(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 8 تير 1389- شماره 19681

مجموعه بيانات رهبرمعظم انقلاب پيرامون كرسي هاي آزاد انديشي -بخش اول
فريضه حجاب را دريابيد
فرمولي براي شكوفايي نشريات دانشجويي -بخش پاياني
آيت الله مصباح: مشكلات فرهنگي از ضعف اراده براي اجراست



عملاً آن كاري كه من گفته بودم انجام نشده است نه در حوزه، نه در دانشگاه
مجموعه بيانات رهبرمعظم انقلاب پيرامون كرسي هاي آزاد انديشي -بخش اول

سجاد اكبري
دانشجوي كارشناسي معدن دانشگاه اميركبير
آزادانديشي شعار مظلوم جامعه
اگر بخواهيم در زمينه گسترش و توسعه واقعي فرهنگ و انديشه و علم حقيقتاً كار كنيم، احتياج داريم به اين كه از مواهب خدادادي و در درجه اول آزادانديشي استفاده كنيم. آزادانديشي در جامعه ما يك شعار مظلوم است. تا گفته مي شود آزادانديشي، عده اي فوري خيال مي كنند كه بناست همه بنيان هاي اصيل در هم شكسته شود، و آنها چون به آن بنيان ها دلبسته اند، مي ترسند. عده اي ديگر هم تلقي مي كنند كه با آزادانديشي بايد اين بنيان ها شكسته شود. هردو گروه به آزادانديشي- كه شرط لازم براي رشد فرهنگ و علم است- ظلم مي كنند. ما به آزادانديشي احتياج داريم. متأسفانه گذشته فرهنگ كشور ما فضا را براي اين آزادانديشي بسيار تنگ كرده بود(1)
فرهنگ ترجمه اي آزادانديشي نيست
منظور از ترجمه فقط ترجمه كتاب نيست، بلكه ترجمه فرهنگ، ترجمه فكر، ترجمه نظريات بيگانه، آنها را به شكل وحي منزل تلقي كردن و در يك جايگاه غيرقابل خدشه قرار دادن، بلايي بوده كه در جامعه ما وجود داشته است. همان ترجمه ها را تكرار كرده ايم. هرچه را كه ديگران گفته اند، تكرار كرده ايم و دچار جمود شده ايم. اگر بخواهيم رشد كنيم، بايستي بتوانيم در فضاي لايتناهي فكر بال و پر بزنيم؛(2)
دنباله «كاغذ باد» شدن آزادانديشي نيست
اگر بخواهيم در اقتصاد، فرهنگ، علوم انساني، فلسفه و در همه زمينه هاي علمي و فرهنگي در چارچوب آن نظري كه فردي در جايي گفته و يك عده طرفدار هم پيدا كرده و حالا مترجمي آن را ترجمه كرده يا خود ما آن را ياد گرفته ايم؛ يعني در چارچوب آن فكر به عنوان يك شيء مقدس غيرقابل دست زدن، حركت كنيم، اين آزادانديشي نيست، بلكه دنباله «كاغذباد» شدن است. ما در مشهد به اين بادبادك ها، كاغذباد مي گوييم. خيال مي كند در هوا پرواز مي كند، اما دنباله كاغذباد است، نخ آن هم دست يكي ديگر است. اين كار آزادانديشي نيست.
محيط آزادانديشي، محيط خاصي است كه بايد آن را ايجاد كرد؛ آن هم كار شماهاست. البته به نظر من، گفتگوي آزاد بايد از حوزه و دانشگاه شروع شود.(3)
بايد ادب استفاده از آزادي را ياد بگيريم
جمهوري اسلامي آزادي را به معناي حقيقي كلمه وارد جامعه ما كرد؛ اما استفاده از آزادي ادبي دارد. ما ادب استفاده از آزادي را هم بايد ياد بگيريم و ياد بدهيم. اين هم وظيفه جمهوري اسلامي است. عده اي به نام آزادانديشي مرزهاي فضيلت و حقيقت را لگدكوب كرده اند و به نام آزادانديشي و نوآوري، همه اصول مقدس حقيقي را ناديده گرفته يا تحقير و يا مسخره كرده اند. يك عده هم به صورت عكس العملي يا به خاطر مسائل ديگري كه در ذهنشان بود، به پايه هايي چسبيدند كه بايد بر روي آن پايه ها نوآوري مي شد. نبايستي به آنچه كه گفته شده، اكتفا كرد و متحجر شد؛ يعني تحجر در مقابل مرزشكني و افراط در مقابل تفريط.(4)
«امر بين الامرين» را بايد در آزادانديشي پيدا كنيم
همچنان كه بعضي در محيط سياسي، فاصله بين هرج و مرج و ديكتاتوري را اصلاً قبول ندارند و معتقدند كه در جامعه يا بايد هرج و مرج باشد يا ديكتاتوري! كانه از اين دو خارج نيست. در عرصه فرهنگي هم همين طور: يا بايد هرج و مرج و كفرگويي و اهانت به همه مقدسات و ارزش هاي مسلم و مستدل شود و يا بايد ذهن ها بسته شود و تاكسي حرف تازه اي زد، فوراً همه او را هو كنند و عليه او جنجال نمايند! كانه هيچ حد وسطي بين اين دو وجود ندارد. ما بايد آن حد وسط، همان «امر بين الامرين» و تعادل را پيدا كنيم. البته اين هم از راه گفتگوي محترمانه، عاقلانه، منصفانه و با استدلال، عملي است. اين كار هم بايد در حوزه و در زمينه مسائل حوزه، در زمينه فقه، فلسفه، كلام و ديگر علوم رايج حوزه انجام گيرد و هم در دانشگاه.(5)
ويژگي هاي مثبت آزادانديشي در حوزه
صاحبان فكر بايد بتوانند انديشه خود را در محيط تخصصي، بدون هوچيگري، بدون عوام فريبي و جنجال تحميلي و زيادي مطرح كنند و آن نقادي شود؛ يك وقت به طور كامل رد خواهد شد، يك وقت به طور كامل قبول خواهد شد، يك وقت هم در نقادي اصلاح خواهد شد و شكل صحيح خود را به دست خواهد آورد. اين اتفاق بايد بيفتد. ما الان اين را نداريم. البته من به شما بگويم كه محيط حوزه از اين جهت بهتر از محيط دانشگاه است. علت اين است كه در حوزه، نقادي يكي از محورهاي اصلي است. همه اين بزرگان حوزه كه شما ملاحظه مي كنيد- چه آنهايي كه امروز هستند و چه بزرگترهايي كه در نسل هاي گذشته ما بودند- اصلاً در همين محيط نقاطي بزرگ شده اند. هيچ متكلمي و هيچ فيلسوف يا فقيهي از اين كه يك نظر مسلم فقهي يا اصولي يا كلامي قبل از خود را به كلي ابطال كند، ابايي ندارد و از اين كه كسي به او بگويد چرا ابطال كردي هم باكي ندارد؛ چون چنين چيزي اصلاً در حوزه گفته نمي شود.
اين سنت حوزه است كه نظرات گذشتگان را مطرح كنند. شما ملاحظه كنيد؛ امام رضوان الله عليه، آن وقت كه در قم تشريف داشتند در درس اصول، نظرات مد روز را كه نظرات مرحوم آيت الله نائيني بود، ذكر مي كردند. بعد فيه اولا، ثانياً، ثالثاً، رابعاً و خامساً، اساس حرف را اصلاً به هم مي ريختند. هيچ كس نمي گفت چرا. خوب؛ اگر كسي طرفدار آن نظريه بود، مي رفت در درس خود يا در حاشيه اي كه به تقريرات استاد مي زد، مي نوشت كه من اين حرف استاد را قبول ندارم. تقريرات امام در بعضي از بخش ها، چاپ شده است.

 



فريضه حجاب را دريابيد

با وجود سنگ اندازي در خصوص ارتقاي وضعيت حجاب و خروج از وضعيت كنوني هر روز بايد منتظر خبري جديد درباره بي حجابي باشيم.
متاسفانه وضعيت حجاب در دانشگاه آزاد بر خلاف صفت اسلامي كه يدك مي كشد بسيار اسف بارتر از وضعيت حجاب در دانشگاههاي دولتي است.
به طور مثال در روز20خرداد يكي از دانشجويان دختر در دانشگاه آزاد واحد رودهن به صورت علني اقدام به درآوردن مانتو خود كرده و با لباسي خارج از عرف و شرع اقدام به حضور درسطح دانشگاه مي كند.
جالب آن است كه اين رفتار غيردانشجويي فرد مذكور با هيچ تذكر و برخوردي ازسوي مسئولان حراست روبه رو نبوده است.
قابل ذكر است دانشجوي نامبرده پس از مدتي مانتوي خود را به تن كرده و در بين تشويق تعدادي از دانشجويان اقدام به ترك محل كرده است.
جالب آن است كه مورد مذكور فقط يك نمونه از فضاي كلي دانشگاه آزاد واحد رودهن مي باشد.
پوشيدن لباس هاي چسبان و مانتوهاي آستين كوتاه از سوي دختران دانشجو و همچنين آرايش دانشجويان پسر و لباس هايي برخلاف حداقل هاي ممكن، فضاي دانشگاه آزاد رودهن را به صورت نامطلوبي تبديل كرده است.
البته اين ها نمونه كوچكي از وضعيت تلخ حجاب و عفاف در دانشگاه آزاد است به طور مثال سلف هاي مشترك و بوفه هاي مشترك دراين دانشگاهها نيز خود جولانگاهي براي حرمت دري بيشتر تبديل شده است.
قوانين پوشش در دانشگاههاي جهان
دانشگاههاي دنيا قوانين پوششي خاصي را براي دانشجويان اجرا مي كنند. هرچند اين نوع قوانين منتقداني دارند اما دانشگاهها تاكيد دارند كه نوع پوشش با اعتبار دانشگاه در ارتباط است. گروه حوزه و دانشگاه مهر درگزارشي به بررسي قوانين پوشش در 8 دانشگاه دنيا پرداخته است.
به گزارش خبرنگار مهر، برخي از مؤسسات و دانشگاهها با ارائه قوانين پوششي تأكيد دارند عدم رعايت اين قوانين باعث انحراف ذهن دانشجويان از هدف اصلي حضور آنها در يك مركز آموزشي علمي مي شود. ضمن اينكه نوع پوشش دانشجويان را اعتبار دانشگاه مي دانند.
دانشگاه هاي مختلف جهان براي ايجاد قوانيني در نوع پوشش دانشجويان دلايل متفاوتي دارند: كاهش ميزان حواسپرتي در دانشجويان، افزايش تمركز و توجه به مسائل مهمتر آموزشي و تحصيلي، ايجاد جو مناسب براي حضور در دانشگاه، محافظت از شأن، اعتبار و خوشنامي مراكز تحصيلي و دانشگاهي، از بين بردن نشانه هاي ظاهري اختلاف طبقاتي ميان دانشجويان و ايجاد هويتي به نام دانشجو در وروديهاي جديد از جمله توضيحاتي است كه مراكز آموزشي و دانشگاههاي مختلف براي تشريح دلايل استفاده از قوانين پوششي ارائه مي كنند.
قوانين پوشش در دانشگاههاي جهان براي دانشجويان دختر و پسر به صورت يكسان اجرا مي شوند و تمام دانشجويان ملزم به رعايت آنها هستند. با اين حال در اين گزارش به نحوه پوشش دانشجويان دختر در چند دانشگاه مختلف جهان پرداخته خواهدشد.
دانشگاه كالج ترينيتي: پوشيدن كفشهاي جلوباز و لباسهاي كوتاه ممنوع است.
در دانشگاه كالج ترينيتي يكي از دانشگاههاي تحت پوشش دانشگاه تورنتو در كانادا Strachan راهروي قوانين پوششي و روند اجرايي جالب توجهي دارد. پوشيدن كفشهاي جلوباز و لباسهاي كوتاه براي دانشجويان ساكن در اين ساختمان ممنوع است. دانشجويان بايد هنگام صرف شام كفشهاي بسته و بلوزهاي يقه دار به تن كنند. همچنين دانشجويان سال دومي وظيفه دارند بر اجراي اين قوانين توسط دانشجويان تازه وارد نظارت داشته باشند. با اين حال اجراي اين قوانين براي دانشجوياني كه ساكن ساختمان نيستند الزامي نيست.
دانشگاه مري واشنگتن: پوشيدن تي شرت با عكسهاي آزاردهنده و لباسهاي داراي پارگي ممنوع است
در دانشگاه مري واشنگتن كاركنان رسمي و حرفه اي بايد دامنهاي بلند، به همراه پيراهن رسمي به تن كنند و در برخي مواد براي كارمندان رسمي تر استفاده از كراوات نيز الزامي است. دانشجويان نيز بايد از پوشيدن تي شرتهايي با عكسهاي آزاردهنده، لباسهايي كه داراي پارگي باشند، داشتن سر و وضع ژوليده و نامناسب و يا پوشيدن لباسهايي كه بخشي از بدن را در معرض ديد قرار دهد خودداري كنند.
دانشگاه ليبرتي آمريكا: پوشيدن بلوز يا پيراهنهاي يقه دار ضروري است
در سال 2005 دانشگاه خصوصي مسيحيان ليبرتي اعلام كرد قصد دارد قوانين پوششي دانشجويان را تخفيف دهد و اجازه پوشيدن كفشهاي روباز، شلوارهاي كوتاه (ارتفاع شلوار بايد تا روي ساق پا باشد) و شلوار جين به شرطي كه برروي آن سوراخ يا پارگي وجود نداشته باشد را صادر كرد با اين حال قانون پوشيدن بلوز يا پيراهنهاي يقه دار همچنان برجاي خود باقي است.
دانشگاه ليدسيتي نيجريه: پوشيدن لباس تنگ يا بدون آستين بدون پوشيدن كت يا ژاكت برروي آن ممنوع است
دانشگاه ليدسيتي در نيجريه قوانين مدون و محكمي براي پوشش دانشجويان خود ارائه كرده است زيرا از ديد اين دانشگاه پوشش و رفتار دانشجويان از اهميت فوق العاده اي برخوردار است. به گفته مقامات اين دانشگاه پوشش مناسب به ارزشهاي شخصيتي، اعتماد به نفس و ارزشمندي دانشجويان مي افزايد و بر همين اساس به دانشجويان خود مي گويد: «به شيوه اي لباس بپوشيد كه دوست داريد به همان شيوه شما را خطاب كنند.»
دانشجويان دختر بايد در مراسم رسمي اين دانشگاه كت و دامن و يا كت و شلوار رسمي به همراه كفش يا صندلهاي بسته به تن كنند. قد پيراهنها يا دامن ها بايد حداقل تا روي زانو باشد. پوشيدن لباسهاي تنگ يا بدون آستين بدون پوشيدن كت يا ژاكت برروي آن ممنوع است. پوشيدن شلوارهاي كوتاه تر از حد نرمال و لباسهاي يقه باز يا بدن نما و پوشيدن دمپايي در محيط دانشگاه ممنوع است. همچنين استفاده از لباسهاي رسمي متناسب و لباسهاي سنتي شيك در دانشگاه با استقبال مواجه خواهد شد. مدل مو و آرايش بايد درحد متعادل باشد و سوراخ كردن تزئيني بخشهاي مختلف صورت به جز گوش ممنوع است.

 



فرمولي براي شكوفايي نشريات دانشجويي -بخش پاياني

محمد عبدالهي
دلايل بسياري وجود دارد كه بر ضرورت وجود نشريات دانشجويي و اثربخش بودن آن ها در محيط دانشگاه ها دلالت دارند. در شماره پيشين اين گزارش به برخي ضرورت ها اشاره شد كه در كنار آسيب هاي موجود در اين حوزه بايستي لحاظ شوند. چنانچه جمع بندي دقيق تري از ضرورت وجود نشريات دانشجويي در محيط دانشگاه ها مدنظر باشد، نكات ذيل قابل ذكر هستند:
1- به طور كلي نشريات دانشجويي بيان كننده ديدگاه هاي صنفي محيط دانشگاهي هستند كه به نوعي مي توانند بر كل جامعه تأثيرگذار باشند.
2- نشريات دانشجويي بستر مناسبي براي گرايش اصحاب انديشه و دانش به كار مطبوعاتي است. چنانچه اين نيرو امروز هدايت و حمايت شود گران بهاترين ذخيره نيروي انساني براي مطبوعات كشور حاصل مي شود. ساختار مطبوعات كشور داراي نقصان، ضعف كاركرد و عدم پيمايش مسير اصولي پذيرش نقش نهادهاي جايگزين (مثل احزاب) است.
طبعاًتقويت بنيادهاي نشريات دانشجويي مي تواند به تقويت ساختار مطبوعات كشور كمك كند.
3- نشريات دانشجويي از منظر دانش فعاليت فرهنگي ايفاكننده نقش هاي چند وجهي هستند. بدين معنا كه رشد آنها در بسياري از شاخص هاي فرهنگي مؤثر است.
4- نشريات دانشجويي به خودي خود به فرهنگ مكتوب خدمت مي كنند بنابراين اينگونه نشريات مي توانند نقش آفريني مثبت داشته باشند.
5- نشريات دانشجويي مشروط بر اينكه گرفتار سياست زدگي نشوند بستر مناسب اطلاع رساني سريع در دانشگاه ها و به طبع آن كل جامعه هستند.
6- رويكرد توليدات فرهنگي علي الخصوص نشريات دانشجويي بايستي «هدايتي» باشد اين نكته اي است كه در شمار مطالبات رهبر معظم انقلاب از نشريات دانشجويي و اصحاب آن مطرح گرديد. ايشان در ديدار با اصحاب نشريات دانشجويي فرمودند: حرف من اينست كه نشريات بايد هدايت كننده باشند.
در مفهوم هدايت گري ابعادي همچون هدايت فكري، سياسي، فرهنگي، ديني و اجتماعي نهفته است كه توجه به آن آثاري خوش و فرخنده در پي دارد و غفلت از آن زيان بار و نگران كننده مي باشد و اين مهم از ظرفيتهاي بالقوه نشريات دانشجويي است.
7- امروز جريان هايي، امواج شبهه در انديشه ديني و سياسي را در دانشگاه پمپاژ مي كنند و با بهره گيري از عدم آشنايي گسترده نسل جوان با مباني ديني و اصول سياسي، درصدد ايجاد تشكيك و ترديد در اركان اعتقادي آنان هستند.
لذا نشريات دانشجويي با پرهيز از سياست زدگي و روزمرگي مي توانند به يك شبكه توانمند و موثر در ارتقاي سطح فرهنگي دانشگاه ها تبديل شوند و با جامع نگري و واقع بيني، نسل جوان دانشجو را در ساليان حضور در دانشگاه به دانش، آزادانديشي، كمال و آرمان گرايي راهنمايي كنند.
8-زمينه فرهنگ سازي، محقق پروري و تربيت نخبگان از جمله ظرفيت هاي بالقوه نشريات دانشجويي است.
9- مي توان از نشريات دانشجويي به آيينه تمام نماي دانشگاه و بيان كننده انتظارات و انتقال دهنده و منعكس كننده پيام هاي جامعه دانشگاهي تعبير كرد.
10-نشريات دانشجويي پايگاهي است كه در آن افكار و عقايد گوناگون دانشجويان با هم تلاقي مي كند و از برخورد و آميزش آنها انديشه هاي تازه اي خلق مي شود.
نشريات زنده و فعال، پويايي، حركت، آفرينندگي و مشاركت را در دانشگاه بر مي انگيزند و سستي و بي رمقي آن ها، محيط دانشگاه را به بي حركتي و فقر فكري و معنوي و زوال مي كشاند.
توجه به نشريات دانشجويي از آن رو داراي اهميت است كه اين نشريات در جامعه پذيري، ارائه آموزش ها و دادن آگاهي هاي لازم به دانشجويان نقش مهم و بسزايي ايفا مي نمايند.
11- كمال مطلوب در نشريات دانشجويي پرداخت به مسايل سياسي خصوصا با نگاه نقادي و ارزيابي نه سطحي گرايي است. پرداختن به ادبيات سياسي امام خميني(ره) و گفتمان انقلاب اسلامي كه مهمترين دستاورد انقلاب اسلامي است و از جمله رسالت هاي نشريات دانشجويي است.
¤ رهبر معظم انقلاب اسلامي پيوسته به نقد منصفانه و عالمانه توصيه كرده اند و بديهي است دانشگاه ها و نشريات دانشجويي از مهمترين گروه ها براي اين كار هستند.
راه كارهايي براي برون رفت از وضعيت موجود
1- با گسترش روزافزون فعاليت نشريات دانشجويي در فضاي نسبتا پوياي دانشگاه ها، ضرورت تشكيل واحدي جهت ساماندهي وضعيت نشريات دانشجويي احساس مي شود كه مي توان آن را در قالب باشگاه نشريات دانشجويي تعريف نمود.
اهداف كلان پيشنهادي باشگاه نشريات دانشجويي بدين ترتيب اند:
1- آموزش و پژوهش.
2- اطلاع رساني
3- نظارت.
4- برنامه ريزي.
اهداف و وظايف باشگاه نشريات دانشجويي:
چنانچه هريك از دانشگاه ها اقدام به راه اندازي باشگاهي براي ساماندهي و پشتيباني از نشريات دانشجويي بنمايند، زمينه مناسبي براي تحقق اهداف مدنظر دراين حوزه را فراهم نموده اند.
كار ويژه ها و اهداف مدنظر چنين باشگاه هايي عبارتند از:
- گردآوري و تشكيل آرشيوي كامل از نشريات دانشجويي.
- تسهيل انتشار نشريات دانشجويي.
- ارتقاء سطح كيفي نشريات.
- ارتباط با مديران مسئول نشريات دانشجويي.
- برگزاري همايش هاي فرهنگي، سياسي و صنفي با حضور مديران مسئول نشريات دانشجويي در هر ترم.
- نظارت بر قانونمندي انتشار نشريات.
- تشكيل واحد حقوقي جهت بررسي مشكلات حقوقي نشريات دانشجويي و ارائه مشاوره به ايشان.
- انجام فعاليت هاي مطالعاتي، پژوهش و تحليل محتواي نشريات.
- برگزاري جشنواره نشريات دانشجويي دانشگاه.
- ايجاد سايت اينترنتي براي باشگاه نشريات دانشجويي با اهدافي نظير:
الف- ايجاد بانك اطلاعاتي نشريات دانشجويي (شامل تصوير روي جلد نشريات، نام نشريات، نام دانشكده، نام مدير مسئول، نام سردبير، ارگان حامي، زمينه انتشار، ترتيب انتشار، تاريخ اولين شماره، تاريخ آخرين شماره، دريافت تذكرات هيئت نظارت)
ب- انتشار اخبار و اطلاعات مربوط به نشريات.
ج- انتشار پژوهش هاي مرتبط با نشريات.
د- معرفي نشريات دانشجويي و آثار دانشجويي.
هـ- ارائه مقالات برتر هرماه در بخش مقالات سايت.
و- ارايه خاطرات نويسندگان نشريات در بخشي با عنوان خاطرات.
از مشاوره غفلت نورزيد
دراين راستا مي توان از خدمات مشاوره اي اساتيد يا فارغ التحصيلان، دانشكده هاي روزنامه نگاري استفاده نمود و حتي با كمك ايشان برنامه هاي تقويتي و ترويجي مثل برگزاري دوره هاي كوتاه مدت آموزشي را برگزار نمود.
2- در برنامه ريزي هاي فرهنگي دانشگاه بايستي مقوله ارائه آموزش هاي تخصصي روزنامه نگاري به دست اندركاران نشريات به صورت ويژه درنظر گرفته شود. آموزش در اين زمينه مي تواند به نشريات دانشجويي در ارتقاء سطح كيفي و كمي آنها ياري رساند.
اين آموزش ها در درجه اول بايد از طريق برگزاري كلاس هاي آموزشي و كارگاه هاي عملي و به صورت حضوري به دانشجويان ارائه شود.
3- يكي از مهمترين شيوه هايي كه امكان نظارت فراگير و دقيق بر روند توليد نشريات دانشجويي را مهيا نموده و همچنين گامي مهم در جهت پيشگيري از وقوع بسياري از تخلفات مي باشد برگزاري جلساتي به شرح ذيل است:
الف) جلسات هماهنگي مديران مسئول و سردبيران با متوليان امور فرهنگي دانشگاه به صورت دوره اي و در جهت مرور روند نشريات موردنظر، بررسي مسائل و مشكلات، بيان نظرات و توضيحات، اطلاع رساني و شفاف سازي.
ب) جلسات نقد نشريه: از ديگر جلساتي است كه نشريات بايد بسيار به آن بها بدهند، برگزاري جلسات نقد نشريه است. هدف از برگزاري اين گونه جلسات درحقيقت نظرسنجي از دست اندركاران نشريه و خوانندگان علاقمندان به فعاليت نشرياتي دانشگاه در مورد نشريه است. دراين گونه جلسات، كيفيت نشريه به نقد گذارده شده و ضعف ها و نقاط قوت آن از ديدگاه خوانندگان و دست اندركاران خود نشريه مشخص مي گردد.
آگاهي از نقاط ضعف و قوت نشريه و توجه به آنها در شماره هاي آتي نشريه مي تواند تاثير بسيار زيادي در موفقيت نشريه داشته باشد، چرا كه به مسئولان نشريه كمك مي نمايد تا به رفع نقاط ضعف و تقويت نقاط قوت خود بپردازند.
4- يكي از مشكلات عمده نشريات دانشجويي مسئله توزيع نشريه و فقدان يك شبكه منظم دانشگاهي براي توزيع چنين نشرياتي است. اين مشكل از زماني كه تعداد نشريات افزايش يافته، پررنگ تر شده است. براي حل اين مشكل2 راهكار پيشنهاد مي گردد:
الف- اختصاص يك محل مناسب در دانشگاه براي توزيع كه مي تواند مخاطبان را در تهيه و انتخاب نشريه مدد نمايد. در ضمن ايجاد چنين فضايي باعث مي شود كه دست اندركاران نشريه، دغدغه هاي توزيع نداشته باشند و با آرامش نسبي افكار خود را بر روي محتوا متمركز سازند.
ب- ايجاد شرايط مناسب براي توزيع نشريات مطرح در ساير دانشگاهها كه امكان آن مي تواند از طريق روساي دانشگاهها بوجود آيد.
5- بررسي دقيق مجوزهاي صادرشده طي سالهاي اخير براي نشريات دانشجويي دانشگاه و تفحص در آخرين وضعيت مديران مسئول اين نشريات به خوبي روشن مي سازد كه تعداد زيادي از اين نشريات به لحاظ آيين نامه نشريات، مجوز انتشار ندارند. چرا كه به دلايلي همچون فارغ التحصيلي، ترم هاي مشروطي، اخراج آموزشي مديران مسئول و موارد ديگر از اين دست طبق برخي از بندهاي آيين نامه نشريات (نظير بند 2و 3) بايستي لغو مجوز گردند.
از سويي نشرياتي كه مكررا با تخريب مواضع نظام اسلامي، تضعيف دولت، اشاعه گفتمان غرب و ترويج مكاتب الحادي به اشاعه فضاي مسموم در دانشگاه دامن زده اند، طبق قانون مطبوعات امكان لغو مجوز يا اعمال محدوديت برايشان وجود دارد كه در صورت بازنگري تخلفات در ابتداي سال جديد مي توان اين اقدام قانوني را به انجام رساند. در واقع اين اقدام نوعي عطف به ماسبق محسوب مي گردد كه طبق قواعد عقلي و قانوني مجاز است.
6- شفاف سازي بخش هايي از قانون نشريات دانشجويي كه در اثر ابهام در كلمات يا متن زمينه سوء استفاده و تفسيرهاي ناصواب را براي متخلفين فراهم مي سازد. از جمله ضرورياتي است كه مناسب است در قالب اطلاعيه اي به اطلاع عموم دانشجويان و بالاخص اصحاب نشريات دانشجويي رسانده شود. عمده شبهات در سه موضوع است كه اشاره مختصري به آنها مي شود:
الف - بيان واضح تفاوت اساسي ميان «تخريب» و «نقد» و بيان اينكه تخريب جرم محسوب مي گردد اما نقد منصفانه از ضروريات محيط دانشگاهي و مورد تأكيد است.
ب- در خصوص مكاتب ايسم بايستي تفاوت «تبليغ» براي هر نوع مكتب غربي با «بررسي علمي يك مكتب» مشخص گردد چرا كه طبق مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي ترويج مكاتب و مفاهيم الحادي و مخالف با اسلام جرم محسوب شده و ممنوع است.
ج - بيان شفاف تفاوت هاي اساسي ميان «طنز» و «تخريب» چرا كه ادبيات طنز و يا كاريكاتورهاي بكار رفته در نشريات دانشگاه اميركبير طي چند سال اخير غالباً حاوي محتوايي تخريبي در خصوص شخصيت هاي حقيقي يا حقوقي بوده و گاهي حتي منافع ملي را نيز نشانه رفته اند؛ كه طبق قانون قطعاً جرم محسوب گرديده و ممنوع هستند.
7- با توجه به آنكه روند رو به رشد فعاليت هاي سياسي طي چند سال اخير علي الخصوص در فضاي دانشگاه تشكل هاي مطرح دانشجويي را عملاً وارد فضاي افراط گري نموده است و به صورتي واضح 2 جبهه درگير در حوزه سياسي را در دانشگاه به وجود آورده است. يكي از مهم ترين راه كارها اتخاذ سياست هايي در جهت.
اولاً: متعادل سازي فضا
ثانيا: خروج دانشگاه از فضاي دو قطبي مي باشد.
در واقع توليد جذابيت ها و هيجاناتي با موضوعات غيرسياسي بايستي در اولويت اقدامات فرهنگي دانشگاه قرار گيرد در اين راستا پيشنهاد مي گردد نشرياتي با موضوعات ذيل از سوي دانشگاه مورد حمايت قرار گيرد:
1- نشريات دانشجويي با موضوعات طنز
2- نشريات دانشجويي با موضوعات اجتماعي، هنري، علمي و روانشناسي
3- نشريات دانشجويي با موضوعات مذهبي (علي الخصوص گرايش اخلاق و عرفان)
اجرايي شدن اين طرح و ترغيب دانشجويان به توليد چنين نشرياتي مي تواند با برگزاري مسابقه اي از سوي دانشگاه براي گزينش بهترين مطالب طنز، اجتماعي - هنري و مذهبي آغاز گردد و پس از شناسايي استعدادهاي دانشجويان در حوزه هاي فوق، مي توان برگزيدگان مسابقه را جهت تداوم اين كار در قالب توليد نشريه دانشجويي ترغيب و تشويق نمود.
فوايد اجرايي شدن طرح فوق:
الف) به وجود آمدن فضايي جديد در دانشگاه جهت سوق دادن اذهان دانشجويان از تماشاگران دعواهاي صرفاً سياسي به آن سو.
ب) ايجاد فضاي نشاط و معنويت در قشري از دانشجويان.
ج) ايجاد فضاي رقابتي كه در سوق يافتن دانشجويان به سوي فعاليت هاي فرهنگي از اين دست موثر خواهد بود.
د) سردي بازار افراط گري هاي سياسي در دانشگاه به واسطه كم شدن اقبال دانشجويان.
8- با توجه به گستردگي نشريات دانشجويي، روند رو به رشد آن ها، سوابق متعددي كه طي سال هاي اخير معضلاتي بس عميق را براي دانشگاه و دانشجويان بوجود آورده و از نگاه كارشناسانه، به كارگيري يك مشاور حقوقي در دانشگاه براي نشريات دانشجويي ضروري به نظر مي رسد. نشريات دانشجويي دانشگاه وضعيت نسبتا پيچيده اي دارند، نويسندگان جوان اين نشريات در پاره اي اوقات از قوانين، مرزها و خطوط قرمز و بايدها و نبايدهاي قانوني و مطبوعاتي اطلاع كافي ندارند. بر اين اساس، مناسب و بلكه ضروريست مسئولان محترم دانشگاه، دفتر مشاوره حقوقي براي نشريات دانشجويي راه اندازي كنند تا مشاوراني امين، آگاه به شرايط دانشگاه و آيين نامه ها و قوانين مربوطه در كنار اصحاب نشريات قرار گرفته تا ايشان را مورد حمايت، راهنمايي و همراهي فكري قرار دهند. قطعاً اين اقدام يكي از مهم ترين عوامل پيشگيرانه از تخلفات نشريات دانشجويي خواهد بود.
9- از آنجا كه آسيب شناسي اولين ضرورت امروز نشريات دانشجويي است، شايسته است همايشي تحت عنوان «نشريات دانشجويي، آسيب ها و راهبردها» با دعوت از كارشناسان امر، دست اندركاران نشريات دانشجويي و مديران دانشگاه برگزار گردد و با دريافت نظرها و كسب راهنمايي از آنها خصوصاً با بهره گيري از رهنمودهاي رهبر فرزانه انقلاب اسلامي، زمينه رشد و بالندگي بيشتر فراهم شود.

 



آيت الله مصباح: مشكلات فرهنگي از ضعف اراده براي اجراست

«بخش عمده مردم از لحاظ مفاسد اخلاقي و اجتماعي از ده سال قبل تا حالا بسيار تنزل كرده اند؛ فسادهايي كه امروز در داخل هر صندوق خانه اي پيدا مي شود، ارتباط دختر و پسري كه در برخي از مقدس ترين خانه ها وجود دارد و چيزهايي از اين قبيل، مثل شب نشيني ها و مجالس كذايي و رواج عملي چيزهايي كه اسمش براي ما چندش آور است، در حالي گسترش پيدا كرده است كه هيچ وقت اينگونه نبود. اين ها اثر همان ضعف فرهنگي است اما چون آرام آرام پيش مي رود، مردم حساسيتي پيدا نمي كنند.»
به گزارش سرويس فرهنگي جهان آيت الله مصباح يزدي مدتي پيش در جمع تعدادي از تلاش گران عرصه جنگ نرم و فعالان فرهنگي سخناني در باب وضعيت فرهنگي كشور و وظائف دلسوزان فرهنگي داشتند كه بخش هايي از آن در ادامه مي آيد.
- اصلي ترين عنصري كه مي شود به عنوان مقوله جديدي در مقابل علم، صنعت و تجارت، به عنوان «فرهنگ» معرفي كرد، «باورها و ارزشهاست». به دلايلي اين بعد انقلاب ما كه اصلي ترين بعد آن است، مظلوم بوده و هست و آن طور كه بايد و شايد به آن پرداخته و رويش كار نشده است.
- خسارت هايي كه ما از ضعف اين بعد برده ايم فراوان است و به يك معنا مي توان گفت همه «خسارت ها» به نوعي به «ريشه فرهنگ» برمي گردد. اعتقادات ضعيف، اراده ضعيف در تعهد و پايبندي به ارزش ها و يا خيلي خوشبينانه، «جهل به مباني ارزش هاي اسلامي و انقلاب» دلايل اين مظلوميت فرهنگ مي تواند باشد.
- الآن هم هرجا كه نگاه مي كنيم از جمله در دانشگاه ها و فرهنگ عمومي مردم و حتي در سازمان هاي دولتي و نيمه دولتي آفت هايي كه مشاهده مي كنيم نهايتاً به اين موضوع يعني «آفت هاي فرهنگي» برمي گردد و باز عليرغم هشدارهايي كه نمي دانم به چه تعبير كنم، مستمر و مؤكد از 20 سال پيش تا به حال از طرف مقام معظم رهبري- كه صحبت امروز فردا نيست- بيان شده است. علي رغم اين همه تأكيدات براي «مقابله با تهاجم فرهنگي» كه در مقابلش «مبارزه مثبت ايجابي» براي «احياي فرهنگ ديني» و اسلامي را مطرح فرموده اند، ولي متأسفانه باز شاهد اين هستيم كه كاري در خور، انجام نگرفته است.
- مشكل فرهنگي جامعه در نداشتن طرح نيست كه ما بنشينيم و بگرديم طرحي پيدا كنيم، منتها مشكل در «ضعف اراده براي اجرا» و پياده كردن است. حالا غير از طرح كلي فرهنگي براي كشور به عنوان يك «طرح كلان و جامع و فراگير» در بخش هاي خاص هم طرح هايي داده شده كه در هر حال به نظر بنده درستي و اهميت آن مثل آفتاب روشن است، ولي متصديان علي رغم اينكه در مقام بحث و نظر تصديق مي كنند و مي گويند بله بسيار خوب بايد اين كار را كرد، اما در عمل تقريبا نزديك به صفر است! مشكل چيست؟
- حالا امام(ره) در ميان ما حضور ندارند اما جانشين صالح و شايسته ايشان هستند، اما بالاخره بازوهايي كه بازوي اجرايي رهبر باشند كم هستند. امروز كه ما مي خواهيم براي يك جمعيت هفتاد و چند ميليوني و بعد هم براي گسترش اين فرهنگ در منطقه و بعد در سطح جهان تلاش كنيم، حتي به تعداد ياران آن زمان امام(ره) «يار فعال» نداريم و اين يك مشكل كار است. لذا عده كساني كه بينش كافي نسبت به فرهنگ اسلامي داشته باشند و هم «بصيرت كافي» در كيفيت اجرا و تعامل با اقشار گوناگون مردم و كيفيت پياده كردن طرح ها را داشته و واجد اين شرايط باشند و بالاخره «اخلاص در عمل» داشته باشند و واقعا دلشان بخواهد به هر قيمتي كه هست اين كار انجام بگيرد، خيلي كم است.
- بعضي ها هستند كه واقعا دوست دارند و به اسلام و تشيع معتقدند اما بالاخره شرايط زندگيشان ايجاب نكرده كه درست اسلام را بشناسند و يك شعارهاي كلي از اسلام بلدند مثل عدالت، مبارزه با ظلم و امثالهم، راست هم مي گويند و حاضر هستند آنقدري كه مي فهمند كار كنند، اما همه ابعاد «فرهنگ اسلامي» را ياد نگرفته اند؛ عمرشان، تحصيلاتشان و مسئوليت و اشتغالات آنها اقتضا نمي كرده است.
- از آن طرف كساني هستند كه در اين زمينه كمابيش آشنايي هايي دارند اما آن «اراده و تعهد» را ندارند، وقتي پاي «منافع شخصي» و بعضي مسائل ديگر در كار مي آيد، يادشان مي رود به دنبال چه بودند و هدف چه بوده و چه كار مي خواستيم بكنيم. حتي گاهي همين «تحولات فرهنگي و لوازمش» بهانه اي مي شود براي منافع شخصي يا فريبي براي ديگران.
به هر حال يك مشكل جدي اين است كه ما نيروي كافي براي اجراي يك طرح فرهنگي كلي نداريم.
- بخش عمده مردم ما از لحاظ مفاسد اخلاقي و اجتماعي از ده سال قبل تا حالا بسيار تنزل كرده اند؛ عمومي شده است. فسادهايي كه امروز در داخل هر صندوق خانه اي پيدا مي شود، ارتباط دختر و پسري كه در برخي از مقدس ترين خانه ها وجود دارد و چيزهايي از اين قبيل، مثل شب نشيني ها و مجالس كذايي و رواج عملي چيزهايي كه اسمش براي ما چندش آور است، در حالي گسترش پيدا كرده است كه هيچ وقت اينگونه نبود. اين ها اثر همان ضعف فرهنگي است اما چون آرام آرام پيش مي رود، مردم حساسيتي پيدا نمي كنند.
- اين كه از مجلس يا شوراي عالي انقلاب فرهنگي قانوني بگذرد و بالاخره تكليف و مسئوليتي براي بعضي از مسئولين ايجاد شود و آنها را در يك «حركت همگاني» جدي و فعال براي مبارزه با تهاجم فرهنگي و فعاليت فرهنگي مثبت وارد نمايد، اين كار كمابيش صورت گرفته است، ولي آزمايش عملي نشان مي دهد كه اين طرح جواب نداده است؛ يعني خيلي ها كه ته دلشان اين است و ما هم اين را در طي 30 سال تماس نزديك با مسئولين و مردم احساس كرده ايم، كه باور ندارند و دچار يك نوع «سكولاريسم تعريف نشده» و يا حتي تعريف شده هستند و معتقدند دين كاري به دولت ندارد و همان وقت هايي كه شوراي عالي انقلاب فرهنگي تشكيل شده بود كه شش نفر عضو داشت و ما را به مناسبتي براي مشورت به آنجا دعوت كرده بودند، يكي از آنها- كه الان ديگر بايد اسمش را تئوريسين الحاد گذاشت- مي گفت اين كارها كار حوزه است و ربطي به دولت ندارد.
- در نظر بنده در موضوع جهاد فرهنگي بايد طرحي را پيش بيني كرد. ما زمان جنگ با يك حمله نظامي دشمن مواجه بوديم و اين تدبير از حضرت امام و ياران ايشان انديشيده شد و الهام الهي بود. امروز نيز كه در صحنه نبرد فرهنگي هستيم بايد طرحي مثل طرح حضرت امام پياده كنيم، يعني تنها نمي توان به نيروي دولت اكتفا كرد، اما نبايد دولت را هم كنار گذاشت؛ بگوييم تو هيچ، ما خودمان در مقابل تو يك رقيبيم و كار مي كنيم. با عده اي محدود و امكاناتي محدود چقدر مي توان روي اين موضوع كار كرد.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14