(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 28 مرداد 1391 - شماره 20285

نگاهي به دستورالعمل برنامه پزشك خانواده و تاثيرات آن ( بخش پاياني)
فرهنگ سالم زيستن در متن پزشك خانواده




نگاهي به دستورالعمل برنامه پزشك خانواده و تاثيرات آن ( بخش پاياني)

فرهنگ سالم زيستن در متن پزشك خانواده

حسن آقايي
فرهنگ سازي اگرچه در هر زمينه و موضوعي فرآيندهايي را برمي نمايد كه نشان از تحول فكري هر فرد است، ليكن فرهنگ آموزي در بخش تندرستي هر انسان شكوفاترين انديشه ها را در متن زندگي نمودار مي كند.
حال كه طنين برنامه پزشك خانواده مي رود در گستره كشور توزيع شود به نظر مي رسد براي تأثيرگذاري هرچه بهتر اين برنامه در سطوح جامعه، از هم اكنون برنامه فرهنگ سازي حتي از مدارس تا گروه هاي سني به صور گوناگون نهادينه شود. يعني به موازات برنامه هاي درماني، فرهنگ مداري در جهت بهبود سالم زيستن از طريق آموزش فراگير شود.
نظرات يك پزشك درباره بيمار و دارو
يك متخصص بيماري هاي نوزادان و اطفال، با ارائه نمونه هايي بخشي از مشكلات سرراه درمان درست را در ناشناختي بيماران از نوع تخصص پزشك مي داند. مي گويم يك نتيجه اش انباشت داروهاي مختلف مصرف نشده و بي خاصيت در بيشتر خانواده است... او با خنده جواب مي دهد: «يك دليل همين است، ما هفتاد ميليون پزشك داريم!» در ادامه چنين مباحثي، چگونگي فرهنگ سازي و اطلاع رساني مطرح مي شود كه در اين ارتباط رسانه ها، تبليغات و... يكي هم پزشك خانواده است كه فرهنگ سازي را به بيماران منتقل كنند.
«دكتر پرويز الياس پور» در پاسخ به اين سؤالم كه چه ارزيابي اي از برنامه پزشك خانواده دارد، ضمن اشاره به اين كه نظر خودش را بيان مي كند، مي گويد: «در حال حاضر برخي از اطباء متأسفانه تقريباً بيكار هستند. از طرف ديگر پزشكان جوان بعد از فارغ التحصيلي براي آن كه بر مشكلات اقتصادي خود قايق آيند و بتوانند داراي مطب شوند بايد جايي مشغول كار شوند. حال برنامه پزشك خانواده براي پوشش شغلي بسياري از پزشكان و متخصصان مطرح شده است.»
ادامه گفتار وي را مي خوانيم: «بيماران بايد بدانند پزشكان جوان از نظر تئوري و علمي و به روز بودن اطلاعات پزشكي شان در سطح بالااست اگرچه پرآوازه نيستند. در مقايسه با پزشكان پيشكسوت مراجعه كننده كمتر دارند ولي با دقت و حوصله بيشتر به درمان مريض توجه مي كنند چون نياز به مراجعه كننده بيشتر دارند.»
گفته اين پزشك همچنين حاكي است بهترين استادان قديمي و با تأمل، كسب و كارشان كساد است اگرچه تجربه دارند ولي همين تجربه باعث شده آن ها در انجام كارشان محتاط تر باشند. مثلاً در نسخه پزشك معمولي 10 قلم دارو نوشته مي شود اما استاد و پزشك قديمي در نسخه اش به دو قلم دارو بسنده مي كند، چرا كه محتاط نتيجه تجويزش است. وي تعريف مي كند اخيراً بيماري هشتاد ساله داشته كه مشكلش ورم انگشت دست به دليل ابتلا به نقرس بوده است. يك پزشك به منظور درمان، مصرف روزي 6 عدد قرص آسپرين تجويز كرده است در حالي كه دكتر مربوط هيچ شرح حال بيمار را ندانسته و نپرسيده بود كه بيمار موصوف در زمان جواني زخم اثني عشر داشته، مصرف آسپيرين سبب خونريزي دستگاه گوارش او شده است. براي جبران خونريزي، چهاركيسه خون تزريق مي شود اما حالا اين بيمار در خانه اش به حال ناخوشي افتاده است. نتيجه اين كه تجويز مصرف آسپيرين بدون اطلاع پزشك از وضعيت و سابقه بيماري، مي تواند يك نوع سهل انگاري خطرساز شود.»
اصلاح تعرفه ها
رئيس دانشگاه علوم پزشكي خراسان رضوي، لازمه اجرايي شدن بهتر برنامه پزشك خانوده را اصلاح تعرفه ها خوانده و نيز خواستار افزايش بودجه هاي حوزه سلامت شده است.
«محمود شبستري» در اين باره مي گويد: «اولويت سال91 دانشگاه علوم پزشكي مشهد، اجرايي كردن برنامه پزشك خانواده است و در اين زمينه رسانه ها بايد بيشتر از گذشته وارد عمل شوند.»
وي در بخش ديگري از صحبت هايش در جلسه كارگروه تخصصي سلامت و امنيت غذايي در استانداري مشهد با اشاره به اجرايي شدن برنامه پزشك خانواده در خراسان رضوي مي گويد: «پزشك خانواده در برنامه پنجم توسعه كشور قرار دارد و دولت نيز تأكيد بسيار زيادي در اجرايي كردن اين برنامه دارد. اساس اين برنامه مبتني بر اين است كه مردم اگر تاكنون تنها در هنگام بيماري به پزشك مراجعه مي كردند، از اين پس بايد براي حفظ سلامت خود به پزشك خانواده مراجعه كنند.»
به گفته وي، براي اجرايي شدن بهتر برنامه پزشك خانواده بايد تعرفه ها اصلاح شوند و از سوي ديگر بودجه هاي حوزه سلامت نيز بايد افزايش پيدا كند. وي سهم سلامت از بودجه فعلي را تنها هفت درصد عنوان مي كند و ابراز اميدواري مي كند با برنامه ريزي هاي انجام شده اين رقم افزايش يابد.
نهادينه كردن فرهنگ سلامت
تندرستي اصيل ترين و ارزشمندترين چيز در طول زندگي انسان است. عكس آن، يعني ناخوش احوالي حتي در ساده ترين بيماري و در كمترين مقطع زماني، ناخشنودي انسان است. پس براي پايداري و حفظ سلامت فرد و جامعه هيچ نبايد تعلل شود.
«محمد اشراقي» فارغ التحصيل علوم اجتماعي، با اين نگاه به جايگاه سلامت، براين اعتقاد است كه مديريت و مسئولان اجرايي امور درماني، غير از سرمايه گذاري هاي كلان در توسعه فيزيكي نظير تجهيزات پزشكي، ايجاد امكان افزايش ظرفيت هاي پذيرش بيمارستاني و نيروي انساني، دو نكته در فهرست برنامه هاي توسعه شان مدنظر باشد. يكي آموزش بهداشت و سلامت فردي از دوره پيش دبستاني و دبستاني، مورد ديگر فرهنگ آموزي سلامت در سطوح مختلف جامعه است. در جهت توسعه فرهنگ سلامت، نياز به برنامه ريزي مداوم است به طوري كه در متن آن، ملاحظات سالم زيستن در ذهنيت هر قشر و فرد جامعه نهادينه شود. اين را نمي توان كتمان كرد كه در بخش بهداشت و سلامت، برنامه ها و اقدام هاي شايان توجهي شده است اگرچه عوامل بيماري زا و حتي بيماري هاي جديد هم در زندگي وجود دارد و شايع مي شود. اما آشنا نبودن فرد يا بخش هايي از جامعه به ظرايف بهداشتي، كم اعتنايي به چكاپ هر شش ماه يا حتي هر سال يك بار و همين طور زمينه سازي هاي ديگر مثل بي توجهي به دندان، چشم و حتي وضعيت غذايي، آن اقدامات مفيد را كمرنگ مي كنند. در چنين حالي، هزينه هاي فردي و اقتصاد خانوادگي و همين طور روي سرمايه ملي تأثيرگذار مي شود. يعني هرچه بيماري دامن گستر شود، طبعاً بودجه بيش تري براي درمان صرف مي شود.»
وي در ادامه برنامه پزشك خانوده را اقدامي مفيد مي داند كه سال هاست در كشورهاي پيشرفته و صنعتي صورت پذيرفته است. به گفته وي در برنامه پزشك خانواده، اين اميدواري وجود دارد كه ضرورت گسترش آن در سطح كل كشور ممكن و عملي شود. وي مي گويد: «به نظرم اين برنامه در ذات خود مي تواند تحولي نيز در فرهنگ عادت مصرف خودسرانه دارو ايجاد كند، چراكه روند برنامه پزشك خانواده اين نويد را مي دهد. نكته ديگر همان طور كه اشاره شد فرهنگ سازي عمومي به موازات امور درماني نيز نهادينه مي شود.»
عدم شناخت بيمار از تخصص پزشك
«الياس پور» ادامه صحبتش حاكي از اين است كه خيلي از مردم براي ساده ترين نوع بيماري شان فرضاً سرماخوردگي دنبال متخصص ترين دكترها كه در فلان كشور تحصيل كرده است مي گردند كه درمان شوند. درحالي كه يك پزشك تازه كار مي تواند آنها را درمان كند، چون بيماران نمي توانند كارايي و تخصص پزشك را تشخيص دهند. در يك مطب ارتوپدي 90درصد بيماران مبتلا به پوكي استخوان مراجعه مي كنند درحالي كه اين بيماري روماتيسم است و بايد متخصص آن معالجه كند. عدم شناخت بيمار از رشته و تخصص پزشك باعث مصرف دائمي دارو و پرس و جوي درماني اغلب بي خاصيت توسط برخي از مردم شده است.» مي گويم همين وضع در خيلي از خانواده ها سبب انبوه انواع داروها شده است. او مي گويد: «به دلايل مذكور (مي خندد) ما هفتاد ميليون پزشك داريم!» مي پرسم براي ايمني درمان چطور بايد فرهنگ سازي شود؟ مي گويد: «نياز به فرهنگ و رهنموني داريم كه بدانيم و تشخيص دهيم براي بيماري مان نزد كدام پزشك و يا چه نوع متخصص برويم. اين ها در رسانه ها و مطبوعات و همچنين در تبليغات بايد اطلاع رساني شود. حال پزشك خانواده هم هست تا آنجا كه اطلاع است پزشك خانواده طي برنامه خود در بدو امر بسياري از بيماران را با تشخيص در حوزه دانش خود درمان مي كند. اين سبب مي شود مراجعه كننده مبتلا به يك بيماري ساده به متخصص مراجعه نكند و وقت آن متخصص صرف بيماري پيچيده و سخت شود. مثلاً بيمار اگر سرفه مي كند براي درمان نياز به متخصص ريه ندارد. بنابراين، نوع بيماري و اين كه چه پزشكي براي درمان و نياز بيمار است را پزشك خانواده مشخص كرده و به متخصص مربوطه ارجاع مي دهد و همين پزشك، بعد وضعيت بيماري شخص معرفي شده را نيز بررسي مي كند. كلاً پزشك خانواده ضمن درمان و ضرورت توجيه و توزيع تشكيل پرونده وضع بيمار، لازم است فرهنگ سازي درماني را به بيمار خود منتقل كند.»
گزارش روز
 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14