احياي ناكام پروژه فشار و چانه زني (يادداشت روز)

آيا امكان تكرار دوباره حوادث پس از انتخابات در ايران وجود دارد؟ يا به عبارت ديگر، فضاي سياسي و اجتماعي ايران تا چه حد از موقعيتي كه در چند هفته پس از 22 خرداد 88 در آن قرار داشت، فاصله گرفته است؟ پيدا كردن روشي براي يافتن پاسخ دقيق اين سوال ها شايد از اصل يافتن پاسخ مهم تر باشد. حوادث پس از انتخابات ايران را مي توان از جنبه هاي بسيار متنوعي تحليل كرد. در نوشته هاي پيشين، اين حوادث را از منظر «ساخت قدرت» و «طراحي خارجي» به اجمال بررسي كرده ايم. نتيجه اين بررسي ها آن بوده است كه برنامه ريزي چندين ساله طرف هاي خارجي براي تضعيف ايران از درون در حوادث پس از انتخابات ايران، با اراده برخي از خواص درون حكومت كه با انگيزه هاي مختلف درصدد ايجاد طيفي از تغييرات در رفتار و ساختار نظام بودند گره خورد و منجر به سوء تفاهمي به نام «تجزيه اقتدار رهبري« شد كه اكنون البته بي ارزش بودن آن آشكار شده و لذا عوامل داخلي پروژه به نحوي ترحم برانگيز با بهانه هايي نظير آشتي و وحدت به دنبال راهي براي فرار از عواقب مشاركت خود در اين پروژه مي گردند.
منظر ديگري هم براي نگاه به اين حوادث هست كه مي تواند از حيث افزايش توان پيش بيني و پيش گيري نظام در مقابل حوادثي از اين دست مفيد باشد و آن اين است كه موضوع را از جنبه «استراتژي گروه هاي سياسي» بررسي كنيم. برخي از نتايج اين بررسي حتما با مطالعات قبلي مشترك خواهد بود اما خصوصا اگر روي احزاب و گروه هاي اصلاح طلب تمركز كنيم به جنبه هايي كاملا جديد و مهم برخورد خواهيم كرد. سوال ساده در اين نوع نگاه به مسئله اين است: اصلاح طلبان فراتر از كليات، دقيقا به دنبال چه بودند و چه مقدار از آن را به دست آوردند؟
سند تاملات راهبردي حزب مشاركت كه تمامي اعضاي دستگير شده اين حزب وثاقت آن را پذيرفته اند يك راهنماي قابل اتكا براي يافتن جوابي براي اين سوال هاست. اين سند يك جزوه تئوريك ساده نيست بلكه منبعي است براي فهم اينكه اصلاح طلبان در واقع به دنبال پياده كردن چه پروژه اي در ايران بوده اند. اساس اين جزوه كه بخش مهمي از تلاش هاي اخير سعيد حجاريان - همان كه اصلاح طلبان را سخت عصباني كرده- به نقد مباني آن اختصاص دارد، به خوبي توضيح مي دهد كه جريان اصلاح طلب در ايران هيچ تعلق خاطري به ساختار نظام نداشته و هدف غايي فعاليت سياسي خود را يافتن راه هايي حتي المقدوركم هزينه براي وارد آوردن ضرباتي هرچه شكننده تر به اين ساختار قرار داده است. اصلاح طلبان روزي كه اين جزوه را مي نوشتند شايد باور نمي كردند كه ايده هاي مطرح شده در آن به اين زودي ها در صحنه عمل مورد آزمون قرار بگيرد، ولي واقعيت آن است كه آنچه پس از انتخابات رخ داد با خطوط اصلي راهنمايي هاي ارائه شده در اين جزوه كاملا منطبق بوده است. سند تاملات راهبردي اگر دقيق خوانده شود حامل اين پيام است كه اصلاح طلبان براي رسيدن به اهداف خود در محيط سياسي ايران چاره اي جز بازسازي و اجراي دوباره استراتژي «فشار از پايين چانه زني در بالا» نمي ديده اند. اين جزوه تاكيد مي كند كه اصلاح طلبان اولا بايد سعي كنند وارد ساختار قدرت شوند و ثانيا يك بدنه اجتماعي پاي كار بيرون از حاكميت براي خود بوجود بياورند تا در مواقع لزوم به عنوان پشتوانه آنها براي امتيازخواهي از نظام عمل كند. بر مبناي آنچه در اين جزوه آمده نقش عامل خارجي هم اين خواهد بود كه تهديدهايي عليه نظام سياسي بوجود بياورد تا اصلاح طلبان بتوانند با استفاده از اين تهديد ها به عنوان يك فرصت، از نظام امتيازهاي بيشتري مطالبه كنند. قرائن و شواهد مفصلي وجود دارد كه نشان مي دهد آنچه پس از انتخابات رخ داد كاملا در راستاي همين پروژه است.
براي فهم اينكه اصلاح طلبان چگونه در حوادث پس از انتخابات به دنبال بازسازي استراتژي فشار از پايين چانه زني در بالا بوده اند ناچار بايد كمي به گذشته برگرديم. سعيد حجاريان در اوايل دوران اصلاحات در شرايطي اين ايده را ارائه كرد كه جريان اصلاح طلب از حيث نتيجه بخش بودن اقدامات خود عميقا دچار سرخوردگي شده بود. پروژه ها يكي بعد از ديگري شكست مي خورد و تكرار شكست ها اين سوال را بوجود آورده بود كه آيا راه موثرتري براي فشار آوردن به نظام وجود دارد؟ حجاريان با طرح اين ايده سعي كرد به اصلاح طلبان بفهماند كه اگر درصدد امتيازگيري از نظام هستند اولا بايد چانه زن هايي ماهر و قدرتمند در سطوح بالاي نظام داشته باشند كه راه و رسم مذاكره و تهديد در مقابل سران نظام را بشناسند و ثانيا يك بدنه اجتماعي فعال براي خود ايجاد كنند كه فشار اجتماعي لازم براي مهيا شدن شرايط چانه زني و امتيازخواهي سران جريان را فراهم كند. به دلايلي كه اينجا جاي بحث آن نيست، اصلاح طلبان در اجراي موفق اين پروژه در آن دوران ناكام ماندند. جريان اصلاحات در سال هاي 83 و 84 با بحران هايي مواجه شد كه ساختمان اين استراتژي را تقريبا به طور كامل تخريب كرد. از يك سو اختلافات دروني اصلاح طلبان با يكديگر به حدي رسيده بود كه محمد خاتمي به عنوان «رهبر مفروض» اين جريان ديگر حتي در بين دوستان خود هم اعتبار نداشت. حجاريان همان ايام تاكيد كرد خاتمي سياستمدار نيست در حالي كه خود او هم مدتي قبل از آن خويش را تداركاتچي خوانده بود. نتيجه اين شد كه اصلاح طلبان به خوبي دريافتند اگر هم بنا باشد در سطح بالاي نظام چانه زني صورت بگيرد خاتمي مرد اين كار نيست و نتيجه گرفتند بايد روي چهره هايي قدرتمندتر سرمايه گذاري كرد. از طرف ديگر، در آن سال ها اين حقيقت هم آشكار شد كه اصلاح طلبان حتي اگر چانه زن هايي قدرتمند بودند باز هم نمي توانستند در مقابل نظام كاري از پيش ببرند چرا كه سرمايه اجتماعي را كه بايد به عنوان پشتوانه چانه زني عمل مي كرد از دست داده بودند و اميدي هم به احياي آن نبود. از دست رفتن سرمايه اجتماعي جريان اصلاحات و نااميدي عميق مردم از سران اين جريان دو جا خود را به خوبي نشان داد. يكي آن وقت كه جمعي از نمايندگان مجلس ششم در روزهاي واپسين عمر آن مجلس دست به تحصن و استعفا زدند اما به تعبير خودشان خيلي زود فهميدند اگر به جاي ساختمان مجلس وسط ميدان توپخانه هم تحصن مي كردند كسي از مردم به آنها اعتنا نمي كرد. نمونه دوم در متن انتخابات سال 84 آشكار شد، جايي كه اصلاح طلبان با راديكال ترين چهره ها و شعارهاي خود به ميدان آمدند اما كانديداي اختصاصي آنها كه فكر مي كردند بي برو برگرد انتخابات را خواهد برد رايي آورد كه حالا اصلاح طلبان حتي يادآوري آن را هم باعث خجالت مي دانند.
يك بازانديشي دوباره در حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري دهم نشان مي دهد بخشي از جريان اصلاح طلب در واقع هدفي جز سرپا كردن دوباره اين ايده كهنه از طريق ترميم «راس» و «بدنه»« آن نداشته است. برخي از اداره كنندگان جريان اصلاحات (مشخصا همان طيفي كه سند تاملات راهبردي را نوشت) تصور مي كرد اين انتخابات فرصتي منحصر بفرد براي رفع نواقص استراتژي فشار از پايين و چانه زني در بالاست. در مورد بخش چانه زني اصلاح طلبان سعي كردند با نزديك شدن به هاشمي رفسنجاني و به تبع او برخي از چهره هاي داراي سوابق اصولگرايي از ميان آنها يارگيري كرده و قدرت چانه زني خود درون حكومت را بالا ببرند. در زمينه بازسازي سرمايه اجتماعي هم نهايتا نقش اصلي به ميرحسين موسوي و اطرافيان او واگذار شد تا با به خيابان آوردن هواداران خود آروزي برباد رفته اصلاح طلبان در مورد حمايت فعال بخشي از مردم از آنها را محقق كند. براي جرياني كه اين هدف خاص را تعقيب مي كرد پيروزي در انتخابات شايد چندان اساسي نبود. آنها مي دانستند كه نمي توانند اين انتخابات را ببرند. هدف اصلي اين بود كه به لحاظ سياسي چهره هايي جديد را به اردوگاه خود منتقل كنند و از حيث اجتماعي هم با راديكال كردن درخواست هاي سياسي هواداران خود و به خيابان كشاندن آن، سرمايه لازم براي چانه زني سياسيون را فراهم كنند. يكي از سران اين جريان چند هفته قبل از انتخابات كل اين داستان را در جمله اي كوتاه خلاصه كرده بود: «سرمايه اجتماعي ما براي بردن انتخابات كافي نيست اما براي ضربه زدن به نظام و امتياز گرفتن از آن كافي است». آنچه پس از انتخابات رخ داد هم كاملا اين تحليل را تاييد مي كند. يكي دو هفته بعد از انتخابات همه فكر و ذكر سران فتنه اين بود كه چگونه اعتراضات را حفظ كنند و گسترش بدهند. جالب است كه نقشه مي كشيدند تا اشكال جديدي از اعتراض مانند تحصن و اعتصاب هم به شورش هاي خياباني اضافه شود و وقتي دوستانشان از آنها مي پرسيدند به جز ابطال انتخابات دنبال چه هدف ديگري هستند بلافاصله مي گفتند اهداف متعددي را در نظر دارند كه درخواست لغو نظارت استصوابي شوراي نگهبان در صدر آنهاست. «شورش براي امتيازگيري»، اين ترجمه استراتژي فشار از پايين چانه زني در بالا به زبان سال 88 بود.
اين طراحي البته به دو دليل ساده ناكام ماند. اول اينكه همه ابزار اصلاح طلبان براي ايجاد بسيج اجتماعي يك «دروغ بزرگ» به نام «تقلب» بود. اين دروغ يكي دوهفته اي به دردخورد اما بلافاصله پس از آنكه طبقه متوسط شهري در تهران و جاهاي ديگر فهميد مدعيان از اثبات آنچه ادعا مي كنند ناتوانند به كاهش اساسي سرمايه اجتماعي آنها منجر شد و اين كاهش به گمان بسياري از تحليلگران چنان عميق است كه بعيد است دوباره بتوان حتي با سر هم كردن دروغ هايي بزرگتر آن را علاج كرد. علت دوم هم اين است كه سياسيون ملحق شده به اين پروژه نه تنها نتوانستند افراد برجسته اي را به حلقه خود اضافه كنند بلكه خودشان هم خيلي زود فهميدند جبهه خويش را اشتباهي انتخاب كرده اند و نظام در جذب حمايت نخبگان سياسي همچنان تواناتر از آنهاست.
استراتژي فشار از پايين چانه زني در بالا يك بار ديگر احيا شد و مرد. دميدن جان دوباره دراين كالبد بي جان حتي اگر اصلاح طلبان توان اعجاز هم داشتند بعيد بود چه رسد به اينكه اين جماعت نشان داده اند در كور كردن ماهرترند تا شفا دادن.
مهدي محمدي

رئيس جمهور در همايش روحانيون ارتش: ايران پس از انتخابات احساس اقتدار بيشتري مي كند

دكتر محمود احمدي نژاد با تشريح سه پيروزي ملت ايران در حوادث پس از انتخابات تاكيد كرد ايران اكنون احساس اقتدار بيشتري مي كند.
رئيس جمهور كه در همايش روحانيون ارتش سخن مي گفت با اشاره به مسائل و حوادث رخ داده در چند ماهه اخير و ابراز نگراني برخي افراد از اين حوادث گفت: اين افراد كه از اين حوادث و رخدادها ابراز نگراني مي كنند در اشتباه اند چرا كه در حوادثي كه پيش آمد، سه پيروزي براي انقلاب حاصل شد؛ اول الگوي حكومت سالم، مشاركت مردم و الگوي ساماندهي اراده جمعي يك ملت براي اداره يك كشور به نمايش درآمد كه توسط ملت ايران به جهان عرضه شد و شما در هيچ جاي دنيا سراغ نداريد كه انتخاباتي با اين شكوه و اين درجه از آزادي نزديك به مطلق برگزار شود و 85 درصد مردم آگاهانه و آزادانه حضور پيدا كنند؛ اخيرا در يكي از كشورهاي اروپايي اعلام شد كه مشاركت مردم 36 درصد و بعدا آن را به 40 درصد رساندند كه حتي افزايش 36 درصد به 40 درصد به نصف مطلق هم نرسيد تا مشروعيت سياسي براي آنها حاصل شود.
وي با اشاره به پيروزي دوم ملت ايران گفت: پيروزي دوم، پيروزي خود انقلاب اسلامي ايران بود چرا كه سالها دشمنان با جنگ فرهنگي و جنگ نرم تلاش كردند تا به خيال خود بين ملت ايران و آرمان هاي انقلاب راهي ايجاد كنند، اما در اين انتخابات يك بار ديگر و در ترازي بالاتر در زير سنگين ترين جنگ رواني ملت ايران به صحنه آمد و راه و خط امام و ولايت را انتخاب كرد و دشمنان نيز اين موضوع را مي فهمند و لذا از آن عصباني هستند چرا كه علاقه داشتند با سرمايه گذاري كلاني كه انجام دادند علاقه مردم به انقلاب را كاهش دهند اما بيش از 40 ميليون راي دهنده كه اكثرا متمايل به انقلاب هستند براي حمايت از انقلاب وارد صحنه شدند و انقلاب در افقي بالاتر متولد شد. احمدي نژاد پيروزي سوم ملت ايران را مديريت جمهوري اسلامي ايران عنوان كرد و اظهار داشت: پيروزي سوم ملت ايران در انتخابات و حوادث اخير قدرت مديريت جمهوري اسلامي ايران بود و دشمنان ما كه سي سال تلاش كردند تا قدرت ايران را در هم بشكنند شكست خوردند و ملت ايران به لطف خدا از اين آزمايش موفق خارج شد و ملت ايران امروز چند برابر گذشته و پيش از اين حوادث احساس اقتدار مي كند و ايران از سال قبل و حتي چند سال قبل مقتدرتر است كه البته حوادثي هم رخ داد كه تلخ بود كاش اين حوادث اتفاق نمي افتاد اما نظام نشان داد كه در برابر سنگين ترين طراحي هاي دشمن با تدبير و صلابت راه خودرا طي مي كند و ما بايد شكرگزار نعمت جمهوري اسلامي و آرمان هاي بلند انقلاب باشيم.
افتتاح شبكه اختصاصي دولت
آخرين محصولات مركز فناوري ارتباطات و اطلاعات و همچنين شبكه اختصاصي دولت، باحضور رئيس جمهور در نهاد رياست جمهوري افتتاح شد.
اين دستاوردها شامل مركز داده هاي نهاد، ويدئو كنفرانس دولت، پيامك اطلاع رساني دولت (پاد) ، كارتابل الكترونيك دولت، سازمان الكترونيك رياست جمهوري، سامانه يكپارچه مراسلات الكترونيك (سي ماد)، شبكه اختصاصي دولت است. رئيس جمهور در اين مراسم كه در سالن شهيد بهشتي نهاد رياست جمهوري برگزار شد طي سخناني با اشاره به اين پروژه ها گفت:سالهاست كه شعار دولت الكترونيك مطرح مي شود و هزينه هاي بسيار زيادي براي اين امر صورت مي گيرد اما ما به جايگاه مطمئن و اصلي كه هدف است، نرسيده ايم و اميدوارم اين سيستم ظرفيت و سرعت كامل را داشته باشد و مجموعه دولت را به هم وصل كند و روال فعلي با آمدن اين روال جديد تغيير كند. رئيس جمهور با اشاره به اهميت ارتباط دولت با مردم گفت: در گام بعدي شما بايد ارتباط مردمي با دولت را ساماندهي كنيد و افرادي مانند من كه بايد از كارها مطلع باشند از فعاليت ها و كارهاي شهروندان در ادارات با خبر باشيم كه كار آنها و يا درخواستي كه دارند، در چه مرحله اي از پيگيري قرار دارد و چه كاري بر روي درخواست ها و مطالبات آنها انجام شده است.

باج گير(گفت و شنود)

گفت: هيلاري كلينتون وزيرخارجه آمريكا گفته است با وجود گزارش آژانس درباره صلح آميز بودن برنامه هسته اي ايران، هنوز به فعاليت اتمي ايران اعتماد نداريم!
گفتم: اظهارنظر دراين باره برعهده آژانس است نه آمريكا.
گفت: ولي چند تن از سناتورهاي آمريكايي مي گويند به نظر مي رسد آمريكا درباره فعاليت هسته اي ايران بهانه جويي مي كند.
گفتم: بعد از هفت سال تازه فهميده اند؟!
گفت: اخيراً بعضي ديگر از كشورهاي اروپايي هم دراين باره با آمريكا اختلاف نظر پيدا كرده اند.
گفتم: همه آنها از اول هم واقعيت را مي دانستند ولي حالا كه ايران در مقابل زورگويي آنها مقاومت كرده است چاره اي جز كوتاه آمدن ندارند.
گفت: در خبرها آمده كه آمريكا و متحدانش از واكنش احتمالي ايران سراسيمه شده اند.
گفتم: يكي از اراذل كه به باج گيري معروف بود جلوي رهگذري را گرفت و به او گفت؛ تو نبودي كه ديشب يك سيلي به گوش من زدي؟ رهگذر گفت؛ من تازه امروز وارد اين شهر شده ام. باج گير گفت؛ پس چه كسي به من سيلي زده بود؟ رهگذر جواب داد؛ چه مي دانم؟ من نبودم. باج گير پرسيد؛ پس تو كي هستي؟ رهگذر گفت؛ كسي كه امشب قرار است يك سيلي توي گوش تو بزند!

كيهان و خوانندگان

¤ تجربه ملت ايران نشان داده است تا زماني كه در تبعيت از مقام ولايت و رهبري و با هوشياري در صحنه هستند در برابر هرگونه تهديد و آسيب درامان و مصون خواهند بود و اين بار نيز دشمنان ديدند كه توده هاي مظلوم و متدين و متعهد مردم چگونه با عمل به تكليف الهي خود دشمنان و جيره خواران آنان را مايوس كردند.
همداني
¤ در زمان خلافت مولا علي(ع) تا خشكيدن ريشه نفاق و انحراف در اسلام چند ضربت شمشير باقي نمانده بود كه مردم آن دوران با خدعه عمروعاص فريب خوردند و موقعيت جنگ و جهاد را با سازش و حكميت عوض كردند. امروز نيز بعد از گذشت وقايع تلخ پس از انتخابات خدعه اي در قالب آشتي ملي و... مطرح شده است. بر سياسيون و مسئولين نظام به خصوص مسئولين قضايي و امنيتي تكليف است كه تحت تاثير اين حقه كاذب قرار نگيرند و از تاريخ اسلام و وقايع آن درس عبرت بگيرند.
سيدعزيز حسين نژاد از كرج
¤ اگر كسي در اين نظام يك جرم كوچك مرتكب شود او را مجازات مي كنند چطور آقاي موسوي و كروبي كه دل مردم را پرخون كردند و كشور را به آشوب كشيدند قوه قضائيه هيچ اقدامي نمي كند.
علي محمد روزبهاني از بروجرد
¤ عدم توجه كافي به رهنمودهاي رهبر انقلاب از سوي بعضي از مسئولين در ناتوي فرهنگي دشمن موجب شد بيگانگان بتوانند به بعضي از مقاصد خود كه در جنگ سخت به آنها دست نيافته بودند دست پيدا كنند و در نتيجه با هدايت از بيرون و مزدوري عده اي اغتشاشگر در داخل فتنه اخير را شكل بدهند. بهترين راه خنثي سازي عمليات رواني فتنه گران افشاگري گسترده و مداوم از يك سو و بالا بردن بصيرت در اقشار مختلف جامعه بويژه قشر جوان و روشنفكر از سوي ديگر است.
محمودي
¤ به ليست شاكيان روزنامه كيهان كه نگاه انداختم بيشتر اسامي افراد ضدانقلاب و فراري را ديدم كه هيچكدام هويت درست و حسابي ايراني هم ندارند. البته اين مسئله براي كيهان و كيهاني ها باعث افتخار است كه مخالفين آن زخم خورده هاي عصباني انقلاب و برعكس حاميان آن اقشار مختلف جامعه هستند كه به ايراني و اسلامي و انقلابي بودنشان افتخار مي كنند.
عليمرداني
¤ از دادگاه كيهان برمي آيد كه برخي شكايت ها مربوط به سالها قبل مي باشد كه اگر چنين است بايد از وضعيت قوه قضائيه اظهار تاسف كرد كه چرا اين همه اطاله دادرسي؟
كريمي
¤ آقاي خاتمي اعلام كرده اند كه بزرگترين ظلم نظام به مردم آن بود كه حركت مدني آنها را اغتشاشگر ناميدند خواستم به ايشان بگويم منظور از اغتشاشگر كساني هستند كه توسط مثلث شوم شما موسوي و كروبي فرماندهي شدند و مملكت را به آشوب كشيدند اگر دستگاه قضايي به موقع با شما برخورد مي كرد امروز شما دم از قانون مداري نزده و مدعي نظام نبوديد.
بخشي
¤ بنده در يكي از كشورهاي اروپايي زندگي مي كنم. در چهار سالي كه آقاي احمدي نژاد رئيس جمهور بودند وضع ايرانيان در اينجا بسيار بهتر از گذشته بود و ديگر به ديد تروريست و غيره به ما نگاه نكرده، بلكه به ديده احترام مي نگريستند و رئيس جمهور ما را سمبل آزاديخواهي و عدالت مي دانستند. اما درماجراهاي بعد از انتخابات وضع فرق كرد و به پاسپورت ايراني به سختي ويزا مي دادند. آقاي موسوي اينگونه مي خواست آبرو و عزت ايرانيان را حفظ نمايد؟؟
نيما ديبا
¤ مي خواستم بدانم اين چه حكايتي است كه آقاي محتشمي پور به عنوان دبير جمعيت دفاع از ملت مظلوم فلسطين به نمايندگي از سوي ملت ايران در همايشي در لبنان شركت مي كند در صورتي كه همفكرانش در روز قدس عليه فلسطينيان شعار دادند.
يزدانيان
¤ بدينوسيله از نمايندگان مجلس تشكر مي كنم كه به كليات هدفمند كردن يارانه ها راي مثبت داد و اجازه داد اين دولت عدالت محور كاري را كه 20 سال معوق مانده بود اجرايي كند. اميدوارم در جزئيات طرح هم به همين شكل همكاري و همياري صورت بگيرد.
يك شهروند تهراني
¤ من دانشجوي مقطع دكتري در مالزي هستم كه البته با هزينه شخصي در حال تحصيل مي باشم. نكته اي به نظرم آمد در مورد انتخابات رياست جمهوري كه به دور از هياهوي داخل كشور مي خواستم بيان كنم اگر بناست نظام اسلامي ما به رشد اقتصادي، فرهنگي، سياسي و اجتماعي با قدرت برسد با حرف و شعار اين كار عملي نيست. كاري كه دكتر احمدي نژاد انجام داد انقلابي در روند انجام امور كشور است كه نياز به شكيبايي دارد تا ثمرات آن مشخص شود.
يك دانشجو
¤ خواهشمندم فكري به حقوق و يا بيكاري جانبازان زير 25درصد بكنيد.
محمد ذهني از مهاباد
¤ معاو نت امر به معروف و نهي از منكر نيروي مقاومت بسيج سپاه در امر مبارزه با مفاسد اجتماعي براي خانواده ها كمك حال خوبي بود كه متاسفانه چندين سال است تعطيل شده از فرماندهي محترم كل سپاه درخواست احيا و راه اندازي مجدد اين معاونت تاثيرگذار و امنيت بخش را داريم.
طالش پور
¤ بعضا مشاهده مي شود كه برخي از خانم ها در خودروهايشان روسري هايشان را برمي دارند و اين حداقل پوشش را هم رعايت نمي كنند. ضابطين قضايي و مجلس شوراي اسلامي فكري براي اين موضوع بكنند.
سيدعلي ابراهيمي از تهران

يك مقام مسئول: نشست تامين سوخت رآكتور تهران در سطح كارشناسي برگزار مي شود

يك مقام مسئول از برگزاري مذاكرات 27 مهرماه (19 اكتبر) درباره تامين سوخت رآكتور تهران در سطح كارشناسي خبر داد.
اين مقام مسئول با اعلام اين خبر به چند خبرگزاري داخلي اظهار داشت: در نشستي كه قرار است دوشنبه هفته آينده (27 مهرماه) با حضور ايران، نماينده آژانس بين المللي انرژي اتمي، آمريكا، روسيه و فرانسه در مقر آژانس در وين برگزار شود، تيمي از كارشناسان سازمان انرژي اتمي شركت مي كنند.
ايران در ارديبهشت ماه سال جاري در نامه اي به آژانس خواستار تامين سوخت رآكتور تهران شد و اعلام كرد در صورت همكاري نكردن آژانس در اين رابطه خود اقدام به توليد سوخت خواهد كرد.
قرار است در نشست 19 اكتبر موضوع پيشنهاد غني سازي تكميلي اورانيوم ايران توسط كشورهايي كه آمادگي خود را اعلام نمايند مورد بررسي قرار گيرد.
ابراز اميدواري روسيه و فرانسه
از آينده نشست 19 اكتبر
در همين رابطه وزارت امورخارجه روسيه ابراز اميدواري كرد كه دور بعدي رايزني ها درباره برنامه هسته اي ايران بتواند به حل اين مسئله كمك كند.
به گزارش خبرگزاري نووستي «آندره نسترنكو» سخنگوي وزارت خارجه روسيه روز پنجشنبه اعلام كرد كه دور بعدي رايزني ها درباره برنامه هسته اي ايران كه قرار است روز 19 اكتبر در آژانس بين المللي انرژي اتمي برگزار شود، بتواند به حل اين مسئله كمك كند.
وي در كنفرانسي مطبوعاتي گفت: معتقديم كه موفقيت اين طرح روندي مثبت در خصوص تلاش هايي خواهد بود كه درباره حل اوضاع مربوط به موضوع هسته اي ايران انجام مي شود و به گام عملي مهمي درباره برقراري اعتماد به صلح آميز بودن فعاليت هاي هسته اي اين كشور مبدل خواهد شد.
وي يادآوري كرد كه 19 اكتبر در وين به جهات فني صدور سوخت هسته اي براي رآكتور تحقيقاتي تهران مورد بررسي قرار خواهد گرفت.
«كريستين فاگ» معاون سخنگوي وزارت خارجه فرانسه نيز در همين ارتباط با اشاره به مواضع روسيه افزود: ما اميدواريم كه نشست 19 اكتبر بتواند منجر به توافقي شود كه با انجام آن اورانيوم غني سازي شده ايران از اين كشور خارج و براي غني سازي تكميلي به روسيه تحويل شود.
وي افزود: براساس اين توافق فرانسه چهار مركز اصلي سوخت رآكتور اتمي تحقيقاتي در ايران را براي اين كشور خواهد ساخت.
وي همچنين گفت: اين اقدام سبب خواهد شد تا ايران تضميني را در خصوص دريافت سوخت براي ساخت راديو ايزوتوپ ها دريافت كند.

سرلشكر فيروزآبادي: اعطاي جايزه نوبل به اوباما تلاشي براي صلح طلب نشان دادن آمريكاست

رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح تاكيد كرد اعطاي جايزه صلح نوبل به رئيس جمهور آمريكا براي صلح طلب نشان دادن دولت آمريكا و تداوم عمليات رواني اين كشور است.
سردار سرلشكر سيدحسن فيروزآبادي رئيس ستادكل نيروهاي مسلح در گفت وگو با فارس، با اشاره به اعطاي جايزه صلح نوبل به باراك اوباما گفت: بايد نيت هاي واقعي اعطاي چنين جوايز و القابي را شناخت، چراكه در گذشته هم اين جايزه به افرادي چون اسحاق رابين كه جنايت كار بود اعطا شده است.
وي هدف از اين اقدام را تداوم علميات رواني آمريكا دانست و افزود: آنها مي خواهند به مردم القا كنند كه تبليغاتشان درباره صلح طلب بودن دولت مردان آمريكا درست است و هركس كه با اقدامات آنها مخالفت مي كند دشمن صلح در جهان به شمار مي رود. فيروزآبادي با يادآوري اينكه هم اكنون نيز جنايات متعددي كه در عراق، افغانستان و برخي ديگر از كشورها اتفاق مي افتد حاصل سياست هاي آمريكا است افزود: اگر دولتمردان آمريكا اعتقاد واقعي به صلح دارند بايد آن را نه در شعارها بلكه در اعمال خود نشان دهند.

نگراني منافقين از شوك و انفعال شيخ و مهندس (خبر ويژه)

همكار نزديك گروهك منافقين، ملاقات اخير موسوي و كروبي را نااميدكننده توصيف كرد. خانبابا تهراني گفت: اين ملاقات بيشتر حاوي گله بود نه بيان عزمي براي رهبري جنبش. آنها كلي گويي كردند.
اين ضدانقلاب خارجه نشين در گفت وگو با دويچه وله افزود: اين آقايان بايد برنامه اي را تقديم كنند كه بتوانند نيروها را در عرصه مبارزه در ميدان نگه دارند وگرنه خطر از دست رفتن يكپارچگي وجود دارد. من در كلام هاي بعدي آقاي خاتمي يك چنين حاشيه روي هايي را مي بينم. در گفت وگوهاي آقاي كروبي با چند روزنامه نگار هم چيزي فراتر از گله و انتقاد نبود.
عضو گروهك منافقين از قول آشوبگران اضافه كرد كه آنها شفافيت در كلام مي خواهند. من هراس اين را دارم كه حركت از هم بپاشد. سران حركت تا حدودي هم در حالت شوك قرار گرفته اند چون خيال مي كردند حكومت و رئيس جمهور منتخب شان خيال سازش با خارجي را دارند.
خانبابا تهراني با بيان اينكه توقع آشوبگران «تغييرات ساختاري» بود گفت: بي توجهي برخي از رهبران جنبش به اين امر را به صلاح نمي بينم.
از سوي ديگر داريوش همايون وزير اطلاعات و جهانگردي رژيم پهلوي و از عناصر تحت الحمايه صهيونيست ها در ايران، به راديو زمانه گفت: تاثير دوم خرداد اين بود كه به تدريج در خارج، شايد اكثريتي از نيروهاي مخالف را كمابيش متمايل به جناح هايي از رژيم كرد و ارتباطات مستقيم برقرار شد. در نتيجه شكاف بزرگي در بيرون ميان كساني كه طرفدار همكاري با بخشي از جمهوري اسلامي بودند و كساني كه تماميت رژيم را نفي مي كردند، به وجود آمد. جنبش سبز، اين شكاف را به مقدار زيادي پر كرده است. امروز آن اختلاف شديد ميان كساني كه مي خواهند با بخشي از حكومت به مبارزه با بقيه حكومت بروند و كساني كه سراسر مخالف هستند، كمتر شده است. ما مبارزه اي را كه در درون حاكميت آغاز شده، فرصت بسيار خوبي براي پيشبرد مبارزه كلي مي دانيم و در نتيجه به هيچ وجه ميل نداريم موضع آن بخش كه فعلاً زير حمله است ضعيف بشود و جناح حاكميت تقويت شود. اولويت كنوني شكست دادن احمدي نژاد است نه سرنگون كردن رژيم كه امكان ندارد.
اين عنصر صهيونيست و سلطنت طلب درباره سكوت و انفعال چند وقت اخير موسوي، كروبي و خاتمي گفت: علت اين است كه آنها نمي توانند آنچه را مخالفان مي خواهند بگويند و نمي خواهند متعهد به آنچه از نظر رژيم قابل قبول است بشوند، در نتيجه ساكت مانده اند. آنها همچنين نمي خواهند مطلبي بگويند كه باعث تعطيلي حركت يا تهديد و زنداني شدن خودشان باشد. در نتيجه مسكوت گذاشته اند.
از سوي ديگر بابك اميرخسروي از عناصر مركزيت حزب منحله توده هم با ابراز نااميدي از رسيدن به نتايج ملموس فوري گفت: تصور دستاورد سريع، فانتزي است.
گفتني است يك ماه پس از آشوب هاي خياباني، روزنامه آلماني دي سايت تاكيد كرد انقلاب ايران ضدزلزله است و با اين هيجان ها و آشوب ها فرو نمي ريزد.

اپوزيسيون چند رأسي و دردسر از اينجا رانده ها و از آنجا مانده ها (خبر ويژه)

در حالي كه برخي افراطيون مدعي اصلاح طلبي «بحران در رأس» مجموعه ائتلافي با اپوزيسيون را با تعابيري نظير رهبري شبكه اي، رياست افقي! و... توجيه مي كنند، رئيس گروهك نهضت آزادي نسبت به اين آشفتگي هشدار داد. يزدي در مصاحبه با سايت وابسته به جوانان كارگزاران گفت: ما نيازمند رهبري منسجم هستيم همچنان كه فقدان آن باعث شكست هاي اصلاح طلبان تاكنون شده است.
ابراهيم يزدي افزود: آقاي خاتمي نخواست يا نتوانست اين نقش را برعهده بگيرد. در انتخابات سال 84 هم چند شرط براي حمايت از آقاي معين پيشنهاد داديم. يكي از آنها تشكيل جبهه فراگير از اصلاح طلبان بود. آقاي معين پذيرفتند اما متاسفانه برخي گروه هاي اصلاح طلب نپذيرفتند و پروژه با وجود آن كه دو سال روي منشور آن كار شد اما اجرايي نشد. هنوز هم مسئله سر جاي خود باقي است.
وي با بيان اين كه «استراتژي ها بايد براساس نيازها تنظيم شود و چگونگي اعمال آنها برعهده رهبري جنبش است» تاكيد كرد كه با اين وضع نمي شود به نظام فشار آورد و مذاكره كرد.
به خاطر رسوايي بيش از حد برخي شعارهاي ضد انقلابي سرداده شده در تجمع حاشيه راهپيمايي روز قدس، يزدي مجبور شد در اين مصاحبه تاكيد كند «برخي از اين شعارها سرچشمه اش در جاي ديگري و خارج از رهبري جنبش اصلاح طلبي بود. بنابراين حركت هاي اجتماعي]!؟[ منتظر ما نمي شوند و مسير خود را طي مي كنند». وي البته به منشأ آمريكايي و اسرائيلي آن شعارها اشاره اي نكرد اما صرف نظر از اين سكوت قابل فهم! آقاي يزدي، مسئله اساسي براي هدايت جريان فتنه اين است كه طراحان اصلي اين جريان به امثال كروبي و موسوي و خاتمي، صرفا به چشم يك نردبان يا پل عبور نگاه مي كنند و طيف هاي اصلي ضد انقلاب هرگز امثال آنها را به عنوان رأس قبول نخواهند كرد.
مسئله «رأس» طي چند ماه گذشته تبديل به معضلي هم براي جبهه اصلي ضد انقلاب و هم برخي عناصر داخلي بريده از انقلاب و خط امام شده است. مسئله طيف دوم از آن جهت بغرنج تر است كه با عملكرد خود بدگماني و انزجار طرفداران اسلام و انقلاب را برانگيخته اند و نمي توانند روي آنها حساب كنند بنابراين- در صورت بازنگشتن از انحراف- بايد سراغ ضد انقلاب بروند در حالي كه گروهك هاي ضد انقلاب به ديده سرزنش و تحقير به اين عناصر پشيمان و انيمان مي نگرند.

پورنجاتي: ما كه زيرآبي رفتيم، بقيه هم خاتمي را با اپوزيسيون عوضي گرفتند (خبر ويژه)

نماينده مجلس ششم و مشاور خاتمي در زمان رياست جمهوري وي اذعان كرد اصلاح طلبان مدعي حمايت از خاتمي بارها با وي بي صداقتي كرده و باعث خشم و اعتراض وي شده اند.
احمد پورنجاتي (عضو فراكسيون مشاركت در مجلس ششم) طي مقاله اي در روزنامه اعتماد، به ماجراي دور زدن مجلس در سال 71 براي الحاق سازمان حج به وزارت ارشاد ( از طريق شوراي عالي اداري) اشاره كرد و با تاكيد بر نقش خود در ماجرا به عنوان «زيرآبي رفتن» نوشت: آقاي خاتمي اين شيوه زيرآبي رفتن را نمي پسنديد. او به من و محمد شريعتمداري گفت «چرا راه قانون شكني را هموار مي كنيد، من كه براي اصلاح قانون از طريق مجلس آمادگي داشتم؟! شما فكلي ها هستيد كه استبداد ما را تئوريزه مي كنيد».
وي همچنين با اشاره به استعفاي معين از وزارت علوم و معرفي فرجي دانا از سوي خاتمي كه با كارشكني و رأي عدم اعتماد مجلس مواجه شد، نوشت: من به عنوان مخالف صحبت كردم... به هر حال بايد چيزي در مخالفت با وزيرجديد مي گفتم. از سياق سخنان من اين چنين برمي آمد كه گويي آقاي خاتمي براي معرفي وزير پيشنهادي كم و بيش مماشات و تمكين كرده و شخصاً كانديداي ديگري را در نظر داشته است ... نتيجه رأي گيري مخالفت با وزير پيشنهادي بود... از دفتر خاتمي نامه اي دست نويس آوردند. باز كردم، دستخط خاتمي بود. رنجيده بود از اينكه به مردم اين گونه القا شود كه خاتمي به آنها كلك مي زند و برخلاف چيزي كه به آن اعتقاد دارد عمل مي كند و با مردم روراست نيست... خاتمي حق داشت عصباني شود]![
پورنجاتي همچنين با اشاره به شركت مداوم در جلسات مشاوره خاتمي، تصريح كرد كه در اين جلسات كساني او را با رهبر اپوزيسيون عوضي گرفته بودند و جهت گيري برخي پيشنهادها رنگ و بوي مرزشكني و ناديده انگاري ساختارهاي قانوني نظام را داشت.
پورنجاتي هرچند در نوشته خود تلاش كرده خاتمي را تبرئه كند و به بازسازي چهره وي بپردازد اما نوشته وي لااقل اين حسن را دارد كه ولو با سانسور و اجمال و كتمان تندروي هاي بزرگ تر، اذعان مي كند كه برخي اطرافيان سياسي نزديك خاتمي، بارها وي را دور زده و درصدد راديكاليزه كردن خاتمي و سوءاستفاده از موقعيت وي براي ساختارشكني بوده اند. خاتمي خود نيز چندماه قبل از پايان رياست 8 ساله اش اذعان كرده بود « از اردوگاه اصلاح طلبان صداي دشمن به گوش مي رسد».
چندماه پيش هادي خانيكي و عماد باقي طي مصاحبه ها و مقاله هاي جداگانه - البته در خارج از شرايط زندان و كاملاً آزادانه همچون آقاي پورنجاتي!- اعلام كردند كه بسياري از سخنراني ها و پيام هاي مهم خاتمي را آنها مي نوشته اند.

توقعات شترمرغ هاي سبز به روايت عضو فراري حلقه كيان (خبر ويژه)

يك عضو فراري حلقه كيان، تعريف جالبي از جنبش سبز كذايي ارائه كرد.
مجيد محمدي در توصيف اين جريان هرهري مسلك نوشت: آنها اهل رياضت كشي نيستند. مي خواهند با شورت كوتاه و تاپ بيرون بيايند. مي خواهند سينه بزنند و شب اگر هوس كردند، ليوان شرابي بنوشند. مي خواهند در بالاي كوه زير چادر هر كه را خواستند در آغوش بگيرند و گرم شوند. مي خواهند از زندگي لذت ببرند. مي خواهند دوست پسر يا دوست دختر شان را هر جا كه خواستند، ببوسند(!)
وي با «كولاژ» (تركيبي) و «نامتعين» توصيف كردن عناصر ميداني جريان مذكور مي نويسد «آنها چگونه مي توانند نداي الله اكبر سر دهند و در عين حال با دوست دخترشان به راهپيمايي بيايند؟ چه طور مي توان در ملأعام روزه خواري كرد و نصر من الله وفتح قريب سر داد؟ چطور در نمازجمعه به نحو مختلط و با كفش مي ايستند و در پشت سر هاشمي رفسنجاني نماز مي خوانند و به جاي صلوات سوت و كف مي زنند؟ آنها رياضت كش نيستند.
گفتني است حلقه كيان به اعتبار پيوند برخي اعضاي آن به ناتوي فرهنگي و سازمان سيا، جزو پايه گذاران نفاق جديد و ترويج براندازي پشت نقاب تظاهر به دين و مسلماني بود اما پس از نفوذ در قدرت (بعداز دوم خرداد 76) به تدريج ماهيت ضدديني خود را نشان داد و تا مرز انكار وحي، حمله به پيامبر و ائمه معصومين(ع)، تخطئه امام حسين(ع) و حمله به مباني دين پيش رفت و كساني از اين جريان با هتاكي گفتند يا نوشتند كه مشكل توسعه در ايران اين است كه هنوز خدا نمرده است، بايد عليه خدا تظاهرات كرد، دين و دينداري و عزت ديني باعث خشونت است، اسلام آييني ارتجاعي است، ختم انقلاب را بايد اعلام كرد و...
جريان الحادي مذكور در پوشش روشنفكري ديني (التقاطي) در پوشش حمايت انتخاباتي از موسوي و كروبي به عرصه سياسي بازگشت.

حكمراني خوب آسونه ميگي نه؟ از شهرام و بهزاد بپرس! (خبر ويژه)

رجب مزروعي عضو مركزيت حزب مشاركت خواستار «حكمراني خوب» شد.
وي طي مقاله اي كه در سايت نوروز منتشر شد، نوشت: من نمي دانم وقتي مي شود به شيوه اي حكومت كرد كه اگر نه رضايت همگان بلكه غالب مردم را به دست آورد و بر توسعه و رفاه كشور و مردم افزود، چرا حكومتگران اصرار دارند به شيوه هايي حكومت كنند كه روز به روز بر دامنه ناراضيان و عقب ماندگي كشور بيفزايند؟
مزروعي اضافه كرد: انجام حكمراني خوب نيازها و الزامات فراواني دارد كه از دست اينان برنمي آيد و گرفتاري ما همين جاست.
اين نماينده مجلس ششم همچنين نوشت: غصه امثال بنده اين است كه چرا بيش از يك قرن است كه كشورما ]بايد[ دچار دور باطل نهضت هاي انقلابي و حكومت هاي استبدادي باشد و دائم نيروهاي خلاق و روشنفكر و فعال ما در اين دور باطل خرد و خمير شوند و كشور هم نتواند از عقب ماندگي رهايي يابد.
البته مزروعي در اين اظهارات قياس به نفس كرده و عملكرد حزب و جريان متبوع خود را به انقلاب و نظام نسبت داده است چرا كه اولاً اگر در سده گذشته نهضت هاي ملي و اسلامي به حكومت هاي استبدادي انجاميد، علت آن، غفلت از دشمنان (آمريكا و انگليس و دنباله هاي داخلي آنها) يا همدستي با آنها بود كه طي دهه اخير، نمونه هاي مشابه آن به وضوح از مدعيان اصلاح طلبي ديده شده است. ثانياً درباره حكمراني خوب و توسعه و رفاه عمومي و ناراضي كردن مردم نيز عملكرد مدعيان اصلاح طلبي در مجلس و دولت اصلاحات نمونه كاملاً جالبي است. همين طيف در آغاز فعاليت مجلس ششم به مردم اعلام كردند توسعه و رفاه اقتصادي ربطي به اين مجلس و نيز دولت اصلاحات ندارد. شخص آقاي مزروعي هم احتمالاً در راستاي حكمراني خوب بود كه از پشت تريبون مجلس گفت: «اگر مرگ موش را هم مجا ني توزيع كنيد، مردم برايش صف مي كشند»! يا «مگر نمايندگان مجلس چه قدر وقت و حوصله و تخصص دارند كه علاوه بر وظيفه نمايندگي، بر قراردادهاي نفتي هم نظارت كنند»! پروراندن مفسدان اقتصادي كه كوتوله آنها شهرام جزايري بود و 150 ميليارد تومان از بيت المال به غارت برد، احتمالاً از لوازم همان حكمراني خوب بوده است يا فربه كردن شركت تازه كار و بي تجربه پتروپارس (متعلق به بهزاد نبوي) با 8 ميليارد قرارداد نفتي رانتي كه احتمالاً در راستاي جلب رضايت شهروندان بود و...

بياييد همه با هم دروغ بگوييم! (خبر ويژه)

يكي از مسئولان دانشگاه الزهرا(س) هرگونه تنش و درگيري در مراسم سخنراني استاد حسن رحيم پور ازغدي كه دوشنبه گذشته به مناسبت بزرگداشت امام جعفر صادق(ع) برگزار شد را تكذيب كرد.
اين مقام مسئول در دانشگاه الزهرا(س) با اشاره به اين كه دوشنبه گذشته به مناسبت بزرگداشت امام جعفر صادق(ع) مراسمي با سخنراني استاد حسن رحيم پور ازغدي با عنوان «پدر عقلانيت، تجسم اخلاق» در اين دانشگاه برگزار شد اعلام كرد: علي رغم اين كه اين نشست با حضور متراكم و انبوه دانشجويان و اساتيد در آرامش كامل و بدون كوچكترين تنشي ميان دانشجويان با يكديگر به پايان رسيد جاي تعجب است كه سايت هاي وابسته به حزب مشاركت، نهضت آزادي و افراطيون طيف علامه به جعل خبر و شايعه پراكني در اين زمينه روي آوردند و ادعا كردند در اين نشست دانشجويان به زد و خورد پرداختند و حتي موضوع سخنراني استاد رحيم پور تغيير يافت!
اين در حالي است كه سخنراني استاد رحيم پور ازغدي در اين نشست با عنوان «پدر عقلانيت، تجسم اخلاق» در سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع) كه با حضور متراكم اساتيد و دانشجويان همراه بود، از شبكه اول سيماي جمهوري اسلامي به طور كامل پخش شد.
اين مقام مسئول در دانشگاه الزهرا كه با خبرنگار كيهان سخن مي گفت تاكيد كرد چنين خبرسازي هاي خنده داري فقط دو دليل مي تواند داشته باشد. اول آن كه جريان فتنه گر كه پس از حوادث اخير با بي اعتنايي گسترده اساتيد و دانشجويان مواجه شده و دربه در به دنبال مستمع و دانشجو مي گردد قصد دارد با تحركاتي از اين دست سكوت سرد و بي محلي دانشجويان در هفته هاي گذشته را جبران كند. عامل دوم هم اين است كه اصلاح طلبان كه طمع فراواني به محيط دانشگاه كرده اند اما در دو هفته گذشته بيش از چند ده نفر پاي كار آنها نيامده، سعي مي كنند با جعل و انتشار اخباري سراسر دروغ از اين دست چنين القا كنند كه فضاي دانشگاه ها همچنان در اختيار آنهاست در حالي كه دانشجويان و اساتيد همه آرزوهاي آنها براي سوءاستفاده از دانشگاه را ناكام گذاشته اند. جالب است كه حتي پس از روشن شدن حقيقت مسئله بنگاه هاي خبري اصلاح طلب بر سياست خبرسازي به جاي خبررساني اصرار مي ورزند!