(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 9 آذر 1388- شماره 19524
 

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
آيا هنوز وقت آن نيست ؟! (يادداشت روز)
كيهان و خوانندگان
خسارت (گفت و شنود)
با تصميم هيئت دولت 10 سايت جديد غني سازي در ايران احداث مي شود
تلاش كنگره آمريكا براي تسهيل دسترسي اصلاح طلبان به فيس بوك و توئيتر
با تصميم هيئت وزيران مدارس و دانشگاه ها 14 آذر تعطيل است
جايزه بهانه بود تا مأمور CIA را آزاديخواه جا بزنند (خبر ويژه)
كنگره به جاي «صداي آمريكا» سوراخ هاي حوض را تقويت مي كند! (خبر ويژه)
يك كلمه هم از هنرپيشه دست چندم (خبر ويژه)
موضع ضدايراني روسيه عواقب بدي در جهان اسلام خواهد داشت (خبر ويژه)
سيانيوز: راه امام و «نه» به آمريكا خط اصلي در جمهوري اسلامي است (خبر ويژه)



آيا هنوز وقت آن نيست ؟! (يادداشت روز)

بعد از 7 سال برخورد خصمانه و مشترك آژانس بين المللي انرژي اتمي و كشورهاي گروه 1+5 با پرونده هسته اي كشورمان، آيا هنوز هم وقت آن نرسيده است كه از معاهده منع توليد و گسترش سلاح هاي هسته اي NPT خارج شويم؟ اين پرسش به طور جدي مطرح است و پاسخي منطقي مي خواهد كه از ادامه عضويت در آژانس چه انتظاري داريم؟ و تاكنون كدام اقدام اين نهاد به اصطلاح بين المللي در برخورد با پرونده هسته اي جمهوري اسلامي ايران، در بستر «فني و حقوقي» -چارچوب عملياتي و تعريف شده آژانس- صورت پذيرفته كه ادامه حضور ايران در معاهده ياد شده، اميدواركننده تلقي شود؟!
7 سال قبل، در پي اولين بازديد البرادعي از تاسيسات هسته اي كشورمان با اشاره به شواهد و قرائن موجود و استناد به مغايرت آشكار خواسته هاي آژانس با مفاد معاهده NPT ، پادمان هاي مربوطه و اساسنامه آژانس، خطاب به مسئولان محترم هسته اي كشورمان نوشته بوديم؛
«انتظار برخورد بي طرفانه آژانس بين المللي انرژي اتمي يك توهم است و مادام كه اين آژانس به تعهدات قانوني خود در بازخواست از آمريكا و انگليس و فرانسه به خاطر نقض آشكار مفاد پيمان NPT از جمله، مسلح كردن رژيم اشغالگر قدس به زرادخانه هسته اي عمل نكرده است نمي توان و نبايد به آمد و رفت هاي البرادعي و گزارش منصفانه آژانس درباره فن آوري هسته اي ايران اميدوار بود و شواهد و قرائن موجود حكايت از آن دارند كه فشارهاي آمريكا و متحدانش با اهدافي غير از دستيابي ايران به سلاح هسته اي صورت مي پذيرد» و چند ماه بعد، با صدور اولين قطعنامه شوراي حكام عليه پرونده هسته اي كشورمان- سپتامبر 2003- و اجلاس اكتبر همان سال كه متعاقب آن و با حضور وزراي خارجه 3 كشور انگليس، فرانسه و آلمان در تهران صورت پذيرفت و درخواست غيرقانوني سه كشور ياد شده براي تعليق كامل فعاليت هاي هسته اي كشورمان، نوشتيم كه «اگر از ارجاع پرونده هسته اي ايران به شوراي امنيت سازمان ملل نگران هستيد، چاره كار تن دادن به خواسته هاي آژانس و ميانجي گري فرانسه و انگليس و آلمان نيست» و با استناد به سياسي بودن درخواست آژانس و خروج اين نهاد از بستر فني و حقوقي پيش بيني كرديم «آمريكا و متحدانش، بعد از چند سال فرصت سوزي كه با تعليق كامل فعاليت هاي هسته اي كشورمان همراه است، نهايتا پرونده هسته اي ايران را به شوراي امنيت سازمان ملل متحد خواهند فرستاد» در آن هنگام برخي از مسئولان-وقت- هسته اي كشورمان كيهان را به تندروي! متهم مي كردند و رسانه هاي غربي- از جمله واشنگتن پست و گاردين- نوشتند روزنامه كيهان در پيشرفت قانوني پرونده هسته اي ايران كارشكني مي كند!... و آمد و رفت ها و چانه زني ها در حالي كه تمامي فعاليت هاي هسته اي ايران به حالت تعليق درآمده بود ادامه يافت و در اين ميان شوراي حكام آژانس كماكان با پيش كشيدن بهانه هاي غيرحقوقي و غيرفني بر ترديد خود نسبت به صلح آميز بودن فن آوري هسته اي كشورمان تاكيد مي ورزيد تا نوبت به اجلاس پاريس رسيد- نوامبر 2004/ آبان 1383- در اجلاس پاريس قرار شد جمهوري اسلامي ايران به آژانس تضمين عيني- OBJECTIVE GUARANTEE- بدهد كه در پي توليد سلاح هسته اي نيست و در مقابل آژانس نيز به ايران تضمين قطعي- FIRM GUARANTEE- بدهد كه پرونده كشورمان را از دستور كار شوراي حكام خارج ساخته و روال عادي تعامل را دنبال كند.
اما، 3 ماه بعد در اجلاس لندن كه قرار بود تضمين هاي دوجانبه ارائه شود، وزراي خارجه تروئيكاي اروپا- انگليس، فرانسه و آلمان- اعلام كردند كه تنها تضمين عيني مورد قبول آنها، دست كشيدن جمهوري اسلامي ايران از فعاليت هسته اي است و با تبختري احمقانه «الگوي ليبي» را پيشنهاد كردند! در پي اين درخواست باج خواهانه بود كه جمهوري اسلامي ايران تصميم گرفت فعاليت هاي هسته اي به تعليق درآمده خود را از سر گيرد و در مرداد 84- اوت 2005- فعاليت كارخانه UCF اصفهان را آغاز كرد. كه متعاقب آن شوراي حكام آژانس، قطعنامه اي عليه ايران صادر كرده و جمهوري اسلامي را به نقض تعهدات خود متهم كرد. كيهان در اين هنگام با استقبال از راه اندازي دوباره UCF اصفهان، و با استناد به سابقه چند ساله چالش با آژانس، مخصوصاً دو اجلاس پاريس و لندن، نوشت؛ آمريكا و متحدانش در پي فرصت سوزي همراه با تعليق فعاليت هاي هسته اي كشورمان هستند كه از سرگيري فعاليت UCF اصفهان، اين فرصت را از آنان سلب كرده است و پيش بيني كرد كه حريف علي رغم تصريح بند C از ماده 13 اساسنامه آژانس، پرونده كشورمان را به شوراي امنيت مي فرستد و اين پيش بيني در فوريه 2006-دي ماه 84- و بعد از راه اندازي دوباره فعاليت غني سازي نطنز، اتفاق افتاد و...
مروري -هرچند گذرا- بر چالش هسته اي 7 ساله كشورمان با آژانس، تروئيكاي اروپايي و كشورهاي گروه 1+5 - كه طي چند سال اخير و بعد از صدور قطعنامه 1696 شوراي امنيت سازمان ملل متحد وارد اين چرخه شده اند - و همچنين، نگاهي به گزارش هاي غيرفني و غيرحقوقي و صرفاً سياسي البرادعي، مخصوصاً گزارش اخير مديركل آژانس و قطعنامه متعاقب آن - نوامبر 2009- ترديدي باقي نمي گذارد كه آمريكا و متحدانش، با بهره گيري از سلطه خود بر آژانس و شوراي امنيت سازمان ملل به چيزي كمتر از محروم كردن جمهوري اسلامي ايران از فعاليت صلح آميز هسته اي رضايت نمي دهند و عضويت ايران در NPT فقط راه را براي قانوني جلوه دادن اين باج خواهي و خواسته غيرقانوني آنها هموار مي كند. اكنون با توجه به اين چرخه كه فقط بخشي از آن در اين وجيزه آمده است، آيا ادامه عضويت جمهوري اسلامي ايران در معاهده NPT مي تواند با اصول سه گانه عزت، مصلحت و حكمت سازگار باشد؟ و آيا خروج از اين معاهده، اقدامي حكيمانه، عزتمندانه و منطبق با مصلحت نيست؟ چرا نيست؟!
روز چهارشنبه 27/8/88 طي يادداشتي با عنوان «ان.پي.تي. شير بي يال و دم» به گزارش اخير البرادعي- نوامبر 2009- پرداخته و مغايرت آشكار آن با مباني حقوقي و فني تعريف شده و قانوني آژانس را برشمرديم. قطعنامه اخير شوراي حكام نيز برگرفته از همان گزارش است. بنابراين پرداختن دوباره به مفاد آن، تكرار مكررات خواهد بود و خوانندگان عزيز مي توانند به يادداشت روز ياد شده مراجعه كنند، ولي در اين نوشته تنها اشاره مي كنيم كه؛
الف: 25 كشور از مجموع 36 كشور عضو شوراي حكام آژانس به قطعنامه غيرقانوني اخير عليه جمهوري اسلامي ايران رأي مثبت داده اند كه هر 6 كشور گروه 1+5 يعني آمريكا، فرانسه، انگليس، آلمان، چين و روسيه از جمله اين كشورها هستند. بنابراين با توجه به مفاد غيرحقوقي و غيرقانوني و صرفا سياسي قطعنامه، ادامه مذاكرات با 1+5 كمترين توجيه منطقي و ملي نخواهد داشت، چرا كه هر 6 كشور ياد شده علي رغم چند دور مذاكره و اطلاع از خصمانه بودن قطعنامه اخير به آن رأي مثبت داده اند.
ب: درباره اسناد موسوم به مطالعات ادعايي- ALLEGED STUDIES- كه بخش قابل توجهي از قطعنامه به آن اختصاص يافته است بايد گفت اولاً؛ مطالعات ادعايي، مجموعه اي است كه سال 2004 از سوي آمريكا در اختيار آژانس قرار گرفته با اين ادعا كه مجموعه ياد شده از رايانه يك كارشناس هسته اي ايران!! به دست آمده! مسئولان كشورمان ضمن تاكيد بر جعلي بودن آن از آژانس تقاضاي دريافت اصل اين ادعاها را كردند ولي آژانس اعلام كرد آمريكا حاضر به ارائه آن نيست! و در مقابل اين درخواست كه كارشناس مورد نظر چه توضيحي پيرامون ادعاهاي خود دارد؟ آمريكايي ها پاسخ دادند كه او مرده است! ثانيا؛ آژانس در گزارش سپتامبر 2009 خود رسماً اعلام كرد كه نمي تواند اصالت-ATHENTHITY- اين اسناد را تاييد كند و معلوم نيست، چگونه اكنون از ايران انتظار دارد درباره اسنادي توضيح بدهد كه آژانس، خود اصالت آن را نفي كرده است و از سوي ديگر حتي يك برگ از آن را در اختيار ايران قرار نداده است و نيز، در پاسخ به موضوع مورد اشاره كارشناس ادعايي، اعلام مي كند كه او مرده است؟!
ج: ادعا كرده اند كه قطعات سانتريفيوژها در برخي از مراكز نظامي جمهوري اسلامي ايران ساخته مي شود و اين مي تواند نسبت به غيرصلح آميز بودن برنامه هسته اي كشورمان ترديدآفرين باشد! اين ادعا در حالي است كه 1- بازرسان آژانس از اين مراكز بازديد كرده اند 2- همين ادعا پيش از اين هم در اجلاس شوراي حكام مطرح شده بود و «گلد اشميت» معاون وقت البرادعي كه بلژيكي و يهودي نيز هست، پاسخ داده بود ساخت قطعات سانتريفيوژ در مراكز صنعتي نظامي در بسياري از كشورها رايج است و دليلي بر اهداف غيرصلح آميز فعاليت هسته اي آن كشور نمي باشد. و معلوم نيست طرح دوباره آن در قطعنامه اخير جز آن كه زمينه اي براي باقي ماندن پرونده ايران در دستور كار آژانس باشد، چه انگيزه ديگري مي تواند داشته باشد؟!
د: هات چينسون- HOT CHINSON- معاون آقاي هاينونن- دستيار اول البرادعي- يك انگليسي عضو وزارت دفاع آن كشور است كه مطابق برخي شواهد و اطلاعات تاييد شده، عضو MI6 از سازمان اطلاعاتي اينتلجنت سرويس انگليس نيز هست. چينسون بدون آن كه نامش به عنوان بازرس آژانس ثبت شده و مطابق قانون، از قبل به اطلاع ايران رسانده شود، دو بار همراه هاينونن به ايران آمده و از تاسيسات هسته اي كشورمان بازديد كرده است. او برخلاف تعهد آژانس، اطلاعات دريافتي را با تحريف واقعيات در اختيار رسانه هاي آمريكايي و انگليسي قرار داده است. چينسون همان كسي است كه رسانه هاي غربي با عنوان «يك مقام مسئول در آژانس كه نمي خواهد نامش فاش شود»! از او ياد كرده و عليه جمهوري اسلامي ايران دست به جوسازي و دروغپردازي مي زنند. بخش مربوط به «ابعاد احتمالي نظامي» كه بارها از سوي بازرسان آژانس نفي شده است با استناد به اظهارات همين جاسوس انگليسي و حمايت آمريكا و انگليس در قطعنامه گنجانده شده است. خوشبختانه مسئولان كشورمان از ادامه حضور وي در ايران جلوگيري كرده اند، اما متاسفانه وقتي كه ديگر خيلي دير شده بود.
هـ : و بالاخره، ديروز مجلس شوراي اسلامي در اقدامي درخور تحسين و طي بيانيه اي با امضاي 226 نماينده -تمامي نمايندگان حاضر درجلسه- دولت را موظف به كاهش سطح تعامل با آژانس كرد و دولت نيز در اقدامي شايسته تقدير، دستور ساخت 10 سايت جديد هسته اي را صادر كرد. اين اقدامات اگرچه درخور تحسين و شايسته تقدير است ولي چاره كار نيست و نمي تواند ادامه عضويت ايران در معاهده NPT را توجيه كند. چاره كار، كه به يقين درآينده اي نزديك به آن خواهيم رسيد، خروج از NPT است. اقدامي كه اگر همين امروز صورت پذيرد، باز هم دير است، چه رسد به فردا و فرداهاي ديگر.
حسين شريعتمداري

 



كيهان و خوانندگان

¤با توجه به سيره عملي حضرت امام(ره) و رهبر فرزانه انقلاب، به راحتي مي توان خصوصيات پيروان واقعي خط امام را شناخت. از جمله اين ويژگي ها، ساده زيستي و تمكين به ولايت فقيه است. سران فتنه، كدام يك از اين ويژگي ها را دارا هستند؟
فرامرز محمدي فرد از خرم آباد
¤بنابر تعبير مقام معظم رهبري درباره جنگ نرم، مي توان به اين نتيجه رسيد كه برخي از مسائل مثل سوءاستفاده از رنگ سبز، طرح بحث تقلب در انتخابات، اردوكشي هاي خياباني، شايعه درباره زندان كهريزك و كوي دانشگاه و به همراه فشارهاي سياسي و اقتصادي بر كشور، از يك اتاق فرمان طراحي و اجرا شده است.
رجبي
¤ اين همه هجمه به رئيس جمهور به خاطر آن است كه وي پرچم گفتمان انقلاب و عدالت طلبي را برافراشته است. هر كس ديگر هم اين كار را كند، دشمنان با او همين برخورد را خواهند داشت.
يك خواننده كيهان
¤مماشات با فتنه گران و خائنان، پاسخ مناسبي به مردم انقلابي ايران نيست. ما وفاداران به نظام و ارزش ها از مسئولان انتظار داريم كه دست فتنه انگيزان را از اين نظام كوتاه كنند.
مهدي مهدوي منش از شهرري
¤به آقاي منتجب نيا كه گفته است، انتخابات تمام شده و ما ديگر حرفي نداريم. بفرمائيد كه انتخابات بيش از 5 ماه است كه تمام شده، اما ايشان و برخي ديگر تازه متوجه آن شده اند. آن ها در اين مدت، لطمات بسياري به كشور زدند و باعث روي گرداني بيش از پيش مردم از خودشان شدند.
يك هموطن
¤در حالي كه برخي از آقايان در بيانيه هايشان، وابستگي خود به دشمنان كشور را معترف هستند، برگزاري نشست مشترك با آن ها به چه معناست؟ چرا با چنين افرادي كه به جاي عذرخواهي از اشتباهاتشان، براي شادي دشمنان بيانيه صادر مي كنند هيچ برخوردي نمي شود؟
حسن تورانلو
¤اگر ميرحسين موسوي تابع قانون اساسي و پيرو امام خميني(ره) است، پس چرا هم قانون شكني مي كند و هم براي شادي دشمنان امام راحل بيانيه صادر مي كند؟
جوادي از تهران
¤ چند شب قبل در روزنامه كيهان جلسه اي كه حجت الاسلام ري شهري داشتند را مطالعه كردم. ايشان در فرمايشاتشان چندين بار تكرار فرمودند كه در انتخابات اشتباهاتي شده است و مردم را به وحدت دعوت نمودند. لطف كنند براي رأي دهندگان 25 ميليوني به آقاي دكتر احمدي نژاد روشن كنند كه اشتباهات كجا بوده و چه مي باشد؟ آيا دو پهلو صحبت كردن در اين شرايط درست است.
احمد افشار
¤در خبرها آمده كه در كشور چين به خاطر فروش شير آلوده، دو نفر اعدام شده اند. چرا در كشور ما با افرادي كه خوراك فكري آلوده ترويج مي كنند هيچ برخوردي نمي شود؟
يك شهروند
¤در زمينه اجراي طرح تحول اقتصادي، انتظار مي رود كه مسئولان حذف يارانه ها را از خودشان شروع كنند. متاسفانه الان و در حالي كه سهميه بنزين مردم عادي كاسته شده است، نمايندگان مجلس هنوز از همان سهميه قبلي استفاده مي كنند.
موسوي از ياسوج
¤از روزنامه كيهان به خاطر تلاش فراوان در آگاه سازي مردم تشكر مي كنم. پاداش شما،استقبال مردم و فروش تمامي نسخه هاي كيهان در همان ابتداي صبح است. اتفاقي كه براي كمتر روزنامه اي رخ مي دهد.
خان محمدي از تهران
¤پيشنهاد مي شود كه مجموعه اي از يادداشت ها و سخنراني ها كه تاكنون درباره فتنه اخير در روزنامه كيهان چاپ شده، در قالب كتاب منتشر شود.
لاچيني از فريدون شهر
¤از ماه مبارك رمضان تاكنون، شاهد افزايش بهاي اقلام خوراكي بوده ايم اما متاسفانه در پايان سال و علي رغم صراحت قانون كه دولت موظف است به اندازه تورم به حقوق كارمندان بيفزايد، اين اتفاق نمي افتد.
كاشاني از تهران
¤مسئولان بانكي در رسانه ها اعلام كردند كه وام تسهيلات خودروهاي فرسوده 10 ميليون تومان است. اما شركت سايپا تنها 5/2 ميليون تومان وام مي دهد. از مسئولان تقاضا مي شود كه روشن كنند كدام يك درست است؟
رمضاني
¤يكي از دلائل سقوط فوتبال كشور به سطح تيم هاي درجه دو آسيا، رسوخ فساد مالي و اخلاقي است. آيا وقت آن نرسيده است تا منشور اخلاقي فوتبال با دقت اجرا شود.
يك هموطن
¤چند روز پيش در بخش اعلام ترافيك راديو، گوينده محترم، نام طاغوتي يكي از خيابان ها را ذكر كرد. از مسئولان رسانه ملي تقاضا مي شود كه به گويندگان خود متذكر شود كه 30 سال از انقلاب گذشته و آن ها بايد نام هاي فعلي خيابان ها را بگويند.
ابراهيمي
¤به عنوان يك زن چادري نسبت به الزام پوشش چادر براي مجرمان و خلافكاران اعتراض دارم. اين اقدام موجب وهن حجاب كامل است.
اسدي از شهرري
¤مافياي مسكن و دلالان در گيشا به جان مردم افتاده اند و بي دليل، قيمت مسكن را دائم افزايش مي دهند. از مسئولان تقاضاي رسيدگي مي شود.
يك شهروند
¤ هرشب از انتهاي ناصرخسرو تا چهارراه سيروس زن و بچه مردم با مشكل نبود وسيله نقليه عمومي روبرو هستند. چرا با توجه به جمعيت كثيري كه هر شب بعد از خريد از بازار قصد برگشت به منزل از اين مسير را دارند فكري براي جابجايي آنان نمي شود.
مجيدي
¤ از اهالي روستاي سالگاه مرزن آباد چالوس هستم و از دولت محترم تقاضا مي كنم كه نسبت به آسفالت خيابان هاي اين روستا اقدام نمايند.
يكي از اهالي
پاسخ سازمان راهداري و حمل و نقل جاده اي
در پاسخ به مطلب مندرج در تاريخ 12/8/88 در خصوص افزايش زمان توقف اتوبوس ها براي اقامه نماز از 20 دقيقه به 30 دقيقه به اطلاع مي رساند: «شركت ها و موسسات مسافربري مكلفند رانندگان تحت پوشش خود را موظف نمايند ضمن حفظ شئونات، در وقت انجام فرايض ديني در مكان مناسب و به مدت لازم توقف نمايند. از آنجا كه رويكرد اصلي اين سازمان در بخش مسافري ارتقاء سطح خدمات و افزايش سطح رضايتمندي مسافرين گرامي است كه به عنوان يكي از برنامه هاي اصلي اين بخش مورد توجه جدي مي باشد. در اين ارتباط و براي دستيابي به رضايتمندي ملموس مسافرين و توجه به موضوع توقف هاي بين راهي ناوگان براي اداي فريضه نماز، موارد و تاكيدات لازم به سازمان هاي استاني تابعه ابلاغ گرديده است تا سازمان هاي استاني ضمن هماهنگي با تشكل هاي صنفي ذيربط و ساير عوامل ذي مدخل نسبت به عملكرد شركت ها و موسسات حمل و نقلي نظارت مضاعفي را معمول نمايند و در جهت افزايش ميزان رضايتمندي مسافرين بخصوص در زمينه توقف هاي بين راهي با تشكيل تيم هاي نظارتي و بازرسي هاي نامحسوس اهتمام ويژه معمول دارند.»

 



خسارت (گفت و شنود)

گفت: چند تن از افرادي كه در آشوب ها دستگير شده بودند بعد از آزادي ، از سران فتنه ادعاي خسارت كرده اند.
گفتم: چرا؟!
گفت: مي گويند سران فتنه با دروغ گويي و فضاسازي آنها را به خيابان ها كشيده و از اعتمادشان سوءاستفاده كرده اند.
گفتم: نتيجه چي شده؟
گفت: شايد براي ساكت كردن آنها كاري بكنند؛ پول هاي كلان و بادآورده كه در اختيار دارند!
گفتم: ولي ضربه اي كه به اين افراد زده اند جبران نمي شود.
گفت: اما، اگر پول اندك بدهند كه آنها نمي پذيرند و اگر هم پول كلان بدهند، دستشان رو مي شود.
گفتم: چه عرض كنم؟! راننده اي در تصادف پاي يك عابر را قطع كرده بود. عابر از او خسارت خواست و راننده مبلغ اندكي به او داده و گفت؛ مي داني كه من ميلياردر نيستم! و عابر گفت؛ تو هم مي داني من هزارپا نيستم كه قطع يكي از پاهايم اهميت چنداني نداشته باشد؟!

 



با تصميم هيئت دولت 10 سايت جديد غني سازي در ايران احداث مي شود

هيات وزيران با رأي قاطع خود، سازمان انرژي اتمي را مكلف كرد تا دو ماه آينده نسبت به طراحي و پيش بيني تأسيس ده سايت غني سازي در مقياس سايت نطنز اقدام كند.
به گزارش دفتر امور رسانه هاي رياست جمهوري، در جلسه بعدازظهر ديروز (يكشنبه) هيات وزيران كه به رياست محمود احمدي نژاد برگزار شد ،مقرر شد سازمان انرژي اتمي تا دو ماه آينده كار احداث پنج سايت جديد كه مكان آنها در سراسر كشور پيش بيني شده است را آغاز كند و براي پنج سايت جديد نيز مكان مناسب پيشنهاد كند.
براساس برنامه چهارم توسعه، دولت بايد براي تامين 20 هزار مگاوات برق مورد نياز نيروگاه هاي كشور ،سوخت توليد كند كه مهمترين اقدام در اين مسير احداث 10 سايت غني سازي در مقياس نطنز است.
رئيس جمهور در اين جلسه با بيان اينكه براي تأمين 20 هزار مگاوات برق نيازمند 500 هزار سانتريفيوژ در مقياس فعلي هستيم، گفت: البته سانتريفيوژهاي جديدي كه در جمهوري اسلامي ايران طراحي شده است با ظرفيت بالاتر و با تعداد كمتر مي توانند اين كار را انجام دهند كه به محض به بهره برداري رسيدن ، از اين سانتريفيوژهاي جديد استفاده خواهيم كرد.
دكتر احمدي نژاد تاكيد كرد: بايد به جايگاهي برسيم كه بتوانيم 250 تا 300 تن سوخت در سال توليد كنيم و براي اين كار بايد از سانتريفيوژهاي جديد و با سرعت بالاتراستفاده كنيم.
رئيس شورايعالي امنيت ملي همچنين از بررسي توليد سوخت 20 درصد در جلسه روز چهارشنبه هيات دولت خبر داد و تصريح كرد: ما با همه دنيا برخورد دوستانه و محبت آميز داريم اما در عين حال اجازه نمي دهيم سرسوزني از حق ملت ايران ضايع شود.

 



با تصويب يك قانون جنبش اصلاحات در ايران تشويق مي شود
تلاش كنگره آمريكا براي تسهيل دسترسي اصلاح طلبان به فيس بوك و توئيتر

يك روزنامه آمريكايي در گزارشي با اشاره به قدرت رسانه هاي اينترنتي مانند توئيتر و فيس بوك در جهت دهي به آشوب هاي پس از انتخابات ايران، از تلاش كنگره آمريكا براي سرمايه گذاري جهت دسترسي اصلاح طلبان به اين رسانه ها در ايران خبر داد.
به گزارش فارس، روزنامه آمريكايي«وال استريت ژورنال » در گزارشي نوشت: يك ابتكار عمل كوچك براي كمك كردن به اصلاح طلبان در ايران اقدام از طريق كنگره آمريكا است. با يك سرمايه گذاري كوچك، دولت آمريكا مي تواند به ايراني ها]اصلاح طلبان[ كمك كند تا بر اقدامات دولت ايران در جهت محدود كردن استفاده از اينترنت براي برقراري ارتباط با يكديگر و با جهان خارج از ايران غلبه كنند.
اين گزارش افزود: قدرت اين ايده با وجود ناآرامي هاي اخير ايران بيشتر نمايان مي شود. قدرتمندترين ابزاري كه معترضان اخير در اختيار داشتند، «توئيتر »، «فيس بوك »، «ماي اسپيس » و پيام هاي SMS بود كه مي توانستند به عنوان ابزاري هماهنگ كننده و براي ارتباط با جهان خارج از آن بهره گيرند، اما به دنبال ناآرامي هايي كه در ايران بوجود آمد، دولت اين كشور نيز چاره اي جز محدود كردن دسترسي مردم ايران به اينترنت و خط هاي ارتباطي تلفن هاي همراه نداشت.
وال استريت ژورنال در گزارش خود اشاره كرد: در تمام مدت پس از برگزاري انتخابات رياست جمهوري در ايران، سوالي كه ذهن قانونگذاران را در آمريكا به خود درگير كرده بود، اين بود كه آيا آمريكا مي تواند جنبش اصلاحات را در ايران تشويق كند؛ طوري كه معترضان، عاملان خارجي به نظر نرسند و اينكه در كل از چه طريقي اين اقدام ميسر خواهد بود. اين سوالي بود كه در تمام مدت تابستان ذهن سناتورهاي كنگره آمريكا از هر دو حزب جمهوري خواه و دموكرات و همچنين كاركنان كنگره را به خود مشغول كرده بود.
«ريچارد فونتين »(Richard Fontaine) مشاور «جان مك كين » سناتور جمهوري خواه كنگره آمريكا گفت: يك روز ما طرح مباحث ]در اين زمينه[ را آغاز كرديم، كه چه اقدامي مي توانيم انجام دهيم. رويدادي در ايران در حال وقوع است و ما تقريبا نمي دانيم به كجا قرار است ختم شود.
وي افزود: اولين اقدامي كه به نظرمان رسيد اعمال تحريم هاي بيشتر عليه دولت ايران بود اما آمريكا قبلا نيز تحريم هاي اقتصادي گسترده تري را عليه ايران اعمال كرده بود و هنوز هم لوايحي براي اعمال تحريم هاي بيشتر وجود دارد. بنابراين، ما شروع كرديم به فكر كردن در خصوص آنچه كه مي توانستيم از جنبه مثبت قضيه انجام دهيم و تنها ايران را با پيام هايي از سوي آمريكا بمباران نكنيم و در عين حال نيز به انجام گفت وگوهاي سياسي مهمي كه جهان بعد از گسترش اعتراض ها به آن رسيد، كمك كنيم، نه به عنوان اقدامي در جهت تغيير رژيم، اما در حمايت از ارزش هاي دروني كه آمريكا از آن دفاع مي كند.
مشاور مك كين ادامه داد: نتيجه اين مباحثات اين بود كه در نهايت «قانون قربانيان سانسور در ايران » به دولت آمريكا اين اختيار را داد كه سرورهاي اينترنتي Proxy (سرورهاي نماينده) و آدرس هاي اينترنتي فراتر از دسترس دولت ايران ايجاد كرده و فناوري هايي را گسترش دهد كه به ايراني ها اجازه دهد بدون اينكه شناخته شوند، به اين سايت ها رفته و با يكديگر و همچنين با جهان خارج از ايران از طريق اينترنت در ارتباط باشند.
به عقيده فونتين، حسن استفاده از اين قانون كه در كنگره آمريكا به تصويب رسيده، اين است كه به دولت آمريكا اجازه مي دهد بر نگراني هاي خود در رابطه با اوضاع ايران كه مانع از به كارگيري توانايي واشنگتن براي كمك به جنبش اصلاحات در ايران شده، غلبه كند. اولين نگراني اين است كه هرگونه كمك بيش از حد آمريكا مي تواند معترضان در تهران را بي اعتبار ساخته و سبب شود كه دولت ايران، آنها را عوامل دولت هاي بيگانه توصيف كنند. دومين نگراني در خصوص دشواري ادامه هر اقدامي بود كه شبيه به سياستي در جهت تغيير رژيم در ايران به نظر برسد، درست در زماني كه دولت «باراك اوباما » و تمامي هم پيمانان اصلي آمريكا مشغول بررسي اين ايده بودند كه ممكن است از تعامل ديپلماتيك براي تغيير رفتار دولت ايران مخصوصا در رابطه با برنامه هسته اي اين كشور استفاده كنند.
بنا به گفته اين مشاور ارشد جان مك كين در كنگره آمريكا، قانون قربانيان سانسور در ايران تا حدي اين دو مشكل را برطرف مي ساخت. درعين حال كه كمك مستقيم آمريكا به جنبش معترض در ايران را سبب نمي شد، صرفا از ايده آزادي بيان در سطح جهان حمايت مي كرد و در حالي كه به جنبش اصلاحات انگيزه ادامه حيات مي داد، به عنوان هرچيزي شبيه به سياست تغيير رژيم نيز مطرح نمي شد.
وال استريت ژورنال ادامه داد: بنابراين، يك گروه از سناتورها از هر دو حزب دموكرات و جمهوري خواه كنگره آمريكا مشتركا اين قانون را مطرح كردند و در اواخر ماه ژوئيه به عنوان يك قانون دفاعي گسترده تر در سنا به تصويب رسيد. بر اساس گزارش اين نشريه آمريكايي، مرحله بعدي تهيه مبالغ مورد نياز براي برنامه هايي بود كه به موجب اين قانون مجاز شمرده مي شد. از آنجايي كه سناي آمريكا و مجلس نمايندگان در خصوص به نتيجه رساندن لايحه اي فعاليت مي كنند كه بودجه وزارت خارجه و ديگر عمليات خارجي را براي سال آينده تامين مي كند، مي توان گفت تلاش براي انجام اين كار نيز به طور عمده پشت درهاي بسته همچنان ادامه دارد. برخي مشاوران كنگره آمريكا اعلام كردند كه پيش نويس اين لايحه در سنا30 ميليون دلار و در كنگره آمريكا 15 ميليون دلار براي فعاليت هايي در جهت مقابله با سانسور اينترنتي و فعاليت هاي مشابه شامل مي شود.

 



با تصميم هيئت وزيران مدارس و دانشگاه ها 14 آذر تعطيل است

با تصميم هيئت وزيران، مدارس، دانشگاه ها و مراكز آموزش عالي سراسر كشور شنبه 14 آذر تعطيل است.
حميد رضا حاجي بابايي وزير آموزش و پرورش و كامران دانشجو وزير علوم، تحقيقات و فناوري در حاشيه جلسه ديروز هيئت دولت اعلام كردند كه با توجه به در پيش بودن عيد سعيد غدير خم كه در روز يكشنبه قرار گرفته است و با توجه به بين التعطيلي بودن روز شنبه، هيئت وزيران تصميم گرفت شنبه را براي رفاه حال بيشتر دانش آموزان و دانشجويان و خانواده هاي آنان به منظور شركت در مراسم جشن ولايت تعطيل اعلام كند.
هيئت دولت در همين خصوص اعلام كرد: كارمندان دولت مي توانند از مرخصي استفاده كنند و مسئولان مربوط هم همكاري لازم را با كارمندان در اين زمينه داشته باشند.

 



جايزه بهانه بود تا مأمور CIA را آزاديخواه جا بزنند (خبر ويژه)

معاون نخست وزير و سخنگوي دولت موقت ادعا كرد به خاطر تهيه طرح انحلال مجلس خبرگان در ماه هاي آغازين پس از پيروزي انقلاب به زندان افتاده است.
در پي اختصاص جايزه اي به دختر محسن مخملباف از سوي فستيوال «زنان جهان» در آلمان، دختر مخملباف مدعي شد اين جايزه را به پاس مبارزات عباس امير انتظام براي آزادي، تقديم وي مي كند. امير انتظام در واكنش به اين اقدام كه ظاهراً از پيش هماهنگ شده بود، مدعي شد: به دليل خدمتگزاري و تهيه طرح انحلال مجلس خبرگان كه دولت موقت آن را تصويب كرد اما آقاي خميني مانع انجام آن شد، به زندان افتادم. هدف من اين بود كه حكومت ديني بر سر كار نيايد. وقتي زعماي حكومت فهميدند تهيه كننده طرح من هستم، مرا متهم به جاسوسي براي آمريكا كردند.
اگرچه اذعان به طراحي براي انحلال مجلس خبرگان قانون اساسي، از عمق خيانت هاي اين عضو گروهك نهضت آزادي حكايت مي كند اما واقعيت اين است كه نامبرده به خاطر انتشار اسناد متعدد لانه جاسوسي و محرز شدن جاسوسي ديرينه براي دولت جنايتكار آمريكا، محاكمه و محكوم به حبس ابد شد و اكنون هم چند سالي است كه خارج از زندان به سر مي برد.
گروهك نهضت آزادي و برخي مهره هاي آمريكايي لانه كرده در دولت موقت به نيابت از آمريكا در تلاش بودند تمام زحمات 15 ساله ملت ايران براي دستيابي به «جمهوري اسلامي» را به باد داده و استكبار و استبداد از در رانده شده را از پنجره بازگردانند اما با درايت حضرت امام، همه پرسي جمهوري اسلامي و قانون اساسي آن در دو نوبت برگزار شد كه با رأي اكثريت قريب به اتفاق ملت ايران به تصويب رسيد و راه رخنه در انقلاب اسلامي مسدود شد.
براساس اسناد منتشره لانه جاسوسي، امير انتظام از سال 1340 با سفارت آمريكا در تماس بود و مقارن با پيروزي انقلاب اسلامي، اين ارتباطات را با نام رمز «اس دي پلاد» و به واسطه مامور سازمان سيا موسوم به «جرج كيو» شدت بخشيد.
در يكي از اسناد (جلد دهم) آمده است: «امير انتظام گفت كه بعد از سال ها ديكتاتوري مردم آزاد شده اند و فكر مي كنند حق دارند هر چه مي خواهند بگويند و هر كس مي خواهد رهبر باشد... ابتدا فكر مي كرديم بيشتر از چند ماه به طول نخواهد انجاميد تا مسائلمان را با آمريكا حل كنيم ولي اين مردم دخالت هايشان را ادامه مي دهند. ما اميدواريم مسائلمان را حل كنيم و در اين جهت به كمك شما نيازمنديم.»
امير انتظام پس از مدتي به عنوان سفير ايران در سوئد انتخاب شد. بروس لينگن كاردار وقت سفارت آمريكا در ايران، توصيه ويژه اي براي تماس با امير انتظام در سوئد به وزارت خارجه متبوع خود كرده بود. وي در توصيه خود مي نويسد: او در اينجا ]ايران[ خيلي محصور انقلاب است. او مدت قابل توجهي را در ايالات متحده گذرانده و آنجا را دوست دارد. مطمئناً از او خوشتان خواهد آمد.»
ارتباطات امير انتظام با سفارت آمريكا به قدري عميق بوده كه جاسوس آمريكايي توصيه مي كند، اين ارتباطات حتي از ابراهيم يزدي نيز پنهان بماند. سخنگوي دولت موقت در يكي از ملاقاتهايش با طرف آمريكايي مي گويد «آخوندها در آينده نزديك مشكل ايجاد خواهند كرد چون با نفوذ بيگانگان در ايران سرسختانه مخالف هستند.»
در آستانه پيروزي انقلاب و 21 بهمن 57 نيز جيمز بيل پژوهشگر آمريكايي در مجله تايم نوشت: «آمريكا مي تواند با چند تن از رهبران جديد ايران پس از سقوط شاه كنار بيايد و براي جريان يافتن دوباره نفت ايران به غرب از كمك آنها بهره مند شود از جمله دكتر يزدي و عباس امير انتظام. يزدي از طرفداران آمريكاست و امير انتظام هر چه بخواهيد آمريكايي است.»
امير انتظام در اوايل تسخير لانه جاسوسي كه تصور مي شد همه اسناد از بين رفته اند، مدعي شده بود«من در سوئد به خبرنگاران ثابت كردم كه برادران مسلمان ما بعد از 26سال، از حق قانوني خودشان براي توقف مداخلات آمريكا در امور ايران و بستن لانه جاسوسي دست به اقدام زده اند و اين حق طبيعي ملت ما بوده است» اما وي پس از لو رفتن اسناد جاسوسي خود مدعي شد آمريكايي ها عليه دولت موقت و نهضت آزادي توطئه كرده اند! با اين حال وي 19 سال بعد (ارديبهشت77)و در مصاحبه با روزنامه زنجيره اي جامعه با خيال اينكه روحيه انقلابي و ضد آمريكايي در ميان ملت ضعيف شده، مدعي شد، «ما يك دولت كوچك هستيم و حق نداريم با آمريكا به دليل اينكه استعمارگر است قطع رابطه كنيم. چه دليلي دارد كه با اسرائيل رابطه نداشته باشيم».

 



كنگره به جاي «صداي آمريكا» سوراخ هاي حوض را تقويت مي كند! (خبر ويژه)

يك روزنامه آمريكايي تصريح كرد كنگره اين كشور شيوه حمايت دولت از عناصر ضد انقلاب در ايران را براي ردگم كني تغيير داده است.
وال استريت ژورنال با اشاره به لايحه VOICE (صدا) مي نويسد: راه تاثيرگذاري بر ايران از كنگره آمريكا مي گذرد و آن اين است كه دولت بايد با اندكي سرمايه گذاري در بخش ارتباطات و شبكه هاي اينترنتي مانند تويتر، فيس بوك و ماي اسپيس و نيز پيامك هاي تلفن همراه ارتباط مخالفان را در داخل و خارج ايران تسهيل كند. از اين طريق مي توان به سازماندهي پرداخت.
وال استريت ژورنال مي نويسد: در جريان حوادث ماههاي پس از انتخابات اخير ايران، سؤالي كه پيش روي نمايندگان مجلس آمريكا قرار گرفت اين بود كه آيا ايالات متحده بايد به تشويق اصلاح طلبان در ايران بپردازد و چگونه بايد اين كار را بكند؟ آن هم بدون اينكه كار تا جايي پيش برود كه آنها به عنوان عوامل خارجي معرفي نشوند. اين سؤالي بود كه گروهي از سناتورهاي هر دو حزب و كاركنان آنها در تمام طول تابستان مشغول ارزيابي و تحليل آن بودند. ريچارد فانتين كه زماني دستيار جان مك كين سناتور جمهوريخواه از آريزونا بود و اكنون ناظر ارشد مركز نوين امنيت آمريكا است، به خاطر مي آورد «همه به فكر افتاديم. چه كار مي توانستيم بكنيم؟ اولين چيزي كه به ذهن بسياري از ناظران خطور كرد، وضع تحريم هاي اقتصادي عليه دولت ايران براي نشان دادن نارضايتي از سركوب بود. اما ايالات متحده همان موقع هم تحريم هاي اقتصادي فراواني را اجرا مي كرد و لوايحي براي گسترده تر كردن دامنه آن در دست بررسي داشت. بنابراين ما به فكر افتاديم، اينكه چه كار مثبتي مي شود كرد، نه اينكه فقط به ارسال پيام هاي متعدد آمريكا به ايران محدود شود، نتيجه آن بحث ها، قانون VOICE بود كه به دولت اجازه مي دهد آدرس ها و سرورهاي اينترنتي را دور از دسترس دولت ايران توسعه دهد و امكان تماس با دنياي خارج را فراهم سازد.»
به نوشته روزنامه آمريكايي، «اين لايحه از دو جهت مفيد است اول اينكه با اين كار آمريكا از جريان اصلاح طلب در ايران به طور غيرمستقيم حمايت كرده و خط دهي كرده بدون اينكه مشخص شود اين جريان با خارجي ها در ارتباط است و ثانيا با اين عمل اتهام تلاش آمريكا براي تغيير رژيم ايران در راستاي شعار تغيير اوباما از بين مي رود.»
اين روزنامه مي نويسد قدم بعدي براي اجراي برنامه هاي لايحه مذكور تامين منابع مالي آن است كه مذاكرات آن در پشت درهاي بسته در جريان است بطوري كه كنگره و سنا اميدوارند تا پايان سال بتوانند اين بودجه را در اختيار وزارت خارجه آمريكا قرار دهند. براي اين منظور بودجه اي 30ميليون دلاري درنظر گرفته شده است.
بومي كردن «صداي آمريكا» در داخل سياستي تازه نيست بلكه در سال هاي پاياني دولت بوش، سياستگذاران سازمان جاسوسي و وزارت خارجه آمريكا به اين نتيجه رسيدند كه «صداي آمريكا» (VOA) زيادي آمريكايي! و تابلودار است و همين صدا را بايد ايراني و بومي كرد. به همين دليل بوش به طور سري با شماري از روزنامه نگاران و وبلاگ نويسان زنجيره اي در واشنگتن ديدار كرد كه هرگز اسامي ملاقات كنندگان منتشر نشد.
هم اكنون طيفي از روزنامه نگاران و عناصر سياسي فعال در شبكه عنكبوت مشخصا در كشورهاي آمريكا، انگليس، فرانسه، آلمان، هلند و... مستقرند و با سايت هاي به ظاهر مستقل، «صداي آمريكا» را با دوبله و گريم ايراني منتشر مي كنند و جالب تر اينكه برخي سايت هاي به ظاهر فعال در داخل ايران نيز كه تابلوهاي حزبي دارند، از سرويس هاي عناصر مقيم خارج بهره مند مي شوند.
سايت هاي نوروز، امروز، موج سبز، ادوار نيوز، ملي-مذهبي، ميزان نيوز، خبرنامه اميركبير و... را مي توان در اين طيف رده بندي كرد كه در كنار برخي روزنامه هاي زنجيره اي با سايت هايي نظير بي بي سي، راديو فردا، جرس، راديو زمانه، روزنت و دويچه وله در ارتباط هستند.
سالها پيش فرانتس فانون با اشاره به استخدام شبه روشنفكران بومي از سوي استعمارگران و آمد و شد آنها در پايتخت هاي غربي براي استحاله در روحيه ها و فرهنگ نوشته بود: «روشنفكرهايي كه درست كرده بوديم، فرستاديم به كشورهايشان. كشورهايي كه ما در آنها راه نداشتيم و دشمن بوديم. بعد، از پايتخت هاي اروپايي فرياد مي زديم برادري، انسانيت. بعد مي ديديم پژواك صداي ما از نقاط دوردست، از گوشه خا ور نزديك، خاورميانه، خاور دور و شمال آفريقا از دهان همين روشنفكرها- عين سوراخ آب حوض- پس مي آيد. هر وقت ساكت مي شديم آنها هم ساكت مي شدند، هر وقت حرف مي زديم انعكاس وفادارانه و درست صوت خودمان را از حلقوم هايي كه ساخته بوديم مي شنيديم. مطمئن شده بوديم كه اين روشنفكران هرگز كوچك ترين حرفي براي زدن جز آنچه ما در دهانشان مي گذاشتيم ندارند بلكه حتي حق حرف زدن را از مردم خودشان هم گرفته اند.»

 



يك كلمه هم از هنرپيشه دست چندم (خبر ويژه)

تلويزيون صداي آمريكا به واسطه مصاحبه با يك هنرپيشه زن درجه چندم تلاش كرد در آتش مرده آشوب ها بدمد.
«ز-م» به بهانه بازي در يك تئاتر ضد ايراني در پاريس به گفت و گو با صداي آمريكا پرداخت و با حمايت از آشوبگري گفت: اتفاقات اخير نشان داد كه جوان هاي ايراني مي توانند سرنوشت خود را در دست داشته باشند. آنها حرف اول را مي زنند.
نامبرده از چند سال پيش در فرانسه اقامت گزيده است. قبل از خروج وي از ايران، فيلمي غيراخلاقي از نامبرده منتشر شد كه باعث انزجار شديد در افكار عمومي شد اما گذر روزگار نشان داد كه وي به طور اشتباهي از تلويزيون جمهوري اسلامي سردرآورده بود.
وي در تئاتر ضد ايراني به نمايش درآمده در پاريس به همراه يك هنرپيشه زن ديگر (ش-ط) كه او نيز در فرانسه اقامت گزيده، به ايفاي نقش مي پردازد. ش-ط براساس معرفي «ويكي پديا» بهايي مسلك است. وي نيز با غفلت برخي مسئولان تلويزيون، در يكي دو سريال و فيلم به ايفاي نقش پرداخت.
مدتي است سازمان ناتوي فرهنگي از برخي عناصر دم دستي سينما و هنر براي تبليغ منفي عليه اسلام و ايران بهره مي گيرد.

 



موضع ضدايراني روسيه عواقب بدي در جهان اسلام خواهد داشت (خبر ويژه)

«مقامات روسي متوجه عواقب منفي تصميمات خود عليه ايران نيستند. مسكو نبايد روابط خود با جهان اسلام را به فراموشي بسپارد.»
رئيس آكادمي مسائل ژئوپولتيك روسيه با بيان تحليل فوق گفت: حمايت مسكو از قطعنامه ضد ايراني شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي، در مسير منافع واشنگتن است. روسيه با اين اقدام به سوي غرب حركت كرد. اين امر نشان مي دهد لابي اسرائيل در روسيه عليه ايران تلاش مي كنند.
ژنرال لئونيد ايواشف كه پيش از اين مسئول روابط بين الملل وزارت دفاع روسيه هم بوده، به روزنامه كامرسانت گفت: مقام هاي روسي كه از چنين قطعنامه هايي عليه ايران حمايت مي كنند، متوجه عواقب و پيامدهاي چنين تصميماتي نيستند و روسيه نبايد روابط خود را با دنياي اسلام به فراموشي سپارد.
وي افزود: روسيه همواره داراي نگرش ها و رفتارهاي متفاوت با غرب بوده بطوري كه برخي اوقات در آغوش غرب قرار گرفته و بعضي از مواقع نيز دوران سرد روابط با غرب را آزموده است.
ايواشف اضافه كرد: در دوره مدودف همانند اوايل دوران پوتين، روسيه به سوي غرب كشانده شده تا به اميد دريافت امتيازات و كمك هاي مالي فراوان، اين كشور از بحران اقتصادي رهايي يابد.

 



سيانيوز: راه امام و «نه» به آمريكا خط اصلي در جمهوري اسلامي است (خبر ويژه)

يك سايت ضد انقلابي كه در ارتباط مستقيم با سازمان جاسوسي آمريكا فعاليت مي كند، تاكيد كرد مبارزه و مقابله با آمريكا روحيه غالب در جمهوري اسلامي است و تا اين روحيه برقرار است، راه بر آمريكا بسته است.
گويانيوز با بيان اينكه «اوباما در كمتر از يك سال به همان نقطه اي رسيد كه جرج بوش در آن قرار داشت» و «اوباما نيز تحريم هاي 30ساله عليه ايران را تمديد كرد» به برخي تحركات ديرپا در دو جناح براي سازش با آمريكا اشاره مي كند اما مي نويسد: واقعيت اين است كه يك گروه سوم فكري قوي هم وجود دارد كه از نظر معنوي قوي است و ريشه هايش در اعماق روح و سرشت انقلاب اسلامي تنيده است. اين، همان سرشت مشترك اصولگرايان و اصلاح طلبان هم هست. اين گروه سوم پيام آور امام خميني است كه هر يك از جمله هاي معروف او مانند «آمريكا هيچ غلطي نمي تواند بكند» و «ما رابطه با آمريكا را مي خواهيم چه كنيم» هر خيزي براي رابطه با آمريكا را ناممكن مي سازد. اين روحيه تازه مربوط به زماني است كه مشكلي به نام برنامه اتمي وجود نداشت... «راه امام» بايد به نابودي اسرائيل و آزادي قدس بينجامد. راهي كه در آن آمريكا، شيطان بزرگ و شعار مرگ بر آمريكا تابلوي راهنماست.
گويانيوز كه تا مرز انتشار آگهي هاي استخدام در سازمان سيا هم پيش رفت، مي افزايد: آيا اگر آيت الله خميني زنده مي بود، امكان مي داشت اشغال سفارت آمريكا را اشتباه ارزيابي كند؟ آيا امكان مي داشت از برنامه اتمي كوتاه بيايد؟ آيا امكان مي داشت مهر تاييد بر رابطه با آمريكا بزند؟ پاسخ منفي است. اگر چنين نمي بود، انقلاب اسلامي و حكومت برآمده از آن در برابر خودش قرار مي گرفت.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14