(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 25 شهریور 1391 - شماره 20306

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
غرب و ضربه بيداري اسلامي (يادداشت روز)
چاقو (گفت و شنود)
كيهان و خوانندگان
بدون اجماع صورت گرفت
تصويب قطعنامه ضد ايراني در شوراي حكام
كاردار ايران در كانادا: دليل بستن سفارت ايران در كانادا وابستگي اوتاوا به تل آويو بود
لوموند : اوباما دروغ مي گويد ايران منزوي نيست
تقلاي ناشيانه آمريكا براي پيشگيري از خشم جهان اسلام (خبر ويژه)
تسخير سفارت آمريكا در تهران اين بار در كشورهاي ديگر تكرار شد (خبر ويژه)
فحاشي واشنگتن پست بعد از كشيده آبدار هند به گوش آمريكا (خبر ويژه)
بازتاب ديدگاه كدام سرويس را بازتاب مي دهد؟! (خبر ويژه)
نتانياهو غلاف كرد اسرائيل خط قرمزش كجا بود؟! (خبر ويژه)


غرب و ضربه بيداري اسلامي (يادداشت روز)

هجمه و هتك برنامه ريزي شده عليه «مقدس ترين و نوراني ترين چهره ميان مقدسات عالم» كه آشكارا توسط صهيونيست ها و هيات حاكمه آمريكا انجام شده، در ادامه و بخشي از پروژه اي است كه آمريكايي ها بعد از فروپاشي نظام دو قطبي و با هدف از ميان برداشتن مهمترين مانع سيطره آمريكا بر جهان علامت گذاري كردند. هرچند اقدامات ضد اسلامي غرب سابقه بسيار طولاني تري دارد و به زمان آغاز جنگ هاي 200 ساله صليبي (489 تا 690 هـ) بازمي گردد و تا آنجا كه به آمريكا مربوط مي شود به اولين سال هاي آغاز سيطره آمريكا به بخش وسيعي از جهان پس از پايان جنگ جهاني دوم بازمي گردد.
بعد از پايان دوران جنگ سرد و فروپاشي نظام دوقطبي- سال 1370ش- ديگ چني وزير دفاع بوش اول كه در دوره بوش دوم، معاون اول رئيس جمهور شد، يك گروه مطالعاتي 700 نفره كه عمدتا كارشناس نظامي بودند، به سرپرستي پل ولفوويتز مامور كرد تا استراتژي سياسي و نظامي آمريكا بعد از جنگ سرد را تدوين نمايند. نتيجه چندين ماه مطالعه اين گروه كه بعنوان «استراتژي كلان آمريكا» (Grand strategy) درآمد، طرح «نظم نوين جهان» (New world order) بود كه جرج بوش اول در چارچوب آن و در حاليكه بر روي عرشه يك ناو بزرگ جنگي در اقيانوس هند قرار داشت و به گونه اي كه بوي تهديد از آن به مشام مي رسيد، اعلام كرد: «بعضي ها از من درباره نظام آينده جهان مي پرسند، من با صراحت مي گويم كه ما يك قرن آمريكايي را در پيش رو داريم.»
پرفسور پل ولفوويتز در دوره رياست 8 ساله خود بر «دانشكده مطالعات روابط بين الملل دانشگاه جان هاپكينز» ارتباط خود را با آن گروه 700 نفره حفظ كرد و طرح حاكميت مطلق آمريكا بر جهان تحت عنوان «پروژه تحقق قرن جديد آمريكايي با شعار از جمهوري تا امپراتوري» را بصورت پلكاني و البته با غلبه رويكرد امنيتي نظامي تهيه نمود. گروه تحت رياست پل ولفوويتز همان گروهي بودند كه در اواخر دوره رياست جمهوري كلينتون «نئوكان ها»، «نئومحافظه كاران» و «محافظه كاران افراطي» خوانده مي شدند. اين گروه برنامه پيروزي بوش را براساس طرح «آمريكا از جمهوري تا امپراتوري» مديريت كردند. قلب طرح ولفوويتز جهان اسلام و بطور خاص آسياي غربي و روش مورد تاكيد آنان هجوم نظامي و امنيتي بود. يكي از چهره هاي شاخص اين گروه، «دكتر داگلاس ليتل» استاد دانشگاه كلراك ايالت ماساچوست است. او در كتاب خود (خاورشناسي آمريكا، ايالات متحده و خاورميانه) كه همزمان با آغاز رياست جمهوري بوش توسط دانشگاه كاروليناي شمالي به چاپ رسيد، نوشت: «آمريكا براي سلطه بر جهان اسلام بايد در خاورميانه و خليج فارس يك جنگ محدود را آغاز كند و به مداخلات پنهان كه توصيه اسلام شناسان آمريكايي است اكتفا ننمايد. آمريكا براي تسلط بر منابع غني نفتي خاورميانه، تضمين و تامين كامل امنيت اسرائيل و سركوب نهضت هاي اسلامي لازم است كه جنگ محدودي را در اين منطقه آغاز كند.»
همين نظريه را نظريه پرداز نئوكان ديگر، مارتين كرامر كه در عين حال از اسلام شناسان برجسته آمريكا مي باشد در كتاب خود (دارالفكرها روي شن، ناكامي مطالعات خاورميانه در آمريكا) مطرح كرد و جنگ را تنها راهكار سيطره بر جهان اسلام معرفي كردند. مارتين كرامر همان كسي است كه بعد از شروع خيزش هاي اسلامي در منطقه عربي- بيداري اسلامي- با اشاره به ناتواني مراكز جاسوسي، تحقيقاتي، مطالعاتي و اسلام شناسي آمريكا از پيش بيني و پيشگيري وقوع انقلاب هاي ديني در سخنراني خود گفت: «از 11فوريه 1979- 22بهمن 57- تاكنون را بايد عصر خطاي مراكز مطالعات اسلامي آمريكا ناميد.»
آمريكايي ها براساس اين نظريات در فاصله سال هاي 1380 تا 1387 چهار جنگ بزرگ را در آسياي غربي- جنگ هاي 12ساله افغانستان، 7 ساله عراق، 33روزه لبنان و 22روزه غزه- به راه انداختند و با دو كشور ديگر اين منطقه- ايران و سوريه- تا آستانه جنگ پيش رفتند و كشورهاي پاكستان، يمن و سومالي را درگير بحران شديد امنيتي كرده و حاكميت سرزميني آنان را نقض كردند و عليه اوكراين، گرجستان، قرقيزستان و ايران، «كودتاي رنگين» به راه انداختند. اما حاصل اقدامات خونين نظامي و امنيتي آمريكايي ها عليه آسياي غربي و بخصوص عليه جهان اسلام، آمريكا را به هدفي كه در «پروژه قرن جديد آمريكايي» آمده بود نرساند و دست آخر نتيجه آن پيروزي مسلمانان و اسلام بر غرب و بخصوص آمريكا بود. نتيجه پيگيري سياست توسعه طلبانه و مطلق گرايانه آمريكا، شكسته شدن هيبت نظامي و سياسي آمريكا بود و بدون ترديد مي توان گفت موقعيت آمريكا به مراتب از زماني كه هيات 700 نفره چني شروع به كار كرد (سال 1370) و يا از زماني كه پروژه «قرن جديد آمريكايي» كليد خورد (سال 1379) ضعيف تر شده و موقعيت جهان اسلام قوي تر گرديده است.
تا پيش از انقلاب هاي ديني كشورهاي عربي هم معلوم بود كه پروژه آمريكايي سازي قرن 21 از بين رفته و قلب اين پروژه كه جهان اسلام است از كنترل آمريكا خارج شده است. به ميوه نشستن بيداري اسلامي در مصر، تونس و ليبي و خيزش عمومي بيداري در يمن، بحرين، عربستان و... ضربات سنگين و كشنده اي بر پروژه آمريكا وارد نمود و مقامات واشنگتن را تا مرز ديوانگي آشفته نمود و نسبت به روايي سياست هاي گذشته آمريكا عميقا بدگمان كرد. به عبارت ديگر وقوع بيداري اسلامي در آسياي غربي و شمال آفريقا پس از شكست كامل برنامه نظامي امنيتي آمريكا در اين منطقه آمريكا را دچار بن بست كرد. آمريكا تا پيش از اين دو پروژه سنگين را براي به تسليم واداشتن جهان اسلام دنبال كرده بود پروژه اول عمدتا ماهيت فرهنگي داشت و از اولين سالهاي پس از پايان جنگ جهاني دوم- آغاز سيطره جهاني آمريكا- شروع شد آمريكا از سال 1945، 36 «انجمن علمي مطالعات منطقه اي» در آمريكا و كشورهاي آسياي غربي تاسيس كرده است كه زير نظر «انجمن مطالعات خاورميانه» وابسته به وزارت خارجه اين كشور در آمريكا و خاورميانه، مطالعات اسلام شناسي انجام مي دهند. حداقل 50 دانشگاه معتبر آمريكا نيز زيرنظر سازمانهاي امنيتي و سياسي آمريكا بخش هايي تحت عنوان مطالعات اسلام شناسي دارند. سه دانشگاه بزرگ و مركز تحقيقاتي نيز در خارج از مرزهاي آمريكا و زيرنظر دستگاههاي سياسي و اطلاعاتي اين كشور- شامل دانشگاه آمريكايي بيروت، دانشگاه آمريكايي قاهره و انستيتو تحقيقاتي پژوهشي اسلامبول- به مطالعه پيرامون اسلام و پيدا كردن راههاي ضربه زدن به اسلام و مسلمين مشغول هستند و البته به اين فهرست 15 مركز مهم غير دانشگاهي دولتي شامل «شوراي سياستگذاري خاورميانه»، «انستيتو اقدام آمريكايي واشنگتن»، «پروژه براي قرن جديد آمريكايي واشنگتن»، «مركز مطالعات خاورميانه فيلادلفياي پنسيلوانيا»، «آكادمي آمريكا براي دين آتلانتا»، «مركز مطالعات اسلامي راكفلر»، «انستيتو شرقي شيكاگو»، «حوزه ديني هارتفوردكانك تيكت»، «انستيتو مطالعات عرب بل مونت» و «انيستيتو امور خاورميانه و شمال آفريقاهاپتزويل» هم اضافه مي شوند. همه اين مراكز دانشگاهي و غيردانشگاهي دولتي با يك برنامه و استراتژي كاملا معين طويل المدت دست اندركارند تا راههاي تضعيف مسلمانان و دين اسلام را با مطالعه عميق روي متون و جوامع اسلامي شناسايي و به دستگاههاي مربوطه در آمريكا پيشنهاد نمايند. اكثر اين مراكز، گزارش رسمي 6 ماهه تا يكساله دارند كه بطور رسمي در كنگره آمريكا «استماع» مي شود و بعنوان گزارش «مراكز اسلام شناسي آمريكا» مورد توجه ويژه قرار مي گيرند. «برنارد لوئيس» مطرح ترين چهره اسلام شناس آمريكا كه از يك سو يك يهودي افراطي و از سوي ديگر يك بنيادگراي مسيحي (Evangelist)! است، در صفحه 85 كتاب خود -اسلام و غرب- كه در سال 1373 توسط دانشگاه آكسفورد به چاپ رسيد، مي نويسد: «مراكز مطالعاتي آمريكا با استفاده از دانشمندان مسيحي كه اكثريت آن ها را مسيونرها تشكيل مي دهند، يك مجموعه كتب درباره اعتقادات مسلمانان و پيامبر آنان تاليف كرده اند كه فقط هدف مناظره دارند و لحن آن ها ناسزاگويي است». نورمن دانيل در صفحه 267 كتاب خود- اسلام و غرب از تصوير تا واقعيت- با اشاره به كتاب هاي ضداسلامي «سرويليام موير» كه بعنوان كتب مرجع اسلام شناسي در آمريكا استفاده مي شوند، نوشت: «استفاده از شواهد دروغين از جانب غرب براي حمله به اسلام يك روش هميشگي بوده است.»
اشخاص و گروههاي تحقيقاتي كه در در آمريكا به «اسلام شناس» موسوم شده اند، بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران با اشاره به شكست آمريكا از انقلاب ايران خواستار بازنگري در متون و راه حلهاي توصيه شده، گرديدند. بر اين اساس هميلتون ا.ر.گيپ و گوستاوفون گروينام روي جداسازي اسلام از حاملان اصلي آن- روحانيت و حوزه ها- و سپردن سر رشته امور بدست روشنفكران تاكيد كردند.
فون در صفحه 44 كتاب خود نوشته است: « با به وجود آوردن اسلام منهاي روحانيت، مسلمانان اصول و ارزش هاي فرهنگي حاكم بر جهان را خواهند پذيرفت». پرفسور آرماندو سالواتور نيز در كتاب خود - اسلام و مباحث سياسي درباره مدرنيسم- كه در سال 1376 چاپ شد، مي نويسد: «روشنفكران كشورهاي اسلامي كه حس آگاهي درون گرا دارند نيز- مانند غرب- خواستار تجديدنظر در مباني و اصول اسلامي بوده و تلاش كرده اند ميان و اصول اسلامي را مطابق خواسته هاي غربيان تغيير دهند اين الگوي اين روشنفكران از علي عبدالرزاق تا محمد ارغون بوده است».
با پيروزي اسلام گراها در شمال آفريقا و آسياي غربي اين پروژه عملا شكست خورد كما اينكه با شكست آمريكا، اروپا و رژيم صهيونيستي در 4 جنگ بزرگ- 1381 تا 1387- نظريه استفاده از اهرم نظامي و امنيتي عليه جهان اسلام نيز با شكست سنگيني مواجه گرديد. بنظر مي آيد با توجه به اين دو تجربه، صهيونيست ها و آوانجلست ها در چارچوب يك برنامه مدون آمريكايي، به صحنه آمده اند تا با ايجاد درگيري شديد ميان اضلاع جهان اسلام و به صحنه آوردن مسيحيان عليه مسلمانان و در نهايت ديني و مذهبي نشان دادن ستيزها در مناطق اسلامي، مسلمانان و بويژه جوانان را از روي آوردن به اسلام منزجر نمايند. اقدام ديوانه وار تري جونز عليه قرآن و ساخت فيلم عليه پيامبر بزرگوار اسلام كه در واقع چنگ انداختن به چهره همه انبياء و همه مقدسات است، معناي ديگري نمي تواند داشته باشد. غرب گمان مي كند مسلمانان در واكنش به اهانت به قرآن و پيامبر خود دچار چنددستگي مي شوند دستته اي براي حفظ رابطه با غرب، روش مسالمت آميز در پيش مي گيرند و دسته اي ديگر تا سر حد درگيري شديد پيش مي روند و غرب گمان مي كند در اين فضا مي تواند با اجماع سازي قدرت پراكنده خود، توان تجميع يافته جهان اسلام در جريان بيداري اسلامي را پراكنده كند و در نهايت براسلام و اسلام گرايان غلبه كند.
از اين طرف مسلمانان نبايد تنها به يك راه بينديشند. واكنش اجتماعي مسلمانان كه اين روزها در جاي جاي جهان اسلام به چشم مي خورد بسيار لازم است. اين واكنش اجتماعي بايد با اقدامات برنامه ريزي شده و منسجم در سطوح كشورها تكميل شوند تا اهانت به مقدسات اسلامي ريشه كن گردد. در اين بين جمهوري اسلامي مي تواند نقش ويژه اي ايفا كند و از ظرفيت به ميدان آمده موجود براي ايجاد ارتباط فعال بين مراكز و گروههاي اسلامي براي در ميدان نگهداشتن آن تا رسيدن به نتيجه، استفاده نمايد.
سعدالله زارعي


چاقو (گفت و شنود)

گفت: «دان مريدور» معاون نتانياهو كه رئيس سازمان انرژي اتمي و مسئول سازمان اطلاعات اسرائيل نيز هست اظهارات نتانياهو درباره حمله به ايران را بي اساس دانسته است.
گفتم: حالا اگر بااساس مي دانست چه غلطي مي خواستند بكنند؟!
گفت: روزنامه فرانسوي فيگارو با اشاره به اظهارات وي نتيجه گرفته كه نتانياهو بعد از آن همه ادعا درباره حمله نظامي به ايران مجبور شده شمشير خود را غلاف كند.
گفتم: شخصي كه با تهديد مردم بي دفاع كوچه و بازار، از آنها باج مي گرفت، در حالي كه چاقوي ضامن دار خود را بلند كرده و عربده مي كشيد و مي گفت؛ آهاي... ناگهان چشمش به يك پهلوان قلدر افتاد و براي اين كه خيلي ضايع نشود
صدايش را پايين آورد و گفت؛ آهاي يك چاقوي فروشي
داريم!


كيهان و خوانندگان

سامانه پيام كوتاه 32320003

¤ مسابقه فروپاشي اتحاديه اروپا و ايالات متحده آمريكا چه درخصوص بحران اقتصادي اخير و چه درخصوص فقر طبقاتي كه نشأت گرفته از سيستم سرمايه داري از جامعه غربي است در حال رسيدن به خط پايان است. برنده آن مردمي هستند كه 99% جامعه را تشكيل مي دهند و بازنده آن 1% حاكم بر 99% و اين يعني جامعه نويني كه بايد وارثين زمين گردند و نكته اي كه رهبرمعظم انقلاب اسلامي بدان اشاره كردند و فرمودند روزي مي رسد كه مردم اروپا و آمريكا پي مي برند حاكمانشان به آنها دروغ گفته اند.
محمودي
¤ برخي كشورهاي همسايه كه خواب امپراطوري و ايفاي نقش اول خود را در منطقه مي بينند بايد بدانند كه اين خوابها تعبير شدني نيست و بايد آنرا به گور ببرند.
2051---0913
¤معمولا شكارچيان خبره و كاركشته وقتي براي شكار به مكان هاي ناشناخته مي روند همراه خود يك بره يا بزغاله مي برند تا موقع خطر آن را رها كنند و خود از مهلكه سالم فرار كنند حالا حكايت دولتمردان تركيه و كانادا شبيه نقش همان طعمه هاي زبان و گوش و چشم بسته را براي استكبار بازي مي كنند.
0157---0912
¤چرا وزارت خارجه بمباران مكرر و وحشيانه انقلابيون يمني توسط پهپادهاي آمريكايي را به بهانه مبارزه با القاعده محكوم نمي كند؟
يك هموطن از اصفهان
¤ از مسئولين صدا و سيما درخواست مي شود سامانه ديجيتال را در كليه شهرهاي استان گلستان بويژه آزادشهر راه اندازي نمايند.
3654---0911
¤ همراه اول با اين همه گستردگي تبليغات از طريق مطبوعات و رسانه ها چند ماهي است (حداقل 2 دوره) از ارسال قبوض مشتركين به درب منازلشان خودداري مي نمايد و از طريق پيامك آنها را از ميزان بدهي خود مطلع مي كند با توجه به اينكه بسياري از مردم به اينترنت و روش پرداخت از طريق خودپرداز آشنايي ندارند لازم است همچون سازمانهاي آب و برق، گاز و تلفن ثابت نسبت به ارسال قبوض به درب منازل افراد اقدام نمايد.
حسين شفيعي ابيانه
¤ از دولت محترم درخواست مي شود براي كاهش جمعيت كلانشهر ها و افزايش جمعيت مركز ايران و شرق كشور فكر اساسي نمايند.
2773---0913
¤ كوچه كياست در شهرك آزادگان كاشان زيرسازي شد ولي ماههاست كه به همين حال رها شده در حالي كه ساير قسمتهاي شهرك كه نيازي به آسفالت نداشتند مجددا آسفالت شد؟!
7747---0913
¤در پروژه مسكن مهر پاكدشت ثبت نام نموده ام كه طبق وعده مسئولين سال نود قرار بود كه مسكن را تحويل دهند ولي براساس اخبار تاسف بار صحبت از تحويل آن در سال 92 مي شود؟! چرا اين همه بدقولي؟ با اين همه هزينه و وام چگونه از عهده مستأجري برآئيم، از مسئولين امر درخواست تسريع در واگذاري را دارم.
يك هموطن پاكدشتي
¤از مسئولين منطقه ويژه ارس جلفا درخواست مي شود به جاي به كارگيري افراد غيربومي نسبت به كارگيري جوانان بيكار بومي اقدام نمايد تا وضعيت بيكاري در اين شهر مرزي به حداقل برسد.
جوان جوياي كار از شهرستان جلفا
¤در كرمانشاه روبروي بيمارستان ارتش تا منبع آب 2 كيلومتر فاصله است طي 3 ماه اخير روزي 2 ساعت آب داشتن هنر است؟!
9432---0918
¤از وزير محترم آموزش و پرورش درخواست مي شود نسبت به بازنشسته نمودن همسران جانباز بالاي 50% كه در حكم كارگزيني آنان كلمه (پرستار جانباز) قيد گرديده يا تقاضاي خودشان اقدام نمايد، تا به پرستاري از همسر جانباز خود مبادرت ورزند.
3419---0915
¤از روزنامه كيهان انتظار مي رود تحصن عده اي از طلاب بروجرد در اعتراض به وضعيت نامناسب حجاب كه در حوزه علميه امام جعفر صادق(ع) 12 روز است متحصن شده اند اطلاع رساني كند (تحصن ادامه دارد).
0337---0916
¤از شهرداري تهران درخواست مي شود در تقاطع فتح و تهرانسر زيرگذر احداث نمايد تا مشكل ترافيكي دهها متري مرتفع شود.
2645---0912
¤چطور شركتهاي دولتي مثل سازمان آب و فاضلاب، شركت گاز، مخابرات و برق و براي اخذ وجه قبوض خود ضرب الاجل و تهديد مي نمايند و بانكها نيز به دريافت ديركرد و جريمه اقدام مي كنند ولي از طرف ديگر دولت نسبت به پرداخت معوقات ايثارگران و آزادگان اين قدر تعلل مي كند؟!
يك هموطن
«جوابيه شركت آب و فاضلاب استان تهران»
«در پاسخ به مطلب مندرج در كيهان تاريخ 31/5/91 درخصوص گلايه شهروندي مبني بر افت فشار آب شرب در خيابان فرشته آزادي لازم مي داند به آگاهي برساند، هم اكنون شركت آبفاي منطقه 4 شهر تهران در محدوده ياد شده در حال اصلاح و بازسازي شبكه توزيع آب است.
همچنين درخصوص نصب پمپ آب بدون مجوز از شهروندان محترم آن محدوده تقاضا مي شود در صورت اطلاع از چنين اقدامي با دفتر حراست آبفاي منطقه 4 (55813987) تماس حاصل فرمايند.»
 


بدون اجماع صورت گرفت

تصويب قطعنامه ضد ايراني در شوراي حكام

قطعنامه ضد ايراني كه توسط كشورهاي 1+5 تهيه شده بود، روز پنجشنبه بدون اجماع در شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي تصويب شد.
آژانس بين المللي انرژي اتمي روز پنجشنبه اين قطعنامه را كه «نگراني جدي» آن ها درباره پيشرفت هاي برنامه هسته اي ايران ابراز مي كند، تصويب كردند، اما علاوه بر آن تأكيد كردند كه خواستار حل صلح آميز موضوع برنامه هسته اي ايران هستند.
به گزارش خبرگزاري رويترز، كوبا به اين قطعنامه راي مخالف داد و به گفته ديپلمات هايي كه در اين نشست كه پشت درهاي بسته در مقر آژانس بين المللي انرژي اتمي در وين برگزار شد سه كشور تونس، مصر و اكوادور به اين قطعنامه راي ممتنع دادند.
كشورهاي 1+5 متن اين قطعنامه را كه هدف از آن افزايش فشار به ايران است روز چهارشنبه تهيه و تنظيم كردند و در آن درخواست هاي غيرقانوني شوراي امنيت از ايران را مورد استناد قرار دادند.
آفريقاي جنوبي صبح روز پنجشنبه با ارائه اصلاحيه اي كه به گفته برخي ديپلمات هاي غربي مي توانست زبان اين قطعنامه را در قبال ايران تضعيف كند اين نشست را دچار سردرگمي و آشفتگي كرد، اما در طول يك نشست سه ساعته به مصالحه دست يافتند.
پيشنهاد آفريقاي جنوبي مطابق با موضع برخي از كشورهاي عضو جنبش غيرمتعهدها (نم) بود كه برنامه هسته اي ايران را تهديدآميز نمي دانند.
اصلاحيه پيشنهادي آفريقاي جنوبي درباره بخشي از متن قطعنامه بود كه از ايران مي خواهد يك توافق نامه چارچوبي با آژانس بين المللي انرژي اتمي را كه هنوز مورد توافق قرار نگرفته است و چگونگي تحقيقات آژانس درباره مطالعات ادعايي را مشخص مي كند، بلافاصله به اجرا بگذارد.
بي بي سي درباره پيشنهاد آفريقاي جنوبي به عنوان عضو شاخص نم گفته است اين پيشنهاد به كلي فضا را به نفع ايران تغيير داد و تعديل كرد.
اين شبكه انگليسي تأكيد كرد درخواست آفريقاي جنوبي بر انجام تغييرات در بيانيه و تعويق راي گيري براي آن از آنجا كه اين كشور عضو نم است، اولين نشانه مؤثر واقع شدن برگزاري اجلاس غيرمتعهدها بر مصوبات شوراي حكام است.
شبكه آمريكايي سي ان ان نيز اعلام كرده است آمريكا از اينكه متن پيشنهادي اش در مورد ايران در شوراي حكام به نفع ايران تغيير كرد، ناراضي است.
خاطرنشان مي شود جلسه شوراي حكام به علت اختلاف نظر اعضا درباره تصويب قطعنامه پيرامون برنامه هسته اي ايران دو بار به تعويق افتاد.
گفتني است علي اصغر سلطانيه، نماينده كشورمان در آژانس در اين جلسه با ارائه گزارشي از همكاري هاي قانوني و فراقانوني ايران در موضوع فعاليت هاي صلح آميز هسته اي خود، تداوم اين پرونده را سياسي و عاري از دلايل فني و مستند دانست.
وي پس از نشست نيز گفت؛ قطعنامه مذكور از ايران و آژانس مي خواهد تا به گفت وگوهاي خود براي حل مسائل في مابين ادامه دهند و مديركل آژانس قرار است در گزارش بعدي خود نتايج گفت وگوهاي ايران و آژانس را اعلام كند. سلطانيه تأكيد كرد، در اين قطعنامه هيچ ضرب الاجلي براي ايران تعيين نشده است.
وي ادامه داد، تصويب چنين قطعنامه هايي تنها حل و فصل مسائل ميان ايران و آژانس را پيچيده مي كند.
بيانيه «نم»
همچنين در واكنش به صدور اين قطعنامه، جنبش عدم تعهد (نم) بيانيه اي 15 بندي صادر و ديپلماسي و گفت وگو را تنها راه حل پرونده هسته اي ايران دانست.
در بخشي از اين بيانيه آمده است؛ «ايران هنوز اسناد مربوط به مطالعات ادعايي را دريافت نداشته است. در اين چارچوب جنبش عدم تعهد از درخواست هاي پيشين مديركل خطاب به آن دسته از اعضايي كه اطلاعاتي را در ارتباط با «مطالعات ادعايي» به دبيرخانه ارائه كرده اند، براي موافقت با اينكه آژانس تمامي اسناد مربوطه را با ايران ارائه كند، كاملاً حمايت مي كند. جنبش عدم تعهد يكبار ديگر نگراني هاي خود را نسبت به ايجاد موانع در اين خصوص كه فرآيند راستي آزمايي آژانس را با مانع مواجه مي سازد، ابراز مي دارد. جنبش عدم تعهد در اين رابطه، خاطرنشان مي سازد كه مديركل قبلاً طي سند GOV/2009/55 گزارش كرده:
الف. آژانس بطور مستقل ابزارهاي محدودي را براي اثبات صحت مدارك ارائه شده كه اساس مطالعات ادعائي را تشكيل مي دهند در اختيار دارد.
ب. محدوديت هاي اعمال شده از سوي برخي اعضا در قبال در اختيار گذاشتن اطلاعات به ايران، انجام مذاكرات مشروح را با ايران در اين خصوص براي آژانس مشكلتر مي سازد.»
 


كاردار ايران در كانادا: دليل بستن سفارت ايران در كانادا وابستگي اوتاوا به تل آويو بود

كاردار ايران در كانادا تصريح كرد كه بستن سفارت ايران در اين كشور بيشتر به خاطر مسائل سياسي از جمله وابستگي شديد دولت كانادا به رژيم صهيونيستي و موفقيت ايران در اجلاس «نم» بوده است.
روز پنج شنبه كاردار و كارمندان سفارت جمهوري اسلامي ايران در كانادا با استقبال مقامات وزارت خارجه وخانواده هايشان وارد فرودگاه مهرآباد شدند.
«كامبيز شيخ حسني» كاردار ايران در كانادا بعد از ورود به فرودگاه مهرآباد در جمع خبرنگاران با ابراز خوشحالي از اينكه به ميهن اسلامي بازگشته است، گفت: ملت ايران با صلابت و اقتدار مي توانند در مقابل اين ناملايمات با استواري بايستد و هرگونه فشاري كه دشمن وارد مي كند را به پيروزي نزديك كند.
وي در ادامه با بيان اينكه دولت قبلي كانادا يك شهرت سنتي داشت كه در گذشته رفتار متعادل تري داشت، گفت: ولي دولت كنوني تحت رهبري يك راست مسيحي تبشيري رفتار بسيار متفاوتي داشته و به حمايت بي چون و چرا از اسرائيل شهرت داشته است.
شيخ حسني در ادامه خاطر نشان كرد: مسئولين ارشد اين دولت بارها اعلام كرده اند كه اسرائيل دوستي بهتر از كانادا روي زمين ندارد و همچنين حمايت هاي بي دريغي از اين رژيم كرده اند.
كاردار ايران در كانادا با اشاره به اينكه وابستگي كانادا به آمريكا قطعي است، گفت: هميشه اين حلقه هايي كه با هم تعامل مي كنند در حمايت از هم با ما اين گونه رفتار مي كنند. وي اظهار داشت: تلاش غربي ها هميشه به انزوا كشيدن ايران و تحريم بوده است و در طول اين سي و سه سال هرگونه موفقيتي كه جمهوري اسلامي ايران كسب كرده است، باعث ناراحتي آنها شده است.
شيخ حسني خاطر نشان كرد: برگزاري شانزدهمين اجلاس نم به ميزباني تهران به تاييد همه آگاهان موفقيت بزرگي بود كه حتما كانادايي ها از اين موضوع خوششان نيامده و يكي از دلايلي كه اين فشار را در اين مقطع آوردند همين پيروزي ايران در برگزاري موفق اجلاس نم بوده است.
كاردار ايران خاطر نشان كرد: اگر شما توجه كنيد سه نفر از سفراي سابق ارشد كانادا اذعان كردند كه دليلي براي اين كار وجود نداشته است و كانادايي ها مطرح مي كردند كه اين رفتار تحت تاثير عوامل بيروني است.
شيخ حسني در ادامه تصريح كرد: كانادايي ها براي بستن سفارت ايران هيچ دليل قانع كننده اي ندارند و خود انديشمندان و تحليلگران كانادايي نيز اذعان دارند كه دليل قانع كننده اي براي اين كار وجود نداشته است و تمام رفتار ما در كانادا مطابق قوانين بين المللي و احترام به قوانين محلي بوده است لذا هيچ گونه شواهدي مبني بر تخلف از اين قوانين از سوي سفارت وجود ندارد بنابراين دليلي براي بستن اين سفارت نيست جز فشارهاي خارجي و بين المللي از سوي رژيم هايي كه همه ما آنها را مي شناسيم.
 


لوموند : اوباما دروغ مي گويد ايران منزوي نيست

روزنامه فرانسوي لوموند در مقاله اي نوشت برگزاري اجلاس جنبش عدم تعهد در تهران ثابت كرد ايران منزوي نيست واين اجلاس نشان داد جنجال درباره برنامه هسته اي ايران باعث تنزل موقعيت اين كشورنشده است وايران درمناقشه هسته اي با غرب ، تنها نيست.
به گزارش واحدمركزي خبر، به نوشته اين روزنامه فرانسوي ؛ باراك اوباما رئيس جمهور امريكا در سخنراني ششم سپتامبر خود در گردهمايي دموكرات ها به دروغ گفت جهان در مخالفت با برنامه هسته اي ايران متحد مي ماند. اما در سي و يكم اوت ، صد و بيست كشور جهان حمايت خود را از برنامه صلح آميز هسته اي ايران اعلام كردند. اين كشورها در اجلاس جنبش عدم تعهد كه تحت رياست ايران در تهران برگزار مي شد ، گردهم آمده بودند. صد و بيست كشوري كه دو سوم اعضاي سازمان ملل را تشكيل مي دهند و بيش از نيمي از جمعيت جهان را در خود جاي داده اند و اين رخدادي بي اهميت نيست. جنبش عدم تعهد، جهان را آنچنانكه اوباما يا نشريات اروپا توصيف مي كنند ، نمي بيند. اين جنبش بدنبال زدودن آثار محوريت غرب است. بيانيه پاياني نيز مهر تاييدي بر روايت ايران از برنامه هسته اي اش بود يعني برنامه اي كه تنها اهداف غيرنظامي دارد. بيانيه از اين هم پا فراتر گذاشت و در اختيار داشتن چرخه كامل هسته اي يعني غني سازي اورانيوم را حق ايران دانست.


تقلاي ناشيانه آمريكا براي پيشگيري از خشم جهان اسلام (خبر ويژه)

محافل سياسي و رسانه اي غرب به دنبال خروش غيرت امت اسلامي عليه اهانت به ساحت پيامبر اعظم(ص)، شگرد لوث كردن ماجرا را در پيش گرفتند.
رسانه هاي غربي و از جمله دنباله هاي آنها در رسانه هاي فارسي زبان بيگانه در پي فوران خشم مسلمانان در سراسر جهان اسلام و ايران اسلامي مدعي شده اند سازندگان فيلم موهن مورد اعتراض، صهيونيست نيستند بلكه قبطي مسيحي هستند و كارگردان معرفي شده نيز وجود خارجي ندارد! اين رسانه ها با تكرار خبر واحد مي گويند كارگردان فيلم موسوم به برائت از مسلمانان (بي گناهي مسلمانان)، فردي به نام نيكولا باسيل نيكولا است- و نه سام باسيل- كه او هم مي گويد فيلم نامه متعلق به وي نيست. اين رسانه ها همچنين براي تبرئه بيشتر عوامل صهيونيست پشت ماجرا، نام چند مصري قبطي نظير موريس صادق را به ميان كشيده اند تا به زعم خود اين گستاخي بزرگ جريان صهيونيسم مسيحي و شبكه ناتوي فرهنگي را به دعواي ميان گروه هاي مذهبي در مصر تبديل كنند حال آن كه قبطي هاي مصر نيز نسبت به فيلم مذكور ابراز انزجار كرده اند.
شايان ذكر است خبرگزاري رويتر و روزنامه آمريكايي وال استريت ژورنال پيش از اين (روز سه شنبه) تاكيد كردند كه «بيش از يكصد يهودي آمريكايي با اعطاي 5 ميليون دلار در ساخت فيلم مورد اعتراض كه كارگردان آن آمريكايي- اسرائيلي است مشاركت كرده اند». در واقع محافل غربي پس از مشاهده واكنش سنگين و يكپارچه امت اسلامي عليه آمريكا و رژيم صهيونيستي، در تلاشند تا ماجرا را به تقابل مسلمانان و مسيحيان كاهش دهند و در عين حال تدارك كنندگان اين گستاخي بزرگ را به حاشيه امن ببرند.
اين تلاش رسانه اي پرحجم براي لوث كردن ماجرا و القاي اينكه سازنده فيلم نامعلوم است در حالي است كه پليس آمريكا اعلام كرده سازنده فيلم از پليس خواسته تا از وي محافظت كند.
گفتني است دولت هاي آمريكايي و اروپايي در حالي كه ترديد در افسانه هولوكاست را جرم مستوجب تنبيه و مجازات و تعقيب مي دانند و با ترديدكنندگان ولو در حد متخصصان تاريخ به شدت برخورد مي كنند، در موارد اهانت علني به مقدسات اسلامي ادعا مي كنند اين مسئله مربوط به آزادي بيان مي شود و آنها نمي توانند آزادي بيان را محدود كنند.
 


تسخير سفارت آمريكا در تهران اين بار در كشورهاي ديگر تكرار شد (خبر ويژه)

رژيم صهيونيستي اعتراضات گسترده مسلمانان در قاهره و مصر و يمن عليه فيلم موهن آمريكايي را روي ديگر بهار عربي خواند.
آويگدور ليبرمن وزير خارجه اسرائيل درباره خروش امت اسلامي و حمله به مراكز ديپلماتيك آمريكا در قاهره و صنعا و بنغازي گفت: آنچه در اين شهرها رخ داده و مي دهد روي ديگر بهار عربي است.
به گزارش راديو اسرائيل، ليبرمن اضافه كرد: در پي خيزش هاي مردمي در كشورهاي عربي، افراط گرايان اسلامي تقويت شده اند.
شيمون پرز نيز مي گويد: از حمله به سفارتخانه و كنسولگري آمريكا در كشورهاي مختلف بهت زده است.
همزمان مجله آلماني اشپيگل در تحليلي نوشت مسلمانان در كشورهاي مختلف درباره نفرت و انزجار از آمريكا متحد شده اند.
اين نشريه تصريح كرد: تصاوير حمله به سفارت آمريكا در قاهره و خبر قتل سفير اين كشور در ليبي، خاطرات بد مربوط به تسخير سفارت آمريكا در تهران را زنده مي كند. در حال حاضر نمي توان پيامدهاي ماجراي اخير را پيش بيني كرد اما نگاهي كه آمريكا با آن به نظاره سرنگوني حكومت ها در جهان عرب نشسته بود، تغيير خواهد كرد.
همچنين وب سايت راديو زمانه در تحليل خروش امت اسلامي عليه نمايندگي هاي سياسي آمريكا در كشورهاي منطقه نوشت: اين رويداد نشان داد وضعيت آمريكا در كشورهاي اسلامي به خصوص بعد از بهار عربي ضعيف شده است. اينك در افكار عمومي كشورهاي مسلمان، ضديت با آمريكا بيش از گذشته نيرو گرفته است.
اين وب سايت اضافه كرد: دولت هاي سرنگون شده متحدان آمريكا بودند اما همان گونه كه اوباما مي گويد مصر جديد متحد آمريكا نيست و او مي خواهد كه دشمن نيز نباشد. آمريكا مي كوشد فضا در اين كشورها به سمت تخاصم نرود.
 


فحاشي واشنگتن پست بعد از كشيده آبدار هند به گوش آمريكا (خبر ويژه)

آمريكا از حضور نخست وزير هند در اجلاس سران غيرمتعهدها در تهران خشمگين و ناراحت است.
روزنامه اردوزبان انقلاب چاپ دهلي نو ضمن درج خبر فوق نوشت: آمريكا به شكل محرمانه از حزب مخالف مان موهان سينگ حمايت مي كند. از زماني كه نخست وزير هند تصميم خود را براي حضور در اجلاس غيرمتعهدها در تهران اعلام كرد رسانه هاي غربي كه تحت تاثير دولت هاي آمريكا و اسرائيل قرار دارند به وي توصيه كردند از انجام اين سفر خودداري كند و اين ديدار را براي هند غيرمفيد و مضر توصيف كردند.
اين روزنامه هندي نوشت: با وجود چاپ مقالات مختلف درباره تاثير منفي اين سفر از سوي نويسندگان صهيونيستي اما نخست وزير هند در اين مورد سياست مستقل خارجي هند را اجرا و مشخص كرد كه فقط دولت هند مي تواند در اين زمينه تصميم گيري كند و اين تصميم توسط هيچ كشور ديگري از جمله آمريكا و متحدين آن اتخاذ نخواهد شد.
روزنامه انقلاب با بيان اين كه هند علاوه بر حضور در اجلاس كشورهاي غيرمتعهد بر گسترش روابط دوجانبه با ايران نيز تاكيد داشت و در مقابل فشار آمريكا ايستادگي كرد نوشت: ناراحتي رسانه هاي غربي از اين كشور تعجب آور نيست و به همين دليل است كه روزنامه واشنگتن پست نخست وزير هند را مورد انتقاد شديد قرار داده و از سياست هاي وي به شدت انتقاد كرد. واشنگتن پست نوشت «مان موهان سينگ يك اقتصاددان معروف است كه روند اصلاحات اقتصادي را در هند به راه انداخته اما امروز رياست يك نظام اقتصادي را بعهده دارد كه در حال فروپاشي است. شخصيت نخست وزير ساكت هند به يك فاجعه تبديل شده است و با وجودي كه دولت سينگ براي اصلاح روابط هند با آمريكا كارهاي زيادي را انجام داده و جايگاه خوبي را در سراسر جهان به دست آورده بود اما اكنون وي مسير ديگري را اتخاذ نموده و به نظر مي رسد كه رئيس فاسدترين، نالايق ترين و غيرفعال ترين دولت شده است.»(!)
روزنامه هندي خاطرنشان كرده كه محافل آمريكايي، حزب مخالف مان موهان سينگ را تحت فشار گذاشته اند تا اين حزب خواستار استعفاي نخست وزير شود.
يادآور مي شود نخست وزير هند در راس يك هيئت عالي رتبه 250 نفره در اجلاس غيرمتعهدها شركت كرد و همين شوك سنگيني براي رژيم صهيونيستي و آمريكا بود.
رسانه هاي غربي از اجلاس تهران به عنوان سيلي آبدار در گوش قدرت هاي غربي و نشانه انزواي آمريكا و اسرائيل در جامعه جهاني ياد كردند.
 


بازتاب ديدگاه كدام سرويس را بازتاب مي دهد؟! (خبر ويژه)

خبر ويژه روز سه شنبه كيهان درباره جعل بي سابقه خبر از سوي يك سايت اينترنتي حق العمل كار مورد استقبال گسترده محافل رسانه اي و شهروندان قرار گرفت.
همزمان با استقبال رسانه هاي مختلف از روشنگري كيهان درباره اقدام كم سابقه سايت بازتاب، شهروندان متعددي نيز خواستار انتشار اخبار بيشتر درباره هويت گردانندگان اين سايت فتنه گر شده اند. سايت ياد شده كه سابقه ممتدي در زمينه تحريف و شانتاژ و منفي بافي عليه نظام به نيابت از محافل بيروني دارد و به همين علت نيز فيلتر شده است، اخيرا در خبري كاملا دروغ و كذب مدعي شده بود دكتر مسعود اسداللهي كارشناس مسائل منطقه در جلسه بسيج اساتيد كشور در مشهد مقدس سخنراني كرده و گفته كه «در سوريه درست عمل نكرديم». اين جعل خبر آميخته با وقاحت در حالي بود كه دكتر اسداللهي در بيروت اقامت دارد و اساسا در همايش بسيج اساتيد در مشهد حضور نيافته تا چه رسد به اين كه پيش بيني سقوط بشار اسد را در آنجا مطرح كرده و سياست جمهوري اسلامي در قبال سوريه را اشتباه خوانده باشد!!
در پي اقدام سايت بازتاب، دكتر اسداللهي در توضيحي نوشت: اينجانب مسعود اسداللهي متن خبر و گزارش منتشر شده در سايت «بازتاب امروز» (كه ظاهرا از سايت هاي فيلتر شده مي باشد) در خصوص سخنراني در جلسه بسيج اساتيد و حمله به سياست خارجي ايران در مورد بحران سوريه را به شدت تكذيب كرده و به اطلاع عموم مي رسانم كه نه تنها هيچگونه سخنراني و يا ارائه تحليل در جلسه بسيج اساتيد كشور در شهر مقدس مشهد انجام نداده ام بلكه حتي حضور فيزيكي هم در آن جلسه نداشته ام. علاوه بر اين، مطالب مطرح شده در آن گزارش را صحيح نمي دانم. متاسفانه خبرنگار سايت مزبور با جعل خبر و نسبت دادن اين مطالب بي اساس به اينجانب، مرتكب يك جرم رسانه اي گشته كه قابل پيگيري در دادگاه ذي صلاح مي باشد.
يادآور مي شود كه خبر جعلي سايت بازتاب با استقبال گسترده رسانه هاي رژيم صهيونيستي روبرو شد و علاوه بر راديو اسرائيل و سايت وزارت خارجه رژيم اشغالگر قدس و ساير رسانه هاي اسرائيلي، سايت بالاترين نيز كه تحت مديريت منوشه امير اداره مي شود بدون اشاره به تكذيب خبر از سوي دكتر مسعود اسداللهي، تلاش كرد، خبر دروغ سايت بازتاب را نشانه حمايت برخي تحليلگران ايراني از نظر اسرائيل درباره بحران سوريه قلمداد كند! و آنچه در اجلاس تهران درباره دخالت اسرائيل و آمريكا در بحران سوريه مطرح شده بود را زير سؤال ببرد!
گفتني است رسانه هاي صهيونيستي با انتساب سايت بازتاب به محسن رضايي، مخالفت اين سايت با ديدگاه جمهوري اسلامي ايران درباره بحران سوريه را به دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز نسبت داده اند! كه غيرقابل قبول به نظر مي رسد ولي به علت تكرار اين انتساب و سوءاستفاده پي درپي جريانات ضد انقلاب از آن، جا دارد آقاي محسن رضايي از اين اتهام اعلام برائت كند.
شبكه مافيايي سايت مورد اشاره كه از افشاگري كيهان درباره حمايت اين سايت از ديدگاه اسرائيل نسبت به بحران سوريه عصباني و دستپاچه شده است مدير مسئول كيهان را به باد ناسزا و فحاشي گرفته تا به زعم خود افتضاح به بار آورده را ماله كشي كند. بازتاب نوشته است برخي از اعضاي خانواده مدير مسئول كيهان در خارج كشور به سر مي برند. گفتني است اين به اصطلاح خبر سايت بازتاب نيز از جمله توهم پراكني هاي راديو اسرائيل و ساير رسانه هاي ضد انقلاب است مبني بر اين كه يكي از اعضاي خانواده شريعتمداري بورسيه هيئت علمي وزارت علوم است و با اين تحليل كه اگر او نيز ديدگاهي شبيه مدير مسئول كيهان داشته باشد بايد نسبت به حضور ديدگاه هاي ارتجاعي!! در دانشگاه هاي ايران تاسف خورد! بنابراين سايت بازتاب در اين زمينه نيز مانند خبر جعلي درباره سوريه ديدگاه جريانات بيروني را بازتاب داده است! سايت مزبور مي نويسد مدير مسئول كيهان سه دهه است كه بر سر سفره انقلاب نشسته است! و توضيح نداده كه نشستن بر سر سفره انقلاب جرم است يا ريزه خواري سفره ديگران؟!
طبق معمول فحاشي اخير بازتاب عليه كيهان و مدير مسئول آن كه مانند فحاشي همه گروه هاي ضد انقلاب باعث افتخار كيهان است، با استقبال سايت هاي صهيونيستي و «ضد انقلاب» و «فتنه گر» نظير بي بي سي، بالاترين، جرس، كلمه، دفتر رضا پهلوي و... قرار گرفت. اما فارغ از هياهوي بازتاب براي ردگم كني، اين سؤال همچنان بي پاسخ مانده است كه گردانندگان بازتاب با كدام توجيه اقدام به جعل خبر در خدمت مواضع آمريكا و رژيم صهيونيستي كرده اند؟ به عبارت ديگر سؤال اين است كه آنها جعل خبر عليه جمهوري اسلامي را براي كدام محافل اطلاعاتي و سياسي در آمريكا و اسرائيل «فاكتور» مي كنند؟!
گفتني است در پي رسوايي اخير سايت بازتاب گردانندگان اين سايت ظاهرا به اين نتيجه رسيده اند كه به گونه اي مبهم تكذيبيه دكتر اسداللهي را منتشر كنند!


نتانياهو غلاف كرد اسرائيل خط قرمزش كجا بود؟! (خبر ويژه)

در حالي كه يك روزنامه فرانسوي معتقد است قدرت مانور نخست وزير اسرائيل عليه ايران در حد چشمگيري كاهش يافته، معاون نتانياهو پشت وي را خالي كرده و گفت «نمي خواهم درباره ايران خط قرمز مشخص كنم.»
دان مريدور معاون نتانياهو در گفت وگو با راديو نظامي اسرائيل و درباره برنامه هسته اي ايران گفت: من نمي خواهم خط قرمز يا ضرب الاجلي در اين زمينه مشخص كنم. من فكر مي كنم اكنون بايد تحريم ها ادامه داده شود.
پيش از اين نتانياهو از قدرت هاي غربي به ويژه آمريكا خواسته بود خط قرمز روشني براي ايران تعيين كنند اما مقامات آمريكايي نظير هيلاري كلينتون علنا با اين خواسته مخالفت كردند.
دان مريدور در كنار معاونت نتانياهو، رئيس سازمان انرژي اتمي و سازمان اطلاعات رژيم صهيونيستي هم هست.
گفتني است همزمان با تعميق اختلافات در ميان مقامات رژيم صهيونيستي و نيز ميان آمريكا و اسرائيل، ايهود باراك از علني شدن اين اختلافات انتقاد كرد.
وزير دفاع رژيم صهيونيستي كه خود يكي از عوامل جنجال هاي علني اخير بوده، مدعي شده «اين مباحث نبايد در محافل عمومي مورد بحث واقع شود بلكه بايد پشت درهاي بسته حل و فصل شود».
از سوي ديگر روزنامه فرانسوي فيگارو در تحليلي با عنوان «چرا نتانياهو شمشيرش را غلاف كرد؟» نوشت: قدرت مانور نخست وزير اسرائيل در حد چشمگيري كاهش يافته است. يك مقام اسرائيلي مي گويد «درباره حمله به ايران حرف زياد زده مي شود و اين مسئله از توان ما براي انجام اقدامات بازدارنده مي كاهد. به همين دليل نتانياهو مصمم شده موضوع اقدام نظامي را به وقت ديگري موكول كند. نتانياهو مي داندكه بهاي درگيري نظامي با ايران بسيار بالاست.»
فيگارو مي افزايد: نتانياهو با جبهه اي از انواع مخالفان مواجه شده است؛ آمريكا، بخشي از دولت اسرائيل، بسياري از مسئولان امنيتي و اكثريت اسرائيلي ها. مقام اسرائيلي مي گويد شرايط براي خواسته نتانياهو فراهم نشده در حالي كه جنگ توأم با خطا تبديل به فاجعه خواهد شد.
فيگارو خاطرنشان كرد: نتانياهو كه از هر طرف مورد اعتراض است، تصميم گرفته تا بازي را قدري آرام كند.
يادآور مي شود لفاظي هاي دولت نتانياهو باعث شد دولت آمريكا در اقدامي نادر اعلام كند كه اوباما در جريان سفر نتانياهو به نيويورك و حضور در نشست سازمان ملل، ديداري با وي نخواهد داشت. سخنگويان آمريكا بعدا سعي كردند اين موضع گيري تند را تلطيف و با بيان اينكه سخنراني نتانياهو و اوباما در دو روز متفاوت انجام مي شود، توجيه كنند.
روزنامه واشنگتن پست در همين زمينه به قلم فريد زكريا مقاله اي را منتشر كرد كه تاكيد مي كند: خط قرمز اسرائيل براي ايران بي معناست.
اين روزنامه خاطرنشان كرد: نتانياهو علنا آمريكا را سرزنش كرد كه خط قرمز روشني براي برنامه اتمي ايران تعيين نمي كند. اسرائيل خواهان آن است كه دولت اوباما تعهد بدهد كه در صورت تخطي ايران از خطوط قرمزي كه به زعم اسرائيل بايد تعيين شود، با ايران وارد جنگ شود؛ تعهدي كه هيچ كشوري زير بار آن نخواهد رفت. اين همه در حالي است كه اسرائيل، خود «خطوط قرمز» مورد نظر را روشن نكرده و از فعاليت يا اقدامي خاص در راستاي غني سازي نام نبرده كه دست زدن به آن، معادل عبور از خط قرمز تلقي شود. دليل آن هم روشن است؛ چنين اقدامي گزينه هاي اسرائيل را محدود خواهد كرد و حركت هاي آن كشور را براي ايران قابل پيش بيني مي كند. پرسش آن است كه اگر اسرائيل اين راه را برنگزيده، چرا انتظار دارد آمريكا غير از اين عمل كند؟ از سوي ديگر، در اسرائيل نيز ميان دولتمردان و سياستمداران، همفكري و يكپارچگي به چشم نمي خورد و نشانه ها نيز حاكي از آن است كه اكثريتي قاطع از نتانياهو حمايت نمي كنند.
فريد زكريا نوشت: برنامه هسته اي در ميان اغلب سياستمداران ايران و حتي مخالفان محبوب است و هرگونه تندروي غرب در اين باره موجب قدرتمندتر شدن رژيم مي شود.


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14