(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 6 شهريور  1389- شماره 19728

سه سؤال و سه پاسخ در ضيافت يار
ناكامي كودتاگران سبز درجذب جنبش دانشجويي ايران
افشاي واسطه هاي طيف غيرقانوني تحكيم وحدت با منافقين
تسهيل ارتباط خانواده دانشجويان با دانشگاه
نخبه پروري و الزامات استفاده بهينه از ظرفيت هاي فكري و ذهني نخبگان
حجت الاسلام محمديان: اقتدار علمي ايران در گرو تربيت عالي دانشجويان است
دانشجويان استعداد درخشان دانشگاه هاي علوم پزشكي خواستار شدند:
تشكيل انجمن ويژه استعدادهاي درخشان



سه سؤال و سه پاسخ در ضيافت يار

همه ساله به بهانه ماه مبارك رمضان در ضيافت افطار دانشجويان با مقام معظم رهبري، براي دانشجويان فرصتي فراهم مي گردد تا هم دغدغه هاي خود را با ولي امر مسلمين درميان بگذارند و هم از ايشان تذكرات و توصيه هاي لازم را دريافت كنند. اما در ضيافت امسال، سه سؤال از دانشجويان مطرح شد كه پاسخ مقام معظم رهبري به اين سؤالات، بيانگر مواضع ايشان درباره اتفاقات و حوادث مهم مربوط به دانشگاه و دانشجويان در سال گذشته بود.
1- ايشان در پاسخ به سوالي درباره برخوردهاي شديد انضباطي و امنيتي با دانشجويان درسال گذشته، فرمودند: «البته افراط در هر زمينه اي بد است اما صدالبته كه دانشگاه هم انضباط و امنيت مي خواهد. نمي شود محيط دانشگاه را رها كرد چرا كه آماج بسياري از توطئه هاي دشمن دانشگاه است.»
2- درپاسخ به انتقادات و برخوردهاي صورت گرفته با تجمع دانشجويان در جلوي مجلس- كه در اعتراض به مصوبه مجلس در مورد دانشگاه آزاد اتفاق افتاده بود- رهبر انقلاب تاكيد كردند: «دراين زمينه اظهارنظري نمي كنم البته شعارهاي اكثر تجمع كنندگان بد نبود اما برخي شعارهاي تند دادند كه طبعا اين دانشجويان نيز بايد نقدپذير باشند.»
3- رهبر انقلاب در جواب سؤالي درباره پرونده كوي دانشگاه فرمودند: «روند اين پيگيري كند بوده و آنچنان كه بايد پيش نرفته است اما اين مسئله فراموش نشده و انشاءالله به پيش خواهد رفت. و سپس نبود انگيزه لازم در برخي دستگاهها را براي همكاري در اين مسئله از جمله عوامل كندي اين پرونده دانست.»

 



ناكامي كودتاگران سبز درجذب جنبش دانشجويي ايران

عدم همراهي بدنه اصلي جنبش دانشجويي ايران با اغتشاش گران سبز روز به روز آشكارتر مي گردد، به گونه اي كه امروز حتي تئوريسين هاي اين جريان هم به ناچار زبان به اعتراف گشوده اند و با توسل به لطايف الحيلي، اين عدم همراهي را با توجيهات مثلا تئوريك لاپوشاني مي نمايند. اخيرا يكي از عناصر ضدانقلاب مقيم خارج به نام سيامك پورجزني درمصاحبه با راديو زمانه، علت ركود در فعاليت جريان حامي فتنه سبز در دانشگاه ها را عوامل ساختاري دانسته و اظهار داشت: «با نگاهي واقع بينانه مي بينيم كه افراد فعال اين جنبش، آموختگان مكتب جبهه ملي و احزاب سياسي نيستند. بلكه آموخته گروههايي هستند كه فعاليت سياسي شان به آن معنا تشكيلاتي نبوده و شايد هم نباشد. نيروهاي فعال در انجمن ها و گروههايي مانند دفتر تحكيم، نشريات دانشجويي و انجمن هاي دانشجويي مستقل، كار تشكيلاتي را به آن معنايي كه در دهه هاي سي و چهل تجربه شده بود تجربه نكرده اند. نمي دانند چگونه خود و روابطشان را سامان بدهند و در كنار يكديگر به فعاليت مشترك بپردازند.» اين تحليلگر ضدانقلاب در توجيه فضاي فعلي جريان فتنه در دانشگاهها، نه تنها كودتاگران سبز، بلكه اساسا همه انقلاب هاي مخملي را در جذب دانشجويان ناتوان عنوان كرده و گفت: «فضاي جهاني در مورد مبارزات دانشجويي چه مي گويد؟ عموما هيچ! مبارزات ناپي گير و آسان خواه انقلاب هاي مخملي كه بيش تر به كشاكش رقباي مافيايي شبيه هستند، نمي توانند دانشجويان را به سمت خود جذب كنند. چرا كه اين كشاكش ها، اين رقابت ها و اين انقلاب هاي مخملي به تغييرات واقعي منجر نشده اند.»


 



افشاي واسطه هاي طيف غيرقانوني تحكيم وحدت با منافقين

اخيرا سايت هاي خبري، از ارتباط دو تن از اعضاي شوراي مركزي و شوراي عمومي دفتر غيرقانوني تحكيم با سازمان مجاهدين خلق خبر دادند. در گزارش مربوط به اين افشاگري آمده است: «ع.ح دبير سياسي اين تشكيلات غيرقانوني و از حاميان مهدي كروبي در انتخابات يكي از مهم ترين رابط هاي اين مجموعه با منافقين بوده است. وي از همكاران سايت «خبرنامه اميركبير» بود و اخبار و اطلاعات كذب را با دريافت مبالغي جهت تخريب چهره نظام در اختيار منافقين قرار مي داد. سايت خبرنامه اميركبير كه با ادعاي ارگان رسانه اي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اميركبير آغاز به كار كرد، به تدريج در اختيار گروهك منافقين قرار گرفت و در نقش يك پايگاه اطلاعاتي، اهداف و برنامه هاي اين گروهك را در حوزه دانشجويي و جذب دانشجويان راديكال، اخراجي و تعليقي در دستور كار خود قرار داد. وي در سال هاي اخير با حفظ ارتباط سازماني اش با سرپل منافقين در اين سايت، فعاليت هاي زيادي از جمله خبرسازي، شايعه پراكني عليه نظام، جذب دانشجويان و ترغيب آن ها به اقدامات راديكال اين سازمان انجام داده است» اين گزارش همچنين مي افزايد: «گرداننده اصلي اين مجموعه و فردي كه هدايت ح و دوستانش را در دست دارد، فردي است به نام ر.ي از دانشجويان اخراجي دانشگاه اميركبير. نامبرده اكنون در سوئد اقامت دارد... وي پس از آنكه فعاليت اش را در سال هاي 82-83 در خبرنامه اميركبير متمركز مي سازد، به آرامي ارتباط با منافقين را از طريق خاله اش در فرانسه آغاز كرد و به عنوان يك حامي دانشجويي اطلاعات محيط هاي دانشگاهي را منتقل مي ساخته است. ر.ي در همين حال، همزمان با حضور در سايت خبرنامه اميركبير هسته 15 نفره اي از دانشجويان و دوستان نزديك اش را تشكيل داده و تقسيم كار براي سرويس دهي به اين گروهك را كليد مي زند.» انتشار اين خبر موجب شد كه سايت ضدانقلابي دانشجونيوز به دفاع از طيف غيرقانوني تحكيم وحدت بپردازد و از فشار نظام عليه آن در راستاي حمايت از طيف شيراز، سخن بگويد. البته سايت مذكور در حالي منكر چنين ارتباطي شد كه به حكم قانوني «دروغ گو كم حافظه است»، به حمايت از منافقين پرداخت و ناراحتي خود را از اينكه گروهك مذكور «منافقين» نام گرفته است، ابراز داشته و نوشت: «بسياري از فعالان دانشجويي، به دليل سوابق خانوادگي يا دلايل نامشخص ديگر، به ارتباط با سازمان مجاهدين خلق- كه جمهوري اسلامي آن را «منافقين» مي نامد و همكاري با آنان را «محاربه» اعلام كرده است- متهم شده اند.» دانشجونيوز افشاي هويت واقعي اعضاي طيف غيرقانوني تحكيم را در راستاي فشار بر اين تشكل غيرقانوني و تقويت طيف شيراز عنوان كرده و مدعي شد: «يكي از دلايل فشارهاي مختلفي كه بر اعضاي طيف علامه دفتر تحكيم وارد مي شود، مشروعيت بخشيدن به طيف دولتي و جلوگيري از همكاري دانشجويان با طيف علامه است. نهادهاي امنيتي پس از آنكه متوجه شدند با بازداشت فعالان دانشجويي، قادر به جلوگيري از همكاري دانشجويان با اين طيف نيستند، كوشيدند با بالا بردن هزينه هاي همكاري با طيف علامه، از ادامه همكاري دانشجويان با اين طيف، جلوگيري كنند.» اين ادعا در حالي است كه عمر طيف غير قانوني علامه همزمان به انزواي سياسي جريان اصلاحات در اوايل دهه 80 به دليل وابستگي به اين جريان - به پايان رسيده است و طيف شيراز هم در زمان دولت نهم و با حمايت آن ايجاد نشده است. جدايي اين طيف از تحكيم وحدت، به دوران دولت اصلاحات بر مي گردد.

 



تسهيل ارتباط خانواده دانشجويان با دانشگاه

به گفته غلامرضا خواجه سروي معاون فرهنگي و اجتماعي وزارت علوم وزارت علوم تمهيداتي را براي تسهيل ارتباط خانواده ها با دانشجويان انديشيده است. خواجه سروي، با اشاره به درخواست معاونين فرهنگي و دانشجويي دانشگاه هاي كشور براي تقويت ارتباط «خانواده و دانشگاه» اظهار داشت: «معاونين فرهنگي و دانشجويي حاضر در نشست سراسري كه در اردبيل برگزار شد، مباحث مختلفي را مطرح كردند كه تقويت ارتباط خانواده و دانشگاه يكي از مهمترين آنها بوده است.» وي افزود: «يكي از مواردي كه در اين نشست مورد بررسي قرار مي گيرد. هماهنگي براي ورود خانواده ها به محيط دانشگاه هاست تا به دنبال آن دفتري تحت عنوان دفتر ارتباط خانواده با دانشگاه ايجاد شود و سپس انجمن هاي خانه و دانشگاه در كليه دانشگاه ها فعال شوند تا بتوانيم از ظرفيت هاي بالاي خانواده ها در رويكردهاي فرهنگي در دانشگاه ها استفاده كنيم». معاون فرهنگي و دانشجويي وزارت علوم همچنين از تشكيل كارگروه تخصصي «ارتباط خانواده و دانشگاه» خبر داد.
لازم به ذكر است دوري دانشجويان از خانواده ها از يكسو و كاناليزه نشدن ارتباط خانواده ها و دانشگاه از سوي ديگر، از جمله مسائل موثر در بسياري از معضلات اخلاقي، سياسي و امنيتي دانشجويان است. تسهيل و هدايت ارتباط خانواده ها و دانشگاه، مي تواند در رفع اين معضل موثر باشد؛ چرا كه به اين طريق نظارت خانواده ها بر فرزندان شان افزايش مي يابد.

 



نخبه پروري و الزامات استفاده بهينه از ظرفيت هاي فكري و ذهني نخبگان

اگرچه نگاه به منابع و نيروي انساني به عنوان مهمترين سرمايه هر سازمان، به يك شعاري كليشه اي از سوي مديران تبديل شده است. اما بايد پذيرفت كه اين موضوع بخصوص در مورد افراد نخبه و تاثيرگذار، يك واقعيت انكارناپذير است. دانشمندان و نخبگان علمي علي رغم تفاوت هايي كه ممكن است در سن و جنس و نژاد داشته باشند، در يك نكته با هم مشترك هستند و آن نكته چيزي نيست جز رها شدن از گذشته و انديشيدن به آينده، شايد آنان از روش خاصي پيروي نكنند و جهاد علمي در مورد آنان، تابع روش خاص خودشان باشد، اما در عين حال منطقي مي انديشند و با اطمينان به سوي هدف هاي بزرگ حركت مي كنند.
نخبگان اين توان را دارند كه افراد هوشمند را نيز كشف و جذب نموده و از توانائي هاي آنها بالاترين بهره مندي را عايد سازمان خود نموده و جامعه را در مسير خودكفايي و استقلال به جوشش و حركت درآورند و اين در حاليست كه معمولا اكثر سازمان ها از اين فرصت استثنايي به درستي استفاده نمي كنند و با عملكرد نامناسب باعث به هدر رفتن فرصت ها و مانع از شكوفايي استعدادهاي درون سازماني مي شوند.
پس از انقلاب شكوهمند اسلامي و به دنبال آغاز توطئه هاي خرد و كلان متعدد بر عليه نظام نوپاي اسلامي و با بروز جنگ تحميلي و اعمال تحريم هاي ناجوانمردانه از سوي دشمنان اين مرز و بوم، در كنار خسارت هاي مادي فراواني كه اين بحران ها به همراه داشتند، در عين حال حضور خالصانه مردم در صحنه دفاع از انقلاب اسلامي و مقاومت سرسختانه رزمندگان دلير ايران اسلامي در برابر دشمن، پيامدهاي مثبتي را نيز براي كشور به ارمغان آورد كه تبديل تهديد تحريم و جنگ به فرصتي براي شكوفايي استعدادها و خلاقيت ها و برداشتن اولين گام ها در جهت عملي ساختن ابتكارات و خلاقيت ها با اتكاء به نبوغ مسلمان ايراني از جمله اين دستاوردها محسوب مي شود.
جايگاه نخبه پروري در كشور:
اگرچه رويكرد جديد بسيار كارساز و اثربخش بود، اما به علت درگيري تمامي اركان اداري و اجرايي كشور در جنگ اين نهضت ارزشمند نتوانست همه عرصه ها را تحت پوشش خود قرار داده و يك روند برنامه ريزي شده و فراگير را در ديگر موضوعات برقرار نمايد و همين مسئله سبب شد تا لطمات فراواني بر توان علمي كشور در ساير عرصه ها وارد شود. به همين دليل اين نكته يعني استفاده صحيح از ظرفيت هاي فكري نخبگان در جهت اعتلاي علمي كشور و رفع عقب ماندگي ها در ابعاد مختلف، بلافاصله پس از پايان دفاع مقدس از سوي حضرت امام(ره) مورد تاكيد مجدد قرار گرفته و در تاريخ 11/7/67 در مورد اهميت و ضرورت آن فرمودند:
«مهمترين عامل در كسب خودكفايي و بازسازي، توسعه مراكز علمي و تحقيقاتي و تمركز و هدايت امكانات و تشويق كامل و همه جانبه مخترعين و مكتشفين و نيروهاي متعهد و متخصصي است كه شهامت مبارزه با جهل را دارند و از لاك نگرش انحصاري علم به غرب و شرق درآمده و نشان داده اند كه مي توانند كشور را روي پاي خود نگه دارند. ان شاءالله اين استعدادها در پيچ و خم كوچه هاي اداره ها خسته و ناتوان نشوند.»
مقام معظم رهبري نيز از همان اوايل قبول مسئوليت رهبري مكررا بر ضرورت توجه به اين نكته تاكيد داشته اند، به طوري كه در تاريخ 19/4/68 در جمع كاركنان يكي از نهادهاي انقلابي، با اشاره به ويژگي هاي منحصر به فرد نهفته در وجود افراد فرمودند:
«نيروهايي كه علم ابتكار و تجربه و اخلاق و شوق و نشاط و اميد دارند، اين سرمايه عظيمي است. اگر ما توانستيم از اين سرمايه خوب استفاده كنيم، پيش خداي متعال سربلند خواهيم بود، و الا هيچ عذري نزد او نخواهيم داشت.»
عموميت بخشيدن به نخبه پروري و نوآوري كه پس از فرمان حضرت امام(ره) بعد از جنگ تحميلي حياتي نو يافته بود، در سال هاي اخير با طرح هوشمندانه موضوع نهضت نرم افزاري و متعاقب آن بيان ضرورت تهيه نقشه جامع علمي كشور از سوي رهبر معظم انقلاب اسلامي حضرت آيت الله خامنه اي (دامه بركاته) و تاكيد ايشان بر لزوم هدفمند نمودن و سرعت بخشيدن به حركت علمي كشور در بخش هاي مختلف، اين مسئله به يك دغدغه جدي براي مسئولين ذيربط تبديل و مجددا روند رو به رشد بخش علمي كشور، شتاب خوبي به خود گرفته است.
در اين رابطه آمارهاي سنوات قبل كه سالهاي آغازين احياء مجدد اين حركت عظيم بشمار مي رود، حاكي از رويدادهاي تلخي است كه در صورت تداوم آن مي توانست، آينده علمي كشور را نسبت به ساير كشورهاي منطقه و جهان، در وضعيت بسيار بدي قرار دهد.
براي مثال آمارها نشان مي دهد كه «در سال 78 به طور متوسط هر روز 15 كارشناس ارشد و 3/2 نفر داراي مدرك دكترا از كشور خارج شده اند.
همچنين بيش از 12% از مجموع 4200 نفر دانشجوي بورسيه اي كه بين سالهاي 64 تا 72 براي ادامه تحصيل به خارج از كشور اعزام شده اند، هنوز بازنگشته اند.
در مورد اعضاي هيئت علمي دانشگاه ها نيز وضعيت به گونه اي بوده كه از سال 1369 تا 1377 از مجموع 28 دانشگاه و موسسه آموزش عالي، 151 عضو هيئت علمي به عناوين مختلف شامل: مأموريت تحصيلي 63%، بهره گيري از فرصت هاي مطالعاتي 8% و مرخصي بدون حقوق 29% از كشور خارج شده اند.
براساس گزارش خبرگزاري مهر تا سال 1383 از مجموع 240 مدال آور المپيادهاي علمي كشور 120 تن آنها از كشور خارج و 90 نفر آنها مقيم آمريكا شده اند.
همچنين بررسي كميسيون مشورتي شوراي عالي انقلاب فرهنگي در سال 1380 حكايت از آن دارد، كه برپايه آمارهاي سرشماري سال 1990 در آمريكا، نزديك 220 هزار نفر خود را ايراني تبار معرفي كرده اند كه از اين تعداد حدود 77% آنها داراي تحصيلات دانشگاهي هستند، ضمن اينكه براساس اطلاعات منتشره دارايي 600 نفر از ايرانيان مقيم آمريكا از كل بودجه كشور در يك سال بيشتر بوده است. البته براساس آمار سازمان ملل متحد، اين آمار حدود 240 هزار نفر داراي تحصيلات دانشگاهي است كه 1826 نفر آنها به عنوان عضو تمام وقت هيئت هاي علمي در دانشگاه هاي اين كشور شاغلند.
زيان مالي مهاجرت نخبگان و به اصطلاح فرار مغزها از كشور، تا سال 83 حدود 38 ميليارد دلار برآورد شده، در حالي كه درآمد سالانه نفت در شرايط مطلوب، در همان سال ها حدود نيمي از اين مبلغ بود. متقابلاً اين روند براي كشوري مانند آمريكا ده ميليارد و پانصد ميليون دلار صرفه جويي فقط در هزينه هاي آموزشي به همراه داشته است.
مجموع اين اطلاعات نشان مي دهد كه ايران از نظر شمار مهاجران، در طبقه نيروي كار ماهر و متخصص، جزء ده كشور اول جهان قرار دارد، بطوري كه در سال هاي 1997، 1998 و 1999 با يك سير صعودي به ترتيب جايگاه هاي هفتم، ششم و پنجم را به خود اختصاص داده است.
اگرچه اقدامات مذكور بخصوص در چند سال گذشته، بيانگر مضاعف شدن تلاش ها و كسب دستاوردهاي علمي بزرگ و موفقيت هاي چشمگير در اين زمينه مي باشد، اما هنوز حلقه هاي مفقوده متعددي در مسير دستيابي نخبگان و دانشمندان ايراني به اهداف تعريف شده وجود دارد كه در بسياري از موارد مانع از متنفع شدن كشور از نتايج عملي و آثار مثبت و كاربردي اين حركت عظيم ملي، در بخش هاي مختلف شده است.
اين وضعيت باعث شده تا امروز سوالات زيادي مانند آنچه در ذيل به آن اشاره خواهد شد در ذهن نخبگان و متخصصين كشور شكل بگيرد:
1- آيا نخبگان براي عملي نمودن ايده ها و طرح هاي مبتكرانه و نوين خود تا آخرين مرحله و در تمام موضوعات علمي از حمايت هاي مادي و معنوي لازم برخوردار خواهند بود؟
2- آيا مرجع مشخص و صاحب صلاحيتي براي بررسي، ارزيابي و اظهارنظر علمي و تخصصي در مورد طرح ها، ايده ها و ابتكارات، اختراعات و خلاقيت ها در كشور وجود دارد؟
3- آيا در صورت تأييد طرح ها و ايده هاي نو، ساز و كار لازم براي ايجاد تعامل بين نخبگان و مراكز توليدي براي عملياتي و اجرايي شدن با بهره برداري از حاصل كار آنها در كشور پيش بيني شده است؟
4- آيا تضمين هاي لازم براي جلوگيري از كپي رايت غيرقانوني طرح ها، اختراعات و ابداعات، به معناي واقعي و قابل اجرا، در كشور وجود دارد؟
5- آيا ابزار، منابع، امكانات و فرصت هاي لازم براي تحقق انتظارات، و كاربردي شدن ايده هايشان در اختيار آنان قرار خواهد گرفت و به عبارت ديگر آيا چنين ساز و كاري در كشور ايجاد شده است؟
6- آيا معيارها و مكانيزم هاي ارزيابي عملكرد و شناسايي استعدادها به درستي طراحي و تعريف شده است؟
7- آيا مديران سازمان هاي ذيربط براي كارها، طرح ها و ايده هاي افراد، در حد شايسته ارزش قائل شده و آنها را مورد توجه قرار داده و امكان عملياتي شدن آنها را فراهم نموده اند؟
8- آيا واقعاً همه مديران ذيربط از درك و فهم و آمادگي لازم براي استفاده از خلاقيت ها و نوآوري ها در جهت ايجاد تحول منطقي، نظام مند و علمي در عرصه هاي مورد نظر، برخوردار هستند؟
9- آيا نخبگان مي توانند در مسير پرپيچ و خم مراحل اداري، در كوتاهترين زمان ممكن و قبل از آنكه، نابغه اي ديگر و در كشوري ديگر طرح مشابه اي ارائه دهد، طرح ها، ابتكارات و اختراعاتشان را به نام كشور خود ثبت و به مرحله توليد و بهره برداري برسانند؟
01- آيا براي ثبت و اخذ رسميت بين المللي طرح ها، بايد همچنان نيازمند تأييد كشورهاي خارجي باشيم و اصولاً چرا نبايد كشور ما به عنوان يكي از مراجع جهاني صدور تأييديه دستاوردهاي علمي، عمل نمايد؟
11- آيا رسيدن به مرحله توليد و بهره برداري از خلاقيت ها، شامل همه موضوعات مي شود يا قرار است در برخي از موضوعات فقط به افتخار كشف، اختراع، ابتكار و طراحي آن اكتفا كنيم.
21- آيا سازماني وجود دارد كه با اولويت گذاري نيازها، تلاش ها را در مسيري هدفمند هدايت نمايد؟
طرح اين سؤالات و شايد ده ها سوال ديگر در اين زمينه، همگي حكايت از آن دارد كه متأسفانه علي رغم تمام تلاش هاي صورت گرفته براي اعتلاي علمي كشور و برخورداري از ظرفيت ها و استعدادهاي فراوان موجود در جامعه، هنوز شرايط لازم براي استفاده بهينه و كامل از اين فرصت بالقوه فراهم نشده است و نگراني ها، كاستي ها و موانع فراواني براي دستيابي به اهداف سند چشم انداز بيست ساله كشور وجود دارد كه چنانچه مورد غفلت قرار گيرد، اقدامات صرفاً شكل صوري و تشريفاتي به خود گرفته و نتايج مورد انتظار در اين عرصه، به طور كامل محقق نخواهد شد، در حالي كه بنيانگذار انقلاب حضرت امام خميني(ره) نيز در تاريخ 6/10/59 شايد با نگراني از همين موضوع بود كه فرمودند: «دنيا بايد با علم و با علم جهت دار اداره شود».
اگرچه اقدامات حمايتي در سال هاي اخير در حد قابل ملاحظه اي توسعه يافته، اما متأسفانه هنوز وضعيت به گونه اي است كه بسياري از اقدامات در اين زمينه، در حد انجام مراحل اوليه يعني طرح موضوع، طراحي، توليد آزمايشگاهي و يا حداكثر ساخت نمونه متوقف و هرگز در داخل كشور به مرحله بهره برداري نمي رسد، در حاليكه صاحبان اين طرح ها و نتيجه تلاش آنها، بلافاصله از سوي شركتهاي خارجي مورد استقبال و حمايت قرار گرفته و نتايج كارشان كه سرمايه ملي كشور محسوب مي شود، در نهايت عايد بيگانگان شده و بعضا حتي منجر به مهاجرت خود آنان به خارج از كشور نيز مي گردد.
طبيعي است بخشي از اين نابساماني ها ناشي از فراهم نبودن بسترهاي لازم براي فعاليت هاي علمي و بخشي نيز ناشي از عدم حمايت كافي و شايسته و يا كم توجهي مسئولين به مولفه هاي برانگيزاننده در اين زمينه مي باشد، به عنوان مثال امروز اين سؤال براي بسياري از فعالان و علاقه مندان به عرصه نوآوري و خلاقيت مطرح است كه چرا در كشوري مانند ايران اسلامي كه شرايط جهان سومي را پشت سر گذاشته و با عزمي راسخ در رديف كشورهاي در حال توسعه قرار گرفته، هنوز نخبگان مدال آور علمي كشور، متناسب با شان وجايگاه علم در ايران و اسلام، مورد تشويق و تقدير قرار نمي گيرند و حداقل همسطح ورزشكاران به آنها بها داده نمي شود؟
چرا براي تشويق يك مدال آور علمي كه نتايج كارش پايدار، غرورآفرين، برتري ساز و متضمن توسعه كشور در ابعاد مختلف و بعضا مزاياي آن فراگير مي باشد و به تعبير اخير مقام معظم رهبري (دامه) باعث كسب قدرت در عرصه بين المللي مي گردد، به تشويقات جزئي كه حتي گاهي جبران هزينه هاي طرحش را نمي كند اكتفا مي كنند، در حاليكه كسب مقام هاي ورزشي در مقايسه با افتخارات علمي، اولا در گروهي از رشته ها مانند فوتبال كه برخي از موفقيت هاي آن با اتكا به بازيكنان خارجي صورت مي گيرد، نمي تواند چندان افتخارآميز بشمار آيد و ثانيا دستاوردهاي ورزشي صرفا جنبه سرگرمي داشته و آثار آن تقريبا مقطعي و زودگذر است.
الزامات موفقيت در اين زمينه:
در هر حال به نظر مي رسد براي گذر از اين وضعيت و دستيابي به موقعيت مطلوب و مورد نظر، تنها ايده پردازي و ارائه طرح ها و خلق ابتكارات جديد و ثبت مقاله در مجلات خارجي كفايت نمي كند و براي فراگير نمودن و منتفع ساختن كشور از مزاياي دستاوردهاي ناشي از تلاش دانشمندان و نخبگان كشورمان، بايد به الزامات كار بيش از پيش بينديشيم و تمام شرايط لازم را براي تحقق كامل و بدون نقص اهداف مورد نظر فراهم نماييم، شرايطي كه كسب جايگاه برتر علمي در منطقه و جهان مستلزم تامين و عملي شدن آنها مي باشد، از جمله:
1- نهادينه سازي فرهنگ نخبه شناسي، نخبه پروري و حمايت و بهره گيري از توانمندي هاي فكري و ذهني نخبگان از سوي مديران در بخش هاي مختلف دولتي و غيردولتي.
2- طراحي و ايجاد سازوكار لازم و همچنين تعيين متولي مشخص براي بررسي، ارزيابي، در صورت لزوم آزمايش و در نهايت اظهارنظر علمي و تخصصي در مورد ويژگي ها و قابليت هاي كيفي و كمي، كاربردي، امكان توليد انبوه، امكان اجرا و ساير پارامترهاي موردنظر در موضوعات و رشته هاي مختلف.
3- فرهنگ سازي و ايجاد شرايط لازم براي تقويت و توسعه ارتباط مراكز توليدي و خدماتي اعم از دولتي و غيردولتي با دانشگاه ها و ساير مراكز علمي، تحقيقاتي و پژوهشي، در جهت بومي سازي و ارتقاء كمي و كيفي محصولات و خدمات آنها با استفاده از دستاوردهاي علمي دانشمندان، نخبگان و ايده پردازان كشور.
4- تبليغ، ترغيب و جلب حمايت مراكز توليدي و خدماتي براي اطمينان به يافته هاي علمي نخبگان و دانشمندان ايراني و ريسك پذيري و استفاده از دستاوردهاي آنان، در جهت نوآوري و فراهم نمودن امكان حضور فعالتر در عرصه رقابت هاي جهاني و حتي داخلي.
5- بررسي علت و رفع حلقه مفقوده اي كه مانع از پيوند دستاوردهاي علمي با بخش توليد و كاربردي و عملياتي شدن آنها در كشور شده است.
6- ايجاد و ارتقاء انگيزه ها براي تسريع در روند فعاليتهاي علمي و برتري دادن و يا حداقل ايجاد همطرازي در تشويق و حمايت از مدال آوران نخبه كشور نسبت به ورزشكاران.
7- ايجاد كارآگاه و آزمايشگاه هاي فني در قالب شهركهاي فناوري يا مجتمع هاي علمي و همچنين ملزم نمودن اينگونه مراكز و نيز ساير مراكز علمي، پژوهشي و دانشگاهي در بخش دولتي و حتي خصوصي، براي همكاري فني و علمي با نخبگان و در صورت لزوم تامين بودجه و ابزار و مواد اوليه براي اجراي طرحهاي پيشنهادي.
براي اين منظور مي توان ضمن ايجاد جايگاه (باكس) ويژه در ساختار تشكيلاتي مراكز مذكور، درصد مشخصي از امكانات و درآمد آنها را به همكاري با نخبگان اختصاص داد.
8- ارائه تضمين هاي لازم براي بهره برداري، توليد انبوه يا خريداري طرح هاي تاييد شده، توسط دولت و يا حداقل ضابطه مند نمودن صدور فناوريهاي كسب شده به خارج از كشور و همچنين حمايت قوي در برخورد با كساني كه قانون منع كپي رايت را در اينگونه موارد رعايت نمي كنند.
9- ايجاد شعب بنياد نخبگان در سراسر كشور به منظور انجام حمايت هاي اوليه از نخبگان و محققين و فراهم نمودن شرايط لازم براي ايجاد ارتباط آنان با مراجع ذيربط و ذينفع و جلب حمايت و همكاري در جهت طي مراحل علمي و اداري و ساير امور مشابه.
بديهي است با توجه به تشديد رقابتهاي جهاني و به خصوص منطقه اي در اين عرصه، سرعت عمل در اين زمينه بسيار ضروري بوده و از اهميت فوق العاده اي برخوردار مي باشد و در صورت اعمال مديريت صحيح مي تواند در حد قابل توجهي، زيانهاي ناشي از كندي كار در گذشته را نيز جبران نمايد.
تجارب ساير كشورها نيز بيانگر اين موضوع است كه بومي سازي علوم و كسب موفقيت تا حد بهره برداري فراگير و توليد انبوه محصولات علمي، مستلزم اتكاء و اعتماد به دانشمندان و نخبگان كشور است. همچنان كه ژاپني ها در آغاز برنامه استراتژيك خود براي توسعه، واردات اكثر محصولات خارجي را به طور كامل ممنوع نموده و چيني ها نيز اعلام كردند هر محصول را فقط يكبار وارد كشور مي كنيم و براي تامين نياز كشور در مراحل بعد، خودمان آن محصول را توليد مي كنيم و بديهي است كه اتخاذ اينگونه سياست ها و استفاده از ساير روش هاي مشابه، نقش موثري در موفقيت آنها داشته است.
در اين راستا اگرچه توليد علم در جمهوري اسلامي نيز از جايگاه و اهميت بالايي برخوردار است. اما اين مقدار كافي نبوده و براي تبديل دانش و يافته هاي علمي و پژوهشي دانشمندان و نخبگان به محصولات كاربردي و بومي و تحقق سند چشم انداز توسعه كشور، قطعا در گام بعد بايد اطمينان به نخبگان و دانشمندان ايراني و پس از آن استفاده فراگير و توليد انبوه دستاوردهاي علمي و پژوهشي آنها را نيز كاملا مورد توجه قرار داده و مهم تلقي نمود و به عبارت ديگر موفقيت در اين زمينه را بايد در كاربردي كردن و به توليد رساندن اين دستاوردها جستجو نماييم.

 



حجت الاسلام محمديان: اقتدار علمي ايران در گرو تربيت عالي دانشجويان است

مسئول نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها گفت: وظيفه تربيت عالي حدود چهار ميليون دانشجوي كشور بر عهده دانشگاه ها است؛ چرا كه با تربيت اين قشر بزرگ از جامعه، اقتدار علمي كشور تثبيت مي شود.
حجت الاسلام محمد محمديان طي سخناني در شوراي دانشگاهي خراسان جنوبي به اجراي طرح ضيافت انديشه در دانشگاه ها اشاره كرد و اظهار داشت: با وجود پيش بيني ها، استقبال دانشجويان از اين طرح بسيار خوب بود؛ به طوري كه با ثبت نام حدود 100 هزار نفر مجبور به بستن سايت شديم تا امكان خدمات دادن به دانشجويان بهتر فراهم شود.
وي تصريح كرد: استقبال دانشجويان از اين طرح در ماه رمضان حتي در بعضي از استان ها به 3000 تا 3500 نفر مي رسد كه قابل ستايش است.
مسئول نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها با بيان اينكه فرصت موجود در كشور اسلامي ايران در مقايسه با تاريخ فعاليت هاي خداپرستان و موحدان فرصتي بي نظير است، تصريح كرد: اين فرصت به وجود آمده نه تنها از نظر كمي، بلكه از نظر كيفي نيز قابل مقايسه با اين تاريخ نيست؛ هر چند اين فرصت و امكانات به وجود آمده حاصل تلاش و تحمل رنج هاي هزاران مسلمان است.
محمديان اضافه كرد: تشكيل نظام اسلامي حاصل به دار كشيده شدن انسان ها، تحمل شكنجه ها و زندان رفتن انسان هاي خداپرست است كه راه نجات بشريت را فراسوي مردم جهان گذاشتند.
وي به نقش ايران در آينده مسلمانان جهان اشاره كرد و افزود: انقلاب اسلامي به تمام مسلمانان دنيا اين جرات را داد كه با شجاعت مسلمان بودن خود را اعلام و به مسلمان بودن خود افتخار كنند.
مسئول نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها با اشاره به پيشرفت هاي امروز ايران اسلامي در زمينه هاي مختلف تصريح كرد: هر چند ماهواره اميد در مقايسه با ماهواره هاي ساير كشورها در سطح پايين تري است، ولي ماهواره اميد، اميد مسلمانان جهان اسلام، و راهي روشن به آينده موفقيت آميز است.
محمديان ادامه داد: منحني نظام سلطه از آغاز انقلاب اسلامي رو به تنزل است و منحني فعاليت هاي ايران در عرصه هاي مختلف اقتصادي، سياسي و نظامي سير صعودي دارد و با قبل از انقلاب قابل مقايسه نيست.
وي به عدم جدايي دين از علم تاكيد كرد و گفت: هر چند كشورهاي غربي سعي در جدايي دين از علم دارند تا با كنار گذاشتن دين، از علم استفاده ابزاري كنند، اما ايران با 30 سال تلاش توانست اين پيام را به جهانيان برساند كه دين و علم نه تنها جدايي ناپذير، بلكه مكمل يكديگرند.

 



دانشجويان استعداد درخشان دانشگاه هاي علوم پزشكي خواستار شدند:
تشكيل انجمن ويژه استعدادهاي درخشان

در مراسم گردهمايي دانشجويان استعداد درخشان دانشگاه هاي علوم پزشكي، تعدادي از دانشجويان به بيان مشكلات پرداختند و خواستار بازنگري آيين نامه استعدادهاي درخشان شدند.
به گزارش ايسنا، در اين گردهمايي يكي از دانشجويان استعداد درخشان دانشگاه علوم پزشكي قزوين با انتقاد از مغايرت آيين نامه استعداد درخشان وزارت بهداشت با بنياد ملي نخبگان، گفت: چگونه در حالي كه منابع و سطوح آموزشي دانشگاه هاي مختلف متفاوت است، تنها معدل درسي ملاك نخبگي قرار مي گيرد؛ در حالي كه بر اساس آيين نامه بنياد ملي نخبگان برگزيدگان جشنواره هاي مختلفي چون رازي و غيره جزو بنياد محسوب مي شوند.
دانشجوي ديگري از دانشگاه علوم پزشكي لرستان با اشاره به محروم بودن دانشگاه علوم پزشكي لرستان، گفت: اين دانشگاه از امكانات مناسبي برخوردار نيست و با كمبود استاد و انترن روبرو است.
دانشجوي استعداد درخشان ديگري از دانشگاه علوم پزشكي تبريز هم خواستار بازنگري معيارهاي آيين نامه استعداد درخشان شده و افزود: در رشته پزشكي براي شركت سال اول در آزمون دستياري، نياز به برخورداري از تسهيلات استعداد درخشان است و نبايد اينگونه باشد كه فقط اين دسته از دانشجويان بتوانند قبل از گذراندن طرح در اين آزمون شركت كنند.
وي با طرح اين سوال كه ميزان ارتباط و هماهنگي وزارت بهداشت با بنياد ملي نخبگان در چه حد است و معيارهايي كه وزارت بهداشت براي شناسايي استعدادهاي درخشان قبول دارد به معناي نخبگي در بنياد هم مي باشد يا نه ؟ و آيا تلاش شده كه براي اين موضوع يكسان سازي صورت گيرد؟ گفت: بر ضرورت واحد مديريت براي دانشجويان علوم پزشكي تاكيد داريم و متاسفانه واحدهاي مديريتي در رشته هاي علوم پزشكي به خوبي ديده نشده است.
دانشجويان استعداد درخشان براي مهمان شدن در الويت قرار گيرند
انجمن ويژه دانشجويان استعداد درخشان تشكيل شود
يكي ديگر از دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي سمنان خواستار ارائه تسهيلاتي براي مهمان شدن دانشجويان استعدادهاي درخشان شد و پيشنهاد داد كه انجمن ويژه استعدادهاي درخشان ايجاد شود تا تبادل اطلاعات در دانشگاه هاي مختلف صورت گيرد و دانشجويان استعدادهاي درخشان اين دانشگاه ها بتوانند مجوز ورود به مابقي دانشگاه ها را داشته باشند.
وي با بيان اينكه متاسفانه دانشجويان پزشكي بسيار بي انگيزه هستند، اظهاركرد: بايد جاذبه هاي بيشتري چون اجراي كامل طرح پزشك خانواده براي دانشجويان پزشكي درنظرگرفته شود.
وي در ادامه خواستار واگذاري برگزاري آزمون هاي وزارت بهداشت به سازمان سنجش شد و گفت: بايد همانگونه كه به دانشگاه هاي مادر بودجه هاي كلان تعلق مي گيرد براي ديگر دانشگاه ها فرصت رقابت با دانشگاه هاي مادر در نظر گرفته شود.
افزايش ظرفيت آزمون دستياري، ربطي به سهميه آزاد نداشت
نبايد برگزاري دوره آموزشي دستياران به تعويق افتد
يكي ديگراز دانشجويان استعدادهاي درخشان دانشگاه علوم پزشكي تهران نيز با اشاره به تخلف و ابطال آزمون دستياري گفت: اتفاقي كه امسال براي آزمون دستياري رخ داد بسيار مايه تاسف جامعه پزشكي بود و متاسفانه پس از اعلام ظرفيت ها مشاهده شد كه افزايش ظرفيت ها ربطي به سهميه آزاد ندارد.
وي با انتقاد بر به تعويق افتادن آغاز دوره آموزشي برخي از دستياران گفت: متاسفانه بنده جراحي اعصاب دانشگاه علوم پزشكي شيراز پذيرفته شدم كه گروه به دليل محدوديت ظرفيت، با قرعه كشي شروع دوره بنده را شهريور سال 90 عنوان كرده است و يكي ديگر از دانشجويان كه در دوره دستياري راديولوژي دانشگاه علوم پزشكي تهران پذيرفته شده است دوره آموزشي آن از بهمن 89 قرار است شروع شود كه اميد است اين موضوع پيگيري شود.
دانشجوي استعداد درخشان ديگري از دانشگاه علوم پزشكي مشهد با تاكيد بر اينكه بحث درمان در دانشگاه هاي علوم پزشكي از آموزش پررنگ تر است، گفت: متاسفانه هنوز وعده وزارت بهداشت مبني بر عضويت نفرات برتر المپياد علمي دانشگاه هاي علوم پزشكي در بنياد ملي نخبگان محقق نشده است.
دانشجوي استعداد درخشان دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي نيز در ادامه با انتقاد از برگزاري دوره هاي آموزشي دانشجويان واحدهاي بين الملل با دانشجويان دانشگاه هاي مادر، خواستار رسيدگي به اين موضوع شد.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14