(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 9 دی 1389- شماره 19827

دروغ و اتهام
نگاهي به فيلم «عصر روز دهم»
جنگ و هجران تاريخي انسان
حمله به مكه در قسمت آينده «مختارنامه»
مستند ضدصهيونيستي ترك در شبكه سحر
نگاهي به نمايش گفتگو با باد
ضرورت ژرف انديشي!
نظرات نخبگان براي اعتلاي سريال سازي در سيما
استفاده دراماتيك از ظرفيت هاي عظيم فرهنگ اسلامي



دروغ و اتهام

پژمان كريمي
يكي از محورهاي تبليغاتي دشمن عليه جمهوري اسلامي، اشاره و تاكيد به اين موضوع است كه در ايران، روزنامه نگاران دستگير و زنداني مي شوند. موضوعي كه گمان مي رود از قبل آن، فضاي داخلي ايران رعب آور و توأم با خفقان جلوه مي كند و نظام در مقام ديكتاتور و سركوبگر در نظرها مي آيد. اما-چنان كه بسياري از صاحب قلمان متعهد به انقلاب اشاره كرده اند- در كشور ما، هيچ روزنامه نگاري، به دليل فعاليت روزنامه نگاري، به جرم ايفاي وظيفه روشنگري و رسالت رسانه اي، در بند نشده است.
آنچه موجب شده است كه برخي به ظاهر روزنامه نگار يا خبرنگار، با برخورد قانوني و قضايي روبرو شوند، عدول از قانون مطبوعات و همزمان با آن ارتكاب جرايم امنيتي است.
مثالي مي زنم!
سردبير روزنامه آفتاب يزد، به لندن مي رود. در رابطه اي مستقيم با سرويس «ام.آي-شش» انگليس، به نگارش مطالبي حاوي اكاذيب، در مسير تحريك افكار عمومي عليه نظام دست مي زند. اين فرد كم سواد كه همچنان مدعي اصلاح طلبي است، از لندن، فعاليت روزنامه را مديريت و تنظيم مي كند. پس از افشاي ماهيت اصلي خود نيز، سر از دستگاه تبليغاتي وزارت امور خارجه انگليس در مي آورد، و هم اينك به عنوان پادوي اين رسانه درجه سه، فعاليت مي كند.
حال، به نظر شما، آيا سردبير سابق روزنامه زرد آفتاب يزد، صرفاً فعاليت رسانه اي انجام مي داده است؟
آيا اگر اين فرد به كشور بازمي گشت و با برخورد دستگاه قضايي روبرو مي شد، مي توانست ادعا كند تنها به جرم فعاليت رسانه اي بازداشت شده است؟
شكي نيست كه اين فرد و امثال او، مرتكب جرم امنيتي شده اند. در هر كجاي اين زمين پهناور هم، ارتباط يك فرد با دستگاه هاي جاسوسي كشوري ديگر عليه مردم و كشور خود، يك جرم و عمل ننگ آور تلقي مي شود.
اما دشمنان مردم ايران كه مصداق كامل بي صداقتي و ناراستي اند، بر جرايم امنيتي عده اي كه برخي شان نيز اساساً از بعد حرفه اي روزنامه نگار خوانده نمي شوند، سرپوش گذاشته و برخورد قانوني دستگاه قضا با آنان را صرف نقد و عمل رسانه اي معرفي مي كنند.
مدتي است، دشمنان با اشاره به برخورد قضايي با چند مجرم اهل سينما، نظام را به تحديد اهالي فرهنگ و هنر متهم مي كنند. آنها مي كوشند جرم چند فرد منتسب به سينما را پنهان نمايند و دليل برخورد نظام با آنها را، صرفاً «نقد اجتماعي» توصيف سازند.
بايد گفت، يكي از اين دو نفر، كه در دفاعيات اش در دادگاه خود را فيلمساز اجتماعي معرفي مي كند، مخالف شناخته شده انقلاب اسلامي است. او در ماجراي فتنه سال 88، همپاي چند سينماگر صهيونيست در خارج از كشور، دست به تظاهرات اعتراض آميز مي زند و در حضور بيگانگان، عليه نظام سياسي مشروع كشورمان داد سخن مي دهد. همين جناب فيلمساز اجتماعي، با توان تلاش مي كند به عنوان يك فيلمساز احساسات جهاني عليه انقلاب و نظام ديني را برانگيزد. پس از آنكه مهدي كروبي، سناريوي ام.آي-شش انگليس را مبني بر وجود شكنجه و تجاوز در زندان هاي ايران كليد مي زند، آقاي سينماگر، در زيرزمين خانه اش، به مستندسازي يا به عبارتي مستندنمايي دروغ انگليسي كروبي، اقدام مي كند. اقدامي كه از نگاه دستگاه اطلاعاتي و قضايي كشور پنهان نمي ماند.
حال بايد پرسيد: برخورد با فردي كه مدعي سينماگري است، اما با افتخار در داخل و خارج از كشور، انرژي خود را صرف اثبات دروغ تقلب در انتخابات مي كند، برخورد با هنر و فرهنگ است؟
آيا برخورد با كسي كه، همپا و همدوش بيگانگان در محافل جشنواره اي، عليه نظام تبليغ مي كند، نظام را به جنايت متهم مي نمايد، برخورد با انديشه است؟ آيا برخورد قانوني با كسي كه در حال مستندنمايي ادعاي بي سند يك فرد مفلوك و ساده لوح بوده، برخورد با «سينما»ي كشور قابل معناست؟
آيا برخورد با كسي كه قصد داشته دروغي را راست جلوه دهد و آبروي نظام و كشورمان را ببرد، مي توان تحديد اهالي سينما جلوه داد؟
خوشبختانه، مردم ايران راست و دروغ را از هم تشخيص مي دهند و مي دانند چه كسي راست مي گويد و چه فردي، دروغگويي و دروغ نمايي را وسيله دستيابي به اهداف خود قرار داده است. اگر چنين نبود، نظام ديني، نمي توانست 30 سال در برابر دنياي استكبار و شياطين تاب آورد!
در پايان اين مطلب، بد نيست خاطره اي بگويم كه نشانه بي بصيرتي و ساده لوحي سينماگر يادشده است. در اوايل دهه هفتاد بود. فيلم اين فرد، در جشنواره اي خارجي، جايزه اي به دست آورد. به همين مناسبت، نشستي با خبرنگاران در محل شبكه دوم سيما برگزار شد. آقاي سينماگر با غرور، يك پاي خود را روي پاي ديگر انداخته بود. وي ناگهان در ميان گفت وگو با اهالي رسانه، ابرو در هم كشيد و با جديت گفت: من در جشنواره ]...[ جاسوس آمريكايي نديدم!
بيچاره فكر مي كرد هر جاسوسي قابل رويت است و وظيفه دارد خود را به اين و آن و بويژه به ايشان، معرفي نمايد و عرض ارادتي كند!

 



نگاهي به فيلم «عصر روز دهم»
جنگ و هجران تاريخي انسان

آرش فهيم
«عصر روز دهم» فيلمي است كه با كنار هم قرار دادن واقعيات تاريخي و فرهنگي درپي انكشاف حقايق انساني است. فرهنگ عاشورايي، هشت سال دفاع مقدس و جنگ عراق سه واقعيت تاريخي به ظاهر مجزا از هم هستند، اما درفيلم جديد مجتبي راعي پيوندي دراماتيك ميان اين سه موضوع درگرفته و روايتي متفاوت از تاريخ جنگ ارائه شده است.
خلق اين اثر هنري را مرحوم رسول ملاقلي پور آغاز كرد. او در پي ساخت فيلمي درباره كربلا با نام «شش گوشه عرش» بود. اما فرصت اين كار را نيافت تا اينكه مجتبي راعي و منوچهر محمدي (تهيه كننده فيلم) بار امانت را به دوش گرفتند و آن را به انجام رساندند.
راعي از جمله فيلمسازان نسل اول انقلاب است كه بيشتر سراغ سوژه هاي مهم و بزرگ مي رود. مهمترين كار او توليد فيلمي درباره دوران كودكي و نوجواني امام خميني(ره) با عنوان «صنوبر» است. فيلم اخير او نيز موضوع عظيمي دارد و يكي از آثار برجسته بيست و هشتمين جشنواره بين المللي فيلم فجر بود كه هم به خاطر موضوع، هم مضمون و هم ساختارش توجه بسياري را به خود جلب كرد.
«عصر روز دهم» روايتي است از جنگ و مقاومت و اشغال و البته با تأملي بر فرهنگ و مفاهيم عاشورايي. فيلم با سقوط خرمشهر در جنگ تحميلي آغاز مي شود. خانواده اي قصد نجات از مهلكه را دارند، اما پدرشان شهيد مي شود. درجريان اين اتفاقات نوزاد خانواده نيز به وسيله يكي از نظاميان عراقي دزديده مي شود و زن و تنها دختر آن خانواده باقي مي مانند.
25 سال بعد از آن دختر پزشك شده و موقع حمله آمريكا به عراق است. يك گروه هلال احمر قصد رفتن به عراق را دارند و اين بهترين فرصت است تا دختر به آنجا برود و خواهرگمشده اش را پيدا كند. در موسم محرم و عزاداري شيعيان در كربلا كه در همان زمان نيز، يزيديان زمان ياران و پيروان امروز حسين(ع) را به خاك و خون مي كشند. دخترگمشده پيدا مي شود، اما...
«عصر روزدهم» جنگ را از زاويه روابط انساني نگاه كرده است. جدايي انسان ها محور دراماتيك فيلم است. تجلي زيبايي شناسانه محتواي فيلم، تطبيق مفهومي ميان عاشوراي حسيني، دفاع مقدس و اشغال عراق است.«عصر روز دهم» بازگو كننده عاشورايي است كه درتمام تاريخ وجود دارد. رخ دادن بخش اصلي ماجراهاي اين فيلم همزمان با تاسوعا و عاشورا و همچنين كربلا در واقع نشانه اي است بر تقابل هميشگي حق و باطل و مقاتله بي پاياني كه به وسيله ظالمان بر مظلومان روا داشته مي شود. دراين فيلم، عزاي تاريخي و ابدي انسان ها براي امام حسين (ع)، تجاوز بعثيان به خاك ايران و اشغال عراق توسط آمريكائيان و همچنين اقدامات تروريستي كه درآن كشور انجام مي شوند همگي دريك راستا ديده شده و تظاهر دراماتيك آن هم دراين فيلم، جدايي بين آدم هاست. درابتداي فيلم، به خاطر هجوم يك لشكر يزيدي به انسان هاي بي گناه، بين اعضاي خانواده جدايي و فراغ به وجود آمده؛ يكي شهيد شد و ديگري مفقود. امروز هم دراثر تجاوز يك ارتش يزيدي ديگر به مردم سرزميني به نام عراق، همين اتفاق مي افتد. در پايان فيلم، باز هم اين جنگ تحميل شده از سوي مستكبران و جنگ طلبان است كه مانع وصال آدم ها و عامل فصال دوباره اعضاي يك خانواده است. برعكس؛ فرهنگ عاشورايي دراين فيلم باعث گردهم آمدن و نزديك شدن آدم ها به يكديگر مي شود.
حتي مهمترين عامل يافتن دختر گمشده نيز برگزاري آئين ها عاشورايي است.
روزگاري اين بعثيان و صداميان بودند كه به عنوان يزيديان،بر انسان ها مي شوريدند و امروز اين تروريست ها و نظاميان آمريكايي هستند كه اين نقش منفي را برعهده گرفته اند.
البته مي شد با ترسيم پـر رنگتر واقعيتي به نام پايداري و اعتراض مردمي شهروندان عراقي به حضور اشغالگران دركشورشان، روح حماسي بيشتري به اين فيلم بخشيد. با اين حال نمايش
واقع گرايانه كشتار انسان هاي بي گناه به وسيله نظاميان آمريكايي، به خصوص در زمان عزاداري براي امام حسين (ع) اعتباري قابل ستايش و متعهدانه به فيلم بخشيده است.بزرگترين اتفاقي كه دراين فيلم رخ داده به تصوير درآمدن جلوه هاي عظيم و تعظيم برانگيز عزاداري دركربلاست. اين تصاوير با ترسيم يكي از آئين هاي كهن و اصيل عاشورايي نه تنها ارزش محتوايي و اسنادي فيلم را بالا برده است كه زيبايي ساختاري و تصويري آن را نيز افزايش داده است. اين آئين «تواريج» نام دارد و هر سال همزمان با عاشورا برگزار مي شود.به اين ترتيب كه مردم از روستايي به نام تواريج تا كربلا هروله كنان مي روند. هروله اي كه درتمام تاريخ وجود انسان را در برگرفته و نمادي است از نوسان انسان ميان حقيقت و شقاوت. ميان امام حسين (ع) و يزيد!
به طور كلي «عصر روز دهم» عراق امروز و همه جنبه هاي آن را نزديك به واقع، ديدني و در يك كلام خوب به نمايش درآورده است. از شرايط اجتماعي و فرهنگي جامعه كربلا گرفته تا مشكلات و دردهاي ناشي از ده ها سال حاكميت صدام و زخم هاي فراواني كه امروز از ناحيه اشغالگران و آدمكشان تروريست بر مردم آن ديار وارد مي شود.
از ديگر شاخصه هاي فيلم «عصر روز دهم» مضمون ضدآمريكايي و اعتراض آميز آن نسبت به جنگ عراق است. به رغم اهميت ماجراي اشغال عراق و همچنين قابليت هاي سينمايي بالاي آن سينماي ايران تا به حال در اين زمينه كم كار بوده و به جز تعداد انگشت شمار، آثار قابل ذكري با اين موضوع ساخته نشده است. اين در حالي است كه در هاليوود براي توجيه جنايات آمريكا در عراق تا به حال ده ها فيلم ساخته شده است. بنابراين لازم است كه فيلم هاي بيشتري در اين باره ساخته شود. در اين فيلم قتل عام مردم عراق به وسيله دژخيمان ايالات متحده به عينه به نمايش درمي آيد و البته اين تنها گوشه اي از واقعيت هاي تلخي است كه هر روز از سوي نظاميان آمريكايي در عراق رخ مي دهد.
«عصر روز دهم» فيلم قابل تأملي است، اما يك قدم با لقب فيلم خوب فاصله دارد. زيرا از ناحيه فيلمنامه دچار ضعف هايي است. علاوه بر فقدان شخصيت پردازي، نوعي چندپارگي در داستان اتفاق افتاده و به جز اين، صدفه و اتفاق هم در پيش برد مراحل روايت نقش مؤثري دارد. پيدا شدن و به هم رسيدن كاراكترهاي داستان چندان منطقي به نظر نمي رسد. اما نقاط قوت و قابل ستايش فيلم آن قدر زياد است كه اين اشكالات لطمه اي به اعتبار و ارزش هاي آن وارد نمي كند.

 



حمله به مكه در قسمت آينده «مختارنامه»

اين هفته و همزمان با پخش قسمت چهاردهم سريال «مختارنامه» صحنه هاي مربوط به حمله امويان با منجنيق به كعبه و آتش گرفتن كعبه در اين سريال به روي آنتن خواهدرفت.
قسمت چهاردهم «مختارنامه» جمعه دهم دي در حالي از شبكه يك سيما به روي آنتن خواهدرفت كه علاقمندان اين مجموعه تلويزيوني شاهد بخش هايي حساس از روايت داستان خواهندبود. بخش هايي كه پيش از اين رضا رويگري بازيگر نقش كيان از آن به عنوان يكي از تاثيرگذارترين سكانس هاي اين سريال ياد كرده بود و داوود ميرباقري كارگردان سريال نيز در توصيف آن گفته بود: 13 قسمت نخست اين سريال مقدمه چيني
است و از قسمت چهاردهم به بعد در اين سريال مخاطبان ضمن آشنايي با نحوه شكل گيري قيام مختار با ابعاد مختلف يك سريال سنگين و سخت تاريخي مواجه خواهندشد.

 



مستند ضدصهيونيستي ترك در شبكه سحر

مقارن با دومين سالروز مقاومت 22 روز غزه، مجموعه مستند «فرياد مقدس» از سيماي آذري شبكه جهاني سحر به نمايش درمي آيد.
دراين مستند تهيه كننده ترك سريال ضدصهيونيستي و جنجالي «جدايي» (آيريليق) از روند ساخت اين سريال و واكنش هاي رژيم جعلي اسراييل عليه آن سخن خواهدگفت.
«فرياد مقدس» كه دي و بهمن سال گذشته درتركيه توليد شده است، روحيات ضدصهيونيستي مردم تركيه را كه ريشه در سوابق اعتقادي آنها داشته، همچنين روزهاي پرهيجان مردم اين كشور درجريان محكوميت حمله رژيم غاصب اسراييل به غزه، كمك هاي مادي ومعنوي به مردم درمحاصره اين شهر و ماجراي تعرض نظاميان اين رژيم به كشتي آزادي و به شهادت رسيدن 9 تن از مردم خيرخواه و مسلمان تركيه را به تصوير مي كشد.

 



نگاهي به نمايش گفتگو با باد
ضرورت ژرف انديشي!

سيدكمال الدين حسيني
«گفتگو با باد» نوشته اصغر خليلي است كه فرشاد منظوفي نيا آن را طراحي و كارگرداني كرده است. نمايش بر حركت استوار است و متن داستان اختلاف قديمي خاندان قريش و بني اميه را بر سر پرده داري كعبه دستمايه قرار داده است. هرچند كه مي دانيم، پرده داري كعبه يكي از اختلافات اين دو قوم بوده و اختلاف اصلي درخصوص موارد ديگر مانند مالكيت چاه هاي آب بوده است كه شرح و بسط آن در اين مختصر نمي گنجد. ما شاهد ماجراي ازدواج دختر حرب بن اميه با پسر عبدالمطلب يعني همان ابولهب هستيم. او مي خواهد با اين ازدواج كينه و اختلاف قديمي دو طايفه را برطرف كرده و سپس با دسيسه هاي زنانه خود پرده داري كعبه را به خاندان خويش واگذار كند، اما در اين امر موفق نمي شود بخصوص با دعوت به اسلام حضرت پيامبراكرم(ص) دختر حرب به سخنوري و شاعري نزد قبايل عرب معروف بوده است اما با اعلام اسلام توسط حضرت رسول(ص) و نزول آيات قرآن كريم عملاً سخنوري و شاعري او تحت الشعاع كلام الله قرار مي گيرد و اين زمينه ساز كينه اي ريشه دار در درون زن يعني اروي مي گردد. او مي خواهد از پيامبر خاتم(ص) براي همه چيز انتقام بگيرد. رسالت او را نفي مي كند بر او سنگ مي زند و خاك و خاشاك برروي مباركش مي ريزد و... اما هر چه سعي مي كند كمتر به نتيجه مي رسد. چون هر روز ياران پيامبراكرم(ص) بيشتر و بيشتر مي گردند. او دسيسه اي تازه مي انديشد. حالا دو پسر او بزرگ شده اند او به خواستگاري دو دختر حضرت پيامبر(ص) مي رود و آنها را براي پسرانش مي گيرد به اين خيال كه در خانواده او نفوذ كند اما برعكس مي شود و اين پسران اويند كه شيفته حضرت رسول(ص) مي شوند. و در نهايت حضرت به او مي گويد تو سرنوشتت را براي همه بازخواهي گفت. زن به اين مي خندد اما در پيري سرگذشت خود را براي باد مي گويد، و همه مي فهمند كه او چه كرده و چه بر سرش آمده است. اين كل داستان است. اما آيا مي توان هر داستاني را به صحنه كشيد نمايش به لحاظ دراماتيك درحد يك طرح است يعني استعداد نمايش شدن را كمتر دارد و به همين جهت به عنوان طرح يك نمايش حركتي هدف استفاده قرار گرفته است. درواقع اين مورد در نمايش هاي حركتي ما باب شده، داستاني را پيدا مي كنند و يا از روي واقعه اي تاريخي مي نگارند بعد به عنوان نمايشنامه يك نمايش حركتي از آن استفاده مي كنند. به لحاظ تاريخي بر موارد مطروحه مي توان شبهه وارد كرد. اما باز در اين مختصر نمي گنجد مثلاً درباره تعداد دختران حضرت رسول(ص)، و اينكه آيا آنان ازدواج كردند يا نه و... روايات مختلفي وجود دارد كه بعضي مغاير با يكديگر هم هستند. بگذريم. فرض بر اينكه قبول كنيم اين داستان به لحاظ تاريخي درست است باز به لحاظ دراماتيك محل اشكال است چراكه ما حتي برشي كامل از آن بخش از واقعه تاريخي را نمي بينيم به همين دليل بيشتر زمان نمايش صرف نشان دادن آشنايي اروي با عبدالعزا... عروسي آنان و به خواستگاري رفتن براي پسرانش و... اختصاص داده شده است كه به لحاظ درام تأثير چنداني در اصل ماجرا ندارد. بقيه ماجرا هم درحد چند ديالوگ از زبان زن گفته مي شود. استفاده از ويديو پروژكشن هم اصلاً جا نيفتاده و اضافه مي نمايد. از نقص در داستان و روايت كه بگذريم مي رسيم به حركات كه عموماً تكراري و كليشه اي است. در كارهاي قبلي آقاي منظوفي نيا بارها شاهد اين حركات بوده ايم. گرئوگرافي و طراحي حركت براي تئاتر مفهومي وسيع تر از اين دارد كه ما سالهاست داريم و آن را تكرار مي كنيم. هر حركت به تنهايي يك كلمه است كه در ارتباط با حركات ديگر كامل شده، تبديل به جمله گشته و يك مفهوم كلي را القا مي كنند كه علاوه بر تصويرسازي ظاهري به لحاظ استتيك داراي بار نشانه اي نيز هست كه از آن معاني و زير متن هايي نيز بدست مي آيد، در واقع حركت از حرف شروع مي شود.
كوچكترين جزء يك حركت حرف است. حروف تشكيل كلمه مي دهند و كلمات جملات و همه اينها در راستاي مفهوم متن و خواست آن است. بايد گفت همان طور كه هر داستاني استعداد درام را ندارد هر متني هم بدرد كار حركتي نمي خورد. اين گونه است كه حركت چون وصله اي ناجور مي نمايد.
انگار به كار حقنه شده است. بعد مجبور مي شويم كه كمي از اينجا و آنجا حركاتي را بگيريم و در قالب يك نمايش جديد ارائه دهيم، حركت بايد از دل يك متن و نمايش بيرون آيد و خواست ذاتي آن باشد. زماني كه مي بينيم نمايش مان ضعيف است و يا استعداد مثلا 50 دقيقه نمايش را ندارد، آن را تبديل به يك كار حركتي مي كنيم و اين اشتباه است. در واقع اين نمايش از زبان شخصيت اصلي يعني راوي (كه نقش آن را رويا بختياري بازي مي كند) روايت مي شود. او يك راوي است كه حالا حركاتي را هم انجام مي دهد. ما ابتدا انتهاي نمايش را مي بينيم و بعد به گذشته مي رويم، رويا بختياري نسبتاً خوب كار خود را انجام مي دهد و اين بيشتر از اين كه به هدايت كارگردان باز گردد به تجربه و توانايي هاي شخصي او برمي گردد. كارگردان شيوه اجرايي را بررسي و انتخاب كرده است و براساس شيوه هاي اجرايي ايراني كار را به جلو مي برد، تعويض لباس مقابل تماشاگر، موسيقي زنده، صحنه خالي و گرد، استفاده از شيوه اجرايي تعزيه و... بخوبي صورت گرفته، هر چند كه موسيقي خود را نشان مي دهد و اين شايد به متن برگردد كه كارگردان را مجبور كرده با موسيقي و حركت نمايش را به پيش ببرد، اما همان طور كه گفته شد شاهد حركات بديع و تازه اي نبوديم.
ريتم و زمان نمايش مطلوب بود. اما همچنان نقص در كل كار به لحاظ ساختار و ساختمان درام، پرداختها، نوع حركات و طراحي آنها، ميزانس ها و... خود را نشان مي دهد. در واقع «گفتگو در باد» يك نمايش يا متني ناقص است كه بايد از ابتدا نگاشته شود. اصولا نقب به تاريخ بايد با تعمق و ژرف انديشي صورت پذيرد و الا تكرار يك داستان و يا واقعه تاريخي دردي را دوا نمي كند. آن هم تاريخ صدر اسلام كه مي دانيم روايات متعددي براي هر واقعه آن وجود دارد. يادمان باشد كه تماشاگر بايد با فكري نو و تازه از آن چه كه ديده است از تالار خارج شود اصولا وظيفه تئاتر اين است. والا اگر صرفاً به لحاظ اينكه متون ديني و مذهبي در يك جشنواره اي در خصوص مسايل ديني، پذيرفته مي شود متني بنگاريم و در آن شركت كنيم نمي شود «كار ديني».
اين اتفاق خروجي مناسبي ندارد
بپذيريم كار ديني نياز به كارشناسي جدي دارد. اگر مي خواهيم كار ديني كنيم، بايد اهلش را خبر كنيم و از آنها مدد بخواهيم. اين كار شوخي بردار نيست.
در اينجا لازم است تأكيد شود كه دفتر تئاتر ديني مي بايد نگرشي جدي بر سياست ها و برنامه هاي خود داشته باشد.
تئاتر ديني مبحثي عميق، حساس و گسترده و... است كه نياز به ژرف انديشي دارد. در انتها به فرشاد منظومي نيا و گروهش خسته نباشيد مي گويم.
والسلام

 



نظرات نخبگان براي اعتلاي سريال سازي در سيما
استفاده دراماتيك از ظرفيت هاي عظيم فرهنگ اسلامي

يكي از اقدامات مثبت صدا و سيما براي ارتقاي سطح سريال سازي، بهره گيري از ديدگاه هاي نخبگان است. در همين راستا دكتر دارابي معاون سيما نشست هايي را با انديشمندان كشوربرگزار كرد. در آخرين نشست برگزارشده، نخبگان مدعو توصيه هايي را براي تقويت جريان سريال سازي ارائه دادند.
علي اكبر ولايتي مشاور عالي امور بين الملل مقام معظم رهبري گفت: نويسندگان فيلمنامه ها، تهيه كنندگان و كارگردانان فيلم ها و سريال ها براي دراماتيك كردن فيلم، رويدادهاي تاريخي را قلب واقعيت نكنند. شايسته است كه پس از اولويت بندي در فيلم نامه نويسي و در بازنگري آن از افراد صاحب نظر براي تصحيح استفاده شود.
وزير اسبق امور خارجه تصريح كرد: هم اسلام وهم ايران ظرفيت عظيمي از فرهنگ و مباني فرهنگي، ادبي، عرفاني، معارف و ارزش هاي انساني دارند كه مي توانند موضوع سريال هاي سيما باشند.
محمدحسين صفارهرندي مشاور فرمانده كل سپاه، ديگر سخنران اين نشست با قدرداني از اقدام خجسته صدا و سيما و معاون سيماي رئيس سازمان صدا و سيما براي برگزاري اين نشست، گفت: بايد تاريخ اسلام، ايران، انقلاب اسلامي و دفاع مقدس را با قرائت مردم كه دل در گرو عشق الهي و نظام اسلامي دارند مرور كنيم.
وي با تاكيد بر ضرورت پرداختن به دفاع مقدس با نگاهي متفاوت و موثر گفت: توجه به «مديريت دفاعي» هشت سال دفاع مقدس در سريال ها ضروري است.
فهيمه فرهمندپور، عضو هيئت علمي دانشگاه تهران نيز با قدرداني از تشكيل اين نشست ضروري، گفت: قبل از انتخاب موضوع براي سريال هاي 10 سال آينده، ارزيابي آنچه كه توليد و پخش شده ضروري است و در اين ارزيابي بايد به پيامدهاي فرهنگي، اجتماعي و تربيتي سريال ها توجه ويژه شود.
سردار سرلشگر پاسدار سيدرحيم صفوي، مشاور عالي فرمانده كل قوا در امور نيروهاي مسلح نيز بر ضرورت استفاده شايسته و بايسته سيما از حماسه هشت سال دفاع مقدس تاكيد كرد و آن را بزرگترين حادثه تاريخ ايران و منطقه و تاثيرگذار در محيط بين المللي خواند و گفت: فيلم ها و سريال هايي كه درباره دفاع مقدس ساخته مي شوند بايد در محورهاي مظلوميت مردم و انقلاب اسلامي، ظرفيت مقاومت ملي مردم ايران، مديريت جنگ، صلابت و روحيه جهادي و تسليم ناپذيري ملت ايران، صلح طلبي مردم كشورمان و تاثير هشت سال دفاع مقدس براي تضمين هشتاد سال امنيت ملي ايران ساماندهي شوند.
سردار صفوي حركت معاونت سيما به سمت تكيه هرچه بيشتر به خرد جمعي را پيشرفت قابل ملاحظه دانست و اين موفقيت رابه دارابي و دست اندركاران شبكه هاي سيما تبريك گفت.
علي معلم دامغاني، رئيس فرهنگستان هنر نيز با ابراز خرسندي از نهضت فرهنگي كه با تاكيد رهبر فرزانه انقلاب اسلامي مورد توجه قرار گرفته است، گفت: براي اينكه سريال هاي فاخر اثر لازم را در زمان حال داشته باشد، بايد آينده نگري و گذشته نگري در سريال ها، تنها در زمان خود مورد توجه قرار نگيرد و از منظر امروز به آن نگريسته شود.
سردار مرتضي قرباني، رئيس موزه انقلاب و دفاع مقدس نيز با تشريح ظرفيت هاي اين موزه، از آمادگي موزه انقلاب اسلامي و دفاع مقدس براي توليد آثار سريالي فاخر براي انقلاب و دفاع مقدس خبر داد و افزود: سريال هاي تلويزيوني براي موفقيت و اثرگذاري بايد مبتني بر قرآن باشد چرا كه اگر سريال يا فيلمي به خدا، اسلام و قرآن مرتبط نباشد، هيچ اثري ندارد.
امير سرتيپ سيدحسام هاشمي، رئيس دفتر عمومي حفاظت اطلاعات فرماندهي معظم كل قوا نيز با تاكيد بر ضرورت توجه و پرداخت مناسب و دقيق به حماسه هاي هشت سال دفاع مقدس گفت: شايسته است براي ساخت سريال هاي مرتبط با دفاع مقدس از متخصصان ارتش جمهوري اسلامي دعوت شود، تا فيلم نامه ها را بخوانند و اظهارنظر كنند.
محمدحسين رجبي دواني استاد دانشگاه نيز با تشكر از معاون سيما و دست اندركاران اين نشست، هم انديشي صاحب نظران را درباره سريال تلويزيوني مثبت و در بردارنده ثمرات زياد توصيف كرد و گفت: در ساخت فيلم ها و سريال ها بايد از ارائه اطلاعات اشتباه و خلاف واقع پرهيز كرد و آن ها نبايد مخاطبان را از حقيقت دور كند.
يحيي يثربي عضو هيئت علمي دانشگاه علامه طباطبايي نيز توليد فيلم هاي آرماني و ارائه آرمان هاي اسلامي به جهانيان را ضروري دانست و افزود: بي ترديد اسلام و قرآن براي هر زمان سخن و معجزه دارد و بايد از اين ظرفيت هاي اثرگذار استفاده شود.
علي فضلي جانشين رئيس سازمان بسيج مستضعفين ديگر سخنران اين نشست نيز گفت: هر كاري در نظام اسلامي اگر ريشه در قرآن و عترت نداشته باشد قطعاً ماندگاري چنداني ندارد و باتوجه به قابليت هاي بالاي دفاع مقدس براي كارهاي فيلم و سريال بايد توجه داشت حماسه سازان دفاع مقدس هنوز زنده اند و سازندگان فيلم و سريال براي موضوعات جنگ تحميلي مي توانند به اين قهرمانان مراجعه كنند.
غلامرضا اعواني رئيس مؤسسه پژوهشي حكمت و فلسفه نيز در سخناني بر ضرورت پرداختن به شهداي انقلاب و دفاع مقدس به عنوان وارثان امام حسين(ع) و شهداي كربلا، فقها و علماي عصر حاضر به عنوان وارثان فقها و علماي متقدم تاكيد كرد و در ادامه گفت: نقش آفرينان سريال هاي تاريخي بايد درباره نقش خود و شخصيت تاريخي مورد نظر و احوالات وي مطالعه كنند. توليدات تاريخي فعلي كافي نيست و بايد باتوجه به و تاكيد بر كيفيت، ميزان توليد نيز افزايش يابد.
ابراهيم فياض آخرين سخنران اين نشست نيز سريال را نقطه تماس تلويزيون با جامعه توصيف كرد و خواستار توجه به اتفاقات روزمره دفاع مقدس در فيلم ها و سريال ها شد.
اين نشست در آينده در قالب چهار كار گروه تخصصي تاريخ و تمدن اسلامي، تاريخ معاصر و انقلاب اسلامي، دفاع مقدس، مفاخر، مشاهير و شخصيت هاي انقلابي با حضور شركت كنندگان در اين همايش و ساير صاحب نظران دنبال خواهد شد.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14