سفري ازخواستن تا يافتن
|
|
تقواي اقتصادي شاه كليد حل مشكل گراني
|
|
نقش كنترل هوشمند بر كاهش تخلفات ترافيكي
|
|
اهداي جنين به زوج هاي نابارور
|
|
مديرعامل ستاد ديه كشور عنوان كرد
ايران رتبه دار تلفات رانندگي در دنيا
|
|
وزير بهداشت هشدار داد
روابط جنسي ناسالم و روانگردانها مي تواند آتشفشان ايدز را شعله ور كند
|
|
|
سفري ازخواستن تا يافتن
خواستاران موفقيت در هر زمينه اي
آنگاه موفق شناخته مي شوند كه بتوانند با كار و كوشش وضع موجودشان را به وضع مطلوب
تبديل كنند. از آنجا كه مي دانيم وضع موجود در اثر تفكرات، شرايط، رفتارها و
كردارهاي فعلي ايجاد شده است، نمي توانيم انتظار داشته باشيم كه ادامه همين تفكرات،
شرايط، رفتارها و كردارها بتواند وضع مطلوب را به وجود آورد. به ناچار تغيير همه يا
بعضي از آنها را ضروري مي يابيم. مثالي ساده اين موضوع را روشن تر مي كند. فرض كنيد
شما اكنون وزنتان هشتاد كيلو است (وضع موجود) و مي خواهيد آن را به شصت كيلو
برسانيد (وضع مطلوب). بي ترديد ناگزيريد كه ابتدا تصوير ذهني خود را در مورد نيرو،
سلامت، و تناسب اندام و سپس سبك زندگي، برنامه غذايي، و ميزان فعاليت هاي بدني خويش
را تغيير بدهيد تا به نتيجه دلخواهتان برسيد.
بسياري از مردم در راه پيروزي گام برنمي دارد چون نمي خواهند وضع نسبتا ثابت موجود
را كه برايشان راحت و آشناست با وضع مطلوب ولي ناآشنايي كه متضمن تغيير مي باشد عوض
كنند. اما افراد پيروزي خواه، از تغيير استقبال كرده و تغييردهنده نيز مي شوند.
آنها مي دانند كه تغيير دادن آگاهانه همه يا بعضي از عواملي كه اوضاع و احوال فعلي
را به وجود آورده اند در مواردي، و ايجاد بينش، نگرش، محيط، عوامل و شرايط جديد در
موارد ديگر، جزء ضرورت هاي موفقيت مي باشد. روشن است كه هر چه موفقيتي بزرگ تر باشد
تغييرات بيشتري را مي طلبد.
مي توان جريان پوياي از خواستن تا دست يافتن را به سفر تغييردهنده و رشدافزايي
تشبيه كرد و شرايط عمومي آن و ويژگي هاي مسافر و مقصدش را بررسي نمود، تا آنها هم
كه تغيير را نمي خواهند و يا به دلائلي توانايي هاي خود را نديده مي گيرند، آگاهي و
انگيزه بيشتري براي آغاز سفر پيروزي خود پيدا كنند. واژه هاي بكار رفته در اين
تشبيه به صورت زير تعريف مي شوند:
مبدأ = وضع موجود
مقصد= وضع مطلوب (آرزو، هدف)
مسافر= فردي پايدار با آرزويي شعله ور
باروبنه= دانش، اراده، تعهد و تمركز
خودرو= اميد، اعتماد به نفس و پشتكار
راه= نقشه و برنامه پيروزي
تابلو راهنما= دانش و تجربه پيشروان
سوخت= تجسم پيروزي و امتيازاتش
همان طور كه براي شروع هر سفر ارزشمندي پيش بيني ها و وسايلي لازمست، براي آغاز و
ادامه اين جريان آگاهانه يا سفر رشدافزاي پيروزي نيز پيش نيازها و تداركاتي ضروريست
كه غفلت از آنها مانع رسيدن به وضع مطلوب مي شود. برجسته ترين و ضروري ترين پيش
نياز مسافر پيروزي كه مقصد او را تشكيل مي دهد، داشتن آرزويي شعله ور و اين باور مي
باشد كه تا به اين آرزو نرسد آرامش نخواهد يافت. اين خواست كه براي خواستار و انسان
هاي مورد نظرش سودبخش است، بايد چنان قوي باشد كه اهميت و ضرورت يك نياز را دارا
شود. اين آرزو بايد چنان سراسر ذهن مسافر را فرا گيرد كه اولين چيزي باشد كه با آن
از خواب برمي خيزد و آخرين چيزي كه با آن به خواب مي رود. آرزويي با اين ويژگي ها
پيوسته مسافر را به جانب خود مي خواند و وادارش مي كند تا در هر جا و هر فرصتي در
موردش جستجو كرده و اطلاعات تازه اي بدست آورد. هر كس و هر چيز كه از اين مقصد
آگاهي و نشاني داشته باشد كنجكاوي و بررسي مسافر را جلب مي كند. كاربرد و اثر چنين
آرزو يا مقصدي آن قدر مهم است كه فقدانش بيش از نود و نه درصد پيروزي خواهان را از
ترس مانع و مشكل، از ميدان بدر مي كند. تنها آرزومنداني كه چنين مقصدي دارند، بي
ترديد و تزلزل بطرف آن پيش مي تازند و از مانع و دشواريها نمي هراسند. مسافر پيروزي
انساني است با آرزويي شعله ور و اراده اي استوار كه خود را شايسته و سزاوار وضعي
برتر مي داند و به خواسته خود قدرت نياز بخشيده است. او فرد هدفدار و جسوريست كه مي
خواهد خود را از اسارت وضع موجود برهاند و به وجاهت وضع مطلوب برساند.
باروبنه اين مسافر ماجراجو دانش و اطلاعات مربوط به آرزو، اراده قوي، تعهد به ادامه
راه و نيروي متمركز براي رسيدن به مقصد و مقصودش مي باشد.
خودرو اين مسافر از اميد رسيدن به آرزو، اعتماد به خود و پشتكار ساخته شده است. يكي
از مهارت هاي چشمگير مسافر پيروزي در هدايت اين خودرو اين است كه تنها بر جاده
پيروزي و تابلوهاي آن تمركز داشته و تا رسيدن به مقصد به راه ديگري منحرف نمي شود.
او دانشجويانه و سپاس گزارانه از ديگران ياري و اطلاعات مي گيرد اما فرمان وسيله
نقليه اش را به هيچ كس نمي سپارد. راننده اين خودرو جستجوي لازم كرده و براي
رويارويي با دست اندازها و باد و باران ها و موانع و مشكلاتي كه در سر راهش پيدا
ميشوند آمادگي دارد.
جاده و راه مسافر پيروزي، نقشه و برنامه اي است كه پس از تبديل كردن آرزو به هدف،
براي خود ساخته و آن را دنبال مي كند. اين نقشه و برنامه كه ريز اقدامات انجام
دادني هر سال، ماه، هفته و روز را نشان مي دهد، مسير دقيق سفر و برنامه هر روزه اش
را مشخص مي سازد.
اين مسافر خستگي ناپذير بفراست دريافته كه اگر صاحب عمري چند برابر معمول هم بشود،
همه چيز را خود نمي تواند تجربه كند، بنابراين نوشته ها و يافته هاي افراد پيروز و
پيشرو را بدقت خوانده و دانش و تجربيات آنان را تابلوي راهنماي سفرش قرار داده است.
او آموخته كه رسيدن به پيروزي ارزشمند مستلزم تلاش برتر و عبور از موانع و مشكلات
است. مسافر پيروزي يقين دارد كه تجربه و رشد در اثر رويارويي با مشكلات و حل آنها
حاصل مي شود. خوانده است و بياد مي آورد كه همه داستانهاي هيجان انگيز موفقيت، شرح
غلبه انسان ها بر دشواريهاست. بنابراين مي داند كه اگر هدفي بدون مشكل و تلاش ميسر
شود، ارزش عنوان پيروزي نداشته و داستاني براي گفتن ندارد.
او با خود عهد كرده كه شاخص باشد و ممتاز عمل كند. بنابراين هر كاري را چنان انجام
مي دهد كه انگار همه پيروزيش به آن وابسته است. بازتاب تمركز قلب و روح، هوش و
سليقه و دانش و مهارتش در هر كار كوچك و بزرگي كه انجام مي دهد، ديده مي شود. حتي
يكروز هم نمي گذرد كه براي نزديكتر شدن به هدفش فكر و كاري نكند. او عادت كرده كه
قبل از شروع هر عملي از خود بپرسد آيا اين عمل مرا به هدفم نزديكتر مي كند يا نه و
اگر جواب مثبت بود انجامش دهد. مسافر پيروزي مي داند كه وسيله نقليه يا خودرويش
تنها زماني به گل نشسته و از كار مي افتد كه او اميد و اعتماد بنفس خود را از دست
بدهد و تلاشش را متوقف سازد. اهميت و عظمت اين خودرو براي او روشن شده و دريافته كه
در سراسر راه به آن نيازمندست، بنابراين در هيچ شرايطي آن را رها نمي كند.
او مي داند كه همانطور كه خودش براي زيستن به آب و غذا نياز دارد، خودروي پيروزيش
نيز سوخت مي خواهد تا پيش رود. بنابراين تمام امتيازات معنوي و مادي وضع مطلوب را
بصورت فهرستي برجسته مي نويسد و در هر جاي جالب خانه و محل كار نصب مي كند تا
تماشاگه ديدگانش شده و نيروي حركت بجانب مقصودش را دوچندان كند. از وضع مطلوب منظري
محبوب مي سازد و آنرا در پرجلوه ترين جايگاه ذهن خود قرار مي دهد تا آني از خاطرش
محو نشود. او زيباترين نقش و خواستني ترين صحنه را از سكوي پيروزي ترسيم مي كند و
خود را بر فراز آن مي نشاند تا شكوه دست يابي به هدف، آتش اشتياقش را پيوسته شعله
ورتر ساخته و خودرو پيروزيش را با شتابي هرچه بيشتر به طرف آن پيش براند.آري اين
مسافر، مسافر پيروزي است. او مقصد را برگزيده، مسير را مشخص نموده، و آماده و مجهز
به حركت درآمده تا هستي خود را بشكل دلخواهش تغيير دهد.
داريوش دهقان |
|
|
تقواي اقتصادي شاه كليد حل مشكل گراني
يكي از مشكلاتي كه چند صباحي است به
شدت توده هاي مردم عزيز ايران را در عرصه اقتصادي تحت فشار گذاشته است؛ مسئله
ناميمون گراني هاي افسار گسيخته است. در باب اينكه چه قصور و تقصيرهايي و از سوي چه
نهادهاي داخلي يا خارجي در شكل گيري اين پديده زشت موثر است سخن بسيار گفته شده
است. آنچه مسلم است اين است كه در تجزيه و تحليل معضلات اجتماعي همواره عوامل
بسياري دخيلند و صحيح نيست كه تنها يك عامل را علت اصلي يك پديده دانست. اما در اين
ميان سهم تاثير عوامل مختلف به يك اندازه نيست. بلكه برخي از عوامل تاثير اصلي را
داشته و برخي تاثير كمتري دارند.
به نظر مي رسد يكي از عوامل اصلي موثر بر مسئله گراني در اين آب و خاك به اخلاق
اجتماعي نهادينه شده در مردم بازمي گردد. به تعبير دقيق تر يكي از اصلي ترين عوامل
مسئله گراني در ايران خاستگاهي روان شناختي دارد. يعني مردم عزيز ايران- خصوصا پس
از انقلاب اسلامي- از نظر اخلاقي داراي نوعي «گستاخي انقلابي» در عرصه مصرف اقتصادي
شده اند. به اين بيان كه همان گونه كه در عرصه سياسي حاضر نيستند، بپذيرند كه به
عنوان مثال كشورهاي ديگر از انرژي هسته اي صلح آميز استفاده كنند ولي ايران نتواند
از انرژي هسته اي در عرصه هاي مختلف بهره مند باشد؛ در سبك زندگي خود نيز برايشان
سخت و تحقيرآميز است كه بپذيرند سايرين از مواهب مختلف رفاه مادي بهره مند باشند
ولي ايشان بهره اي نداشته باشند. زيرا مردم ايران اصولا پذيرش تحقير را براي خود
ننگ و ذلت مي دانند.
اين قضيه ظلم ناپذيري به جاي خود امري بسيار ستودني و از اصلي ترين مؤلفه هاي
اخلاقي ملت ايران مي باشد، اما مشكل اينجاست كه وقتي تحقير و تجليل اجتماعي از سوي
رسانه هاي داخلي و خارجي- برخلاف ادبيات ديني- عمدتا براساس ميزان بهره مندي از
رفاه مادي صرف تعريف مي شود؛ اين اخلاق حسنه از مدار خود منحرف شده و ثمره اش نوعي
گستاخي رواني در مصرف اقتصادي خواهد بود. امري كه پيوسته نظام عرضه و تقاضا را با
ايجاد تقاضاي موثر اجتماعي كاذب تحت تاثير قرار خواهد داد. به بيان ساده تر اين خود
مردمند كه با ندانم كاري و ولع در مصرف افسارگسيخته در هر شرايطي- حتي در شرايطي كه
بحران اقتصادي جهاني يا تحريم ها يا سوء مديريت ها قدري چرخه توليد و عرضه را كند
مي كند- مانند كاتاليزوري قوي جهت تسريع در چرخ گراني عمل مي كنند.
راه حل اين امر نيز در قدم اول بايد از سوي رسانه هاي عمومي و چهره هاي موثر فرهنگ
ساز- اعم از چهره هاي سياسي، فرهنگي يا اقتصادي- برداشته شود. زيرا ايشان مي توانند
با قول و عمل به مردم نشان دهند كه ملاك تجليل و تحقير اجتماعي تنها در ميزان بهره
مندي از مواهب اقتصادي و رفاه مادي خلاصه نمي شود. در قدم دوم نيز خود مردم بايد
بدانند كه نبايد در هر شرايطي طالب خريد هر كالايي باشند. بعضي موارد بهترين راه
براي كنترل قيمت ها و جلوگيري ازگراني خودداري موقت مردم از خريد كالاهاست. اين امر
نوعي «اعتصاب مقدس» در راه خدمت به بندگان خداست.از منظر اسلام كلمه اي كه جامع هر
دو راهكار فوق است «تقواي اقتصادي» است. مراد از تقواي اقتصادي اين است كه مردم در
عرصه مصرف حد و حدودي براي خود قرار دهند و روحيه انقلابي پديد آمده در اثر انقلاب
اسلامي را تنها در جاي خود خرج كنند. زيرا خارج شدن هر امري از مسير خود انحراف
بوده و عليه خود عمل خواهد كرد. همان گونه كه آبي كه مايه حيات است اگر بيش از حد
باشد خود مايه سلب حيات وخفگي خواهد شد.
علاوه بر مردم مسئولين نظام نيز بايد «تقواي اقتصادي» داشته باشند. يعني همواره با
آگاهي از روحيه آزادگي منش و تحقيرناپذير ملت انقلابي ايران در مقام عمل و نظر به
گونه اي سخن بگويند و برنامه ريزي و عمل كنند كه نادانسته سبب نگراني مردم و تحريك
رواني آنها براي تسريع ناخواسته در چرخه گراني نشوند. زيرا نمي توان انكار كرد كه
عامل اصلي گراني در هر كجاي دنيا هر امري باشد، در اين آب و خاك اصلي ترين عامل
گراني روحيه انقلابي مردم است كه با برنامه ريزي ها و فرهنگ سازي هاي نادرست در غير
مسير صحيحش خرج مي شود. تجربه نشان داده است كه مدل هاي اقتصادي سوسياليستي يا
ليبراليستي چندان در تحليل و كنترل اين روحيه مردم ايران موفق نبوده اند. با آزمون
و خطا نيز بيش از اين راه به جايي نخواهيم برد. اگر رهبري معظم انقلاب دم از علوم
انساني اسلامي مي زنند اينجا يكي از سنگرهاي اصلي مجاهدت در عرصه توليد علم اقتصاد
بومي است.
كلام آخر اينكه باران نعمت خداست. اين هنر مديران است كه با مديريت صحيح آب باران
را در پشت سد تبديل به پتانسيلي براي حركت چرخ انرژي در كشور كنند يا با غفلت خود
آن را چون سدي ويرانگر عامل خرابي نمايند.
|
|
|
نقش كنترل هوشمند بر كاهش تخلفات ترافيكي
در اكثر كلانشهرهاي دنيا كه از
پيشرفتهاي عمده صنعتي و بازرگاني برخوردارند، منطقه تجاري مركزي (CBD) در نواحي
مركزي شهر كه نوعا از قدمت بيشتر و سابقه رونق فعاليتهاي تجاري برخوردار بوده و
عمده مراكز دولتي و محلي در آنجا تمركز يافته اند، شكل مي گيرد،
به دليل بافت ويژه اين مناطق كه مشتمل بر ساختمانهاي متعدد، تراكم جمعيت و
برخورداري از مسير هاي شرياني اصلي و محلي است، جذب فزاينده تقاضاي سفر جهت انجام
فعاليتهاي تجاري و اداري باعث ايجاد ترافيك سنگين در شبكه معابر و به تبع آن آلودگي
زيست محيطي و حتي در قدم بعدي لطمه به فعاليتهاي اقتصادي و تجاري به دليل دشواري
دسترسي به اين مناطق مي شود، محدود بودن ظرفيت پذيرش شبكه معابر محلي در منطقه
(CBD) و نيز محدوديت فضاهاي پارك (حاشيه اي و غير حاشيه اي) به وخامت وضع ترافيك در
اين مناطق دامن مي زند .
ضمن آنكه به دليل خاصيت جذب سفر اين منطقه و ارتباط تنگاتنگ آن به شبكه بزرگراهي
پيرامون شهر و ساير مناطق شهر در اضلاع شمالي، جنوبي، شرقي و غربي، ترافيك سنگين
اين مناطق آثار انعكاسي فراواني بر ترافيك كل شبكه معابر بر جاي خواهد گذارد. به
موارد فوق معضل آلودگي زيست محيطي مناطق مركزي شهر و تسري آن به كل شهر و حتي حومه
ها را هم بايد افزود
اما راهكار چيست؟ بلافاصله اولين راه حلهايي كه به ذهن هر فرد اعم از متخصص يا غير
متخصص، مسئول يا شهروند عادي، خرد و كلان خطور مي كند، «توسعه حمل و نقل
عمومي»،«كاهش استفاده از خودروي شخصي»، «از دور خارج كردن خودروهاي فرسوده» و از
اين دست راهكارها است كه به واقع نيز صحيح و منطقي هم هستند
اما وقتي به اجراي اين راه حلها مي رسيم، بايد بتوانيم پاسخ چند پرسش مهم و كليدي
را هم بدهيم: هدف يا اهداف چيستند؟ كدام هدف مهمتر از بقيه است؟ از كجا شروع كنيم؟
يا به عبارتي كدام راه حل در اولويت است؟، چگونه اجرا كنيم؟ و . . .
پاسخگويي به اين پرسشهاي بسيار ساده، به واقع چندان هم ساده نيست ! هنگاميكه در
برنامه كلان حمل و نقل و ترافيك شهري، ايجاد يك نظام حمل و نقل روان، ايمن، مطمئن،
در دسترس و پاك به عنوان چشم انداز شهر ترسيم مي شود، تحقق همه اين اهداف كه در
كنار هم باعث تحقق كيفيت بالاي زندگي شهري مي گردد، دشوار و نيازمند تدابير ويژه
است .
در كلانشهرهاي مدرن دنيا راهبرد مديريت تقاضاي سفر از طريق پي گيري همزمان دو
راهكار يعني توسعه حمل و نقل عمومي در دسترس، راحت، ايمن و پاك و محدود ساختن
استفاده از خودروي شخصي به ويژه در محدوده هاي مركزي شهر و ممنوعيت استفاده از
خودروهاي آلاينده در كل شهر تحقق مي يابد .
تعريف محدوده يا محدوده هاي كنترل شده تردد خودروهاي شخصي از ديرباز به عنوان يك
روش محدود سازي تردد خودروهاي شخصي در مزكز شهر مطرح بوده اند و بسياري از
كلانشهرهاي دنيا از جمله نيويورك، توكيو، لندن، پاريس، سنگاپور و استكهلم از سالها
قبل اين تدبير را به طور جدي پياده سازي و دنبال نموده اند، جالب آنكه شهر تهران هم
يكي از شهرهاي با سابقه در تعريف محدوده طرح ترافيك در دنيا است كه از حدود 32 سال
قبل به اشكال مختلف اين محدوده را تعريف و اجرا نموده است .
اما فلسفه اي كه وراي تعريف اين محدوده ها است، چيست؟ همانطور كه گفته شد، كاهش
استفاده از خودروي شخصي به دو هدف كمك به روان سازي ترافيك و باز شدن مسير براي
حركت ناوگان حمل و نقل عمومي و دوم كمك به بهبود كيفيت شرايط آب و هوا در مناطق
مركزي شهر، اما همزمان بايد تضمين نمود كه دسترسي شهروندان به مناطق مركزي شهر به
ويژه براي مراجعه هاي موردي سلب نخواهد شد. حل اين جمع اضداد فقط از طريق طراحي يك
نظام كنترلي قوي و اثربخش و وسواس در اجراي تمام عيار آن ممكن مي گردد . يكي از
مفاهيم بنيادين در ايجاد محدوديت تردد در مركز شهر استفاده از مكانيسم وضع عوارض
تردد در محدوده طرح ترافيك است، به اين معنا كه از طريق تعيين عوارض قابل پرداخت
براي استفاده از منطقه محدوده طرح، تلاش مي شود تا شهروندان را به تحليل هزينه /
منفعت استفاده از خودروي شخصي سوق داد و از اين طريق بخشي از سفرهاي با خودروي شخصي
يا به كلي حذف شوند و يا به مدهاي حمل و نقل عمومي انتقال پيدا كنند، و در عين حال
براي شهرونداني كه بالاجبار نيازمند به ورود به محدوده طرح با استفاده از خودروي
شخصي هستند امكان مراجعه موردي فراهم شود. شاخص ترين مدل مديريت تقاضا با استفاده
از مكانيسم اخذ عوارض مدل اخذ عوارض بر اساس ميزان استفاده (Congestion Charging)
است. اين مدل دقيقأ ريشه در مفهوم تخصيص يك امكان محدود به تقاضاي نا محدود در علم
اقتصاد دارد،مدل Congestion Charging محدود سازي استفاده از خودروي شخصي و همزمان
ايجاد دسترسي براي مراجعه كنندگان موردي به محدوده را مهيا مي سازد، قدم بعدي در
اين مدل آن است كه حداقل شرايطي براي متقاضيان ورود به محدوده طرح از طريق پرداخت
عوارض تعريف شود، مثلأ تعريف مجموعه اي از استانداردهاي مورد انتظار فني و زيست
محيطي براي خودروهاي متقاضي ورود به محدوده؛ اين مهم كمك مي كند تا ضمن كاهش توأم
با تضمين دسترسي خودروهاي شخصي به محدوده طرح ترافيك دغدغه بهبود شرايط زيست محيطي
منطقه مركزي شهر نيز برآورده شود .
وقتي تك تك عناصر فوق الذكر را كنار هم قرار مي دهيم مي بينيم كه نيازمند يك نظام
جامع نظارت و كنترل بر محدوده طرح ترافيك هستيم كه همزمان قادر به كنترل و اعمال
قانون در خصوص خودروهاي غير مجاز باشد يا به عبارتي «اثربخشي» محدوديت تضمين گردد و
در عين حال امكان دسترسي «عادلانه»، «مجاز » شهروندان به محدوده را فراهم آورد .
در شهر تهران از سال 89، حركت به سمت تحقق نظام Congestion Charging در دو مرحله
آغاز شد، مرحله اول با هدف تحكيم محدوده طرح ترافيك و ايجاد يك نظام كنترل همه
جانبه و دقيق بر ورود و تردد خودروهاي به داخل محدوده طرح ترافيك بود. آمارهاي
گذشته نشان مي داد كه علي رغم حضور ميداني افسران پليس راهنمايي و رانندگي در مبادي
ورود به طرح ترافيك و تلاش همه جانبه آنها براي جلوگيري و اعمال قانون در خصوص
خودروهاي غير مجاز، به دليل تعدد مبادي ورود به محدوده طرح ترافيك و دشواري كنترل
دستي، روزانه عملأ چيزي در حدود 2 برابر خودروهاي داراي آرم طرح ترافيك به صورت غير
مجاز وارد طرح مي شدند و تنها درصد بسيار اندكي از آنها شناسايي و جريمه
مي شدند كه اين مسئله به مرور باعث كمرنگ شدن مفهوم «محدوديت» ورود به طرح ترافيك
شده بود .
راهكار استفاده شده، تجهيز 105 معبر ورودي طرح ترافيك به دوربين هاي داراي قابليت
قرائت خودكار پلاك خودرو (ANPR) كه به نظام كنترلي امكان مي دهد تمامي خودروهاي
ورودي به محدوده طرح را شناسايي نمايند و در مورد آن دسته از خودروهايي كه فاقد
مجوز هستند و پلاك آنها در بانك اطلاعاتي خودروهاي مجاز ثبت نشده است، اعمال قانون
صورت پذيرد .
اين شيوه كنترلي به سرعت جواب داد، به طوريكه تعداد متخلفان ورود به محدوده طرح
ترافيك از 160 هزار خودرو در روز پيش از پياده سازي سيستم جديد، به حدود 40 هزار
خودرو در پاييز سال 1390 رسيد .
در آن مقطع مي شد به راحتي ادعا كرد كه تحكيم «اثربخشي» محدوديت اتفاق افتاده است،
ليكن فن آوري نوين به كار رفته در اين سيستم يك وظيفه مهم ديگر را نيز بر عهده داشت
و آن تضمين «دسترسي عادلانه» و «مجاز» شهروندان به محدوده طرح ترافيك بود .
از گذشته به دليل روش كنترل دستي محدوده طرح ترافيك،مديريت شهري ناچار بود تا براي
سهولت اعمال كنترل بر ترددهاي مجاز و غير مجاز، مجوزهاي ورود به محدوده طرح ترافيك
را به صورت سالانه صادر كند، علي رغم تلاشهايي كه براي ايجاد دسترسي موردي شهروندان
به محدوده طرح ترافيك در دهه1370 صورت پذيرفت به دليل دستي بودن مكانيسم كنترل
محدوده و مكانيسم اعطاي مجوزها، با وجود استقبال بسيار خوب شهروندان توان ارائه اين
سرويس به صورت بلند مدت فراهم نشد و اين به آن معنا بود كه تعداد محدودي از
شهروندان قادر به تهيه مجوزهايي با اعتبار يكسال براي ورود به محدوده طرح ترافيك
هستند و ساير شهروندان هيچگاه امكان ورود مجاز با خودروي شخصي خود را پيدا نمي
كردند . بر همين اساس در قالب لايحه«الزام شهرداري تهران به مديريت هوشمند محدوده
طرح ترافيك» شوراي اسلامي شهر تهران با هدف ايجاد امكان دسترسي عادلانه شهرونداني
كه به صورت موردي نيازمند ورود به محدوده طرح هستند، 10 درصد از كل سهميه سالانه
يعني 10 هزار مجوز را به مجوزهاي روزانه و هفتگي اختصاص داد و اين ايده از ابتدا در
ذهن مديريت شهري و نمايندگان شوراي شهر وجود داشت كه حركت مي بايست به سمت افزايش
گام به گام سهم مجوزهاي روزانه و هفتگي باشد .
با وجود ايجاد اين سرويس جديد از اواسط سال 89 ، بررسي ها نشان داد كه متقاضيان
تهيه مجوزهاي روزانه و هفتگي كه به صورت online از طريق پورتال شهرداري تهران در
اختيار شهروندان قرار مي گرفت چندان قابل ملاحظه نيست، از طرفي بررسي بر روي آمار
متخلفان ثبت شده در سيستم كنترل هوشمند محدوده طرح ترافيك در 5 ماه اول سال 1390
نشان داد كه نزديك به 95 درصد از متخلفان ثبت شده در سيستم، كمتر از 3 بار در طول
اين مدت وارد محدوده طرح شده اند، اين به آن معنا است بخش اعظم متخلفان را كساني
تشكيل مي دادند كه به صورت موردي نيازمند ورود به محدوده بوده و به اصطلاح خلافكار
حرفه اي نيستند .
جمع بندي آمار و اطلاعات فوق نشان داد كه شايد علت عدم استقبال شهروندان از مجوزهاي
كوتاه مدت روزانه و هفتگي، عدم اطلاع رساني كافي و دشواري دسترسي به اين مجوزها از
طريق اينترنت بوده است. بر اين اساس در قالب يك طرح ابتكاري امكان تهيه مجوزهاي
روزانه از طريق خريد كارت پرداخت عوارض روزانه ورود به محدوده طرح ترافيك و ارسال
اطلاعات پلاك خودرو با استفاده از سرويس پيامك از اواخر پاييز سال 90 راه اندازي شد
.
ايجاد اين سرويس جديد كه اولاً دسترسي به امكان پرداخت عوارض را تسهيل مي نمود و
ثانياً به كسانيكه به صورت ناگهاني نياز به ورود به محدوده طرح را داشتند امكان
تردد در همان روز را اعطا مي كرد باعث شد تا اندك اندك تعداد متقاضيان افزايش يافته
و از كمتر از 50 متقاضي در روز در آذر ماه 90 به حدود 6500 متقاضي در روز افزايش
يافت. جالب آنكه اين سرويس جديد تا حدودي باعث رونق گرفتن روش پرداخت online عوارض
نيز شده است .
اما اثرگذاري ترافيكي اين روش جديد آن بود كه از زمان ايجاد سرويس به مرور به
افزايش تعداد استفاده كنندگان از آن، تعداد متخلفين ورود به محدوده طرح ترافيك رو
به كاهش گذارد تا جايي كه در تير ماه سال 91 متوسط تعداد ورودي هاي غير مجاز به
محدوده به حدود 14 هزار مورد كاهش يافته است .
با توجه به روند رو به افزايش استقبال شهروندان از اين نوع مجوزها، اكنون قدم بعدي
حركت به سمت كاهش هر چه بيشتر مجوزهاي سالانه و جايگزيني آنها با مجوزهاي كوتاه مدت
روزانه و هفتگي است،
با توجه به آنكه اعطاي مجوزهاي روزانه و هفتگي بر اساس اولويت ثبت پلاك در سيستم
قبل از به اتمام رسيدن 10 هزار مجوز روزانه است ، شهرونداني كه برنامه ريزي مناسب
تري براي فعاليتهاي روزانه خود دارند طبيعتاً آسانتر امكان تهيه مجوز خواهند داشت.
ضمن آنكه مبنا قرار گرفتن پلاك خودرو براي اعطاي مجوز به مديريت شهري كمك خواهد كرد
تا علاوه بر اولويت در ثبت نام، پارامترهاي ديگري چون برخورداري از معاينه فني
خودرو و ساير استانداردهاي فني و زيست محيطي نيز در اعطاي مجوز به شهروندان لحاظ
گردد .
اما مسير ديگر در راستاي تحقق مدل كامل اخذ عوارض بر مبناي ميزان استفاده از محدوده
طرح ترافيك (Congestion Charging) آن است كه بتوانيم عوارض دريافتي از هر خودرو را
دقيقاً با ميزان استفاده از محدوده طرح ترافيك متناسب سازيم، براي اين مهم بايد
بتوان مدت زمان حضور هر خودرو را در محدوده طرح ترافيك محاسبه كرد كه نيازمند آن
است تا علاوه بر زمان ورود، در زمان خروج نيز خودروها تشخيص داده شده و پلاكشان ثبت
شود. پروژه تجهيز خروجي هاي محدوده طرح ترافيك به سيستم هوشمند كه در سال 1391 اجرا
و تكميل خواهد شد علاوه بر تحقق اين هدف امكان نظارت دقيق تر و اعمال قانون بر
ترددهاي غير مجاز از خروجي هاي محدوده را نيز فراهم خواهد آورد .
حجت الله بهروز
|
|
|
اهداي جنين به زوج هاي نابارور
رعايت محرمانگي مهمترين اصل در انجام
عمل اهداي جنين است، اطلاع نيافتن كودك حاصل از باروري از هويت پدر و مادر ژنتيكي
خود، ناشناس بودن متقابل اهدا كننده و اهدا گيرنده نسبت به همديگر، محرمانه بودن
فرآيند پزشكي از جمله اصولي هستند كه در قانون اهداي جنين بسيار بر آنها تاكيد شده
است، جالب اينكه تفاوت اجراي اين عمل در ايران با ديگر نقاط دنيا در رعايت اصل
«محرمانگي» آن است .
علي رغم آنكه سالهاست عمل اهداي جنين به زوجين نابارور در كشور انجام مي شود، اما
هنوز بسياري از اجراي اين عمل، قوانين مرتبط به آن و چند و چون اجرايش آگاه نيستند
.
اهداي جنين يك روش درمان نازايي است كه بر اساس آن اسپرم مرد و تخمك زن گرفته شده و
در محيط آزمايشگاه در مجاورت يكديگر قرار داده مي شوند و حداكثر تا چهار روز از
زمان لقاح و تقسيمات اوليه جنين به رحم زن متقاضي، منتقل مي شود .
اهداي جنين به عنوان يك شيوه درمان ناباروري، زماني انجام مي شود كه زوجين داراي
سلول جنسي سالم و مناسب براي توليدمثل نمي باشند؛ ولي زن قادر به گذراندن موفقيت
آميز دوره بارداري منجر به زايمان است .
اهداي جنين انسان اولين بار در سال 1983 ميلادي در كاليفرنيا انجام شد؛ نخستين تولد
فرزند به شيوه هاي مزبور در ايران در بيمارستان «افشار» يزد در سال 1369 گزارش داده
شد. موسسه «رويان» نيز نخستين تولد فرزند به شيوه مزبور را در سال 1372 به انجام
رساند .
به موجب قانون نحوه اهداي جنين به زوجين نابارور كه در سال 82 به تصويب مجلس رسيد و
در سال 83 آيين نامه اجرايي آن تدوين شد، كليه مراكز تخصصي درمان ناباروري ذي صلاح
مجاز خواهند بود با رعايت ضوابط شرعي و شرايط مندرج در اين قانون نسبت به انتقال
جنين هاي حاصله از تلقيح خارج از رحم زوجهاي قانوني و شرعي پس از موافقت كتبي زوجين
صاحب جنين به رحم زناني كه پس از ازدواج و انجام اقدامات پزشكي ناباروري آنها (هر
يك به تنهايي يا هر دو) به اثبات رسيده، اقدام كنند .
تقاضاي دريافت جنين اهدايي بايد مشتركا از طرف زن و شوهر تنظيم و تسليم دادگاه شود
و دادگاه در صورتي كه زوجين بنا به گواهي معتبر پزشكي، امكان بچه دار شدن نداشته
باشند و زوجه استعداد دريافت جنين را داشته باشد، زوجين داراي صلاحيت اخلاقي باشند،
هيچ يك از آنها مهجور نباشند، هيچ يك از زوجين مبتلا به بيماريهاي صعب العلاج
نباشند، هيچ يك از زوجين معتاد به مواد مخدر نباشند و تابعيت جمهوري اسلامي ايران
را داشته باشند، مجوز دريافت جنين را صادر مي كند .
وظايف و تكاليف زوجين گيرنده جنين و طفل متولد شده از لحاظ نگهداري، تربيت، نفقه و
احترام نظير وظايف و تكاليف اولاد پدر و مادر است. بررسي صلاحيت زوجين متقاضي در
محاكم خانواده، خارج از نوبت و بدون رعايت تشريفات آيين دادرسي مدني صورت مي گيرد و
عدم تاييد صلاحيت زوجين قابل تجديدنظر است .
در آيين نامه اجرايي قانون نحوه اهداء جنين به زوجين نابارور آمده است كه مراكز
مجاز تخصصي درمان ناباروري موظفند از جنين هاي اهدايي از سوي اهدا كنندگان مسلمان و
غير مسلمان به طور جداگانه و رعايت تناسب ديني و مذهبي زوجهاي متقاضي با جنين
اهدايي در زمان انتقال نگهداري كنند. ضمن اينكه اطلاعات مربوط به جنين هاي اهدايي،
جزو اطلاعات به كلي سري طبقه بندي مي شوند .
اين مراكز همچنين وظيفه دارند راي قطعي مرجع قضايي را از متقاضي دريافت و نگهداري
كنند و گواهي و معرفي نامه لازم مبني بر تاييد سلامت جسمي و رواني براي متقاضيان
دريافت جنين طبق مقررات قانون آيين نامه اجرايي را صادر كنند و مهمتر از همه آن كه
بايد دريافت، نگهداري و انتقال جنينهاي اهدايي در شرايط كاملا محرمانه انجام شود .
صدور گواهي عدم توانايي باروري و همچنين توانايي زوجه در زمينه دريافت و نگهداري
جنين، پس از انجام تست ها و آزمايشهاي دقيق پزشكي در مراكز مجاز تخصصي درمان
ناباروري انجام مي شود .
هر يك از مراكز مجاز تخصصي درمان ناباروري مي توانند بانك جنين طبق دستورالعملهاي
وزارت بهداشت داير كنند. اين بانك طبق مقررات مندرج در قانون و اين آيين نامه،
مسئول دريافت و نگهداري جنين و انتقال آنها به زوجين نابارور است .
مركز مديريت پيوند وزارت بهداشت نيز موظف است طبق دستورالعملهاي ياد شده بر نحوه
دريافت، نگهداري و انتقال جنين نظارت دقيق اعمال كند .
ارائه مدارك و اطلاعات مربوط به اهدا كنندگان و دريافت كنندگان جنين اهدايي تنها با
رعايت قوانين مربوط به حفظ و نگهداري اسرار دولتي و به مراجع قضايي صلاحيت دار مجاز
انجام مي شود . راه هاي متعددي براي درمان و رفع مشكل ناباروري و به نوعي تحكيم
بنيان خانواده در سالهاي اخير بوجود آمده است كه اهداي جنين به زوجين نابارور نيز
يكي از اين راه ها به شمار مي رود كه اگر چه كمي متفاوت تر و غير معمول تر بوده،
اما با كش و قوس هاي شرعي و قانوني امكان بهره مندي زوجهاي ايراني را فراهم كرده كه
در صورت استفاده درست مي تواند روشي موثر مورد باشد .
|
|
|
مديرعامل ستاد ديه كشور عنوان كرد
ايران رتبه دار تلفات رانندگي در دنيا
مديرعامل ستاد ديه كشور با بيان اينكه
رتبه اول دنيا در تعداد كشته ها و مجروحان حوادث رانندگي را در اختيار داريم، گفت:
از 24 ميليون وسايط نقليه در حال تردد كشور حدود 8 ميليون، فاقد بيمه نامه هستند .
اسدالله جولايي مديرعامل ستاد ديه كشور درباره بخشنامه جديد رئيس قوه قضاييه مبني
بر لزوم حضور نمايندگان بيمه در جلسات دادگاه مربوط به حوادث رانندگي اظهار داشت:
با اجراي اين قانون ديگر نبايد اولياي دمي داشته باشيم كه به حق خود نرسند. چه در
حالتي كه فرد ضارب بيمه نامه داشته باشد و چه در حالتي كه نداشته يا متواري باشد .
وي ادامه داد: در اين 10 سالي كه ستاد ديه پيگير اصلاح قانون بود و در مجلس هفتم و
هشتم به نتيجه رسيد، اين موارد ديده شده است .
قبل از اصلاح قانون، روزانه 60 راننده به زندان مي رفتند
جولايي درباره تأثيرات اصلاح قانون بيمه شخص ثالث گفت: يكي از اصلي ترين تأثيرهاي
اصلاح قانون اين بود كه قبل از آن روزانه حدود 60 نفر روانه زندان ها مي شدند زيرا
وقتي تصادفي رخ مي داد نه كسي به خانواده مرحوم و مصدوم توجه مي كرد و از سوي ديگر
راننده به راحتي روانه زندان مي شد و اين كار از سال 47 به مدت 40 سال اتفاق مي
افتاد كه واقعا يك فاجعه بود .
بيمه ها ظرف مدت قانوني هزينه ها را پرداخت كنند
مديرعامل ستاد ديه كشور افزود: اما در حال حاضر روزانه شايد 2 نفر به دليل حوادث
رانندگي وارد زندان شوند كه آن هم به خاطر اين است كه رانندگي پرخطر داشته اند يا
بعد از مصرف موادمخدر و در حال مستي رانندگي كرده اند . جولايي با بيان اينكه در
حال حاضر فقط يك هزار و 200 نفر راننده به خاطر حوادث رانندگي در زندان ها هستند
افزود: حدود 2 هزار و 400 بدهكار ديه در زندان هاي كشور هستند كه نيمي از آنها را
رانندگان تشكيل مي دهند و اگر بيمه ها معطل نكنند و طبق قانون و به موقع ظرف مدت 2
هفته هزينه ها را پرداخت كنند و در مورد مصدومان هم كه بايد دادگاه بعد از نظريه
پزشكي قانوني رأي بدهد دچار اطاله دادرسي نشوند، ديگر نبايد اين تعداد راننده در
زندان داشته باشيم .
رسانه ها دستگاه هاي عضو شوراي فرهنگ عمومي را براي فرهنگ سازي تحت فشار قرار دهند
وي ادامه داد: از همه رسانه ها خواهش كرديم كه از همه دستگاه هايي كه عضو شوراي
فرهنگ عمومي كشور هستند بخواهند كه مردم را به سمت رانندگي صحيح و قانوني هدايت
كنند .
ايران؛ رتبه اول دنيا در تعداد كشته و مجروح حوادث رانندگي
جولايي با بيان اينكه ما از نظر كشته و مجروح در حوادث رانندگي رتبه اول دنيا هستيم
گفت: همه بايد تكاليف خود را در آموزش و فرهنگ سازي مردم انجام دهيم تا اين تعداد
كشته و مجروح را نداشته باشيم و از طرف ديگر با داشتن اين قانون مترقي نبايد كسي را
در زندان داشته باشيم .
يك سوم وسايل نقليه در حال تردد كشور فاقد بيمه نامه هستند
مديرعامل ستاد ديه كشور با تأكيد بر اينكه شركت هاي بيمه هم بايد بيشتر دقت كنند
اظهار داشت: حدود 24 ميليون خودرو در سطح كشور تردد مي كنند كه از اين تعداد 8
ميليون وسيله نقليه فاقد بيمه نامه هستند كه 7 ميليون آن موتورسيكلت ها هستند .
دارندگان موتورسيكلت از تسهيلات شركت هاي بيمه استفاده كنند
وي ادامه داد: با توجه به قراردادي كه بين بيمه و صندوق تأمين خسارت بدني منعقد شده
است، مالكان موتور سيكلت ها از 50 درصد تخفيف در پرداخت حق بيمه برخوردار شده اند و
جريمه ها را هم تا يك چهارم بخشيده اند. دارندگان موتورسيكلت بايد از اين تسهيلات
استفاده كرده و وسيله نقليه خود را با اين رقم ناچيز بيمه كنند تا ديگر درگير
مشكلات پرداخت ديه نباشند . جولايي گفت: اميدواريم با اطلا ع رساني رسانه ها،
دادگاه ها براي پروندهاي باقي مانده نمايندگان بيمه و صندوق تأمين خسارت بدني را
دعوت و به سرعت آراي قطعي را صادر كنند تا ديگر راننده اي به اين دليل در زندان
نداشته باشيم .
|
|
|
وزير بهداشت هشدار داد
روابط جنسي ناسالم و روانگردانها مي تواند آتشفشان ايدز را شعله ور كند
وزير بهداشت گفت: رشد انتقال ايدز از
طريق روابط جنسي غير متعارف و مصرف روانگردانهايي مثل شيشه كه تمايلات جنسي را 8 تا
10 برابر مي كند اگر به همين روال ادامه پيدا كند، در آينده آتشفشان بيماري ايدز را
در كشور شعله ور مي كند.
مرضيه وحيد دستجردي افزود: ميزان انتقال ايدز و HIV از طريق روابط جنسي غيرمتعارف
نسبت به بقيه روش ها مثل تزريقي هنوز پائين تر است ولي رشد آن خيلي بيشتر است.
وي ادامه داد: رشد تزريقي ايدز را در كشور تقريباً كنترل كرده ايم و مشكلي نداريم و
در همان حدي كه قبلاً بوده باقي مانده است. ولي رشد انتقال ايدز از طريق جنسي خيلي
بيشتر شده و خطرناك شده است.
وزير بهداشت تأكيد كرد: اگر همين روند رشد ايدز از طريق روابظ جنسي ناسالم طي شود
يك دفعه 10سال آينده مي بينيم، 50 درصد مبتلايان به ويروس ايدز در كشور ما از طريق
جنسي مبتلا شده اند. چون هر فردي كه به خصوص از بين زنان خياباني مي تواند به طور
متوسط 5 نفر را مبتلا كند. وي گفت: آماري كه ما داريم اين است كه 50 درصد اين افراد
از روش هاي معمولي پيشگيري مثل كاندوم استفاده نمي كنند. به همين خاطر افرادي كه با
اينها تماس دارند مبتلا مي شوند. اين افراد ممكن است بعداً ويروس ايدز را به افراد
ديگري حتي همسرانشان منتقل كنند. بنابراين آمار ايدز از اين بابت خيلي خطرناك و
نگران كننده است.
وحيد دستجردي ادامه داد: مواد محرك و روانگردان نيز مثل شيشه، كراك و ... نيز وجود
دارد كه حالت هايي را در افراد ايجاد مي كند كه تمايلات جنسي را 8 تا 10 برابر مي
كند و باعث مي شود مراقبت از خودشان را از دست بدهند و اگر قبلاً از پوششي استفاده
مي كردند تا مبتلا نشوند حالا ديگر آن را از دست مي دهند.به اين ترتيب اين افراد
ديگر نمي توانند از ابتلا به ايدز جلوگيري كنند.
وي گفت: حتي گاهي مي بينيم كه اين افراد مرتكب قتل و جنايت و اعمال خلاف حتي با
محارم شان مي شوند. بنابراين اين دو مسئله يعني روابط جنسي غيرمتعارف و مواد
روانگردان مثل شيشه مي تواند آتشفشان ايدز را در كشور شعله ور كند. راهش اين است كه
به جوانان و مردم اين مسئله را مدام يادآوري كنيم كه مراقب باشند زيرا به شدت در
معرض خطر هستند.
|
|