(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 6 شهريور  1389- شماره 19728

آثار و پاداش خوف از عذاب هاي الهي



آثار و پاداش خوف از عذاب هاي الهي

سيدمحمدرضا يزدي
عذاب به معناي عقوبت، مجازات، شكنجه و ايجاد درد شديد است. اصل تعذيب در زبان عربي چنان كه راغب اصفهاني در مفردات الفاظ قرآن كريم بيان كرده، زدن زياد با انتهاي تازيانه و بند شلاق است. از اين رو عذاب را مي توان معادل شكنجه در زبان فارسي دانست.
در قرآن كساني كه بر خلاف آموزه هاي عقلاني و وحياني عمل مي كنند، به عذاب، انذار داده شده اند. در اين آيات، انواع و اشكال عذاب هاي دنيوي و اخروي به عنوان عقوبت عصيان كاران بيان شده است. هدف از بيان عذاب ها، ايجاد ترس و خوف در بشر و وادار كردن اختياري به اطاعت و ترك عصيان است.
نويسنده در اين مطلب با بررسي آموزه هاي قرآن قصد دارد تا عوامل و آثار خوف از عذاب را در زندگي بشر تبيين كند كه باهم آن را ازنظر مي گذرانيم.
انواع عذاب
عذاب و عقوبت هاي الهي در اشكال مختلف براي اهداف گوناگون صورت مي گيرد؛ چراكه برخي از عذاب ها، تنبيهي و هشداري و برخي ديگر امتحاني و آزموني و برخي ديگر عذاب هاي كيفري و پاداشي است، چنان كه عذاب هاي الهي حتي به شكل نعمت نيز خودنمايي مي كند بطوري كه بر خلاف ظاهر آن، باطن آن نعمت چيزي جز عذاب نيست. بنابراين نمي توان گفت كه همه عذاب هاي الهي يكسان و براي دست يابي به يك هدف است؛ هرچند كه مي توان گفت كه هدف نهايي در همه اين موارد، توبه و بازگشت بشر به مسير اصلي و صراط مستقيم اسلام و تسليم و اطاعت است.
در آيات قرآني از نزول باران هاي توفان زا به عنوان ابزار عذاب (هود آيه44 و آيات ديگر)، عذاب كردن با ابرهاي هلاكت بار (شعراء آيات176تا 189)، نزول آتش سوزنده (قلم آيات17تا19)، بارش برف قرمز(اعراف، آيات130و 134)، فرو رفتن در زمين (نحل آيه45و اسراء آيه68)، سيل بنيان كن(سباء آيات15تا17)، ثروت و مال(توبه آيه55) به عنوان نمونه ها و مصاديقي از عذاب هاي الهي ياد شده است كه مي توان از اين نمونه ها پي برد كه تنوع عذاب تا چه اندازه است.
عذاب هاي الهي هم چنين به شكل بسته شدن دهان (يس آيات64و 65)، عذاب آسماني(بقره آيات47و 58و 59 و عنكبوت، آيات33 و 34)، محروميت از امداد الهي (آل عمران آيات21و 22و نساء آيه173)، مسخ شدن (بقره آيات65و 66)، نابودي محصولات(كهف آيات32و 34و 42) ذلت و خواري(بقره، آيه90)، استيصال و استدراج و لعنت انجام مي شود كه انسان مي بايست همواره هوشيار باشد تا گرفتار يكي از اين ها نشود. راه رهايي نيز جز استغفار و توبه در هنگام گناه و خطا و عصيان و انجام واجبات و ترك محرمات در طول عمر نيست.
سبب تنوع عذاب هاي الهي و اشكال مختلف آن در دنيا و آخرت از آن روست كه براساس نظام مجازات الهي مي بايست ميان گناه و عذاب تناسب باشد (بقره آيات14و 15 و اعراف آيه51 و توبه آيه67 و آيات ديگر) بنابراين، با اين كه عذاب هاي الهي حتمي و ترديدناپذير (انعام آيه134) و مختلف هستند، ولي اين تنوع و اختلاف به سبب تنوع و اختلاف در گناه و خطايي است كه از بشر بروز پيدا مي كند.
همچنان كه در اين آيات و آيات ديگر فلسفه تنوع و اختلاف عذاب ها در دنيا و آخرت بيان شده فلسفه و هدف اصلي ايجاد نظامي به نام نظام مجازات الهي و عذاب نيز بيان شده است. براساس برخي از آيات، هدف و فلسفه وجودي كيفر و پاداش در دنيا و آخرت، تبيين حقانيت هدفمندي جهان هستي مي باشد (ص آيات 27 و 28 و نيز جاثيه آيه 22) البته آياتي چون آيات 74 تا 76 سوره مؤمنون يكي ديگر از فلسفه هاي عذاب كافران و منحرفان را نجات از طغيان و تضرع به درگاه الهي برمي شمارد.
عوامل عذاب هاي الهي
عوامل و موجبات عذاب هاي الهي در يك كلمه طغيان و عدم اطاعت از آموزه هاي عقلاني و وحياني مي باشد. اين معناي عام، مصاديق بسياري دارد كه در آموزه هاي قرآني بيان شده است. ازجمله مي توان به آبروريزي و هتك حرمت افراد (نور آيه 19)، آخرت فروشي (بقره آيه 86)، آواره سازي مردم از خانه و كاشانه (بقره آيه 85)، تفرقه و اختلاف افكني (آل عمران آيه 105) ادعاي الوهيت (قصص آيه 38 و 40)، ادعاي ربوبيت (نازعات، آيات 24 و 25)، ادعاي نبوت (انعام آيه 93)، اذيت و آزار پيامبر (توبه آيه 61)، استراق سمع (صافات آيات 7 تا 9) اسراف (طه آيه (127) اسطوره خواندن قيامت و قرآن (نحل آيات 24 و 26 و 27 و نيز احقاف آيات 17 و 18) و اطاعت از شيطان (لقمان آيه 21) و اطاعت از مستكبران (ابراهيم آيه 21)، اعراض و رويگرداني از آيات خدا (انعام آيات 4 تا 6) و مانند آن اشاره كرد.
همه اين ها در حقيقت بيانگر ترك اطاعت از خدا و اسلام (توبه آيه 74) و اعراض از خداوند (فتح آيه 17) و انكار معاد (انعام آيات 29 و 30) است كه جلوه هاي مختلفي مي يابد. برشمردن همه اين مصاديق خارج از حوصله اين مقاله است.
خوف از عذاب
يكي از عوامل اصلي اطاعت افزون بر محبت به خدا و توجه يابي به جمال و رحمانيت خداوندي،خوف از مقام جلال الهي است. از اين رو كساني كه نسبت به مجازات الهي در دنيا و آخرت ترسناك هستند، مي كوشند تا با اطاعت از آموزه هاي عقلاني و وحياني، در مسيري گام بردارند تا گرفتار عذاب نشوند.
خداوند در آيه 57 سوره اسراء يكي از عوامل دعوت به توحيد را ترس مردم از عذاب هاي الهي مي داند. از اين رو مؤمن آل فرعون از قوم خويش مي خواهد تا به حضرت موسي(ع) ايمان آورند تا به كيفري هم چون عذاب هاي اقوام پيشين گرفتار نيايند. (غافر آيات 28 تا 30) وي همچنين در همين آيات به قوم خويش هشدار مي دهد كه اين عذاب در قيامت نيز دامن گير آنان مي شود اگر به خداوند و پيامبرش ايمان نياورند.
ترس و نگراني حضرت ابراهيم(ع) از گرفتار شدن عمويش «آزر» به عذاب الهي نيز سبب مي شود تا وي را به ايمان به خدا و اطاعت از فرمان هاي الهي دعوت كند. (مريم آيات 41 تا 45) همچنين ترس پيامبر(ص) از عذاب روز بزرگ قيامت و ابتلاي رويگردانان از استغفار و توبه (هود آيات 2 و 3) موجب مي شود تا ايشان را به توحيد و عبادت خداوند دعوت كند.
خداوند در آيات 22 و 27 سوره معارج بيان مي كند كه نمازگزاران از ترس عذاب الهي به نماز رو مي آورند و خداوند را عبادت مي كنند.
به هر حال يكي از علل و عوامل اطاعت و تسليم و بندگي در برابر خداوند، خوف مردم از عذاب هاي الهي در دنيا و آخرت است.
آثار خوف از عذاب
خداوند در آياتي به آثار خوف از خدا و عذاب هايش توجه مي دهد كه در اين جا به بخشي از آن ها اشاره مي شود.
از كاركردهاي خوف از خدا و عذاب الهي آن است كه انگيزه براي كارهاي خوب و نيك و اطاعت از خداوند فراهم مي آيد و حتي انسان هايي براي رضاي خداوند و ترس از دوزخ و عذاب هايش به احسان و ايثار رو مي آورند. آيات 8 تا 10 سوره انسان به نمونه اي از اين ايثار اشاره مي كند كه در آن اطعام خالصانه مسكين، يتيم و اسير به سبب ترس و خوف از روز سخت قيامت بيان شده است.
از ديگر كاركردهاي خوف از عذاب، عبرت و پندگيري است تا به سوي كارهاي بد و زشت گرايشي پديد نيايد و انسان به سبب آن كه كيفر ستمگران را مي بيند به سوي ستمگري رو نياورد. (ذاريات آيات 32 تا 37 و نيز هود آيات 102 و 103)
فرار از جنگ با مومنان و فتنه گري، از ديگر كاركردهاي خوف است كه خداوند در آيه 48 سوره انفال با اشاره به فرار ابليس از ميدان جنگ بدر به آن اشاره مي كند. ابليس در گزارشي كه خداوند مي دهد، علت گريز و فرار خويش را ترس از گرفتار شدن در عذاب الهي مي داند. ابليس با آن كه از سوي خداوند تا قيامت مهلت گرفته است، با اين همه هراسان بود كه اگر در ميدان جنگ عليه مومنان باقي بماند، عذاب الهي در همين دنيا وي را در برگيرد و مجازات سختي را ببيند. از اين رو از ترس عذاب الهي در دنيا از ميدان جنگ عليه مومنان مي گريزد.
اصولاً اگر كسي احتمال بدهد كه عمل فتنه انگيز او هزينه گزافي برايش به همراه خواهد داشت، دست از فتنه گري بر مي دارد و دست به آن عمل نمي زند. بنابر اين مي توان گفت كه ترس از عذاب و شكنجه و هزينه هاي سنگين موجب مي شود تا شخص احتياط كرده به سادگي به گناه تن ندهد و در آشوب و بلوايي شركت نكند كه هزينه آن گزاف است.
خداوند در آيه 15 سوره يونس تبيين مي كند كه ترس پيامبر (ص) از عذاب آخرت، مانع پاسخ مثبت دادن آن حضرت (ص) به درخواست مشركان شده است. به اين معنا كه ترس از مجازات قطعي، آدمي را محتاط مي كند و اجازه نمي دهد تا خودسرانه و بي احتياط گام در راهي نهد كه هزينه گزافي بر او تحميل مي كند.
پاداش خوف از عذاب
ترس از عذاب الهي همانگونه كه آثار و كاركردهايي در دنيا دارد، موجب مي شود تا شخص از آثاري به عنوان پاداش نيز بهره مند شود.
خداوند در آيات 27 و 28 و 35 سوره معارج، خوف از عذاب پروردگار را سبب تكريم شخص در بهشت مي داند. به اين معنا كه پاداش بهشت تنها براي كساني نيست كه خداوند به سبب محبت پرسش مي كنند، بلكه حتي اگر انگيزه اطاعت و تسليم دربرابر خداوند، ترس از دوزخ و عذاب هاي الهي باشد، پاداش بهشت بر آن مترتب مي شود. به اين معنا كه آن چه در اين آيات مورد تاكيد قرار مي گيرد، توجه به انگيخته يعني اطاعت و تسليم در برابر خداوند است و توجه و اهتمامي به انگيزه يعني عامل و موجب تسليم و اطاعت يعني خوف از عذاب نمي شود.
بنابراين آنچه مهم است، انگيخته يعني اطاعت از خداوند است و انگيزه هرچند كه مهم مي باشد ولي دراينجا جايگاهي ندارد. پس انسان اگر به هر انگيزه اي چون محبت يا ترس از خداوند، او را اطاعت كند، فرقي در گرفتن پاداش بهشت نخواهدداشت. البته اگر انگيزه محبت باشد، اطاعت، شيرين تر و گواراتر مي باشد، ولي بسياري از مردم تنها به انگيزه ترس از خداوند و عذاب هاي اوست كه اطاعت مي ورزند و عصيان نمي كنند.
از ديگر پاداش هايي كه خداوند براي خوف از عذاب بيان مي كند، سرور و شادماني مؤمنان از جانب خداوند است كه در آيات 5 و 10 و 11 سوره انسان به آن اشاره شده است. در حقيقت سرور مؤمنان در دنيا و آخرت، مي تواند به سبب خوف از عذاب الهي درقيامت باشد. به اين معنا كه خوف از عذاب در رستاخيز شخص را به سوي اطاعت الهي مي كشاند و به طور طبيعي آثار اطاعت، سرور و شادماني باطني خواهدبود.
مصونيت از كيفر و پيامدهاي آن، از ديگر آثار پاداشي خوف از عذاب هاي سخت است كه خداوند در آيات پيش گفته براي ابرار و نيكان بيان مي كند. بنابراين اگر كسي بخواهد از كيفر الهي ايمن شود بايد از عذاب هاي الهي هراسان و ترسان باشد. همين ترس موجب مي شود تا اطاعت وي خالصانه براي خدا گردد و در قيامت از دوزخ و عذاب هاي آن در امان باشد.
خداوند درآيه 15 سوره انعام و نيز 13 سوره زمر بيان مي كند كه عامل اصلي عذاب الهي عصيان است. بنابراين ترس از قيامت و عذاب هاي الهي در آن روز به عنوان عامل مهم بازدارنده از عصيان است و موجب مي شود تا آدمي به سوي اطاعت كشيده شود و از آثار و پيامدهاي طبيعي سود برد كه از مهمترين آنها مصونيت يابي از كيفر، و دستيابي به بهشت و سرور مي باشد.
به عبارت ديگر، ترس آدمي از عذاب الهي خود عامل بازدارنده اي از عصيان و محرك قوي براي اطاعت مي باشد كه به طور طبيعي آثار و پيامدهاي اطاعت را براي آدمي موجب مي شود. در آيات پيش گفته اين معنا به اشكال مختلف مورد تاكيد و اهتمام قرار گرفته است.
انسان اگر بداند كه عذاب هاي الهي بس بزرگ (بقره آيه 7 و آل عمران آيه 105)، بي وقفه و مداوم (مريم آيات 77 و 79)، جاودانه و هميشگي (مائده آيه 37 و توبه آيه 68) تلخ تر از عذاب هاي زميني (قمر آيه 46)، دردناك (بقره آيه 10 و 104)، پليد و زشت (سباء آيه5)، ذلت بار و خواركننده (بقره آيه 90) زشت و نگران (طلاق آيه8)، سريع و بي تاخير (بقره آيه 202)، سوزان (انفال آيه50)، شديد (ال عمران آيه4)، فراگير (هود آيه 84)، هولناك (ابراهيم آيه 42) و مانند آن است هرگز به سوي گناه و عصيان گرايش نمي يابد. مشكل اين است كه ما تصوير و ترسيمي درست از مفهوم عذاب نداريم و يا آن كه آن را جدي نگرفته ايم وگرنه اگر بدانيم كه عذاب هاي الهي از چه صفاتي هم چون صفات پيش گفته برخوردارند و انسان در دنيا و آخرت گرفتار آن خواهدشد، هرگز به خود اجازه عصيان نمي داديم.
اين آيات تنها به عنوان انذار و هشدار آمده است تا آدمي را درمسير درست هدايت الهي يعني صراط مستقيم اسلام و تسليم و اطاعت قرار دهد. باشد با درنگ دراين آيات مسير خود را تصحيح و اصلاح كنيم و به خود اجازه ندهيم درمسيري گام برداريم كه با سرنوشتي چنين شوم و دردناك مواجه خواهيم شد.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14