(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 9 شهریور 1391 - شماره 20294

گفت وگو با فاطمه سادات موسوي؛ فعال سايبري
جا مانده ام
توصيه هايي به والدين
كودكان را تنبيه نكنيد
خوراكي هاي طبيعي و كاهش مشكلات بالا رفتن سن
عادت هاي مخالف سلامتي
خودسرانه رژيم نگيريم


گفت وگو با فاطمه سادات موسوي؛ فعال سايبري

جا مانده ام

زينب سادات حسيني
از دوران بچگي هميشه دلش مي خواست بتواند با همه حرف بزند و به درد دل بنده هاي خدا گوش دهد. حالا كه از آن سال خيلي مي گذرد، مادرش مي گويد: آرزويت برآورده شده، هم در دنياي واقعي شده اي سنگ صبور نسل سوم و چهارم و هم در دنياي مجازي.
خوب كه زندگي فاطمه سادات موسوي را نگاه مي كنم، گويي خدا پررنگ ترين نقش زندگي او را پرستاري و سنگ صبور بودن قرار داده، چه در دوران جنگ سخت و چه در دوران جنگ نرم.
بعد از سال هاي دفاع مقدس تمام خاطرات و سختي ها و دلتنگي ها و تجربيات آن دوران را در كنج دلش نگه داشت تا به موقع از آنها براي نشان دادن راه به نسل بعدي استفاده كند. سال 61 زماني كه 18 سال بيشتر نداشت با حضور در بيمارستان آبادان به گونه اي به جبهه ها كمك مي كرد و اكنون كه 2فرزندش به سن آن سال هايش رسيده اند البته كمي بزرگ تر، با داشتن چندين وبلاگ و حضوري فعال در شبكه هاي اجتماعي فضاي سايبر، به گونه اي ديگر به جبهه هاي جنگ نرم كمك مي كند.
موسوي ساكن شيراز است و شايد هم خوش صحبتي اش به سبب همين همسايگي اش با سعدي و حافظ است.
فعاليت هايش در جنگ نرم تنها به نشستن پشت كامپيوتر و به روز كردن وبلاگ ها مثل سجاده پر از ياس، جبهه غدير و... و به روز كردن اطلاعات خودش و گفت وگو با اهالي دنياي مجازي ختم نمي شود. از حضور در دانشگاه ها و همايش ها و گفتن از خاطرات دوران دفاع مقدس گرفته تا كمك به برگزاركننده هاي همايش هاي سايبري گوشه هاي ديگري است از فعاليت او در اين جبهه. متن زير حاصل گفت وگوي همكاران ما در مجله زن روز با خانم فاطمه سادات موسوي است:
¤ خانمي به سن و سال شما و خانه دار! چطور شد گره خورديد به فضاي نت و دنياي مجازي؟
درباره فضاي مجازي حرف هايي شنيده بودم؛ اينكه محيط مناسبي نيست! درباره صحت و سقم آن از يكي از اقوامم كه خارج از كشور زندگي مي كند، پرسيدم و گفت متاسفانه همين طور است. در ياهو مسنجر بچه ها خيلي مطالب خوبي نمي نويسند؛ بچه هايي كه سن شان زياد هم نيست! خيلي دلم گرفت! گفتم خدايا كمك كن بچه هايمان به جاي حرف هاي بي خود و حتي ناجور، بحث هاي مذهبي و بجا داشته باشند. يك نيرويي بهم بده، تا بتوانم كاري بكنم.
¤ پس شروعتان با تالارهاي گفت وگو بود؟
بله، مي رفتم به اتاق هاي گفت وگو و مسير بحث هاي بچه ها را اگر نامناسب بود، عوض مي كردم، مي گفتم مثلا من فلان مطلب را گذاشته ام داخل وبلاگم، بياييد بخوانيد و نظرتان را بگوييد. يا مثلا در مورد شهدا صحبت مي كردم.
¤ واقعا اثري هم داشت؟
برخي را مي ديدم كه مي گفتند: برو بابا! حتي مسخره هم مي كردند اما برخي ديگر را مي ديدم كه كشش اش را دارند و جذب مي شوند. به وبلاگم سر مي زدند و مي گفتند چقدر فلان مطلب جالب بود ما تا به حال نشنيده بوديم؛ فلان شهيد كه درباره اش نوشتي، چه كسي است؟ و مواردي از اين دست.
كم كم رابطه ام با بچه ها بيشتر شد؛ بهشان كتاب معرفي مي كردم، حتي گاهي كتاب ها را برايشان پست مي كردم. آن زمان جاي بحث هاي مذهبي خالي بود و بايد اطلاعات خوبي مي داشتيم تا بتوانيم با بچه ها بحث كنيم.
با برخي از فعالان فضاي سايبر تالار محبان المهدي را زديم و در آنجا دعا مي نوشتيم، فايل قرآن و دعا پخش مي كردم يا بحثي كه پيش مي آمد، وارد بحث ها مي شدم.
¤ با اين اوصاف زمان كمي را در نت نبوديد! خانواده و بخصوص همسرتان مخالف نبودند؟
آن اوايل كه من به حاجي (همسرشان) مي گفتم در اين فضاي مجازي جنگه، حاجي باور نمي كرد و مي گفت اين جنگي كه تو مي گويي، نيست. كار خودش كار فرهنگي بود اما آن اوايل كار فرهنگي در اين فضا را خيلي قبول نداشت اما به واسطه يك اتفاق خاص، نگاه حاجي تغيير كرد. به طوري كه الان وقتي، جايي برنامه و همايشي هست خودش برايم بليط مي گيرد و حتي اگر مسير خيلي سخت و دور باشد، خودش من را مي آورد و بر مي گرداند.
¤ گفتيد يك اتفاق خاص. چه اتفاقي؟
هر روز بايد تعدادي مطلب را از وبلاگ هاي ديگر انتخاب مي كردم و مي گذاشتم توي پايگاه وبلاگ نويسان. شبي كه فردايش عمل جراحي داشتم هم مشغول اين كار بودم حاجي ناراحت شد و گفت اين كار تو درست نيست و مثل اين مي ماند كه تو الان داري خودكشي مي كني! گفتم باشد، دو تا مطلب ديگر هست كه مال شهداست. آن را هم بگذارم، بعد چشم. شهدا را قسم دادم كه تو را به خدا دل حاجي را راضي كنيد تا از دستم ناراحت نشود.
داشتم وبلاگ را نگاه مي كردم كه ببينم مطالبش چطور است كه يك دفعه برخورد كردم به يك عكس؛ عكس برادر شوهرم بود كه شهيد شده. ما هيچ عكسي از زمان جبهه او نداشتيم،10سال مفقودالاثر بود و بعد از 10سال آوردندش. تا عكس را ديدم زدم زير گريه! حاجي يك دفعه گفت: ناراحت هم مي شوي كه بهت گله مي كنم؟! گفتم حاجي بلند شو بيا! وقتي آمد و عكس را روي صفحه مانيتور ديد، خشكش زد. خيلي گريه كرد.
¤ واقعا عكس برادرشوهرتان بود؟
پيگيري كه كرديم، ديديم درست است. صاحب وبلاگ از همرزم هاي شهيد بود. گفت عكاس اين عكس هم شهيد شده. او شب ها در تاريكي مي رفته از بچه هايي كه جا مانده بودند، عكس مي گرفته و جاهايشان را مشخص مي كرده است. يك شب كه مي رود عكس بگيرد، موقع برگشت، نزديك خاكريز خودمان كه مي رسد، شهيد مي شود و من دوربينش را برداشتم و عكس ها را چاپ كردم.
¤ بخشي از حضورتان در فضاي مجازي مربوط مي شود به شبكه هاي اجتماعي. وقتي اسم شبكه هاي اجتماعي مي آيد، ناخودآگاه كلمه فيلترشكن را هم تداعي مي كند. از فيلترشكن هم استفاده مي كنيد؟
هميشه نه. چون مي دانيد كه مراجع استفاده از فيلترشكن را جايز نمي دانند. وبلاگ هايم در شبكه هاي اجتماعي لينك
دارند و هر وقت كه وبلاگ را به روز مي كنم، آنها هم خود به خود به روز مي شود و نيازي به مراجعه من ندارند. اما با توجه به نوع فعاليت ها، زمان هايي كه شرايط خاص است و اتفاق خاصي افتاده است، از فيلترشكن استفاده مي كنم؛ بعضي مواقع براي تهيه محتوا لازم است بدانيم آن سمت چه خبر است و بايد كارهاي آنها رصد شود و رفتارها تحليل شود و براساس آنها مطالبي را بر روي خروجي وبلاگ ها آماده مي كنيم، مثل بيانيه اي كه عليه قرآن سوزي نوشتيم.
¤نظرتان درباره فيلترينگ چيست؟
خيلي قبولش ندارم. فيلترينگ نمي تواند كاري بكند. مثل اين مي ماند كه كسي گرسنه و تشنه باشد و به او بگوييم اين را نخور و خودمان هم چيز خوبي نداريم كه به او بدهيم!
¤يعني در مورد همه سايت ها خوب نيست؟
چرا. بيشتر مدنظرم فيلترينگي است كه بچه هاي خودمان را دچار مشكل مي كند. نه فيلتري كه سايت هاي مشكل دار را مسدود مي كند. مثلا وقتي بچه ها مطلبي را در نقد مسئولان در فضاي نت مي گذارند، سريع برخورد قضايي مي شود! من نمي گويم كارشان اشتباه است اما افرادي كه فضاي مجازي را درك كرده اند، خوب مي دانند كه بايد يك مقداري آزادي قلم به بچه ها داد. منظورم از آزادي قلم، توهين و اينكه هر چيزي نوشته شود، نيست اما بگذاريم انتقادها و نظراتشان را راحت تر بگويند، اگر بچه ها كار درستي انجام ندادند، بنشينند با آنها صحبت كنند، توجيه شان كنند نه اينكه كار را به دادگاه و مسائل اين چنيني بكشانند. به جوان ها يمان اطمينان كنيم، همان كاري كه امام با نسل ما كرد همين كاري كه آقا با نسل جوان امروز مي كنند، مسئولين بايد ياد بگيرند.
¤همان طور كه خودتان گفتيد فيلترينگ براي برخي سايت ها، لازم است. با وجود آزاد بودن مطلق اطلاعات در اينترنت، به نظرتان خانواده ها مي توانند راحت اجازه دهند، فرزندانشان از اينترنت استفاده كنند؟
راحت راحت نه! خود ما زماني كه اولين بار مودم (modem) وصل كرده بوديم، نمي گذاشتيم بچه ها متوجه شوند. آن زمان دخترم اواخر دوران ابتدايي بود. در زمان هايي كه آنها منزل نبودند با اقواممان كه خارج از ايران هستند، از طريق اينترنت صحبت مي كرديم. بعدها كه بزرگ تر شدند، دخترم را كنار خود مي نشاندم. درست نيست كه بچه ها تنهايي بيايند وارد اين فضا شوند و والدينشان ندانند فرزندانشان چه كار مي كنند! والدين بايد اين دغدغه را داشته باشند و رفت وآمدهاي فرزندانشان را كنترل كنند. نه اينكه بچه ها از شب تا صبح پاي سيستم باشند و خانواده هيچ اطلاعي نداشته باشد كه بچه ها در حال چه كاري هستند! اما در عين حال، به حريم شخصي بچه ها هم بايد احترام گذاشت.
¤با وجود تمامي اين مسايل و همچنين تاكيدات رهبري در جدي گرفتن اين فضا و تشكيل شوراي سايبري، براي جدي تر گرفته شدن اين فضا چه كار بايد كرد؟
افرادي كه در اين شورا فعاليت مي كنند و قرار است تصميم گيرنده در باره فضاي سايبري باشند، بايد افرادي باشند كه اين فضا و شرايط آن را خوب درك كرده باشند.
در جنگ نرم شرايط خيلي سخت تر است، هجمه دشمن خيلي سنگين است و اين در حالي است كه اصلا دشمن ديده نمي شود!
و هر چه گرداب و فتا و فيلترينگ هم بگذاريم باز كم است. نكند كسي را تصميم گيرنده بگذاريم كه به جاي اين كه بگويد فتنه 88 اعتراض دشمن به آرامش مردم بود، بگويد فتنه 88 اعتراض مردم بود!
¤ قبول داريد يك بخشي از زماني كه بچه ها، در فضاي نت هستند حتي با نگاه اين كه آمده اند در اين فضا اثرگذار باشند، غرق اين فضاي مجازي مي شوند و عملا وقتشان تلف مي شود؟
زمان هايي شده كه مي بينم بچه ها كم كار شده اند و نشسته اند با هم تعريف مي كنند و از مسائل غيرضروري صحبت مي كنند. يك دفعه به بچه ها گفتم، هر يك كليكي كه مي كنيد، بايد به شهدا جواب دهيد. بايد بتوانيد جواب دهيد كه مثلا فلان كليك را براي چه انجام داديد؟
دقت كنيم كه حتي مثلا اين 10 ثانيه از عمرمان را براي چه گذاشتيم. اگر لينك جالبي بود خنديديم يا سر به سر هم گذاشتيم البته با حفظ حريم، دخترها با دخترها، پسرها با پسرها، براي خستگي در كردن، خوب است و گاهي خودم براي بچه ها، مطالب جالب مي فرستم اما بايد دقت شود و فراموش نكنيم كه هدف از بودن در فضاي مجازي همان افسر جوان بودن در جنگ نرم است.
¤ براي فراموش نكردن اين هدف، افسر جوان جنگ نرم بودن، چه كار بايد كرد؟
خودمان به همديگر تذكر دهيم و برنامه خودسازي داشته باشيم. مثلا من با بچه هايي كه در اين فضا با هم در ارتباط هستيم، قرار گذاشتيم هر روز يك حديث بخوانيم و هر روز يك حديث برايشان مي فرستم و اگر يك روز نتوانم بفرستم، از جاهاي مختلف پيام مي دهند كه، حاج خانم! پس چرا سهميه امروز ما را نفرستاديد؟!
علاوه بر سهميه زيارت عاشورا هم كه داريم، سعي مي كنم لينك هايي براي بچه ها بفرستم كه حاوي مطالب آموزنده باشد، مذهبي، اجتماعي، سياسي و بيشتر مباحث خانواده، چون به نظرم خانواده اساس هر چيزي است. در كنار همه اينها هميشه به بچه ها گفته ام كه حتما با وضو پاي كامپيوتر بشينيد، تربت امام حسين عليه السلام كنار رايانه تان داشته باشيد. دعاي عهد را هر روزصبح بخوانيد. روزي چند آيه قرآن را فراموش نكنيد. اين خودسازي ها خيلي كمك مي كند.
¤ خب. برگرديم به بحث قبلي مان، نظارت والدين. در دنياي امروز و گرفتاري هايش، نظارت والدين آن هم بر فضاي مجازي، امكان پذير است؟
حضور خانواده در كنار بچه ها خيلي مهم است. مكان كامپيوتر ما در منزل در ديدم عموم اعضاي خانواده است. خوب است والدين گاهي همراه فرزندانشان پاي سيستم بنشينند. والدين بايد اجازه دهند، بچه ها از وجودشان بهره ببرند. نبايد فقط درگير كارهاي شخصي شان باشند و بچه ها را به حال خودشان رها كنند. داشتن خلوت، براي خودشان و بچه ها، خوب است اما نه تمام وقت! نه اين كه بچه از شب تا صبح پاي سيستم بنشيند و هر كاري هم دلش خواست بكند و پدر و مادر هم فكر كنند كه بچه من سواد دارد و كلاسش بالاست و با اينترنت كار مي كند و مباحثي از اين دست.
خيلي وقت ها شده بچه ها مي آيند حرف هايشان را به من مي زنند و درباره كارهايشان كمك مي خواهند (با خنده) به قول بچه ها شده ام مامان مجازي بچه ها.
بخشي از اين عدم نظارت ها، برمي گردد به اين كه برخي والدين، كار با دنياي مجازي را بلد نيستند!
خيلي وقت ها بچه ها حرفشان اين است كه پدر و مادرمان درك مان نمي كنند. به پدر و مادرمان مي گوييم بيايد فلان مطلب را در اينترنت ببينيد، مي گويند استغفرالله!
اين اصلاً درست نيست. تمام فضاي مجازي كه بد نيست. خيلي وقت ها با مادرهاي بچه ها ارتباط برقرار مي كنم و سعي مي كنم بهشان بگويم به روز باشند. بهشان مي گويم به فلان سايت يا خبرگزاري سر بزنند و اطلاعاتشان را به روز كنند. حتي بهشان مي گويم بروند وبلاگ بچه شان را ببينند و برايش نظر بگذارند، حتي اگر تولدش است حتماً در قسمت نظرات هم به او تبريك بگويند.
¤ با توجه به ارتباطي كه با جوانان و نوجوانان در دنياي نت داريد، بيشترين دغدغه اين نسل چيست؟
بچه ها خيلي ايده آل گرا و راحت طلب شده اند. مي خواهند همه امكانات را داشته باشند و همه چيز را راحت و سريع به دست بياورند!
¤ به نظرتان چرا اين نسل اينطور شده اند؟
متأسفانه ما از ابتدا درست روي بچه هايمان كار نمي كنيم و مسأله كار و زندگي كردن را خوب برايشان باز نمي كنيم. تأثير و نقش محوري خانواده ها در تربيت كم شده. الان در خانواده ها اينطور شده كه بچه ها در يك گوشه از خيابان براي خودشان چرخ مي خورند، والدين و خانواده هم جاي ديگر براي خودشان. اين درست نيست. بنياد خانواده كه از هم بپاشد، نتيجه اين مي شود. دوران ابتدايي و مدرسه بايد روي بچه ها كار شود كه نمي شود، دوران دانشگاه و خوابگاه هم كه بچه ها به حال خود رها مي شوند! اصل هر جامعه اي، خانواده است و راديو و تلويزيون هم كه در محور قرار دادن خانواده درست عمل نمي كند. مصاحبه مي گذارند با يك خانم موفق كه كارگردان است، كارمند است و شاغل؛ موفق بودن را دور از خانه بودن نشان مي دهد!
موفق بودن را در جامعه باز و راحت بودن، نشان مي دهد! موفق بودن را خارج زياد رفتن و با مرد غريبه خوش و بش كردن، نشان مي دهد! در كنار اينها صد بار هم شبكه قرآن و كانال 4 خانم هاي حوزه را بياورند و با آنها مصاحبه و صحبت كنند، چه كسي نگاه مي كند، اين كانال ها را؟!
¤ خود شما با اين همه مشغله و فعاليت، چطور روابط تان با خانواده را مديريت مي كنيد؟
زماني كه بچه ها منزل هستند حتماً زمان بيشتري را با آنها خواهم بود. سعي مي كنم كارهايم را كم كنم. زماني را با هم مي نشينيم و صحبت مي كنيم. با هم خريد مي رويم و گردش و زيارت شاهچراغ. زمان هايي هم كه نيستند، دانشگاه اند يا خوابگاه يا سركار، حتماً بهشان زنگ مي زنم و ارتباطم را دارم. البته در بحث مديريت كارهايم، بايد بگويم كه پدرشان خيلي كمكم مي كند.
و به عنوان آخرين سوال، نكته زيبايي كه در فضاي مجازي ديده ايد؟
اينكه يك دختر 17 ساله خيلي قشنگ يك مطلب سياسي مي نويسد و بحث سياسي مي كند يا يك پسر 21 ساله يك تحليل سياسي مي نويسد كه آدم سرذوق مي آيد. وقتي رشد و فهم اين نسل را مي بينم سر ذوق مي آيم.
يك فنجان خاطره ...
دخترها وقتي مي خواهند ازدواج كنند، بدشان نمي آيد كه همسر آينده شان زندگي اي در رفاه و آسايش برايشان مهيا كند، البته بماند كه برخي شرط شان همين است. اما دخترهاي دهه 60 و 50 كمتر اين طور بودند، لااقل مي توان گفت برخي، شرط شان براي ازدواج، حضور درمناطق جنگي بود!
فاطمه سادات موسوي يكي از همان هاست كه بعد از ازدواج، جهيزيه اش را سوار ماشين كرد و به همراه همسر از شيراز عازم آبادان شد. همه هم و غمش شد كمك كردن به دكترها و پرستارها در بيمارستان هاي پشت اروند رود، تو بخوان خود خط مقدم، روزهاي شيرين آغاز زندگي مشترك را به جاي گذراندن در دشت كوه درست در وسط گلوله و آتش گذراند و تا بمباران شيميايي فاو، محرم درددل و درد جان مجروحان جنگ سخت بود اما پس از بمباران، عذرشان خواسته شد، به قول خودش، شدند رانده شده!
وقتي برگشت شيراز آنجا هم مأمنش بيمارستان ها و پرستاري از مجروحان جنگ بود.
اولين باري بود كه مي خواستم بروم اتاق عمل، كمك دكتر و پرستارها، يكي از مجروح ها خيلي اوضاع نامناسبي داشت. دكتر بهم گفت: بيا كمك كن، چادرت را در بياور و بيا كمك.
يك مرتبه آن مجروح گفت: چادرت را در نيار! گفتم؛ براي استريل ماندن اتاق عمل لازم است.
گفت: نمي فهمم! چادرت را حق نداري در بياوري! من رفتم كه چادر از سر شما در نيايد!
(با بغض) داشت جان مي داد. سخت ترين وصيتي بود كه شنيدم... بعد از اين اتفاق حس عجيبي به چادرم پيدا كردم...
¤¤¤
در بيمارستان، مجروح ها بهمان مي گفتند كه برايشان نامه بنويسيم. يك روز يكي شان از من خواست كه برايش نامه بنويسم. دست خط من خيلي بد بود اما قبول كردم. نامه را نوشتم و فرستادم براي خانواده اش. يك مدت بعد مادر آن مجروح جواب نامه را داده بود كه «قربونت برم، قربون اون خطت برم، اينقدر خطت را بوسيدم و اشك ريختم!»
نگو دست خط آن مجروح خيلي شبيه دست خط من بوده و خانواده اش گمان كردند كه خود او نامه را نوشته!
¤¤¤
خيلي ها كه خاك جنوب را به دست مي گيرند، حس خاصي نسبت به آن دارند، بعضي مي گويند واقعا اين خاك طلا دارد. برخي آن قدر مقدسش مي دانند كه با كفش، پا بر روي آن نمي گذارند. هركس حس خاصي به اين خاك دارد اما فاطمه؛
اين خاك، آن اوايل خيلي برايم تلخ بود. هيچ كسي ما را درك نمي كرد. حتي خانواده (پدر و مادر) هم دوست نداشتند بعد از جنگ دوباره به مناطق جنگي سر بزنم اما بعد از جنگ دوباره به همراه همسرم حدود 5 سالي را رفتيم آبادان، احساس مي كردم هم نزديك كربلاي حسين عليه السلام هستم و هم نزديك بچه ها (رزمنده ها).
(با بغض) شما شده يك چيزي بهتان بسپرند و ولش كنيد و برويد؟!
نمي توانستم! بعد از اتفاقي كه در فاو افتاد و شيميايي زدند ما را از آبادان بيرون كردند، احساس مي كردم عزيزهايم را آنجا رها كردم و آمده ام. همه شان مثل بچه ها و كس و كار خودم بودند.
وقتي دشمن بيمارستان را مي زد، سريع جاي مجروح ها و بچه را عوض مي كرديم و مي برديمشان يك اتاق ديگر. اگر دوباره آن اتاق را هم مي زد، باز جاي بچه ها را عوض مي كرديم.
پرسنل بيمارستان مي گفتند شده ايم مثل گربه ها كه بچه هايشان را به دندان مي گيرند...
خاك جنوب، خاك كربلاست، وصل به امام حسين عليه السلام.
 


توصيه هايي به والدين

كودكان را تنبيه نكنيد

همه والدين دوست دارند فرزنداني بي عيب و نقص و ايده آل داشته باشند، اما بايد بدانيم همانطور كه خودمان ايده آل نيستيم، انتظار ايده آل بودن نيز از فرزندمان نيز انتظار بي جايي است.
يكي از اصول مهم فرزندپروري مثبت و سازنده، داشتن انتظارات واقع بينانه از كودك مي باشد. انتظارات واقع بينانه يعني توانمندي ها و استعدادهاي كودك خود را بشناسيم و نقاط قوت او را تقويت نموده و كودك را كمك نماييم تا نقاط ضعف خود را شناسايي و برطرف نمايد. تحقير، سرزنش، تنبيه و مقايسه او با كودكان ديگر نه تنها ضعف هاي او را برطرف نمي كند؛ بلكه به اعتماد به نفس كودك نيز آسيب مي رساند. در اينجا به توضيح روش هايي پرداخته ايم كه به والدين كمك مي كند تا به جاي درگيري با بچه ها، راحت تر مشكلات را حل نمايند.
در برخورد با كودكاني كه مشكلات رفتاري دارند، والدين دچار درماندگي و ناكامي مي شوند كه علت آن در درجه نخست رفتار كودك و در مرتبه بعدي عدم برخورداري از حمايت هاي لازم براي سازگاري با كودك است..
آنچه اهميت دارد راه حل هايي است كه در ارتباط با جنبه هاي منفي رفتار اين كودكان به كار مي رود. در برخورد با مشكلات رفتاري كودكان 3موضوع اهميت ويژه دارد:
1- درك رفتار كودك و عوامل مختلفي كه اين رفتار را تحت تأثير قرارمي دهد.
2- آموزش مهارت هاي خاص به والدين براي مقابله با مشكلات رفتاري كودكان
3- كمك به والدين براي ايجاد فضاي مثبت در خانه و خانواده به نحوي كه اين آموزش ها مؤثر واقع شوند.
توصيه هاي كاربردي به والدين:
1- درك رفتار كودك. در اكثر كودكان حس قوي استقلال و عدم وابستگي وجود دارد. اين حس در بسياري موارد تأثيرات مثبت هم به دنبال دارد زيرا افرادي كه مستقل هستند از قاطعيت و اعتمادبه نفس بالاتري برخوردار هستند. اما در مواردي كه اين احساس خيلي شديد باشد كودك را به سمت خودسري، سركشي و جسارت مي برد. مهم اين است در حالي كه جنبه هاي مثبت اين رفتار را تقويت مي كنيد، جنبه هاي منفي آن را برخود كودك و ديگران كاهش دهيد.
2-احساس زيربنايي و زمينه اي را در كودكتان جست وجو كنيد. اگر كودك شما نسبت به خواهر كوچك ترش خشم نشان مي دهد و او را كتك مي زند، وي را تشويق كنيد خشم و حسادت خود را به روش بي ضررتري نشان دهد.
3-به جاي دستور دادن به وي قدرت انتخاب دهيد. تصميم گيري به كودك امكان اختيار مي دهد ولي فرمان دادن باعث جنگ قدرت ميان او و شما مي شود. از آنجا كه كودكان هنوز آن قدر توانايي شناختي ندارند كه همه اطلاعات را با هم پردازش كنند، به جاي دستورات زنجيره اي، اين دستورات را به بخش هاي كوچكتر تقسيم كنيد. دستوراتي به او بدهيد كه واضح و اختصاصي باشد. دليل و منطق دستورات را براي كودك توضيح دهيد. راه موثر آن است كه اول دستورات را توضيح دهيد و بعد دستور را اعلام كنيد. مثلا: مادربزرگ اينجا مي آيد و او خانه مرتب را دوست دارد، پس لطفاً الان اسباب بازي هايت را جمع كن.
4-زماني را براي آماده شدن اختصاص دهيد. اگر قرا است شب به مهماني برويد، از قبل و به طور اختصاصي به او بياموزيد كه از وي انتظار داريد چگونه رفتار كند. اجراي نقش به صورت بازي مي تواند كودك را براي موقعيت هاي دشوار آماده كند.
5-حتي المقدور اجازه دهيد پيامدهاي طبيعي رفتار كودك رخ بدهد؛ بيش از حد او را نجات ندهيد. اگر فرزند شما مسئوليت اعمال خود را به عهده نمي گيرد لازم نيست شما به جاي او همه كارهايش را اصلاح كنيد. مثلا اگر حوله خيسش را پس از استحمام براي خشك شدن آويزان نكرده، خودش روز بعد با حوله خيس مواجه مي شود. اگر لباس هايش را پس از برگشتن از مدرسه سر جاي خود نگذاشته، طبيعتاً فردا براي يافتن آنها دچار مشكل خواهد شد و با تاخير به مدرسه خواهد رسيد. اگر قرار باشد هميشه به جاي كودك كارهاي نيمه تمام او را به پايان برسانيد، حس مسئوليت پذيري او كاهش مي يابد.
6-در مواقع لزوم محكم باشيد. اگر قرار است كودك شما قانون يا دستوري را انجام دهد، در خصوص انجام آن قاطعيت داشته باشيد. مثلا اگر كودك اصرار دارد هنگام عبور از خيابان دست شما را رها كرده و بدود و در اين خصوص پافشاري مي كند، محكم دست را بچسبيد و نگه داريد، در حالي كه خطرات اين كارش را توضيح مي دهيد.
7-كودك خود را در آغوش بگيريد و محبت خود را به نشان بدهيد. كودكاني كه پرخاشگرانه و نامتناسب رفتار مي كنند، از در آغوش گرفتن و بغل كردن به روش محبت آميز سود مي برند. اين روش به آنها فرصت مي دهد احساسات حبس شده خود را از طريق اشك رها كنند.
8-محيط را تغيير دهيد. اكثر اوقات ايجاد در محيط آسان تر از تغيير رفتار كودك است. اگر كودك شما مرتباً وسايلي را از كمد بيرون مي آورد، درب كمد را قفل كنيد. اگر وسايل تزييني جلوي تلويزيون را جابه جا مي كند، جاي آنها را عوض كنيد.
9-راههاي جايگزين بهتر و قابل قبول تري را پيدا كنيد. به رفتار كودكتان تغيير جهت دهيد. مستقيماً نگوييد اين كار را انجام نده بلكه به او بگوييد در عوض كجا مي تواند اين كار را انجام دهد.
10-تعارضات موجود را به صورت دو طرفه و مشاركتي حل كنيد. راجع به تعارضاتي كه با كودك داريد، صحبت كنيد. نيازهاي خود را مشخص نماييد و از وي براي پيدا كردن راه حل كمك بخواهيد. قوانين را با هم مشخص كنيد و جلسات خانوادگي تشكيل دهيد.
11-انتظارات خود را تعديل كنيد. بچه هاي كوچك احساسات و نيازهاي شديدي دارند. آنها به طور طبيعي پرسر و صدا، كنجكاو و نامرتب، كم طاقت، پرتوقع، فراموش كار، ترسو، خودمحور و سرشار از انرژي هستند. سعي كنيد آنها را همانطور كه هستند بپذيريد.
12-خنده و شوخي را جايگزين شدت عمل كنيد. اگر كودك شما از دست شما عصباني است، او را تشويق كنيد خشم خود را از طريق يك بازي جنگي به شما نشان دهد. خنده كمك مي كند خشم و احساس ناتواني وي تخفيف يابد.
آخرين و مهم ترين نكته اينكه زماني را براي خودتان در نظر بگيريد. در شرايطي كه شرايط براي شما قابل تحمل نيست، اتاق را ترك كنيد و براي كسب مجدد آرامش و قضاوت صحيح هر كاري لازم است انجام دهيد. تلفن به يك دوست، گريه كردن، دوش گرفتن و... قطعاً مي تواند كمك كننده باشد.
مريم سادات كاظمي
 


خوراكي هاي طبيعي و كاهش مشكلات بالا رفتن سن

از قديم گفته اند كه زندگي طولاني شانس خوبي است. اما ورود به اين مرحله عمر گاه با مشكلات و ناراحتي هاي جسماني همراه است كه در دوران جواني اثري از آنها نبوده است.
گرچه با وجود پيشرفت هاي پزشكي و دارويي نمي توان آنها را درمان كرد؛ اما گياهاني وجود دارند كه كمك خوبي براي افراد سالمند محسوب مي شوند.
جريان خون؛ افزايش سن و اهميت توجه بيشتر به رگ هاي خوني
سن جزو مهم ترين فاكتورهاي بروز بيماري هاي قلبي عروقي است. كاهش قدرت رگ ها و در نتيجه آن رسوب خون در پايين ترين قسمت پاها، زمينه ساز علائم زيادي است كه چنين مشكلي در موارد نادر مي تواند آمبولي شديد ريوي را به همراه داشته باشد.
چند گياه مفيد در رابطه با نارسايي عروق:
-مريم گلي
-شاه بلوط هندي
-انگور قرمز
-چوب سرو
يبوست؛ عملكرد نامطلوب دستگاه گوارش
دلايل زيادي را در مورد ناراحتي هاي گوارشي مرتبط با افزايش سن مي توان نام برد. اول اينكه پيري به خودي خود با كاهش عملكرد مطلوب سيستم گوارشي همراه است. كم شدن فعاليت بدني و احتمالا گذران وقت بيشتري در رختخواب را نيز بايد جزو عوامل مهم ديگر دانست. در واقع بد نيست بدانيم كه هر نوع تحريك ماهيچه هاي شكمي، فعاليت روده ها را تسريع مي كند.
گياهان مفيد براي نارسايي عروق:
-آلوئه ورا
-ريواس
-زيره
خستگي و كاهش قواي جسماني
گرچه خستگي در تمام سنين كيفيت زندگي را پايين مي آورد اما اين مسئله براي سالمندان ناراحت كننده تر است. چرا كه براي آنها مهم است كه هميشه بتوانند به فعاليت هاي خود برسند. مسلما اولين راه حل براي رفع خستگي استراحت است؛ اما برخي گياهان با افزايش انرژي به فرد كمك مي كنند كه در اين رابطه بايد عوارض منفي كافئين را ذكر كرد.
بهترين نمونه هايي از خوراكي هاي طبيعي براي كسب شادابي:
-عسل
-خوراكي هاي حاوي منيزيوم مانند سبزيجات سبز، غلات كامل، ميوه هاي روغني مثل گردو، بادام، فندق و شكلات
حافظه و مشكلات مربوط به آن
تمام مشكلات حافظه، خصوصاً در سالمندان بيماري آلزايمر و نظاير آن را درپي دارد و باعث نگراني و ناراحتي فرد مي شود. با اين حال بعضي از اين ناراحتي ها به كمبود برخي مواد غذايي در برنامه روزانه برمي گردد.
چند مورد از مواد غذايي كه نقش پيشگيرانه دارند:
-ويتامين هاي B1 B6 B9 و B12 مانند سبزيجات با برگ هاي سبز تيره، لبنيات، گوشت، ماهي، تخم-مرغ
-گندم سياه
و اما نكته آخر...
زماني كه قصد داريد تا از گياهان مختلف در رژيم غذايي خود استفاده كنيد، حتما بايد با متخصصي در اين زمينه مشورت كنيد. هنگام مصرف داروهاي گياهي و يا مكمل هاي خوراكي نظر پزشك معالج را جويا شويد.
 


عادت هاي مخالف سلامتي

برخي از عادت ها را بايد خيلي سريع از بين ببريم چرا كه بعد از گذشت مدتي مي توانند براي سلامتي ما بسيار مضر هم باشند. اگر دوست نداريد ازطريق عادت هايتان به شما آسيبي وارد شود اين عادت ها را هرچه سريع تر از خودتان دور كنيد.
ضدعفوني كننده دست ها
اگر هربار كه به خانه برمي گرديد از ضدعفوني كننده ها استفاده مي كنيد بهتر است تا از اين كار خودتان دست نگه داريد چرا كه مي تواند به پوست شما آسيب هاي جبران-ناپذيري را وارد كند. شستن دست ها با آب و صابون براي تميزشدن آنها كافي است و ديگر نيازي به استفاده از اين مواد به صورت دائمي نيست. شما مي توانيد از اين مواد هفته اي دو يا سه بار استفاده كنيد.
مسواك زدن بعد از هر وعده غذايي
شايد به نظرشما مسواك زدن بعد از هر وعده غذايي بهترين راه براي اين باشد كه سلامت دندان هايتان را تضمن كنيد، اما بايد به اين موضوع دقت داشته باشيد كه اين كار مي تواند براي دندان هاي شما در برخي شرايط بسيار نامطلوب نيز باشد. بعداز هر وعده غذايي برخي از اسيدهاي درون غذا مي توانند به ميناي دندان آسيب وارد كنند اما مسواك زدن در اين موقع به ناگهان آن را از بين مي برد. بهتر است تا بعد از غذا به جاي مسواك زدن آب در دهانتان بگيريد.
انجام ورزش هاي قلبي
يكي از بهترين روش هاي كاهش وزن انجام ورزش هاي ساده است. اين ورزش ها مي توانند به راحتي شما را دركاهش وزن كمك كنند اما بعد از يك مدت اگر به آنها عادت كنيد ديگر نمي توانيد وزن خودتان را كاهش دهيد. بهترين راه حل براي اينكه وزن بيشتري توسط ورزش كردن كم كنيد اين است كه ورزش هاي متفاوت را امتحان كنيد.
حذف وعده هاي غذايي
ردكردن وعده هاي غذايي براي اينكه كالري كمتري را وارد بدنتان كنيد. يكي از آن عادت هاي بدي است كه بسياري به آن عادت كرده اند. بسياري از افرادي كه مي خواهند وزن كم كنند از اين راه استفاده مي كنند اما بايد اين را بدانيد كه نخوردن غذا در هر وعده مي توان آسيب هاي جدي به دستگاه گوارش شما وارد كند و باعث مي شود كه غذاي بيشتري در وعده بعد بخوريد.
نوشيدن آب معدني
هواي گرم تابستان باعث مي شود تا به مقدار زيادي آب نياز داشته باشيد. اما همين آب خوردن نيز بايد اصول خودش را داشته باشد چرا كه مي تواند باعث بروز بيماري هايي در بدن شما باشد. خوردن آب از بطري هاي آب معدني براي مدت زيادي مي تواند به اندام هاي داخلي بدن شما آسيب وارد كند. بطري هاي آب معدني موادشيميايي بسيار زياي دارند و براي بدن اصلا مفيد نيستند.
 


خودسرانه رژيم نگيريم

برخي از رژيم هاي سم زدايي كه استفاده از تنها يك ماده غذايي را توصيه مي كنند، ممكن است منجر به مرگ افراد شوند.
از آنجا كه همه موادغذايي علاوه بر موارد با ارزش و مناسب مواد مضر و سمي هم دارند كه با استفاده زياد از آن ماده غذايي پس از مدتي بدن فرد را سمي مي كنند، رژيم هاي سم زدايي مي توانند در بازيابي سلامت افراد بسيار موثر باشند.
يك ماده مغذي مثل سيب با تمام فوائدي كه دارد بايد به مقدار كم مصرف شود زيرا با مصرف زياد به جاي كمك به بدن موادمغذي داخل دستگاه گوارش را دفع كرده و به آن آزار مي رساند و حتي ممكن است آن را زخمي كند.
رژيم هاي سم زدايي صحيح براساس شرايط فرد از نظر سن و سال و نيازهايش توصيه مي شود كه براي پي بردن به اين نيازها از او آزمايش هاي بيوشيميايي خاصي گرفته مي شود كه نشان دهنده وضعيت اسيدفوليك، كلسترول، ميزان نيتروژن داخل خون و ديگر شاخص هاي آزمايشگاهي است. پس در مرحله دوم ميزان دريافت موادغذايي فرد بررسي مي شود و درنهايت طبق آن براي مراجع رژيم سم زدايي مناسبي تنظيم مي شود تا از تجمع بيش از حد موادغذايي در بدن فرد جلوگيري شود.
رواج رژيم هاي خطرناك
رژيم هاي سم زدايي نامناسب رژيم هايي هستند كه استفاده از آب يا يك نوع سبزي يا ميوه خاص را تجويز مي كنند. همچنين برخي از اين رژيم ها كه به عنوان رژيم هاي لاغري شناخته مي شوند استفاده از پروتئين يا كربوهيدرات هايي را كه باعث چاقي مي شوند را منع كرده و به جاي آن استفاده فراوان از فيبر را به صورت هرروزه توصيه مي كنند.
رژيم هاي آب درماني در دوره اي مطرح شد و افراد زيادي از آن استفاده كردند كه پس از مدتي عوارض آن خود را به صورت ناراحتي هاي كليه و دستگاه گوارش نشان داد.
هر فردي در هر سني براي اين كه بداند مقدار غذاي موردنيازش چقدر است بايد به متخصص تغذيه مراجعه كند و هرگز نبايد خودسرانه رژيم بگيرد.
متخصص تغذيه با ارزيابي دريافت غذاها سعي مي كند بررسي كند كه آيا وزن، قد، اندازه دور كمر و چين هاي پوستي فرد طبيعي است يا خير و اگر همه چيز طبيعي بود، حال عمومي، لطافت و مرطوبيت پوست و درجه دماي فرد را بررسي مي كند و اگر پس از اين بررسي ها شرايط فرد غيرعادي بررسي شد او را به آزمايشگاه مي فرستند.
در بسياري از موارد مشاهده شده كه فرد عادي بدون هيچ بيماري و نيازي و بدون اينكه خطري وي را تهديد كند، بدون مراجعه به متخصص داخلي و تعيين نوع چكاپ توسط متخصص به آزمايشگاه ها مراجعه مي كنند و آزمايشگاه ها هم مبالغ زيادي را بابت چكاپ ها از آنها دريافت مي كنند.
بدون توجه به تجويز پزشك از آنها آزمايش و آنها را از وضعيت بدني شان مطلع مي كنند كه درنهايت اين افراد خودسرانه اقدام به مصرف داروهاي مختلف مي كنند. اين درحالي است كه اين داروها، لطمات جدي و سنگيني به بدن اين افراد وارد مي كند و حتي ممكن است آنها را تا پاي مرگ بكشاند. متأسفانه بسيار اتفاق افتاده كه شاهد مراجعه كنندگاني بوده ايم كه با مصرف خودسرانه دارو، كبدشان از كار افتاده و دچار مرگ شده اند.
مردم بايد در هر زمينه اي به متخصص مراجعه كنند تا سلامتي خود را تضمين كنند. مردم نبايد با حرف هاي افراد معمولي و تبليغات مختلف تحت تأثير قرارگرفته و سبك سلامت زندگي خود را تغيير دهند بلكه بايد با مراجعه به متخصص از وضعيت سلامت و درمان خود اطمينان حاصل كنند.
 


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14