پايان خاكستري ها (يادداشت روز)

100 روز از انتخابات رياست جمهوري گذشت. اكنون كه هيجان ها و گرد و غبارها فرو نشسته، عرصه را بهتر مي توان ديد. حاشيه هاي تيره و تلخي كه بر متن تابناك و شيرين مشاركت 85 درصدي ملت نشست، هنوز هم جاي ارزيابي دارد. مي شد فتنه پديد نيايد و شيريني اين حضور دوران ساز را كمرنگ نسازد اما پديد آمد. مسئوليت مقصران و برپاكنندگان فتنه هرگز فراموش نخواهد شد اما اگر عميق تر به ماجرا بنگريم، شايد اين آزمون سخت از مصاديق همان فرمايش الهي باشد كه «عسي أن تكرهوا شيئا و هو خيرلكم. بسا چيزي كه از آن اكراه داريد و خير شما در آن است». فتنه اگر چه هزينه هاي قابل توجهي به كشور و ملت و نظام تحميل كرد- چرا كه دشمن تنش و درگيري را به درون زمين ايران كشاند و آسيب ها و لطمه ها در اين ميدان پديد آمد- اما نشانه ها و پيامدهايي را هم با خود داشت كه اگر اين نشانه ها و پيامدها درست فهميده شود، اين ماجرا در فرجام خود به خير ملت و كشور خواهد بود. همچنين از مسير اين فهم است كه مي توان افق «چه بايد كرد» را روشن تر ديد.
1- صرف نظر از ضعف روحي و اعتقادي يا غفلت و لجاجت رجالي كه با ساده لوحي كوته بيني تمام سر نيزه فتنه گران رفتند، اصل اين فتنه پيچيده، پرحجم و برنامه ريزي شده از خارج، به خودي خود از سرزندگي و حركت شتابان انقلاب و نظام اسلامي در آغاز دهه چهارم حيات مبارك آن (دهه پيشرفت و عدالت) حكايت مي كند. وقتي سران فريبكار و پنهانكار آمريكا، انگليس و اسرائيل به همراه برخي دولت هاي اروپايي همسو با برانداختن نقاب دوستي در وسط ميدان معارضه حاضر شدند و دستور آتش تهيه سنگين عليه ايران را به هزاران رسانه و تلويزيون و شبكه دادند، واقعيتي را بي آنكه مايل باشند، فرياد كردند. اينكه در برابر حركت شتابان انقلاب و جمهوري اسلامي به ستوه آمده و چندان ناتوان و نگران شده اند كه بي پرده و تعارف كينه خويش را آشكار ساخته و آداب و اطوار سياست ورزي را يكسره كنار گذاشته اند.
وضعيت جوي آرام را در نظر بگيريد. وقتي ايستاده ايد، حتي نسيمي هم به صورت شما نمي خورد. اگر شروع به دويدن كرديد، نسيمي را بر گونه خود احساس خواهيد كرد. سوار خودرو اگر شديد و بر سرعت خود افزوديد، بر شدت فشار هوا افزوده مي شود تا آنجا كه اگر حركت شما شتاب گرفت، مجبوريد شيشه هاي خودرو را بالا بكشيد. حال اگر سوار هواپيما شديد كه با سرعت 800كيلومتر در ساعت در حركت است، فشار و مقاومت هواي مخالف هم بي اندازه زياد خواهد شد تا آنجا كه يك رخنه كوچك در گوشه اي از هواپيما مي تواند به تلاطم شديد در حركت آن بينجامد. فشار و هجمه اي كه جبهه اصلي و خارجي ضدانقلاب در حوادث پس از انتخابات وارد آورد، هر چند برنامه ريزي شده و پيچيده، اما برخاسته از اين واقعيت مصيبت بار براي آنها بود كه با خشم و غيض تمام، آغاز «تيك آف» و حركت انفجاري نظام براي كنده شدن از باند پرواز و اوج گرفتن آن در آغاز دهه چهارم را مشاهده مي كردند. دشمن پس از كاربست هجمه نظامي نابرابر، تحريم هاي اقتصادي فلج كننده، درگيري هاي قومي و فرقه اي، ترور شخصيت ها، و انواع تهديدها و ارعاب ها، آخرين تير در تركش را بر كمان گذاشت تا مگر شماري از سرنشينان قبل از خيز نهايي، در مقابل اوج گرفتن دولت- ملت جمهوري اسلامي اخلال كنند و اصل حركت و عزيمت را منتفي سازند. دشمن و عوامل آلوده آن تا آخرين لحظات و تا آنجا كه امكان داشت، تمام خرابكاري ها و اخلال ها را انجام دادند تا از جهش بزرگ ملت ايران مانع شوند.
2-هيجانات دشمن (حقد و كينه از يك سو و شعف و ذوق زدگي از طرف ديگر) در حوادث اخير باعث شد تا شبكه اي را كه به تدريج در 20 سال گذشته با پنهانكاري و پيچيدگي تمام در درون جمهوري اسلامي از برخي رجال و گروه هاي ذي نفوذ فراهم كرده بود، در كمتر از 2 ماه بسوزاند و تمام اجزاء، مفاصل و ماموريت هاي اين «شبكه خاكستري كودتا» را يكجا لو بدهد. ظاهراً دشمن و خواص خاكستري مأتلف آن- حداقل 6 ماه قبل از انتخابات- طرح خدعه را چنين چيده بودند كه با ادعاي تقلب و بسته بودن همه راه هاي حل سوءتفاهم و اختلاف، جمهوري اسلامي را به نقطه غيرقابل برگشت سرنگوني برسانند اما مكر و لطف در هم تنيده خداوندي برتر از همه اراده ها، دشمن مكار و نيروهاي ميداني او را به دامي كشاند كه خود براي ملت و نظام اسلامي چيده بودند. فرصتي پديد آمد تا هم دشمن باطن خبيث و پر از حقد خود را برملا كند و هم منافقين دو دله و مايل به دشمن، مافي الضمير خويش را بيرون بريزند. خلجاني كه از سال ها پيش در سينه فرقه «نومن ببعض و نكفر ببعض» وجود داشت، بيش از اين تاب اختفا نياورد و آنها به خيال اينكه كار جمهوري اسلامي تمام است پس بايد از اين نمد براي خود كلاهي فراهم كرد، هم داستاني و همدستي خويش با دشمن را آشكار ساختند. اين 100 روز براي ملت ما و نخبگان صادق آن آزمايشگاهي شد براي تجربه عيني فتنه هايي كه در احد و احزاب و تبوك و سقيفه و جمل و صفين تدارك شد تا ميان رهبر و رهروان، ميان امامت و امت شكاف افكند و از لابلاي همان خلل، كار اسلام را يكسره كند. امروز چهره ها همه عيان است. همه محك خوردند در اين آزمايشگاه بزرگ. حوادث اين 100 روز، لوح فشرده اي شد از فتنه ها و ماجراهاي پرفراز و نشيب يكصد ساله پس از تأسيس حكومت اسلامي در مدينه .
3-حساب «قصور»ها، «تقصير»ها و «اصرار بر تقصير»ها را بايد از هم جدا كرد. آنها را كه عرصه را بد ديدند يا به خاطر غبارآلودگي نتوانستند درست ببينند، نبايد با كساني كه مي دانستند چه خبر است بلكه خود يك پاي ماجرا شدند و اصرار ورزيدند يكي شمرد. بله، افعي فتنه پس از سال ها همرنگي و قرباني گرفتن، سر از گمين گاه خويش برون آورد تا به خيال خود دولت- ملتي را يكجا ببلعد. تاريخ پس از اين قطعاً به روال تاريخ 6، 5 ماه پيش (خوش بيني و تجاهل و تغافل قبل از انتخابات) پيش نخواهد رفت. به آنها كه در كانون فتنه و با علم و اطلاع و اصرار نقش آفريني كردند- فارغ از اينكه از نامداران باشند يا عناصر به ظاهر حاشيه نشين- با همان حسن ظن سابق نگريسته نخواهد شد. دست و قباي شريكان دزد، لاي در مانده است. آنها در شمار كساني هستند كه در دايره «دفع در حد ضرورت» قرار مي گيرند. اما از اين گروه كه بگذريم، آغوش نظام براي خطاكاراني كه توبه كنند و خود را نه طلبكار كه بدهكار مردم و نظام بدانند، باز است. راه بازگشت را به سوي كسي- اگر قصد توبه و جبران داشته باشد- نبايد بست و در عين حال جانب حزم و احتياط و هوشياري را نيز نبايد از دست داد كه مؤمن از يك سوراخ دو بار گزيده نمي شود.
اين روزها- به ويژه پس از درهم كوبيده شدن و از هم پاشيدن اردوگاه فتنه كه حقيقت آن به ويژه در راهپيمايي بي سابقه و البته حاشيه دار روز جهاني قدس به عيان قابل مشاهده بود- واژه هايي نظير لزوم وحدت و طرح دلسوزان نظام براي ميانجي گري، آشتي ملي، مصالحه و... بسيار شنيده مي شود. قطعاً بايد صفوف دلبستگان به نظام را متحد كرد. بي ترديد بايد الفت ميان قلب ها را تقويت كرد. اما نبايد ميان وحدت و مصالحه خلط كرد. مصالحه و آشتي سر چه چيز؟! آيا اختلاف سر سود و زيان يك شراكت اقتصادي است كه بتوان با كم و زياد كردن سهم طرفين، بين آنها سازش برقرار كرد؟! واقعيت اين است كه همزمان حقي بزرگ از ملت و نظام منتخب و مورد حمايت آنان ضايع شده و ستمي بزرگ بر آنان رفته است و تلخ تر اينكه جماعت زياده طلب و هم پيمان با دشمن پس از تحميل انواع هزينه ها به كشور، باز هم خويش را طلبكار مي دانند و اصطلاحاً دست پيش مي گيرند كه پس نيفتند. و مضحك تر اينكه همان ها از ميان خويش ميانجي هم انتخاب مي كنند. خودگويي و خودخندي، عجب مرد هنرمندي! اگر وحدتي بايد جست كه حتماً بايد دنبالش بود صرفاً در مدار قانون و نقطه پرگار مجسم اين مدار- ولايت و رهبري- امكانپذير است، اين مدار دو يا چند محور نمي تواند داشته باشد. قانون و امامت امت در «جمهوري اسلامي» جاي چانه زني و مذاكره و سازش ندارد. آنها كه به غلط يا به خطا پيش افتادند يا عقب ماندند و زاويه گرفتند بايد به اين نقطه ثقل بازگردند. رحمت و ملاطفت نظام از موضع عزت و حكمت است نه از سر ضعف و بي تدبيري و بي خبري. آري به فرمايش امير مؤمنان(ع) نبايد خطاكاري را كه به اشتباه افتاده با آن كه راه باطل را مي پويد و بدان مي رسد، يكي گرفت. اما خطاكار بايد به حق بازگردد نه اينكه ميان حق، و باطل پيموده شد توسط وي حد وسطي براي چانه زني و مصالحه جست. اگر از برخي خوش جنسي ها و ساده دلي ها بگذريم، ادعاي ميانجي گري ادامه پروژه ناكام «رسميت بخشيدن به اپوزيسيون ضدانقلاب در درون نظام و انقلاب» است.
4-آنچه سپري شد با همه اهميت، تنها مرحله اي از مراحل جنگ نرمي بود كه دشمن تدارك ديده بود. تا انقلاب اسلامي مي بالد و تا جمهوري اسلامي به سمت آرمان ها اوج بيشتري مي گيرد، معارضه و كارشكني جبهه استكبار هم شدت بيشتري خواهد يافت. اين يك رزمايش مهم براي ملت بزرگ ايران و اصحاب جبهه انقلاب بود تا قوت ها، ضعف ها، خلل ها، نقص ها و شكاف هاي احتمالي را شناسايي كنند. اين رزم تحميلي از سوي دشمن كه تبديل به رزمايشي براي ملت- دولت ايران شد با وجود هزينه ها، فرصت هاي كم نظيري را به همراه داشت كه اگر غنيمت شمرده شود، تحمل آن هزينه ها را آسان خواهد نمود.
جنگ نرم هنوز در اول راه است و جنگ هاي بزرگ تر با جبهه اصلي دشمن (استكبار) در پيش است. بايد با چاشني الفت و بصيرت، صفوف مقاومت را مستحكم تر ساخت. ميدان را نبايد اشتباه گرفت. دشمن نه دولت بلكه نظام و ايران را- به عنوان يك كل به هم پيوسته- هدف گرفته است. دشمناني كه سابقه 200 سال جنايت و خيانت و ستم و غارت را در كارنامه خود دارند، از ملتي كه تمام معادلات آنها را به هم زده و بساط كامروايي آنان را به هم ريخته تا به سيادتي كه مستحق آن است برسد، راحت نمي گذرند. هر اقدامي كه پويايي، اميد و اتحاد اين ملت را مخدوش سازد يا دشمني هاي آشكار را انكار كند و درگيري را به درون خانواده ملت و انقلاب بكشاند، خدمت به دشمن است و براي پرهيز از همه اين خلل ها، بايد با بصيرت به انگشت اشاره مقتدا چشم دوخت نه يك گام عقب و نه يك قدم جلو.
محمد ايماني

گزارش خبري- تحليلي كيهان
 تأسيسات جديد غني سازي برگ برنده ايران در مذاكرات اكتبر

سرويس سياسي-
اعلام خبر در حال ساخت بودن يك تأسيسات جديد غني سازي در ايران به مثابه نوعي شوك بر دستگاه ديپلماتيك و رسانه اي غرب عمل كرده است.
ايران روز جمعه با انتشار بيانيه اي رسمي اعلام كرد به جز نطنز يك تأسيسات جديد غني سازي در دست احداث دارد. رسانه ها و مقام هاي غربي البته يك روز قبل از انتشار بيانيه رسمي رئيس سازمان انرژي اتمي ايران جنجال خبري درباره اين موضوع را آغاز كرده بودند. روز پنج شنبه بسياري از رسانه ها و خبرگزاري هاي غربي با انتشار گزارش هاي مفصل تلاش كردند خبر ساخت تأسيسات جديد غني سازي در ايران را نوعي «كشف اطلاعاتي» از جانب سرويس هاي اطلاعاتي غربي جلوه دهند و نتيجه بگيرند ايران در پرونده هسته اي خود مجدداً مرتكب «پنهان كاري» شده است! فراتر از رسانه ها حتي مقام هاي ارشد سياسي در غرب هم همين ادعا را مطرح كردند. از جمله باراك اوباما رئيس جمهور جديد آمريكا در يك كنفرانس خبري در شهر پيتسبورگ- محل برگزاري اجلاس سران گروه 20- به صراحت كلمه «پنهان كاري» را به كار برد و گفت خبر احداث يك تأسيسات جديد غني سازي در ايران، خبري «ناراحت كننده» است.
نيكلا ساركوزي رئيس جمهور پراشتباه فرانسه هم كه چند روز قبل با انتقادات خردكننده دكتر محمود احمدي نژاد رئيس جمهور كشورمان مواجه شده بود، در اظهاراتي تند و عجولانه از اعلام خبر جديد هسته اي ايران نتيجه گرفت كه «مذاكرات اكتبر بي فايده خواهد بود» و خواستار تعيين ضرب الاجلي تا ماه دسامبر براي ايران شد.
رسانه هاي غربي نيز تقريباً به طور هماهنگ همين تحليل ها را تعقيب كرده اند. بعضي از اين رسانه ها سعي كرده اند موضوع را اينگونه تحليل كنند كه ايران در اثر فشارهاي غرب مجبور به همكاري شده و اطلاعات مربوط به تأسيسات جديد خود را به غرب ارائه داده است. روزنامه هايي مانند فيگارو كه به انتشار تحليل هايي با اين سمت و سو پرداخته اند، به اين سؤال جواب نداده اند كه اگر ارائه اطلاعات مربوط به اين تأسيسات محصول اثربخشي تحريم ها بوده، پس اساساً چرا اقدام به ساخت چنين تأسيساتي كرده است. همانطور كه بسياري از رسانه هاي منطقه اي روز گذشته گفته اند ساخت اين تأسيسات اتفاقاً نشان دهنده آن است كه ايران هيچ تأثيري از تحريم ها نپذيرفته و برنامه هسته اي خود را مستقل از جنجال هاي سياسي به پيش مي برد.
ديروز همچنين برخي از رسانه هاي غربي ادعا كرده اند كه سازمان هاي جاسوسي غربي از وجود اين مركز جديد غني سازي در ايران مطلع بوده اند و اين ادعا در برخي رسانه هاي داخلي هم بازتاب پيدا كرد. يك مقام مطلع مرتبط با پرونده هسته اي در اين باره به كيهان گفت: «آمريكايي ها دارند ژست اشراف اطلاعاتي مي گيرند. طبيعي است كه آنها از طريق تصويربرداري ماهواره اي چيزهايي به شكل ساختمان ديده باشند اما حتماً نمي دانسته اند آنجا چه خبر است».
وي اضافه كرد: «آنچه اكنون غربي ها به عنوان اطلاعات از آن ياد مي كنند در واقع حدس و گمان آنها بر مبناي اظهارات چند سال پيش ايران است. ايران مدت ها قبل به آژانس گفته بود كه ناچار است براي مقابله با تهديد به حمله نظامي كه هر روز از جانب غربي ها تكرار مي شود فكري بكند. سابقه اين موضوع به سال 2004 باز مي گردد».
علاوه بر اين، بسياري از رسانه ها و محافل تحليلي غرب روز گذشته اذعان كرده اند كه در واقع كشف اطلاعاتي در كار نيست و ايران خود دوشنبه گذشته اطلاعات مربوط به تأسيسات جديد را طي نامه اي به آژانس ارائه كرده است.
از جمله مهم ترين نكات مورد بحث در تحليل محافل غربي از اين موضوع آن است كه ايران زمان كاملاً مناسبي را براي اعلام اين خبر انتخاب كرده است. بيانيه رئيس سازمان انرژي اتمي ايران زماني منتشر شد كه فقط 6 روز تا مذاكرات آتي ايران و گروه 6 در برن سوئيس باقي مانده است. اعلام اين خبر حداقل به 2 دليل باعث افزايش قدرت چانه زني ايران در مذاكرات اكتبر خواهد شد. اول اينكه ايران با اعلام خبر ساخت يك تأسيسات جديد غني سازي عملا تمامي تهديدهاي غرب در مورد حمله نظامي را بي اثر كرده است چرا كه «تعدد تأسيسات» يك اقدام پدافندي بسيار مؤثر است. تحليلگران در تهران عقيده دارند در صورتي كه غرب اهرم تهديد نظامي را از دست داده باشد از موقعيت بسيار ضعيفي در چانه زني در مقابل ايران برخوردار خواهد بود.
عامل دوم نيز كه شبكه تلويزيوني الجزيره ديروز به تفصيل به آن پرداخت اين است كه ايران با اقدام اخير خود عملا موضوع تعليق را از دستور كار مذاكرات حذف كرد و ديگر غربي ها هم به اين نتيجه رسيده اند كه بر غني سازي ايران فقط بايد نظارت كرد و آرزوي توقف آن بي معناست. اين جمله اي است كه روزنامه گاردين تحليل خود در مورد خبر جديد هسته اي ايران را با آن به پايان برده است.

كيهان و خوانندگان

¤ برنامه ميزگرد چند نفر از مدعيان اصلاحات را كه از تلويزيون تماشا مي كردم اين مسئله مدام به ذهنم خطور مي كرد كه اين جماعت در طول اين سالها به اسم اصلاح طلبي چه خيانت هايي كه به جوانان اين كشور نكردند. مسئول اين همه خسارت هاي جبران ناپذير كيست؟
البته مي خواستم از روشنگريهاي افراد مذكور نيز تشكر كرده باشم . اميدوارم بخش هاي ناگفته ديگري كه باعث شكاف و تفرقه ميان مسئولان نظام گرديد و جريان اصلاحات آنها را هدايت مي كرد را به طور مشروح تر بيان كنند تا مردم با شناخت دقيق تر آن دوران وضعيت كنوني را تحليل كنند.
ناصرالدين كشاورز
¤ مدعيان اصلاح طلب در رابطه با اعتراف افراد بازداشت شده اغتشاشات اظهار مي كردند آنها را قرص خور كرده اند. مي خواستم بدانم در مورد اعتراف جورج سوروس يهودي ميلياردر كه به دو بار ملاقات خاتمي با او اعتراف كرده چه مي گويند آيا جمهوري اسلامي ايشان را در خارج از كشور چيزخورش كرده كه اين حرف ها را زده و موجب شده طشت رسوايي سران دوم خرداد به زمين بيفتد و ديگر آبرويي نداشته باشند.
عرب سرخي
¤ بايد به كساني كه ادعاي خط امامي بودن و سابقه مبارزاتي دارند گفت: «حساب حساب است، كاكا برادر» ما سوابق روشن آن ها را ارج مي نهيم، اما اين دليل نمي شود كه بتوان در مقابل جرائم آن ها، به خصوص دست درازي به بيت المال سكوت كرد. از قوه قضائيه هم تقاضا مي شود كه بدون در نظر گرفتن جايگاه و سابقه افراد به تخلفات آن ها رسيدگي شود.
يك جانباز از كرج
¤ ضمن تشكر از روزنامه كيهان به خاطر افشاي ملاقات هاي خاتمي با سوروس، يكي از راه هاي برپايي آرامش در جامعه حفظ فشار افشاگري بر خائنان و وطن فروشان است. در چنين شرايطي، هم مردم آگاه تر مي شوند و فريب ژست هاي روشنفكرانه آن ها را نمي خورند و هم آن ها ديگر نمي توانند مظلوم نمايي كنند و طلب كار باشند.
يك هموطن
¤ به آقاي رئيس جمهور بفرمائيد كه اگرچه مخالفيني دارد، اما طرفداراني هم دارند كه حاضرند در راه ارزش ها و آرمان هاي انقلاب هرگونه از خودگذشتگي كنند. همچنين پيشنهادم اين است كه لايحه اصلاح قانون مطبوعات به مجلس ارائه شود. زيرا به دليل ضعف قوانين موجود بسياري از مطبوعات تبديل به پايگاه هايي براي تضعيف اركان نظام، به خصوص دولت شده اند.
شيپوري از تهران
¤ با ديدن تصاوير روز قدس در اخبار، تعجب كردم كه موسوي و كروبي، كه آشكارا تابلوي نفاق به دست گرفته اند، از سوي نظام محافظت مي شدند. مماشات تا كجا؟
عمار از اروميه
¤ با توجه به اين كه در تظاهرات روز قدس، عده اي فريب خورده برخلاف آرمان ها و راه امام خميني(ره) عمل كردند، از موسسه حفظ آثار امام انتظار مي رود اين حركت را محكوم كند.
علوي از تهران
¤ آقايان موسوي و كروبي در عمل، باطل و ناحق بودن خود را نشان دادند. آن ها سعي كردند با فريب عده اي اندك از مردم، روز قدس كه متعلق به مردم مظلوم فلسطين و مستضعفان است را به نفع خودشان مصادره كنند. جالب اين است كه اين دو نفر خودشان را پيرو خط امام مي دانند و اين دروغگو بودن آن ها را ثابت مي كند. چون برخلاف نظر امام، در روز قدس، به سود رژيم صهيونيستي عمل نمودند.
واقفي
¤ برخي از مخالفان دولت مدعي اند كه در اجلاس اخير درياي خزر، سهم ايران از اين دريا 13 درصد تعيين شده و دولت هم آن را پذيرفته است، لطفا در اين مورد روشنگري نمائيد.
عباس جلالوند
¤ ضمن تبريك هفته دفاع مقدس، از مسئولان تقاضا مي شود كه سري هم به خانواده هاي شهدا و جانبازان بزنند تا مشكلات آن ها را از نزديك مشاهده نمايند.
يك شهروند
¤ در مواقع خاص كه حضور مردم در نماز جمعه تهران و نماز عيد فطر زيادتر از حد معمول مي شود خدمات دهي شركت واحد به نمازگزاران بجاي اين كه بهتر باشد بدتر مي شود. در روز عيد فطر بعد از پايان يافتن خطبه هاي نماز براي برگشت به خانه واقعا سختي كشيديم و مسافت زيادي را پياده طي كرديم.
احمدزاده
¤ با تشكر از سازمان رفاه و بازنشستگي و مسئولان ارائه سهام عدالت، اميد است همان قدر كه قول داده بودند، نسبت به پرداخت اين سهام به بازنشستگان كشوري و لشكري در مهرماه اقدام شود.
اكبر بكايي از تهران
¤ ساكنان شهرستان هاي بومهن و پرديس از نعمت استفاده از شبكه قرآن سيما محروم هستند. از دست اندركاران صدا و سيما تقاضاي رفع اين مشكل مي شود.
نادري از پرديس
¤ برخي از شبكه هاي تلويزيوني، در شهرستان تبريز به شكل نامطلوبي دريافت مي شود. از مديريت صدا و سيما تقاضاي رفع اين مشكل مي شود.
حسن زاده از تبريز
¤ مدتي است كه خودرويم را دوگانه سوز كرده ام. اما مراكز مربوطه، بدون اطلاع قبلي، كارت سوخت بنده را باطل نموده و هنوز هم كارت جديد صادر نكرده اند. پس از اقدامات لازم براي صدور كارت جديد، مي گويند تا سه ماه ديگر كارت ارائه مي شود. با توجه به اين كه بنده راننده تاكسي هستم، در اين مدت چگونه بايد معاش خود را تأمين كنم؟ از مسئولان تقاضاي رسيدگي مي شود.
ملايي از خرم آباد
¤ سال ها بود كه به دانشجويان مقاطع مختلف كمك هزينه تحصيلي پرداخت مي شد. اما اين روند مدتي است كه قطع شده است. از مسئولان آموزش عالي تقاضا مي شود كه باز هم كمك ها را ادامه دهند.
يك شهروند از لاهيجان
¤ اخيراً تعداد زيادي از دي وي دي هاي غيراخلاقي در شهر به فروش مي رسند. از نيروي انتظامي تقاضاي رسيدگي مي شود.
محسني از تهران
¤ براي خريد يك خودرو در شركت ايران خودرو ثبت نام كرده و پول آن را نيز پرداخته ام. قرار بود كه 30 روزه تحويل دهند، اما بعد از گذشت چند ماه هنوز هيچ اقدامي نشده است. لطفاً رسيدگي شود.
يزدان پناهي
¤ از وزارت مسكن تقاضا مي شود با توجه به شروع فصل سرما و بارندگي هاي فصل پائيز تدبيري انديشيده شود تا وام ما روستائيان چهاردولي اسدآباد همدان تسريع گردد.
جمعي از روستائيان سميران اسدآباد بخش چهاردولي
¤ شهرداري منطقه 16 برخلاف قول شخص شهردار اين منطقه هيچ اقدامي براي رفع مشكلات پس آب زباله، به سازي پياده رو، اصلاح فضاي سبز، وضعيت نورپردازي و وضعيت ناراحت كننده جوي هاي آب ميدان انصاري و ميدان بهشت و كوچه هاي آنها ننموده است. خواهشمند است در اين خصوص اقدامات لازم را معمول دارند.
كلامي
¤ پرستاران قراردادي معين بيمارستان امام خميني تهران، از ابتداي ارديبهشت ماه حقوق نگرفته اند و مسئولان بيمارستان هم پاسخگو نيستند. لطفاً مسئولان عنايت نمايند.
از طرف جمعي از پرستاران بيمارستان امام خميني (ره)
¤ قيمت بليت قطار كرمان- قم سه برابر شده است. مسئولان چه پاسخي براي گفتن دارند؟
اميدي نيا از كرمان
¤ در تاريخ 29/6/86 يك ماشين ظرفشويي از مدل بوش خريداري كرده ام در شرايط ضمانتنامه مدت 24 ماهه ذكر شده و تاكيد شده كه اين ضمانتنامه شامل كليه قسمت ها به غير از قسمت هاي زينتي و بدنه مي باشد. تا به حال 2 بار براي تعمير آمده اند و هر دو بار عيب دستگاه مربوط به موتور بوده اما كارخانه از تقبل آن خودداري مي كند.
عليرضا فردوسيان
¤ شهرداري منطقه 9 به تازگي اقدام به ايجاد دو پل ماشين رو در اين منطقه نموده است كه فاقد روشنايي هستند. لطفا رسيدگي شود.
جمشيدي

دست (گفت و شنود)

گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: يك روزنامه صهيونيستي سران فتنه اخير در ايران را بي عرضه ناميده است.
گفت: مسئله «عرضه» و «جنم» نيست، وقتي آمريكا و اروپا و همه دنيا طي 30 سال گذشته نتوانسته اند عليه ايران اسلامي هيچ غلطي بكنند، از اين چند تا آدم نصفه و نيمه چه كاري ساخته بود.
گفتم: اين روزنامه اسرائيلي مي نويسد انتظار موفقيت آشوبگران را نداشتيم ولي اميدوار بوديم حركت آنها باعث تضعيف جمهوري اسلامي شود و در مذاكرات هسته اي امتياز بدهد!
گفت: باراك اوباما هم از اين كه ايران حاضر به مذاكره درباره توقف غني سازي نيست حسابي دمغ شده و گفته است نمي دانم چرا ايران از مذاكره دراين باره طفره مي رود.
گفتم: از شخصي پرسيدند اگر حالت تهوع بهت دست بدهد چه مي كني؟ جواب داد باهاش دست نمي دهم!

تناقض گويي رسانه هاي غربي درباره تاسيسات غني سازي جديد ايران

سرويس سياسي -
رسانه هاي غربي در يك تناقض آشكار در عين حال كه سعي كردند از اعلام خبر ساخت يك تاسيسات جديد غني سازي به عنوان «پنهان كاري» ياد كنند، ادعا كردند كه غرب از وجود اين تاسيسات اطلاع داشته است.
«شلمو گانور» از كارشناسان سياسي رژيم صهيونيستي در سخناني درباره تاسيسات جديد ايران ادعا كرد: براساس اطلاعاتي كه رژيم صهيونيستي دراختيار دارد مركز هسته اي جديد ايران براي ساخت بمب اتمي كاربرد دارد و نمي توان از آن براي توليدي برق آن گونه كه ايران مي گويد استفاده كرد.
گانور كه با شبكه تلويزيوني بي بي سي عربي گفت وگو مي كرد اظهار داشت ايران كه امضا كننده پيمان منع گسترش تسليحات هسته اي است بايد از قبل وجود اين مركز هسته اي را اعلام مي كرد تا احداث آن زير نظر بازرسان آژانس انرژي اتمي باشد.
اين ادعا در حالي است كه طبق مقررات آژانس بين المللي انرژي اتمي ساخت مراكز هسته اي مستلزم اين است كه 6 ماه قبل از تزريق گاز موضوع به اطلاع آژانس بين المللي انرژي برسد و ايران 12 ماه زودتر يعني 18 ماه قبل از تزريق گاز موضوع را به آژانس اعلام كرده است.
در همين زمينه الجزيره انگليسي نيز مدعي شد كه دستگاه هاي اطلاعاتي آمريكا و شخص باراك اوباما از مدت ها قبل از وجود دومين مركز غني سازي اورانيوم در ايران اطلاع داشته اند.
شبكه بي بي سي عربي هم طي گزارشي نگراني آمريكا و دو، سه كشور غربي را وجود مراكز هسته اي اعلام نشده در ايران دانست و نوشت: آمريكا و متحدانش هم اكنون در حال ارزيابي صلح آميز بودن يا نظامي بودن مركز هسته اي تازه كشف شده ايران هستند ولي برداشت عمومي اين است كه علت فاش نكردن اين مركز تاكنون اين بوده است كه اراده اي در ايران براي افشاي كل شبكه برنامه هسته اي اين كشور وجود نداشته است وگرنه چنين بحراني ايجاد نمي شد.
از سوي ديگر، به گزارش رويترز، بان كي مون دبيركل سازمان ملل نيز نگراني خودش را درباره فعاليت هاي ايران در زمينه ساخت جديد تاسيسات غني سازي اعلام كرد.
همچنين روزنامه انگليسي گاردين هم به خبر ساخت جديد يك مركز هسته اي در كشورمان واكنش نشان داد و مدعي شد: كارشناسان گمانه زني مي كنند كه ايران بيش از يك سايت مخفي غني سازي دارد و اگرچه هنوز سانتريفيوژها را روشن نكرده اما به زودي مي تواند اين كار را انجام دهد. اين روزنامه انگليسي ادامه داد: اگر يكي از سايت هاي هسته اي ايران بمباران شود، اين كشور قادر است يك جايگزين براي آن بسازد، بنابراين براي مهار ايران بهترين راه حل آن است كه جامعه بين الملل يك نظام نظارتي و بازرسي قوي براي ايران تعريف كند.
ادعاها و اظهارات رسانه ها و مقامات غربي و صهيونيستي درباره ساخت جديد يك مركز هسته اي در كشورمان در حالي است كه نشريه آمريكايي فارين پاليسي طي گزارشي احداث تاسيسات دوم غني سازي اورانيوم در ايران را مغاير ان پي تي ندانست.
فارين پاليسي به نقل از گزارش نشريه واشنگتن پست يادآور شد كه ايران 21سپتامبر به آژانس بين المللي انرژي اتمي اطلاع داد كه در حال احداث يك تاسيسات غني سازي پايلوت ديگر است. به فرض اين كه ماده هسته اي به اين تاسيسات تزريق نشده باشد، - و تهران نيز مي گويد اين كار را انجام نداده - در اين صورت ايران از «توافقنامه جامع پادمان هاي فراگير» پيمان منع اشاعه هسته اي (ان پي تي) تخلف نكرده است، چرا كه اين پيمان مي گويد، شش ماه قبل از تزريق ماده هسته اي به هرگونه تاسيسات جديد، آژانس بايد از اين امر مطلع شود.
به عبارت ديگر، اگر تاسيسات ياد شده همچنان در حال احداث باشد و هيچ گونه ماده هسته اي نيز به آن تزريق نشده باشد، در آن صورت به لحاظ فني، ايران مطابق توافقنامه اصلي پادمان ها عمل كرده و تابع آن بوده است. همچنين براساس گزارش نيويورك تايمز، انتشار خبر مربوط به ساخت تاسيسات غني سازي، به خودي خود مدركي دال بر وجود يك برنامه فعال تسليحات هسته اي در ايران نيست، تاسيسات جديد، براي غني سازي و نه يك كارخانه توليد بمب است.
گفتني است؛ مارك ويدربكر سخنگوي آژانس بين المللي انرژي اتمي نيز برخلاف ادعاهاي سياسي مقامات غربي تاكيد كرد: ايران طي نامه اي كه در 21 ماه سپتامبر (ماه جاري) به مقر آژانس در وين ارسال كرد، اطلاع داد كه در حال تاسيس يك كارخانه جديد است و اطلاعات بيشتر در زمان مناسب ارائه خواهد شد آژانس از ايران دريافته كه هيچگونه مواد هسته اي در داخل تاسيسات جديد وجود ندارد.

پس از تكذيب دفتر خاتمي صورت گرفت افشاي جزئيات جديد ديدار خاتمي و سوروس توسط كنت تيمرمن

سرويس سياسي -
به دنبال انتشار خبر مربوط به مشروح مذاكرات 3 سال پيش محمد خاتمي و جرج سوروس به نقل از سوروس در جلسه اي كه به مناسبت سالگرد 11 سپتامبر در هتل بين المللي ترامپ نيويورك برگزار شده بود و دفتر خاتمي شتابزده به تكذيب اين خبر پرداخت، جزئيات جديدي از ديدار سوروس با خاتمي به نقل از كنت تيمرمن منتشر شد.
به گزارش ايرنا، سند جديدي برگرفته از مقاله 3 سال پيش «كنت تيمرمن» مدير اجرايي موسسه موسوم به «بنياد دموكراسي براي ايران»، پرده جديدي از جزئيات شام محرمانه سوروس و خاتمي را فاش كرد.
تيمرمن موسس بنياد دموكراسي براي ايران است كه خود نيز مدير اجرايي آن بود. وي كه از نيروهاي بخش پژوهشي سازمان جاسوسي آمريكا (سيا) است، با موسسه آمريكن اينترپرايز و همچنين پروژه قرن جديد براي آمريكا نيز همكاري دارد. اين موسسات همانند موسسه جامعه باز سوروس آمريكا به صورت ويژه بر روي موضوع ايران تمركز دارند.
اما تيمرمن 3 سال پيش در تاريخ 15 سپتامبر 2006 در مقاله اي در پايگاه اينترنتي نيوزمكس با اشاره به موضوع هسته اي ايران و بررسي پيشنهادهايي براي چگونگي توقف ايران هسته اي از ديدار محرمانه سوروس و خاتمي در يك ضيافت شام خبر داده بود.
تيمرمن در اين زمينه نوشت: «همزمان و كمتر از يك مايل دورتر از محل گفت وگوي پهلوي با سانتوروم و مارتينز در سناي آمريكا، «جرج سوروس» و ساير مخالفان دولت بوش در هتل «هايت» گردهم آمده بودند تا تعامل دولت با تهران را خواستار شوند. سوروس خطاب به شركت كنندگان در اين نشست كه به همت «بنياد آمريكاي نوين» برگزار شده بود، درباره يك «معامله بزرگ» با تهران سخن گفت كه به رسميت شناخته شدن ايران از سوي آمريكا، پايان رويارويي هسته اي از طريق مذاكرات و ازسرگيري مناسبات عادي ميان دو كشور را در بر خواهد داشت.
برخي مقامات روز پنجشنبه به «نيوزمكس» گفتند كه سوروس در همين هفته و در يك مراسم خصوصي صرف شام در بوستون، درباره اين «معامله بزرگ» با «محمد خاتمي» رئيس جمهور سابق ايران گفت وگو كرد. يك ايراني كه در آن مراسم شام حضور داشت، گفت: «خاتمي به ما گفت كه آمريكا بايد مذاكره با ايران را آغاز كند او افزود كه ايران مسلما خواهان تعليق غني سازي اورانيوم، اما نه به عنوان يك پيش شرط براي مذاكرات است.»
با اين حال، فرد ياد شده به نقل از خاتمي گفت كه ايران «غني سازي سوخت هسته اي را كنار نمي گذارد»، زيرا وعده هاي غرب را مبني بر عرضه سوخت مورد نياز نيروگاه بوشهر باور ندارد.
نيروگاه بوشهر با وجود 11 سال فعاليت پيمانكاران روسي، هنوز عملياتي نشده است.
بنابر اين گزارش، «استيون كلمنز» مدير «برنامه راهبرد آمريكا» در بنياد آمريكاي نوين نيز در مراسم صرف شام خاتمي با سوروس شركت داشت و سخنان مقام ايراني را تصديق كرد.

طبل توخالي آمريكا بي خاصيت و پرسروصدا (خبر ويژه)

رئيس جمهور آمريكا به دنبال نااميدي از پروژه آشوب و كودتاي مخملي در ايران، ژست هاي رياكارانه را كنار گذاشت و ايران را تهديد به تحريم ها و مجازات هاي دردآور كرد!
باراك اوباما و دولت وي طي 9 ماه گذشته با ظاهرسازي و زمزمه شعار تغيير، پروژه ويژه اي را براي فريب افكار عمومي در ايران به اجرا گذاشته بودند. آنها براساس توصيه مشاوران اطلاعاتي و سياسي پذيرفته بودند كه تهديد صريح، ملت ايران را منسجم و متحد مي كند. به همين دليل هم برخي از لفاظي ها را موقتاً كنار گذاشتند تا شايد پروژه كودتاي مخملين به سرانجام برسد. اكنون با شكست پروژه مذكور و تودهني قاطعي كه از ملت ايران خوردند، باراك اوباما تهديد مي كند «در صورتي كه راهكارهاي ديپلماتيك و مذاكرات اول اكتبر در ژنو به نتيجه نرسد، تحريم هاي موثرتر و دردآورتري را عليه ايران اتخاذ مي كنيم». وي افزود «اگر ايران به خواسته ما تن ندهد، راهي را برگزيده كه به درگيري مي انجامد».
اوباما گفت: در مذاكرات اول اكتبر ايران نه فقط بايد درباره دومين تاسيسات غني سازي اورانيوم در قم توضيح دهد بلكه بايد دست به يك انتخاب بزند. در غير اين صورت با مجازات هاي دردآور روبرو خواهد شد.
تعابير دردآور، فلج كنند، سخت و... عباراتي است كه از حدود 6 سال پيش چاشني تهديدهاي اقتصادي و سياسي و نظامي دولت بوش و پس از آن دولت اوباما قرار گرفته تا اعتباري به اين تهديدها بدهد و شنونده خيال نكند آمريكايي ها مي خواهند شوخي كنند! دولت بوش فراتر از كارآموزي هاي اخير دولت اوباما تا مرز اتخاذ القاي سياست «چكاندن ماشه»! هم پيش رفت. اما وقتي اين واژه خشن با ارسال پرونده ايران از آژانس به شوراي امنيت رمزگشايي شد، هيبت ابرقدرت قرن 20 بيش از پيش مورد مناقشه جهاني قرار گرفت.
تبعات تحريم و تهديد نظامي بارها از سوي رژيم آمريكا و متحدان آن مورد بررسي قرار گرفته و اكنون هم آنها به خوبي آگاهند كه هر اقدام عملي در اين عرصه ها، براي طرف اقدام كننده هزينه هاي گزاف و خردكننده اي درپي دارد. جمهوري اسلامي بارها اعلام كرده كه با وجود علاقمندي به روش هاي ديپلماتيك، از تلافي هاي دندان شكن و پشيمان كننده هم در صورت ضرورت ابايي ندارد.

مواظب باشيد طعمه دشمن نشويد (خبر ويژه)

26 نماينده مجلس خبرگان از تصميم خود براي رسيدگي به صلاحيت نماينده اي كه از مرزهاي قانون اساسي تخطي كرده بود، منصرف شدند. تصميم جديد در پي رهنمود رهبرمعظم انقلاب در ديدار اخير با خبرگان اتخاذ شد.
براساس آيين نامه داخلي مجلس خبرگان، 20 امضا براي بررسي مجدد صلاحيت عضو خاطي (ع-م-د) كفايت مي كرد و اين در حالي است كه 26 نماينده با اشاره به مواضع غيرقانوني و دشمن شاد كن آقاي «د» خواستار بررسي صلاحيت و طرد نامبرده شده بودند.
رهبرمعظم انقلاب در پايان ديدار اخير نمايندگان مجلس خبرگان و با اشاره به گزارش آيت الله هاشمي شاهرودي فرموده بودند «راجع به مطلبي هم كه جناب آقاي شاهرودي نقل كردند، به نظر من خبرگان اقدام نبايد بكنند به اينكه كسي را كه حالا عقيده مخالفي در بين خودشان دارد، اعلام كنند. اين به نظر من اقدام خيلي مناسبي نيست. حالا من البته نمي خواهم به خبرگان تكليفي بكنم يا چيزي را به عنوان تكليف بگويم؛ سليقه من اين است. بالاخره يك نفر عقيده ديگري در يك مسئله خاصي دارد؛ اينجور نيست كه در مباني و اصول اختلافي وجود داشته باشد و به نظرم نمي آيد اينجوري باشد».
حمايت هاي فرد ياد شده از برخي سران آشوب ها با استقبال گسترده رسانه هاي ضدانقلابي وابسته به آمريكا و انگليس و رژيم صهيونيستي روبرو شده بود. دستگاه هاي جنگ رواني دشمنان با استناد به مواضع نامبرده مدعي شده بودند كه در مجلس خبرگان دودستگي و اختلاف وجود دارد اما بيانيه پاياني خبرگان و انتقاد گسترده اعضا در نطق هاي خود از بازي عناصر فريب خورده در زمين و پروژه دشمن، نشان داد اين مجلس به صورت يكپارچه در خط امام(ره) و انقلاب است.
گفتني است مردم شيراز براي تنبه مشاراليه كه از همنام بودن خود با شهيد بزرگوار حضرت آيت الله دستغيب سوءاستفاده كرده بود، بخشي از سخنان آن شهيد را چاپ و منتشر كرده اند كه در آن آمده است؛
«... هر عمامه به سري كه از رهبر مكرم انقلاب فاصله بگيرد لعنت خدا بر او باد. همه بايد مطيع رهبر باشند. امام يكي، نايب امام هم يكي، ديگري هيچ حق تقدم ندارد..... ناله مرا به گوش همه عمامه به سرهاي ايران برسانيد، هركه مي خواهي باش، خودت را مجتهد مي داني، مقدمات خوان مي داني، بر تو واجب است امروز تبعيت از رهبري، تو حق نداري مقابل رهبر حرفي بزني... مواظب باشيد گرگ ها شما را از رهبر الهي جدا نكنند، شما را گروه گروه نكنند، شما را طعمه خودشان قرار ندهند. وسيله پيشرفت دشمن نشويد. شما الان در جبهه جنگيد، در جبهه جنگ ديني هستيد...»

نگراني سلطنت طلب ها از افول آشوبگري و بي اثر شدن نقش موسوي و كروبي (خبر ويژه)

يك ضد انقلاب سلطنت طلب، آينده جريان آشوب طلب را نگران كننده و رو به افول توصيف كرد. مهرانگيز كار(همسر سيامك پورزند) كه سال 80 براي فرار از حكم دادگاه، از كشور خارج شد مي گويد «آينده جنبش پس از 3 ماه، نگران كننده است».
وي در گفت وگو با راديو زمانه اظهار داشت: آن انگيزه سياسي پس از انتخابات الان ديگر كارايي ندارد.
اين مسافر كنفرانس برلين با اشاره به آشفتگي در هدايت آشوبگران گفت: دو شخصيت به ميدان آمدند و در اجتماعات حاضر شدند. حالا هرچند خيلي ها به برخي از حرف هاي مثلا آقاي موسوي ايراد و انتقاد دارند ولي شكلي از رهبري در اين رويداد وجود داشته است. اما با وقايعي كه اتفاق افتاده خواهيم ديد كه اين شكل رهبري به مرور زمان خود به خود يا با دستگيري آقاي كروبي و موسوي كمرنگ تر مي شود يا خير. در هر حال به نظر مي رسد اين رهبري كمرنگ مي شود.
اين عنصر سلطنت طلب كه در اوج آشوب ها به روحيه بخشي آشوبگران مشغول بود، با تحريك موسوي و كروبي به ادامه آشوبگري افزود: علت كمرنگ شدن اين است كه اين رهبري خيلي روي نتيجه آرا متمركز بود. يعني هيچ كدام از اين دو شخصيت بحث ديگري را مطرح نكردند. به نتيجه آرا اعتراض داشتند و انگيزه ديگري مطرح نبود. حالا هم اگر خيلي بين حضور دوباره مردم در صحنه فاصله بيفتد، ديگر اين مرحله از رهبري پشت سر گذاشته شده است و اگر اميدوارانه بخواهيم نگاه كنيم بايد منتظر باشيم رهبري جديد وارد ماجرا شود. اما چون انگيزه رأي كمرنگ شده يا از بين رفته، گمان مي كنم وضعيت از حيث دوام اعتراض ها مخاطره آميز است.
مهرانگيز كار درباره تجمعات ضد انقلاب مقيم خارج هم گفت: آنها نقش خوبي ايفا كرده اند براي اين كه نوعي از همبستگي را نشان دادند، هرچند كه اين همبستگي، ظاهري و بسيار شكننده بود.
گفتني است جريان ضد انقلاب با القاي گسترده و سازمان يافته تقلب تلاش كرد در ميان ملت كه افتخار حضور 85 درصدي را رقم زده بود، صف بندي و تقابل ايجاد كند اما بتدريج با روشن شدن حقايق، جريان آشوب طلب به انزواي كامل رسيد. اين جريان اكنون در تلاش گسترده، براي بهانه تراشي است هرچند كه دست آنها نزد ملت رو شده است.

سايت كروبي و راديوي سيا خواهرخوانده شدند؟! (خبر ويژه)

همكاري سايت وابسته به حزب اعتمادملي با راديو فردا (ارگان رسمي سازمان سيا) به اوج خود رسيد. سايت تغيير كه توسط عناصري چون محمد قوچاني و به بهانه انتخابات رياست جمهوري راه اندازي شد، عيناً گفت وگوي خيالي راديو فردا با فردي به نام «م-ص» را منتشر كرد كه در آن ادعا شده نامبرده به خاطر فعاليت انتخاباتي مورد تجاوز قرار گرفته است. اين گفت وگو مانند توليدات مشابه و مشترك با قصه بافي و جزئيات پردازي- براي باورپذيري- همراه است.
سايت تغيير همچنين متن گفت وگوي «الف-ش» با راديو فردا را كه پس از اغفال كروبي و بازي با حيثيت سياسي وي از كشور گريخت، عيناً بازتاب داد. در پروژه «الف-ش» ابتدا كروبي و سايت وي به انتشار ادعاهاي خلاف واقع عليه جمهوري اسلامي پرداختند و نامبرده پس از فرار از كشور و مصاحبه با رضا علامه زاده- فيلمساز مرتبط با ناتوي فرهنگي كه دست به كار توليد مصاحبه هايي با مضمون تجاوز به بازداشت شدگان است- سر از ارگان سازمان سيا درآورد. اما در پروژه «م-ص» ابتدا ارگان سازمان سيا مصاحبه با وي را منتشر كرد و سپس سايت اعتمادملي به بازتاب آن پرداخت. مواضع كروبي به خاطر معارضه با منافع ملي و مباني انقلاب و قانون اساسي، بارها به عنوان تيتر برجسته راديو فردا انتخاب شده است. سايت تغيير پس از شكست فاحش كروبي در انتخابات تا يك هفته پيش تعطيل بود اما در دور جديد شايعه سازي، گردانندگان آن به عرصه فراخوانده شدند.
در تبليغات خياباني كروبي در مقطع انتخابات از پلاكاردها و بروشورهايي با مضمون Change(تغيير) و «مردي براي تغيير» استفاده مي شد اما ميزان آراي وي (330 هزار رأي) حتي كمتر از آراي باطله رقم خورد. با اين وجود برخي اطرافيان افراطي كروبي سعي كردند در برابر اين لطمه روحي شديد، كم نياورند و او را وادار به رفتارهاي غيرعقلاني بي سابقه كنند. افراطي گري در اردوگاه كروبي به حدي بود كه كساني چون سروش، سحرخيز، كرباسچي، عبدي، ابطحي، مهاجراني و... ترجيح دادند به جاي حمايت از موسوي، از وي حمايت كنند. اقدامات لجوجانه و سفاهت آميز نظير شايعه پردازي و دروغ پراكني و نيز دعوت به گروكشي و تفرقه در راهپيمايي ضدصهيونيستي روز جهاني قدس، باعث شد كروبي بارها از سوي سايت وزارت خارجه رژيم صهيونيستي، داريوش همايون وزير اطلاعات صهيونيست رژيم پهلوي و برخي عناصر ضدانقلاب داخلي و خارجي مورد تمجيد و ستايش قرار گيرد.

شيرين عبادي: چرا انگليس بيشتر فشار نمي آورد (خبر ويژه)

خيانت هاي عناصر جاه طلب مدعي روشنفكري به كشور و ملت ايران به مرز جنون رسيده است. رسانه هاي بيگانه و ضد انقلاب مواضع تازه اي از شيرين عبادي و محسن مخملباف منتشر كردند كه نشان مي دهد آنها در خيانت دست دشمنان ملت ايران را از پشت بسته اند.
عبادي در گفت وگو با روزنامه انگليسي تايمز، كشورهاي غربي را به خاطر كاهش سخت گيري ها عليه ايران مورد انتقاد قرارداد و گفت: ايران بايد با تحريم روبرو شود و سفارتخانه هاي غربي بايد فعاليت خود را در ايران محدود كنند و از كشور خارج شوند. دارايي هاي ايران در خارج از كشور مسدود شود.
به رغم خيانت هاي دولت انگليس در چندماهه اخير عليه ملت ايران، عبادي به انتقاد از كوتاهي انگليس در فشار عليه جمهوري اسلامي پرداخت و از اينكه نماينده سفارت انگليس در مراسم تحليف رئيس جمهور شركت كرده با اين تعبير كه «بدترين ترس من به واقعيت پيوست» ابراز ناخرسندي كرد. عبادي مي گويد انگليس بايد محكم تر برخورد مي كرد.
يك منبع وزارت خارجه انگليس در توجيه عبادي و همقطاران وي به تايمز گفت: «تصور آنها اشتباه است. فقط مقامات دولت ايران از تعطيلي سفارت انگليس، خوشحال مي شوند. كانال هاي ارتباطي در تهران بايد باز بمانند. ما گفته ايم ايران بايد در قبال نقض حقوق بشر پاسخگو باشد اما فكر مي كنيم بايكوت كردن يك مراسم رسمي به مصلحت نبود».
از سوي ديگر و در حالي كه بارها هم آژانس بين المللي انرژي اتمي و هم دستگاه هاي اطلاعاتي آمريكا، برغيرنظامي بودن فعاليت هسته اي كشورمان اذعان كرده اند، محسن مخمل باف- كه خود را سخنگوي ستاد موسوي در خارج از كشور معرفي مي كند- با حمله به سفر رئيس جمهور اسلامي ايران به نيويورك، مدعي ساخت بمب اتمي در ايران شد و گفت «جنبش سبز بمب اتمي نمي خواهد»!
مخمل باف در نامه اي كه برخي سايت ها و رسانه هاي ضدانقلاب منتشر كردند مدعي شد«من به عنوان كسي كه از نزديك با دست اندركاران جنبش سبز در تماسم و از ديدگاه هاي آنان به طور دقيق اطلاع دارم، مسئول شده ام به دنيا و به ويژه آمريكا اعلام كنم جنبش سبز بمب اتمي نمي خواهد».
در ميان گروهك هاي ضدانقلاب، تنها عناصر سازمان تروريستي منافقين هستند كه حاضر شدند خفت همكاري با آمريكا براي اتهام تراشي عليه برنامه هسته اي ايران را به جان بخرند و هم پايگي مخمل باف با اين فرقه تروريستي عبرت آموز است.
گفتني است عبادي و مخمل باف جزو مواجب بگيران رسمي سازمان جاسوسي آمريكا و انگليس هستند.

جنبش سبز يا چمن سبز؟! (خبر ويژه)

تقلاي چندماهه گروهك هاي ضدانقلاب و گروه هاي صهيونيستي براي راه اندازي ميتينگ عليه سفر رئيس جمهور اسلامي ايران به نيويورك، با ناكامي مطلق همراه شد. با وجود هزينه هاي گزاف و فراخوان عناصر ضدانقلاب از سراسر آمريكا و حتي كانادا و برخي كشورهاي اروپايي، نيويورك شاهد تجمعات چند ده نفره ضد انقلاب بود.
به گزارش راديو زمانه در اين تجمع، «سبزها، چريك هاي فدايي خلق، مجاهدين ]منافقين[ و سلطنت طلب ها حضور داشتند و شعارهايي چون «نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران» سر دادند.» براساس اين گزارش «تعدادي از يهوديان مقيم نيويورك نيز در جمعيت به چشم مي خوردند». در اين تجمع كه با حضور عناصري چون رضا براهني، علي اكبر موسوي خوئيني، محسن سازگارا، عبدالكريم لاهيجي (معروف به كريم بغدادي)، منصور فرهنگ، مهرانگيز كار، شهرنوش پارسي پور، علي افشاري و... برگزار شد، سوسن ديهيم و آرش سبحاني به خواندن ترانه و نواختن موزيك پرداختند. سبحاني در تجمع مذكور سرود آفتابكاران چريك هاي فدايي خلق را با تغيير نام (سر اومد زمستون) خواند. اما برخلاف گزارش راديو زمانه و عكس هاي منتشره از حاضران ( با قيافه هاي نيمه عريان و لمپن) سايت نوروز ادعا كرد حاضران شعار يا حسين ميرحسين سر داده اند!! 2 كاميون هم با بيل بوردهاي نصب شده روي آن از سوي كمپين حقوق بشر وابسته به هادي قائمي اجاره شده بودند تا در محوطه تجمع تردد كنند. بنابر اخبار منتشره در رسانه هاي خارجي، قائمي از جمله مرتبطين با پروژه هاي سازمان سياست كه 500 هزار دلار از سازمان هاي آمريكايي پول دريافت كرده است. با حسابي سرانگشتي مي توان پي برد كه غير از خرج اجاره 2كاميون و بيل بوردها، بقيه پول ها... خور شده باشد.
ناكامي ضد انقلاب در راه اندازي تجمع ياد شده به اندازه اي بود كه رسانه هاي خارجي و مخصوصا شبكه هاي تلويزيوني صداي آمريكا، بي بي سي برخلاف وعده هاي قبلي براي پوشش گسترده!! اين تجمع، به پخش چند تصوير بسنده كردند كه بيشتر از افراد سبزپوش، نشان دهنده چمن سبز محل تجمع بود.