(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 25  آبان 1389- شماره 19791
PDF نسخه

طعم آفتاب
كار فرهنگي غلط
اتاق انتظار
ساعت 25
گردش گودري



طعم آفتاب

به پنج چيز سفارش تان مي كنم:
اگر به تو ستم كردند، ستم مكن! اگر به تو
خيانت كردند، خيانت مكن! اگر تكذيبت كردند، خشمگين مشو!
اگر مدح تو را گفتند، شاد مشو! و اگر بد تو را گفتند،
بيتابي مكن!

حضرت باقر العلوم صلوات الله و سلامه عليه

 



كار فرهنگي غلط

من در ذهن خودم، كار فرهنگي منفي را - يعني آن چيزي كه از نظر ما و با معيار ما بد است - به سه نوع تقسيم مي كنم: يك نوع، آن نوشته يا كتابي است كه يك منطق يا سخني را ارائه مي دهد كه از نظر ما آن سخن غلط است. يك فكر است، يك پيشنهاد است، يك نظر است، در هر زمينه اي ممكن است؛ ليكن فقط آن صاحب نظر مخالف، در فكر اين است كه نظر مخالف خودش را مطرح كند و هيچ انگيزه اي دنبال آن نيست. طرح چنين فكر مخالف و غلطي - از نظر ما - در جامعه، مفيد است؛ بودنش از نبودنش بهتر است؛ زيرا اگر انديشه غلط طرح نشود، انديشه درست نمي جوشد. اين منطقي است و ما مايليم آن چيزي كه از نظر صاحبش البته درست است، اما از نظر ما غلط است، منتشر شود؛ در حوزه هاي مختلف هم منتشر شود؛ كمااين كه مثلاً در عالم فقاهت، يا در عالم فلسفه - حالا آن بخش كار ما؛ يعني فلسفه اسلامي - و بقيه مباحث علمي، كساني چيزهايي را مي نويسند كه از نظر يك جمع ديگر غلط است. آنها هم جوابش را مي نويسند؛ نتيجه اين مي شود كه مطلب رشد پيدا مي كند، پرورش پيدا مي كند، ذهنها قوي مي شود و سخن و علم پيش مي رود.
¤
نوع دوم كار كه غلط است، اين است كه انگيزه آن صرفاً ارائه يك سخن علمي يا يك نظر فلسفي يا اجتماعي يا سياسي نيست؛ بلكه جزئي از چارچوب يك طرح براندازي است. نشر اين هم مضرّ است. دشمن وقتي كه مي خواهد با ابزار فرهنگي به كشور و جامعه و نظامي حمله كند، چيزهايي را هدف
مي گيرد، كه به نظر من امروز در كشور ما چنين چيزهايي هست. هم در عالم كتاب هست، هم در عالم مطبوعات هست، هم در عالم هنر هست. البته وقتي ما مي گوييم كه اين فكر غلط، يا اين طرح غلط، يا اين سخن نادرست، در چارچوب يك طرح امنيتي و براندازي قرار دارد، ممكن است صاحب آن انديشه، مطلقاً نداند كه چه كار مي كند! اين به معناي آن نيست كه خود او هم در آن طرح براندازي يا خرابكاري شريك است؛ نه، گاهي اصلاً او هيچ سهمي ندارد، اما دشمن از او استفاده مي كند. اين جا يك انسان خيرخواه، به مجرّد اين كه ديد از سخن او، از حرف او و از كار او به عنوان جزئي از يك مجموعه خرابكاري در اين كشور استفاده مي شود، اگر خود او به اين كار براندازي يا خرابكاري مايل نيست، فوراً عقب مي كشد. قاعده اش اين است؛ اگر عقب نكشيد، پس او هم سهيم و شريك است. اين، نوع دوم از انديشه هاي غلط است.
¤
نوع سوم، آن كار فرهنگي اي است كه اثرش آني است و قابل پاسخگويي نيست. مثل اين كه در جامعه اي بيايند عكسهاي مستهجن جنسي را به شكل وسيعي در ميان جوانان پخش كنند! شما چطور مي خواهيد اين را جواب دهيد؟! اصلاً قابل جواب دادن است؟! اين اصلاً قابل جواب دادن نيست. وقتي كه يك اثر هنري و يك نوشته و يك عكس، يك تأثير ويرانگر اخلاقي دارد، اين قابل پاسخگويي نيست. جلو ي اين كار فرهنگي را بايد گرفت؛ اين آن مميّزي واجب است كه در جنجال عليه مميّزي و سانسور نبايد هدف را گم كرد. من وظيفه نظام مي دانم، وظيفه وزارت ارشاد مي دانم، وظيفه شما كه ناشريد مي دانم، كه وقتي چنين چيزي مطرح مي شود، شما اجازه ندهيد و كمك نكنيد. اين هيچ ربطي ندارد به اين كه ما با فكر آزاد موافقيم يا مخالفيم. طبيعي است كه ما با آزاديهايي مخالفيم؛ مگر كسي شك دارد؟ ما با بعضي از آزاديها مخالفيم. ما با آزاديهاي جنسي مخالفيم؛ ما با آزادي گناه مخالفيم و اين كاري است كه مردم را به اين طرف سوق مي دهد. همين الان در كتابهاي ما هست؛ كتابهاي منتشر شده الان وجود دارد. اگر خوف اين نبود كه با گفتن من، نام يك اثر غلطي تكرار شود، اسمش را مي گفتم. كتابي كه جوانان را به طور واضحي، با شيوه هاي هنري، به سمت گناه سوق مي دهد! اين يك مسأله فكري نيست كه ما بگوييم حالا اين كتاب منتشر شود، ما هم جوابش را منتشر كنيم؛ اين جواب ندارد!
¤
خطاست اگر كسي گمان كند، ما كه نسبت به مسأله مطبوعات و كتاب و نوشتن و نشر در جامعه حسّاسيت به خرج مي دهيم، با تفكّر آزاد، با فكر آزاد و با مباحثه آزاد مخالفيم؛ نه. ما كساني هستيم كه اوّلين شعارهاي اين مسائل را داده ايم و الحمدللّه تا الان هم دنبالش بوده ايم؛ اما با آزادي گناه و آزادي ويرانگري مخالفيم. نمي شود اجازه داد كه نسل جوان يك كشور كه به اعتماد ما مي آيد كتاب را از شما مي خرد و مي گويد اينها متديّنين و در رأس كار هستند، از اين طريق گمراه يا فاسد شود؛ يا از اين طريق دشمن بخواهد كاري انجام دهد.
¤
امروز - البته نه اين كه مخصوص امروز هم باشد؛ از مدتها پيش - در اين زمينه يك جريان و يك حركت فرهنگي و سياسي تندتر و پرشتابتري از طرف مخالفان نظام جمهوري اسلامي - كه در واقع مخالف اسلامند - وجود دارد كه متوجّه ذهنيّت در جامعه ماست. هدف، ذهنها هستند. ذهن، به معناي آنچه كه شامل فكر است، شامل اخلاق است، شامل خصوصيات رواني و روحي است - من مجموعه اينها را مورد نظر دارم - مورد هدف است.
¤
آنچه كه براي آنها مهم است، عبارت است از مردم. مردم هم - همان طور كه مولوي مي گويد و درست هم مي گويد: »اي برادر تو همه انديشه اي« - يعني انديشه مردم، يعني ايمان مردم؛ آن چيزي كه جسم مردم را به ميدان مي آورد و زبان و بازوي مردم را در خدمت حقيقتي قرار مي دهد و متوجّه حمله ها مي كند. الان اين كار انجام مي گيرد. البته نظام اسلامي به فضل الهي ايستادگي كرده و مي كند؛ ولي بايد خيلي هوشيار بود. هم وزارت ارشاد بايد هوشيار باشد - بخصوص اين بخشهاي حسّاس - هم ناشران بايد هوشيار باشند، هم بخشهاي ديگر ذي ربط - در دولت، در مجلس، در قوّه قضاييّه - بايد هوشيار باشند. نبايد اجازه داد دشمن هر كار مي خواهد بكند.
¤
اگر بخواهيم قدم به قدم تصوير كنيم، اين گونه است: ذهنها را تحت تأثير قرار دادن؛ سپس موانع نفوذ در اركان نظام را از بين بردن...ذهن مردم، ايمان مردم، دل مردم، عواطف مردم و عشق مردم است كه هدف دشمنان قرار دارد و نفوذ در اينها از طرق فرهنگي است.

 



اتاق انتظار

امسال هم سلامم را به دست زائري دادم تا برساند به محضر شما در وادي معرفت. امسال هم به عرفات سفارش شما را كردم كه هر چه خار بود از پيش پايتان بردارد، از جبل الرحمه قول گرفتم كه از آن بالا به جاي من هم چشم به خيمه شما بدوزد. به آسمان گفتم خوب سايباني باش براي آقاي ما؛ مي دانم باز هم سنگ هاي بيابان
لحظه شماري مي كنند كه اين بار كدام يك به گرماي دستان شما مي رسند براي جمرات. مشعر از هم اكنون به خودش مي بالد كه قرار است دوباره خاك قدوم شما باشد و امسال حتي برج ساعت هم از آن بالا به دنبال شما مي گردد اما شرم دارد از حضورتان و مي داند كه جايش آنجا نيست! اين روز ها شيطان پهن تر شده تا همه سنگ ها به مقصد برسند اما اگر از من بپرسي مي گويم ده برابر اين هم شود باز سنگ ابومتعب به در و ديوار و چشم و پيشاني مردم مي خورد، مشكل از چشمان اوست نه از طول و عرض شيطان كه سالهاست ابعاد آن فرقي نكرده اما انگار براي او روز به روز بزرگتر مي شود. حالا شايد در استراحتگاه مكه اش نشسته است و از آن بالا نگاهي به مردم مي اندازد و محل برج جديدش را جستجو مي كند. كاش ذره اي از حياي
برج ساعت را شيخ داشت اما...، امسال هم به برائت كه رسيد زبانش لال شد، به ابوهريره گفت فتواي تازه اي دهد براي موسم حج مثلا آنها به جاي برائت، تكبير بگويند يا نماز بخوانند اصلاً به همين مناسبت در سايه برج ساعت استراحت كنند يا مشتري پياز هاي عكه شوند! و شما باز هم بايد خون دل بخوريد از دست بچه هاي سعود.
امسال زائران در كجا جستجويت كنند كه قرن هاست قدم به قدم اين راه را رفته اند و انگار در بين اين سقف هاي مخروطي سفيد و يك دست، يافتن منزل شما زياد هم آسان نيست، اين روز ها به اين صحرا هم حسادت مي كنم كه عرفات شما را بهتر مي شناسد وقتي چهارده قرن با رد
قدم هايتان آشناست. اين صحرا عمري سنگيني حضورتان را حس كرده است و هر سال به شوق ديدار آغوش مي گشايد به روي اين خلائق كه مقصود شمايي و زوار بهانه، باز هم نشسته اي زير سقف آسمان عرفه و براي امتت دعا مي كني يا باز هم گشده اي را راهنمايي مي كني، هر كجا هستي التماس دعا، حاجي هر سال؛ سرزمين وحي!
محمد عرب لو

 



ساعت 25

اسراف محبت
دوست داشتن كسي كه لايق دوست داشتن
نيست، اسراف محبت است.
¤
عقل و قلب
براي اداره كردن خودت از عقلت استفاده
كن و براي اداره كردن ديگران از قلبت.
¤
قطار شهر بازي
در زندگي افرادي هستند كه مثل قطار
شهربازي از بودن با آنها لذت
مي بري ولي با آنها به جايي نمي رسي.
¤
خوبي آدم ها و ديوار
هميشه از خوبي هاي آدم ها براي خودت
ديوار بساز. هر وقت در حق تو
بدي كردند، فقط يك آجر از ديوار
بردار! بي انصافي ست اگر ديوار را خراب كني
¤
آرزوهاي كوچك
از خدا بخواه آنچه را كه شايسته توست به تو هديه بدهد، نه آنچه را كه آرزو داري،
زيرا گاهي آرزوهاي تو كوچك است و شايستگي تو بسيار!

 



گردش گودري

با باد هم دردم
عمري است دنبال قرار خويش مي گردم
¤
با من بگو: »وقتي كه صدها صد هزاران سال
بگذشت، آنگاه...»
اما مگو: »هرگز!» هرگز چه دور است، آه!
هرگز چه وحشتناك؛ هرگز چه بي رحم است!
¤
به دست هاي خالي درختان
به آفتاب بي بخار پاييز
جوانه مي زنم اگر بخندي...
¤
خورشيد رفت زير لحاف ابر
پاييز سرفه كرد و هوا م ه شد
¤
با زخم بايد ساخت... طول مي كشه اما خوب مي شه!

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14