(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه اول مهر 1388- شماره 19469
 

به ياد روزهاي سبز دفاع مقدس عشق مديون شماست
گفتاري كوتاه درباره ادبيات جنگ
خشم و آزادي!
براتي پور اشعار عاشورايي را گردآوري مي كند
يك نويسنده: سروده هاي دفاع مقدسي شهريار چاپ مي شود



به ياد روزهاي سبز دفاع مقدس عشق مديون شماست

بهروز ساقي
اي شهيدان! عشق مديون شماست
هرچه ما داريم از خون شماست

اي شقايق ها و اي آلاله ها
ديدگانم دشت مفتون شماست

در مقامات سلوك معنوي
سالك پيوسته مادون شماست

باز اين دل را به غارت برده ايد
سينه ام جاي شبيخون شماست

خانه ويران بيداد و ستم
شعله ور از آتش خون شماست

ماهيان سرخ پولك- نقره اي
ديدگانم رود كارون شماست

 



گفتاري كوتاه درباره ادبيات جنگ

اكبر خورد چشم
بشر از روزي كه پا در اين كره خاكي گذاشته همواره با اتفاقات و چالش هاي مختلفي رو به رو بوده كه فرآيند اين حوادث را در اشكال گوناگوني چون حكايت، شعر، نمايش و... بيان كرده است. در اين بين نوعي ادبيات شكل گرفته كه از آن مي توان در شكل كلي به عنوان ادبيات جنگ ياد كرد. پس بر همين مبنا، ادبيات جنگ يكي از قديمي ترين نوع ادبيات است كه از خلقت انسان همراه وي بوده و يكي از گسترده ترين گونه هاي ادبي است.
آن روزي كه انسانهاي اوليه در غارها سكني گزيدند و از طريق شكار حيوانات با ابتدايي ترين ابزار ساخته شده از سنگ و چوب به ادامه حيات پرداختند، ادبيات جنگ هم زاده شد،زيرا از آثار باقي مانده بر ديواره غارها چنين بر مي آيد انسان اوليه هر آنچه را در پيرامونش اتفاق افتاده با آب و تاب براي اطرافيانش شرح مي داده است. در اين رهگذر اولين رگه هاي داستان گويي انسان شكل گرفته است. در واقع شرح شجاعت هاي انسان در هنگام شجاعت نيز رقابت گاه كشنده او با هم نوعش به خاطر تصاحب شكار ويا قلمرو شكار كردن، منجر به پديدار شدن ادبيات شفاهي، البته با محتوايي جنگ و نبرد شده است. همين انسان وقتي به دامداري رو مي آورد، براي آن كه رقبا را از ميدان به در كند، متوسل به شرح قهرماني هاي گذشتگان خود مي شود و زماني كه او در كنار رودخانه ها سكني مي گزيند و اولين رگه هاي تمدن با روي آوردن انسان به كشاورزي و به دنبالش نوعي شهرنشيني اوليه رخ مي دهد، انسان به شكل تقريباً تكامل يافته اي از قهرماني هاي خود، گذشتگان و نياكانش با شرح، تفصيل و گاه مبالغه و غلو ياد مي كند كه در اين جا امر حماسه و حماسه سرايي پيش مي آيد. اين هم خود از قديمي ترين انواع ادبيات جنگ است. بايد در ادامه به اين مطلب اذعان داشت، سرايش حماسه ها از قديمي ترين گونه هاي ادبيات جنگ است. در اين ميان «اوديسه» و «ايلياد» شاهكار شفاهي «هومر»، شاعر يوناني از قديمي ترين آثار حماسي است كه سينه به سينه نقل شده و پس از پيدايش خط به شكل مكتوب در آمده. يا «مهابهارات» حماسه بزرگ مردمان هندوستان كه به زبان سانسكريت و در 19 كتاب سروده شده، خود گوياي جنگاوري مردماني است كه طي قرون متمادي در اين سرزمين زيسته اند. «شاهنامه فردوسي» نيز خود گوياي اين نكته است كه هر مردمي براي پايدار ماندن و اين كه هويت خودشان را در برابر حملات مختلف بيگانگان حفظ كنند، مجبور بوده اند از طريق سرايش حماسه ها كه خود نمونه بارز ادبيات جنگ است، در برابر سيل خروشان حملات دشمنان پايداري كنند. از اين روست كه ، خالقان ادبيات جنگ، با خلق قهرماناني چون «رستم» به مردمان كشور خود هماره گوشزد مي كنند كه از كدام ملت هستند و پدران و نياكانشان چه بوده اند. البته اين نوع ادبيات، گاه از حالت سرايش شعر بيرون رفته و به اشكال گوناگوني چون هنرهاي تجسمي تبلور يافته است كه از آن ميان مي توان به «نمايش هاي عروسكي مردمان ژاپن» اشاره كرد كه در يك نمايش تقريباً شبيه خيمه شب بازي، تعدادي عروسك به جنگ مي پردازند و با خواندن اشعار و سرودهاي حماسي، شجاعت و جنگاوري مردم سرزمين آفتاب را باز گو مي كنند. يا «نمايش اژدها» كه اغلب به شكل رقصي و حركات خاص، همراه با صداي طبل و سنج دشمن ستيزي مردم چين را بيان مي كند.
بسياري بر اين باورند ادبيات جنگ، يعني خلق شعر، داستان، رمان و نمايشنامه هايي كه در آنها تم جنگ از اولويت برخوردار بوده و به اصطلاح ژانر دفاع ، گونه بارز ادبيات جنگ است و مدعاي اين گروه با ذكر آثاري از اشعار و رمانهاي مطرح جهان همراه مي شود. البته شايد تا حدودي اعتقاد اين گروه درست باشد. چون آنچه اينان بدان اشاره مي كنند، ادبيات است كه به شكل مكتوب درآمده و به خاطر چاپ و تكثير ماندگار مانده است. اما نبايد به راحتي از كنار ادبيات شفاهي و فولكلوريك گذشت كه به خاطر سينه به سينه نقل شدن و پراكندگي هنوز نتوانسته اند شكل و انسجام كامل را به دست بياورند. با اين حال آنچه در دنياي مدرن كنوني از ادبيات جنگ باقي مانده و محل استناد است، رمانهاي بي نظيري است كه در اين حوزه باقي مانده كه برخي از آنها جزء شاهكارهاي جهاني به حساب مي آيند. در اين ميان رمان «دن كيشوت» اثر «سروانتس» سرآغاز نگارش رمان، به خصوص رمانهاي جنگي است. زيرا در اين اثر به ظاهر طنز كه همراه با انتقاد شديد است، رفتارهاي «دن» با نوكرش «سانچو پاترا» چون جنگ با شمشيرهاي چوبي و يا گفت و گوهاي جالب توجه آنها خود به خود آثار ضد جنگ را در ذهن تداعي مي كند. ولي با اين حال آنچه در ميان آثار ادبيات جنگ حائز اهميت است، رمان دو هزار صفحه اي «جنگ و صلح» اثر لئو تولستوي روسي مي باشد، رماني كه پنج سال نگارش آن به طول كشيد وهفت مرتبه بازنويسي شد و با وجود داشتن شخصيت هاي بسيار در دل رمان، به خوبي توانسته است جنگ ميان روسيه و فرانسه را شرح بدهد. جنگي كه در سال 1812 ميلادي اتفاق افتاد و اين نويسنده نامدار روس مقاومت مردم مسكو را در برابر حملات فرانسويها به زيبايي ترسيم كرده است. نكته جالب توجه آن كه اغلب داستان ها و رمانهاي جنگي به نگارش درآمده حول محور جنگ جهاني اول و دوم مي باشد، آثاري كه گاه به شكل خاطرات جنگ است، چون كتاب «توطئه ها و جنگ» اثر «ادموند چارلز بلندن»، گاه به شكل روايت است، چون «پل رودخانه كواي» اثر «بل پير» گاه به شكل نمادين به مسئله جنگ مي پردازد. چون «حركت گروهي» اثر «هنري گرين» گاهي هم حوادث جنگ همراه با اتفاقات عاشقانه است، چون «پايان يك پيوند» اثر «گراهام گرين»، جالب آن كه گاهي اين آثار به شكل تخيلي درآمده كه به نوعي بازگو كننده حوادث بعد از جهاني دوم مي باشد، مثل «ريدلي واكر» اثر «راسل هوبان كه درمورد جنگ اتمي در جهان است. و نيز گاهي هم در ميان هزاران رمان مربوط به جنگ جهاني اول و دوم چند نمونه جزء شاهكارها به حساب مي آيند، مثل «برهنه ها و مرده ها» اثر «نورمن ميلر». اما چند نكته در اين ميان و با مرور رمانهاي جنگي حائز اهميت است. مثلاً اينكه اغلب اين رمانها در باب جنگ هاي بزرگ، چون جنگ جهاني اول و دوم ونيز جنگ آمريكا با ويتنام و يا جنگ عراق سخن مي گويند، غافل از اين كه در جنگ هاي كوتاه مدت هم حوادث بي نظيري براي خلق رمانها وجود دارد. ديگر آن كه اغلب نگارندگان اين رمانها خود در جنگ به شكل رزمنده و يا خبرنگار حضور داشته اند، مثل «ارنست همينگوي» و «جرج اورول». همچنين بسيار ديده مي شود نگارش رمانهاي جنگي بهانه اي مي شود تا مرزها شكسته شود و نويسنده اي در باب مردم كشوري ديگر بنويسد، همانند رمان «ماه پنهان» اثر «جان اشتاين بك» كه در آن شرح مقاومت مردم نروژ در برابر اشغالگران آلمان نازي به تصوير كشيده مي شود و نهايتاً اين كه در رمانهاي مربوط به جنگ جهاني اول و دوم، داستانها حالت روايت كلاسيك دارند و در آنها شرح اتفاق، آن هم اغلب به شكل قهرماني و ضد قهرمان مدنظر است، اما در رمانهاي مربوط به جنگ آمريكا و ويتنام ونيز جنگ عراق و آمريكا بيشتر كشف شخصيت و رفتارهاي فردي قهرمانان كه بيشتر همراه با سياه نمايي است، مدنظر است مثل رمان، زندگي، جنگ و ديگر هيچ» اثر «اوريانا فالاجي» كه در آن به تحليل اتفاقات و شخصيت هاي داستان در طول جنگ ويتنام اشاره مي شود و يا رمان «سفر به انتهاي شب» اثر «لويي فردينان سلين» كه به خاطر ارائه تصاوير تكان دهنده از جنگ و نيز در هم آميخته شدن رفتارهاي قهرمانان و ضد قهرمانان از آن به عنوان سياه ترين كتاب نوشته شده در باره جنگ ياد مي كنند.
به هر حال آنچه در اين نوشتار عنوان شد، اشاراتي كوتاه و گذرا درباره ادبيات جنگ بود، ادبياتي كه بي ترديد تا زمان حيات انسان با او همراه خواهد بود. درنوشتار آتي، درباره وجوه تفاوت ادبيات دفاع مقدس و ادبيات جنگ ديگر ملل سخن مي گوييم.

 



خشم و آزادي!

پژمان كريمي
جهان به سادگي فراموش نمي كند صحنه اي را كه در آن، خبرنگار تلويزيون البغداديه، كفش خود را به سوي رئيس جمهور سابق آمريكا پرتاب كرد.
منتظرالزيدي، خشمگين بود. خشمگين، كلافه و نگران از جنايات وحشيانه اي كه متجاوزان آمريكايي و انگليسي در حق كشور و مردم اش روا كردند. او كفش خود را رو به پيشقراول سياست پيشگاني پرتاب كرد كه جنگ و جنگ افروزي را گامي در مسير زياده خواهي ها و دنياجويي هاي نامشروع خود معنا كرده اند. او براي ابراز خشم به جا و مشروع اش، شيوه اي و قالبي را انتخاب كرد كه در فرهنگ مردم سرزمين عراق، در رديف بزرگترين توهين ها و جسارتها به شمار مي آيد. الزيدي خواست بلندترين، رساترين، گوياترين و روشنترين پاسخ خشمگينانه را كه برآمده از فرهنگ كشور خود است، به دشمن ترين دشمنان ملت اش نثار كند و نثار كرد و چه دليرانه و چه راسخانه!
بي شك او، پيش از و هنگام «پرتاب كفش»، مي دانست كه «قلم» سلاحي بزرگ است. اما گاه نوعي سلاح و گونه اي از ابزار دفاع، كاربردي دارد به مراتب بزرگتر و برنده تر از ديگر انواع سلاح! سلاحي كه الزيدي در برابر رئيس دولت جنگ جوي آمريكا برگزيد، او را در نزد عراقي ها بلكه در پيش چشم جهانيان آزادي خواه به جايگاه قهرماني «مردمي» نشاند.
قهرماني، كه عافيت طلبي نكرد. مقهور شكوه دروغين مرد اول آن روز دولت مظهر امپرياليسم نشد. از مجازات اشغالگران و برآشفتگي سياستمداران وطني ترسي به دل راه نداد. نه ارزش وجودي اش، نه مردم اش، نه كشورش و نه حقيقت و دين را با آسايش گيتيانه معامله نكرد. حرف زد. اعتراض كرد. حركتي جهادي را انجام داد. آگاهانه پاي در ميدان خطر و تقابل گذاشت. آگاهانه نيز رنج مجازات را تحمل كرد.
نگارنده اما، آن گاه كه شاهد حركت دليرانه الزيدي در برابر رئيس جمهور وقت آمريكا بود، بي اختيار به ياد برخي از اصحاب رسانه هاي داخلي كشورمان افتاد. البته نه آناني كه غيرت ملي و ديني دارند. نه آناني كه دل در گرو ارزشهاي متعالي الهي سپرده اند و چه بسيارند! و چه كوشا و مؤثر!
نگارنده ناخودآگاه، آن خبرنگار عراقي را با برخي از اصحاب رسانه مقايسه كرد كه در طول سال هاي گذشته با گردآمدن در اردوگاه اصلاح طلبي، تنها پز اهل رسانه مستقل را داده اند و مي دهند. كساني كه گاه در نقش موافق و گاه در نقش مخالف انقلاب، مدعي وطن دوستي اند و در آن نقش و با اين ادعا، به صورت نجيب انقلاب چنگ مي كشند. كساني كه نه دل به ايران سپرده اند و نه دلواپس ايراني اند. آخر، مگر يك اهل رسانه به اصطلاح مستقل سر از دستگاههاي تبليغاتي دولتهاي متخاصم ملت ايران درمي آورد؟ مگر ابزاري مي شود در دست بيگانگان و تا آستانه جاسوسي پيش مي رود؟
مگر همين مدعيان رسانه اي اصلاح طلب نبودند كه يك روز به ساحت مقدس پيامبراكرم(ص) و ائمه اطهار(ع) اهانت كردند، يك روز آموزه هاي دين را سياه و يك روز به گرامي داشت فساد اخلاقي و روزي به توجيه كار جاسوسي سفارتخانه هاي خارجي روآوردند؟
مگر همين مدعيان نبودند كه دولتهاي جنايتكار غربي را قانون گرا و دموكرات و خواهان دوستي با مردم ايران معرفي كردند و بر ضرورت دخالت غربي ها در انتخابات ايران تأكيد نمودند؟
مگر همينان نبودند كه همپاي دشمنان خارجي و بدون مستندي، مدعي رخداد تقلب در انتخابات رياست جمهوري دهم شدند و مردم را به اغتشاش تشويق كردند؟
و مگر...؟
الزيدي در محاصره دشمن خارجي، آزادي خواهي و وطن دوستي و ايمان خود را به نمايش گذاشت و برخي مدعيان اصلاح طلب فعال در عرصه رسانه كشور ما، در سايه مهر نظام ديني، راه نامردمي و جفا به دين و انقلاب در پيش گرفتند.
به ياد دارم هنگامي كه الزيدي دستگير شد، بسياري از رسانه هاي خارجي از جمله «بي بي سي» خواستند وانمود كنند كه خبرنگار عراقي، عنصري ضد ايران و جمهوري اسلامي است، درواقع هدف آنان، انكار تأثيرگذاري مكتب انقلاب اسلامي بر عناصر غيرايراني بود و مضحك اينكه برخي رسانه هاي مدعي اصلاح طلبي نيز، رسانه هاي بيگانه را در مسير هدفشان ياري كردند.
به هر روي! منتظر الزيدي از زندان آزاد شد. او پس از يك سال تحمل رنج زندان با همان ميزان خشمي از خوي استكبار و جنايتهاي اشغالگران غربي سخن گفت كه كفشهاي خود را رو به بوش آن شيطان مجسم پرتاب كرد. خشم الزيدي را به عنوان خشم يك اهل رسانه مسلمان تحسين مي كنيم و آزادي او را به عنوان سر فصل تقابل رسانه اي وي با استكبار و طواغيت زمان گرامي مي داريم!

 



براتي پور اشعار عاشورايي را گردآوري مي كند

عباس براتي پور از گردآوري يك مجموعه شعر عاشورايي براي صدا و سيما خبر داد.
عباس براتي پور، شاعر به خبرنگار فارس، گفت: درحال گردآوري يك مجموعه شعر عاشورايي براي صدا وسيما هستم كه شامل كارهاي جديد و نو است و قرار است در قالب يك مجموعه منقح منتشر شود.
به گفته وي در اين مجموعه از سروده هاي شاعران مختلف استفاده شده و قرار است تا محرم امسال انتشار يابد.
براتي پور اظهار داشت كه مجموعه شعرهاي دفاع مقدسش با عنوان «آتش سواران» حدود دو سال است كه منتشر نشده است.
اين مجموعه شامل كارهاي موزون و كلاسيك براتي پور با موضوع دفاع مقدس است كه انتشارات سوره مهر آن را در نوبت چاپ دارد.

 



يك نويسنده: سروده هاي دفاع مقدسي شهريار چاپ مي شود

پنج شعر منتشر نشده از زنده ياد محمد حسين شهريار در كتابي به نام «ناله هاي شباهنگي» به همت جمشيد عليزاده منتشر مي شود.
جمشيد عليزاده نويسنده و پژوهشگر در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: بزودي كتابي با نام
«ناله هاي شباهنگي» مجموعه اي از اشعار عاشورايي و دفاع مقدسي زنده ياد شهريار با مقدمه اي تحليلي كه نوشته ام، توسط بنياد حفظ و نشر ارزشهاي دفاع مقدس چاپ مي شود.
وي ادامه داد: اين كتاب كه مراحل فني چاپ را پشت سر مي گذارد مقرر است در كنگره سراسري شعر دفاع مقدس در حوزه استان هاي ترك زبان كه هشتم آبان در تبريز برگزار مي شود ، توزيع شود.
نويسنده «ساغري در ميان سنگستان» درباره اين كتاب توضيح داد: در اين كتاب اشعار ديني و دفاع مقدسي شهريار پس از مقابله با اصل دست نوشته هاي وي آورده شده و از آنجا كه تعدادي از اشعار شهريار در اين حوزه پيش از اين با تحريف و افتادگي چاپ شده است دليل تطابق با دست نوشته هاي اين شاعر تكميل و تصحيح اين اشعار بود.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14