(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 24 آبان 1388- شماره 19512
 

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
ايران تا ابد صبر نمي كند (يادداشت روز)
فشار آمريكا به آژانس براي تهيه گزارش عليه ايران
نع... نع (گفت و شنود)
كيهان و خوانندگان
پس از تمديد تحريم ها اوباما: به حل ديپلماتيك مسئله هسته اي ايران پايبندم!
پيشنهاد 50 ميليون دلاري كميسيون امنيت ملي براي مقابله با توطئه هاي آمريكا
ما برانداز نيستيم! يعني بوديم ولي نتوانستيم! (خبر ويژه)
مبارزه كروبي و موسوي با جمهوري اسلامي را بايد مغتنم شمرد (خبر ويژه)
من و شما آمريكايي نشده ايم، آمريكا مثل ما شده است! (خبر ويژه)
ما اصلاح طلبان به نيابت از غرب با جمهوري اسلامي مي جنگيم (خبر ويژه)
الان خيلي خطرناكه نبايد جنگ سبز با اسلام را علني كنيم! (خبر ويژه)
تصحيح و پوزش (خبر ويژه)
حمايت مارمولك هاي انگليسي از بازگشت طالبان (خبر ويژه)



ايران تا ابد صبر نمي كند (يادداشت روز)

روند برنامه ريزي استراتژيك امريكا درباره ايران پس از انتخابات اخير، بوضوح تغيير مسير داده است. تا پيش از انتخابات، وضعيت تقريبا به اين شكل بود كه امريكايي ها احساس مي كردند ورود به فاز مذاكرات همه جانبه و تلاش براي جلب مشاركت ايران در مديريت مسائل منطقه اي اجتناب ناپذير است و زمان چنداني هم براي آغاز مذاكرات وجود ندارد. تنها مشكل اين بود كه آيا ايران ورود به اين مذاكرات را خواهد پذيرفت يا نه. امريكايي ها مي دانستند كه از حيث منطقه اي ايران نيازي به مذاكره با امريكا ندارد و در اين مورد تقاضا صرفا جانب آنهاست. درباره موضوع هسته اي هم ايران اعلام كرده بود ضرورتي به مذاكره با گروه 6 نمي بيند و تنها طرف واجد صلاحيت براي بحث هسته اي را آژانس مي داند كه متولي بررسي جنبه هاي فني و حقوقي برنامه ايران در چارچوب مقررات بين المللي است.
چند ماه مانده به انتخابات 22 خرداد -و در حالي كه سؤال «ايران مذاكره مي كند يا نه» بي پاسخ مانده بود- اين استراتژي دچار نوعي سكته شد. امريكايي ها از داخل ايران پيام هايي دريافت كردند با اين مضمون كه بهتر است واشينگتن براي آغاز مذاكرات با دولت احمدي نژاد اندكي دست نگهدارد، چرا كه همه چيز در حال تغيير است و به زودي كساني پاي ميز مذاكره خواهند آمدكه غرب -آنطور كه بوش در روزهاي پاياني حضور خود در كاخ سفيد گفت- خاطراتي خوش از مذاكره با آنها در ذهن دارد. غربي ها اين پالس ها را جدي گرفتند و لذا فرايند مذاكراتي با ايران تقريبا بي هيچ توضيحي از ژوئن 2008 به اين سو متوقف شد. دليل آن هم اين بود كه امريكا هيچ درك درستي از فضاي داخلي ايران و برآوردي واقع بينانه از اينكه پيروز مبارزه انتخاباتي چه كسي خواهد بود، نداشت. برخي منابع غربي اصرار دارند كه سازمان سيا از مدت ها پيش مي دانست كسي توان غلبه بر احمدي نژاد را نخواهد داشت. اين قبيل تحليل ها را احتمالا بيشتر بايد به حساب فضل فروشي هاي اطلاعاتي گذاشت والا اگر چنين است خاوير سولانا و همكارانش چرا بايد يك زمان ارزشمند يك ساله را از دست مي دادند؟ اين نتيجه گيري تقريبا قطعي است كه امريكايي ها «واقعا» تصور مي كردند احتمال بازگشت اصلاح طلبان به قدرت در ايران جدي است و به همين دليل هم بود كه علاوه بر متوقف كردن مذاكرات، همه امكانات و ظرفيت هاي خود را براي كمك به دوستان داخلي شان -همان ها كه بوش ديروز گفت «چشم اميدشان به امريكاست»- به ميدان آوردند.
پس از انتخابات اگرچه نتيجه آن چيزي نبود كه غربي ها مي خواستند و برايش زحمت كشيده بودند، اما مجموعه تحركات غرب نشان مي دهد آنها چيزهايي درباره ايران فهميده اند -يا به تعبير درست تر خيال مي كنند فهميده اند- كه تا به حال نمي دانستند يا مي دانستند و آن را جدي نگرفته بودند. مهم ترين نكته كه اكنون غربي ها فراوان از آن سخن مي گويند اين است كه امريكا و دوستانش به تازگي دريافته اند سرمايه گذاري روي محيط داخلي ايران بسيار پر بازده است و آنها مي توانند اميدوار باشند نظام جمهوري اسلامي كه در مواجهه با نيروهايي از بيرون، همواره سرسخت تر و مستحكم تر شده، در اثر كشمكش نيروهاي دروني تضعيف شود و شرايطي بوجود بياورد كه بتوان به اثربخشي و كارآمدي فشارهاي بيروني هم اميدوار بود. به تعبير دقيق تر، غربي ها به اين نتيجه رسيده اند كه فشارهاي بيروني تنها زماني فايده بخش است كه ابزارهايي در درون ايران آن را تقويت كند و آنها اكنون احساس مي كنند اين ابزارهارا در اختيار دارند.
با وجود اينكه پيشرفت سريع برنامه هسته اي ايران مدت هاست غربي ها را با اين تنگنا مواجه كرده كه «وقت ندارند» اما به نظر مي رسد طمع در محيط داخلي ايران آنها را به اين نتيجه رسانده كه آنقدر وقت دارند كه براي تشديد بحران داخلي ايران تلاش كنند و اميدوار باشند كه اختلاف ها در تهران باعث تغيير رفتار ايران در بيرون از مرزها شود. تغيير مسير استراتژيك همين جا رخ داده است.
دقت در مجموعه اطلاعات موجود نشان مي دهد طرف غربي فعلا به اين نتيجه رسيده كه گزينه «تشديد اختلافات داخلي در ايران» ارزش امتحان كردن را دارد و پيچيدگي بوجود آمده در مسير مذاكرات وين هم از همين منظر قابل ارزيابي است. امريكايي ها با مشاهده درگيري هاي داخلي بوجود آمده درايران پس از انتخابات احساس كردند كه پر فايده ترين كار براي آنها دميدن در اين آتش است و به همين دليل هم بود كه استراتژي «گذاشتن گزينه هاي سخت در مقابل ايران» را در پيش گرفتند. از ديد غرب، در شرايطي كه ايران دچار به هم ريختگي داخلي است، مواجه كردن آن با پيشنهادي حاوي «گزينه هاي دشوار»، تنها مي تواند به دو وضعيت منجر شود: وضعيت اول اين است كه ايران يكي از گزينه ها را بپذيرد كه دراين صورت همان اتفاقي رخ داده كه غربي ها مي خواهند و وضعيت دوم هم اين است كه ايران تصميم بگيرد مقاومت كندو هيچ كدام از گزينه هاي پيشنهادي را نپذيرد كه دراين صورت از داخل دچار بحران خواهد شد چرا كه اجماع داخلي كافي براي مقاومت ندارد.
پيشنهاد وين كاملا با اين صورتبندي منطبق است. غربي ها در اين پيشنهاد سعي كردند ايران را ميان دو گزينه دشوار تعليق يا از دست دادن ذخيره مواد غني شده خود مخير كنند. تحليل تقريبا بدون پرده پوشي غربي ها اين بود كه يا ايران يكي از اين دو گزينه را خواهد پذيرفت كه در اين صورت غربي ها مي توانند ادعا كنند به آنچه مي خواستند رسيده اند و يا تصميم مي گيرد پيشنهاد را رد كند كه آن وقت از حيث داخلي دچار مشكل خواهد شد. متاسفانه برخي اظهارنظرهاي ضد و نقيض از جانب كساني كه عملا مسئوليتي در مديريت پرونده هاي مرتبط با امنيت ملي ندارند و در كنار آن ساده انديشي و عين حقيقت فرض كردن تحليل هاي خارجي توسط برخي رسانه هاي داخلي كه خود را «كارشناس همه چيز» مي دانند، باعث شده غربي ها دچار اين سوء تفام شوند كه تحليل آنها درست بوده و پيشنهاد وين محيط داخلي ايران را به هم ريخته است. سخنان هفته گذشته اوباما هم كه همه چيز را به مسائل داخلي ايران حواله داد تاييد مي كند كه چنين اشتباه محاسبه اي در غرب واقعا رخ داده است. طرف هاي غربي بويژه صهيونيست ها بلافاصله از اين فضا نتيجه گرفته اند كه راه درست همين است و بايد به جاي پذيرش واقعيات مربوط به برنامه هسته اي و قدرت منطقه اي ايران، روي افزايش اين به اصطلاح به هم ريختگي تلاش كنند. اكنون در تحليل هاي برخي منابع غربي نشانه هايي هست از اينكه «گام بعدي» غرب در چارچوب همين تحليل در حال طراحي است و آدرس هاي غلط ارسال شده از داخل، به تعيين يك «مقصد» غلط توسط غرب منجر شده است.
توضيح برخي حقايق ساده شايد به رفع اين حجم انبوه از سوء تفاهم بر هم انباشته كمك كند.
قبل از هر چيز، ظاهرا همه چيز به اين نكته بر مي گردد كه غربي ها به دليل عدم اشراف اطلاعاتي به سيستم تصميم سازي ايران نتوانسته اند فضاي رسانه اي را از فضاي واقعي در محيط سياسي ايران تفكيك كنند. اين درست است كه در ايران خيلي ها خيلي حرف ها درباره پيشنهاد وين زده اند -و مگر در امريكا نمي زنند!؟- اما توقع اين است كه غربي ها در اين حد باهوش باشند كه بفهمند همه كساني كه درباره اين موضوع صحبت مي كنند «تصميم گيرنده» نيستند و حداكثر اين است كه نظر كارشناسي خود را بيان مي كنند. غربي ها خود بهتر از هر كسي مي دانند كه تصميم گيرنده نهايي درباره موضوعاتي از اين قبيل كيست و كجاست و روزي كه آن تصميم واپسين گرفته شود، از اجماع و حمايت كافي در داخل ايران برخوردار خواهد بود. اتفاقا جالب است كه در اين مورد خاص اصلاح طلبان هم كه تصور مي كردند دولت در حال معامله است وفرصتي براي حمله به آن دست داده، مواضعي اصولگرايانه گرفتند و خواستار حراست از دستاوردهاي هسته اي كشور شدند! نتيجه اين غافلگيري تاريخي هم اين است كه اصلاح طلبان مجبور خواهند بود پاي حرف خود بمانند و از تصميم نهايي نظام كه يقينا حافظ دستاوردهاي كشور خواهد بود دفاع كنند و اين يعني غربي ها با ناشي گري خود اتفاقا به شكل گيري اجماع داخلي بر سر تصميم نهايي ايران كمك كرده اند!
نكته مهمتر اين است كه ايران اكنون قاطعانه باور دارد اختلاف واقعي درون خود غربي هاست نه در ايران. ايران اكنون حدود يك ماه است كه جواب خود را به پيش نويس وين داده و منتظر پاسخ غرب است، ولي جوابي دريافت نكرده است. غربي ها خود خوب مي دانند كه ايران اصل معامله وين را كه خريد سوخت است رد نكرده و فقط تلاش كرده است ملاحظاتي را در آن اعمال كند كه ضمن تامين سوخت راكتور تهران، ذخيره استراتژيك مواد هسته اي را در ايران حفظ مي كند. همين موضوع به اضافه چند حقيقت ديگر باعث شده غربي ها قادر به تصميم گيري در ميان خود در اين باره كه نهايتا چگونه بايد به ملاحظات ايران پاسخ بدهند نباشند و لذا موضوع معطل مانده است.
اكنون البته زماني است كه غربي ها بايد همان جمله اي را كه همواره خطاب به ايران مي گويند، يك بار هم از زبان ايران در گوش هاي خود زمزمه كنند: «صبر ايران اندازه دارد». ممكن است طرف هاي غربي تا ابد نتوانند تصميم بگيرند. طبعا تامين سوخت راكتور تهران نمي تواند تا آن موقع معطل بماند. گزينه غني سازي با درصدهاي بالاتر در خاك ايران، جزو آن انتخاب هايي است كه وقتي روي ميز گذاشته شد ديگر قابل بازگشت نخواهد بود.
مهدي محمدي

 



البرادعي فاش كرد
 فشار آمريكا به آژانس براي تهيه گزارش عليه ايران

محمد البرادعي كه آخرين روزهاي حضور خود در سمت مدير كلي آژانس بين المللي انرژي اتمي را مي گذراند، از فشارهاي آمريكا بر آژانس براي دروغ سازي و انتشار گزارش هاي منفي عليه ايران پرده برداشت.
البرادعي كه با روزنامه ايتاليايي لارپوبليكا مصاحبه كرده است، فشارهاي امريكا به آژانس در مورد ايران را دوراني مقايسه كرد كه آژانس براي جعل اطلاعات درمورد عراق تحت فشار امريكا بود. البرادعي گفت: هيچ شواهدي درخصوص تلاش ايران براي دسترسي به بمب اتم وجود ندارد و درعراق نيزما فريب كساني را خورده بوديم كه طالب جنگ افروزي بودند. وي افزود : تمام كشورهاي جهان به آژانس بين المللي انرژي هسته اي اعتماد دارند چرا كه اطلاعات معتبري را ارايه مي كنيم اما همين كشورهايي كه با ما تماس مي گيرند سعي دارند تا ما را مشروط كنند ولي قدرت ما در بي طرف بودن ما است و از اين كشورها شواهدي مي خواهيم تا آن را بررسي كنيم . مديركل بين المللي آژانس انرژي اتمي همچنين فاش كرد : درعراق ما فريب كساني را خورده بوديم كه جنگ مي خواستند و عراق به خاطر اينكه تصور مي شد داراي تسليحات كشتار جمعي است، اشغال شد.البرادعي افزود:ما فريب اسناد دروغين را خورديم وتصميم اعلام جنگ بستگي به تحقيقات ما درعراق داشت و آژانس نيز خواستار دوماه زمان بيشتر براي پايان دادن تحقيقات خود شد اما اين امكان به آژانس بين المللي انرژي اتمي داده نشد و بعدها فهميديم كه تصميم جنگ يك سال قبل از تحقيقات ما اتخاذ شده بود.
وي در پاسخ به اين سؤال كه آيا سايت هسته اي قم خطرناك است؟ افزود : يك ماه پيش به ما گفتند كه ايران درحال ساخت سايتي براي غني سازي اورانيوم است و بلافاصله نيز تصريح شد كه اين يك سايت كوچك درداخل كوهستان و براي دفاع صلح آميز از فناوري ايران و با هدف توليد برق احداث شده است و ما از اين سايت كه طوري ساخته شده تا از حملات نظامي در امان باشد، بازرسي كرديم. وي ادامه داد: ناظران ما از اين سايت بازرسي كردند ولي در آن سانتريفيوژ و يا موادهسته اي پيدا نكردند و از نظر ما اين سايت نگران كننده نيست و بازرسي هاي آژانس نيز بطور مستمر انجام مي گيرد و ما توسعه كار را ادامه مي دهيم . مديركل آژانس بين المللي انرژي اتمي همچنين براي اولين بار به صراحت، وجود سايت هاي هسته اي سري ديگر در ايران را تكذيب كرد و گفت: البته اطلاعات ما محرمانه هستند و داده هايي كه در اختيار داريم واقعيت دارند. براساس اين داده ها مي توانيم بگوييم كه تاسيسات سري ديگري در ايران وجود ندارد. وي افزود: آژانس اقدامات بسياري دركنترل برنامه غني سازي اورانيوم ايران انجام داده و اكنون نيز درحال بررسي هاي جديد است تا از وجود اهداف نظامي جلوگيري كند.
البرادعي همچنين درباره موضوع مطالعات ادعايي گفت: سازمان هاي اطلاعاتي كشورهاي مختلف اسنادي درخصوص طرح مطالعات تسليحات اتمي ايران ارايه دادند اما اين اسناد حاكي از آن است كه مطالعات تسليحات اتمي ايران توسعه نيافتند و سازمان اطلاعات آمريكا نيزعقيده دارد كه ايران به دنبال دستيابي بمب اتم است اما پس ازبررسي هاي دقيق آژانس مشخص شد كه بخشي از اين اسناد صحت ندارد. مطالعات ادعايي آخرين بهانه غرب براي جنجال عليه ايران است كه با اين سخن البرادعي به طور كامل بي اعتبار خواهد شد. ايران همواره بر جعلي بودن اسناد اين مطالعات تاكيد كرده است.
البرادهي سپس به جنبه هاي سياسي پرونده ايران پرداخت و گفت: من همچنان معتقدم كه حل اين مساله بايد از طريق مذاكرات انجام شود و بايد اعتراف كنم كه مذاكرات تا سال 2003 ميلادي بخوبي پيش رفته بود اما شش سال پيش ايران تصميم به توقف مذاكرات درخصوص غني سازي اورانيوم گرفت و آمريكا نيز در واكنش به اين تصميم، مدت سه سال هرگونه رابطه را قطع و مذاكرات با ايران را به اروپا واگذار كرد.مديركل آژانس بين المللي انرژي هسته اي خاطرنشان كرد:البته من به نقش اروپا احترام مي گذارم اما روشن است كه براي ايراني ها رفتار آمريكا بسيار مهم تر است و دولت جديد اوباما نيز اوضاع را تغيير داد و اكنون زمان ادامه مذاكرات است .البرادعي گفت: سياست دستان دراز(مذاكره) تنها سياست ممكن با ايران است وحل مساله با ايران به معني رسيدن به ثبات جديد درمنطقه است و آمريكا نيز بايد ايران را يك شريك حساب كند و نه يك دشمن چراكه اين به نفع هردو كشور است و اميدوارم كه اين ديوار بشكند .
محمد البرادعي صبح روز دوشنبه آينده آخرين گزارش خود درباره ايران رابه شوراي حكام آژانس ارائه خواهد كرد. برخي رسانه هاي غربي در هفته گشته گفته اند كه امريكا آژانس را براي انتشار برخي از اطلاعات خاص در مورد برنامه هسته اي ايران تحت فشار گذاشته و آژانس هم با اين استدلال كه اين اطلاعات فاقد »سنديت« كافي است در مقابل اين درخواست مقاومت مي كند. اين احتمال وجود دارد كه مصاحبه البرادعي با لاريپوبليكا توضيحي پيشاپيش درباره گزارش روز دوشنبه باشد.

 



نع... نع (گفت و شنود)

گفت: عضو گروهك موسوم به ملي-مذهبي در مصاحبه با راديو فردا گفته است هنوز وقتش نرسيده كه اعلام كنيم منظورمان از جنبش سبز، مقابله با اسلام است!
گفتم: اين گروهك ها و نهضت آزادي و امثال آنها از اولش هم معلوم بود كه نه ملي هستند و نه مذهبي. مطابق اسناد موجود در جريان جنگ تحميلي براي استخبارات ارتش عراق كار مي كردند و اسلامشان هم كه اسلام آمريكايي بود.
گفت: در فتنه اخير هم برخي از آنها واسطه ارتباطي آمريكا با سران فتنه بودند و آشكارا دست به وطن فروشي زده اند.
گفتم: يعني هنوز هم تصور مي كنند كه مردم متوجه هويت واقعي آنها نشده اند؟!
گفت: چه عرض كنم؟!
گفتم: از چوپاني پرسيدند، اينهمه با گوسفندان سروكار داري آيا در اخلاق و رفتارت هم تاثيري گذاشته است؟ و يارو با اطمينان خاطر جواب داد؛ نع...نع...نع...

 



كيهان و خوانندگان

¤ با توجه به اين سخن امام (ره) كه در سال 68 فرمودند: «... اين مسئله كه نظام در اهداف خود جدي است و با هيچكس شوخي ندارد و در صورت به خطر افتادن ارزش هاي اسلامي با هركس و در هر موقعيت قاطعانه برخورد مي نمايد و بايد به عنوان يك اصل خدشه ناپذير براي تمامي دست اندركاران و مردم تبليغ گردد...» چرا مسئولان مربوطه با سردمداران غائله بعد از انتخابات كه امروز امنيت كشور را به مخاطره انداخته اند برخورد نمي كنند.
زينت السادات موسوي نژاد از تهران
¤ خاتمي به تازگي به نقل از حضرت امام فرموده اند كه با مخالفان، تا زماني كه عليه نظام اسلحه به دست نگرفته اند هيچ كاري نداريم. خواستم از ايشان سؤال شود كه مگر ايجاد شورش، به آتش كشيدن بانك و وسائل نقليه و تجهيزات شهري، به ساز دشمنان رقصيدن در تجمعات ملي و... مصداق بارز خيانت و معاندت با نظام نيست؟ ضمن اين كه ملت يادش نرفته است كه خاتمي در دوران رياست جمهوري اش، حتي آبدارچي هاي مخالف خودش را تعويض كرد، چه رسد به استانداران و معاونان.
عمادي
¤ فتنه پس از انتخابات هم يك آزمون براي تمايز حق و باطل بود. بنده نيز از هواداران ميرحسين موسوي بودم، چون مي پنداشتم كه او يك انقلابي و خط امامي است. اما پس از برگزاري انتخابات، متوجه شدم كه او طمع قدرت دارد و نسبت به آرمان هاي انقلاب و خط امام بي تعهد است.
حسين پورجم از اردبيل
¤ از روزنامه كيهان تقاضا مي شود كه به نمايندگي از ملت ايران، از دستگاه ديپلماسي كشور سؤال شود كه آيا وقت آن نرسيده است كه واكنش مناسبي به اقدامات ضدايراني و ضدشيعي دولت سعودي نشان داده شود؟
يك هموطن
¤ از صدا و سيما به خاطر پخش سخنراني هاي مذهبي در سحرگاهان انتقاد دارم. زيرا در اين ساعت، كمتر كسي پاي تلويزيون مي نشيند. ضمن اين كه انتقال مفاهيم ديني و اخلاقي نبايد فقط در سخنراني ها خلاصه شود و بهتر است براي تأثيرگذاري بيشتر، اين مفاهيم در قالب سريال هاي پربيننده منتقل شوند.
سجاد فراهاني- دانش آموز سوم دبيرستان
¤ هميشه مخالفان دولت ادعا مي كنند كه صدا و سيما طرفدار دولت است. اما درشبكه پيام نماي رسانه ملي، در بخش اخبار روزنامه ها، ابتدا روزنامه هاي مخالف دولت قرار دارد و سپس روزنامه هاي هوادار دولت.
يك شهروند
¤ از اظهارات اخير رحيم پور ازغدي تشكر مي كنم و مي خواهم كه چنين افرادي، بيشتر به ميدان بيايند تا جوانان را نسبت به مسائل آگاه نمايند.
يك شهروند
¤ چندي پيش از تهران با برادرم تماس گرفته و جهت استخدام در يك شركت دعوت شد. اما پس از رجوع، متوجه شد كه طرف تماس گيرنده، يك شركت گلدكوئيستي است. متأسفانه تعداد زيادي شركت گلدكوئيستي در تهران فعال هستند و قصد دارند جوانان را فريب دهند. از مسئولان تقاضاي برخورد با آن ها مي شود.
علي نژاد از آستارا
¤ از رسانه ملي خواهش مي كنم كه در سال اصلاح الگوي مصرف روشنگري هاي لازم را در جهت جلوگيري از اسراف و ريخت و پاش هاي خارج از منطق در مجالس عروسي به عمل آورد.
يك خانم از شهرضا
¤ پيشنهاد مي شود كه افراد با 20 سال سابقه كار هم بتوانند بازنشسته شوند.
باقري از آمل
¤ يكي از مسئولان درباره افزايش قيمت نان گفت كه 10 درصد از نانوايي ها، با توافق مشتري، محصول خود را افزايش قيمت مي دهند. اما نان، مايحتاج اوليه مردم است و نمي توان مثل يك جنس لوكس، آن را با توافق گران كرد. بنابراين دولت بايد با سخت گيري فراوان، بر همه نانوايي ها نظارت كند و اجازه افزايش قيمت نان را ندهد.
يك شهروند
¤ چند روز پيش، دو نفر به اسم مأمور آب به منزل ما آمدند و گفتند كه اگر 80 هزار تومان ندهيد، آب منزلتان قطع مي شود. ما هم گول خورديم و اين پول را پرداخت كرديم و بعد فهميديم كه آن ها كلاهبردار هستند. لطفاً درباره اين گونه كلاهبرداري هم اطلاع رساني نمائيد تا مردم فريب نخورند.
قديري
¤ اسفند ماه سال 85 يك دستگاه خودروي سمند دوگانه سوز از شركت ايران خودرو خريداري كردم، اما هنوز كپسول گاز آن تحويل داده نشده است.
غلامي
¤ طبق اعلام سازمان شهرداري ها و دهياري هاي كشور قرار بود آزموني براي استخدام 30 هزار نفر جوياي كار برگزار شود اما با چند بار به تعويق افتادن زمان آن هنوز زمان قطعي براي برگزاري آزمون اعلام نشده و كسي هم پاسخگوي سؤالات در اين خصوص نيست.
نائيني از پرديس
¤ يك بازنشسته در خرم آباد به بهانه ثبت نام براي فروش خودرو از 2 هزار نفر پول گرفته و متواري شده است. نزديك 2 سال است كه پرونده ما در پيچ و خم قوه قضائيه راكد مانده. از مقامات قوه قضائيه خواهش مي كنم كه فكري به حال مالباختگان بكنند.
محمد كريم از خرم آباد
¤مسؤلان مربوطه اعلام كرده بودند كه با 25 سال سابقه كارگران مي توانند بازنشسته شوند اما بيمه رباط كريم از اجراي اين دستور به رغم آنكه بنده 28 سال سابقه بيمه دارم خودداري مي كند. خواهش مي كنم به اين موضوع رسيدگي كنيد.
مهدي پور از شهريار
¤ لطفاً مشخص شود كه عوارض پسماند كه توسط شهرداري دريافت مي شود، مربوط به مالك است يا مستأجر. چون در شرايط فعلي ايجاد اختلاف كرده است.
هاشمي
¤ آموزشگاه هاي غيرانتفاعي آموزش از راه دور كه امسال مجوز گرفته اند، عليرغم ثبت نام دانش آموزان و گذشت يك ماه و نيم از آغاز سال تحصيلي، هنوز تكليف كد آموزشي آن ها مشخص نشده است. از وزارت آموزش و پرورش تقاضاي رسيدگي مي شود تا دانش آموزان و دبيران اين مراكز از بلاتكليفي رها شوند.
ترابي از املش
¤ ما جمعي از كاركنان شركت برق منطقه اي مازندران وابسته به وزارت نيرو خواهان اعمال ماده 8 مربوط به كارهاي سخت و زيان آور قانون كار درباره خود هستيم. لذا نظر به اينكه هركدام از ما حداقل 20 سال و حداكثر 26 سال سابقه كار در پست هاي انتقال نيرو با ولتاژ 400 كيلوولت را داريم، اما مسئولان مربوطه از اجراي قانون در خصوص اين قشر از كارگران زحمتكش به نحوي با استناد به بخشنامه هاي داخلي از خود رفع مسئوليت مي كنند. آيابخشنامه هاي داخلي بر قوانين وزارت كار كه به تصويب مجلس رسيده است ارجحيت دارد؟!
كيومرث حيدري از كلاردشت
¤ افزايش نابهنگام كرايه ميني بوس در خط ترمينال- قيام دشت موجب نارضايتي شهروندان شده است.
محققي از شهرك قيام دشت
¤مدت 15 روز است كه آنتن دهي هاي سيم كارت هاي همراه اول در چهارراه پاسداران، ميدان حسين آباد مختل و گاهي قطع است. لطفاً رسيدگي شود.
لويني
¤ چهارراه سرسبز نارمك،چراغ راهنمايي و رانندگي ندارد و خودروها، با سرعت تمام از آن عبور مي كنند و هيچ مجالي براي گذر عابران پياده فراهم نمي شود. از مسئولان تقاضا مي شود كه يك پل عابر پياده در اين چهارراه نصب شود.
ابراهيمي

 



پس از تمديد تحريم ها اوباما: به حل ديپلماتيك مسئله هسته اي ايران پايبندم!

رئيس جمهور آمريكا در حالي مدعي شد كه به حل ديپلماتيك مسئله هسته اي ايران پايبند است كه وي دو روز پيش تحريم هاي كاخ سفيد عليه تهران را براي يك سال ديگر تمديد كرد.
به گزارش خبرگزاري رويترز، باراك اوباما در ديدار با نخست وزير ژاپن در توكيو با بيان اين كه ايران بايد به تعهدات بين المللي در قبال برنامه هسته اي خود پايبند باشد مدعي شد: ما به راهكارهاي ديپلماتيك براي حل مسئله هسته اي ايران پايبند هستيم.
بر اساس اين گزارش سران دو كشور در بيانيه مشتركي تاكيد كردند: ايران و كره شمالي بايد به الزامات بين المللي در خصوص برنامه هاي هسته اي شان پايبند باشند.
رويترز افزود: رهبران آمريكا و ژاپن همچنين تاكيد كردند كه به راهكارهاي ديپلماتيك از جمله مذاكره و گفت وگو براي حل مسئله هسته اي ايران پايبند مي مانند.
همچنين در بيانيه اي مشترك آنها آمده است كه دولت هاي ژاپن و آمريكا «از احياي توجه و تعهد بين المللي براي رسيدن به صلح و امنيت جهان بدون تسليحات هسته اي استقبال مي كنند و بر اراده شان براي تحقق چنين جهاني تاكيد مي كنند.»
اظهارات اوباما درباره پايبندي به رويكرد تعامل و گفت وگو با ايران در حالي مطرح شده است كه وي دو روز پيش تحريم هاي آمريكا عليه ايران كه از زمان بوش به جاي مانده است براي يك سال ديگر تمديد كرد.
«هيلاري كلينتون» وزير امور خارجه آمريكا هم با اشاره به اظهارات اوباما گفت: باراك اوباما، سعي كرده است به ايرانيان نزديك شود و آماده است گام هاي بلندتري بردارد.
وي در عين حال مدعي شد اما اگر آنها بربي اعتمادي بين المللي غلبه كنند آنگاه ناچار خواهيم بود آنچه را فكر مي كنيم به نفع ماست انجام دهيم.
تلاش بي فايده اوباما
براي همراه كردن چين
يك كارشناس ارشد مسائل هسته اي چين با اشاره به سفر باراك اوباما به پكن تاكيد كرد كه وي موفق به جلب نظر رهبران پكن براي تحريم ايران نخواهد شد.
«خوالي مين» در گفت وگو با ايرنا در اين باره گفت: همانگونه كه در خبرها اعلام شده است موضوع هسته اي ايران يكي از محورهاي مذاكرات اوباما با مقامات چين است و اين موضوع بيشتراز سوي محافل آمريكا مطرح و پيگيري مي شود.
وي تلويحا گفت كه كشورش تمايل چنداني براي بحث و بررسي روي موضوع هسته اي ايران در سفر اوباما ندارد.
اين كارشناس چيني با اشاره به اينكه چين به عنوان عضو دايم شوراي امنيت سازمان ملل و از كشورهاي عضو گروه 1+5 همواره با تحريم و فشار عليه ايران مخالفت كرده و تنها راه حل مساله هسته اي ايران را «مذاكرات سياسي» مي داند، گفت: بدون شك هيچ تغييري در موضع چين در ارتباط با مساله هسته اي ايران صورت نگرفته و اوباما نيز موفق به جلب نظر رهبران چين براي تحريم و فشار عليه ايران نخواهد شد.

 



پيشنهاد 50 ميليون دلاري كميسيون امنيت ملي براي مقابله با توطئه هاي آمريكا

رئيس كميته حقوق بشر كميسيون امنيت ملي مجلس از پيشنهاد افزايش بودجه مقابله با توطئه هاي آمريكا تا 50 ميليون دلار خبر داد.
فاطمه آليا نماينده مردم تهران و رئيس كميته حقوق بشر كميسيون امنيت ملي مجلس در گفت وگو با فارس با اشاره به بررسي طرح مقابله با توطئه هاي آمريكا كه در كميسيون امنيت ملي مطرح شده است، اظهار داشت: كليات طرح افشاي نقض حقوق بشر از سوي آمريكا در كميسيون امنيت ملي به تصويب رسيده است اما در جزئيات آن پيشنهاداتي وجود دارد.
وي ادامه داد: از جمله اين پيشنهادات اين است كه ما انگلستان را هم در كنار آمريكا بگذاريم چرا كه بسياري از توطئه هاي صورت گرفته عليه كشورهاي مستقل و جهان سوم با مشاركت انگليس، آمريكا و بعضا فرانسه انجام مي گيرد بنابراين، اين پيشنهاد وجود دارد كه اگر در كميسيون امنيت ملي هم راي نياورد احتمال دارد به عنوان پيشنهاداتي كه در صحن علني مجلس مطرح مي شود در دستور كار قرار گيرد.
آليا در ادامه اين گفتگو ابراز داشت: برخي مي گويند ما مي توانيم اين طرح را به نقض حقوق بشر محدود نكنيم و به مسائل ديگري هم كه انجام مي گيرد گسترش دهيم چرا كه آمريكا اقدامات و توطئه هاي مختلفي را عليه كشورهاي مختلف و جهان سوم انجام مي دهد.
اين عضو كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي همچنين گفت كه در حال حاضر پيشنهاداتي از سوي برخي از اعضاي كميسيون مطرح است كه اگر هم در كميسيون راي نياورد در صحن علني مجلس مطرح خواهد شد. به گفته وي تامين اعتبار اين بودجه كه در حال حاضر 20 ميليون دلار است از صندوق ذخيره ارزي مطرح شده البته پيشنهاد در كميسيون اين است كه ميزان اين اعتبار با توجه به گستره توطئه هاي آمريكا افزايش يابد و به 50 ميليون دلار برسد.
اين نماينده مردم تهران در خانه ملت همچنين گفت: مبلغ 20 ميليون دلار با توجه به حجم توطئه هاي آمريكا كم است؛ در كميسيون امنيت ملي نيز عده زيادي طرفدار پيشنهاد افزايش اين اعتبار با توجه به حجم توطئه هاي آمريكا هستند.
وي افزود: دراين طرح، تشكيل كميته اي پيشنهاد شده كه به تصويب اعضاي كميسيون نيز رسيده است تا در خصوص نحوه هزينه كرد اين بودجه تصميم بگيرد؛ از جمله اعضاي اين كميته را نيز نمايندگاني از وزارت امور خارجه، اطلاعات و كشور تشكيل مي دهند كه البته صدا و سيما را هم اضافه كرديم كه در تركيب قرار گيرد؛ بنابراين، اين كميته نحوه هزينه كرد اين مبلغ را تعيين مي كند.

 



ما برانداز نيستيم! يعني بوديم ولي نتوانستيم! (خبر ويژه)

رئيس دولت اصلاحات گفت: كسي كه نقد مي كند برانداز نيست بلكه دلسوز انقلاب و جامعه است.
سيدمحمد خاتمي در ديدار چند نفر از اعضاي هيئت علمي دانشگاه علم و صنعت، با خلط 2 موضوع انتقاد و براندازي گفت: بناي حركت ما قانون اساسي و همه بايد در چارچوب هاي قانون اساسي و معيارهاي اسلامي حركت كنيم. بايد پذيرفت كه نمي توان جامعه را به صورت پادگاني اداره كرد.
وي اضافه كرد: انتظار اين بود كه كم كم فضا غيرامنيتي شود نه اينكه نقد و انتقاد كردن اين همه هزينه داشته باشد. بايد به خاطر داشت كه كسي كه نقد مي كند برانداز نيست بلكه دلسوز انقلاب و جامعه است.
وي افزود: وقتي به نيروهاي اهل فكر و سابقه دار و نيروهايي كه مي گويند قانون اساسي را قبول داريم البته انتقاد هم داريم هرگونه ناسزا و نسبتي داده مي شود، متاسفانه شعارهايي درجامعه مطرح مي شود كه هيچ كدام از ما آنها را نمي پسنديم و نظام تضعيف مي شود.
خاتمي در ادامه مغالطه هاي چند ماه اخير گفت: ما مي خواهيم مردم حكومت را از خود بدانند و حكومت مردم را از خود بداند و همچنين انتقاد از خود را نعمت بداند همان گونه كه امام راحل فرمود انتقاد بلكه تخطئه، يك هديه الهي است. اينها نشان دهنده انحرافي است كه بايد اصلاح شود.
به سياق عبارات آقاي خاتمي كه مي گويد «اگر كسي نقد مي كند، برانداز نيست بلكه دلسوز انقلاب و جامعه است»، بايد گفت «كسي كه رفتارهاي براندازانه در پيش مي گيرد، منتقد و دلسوز جامعه و انقلاب نيست». به يك مفهوم ديگر وقتي يك جريان سياسي و نامزد آن در انتخابات پيروز نشد، حق ندارد به رفتار زورگيرانه در خيابان براي زيرپا گذاشتن و دهن كجي به انتخاب اكثريت مردم بپردازد. بايد از آقاي خاتمي پرسيد در دوم خرداد 76 وقتي نام شما از سوي دولتي كه بعدا معلوم شد موتلف شما بوده (دولت كارگزاران) به عنوان نامزد پيروز اعلام شد، آيا منطقي و قانوني بود كه طيف حامي آقاي ناطق نوري، همان 7 ميليون راي دهنده حامي خود را به خيابان بكشاند و شما و حاميان شما را متهم به تقلب و كودتا و... كند و با هتاكي و دروغ پردازي، فضايي را فراهم كند كه به اسم انتقاد و اعتراض، فرصت براي اوباش و تروريست ها- جهت ايجاد ناامني و تخريب و قتل- مهيا شود؟!
آيا مي شود با خودكامگي و ديكتاتوري تمام مقابل راي و انتخاب مردم و مكانيزم هاي روشن قانون اساسي ايستاد و باز هم ادعا كرد اين رفتار در سطح «نقد» و «دلسوزي» قابل ارزيابي است نه قانون شكني و براندازي؟!
اگر مبناي حركت قانون اساسي بود كه روال رسيدگي به انتخابات و اعتراض هاي احتمالي، طي همين قانون اساسي و قانون انتخابات رياست جمهوري مشخص بود. جريان سامان دهنده آشوب هر پوششي براي خود برگزيند نمي تواند سنگ قانون اساسي را بر سينه بزند و از آن براي خود مصونيت و پوشش درست كند.
بايد پرسيد اگر شعار ضد نظام و انقلاب و رهبري در كنار فرستادن پالس هاي روشن به آمريكا و اسرائيل و دريافت حمايت هاي جانانه از آنها نامش براندازي نيست پس چيست؟ يعني آمريكا و اسرائيل و سلطنت طلبان و گروهك تروريستي منافقين هم طرفدار قانون اساسي بودند و ملت رشيد ايران خبر نداشت؟! اين چه حركت قانونمند و دلسوزانه اي بود كه نشاندارترين دشمنان ملت و انقلاب براي آن هورا كشيدند؟ كدام رفتار حاميان موسوي و كروبي در دو تجمع حاشيه اي روز قدس و 13آبان- كه به دعوت همين دو نفر انجام گرفت- در چارچوب قانون اساسي و نقد و انتقاد بود؟
اين عبارت را هميشه بايد گوشزد كرد كه؛ آقاي خاتمي در حالي جريان آشوب طلب و برانداز را به زور در جامه تنگ نقد و انتقاد پنهان مي كند و خواستار تحمل آنها مي شود كه خود چند دانشجو را به خاطر هو شدن توسط آنها تهديد به اخراج از دانشگاه كرد و آنها را صداي دشمن خواند!


 



مبارزه كروبي و موسوي با جمهوري اسلامي را بايد مغتنم شمرد (خبر ويژه)

عضو پاريس نشين گروهك موسوم به اتحاد جمهوري خواهان ضمن تاكيد بر درستي شعارهاي ضدانقلابي و ساختارشكن، اعلام كرد چنين شعارهايي باعث فاصله گرفتن بيشتر توده ها مي شود و موقعيت را بر كساني چون موسوي و كروبي سخت تر مي كند.
بيژن حكمت در سايت وابسته به گروهك مذكور- كه ائتلافي از گروهك هاي چپ و آمريكايي است- مي نويسد: جنبش سبز رنگارنگ است. ما حق خود مي دانيم جمهوري عرفي و جدايي دين از سياست را از تريبون هاي خود مطرح كنيم ولي در تظاهرات بايد روي حداقل ها تكيه كرد كه باعث پراكندگي نشود. شعارهاي ناظر بر تغيير نظام باعث پراكندگي در حركت خياباني مي شود. جنبش سبز با همين شعارهاي حداقلي هم نتوانسته در سراسر كشور گسترش يابد و فراتر رفتن از شعارهاي حداقلي منجر به شكاف و گسست خواهد شد.
وي همچنين مي نويسد: سران جنبش سبز كه درون همين نظام نامزد شده اند نخواهند توانست پيوند خود را با تظاهراتي كه شعار آن عبور از نظام است، حفظ كنند. اين شعارها از سر ناپختگي است. بايد وجود موسوي و كروبي را در اين پيكار براي جلب نيروهايي از نظام و مردم غنيمت شمرد و نبايد با تندروي هاي بي مورد، موقعيتشان را سخت تر كرد(!)
اين ضدانقلاب مقيم پاريس در ادامه دعوت به نفاق مي افزايد: بيطرف كردن بخشي از طرفداران حاكميت در پيكار و به دست آوردن حسن ظن آنها نسبت به جنبش يكي از شرايط مهم تغيير توازن نيرو به سود ماست.شعارها و رفتاري كه كل نظام را مورد هدف قرار دهد، طرفداران مردد را به حمايت از رژيم برمي انگيزد.

 



من و شما آمريكايي نشده ايم، آمريكا مثل ما شده است! (خبر ويژه)

دو نامزد آشوب طلب و آبرو باخته انتخابات براي چندمين بار با هم ديدار كردند و به يكديگر دلداري دادند.
ميرحسين موسوي در اين ديدار كه در خانه مهدي كروبي صورت گرفت، به كروبي گفت: من از حمله اي كه روز 13آبان به شما شد بسيار متاثر شدم اما رفتار شما نشان دهنده اوج روحيه شجاعت و ايستادگي شماست.
طرفين پس از 10روز انفعال و سكوت نسبت به حاشيه سازي بي رمق در راهپيمايي روز ملي مبارزه با استكبار جهاني، اكنون ادعا مي كنند شعارهاي ضدانقلابي سر داده شده در اين تجمع حاشيه اي، مربوط به نفوذي هاي جمهوري اسلامي بوده است!
كروبي در راستاي همين واكنش هماهنگ- البته با 10روز تاخير- گفت: «تعدادي از شعارهايي كه داده شد غيرمتعارف بود. يك نفر روز بعد آمد اينجا و گفت از شعارها بي اختيار اشكم درآمد]![ ببينيد كار را به جايي رسانده اند كه مردم را تحريك به شعارهاي افراطي مي كنند. خب اگر اين تظاهرات مسالمت آميز برگزار مي شد عده اي مي آمدند و مي گفتند مرگ بر آمريكا، عده ديگري هم فرياد الله اكبر مي دادند.»
كروبي در تناقض با همين سخنان خود مدعي شد «من گاهي شك مي كنم كه اينها خودشان افرادي را بين جمعيت مي فرستند تا از اين احساس هيجان سوء استفاده كنند و مردم را تحريك كنند.»
وي با تخطئه كيهان و روزنامه هاي منتقد گفت: من 5 تا حكم از امام داشتم و شما نخست وزير امام بوديد. اين روزنامه ها تهمت و انگ مي زنند كه من و شما از اسلام و انقلاب خارج شده ايم. اين چه برخوردي است كه آنها خودشان را ميزان الاعمال و اميرالمؤمنين مي دانند؟
موسوي هم با تكرار مغالطات كروبي گفت: در نهايت مردم قدرت شان را نشان دادند. شركت در تظاهرات چه ايرادي داشت؟ مردم مي آمدند و آرام، شعارهايشان را مي دادند. شعارهاي ساختارشكنانه، اغلب متاثر از خشونت نيروهاي امنيتي است. گفتني است هيچ يك از طرفين در اين ملاقات بنا به دلايل روشن حاضر به محكوم كردن شعارهاي ضدانقلابي و ساختارشكنانه در تجمعات حاشيه اي روزهاي 13آبان و روز قدس نشدند. اين در حالي است كه بنا به اعتراف تمام رسانه هاي ضدانقلاب عناصر اغتشاشگر از چند هزار نفر- يا به قول خودشان چند ده هزار نفر- در روز قدس، به چند ده نفر و در يك مورد به حداكثر 300-200نفر در روز 13آبان سقوط كرده و همزمان ميزان حضور ملت انقلابي در اين روز به نسبت سالهاي قبل ركوردشكن شده بود.
كروبي هرچند در انتخابات اخير نتوانست بيش از 330هزار (زير يك درصد تعداد كل شركت كنندگان) را حائز شود اما به اعتبار وضعيت خاص خود مورد سوء استفاده جريان اصلي مديريت كننده اغتشاش قرار گرفته و ايجاد تنش هاي خياباني و دعوت به تشنج در مناسبت هاي ملي عملا به عهده او گذاشته شده است.
حاشيه سازي هاي رسواي اين دو نفر طي ماههاي اخير با ذوق زدگي و استقبال محافل استكباري و صهيونيستي مواجه شده اما آنها به جاي توضيح درباره علت اين استقبال، همواره به سابقه اي كه اصرار دارند بدان پشت پا بزنند استناد مي كنند. در تجمع روز 13آبان شماري از گروهك ها نظير نهضت آزادي و جبهه ملي كه اسناد جاسوسي برخي از آنها در جريان تسخير سفارت آمريكا افشا شده، با حمايت تام از موسوي و كروبي، خواستار حضور اغتشاشگران در تجمع ضدانقلابي برپا شده توسط اين دو نفر شدند كه ظاهرا تمام اين هماهنگي ها با ضدانقلاب، در راستاي همان قرائت آمريكايي از اسلام و خط امام قابل ارزيابي است. آنها توضيح نمي دهند كه چرا خود و معدود هواداران گروهكي با فرمانده شان حاضر نيستند در روز قدس شعار مرگ بر اسرائيل و در روز 13آبان شعار مرگ بر آمريكا سر دهند؟

 



ما اصلاح طلبان به نيابت از غرب با جمهوري اسلامي مي جنگيم (خبر ويژه)

يك نماينده فراري مجلس ششم براي دومين بار طي 20 روز گذشته تاكيد كرد اغتشاشگران مدعي جنبش سبز ابزاري در دست قدرت هاي غربي جهت فشار به ايران در مذاكرات هسته اي است و به نيابت از قدرت هاي غربي مي جنگد!
فاطمه حقيقت جو طي مقاله اي در سايت گذار نوشت: اگر جنبش سبز عمق بيشتري پيدا كند، دولت ايران مجبور است سطح همكاري هاي خود بر سر مسئله هسته اي با غرب را توسعه دهد.
وي با بيان اين كه «هدف غرب از مذاكرات اخير (اكتبر) برخلاف تاريخچه مذاكرات، تعليق غني سازي نبود»، خواستار همراهي غرب با آشوب طلبان شده و در توجيه اين توصيه مي نويسد «در واقع دولت ايران نمي تواند در دو جبهه داخلي و خارجي به صورت همزمان بجنگد»!
اين مهره استخدام شده از سوي آمريكايي ها،20 روز پيش نيز در نشست مشترك شماري از عناصر ضدانقلاب با مقامات آمريكايي تصريح كرده بود: «تعميق جنبش سبز به موفقيت غرب در مذاكرات هسته اي با ايران منجر خواهد شد و برعكس، شكست آن به بازگشت ايران به مواضع قبلي و شكست مذاكرات منجر خواهد شد.» حقيقت جو از عناصر ميداني اغتشاشات در سال هاي پاياني دهه 70 بود كه به همراه عناصري چون موسوي خوئيني از فهرست مشاركت در تهران سر درآورد و به جبهه اصلاحات تحميل شد. نامبرده پس از لو رفتن ماهيتش، به آمريكا گريخت. البته جا دارد به كساني چون موسوي و خاتمي و كروبي به خاطر داشتن چنين حاميان صريح و صادقي تبريك گفت!

 



الان خيلي خطرناكه نبايد جنگ سبز با اسلام را علني كنيم! (خبر ويژه)

يك عضو گروهك موسوم به ملي- مذهبي از فاش شدن ماهيت سكولاريستي و ضد اسلامي جريان آشوب طلب ابراز نگراني كرد.
تقي رحماني كه با راديو فردا مصاحبه مي كرد، با وجود تقدير از عناصر گروهكي «به خاطر سنگ تمام گذاشتن در راهپيمايي 13 آبان» و «قابل تحسين» خواندن اين تحركات گفت: برخي مواضع خطرناك است مثلا اين كه شما اين حركت را خلاصه كنيد در جنگ اسلام و سكولاريسم. ما چوب اين ضربه را با طرح مذهبي و غيرمذهبي در اول انقلاب خورديم و آخرين آن طرح خودي و غيرخودي بود. اين باعث مي شود فضا به نفع جبهه مقابل باشد.
وي درباره اين كه چرا فعلا نبايد بر سكولاريسم تاكيد كرد گفت: جامعه امروز ايران جامعه اي نيست كه به مرحله سكولاريسم فلسفي رسيده باشد.
اين فعال گروهكي در عين حال درباره در راس قرار گرفتن كساني چون موسوي و كروبي گفت: رهبري جنبش يك رهبري اعتقادي و ايدئولوژيك نيست مثل اول انقلاب، بلكه قراردادي است، حداكثري هم نيست، حداقلي است. يعني تا وقتي طرف وفادار است با آن همراهي مي كنيد.
انتخاب عنوان «ملي- مذهبي» براي ائتلافي از گروهك هاي وابسته نظير نهضت آزادي و جبهه ملي پس از آن صورت گرفت كه هم ملي گرايي و هم دين مداري اين گروهك ها به اعتبار انتشار اسناد وابستگي به سفارت آمريكا و مخالفت هاي صريح با احكام اسلامي، نزد ملت ايران زير سؤال رفت.

 



تصحيح و پوزش (خبر ويژه)

در يكي از خبرهاي ويژه ديروز كيهان با عنوان «وقتي به رئيس دفتر فرح پهلوي جايزه مي دهند» نام دكتر حسين نصر، اشتباها دكتر حسن نصر چاپ شده بود كه ضمن پوزش از خوانندگان بدين وسيله تصحيح مي شود.

 



حمايت مارمولك هاي انگليسي از بازگشت طالبان (خبر ويژه)

رسانه رسمي دولت انگليس اذعان كرد لندن از بازگشت طالبان به قدرت حمايت مي كند.
درپي انتشار برخي اخبار محرمانه در مجله آلماني اشترن و روزنامه افغاني 8 صبح درباره مذاكرات انجام گرفته و پيام هاي ارسال شده به طالبان، سايت بي بي سي به طور ضمني خبر را تاييد كرد و در عين حال نوشت «وزارت خارجه انگليس مي گويد درباره سندي كه به بيرون درز كرده ابراز نظر نمي كند».
بي بي سي در واكنش به اخبار منتشره اذعان كرد «مقام هاي بريتانيايي پيشنهاد كرده اند ميان دولت افغانستان و شماري از رهبران طالبان ظرف دو سال آشتي شود و اين مصالحه شامل شوراي كويته هم كه بخش عمده اي از فعاليت هاي طالبان را رهبري مي كند، بشود».
در بخشي از پيام اشغالگران انگليسي به دولت افغانستان تاكيد شده «براي كاهش شورشگري در سطحي كه نيروهاي امنيتي افغان بتوانند اوضاع امنيتي را مديريت كند، ما بايد طالبان را تجزيه و تضعيف كنيم. اين هدف با تركيبي از فشار نظامي و در عين حال نشان دادن تمايل براي دست برداشتن از جنگ به دست مي آيد. در حاضر مهم اين است كه حساب فرماندهان و جنگجويان آنها را جدا كنيم».
گفتني است چند ماه قبل انتشار مذاكرات سري مقامات نظامي- سياسي انگليس با طالبان، با شوك زدگي و اعتراض آمريكا و ديگر متحدان اروپايي مواجه شد. پس از آن نشستي سري به ميزباني عربستان و با حضور آمريكا و انگليس و برخي نمايندگان طالبان برگزار شد.
دستگاه هاي اطلاعاتي انگليس و آمريكا از عوامل اصلي راه اندازي گروهك طالبان در افغانستان محسوب مي شوند. رويكرد دوباره انگليسي ها و آمريكايي ها به طالبان پس از آن صورت مي گيرد كه هر دو دولت پس از افشاي تقلب در انتخابات افغانستان و كناره گيري معترضانه عبدالله عبدالله رقيب كرزاي از مرحله دوم، بلافاصله پيروزي كرزاي را به وي تبريك گفتند.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14