(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 13 مهر 1389- شماره 19756

دانشگاه آزاد هدف است يا بهانه؟
شفاف سازي قانوني مصاديق حجاب و عفاف دردانشگاه ها
اداي احترام اساتيد حامي جريان فتنه در دانشگاه تهران به پرچم اسرائيل
ثروت يك دلال دانشگاه آزاد درمجلس
زلزله اي كه هزاران آبادي برجاي خواهد گذاشت
داستان دشمني و حماقت
رحيم پور ازغدي:هدف از اسلامي كردن علوم انساني باز توليد بخش علم نما است



دانشگاه آزاد هدف است يا بهانه؟

نام دانشگاه آزاد هراز چند گاهي و به مناسب هايي بر سر زبان ها مي افتد؛«طرح مباحثي در دادگاه اغتشاشات مبني بر حمايت مالي اين دانشگاه از جريان فتنه، «تصويب اساسنامه جديد دانشگاه آزاد در شوراي عالي انقلاب فرهنگي، ابلاغ آن از سوي رئيس جمهور و اجتناب مديريت دانشگاه از پذيرش اساسنامه جديد، «بحث وقف دانشگاه آزاد و ماجراهاي كشدار مربوط به آن» و... از جمله مباحثي بود كه طي چند ماه گذشته نگاه ها را به سمت اين دانشگاه متمايل كرد. به دنبال دعواهاي مربوط به وقف و اساسنامه جديد بين دولت و اين دانشگاه، رهبر معظم انقلاب، طي دو نامه جداگانه خطاب به هاشمي رفسنجاني (رئيس هيئت مؤسس دانشگاه آزاد) و احمدي نژاد (رئيس شوراي عالي انقلاب فرهنگي)، ضمن تاكيد بر قانوني بودن مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي، خواستار توقف اجراي آن شدند و هيئت مؤسس دانشگاه آزاد را نيز از تصرف مبني بر وقف اين دانشگاه بازداشتند. ايشان در عين حال امكان شرعي و قانوني وقف دانشگاه آزاد را نيز به هيئتي از متخصصان فقهي و حقوقي سپردند كه تصميم نهايي درباره دانشگاه آزاد و چالش ميان هيئت مؤسس دانشگاه شوراي عالي انقلاب فرهنگي موكول به ارائه نظر اين هيئت گرديد. پس از چندي هيئت متخصصان فقهي و حقوقي امور از طرف رهبر معظم انقلاب كه سرپرستي آن را آيت الله آملي لاريجاني، رئيس قوه قضائيه برعهده داشته است، وقف اموال دانشگاه آزاد را نادرست تشخيص داد. اما با اين همه مسئولين دانشگاه همچنان برماجراي وقف پاي مي فشارند. به گونه اي كه اخيرا هاشمي رفسنجاني، رئيس هيئت امناي دانشگاه آزاد اسلامي گفته است:«براساس فتواي رهبر و 4مجتهد كه درهيئت موسس حضور داريم تصميم به وقف اين دانشگاه گرفته ايم، صيغه آن نيز خوانده شد و قبض و اقباض نيز انجام شد كه فكر نمي كنيم كسي بتواند آن را به هم بزند و اگر كسي توانست اين كار را انجام دهد از خداوند قوي تر است و از اوپس مي گيرد.» وي تاكيد كرده است كه حتي اگر اموال دانشگاه آزاد اموال دولتي باشد، در هر صورت وقف شده است. هاشمي فتواي رهبر انقلاب را هم مبني بر اين مسأله دانسته است. تاكيد چندين باره در مورد مثبت بودن نظر رهبر انقلاب در وقف اين دانشگاه درحالي است كه دفتر معظم له در عصر روز 10 شهريور 88 با صدور اطلاعيه اي تاكيد كرده بود كه «موافقتي از ناحيه رهبر معظم انقلاب اسلامي در خصوص وقف اموال دانشگاه آزاد اسلامي اعلام نشده است.» آنچه كه در اين رابطه مشهود است آن كه هزينه كردن رهبري دراين ماجرا تنها يك پوشش براي ايجاد وجهه شرعي دراين رابطه است و بدون شك نظر رهبر معظم انقلاب همان دو نامه اي است كه از سوي ايشان صادر شده است. به طور كلي در ماجراي وقف دانشگاه توجه به اين نكته ضروري است كه نه تنها اصل بحث وقف، يك «ظاهرسازي» براي فرار از پاسخ گويي در زمينه مباحث مطرح شده پيرامون مديريت دانشگاه آزاد به نظر مي آيد؛ بلكه دور از ذهن نيست كه اصل «دانشگاه آزاد» و ماجراسازي پيرامون آن تنها يك بهانه باشد. به نظر مي رسد هدف واقعي جريان وابسته به محافل قدرت و ثروت دراين بازي، قدرت، قدرت نمايي در برابر دولت و امتياز ستاني از آن باشد.


 



شفاف سازي قانوني مصاديق حجاب و عفاف دردانشگاه ها

مصوبات 19گانه شوراي هماهنگي فعاليت هاي فرهنگي دانشگاه ها درباره عفاف و حجاب دانشگاه هاي سراسر كشور ابلاغ شد. كه طي آن موضوعاتي با محوريت مسائل اخلاقي و اخذ تعهدنامه از آنها تصويب شده است. تهيه شناسنامه فرهنگي براي دانشجويان جهت پايش برنامه هاي فرهنگي دانشجويان، تهيه ميثاق نامه دانشجويان با ذكر موارد فرهنگي از جمله مسائل اخلاقي و همچنين عفاف و حجاب و تدوين فرم اخذ تعهدنامه از دانشجويان به صورت هماهنگ و يكسان در دانشگاه هاي سراسر كشور از مصوبات شوراي هماهنگي فعاليت هاي فرهنگي دانشگاه ها است.
برنامه ريزي براي ارتباط خانواده دانشجويان با دانشگاه برنامه ريزي ويژه دانشجويان جديد الورود درموضوع عفاف و حجاب و تهيه بسته هاي فرهنگي، اجراي طرح مشاورين فرهنگي درموضوع عفاف و حجاب در دانشگاه ها و برگزاري فروشگاه هاي لباس دانشجويي دركليه دانشگاه ها چهار مصوبه ديگر شوراي هماهنگي فعاليت هاي فرهنگي دانشگاه ها است. انتشار ويژه نامه پوشش با محوريت وزارت علوم، تهيه محتواي علمي پژوهشي درموضوع عفاف و پوشش به صورت كتاب و مجموعه مقالات، اختصاص حداقل يك شماره از فصلنامه علمي پژوهشي هر دستگاه به موضوع عفاف و حجاب برگزاري كارگاه هاي آموزشي ضمن خدمت اساتيد و كاركنان توسط معاونت آموزشي هر دستگاه و تدوين دوره پودماني با موضوع عفاف و پوشش به منظور شركت كاركنان دانشگاه ها در اين دوره ها پنج مصوبه ديگر شوراي هماهنگي فعاليت هاي فرهنگي دانشگاه ها درموضوع عفاف و پوشش است. همچنين شوراي هماهنگي فعاليت هاي فرهنگي دانشگاه ها تصويب كرد برگزاري تريبون هاي دانشجويي، برگزاري 30همايش استاني و يك همايش كشوري، تهيه بلوتوث، انيميشن، كليپ و پيامك با موضوع عفاف و حجاب دردستور كار قرارگيرد. از سوي ديگر، معاون فرهنگي و اجتماعي وزارت علوم درباره آيين نامه حجاب و عفاف دانشگاه ها گفت:«آيين نامه جديدي در زمينه عفاف وحجاب وجود ندارد بلكه مقررات در دهه 60 در شوراي عالي انقلاب فرهنگي تصويب و ابلاغ شده اما تنها مصاديق شفاف سازي شده است. وي درباره تغييرات و بازنگري در آيين نامه يادآور شد:«تنها چند مورد به اين جهت كه قوانين قبلي درمواردي مصداق را درپوشش و آرايش تعيين نكرده بود بازنگري شد و دو ماه پيش آن مصاديق مبهم معين شدند. اين مصاديق به اين دليل كه دانشگاه ها بي جهت به كسي سخت نگيرند و نه اينكه كار را رها كنند، معين شده است و در سايت شوراي عالي انقلاب فرهنگي قابل مشاهده است.»

 



اداي احترام اساتيد حامي جريان فتنه در دانشگاه تهران به پرچم اسرائيل

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجويان ايران»، دانشجويان دانشگاه تهران پس از اهانت به قرآن در اقدامي ابتكاري پرچم اسراييل و آمريكا و انگليس را مقابل دانشكده ها كشيدند كه دانشجويان نيز روي اين پرچم ها عبور كنند و با لگد مال كردن پرچم اين كشورها نفرت خود را از اين سه كشور نشان دهند.
اما در اين ميان اقدام افرادي چون صادق زيباكلام و سيف زاده و رمضان زاده كه سر كلاس با حمله و تمسخر به دانشجويان ارزشي و انقلابي حمله كرده و اين اقدام دانشجويان را از سر بي تمدني دانستند.
صادق زيبا كلام كه هر از چند گاهي با اظهار نظرهاي شاذ سوژه رسانه ها مي شود، در هنگام ورود به دانشكده ها از جمله دانشكده حقوق از روي پرچم هاي كشيده شده، پريده و از راه رفتن بر روي آنها خودداري مي كند.
قابل ذكر است زيباكلام بعد از پرش اين حركت را به خاطر احترام به پرچم و تمدن دولت هايي مانند اسرائيل و آمريكا دانست.
شايان ذكر است صادق زيبا كلام پيش از اين خود را فردي ليبرال و حامي و دوستدار رضاخان معرفي كرده بود.

 



ثروت يك دلال دانشگاه آزاد درمجلس

يكي از نمايندگان مجلس هفتم كه به دلال دانشگاه آزاد معروف بود اخيرا ويلايي را دركشور فرانسه خريداري كرده است.
اين نماينده كه ازلابي هاي موثر دانشگاه آزاد درمجلس به شمار مي آمد، نقش مهمي در آلوده كردن نمايندگان به امتيازات ارائه شده از سوي دانشگاه آزاد داشته است به گونه اي كه بيش از 100نماينده از طريق وي توانستند دراين دانشگاه تحصيل و يا كرسي تدريس بگيرند.
اين نماينده سابق كه داراي منزل هايي مجلل، چندين خودرو لوكس و شركت درتهران است،اخيرا ويلايي گرانقيمت نيز درپاريس خريداري كرده است.
براساس اين گزارش، وي با كپي گرفتن از درخواست ها و نامه هايي كه نمايندگان به دانشگاه آزاد مي نوشتند، به عنوان سند واهرم فشار درمواقع ضروري همچون حمايت از جاسبي درمجلس استفاده كرده است.
گفته مي شود وي درمجلس هشتم نيز به عنوان يك دلال حرفه اي نقش موثري درتهيه نامه حمايت آميز 220 نماينده مجلس از اقدامات جاسبي ايفا كرده است.
براساس اين گزارش، وي اخيرا ضمن تشكيل جلساتي اعلام كرده من با ثروت افسانه اي كه دارم هيچ مشكلي براي كانديداتوري و ورود به مجلس نهم ندارم.

 



زلزله اي كه هزاران آبادي برجاي خواهد گذاشت

معصومه حسين خاني
در اين روزها از جلوي بيشتر دانشگاه ها كه عبور مي كني شاهد رفت و آمدهاي زياد در آن هستي كه طبق روال آغاز سال تحصيلي، اين، ورودي هاي جديد هستند كه در اولويت ورود به دانشگاه قرار مي گيرند. كساني كه وارد حوزه علم و تحصيل مي شوند، آينده فراروي خود را با دست يابي به پاسخ مناسب به علت ها و دليل ها گره مي زنند و فصلي جديد از زندگي را تجربه مي كنند. شور و هيجاني كه در جامعه براي تحصيل درگرفته است، هر بيننده اي را به شوق مي آورد. شوق و انگيزه تحصيل را در دفترچه هاي يادداشت، خودكارها و قلم هايي كه از لوازم التحريري ها خريداري شده و در كيف هاي نو قرار مي گيرند، ملموس تر احساس مي كني. يادم مي آيد از روبروي يكي از دانشگاه ها عبور مي كردم كه از دور كيف هاي دانشجويي اي كه از سر در مغازه اي آويزان شده بودند توجهم را جلب كردند؛ وقتي جلوي آن ايستادم، متوجه شدم كه قبلا يك مغازه ساندويچ فروشي بوده كه به دليل بازار گرم خريد كيف، فعلا به اين حرفه اشتغال دارد. اين ها همه نشان از جنب وجوش سال جديد تحصيلي دارند و اين خريدها اولين قدم ورود به بازار علم و تحصيل است. بازاري كه تاجران آن، بايد علم كسب كنند و فن آوري بياندوزند. بازاري كه در آن بايد تجارتي جهادي داشته باشند تا بتوانند پوشه هاي علم را از دست محتكرين آن نجات دهند؛ از دست كساني كه تا قبل از رنسانس، دانشمندانشان تحت تعليمات عالمان مسلمان دانشمند مي شدند و حتي بيمارانشان توسط اطباء مسلمان درمان مي شدند و به پوشيدن لباس بلند عربي افتخار مي كردند. اما حالا چون دروازه هاي علم به دستشان افتاده، به همان اسلام و شايد بهتر است بگوييم به همان مسلمانان خيانت كرده و حتي فراتر از آن كمر همت به نابودي آنان بسته اند. اسلامي كه در زمان قرون وسطاي غرب، كه هيچ خبري از علم در آن نبود، دانشمند مسلمان، جابربن حيان، را داشت كه در آن زمان مجهزترين آزمايشگاه شيمي را در روي زمين فراهم كرده بود، اما چه شد؟ مزه علم را فهميدند و دو دستي آن را چسبيدند و درنهايت آن را وسيله اي براي نابودي مسلمانان و حتي بشريت قرار دادند و حالا به فرموده مقام معظم رهبري همين علم، وسيله اي براي كسب قدرت سياسي برايشان شده است و باز به فرموده ايشان طبيعي است كه علي رغم تظاهر به سخاوت علمي، درنهايت خست علمي باشند، چون با آن توانسته اند جهان را تحت سلطه و استعمار خود دربياورند و به فرموده معظم له، ريشه اين استعمار از علم آن هاست. پس كساني كه پشت ميزهاي دانشگاه مي نشينند و از روي تخته يادداشت برمي دارند و سخنان استاد را نت برداري مي كنند و تجزيه و تحليل و تحقيق و پژوهش مي كنند، در خط مقدم اين جبهه و جهاد علمي قرار دارند و اينجاست كه مي توان لقب شايسته «افسران جوان» را به آن ها اطلاق كرد كه به لطف همين تلاش هاي آنان، دست يابي به فن آوري هاي مختلف صنعتي، نظامي، پزشكي و... را در علوم مختلف شاهديم. فن آوري هايي كه در جهان شايد بيشتر از چهار يا پنج كشور آن ها را در اختيار ندارند و شايد يكي از كوچك ترين نمونه هاي آن، «نانوسكوپي» باشد كه هزار برابر، قدرت بزرگ نمايي دارد و لحظه غرورانگيزي بود، زماني كه رئيس جمهور آن را به عنوان هديه به امير قطر تقديم كرد و به فرموده امام خامنه اي چيزي را كه تلويزيون از اين پيشرفت ها به نمايش مي گذارد، ويتريني بيش نيست و نمي تواند حقيقت كار و عظمت و پيچيدگي آن را نشان بدهد.
علي رغم پيشرفت هاي روزافزوني كه در زمينه هاي مختلف علمي صورت مي گيرد، متأسفانه اين دغدغه همواره در دانشگاه هاي ما وجود دارد كه علوم انساني القاء شده از طريق كتب دانشگاهي منطبق بر فرهنگ و فلسفه و نيازهاي ما نيست و در بسياري از موارد به دليل بي اطلاعي قشر دانشجو از فلسفه اسلامي و وصل نبودن به مراكز صدور اين تفكر، دچار انحراف بزرگي در معيارها و باورهاي اوليه خود مي شوند و شايد يكي از دلال عمده اين انحراف، به روز نبودن سرفصل هاي اين علوم باشد كه مقام معظم رهبري هم طي سخناني در جمع اساتيد، در اين خصوص تأكيد داشتند كه:
«... واقعا اين عيب است كه ما بيست سال، بيست و پنج سال، سرفصل فلان دانش را اصلا تغيير نداده باشيم...»
و در حالي كه روي سخنانش با اساتيد حوزه و دانشگاه بود، فرمودند:
«... اين نشان دهنده عدم جرأت ورود در مناقشه است، اين همين چيزي است كه ما از آن بيمناكيم، جرأت ندارند كه مناقشه كنند. همان را كه هست درس دادند... ليكن به هر حال، كار، كار اساتيد علوم انساني است.»
بد نيست گريزي هم به فتنه سال 88 بزنيم كه با توجه به برآيند تحقيقات صورت گرفته، يكي از دلايل اصلي آن همين علوم انساني مي باشد كه در دانشگاه به شكل هاي مختلف و فراخور نياز هر رشته، تفكرات ليبرال-دموكراسي غرب را رواج مي دهد و از اين نظر و از خيلي جهات ديگر، دانشگاه در دايره قرمز «سناريوي براندازي غرب» قرار دارد. سناريويي كه در فيلم هاي ساخته شده از آن صحنه هاي خشني به اكران درمي آيند كه باعث نگراني بينندگان مي شوند، البته نگران و ناراحت نباشيد، اين تندمزاجي ها عادي است و هرازگاهي در ادامه فيلم شاهد آن خواهيد بود، جاي نگراني نيست چون اين ها «حقه هاي سينمايي» است و براي جذاب تر شدن فيلم به آن اضافه مي شود. فقط بايد كمي مراقب بود كه كارگردان آن، ما را در دايره قرمز خود قرار ندهد كه ممكن است، نقش انحرافي به ما بدهد. يعني در ابتدا در نقش «دانشجو» وارد شويم و آخر فيلم ببينيم كه «ملوان زبل» شديم و در كارتون سكولاريستي ايفاي نقش مي كنيم. آن وقت شاهد خواهيم بود كه «پسرشجاع» از انگلستان دركنارمان ايستاده و ما را به تخريب اموال عمومي در وسط يك فضاي غبارآلود تشويق مي كند و «خرس مهربون» از فرانسه، براي آتش زدن آنها، بنزين دستمان مي دهد.
يادمان باشد همزمان با تحصيل، بايد براي سؤالات و شبهاتي كه برايمان پيش مي آيد، وقت بگذاريم و برايشان جواب پيداكنيم، چون دراين فضا مثل آن بنده خدايي خواهيم شد كه براي خريدن استكان وارد مغازه اي شد، مغازه دارهم استكان ها را براي اينكه توي آنها گرد و خاك نگيرد، برگردانده بود. خريدار گفت آقا استكان مي خواهم. مغازه دار استكان ها را نشانش داد. خريدار يك نگاهي كرد و گفت اين ها چه جور استكاني هستند؟ سرشان كه بسته است و ته هم ندارند!
حادثه فتنه هم همينطور است. اگر اطلاعات قبلي و دقيق در مورد امور جاري نداشته باشيم، همه چيز را برعكس و وارونه خواهيم ديد و آن قدر مسائل برايمان مشتبه خواهندشد كه اطرافيان هرچقدر هم توضيح بدهند متوجه نخواهيم شد. با اين كه واقعيت را خواهيم ديد اما با اين وجود شك خواهيم كرد و اگر اطمينان هم داشته-باشيم به دليل افتادن در گرداب هاي آن، قادر به بازگشت نخواهيم بود. پس جوينده يابنده است. تلاشمان را بايد بكنيم، حتما كساني را خواهيم يافت كه جوابمان را بدهند، تا در يك چنين فيلم هايي دانشجو باقي بمانيم. چون قرارشد دانشجو، دانش بجويد، نه آلت دست سياسيون شده و يا سياست زده شود. زماني كه دانشجو درمحيط دانشگاه دچار چنين انحرافي مي شود، شايد يكي از دلايل عمده آن اين باشد كه خرج هاي ميليوني براي قبولي در كنكور مي كند اما دريغ از دو كتاب كه در زمينه مباني معرفتي يا ساختارهاي نظام سياسي ايران خوانده باشد، اگر قبلا در تلاطم اين افكار قرارگرفته باشد. با فراغت بيشتري مي تواند براي آنها پاسخ پيدا كند و دربين تشكل هاي مختلف در دانشگاه سردرگم نشده و يا در جو آن حل نشود.
نمي دانم تا به حال اين تجربه را داشته ايد يا نه، گلي كه داخل آپارتمان پرورش يافته، به محض اين كه در معرض هواي آزاد قرارمي گيرد در اثر گرماي خورشيد در روز و سرماي شب، حتي در تابستان، بعد از يك روز پژمرده مي شود و از بين مي رود. اما گلي كه در هواي آزاد و بيرون از خانه پرورش يافته و درمعرض باد و باران بوده و مقاومت كرده، به راحتي در شرايط جديد ايستادگي كرده و به قدري مقاوم است كه حتي بهتر از قبل هم رشد مي كند و با طراوت تر هم مي شود.
اساتيد دلسوز و ارزشي دراين ميدان مي توانند ميدان داري كنند، قطعا دانشجوياني را اطراف خود خواهند ديد كه در اين حوزه ياريشان كنند. همانطور كه مقام معظم رهبري هم در ديدارشان به اين گروه از اساتيد به اين موضوع اشاره داشتند. ايشان در آغاز صحبتهايشان اين طور فرمودند:
«خوب، طهارت و صفاي نفس براي همه مهم است، براي همه لازم است ، در زندگي هم موثر است، اما به نظر من براي استادان و دانشمندان مهمتراست... اولا به خاطر اينكه استاد هستيد، بيش از آن مقداري كه گفتار شما در تكوين شخصيت شاگرد و جوان اثر بگذارد، منش و رفتار شما اثر مي گذارد... اگر استاد ما از معنويت و روح با صفا برخوردار باشد، فضاي كلاس و درس را، فضاي دل متعلم را منور خواهدكرد، ما به اين احتياج داريم...»
و ما مي بينيم كه ايشان چطور رفتار و حركات و صفاي باطني يك استاد را مهمتر از درس او مي دانند و همه ما هم مي بينيم كه همواره اساتيد و افراد دلسوز بوده اند كه در جوامع مختلف منشأ خير و اثر بوده اند و همه ما منتظريم تا در طول سال تحصيلي و آغاز جهاد علمي شاهد تكان هاي چند ريشتري در زمينه علوم انساني، پيشرفت نقشه جامع علمي و مسئله توليد فكر باشيم تا در ازاي هر ريشتر آن هزاران آبادي بر جاي بماند.

 



داستان دشمني و حماقت

نعوذ بالله و پناه بر او از شيطان و اعوان و انصارش. پناه بر او از توطئه ها و خباثت هايي كه مشركان و دين نماها در حق خدا و دين روا مي دارند و پناه بر او از خيانت هايي كه عليه انسانيت و بشريت، در پي آن انجام مي شود. بايد در برابر توطئه هاي كساني كه از خدا نمي ترسند، هوشيار بود و مراقب. بايد به خدا پناه برد از كساني كه آخرت ندارند و آن قدر به اين گذرگاه دل خوش كرده اند كه براي رسيدن به نفسانياتشان و به خاطر عناد و ستيز و كينه و غرضي كه به اسلام دارند، حتي از دنيايشان هم گذشته و بار ديگر، خود حقير شده شان را در سراسر جهان، در برابر هزاران بغض در گلو فشرده، حقيرتر از گذشته كردند. بغض هايي كه با فريادهاي توفنده، همچون سجيل در دست ابابيليان زمان، بر سرشان فرو ريخته و خواهد ريخت. توقعي جز اين از آن ها نيست و به فرموده حضرت امام(ره) سال هاست كه در برابر دنيايشان ايستاده ايم. آن ها نيز به خود حق مي دهند كه در برابر دينمان بايستند، اصلا اگر غير از اين بودند بايد در دشمني و كفر و الحادشان شك مي كرديم. اين هتاكان شرور، شايد به زعم خودشان خواستند با اين كار وقيحانه، جشني بگيرند كه صهيونيزم در آن تولدي دوباره داشته باشد، اما بدون اينكه بخواهند، قرآن را در جهان پرآوازه تر و در بين مسلمين عزيزتر كردند. شايد «تري جونز»، قرآن را با كتاب هاي مقدس ديگر اشتباه گرفته است و نمي داند كه قرآن كريم در عصر كنوني، تنها دليل محكم اثبات اديان ديگر الهي است و حالا كه خود را عاشق و دلباخته مسيحيت مي داند، شايد در زمان دادن تز قرآن سوزي، نمي دانست كه نام هاي مقدسي چون، حضرت مسيح و مريم مقدس را در آتش عناد و كينه صهيونيزمي خود در همان قرآن ها مي سوزاند. شايد او نمي داند كه ذكر و ياد كتاب هاي مقدس ديگر كه تحريف شده اند، فراتر از كليساها و كنيسه ها و معابد ديگر نمي رود، اما قرآن تنها كتاب مقدسي است كه در لحظه لحظه زندگي پيروان آن، ساري و جاريست. اسلام ديني است كه با زندگي پيروانش درهم تنيده است. در تولدها و مرگ هايشان به آن عمل مي كنند، در ازدواج ها و طلاق هايشان به احكام آن رجوع مي كنند؛ نمازهاي پنج گانه، روزه هاي ماه رمضانشان، شب قدر و نقطه عطف زندگيشان و خلاصه دنيا و آخرتشان با قرآن است. مخصوصاً در ايران و لبنان و فلسطين و... كه جنگ و شهادت و الگوي جهاني آن، حسين(ع) و محرم را در راه اعتلاي اسلام و قرآن و ارزش هاي ناب آن مي دانند و پيوندي ديرينه با آن دارند. اين جنايت، براي اين كشورها مصيبتي بس عظيم تر مي باشد. همه شاهديم كه عملي شنيع در حمايت از حادثه اي بي پايه و اساس صورت مي گيرد كه هنوز سؤالات بي پاسخ زيادي در پس اتفاقات مشكوك آن باقي مانده است و هنوزم كه هنوز است، صحت آن واقعه ساختگي، نه تنها براي مسلمانان كه براي خود مردم آمريكا هم به اثبات نرسيده است كه حالا در حمايت از آن، يك چنين بي حرمتي بزرگي درباره قرآن كريم، آن هم در چند نقطه از منهتن نيويورك انجام مي شود. اين ننگ بر آن نقاط براي هميشه باقي خواهد ماند، همان طور كه براي كاريكاتوريست دانماركي و سلمان رشدي ماند. با اين كه سال هاي سال است كه تلاش مي كنند تا دين را از سياست جدا كنند، اما با دست خود، كاري كردند كه مسلمانان صرفاً عابد هم، به عباداتشان رنگ و بوي سياسي دادند و عملا به سياسيون دو آتيشه اي تبديل شدند كه شايد در آينده اي نه چندان دور تيشه به ريشه كفر و شرك و الحاد خواهند زد و با اين كار خود، مسلمانان خفته را هم از خواب غفلت و بي خبري بيدار كردند و از اين روست كه مي فرمايد: «خداوند سبحان، دشمنان اسلام را از حمقاء قرار داد.»
اسلام ديني است و قرآن كتابي است كه خواه، ناخواه عمل به آن، انسان را با يك عده دوست و با يك عده دشمن خواهد كرد كه اين دوستي ها و دشمني ها براساس احكام و قوانين الهي آن است و از اين روست كه سياست ما عين ديانت ماست و ديانت ما عين سياست ماست و اين واقعه و حوادث پس از آن، شاهدي بر اين مدعاست و حالا جهانيان شاهدند كه ايران، هم چون كشورهاي مسلمان ديگر، دوباره در ابراز انزجار از اين توطئه ها، سراعتراض برآورده و در تنفر از اين حركت شنيع مشركين زمان، فرياد برائت سرداده است.
تري جونز ناخواسته لايه هاي ديگري از موج اسلام خواهي را در بين جوامع بشري برانگيخت و برخلاف انتظار او، قرآن، كاغذ و مركب نيست كه با آتش زدن از بين برود و مي بينيم كه بار ديگر بر طاقچه بلند عزت و كرامت، آن هم در دل ها، عزيزتر گشت و پس از اين حادثه، مردم با لباس هاي مشكي بر تن و پرچم هاي سياه بر سر در مغازه ها و معابر و شعارهاي «عزا عزاست امروز روز عزاست امروز، مهدي صاحب زمان، صاحب عزاست امروز» و فريادهاي «جانم فداي قرآن» و «مرگ بر آمريكا و مرگ بر اسراييل» و همزمان، حزن و نفرت خود را از اين هتك حرمت اعلام كردند. اميدواريم كساني كه هنوز هم چشم اميد به پيشرفت در سايه تعظيم به آستان آلوده غرب دارند، واقعا به خود بيايند، تا در آينده متهماني نشوند كه در دادگاه وجدانشان محكوم مي شوند.
در تمام وقايع داخلي وخارجي كشورمان و جهان امروز، همواره چشممان و گوش جانمان به پيام هايي است كه مقام عظماي ولايت در مورد حوادث مختلف جهان دارند. در اين واقعه تاسف بار هم ايشان در جملاتي كوبنده، حزن و انزجار قلبيشان را از اين واقعه ابراز داشته و پيامي كه شروعي هشداردهنده داشت و هر شنونده اي را در فكري عميق فرو مي برد، صادر كردند. ايشان با توجه به اينكه اين واقعه به بهانه آزادي بيان و در سايه امنيت پليس آن كشور اتفاق افتاده است، آن را حادثه اي عادي ندانستند.
آري، همه ما هم مي دانيم كه اگر آزادي بيان براي آن ها معنايي دارد، بايد التزام خود را به آن، در قضيه افغانستان و عراق نشان مي دادند؛ به اين معني كه آيا با اجازه و رضايت مردم اين كشورها وارد آن ها شده اند؟ و اگر به منشور حقوق بشر درباره آزادي بيان عمل مي كنند، چرا شرط آن را منوط بر رعايت آزادي هاي ديگران مخصوصا در اين مورد اخير رعايت نكردند؟
ايشان در ادامه، آن را اقدامي از پيش محاسبه شده ارزيابي كردند كه با خيانت سلمان رشدي مرتد كليد خورد و با حركت كاريكاتوريست خبيث دانماركي و ده ها فيلم ضداسلام ساخته شده در هاليوود ادامه يافت.
و ما، همه روزه شاهد ساخته شدن اين فيلم ها هستيم و لژيون و فتنه و ده ها فيلم و انيميشن ضدايراني و ضدمهدويت و ضداسلام از اين نوع وجود دارند كه وارد بازار فيلم مي شوند و در راستاي از بين بردن تفكرات و اخلاق اسلامي به كار مي روند و تنها در اتفاقاتي از اين دست است كه چهره واقعي آن ها براي عموم مسلمين جهان آشكار مي شود و از پشت نقاب اين فيلم ها بيرون مي آيد. اين است تهاجم گسترده تبليغاتي- رسانه اي غرب كه هدف آن استيلاي ذهني بر ملت هاست و همواره ملت ايران سايه سنگين آن را بر سر تفكرات و اعتقادات خود احساس كرده است. در حال حاضر تهاجم دشمن عليه اسلام، رسانه اي است و در واقع دست راست غرب در هر واقعه اي هست و يادمان نرفته كه «پترس غالي»، دبيركل سازمان ملل، سال ها پيش، در زمان فروپاشي شوروي گفت: «ما به جاي 15 عضو، 16عضو داريم.» و در كمال ناباوري همه، عضو شانزدهم را شبكه CNN اعلام كرد؛ آن زمان شايد كسي اهميت حرف او را نفهميده و قدرت رسانه را درك نكرده بود، اما ملت ما كه واقعه اي چون فتنه سال 88 را پشت سرگذاشته است، مي داند كه مستقيم و غيرمستقيم، به يك باره در محاصره 220 رسانه تبليغاتي قرار گرفتن، يعني چه؟ و انسان زماني به عمق اين تهاجم، واقف-تر مي شود كه مي بيند شوروي فقط با هجمه تبليغاتي يك رسانه، آن هم CNN فرو پاشيد و ايران در برابر اين هجمه سنگين در سال 88 ايستادگي كرد و با گذر زمان، هر روز ابعاد بيشتري از اين توطئه تبليغاتي- رسانه اي غرب آشكارتر مي شود. حالا ما باز هم شاهد هجمه هايي از اين نوع، اما در قالب جنايتي بزرگ تر عليه جهان اسلام و ايران هستيم و باز مي بينيم كه پس از يك هفته مانور تبليغاتي مبني بر عمل كردن يا نكردن به اين عمل شنيع، در نهايت با ارتكاب آن، خيل وسيعي از انسان هاي آزادانديش را در سوگ فرو بردند و شايد در نظر دارند از پس آن، ضربه اي ديگر به مسلمانان بزنند و شايد بهره اي ديگر ببرند.
مقام معظم رهبري در حالي كه صحنه گردانان واقعي اين فاجعه عظيم و اعضاي اتاق فكر آن را سران صهيونيزم دانستند، يادآور شدند كه:
«هدف از اقدام نفرت انگيز اخير آن است كه از سويي مقابله با اسلام و مسلمانان در جامعه مسيحي به سطوح همگاني مردم كشيده شود و با دخالت كليساو كشيش، رنگ مذهبي گرفته و پشتوانه اي از تعصبات و تعلقات ديني بيابد، و از سوي ديگر ملت هاي مسلمان را كه از اين جسارت بزرگ به خشم آمده و جريحه دار مي شوند، از مسايل و تحولات دنياي اسلام و خاورميانه غافل سازد.» و ايشان در حالي كه تمام آزادي خواهان جهان و اديان ابراهيمي را به مبارزه با سياست پليد اسلام ستيزي فراخواندند، در ادامه مسلمانان ايران و سراسر جهان را به توجه به چند نكته دعوت كردند:
ايشان در بخش اول، در حالي كه اصل اسلام و قرآن را آماج حملات نظام استكباري دانستند، صراحت دشمني مستكبران با جمهوري اسلامي را ناشي از صراحت ايران در مقابله با استكبار دانسته و تظاهر آنان به دشمن نبودن با اسلام و ديگر مسلمانان را دروغي بزرگ و فريبي شيطاني ذكر كردند.
در بند دوم از نكات مورد نظر ايشان، اين طور آمده است كه:
«دليل اصلي كينه توزي ها با اسلام و مسلمين، نفوذ روزافزون اين دين در دل هاي مسلمين و گسترش فزاينده آن در غرب و جوامع غربي است.» و اين حادثه را با تمام تلخي هاي آن، حامل بشارتي بزرگ دانسته اند.
در بند سوم نيز اين قبيل اقدامات را حركات عروسكي چند كشيش مزدور ذكر كرده اند كه نبايد به حساب مسيحيان و مردان ديني آنان نوشت و در ادامه اين طور متذكر شده اند كه:
«ما مسلمانان هرگز به عمل مشابهي در مورد مقدسات اديان ديگر دست نخواهيم زد. نزاع ميان مسلمان و مسيحي در سطح عمومي، خواسته دشمنان و طراحان اين نمايش ديوانه وار است و درس قرآن به ما در نقطه مقابل آن قرار دارد.»
و در بند چهارم هم خواستار مجازات عاملين اين جنايت بزرگ از سوي كساني شدند كه در اين چند روز اخير ادعاي دست نداشتن در اين واقعه را داشته اند.
علاوه بر آن در اين روزها و ايام گذشته شاهد اطلاعيه ها و پيام هايي در راستاي محكوميت اين هتاكي بزرگ از سوي سازمان ها، نهادها و تشكل هاي مختلف دانشجويي هستيم كه به پخش هايي از آن ها اشاره مي كنيم:
در بخشي از بيانيه اي كه از سوي تشكل هاي مختلف دانشجويي دانشگاه تهران در پايان تجمع اعتراض آميز قرائت شد، ضمن اينكه اين عمل هتاكانه، اقدام ناشيانه ابوجهل هاي زمان براي اسلام دانسته شده، آمده بود:
«بركسي پوشيده نيست كه در پشت پرده اين اقدام وقيحانه، حلقه صهيونيستي درون حكومت ايالات متحده قرار دارد و سياست هاي پليد صهيونيستي در راستاي تحت الشعاع قرار دادن عزت اسلام و قرآن زمينه ساز آن بوده است.»
و در بخشي از بيانيه انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تربيت معلم اين طور آمده بود:
«... اين بار در سناريويي جديد دولت ايالت متحده كه دست پاچه و عصباني از عزت يافتن اسلام است در اقدامي گستاخانه و ديوانه وار قرآن را مورد توهين قرار داده است. اگر چه اين عمل شنيع و وقيحانه از سوي مسيحيان افراطي در چند ايالت آمريكا صورت گرفته است، ولي بي شك مسبب اصلي اين اتفاق تأسف برانگيز، دولت آمريكا و شخص اوباماست و پرده اي جديد از سناريوي اسلام هراسي است...»
و در اطلاعيه اي كه از سوي انجمن اسلامي دانشگاه سمنان صادر شد، از منظر سخنان حضرت امام(ره) به اين حادثه پرداخته شده و آمده بود كه:
«در اين عصر با وقوع انقلاب اسلامي به رهبري ابرمردي كه تمام معرفت را در اين كتاب هدايت گر مي ديد، مي فرمود: اگر قرآن نبود، باب معرفه الله بسته بود الي الابد، موج بيداري در ميان ملل اسلامي تلاطم گرفت. اين موج در فلسطين و لبنان كار را به جايي رساند كه فرزندان خميني كبير با حداقل تجهيزات نظامي و حداكثر روحيه عدالت خواهي و ظلم ستيزي در برابر پنجمين ارتش جهان، صف آرايي كردند و در نبردي سنگين توانستند هيمنه اين ارتش را بشكنند... اقدامي كه به تازگي در آمريكا جهت مقابله با اين موج شروع شده، نشان از آن است كه اينان قصد دارند تا نورالهي را با دهان خاموش كنند كه در پاسخ بايد گفت: يريدون ليطفئوا نورالله بافواههم و يابي الله الا ان يتم نوره ولو كره الكافرون»
و در بخشي از بيانيه دانشگاه آزاد اين طور خوانديم:
«قرآن كريم به عنوان آخرين كتاب آسماني، هديه پروردگار جهان به همه انسان ها و كتاب هدايت و رستگاري است و همواره به نيكي كردن، برادري و احسان تاكيد دارد.
وظيفه تمام روشنفكران، نخبگان، دانشگاهيان، انديشمندان و آزادگان جهان است كه اقدام افراطيون در توهين به مقدسات مسلمانان را قويا محكوم نمايند. اين گستاخي ها لكه ننگي در كارنامه كشورهاي مدعي حقوق بشر و آزادي محسوب مي شود و وظيفه همگان است كه در مواجهه با توهين به اعتقادات مسلمانان هوشمندانه بپاخيزند.
اهانت گستاخانه به قرآن كريم، مقدس ترين كتاب آسماني اقدامي جاهلانه، ذليلانه و توهين به اديان الهي است و كساني كه مرتكب اين جنايت شدند بايد بدانند دست انتقام خداوند بزرگ گريبان آن ها را خواهد گرفت.»
و در بيانيه انجمن اسلامي پزشكان ايران نيز اين طور آمده بود:
«انجمن اسلامي پزشكان ايران ضمن محكوم كردن هتك حرمت قرآن كريم، دولت مردان آمريكا را مسئول اسلام ستيزي و قرآن سوزي دانسته و اين گونه اقدامات مذبوحانه كه در راستاي پروژه اسلام هراسي هر از چند گاهي توسط استكبار جهاني به سركردگي آمريكاي جهان خوار و صهيونيسم بين الملل صورت مي پذيرد را نشانه اي گويا از روند رو به انحطاط و اضمحلال شيطان بزرگ مي داند كه در مقابل زبان منطق اسلام و تفكر نوراني قرآن كريم به استيصال رسيده اند و جسارت و توهين نسبت به آخرين كتاب آسماني را در پيش گرفته اند، غافل از اين كه تنها دستاورد آن افزايش نفرت جهاني نسبت به عاملان اين گونه جسارت هاي ابلهانه و به موازات آن افزايش اتحاد و انسجام ميان مسلمين خواهد بود.
انجمن اسلامي پزشكان ايران اين حركات سخيف كه نشان از نگراني دشمنان درمانده قرآن از رشد و تعالي مكتب فرهنگ ساز اسلام عزيز را دارد، محكوم كرده زيرا توهين به قرآن كريم در حكم توهين به همه اديان الهي است كه در نهايت دولت ايالات متحده آمريكا با اين عمل ضدديني ريشه هاي پوسيده خود را در تاريخ براي هميشه سوزاند و شكستي فناگونه را براي خود رقم زد.
انجمن اسلامي پزشكان ايران ضمن محكوميت مجدد اين اقدام وقيحانه با اعلام تسليت و تعزيت به محضر ولي عصر(عج)، مقام معظم رهبري (مدظله العالي)، آيات عظام، حوزه هاي علوم ديني و از مسلمانان و آزادگان جهان به ويژه از ملت مسلمان و شجاع و داغدار ايران اسلامي مي خواهد تا با تبعيت از فرامين مقام عظماي ولايت، نسبت به اين واقعه جسارت آميز با هوشياري و بصيرت برخورد كنند.»
و ما مي بينيم كه مفهوم تمام بيانيه هاي صادره و پيام و سخن مردم مسلمان ايران و مسلمانان سراسر جهان به آمريكا و صهيونيزم جنايتكار، اين آيه شريفه است كه فرمود:
«انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون»

 



رحيم پور ازغدي:هدف از اسلامي كردن علوم انساني باز توليد بخش علم نما است

به گزارش «شبكه خبر دانشجو»، حسن رحيم پورازغدي در مراسم آغاز سال تحصيلي جديد دانشگاه باقرالعلوم(ع) كه در سالن همايش هاي اين دانشگاه برگزار شد، اظهار داشت:
«منظور ما از اسلامي كردن، حذف و سانسور علوم انساني نيست، بنابراين بايد مشخص شود كه اگر صحبت از علوم انساني اسلامي مي شود چه معاني بايد تغيير و چه معاني نبايد تغيير كند.»
وي با بيان اينكه اميدهاي زيادي به نهادهايي مثل دانشگاه باقرالعلوم(ع) براي آينده اسلام، تشيع و علم در جهان دوخته شده است، بيان داشت:
«بنا به دلايلي نمي توان اميد زيادي به دانشگاه و حوزه علميه داشته باشيم؛ چرا كه در دانشگاه با وجود اينكه استعدادهاي خوب با رويكرد علوم انساني حضور دارند، ولي كسي كه با فقه و اصول آشنايي نداشته باشد، نمي تواند در علوم انساني اسلامي نظريه پردازي كند.»
عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي با بيان اينكه متأسفانه موج عظيمي از استعداد در دانشگاه ها بدرستي مديريت نمي شوند، ادامه داد:
«ما در دانشگاه ها مقاله نويس و استاد داريم، اما نظريه پرداز اسلامي نداريم.»
رحيم پورازغدي گفت:
«سياهي لشكر بدون هدف وارد عرصه علم آموزي شده اند و حداكثر مطالبات آنها گرفتن مدرك و استخدام در عضويت هيئت علمي است و اقليتي هم كه به دنبال هدف هستند، در حاشيه قرار گرفته اند.»
رحيم پورازغدي با بيان اينكه به كساني كه منصفانه و مجتهدانه به مباحث وارد شوند، نياز داريم، خاطرنشان كرد:
«زماني كه از علوم انساني حرف مي زنيم و بعد پسوند سكولار مي آوريم، اين گونه تلقي مي شود كه ما با علم و صفت علميت مشكل داريم؛ البته بايد مشخص شود كه مابا هيچ علم و گزاره علمي مشكلي نداريم، بلكه با علم نماهايي كه به بهانه علم قالب مي كنند، مشكل داريم.»
اين استاد دانشگاه با بيان اينكه علوم انساني در خود غرب نيز عقلي و تجربي است، يادآور شد:
«متاسفانه اين علوم در دانشگاه هاي جهان سومي به علوم نقلي تبديل شده است.»
وي خاطر نشان كرد:
«ما علم را به علوم ديني و غيرديني تقسيم نمي كنيم؛ چرا كه علم غيرديني وجود ندارد.»

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14