(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 25 شهریور 1391 - شماره 20306

آثار اعمال انسان در قرآن كريم (9)
بركات ايمان و جهادبركات ايمان و جهاد
بررسي جايگاه و اهميت بهداشت از ديدگاه اسلام
بهداشت و آثار مادي و معنوي آن


آثار اعمال انسان در قرآن كريم (9)

بركات ايمان و جهادبركات ايمان و جهاد

علي كامران
در هشت قسمت سلسله مقالات «آثار اعمال انسان در قرآن كريم» مباحث:
گناه، غرور و خودپسندي، مكر و حيله، خوردن مال حرام، دورويي و نفاق، ظلم و ستم، قتل انسان بيگناه و انفاق و كمك به نيازمندان مورد بحث و بررسي قرار گرفت.
در اين قسمت ازمطلب، آثار و بركات ايمان و جهاد در زندگي دنيوي و اخروي انسان بررسي مي شود.
انشاءالله الرحمن خداوند سبحان به همه ما توفيق عطا فرمايد تا انديشه، گفتار و اعمالمان وفق رضاي او شود.
بركات ايمان و جهاد
ايمان واقعي و حقيقي وقتي در وجود انسان وارد و تبديل به يقين و باور شود، از خود آثار و بركات متعددي بر جاي مي گذارد.
آثار و بركات ايمان در عرصه رفتارها و اعمال چنين انساني نمود مي يابد و از اين رهگذر مي توان به قوت و صداقت ايمان او پي برد.
خداوند متعال در آيات 10 تا 13 سوره صف، به بيان بخشي از ره آوردهاي ايمان و جهاد همه جانبه در راه خدا، اشاره فرموده است:
يا أيها الذين آمنوا هل أدلكم علي تجاره تنجيكم من عذاب أليم
تومنون بالله و رسوله و تجاهدون في سبيل الله بأموالكم و أنفسكم ذلكم خير لكم ان كنتم تعلمون
يغفرلكم ذنوبكم و يدخلكم جنات تجري من تحتها الانهار و مساكن طيبه في جنات عدن ذلك الفوز العظيم و اخري تحبونها نصر من الله و فتح قريب و بشرالمومنين
اي كساني كه ايمان آورده ايد! آيا شما را به تجارتي راهنمايي كنم كه شما را از عذاب دردناك رهايي مي بخشد؟!
به خدا و رسولش ايمان بياوريد و با اموال و جان هايتان در راه خدا جهاد كنيد؛ اين براي شما (از هر چيز) بهتر است اگر بدانيد!
(اگر چنين كنيد خداوند) گناهانتان را مي بخشد و شما را در باغ هايي از بهشت داخل مي كند كه نهرها از زير درختانش جاري است و در مسكن هاي پاكيزه در بهشت جاويدان جاي مي دهد؛ و اين پيروزي عظيم است.
و نعمت ديگري كه آن را دوست داريد (به شما مي بخشد) و آن ياري خدا و پيروزي نزديك است و مومنان را (به اين پيروزي بزرگ) بشارت بده.
در آيات مذكور، خداوند متعال با لحني سرشار از محبت و رأفت و با بيان فوق العاده زيبا و جذاب، به بيان آثار و پيامدهاي ايمان به او و جهاد همه جانبه (جهاد اكبر، جهاد كبير و...) در راهش مي پردازد. مفسر تفسير نمونه در اين باره، ذيل آيات ذكر شده نوشته است:
با اين كه «ايمان» و «جهاد» از واجبات قطعيه اند، ولي در اينجا آن را نه به صورت امر، بلكه به صورت پيشنهاد تجارت، مطرح مي كند و آن هم آميخته با تعبيراتي كه از لطف بي پايان خدا حكايت دارد.
بدون شك، «نجات از عذاب اليم»، از مهمترين خواسته هاي هر انساني است، و لذا، اين سؤال كه: آيا مي خواهيد شما را به تجارتي رهنمون شوم كه شما را از عذاب اليم رهايي بخشد؟براي همه، جالب توجه است.
هنگامي كه با اين سؤال دلها را به سوي خود جذب كرد، بي آنكه منتظر پاسخ آن باشد، به شرح آن تجارت پرسود پرداخته، مي افزايد: و آن تجارت مهم اين است كه «به خدا و رسول او ايمان بياوريد و در راه خداوند با اموال و جان هايتان جهاد كنيد.»
ترديدي نيست كه، خدا نيازي به اين تجارت پرسود ندارد، بلكه، تمام منافع آن دربست به مؤمنان تعلق مي گيرد، لذا در پايان آيه مي فرمايد: «اين براي شما از هر چيزي بهتر است اگر بدانيد»
قابل توجه اين كه: مخاطب، به قرينه «يا ايهاالذين آمنوا» مؤمنانند، و درعين حال، آنها را به دو اصل «ايمان» و «جهاد» دعوت مي كند، ممكن است اين تعبير، اشاره به اين باشد كه: ايمان، اسمي و سطحي كافي نيست، ايمان عميق و خالص لازم است كه بتواند سرچشمه ايثار، فداكاري و جهاد گردد و نيز ممكن است ذكر ايمان به خدا و رسول در اينجا، شرحي باشد برايمان كه، به طور اجمال در آغاز آيه گذشته آمده بود. به هرحال، ايمان به پيامبر(ص) از ايمان به خدا جدا نيست، همان گونه كه جهاد با جان، از جهاد با مال نمي تواند جدا باشد، زيرا تمام نبردها نياز به مسائل و امكاناتي دارد، كه ازطريق كمك هاي مالي بايد تأمين شود.
بعضي از مؤمنان قادر به هردو نوع جهادند.
و بعضي از آنها، فقط قادر به جهاد با مال و درپشت جبهه اند و گاه عده اي از مؤمنان فقط جان دارند و آماده بذل جان.
اما، به هر صورت، بايد اين دو نوع جهاد، با يكديگر توأم گردد، تا پيروزي فراهم شود و اگر مي بينيم جهاد با مال، مقدم داشته شده، نه به خاطر آن است كه از جهاد با جان مهمتر باشد، بلكه، به خاطر اين است كه مقدمه آن محسوب مي شود؛ چرا كه ابزار جهاد از طريق كمك هاي مالي فراهم مي گردد.
اركان جهاد
تا اينجا سه ركن اساسي از اركان اين تجارت بزرگ و بي نظير مشخص شد: «خريدار» خدا، «فروشنده» انسان هاي با ايمان و «متاع» جان ها و اموالشان.
اكنون، نوبت به «ركن چهارم» مي رسد كه، بهاي اين معامله عظيم است
خداوند متعال مي فرمايد: «هرگاه چنين كنيد، خداوند گناهانتان را مي بخشد و شما را در باغ هايي از بهشت كه نهرها از زير درختانش جاري است و در مسكن هاي پاكيزه در بهشت جاويدان، جاي مي دهد، و اين پيروزي عظيمي است.
در مرحله پاداش اخروي، هم نخست به سراغ آمرزش گناهان مي رود؛ چرا كه بيشترين ناراحتي فكر انسان، از گناهان است. وقتي آمرزش و غفران مسلم شد، غصه اي ندارد، اين تعبير نشان مي دهد كه، نخستين هديه الهي به شهيدان راهش، اين است كه: تمام گناهانش را مي بخشد.
اما، آيا اين امر فقط ناظر به «حق الله است و يا «حق الناس» را نيز شامل مي شود؟
مطلق بودن آيه، دليل بر عموميت است، ولي با توجه به اين كه خداوند «حق الناس» را به خود آنها واگذار كرده، بعضي در عموميت آيه ترديد كرده اند.
به اين ترتيب، درآيات فوق، دو شاخه از ايمان (ايمان به خدا و رسول) و دو شاخه از جهاد (جهاد با مال و جان) و دو شاخه از پاداش هاي اخروي (آمرزش گناهان و دخول در بهشت جاودان) - و چنان كه خواهيم ديد -دوشاخه از مواهب الهي در دنيا نيز، در آيه بعد آمده است:
آنچه كه مي فرمايد: « و نعمت ديگري كه آن را دوست داريد و مورد علاقه است را به شما مي بخشد، و آن ياري خداوند، و پيروزي نزديك است.»
چه تجارت پرسود و پربركتي؟ كه سراسر فتح و پيروزي و نعمت و رحمت است. و به همين دليل خداوند سبحان از آن به عنوان « فوز عظيم» و پيروزي بزرگ ياد كرده است.
آنگاه به همين دليل، به مؤمنان در مورد تجارت بزرگ تبريك مي گويد و بشارت مي دهد و مي افزايد: «و مؤمنان را بشارت بده.»
از آنچه گفته مي شود معلوم مي شود كه آثار و بركات ايمان و جهاد در راه خدا عبارتنداز:
1- رهايي انسان از كليه عذابهاي اخروي
2- بخشش گناهان
3- حضور دايمي در بهشت در بهترين شرايط
4- پيروزي درعرصه زندگي دنيوي و رهايي از هرگونه ناراحتي
5-بشارت و مژده حضرت حق به مؤمنان مجاهد
در تفسير نور هم ذيل آيات مطرح شده آمده است:
در آيه قبل، غلبه دين اسلام بر ساير اديان وعده داده شد، ولي تحقق اين وعده سه شرط لازم دارد:
الف) قانون كامل و جهاني كه همان قرآن است. نوري كه خداوند آن را كامل كرده و هيچ كس قدرت خاموش كردنش را ندارد.
ب) وجود رهبر معصوم كه حضرت مهدي، بقيه الله و ذخيره الهي است.
ج) آمادگي مردم كه در اين آيه مطرح شده است.
اين آيات هم وزن آيه 111 سوره توبه است كه مي فرمايد: «ان الله اشتري من المؤمنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه»...
در تجارت چند فرض وجود دارد:
1- تجارت بد: «بئسما اشتروا به انفسهم»(بقره 09)
2- تجارت بدون سود: «فما ربحت تجارتهم» (بقره 61)
3- تجارت كم سود: «متاع الدنيا قليل» (نساء 77)
4- تجارت زيان بار: «ان الخاسرين الذين خسروا انفسهم» (زمر 51)
5- تجارت بسيار زيان بار: «ان الانسان لفي خسر»(عصر2)
6- تجارت رسوا: «الخسران المبين»(حج11)
7- تجارت راكد: «تخشون كسادها» (توبه 42)
8- تجارت مستمر و بادوام: «تجاره لن تبور» (فاطر29)
9- تجارت نجات بخش: «تجاره تنجيكم» (صف11)
01- تجارت سودآور: «تجاره مريحه »(1)
حضرت علي عليه السلام هم در اين باره فرموده اند: قيمت شما بهشت است، پس خودتان را ارزان نفروشيد: «ليس لانفسكم ثمن الا الجنه فلاتبيعوها الا بها»(2)
دنيا تجارتخانه اولياي الهي است: «الدنيا متجر اولياء الله»(3) جالب آن كه حضرت علي عليه السلام اين سخن را به كسي فرمود كه از دنيا بدگويي مي كرد.
در تجارت با خداوند، ما سرمايه را از خود او مي گيريم و با قيمت گزاف به خودش مي فروشيم.
در فرهنگ اسلام براي بسياري از امور مادي، مشابه معنوي نيز وجود دارد. براي مثال:
الف) خوراك مادي: «كلوا من الطيبات» (مومنون15)
خوراك معنوي: «فلينظر الانسان الي طعامه»(عبس 42) كه امام عليه السلام فرموده اند: «الي علمه»(4) يعني، ببيند چه مي آموزد.
ب: لباس مادي: «سرابيل تقيكم»(نحل18)
لباس معنوي: «و لباس التقوي ذلك خير»(اعراف62)
ج) زينت مادي: «خذوا زينتكم عند كل مسجد» (اعراف13)
زينت معنوي: «حبب اليكم الايمان و زينه في قلوبكم»(حجرات7)
د: سفر مادي: «و ان كنتم علي سفر» (بقره 382)
هـ- سفر معنوي: «انك كادح الي ربك كدحا»(انشقاق 6)
رزق مادي: «من الثمرات رزقا لكم» (بقره 22)
رزق معنوي: «وارزقني حج بيتك الحرام» (دعاي ماه رمضان)
و: شيريني مادي: «حلاوه الدنيا»(5)
شيريني معنوي: «حلاوه الايمان»(6)، «حلاوه ودك» (7)
ز: پاداش مادي: «جنات تجري من تحتها الانهار...» (بقره 52 و 72 بار در قرآن آمده است)
پاداش معنوي: «و رضوان من الله اكبر»(توبه27)
ح: پدر مادي: «و والد و ما ولد» (بلد3)
پدر معنوي: «انا و علي ابوا هذه الامه»(8)
ط: هجرت مادي: «و هاجروا» (انفال 27)
هجرت معنوي: «والرجز فاهجر» (مدثر 5)
علي عليه السلام هم در اين باره فرموده اند: «من همان تجارت پرسودي هستم كه باعث نجات از عذاب اليم همان كه خدا در قرآن به آن اشاره كرده است.(9)
پيام هاي آيات
1- مردم را با عنوان و لقب ايماني آنها مخاطب قرار دهيم.
2- بايد ابتدا در مردم آمادگي ايجاد كنيم و يكي از راه هاي آن، طرح سؤال است.
3- تجارت نياز به راهنما دارد.
4- تجارت معنوي براي همه قابل درك نيست، فقط مؤمنان به خدا اين معنا را درك مي كنند.
5- انسان فطرتاً به دنبال سود است، آن هم سودي ثابت و پايدار.
6- سود واقعي، نجات از قهر الهي است.
7- دفع خطر، مهم تر از جلب منفعت است.
8- تجارت فقط در امور دنيوي نيست.
9- پيروي از پيامبران، تجارت پرسود است.
01- ايمان، درجات مختلفي دارد.
11- در تبليغ دين، از عناوين و موضوعات مورد توجه مردم بايد استفاده كرد. موضوع تجارت و كسب درآمد مورد نظر همه است. لذا ايمان به خدا، به عنوان يك تجارت پرسود مطرح مي شود.
21- ايمان، فقط باور قلبي نيست، تلاش و جهاد لازم دارد.
31- ايمان به خدا همراه با ايمان به رسول است و جهاد با مال همراه با جهاد با جان.
41- ايمان و جهاد موسمي و فصلي و مقطعي كارساز نيست، تداوم لازم دارد. «تؤمنون... تجاهدون» ... فعل مضارع نشانه دوام و استمرار است.
51- ايمان سطحي سرچشمه كارهاي مهم نمي شود، ايمان كامل لازم است.
61- ايمان بر عمل مقدم است.
71- حفظ دين، برتر از حفظ مال و جان است و بايد براي حفظ دين، از مال و جان گذشت.
81- جهاد از هيچ فردي برداشته نمي شود، گاهي با مال، گاهي با جان و گاهي با مال و جان بايد جهاد كرد.
91- در دستورات، از كار سبك تر شروع كنيم تا به كارهاي سنگين تر برسيم. (جهاد با مال قبل از جهاد با جان آمده است).
02- ارزش كارها به اخلاص است.
12- چه بسا تلخي هايي كه به نفع ما باشد ولي ما نمي دانيم.
22- انسان فطرتاً به دنبال خير و سعادت است و خداوند وعده رسيدن به آن را داده است.
32- بهشت را به بها مي دهند نه به بهانه.
42- عمل كامل پاداش كامل درپي دارد. (در اين آيات، مسئله ايمان به خدا و رسول و جهاد با مال و جان از يك سو و مغفرت همه گناهان و ورود در بهشت و فوز بزرگ از سوي ديگر مطرح شده است.)
52- دريافت الطاف الهي، به پاك بودن و پاك شدن نياز دارد. (اول مغفرت، بعد بهشت و رستگاري بزرگ).
62- انسان در ميان عذاب اليم و فوز عظيم قرار دارد كه با معامله با خدا، از عذاب رها مي شود و به فوز مي رسد.
پانوشت ها:
1- نهج البلاغه خطبه39
2- بحارالانوار ج7 ص231
3- نهج البلاغه حكمت 131
4- رجال كشي ج4 ص3
5- نهج البلاغه حكمت 152
6- بحارالانوار ج78 ص102
7- بحارالانوار ج09 ص741
8- بحارالانوار ج63 ص11
9- تفسير كنزالرقائق
 


بررسي جايگاه و اهميت بهداشت از ديدگاه اسلام

بهداشت و آثار مادي و معنوي آن

علي جواهردهي
بهداشت به معناي حفاظت بر سلامت و پيشگيري از بيماري، يكي از اصول عقلاني است. آموزه هاي اسلامي نيز بهداشت را امضا و تأييدكرده و براي تشويق و ترغيب مردم به مراقبت هاي بهداشتي به آثار مادي و معنوي و كاركردهاي دنيوي و اخروي آن اشاره كرده است. شايد بهترين تشويق براي مؤمنان جهت فعاليت هاي بهداشتي، تأثير آن در جلب محبت الهي و محبوب خداوند قرارگرفتن باشد. اما اين تنها اثر بهداشت نيست و نويسنده دراين مطلب با مراجعه به آموزه هاي وحياني اسلام بر آن شد تا ديگر آثار و كاركردهاي بهداشت را تبيين كند.
بهداشت، به معناي حفظ صحت و سلامت است (فرهنگ فارسي، ج1، ص611، «بهداشت»)؛ يعني انسان خود را در بهترين حالت نگه دارد. اما در اصطلاح، بهداشت به مجموعه فعاليت ها و اقداماتي مي گويند كه براي بهبود و ارتقاي تندرستي و توانايي يك فرد يا جامعه انجام شود. اين اقدامات شامل همه دانش ها و روش هايي است كه به حفظ سلامت فرد و جامعه كمك كند. (ر.ك: كتاب بهداشت، زيرنظر جمعي از پزشكان، انتشارات وزارت بهداري، معاونت امور بهداشتي، سال 1363ش.)
در آموزه هاي قرآني به سلامت جسم همانند روان توجه داده شده است؛ چرا كه جسم؛ مركب راهوار روان است و حفظ بهداشت سلامت آن تأثير مستقيمي بر روان دارد؛ چنانكه بيماري هاي رواني و روحي نيز درجسم تأثير مي گذارد و آن را بيمار مي سازد و از سلامت و صحت بيرون مي برد. بسياري از آموزه هاي قرآني كه در شكل احكام و آموزه هاي دستوري صادرشده به بهداشت و سلامت تن و روان توجه دارد. واژگاني چون طيبات و طهارت، بارها در قرآن تكرارشده كه بيانگر اهميت و ارزش بسيار بهداشت و سلامت تن و روان از نظر آموزه هاي وحياني اسلام است.
در روايات نيز واژگاني چون نظافت بارها تكرارشده و به بهداشت توجه داده شده است تا امت اسلام در شرايطي به زندگي خود ادامه دهد كه بهترين حالات است تا اينگونه سلامت و صحت تن و روان خود را حفاظت كند و از بيماري ها در امان باشد. اين آموزه هاي اسلامي جهت مراقبت و محافظت و پيشگيري صادر شده است به گونه اي كه اگر كسي به تمامي اين آموزه ها التزام داشته باشد، هرگز به بيماري دچار نمي شود، چنانكه پزشكان ماهر و كارشناس به اين مسئله در گذشته و حال اذعان داشته و دارند.
آموزه هاي قرآني ميان چيزها به سبب تأثير مثبت و منفي بر عملكرد تن و روان انسان نوعي تفاوت قائل شده و آنها را به دو نوع طيب و خبيث يا طاهر و نجس دسته بندي كرده است. هريك از اين دسته بندي ها ناظر به تأثيرات جسمي و جاني است كه اين اشياء و چيزها را به جا مي گذارد.
از نظر قرآن چيزهاي پاك و ناپاك با چيزهاي پليد و غيربهداشتي يكسان و مساوي نيست؛ (مائده، آيه 100) چرا كه چيزهاي پليد تأثيرات منفي بر كاركرد تن و روان دارد و آن را از سلامت و صحت به فساد و بيماري سوق مي دهد و درعملكرد آنها اختلال ايجاد مي كند. از نظر قرآن هر آن چيزي كه با طبيعت انساني ناسازگار است، به عنوان پليد معرفي شده و در مقابل، چيزهاي سازگار و ملايم طبع و طبيعت انساني به عنوان پاك و طيب و طاهر معرفي گرديده است.
پس ملاك ارزش گذاري همان سازگاري و ناسازگاري با طبع و طبيعت بشر است كه در اصطلاحات قرآني به عنوان طيب و خبيث از آن ياد شده است. (مائده، آيه 100) خداوند در آيه 168 سوره بقره در بيان شرايط بهره مندي و بهره وري از مواهب زمين، پاكيزه و سالم بودن و سازگاري با طبع انسان را شرط اساسي در بهره وري از فرآورده هاي زمين برمي شمارد؛چرا كه طيب دراصل، چيزي است كه حواس و نفس از آن لذت مي برد. (مفردات الفاظ قرآن كريم، راغب اصفهاني، ص 527، «طيب») درحالي كه خبيث چيزي است كه حواس و نفس از آن لذت نمي برد و تاثيرات منفي و بد بر انسان و عملكرد اعضا و روان مي گذارد؛ زيرا خبيث در فرهنگ هاي لغت عربي به عنوان ضد طيب معرفي شده است. (معجم مقاييس اللغه، ج 3، ص 435، «طيب»)
بهداشت تن و روان در اسلام و چگونگي بهره مندي درست از مواهب زمين، از چنان اهميت و ارزشي دراسلام برخوردار است كه يكي از وظايف و تكاليف شرعي مسلمان و مومن، بهره مندي از طيبات و پرهيز از خبائث دانسته شده است و به مومنان سفارش اكيد شده كه در هنگام بخشش و انفاق نيز اين شرط را مراعات كنند تا ديگران نيازمند، به سبب نيازشان از خبائث برخوردار نشوند. (بقره، آيه 267)
ازآن جايي كه انسان ها به هر دليلي چون عدم شناخت، اشتباه در تطبيق،تغييردر ذائقه و طبيعت و مانند آن ممكن است در شناخت طيبات و ملايم طبع دچار خطا و اشتباه شوند، پيامبر(ص) مامور است تا طيبات را شناسايي و به مردم معرفي نمايد و بر مومنان نيز لازم است كه تنها از طيبات بهره مند شوند. (اعراف، آيه 157)
اصولا احكام شرعي درقالب حلال و حرام، جهت تبيين طيبات و خبائث است تا هر آنچه ملايم طبع و طبيعت انساني است شناخته شده و مورد استفاده قرارگيرد و هر آنچه با طبيعت ناسازگار است، از آن اجتناب و پرهيز شود.(همان)
بنابر اين، توهم است كه خداوند امري طيب و پاك را حرام كند و به جاي آن امر پليد و خبيث را حلال نمايد؛ زيرا يكي از مباني و ملاك هاي حليت و حرمت، طيب يا خبيث بودن است (اعراف، آيه 32)
به عنوان نمونه برخي از مردم خوردن گوشت خوك يا خمر را سازگار با طبيعت بدن مي شمارند و از آن استفاده مي كنند و حتي براي شراب منافعي را بيان مي كنند، اما خداوند آنها را به عنوان خبيث معرفي و حكم تحريم را درباره آنها صادر كرده است؛ زيرا حتي اگر براي بدن منافعي داشته باشد، ضرر و زيان آن به بهداشت تن و روان بيش از منفعت آن است؛ از اين رو خداوند آن را در دسته خبائث و ناسازگار با طبع و طبيعت بشر قرار داده است. (بقره، آيه 219)
خداوند به صراحت بيان مي كند كه حرام شمردن مواهب پاكيزه سالم و سازگار با طبع انسان، افترا به خداوند است (اعراف، آيه32) پس آن چيزي كه حرام شمرده بي گمان ناسازگار و پليد است و اگر كسي حلال خدا را حرام، و حرام خدا را حلال شمارد، در حقيقت پيرو وسوسه هاي شيطاني شده است؛ زيرا ابليس و شياطين گام به گام انسان را از حقيقت دور مي سازند و آنچه را مفيد و سازنده است به عنوان بد و آنچه بد و زشت است را به عنوان خوب نشان مي دهند و آدمي را اين گونه گرفتار مشكلات عديده اي مي سازند. (بقره، آيه168)
از نظر قرآن، بهره مند ساختن انسان از مواهب پاكيزه و متناسب با طبع، جلوه اي از تكريم خداوند به انسان است (اسراء، آيه70) و برانسان است كه به سبب بهره مندي اش از مواهب پاكيزه و موافق با طبع، شكرگزار به درگاه خداوند باشد. (انفال، آيه26)
به سخن ديگر خداوند برانسان منت نهاده كه چيزهاي طيب و ملايم طبع او ساخته و آن را بيان كرده تا از ناسازگارها پرهيز كند؛ چرا كه سلامت انسان براي رسيدن به مقام خلافت الهي (بقره، آيه30) و انجام مأموريت هايي چون آباداني زمين (هود، آيه61)، نقش اساسي دارد. پس اگر خداوند بر ضرورت دفن و خاكسپاري مردگان، فرمان مي دهد به منظور حفظ سلامت و بهداشت محيط و جامعه است. (مائده، آيه31) چنانكه از امام رضا(ع) نقل شده است: به دفن مرده دستور داده شده براي اينكه كسي از فساد جسد و زشتي و تغيير بوي آن مطلع و متأذي نشود. (وسائل الشيعه، ج3، ص141)
همچنين اگر خداوند غسل جنابت و وضو را تشريع كرده به هدف پاكيزگي انسان است. (مائده، آيه6) در حقيقت يكي از حكمتهاي وضو و غسل، تحصيل بهداشت بدن و شستشوي بدن است. البته لازم نيست كه اين حكمت، جامع تمام افراد باشد؛ همين كه حكمت غالبي باشد كافي است. اينكه خداوند در آيه فوق در بيان اهداف، به طاهر بودن «ولكن يريد ليطهركم»، اشاره مي كند اين هم اختصاص به جسم نداشته بلكه هدف تطهير جسم و روح در حوزه امور مادي و معنوي است.
به هر حال، بهداشت تن و روان در اسلام بسيار مهم و ارزشمند است و خداوند به حكم پيامبر دروني انسان يعني عقل، به پيامبر بيروني فرمان مي دهد تا جزئيات بيشتري را در اين باره بيان كند تا انسان به كمال بهداشت دست يابد و در موارد شبهه يا ناتواني عقل و طبيعت انساني، بتواند موارد پاك و پليد را شناسايي كند.
اقسام و انواع بهداشت
براي بهداشت اقسام و انواعي است. در آموزه هاي قرآني از بهداشت بدن سخن به ميان آمده و دستورهايي چون لزوم غسل جنابت و تطهير بدن (مائده، آيه6) و تشويق به شستشو با آب، پس از خروج مدفوع توجه داده است. در روايت است كه مردي به پيامبر(ص) عرض كرد: من با آب، استنجا (تطهير) مي كنم. حضرت فرمود: بسيار كار خوبي است و خداوند درباره تو نازل نموده: «ان الله يحب التوبين و يحب المتطهرين». (بقره، آيه222؛ البرهان، ج1، ص464)
بهداشت روح و روان از طريق تزكيه و اجتناب از گناه از جمله اقسام بهداشت رواني است كه در آيات قرآني به آن توجه داده مي شود. (بقره، آيه129؛ آل عمران، آيه164؛ جمعه، آيه2)
اسلام براي تحقق بهداشت جسم و روان به بهداشت تغذيه (بقره، آيه168)؛ مائده، آيه4؛ انفال، آيه11؛ ص، آيه42)، بهداشت لباس و پوشش (مدثر، آيه4)، بهداشت جنسي (بقره، آيه222)، بهداشت مكان و مسكن و خانه (توبه، آيه 72؛ حج، آيه 29)، بهداشت شهر و محيط زيست(نساء، آيه 43؛ سباء، آيه 15) توجه دارد. لذا بسياري از احكام در همين حوزه ها بيان شده است.
براي دست يابي به بهداشت تغذيه دستورهاي ريز و لطيفي داده شده است. از جمله مي توان به حرمت خوردن هر چيز آلوده و كثيف و غيربهداشتي (انعام، آيه 145)، لزوم پرهيز از انفاق غذاهاي نامرغوب و غيرپاكيزه (بقره، آيه 267)، زياده روي در خوردنيها (پرخوري) و آشاميدني ها و مانند آن اشاره كرد.
خداوند به غذاهايي خاص به عنوان بهترين ها و پاكترين ها اشاره مي كند تا انسان از آن استفاده كند. از جمله شير شتر و گاو و گوسفند كه نوشيدني سالم و گوارايي است (نحل، آيه 66)، يا فرآورده هاي درختان خرما و انگور كه از مفيدترين و سالم ترين غذاها معرفي شده است، (نحل، آيه 67)، يا عسل طبيعي كه به عنوان نوشيدنيهاي سالم و شفابخش است. (نحل، آيه 69)
خداوند شير مادر را براي تغذيه فرزند بهتر مي داند و نسبت به شير ديگر زنان و تغذيه هاي ديگر، آن را برتر معرفي مي كند و خواهان تغذيه كودكان از شير مادر درمدت دو سال مي شود و ناديده گرفتن اين مسئله را حكم ضروري نسبت به كودك مي داند.(بقره، آيه 233)
امام صادق(ع) درباره چگونگي بهداشت محيط خانه و اثاث آن مي فرمايد: غسل الاناء و كسح الفناء، مجلبه للرزق؛ شستن ظرف و جارو زدن جلو در منزل، باعث جلب روزي مي شود. (خصال، ص 54، ح73)
در بهداشت محيط زيست رسول اكرم(ص) سفارش مي كند: لاتؤووا التراب خلف الباب، فانه مأوي الشيطان؛ زباله را پشت در (حياط) جمع نكنيد، زيرا كه لانه شيطان (ميكرب) مي شود.(محاسن،ج2، ص 624، ح9)
بهداشت لباس و تن براي اسلام خيلي مهم است تا جايي كه بهداشت و نظافت را جزو ايمان دانسته است. رسول اكرم(ص) خود به بهداشت لباس و تن بسيار توجه داشت و ديگران را بدان سفارش مي كرد: جابر بن عبدالله گويد: رسول خدا نزد ما آمد و چشمش به مردي افتاد كه موهايش ژوليده و در هم بود. فرمودند: آيا اين مرد چيزي پيدا نكرد كه با آن موهاي خود را مرتب كند؟ و مرد ديگري را ديدند كه لباس هاي چركين به تن داشت، فرمودند: آيا اين مرد آبي پيدا نكرده كه لباسش را بشويد؟ (سنن ابي داود، ح 4062)
آثار مادي و معنوي بهداشت
از مهمترين آثار رعايت بهداشت فلاح و رستگاري در دنيا و آخرت است. (مائده، آيات 90 و 100) اين فلاح و رستگاري در آخرت همان ورود به بهشت است. رسول اكرم(ص) مي فرمايد: تنظفوا بكل ما استطعتم فان الله تعالي بني الاسلام علي النظافه ولن يدخل الجنه الاكل نظيف؛ خودتان را با هر وسيله اي كه مي توانيد پاكيزه كنيد، زيرا كه خداي متعال اسلام را برپايه پاكيزگي بنا كرده و هرگز به بهشت نمي رود، مگر كسي كه پاكيزه باشد. (نهج الفصاحه، ح1182)
از ديگر آثار مهم بهداشت، جلب محبوبيت خدا است (بقره، آيه 222) رسول اكرم(ص) مي فرمايد: ان الله تعالي جميل يحب الجمال، سخي يحب السخاء، نظيف يحب النظافه ؛ خداوند زيباست و زيبايي را دوست دارد، بخشنده است و بخشش را دوست دارد، پاكيزه است و پاكيزگي را دوست دارد. (نهج الفصاحه، ح096)
امام صادق(ع) نيز مي فرمايد: خداوند زيبايي و خودآرايي را دوست دارد و از فقر و تظاهر به فقر بيزار است. هرگاه خداوند به بنده اي نعمتي دهد، دوست دارد اثر آن را در او ببيند. عرض شد: چگونه؟ فرمودند: لباس تميز بپوشد، خود را خوشبو كند، خانه اش را گچ كاري كند، جلوي درحياط خود را جارو كند، حتي روشن كردن چراغ قبل از غروب خورشيد فقر را مي برد و روزي را زياد مي كند.(امالي طوسي، ص 572، ح625)
امام علي(ع) دربيان تأثير بهداشت در روح و روان آدمي، آن را عامل رهايي از غم و اندوه روحي و رواني مي داند و مي فرمايد: النظيف من التياب يذهب الهم والحزن و هو طهور اللصلاه ؛ لباس پاكيزه، غم و اندوه را برطرف مي كند و باعث پاكيزگي نماز است. (كافي، ج6، ص444، ح41)
همراهي فرشته با انسان از فوايد بهداشت است. رسول (ص) مي فرمايد:اين بدن ها را پاكيزه كنيد، خداوند پاكيزه تان كند، زيرا هيچ بنده اي نيست كه شب با بدني پاكيزه بخوابد مگر اين كه فرشته اي در جامه او با وي مي خوابد و هيچ لحظه اي از شب از اين پهلو به آن پهلو نمي شود، مگر آنكه آن فرشته مي گويد: خدايا بنده ات را بيامرز، زيرا كه با بدني پاكيزه خوابيده است. (كنزالعمال، ح 30062)
از فوايد مادي و دنيوي بهداشت مي توان به روايتي اشاره كرد كه مربوط به بهداشت دهان و دندان است. رسول اكرم(ص) دراين باره مي فرمايد: تخللوا فائه ينقي الفم و مصلحه للثه ، خلال كنيد، چرا كه دهان را تميز مي كند و مايه سلامت لثه است. (كافي، ج6، ص673، ح5)
هرگاه شخصي بخواهد در اماكن عمومي حاضر شود، بهتر است كه در بهداشت لباس، بويژه دهان و دندان خود بكوشد و خوش بو باشد و اجازه ندهد كه بوي بد دهان ديگران را بيازارد. اصولا ترك بهداشت دهان و دندان نه تنها انسان ها را مي آزارد بلكه حتي غيرانسان نيز آزرده مي شود. در روايت است كه كعبه از بوي بد دهان كافران به خداوند گلايه و شكايت برده است. از امام باقر(ع) روايت است كه فرمود: كعبه از زجري كه از بوي بد نفس هاي مشركين مي كشيد، به درگاه خداوند شكايت نمود، خداوند به آن وحي كرد، تو را مژده باد كه بجاي اينان كساني را جايگزين مي كنم كه با شاخه هاي درخت خلال مي كنند. هنگامي كه خداوند حضرت محمد(ص) را مبعوث فرمود، توسط جبرئيل سفارش مسواك و خلال كردن را به او وحي كرد. (محاسن، ج 2، ص 558، ح 429)
بهداشت دهان و دندان آنقدر مهم است كه رسول اكرم(ص) سفارش فراهم آوري ابزارهاي آن را به ميزبان مي دهد و مي فرمايد: ان من حق الضعيف ان يكرم و ان يعد له الخلال؛ از حقوق ميهمان است كه ميزبان او را احترام كند و برايش خلال دندان فراهم نمايد.
(كافي، ج 6، ص 582، ح 3)
در بيان بهداشت دهان و دندان و آثار آن رسول اكرم(ص) مي فرمايد: سزاوار است هر يك از شما در دهان و بيني زياد آب بچرخاند، چرا كه اين كار، مايه آمرزش شما و گريز شيطان (ميكرب) است.
(ثواب الاعمال، ص 91)
درباره بهداشت موي سر نيز مي فرمايد: لايطولن أحدكم شاربه و لاشعر ابطيه و لا عانته فان الشيطان يتخدها مخبئا يستتر بها؛ كسي از شما موهاي سيبل و موهاي زير بغل و موي زير شكم خود را بلند نكند؛ چرا كه شيطان (ميكرب) اين نقاط را پناهگاه خود قرار داده و زير موها پنهان مي شود. (وسائل الشيعه، ج 1، ص 224، ح 6)
آن حضرت درباره بهداشت مو و آثار آن مي فرمايد: من اتخذ شعرا فليحسن ولايته، او ليجزه؛ هر كس مو مي گذارد، آن را خوب نگه دارد وگرنه كوتاهش كند. (كافي، ج 6، ص 584، ح 2)
بهداشت موجب افزايش ثروت مي شود. شايد براي بسيار ارتباط ميان اين دو دشوار باشد، ولي بايد توجه داشت كه اسباب و علل تاثيرگذار در جهان تنها كار و هوش و علم و عقل بشر نيست؛ بلكه امور ديگري چون تقوا يا همين بهداشت نيز تاثيرات شگرفي در زندگي بشر مي گذارند كه درك عقول آدمي به حقيقت آن نمي رسد. رسول اكرم دراين باره مي فرمايد: شستن ظرف ها و پاكيزگي حياط خانه مايه غناست. (نهج الفصاحه، ص 1302)
رسول اكرم(ص) مي فرمايد: زباله را شب در خانه هاي خود نگه نداريد و آن را در روز به بيرون از خانه منتقل كنيد، زيرا زباله نشيمنگاه شيطان (ميكرب) است. (من لايحضره الفقيه، ج 4، ص 5، ح 8694)
فقدان بهداشت، بيماري رواني و عصبي را نيز به دنبال خواهد داشت. برخي از افراد گرفتار فراموشي مي شوند، از جمله علل و اسباب اين امر را مي بايست در ناخن هاي بلند و آلوده جست. امام باقر(ع) مي فرمايد: انما فص الظفار، لانها مقيل الشيطان و منه يكون النسيان؛ كوتاه كردن ناخن، ازآن رو لازم است كه پناهگاه شيطان است و فراموشي مي آورد. (كافي، ج 6، ص 094، ح 6)
بهداشت با آب
حضور در حمام براي بهداشت، دو كاركرد مهم دارد كه يكي يادآوري قيامت و دوزخ است و ديگري رهايي از پليدي چرك. اميرمؤمنان علي(ع) در اين باره مي فرمايد: نعم البيت الحمام تذكر فيه النار و يذهب بالدرن؛ چه خوب جايگاهي است حمام، يادآور دوزخ است و چرك را از ميان مي برد. (من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 115، ح 732)
بهداشت با آب بسيار مهم است؛ زيرا اگر خاك هم از نظر اسلام پاك و پاك كننده است(نساء، آيه 34) ولي شكي نيست كه بهداشت با آب بهتر است. بسياري از بيماريهاي سخت درمان به سبب فقدان بهداشت پديد مي آيد. از جمله اين بيماري ها مي توان به جذام و خوره اشاره كرد. براي رهايي از اين دسته از بيماري ها بهداشت با آب سفارش شده است. امام رضا(ع) مي فرمايد: هر كس با آبي غسل كند كه پيشتر در آن غسل شده است و به جذام مبتلا شود، كسي را جز خود سرزنش نكند. (كافي، ج 6، ص 503، ح 83)
بسياري از بيماري ها از طريق غذا به انسان منتقل مي شود. از اين رو شست وشوي ميوه ها مورد تاكيد است تا از بيماري در امان مانيم. امام صادق(ع) مي فرمايد: ان لكل ثمره سما فاذا اتيتم بها فمسوها بالماء أو اغمسوها في الماء؛ هر ميوه اي سمي دارد، هرگاه ميوه به دستتان رسيد، آن را با آب بشوييد و يا در آب فرو بريد. (كافي، ج 6، ص 053، ح 4)
امام علي(ع) درباره نقش آب در پاكيزگي و بهداشت مي فرمايد: خودتان را با آب، از بوي بدي كه ديگران را آزار مي دهد، پاك كنيد و اين كار را پيوسته انجام دهيد؛ چرا كه خداوند، از بنده آلوده اي كه هر كس با او بنشيند، بيني اش را از [بوي بد] وي مي گيرد، نفرت دارد.
(خصال، ص 026، ح 01)
توجه به ابزارهاي بهداشتي مانند صابون و حنا و مانند آن در آموزه هاي اسلامي وارد شده است. به عنوان نمونه در بيان آثار بهداشت با حنا آمده كه اين بهداشت موجب خوشبويي و زيبارويي و شادابي انسان مي شود. امام صادق(ع) فرموده است: الحناء يذهب بالسهك و يزيد في ماء الوجه و يطيب النكهه و يحسن الولد؛ حنا، بوي بد عرق را از بين مي برد، چهره را شاداب، دهان را خوشبو و فرزند را زيبا مي كند. (كافي، ج 6،
ص 484، ح 5)
از نظر رسول اكرم(ص) بهداشت لباس محبوبيت زيادي براي انسان به همراه خواهد داشت و اصولا لباس پاك خود تسبيح گوي خداست. از اين رو مي فرمايد: ان التوب يسبح، فاذا اتسخ انقطع تسبيحه؛ لباس، [خدا را] تسبيح مي گويد و هرگاه كثيف شود از تسبيح باز مي ماند. (كنزالعمال، ح 90062)


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14