(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 29 مهر 1391 - شماره 20336

نگاهي به شيطنت هاي استكبار جهاني در كشورهاي اسلامي (بخش پاياني)
زنگ خطر شكست غرب به صدا درآمد




نگاهي به شيطنت هاي استكبار جهاني در كشورهاي اسلامي (بخش پاياني)

زنگ خطر شكست غرب به صدا درآمد

پريسا جلالي
هنوز شرايط براي جريان هاي اسلام خواه كه بيداري اسلامي را رقم زده اند مساعد نيست. مصر همچنان با تحولات و برخي بي عدالتي ها در دادگاه هايش و در مواجهه با بررسي جنايات سران رژيم قبلي مواجه است.
اردن ومغرب و بحرين و عربستان هم با اوضاعي بحراني دست و پنجه نرم مي كنند. شرايط ويژه اي هم درحال حاضر در سوريه حاكم است. از يك سو نظام حاكم تلاش مي كند امنيت را حفظ كند و از طرف ديگر دشمني و كينه توزي دشمناني كه از زمين و هوا عرصه را بر او و مردمش تنگ مي كنند. ريشه هاي بحران از كجا نشأت مي گيرد؟ آيا همگي نقش دارند يا اين كه عوامل خارجي دخيل اند؟ شرايطي كه باز هم پشت پرده آن شيطنت هاي استكبار جهاني است.
جهان غرب با حيله هاي متعدد همواره سعي كرده ملت هاي مسلمان منطقه را در برهه هاي مختلف و با ابزارهاي نظامي، سياسي، فرهنگي و اقتصادي مورد سنجش قرار دهد.
يكي از اين موارد سنجش، ستيز هميشگي با اسلام در ابعاد فرهنگي و اجتماعي بوده است استكبار جهاني از هر فرصتي براي مقابله با اسلام استفاده مي كند.
حتي ساخت فيلم موهن به ساحت پيامبر اكرم(ص)، نيز در ادامه شيطنت هاي رژيم صهيونيستي است كه با واكنش تمام مسلمانان جهان مواجه شد و اين توهين بزرگ را محكوم كرده و براي دفاع از مقدسات خود ثابت كردند حاضرند جان خود را از دست بدهند.
اما نظام هاي ديكتاتوري حاكم بر اين منطقه هميشه تسليم خواسته هاي استكباري اند هم چنان كه سعودي ها در مقابل اهانت به رسول گرامي اسلام واكنشي نشان ندادند، گرچه بيداري اسلامي ثابت كرده مردم خاورميانه هرگز به اين خواست ها راضي نبوده و با بدست آمدن فرصت مناسب قدرت را به دست خواهند گرفت و جامعه اي آرماني از اسلام ناب بنا خواهند كرد.
كشورهايي در منطقه خاورميانه دچار خيزش هاي مردمي شدند كه مردمش با سياست هاي دولت دست نشانده دست و پنجه نرم مي كردند و مقابل سياست هاي آمريكايي ها و رژيم صهيونيستي سر فرود آورده بودند.
ملل مظلوم در اين جوامع درحالي دست به انقلاب زدند كه هميشه توسط ابرقدرت ها تحقير شده و حال شاهد قيام آنها هستيم.
اما ماجرا از كجا شروع شد؟
سي وسه سال تجربه حضور انقلاب اسلامي در ايران درس خوبي براي مردم منطقه بود. اما درعين حال آن ها شاهد و ناظر بودند كه طي اين سه دهه هميشه استكبار به دنبال توطئه براي برچيدن بساط نظام جمهوري اسلامي به عنوان مهم ترين و تنهاترين مانع بر سر راه قدرت هاي بزرگ بود و هربار اين قدرت ها را به زانو درآورد.
حكام مستبد و ديكتاتور اين كشورها هم براي رهايي از چنين وحشتي از هيچ تلاشي براي كمك به استكبار در تحميل جنگي هشت ساله به ايران دريغ نكردند اما به هر ترتيب اين موج دامان كشورهاي عربي را فرا گرفت و پس از سال ها مسلمانان منطقه را به تحرك عليه رژيم هاي مستبد حاكم فراخواند.
اختلاف افكني ميان شيعه و سني؛ به ميان كشيدن بحث عرب و عجم و انواع و اقسام هجمه هاي نرم ابزارهايي بود كه آمريكا و رژيم صهيونيستي براي كنترل منطقه درپيش گرفتند و نه تنها موفق نشدند بلكه خيزش هايي از تونس تا مصر و ليبي و بحرين و عربستان رخ داد و قدرت شان را در منطقه تحت تاثير قرار داد.
موضوعي كه تقريبا همه كارشناسان سياسي بدان اشاره دارند و به شيطنت هاي رژيم صهيونيستي در مواجهه با ايران تاكيد مي كنند.
دكتر مصطفي ملكوتيان، عضو هيئت علمي دانشگاه تهران مي گويد: «رژيم صهيونيستي درحال حاضر با توجه به وضعيتي كه در خاورميانه ايجاد شده و حركت هاي مردمي كه در اين منطقه شكل گرفته بيش از پيش احساس خطر مي كند و لذا خطر هسته اي شدن ايران را بزرگ نمايي مي كند. به اين دليل كه مي خواهد لزوم عكس العمل اروپايي ها و آمريكايي ها را در برابر خطر هسته اي شدن ايران گوشزد كند.»
وي در ادامه گفت و گويش با خبرنگار سرويس گزارش كيهان اذعان مي كند: «رژيم صهيونيستي به دنبال اين است شرايط را طوري نشان دهد كه قصد دارد براي اين از هسته اي شدن ايران جلوگيري نمايد كه به ايران حمله كند. سياست مداران آن، چنين موضعي را اتخاذ مي كنند تا آمريكا و اروپا را ترغيب كنند كه تحريم هاي جدي تر و بيشتري را عليه ايران اعمال كنند. طبيعي است آمريكا و اروپا هم به تشديد تحريم ها عليه ايران اقدام مي كنند تا نشان دهند كه درحال فشار بر ايران هستند و از اين طريق رژيم صهيونيستي هم تا حدودي راضي شود و دست از ماجراجويي بردارد.
در واقع بايد گفت تحولات اخير خاورميانه و انزواي نسبي اسرائيل در منطقه تاثير جدي در پررنگ كردن بحث ايران توسط اسرائيل براي فرار از اين انزوا دارد. صهيونيست ها درحال حاضر مشاهده مي كنند كه با تحولاتي كه در منطقه ايجاد شده است، خصوصا وضعيت جديد مصر تعادل منطقه اي به زيان آنها به هم خورده است. مصر در دوران مبارك متحد اسرائيل بود ولي با تحولات يك سال اخير در اين كشور و خصوصا انتخابات اخير در مصر و برنده شدن اخوان المسلمين در آن، زنگ خطرها براي اسرائيل به صدا درآمده است. در تونس نيز انتخابات نشان داد كه گروه هاي اسلامي از پايگاه اجتماعي برخوردارند و راي بيشتري به دست آورده اند. اين مسائل باعث شده است كه رژيم صهيونيستي احساس خطر كند.
بنابراين به نظر مي رسد بخشي از تشديد تحريم ها مي تواند تحت تاثير شيطنت هاي صهيونيست ها باشد.»
عضو گروه رشته سياسي دانشگاه تهران ادامه مي دهد: «بهترين اقدامي كه رژيم صهيونيستي در اين برهه مي تواند انجام دهد اين است كه راه فراري براي خروج از اين انزوا بيابد. بنابراين يكي از راه هاي فرار او مي تواند اين باشد كه خطر ايران را خيلي جدي نشان دهد تا بتواند آمريكا و اروپا را با خود هم داستان كند و شايد بتواند از اين طريق و با ايجاد فضاي امنيتي در منطقه مقداري از وضعيتي كه بعد از تحولات منطقه برايش ايجاد شده و براي اين كشور مطلوب نيست، فرار كند. پررنگ كردن اوضاع سوريه ديگر راه فرار آنهاست تا همه بحران هاي اقتصادي غربي و ناتواني مقابل ايران و حزب الله لبنان را در لواي آن پنهان كنند.»
ضعف آمريكا موضوعي نخ نما و مبرهن
حال با فرو ريختن هيمنه استكبار شبكه هاي رسانه اي غرب سعي مي كنند براي انحراف افكار عمومي مشكلات را به ديگر كشورها تسري دهند چون با وجود كوتاه شدن دست استكبار جهاني از منطقه خاورميانه، تحولات بيانگر روند صعودي كاهش قدرت آمريكا نه تنها در منطقه بلكه در سطح جهان است.
وال استريت توسط اين رسانه ها به حاشيه رانده شد. تظاهرات مردمي سانسور و بر بحران هاي اقتصادي سرپوش گذاشته شد و در نهايت بيداري اسلامي بهانه اي شد براي دخالت بيشتر اما با شكستي بيش از پيش مواجه شد.
محمود در قدمي، كارشناس مسائل سياسي بر اين نكته صحه مي گذارد و در اين رابطه به گزارشگر كيهان مي گويد: «تشكيل اتاق فكر در سوريه براي ايجاد فتنه در اين كشور درحالي كه ساختاري متفاوت در جريان مقاومت دارد بخشي از اتفاقاتي است كه انحراف مسير انقلاب هاي مردمي منطقه را رقم مي زند.»
وي همچنين مي گويد: «همان طور كه يكي از نويسندگان لبناني با تاكيد بر اينكه تخريب سوريه باعث انفجار كل منطقه مي شود از نقش سرويس اطلاعاتي آمريكا به همراه اردن و انگليس در ترتيب دادن اعتراضات در شهر درعا خبر داد و يا لشكركشي غرب به ساحل عاج و مواجهه نيروهاي چندمليتي در آفريقا را در جنگي تمام عيار از ديگر سياست هاي غرب مي توان برشمرد.
وي البته با اشاره به موضوع سوريه مي گويد: در حالي كه تمام كشورهاي منطقه در طول دفاع مقدس رودر روي ايران ايستاده بودند، سوريه اولين كشوري بود كه بعد از انقلاب اسلامي، نظام ايران را به رسميت شناخت و از آن حمايت كرد. حافظ اسد در آن زمان دريافت كه با رفتن مصر از جهان عرب به واسطه امضاء قرارداد كمپ ديويد، بايد جبهه ضداسرائيلي را احيا كند به همين خاطر به ايران نزديك شد. به همين علت هم بود كه در جنگ عراق عليه ايران تمام كشورهاي عربي حامي صدام شدند.
وي توجه حافظ اسد به ايران را شامل دو اقدام وي بر مي شمارد. نخست اقدام سياسي نظامي، كه اجازه داد ايران از دريچه سوريه با دنيا صحبت كند، دوم اينكه جريان نفت عراق را كه از خاك سوريه به مديترانه مي رفت ، قطع كرد البته در قبالش كمكهايي را از ايران دريافت مي كرد. زيرا كمكهاي كشورهاي عربي به واسطه حمايت سوريه از ايران، قطع شده بود.
اتحاد ايران و سوريه خاري
در چشم استكبار
به دليل همين هم پيماني و روابط دوستانه و البته اتحاد در اين بخش از خاورميانه است كه رژيم صهيونيستي و آمريكا براي سقوط بشار اسد دندان تيز كرده اند تا بار ديگر شاهد وقوع چنين اتحادي نباشند.
دكتر سلطان شاهي مدير مركز مطالعات فلسطين در گفت وگو با خبرنگار سرويس گزارش كيهان به راهبرد كاخ سفيد براي رسيدن به چنين هدفي اشاره دارد.
وي مي گويد:موقعيت استراتژيك و ذخاير عظيم و بكر انرژي و ثروت هاي طبيعي ديگر همچنين يكدست بودن گستره عقيدتي و ديني در منطقه خاورميانه اقتضا مي كند كه سلطه امپرياليستي به هر قيمت در منطقه استمرار يابد. چون در حال حاضر نه تنها منافع قدرت ها به صورت جدي در منطقه و جهان به خطر افتاده بلكه موجوديت نامشروعي كه تضمين كننده سلطه زرسالاران جهان در منطقه نيز بود مورد تهديد واقع شده است.
سلطان شاهي ادامه مي دهد: به همين دليل ورود نظامي به ليبي و بحرين و تلاش براي انحراف قيام در مصر و تونس و يمن و امروز تشديد ناآرامي در سوريه تلاش هاي مذبوحانه و بي نتيجه قدرت هاست كه در صورت هوشياري ملل مسلمان منطقه كاملا بي تاثير خواهد بود.
وي همچنين عقيده دارد كه آمريكا تجربه مشتركي در ايران و اكنون در ديگر كشورهاي خاورميانه دارد و به همين دليل وقتي وقوع انقلاب اسلامي بيداري اسلامي را در منطقه به همراه آورد آمريكا جنگي تحميلي به وجود آورد تا چند صباحي مانع اين موج عظيم الهي شود و بعد از جنگ تحميلي هم تحريم با استراتژي مهار دوگانه و پس از آن مقابله با پيشرفت هاي ايران در عرصه هاي مختلف به ويژه هسته اي رخ داد.
اما آن چه فرمانده نيروي دريايي سپاه تاكيد دارد توان موشكي ايران نسبت به گذشته است كه گسترش فراواني پيدا كرده و چيزي كه آمريكا از توانمندي ايران مي داند خيلي كمتر از چيزي است كه نمي داند. بنابراين دليل اينكه آمريكايي ها به تحريم ها و شيطنت هاي اقتصادي روي آورده اند اين است كه نمي توانند از فشار نظامي بهره بگيرند.
بنابراين اگر استكبار و آمريكا بتواند با اقدامي نظامي اهدافش را جلو ببرد قطعا همين كار را مي كند.
مدير مركز مطالعات فلسطين تصريح مي كند: آمريكا تمام توان خود را در تحريم هاي نفتي و اقتصادي گذاشته است چون با روند نظامي در برابر جمهوري اسلامي ايران به نتيجه نخواهد رسيد. به راستي براي اولين بار نيست كه ما در شرايط سخت اقتصادي و تحريم نفتي قرار مي گيريم و بايد توجه داشت توانمندي نظامي فعلي ايران قابل مقايسه با زمان جنگ تحميلي نيست. با اين حال در جنگ تحميلي زماني كه لازم بود اقدام مقابله به مثل با استكبار و هم پيمانان آمريكا صورت مي گرفت.
وي مي گويد: صهيونيست ها نشان داده اند كه رژيمي هستند كه همواره دست به ماجراجويي زده، آن ها بارها اعلام كرده اند كه خط قرمزشان هسته اي شدن ايران است و احتمال اين كه دست به اقدامات غيرمترقبه اي بزنند وجود دارد. اما آن ها در مورد توان ايران نيز ارزيابي هايي دارند. زماني دست به اين اقدام مي زنند و يا خواهند زد كه بدانند پشتيباني آمريكايي ها و اروپايي ها را نيز دارند. اگر اين پشتيباني را نداشته باشند، بعيد به نظر مي رسد دست به حمله بزنند.
گزارش روز
 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14