(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 6 بهمن 1388- شماره 19569
 

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
سوفيست هاي اعتراض (يادداشت روز)
كيهان و خوانندگان
فانوس (گفت و شنود)
كوچه بن بست بود فتنه گران دنده عقب گرفتند
از كجا به كجا ؟ ! (نكته )
رسايي: عمارهاي زمانه بايد از شجاعت و صراحت برخوردار باشند
از اول هم معلوم بود كه نمي شود روي ديوار اصلاح طلبان يادگاري نوشت (خبر ويژه)
تا ايران به انقلاب 57 وفادار است آمريكا نمي تواند بر خاورميانه مسلط شود (خبر ويژه)
ناشي گري ايلنا برنامه اراذل و اوباش را لو داد (خبر ويژه)
اشرار تروريست ، هم توبره مي شوند (خبر ويژه)
كانادا دولت مستقل يا مستعمره و بارانداز آمريكا؟! (خبر ويژه)
فشار آمريكا به دولت عراق براي تأييد صلاحيت بعثي ها (خبر ويژه)



سوفيست هاي اعتراض (يادداشت روز)

يونان باستان را طبق مشهورات به دو چيز مي شناسند. 1-دموكراسي 2-دانش (سوفوس). يونان باستان هم چنين به حكماي بزرگي شناخته مي شود كه ماندگارترين آنها سقراط و افلاطون و ارسطو هستند. يك پرسش اصلي در اين ميان وجود دارد و آن اينكه حكماي بزرگ يونان چرا هم از دموكراسي و هم از سوفيسم گريزان شدند؟ يعني آنها دشمن مردم و اختيارداري آنها بر سرنوشت بودند؟ آيا سقراط و افلاطون و ارسطو طرفداران ناآگاهي بودند؟ اين پرسش، بحث هاي پردامنه اي را در پي داشته است. نوع نگاه حكما به هستي، تقسيم بندي هاي آنها از انواع حكومت و... اما فارغ از همه اين بحث ها كه مي توان پيش كشيد، يك حقيقت روشن است و آن اينكه دموكراسي آتني و سوفيسم در نقطه سفسطه و مغالطه و جدل به قصد فريب و استيلا به هم رسيده بودند.
قرار بود قوت خطابه، تكليف دموكراسي را مشخص كند اما «خطابه» و «بيان» ره به ناكجاآباد برده بود. امثال گرگياس و پروتاگوراس و پيرون به تدريج به ميدان آمدند كه راهنماي فن سخنوري مي نوشتند و فنون مغالطه و سفسطه براي غلبه در مناظرات و مجادلات را مي آموختند. به تدريج آموزش مجادله و سفسطه تبديل به حرفه اي سودآور شد. پول بگير و به نفع بخشنده پول مغالطه كن و منطق او را جا بينداز! به نفع او بزن زير همه چيز. حقيقت را انكار كن. از نسبيت و شك و ترديد بگو. وسط روز بگو از كجا معلوم كه الان شب نباشد؟ بگو از كجا معلوم كه ظالم، ستمديده نباشد و ستم كشيده، ظالم؟! سقراط و افلاطون و ارسطو حكماي طراز اول بودند اما كار سوفيسم و سوفسطايي گري به جايي رسيد كه آنها عار داشتند خود را سوفيست (دانشمند) بنامند و به تدريج حكماي وفادار به حق و منطق و دانايي، عنوان فيلسوف (دوستدار دانش) را براي خويش برگزيدند، هر چند كه در اين ميان تقدير سقراط سركشيدن جام شوكران بود.
بي ترديد فتنه اي كه پس از انتخابات رياست جمهوري پديدار شد، يك كارگاه آموزشي كم نظير براي پژوهشگران حوزه فلسفه و منطق است. بي شك گرگياس و پروتاگوراس و پيرون اگر امروز بودند در برابر مغالطات برخي ميدانداران فتنه ابراز حيرت و خضوع مي كردند. چه بسيار صغرا و كبرا چيدن و استدلال هايي كه يا در مقدمه يا در نتيجه گيري يا هر دو «فاسد» بود و چه بسيار كلمات و عبارات و واژگاني كه حق بود يا حق مي نمود اما اراده باطل از آن شده بود. «كلمه حق يراد بها الباطل». يكي از آن مغالطه هاي بزرگ، متفاوت بودن و متفاوت انديشيدن و حق انتقاد و اعتراض است. و يا به قول برخي از اين حضرات، حق و مسئوليت امر به معروف و نهي از منكر. يقيناً طرح درست سؤال و صورت مسئله، بخش اعظمي از پاسخ و راه حل را نشان مي دهد همچنان كه طرح غلط صورت مسئله و طرح سؤال انحرافي، نه تنها به پاسخ و راه حل رهنمون نخواهد شد بلكه ممكن است براي نرسيدن به راه حل طرح شده باشد. حال بايد ديد در موضوع انتقاد و اعتراض كه حاملان و متوليان اصلي فتنه مدعي اند بايد به رسميت شناخته شود تا ماجرا فيصله پيدا كند، صورت مسئله به شيوه اي سوفسطايي طرح مي شود يا فلسفي و منطقي.
در اين باره چند نكته را بايد متذكر شد:
1-بخشي از ماجرا اين است كه متوليان اصلي فتنه به دنبال چاره جويي نيستند كه اگر چنين بود، اساساً به دنبال افروختن و گرم نگه داشتن آتش فتنه در اين 8-7 ماه نمي رفتند. آنها اساساً مايل بودند- و البته در مكر خويش گرفتار شدند- كه ماجرا را تبديل به استخوان لاي زخم كنند. مي گويند قصابي مشغول شقه كردن گوشت بود كه تكه استخواني به چشم او پريد و عاصي اش كرد. با ران گوسفندي پيش طبيب رفت. طبيب فرصت طلب به جاي بيرون آوردن تكه استخوان، مرهمي بر چشم قصاب نهاد و گفت اين عارضه زمان مي برد، برو و فردا نزد من بيا. چند روزي به همين روال گذشت و سفره طبيب كلاهبردار با استخوان لاي زخم نگاه داشتن و مرهم نهادن و شقه گوشت ستاندن، رونق گرفت تا اينكه روزي طبيب نبود و قصاب از شاگرد طبيب خواست او كار معالجه! را انجام دهد. شاگرد بي خبر از همه جا نيز در چشم بر هم زدني، خرده استخوان را بيرون كشيد و قصاب برخاست و رفت... طبيب كه آمد، سراغ قصاب را گرفت. شاگرد پاسخ داد «به گمانم چشمش خوب شد. ريزه استخواني در چشم وي بود كه درآوردم. چه طور شما آن را نديده بوديد؟». طبيب دو دستي بر سر خود كوبيد وگفت: «پسرك نادان ريزه استخوان را ديده بودم ولي تو آن نيم من گوشت را كه هر روز مي آورد، نديده بودي»!
اينكه امر بر گروهي از مردم در فرداي انتخابات مشتبه شد و به خيابان آمدند و از رأي خويش پرسيدند با همه اما و اگرها و اشكالاتش يك بحث است و آگاهي و تدارك سران فتنه، بحثي ديگر. آنها اساساً كوشيدند زخمي بگشايند و استخواني لاي زخم بگذارند. آنها شبيه معركه گيران اصلي فتنه جمل بودند كه درد اصلي شان امتيازخواهي و اشرافيگري و عقده هاي برآورده نشده بود اما ادعا مي كردند در پي عدالتند و به خون خواهي خليفه مظلوم- هموكه خود كشته بودند- آمده اند.
2-قانون اساسي تنوع و تكثر و حق انتقاد را به رسميت شناخته است. قانون اساسي آزادي فعاليت احزاب و مطبوعات و رقابت انتخاباتي را امضا كرده است اما همه جاي دنيا آزادي و حق، حريم و حدودي دارد و متعديان به اين حريم، به عنوان دشمنان آزادي و افرادي فزون طلب، مافيايي، آنارشيست و ديكتاتور شناخته مي شوند. اصول 42، 62 و 72 قانون اساسي، آزادي مطبوعات، احزاب و اجتماعات و راهپيمايي ها را به رسميت شناخته اما مشخصاً در اين اصول تاكيد كرده است كه بهره برداري از اين حقوق نمي تواند مخل به مباني اسلام و حقوق عمومي، و ناقض اصول استقلال، آزادي، وحدت ملي، موازين اسلامي و اساس جمهوري اسلامي باشد.
گروهك هايي كه علنا مي گويند قانون اساسي را قبول ندارند با همه خيانت ها و جنايت هايشان، بسيار صادق تر و با مروت تر از فتنه جوياني هستند كه مدعي اند وفادار به «اجراي بدون تنازل قانون اساسي» و «جمهوري اسلامي» هستند اما در عمل به جاي لااله الا الله گفتن و وفاداري به لوازم آن فقط «لا اله» مي گويند و «الا الله» آن را سانسور مي كنند! اين عده بايد به روشني در پيشگاه ملت پاسخگو باشند كه چرا برخي اصول قانون اساسي را به طور كلي زير پا گذاشته و بي مبالاتي كرده اند و برخي اصول ديگر را نيز تا نيمه آن- در حد لا اله- مي پسندند و نيمه دوم را عمدا حذف مي كنند؟! اگر مدعي اند حق تظاهرات را از قانون اساسي مي گيرند بايد توضيح دهند كه چرا در تجمعات منتسب به آنها اسلام از «جمهوري اسلامي» حذف مي شود، به ساحت امام حسين(ع) هتاكي مي شود، استقلال ملي نقض و به نفع دشمنان اصلي ملت ايران (آمريكا و انگليس) شعار داده مي شود و در همان تظاهرات مسالمت آميز اموال خصوصي و عمومي- به شيوه اهل بغي و محاربه- به آتش كشيده مي شود؟
3- اصل 04 قانون اساسي اشعار مي دارد «هيچ كس نمي تواند اعمال حق خويش را وسيله اضرار به غير يا تجاوز به منافع عمومي قرار دهد». آيا مي توان از حق آزادي مطبوعات و احزاب و تجمعات به نحوي-سوء-استفاده كرد كه منجر به تعطيل حقوق اكثريت شهروندان يا آسيب به حقوق خصوصي و عمومي شود؟ در كدام كشور دنيا- همان دموكراسي هايي كه حضرات سنگ آن را به سينه مي زنند و از حمايت سران آنها برخوردارند- يك نامزد انتخاباتي و شماري از حاميان آنها حق دارند به اسم اينكه انتقاد و اعتراض دارند، به خيابان بيايند تا با هياهو و فشار، مكانيزم قانوني دموكراسي و انتخابات و حاكميت رأي مردم را تعطيل كنند؟ آيا در انگليس و فرانسه چنين بدعتي نهاده شده يا در آمريكا چنين قانون شكني هايي را امضا مي كنند؟ وقتي در انتخابات 9 سال پيش آمريكا كه فاصله آراء هم بسيار به هم نزديك بود، رئيس دادگاه فدرال- منصوب رئيس جمهور- به نفع جورج بوش و عليه جان كري حكم صادر كرد، آيا حزب دموكرات حاميان خود را به خيابان كشاند و آشوب درست كرد و آتش سوزي و ترور راه انداخت يا اينكه پرونده مختومه شد؟! شعار مرگ بر اصل يك نظام كه جاي خود دارد، آيا در غرب كسي حق دارد حتي عليه دروغ هولوكاست تظاهرات راه بيندازد؟
از سوي ديگر اگر بنا باشد رأي و سليقه و اعتراض، به جاي صندوق هاي رأي و مكانيزم هاي قانوني از طريق خيابان و اردوكشي خياباني اعمال شود، بايد پرسيد اولا پس چه نيازي به انتخابات هست و صندوق و ثانيا آيا در اين صورت همه آن 04 ميليون شركت كننده حق دارند به خيابان بيايند و هر كس به هر شيوه اي كه خود مي فهمد و مي پسندد، اعمال رأي و اعتراض كند؟ چه كسي گفته آن 52 ميليون شهروند- بلكه اكثريت قريب به اتفاق آن 04 ميليون-شهروند درجه 2 هستند؟ اصل 91 قانون اساسي مردم ايران را از هر قوم و قبيله برخوردار از حقوقي مساوي كه نبايد بين آنها امتياز قائل شد مي داند اما گويا حضرات مايلند بالطايف الحيل يك جمعيت چند هزار نفره را بر كليت يك ملت 07 ميليوني غلبه دهند. بدعت گروكشي در خيابان با نقاب «حق انتقاد و اعتراض» از آن قانون شكني ها و ديكتاتور مآبي هايي است كه اشرافيت امتيازطلب هرگز نخواهند توانست به قيمت بازي با جان و مال و حيثيت يك ملت قانوني كنند.
4- حقيقت اين است كه اكثريت قريب به اتفاق آن 04 ميليون رأي دهنده از فساد و تبعيض اقتصادي و بانيان آن- كه اتفاقا بايد در ميان متوليان و حاملان فتنه جست وجو كرد- منزجرند. قاطبه اين ملت با خون خويش، پاي شعار استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي را امضا كرده اند. اين ملت به گشودن پاي بيگانگان به كشور و گستاخ و روحيه دار ساختن آنها معترض است. پس حق اعتراض اين ملت و استيفاي تماميت حقوق آنها از ديكتاتورهاي تازه به دوران رسيده اي كه به واسطه پيوند منافع با اسرائيل و آمريكا و انگليس، درصددند رفتارهاي طاغوتي و اشرافي و هزارفاميلي و نوكرمآبانه را در كشوري انقلابي با ژست «منتقد، معترض، اصلاح طلب و مصلحت طلب و...» بازتوليد كنند، چه مي شود؟ حق اعتراض به جماعتي منحط و آلوده كه در لندن و ديگر پايتخت هاي اروپايي و آمريكا براي خود ضياع و عقار و تفرجگاه و خانه تيمي دست و پا كرده اند كجا مي رود؟
راست مي گويند، مردم اعتراض دارند. اما اعتراض به چه؟ بانيان- يا حاميان و همراهان بانيان- پرونده هاي سوءاستفاده اي مثل پرونده شهرام جزايري، استات اويل، قرارداد كرسنت، پتروپارس (بهزاد نبوي)، قطعات فولادي، دانشگاه هاوايي و... به جاي اينكه به عنوان متهم محاكمه شوند، حالا طلبكار شده اند و مي گويند اعتراض ما فراتر از انتخابات است (همان گونه كه يكي از عوامل پخمه آن جريان در مناظره تلويزيون لو داد). معلوم است كه مشكل شما جاي ديگري است وگرنه شما را چه به جمهوريت و افكار عمومي. شما خيز برداشتيد كه اسلاميت و جمهوريت را با هم و به واسطه كتمان حقايق مسلم تعطيل كنيد. و خداوند بارها نوع شما را در قرآن به خاطر كتمان حق و پوشاندن آن با باطل لعنت كرد. ملت ما درد حقيقي شما را مي شناسند. قرآن اين كلام صادق الهي شما را به ما معرفي كرده است. شما كتمان حق مي كنيد. و حق روشن و مبين را كتمان نمي كند مگر كسي كه به تصريح قرآن «ستمگرترين مردم باشد» (آيه 140 سوره بقره)، «قلب او گناهكار باشد» (آيه 282 سوره بقره)، «مورد لعنت خدا و لعنت كنندگان قرار گيرد» (آيه 159 سوره بقره) و «آتش بخورد و در بطن خويش فرو برد و تزكيه و پاكيزه نشود» (آيه 71 سوره بقره). آري شما هم با امر به معروف و نهي از منكر نسبتي داريد اما نسبتي كاملا واژگونه. «منافقين بعضي از بعضي ديگر هستند به منكر فرمان مي دهند و از معروف باز مي دارند»(آيه 76 سوره توبه). اسلام و قانون اساسي هرگز چنين حقي- حق نفاق و ضرار- را امضا نكرده است. اسلام و كتاب آسماني آن، فتنه را بزرگ تر (اكبر) و شديدتر (اشدّ) از قتل مي داند. فتنه، خيز برداشتن و دام گستردن براي قتل عام و غارت بي صداي يك ملت است. پاداش چنين خيانت بزرگي را نمي توان هم از آمريكا و انگليس گرفت و هم از ملت ايران.
محمد ايماني

 



كيهان و خوانندگان

¤ ما مي خواستيم بدانيم تا كي بايد منتظر باشيم تا ببينيم سران فتنه مثل بقيه متهمين در دادگاه حاضر و به اتهامات خود پاسخ مي دهند. مگر برابري همه افراد در برابر قانون از اصول انقلاب نبود؟
كريمي از شهريار
¤ سران فتنه كه از طرف مردم رانده و از طرف اربابان غربي شان مانده شده اند امروز به فتنه جديدي روي آورده اند آن هم طرح آشتي و حكميت و... مي باشد! لذا مردم و مسولان مواظب باشند كه فريب اينگونه ترفندها را نخورند. تنها راهكار، مشخص كردن مرزها با دشمنان نظام است.
يك هم وطن
¤ مي خواستم از ديد واقع بينانه كيهان در يادداشت روز شنبه 4/11/88 (شفاف تر از اين) تقدير و تشكر بنمايم.
ميرشرف الدين و چند تلفن مشابه ديگر
¤ خاطرات تلخ و شيرين بهمن ماه و ايام قبل و بعداز پيروزي انقلاب بايد به سمع ونظر نسل هاي امروزي برسد و مسائل حاشيه اي فتنه نبايد غبار فراموشي بر اين رويداد مهم و تاريخي قرار دهد. آنچه مهم است آن است كه با گذشت 30 سال از فراز و نشيب هاي سه دهه پس از پيروزي انقلاب دسيسه هاي استكبار توسط برخي سلطنت طلبان و وهابيون و مزدوران رژيم صهيونيستي به همراهي گروهكهاي تروريستي منافقين و برخي فريب خوردگان داخلي بار ديگر در مقابل مردم قرار گرفته اند تا با مقابله با نظام اسلامي به برپايي نظام ديكتاتوري همت گمارند.
محمودي
¤ چرا شهرداري تهران نسبت به پاك كردن شعارهاي ساختارشكن افراد ضدانقلاب كه روزهاي اغتشاشات روي ديوارهاي شهر نوشته اند اقدام سريع نمي كند؟
خانم محمدي
¤ مي خواستم از مسئولين بنياد جانبازان تقاضا بكنم به جانبازان زير 25 درصد نيز توجه داشته باشند. در حال حاضر غير از دفترچه خدمات درماني كه به ما جانبازان زير 25 درصد تحويل داده اند تسهيلات ديگري در نظر نگرفته اند.
عسگري
¤ سال گذشته مدارك ازدواج دخترم را جهت دريافت هديه ازدواج به آموزش و پرورش شهرري تحويل نمودم ولي تا به حال هديه را دريافت ننموده ام از مسئولين آموزش و پرورش شهرري تقاضاي حل مشكل ياد شده را دارم.
گلستاني
¤ از متوليان خوشه بندي يارانه ها تقاضا مي شود با بررسي دقيق مانع از بروز نارضايتي مردم غيور و هميشه حاضر در صحنه هاي دفاع از انقلاب شوند. بنده بيكار و مستاجرم در خوشه 2 قرار گرفته ام و برخي از همسايگان كه صاحب خانه و شاغل هستند در خوشه يك قرار گرفته اند؟! آيا اين با عدالت سازگار است؟
حيدري از بابل
¤ مدتي است كه سازمان بهزيستي حقوق ماهانه افراد تحت پوشش خود را از 64 هزار تومان به 32 هزار تومان كاهش داده است. چرا؟
يك هم وطن
¤ بنده با مراجعه به مركز آمار اينترنتي متوجه شدم كه در خوشه سوم قرار دارم و حال آنكه در زندگي نه خانه دارم و نه ماشين اما همكار بنده كه هم خانه دارد و هم ماشين و هم باغ كيوي و نارنگي در خوشه يك قرار گرفته است! لطفاً بفرمائيد علت چيست؟
يك شهروند از رشت
¤ يكي از روزنامه ها تيتر كرده بود كه «35 نفر مبلغ هزار ميليارد تومان گرفته و هنوز هم برنگردانده اند». من مي خواستم بدانم اين 35 نفر چگونه وام گرفته اند و با چه وثيقه اي توانسته اند اعتماد بانك را جلب كنند، من كه جانباز اين مملكت هستم وقتي مي خواهم يك وام چند ميليوني بگيرم با ايجاد موانع و شرايط مختلف اعم از سفته و ضامن عرصه بر من تنگ مي شود.
يك جانباز
¤ در تاريخ 7/10/87 با واريز مبلغ هفت ميليون و پانصد هزار تومان جهت دريافت «فيات» با شركت تابكو قراردادي منعقد نموديم و قرار شد 18/6/88 خودرو تحويل گردد ولي در اين تاريخ اعلام نمودند كه مبلغ شش ميليون و نهصدهزار تومان ديگر واريز نمائيد و خودرو در تاريخ 19/9/88 تحويل خواهد شد با پيگيري هاي متعدد اعلام نمودند در شهريور 89 تحويل مي گردد يعني با يكسال تاخير؟! به بازرسي وزارت صنايع شكايت نمودم كه از آن شكايت نيز خبري نشد از مسئولين وزارت صنايع و بازرسي كل كشور تقاضا مي شود نگذارند عده اي سودجو اسباب نارضايتي براي مردم ايجاد نمايند . مشكل بنده و امثال بنده را كه كم هم نيستند چه كسي بايد حل نمايد.
دلخوش
¤ هيئت مديره شركت نفت سال گذشته با صدور بخشنامه اعلام كرد كه يكي از فرزندان بازنشستگان جانباز بالاي 25 درصد مي توانند به استخدام پالايشگاههاي نفت كشور در بيايند. اين بخشنامه در مورد فرزند بنده كه حائز شرايط بود نه تنها رعايت نشد بلكه عذر قراردادي بودن او را نيز خواستند.
رمضاني
¤ اينكه هرچه خانم متخلف است در دادگاه چادر به سرشان مي كنند رويه بسيار غلطي است كه ظاهراً قوه قضائيه به رغم اعتراضات شديد مردم نمي خواهد دست از اين كار بردارد.
يك هم وطن
¤ لطفا يك گزارش هم درباره آلودگي هوا و تبعات و عوارض آن چاپ كنيد.
يك هم وطن
¤ از چاپ گزارشي درباره موسسات خيريه تشكر مي كنم و عرض مي كنم بنده به عنوان كسي كه از نزديك با اين موسسات آشنا هستم ضمن تاييد برخي از مواردي كه در اين گزارش آمده بود از دولت تقاضا مي كنم نظارت بيشتر بر عملكرد اين موسسات داشته باشد.
عبدالوهاب از تهران
¤ اتوبوس هاي ريالي افسريه تهران به طور كاملا سرخود مبلغ كرايه را 150 تومان كرده اند. ساكنين اين منطقه كارگرنشين خواستار رسيدگي به اين موضوع هستند.
يكي از اهالي
¤ صاحب يك خودرو ژيان هستم هرچه به نمايندگي هاي تبصره 13 مراجعه مي كنم اين خودرو را به عنوان خودرو فرسوده تحويل نمي گيرند. چرا؟
حسني از شهريار
¤ اگر سازمان زمين شهري استان تهران 4 ملك معارض در اول خيابان ياران واقع در دارآباد شميران را تملك و آزادسازي كند شهرداري منطقه يك مي تواند طرح تعريض خيابان ياران را اجرا و با ايجاد تعاوني مسكن صدها نفر را مالك آپارتمان در خيابان هاي استاندارد با شيب مناسب كند. ضمنا با اين طرح صدها هزار متر مربع زمين هاي اطراف خيابان ياران ساماندهي و از معرض خطر تصرفات غيرقانوني رهايي خواهد يافت.
سبحاني نيا
¤ در سال 86 پس از ثبت نام در يك آموزشگاه رانندگي در آزمون آئين نامه قبول شدم و در ارديبهشت 88با سپري شدن دو سال موفق به قبولي در آزمون شهري شدم ولي تا به حال خبري از گواهينامه نيست اخيرا به ما گفتند با توجه به سپري شدن بيشتر از 2 سال فاصله آزمون كتبي و شهري لازم است مجددا آئين نامه را امتحان بدهي؟! چرا پس از 7 ماه؟ چرا با اين همه معطلي. از فرماندهي محترم ناجا و ديگر متوليان امر تقاضا مي شود نسبت به رفع مشكلاتي از اين دست اقدام جدي نمايند.
يك شهروند از تكاب

 



فانوس (گفت و شنود)

گفت: برخي از سران و عوامل اصلي فتنه اعلام كرده اند كه دولت را به رسميت مي شناسند و ادعاي تقلب را پس گرفته اند.
گفتم: كلك مرغابي مي زنند. مي خواهند وانمود كنند كه فتنه انگيزي آنها براي مخالفت با دولت بوده است و بر جنايت و خيانت خود عليه انقلاب و نظام و امام(ره) سرپوش بگذارند.
گفت: چه كسي باور مي كند كه اقداماتي نظير اهانت به عاشوراي حسيني(ع)، پاره كردن عكس حضرت امام(ره)، آتش زدن مسجد، كشتن بسيجي ها، حمايت از اسرائيل و آمريكا و... به خاطر مخالفت با انتخابات و دولت بوده است؟!
گفتم: دم خروس از زير پالتوي نفاقشان بيرون زده است. بايد پرسيد اگر اعتراف مي كنيد كه ادعاي تقلب در انتخابات دروغ بوده است، پس آنهمه آشوب و فتنه را براي چه برپا كرديد؟!
گفت: چه عرض كنم؟! دچار استراگيجي شده اند.
گفتم: ديوانه اي با آجر يك ديوار ساخته و فانوسي با شيشه قرمز را روي آن گذاشته بود. پرسيدند، فانوس را براي چه روي ديوار گذاشته اي؟ جواب داد براي اينكه ماشين ها با ديوار برخورد نكنند! پرسيدند؛ خب! ديوار را براي چه ساخته اي؟ گفت؛ براي اين كه فانوس را روي آن بگذارم!

 



گزارش خبري كيهان از نخستين گردهمايي اصلاح طلبان پس از انتخابات
كوچه بن بست بود فتنه گران دنده عقب گرفتند

سرويس سياسي-
براي نخستين بار پس از انتخابات رياست جمهوري در بهار گذشته، جمعي از اصلاح طلبان كه در حاشيه كنگره حزب مردمسالاري گردآمده بودند در معرض پرسش هاي خبرنگاران قرار گرفته و ناچار از پاسخگويي درباره عملكرد خود شدند.
حضور چهره هايي چون مهدي كروبي، مجيد انصاري ، هادي غفاري، هادي خامنه اي و محمدحسن ابوترابي فرد در اين كنگره به خلق صحنه هاي جالبي منجر شد خصوصاً اينكه اين عده در مقابل پرسش هاي مكرر خبرنگاران تلاش كردند خود را از مجموعه حوادث 7 ماه گذشته كنار بكشند و چنان رفتار كنند كه گويي هيچ نسبتي با اين فتنه نداشته اند!
هدف از اين گردهمايي ظاهراً قبل از هر چيز اين بوده كه فعاليت سياسي اصلاح طلبان عادي و جاري جلوه داده شود در حالي كه عقيده غالب در ميان مردم و مسئولان اكنون اين است كه اين افراد تا زماني كه بابت جرائم خود مجازات نشوند حق فعاليت سياسي عادي ندارند.
كروبي: رئيس جمهور را
به رسميت مي شناسم!
نخستين اظهارنظر جالب در حاشيه اين كنگره، به رسميت شناخته شدن رئيس جمهور توسط مهدي كروبي بود.
مهدي كروبي در گفت وگو با فارس، در پاسخ به اين سوال كه آيا شما رئيس جمهور قانوني و منتخب ملت ايران را به رسميت مي شناسيد، عنوان كرد: بنده اشكالات خود را همچنان وارد مي دانم اما درخصوص سوال شما بايد بگويم بله، رئيس جمهور را نيز به رسميت مي شناسم. هر چند براي ابراز چنين موضع جالب توجهي از سوي نفر پنجم انتخابات اخير خيلي دير شده اما كارشناسان عقيده دارند اين لحن جديد كروبي چيزي به مشروعيت دولت اضافه نمي كند همچنان كه ادعاي وي درباره تقلب چيزي از آن نكاست. كروبي همچنين درخصوص سوالي مبني بر اينكه آيا در موضوع تحقق وحدت، مشاركت مي كنيد؟ گفت: نمي توانم؛ ما وحدت نمي خواهيم بلكه تحمل يكديگر را مي خواهيم.
در همين حال حسين كروبي فرزند مهدي كروبي هم در گفت وگو با خبرگزاري فرانسه گفت پدرش عقيده دارد همچنان در انتخابات تقلب شده ولي چون آيت الله خامنه اي انتخابات را تاييد كرده، آن را به رسميت مي شناسد.
به نظر مي رسد سخنان جديد كروبي ادامه «موج بازگشت» در ميان سران فتنه است كه اخيراً در حال انتقال از پشت پرده به جلوي صحنه است. هاشمي رفسنجاني هم اخيراً گفته بود كه شروط او در نمازجمعه 26 تير «اضافات و زوايدي داشته است». ميرحسين موسوي در بيانيه شماره 17 خود تلويحاً مشروعيت دولت را پذيرفت و محمد خاتمي هم در نامه اي به رهبري قبل از همه اين افراد ادعاهاي افراطي خود پس از انتخابات را پس گرفته بود. كارشناسان مي گويند «يقين به استحكام نظام»، «ترس از تنفر مردم» و «گريز از مجازات» اصلي ترين عامل اين روند است.
انصاري: اصلاح طلبان
براي دفاع از كيان نظام
به صحنه بيايند
حجت الاسلام مجيد انصاري عضو شوراي مركزي مجمع روحانيون مبارز هم در حاشيه همين همايش عنوان كرد: برخي امروزه اين جمله امام كه «حفظ نظام از اوجب واجبات است» را مطرح مي كنند اما از اين سخنان استفاده ابزاري مي كنند.
عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام با بيان اينكه اصولگرايان و اصلاح طلبان واقعي بايد براي دفاع از كيان نظام اسلامي به صحنه بيايند تاكيد كرد: متاسفانه در حالي كه اسلام به آبروي مومنان تاكيد فراواني داشته و آن را به اندازه حرمت خانه خدا محترم شمرده است، سايت ها و رسانه ملي به راحتي آب خوردن به اشخاص اهانت مي كنند و اين براي جامعه اسلامي مطلوب نيست. وي در مورد نظر اسلام درباره «آبروي حكومت اسلامي» توضيحي نداد.
انصاري همچنين با اشاره به راهپيمايي مردم در روز 9 دي در اعترافي جالب گفت: «به ما مي گويند راهپيمايي بياييد، آيا انتظار داريد كه به راهپيمايي بيائيم تا به ما اهانت كنند»!
اين را هم وي توضيح نداده كه ابراز انزجار مردم از سران فتنه را چگونه شعار عليه مسئولان نظام تفسير كرده است.
انصاري با اشاره به راهپيمايي 22 بهمن و با بيان اينكه شعار اصلاح طلبان استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي است، يادآور شد: شعار ما در روز قدس نيز همين بود. هر چند تصريح به چنين شعاري براي روز 22 بهمن از سوي اصلاح طلبان را مي توان به عنوان حركتي مثبت قلمداد كرد اما چنين ادعاي خلاف واقعي نسبت شعارهاي روز قدس با توجه به اظهارات پيشين انصاري، تنها حاكي از اين واقعيت است كه وي به نمايندگي از هم قطارانش به دنبال ترميم چهره كاملاً مخدوش اصلاح طلبان است.
در ايران اغتشاشگري
وجود ندارد!
حجت الاسلام هادي غفاري فعال سياسي اصلاح طلب هم در حاشيه اين نشست در حالي كه به ظاهر چشمان خويش را بر كليه حوادث اين 7 ماه بسته بود اظهار داشت: «اينكه در ايران اغتشاشگر وجود دارد، بنده منكر اين معنا هستم».
وي البته درخصوص آتش زدن سطل آشغال ها و اماكن عمومي نظري نداد و اضافه كرد: «ما به عنوان اصلاح طلبان يقيناً مي دانيم كه حيات و بقاي مان فقط بر اين است كه ضد آشوب هستيم. ما كشورمان را دوست داريم ولي اتهام ارتباط با بيگانه به هر كسي كه بچسبد، حداقل به غفاري نمي چسبد».
غفاري در ادامه اظهار داشت: «هيچ اصلاح طلبي معتقد به انقلاب كردن نيست، اصلاح طلبي غير از انقلاب كردن است». اين بار اول نيست كه هادي غفاري «انكار بديهيات» را سياست ورزي تصور مي كند.
ابوترابي: موسوي به پيشنهاد هاشمي درباره بازشماري آراء جواب نداد
حجت الاسلام محمدحسن ابوترابي فرد، نايب رئيس مجلس شوراي اسلامي هم - كه معلوم نيست چرا در اين جمع حاضر شده- در اين نشست تصريح كرد: آقاي هاشمي در جريان اعتراض به نتايج انتخابات گفت بهتر است نمايندگاني كه براي بازشماري آراء اقدام مي كنند از افراد مورد تاييد كانديداها باشند. بر همين اساس وي با موسوي و خاتمي تماس گرفت و اين پيشنهاد را ارائه كرد. اين پيشنهاد مورد استقبال خاتمي قرار گرفت ولي موسوي گفت كه بايد در اين خصوص مشورت كند و در نهايت جوابي نيز از سوي او نيامد.
سيدهادي خامنه اي، دبيركل مجمع نيروهاي خط امام(ره) هم درباره اينكه چرا پيروان خط امام درباره شعار «نه غزه نه لبنان» يا موضع گيري نكرده يا دير موضع گرفتند، از در سكوت وارد شده و گفت: بايد اول صورت مسئله روشن شود كه اينها چه كساني هستند اما خبر نداريم اينها چه كساني هستند.
البته مشخص نيست كه محكوم كردن و تقبيح چنين اقدام ساختارشكني چه ارتباطي به عاملان و افراد دخيل در ماجرا دارد اما آنچه مسلم است چنين سكوتي نيز كاملاً با هدف نهايي اين جماعت در عدم موضع گيري شفاف، به منظور جلوگيري از آبروريزي بيشتر، كاملاً منطبق است.
احمد توكلي نيز كه در اين همايش شركت كرده بود، با ترك زودهنگام سالن مورد سوال بسياري از خبرنگاران قرار گرفت.
وي در جواب اين سوال كه برخي تصور كردند كه شما به خاطر كروبي كنگره را ترك كرديد؟ اظهار داشت: البته به اين دليل جلسه را ترك نكردم. من با مواضع كروبي به شدت مخالفم و براي ايشان متاسفم. در توبه هميشه باز است ولي وي با اقداماتش راه تاثيرگذاري بر امور كشور را به دست خود مسدود كرده است.

 



از كجا به كجا ؟ ! (نكته )

روز گذشته آقاي مجيد انصاري عضو مجمع روحانيون مبارز طي سخناني در كنگره حزب مردمسالاري گفت؛ «برخي امروزه از اين جمله امام(ره) كه حفظ نظام از اوجب واجبات است، استفاده ابزاري مي كنند»! و توضيح نداد كه چگونه مي توان از اين كلام مبارك حضرت امام(ره) استفاده ابزاري كرد؟! آيا جناب انصاري معتقد است كه اگر كسي با استناد به كلام خدا و دستور العمل رسول اكرم(ص) «نماز بخواند» از آيات قرآن و كلام رسول خدا(ص) استفاده ابزاري كرده است؟! و اساساً منظور ايشان از استفاده ابزاري چيست؟! مردم خطاب به سران فتنه و گروههاي همسو با آنها نظير مجمع روحانيون مبارز مي گويند، اگر ادعاي خط امامي داريد چرا با دشمنان اسلام و انقلاب و امام براي مقابله با نظام اسلامي همراهي مي كنيد؟ مگر حضرت امام نفرموده اند كه حفظ نظام از اوجب واجبات است؟ بنابراين پيروي شما مدعيان خط امام(ره) از فرمول ديكته شده آمريكا و اسرائيل براي مقابله با جمهوري اسلامي ايران چگونه قابل توجيه است؟ و اگر معتقديد كه با دشمنان اسلام و امام همراه نيستيد، چرا عليه آنها نه فقط موضع نمي گيريد، بلكه بي چون و چرا دنبال آنها راه افتاده ايد؟! كجاي اين ديدگاه استفاده ابزاري است؟! آقاي انصاري مي گويد «امام معتقد بود كه بايد در حكومت به دنبال اجراي احكام اسلام باشيم كه بر همين اساس نظام شاهنشاهي را سرنگون كرد.» و ما به ايشان مي گوئيم، ترديدي در صحت اين نكته نيست، اما اگر شما آقايان به اين واقعيت اعتقاد داريد، چرا از شعار «جمهوري ايراني» به جاي «جمهوري اسلامي ايران» حمايت مي كنيد؟ و آيا پاره كردن عكس مبارك حضرت امام(ره)، اهانت به عاشوراي حسيني(ع)، نفي وجود مبارك امام زمان(عج)، حمايت از اسرائيل، شعار به نفع آمريكا و ... را بخشي از «اسلام» مي دانيد؟! اگر پاسخ شما مثبت است كه بايد گفت؛ ما هم مي پذيريم كه شما نيز پيرو اسلام هستيد، اما همان «اسلام آمريكايي» كه حضرت امام(ره) بارها خطر آن را گوشزد فرموده بودند. و اما اگر موارد ياد شده را جزو اسلام نمي دانيد، چرا عليه آن موضع نمي گيريد و حتي اراذل و اوباشي را كه دست به اين پلشتي ها زده اند، «مردم خداجوي» مي ناميد؟!
جناب انصاري فرموده اند «مهم ترين ركن قانون اساسي، اسلاميت و جمهوريت است و در ضمن جمهوريت به اسلاميت الصاق نشده است، بلكه جمهوريت در متن اسلاميت است» اين سخن نيز قابل قبول و «كلمه حق» است. و سوال اين است كه چرا آقايان از اين كلام حق، اراده باطل مي كنند؟ اگر اسلاميت را باور داريد، چرا، آشكارا عليه مباني اسلام موضع مي گيريد و ركن «اسلاميت» را از «جمهوريت» حذف مي كنيد؟ اين اقدام شما كه قابل انكار نيست، هست؟! و اما، اگر «جمهوريت» را قبول داريد چرا رأي جمهور مردم، يعني آراي 40 ميليوني، حضور 85 درصدي و رأي 25 ميليوني رئيس جمهور كنوني را نه فقط نفي مي كنيد، بلكه به بهانه آن با دشمنان بيروني و گروههاي ضدانقلاب عليه جمهوري اسلامي هم كاسه مي شويد؟! آيا جنابعالي و گروهتان در تمامي 7 ماه گذشته با آمريكا، اسرائيل، انگليس، منافقين، بهايي ها، سلطنت طلب ها و كلان سرمايه داران عليه اسلام و انقلاب و امام و نظام ائتلاف نكرده بوديد؟! ممكن است ادعاي تقلب در انتخابات را بهانه كنيد كه كرديد ولي بايد گفت؛
اولاً؛ اهانت به ساحت مقدس امام حسين(ع)، نفي وجود مبارك حضرت صاحب الزمان(عج)، پاره كردن عكس امام(ره)، شعار به نفع اسرائيل و آمريكا و... چه ربطي به مخالفت شما با دولت دارد؟ با اين دم خروس چه مي كنيد؟!
ثانياً؛ اگر ادعاي تقلب داريد چرا به هيچيك از راهكارهاي قانوني براي پي گيري ادعاي خود تن نداديد؟ آيا غير از اين است كه ادعاي تقلب به شما ديكته شده بود؟ انكار نفرمائيد، ادعاي تقلب، پيشنهاد از قبل ديكته شده جرج سوروس صهيونيست، رابرت هلوي و جين شارپ بود. يعني جنابعالي از ملاقات برخي سران فتنه با جرج سوروس خبر نداريد؟! و يا از كلاس هاي آموزش فتنه كه چند ماه قبل از انتخابات در دفتر دوبي خانم اليزابت چني- دختر ديك چني معاون وقت بوش- تشكيل شده بود بي اطلاع هستيد؟! راستي كيهان از كجا مي دانست ادعاي تقلب بخشي از برنامه ديكته شده فتنه است كه پيشاپيش از آن خبر داده بود؟! و از همه اينها گذشته، همخواني مرحله به مرحله و مو به موي سران فتنه با فرمول از قبل اعلام شده سازمان هاي سيا، موساد و MI6 را چگونه توجيه مي فرمائيد؟!
ثالثاً؛ اخيراً و بعد از شكست رسوايي برانگيز فتنه ، برخي از سران و عوامل اصلي فتنه اعلام كرده اند كه دولت را به رسميت مي شناسند و... اين اعتراف اگرچه به نظر مي رسد ترفندي براي پاك كردن صورت مسئله است و فتنه انگيزان قصد دارند از اين طريق مخالفت آشكار خود با انقلاب و امام و نظام را فقط در حد مخالفت با دولت قلمداد كنند! كه يادآور سر فرو بردن كبك ها در برف است، ولي اين پرسش را هم از افرادي نظير آقاي انصاري، پيش مي كشد كه پس آنهمه هياهو و آتش افروزي چرا...؟!
آقاي انصاري مي گويد به اين علت در راهپيمايي 9 دي شركت نكرديم كه به ما اهانت مي شد! كه بايد به ايشان گفت؛ مگر مردم در راهپيمايي چند ده ميليوني سراسر كشور و 4 ميليوني تهران چه مي خواستند؟ آنها بر حرمت سيدالشهداء عليه السلام، حفظ انقلاب و نظام، پيروي از امام راحل(ره) و رهبري معظم انقلاب و انزجار از آمريكا و اسرائيل و انگليس تأكيد مي ورزيدند. خب! چرا جنابعالي و دوستانتان بايد از حضور در ميان اين مردم احساس ناامني كنيد؟!
آقاي انصاري! نگاهي به پشت سر خود بيندازيد! از كجا به كجا رسيده ايد؟!
حسين شريعتمداري

 



رسايي: عمارهاي زمانه بايد از شجاعت و صراحت برخوردار باشند

عضو فراكسيون انقلاب اسلامي مجلس ولايت پذيري را از شاخصه هاي عمار برشمرد و گفت: عمارهاي زمانه بايد از شجاعت، صراحت و ولايت پذيري حضرت عمار برخوردار باشند.
حجت الاسلام حميد رسايي در گفت وگو با «شبكه خبر دانشجو» در سالروز شهادت حضرت عمار(ع) با بيان اين مطلب كه براي شناخت عمارهاي زمانه در وهله اول بايد ويژگي هاي حضرت عمار را بشناسيم، گفت: حضرت عمار چندين ويژگي مهم و شاخص داشت كه عمارهاي زمانه نيز بايد از آن برخوردار باشند. وي با تاكيد بر اينكه از ويژگي ممتاز عمار شناخت صحنه درگيري بود، خاطر نشان كرد: عمار از وضعيت موجود و درگيري هاي فكري آن زمان شناخت دقيق و خوبي داشت. عضو فراكسيون انقلاب اسلامي مجلس به شجاعت عمار اشاره و عنوان كرد: متاسفانه خيلي وقت ها افراد شناخت از شرايط موجود دارند اما شجاعت بيان حقايق را ندارند در اين راستا عمار به دليل شجاعتي كه ازآن برخوردار بود مي توانست حقايق را بيان كند. رسايي صراحت عمار را از ويژگي هاي ممتاز عمار برشمرد و گفت: اگر شجاعت باشد صراحت، خود را به خوبي نشان مي دهد كه عمار نيز اين دو ويژگي را داشت. وي ولايت پذيري عمار را از ديگر ويژگي هاي اين يار باوفاي حضرت علي(ع) برشمرد و گفت: ملاك عمار از شناخت صحنه درگيري ولايت پذيري اش بود كه براساس آن مباني خود را ساماندهي مي كرد.

 



از اول هم معلوم بود كه نمي شود روي ديوار اصلاح طلبان يادگاري نوشت (خبر ويژه)

احساس بن بست و سرخوردگي از سوي برخي چهره هاي اصلاح طلب به واسطه تندروي هاي كساني مانند موسوي - كه در مواضع آنها نيز كم و بيش نمايان است، باعث اعتراض جريان ضدانقلاب خارجه نشين شده است. در اين زمينه سايت «خودنويس» با اشاره به نامه نگاري هاي خصوصي خاتمي به مقامات ارشد كشور و اظهارات محفلي وي مبني بر انتقاد از ساختارشكني امثال موسوي نوشت: نيازي به تكذيب و تأييد نيست. اصلاح طلبان پس از بيانيه هاي موسوي و كروبي و پشتيبان هاي خارج از كشورشان نشان دادند از كوزه همان برون تراود كه در اوست.
اين سايت ضد انقلابي اضافه كرد: مخالفان منتظر اصلاح طلبان نماندند و به خيابان آمدند و مبارزه كردند و راه خود را از اصلاح طلبان جدا كردند. اصلاح طلبان بلافاصله آنها را اغتشاشگر و ساختارشكن خواندند و بارها تأكيد كردند كه جز حركت در كف موازين جمهوري اسلامي خواسته ديگري ندارند... از همين روست كه اين روزها رفت و آمدها به خانه سران نظام شدت يافته است. برخي سايت ها خبر مي دهند خاتمي تصريح كرده اصلاح طلبان دولت را به رسميت شناخته و هيچ گاه درصدد تضعيف آن نبوده اند. لابد پس از آن قرار است بزرگان روي همديگر را ببوسند و پشت سر رهبري به اقامه نماز بپردازند.
حبيبي نيا نويسنده خودنويس كه با بي بي سي هم همكاري داشته افزود: در چند هفته اخير فحاشي به من افزوده شده و مي گويند انتقادات من به اصلاح طلبان چون سبب خوشايند كيهان مي شود در نتيجه بهتر است كه كسي مرا ساكت كند.
سايت مذكور در مطلب ديگري، تهديد عليه جنبش سبز را به خاطر افراط در عقلانيت جدي دانست و نوشت: نشانه هاي اين خطر آشكار شده اند. حواشي نامه خاتمي و بيدار شدن و بيرون آمدن ياران غار او (عارف، جهانگيري و...) اتفاقي نيست.

 



تا ايران به انقلاب 57 وفادار است آمريكا نمي تواند بر خاورميانه مسلط شود (خبر ويژه)

روزنامه روسي ورميانووستي نوشت: چين و روسيه معتقدند سياست چند ساله فشار آمريكا و غرب بر ايران، غير موثر از آب درآمده است.
ورميانووستي با اشاره به تلاش هاي آمريكا براي گسترش فشار ها عليه ايران تاكيد كرد: قبل از انقلاب اسلامي سال 1979، آمريكا با رژيم پهلوي همكاري گسترده و راهبردي داشت. ايران در مقابل صادرات اسلحه آمريكا، فقط نفت آن هم با قيمت نازل صادر مي كرد. در آن زمان ايالات متحده، برنامه هسته اي ايران را تشويق مي كرد و وعده ساخت 8 نيروگاه اتمي را داده بود. در آن روزگار واشنگتن نگران نبود كه اورانيوم مي تواند در سانتريفيوژهاي ايران تا حد ساخت سلاح هسته اي غني شود.
اين روزنامه افزود: ايراني ها غوغايي را كه آمريكا درباره تهديد اتمي به راه انداخته، صرفاً وسيله اي براي گمراه كردن افكارعمومي دنيا تلقي مي كنند. آمريكايي ها هم اكنون به يك واقعيت مهم پي مي برند و آن اين است كه بدون توجه به اهميت ژئوپلتيكي ايران نه در عراق موفق مي شوند و نه در افغانستان. از سوي ديگر، تا زماني كه ايران به انديشه هاي انقلاب اسلامي سال 1979 وفادار بماند، ايالات متحده نمي تواند سلطه خود را بر خاورميانه بزرگ اعمال كند. پيام تهران اين است كه واشنگتن بايد در شعارهاي جنگجويانه و رفتار ارباب منشانه خود تجديدنظر كند و حاكميت و استقلال ايران را در همه زمينه هاي سياسي و اقتصادي به رسميت بشناسد، در غير اين صورت رويارويي ادامه خواهد يافت و ايران حتي از تهديد نظامي هم واهمه ندارد.

 



ناشي گري ايلنا برنامه اراذل و اوباش را لو داد (خبر ويژه)

خبرگزاري ايلنا كه به سران فتنه نزديك است، در اقدامي ناشيانه از تلاش فتنه گران براي دست زدن به آشوب در پوشش چهارشنبه سوري پرده برداشت. اين خبرگزاري به نقل از مديرعامل سازمان آتش نشاني شهر تهران آورده است «براي چهارشنبه سوري امسال، قطعا مشكل داريم» و افزوده است كه وي در اين باره توضيح بيشتري نداد. خبرگزاري ايلنا در تفسير خود بر اين خبر مي نويسد «به نظر مي رسد با توجه به موج نارضايتي موجود در جامعه كه در ماه هاي پس از انتخابات از هر مناسبتي براي حضور در خيابان ها و اعتراض مسالمت آميز خود استفاده كرده اند، مسئولان امسال بيش از هميشه نگران چهارشنبه سوري هستند»!
خبرگزاري ايلنا توضيح نداده است كه اگر حضور آشوبگران در خيابان ها به قول اين خبرگزاري «مسالمت آميز» است، چرا بايد براي مسئولان و مخصوصا مسئولان آتش نشاني نگران كننده باشد؟!
خبر ناشيانه ايلنا نشان مي دهد كه سران فتنه، اراذل و اوباش اجاره اي را براي سوءاستفاده از چهارشنبه سوري و آشوبگري سازمان دهي كرده اند و بخشي از اين آشوبگري مانند موارد مشابه ديگر، آتش زدن اموال عمومي است كه به نوشته ناشيانه ايلنا، مي تواند باعث آمادگي سازمان آتش نشاني باشد.

 



اشرار تروريست ، هم توبره مي شوند (خبر ويژه)

سازمان جاسوسي آمريكا دو گروهك تروريستي منافقين و ريگي را با يكديگر ادغام مي كند. گفته مي شود اخيراً ملاقات هايي ميان سركرده گروهك ريگي و شماري از سركردگان گروهك منافقين در پاكستان براي ائتلاف و همكاري هاي مشترك انجام گرفته است.
به گزارش جهان نيوز، ريگي در اين ملاقات آمادگي خود را براي همكاري با منافقين و تشكيل گروه تروريستي جديدي موسوم به سازمان نيروهاي مسلح مجاهدين اعلام كرده است. همچنين شماري از تروريست هاي اخراجي از عراق، به مناطق مرزي ايران و پاكستان رفته و با اشرار و معاندين تماس هاي كاري برقرار كرده اند.
عناصر سازمان دهي شده طي سال جاري ترورهاي متعددي را در سيستان و بلوچستان، كردستان، آذربايجان غربي و تهران انجام داده اند. آنها در جريان اغتشاشات خياباني نيز به ترور چند نفر مبادرت كردند و برخي ديگر از اين ترورها در محله هاي خلوت صورت گرفت. گروهك موسوم به انجمن پادشاهي سومين جريان تروريستي است كه موازي با دو گروهك تروريستي ديگر به عمليات كور ترور و بمب گذاري در كشور مبادرت كرده است.
بايد به اين نكته توجه داشت كه تروريست ها صرفا به عنوان اجير و مزدور فعاليت مي كنند و فرامين عمليات و هدفگذاري ترورها از سوي سازمان هاي جاسوسي سيا و موساد و اينتليجنت سرويس صورت مي گيرد.
گروهك منافقين در زمان اقامت در عراق هم در خدمت رژيم صدام و سپس اشغالگران قرار داشت و در امر سركوب و ترور شيعيان و كردها نقش مزدوران آدمكش را ايفا مي كرد.

 



كانادا دولت مستقل يا مستعمره و بارانداز آمريكا؟! (خبر ويژه)

سفير كانادا در ايران در زمان تسخير لانه جاسوسي و عمليات ناكام طبس، براي سازمان جاسوسي سيا جاسوسي مي كرد. انتشار اين خبر در روزنامه كانادايي گلوب اندميل و تأييد ماجرا از سوي جناب سفير، بيش از آن كه يك سند تاريخي قابل تأمل باشد، وزن واقعي دولت كانادا در معادلات سياسي جهان را نشان مي دهد و ثابت مي كند اعضاي دولت و وزارت خارجه كانادا به عنوان يك رويه، در حد گماشته ها و مستخدمان دولت آمريكا عمل مي كنند.
به گزارش گلوب اندميل، «كن تيلور» سفير وقت كانادا در تهران به دنبال اشغال لانه جاسوسي و تعطيلي فعاليت هاي آمريكا، عملاً به نفر اول سازمان سيا در تهران تبديل شد. او 3 سال سفير بود و 6 تن از كارمندان سفارت آمريكا را پناه داد و سپس به خارج از ايران فراري داد و مورد تقدير كاخ سفيد قرار گرفت. تيلور در واكنش به كتاب مأمور ما در تهران كه توسط رابرت رايت مورخ معروف دانشگاه ترنت درباره جاسوس هايش منتشر نشده، مي گويد «فكر نمي كردم اين موضوع روزي فاش شود. من دقيقاً مسئول غير رسمي سيا در تهران بودم».
پروفسور رايت در كتابش نوشته است «درخواست براي جمع آوري اطلاعات نظامي توسط تيلور در تهران، مستقيماً از طرف جيمي كارتر، رئيس جمهوري وقت آمريكا به جو كلارك منتقل شده بود.» تيلور نيز در گفتگو با روزنامه كانادايي تأييد كرد اين درخواست رسمي از طريق فلورا مك دانالد، وزير خارجه وقت كانادا به وي ابلاغ شد.
گفتني است اين خبر علاوه بر ارزش تاريخي، از آن جهت مهم است كه دولت كانادا به ويژه طي دهه اخير در پوشش يك دولت مستقل!؟ عملاً در خدمت پرونده هاي ضد انقلابي و ضد ايراني دولت آمريكا قرار داشته است. به عنوان مثال كاخ سفيد همواره از دولت اتاوا به عنوان پوششي براي طرح قطعنامه هاي ضد ايراني و شبه حقوق بشري در سازمان ملل استفاده مي كند. همچنين كانادا به بارانداز و پرورشگاه عناصر فراري و ضد انقلاب كه براي سازمان سيا و وزارت خارجه آمريكا مزدوري مي كنند و در عين حال درصددند هويتشان پنهان بماند، تبديل شده است.
خبر اخير احتمال اينكه سفارت كانادا در ماجراي آشوب هاي اخير همانند سفارت انگليس در خدمت سرويس جاسوسي آمريكا قرار گرفته باشد تقويت مي كند.

 



فشار آمريكا به دولت عراق براي تأييد صلاحيت بعثي ها (خبر ويژه)

روزنامه لس آنجلس تايمز با ابراز خشم نسبت به رد صلاحيت 500 نفر از نامزدهاي انتخاباتي وابسته به حزب بعث و رژيم صدام در عراق، اين اتفاق را به نفوذ منطقه اي ايران ربط داد!
اين روزنامه آمريكايي نوشت: كنار گذاشتن صدها نامزد انتخاباتي از شركت در انتخابات عراق، ميزان نفوذ ايالات متحده را در بوته آزمايش گذاشته است و اين در حالي است كه نيروهاي آمريكا امسال بايد از عراق خارج شوند. ديپلماسي آمريكا در تلاش براي فشار به دولت عراق به تكاپو افتاده است.
لس آنجلس تايمز تلاش كرد رد صلاحيت عوامل حزب بعث را به اختلاف شيعه و سني ربط دهد! و سپس اضافه كرد: مقامات ايالات متحده درباره احتمال نامشروع دانستن نتيجه انتخابات از سوي آمريكا و جامعه بين المللي در صورت ادامه ممنوعيت نامزدها، به دولت عراق هشدار داده اند. بسياري مشكوك هستند كه ايران به طور غيرمستقيم بر روند سياسي عراق تاثير مي گذارد. كساني مي گويند ايران تاثير بزرگي در عراق دارد. مقامات آمريكايي مي گويند ذهن رهبران سياسي عراق بيش از حد به تهديدهاي موجود از سوي بعثي ها مشغول شده است. برخي از آنها از نفوذ ايران و اين كه اتهام بعثي بودن بخورند، نگرانند. صالح المطلك يكي از چهره هاي سرشناسي كه رد صلاحيت شده، گفت «آمريكايي ها سخت تلاش مي كنند اما فكر نمي كنم كسي در دولت عراق به حرف آنها گوش بدهد. آنها احساس مسئوليت نمي كنند و فكر مي كنم به فشار بيشتر آمريكا نياز است».
گفتني است جو بايدن معاون اوباما پريروز به صورت غيرمترقبه به بغداد سفر كرد تا به دولت عراق براي تاييد صلاحيت بعثي ها فشار وارد كند.
نظاميان و نيروهاي امنيتي آمريكا، عناصر سلفي و عناصر بعثي حلقه هاي 3گانه گسترش ترور و ناامني در عراق به شمار مي روند. طبق قانون اساسي عراق، در اختيار گرفتن هرگونه مناصب حكومتي توسط وابستگان حزب بعث را ممنوع كرده است.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14