(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 27 شهریور 1391 - شماره 20308

رسانه ملي و تكاليف جنگ نرم
نكاتي درباره اقدام وقيح غرب در توليد فيلم موهن ضد پيامبر اسلام (ص)
واكاوي يك نقشه شوم و آنچه بر عهده ماست!
سينما؛ سلاح است!
نگاهي به فيلم «تلألو» به بهانه ساخت فيلم ضداسلامي
اوج گيري جنون در شكنجه گاه بهشت زميني!
صدور 15 فيلم با موضوع امام هشتم به خارج از كشور
ويژه برنامه هاي سيما در هفته دفاع مقدس
جشنواره فيلم و عكس شهداي جهاد علمي


رسانه ملي و تكاليف جنگ نرم

در قرآن كريم، آيه شريفه 217 سوره مباركه بقره، خداوند متعال مي فرمايد: «ولايزالون يقاتلونكم حتي يردوكم عن دينكم ان استطاعوا». به اين معني كه «دشمنان شما همواره با شما در جنگ هستند.» واژه لايزالون دلالت بر استمرار دارد و گوياي اين است كه جنگ دشمنان هميشگي است. هرچند كه بسته به شرايط مكاني و زماني نوع اين جنگ ممكن است متفاوت باشد. گاهي جنگ، جنگ نظامي است. گاهي اقتصادي است و گاهي نيز فرهنگي.
چندسال است كه واژه جنگ نرم وارد ادبيات سياسي ما شده و علت آن هم اين است كه شيوه مبارزه دشمنان با ما از روش هاي سخت يا همان نظامي فاصله گرفته و رويكرد تهاجم به مباني اعتقادي و فرهنگي غلبه يافته است. يكي از مهم ترين و اصلي ترين ابزارهاي دشمن براي پيشبرد اهداف خود در جنگ نرم، رسانه است.
دشمن با ابزار رسانه، دائم در حال دروغ بافي، القاء شبهه، يأس و نااميدي، سياه نمايي، زيرسؤال بردن مواضع و اصول سياسي كشور، دروغ گويي و يا بزرگنمايي و... است و در همين راستا با راه اندازي شبكه هاي راديويي و ماهواره اي و نيز سايت هاي اينترنتي گسترده سرمايه گذاري هاي كلاني را انجام داده است و براي انحراف درمسير ملت و يا حداقل بي تفاوت نمودن مردم نسبت به نظام و انقلاب و اسلام، تمام تلاش خود را به كار بسته است.
در واقع تعريف علمي جنگ نرم عبارت است از «استفاده دقيق و طراحي شده از تبليغات و ابزارهاي مربوط به آن به منظور تأثيرگذاري بر عقايد، فرهنگ، سياست، احساسات، تمايلات، رفتار و مختصات فكري دشمن با توسل به شيوه هايي كه موجب پيشرفت مقاصد امنيت ملي مي شود.»
لذا جنگ نرم از پيچيدگي هاي بسيار زيادي برخوردار است و به همين دليل با همان پيچيدگي ها و ظرافت ها هم بايستي به مقابله با آن پرداخت.
مسلما يكي از مهم ترين روش هاي نظام براي تقابل با جنگ نرم، استفاده از ابزار متقابل، يعني رسانه است، يا به تعبيري جنگ رسانه ها با هم! اما در بين همه رسانه هاي داخلي، رسانه ملي به دليل دامنه گسترده مخاطب ها و نيز فراگيربودن محتوا و برنامه هاي متنوع از جايگاه ويژه اي درميدان جنگ نرم برخوردار است.
اين موضوع از آن جهت حائزاهميت است كه طي سال هاي اخير رسانه هاي غربي و اپوزيسيون براي جذب مخاطب و تأثيرگذاري بر مردم كشورمان خباثت هاي فراواني را به خرج داده اند و البته بربخش كوچكي از جامعه كه در مقابل اين گونه هجوم ها سست تر بوده و سطح آگاهي نازلي دارند نيز تأثير گذاشته اند. مانند آنچه كه درسال 88 شاهد بوديم كه البته بسياري از رسانه هاي غربي و يا رسانه هاي فارسي زبان اپوزيسيون همچنان از سوژه هاي باقي مانده در حال جوسازي و خبرپراكني و تحريك مردم هستند.
اما كشور ما طي ماه هاي آتي و در سال آينده با يك ميدان حساس ديگر به نام انتخابات رياست جمهوري مواجه است كه از هم اكنون رسانه هاي غربي دندان هاي خود را براي شروع عمليات هاي جديد خود تيز كرده اند و مطمئنا سناريوهاي گذشته و البته با مدل هاي متفاوت و جديد را در پيش خواهند گرفت و از هر اقدامي براي توطئه و ضربه به نظام دريغ نخواهند نمود.
يكي از استراتژي هاي صدا و سيما در راستاي تقابل با اين شيطنت ها، گسترش و افزايش تعداد شبكه هاي تلويزيوني و تخصصي تركردن آنها بوده تا به اين وسيله باعث ريزش مخاطب هاي شبكه هاي ماهواره اي شود كه اتفاقا اين امر تا حدودي هم اتفاق افتاد. چرا كه هميشه عده اي از مخاطبين شبكه هاي ماهواره اي مخاطبين اجباري يا ناخواسته يا تدريجي هستند. به اين شكل كه اين عده نه براي دنبال كردن برنامه هاي خاص سياسي اين شبكه ها بلكه با اهداف ديگر مانند مستند، فيلم، ورزش و... به اين شبكه ها روي مي آوردند و در كنارش ناخودآگاه هدف خطاب برنامه هاي سياسي و اخبار آلوده اين شبكه ها قرار مي گرفتند.
بنابراين، يك اتفاق بزرگ و مهمي كه در عرصه جنگ نرم افتاده است همين تأمين نيازهاي مخاطب در ابعاد مختلف ورزشي، مستند، انيميشن، فيلم و... از سوي رسانه هاي ملي است كه ما را يك گام به جلو برده است.
اما هنوز هم صدا و سيما در ابعاد مختلف لازم است به فكر تقويت خود و آماده خنثي كردن و افشاگري حربه ها و شيطنت هاي جديد و پيچيده تر غرب در فضاي رسانه اي عليه كشورمان باشد.
ايوب توكليان


نكاتي درباره اقدام وقيح غرب در توليد فيلم موهن ضد پيامبر اسلام (ص)

واكاوي يك نقشه شوم و آنچه بر عهده ماست!

محمد قمي
خبر دردناك بود و غصه آور و تلخ! يك شبه هنرمند و كارگردان صهيونيست با حمايت عمال دولت آمريكا دست به يك اقدام شنيع و وقيح زد؛ فيلم موهن ضداسلامي با موضوع شخصيت و زندگي حضرت محمد(ص) توسط سام باسيل كارگردان يهودي صهيونيستي كه با حمايت مالي در آمريكا توليد شد و نمايش آن طي روزهاي گذشته موجبات خشم و نفرت مسلمانان را در نقاط مختلف دنيا به دنبال داشت كه البته در مهم ترين واكنش، به قتل سفير آمريكا در ليبي منجر شد و نيز اعتراض خشمناك مردم مسلمان ساير كشورهاي اسلامي به ويژه مصر را در پي داشت.
اما واقعيت اين است كه ساخت اين نوع فيلم ها براي اولين بار نيست كه اتفاق مي افتد و شايد براي آخرين بار هم نباشد!
مجموعه فيلم هايي كه با وهن و تمسخر، به نمادها و شخصيت هاي برجسته و مقدس اسلامي مي پردازند و با سوءاستفاده از آزادي بيان، در واقع عليه آزادي و آرامش و صلح جهاني حركت مي كنند.
اما اگر بنا باشد مسئله را قدري عميق تر و دقيق تر ببينيم روش و منش و مدل توليد و نمايش اين گونه فيلم ها را بايد در يك «جريان» غيرسينمايي و كاملا سياسي ديد كه طرح هاي شوم و نقشه هاي خطرناكي را براي مسلمانان و ساير متدينين اديان آسماني در سر دارد.
حقيقت آن است كه با اين الگوي فيلمسازي و جريان هاي سياسي پشت آن ابدا نبايد برخوردي ساده انگارانه و عادي داشت بلكه بايد با در نظر گرفتن پيچيدگي ها و اهداف مختلفي كه از به راه انداختن اين برنامه ها دنبال مي شود به كنه واقعيت پي برد و حقيقت امر را از نظر دور نداشت.
جريان فيلمسازي عليه ارزش ها و مقدسات اسلامي با اين رويكردهاي تكرار شده در طول تاريخ پيدايش سينما، در واقع چند محور مهم را در اهداف و اغراضش دنبال مي كند؛ لكه دار كردن دامان پاك اسلام و وهن و هجو مقدسات اين دين مبين در جهت تقدس زايي از الگوهاي محوري و شخصيت ها و نمادهاي اصلي آن، ايجاد جنگ و نفرت مابين پيروان اديان آسماني و تنش زايي و جنگ آلودگي ميان مؤمنين اديان مختلف، جهاني كردن و ترويج و تبليغ مفهوم و منظومه نظرشان در معنايابي از واژه آزادي بيان و تكرار و جا انداختن نوعي از سبك زندگي بر همين مبنا كه در آن نكات و مؤلفه هاي مختلفي در نظر گرفته شده و از جمله اينكه هيچ امر و شخصيت و نماد مقدسي در جهان هستي وجود ندارد و مي توان بر مبناي اصل آزادي بيان همه چيز را نه تنها نفي و انكار بلكه هدف هجو و تمسخر و وهن هم قرار داد و هيچ كس حق ندارد در برابر اين مسئله هيچ گونه مقاومت و اعتراضي داشته باشد!
اين ها بخش هاي مهمي از رهيافت هاي جبهه ضداسلامي و بلكه ضدديني غرب است كه تلاش مي كند با سلاح سينما به مقابله با روح انديشه ديني و تقدس معنوي برود و با ترويج سبك زندگي ليبرال منش و اباحه گر و لاابالي خود در مقابل عظمت و گيرايي و جذابيت ذاتي و فطري دين هاي آسماني و البته اسلام عزيز صف آرايي و مبارزه كند.
فيلم موهن اخير از دنباله هاي اين حركت خزنده، مغرضانه و خطرناك ضدفرهنگي است كه البته سابقه اي طولاني در كارنامه فيلم هاي ضدفرهنگي و با ماهيت سياسي در غرب دارد.
تاريخ سينما به ويژه در طول 50 سال اخير گوياي اين واقعيت تلخ و التهاب زا و تنش برانگيز ايادي شيطان است كه ماهيت و عظمت و تقدس اسلام را نشانه گرفته اند و تلاش مي كنند با امتداد دادن به اين جريان شبه سينمايي و اصالتاً سياسي و ضدفرهنگي، ريشه هاي فكري و دامنه روزافزون گيرايي و جذابيت اسلام را مخدوش و دچار ضربه نمايند.اين فيلم، نه اولين نمونه و نه آخرين مدل از روند فعاليت سياسي كمپاني هاي صهيونيستي- آمريكايي در ميدان هنر سينماست كه بايستي با هوشياري و آگاهي و اقدامات مؤثر و متقابل، به خنثي سازي و بازنمايي ماهيت اصلي و چركين آنها براي افكار عمومي جهانيان پرداخت و در اين موضع، از ضعف و بي خبري و انفعال و غفلت، به شدت دوري كرد.
هم ابراز نفرت و اعتراض به اين اقدام شنيع وظيفه اي حتمي و لازم است براي مسلمين و هم كاري كه امثال مجيد مجيدي كارگردان عزيز مسلمان ايراني در حال انجام آن است، يعني ساخت فيلمي عظيم و ديدني و با شكوه از دوران حيات طيبه رسول مكرم اسلام(ص).
ما مسلمانان بايد هم به صورت سلبي و هم ايجابي، هم با زمان شناسي و آگاهي و اعتراض و خشم بجا و هم با حركت هاي پيشروانه و غيرانفعالي و مثمرثمر و پوينده مثل توليد آثار سينمايي فاخر و جذاب و مخاطب گرا براي مردم جهان در بازنمايي و انعكاس زيبايي هاي اسلام و پيامبر عزيزمان، تلاشي جدي داشته باشيم و اين وظيفه اي است بس خطير بر دوش همه مسلمانان آگاه و بصير و عاشق پيامبر اعظم(ص).
برگرديم به بحث اصلي اين نوشتار و آن هم اين كه؛ اگر بنا باشد مسئله را قدري عميق تر و دقيق تر ببينيم روش و منش و مدل توليد و نمايش اين گونه فيلم ها را بايد در يك «جريان» غيرسينمايي و كاملا سياسي ديد كه طرح هاي شوم و نقشه هاي خطرناكي را براي مسلمانان و ساير متدينين اديان آسماني در سر دارد و در برابر اين وضعيت و موقعيت، ما هم بايد به عنوان سپاه اسلام و سربازان پيامبر اكرم(ص)- كه ان شاءالله توفيق و لياقت اين عنوان را داشته باشيم- به جريان سازي و حركت هاي پيشروانه و نه صرفاً انفعالي در فضاي رسانه اي و خصوصاً در توليدات ارزشمند سينمايي بپردازيم تا در اين مصاف حساس، خطير، تعيين كننده و حياتي، دچار خسران و شكست نشويم!


سينما؛ سلاح است!

پژمان كريمي
درآمريكا، انديشكده هايي فعاليت مي كنند كه ماموريت آنها، طراحي و عرضه سناريوهاي جنگ نرم متناسب با وضعيت و رويدادهاي كشورهاي هدف، برپايه خط مشي و سياستهاي القايي مراكز سياسي وامنيتي و نظامي ايالات متحده است.
اين انديشكده ها، با هاليوود كه ابزار تأثيرگذار سينما را در اختيار دارد، ارتباط تنگاتنگي دارند و در واقع به عنوان حلقه اي ميان مراكز سياسي و امنيتي و نظامي مانند پنتاگون و « A.I.C» با هاليوود ايفاي نقش مي كنند.
مي خواهم بگويم؛ درمجموع توليدات هاليوود برآيند هم انديشي و هم افزايي نهادهاي سياسي و امنيتي و نظامي، انديشكده ها و فيلم سازان آمريكايي است.
به عبارت روشن تر و دقيق تر؛ آثار جدي هاليوود را نمي توان به عنوان محصول انديشه، ايده،برداشت و ديدگاه يك فيلم ساز، يا گروهي از اهالي سينما فرض كرد. بلكه اين آثار محصول سياستهاي مجموعه اي از نهادهاي سياسي در ايالات متحده را ارائه مي كند. درست آنچه كه در تحليل هاليوود، از سوي اغلب منتقدان ايراني و غير ايراني هدف غفلت قرارمي گيرد.
ساخت و نمايش فيلم توهين آميز نسبت به ساحت مقدس پيامبرگرامي اسلام نيز، جدا از واقعيت و مناسبات سياسي و اسلام ستيزانه و امنيتي و نظامي و فرهنگي آمريكا، قابل ارزيابي نيست.
يعني نمي توانيم آن را ثمره يك حركت «انفرادي» يا «گروهي كوچك» يا يك اتفاق،بدانيم.فيلم ياد شده دقيقاً در راستاي موج اسلام ستيزانه است كه مدتهاست خيز بلندتري برداشته است و نظام سلطه جهاني، در وراي آن به طور واضح نگريسته مي شود.
مي گويند وقتي فيلم صهيونيستي و ضد اسلامي فهرست شيندلر (1993) به كارگرداني فيلم ساز جهود و صهيونيست آمريكايي استيون اسپيلبرگ درحال ساخت بود، دولت اسرائيل بخش عمده هزينه هاي آن را فراهم كرد و خاخامي صهيونيست مأموريت داشت، ضمن نظارت بر بخش محتوايي فيلم، با برگزاري نماز ويژه يهوديان، شورديني را دركارگزاران و سازندگان فيلم برانگيخته سازد.
اين فيلم با وجود ماهيت ايدئولوژيك يعني برخلاف شعار آيين«اسكار» در فهرست برگزيدگان اين رويداد قرارگرفت و طي يك پخش و اكران جدي جهاني به فروش بيش از 300ميليون دلار دست يافت. درحالي كه هزينه اين پروژه بزرگ 25ميليون دلار هزينه در برداشت. دستاورد فهرست شيندلر براي كارگردان آن، منجربه پاگيري كمپاني «دريم وركز» شد كه امروز به دولت عبري سالانه اعانه پرداخت مي كند.
به واقع آيا، ساخت فيلمي مانند فهرست شيندلر، طرح و عرضه جهاني آن و دستاوردهاي مادي اش، به عنوان نتيجه همياري يك گروه كوچك، قابل تلقي است؟
آيا، ساخت فيلم هاي بحث برانگيز كه با نمايش آن بيم واكنش جهاني مي رود، بي نگاه و عنايت و مشاركت نظام سلطه جهاني كه در شاكله آن سياستمداران آمريكايي قرار دارند، ميسر است؟!
مطمئنا، خير!
اكنون اين پرسش جا دارد كه هدف از ساخت فيلم هاي اسلامي ستيزانه چيست و توليد فيلم هايي كه به مقدسات الهي مسلمانان يورش مي برند، توهين مي كنند و در مباني ديني شبهه آفريني مي نمايند، با چه مبنايي توجيه مي شوند؟
درپاسخ بايد گفت: كارگزاران سياسي و فرهنگي غرب و به طور ويژه آمريكا دريافته اند كه اولا؛ با ابزار و مهم تر از همه رشته ها، سينما -اين هنر جذاب و داراي مخاطب كلان - مي توان زمينه تحميق و استعمار ملتها را فراهم كرد و دوم؛ آنها به درستي دريافته اند كه اسلام ديني بيدارگر و ستم ستيز است و تا هنگامي كه باورهاي اسلامي واقعيت دارد، زمينه حضور استعمارگران و چپاول ثروتهاي مسلمانان مهيا نمي شود. ازاين رو اسلام ستيزان، هنر و به ويژه سينما را در مسير اسلام ستيزي به كار گرفته اند.
اسلام ستيزي در سينماي هاليوودي، داراي چنين نمودهايي است:
يك: ترويج فساد و بي بند و باري.
دو: تصوير ارزش هاي ليبرال و اومانيستي به عنوان ضامن خوشبختي و رستگاري آنچنان كه در فيلمي مانند «نيمه-شب در پاريس» كار و ودي آلن ديده مي شود.
سه:گسترش دين دنيايي مانند يهوديت تحريف شده و پروتستانيزم مسيحي و نحله هاي آن. در اين زمينه، «ده فرمان»(ساخته سيسيل دو ميل)، و «آخرين وسوسه هاي مسيح» (ساخته مارتين اسكورسيزي) و... مثال زدني اند.
چهار: ارائه چهره اي عقب مانده از مسلمانان و جوامع اسلامي؛ مانند فيلم «لورنس عربستان» (ساخته ديويد لين).
پنج - شبهه آفريني نسبت به راست باوري و صداقت و دستاوردهاي سياسي وفرهنگي شخصيتهاي بزرگ اسلامي.به طور مثال هاليوود پشت سر فيلم «شيرصحرا» يا «عمرمختار» (ساخته مصطفي عقاد) قرارمي گيرد تا از ابعاد انديشه و شخصيت يك مبارز اسلامي فرو كاهد!
شش - تحريف تاريخ كشورهاي اسلامي؛ محوري كه اخيراً درساخت فيلم «آرگو» (به كارگرداني بن افلاك) پي گرفته شده است.
هفت- توهين روشن به ارزشها و مقدسات الهي؛ اتفاقي كه در فيلم «سنگسار ثريا...»روي داده ودر آن فرمان الهي قصاص دستمايه كار گرفته است.
اسلام ستيزان براين باورند كه وقتي ارزشها و مقدسات الهي و شخصيت مسلمانان وجوامع اسلامي تحقير شدند، تحريف گرديدند، حرمت مقدسات شكسته مي شود، عزت و اعتماد به نفس مسلمانان از بين مي رود، اراده ها و انديشه ورزي و رفتار اسلامي كمرنگ مي شود، و مجال تبلور دين ورزي دچار تنگنا مي گردد. در اين حال؛ زمينه براي جاگيري و رشد و گسترش ارزشهاي ليبرالي و غربي و انديشه انسان منهاي خداوند يا جامعه منهاي دين، تحقق ذهني و عيني مي يابد. اين اتفاق يعني؛ نابودي اسلام! يعني همان زمينه اي كه حضور استعمار در سرزمين هاي اسلامي و چپاول ملتهاي اسلامي را سبب ساز مي شود.
منتقدان سينما بر اين باورند كه اديسون درسال 1898 با ساخت فيلمي در تحقير اعراب مسلمان، پـايه اسلام ستيزي را بنا نهاد و به اين ترتيب مي توان گفت كه اسلام ستيزي در آمريكا و در مجموع در غرب قدمتي نزديك به عمر سينما دارد. اما چه شده است كه طي دو سال اخير به تعداد فيلم هاي اسلام ستيزانه و به موازات آن فيلم هاي ايران ستيزانه افزوده شده است؟ به زعم تحليل گران سياسي؛ پاسخ اين پرسش، با نگاه به رويدادها و دگرگوني هاي صحنه سياسي كشورهاي خاورميانه، روشن مي شود!
جنبش بيداري اسلامي كه برخي آگاهانه و با غرض و برخي از روي ناآگاهي آن را «بهار عربي» مي خوانند، از تجديد حيات دين ستم ستيز اسلام در منطقه استراتژيك خاورميانه و ديگر كشورها در قاره آفريقا و ... خبر داد. آمريكا و نظام سلطه جهاني دريافت كه عرصه حضور و تاخت و تاز استعمارگرايانه هر روز تنگتر مي شود. ملتهاي ستمديده با الگوگيري از انقلاب اسلامي- چنان كه در شعارهاي شان پيداست- تاب تحقير و استضعاف راندارند. ملتها به رشد فكري رسيده اند و رستگاري خود را در پرتو آموزه هاي اسلامي مي بينند. بنابراين سينماي اسلام ستيز هاليوود و غرب نيز سراسيمه و آشكارتر به صحنه مبارزه با اسلام و جوامع اسلامي روي آورده اند.
فيلم توهين آميز نسبت به ساحت قدسي پيامبراعظم (ص) حاصل همان سراسيمگي و خشم اسلام ستيزان است.
يعني اگر درگذشته هاليوود و سينماي غرب تلاش مي كردند در آثار خود با احتياط به اسلام ستيزي بپردازند،حالا ديگر از روي خشم و نفرت وحشت، تاب و اعتماد به نفس از كف داده اند و به اصطلاح، «شمشير از روبسته اند» و مي تازند!
خوشبختانه، موج و دامنه اعتراض هاي مسلمانان دركشورهاي اسلامي چون ايران، مصر، يمن، ليبي، عراق، پاكستان، بنگلادش، مغرب، اردن، لبنان، فلسطين و... نشان داد كه ارزشهاي اسلامي در ذهن و دل مسلمانان بيدار و آزادي خواه و بصير، زنده است و غيرتمندان دين باوراجازه يورش وهتاكي به دين آسماني اسلام را نمي دهند.
اما در اين ميان رسانه ها و هنرمندان مسلمان چه بايد كنند؟
بي شك، روشنگري نسبت به اهداف دشمنان از توليد فيلم هاي اسلام ستيزانه از يك سو و به كارگيري ابزاركار آمد سينما در مسير پاسخ به سينماي اسلام ستيز، گريز ناپذير است.
متأسفانه به دليل نبود پيمان هاي رسانه اي در ميان كشورهاي اسلامي؛ رسانه ها و سينماگران مسلمان، نمي توانند به شكل دقيق و علمي و به هنگام و منسجم، رفتار نمايند.
برخي دولتهاي اسلامي نيز به هر دليلي مانند ترس، نبود بصيرت و بينش و تدبير، در برابر تهاجمان رسانه اي اسلام ستيزانه منفعل و سترون هستند.
همزمان با برپايي اجلاس شانزدهم «نم» در تهران، رئيس رسانه ملي - مهندس عزت ا... ضرغامي- خواستار تشكيل نظام رسانه اي غير متعهدها در برابر نظام رسانه اي جهان سلطه، شد.
نظام رسانه اي غير متعهدها تشكلي قابل فرضي است كه بخشي بزرگي از آن را رسانه هاي كشورهاي اسلامي تشكيل مي دهند... و مي تواند رفتار رسانه اي نظام سلطه و از جمله حركات اسلام ستيزانه در دايره سينما را خنثي سازد.
در مقياس ايران نيز هنرمندان و بويژه سينماگران ما،بايد در تعامل آشكار با كارگزاران سينما و رسانه ملي، با اراده و هوشمندي، بينش لازم، و بصيرت و خلاقيت وارد كارزار جنگ نرم شوند.
هنگامي كه فيلم ضد ايراني «300» ( به كارگرداني زاك اسنايدر ) ساخته شد، برخي سينماگران ما وعده دادند پاسخ اين فيلم را با فيلمي متناسب با هويت ملي و ديني ايرانيان خواهند داد! آيا با گذشت دو يا سه سال، فيلمي ساخته شد؟! خير!
بنابراين به خود آييم! دشمن برخلاف ما فعال است، مي داند چه مي كند، ابزار لازم را دراختيار دارد، هدف دارد، نقشه راه دارد. ما نه تنها در ايران بلكه درسطح جهان اسلام، نيازمند هنرمنداني هستيم كه به راستي باور اسلامي دارند، به بصيرت مجهزند، و سينما را نه ابزار حديث نفس، كه دقيقاً يك سلاح در مسير گسترش باورهاي آسماني خود يافته اند!


نگاهي به فيلم «تلألو» به بهانه ساخت فيلم ضداسلامي

اوج گيري جنون در شكنجه گاه بهشت زميني!

آرش فهيم
با اينكه بيش از 30 سال از ساخت فيلم «تلألو» يا «درخشش» (the shining) به كارگرداني استنلي كوبريك مي گذرد، اما نه تنها تاريخ مصرف اين فيلم نگذشته كه امروز بيش از گذشته مي توان واقعيت هاي جامعه مبدأ فيلم را در آن ديد و دريافت. به ويژه در اين شرايط كه ساخت فيلم ضداسلامي و ضدانساني اخير-هرچند نمي توان نام فيلم بر آن گذاشت- عليه پيامبر اعظم(ص) از سوي عناصر و دستگاه هاي وابسته به حاكمان غربي، باطن خشونت طلب و اخلاق ستيز آن ها را بيشتر از گذشته برملا كرده است.
يكي از قابليت هاي توليدات رسانه اي ، بخصوص سينما اين است كه نمايانگر اوضاع و احوال جوامع توليد كننده اين آثار هستند. به همين دليل نيز از رسانه هايي چون تلويزيون و سينما با عناويني چون جعبه و آينه جادو تعبير مي شود. درواقع، فيلم توهين آميز اخير، كه به انواع شاخص ها و ويژگي هاي منفي و سخيف و موهن، از ابتذال و استهجان گرفته تا بي مايگي ، سطحي گرايي ، عصبانيت ، ضعف ساختاري و ... مبتلاست، نمايان كننده روياها و آرزوهاي سازندگان و سفارش دهندگان اين فيلم است. هم از اين رو نيز نمي توان مسئله توليد اين فيلم را بدون درنظر گرفتن وضع و موقعيت كنوني غرب سياسي و ايدئولوژيك به سركردگي سرمايه دارهاي صهيونيست بررسي كرد. موقعيتي كه پس از گذشت 32 سال از ساخته شدن فيلم «تلألو» مي توان در اين فيلم بعينه ديد. گويي استنلي كوبريك آينده تمدني كه خود زاده آن است را در اين فيلم پيش بيني كرده است.
فيلم «تلألو» كه اقتباسي است از رماني نوشته استيون كينگ، روايتي از سقوط و جنون مردي به نام جك تورنس (با بازي جك نيكلسون) است. جك مسئوليت محافظت از يك هتل در منطقه اي دور افتاده و كوهستاني را كه در فصل زمستان خالي و بلااستفاده مي شود را برعهده مي گيرد و به همراه همسر و تنها فرزندش در آن ساكن مي شوند. محيط بزرگ و نماي زيباي هتل و همچنين امكانات فراواني كه در آن وجود دارد، اين خانواده را مفتون آنجا مي كند. اما رفته رفته اوضاع به گونه اي ديگر مي شود. با گذشت زمان، جك دچار نوعي روان پريشي و جنون مي شود و به همسر و فرزندش حمله مي كند تا آن ها را بكشد و ... .
بي ترديد آنچه فيلم «تلألو» را در تاريخ سينماي جهان برجسته كرده، فقط به ايجاد موقعيت هاي ترسناك با خلق ميزانسن و فضاسازي هاي منحصر به فرد محدود نمي شود، بلكه همان طور كه اشاره شد، كوبريك در اين فيلم چشم انداز و آينده نظام سرمايه داري و ماترياليستي غرب را ترسيم كرده است. آينده اي كه هم اكنون به وقوع پيوسته است.
جك تورنس را در اين فيلم مي توان نماينده و نمادي از نظام سياسي و اقتصادي غرب مدرن دانست. هدف او از حضور در هتل، آسودگي و كسب درآمد و همچنين تبديل كردن ايده هاي ذهني اش به رمان است، غافل از اينكه اين مكان به ظاهر زيبا و مرفه، براي وي تبديل به كانون بحران و سقوط مي شود. جك تورنس شخصيتي بي دين و مبتلا به خلأ معنوي است. او همچنين براساس اشارت هاي فيلم، از بي اخلاقي و بي قيد و بند بودن رنج مي برد. پوچي و بي هدفي در زندگي از يك طرف و انزوا و تنهايي از سوي ديگر به مرور زمان جك را به ديوانه اي تبديل مي كند كه حتي تحمل صحبت با نزديك ترين اعضاي خانواده خود را نيز ندارد. به طوري كه يك گفت و گوي ساده با همسرش را تبديل به منازعه اي تلخ كرده و واكنش هاي عصبي و توهين آميزي را به خورد زن بي نواي خود مي دهد. جك كه خانواده اش را با وعده زندگي در بهشتي زميني به هتل آورد، آنجا را به يك زندان و شكنجه گاه براي آن ها تبديل مي كند. توجيه او براي ماندن در آن محل، تعهد به قراردادي است كه با كارفرماهايش براي محافظت از هتل بسته بود. وي حتي راه هاي فرار همسر و فرزندش از آنجا را نيز مسدود مي كند. در پايان ديوانگي جك به حدي مي رسد كه هر كس در مقابلش قرار مي گيرد را مي كشد. هرچند كه درنهايت زن و كودك از شر او فرار مي كنند و جك كه در يك لابيرنت گير افتاده و سرگردان شده سرانجام از سرما يخ مي زند و مي ميرد. حكايت امروز سردمداران غرب
صليبي-صهيوني و اداره كننده هاي سلطه بر جهان همچون موقعيت جك تورنس در دوره اوج گيري جنون در فيلم «تلألو» است؛ خشم و عصبانيت، فحاشي و توهين به ديگران ، سركوب هركس كه بخواهد از محدوده قدرت او بگريزد و سرگرداني در يك هزارتوي پرپيچ و خم. آيا نظام سرمايه داري صهيونيستي حاكم بر جهان به سرنوشت ضدقهرمان اين فيلم دچار خواهد شد؟


صدور 15 فيلم با موضوع امام هشتم به خارج از كشور

15 فيلم با مضمون رضوي به خارج از كشور صادر شد.
شفيع آقا محمديان مديرعامل مركز گسترش سينماي مستند و تجربي گفت: جشنواره فيلم رضوي، در راستاي تكريم و ترويج فرهنگ رضوي و طي روزهاي 27 تا 29 شهريور امسال در سالن سينما حقيقت مركز برگزار خواهد شد.
وي افزود: انتظار داريم كه دوستان فيلمنامه نويس به شكل گسترده تري با اين رويداد مهم هنري همكاري داشته باشند تا منجر به توليد آثار ماندگاري در بحث فرهنگ رضوي شود.
آقا محمديان اضافه كرد: به نظرم اگر قرار است فيلمي در خصوص امام رضا(ع) ساخته شود، بايد آستان قدس رضوي هم با ما همكاري داشته باشد. چون توليد يك اثر سينمايي موضوعي، با مشاركت سازمان هاي مرتبط عملي خواهد شد.
وي ادامه داد: ما سال گذشته موفق شديم فيلم «آسمان هشتم» را توليد كنيم كه استانداري مشهد هم در ابتدا از اين فيلم اعلام حمايت كرد و بعد همكاري خود را كم رنگ كرد! لذا به نظرم بايد همه در راستاي كمك به فرهنگ رضوي و برگزاري هرچه بهتر جشنواره فيلم و فيلمنامه رضوي كمك كنند تا در سال آينده اين جشنواره به شكل بين المللي برگزار شده و بتواند در سطح جهاني هم حرف هايي براي گفتن داشته باشد.
مديرعامل مركز گسترش سينماي مستند و تجربي تصريح كرد: خوشبختانه ما توانستيم تعداد 15 فيلم سينمايي و مستند را با زيرنويس به كشورهاي مختلف ارسال كنيم و ارتباطات خود را با ساير كشورها توسعه دهيم. آن طور كه مطلع شديم بازخورد نمايش اين فيلم ها هم خوشبختانه خوب بوده و انعكاس مناسبي در سطح بين المللي داشته است.


ويژه برنامه هاي سيما در هفته دفاع مقدس

شبكه هاي مختلف سيما به مناسبت هفته دفاع مقدس ويژه برنامه هايي را نمايش خواهند داد.
محمدمهدي قاسمي مدير پروژه هفته دفاع مقدس در رسانه ملي به معرفي ويژه برنامه هاي سيما در اين ايام پرداخت و گفت: شبكه يك سيما با پخش مستند «حضور» به بررسي نقش رهبري در دفاع مقدس مي پردازد و با پخش مجموعه داستاني «آخرين روزهاي زمستان»، زندگي شهيد باقري را براي مخاطبان خود بازگو مي كند. اين شبكه همچنين از 31شهريور تا شش مهر در برنامه هاي صبحگاهي خود با دعوت از چهره هاي شاخص دوران دفاع مقدس، به بيان خاطرات آنها و شرايط جنگ در آن مقطع خواهد پرداخت.
وي با بيان اين مطلب كه شبكه هاي مختلف سيما در اين هفته فيلم هاي سينمايي متنوعي را در معرض ديد مخاطبان خود قرار مي دهند، افزود: از اقدامات شبكه هاي يك و دو سيما، پخش فيلم هاي دفاع مقدس است كه شامل فيلم هاي جديد از جمله «شب واقعه»، «شور شيرين»، «روزهاي زندگي»، «به كبودي ياس»، «زخم شانه حوا»، «گلوگاه شيطان» و... را مي توان نام برد، كه اين فيلم ها براي اولين بار از سيما پخش خواهند شد.
قاسمي در ادامه به معرفي ويژه برنامه هاي شبكه سه پرداخت و گفت: اين شبكه با اختصاص برنامه «ديروز، امروز، فردا» در هفت شب متوالي با حضور چهره هاي شاخص دفاع مقدس خواهد پرداخت. برنامه «مدال سرخ» ويژه برنامه اي در ارتباط با شهيدان ورزشكار و برنامه «يك نشان از بي نشان» در ارتباط با شهيدان گمنام نيز از شبكه سه سيما پخش مي شوند.
وي درباره برنامه هاي شبكه چهار نيز گفت: اين شبكه با برنامه «طلوع» در هفت شب متوالي مربوط به اين دوران به نقش دانشگاه ها، استادان و دانشجويان در دفاع مقدس مي پردازد و دستاوردهاي اين حضور را مورد واكاوي قرار مي دهد. همچنين برنامه «هزار و يك شب» نيز ادبيات دفاع مقدس را با حضور شاعران و نويسندگان اين عرصه مورد بررسي قرار خواهند داد.
مدير پروژه هفته دفاع مقدس در سيما در ادامه با بيان اين مطلب كه شبكه تهران با برنامه «تهران20» در هفت شب هفته دفاع مقدس، برنامه «حقيقت ماندگار» كه اختصاص به گفت وگو با چهره هاي ماندگار دوران جنگ دارد و برنامه «لحظه پروانگي» مختص زندگي نامه شهداي مناطق مختلف تهران از شبكه پايتخت براي علاقه مندان پخش مي شود.به گفته قاسمي، شبكه قرآن سيما در هفت برنامه ويژه شبانگاهي و صبحگاهي خود با دعوت از قاريان، روحانيون و مداحان اهل بيت(ع) كه در جنگ حضور داشته اند، خاطرات آنها را از دوران دفاع مقدس براي بينندگانش واكاوي مي كند. دكتر قاسمي كه مديريت شبكه آموزش سيما را نيز عهده دار است، ويژه برنامه هاي اين شبكه را شامل موسيقي و شعر و ادبيات دفاع مقدس دانست كه در آن با دعوت از شاعران، آهنگ سازان و خوانندگان دوران دفاع مقدس، آثار هنري آنها در ارتباط با جنگ مورد بحث و بررسي قرارمي گيرد.دكتر قاسمي در ادامه با اشاره به اين كه شبكه نمايش و شبكه مستند نيز فيلم هاي داستاني و مستندهاي مربوط به هفته دفاع مقدس را در معرض ديد مخاطبان خود مي گذارند، يادآور شد: ساعات 23-21 شبكه نمايش در هفت شب متوالي اختصاص به فيلم هاي جنگي و دفاع مقدس و نيز آثار ضدآمريكايي دارد و شبكه مستند نيز در شب هاي هفته دفاع مقدس به پخش بهترين مستندهاي مربوط به اين دوران خواهد پرداخت.
 


جشنواره فيلم و عكس شهداي جهاد علمي

جشنواره فيلم و عكس شهداي جهاد علمي در تهران برگزار مي شود.
يزدان عشيري دبير نخستين جشنواره فيلم و عكس شهداي جهاد علمي اظهار داشت: نخستين جشنواره بين المللي فيلم و عكس شهداي جهاد علمي آبان امسال همزمان با كنگره شهداي جهاد علمي در تهران برگزار خواهد شد.
وي تصريح كرد: موضوع عمده اين جشنواره فيلم و عكس پيرامون ابعاد مختلف شخصيتي شهداي علمي: مجيد شهرياري، مسعود عليمحمدي، سردار حسن طهراني مقدم، مصطفي احمدي روشن و داريوش رضايي نژاد است.دبير جشنواره فيلم و عكس شهداي علمي در ادامه اظهار داشت: اين جشنواره در دو سطح ملي و بين الملل برگزار مي شود و همه علاقه مندان و فيلم سازان مي توانند آثار خود را كه به صورت كليپ، فيلم كوتاه، فيلم مستند، فيلم داستاني، مجموعه عكس و يا تك عكس تا پايان مهر به دبيرخانه جشنواره ارائه دهند.


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14