
از خلق پارساست كم آزار پارساست
در حقيقت پويايي ذهن و انديشه و خردگرايي در دين، از شناسه هاي فرهنگ شيعي است كه در شعر ناصرخسرو به فراواني به چشم مي آيد؛ همچنان كه در شاهكار فرزانه توس، شاهنامه فردوسي خردگرايي و پويايي و فراخواندن به دانش و نگرش عقلاني آشكارا دريافت مي شود.
از ديگر نشانه هاي فرهنگ و اخلاق شيعي، بي اعتنا نبودن به جامعه و انتقال خودآگاهي خويش به جامعه است؛ اين كه نسبت به سرنوشت بشري، بتوان احساس مسؤوليت كرد و براي آگاهي و رهنموني جامعه انساني از دانش و توان و دين و جان خود مايه گذاشت؛ آن چنان كه ناصر خسرو
- گرچه كمي با پرخاش - براي آگاهانيدن و رستگاري جامعه اش مي كوشد و در اين راه با «انتقاد» آغاز مي كند. او در شعر خويش، چونان آيينه اي تمام نماي، جامعه خويش را مي نماياند؛ جامعه اي كه اشتياقي به اجراي فرمان خدا ندارند و مشتاق اشاره اي از جانب فرمانروا هستند، «شريعت» براي آنان بار گراني است و همگان فريفته سيم و زرند:
جز كه هشيار حكيمان خبر از كار ندارند
كه فلك بازشكارست و همه خلق شكارند
نه عجب گر نبودشان خبر از چرخ وزكارش
كز حريصي و جهالت همه در خواب و خمارند
برزگاران جهانند و همه روز و همه شب
به جز از معصيت و جور نه ورزند و نه كارند
ناصر خسرو راه نجات جامعه اي را كه با انتقاد، بدان هجوم مي آورد، در بازگشت به قرآن مجيد، دين و دانش و فرمانبري پروردگار مي بيند.
در عناصر فرهنگي كه شعر ناصر خسرو چشم انداز زيبايي از آن را به نمايش مي گذارد، نشانه هاي مذهبي و بينش شيعي پديدار است. ناصرخسرو به «سخن» بسيار ارج نهاده و والايي مردم را به سخن، نه به صورت دانسته است؛ همچنان كه امام علي(ع) فرد را پنهان شده در زير زبانش، معرفي مي فرمايد. المرء مخبوء تحت لسانه.
ناصرخسرو سخن را «قدر» و خرد را «قضا» معنا مي كند و بي بهره بودن از سخن را با شايسته بودن براي مرگ يكسان و هم پايه مي شمارد.
طعام جان سخن باشد جز پاك و خوش مشنو
ازيرا چون نباشد خوش طعام و پاك، بگزايد
عنصر فرهنگي ديگر در شعر ناصر خسرو كه از جانب او به همگان سفارش شده، «دانش» و «خردورزي» است؛ چرا كه در انديشه ناصر خسرو خرد و دانش است كه راه دين را مي پسندد و نيز دادگري جز به فرمان خرد از ستم جدا نمي شود. در نگاه حجت خراسان، بي خرد اگر آزاد و رها باشد، باز دربند است و خردمند، اگر در زنجير باشد آزاد است و خرد، پاكيزگي جان است. او راه پارسايي و نيكوكاري را در دانش آموختن مي يابد و اصل و اساس هر بلا را ناداني مي داند و سري را كه جايگاه خرد و فضل نباشد، با كدو يكسان مي شمارد!
تن به جان زنده ست و جان زنده به علم
دانش اندركان جانت گوهرست
علم، جان جان تست اي هوشيار
گربجويي جان جان را در خورست
ناصر خسرو آن اندازه به دانش وخرد ارزش قايل است كه دين درنگاه او بدون دانش و شناخت درست ، بي ارج شناخته مي شود كه به اعتبار آگاهي است كه ايمان نيز ارزش مي گيرد.
بي علم دين همي چه طمع داري؟
درهاون آب خيره چه مي سايي
ناصر خسرو به پيروي از ديدگاه امام علي (ع) دلبستگي به دنيا و تعلقات دنيوي را نكوهش مي كند و دنيا را با همان ويژگي هايي كه حضرت امير(ع) درنهج البلاغه شناسانده اند، بازگو مي كند.
دست ازجهان سفله به فرمان كردگار
كوتاه كن،دراز چه افكنده اي زمام؟!
ناصر خسرو خواب و خور را كار حيوان شمرده و مردم را از نگريستن به دنيا از دريچه چشم ستوري بازداشته است. او »تن« را بدترين همسايه آدمي خوانده؛ و جان آدمي را گوهري دانسته كه دراين گل بي ارزش، نهان است. ليك او براي انسان ارزشي والا قايل است و اين كه به آدمي سفارش كرده كه از روزهاي عمر خود بهترين استفاده را ببرد، درهمين ديدگاه ريشه دارد. ناصر خسرو خودشناسي را، لازمه خداشناسي خوانده و براي برانگيختن به اين شناخت، ارزش انسان را به زيبايي نشان داده است:
اين جهان درجنب فكرت هاي ما
همچو اندر جنب دريا ساغرست
جهان برين و فرودين توي خود
به تن زين فرودين، به جان زان بريني
درزمينه اخلاقي نيز ناصر خسرو افزون برنگاه انساني خود، بينش مذهبي خويش را نيز به وجدان خواننده پرتو افشاني مي كند؛ ناصر خسرو «انسانيت» و«مردمي» را در كم آزاري مي بيند و جهان بيني اخلاقي خود را در دو بيت زيبا مي گنجاند و آشكار مي سازد:
خلق همه يكسره نهال خدايند
هيچ نه بركن توزين نهال و نه بشكن
خون به ناحق، نهال كندن اويست
دل زنهال خداي كندن بركن
ناصر خسرو آزمندي وحرص را نكوهش مي كند و به عدم رياكاري، جان و تن را به خير وصلاح ره نمودن، طاعت ورزي، همراهي پند و عمل، هرچه براي خود پسنديده است، براي ديگران پسنديدن، پرهيز از باده نوشي، و ننازيدن به ارتباط با دولتمردان و توجه به همسايگان و يتيمان فرا مي خواند. درحقيقت شعر ناصرخسرو يك فراخواني آييني است؛ حتي تخلص و اسم شاعرانه او- حجت- اسمي ديني است تا شاعرانه و زندگي او نيز چونان شعرش، ويژه و پرستيز است؛ تا آن اندازه كه براي انجام وظيفه خود به عنوان حجت خراسان، به دره يمگان در بدخشان افغانستان مي رود و خود را تبعيد مي كند و تا پايان عمر، رسالت ديني خود را با زبان و پيكره شعر و نثر به همه جهانيان، جاودانه و رسا بازگو مي كند.
 


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14