(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 13 آبان 1389- شماره 19781

طالبي؛ بازگشت به سينما با فيلمي درباره فتنه
جهانگير الماسي و حضور دوباره در تئاتر
گفت وگو با شهريار بحراني درباره «ملك سليمان» با سينما خواب هاي دشمن را آشفته كنيم
ابوالفضل جليلي: انقلاب اسلامي مرا فيلمساز كرد
آب پرور تاكيد كرد : نقش صداوسيما در تبديل شدن ايران به قدرت فيلمسازي
استفاده رايگان از جشنواره فيلم كوتاه
اقدام مثبت مديران جشنواره فجر
شبكه هاي تلويزيوني آمريكا مروج جنگ و خشونت



طالبي؛ بازگشت به سينما با فيلمي درباره فتنه

ابوالقاسم طالبي پس از موفقيت نسبي در تلويزيون با مجموعه «به كجا چنين شتابان» با فيلمي درباره دهمين انتخابات رياست جمهوري و فتنه سال 88 به سينما برمي گردد.
اين فيلم «اينجا غبار روشن است» نام دارد و به سياسي ترين فيلم تاريخ سينماي ايران ملقب شده است. يكي از مهمترين ويژگي هاي اين فيلم گفت وگو با نامزدهاي انتخابات اخير و برخي چهره هاي سياسي ديگر در آن است. طالبي البته پيش از اين هم يك فيلم سياسي به نام «آقاي رئيس جمهور» توليد كرده بود كه به دليل تعارض نگاه آن با نظرات سياسي مديران سينمايي وقت- در دولت خاتمي- به صورت نيمه كاره اكران شد.طالبي هم اكنون مشغول نگارش فيلمنامه اين اثر است و به نظر مي رسد مدت زيادي تا رسيدن آن به مرحله ساخت باقي است.آخرين فيلم سينمايي ابوالقاسم طالبي «دست هاي خالي» نام داشت و حدود سه سال از توليد آن مي گذرد. او فيلم هاي ديگري هم مثل «جنگ كودكانه»، «عروس افغان»، «نغمه» و «ويرانگر» را نيز در كارنامه اش دارد.

 



جهانگير الماسي و حضور دوباره در تئاتر

جهانگير الماسي پس از چند سال دوري از صحنه تئاتر، با بازي در يك نمايش به اين عرصه باز خواهد گشت.
اين نمايش «مه آلود مثل يك شب مثل روز» نام دارد و با مضموني معنوي به كارگرداني فرشاد منظوفي نيا در بيست و نهمين جشنواره بين المللي تئاتر فجر اجرا خواهد شد.الماسي از بازيگران خوشنام و كهنه كار عرصه سينما، تلويزيون و تئاتر است كه با رويكردي عالمانه و اخلاقگرايانه در اين عرصه حاضر مي شود.از زمان حضور الماسي در تئاتر چهار سال مي گذرد. او پيش از اين علاوه بر بازي در ده ها نمايش، نويسندگي نمايشنامه هاي بن بست، وقتي كه سربازها حمله مي كنند، سوگلي دره، رخش دلم جز بار محبت نخواهد بود و... را نيز انجام داده بود.

 



گفت وگو با شهريار بحراني درباره «ملك سليمان» با سينما خواب هاي دشمن را آشفته كنيم

آرش فهيم
شهريار بحراني نام مهم اين روزهاي سينماي ايران است؛ كارگردان فيلم «ملك سليمان» فيلمي كه چه آن را قبول داشته باشيم و چه نه، به هر حال از چند لحاظ اثري بي نظير و حداقل كم نظير در تاريخ سينماي كشورمان محسوب مي شود. از جمله اين كه اولين پروژه عظيم و نخستين فيلم ديجيتالي سينماي ما با برخورداري از جلوه هاي ويژه برتر و شاخصه هاي بصري خارق العاده است. همچنين اين فيلم جزو انگشت شمار آثار سينمايي استراتژيك با مضموني آخرالزماني است. ضمن اين كه از معدود فيلم هاي «جدي» و «فاخر» سال هاي اخير ماست كه داراي مخاطب عام است و فروش نسبتا بالايي را كسب كرده است. با اين حال انتقاداتي هم به «ملك سليمان» وارد است كه در گفت وگويي با كارگردان آن، به اين انتقادات، حواشي، چگونگي شكل گيري اين فيلم، هزينه هنگفت توليدش، واكنش هاي موافقان و مخالفان و مباحث آخرالزماني آن پرداختيم.
- درباره نقطه شروع «ملك سليمان» بفرمائيد. اين فيلم چگونه به وجود آمد؟
¤ گروه سه نفره اي متشكل از آقايان قديريان، فرآورده و بنده حقير در حال فراهم كردن زمينه توليد سريال امام حسين(ع) بوديم كه به دلائلي متوقف ماند. پس از آن وزارت ارشاد به ما اعلام كرد كه تصميم گرفته شده تا يك فيلم فاخر قرآني ساخته شود.انتخاب موضوع را هم به عهده خودمان گذاشتند كه آقاي فرآورده «ملك سليمان» را پيشنهاد داد. چرا كه اين داستان ابعاد خيلي گسترده اي دارد و متناسب با نيازهاي زمانه ماست. درواقع آغازگر اين ماجرا آقاي فرآورده محسوب مي شود.
- اين اتفاق چه زماني افتاد؟
¤ سال .1383 آن زمان احمد مسجد جامعي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي بود و محمد مهدي حيدريان، معاون وقت سينمايي وزارت ارشاد از طرف او تماس گرفت و در مورد «ملك سليمان» با ما به توافق رسيد. به اين ترتيب پيشنهاد بودجه فيلم به مجلس رفت و بودجه اي جداي از بودجه كل سينماي ايران براي اين پروژه تصويب شد.
- اما جريان توليد فيلم به مديران بعدي موكول شد.
¤ بله، اصل كار در زمان وزارت محمدحسين صفار هرندي انجام شد. اين وزير ارشاد و معاون او محمدرضا جعفري جلوه و دكتر مجيد شاه حسيني كه مديرعامل وقت بنياد سينمايي فارابي بود خيلي به ما كمك كردند و با حمايت هاي خود باعث شدند تا راه پر خطر توليد اين فيلم را طي كنيم.
- چرا به سمت بيگ پروداكشن (توليد عظيم) و اين جلوه هاي ويژه خاص رفتيد؟ آيا اگر چنين ساختارهايي را انتخاب نمي كرديد اتفاقي مي افتاد؟
- بله، ما مجبور بوديم براي ساخت اين فيلم از تكنولوژي جديد استفاده كنيم تا بتوانيم اثري درخور شأن داستان هاي قرآني را به تصوير كشيم. نياز است كه براي چنين موضوعاتي به تكنولوژي برتر سينمايي مسلح باشيم و به بهترين شكل ممكن از آن استفاده كنيم. ضمن اين كه بهره گيري از اين پروداكشن باعث شد تا در زمينه تكنولوژي هاي جديد سينمايي چند قدم به جلو برويم.
- چه تكنولوژي هايي؟
¤ اول از همه سيستم دي آي كه به انتقال نگاتيو از سلولوئيد به رايانه مي انجامد. همين طور سيستم جلوه هاي ويژه كه البته در ايران خيلي خوب جلو آمده بود، ولي براي چنين كار بزرگي به راه اندازي يك واحد و سيستم نياز داشتيم كه اين هم به همت آقاي فرآورده كه تهيه كننده كار هستند براي اولين بار در ايران صورت گرفت. آقاي سيدهاي اسلامي هم به عنوان سرپرست جلوه هاي ويژه و ديگر دوستان فعال در اين زمينه با ما همراهي كردند و در نهايت يك گروه 30، 40 نفره در ايران زير نظر يك سوپروايزر و سرپرست جلوه هاي ويژه هنگ كنگي به نام آقاي لئولو مشغول به كار شدند. او به خاطر كارهاي قبلي اش وجهه اي بين المللي داشت و قبول كرد كه در كنار اين پروژه قرار بگيرد. به اين ترتيب نيروهاي ايراني نيز از تجربيات او استفاده كرده و فرايند انتقال تكنولوژي انجام شد.
- يعني اگر بخواهيم فيلم ديگري با همين ساختار و پروداكشن عظيم بسازيم، نيروهاي ايراني به تنهايي از پس آن برمي آيند؟
¤ در پروژه توليد فيلم «ملك سليمان» ايجاد جلوه هاي ويژه بين ايراني ها و خارجي ها تقسيم شد و ما متوجه شديم كه بچه هاي خودمان ازنظر هوش و استعداد و قدرت خلاقه برتر از نيروهاي خارجي هستند. چرا كه با لحن و بيان يك فيلم بين المللي خيلي بيشتر اخت و هماهنگ مي شوند. در كنار اين توانمندي ما يك مقداري هم از لئو و همكارانش تجربيات گران بها كسب كرديم و مي توان گفت كه ديگر دوستان ما در ايران مشكل كار در زمينه جلوه هاي ويژه ندارند. هر چند، جداي از اين فيلم هم ديگر عزيزاني كه در ايران فعاليت مي كرده اند نيز به دستاوردهاي خوبي در زمينه جلوه هاي ويژه رسيده اند و الان بايد گفت كه با «ملك سليمان» اين عرصه در كشورمان به يك كمال و رشد خوب رسيده است.
- اما درباره ساختار و جلوه هاي بصري و ويژه «ملك سليمان» مسائلي هم وجود دارد. از جمله اين كه، انتقاد مي شود كه اين جلوه ها محصول و توليد خارجي هاست و نمي توان آن را ايراني دانست.
¤ جلوه هاي ويژه بايد به عنوان يك ابزار در خدمت تفكر هنري گروه توليد يك فيلم قرار بگيرد. در اين پروژه تا حدي كه امكان داشت طعم و بيان جلوه هاي ويژه را هماهنگ با سليقه مردم ايران و همخوان با بقيه اجزا و عناصر فيلم پيش برديم و اجازه نداديم تا اين جلوه ها خارج از چارچوب سليقه ايراني جلو برود.
- مسئله ديگر اين است كه اين گونه قالب ها در حوزه فرهنگ مدرن غربي ايجاد شده اند و در اصل براي بيان و تحقق اهداف زميني هستند. آيا انتقال مفاهيم و پندارهاي متعالي و آسماني، به خصوص آيات مبارك قرآن به وسيله اين قالب ها مشكل ساز نيست؟
¤ سؤال بسيار خوبي را مطرح كرديد و خيلي خوب مي شود اگر درباره اين بحث هاي نظري كه خيلي بنيادين هستند بيشتر كار شود. لازم است كه ما هنرمندان بيش از اين وارد اين گونه مباحث شويم تا هم خودمان بيشتر ياد بگيريم و هم سطح آگاهي جامعه در اين زمينه افزايش يابد. بله، به طور كلي اين سؤال مطرح است كه آيا ما با ورود به عرصه هاي به اصطلاح فرهنگي و هنري كه از ابزارهاي تكنولوژيك غربي ها در آن استفاده مي شود خطر نمي كنيم؟ چرا كه آن ابزارها به طور معمول براي پرداختن به موضوعات خاص زميني هستند و براي كشاندن آن فضا به سمت مفاهيم بزرگ الهي كه مفاهيم سخت و ثقيل تري از ماجراهاي نفساني هستند نياز به قدرت و توان بيشتر و كوشش مضاعف تري است. اين بحث بسيار شيرين و جذاب است و حتما بايد به عنوان يك موضوع پايه اي درباره آن صحبت كنيم و همه هنرمندان وارد اين ميدان شوند و نظرات خود را ارائه دهند. البته مباحثي از اين دست بسيار مفصل هستند و در اين بحث كوتاه نمي توان حق مطلب را ادا كرد. اما به طور خلاصه مي توان گفت كه خطر اصلي در سوق پيدا كردن به سمت استفاده از روش هاي بافته شده در اين ابزار اين است كه از نظر فرهنگي تلاش مي شود تا يك فضاي متعالي و ارزشمند مذهبي و الهي با ابزارهاي سخت و سنگين و پرچگالي دشمن پيش رود. هر چند كه مي دانيم آن ها ابزار و وسيله هستند، اما وسائلي كه براي كار ديگري طراحي شده اند و به اين سادگي خودشان را در اختيار ما قرار نمي دهند. اگر هم قرار دهند، نرمي و لطافت لازم را ندارند تا مانند موم در دستان هنرمند باشند. البته اينجا يك اشكالي هم به خود ما فيلمسازها وارد است. اين كه خود ما هم به طرف استفاده صحيح از اين ابزارهاي سينمايي در جهت تحقق ارزش هاي خويش، آن طور كه بايد پيش نرفته ايم يا در حال گذراندن تجربيات اول هستيم و چه بسا هنوز كاملا مسلط نشده ايم.
نتيجه اش اين مي شود كه در بيان داستان به سمت روش هايي مي رويم كه خدايي نكرده ممكن است غير خدايي باشند. يعني اين كه سينما به طور ناخودآگاه به طرف آسيب ها و آفت هاي اجتماعي كشيده شده و زبانش آكنده از فساد و تباهي و تاريكي ها مي شود.
-شما براي غلبه بر اين مسئله چه كرديد؟
¤ يكي از راه هايي كه با توسل به آن از گزند اين آفات در امان مي مانيم اين است كه از روش هاي متداول كه معمولا براي فيلم هاي مبتذل جذابيت ايجاد مي كند دوري كنيم؛ از اين كه فيلم به اتكاي صحنه هاي خشونت بار، هيجاني و غير اخلاقي بخواهد پيش برود بايد گريزان باشيم. اين يك حداقل و پايه صفر است كه براساس اين پايه بايد باز هم پله هاي بعدي را بچينيم و بالا برويم. اگر اين شاخصه را رعايت كرده و تلاش كنيم تا فيلم بر مبناي كشش هاي متداول غالب فيلم هاي اطرافمان نباشد و به دنبال آن باشيم تا جذابيت هاي نهان در قصه هاي فطري و قرآني را كشف كنيم و از همان مسير حركت خود را پيش ببريم، شايد موفق تر باشيم.
-با اين كه مي دانيم زمان پايان يافتن توليد «ملك سليمان» اواخر سال87 است، اما گويي اين اثر براساس وقايع سياسي و اجتماعي سال88 ساخته شده است. اين انطباق را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
¤ اين يك تصادف عجيبي بود كه خود ما را هم حيرت زده كرد. البته رويكرد ما در پرداختن به داستان هايي با مباحث سياسي اين است كه مفاهيم و آيات قرآن را مبنا و اساس قرار دهيم. زيرا به اين طريق، پيام مورد نظر ما زيربنايي تر و عميق تر بر مردم اثر مي گذارد. در فيلم ما، خود مفهوم فتنه با تأملي بر آيات قرآن شكافته شده است، اما جالب است كه اين موضوع با ماجراهاي مربوط به انتخابات سال گذشته منطبق است.
-خود شما چه تحليلي داريد و اين همخواني را از چه زاويه اي مي بينيد؟
-فتنه و گردوغبارهاي ناشي از آن جلوي بصيرت برخي را مي گيرد. به طوري كه تشخيص حق از باطل براي آن ها دشوار مي شود. در «ملك سليمان» به اين موضوع به صور مختلف پرداخته شده است و اين جزو بحث هاي قرآني است كه در بافت داستان اين فيلم هم جريان دارد. در صحنه جامعه نيز عملا چنين اتفاقي افتاد و متأسفانه تبعات بدي هم داشت و ما خيلي ناراحت شديم. از يك طرف خوشحال هستيم كه در «ملك سليمان» دو دستورالعمل قرآني براي مقابله با فتنه و به طور كلي هر نوع حيراني بشر از فتنه هايي كه در دنيا او را دربرمي گيرد و تحت تأثير القائات شيطاني تشخيص حق و باطل سخت شده و رهايي بشر از اين مخمصه دشوار مي شود، ترسيم شده است.
- اين دستورالعمل ها چه هستند و شما چگونه آن ها را كشف كرديد؟
¤ خداوند در سوره شعرا بارها اين را تكرار كرده كه دو دستورالعمل تقوا و تبعيت از پيامبر يا ولي و يا فرزانه اي كه در آن زمان وجود دارد انسان را از شر چنين مخمصه هايي نجات مي دهد.
يكي از مباني و زنجيره هاي اصلي فيلمنامه «ملك سليمان» پروراندن اين دو دستورالعمل بود. بحث تقوا را در تقابل با رباخواري به نمايش درآورديم و بحث اطاعت كردن يا نكردن از ولي در شورش هاي پايان فيلم مشهود است.
- اين همزماني ترسيم فتنه در فيلم و رخ دادن فتنه در جامعه عواقبي را براي آن در پي نداشته؟ منظورم عصبانيت و كارشكني عده اي عليه فيلم است.
¤ يك موجي در مقابل فيلم ايجاد شده است. براي ما هم حيرت انگيز بود كه مگر اين فيلم چه خطري را متوجه افراد مي كند كه اين گونه از خود بي خود شده اند و مثلا روي بيلبورد تبليغاتي فيلم رنگ پاشيده اند يا پاره اش كرده اند؟ اين موج از طرف كساني است كه با تفكر قرآني كينه توزي دارند و قصدشان اين است كه با اين ماجراي عظيم الهي به خصوص دو دستورالعمل مطرح شده در فيلم مقابله كنند.
- به جز تخريب بيلبوردها، چه واكنش هاي منفي ديگري بروز پيدا كرد؟
¤ برخي نقدها كه در اصل نقد نيستند و هتاكي هستند و سعي دارند تا جايي كه مي شود به تخريب فيلم و محبوبيت آن در ميان مردم مذهبي بپردازند.
- البته به جز اين موارد، برخي رسانه ها و نشريات تخصصي با مسكوت گذاشتن فيلم و بي توجهي به آن با فيلم مقابله مي كنند. مثلا يك نشريه تخصصي از 167 صفحه خودش تنها 5/2 صفحه را به ملك سليمان اختصاص داده و اين در حالي است كه در همين نشريه بيش از 10صفحه به فيلم ديگري كه همزمان اكران شده اختصاص يافته و يا نشريه ديگري كه خود را مظهر فيلم مي داند و در حجم اندكي از صفحات خود به بازتاب اين فيلم پرداخته است.
¤ اين عقبه فكري دشمنان فيلم است و اين عقبه از آن ها حمايت فكري مي كند و سعي مي كنند با مسكوت گذاشتن فيلم، يا حمله بسيار تند و يا تحقيرانه با آن برخورد شود.
- آيا انتظار شما در مورد موفقيت فيلم برآورده شده است؟
¤ راستش را بخواهيد ما خودمان را صاحب اين فيلم نمي دانيم. منظورم فارابي نيست كه مالك فيلم محسوب مي شود و از آن ذينفع است. بكله احساس مي كنيم فيلم يك صاحب بالاتري دارد كه يك سفره اي را پهن كرده و ما به شكل هاي گوناگون بر سر اين سفره در حال خدمت هستيم. به همين دليل هم انتظاري كه براي موفقيت فيلم داشتيم از آن ديد بود كه تصور مي كرديم صاحب فيلم، خودش فضايي را مهيا خواهد كرد كه مردم دل به آن بدهند. همين اتفاق هم افتاد. ما «ملك سليمان» را يك هديه مقدس به سينماي ايران مي دانيم و ان شاءالله تغييراتي بنيادين در تفكر، روش ها، رويكردها و عملكرد ما در سينما ايجاد خواهد كرد.
- استقبال مردم چگونه بوده و چه واكنش هايي داشته اند؟
¤ تعداد معدودي، حدود سه چهار درصد از فيلم ناراضي بوده اند. اما بيشتر بينندگان از فيلم خوششان آمده است. برخي برخوردها هم با ما بسيار عجيب بوده. به طور مثال عده اي اظهار داشته اند كه چه بسا فيلم را بارها ديده اند و باز هم تشنه ديدن آن هستند. البته ما اين گونه سخنان و اظهارنظرها را به خودمان نمي گيريم و عامل آن را همان صاحب اصلي فيلم مي دانيم.
- فكر مي كنيد دليل اين كه مردم عادي، برخلاف بسياري از خواص و منتقدان از فيلم خوششان آمده چيست؟
¤ مخاطب اصلي ما فطرت هاي پاك مردم است. ما سعي كرديم يك داستان قرآني را در حد تلاش، استعداد و ضعف هاي خودمان به تصوير كشيم و مخاطب عام را در هر سن و هر سطحي جذب كنيم. همان طور كه قرآن اين گونه عمل مي كند.
- يكي از انتقاداتي كه به فيلم ملك سليمان مي شود، هزينه بسيار بالاي آن است. اگر اين پروژه با بودجه كمتري اتفاق مي افتاد بهتر نبود؟
¤ نه، چون براي ساخت فيلم هاي قرآني بايد زمينه اي فراهم شود تا به بهترين شكل ممكن و برترين كيفيت ارائه شوند. از اين نظر اگر بنگريم، اين بودجه هاي بزرگ اصراف نيست، بلكه كمكي به فرهنگ كشور است. زمينه فرهنگ و اقتصاد را بايد از هم جدا گرفت. توليد چنين آثاري يك پروژه اقتصادي نيست كه بگوئيم فلان مقدار صرف هزينه آن ها مي كنيم تا اين مقدار بازده دهد. هر چند ما معتقديم كه اگر يك فيلم با كيفيت خوب ساخته شود، حتما موفق خواهدشد. چه در داخل و چه در خارج تا چندين برابر هزينه اوليه سرمايه اش برگرداند.
-انتقاد ديگري كه به فيلم وارد مي كنند اين است كه آن را فاقد جذابيت هاي دراماتيك، فراز و نشيب هاي داستاني و شخصيت پردازي منسجم مي دانند. پاسخ شما به اين انتقاد چيست؟
¤ درباره شخصيت پردازي بايد گفت كه ما يك مقدار به شخصيت پردازي در فيلم هاي عاطفي، خانوادگي و پليسي عادت كرده ايم و همان نوع شخصيت پردازي را براي يك فيلم قرآني نيز مي طلبيم. در صورتي كه ما تابع قواعد قرآني هستيم و بايد داستان قرآني را به بهترين شيوه و جذاب ترين و پركشش ترين روش بيان كنيم. اما بايد مراقب باشيم كه در اين راه به ورطه خلاف و استفاده از روش هاي رايج در سينماي روز براي جذب مخاطب سقوط نكنيم. چه بسا چنين اتفاقي باعث شود كه توجه مخاطب از خود داستان و پيام اصلي آن به سمت ديگري سوق پيدا كند. هرچند كه آن جهت با يك بار ديدن فيلم جذاب به نظر آيد اما در آن صورت تاثيرات قرآني خودش را از دست خواهدداد. من خودم معتقدم كه از اين روش ها در سينماي ديني نبايد استفاده كرد. نتيجه رعايت چنين رويكردي را هم در فيلم «مريم مقدس» ديديم. آن فيلم هم با اين كه فاقد داستان و روايت و عناصر متداول در سينماي روز است، توانست به صرف تعريف يك قصه قرآني و پرهيز از حواشي سينماي معمول، به بالاترين فروش در زمان خودش دست يابد. اين فيلم نه تنها در ايران، بلكه در خارج از كشور هم هنوز پس از گذشت سالها مي چرخد و مخاطب دارد. اين روش، درست و معتدل است و خداوند هم از اين روش راضي است. ما هم بايد در فيلم هاي قرآني به همين روش عمل كرده و به آن بسنده كنيم.
- با توجه به اين كه به فيلم «مريم مقدس» اشاره كرديد، آيا برآورد كرده ايد كه اين فيلم چه ميزان مخاطب داشته و درچند كشور به نمايش درآمده است؟
¤ نه، برآورد نكرده ايم، چون مالكيت فيلم در اختيار صداوسيماست. اما همين قدر مي دانم كه اين فيلم به صورت سي دي و دي وي دي تقريبا در همه دنيا توزيع شده است و هنوز هم ديده مي شود. از جمله در سفر اخيري كه به تاتارستان داشتم، ديدم كه اين فيلم با دوبله روسي از تلويزيون آن منطقه به نمايش درمي آيد و تاثير شگرفي بر بينندگانش داشت.
- آيا چنين استقبال جهاني را در مورد «ملك سليمان» هم پيش بيني مي كنيد؟
- بله، هر اثر هنري اگر خوب و خدايي باشد راه خود را باز خواهدكرد وبه دل مخاطب خواهدنشست. هرچند ما قصد داريم اين فيلم را فراتر از شبكه ويديويي درسينماهاي كشورهاي مختلف جهان و براي مخاطباني از فرهنگ ها، اديان و مذاهب گوناگون نمايش دهيم.
- «ملك سليمان» يك فيلم آخرالزماني محسوب مي شود. پرداختن به اين موضوع چه اهميتي دارد؟
¤ امروزه سينماي غرب به اين نتيجه رسيده كه سينماي واقع گرا جواب خواسته هاي آنها را نمي دهد. چون آنها به سينما به عنوان يك حربه مسلط فرهنگي نگاه مي كنند، نه صرفا به عنوان يك سرگرمي. به اين خاطر است كه با استخراج تفكرات آخرالزماني ازمتون خودشان، تحليل هايي را ترسيم كرده و مي خواهند با اين كار جلو بروند و پيروز شوند. به همين دليل شاهد يك جنگ رواني نرم، در رابطه با ماجراهاي آخرالزماني ازسوي غرب هستيم كه با سابقه بيش از دو دهه، تفكرات بنيادين ما را هدف قرار داده است. اما متاسفانه هيچ كدام از مسئولان ما به طور جدي به اين مسئله واكنش نشان نداده اند. درصورتي كه در زيرساخت هاي تفكر ما بحث هاي منجي گري، ماجراهاي قبل از ظهور و فتنه هاي عظيم مربوط به آن و درگيري هاي بزرگ مطرح شده و ما بايد با آمادگي كامل وارد آنها شويم. نمونه اش فتنه بزرگ بود كه اخيراً ايجاد شد. دشمن براي ما خواب هاي طولاني ديده و براي آن برنامه ريزي كرده است.
ما هم بايد با هوشياري كامل برنامه هاي آن ها را بشناسيم و با فرهنگ خودمان با قاطعيت وارد صحنه نبرد شويم و خواب هاي آنها را آشفته كنيم. بدون شك حرف ما حرف حق است و هيچ كس توان مقابله با آن را ندارد. پس بايد اين حرف حق را به هر وسيله اي، به خصوص سينما به گوش جهانيان برسانيم.
- چرا براي پرداختن به آخرالزمان، به يك موضوع قرآني- تاريخي روي آورديد. آيا بهتر نبود كه داستاني را كه به طور مستقيم به فرجام جهان مي پردازد دستمايه قرارمي داديد؟
¤ انشاء الله اگر علماي ما معارف مربوط به اين موضوع را استخراج كنند و دراختيار ما قرار دهند، بايد وارد ماجراي اصلي شويم و با معارف صحيحي كه از قرآن و روايات اهل بيت (ع) حاصل مي آيد نظر خودمان را درباره آخرالزمان مطرح كنيم و دنيا را از اين سم پاشي پاكسازي كرده و مردم را به سمت فرهنگ موردنظر خوايي راهنمايي كنيم.
- به نظر شما چرا فيلم هايي مانند «ملك سليمان» درسينماي ما اندك هستند؟ چه كنيم تا فيلم هاي قرآني افزايش يابد؟
¤ سينماي ما تازه كار است و با گذشت تنها 32 سال از پيروزي انقلاب اسلامي فعلاً درحال تجربه درعرصه هاي مختلف هستيم.
اميد است كه از هر پله اي به عنوان مبناي تجربيات جديد استفاده كنيم تا به مراحل بالاتر دست يابيم.
- به عنوان پرسش آخر بفرمائيد كه مشكل اصلي سينماي ايران را چه مي دانيد و براي رفع آن ها چه بايد كرد؟
¤ سينماي ايران از مسائل عديده اي در رنج است و مانند موجود ضعيفي به بيماري هاي زيادي مبتلا است. به نظر من مهم ترين تهديد كه البته كل فرهنگ ما را در برگرفته، بحث توليد علم و فكر است. مقام معظم رهبري نيز بارها به آن اشاره كرده اند و همه را براي توليد علم و فكر فراخوانده اند. اميد است كه اهالي فرهنگ با عنايت به اين رهنمودها،ارتقاي وضعيت سينما و به طور كلي فرهنگ كشورمان را تحقق ببخشند.
- از فرصتي كه دراختيارمان نهاديد ممنون هستم.
¤ من هم از شما متشكرم.

 



ابوالفضل جليلي: انقلاب اسلامي مرا فيلمساز كرد

ابوالفضل جليلي كارگردان سينما گفت: با وقوع انقلاب اسلامي من فيلمساز شدم. من فرزند اين انقلاب هستم و انقلابم را دوست دارم.
اين كارگردان به هنرنيوز گفت: من هر نقطه اي از دنيا كه رفته ام به همه اعلام كرده ام كه من يك فيلمساز مسلمان هستم با اعتقادات الهي و اسلامي. حتي اگر فيلم سياسي هم بسازم رگه هايي از اين اعتقاد در آن ديده مي شود.

 



آب پرور تاكيد كرد : نقش صداوسيما در تبديل شدن ايران به قدرت فيلمسازي

يك كارگردان معتقد است: رشد خوب فيلمسازي در رسانه ملي و توزيع فيلم هاي داخلي به كشورهاي آسيايي به خصوص حوزه خليج فارس، قدرت ايران را در اين بخش نشان مي دهد. مسعود آب پرور، كارگردان تلويزيون گفت: با توجه به فعاليت هاي گسترده تلويزيون در پخش برنامه هاي مختلف مطابق با ذائقه مخاطبان، افق روشني پيش روي رسانه ملي قرار دارد.
وي افزود: تلويزيون به عنوان يك رسانه ملي فراگير و بهره مند از طيف عظيمي از مخاطبان، وظيفه اي مهم در امر فرهنگ سازي در جامعه دارد.
اين كارگردان تلويزيون در گفتگو با باشگاه خبرنگاران تصريح كرد: با يك نگاه دقيق و كارشناسي در مورد فعاليت تلويزيون در سالهاي اخير، شاهد رشد چشمگيري به لحاظ كمي و كيفي در عرصه فيلمسازي هستيم.
آب پرور با اشاره به جنگ نرم و آثار مخرب آن روي جامعه اظهار داشت: تهاجم فرهنگي در قالب جنگ نرم، با پيامدهاي مخرب خود در بخش فرهنگي كشورها به خصوص ايران؛ تلويزيون، را به عنوان رسانه ملي و فراگير به ابزاري مهم براي مقابله با اين پديده شوم تبديل كرده است.
وي ادامه داد: براي ايجاد سدي محكم در برابر جنگ نرم و جلوگيري از تحقق اهداف شوم مديران شبكه هاي ماهواره اي، تلويزيون مي تواند با ايجاد تنوع موضوعي در ساخت فيلم، از گرايش مخاطبان به شبكه هاي ماهواره اي جلوگيري كند.

 



استفاده رايگان از جشنواره فيلم كوتاه

ستاد برگزاري بيست و هفتمين جشنواره بين المللي فيلم كوتاه تهران به منظور فراهم سازي امكان بهره گيري و استفاده از برنامه هاي جشنواره و تماشاي فيلم هاي كوتاه اعلام كرد:
علاقمندان به سينماي كوتاه ايران و جهان مي توانند در طول روزهاي جشنواره به صورت رايگان از برنامه هاي آن استفاده نمايند.
اين جشنواره از 28 آبان تا سوم آذر در تهران در مجموعه سينماي فلسطين برگزار مي شود و به منظور استفاده بيشتر علاقمندان به حوزه فيلم هاي كوتاه خانه هنرمندان ايران نيز براي برخي نمايش ها در نظر گرفته شده است. بر پايه اين خبر حدود 350 عنوان فيلم از ايران و كشورهاي مختلف جهان در بخش هاي مسابقه سينماي ايران و بين الملل به نمايش درمي آيد. همچنين استفاده رايگان و آزاد برنامه هاي جشنواره فقط در تهران نيست و علاقمندان به اين سينما و جشنواره مي توانند در مكان هاي پيش بيني شده در هشت منطقه فرهنگي كشور نيز از برنامه ها و فيلم هاي جشنواره استفاده نمايند.

 



اقدام مثبت مديران جشنواره فجر

مديران جشنواره فيلم فجر در اقدامي مثبت، از بخش هاي اين رويداد بين المللي كاستند.
اولين جلسه شوراي سياستگذاري بيست و نهمين جشنواره بين المللي فيلم فجر به رياست معاون امور سينمايي و سمعي وبصري و با حضور اعضا چند روز پيش برگزار گرديد.
در اين نشست مقرر شد به منظور تقويت جايگاه و منزلت جشنواره هاي بين المللي فيلم كوتاه تهران و نيز مستند حقيقت ، از اين دوره بخش فيلم كوتاه و مستند جشنواره فيلم فجر حذف گردد.
همچنين با طراحي و تدارك جشنواره مستقلي براي فيلم هاي پويانمايي كه در سال آينده برگزار خواهد شد، اين بخش نيز از جشنواره فيلم فجر حذف گرديد.اين گزارش مي افزايد ، زمان آغاز جشنواره بيست و نهم فجر، 16 بهمن يعني پس از پايان ماه صفر، در نظر گرفته شد.همچنين همانند سال گذشته علاوه بر مسابقه اصلي سينماي ايران ، فيلم هاي اول كارگردانان در بخش مستقلي مورد ارزيابي قرار خواهند گرفت.

 



شبكه هاي تلويزيوني آمريكا مروج جنگ و خشونت

حسين كارگر
يافته هاي مقدماتي يك بررسي جهاني جديد از شبكه هاي تلويزيون بين المللي نشان
مي دهد شبكه هاي تلويزيون آمريكا خشونت بيشتري را نسبت به همتايانشان در اروپا و خاورميانه پخش مي كنند.
تاثير برنامه هاي تلويزيوني آمريكا بر افزايش خشونت در اين كشور يكي از مسائل عمده فرهنگي در اين كشور بوده است. تا آنجا كه در بين محققين آمريكايي شايع است كه «خشونت مثل كلوچه گيلاس با نام آمريكا عجين شده است.»
به گزارش منابع خبري ، از اوايل دهه 1960، محققان در حال بررسي اين نكته بوده اند كه خشونت رسانه ها در آمريكا، عاملي موثر در خشونت اجتماعي است. يكي ازعواملي كه موجب توجه اوليه به ارتباط ميان رسانه ها و خشونت اجتماعي شد، اين بود كه خشونت در آمريكا به طور شگفت انگيزي از سال 1965 شروع به افزايش كرد؛ دقيقاً زماني كه اولين نسل بچه هاي هم دوره تلويزيون به سنين جواني يعني سنين شركت در جرايم خشونت آميز رسيدند.
در تازه ترين بررسي سنجش صلح در رسانه ها كه براي نخستين بار توسط موسسه اقتصاد و صلح و مديا تنور انجام گرفت، پوشش 37 برنامه خبري تلويزيوني از سوي 23 شبكه در 15 كشور مورد تحليل قرار گرفته و سپس با شاخص صلح جهاني موسسه اقتصاد و صلح كه سطح صلح و خشونت را در 149 كشور جهان مورد سنجش قرار مي دهد، مقايسه شد.
بر اساس اين بررسي، چهار برنامه اي كه بيش از 50 درصد پوشش خود را به خشونت اختصاص دادند، سي بي اس ايونينگ نيوز، فاكس اسپشيال ريپورت و اي بي سي نيوز از آمريكا و آي تي وي نيوز ساعت 10 از انگليس بودند.
در مجموع اين گزارش مدعي است بي بي سي نيوزنايت و زد دي اف اوت ژورنال، دو برنامه اي بودند كه پوشش آن ها به رتبه بندي شاخص صلح جهاني نزديك تر بود، در حالي كه بي بي سي ورلد به عنوان منبع خبري بين المللي گسترده اي كه 67 كشور را پوشش مي دهد، انتخاب شد.
همچنين در يك بررسي موردي از پوشش خبري افغانستان، اين گزارش هشدار داد گزارش بيش از اندازه خشونت، مانع صلح در اين كشور مي شود.
يكي ديگر از كاركردهاي مهم رسانه هاي آمريكايي ، به خصوص شبكه هاي تلويزيوني آن ها ترويج جنگ در جهان است.
يك كارشناس مسائل رسانه در اين باره معتقد است رسانه هاي آمريكا ترويج كننده جنگ هستند و بايد توجه داشت كه نقض كنندگان حقوق بشر همان افرادي هستند كه سياست هاي غلط را تحميل كردند.
نادر طالب زاده ، در خصوص نقش رسانه ها در گسترش جنگ ها و نقض حقوق بشر به فارس گفت: در ابتدا بايد رسانه هاي ترويج كننده جنگ را شناسايي كرد و بايد توجه داشت كه نقض كنندگان حقوق بشر همان افرادي هستند كه سياست هاي غلط را تحميل كردند و امروز مردم را در يك هماهنگي وسيع منحرف مي كنند.
وي اين موضوع را يك پديده دانست و يادآور شد: در گذشته رسانه هاي منتقد در آمريكا حضور داشتند اما امروزه اين گونه نيست و آنها به طور متحد و يكپارچه عليه موضوعي خاص فعاليت مي كنند.
اين كارشناس امور رسانه با اشاره به هماهنگي اركستر وار رسانه هاي آمريكايي و لابي صهيونيستي در آمريكا يادآور شد:
آنها توانسته اند با اين هماهنگي چند موضوع مهم از جمله حادثه 11 سپتامبر را به افكار عمومي دنيا تحميل كرده و به آنها بقبولانند كه اين حادثه توسط گروه هاي تروريستي خاورميانه صورت گرفته است.
طالب زاده افزود: اين اركستر دو جنگ را به دنيا تحميل و ايران را به عنوان محور شرارت معرفي كرده در حالي كه خود بزرگترين جنايتكار است و ما بايد از بزرگترين مؤسسه دروغ پردازي دنيا طلبكار باشيم.
وي با بيان اينكه حوزه هاي فكري مانند آيپك كه اسرائيل در آمريكا هستند، اظهار داشت: اگر روزي هيلاري كلينتون جرأت كرده و بگويد اسرائيلي ها حق شهرك سازي ندارند همين مؤسسات براي او مشكلات جدي ايجاد خواهند كرد.
اين كارشناس امور رسانه با اشاره به تشكيل بنياد دفاع از دموكراسي بلافاصله پس از حادثه 11 سپتامبر گفت: اين مؤسسه پس از تشكيل شروع به معرفي دشمنان آمريكا كرد كه افغانستان، عراق و ايران را شامل مي شد.
طالب زاده با بيان اينكه اين مؤسسه شعبه اي از آيپك است، خاطرنشان كرد: بسياري از مؤسسات اين گونه در آمريكا وجود دارند كه بنيانگذاران آنها پاسپورت اسرائيلي دارند و باعث مي شوند كه هيچ سناتوري در آمريكا جرأت انتقاد از سياست هاي اسرائيل را نداشته باشد.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14