(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 8 دي 1388- شماره 19545
 

هفته «آگاهي عاشورا» در دانشگاه ميشيگان
خاكسپاري پيكر مطهر دو شهيد در دانشگاه
دارد غروب فرشچيان گريه مي كند
بايسته هاي «نخبه پروري سياسي»
محرم براي شما نيست
جنبش دانشجويي و ضرورت آزاد انديشي
با اشك هاش دفتر خود را نمور كرد



هفته «آگاهي عاشورا» در دانشگاه ميشيگان

به گزارس سرويس دانشگاه برنا به نقل از THAQALAYN، انجمن مسلمانان ثقلين دانشگاه ميشيگان همه ساله به منظور بزرگداشت قيام خونين امام حسين (ع) و آشنايي هر چه بيشتر با فرهنگ عاشورا و وقايع كربلا با فرا رسيدن ماه محرم اقدام به برگزاري نشستي با عنوان «هفته آگاهي عاشورا» مي كند.
بر اساس اين گزارش در اين نشست كه تا روز عاشورا ادامه خواهد داشت سخنرانان با حضور در مراكز دانشجويي دانشگاه ميشيگان ضمن سخنراني در خصوص ماهيت واقعه كربلا به تبيين قيام امام حسين(ع) مي پردازند.
هدف اصلي برگزاري چنين آشنايي قشر جوان دانشجو با آزادي خواهي و آزادي مداري در زندگي است.

 



خاكسپاري پيكر مطهر دو شهيد در دانشگاه

پيكر پاك و مطهر دو تن از شهداي گمنام دفاع مقدس با حضور اقشار مختلف مردم و دانشگاهيان در دانشگاه مازندران تشييع و تدفين شد.
به گزارش خبرگزاري فارس، پيكر پاك و مطهر دو تن از شهداي هشت سال دفاع مقدس روز گذشته با حضور اقشار مختلف مردم و دانشگاهيان در دانشگاه مازندران تشييع و در جوار نمازخانه حضرت ولي عصر (عج) پرديس دانشگاه به خاك سپرده شد. حجت الاسلام رحيميان مسئول نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه مازندران در مراسم وداع با اين شهدا كه در مركز همايش هاي پرديس اين دانشگاه برگزار شده بود، با اشاره به جايگاه شهدا نزد خداوند گفت: شهدا سرمايه ها و پشتوانه اين انقلاب هستند و بدون ايثارگري آنان هرگز استقلال و امنيت فعلي كشور حاصل نمي شد. وي همچنين افزود: اين شهدا از نظر ما گمنام نبوده و همواره جانبازي و رشادتشان يادشان را در قلب هايمان زنده نگاه خواهد داشت. اين دو شهيد گمنام 19 و 25 ساله هستند و در عمليات تك دشمن در سال 67 و در منطقه عملياتي كوشك به درجه شهادت نائل آمدند و بر اساس اعلام كميته جستجوي مفقودين ستاد كل نيروهاي مسلح اين دو رزمنده در تاريخ 21تيرماه 67 مفقود شدند كه در سال 86 در عمليات تفحص كشف شدند.

 



دارد غروب فرشچيان گريه مي كند

1400سال است كه محرم مي آيد و مي رود
و هر بار دلهاي محرم شده را با خود مي برد
و در جوار «خون خدا»
جواز رضوان خدا را مي بخشد

سالهاست كه روزي چشمان خشكيده مان را
از سرچشمه فيض عاشورا و تاسوعا ميگيريم
و از صدقه سر تن پوش عزايش
حرير عشق حسيني به تن مي كشيم

اينك كه باز در آستانه خيمه ات ايستاده ايم
اي سردار عشق!
بپوشان آنچه پوشاندنيست
و بنوشان آنچه نوشاندنيست...

 



بايسته هاي «نخبه پروري سياسي»

محمد جواد اخوان
عضو بسيج دانشجويي دانشگاه خواجه نصير
دانشجو به عنوان قشر پيشرو و آرمانگرا نقش موثري در پيشبرد تحولات اجتماعي دارد. با نگاهي به بيانات امام راحل(ره) پيرامون دانشگاه و دانشجو و توجه به فرمايش معظم له كه «دانشگاه مبدأ همه تحولات است» مي توان تا حدودي به اهميت اين جايگاه پي برد.
از سويي جايگاه ويژه ديگري كه براي دانشجو مترتب است، جايگاه ويژه اي است كه در آينده سياسي اجتماعي فرهنگي علمي كشور خواهد داشت، با گذشت نسل ها، مديران و نخبگان جامعه، تغيير خواهند كرد و دانشجويان و دانش آموختگان امروز در جايگاه آنان قرار خواهند گرفت.
از سويي تغيير نسل ها در داخل تشكل هاي دانشجويي كه- ناشي از سياليت اين تفكرهاست- معمولا باعث تغيير فعالان يك تشكل دانشجويي در طول 3 الي 4 سال مي گردد. اين موضوع ممكن است باعث عدم انتقال تجربيات، انديشه ها و آرمان ها در درون اين مجموعه ها گردد.
رهبر معظم انقلاب اسلامي (دامت بركاته) با توجه ويژه به همين دو مسئله، در ديدار با تشكل هاي دانشجويي بر اهميت نخبه پروري سياسي تأكيد نمودند. ايشان فرمودند: «شما امروز دانشجوييد و انگيزه هايي هم داريد؛ خيلي هم خوب، فردا جاي شما- پنج سال ديگر، شش سال ديگر كه شما دانشجو نيستيد- آن هايي كه مي آيند، وارث چه هستند؟ به تعبير ديگر، آن ها چگونه اين محيط را شكل خواهند داد؟ بخشي از اين كار به عهده امروز شماست.»(1)
ايشان با تبيين اهميت نخبه پروري سياسي اجتماعي، بر لزوم فعاليت تشكل هاي دانشجويي در جهت اين مهم تأكيد نموده و فرمودند: «ما راجع به نخبه پروري علمي بحث كرديم، من حالا نخبه پروري سياسي را توصيه مي كنم. من تأييد مي كنم كه در بخش هاي تبليغات و صدا و سيما، نخبه هاي سياسي و نخبه هاي اجتماعي بايد مطرح بشوند؛... ليكن بخشي از نخبه پروري هم مربوط به شماست؛ يعني در محيط تشكل هاي دانشجويي، نخبه هاي سياسي پرورش پيدا كنند؛ فضا را آماده كنيد اين ديگر دست دولت و دست محيط خارج از دانشگاه نيست؛ دست خود شماست. از فكر، از ذهن استفاده كنيد ببينيد چگونه مي توانيد محيط بحث و استدلال و ورزيابي فكري و تقويت روحيه و تقويت اميد و محكم كردن پايه هاي فكر سياسي را در اين طبقه جديدي كه بعد از شما مي آيند، برنامه ريزي كنيد كه خاطرجمع باشيم كه مجموعه دانشجويي در دوره بعد و دوره هاي بعد، هم چنان در جهت همين هدف هاي بلند و آرمان هاي خوب پيش خواهد رفت. البته مراقب زاويه ها بايد بود؛ كج روي ها را بايستي ديد و شناخت.»(2)
با نگاهي به بيانات رهبر معظم انقلاب و مطالعه آسيب شناسانه فعلي وضعيت تشكل هاي دانشجويي مي توان برخي الزامات و بايسته هاي «نخبه پروري سياسي» را بررسي كرد:
1- بايد توجه داشت كه نخبه پروري سياسي اجتماعي همانند نخبه پروري علمي يك فرآيند چندجانبه است. يعني لازمه آن برخي زمينه سازي ها و تلاش هاي منسجم و همه جانبه است. متأسفانه اين تصور غلط در برخي فعالان اين عرصه، شايع مي شود كه نخبه پروري همانند يك دوره آموزشي است. از اين رو برخي نهادها و تشكل هاي دانشجويي با برگزاري دوره هاي آموزشي فشرده، تصور مي كنند كه توانسته اند، نخبگان دانشجو را در زمينه هاي سياسي و اجتماعي پرورش دهند. البته نمي توان منكر نقش دوره هاي آموزشي در افزايش دانش معرفتي بصيرتي دانشجويان فعال شد، اما بايد توجه داشت كه اين دوره ها صرفا شرط لازم براي نخبه پروري هستند نه شرط كافي. بنابراين بايستي همه شرايط لازم و كافي براي آن كه فرآيند نخبه پروري در مجموعه هاي دانشجويي حاكم شود، فراهم آيد.
2- نخبگان، در شرايطي پرورش يافته و توانمندي ها و استعدادهاي خود را بالنده مي كنند كه براي اين فرآيند- نخبه پروري- اهميت قائل باشيم. بدون ترديد اگر مشمولان حاكم بر يك مجموعه دانشجويي بر قدر و منزلت نخبگان آن مجموعه، ارزش قائل نباشند، نخبه پروري تحقق نخواهد يافت. اين موضوع به نظر مي رسد اكنون نيز در مجموعه تشكل هاي دانشجويي جزء آسيب هاي جدي است. حاكم بودن فعاليت اجرايي و فاقد عمق بر مجموعه هاي دانشجويي باعث شده است، نيروهاي داراي بنيه هاي انديشه اي و داراي زمينه هاي «نخبه» شدن، رشد پيدانمي كنند.
3- لازمه ديگر نخبه پروري سياسي، حاكم شدن فضاي انديشه اي و بحث استدلالي در مجموعه هاي دانشجويي است. فراگير شدن چنين فضايي نيازمند تحول جدي در جهت گيري ها و عملكردهاي تشكل هاي دانشجويي است. بنابراين بايستي تشكل هاي دانشجويي با روي آوردن به فضاي تعميق انديشه اي و فعاليت هاي با رويكرد نخبه پرورانه فعاليت هاي پرهزينه، روزمره و وقت گير فعلي جاري خود را كاهش دهند.
4- تنها پرورش نسل هاي آينده براي يك تشكل دانشجويي كافي نيست. بلكه فعالان و مسئولان تشكل هاي دانشجويي بايد پرورش و رشد خود را نيز در همه زمينه ها، در دستور كار قرار دهند. اصولا اگر مسئولان يك تشكل دانشجويي تمايلي به رشد معنوي و معرفتي خويش نداشته باشند، نخواهند توانست فضاي نخبه پروري را در مجموعه خويش حاكم نمايند.
5- يكي ديگر از الزامات و بايسته هاي پرورش نخبگان سياسي در مجموعه هاي دانشجويي، حاكم شدن فضاي مطالعه و بحث و پژوهش در اين مجموعه هاست. در شرايط كنوني، عمده دانشجويان دانشگاه ها به مطالعات فوق برنامه و غيردرسي تمايل چنداني نشان نمي دهند، متأسفانه اين مسئله به فعالان تشكل هاي دانشجويي نيز سرايت كرده است. درواقع يكي از علل اصلي سطحي شدن فعاليت هاي دانشجويي، همين نكته است. بايستي فعاليت هاي مطالعاتي در قالب هسته و گروه هاي مختلف و در موضوعات گوناگون انديشه اي، سياسي و فرهنگي سازماندهي شود.
البته الزامات و بايسته هاي پرورش نخبه سياسي اجتماعي در فضاي دانشجويي بيش از اين هاست كه اين جا كوشيديم با نگاهي كلي و آسيب شناسانه به بررسي برخي از آن ها بپردازيم.

 



محرم براي شما نيست

ميثم ميرزايي تبار
جمعه 22 خردادماه 1388 برگ زرين ديگري بر دفتر افتخارات ايرانيان و نظام جمهوري اسلامي افزوده شد. بدون شك ايرانيان حماسه 22 خرداد را مايه افتخار خود دانسته، مي دانند و آيندگان نيز به آن خواهند باليد.
حضور بيش از 85 درصدي واجدان شرايط راي در انتخابات دهم رياست جمهوري از نمونه هاي نادر در سطح جهاني است كه حكومتهاي مدعي دموكراسي و مردم سالاري نيز در طول تاريخ كشور خود نديده و نتوانسته اند چنين صحنه اي را خلق كنند. اما ايرانيان اين عظمت حضور را به چشم خود ديدند و صحنه اي را به نمايش گذاشتند كه شايد تنها ايرانيان مي توانند آن را خلق كنند.
23 خردادماه و روزهاي پس از آن، در شرايطي كه شهرها و روستاهاي ايران غرق در شادي و شكرگزاري براي خلق چنين حماسه اي بودند. برخي ها كه از قبل شكست خود را قطعي دانسته، اما تكبر و غرور كاذب شان اجازه نمي داد تا حقيقت را پبذيرند، با طرح موضوع تقلب و عدم سلامت در برگزاري انتخابات، سعي در توجيه شكست خود داشتند و براي اثبات ادعاهاي خود، نتوانستند حتي يك سند ارائه دهند.
اين افراد گويا خوشحالي، اقتدار و عظمت ملت برايشان بسيار دردناك و غيرقابل تحمل بود، گويا از اينكه ماهيت دروني شان در دوران مسئوليت براي ملت آشكار نشده بود ناراضي بودند، گويا از اينكه تيتر يك رسانه هاي بيگانه نبودند رنج مي بردند، شايد هم دلتنگ تعريف و تمجيد دشمنان و منافقان به نظام و ملت ايران بودند.
خواص نام آشنايي كه با توهم محبوبيت مردمي، خود را ناجيان ملت و مناديان اصلاح طلبي مي دانستند به يكباره با دروغ پردازي ها و توهمات خود، 40 ميليون راي اعتماد مردمي به نظام را زير سوال برده و با تحريك زنان و مردان و جوانان حامي انتخاباتي براي حضور در خيابانها، زمينه آشوب و ناامني در جامعه را فراهم كردند و با هزينه هاي مادي و غيرمادي كه بر نظام و ملت تحميل كردند، به ابزاري براي به هدف رساندن دشمن و منافقان به نظام و ملت تبديل شدند، غافل از اينكه ملت ايران آگاه تر از آن هستند كه با اين ترفندها اغفال شوند و اگر روزهايي را هم با اهداف آنها همساز شدند تنها از روي احساسات پاك ايراني خود و بواسطه اينكه تصور مي كردند در حقشان اجحاف شده، عمل كردند و ديديم در ادامه كار با افشاي ماهيت و نيات سردمداران اين جريان، تنها عده معدودي كه مقهور زرق و برق هاي پوشالي غرب و رسانه هاي دروغ پرداز آنها بودند با اين افراد همراهي كردند.
و اما سخني با اين به اصطلاح خواص همراه قديمي نظام و به قول رسانه هاي بيگانه، مخالفان امروزي حكومت:
آقاي كروبي در مورد شما تنها به چند جمله آيت الله يزدي رئيس شوراي عالي جامعه مدرسين حوزه علميه قم اكتفا مي كنم كه در روز دوشنبه 23 آذرماه در ديدار جمعي از مبلغان اعزامي از سوي اداره كل اوقاف كشور اظهار داشت:«من واقعا غصه مي خورم كه اين شخصي كه لباس روحاني به تن دارد و در گذشته خدماتي نيز به انقلاب داشته است به صورت طنز در بين مردم مطرح شده و تا اين حد تنزل پيدا كرده و به نام شيخ اصلاحات نيز از وي تعبير مي شود.»
ما هم بسيار متاسفيم براي كسي كه لباس مقدس روحانيت را بر تن دارد و در انتخابات هاي دوره دهم و نهم رياست جمهوري، ملت با ديده طنز و خنده به او نگاه كرده اند و امروز هم به چهره دوست داشتني منافقان و دشمنان نظام و ملت تبديل شده است.
اما آقاي موسوي سخنان زيادي دارم كه بايد برايتان بازگو كنم. تا قبل از اينكه وارد عرصه انتخابات شويد و براي اولين بار در طول زندگي تان در معرض انتخاب مردمي قرار گيريد، شايد براي افرادي كه سوابق مديريتي گذشته شما را از نزديك لمس كرده بودند چهره محبوبي به حساب مي آمديد و شايد هم به قول ابطحي همچنان «هندوانه سربسته اي» بوديد كه نسل سوم شما را نمي شناخت. در هر صورت پس از 20 سال به قول خودتان سكوت، آمديد و آن هم چه آمدني! آمديد و با همراهانت نمادهاي ديني و ايراني مان را به سخره گرفتيد و زير سوال برديد.
سبز، رنگ مقدس ايرانيان و پيروان تشيع را نماد انتخاباتي خود قرار داديد و با عملكرد خود و حاميانت در جهت بي اعتباريش گام برداشتيد. ايرانيان از ياد نخواهند برد مراسماتي كه به نام ستاد شما و با حضور شما و همسرتان برگزار شد و حاميان، پارچه هاي سبز مقدس را دستمال رقص خود قرار دادند.
نماز جمعه هاشمي رفسنجاني - حامي برجسته انتخاباتي تان- را هنوز به ياد داريم كه به قول برخي ها، دختر و پسرهاي نماز اولي حامي تان با كفش و گاها بدون وضو دوشادوش هم در نماز حاضر شدند و اين مراسم عبادي-سياسي مقدس را زير سوال بردند.
72 شهيد سازي دروغين را فراموش نخواهيم كرد. آنگاه كه رقم مقدس 72 شهيد واقعه مقدس كربلا را ابزار دست خود قرار داده و هر كسي را عنوان شهيد لقب داديد.
از ياد نخواهيم برد روز قدس را كه عليه اهداف صهيونيست جهاني و براي دفاع از مردم مظلوم فلسطين از سوي امام(ره) معرفي شد. اما معدود حاميان شمايي كه شعار بازگشت به آرمانها و ارزشهاي امام(ره) گوش فلك را كر كرده بود در آن روز تاريخي، شعارهايي در دفاع از صهيونيست هاي منفور سر داديد و مايه خوشحالي سران معلوم الحال اين رژيم منفور و دشمنان نظام شديد.
بيانيه هاي مكررتان را فراموش نخواهيم كرد كه غرق در توهمات و خيال پردازي ها، خود را با حركات انقلابي امام(ره) مقايسه كرديد. غافل از اينكه امام عزيزمان، شخصيتي پاك و مخلص داشت، اهل دروغ و ريا نبود، به قانون احترام
مي گذاشت، حقيقت دين را فهميده بود و براي احياي دين و حاكم شدن ارزشها مبارزه مي كرد.
محتواي بيانيه توهين آميز به مناسبت هفته بسيج را هنوز در ذهن داريم. آنگاه كه بر نهاد مقدسي كه خود نام «مدرسه عشق» را بر آن نهاده بوديد مانند آب خوردن خط بطلان كشيديد و جيره خوار حكومت معرفي و انواع و اقسام توهين ها نثارش كرديد.
آقاي موسوي به همين راحتي رشادتهاي بسيجيان 8 سال دفاع مقدس را از ياد برديد؟ شما كه به دوران نخست وزير 8 سال جنگ بودن خود مي باليديد چرا قهرمانان اين نبرد را جيره خوار ناميديد؟ از شهداي عزيزمان شرمگين نشديد؟ زماني كه اين بيانيه را مي نوشتيد با خود نگفتيد اين بسيج دنباله رو همان شهدايي هستند كه در ايام تبليغات انتخاباتي از نامشان براي جذب راي سوء استفاده كرديد؟ فرداي قيامت در مقابل همت ها، باكري ها، چمران ها، زين الدين ها و... توجيهي براي كارهايتان خواهيد داشت؟
13 آبان و 16 آذر را از ياد نخواهيم برد روزهايي كه نماد استكبارستيزي و عدالتخواهي دانشجويان معرفي شده اما شما و اندك حاميان سبزنشان، با اقدامات و شعارهاي ساختارشكن، اعتبار اين روزها را به سخره گرفتيد و حامي استكبار و ظالمان زمانه شديد.
و دردناك تر از همه كه تاريخ هرگز آنرا به فراموشي نخواهد سپرد. پاره كردن و به آتش كشيدن عكس امام(ره) عزيزمان از سوي حاميان ساختارشكن تان بود كه شما به جاي محكوميت، آنرا دروغي رسانه اي ناميديد. شما كه خود را پايبند به ارزشهاي انقلاب و مورد نظر امام راحل معرفي كرده بوديد. اين بود نشان پايبندي شما؟ به راستي اين خروش ملت به خاطر يك دروغ رسانه ايست؟ اين جمعيت ميليوني معترض به اقدامات ساختارشكن شما و حاميان، همه اشتباه مي كنند و فقط شما راست مي گوييد؟
آقاي موسوي در آستانه ورود به ماه محرم، ماه مظلوميت سرور و سالار شهيدان، معدود حاميان شما از برگزاري تجمعات و اختلال در هيئات مذهبي و دسته هاي عزاداري سخن مي گويند و در وبلاگ هاي خود براي حرمت شكني در اين روزها تبليغ مي كنند. لابد شما هم بيانيه ديگري آماده كرده ايد تا اين ايام مقدس را هم در ادامه تخريب ساير ايام، زير سوال ببريد.
آگاه باشيد كه اين ايام، ديگر ايامي نيست كه بخواهيد با آن شوخي كرده و حرمت شكني كنيد. اگر حكومت تا الان به خاطر حفظ برخي مصالح با شما مدارا كرده است در اين ايام اگر بخواهيد به حرمت شكني هاي گذشته ادامه دهيد، ملت با شما مدارا نخواهد كرد و در مقابل سيل عظيم ملت عاشق و پيرو اباعبدلله، قرار خواهيد گرفت و شكي نكنيد اين سيل عظيم ملت، شما و ته مانده حاميانتان را نابود خواهد كرد.
آقاي موسوي از سادات هستيد از جدتان آزادگي را بياموز آنگاه كه فرمودند:«اگر دين نداريد لااقل آزاده باشيد».
رهبر معظم انقلاب در سخنراني اخير خود سفارشات لازم را انجام دادند. بيايد و لحظه اي با خود انديشه كنيد. همچنان كه رهبر فرزانه فرمودند حكومت فصد دفع كسي را ندارد. شما چرا با عملكردتان، مي خواهيد خود را دفع كنيد؟ هنوز راه براي بازگشت به دامن نظام وجود دارد فرصت را از دست ندهيد، كبر و غرور و خيال پردازي را كنار بگذاريد و به دنياي واقعي برگرديد. در غير اين صورت اين ره كه شما مي رويد به ناكجا آباد است.

 



جنبش دانشجويي و ضرورت آزاد انديشي

جهانبخش زنگنه تبار
مدرس دانشگاه
جنبش دانشجويي در ايران سابقه اي طولاني دارد اما اين نقش در چند دهه اخير، يعني اوج گيري مبارزات و مجاهدات براي پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي، حفظ آن، تسخير لانه جاسوسي، رشادتهاي بي شمار دوران دفاع مقدس و تا به امروز، نقش تعيين كننده و غيرقابل انكاري بوده است.
هنوز ملت بزرگ ايران و جامعه دانشجويي و دانشگاهي ما روز شانزده آذر سال 1332 و شهادت عزيزاني چون مصطفي بزرگ نيا، احمد قندچي، و شريعت رضوي و دستگيري 27نفر و مجروح شدن عده زيادي در آن حادثه و يوم الله 13 آبان سال 1357 و شهادت جمعي از دانش آموزان در دانشگاه تهران و نيز تسخير لانه جاسوسي آمريكا كه توسط حضرت امام(ره) انقلاب دوم نام گرفت و رشادتها و جان فشاني هاي دانشجويان و تحصيلكرده هاي دانشگاهي در جبهه هاي حق عليه باطل و تقديم هزاران شهيد دانشجو و دانشگاهي را فراموش نكرده اند، و هر ساله مناسبتهاي عمده فوق الذكر را گرامي مي دارند.
تمام تأكيدات سي ساله اخير حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبري در خصوص اهميت و نقش مهم دانشگاهيان و دانشجويان در هدايت جامعه، تربيت نسل آينده، اداره امور كشور و توسعه و پيشرفت آن با دستان توانمند متخصصين متعهد كه محصول دانشگاه هستند، همه و همه گواه بر ارزش گذاري نظام اسلامي بر حساسيت، اهميت، رسالت سنگين و نقش اين جمعيت عظيم و نيز حاكي از انتظارات ولايت فقيه و حكومت اسلامي از قشر بالنده، متفكر و نخبه جامعه است.
جنبش دانشجويي به عنوان پرچمدار حركتهاي مثبت و انقلابي طي سي ساله اخير همواره به اين پيام ها و آرمانهاي والاي ولي امر خويش لبيك گفته اند، البته بخشي از اين جنبش يعني بعضي از اعضاي مؤثر انجمن اسلامي دانشجويان موسوم به دفتر تحكيم وحدت دچار انحرافاتي شد، كه برخي از آنها را اعضاي پشيمان تشكل مذكور طي سالهاي اخير اعلام كردند مانند اعترافات آقاي علم افشاري در گذشته و آقاي مومني سخنگوي ادوار تحكيم در يك ماهه اخير نمونه هاي كوچكي از اين انحرافات عميق و تغيير مسير اين تشكل است به گفته افراد فوق الذكر در واقع دفتر تحكيم به تمام اهدافي كه در ابتداي تأسيس براي خود طراحي كرده و فلسفه وجودي آن محسوب مي شد، پشت كرد، انشاالله عموم اعضاي ارزشمند و ولايتي آن تشكل نيز مجموعه وسيع مذكور را به اهداف و آرمانهاي قبلي بازخواهند گرداند.
رهبر معظم انقلاب بارها فرمودند دانشجويان بايد پيشرو باشند، مطالبات و نظرات خود را مطرح كنند نقدهاي كارشناسي و منصفانه داشته باشند اما دانشجويان و تشكل هاي آنها عامل دست نيروهاي بيرون از دانشگاه قرار نگيرند تا استقلال و بالندگي آنها مخدوش نگردد.
معظم له بارها در مورد آزادي بيان در مجموع علمي گفته اند كه دانشجويان ما حتي دانش آموزان ما بايد تحليل داشته باشند ولو غلط، اين اوج احترام به اظهارنظر و آزادي انديشه در قشر بالنده جامعه است و زمينه رشد و تعالي آنها را فراهم مي آورد، البته متأسفانه مسئولين اجرايي در عملياتي كردن اين رهنمودهاي حكيمانه ساليان گذشته آنچنان كه شايسته بود همت نكردند.
ايشان حدود چهارده سال پيش در مورد وضعيت دانشگاهها هشدار دادند كه دانشگاههاي ما اسلامي نيست، و بايد اسلامي شوند، متأسفانه مسئولين وقت تعبير صحيحي از اين رهنمود نداشتند و فورا به سراغ برخي از اساتيد رفتند، و به بهانه هايي كوچك بعضي از آنها را اخراج كردند، كه رهبر حكيم انقلاب حدود سه ماه پس از بيان نظر مذكور فرمودند، شنيده ام كه وزارتخانه هاي آموزش عالي و بهداشت و درمان برخي از اساتيد طرز اول را به بهانه اسلامي كردن دانشگاهها اخراج مي كنند، منظور من از اسلامي شدن دانشگاهها اين نبود، منظور كلي از بيان اين مسئله اين است كه كاري كنيد خروجي دانشگاهها از ورودي آنها بهتر باشد. شايد منظور ايشان اين بود فارغ التحصيلان دانشگاهها كه چند سالي متناسب با مقطع تحصيلي خويش در اختيار دانشگاهها قرار دارند، موقع خروج از دانشگاه نسبت به زمان ورود از نظر علمي، اخلاقي، رفتاري، بينش ديني، و تمام شاخص هاي مثبت انساني و اسلامي چنان رشد كرده باشند كه در هر عرصه اي اعم از اقتصادي، فرهنگي، سياسي و يا در بخشهاي دولتي، خصوصي و تعاوني كه قرار گرفتند بتوانند براي خود و جامعه مفيد باشند، و آمادگي كامل براي خدمتگزاري با شاخص هاي ارزش نظام اسلامي را داشته باشند.
ديدارهاي دانشجويان، دانشگاهيان و نخبگان با معظم له در سالهاي متمادي و دقت نظر ايشان در مسايل و موارد مطرح شده توسط فرزندان ملت و تأكيد بر پي گيري آنها توسط مسئولين و وزارتخانه هاي مرتبط توسط ايشان همه و همه دليل بر توجه ولي فقيه و حكومت اسلامي به قشر فرهيخته و حامل علم، نوآوري و خلاقيت در كشور است. پيام ها و ديدارهاي خصوصي و عمومي جوانان نخبه در زمينه هاي مختلف علمي، ورزشي و هنري و كساني كه به نوعي در برافراشته شدن پرچم عزتمند و پرافتخار جمهوري اسلامي در دنيا نقش داشته اند، كاملا روشن و زبانزد همه است، رهبر فرزانه انقلاب در ديدار دانشجويان و نخبگان با ايشان در چهارم شهريورماه سال جاري هدف اصلي همه بخصوص دانشجويان و دانشگاهيان را مشخص كرده و فرمودند: «هدف، دفاع از نظام اسلامي و جمهوري اسلامي است در مقابله با يك حركت همه جانبه متكي به زور و تزوير و پول و امكانات عظيم پيشرفته علمي رسانه اي، بايد با اين جريان شيطاني خطرناك مقابله شود». ايشان راه شناخت راه حل ها را تشكيل كرسي هاي آزاد انديشي و برگزاري مجامع فكري و مذهبي، در محيطهاي سالمي بين صاحبان توان و قدرت بحث مطرح شود، مطمئنا ضايعاتي كه از كشاندن اين بحثها به محيطهاي عمومي و اجتماعي ممكن است پيش بيايد ديگر پيش نخواهد آمد.»
رهبر فرزانه انقلاب اسلامي در ديدار جمعي از نخبگان با ايشان در ششم آبان ماه جاري در خصوص اهميت و نقش كرسي هاي آزادانديشي در تبيين مسايل و جلوگيري از بروز مشكلات فرمودند:
«آزادانديشي واقعي با اقداماتي مانند كرسي هاي آزاد «فكري سياسي» و معرفتي در دانشگاهها و بحث منطقي دانشجويان براي درك حق و حقيقت محقق مي شود.»
از مجموعه اين فرمايشات مي توان به توجه جدي ايشان به دانشجويان و دانشگاهيان، راههاي اعتلاي آنها، آسيب شناسي دانشگاه ها و جريانات موجود در آن و نگاه سيستمي به نقش آنها پي برد.
يكي از مباحث مهم در خصوص دانشگاهها، توجه ويژه دشمنان به آنها به منظور نفوذ در بدنه دانشجويي كشور و پيدا كردن عواملي براي ضربه زدن به نظام اسلامي است. طي ساليان گذشته استكبار جهاني در بزرگ نمايي مسايل سياسي، و حتي صنفي در دانشگاهها، تلاش بسياري نمود. حضرت امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري طي سي ساله اخير بر اين نكته اشاره داشته اند و هشدارهاي لازم را به دانشجويان و دانشگاهيان عزيز و مسئولين مربوطه داده اند كه آنچنان تلاش كنند كه دشمن از دانشگاههاي ما نااميد شود.
حضرت امام(ره) فرمودند:
«بالاترين چيزي كه دشمنان كشورهاي مختلف كشورهاي مستضعف و كشور اسلامي ما انگشت رويش گذاشته اند، دانشگاه است. براي اينكه آنها خوب مي دانند كه اگر دانشگاه در خدمت آنها باشد، يعني همه كشور در خدمت آنهاست، دانشگاه است كه همه كشور را اداره مي كند، دانشگاه است كه نسل آينده و حاضر را تربيت مي كند و اگر چنانچه دانشگاه در اختيار چپاولگرهاي شرق و غرب باشد كشور نيز در اختيار آنهاست».
مقام معظم رهبري نيز مي فرمايند:
«در آينده نه چندان دور، در بين اسناد محرمانه دستگاههاي جاسوسي خواهيد يافت و خواهيد خواند كه عوامل دشمن روي دانشگاههاي ما چگونه كار مي كنند، دشمن خيلي فعال است چون اهميت دانشگاه را مي داند».
بر همين اساس در ديدار مورخ دوازدهم آبانماه سال جاري خانواده معظم شهدا و جمعي از دانش آموزان با ايشان، بصيرت را براي عموم مردم ضروري دانستند، البته دانشجويان در اين زمينه بايد بصيرتي والاتر از عموم مردم داشته باشند و بحمدالله چنين است. ايشان فرمودند: علت تأكيدهاي مكرر اخير بر مسئله بصيرت، شرايط كنوني دنيا و موقعيت استثنايي و ممتاز ايران است، زيرا در اين شرايط، هرگونه حركت عمومي به يك بصيرت عمومي نياز دارد.
لذا باتوجه به نقش و تكليف جنبش دانشجويي در جهت حفظ نظام اسلامي و با عنايت به تمركز جدي دشمن براي رخنه در دانشگاهها به منظور دستيابي به اهداف شوم خود و از طرفي غبار آلودگي هايي كه بعضي اوقات در فضاي جامعه شكل گرفته و تلاشهايي كه براي بي ثباتي در جامعه صورت مي گيرد. به نظر مي رسد دانشجويان و دانشگاهيان براي رسيدن به اهداف والاي نظام اسلامي و حاكميت ارزشها، و حفظ روند رشد و بالندگي و ارائه تحليلهاي دانشجويي خويش، به موارد ذيل عمل نمايد:
1- تلاش جدي براي تحصيل علم و كسب تخصص همراه با تعهد براي خدمت هرچه بهتر و بيشتر براي جامعه اسلامي و تحقق اهداف والاي انقلاب شكوهمند و عزتمند اسلامي.
2- اتاق فكر و كرسي هاي آزاد «فكر سياسي» را فعال نموده و در خصوص مسايل مختلف به بحث و تبادل نظر پرداخته، تحليل ها و راه حل هايي را براي غلبه بر مشكلات با رويكرد حفظ و سربلندي نظام اسلامي ارائه دهند و به طور جدي از تبديل دانشگاه به محلي براي زورآزمايي احزاب و جريانات خارج از دانشگاه سياسي كاري و تلاش براي پايين كشيدن كسي يا بالا بردن كسي ديگر خودداري كنند چرا كه اين موضوع شأن دانشگاه را پايين آورده و طمع جناح هاي سياسي و نيز دشمنان خارجي به دانشگاهها را افزايش مي دهد. حضرت آيت الله العظمي خامنه اي در دوران رايست جمهوريشان در ديدار جمعي از دانشجويان با ايشان ضمن برشمردن آفات دانشگاه، سياسي كاري را يكي از اين آفات برشمرده و فرمودند شما را به خدا اين كار را نكنيد مبادا به دنبال نيروهاي بيرون از دانشگاه رفته و به فكر بالا بردن يا پايين كشيدن كسي باشيد اينها سياسي كاريست با كار سياسي سالم متفاوت است.
3- دانشجويان و دانشگاهيان عزيز مسايل صنفي و خدماتي دانشگاهها را از مسايل و مباحث سياسي و اجتماعي تفكيك نموده و در برخورد با هر مشكل صنفي، زمينه اي را براي بروز ناامني در دانشگاه و ايجاد كلاف هاي سردرگم در آن محيط مقدس بوجود نياورند، و بهانه به دست افراد فرصت طلب ندهند.
4- جنبش دانشجويي براي تحقق اهداف والاي نظام مقدس جمهوري اسلامي، دستيابي به اهداف سند چشم انداز بيست ساله، برنامه هاي پنج ساله اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي و نيز برداشتن گامهاي استوار در دهه پيشرفت و عدالت به عنوان پرچمدار ارزشها و حامي سياستهاي توسعه اي نظام اسلامي، همچنان راه گشا و راهنماي برنامه ريزان و ملت بزرگ ايران باشند.
حتماً مسئولين وزارتخانه هاي مربوطه در دولت ولايتمدار آقاي دكتر احمدي نژاد زمينه تحقق رهنمودهاي راهبردي مقام معظم رهبري در دانشگاهها و جامعه را فراهم خواهند كرد. اگر آنها نيز همانند برخي از مسئولين قبلي قصور نمايند، در صورت بروز هرگونه مشكل سياسي فرهنگي و تشكيلاتي ناشي از اينگونه قصور در دانشگاه ها، در گناه نابخشودني آن شريك خواهند بود.
ناگفته پيداست بحمدالله اكثريت قاطع جامعه دانشگاهي و دانشجويي و نخبگان كشور به توجهات و عنايات رهبر معظم انقلاب به جمعيت ارزشمند خويش كاملا واقف بوده، و قدرشناس الطاف ولي امر مسلمين جهان هستند، لذا با وحدت و همدلي، پشت سر رهبر حكيم خويش راه پرافتخار و عزت آفرين امام(ره) و شهدا را ادامه خواهند داد و اگر تعداد اندكي از اين قشر عظيم و تعيين كننده تحت تأثير جريانات داخلي، خارجي و يا عناصر بيرون از دانشگاه قرار گيرند، آنها را با جمعيت عظيم خويش همراه و همسو نموده و ضمن ممانعت از انحراف احتمالي از مسير نوراني انقلاب اسلامي، از وارد شدن هرگونه ضربه به حيثيت نظام اسلامي جلوگيري خواهند نمود. انشاالله

 



با اشك هاش دفتر خود را نمور كرد

در خود تمام مرثيه ها را مرور كرد
ذهنش ز روضه ها ي مجسم عبور كرد
شاعر بساط سينه زدن را كه جور كرد
احساس كرد از همه عالم جدا شده است
در بيت هاش مجلس ماتم به پا شده است
در اوج روضه خوب دلش را كه غم گرفت
وقتي كه ميز و دفتر و خودكار دم گرفت
وقتش رسيده بود به دستش قلم گرفت
مثل هميشه رخصتي از محتشم گرفت
باز اين چه شورش است كه در جان واژه ها ست
شاعر شكست خورده طوفان واژه هاست
بي اختيار شد قلمش را رها گذاشت
دستي زغيب قافيه را كربلا گذاشت
يك بيت بعد ، واژه ي لب تشنه را گذاشت
تن را جدا گذاشت و سر را جدا گذاشت
حس كرد پا به پاش جهان گريه مي كند
دارد غروب فرشچيان گريه مي كند
با اين زبان چگونه بگويم چه ها كشيد
بر روي خاك و خون بدني را رها كشيد
او را چنان فناي خدا بي ريا كشيد
حتي براش جاي كفن بوريا كشيد
در خون كشيد قافيه ها را ، حروف را
از بس كه گريه كرد تمام لهوف را
اما در اوج روضه كم آورد و رنگ باخت
بالا گرفت كار و سپس آسمان گداخت
اين بند را جداي همه روي نيزه ساخت
«خورشيد سر بريده غروبي نمي شناخت
بر اوج نيزه گرم طلوعي دوباره بود»
اوكهكشان روشن هفده ستاره بود
خون جاي واژه بر لبش آورد و بعد از آن ...
پيشاني اش پر از عرق سرد و بعد از آن ...
خود را ميان معركه حس كرد و بعد از آن ...
شاعر بريد و تاب نياورد و بعد از آن ...
در خلسه اي عميق خودش بود و هيچ كس
شاعر كنار دفترش افتاد از نفس...
شعر از حميدرضا برقعي

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14