(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 24 شهريور 1388- شماره 19463
 

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
آموزش و تأمين هزينه آشوب برعهده آمريكا بود
مقام امير مؤمنان(ع) در ميان عالمان، عارفان و فرشتگان
ديگر دانستن حق مردم نيست؟!
جنبلاط: لبنان بايد از ايران سلاح بخرد
مهلت ثبت نام در آزمون دكتري تخصصي پزشكي تمديد شد
آمريكا ، بن بست نه بحران



در پنجمين جلسه دادگاه عوامل كودتاي مخملي فاش شد
آموزش و تأمين هزينه آشوب برعهده آمريكا بود

متهم به اغتشاشگري در دادگاه اعتراف كرد آموزش و تأمين مالي آشوب ها برعهده آمريكا بوده است.
به گزارش خبرگزاري ها، پنجمين جلسه دادگاه رسيدگي به اتهامات اغتشاشگران صبح ديروز به رياست قاضي صلواتي در شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران برگزار شد. اين جلسه كه پس از انتصاب عباس جعفري دولت آبادي دادستان جديد تهران تشكيل شده بود از نظر شكلي با چهار دادگاه قبلي تفاوت هايي داشت. به طور مثال در اين جلسه صرفاً شش متهمي كه قرار بود به اتهامات آنها رسيدگي شود در دادگاه حضور يافتند. همچنين قاضي صلواتي رئيس دادگاه نيز از خبرنگاران خواست كه طبق ماده 188 قانون آيين دادرسي كيفري از انتشار نام و نام خانوادگي متهمان خودداري كنند.
در اين جلسه پس از قرائت بخش هايي از كيفرخواست عمومي توسط نماينده دادستان، كيفر خواست انفرادي «ع.م» فرزند عين الله 32 اهل لرستان و ساكن تهران و دبير سابق دفتر تحكيم وحدت و سخنگوي سازمان دانش آموختگان قرائت شد.
به گفته نماينده دادستان اين متهم در آذرماه 1382 در اعتراض به زنداني شدن هاشم آغاجري به پنج سال حبس تعليقي، در تيرماه 82 به 44 روز حبس و در 18 تير پس از پلمب دفتر ادوار تحكيم وحدت به يك ماه بازداشت محكوم شد. همچنين اين متهم 31 خرداد ماه امسال بازداشت شد. وي در جلسات ستاد مهدي كروبي و ميرحسين موسوي فعاليت داشته و در 25 خرداد 88 با فراخوان شبكه هاي ضد انقلاب و انتشار اعلاميه صادره از سوي ميرحسين موسوي مرتكب اعمال انتصابي شده است.
نماينده دادستان گفت: متهم مي گويد كه ورود افراد و گرايش هاي ناسالم فكري از ماركسيسم گرفته تا نهضت آزادي، ملي و مذهبي، جبهه مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب طيفي از مخالفان نظام را فراهم كرد كه در آن دلسوزان نظام را غير خودي مي دانستيم و نسبت به مفسدين اقتصادي بي تفاوت بوديم و حتي براي محاكمه آنها سنگ اندازي مي كرديم.
نماينده دادستان افزود: متهم اقرار مي كند كه انتخابات بهانه اي براي تخريب و عصيان و هجمه عليه اركان نظام بود ما درصدد ايجاد فاصله بين نظام و مردم و به چالش كشيدن سلامت انتخابات بوديم.
نماينده دادستان تصريح كرد: با توجه به گزارش و تحقيقات وزارت اطلاعات و اسناد و مدارك مكشوفه از متهم مجرميت وي مسلم است و خواستار محاكمه و مجازات وي شد.
پس از قرائت كيفرخواست انفرادي، قاضي صلواتي رئيس شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامي تهران كه رياست جلسه را برعهده دارد پس از آنكه متهم را به جايگاه فراخواند خطاب به وي گفت: شما وكيل مدافع نداريد آيا خودتان دفاع مي كنيد؟
متهم پاسخ داد: اينكه وكيل مدافع ندارم به درخواست خودم بوده است، خودم دفاع مي كنم. قاضي صلواتي بار ديگر اتهامات آقاي «ع.م» را قرائت كرد و از متهم خواست كه از خود دفاع كند.
«ع.م»: اتهاماتم را
قابل دفاع نمي دانم
متهم نيز در سخناني اظهار داشت: اقدامات غير قانوني اخير من ريشه در شكل گيري تفكرم در دفتر تحكيم وحدت و نيز سامان دانش آموختگان (ادوار) دارد.
متهم گفت: من اتهامات مطرح شده را مي پذيرم و آن را قابل دفاع نمي دانم اما متني را تهيه كرده ام كه روند فعاليت هايم را از دانشگاه تاكنون بيان كنم.
وي افزود: من 31 خرداد ماه در ستاد شهروند آزاد بازداشت شده ام و در سال 81، 82 و 86 به اتهام اقدام عليه امنيت ملي بازداشت شده ام.
اين متهم تصريح كرد: شروع فعاليت بنده از سال 76 است كه جذب انجمن اسلامي و دفتر تحكيم وحدت شده ام.
وي يادآور شد: با جذب در دفتر تحكيم وحدت متوجه شدم انگيزه هاي ورودم با اين دفتر تفاوت ماهوي دارد اما فضا چنان سنگين بود كه ترك آن موجب بايكوت و ترور شخصيتي مي شد.
وي اضافه كرد: درباره اينكه دفتر تحكيم وحدت چگونه به خروج از نظام رسيد بايد بگويم عدول از اصول و بي توجهي به معيارهاي بنيادين و فقدان مرزبندي مشخص، موجب حضور افراد و تفكرات ناسالم را در دفتر فراهم كرد.
دفتر تحكيم بستر نفوذ منافقان و ... بود
به گفته «ع.م» دفتر تحكيم وحدت زمينه نفوذ منافقين، گروهك هاي ماركسيسم، نهضت آزادي، ملي مذهبي ها و اصلاح طلبان را فراهم كرده بود.
متهم گفت: دفتر تحكيم وحدت مناسب ترين محمل براي معاندين نظام شد تا جايي كه حتي آرم آن كه مزين به تصوير امام(ره) بود تغيير كرد كه اين مصداق انحراف است.
«ع.م» اظهار داشت: دفتر تحكيم وحدت در خلق و تداوم حادثه 18 تير نقش چشمگيري داشت و سعي در بحران سازي و تنش آفريني داشت.
وي ارسال نامه براي خاوير سولانا مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا در آستانه انتخابات مجلس هفتم به منظور حمايت از اصلاح طلبان را از ديگر اقدامات غيرقانوني دفتر تحكيم وحدت كه قبح دخالت بيگانگان در امور داخلي كشورمان را شكست، ياد كرد و همكاري با جريانات ماركسيستي در برگزاري مراسم پاسداشت دانشجو در روز 16 آذر و طرح ساختار شكنانه فراخوان رفراندوم به منظور تغيير در اصل نظام را از ديگر اقدامات غيرقانوني تشكل متبوعش دانست.
وي تصريح كرد: موضع گيري هاي ما در مخالفت با سياست هاي كلان نظام منطبق با سياست هاي دشمنان جمهوري اسلامي بود و به عنوان نمونه در زمينه مسئله هسته اي برخلاف خواست عمومي جامعه كه اين فناوري را حق مسلم ايرانيان مي دانست، حركت كرديم.
(ع.م) عدم پايبندي به قانون را از ديگر مولفه هاي استحاله تشكل هاي متبوعش عنوان كرد و گفت: پايبندي به قانون از شعارهاي هميشگي ما بود اما در عمل از پايبندي به قانون عدول كرديم و حاكميت و دولت را متهم به بي قانوني مي كرديم.
وي افزود: ما حاكميت را مخالف دموكراسي و حقوق بشر و قانون معرفي مي كرديم اما خودمان تجمعات و ميتينگ هايي را برگزار كرديم كه هم از نظر شكلي و هم از نظر محتوايي در تضاد با قانون اساسي بود ولي از اين ابزار براي پيشبرد و مقاصد خود استفاده مي كرديم.
از هر وسيله براي تخريب نظام بهره گرفتيم
اين متهم براندازي نرم خاطرنشان كرد: ما از هر وسيله اي براي تخريب نظام بهره مي جستيم و به عنوان نمونه هركس كه به دلايل امنيتي يا سياسي دستگير مي شد، دستگيري وي را خودسرانه مي خوانديم و با حمايت از متهمان و محكومان دادگاه به دنبال اعمال فشار بر دستگاه قضائي بوديم.
وي به عنوان نمونه به يكي از نشست هاي غيرقانوني كه دفتر تحكيم وحدت در جهت حمايت از متهمان و محكومان دادگاه جمهوري اسلامي برگزار كرده بود اشاره كرد و گفت: جلسه اي را با عنوان نقد طرح ارتقاي امنيت اجتماعي در محل سازمان ادوار تحكيم وحدت برگزار كرديم كه سخنران آن آقاي آغاجري بود و نه تنها در اين جلسه از اراذل و اوباش حمايت شد بلكه يكي از سخنرانان به دفاع از اعضاي سازمان منافقين پرداخت. همچنين حمايت از محكومان و مرتبطين با گروه تروريستي پژاك و دفاع از تجزيه طلبان و قوميت گراها از ديگر اقدامات سازمان ادوار دفتر تحكيم وحدت بود و تحت لواي حمايت از حقوق بشر همسو با خواست ضد انقلاب خارج نشين اقدام به تحصن و اعتصاب غذا كردند.
تمام هزينه سفرمان را آمريكا تامين كرد
(ع.م) در خصوص سفر خود به آلمان براي آموزش براندازي نرم همراه با سه فعال دانشجويي ديگر توضيح داد با تعدادي از اعضاي شوراي مركزي ادوار تحكيم با هدف شركت در كلاس هاي آموزشي به مدت يك هفته به آلمان رفتيم كه همه هزينه آن توسط آمريكا و تحت پوشش يك نهاد حقوق بشري تامين شده بود.
وي همچنين در خصوص فعاليت هاي سازمان ادوار تحكيم وحدت در انتخابات رياست جمهوري دهم ابتدا به جلسات اين سازمان با سران گروهك هايي چون نهضت آزادي، جبهه ملي و... اشاره كرد و گفت در قالب اين جلسات مطالبي ساختارشكنانه به منظور ايجاد چالش براي حاكميت مطرح مي شد.
از سادگي كروبي
استفاده كرديم
اين متهم براندازي نرم در همين زمينه توضيح داد در گام نخست به طرح كانديداتوري عبدالله نوري وزير كشور دوره اصلاحات كه محكوميت قضائي داشت پرداختيم و اين كار با علم به رد صلاحيت وي از سوي شوراي نگهبان صورت گرفت.
(ع.م) ادامه داد: حدود شش ماه تحت عنوان حمايت از كانديداتوري نوري به جوسازي عليه نظام و تبليغ حاكميت خفقان و نبود آزادي پرداختيم و بعد از منتفي شدن نامزدي نوري با تشريح دلايل و اهداف خود به حمايت از مهدي كروبي روي آورديم.
«در اين فرصت برنامه هاي ساختارشكنانه اي را در حمايت از كروبي ارائه كرديم و با استفاده از سادگي و احساساتي بودن وي به تحميل مواضع خود پرداختيم و عمده مشاورين ايشان نيز با اين هدف انتخاب شدند و لذا نه اعتقادي به كروبي داشتند و نه با يكديگر سازگار بودند.»
عضو شاخص تشكيلات غيرقانوني سازمان ادوار تحكيم وحدت گفت: در ستاد انتخاباتي كروبي ستاد شهروند آزاد را تشكيل داديم و با صدور بيانيه و منشوري از مطالبات ساختارشكنانه و راديكال خود در همه حوزه ها فعاليت انتخاباتي خود را آغاز كرديم.
وي به برگزاري تجمع غيرقانوني و راهپيمايي بدون مجوز از ميدان ونك تا ميدان تجريش به عنوان نمونه اي از فعاليت هاي ساختارشكنانه ستاد شهروند آزاد اشاره كرد و گفت كه در اين تجمعات و راهپيمايي شعارهاي توهين آميزي عليه اركان و مسئولان نظام و همچنين مسائلي همچون حجاب، سر داده شد كه اين شعارها ربطي به تبليغات انتخاباتي نداشت.
در ايجاد آشوب ها قطعاً مقصريم
(ع.م) تأكيد كرد: تجمعات تنش زا وافراطي و تحريك كننده ما در آستانه انتخابات، بسترساز آشوب هاي فرداي انتخابات بود و ما قطعاً در اين زمينه مقصريم. ما در آستانه انتخابات بحث هايي همچون تقلب در انتخابات و وجود مناسبات ناسالم بر پيكره نظام را به طور گسترده در سطح رسانه هاي خود مطرح كرديم و به همين دليل خود را در اتفاقات بعد از انتخابات سهيم مي دانيم اين متهم به براندازي نرم طرح لزوم نظارت بين المللي بر انتخابات رياست جمهوري براي ايجاد فشار بر حكومت از سوي بيگانگان را از اشتباهات مسلم تشكل متبوع خود دانست و گفت: ما به عصيانگري عليه نظام پرداختيم و مسائل بعد از انتخابات نشان داد كه نشانه گرفتن انتخابات بهانه اي براي نشانه گرفتن كانون نظام يعني جايگاه رهبري بوده است.
استراتژي مهدي رفسنجاني تخريب نظام بود
در ادامه جلسه دادگاه «م.ر.ن» فرزند حسن عضو شوراي سردبيري سايت جمهوريت كه متهم به نشر اكاذيب و تشويش اذهان عمومي است در دفاع از خود گفت كه سايت جمهوريت متعلق به مهدي هاشمي بود و توسط حمزه كرمي اداره مي شد و از سايت هاي حامي ميرحسين موسوي بود.
وي افزود: از سال 84 به عنوان پيمانكاري در بخش پژوهش و آموزش با دانشگاه آزاد اسلامي همكاري دارم و از سال 88 همكاري خود را در حوزه رسانه با آقاي كرمي آغاز كردم.
اين فعال رسانه اي متهم به براندازي نرم گفت: پاييز، سال گذشته آقاي كرمي به من گفت كه آقاي مهدي هاشمي به دليل چالش هايي كه با دولت احمدي نژاد دارد مي خواهد فعاليت هاي انتخاباتي خود را آغاز كند تا از اين طريق مانع از رياست جمهوري مجدد وي شود كه البته بخشي از اين فعاليت هاي انتخاباتي فعاليت هاي رسانه اي بود.
وي ادامه داد: براي تامين هزينه هاي سايت قراردادهايي با 12 پيمانكار كه من هم جزء آنها بودم بسته شد و از اين طريق دانشگاه آزاد اسلامي برخلاف وظايف ذاتي خود وارد كار سياسي و انتخاباتي شد ولي بعد از گذشت 15 روز گفته شد كه بين مديران سايت و مسئولان دانشگاه اختلاف نظر به وجود آمد اما با وجود اختلاف بين مديريت سايت جمهوريت و دانشگاه آزاد اسلامي گفته شد قراردادهايي كه با پيمانكاران منعقد شده پابرجا است و فقط منبع تامين هزينه ها تغيير كرده و از اين پس هزينه سايت را شخص مهدي هاشمي مي پردازد.
براي هاشمي سند اخبار اهميتي نداشت
عضو شوراي سردبيري جمهوريت با تقسيم مطالب اين سايت به دو بخش سلبي و ايجابي از تخريب دولت نهم به بهانه هاي مختلف به عنوان اولويت كار سلبي و از حمايت از محمد خاتمي و بعد از مدتي طرح يا خاتمي يا موسوي و در نهايت حمايت از كانديداتوري موسوي به عنوان اولويت كار ايجابي سايت متبوعش ياد كرد.
«م.ر.ن» گفت: آقاي مهدي هاشمي تاكيد داشت براي آنكه سايت جمهوريت هرچه سريعتر در ميان افكار عمومي جايگاه خود را پيدا كند و به منبع خبري اثرگذار مبدل شود تاكيد داشت از مطالب جنجالي استفاده شود و منبع خبر و مستندات براي وي اهميت نداشت.
وي اضافه كرد: بر همين اساس سايت جمهوريت به خبرسازي و انتشار شايعات تحت عنوان اخبار شنيده از منابع روي آورد كه بخشي از اين شايعات توسط مهدي هاشمي و بخش ديگري از آن توسط آقاي كرمي كه مدعي بود آنها را از دوستانش در نهادهاي حكومتي مي گيرد در اختيار ما قرار مي گرفت.
اين عضو شوراي سردبيري سايت جمهوريت ناكارآمد نشان دادن دولت احمدي نژاد را از سرفصل هاي كاري سايت متبوعش عنوان كرد و توضيح داد: جهت گيري اخبار و مصاحبه هايي كه در جمهوريت منتشر مي شد مبتني بر زير سوال بردن كاركرد دولت بود و ما با آمارسازي تلاش مي كرديم آمارهاي دولت را دروغ جلوه دهيم و از اين طريق سياه نمايي مي كرديم.
« در ماه پاياني منتج به انتخابات كه مهدي هاشمي در كميته صيانت از آراء عضويت يافت آقاي كرمي عملاً اداره سايت را برعهده گرفت و بحث پيروزي قطعي موسوي در انتخابات را مطرح كرد و در همين زمينه نظرسنجي هاي غيرمستندي نيز منتشر مي شد.»
عضو شوراي مركزي سايت جمهوريت گفت: القاء تقلب در انتخابات از اين طريق صورت مي گرفت كه يا موسوي برنده انتخابات است و يا در انتخابات تقلب شده و اگر اين فرآيند با سلامت برگزار شود اصلاح طلبان پيروز هستند.
وي در عين حال گفت: به اندازه نقشي كه در حوادث اخير داشتم و مرتكب اشتباهات بزرگي شدم از ملت عذرخواهي مي كنم اما واقعاً براي فعاليت هاي انتخاباتي و با حق الزحمه اندك وارد سايت جمهوريت شدم و به دنبال تقابل با نظام نبودم.
مهدي هاشمي بايد
پاسخگو باشد
به گفته اين عضو شوراي سردبيري سايت جمهوريت اين مهدي هاشمي و حمزه كرمي بودند كه آرام آرام با تغيير استراتژي در فعاليت هاي سايت و توجه به منافع شخصي به جاي مصالح ملي باعث شدند كه امروز كساني كه در اين سايت فعاليت مي كردند در جايگاه متهم قرار گرفته و مجبور به دفاع از خود باشند.
اگر اهداف طراحان اغتشاش را مي دانستم وارد بازي نمي شدم
«الف. ل» متهم ديگري بود كه در ادامه دادگاه ديروز به اتهاماتش رسيدگي شد.
وي كه مدير شركت «ن» است در اعترافاتش با بيان اينكه شغلش طراحي و راه اندازي سايت است گفت: براي راه اندازي سايت ستاد موسوي با فاتح مسئول طراحي ديجيتالي همكاري كردم. وي همچنين اظهار كرد ما اگر از ابتدا به اهداف طراحان اصلي اغتشاشات واقف بوديم وارد اين بازي نمي شديم و من از اين بابت متاسفم.
همچنين متهم ديگري به نام «ع.ع» عضو كميته IT ستاد موسوي، اقدامات و فعاليت خود را در ستاد موسوي به سوار شدن به قطاري تشبيه كرد و گفت: مسيرهاي پيش روي اين قطار از سوي سازمان هاي مخوف آمريكا، كشورهاي غربي و رژيم صهيونيستي و نيز گروه هاي ضدانقلاب طراحي شده است.
گفتني است «ع.ع» رهبري جنبش وبلاگي در حمايت از موسوي كه پس از انتخابات براي هدايت اغتشاشات راه اندازي شده بود را برعهده داشته و ارسال ايميل براي اغتشاش در ميدان وليعصر و تاكيد بر تقلب در انتخابات از ديگر موارد اتهامي اين عضو ستاد موسوي است.
شكست طرح اخلال
در برق كشور
«الف.الف» متهم ديگري است كه نماينده دادستان درباره اتهام او گفت: اخلال در شبكه برق كشور با هدف اخلال در نظم عمومي و اجراي طرح خاموشي سبز از اتهامات اين فرد است.
اين متهم نيز در تشريح طرح خود براي اخلال در شبكه برقي كشور گفت: در اين طرح از مردم خواسته مي شد ساعت 9 شب برق هاي خود را خاموش كرده و مجددا در ساعت 15:9 دقيقه برق هاي خود را روشن كنند تا با اين كار وزارت نيرو تحت تاثير اين شوك قرار گيرد.
وي هدف از طرح هاي اخلالگران خود را فشار براي استيضاح احمدي نژاد يا عدم راي اعتماد به وزراي پيشنهاديش از سوي مجلس برشمرد و خاطرنشان كرد: تفكرات من مخالف با نظام نبود بحث ما اين بود كه «هركس باشد به غير از احمدي نژاد» و با اين هدف كار خود را به پيش مي بردم. ضمنا براي ما از طريق سايت ها اين گونه وانمود مي شد كه عملكرد احمدي نژاد منفي است و حتي به كشور خيانت مي كند از اين رو در اين فضاي مسموم قرار گرفتيم و چنين طرح هايي را ارائه كرديم.
شهادت مي دهم كه هيچ رفتار بدي با من صورت نگرفته است
وي در ادامه به برخورد خوب ماموران با وي در زندان اشاره و خاطرنشان كرد: زماني كه در 17تيرماه دستگير شدم اين گونه تصور مي كردم كه به زندان اوين رفته و انواع شكنجه بر روي من صورت مي گيرد از اين رو در همين جا شهادت مي دهم كه در طول بازداشت هيچ رفتار بدي با من نشد و من تحت فشار قرار نگرفته ام.
همچنين يكي ديگر از متهمان به نام «ع.ب.ن» پس از جلسه محاكمه در جمع خبرنگاران گفت: من در طول دوره بازداشت خود نه شكنجه و نه تعدي به بازداشت شدگان را ديدم و نه برخورد بدي با من شده است.
وي ادعاهاي كروبي در اين باره را رد كرد.
موسوي و كروبي به دروغ هاي خود پايان دهند
متهم ديگر دادگاه ديروز مدير روابط عمومي و ارتباطات ستاد موسوي بود كه با فاقد مبنا دانستن ادعاهاي موسوي و كروبي گفت: شخصا از كروبي و موسوي مي خواهم به دروغ هاي خود پايان دهند و در راستاي بازسازي وجهه مخدوش شده نظام كه از سوي آنان صورت گرفته بكوشند.
«ع.ب» كه از اتهاماتش وجود نامه جعلي وزير كشور به رهبري در رايانه شخصي اش و نيز تخريب نظام بوده است گفت كه اينجانب به واسطه نسبت فاميلي و اينكه قربان بهزاديان نژاد رئيس ستاد موسوي عمويم است از اسفند سال 87 وارد فعاليت انتخاباتي شدم و در آن تاريخ طرحي را مبني بر آشنايي با ظرفيت هاي فضاي مجازي و بهره برداري از آن به ستاد موسوي ارائه كردم.
وي در توضيح انگيزه خود براي راه اندازي سايت روابط عمومي و ارتباطات ستاد موسوي اظهار داشت كه بهره گيري از دريافت مزد، جاه طلبي و اميد به رسيدن به كسب مقام دولتي در صورت راي آوري موسوي از جمله انگيزه هاي من براي كار در ستاد موسوي بود.
مدير سايت ارتباطات و روابط عمومي ستاد موسوي در انتخابات رياست جمهوري دهم با بيان اينكه مطالب سايت مطبوعش از طريق او بر روي سايت ارسال مي شد خاطرنشان كرد: پس از انتخابات در اين وب سايت تغييراتي داديم كه مهمترين كار اين سايت پس از انتخابات براي شايعه پراكني و ايجاد فضاي مسموم به كار گرفته شد.
اين متهم كودتاي مخملي و اغتشاشات اخير تهران در ادامه به ادعاها و اتهاماتي كروبي به نظام اسلامي مبني بر تجاوز به زندانيان اشاره و تاكيد كرد: آقايان زماني كه ديدند نمي توانند به خواسته هاي خود برسند بهتان هايي را به نظام زدند از اين رو به عنوان يك زنداني خواستار اعاده شخصيت خود و نظام از اتهامات واهي تجاوز به زندانيان هستم، چرا كه در بازداشت مصداق رافت اسلامي را ديدم.
وي گفت: شخصا از كروبي و موسوي مي خواهم به دروغ هاي خود پايان دهند و در راستاي بازسازي وجهه مخدوش شده نظام كه از سوي آنان صورت گرفته بكوشند.

 



مقام امير مؤمنان(ع) در ميان عالمان، عارفان و فرشتگان

وجود مبارك امير مؤمنان(ع) فرمود: من نه در مسائل علمي اشتباه كرده ام، نه در مسائل عملي. نه خودم را فريب دادم، نه كسي با رفتار و گفتار من فريب خورده است. ما كذبت و لا كذبت، و لا ضللت و لا ضل بي(1). بالاخره جامعه يك علمي مي خواهد و يك عقلي مي طلبد. جامعه اگر علمي باشد، يك گوشه اي از راه را طي كرده است؛ بايد عاقل باشد. در همين بيانات نوراني حضرت امير(ع) هم آمده كه رب عالم قد قتله جهله و علمه معه لا ينفعه(2). چه بسا علمائي هستند كه كشته جهلند! يعني جهالت عملي دارند، جهالت عقلي دارند؛ عالمند، ولي عاقل نيستند. به ما فرمود: حالا كه عالم شدي، عاقل باش! اذا علمت فاعمل و اذا تيقنت فاقدم. مبادا خداي ناكرده علم، زمينه آن جهالت را فراهم بكند! فرمود: ما اينچنين ايم.
اين حرف را جناب ابن ابي الحديد مي گويد؛ خودش مي گويد: من فكر نمي كردم كه مثلاً كمتر از 14 سال موفق بشوم و نهج البلاغه را شرح كنم، ولي از اين كه بعد از 10 سال موفق شدم، خيلي خدا را سپاسگزارم. ابن ابي الحديد مي دانيد يك متكلم معتزلي مقتدري است!
تحليل عميق ابن ابي الحديد از سخنان بلند امير مؤمنان(ع)
در نهج البلاغه
او مي گويد: اين حرف ها مال خود حضرت علي است، و او عرب را زنده كرد، و بعد ديگران را. وگرنه عرب كجا و اين حرف ها كجا!! اگر جناب كندي و ديگر حكماء پديد آمدند، بخاطر اين است. بعد سخناني از مرحوم بوعلي و قشيري نقل مي كند؛ مي فرمايد:آن حكيم و اين عارف در كنار مائده علوي نشسته اند! و اگر نبود سخن بلند علي؛ نه آن حكيم پديد مي آمد، نه اين عارف. بعد مي گويد: عرب كجا و اين حرف ها كجا! و اني للعرب بذلك الكلام(3). فرمود: نه قبل از علي اين حرف ها سابقه داشت، نه بعد از علي. الآن هم حكيم در بين اينها به آن معنا كم است.
متوسط بودن تجليل حكيم بوعلي سينا از مقام رفيع
حضرت امير(ع)
با اين اوصاف اگر كسي بداند ابن سينا چه كرده و چه آدمي بود، در پيشگاه او خضوع مي كند. كسي كه در طي هزار سال مثل او نيامده؛ بي استاد طبيب مي شود، بي استاد فيلسوف مي شود، بي استاد منطقي مي شود؛ روزي 20 صفحه اين الهيات را املاء مي كند، مي نويسد. يك چنين آدمي تازه بين راه است و نتوانسته درباره حضرت امير سخن آنطور بگويد كه شايسته علي باشد!
او در آن معراج نامه مي گويد: وجود مبارك پيغمبر كه اعز اشرف انبياست، و اعز اولياست به كسي كه در بين اصحاب او كالمعقول بين المحسوس است، فرمود: يا علي! اذا تقرب الناس الي الله بانواع البر، فتقرب اليه بالعقل تسبقهم (4) يعني علي! اگر ديگران مشغول كارهاي بدني اند، به عبادت هاي بدني مي پردازند، تو به عبادت هاي علمي بپرداز. اگر عاقل شدي، سابقي و برنده اي؛ اگر عامل شدي، متوسطي و لذا با عقل، جلو برو.
اين ميدان مسابقه كه ميدانش به اندازه آسمانها و زمين باز است؛ الان اين مسابقه نهج البلاغه، عرضها السموات و الارض. اين جشنواره ها ميدانش به اندازه كيهان است! يك دو ميداني نيست كه مثلاً با صد تا مقاله يا هزار تا مقاله تمام شده باشد! اين جنتي كه عرضها السموات والارض(5) است؛ فرمود: در اين ميدان مسابقه، تو برنده خواهي بود؛ اگر عاقل شدي. تعبير مرحوم بوعلي نسبت به ايشان اين است كه: علي بن ابيطالب در بين اصحاب پيغمبر كالمعقول بين المحسوس است. يعني سائر اصحاب به منزله نيروي حسند، دست و پا و چشم و گوشند، علي(عقل) است. اين فرمايش مرحوم بوعلي(ره) تازه نيمي از راه است! چون حكيم بود، حكيمانه تعبير كرد و اگر بنا بود عارفانه سخن بگويد، از اين بالاتر مي گفت.
مقام امير مؤمنان (ع)
در ميان عالمان، عارفان، فرشتگان و سائرين
علي(ع) در بين افراد عادي كالمعقول بين المحسوس است؛ اين قدم اول. علي در بين حكماء و متكلمان و فقيهان و اصوليان و امثال ذلك كالمشهود بين المعقول است. آنچه حكيم مي داند «مفهوم» است، آنچه متكلم مي داند «مفهوم» است؛ آنچه علي مي داند از سنخ از علم به عين آمد و از گوش به آغوش «مشهود» است.
حضرت در نهج البلاغه فرمود: من در عالم شهادت، زندگي مي كنم؛ من كسي نيستم كه ممن امن بالغيب باشم! آنچه كه براي شما مستور است، براي من مشهور است؛ من ممن امن بما عاين هستم. من جهنم را مي بينم و مي گويم: جهنم حق است. شما بايد دليل اقامه بكنيد كه جهنم حق است، يا قرآن گفته جهنم حق است، يا روايت گفته بهشت حق است. من وقتي مي بينم، ديگر نيازي به استدلال نيست! آنكه غايب است، دليل، اقامه مي كند. آنكه شاهد است كه نيازي به دليل ندارد! من جزء كساني ام كه امن بما عاين. اگر شنيده ايد عده اي يؤمنون بالغيب اند، من يؤمنون بالشهاده ام.
پس علي(ع) بين حكماء و متكلمين، كلمشهود بين المعقول است؛ اين بخش دوم. يك قدري كه جلوتر برويم، با فرشته ها مي سنجيم. آنجا ديگر علي كالغائب بين الشاهد است، كالغائب بين المشهود است. آنها خيلي چيزها را مي بينند، و آن قله حرم امكان را نمي بينند و علي مي بيند. آنچه را كه علي مي بيند، غائب است نسبت به فرشتگاني كه شاهد نگرند.
پس اگر گفته شد علي بين اصحاب كالمعقول بين المحسوس است، اين طليعه راه است! و اگر علي نسبت به حكماء و متكلمان كالمشهود بين المعقول است، اين ميانه راه است و اگر علي در بين فرشتگان كالغائب بين الشاهد، كالغائب بين المشهود است؛ آن پايان راه است.
سخنراني آيت الله جوادي آملي (مدظله العالي) در نخستين جشنواره نهج البلاغه دانشگاهيان سراسر كشور (همايش ويژه اساتيد)- تهران؛ 13/2/1379
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- نهج البلاغه/كلمات قصار/185 2- نهج البلاغه/كلمات قصار/107
3- برداشت از: شرح نهج البلاغه/6/371 4- مشكاه الانوار/ 251- با تلخيص
5- آل عمران/ 133
خوان حكمت در ماه مبارك رمضان، هر روز منتشر مي شود.

 



ديگر دانستن حق مردم نيست؟!

ما كه امروز (دوشنبه) پاك هاج و واج شديم وقتي گزارش تصويري دادگاه اغتشاشگران را از شبكه اول سيماي جمهوري اسلامي تماشا كرديم. بعد از چندين جلسه برگزاري دادگاه، ناگهان شيوه پخش گزارش را عوض كرده اند، و ملت را با ذكر يك سري علائم اختصاري اسامي متهمين اغتشاش و اقدام عليه نظام مانند: الف الف، ع ع و ستاد ميم ميم! مواجه كرده اند. ظاهرا در دروغ بافي «دانستن حق مردم است!» اما در معرفي دروغبافان، خير! و ديگر مردم چنين حقي ندارند!!
گويا مسئولين محترم فراموش كرده اند كه اين افراد با كليت نظام جمهوري اسلامي و نه علائم اختصاري آن به معارضه برخاسته بودند و عليه كل نظام و امنيت آن اقدام كرده بودند و همين امر منجر به دستگيري و بازداشت آنان شده است. به راستي مگر متهمين اغتشاش و براندازي و اقدام عليه نظام، علائم اختصاري نظام جمهوري اسلامي ايران را به چالش كشيده و عليه اين علائم اختصاري دست به اعمال مجرمانه زده اند، كه الان اسم اختصاري آنان اعلام مي شود؟
آي آقايان مسئولان! به كجا مي رويد؟ شهدا نظاره گرند كه چگونه از ميراث آنان پاسداري مي كنيد. امره و عمله بغي و براندازي، كيان نظام مقدس برآمده از جانفشاني و ايثار صدها هزار شهيد و جانباز را به بهانه واهي و نفساني مورد هجوم قرار داده اند، خسارات جاني و مالي به ملت و نظام وارد كرده اند، با اختلاف انگيزي مردم را مقابل يكديگر قرار دادند، هماهنگ و همراه با دشمنان بيروني نظام آشوب و بلوا راه انداخته اند، پليدترين هتاكي ها و تهمت پراكني هاي لايق خود و اربابانشان را بسان «مرجفون مدينه» به نظام مظلوم و مسئولان خدوم آن وارد ساخته اند و حالا مسئولان ما رئوف و مهربان شده اند و برخلاف دستورات اكيد حضرت علي عليه السلام در خصوص تشهير و مجازات اخلالگران عليه نظام بدون قاطعيت لازم رفتار مي كنند.
ملت ما از دستگاههاي قضايي و تقنيني كشور به جد انتظار دارد كه سريعا با اصلاح ماده قانون مربوطه در قانون آئين دادرسي كيفري، موانع قانوني اطلاع رساني شفاف و ارتقاي آگاهي هاي عمومي ملت را كه وفق اصل سوم قانون اساسي تكليف حكومت است برطرف نمايند و زمينه پخش كل دادگاه را فراهم سازند.
اكبر حسيني- حقوقدان

 



جنبلاط: لبنان بايد از ايران سلاح بخرد

وليد جنبلاط تصريح كرد كه لبنان براي دفاع از خود در برابر دشمني به نام اسرائيل بايد از ايران سلاح بخرد.
به گزارش شبكه خبري پرس تي وي ايران، وليد جنبلاط رهبر دروزي هاي لبناني تاكيد كرد: لبنان بايد در ميان ديگر كشورها از ايران براي تامين سلاح خود خريد كند تا از خود در برابر دشمني به نام اسرائيل دفاع كند.
بنابراين گزارش، آمريكا ميليون ها دلار به نيروهاي امنيتي لبنان كمك مي كند و آنان را آموزش مي دهد ولي از دادن هر سلاحي كه بتواند به اسرائيل كه متحد اين كشور به شمار مي آيد آسيب بزند خودداري مي كند.
به گفته وليد جنبلاط اگر آمريكا نتواند چنين سلاح هايي را در اختيار لبنان قرار دهد اين كشور مي تواند از جمهوري اسلامي خريد كند كه هم اكنون نيز برخي مدعي هستند كه ايران تامين تسليحاتي حزب الله را برعهده دارد.
جنبلاط تصريح كرد: تاكنون هر سلاحي كه در اختيار لبنان قرار گرفته است سلاح هاي آمريكايي يا كشورهاي عربي است ولي اين كشور به سلاح هاي ضد تانك و ضد هوايي نياز دارد كه لبناني ها مي توانند اين سلاح ها را از ايران، روسيه يا چين خريداري كنند.
مقامات لبناني بارها از واشنگتن درخواست خريد سلاح هاي سنگين را كرده اند ولي با پاسخ سرد واشنگتن روبرو شده اند. به گفته جنبلاط، آمريكايي ها مي گويند كه اين سلاح ها ممكن است عليه اسرائيل استفاده شوند ولي دشمن ما نيز اسرائيل است.

 



مهلت ثبت نام در آزمون دكتري تخصصي پزشكي تمديد شد

رئيس مركز سنجش آموزش پزشكي با اشاره به ثبت نام دو هزار و800 داوطلب در آزمون دكتري تخصصي (phD) رشته هاي علوم پايه پزشكي سال تحصيلي 89-88 از تمديد مهلت ثبت نام تا 28شهريور خبر داد.
كي قباد طاهرنژاد در گفتگو با مهر افزود: مهلت ثبت نام در آزمون دكتري تخصصي رشته هاي علوم پايه پزشكي فردا 24 شهريور پايان مي يافت كه با توجه به تسهيل شرايط ثبت نام، مهلت ثبت نام تا صبح روز شنبه 28 شهريورماه تمديد شده است.
وي گفت: متقاضيان شركت در آزمون دكتري تخصصي (phD) رشته هاي علوم پايه پزشكي سال تحصيلي 98-88 مي توانند به صورت اينترنتي در اين آزمون ثبت نام كنند و ساير شرايط با ورود به سايت مركز سنجش آموزش پزشكي به آدرس http://sanjeshpir براي داوطلبان قابل مشاهده است.
طاهرنژاد اضافه كرد: داوطلبان تنها مجاز به ثبت نام در يك رشته هستند و رشته هايي كه بيش از يك محل، ظرفيت پذيرش داشته باشد داوطلب در صورت پذيرفته شدن در مرحله اول آزمون مي تواند به ترتيب اولويت، نسبت به انتخاب چند محل اقدام كند. در حال حاضر 74رشته براي اين آزمون وجود دارد.
رئيس مركز سنجش آموزش پزشكي اظهار داشت: آزمون دكتري تخصصي گروه علوم پايه پزشكي و بهداشت روز 8 آبان ماه سال جاري در شهرهاي تهران، شيراز، اصفهان، مشهد و تبريز برگزار مي شود.

 



آمريكا ، بن بست نه بحران

بابك اسماعيلي
در مدت يك سال كه از آغاز ركود و به بياني بحران مالي و اقتصادي آمريكا و بخش بزرگي از اين كره خاكي مي گذرد، كلمه بحران و ركود اقتصادي در آمريكا، به يكي از پركارترين واژه هاي مورد استفاده در موتورهاي جستجوگر اينترنتي تبديل شده است. آنچه سبب شده تا همگان اقتصاد ايالات متحده را به عنوان بزرگترين اقتصاد جهان گرفتار ركود و بحراني سخت بدانند، تجربه بحران هاي گذشته و سرنوشت عبرت انگيز ليبرال سرمايه داري غرب است.
آنچه سبب مي شود تا نتوان وضعيت موجود ايالات متحده را با ركودهاي پيشين مقايسه نمود و ادعا كرد اين كشور با معضلي فراتر از يك بحران مقطعي روبروست، مي توان در موارد زير دانست:
1- مقايسه سخنان اخير و گذشته «فرانسيس فوكوياما» استاد اقتصاد سياسي بين الملل دانشگاه john Hopkins و يكي از تئوريسين هاي جريان نومحافظه كار آمريكا (استراتژيست ارشد بنگاه (RAND) كه با مطرح ساختن تئوري پايان تاريخ درسال 1989 مورد توجه قراگرفت، بسيار قابل تامل است. فوكوياما درسال1992 در كتاب «پايان تاريخ و آخرين انسان»
(the End of History and the last man) سرمستانه پيروزي ليبرال سرمايه داري را آينده محتوم بشري خواند. به نظر وي ليبراليسم پيروز شد چون توانست «آزادي» و «رفاه مادي» را به عنوان دو نياز بنيادي كه انسان در طول تاريخ، بي توجه به زمان و مكان، در جستجوي دستيابي به آن بود، دراختيار بشريت قرار دهد.
به اعتقاد اين استراتژيست نومحافظه كار تمدن كنوني غرب در شكل ليبرال دموكراسي و با ارزش هاي «فردگرايي افراطي»، «بازار آزاد» و «حقوق بشر جهان شمول» آخرين مرحله تكامل بشري است.
سونامي اقتصادي اخير در آمريكا به دليل پيوند ماهيتي اقتصاد غرب با آمريكا به سرعت تمام كشورهاي غربي را تحت تاثير قرار داد، «فرانسيس فوكوياما» بار ديگر چهره اي خبرساز شد. وي طي مصاحبه مفصلي با نشريه آمريكايي News Week در اكتبر سال 2008 ميلادي، در عقب نشيني آشكار، با اعتراف به از دست دادن رهبر اقتصاد جهاني توسط آمريكا و زيرسؤال بردن الگوي آمريكايي گفت: «بين سالهاي 2002 تا 2007) وقتي دنيا دوران رشد بي سابقه اي را تجربه مي كرد، ناديده گرفتن سوسياليست هاي اروپايي و پوپوليست هاي آمريكاي لاتين كه الگوي اقتصادي آمريكا را محكوم و آن را سرمايه داري كابويي مي خواندند، كار آساني بود. اما اكنون واگن رشد اقتصاد آمريكا از ريل خارج شده و همه دنيا را به دنبال خود به خطر انداخته است. از آن بدتر اينكه اكنون متهم اصلي، الگوي آمريكايي است.»
اين اعترافات تاريخي استراتژيست هاي آمريكايي كه در روزهاي اخير در محافل آكادميك و ژورناليستي غرب و شرق بارها و بارها تكرار مي شود، گوياي اين واقعيت است كه تجربه عملياتي ايدئولوژي «ليبرال دموكراسي» و «ليبرال سرمايه داري غرب» نشان داده است كه اين مكتب، تنها نماينده حقوق و منافع سرمايه داران است و نه توده مردم. برخلاف نظريه فوكوياما، اصولا اين نظام هيچ گونه اعتقادي به تامين آزادي و رفاه براي مردم ندارد و تنها هنگامي كه منافع سرمايه داران و صاحبان كمپاني ها و كارتل هاي بزرگ اقتضا كند، براساس ضرورت به تحقق دومقوله «آزادي» و «رفاه مادي» در جامعه اهميت مي دهد. بنابراين عدم توانايي ليبرال سرمايه داري غرب درپاسخگويي به نيازهاي اساسي بشر و مهار بحران هاي لجام گسيخته خود به تنهايي تامين ناكارآمدي اين نظريه است كه طرح استعماري ليبراليسم براي پايان تاريخ بشريت و لزوم رهبري آمريكا بر جهان را با چالشي جدي مواجه ساخته است.
2- دومين دليل بيماري مزمن جامعه آمريكايي كه با واكاوي به جرات مي توان نامي فراتر از بحران بر آن نهاد و به نوعي آمريكا را اسير يك بن بست دانست، هزينه بر شدن استعمار براي اين كشور است. اولتيماتوم ايالات متحده در 28آوريل 1898 ميلادي به دولت اسپانيا و پنج روز پس از آن، اعلام جنگ كنگره آمريكا به اين كشور، براي بسياري از اروپاييان به مفهوم ورود هيجان انگيز آمريكا با 74ميليون سكنه خود در كشمكش هاي جهاني و سرآغاز يك امپرياليسم تجاوزكارانه مركانتاليستي بود. پس از آن تا به امروز جهانيان شاهد دخالت هاي ايالات متحده به مدد قدرت اقتصادي خود و با حس برتري جويي آشكارش در امور تصميم گيري براي جهانيان بودند.
اين عملكرد استعماري دولت آمريكا كه مي توان آن را به نوعي «ديكتاتوري بورژوايي» خواند، در راستاي تأمين منافع اقتصادي اين كشور ارزيابي مي شود. سخنان نيكسون يكي از رؤساي جمهوري پيشين آمريكا در خلال جنگ خليج فارس خود گوياي اين واقعيت است. وي روز 7ژانويه 1991 در گفتگو با روزنامه «نيويورك تايمز» مي گويد: «ما براي دفاع از دموكراسي به كويت نرفته ايم؛ ما براي سركوبي يك ديكتاتور به كويت نرفته ايم؛ ما براي دفاع از تساوي بين المللي هم به كويت نرفته ايم. ما به اين دليل به آنجا رفته ايم كه به هيچ كس اجازه ندهيم به منافع اقتصادي حياتي ما لطمه بزند.»
دولت آمريكا در طول سال هاي متمادي، با ارائه مدلي مبتني بر مؤلفه هايي چون فردگرايي، اومانيسم و انسان محوري، سكولاريسم و جدايي دين از شئون سياسي، اجتماعي و اقتصادي بشر و آزادي اقتصادي با نفوذ معنادار در اركان اقتصادي و سياسي جوامع هدف، آنان را به مثابه ذخايري استراتژيك براي حيات نامشروع سياسي خود به كار گرفته است. اما با ركود فراگيري كه اقتصاد آمريكا را دربرگرفته ، اين جريان روندي معكوس يافته است. بررسي تاريخ يكصدساله ايالات متحده نشان مي دهد كه آنچه سبب شد تا آمريكا از بحران بزرگ سال 1929 خارج شود و اقتصاد اين كشور را كه با حذف 15ميليون فرصت شغلي مواجه بود نجات دهد، آغاز جنگ دوم جهاني بود. با آغاز اين جنگ خانمانسوز، ايالات متحده تأمين سلاح مورد نياز تمام كشورهاي درگير در جنگ را به طور مستقيم و غيرمستقيم برعهده گرفت و در اين ميان بيشترين سهم را به كشور مهاجم يعني آلمان نازي اختصاص داد. در اين دوران بسياري از كارخانه هاي تعطيل شده در آمريكا دوباره راه اندازي و در مدار توليد قرارگرفت تا مواد غذايي و پوشاك و ساير ملزومات مورد نياز افراد درگير در جنگ را تأمين و براي ميليون ها آمريكايي بيكار شغل ايجاد كند و بدين ترتيب آمريكا با وارد شدن هوشيارانه در جنگ و هدايت آن به مقصدي روشن، جاني تازه در اقتصاد در حال مرگ خود دميد.
در ركود سال هاي 1970 نيز جنگ و به بياني تجاوز نظامي آمريكا به ويتنام و قتل و كشتار انسان هاي بي گناه، نجات دهنده اقتصاد آمريكا بود. در جولاي سال 1990 بار ديگر آمريكا اسير بحران و ركودي ديگر شد كه اين بار نيز جنگ خليج فارس و حمله به عراق، منجي خارج شدن اين كشور از بحران و ركود مي شود. حمله نظامي به افغانستان و عراق نيز در سال هاي گذشته در راستاي خروج اين كشور از بحران هاي سال 2001 و 2002 ميلادي ارزيابي مي شود.
اما در وضعيت كنوني ديگر چنين شرايطي متصور نيست. آمريكا پس از تجاوز به افغانستان و عراق در باتلاق سياسي- اقتصادي زمينگير شده است كه ديگر به او امكان لشگركشي ماجراجويانه و البته هدفمند را نمي دهند.
امروزه با موج بيداري كه در كشورها و مناطق مختلف جهان رخ داده است و همانگونه كه شاهديم مناطق آمريكاي لاتين، خاورميانه و خاور دور را از حياط خلوت، پايگاه استراتژيك و مناطق تحت نفوذ به پايگاهي براي مبارزه با تفكر آمريكايي تبديل كرده است، ديگر نه تنها استعمار براي آمريكا سودآور و حياتي نيست، بلكه پرهزينه، زيان بار و كشنده شده است. هزينه سنگين چند صدميليون دلاري اين كشور در انتخابات اخير لبنان و جمهوري اسلامي ايران و مختصر منافعي كه به دست آورده است خود گوياي اين واقعيت است كه ديگر نه تنها منافع اين كشور از طريق استعمار تأمين نمي شود، بلكه آنچه به دست مي آورد درمقابل آنچه هزينه كرده، بسيار ناچيز است. اين امر، موضوع تأثيرگذاري است كه در آينده سياسي و اقتصادي كاخ سفيد نقشي اساسي ايفا خواهد كرد.
بايد منتظر ماند و پايان را ديد. پاياني كه هر چند نمي توان آن را به طور دقيق پيش بيني كرد، اما مي توان متصور بود كه پايان داستان، اين بار خروج آمريكا از اين بحران كه شباهتي ناگزير به بن بست پيدا كرده است، نخواهد بود. شايد تولد آمريكاهاي جديد باشد كه ديگر شباهتي ماهيتي به ايالات متحده نداشته باشند. بايد منتظر ماند و ديد.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14